علی هدایتی: طرح مجلس شورای اسلامی با عنوان طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» را که جزئیات آن دیروز در صحن علنی تصویب شد باید ذیل 2 گزاره مهم ارزیابی کرد؛ «اقتصاد» و «امنیت».
درباره اقتصاد، همانطور که از عنوان طرح پیداست، هدف اصلی این طرح اصلاح راهبرد مواجهه با مساله برجام و قرار گرفتن ایران در جایگاه و موقعیت درست است. تعهد ایران به توافق نامتوازن برجام، آن هم 2 سال پس از خروج آمریکا از این توافق، باعث شده به مرور ماهیت این توافق و اساس شکلگیری آن مخدوش شود. در عمل آنچه روی کاغذ وجود دارد، تعطیلی بخشهای مهمی از برنامه هستهای ایران و تشدید تحریمهای غیرانسانی علیه ملت ایران است. خب! این وضعیت به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست و باید مسیر یکطرفه اجرای تعهدات برجامی تبدیل به یک مسیر دوطرفه شود. طی 2 سال گذشته با وجود خروج آمریکا از برجام، پایبندی ایران به رئوس تعهدات برجامی یک خطای پرهزینه بود. تداوم حضور ایران در برجام باعث شد هم خود آمریکا و هم شرکای اروپاییاش اضطراری درباره تغییر وضعیت برجام احساس نکنند. بخشهای مهم برنامه هستهای ایران همچنان تعطیل و قرارداد به صورت یکطرفه علیه ایران به هم خورده است. بنابراین آمریکا و اروپا به این برآورد رسیدهاند که بدون هیچ پرداختی و بدون هیچ هزینهای، برنامه هستهای ایران را متوقف کردهاند، ضمن اینکه آنها نسبت به استفاده از ابزار تحریمهای تشدیدشده علیه ایران برای امتیازگیری در سایر حوزهها نیز به طمع افتادهاند. از این رو هدف طرح مجلس ایجاد اضطرار برای طرف آمریکایی و اروپایی برای تغییر وضعیت فعلی است. با اجرایی شدن طرح مجلس، ایران با تقویت توان غنیسازی، افزایش سطح غنیسازی، فعالسازی رآکتور اراک با طراحی سابق و همینطور تحدید بازرسیها، اقتدار خود در مذاکره را بازسازی کرده، آمریکا و اروپا را نسبت به تغییر وضعیت فعلی- که نشأتگرفته از محاسبات برجامی است- مجاب خواهد کرد. این طرح میتواند قاعده توافق هستهای را که باید بر اساس نظم داده و ستانده باشد تا حدودی اصلاح کند. البته قطعا برجام یک توافق نامتوازن بوده و ترسیم مختصات آن، حتی در صورت اجرا نیز عادلانه و منصفانه نبوده است. آنچه اکنون درباره آن صحبت میشود، طرحی نو برای تغییر و اصلاح وضعیت مخرب و هزینهساز فعلی است که برساخته قاعده نامتوازن برجام و سیاستها و تصمیمگیریهای اشتباه پس از آن است. بنابراین طرح مجلس ـ همانگونه که از نامش پیداست ـ یک تلاش راهبردی برای لغو تحریمهاست. یک اقدام برای اصلاح مسیر طیشده 7 سال گذشته، بازگرداندن طرف آمریکایی و اروپایی به وضعیت قبل از برجام و در نهایت اقدام درست و متوازن برای لغو تحریمها.
اما یکی از برکات مهم طرح مجلس، تقویت و برجستهسازی توان «بازدارندگی» ایران و موضوع امنیت است. حتی اگر نگوییم برجام در پارهای اوقات، منجر به مخدوش شدن ثبات امنیتی ایران شده، لااقل این موضوع را میتوان ثابت کرد که رفتارهای دولت و نظام محاسبه و اولویتبندی دولت در قبال برجام باعث شد آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی و حکام مرتجع منطقه نسبت به قدرت بازدارندگی ایران به اشتباه بیفتند. آنها طی یکی دو سال اخیر پس از خروج آمریکا از برجام و اصرار دولت ایران بر باقی ماندن در این توافق، به این برآورد رسیدند که ایران اولویت خود را به موضوع توافق با غرب تغییر داده و حاضر است برای آن هر هزینهای بپردازد. ترور شهیدان سلیمانی و فخریزاده برساخته این برآورد طرف خارجی از رفتار دولت روحانی و سیاست خارجی آقای ظریف بوده است. از این رو، طرح مجلس در واقع اقدامی برای تغییر این وضعیت خطرساز و اصلاح فوری این برآورد دشمن است. آنچه در مجلس تصویب شد، برای آمریکا و رژیم صهیونیستی یک یادآوری دردناک است که دانش هستهای در ایران بومی شده است و با ترور دانشمندان، زمینههای تحقق آنچه آنها از آن میترسند، فراهمتر میشود. از سوی دیگر با اجرا شدن مفاد طرح مجلس، اروپا و آمریکا بیشتر از هر زمانی نسبت به هزینههای رفتار دیوانهوار نتانیاهو علیه ایران واقف خواهند شد. اکنون در آمریکا و اروپا بیشتر از اینکه نسبت به انتقام ایران از رژیم صهیونیستی به خاطر ترور شهید فخریزاده توجه نشان دهند، بر موضوع غنیسازی 20 درصد ایران در تاسیسات فردو با سانتریفیوژهای IR6 و نیز توقف پروتکل الحاقی توسط ایران متمرکز شدهاند. از این رو طرح مجلس در صورت اجرای درست، میتواند با تقویت بنیه بازدارندگی ایران، پشتوانه یک انتقام تاریخی و ماندگار از رژیم صهیونیستی باشد.