printlogo


کد خبر: 228571تاریخ: 1399/10/7 00:00
مشعل‌ها و آلاینده‌های پارس جنوبی

مسعود دلاوری: چندی قبل در یادداشتی نکاتی را درباره پروژه‌ای با موضوع کاهش مشعل‌سوزی و آلاینده‌های پارس جنوبی مطرح کردم؛ حالا به بررسی نکات بیشتری می‌پردازم. 
اولین نکته‌ای که درباره این پروژه به چشم می‌خورد، ابهام در تعریف آن است و نخستین پرسشی که به ذهن متبادر می‌شود این است که با توجه به سرعت عمل در طرح موضوع پروژه و شتاب برای اجرای آن و دستور ترک تشریفات برای انتخاب شرکت‌های مجری پروژه، برنامه‌ریزی و نحوه ترسیم طرح و نقشه پروژه، مطالعات میدانی درباره کم و کیف موضوع و مهیاسازی و پیاده‌سازی نحوه اجرا، تعریف دقیق اهداف و تعیین اسکوپ (محدوده) و تهیه نمودار گانت و... از طرف شرکت‌های برنده پروژه در چه زمانی انجام و ارائه شده است؟
آیا کاهش آلایندگی از طریق بهینه‌سازی عملکرد مثلا کمپرسورها و فرآیند آن قرار است رخ دهد یا از طریق جداسازی گازهای آلاینده و تبدیل آنها با طراحی پلنت‌های جدید؟ کدام گازها و به چه مقدار قرار است مهار شوند و از کدام نقطه فرآیند؟ آلایندگی قرار است به چه میزان قابل اندازه‌گیری و برآورد کمی کاهش یابد؟ زمان دقیق خاتمه اجرای پروژه چه وقت و با چه ضمانتی است؟ 
و اما دومین پرسش: با توجه به اینکه شرکت‌های منتخب پروژه خود پیمانکار تعمیر و نگهداری و بهره‌برداری‌(O&M)  چند فاز از پالایشگاه‌های پارس جنوبی هستند، آیا حیطه وظایف آنها در ۲ وجه اجرای پروژه و تعمیر و نگهداری تداخل نکرده و بعضا امکان تعارض منافع را فراهم نمی‌کند؟
به عنوان مثال آیا تعمیر کمپرسورهای (‌off gas)‌ و تامین قطعات یدکی آنها به عنوان بخشی از پروژه کاهش مشعل‌سوزی و آلایندگی مطرح نیست؟ به عبارت دیگر در لیست قطعات سفارش‌گذاری شده برای پروژه فوق، ما با لیستی از لوازمی که در گستره مورد نیاز عملیات تعمیر و نگهداری و بهره‌برداری مورد نیاز است، مواجه نمی‌شویم؟ آیا اطلاق پروژه در این صورت معنا پیدا می‌کند؟
نکته دیگر اینکه معمولا شرکت یا شرکت‌های متولی پروژه باید پس از مطالعات و امکان‌سنجی و بررسی‌های خود، لیستی از قطعات، لوازم و امکانات مورد نیاز پروژه را به همراه برآورد قیمتی و زمانی اجرا به کارفرما ارائه کنند، حال آنکه نمی‌توان درک کرد علت ارائه لیست قطعات یدکی از سوی پالایشگاه‌های اول تا هشتم درباره موضوع مشعل‌سوزی و آلایندگی و ارائه آنها به شرکت‌های اویکو و تسدید به چه منظور است؟ اگر آنچه به ظاهر امر گزارش می‌شود و تامین اجناس از طرف شرکت‌های اویکو و تسدید مدنظر باشد، مگر خود پالایشگاه‌ها واحد خرید کالا را در تامین منابع و اجناس مورد نیاز خود ندارند؟ یا اینکه این اجناس و لوازم در گستره وظایف آن دو شرکت برای عملیات O&M نیست؟ ضمن اینکه لیست قطعات و لوازم مطروحه بیشتر شبیه اقلام مورد نیاز برای O&M یا پانچ است تا پروژه، به عنوان مثال تهیه قطعه یدکی نظیر dry gas seal و قطعات یدکی انواع ولو و... 
در این صورت، آیا شائبه تعریف پروژه به عنوان پوششی برای دستیابی به منابع ارزی برای تامین لوازم و قطعات O&M و مسائل دیگر مطرح نمی‌شود؟ و اینکه آیا از اساس واقعا پروژه‌ای به معنای واقعی کلمه وجود دارد یا کل مباحث TSR‌هایی است که توسط پالایشگاه‌ها و شرکت‌های پیمانکار O&M باید اجرا شود؟ که در این صورت تعریف پروژه کاهش مشعل‌سوزی محلی از اعراب ندارد.
مورد دیگری که باید آن را مورد توجه قرار داد، این است که لیست بلندبالای قطعات و لوازم مورد نیاز ارائه شده برای پروژه با توجه به مدت زمان محدود یک ساله اجرای پروژه و شرایط تحریمی که تامین قطعات بسیار کوچک و کم‌ارزش‌تر زمان بسیاری را می‌طلبد، آیا برای این پروژه یک ساله قابل تامین است؟ این امر بسیار بعید می‌نماید و در این صورت این همه شتاب و پرش از مقدمات و ترک تشریفات برای چه منظور است؟ نیم‌نگاهی به لیست بلندبالای قطعات و تجهیزات پروژه، همین ابهامات را برای هر کارشناس صاحب تجربه دیگری به وجود می‌آورد. 
ماده 11 درباره ترک تشریفات می‌گوید واگذاری و اجرای طرح‌های مربوط به اکتشاف، توسعه، تولید، تعمیر و نگهداشت میادین مشترک نفت و گاز با تایید وزیر نفت و فقط با رعایت آیین‌نامه‌های معاملات شرکت ملی نفت ایران از شمول قانون برگزاری مناقصات مستثناست. 
1- شرکت‌های اویکو و تسدید قبلا پیمان O&M پالایشگاه‌های 6 و ۷ و ۸ را با چه سازوکاری به دست آورده‌اند؟ آیا واقعا در این مملکت بزرگ با این همه نیروی انسانی باهوش و تحصیلکرده، شرکت‌های دیگری وجود ندارند که از این امتیازها یا مجوزهای ترک تشریفات طلایی برخوردار شوند؟ آیا فضا برای دیگران و نیروهای نخبه باز است؟ 
2- اگر ترک تشریفات به نام ۲ شرکت صادر شده، چرا مجتمع گاز پارس جنوبی ۶ شرکت را به عنوان تامین‌کننده کالا معرفی و ارزیابی کرده و بدین‌گونه در امر خرید و به نوعی پروژه دخالت می‌کند؟ اگر خرید از بخش اجرا منفک شود آیا باز هم ترک تشریفات منطبق بر ماده 11 خواهد بود؟ چرا که ۲ شرکت اویکو و تسدید در حال حاضر خدمات تعمیر و نگهداری چند پالایشگاه را بر عهده دارند و برای یک کار که نمی‌توانند ۲ بار پول بگیرند! و اینکه با توجه به همه موارد یادشده در متن حاضر آیا واقعا اطلاق پروژه به موضوع مورد اشاره درست است که از پس آن رجوع به ماده 11 و استفاده از اختیارات وزیر و ترک تشریفات شود؟
پرسش آخر و قابل ذکر دیگر - که شاید طرح آن بی‌ارتباط با این مبحث و مباحث مشابه نیست - این است: در انتصاب و برآورد عملکرد مدیران در صنعت نفت و گاز چه معیارهایی مورد بررسی قرار می‌گیرد؟ به فرض اینکه مدیرانی تخلفات، اشتباهات و یا سوء‌مدیریت‌هایی داشته باشند، بعدا چگونه مورد بازخواست قرار می‌گیرند؟ بارها دیده شده چگونه پروژه‌های ناقص به رغم نارضایتی بدنه اجرایی و عملیاتی، به طور دستوری مهر تایید خورده و بعدا بار رفع مشکلات، بی‌کوچک‌ترین توبیخی برای مقصران اصلی، بر گرده همان بدنه اجرایی و عملیاتی بسته شده است.

Page Generated in 0/0049 sec