printlogo


کد خبر: 229212تاریخ: 1399/10/21 00:00
حامیان آمریکایی فتنه 88 در برابر آشوب‌های واشنگتن چه رفتاری از خود نشان دادند؟
کودتاگران خوب کودتاگران بد

گروه سیاسی: حوادث ماه‌های اخیر آمریکا که عملا میدان انتخابات را تبدیل به یک نزاع سیستمی جدی کرد با حمله حامیان ترامپ به ساختمان کنگره در روز چهارشنبه گذشته تبدیل به یک صحنه تاریخی و ضدحیثیتی برای این کشور شد؛ صحنه‌ای که هر قدر برای جهانیان بهت‌آور و در عین حال تمسخرآمیز بود، باعث وارد شدن شوک به تمام جریانات غربگرا از جمله غربگرایان ایرانی شد. آنها از نخستین ساعات مخابره اخبار و تصاویر این حادثه تلاش کردند با اتخاذ مواضعی در راستای حفظ آبروی آمریکا، حتی این آبروریزی را نیز به عنوان یک سند موفقیت لیبرال- دموکراسی تفسیر کنند! اما این پایان ماجرا نبود و آمریکایی‌ها با بایکوت سراسری ترامپ در شبکه‌های اجتماعی و اعمال محدودیت‌های جدی در زمینه انتشار تصاویر و اخبار مربوط به حادثه روز چهارشنبه، باعث نقض یکی از مهم‌ترین شعارهای آمریکا و حامیانش در دیگر کشورها شدند. آنها که دهه‌های متمادی است تلاش می‌کنند با ایجاد بحران‌هایی همانند حادثه حمله به کنگره در دیگر کشورها، مقاصد سیاسی خود را دنبال کنند و اعمال هر گونه محدودیت را به مثابه یک سرکوب سیستماتیک محکوم می‌کردند، در نخستین لحظاتی که متوجه این خطر امنیتی شدند، با تمام قوا اقدام به ایجاد محدودیت حتی برای رئیس‌جمهور آمریکا کردند. 
در چنین شرایطی هر کدام از چهره‌های اصلاح‌طلب تلاش داشتند با طرح مباحث انحرافی مانع مطرح شدن پرسش‌های مردم در زمینه مقایسه رفتار آمریکا با معترضان سال 99 با نسخه‌ای که در قالب حمایت از جنبش سبز در سال 88 تجویز می‌کردند، شوند. برای نمونه صادق زیباکلام به عنوان یکی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب با انتشار توئیتی سعی کرد با عوض کردن صورت‌مساله از پاسخ به این پرسش فرار کند. وی در این باره نوشت: «مشابهت تندروهای خودمان با تندروهای آمریکا فقط در شادمانی خودی‌ها از هجوم همفکران‌شان به ساختمان کنگره محدود نمی‌شود. هیچ‌کدام‌شان نه ارزشی برای دموکراسی قائل هستند، نه حاکمیت قانون و نه خواست اکثریت. برای هر دو، سیاست خلاصه می‌شود صرفا در قدرت باقی ماندن بدون پاسخگویی». او در حالی تلاش کرد با طرح این ادعا عملا پرسش‌کنندگان را در جایگاه متهمان قرار دهد که اساسا رفتار طرفداران ترامپ اقدامی مشابه طرفداران کاندیدای شکست خورده سال 88 (با درصد خشونت کمتر و گستره کوچک‌تر) بود. 
 
* چرا جنبش سبز مطلوب دموکرات‌ها بود؟
آنچه در روزهای اخیر در آمریکا عیان شد، عملا نشان از یک شکاف میان نسخه تجویزی این کشور برای خود و سایر کشورها داشت. آمریکا نشان داد در شرایطی که کوچک‌ترین خطری را متوجه امنیت خود بداند از اعمال محدودیت برای رئیس‌جمهور مستقر نیز ابایی ندارد اما متقابلا در کشورهای دیگر برای پیاده‌سازی پروژه براندازی دولت‌ها اساسا دست روی نقطه امنیت می‌گذارد. در همین زمینه بازخوانی برخی مواضع مقامات دولتی آمریکا از حزب دموکرات در جریان فتنه 88 بیش از هرچیز این شکاف را عیان می‌کند. دموکرات‌هایی که در روزهای اخیر با مشاهده حمله حامیان کاندیدای شکست‌خورده به ساختمان کنگره آنها را «تروریست داخلی» و «اراذل و اوباش» خطاب می‌کردند در جریان فتنه 88 عملا با حمایت همه‌جانبه از چنین اقداماتی سعی داشتند پروژه خود برای ایران را پیگیری کنند. در همین زمینه روزنامه آمریکایی «بوستون گلوب» مرداد 88 با اشاره به اغتشاشات پس از دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ایران نوشت: «دولت اوباما امیدوار است حوادث پس از انتخابات و افزایش شکاف در ایران منجر به امتیازدهی جمهوری اسلامی به آمریکا شود. مقامات آمریکایی از دولت بوش تا امروز بار‌ها تاکید کرده‌اند ایران در مذاکرات هسته‌ای و مسائل منطقه‌ای دست بر‌تر را داشته و تا وضعیت بدین نحو است، توقع مذاکره موثر با هدف امتیاز‌گیری از ایران احمقانه و مضحک است. آنها به همین دلیل با تدارک اغتشاش درصدد برآمدند برای میز مذاکره برگ برنده‌ای در دست داشته باشند... همکاری آمریکا و غرب با اصلاح‌طلبان در آشوب‌های خیابانی در حالی به اوج رسید که در چالش هسته‌ای نیز مقامات دولت بوش بار‌ها اعلام کردند به کمک اصلاح‌طلبان توانسته بودند تمام فعالیت‌های هسته‌ای ایران را به تعطیلی بکشانند اما با روی کار آمدن دولت اصولگرا همه چیز به هم ریخت. بوش به همین دلیل از حمایت صریح خود از اصلاح‌طلبان در ایران خبر داده بود و اوباما نیز‌‌ همان رویه را به شیوه‌ای پنهان‌کارانه‌تر ادامه می‌دهد».
آمریکایی‌ها که بعدها با بهره‌گیری حداکثری از ضربه‌ای که فتنه 88 به کشور وارد کرده بود بیشترین تلاش را برای اعمال تحریم‌ها بر ایران کردند، حمایت از جنبش سبز را به عنوان سیاست نقض‌ناپذیر خود پیگیری کردند تا جایی که بارها رئیس‌جمهور وقت (اوباما) و وزیر وقت خارجه (کلینتون) نسبت به این امر اقرار کردند. 
در این میان ۳ سال پیش بود که جو بایدن در گفت‌وگویی تلویزیونی نیز به این مساله اقرار و عنوان کرد دولت دموکرات‌ها از جنبش سبز حمایت کرده است. بایدن در پاسخ به پرسش خبرنگاری که به تکرار ادعای جمهوری‌خواهان مبنی بر عدم حمایت دولت اوباما از فتنه‌گران پرداخته بود، گفت: «ما از جنبش سبز حمایت کردیم». وی همچنین در پاسخ به اینکه آیا این حمایت اشتباه بوده است یا خیر، گفت: «خیر! ما از معترضان جنبش سبز حمایت کردیم اما شرایط در آن هنگام با اوضاع کنونی تفاوت داشت». 
در این میان اما می‌توان به توماری از مواضع وقت مسؤولان آمریکایی در حمایت از جنبش سبز استناد کرد. برای نمونه باراک اوباما سال 89 در نخستین سالگرد انتخابات ریاست‌جمهوری سال88 با اعلام حمایت کامل از جریان فتنه گفت: «این مسؤولیت همه مردم و کشورهای آزاد است تا روشن کنند ما طرف کسانی هستیم که در پی آزادی، عدالت و عزت هستند. شجاعت مردم ایران الگویی برای همه ما است و ما را به چالش می‌کشد تا تاریخ را به سمت عدالت هدایت کنیم». توصیف‌های اینچنینی از جریانی که آشوب خیابانی را به عنوان اهرم فشاری برای مهار ایران در سطح جهانی و تضعیف ارکان رسمی قدرت انتخاب کرده بود، بخوبی نشان از آن دارد که دموکرات‌ها با‌ شناخت حداکثری از نتایج ضدملی جریان فتنه به حمایت همه‌جانبه از آنها پرداختند. 
 
* در خدمت و خیانت توئیتر!
یکی از بی‌سابقه‌ترین اقداماتی که در روزهای اخیر در واکنش به حوادث آمریکا عیان شد، محدودسازی حساب‌های کاربری رئیس‌جمهور آمریکا در شبکه‌های اجتماعی و در نهایت تعلیق آنها بود. ساختار سیاسی آمریکا در حالی براحتی آزادی رسانه و ارتباطات را تحت مصلحتی با عنوان امنیت ملی و حفظ نظم سیاسی سرکوب و محدود کرد که تجربه دولت این کشور در حمایت از فتنه‌گران ۸۸ گواهی عکس این رفتار را می‌دهد. هیلاری کلینتون، وزیر وقت خارجه آمریکا در کتاب خاطرات خود به مساله نقش محوری توئیتر در سامان‌دهی به آشوب‌های خیابانی تهران پرداخته و نوشته بود: «ژوئن همان سال (2009)، جوانان ایرانی از وبسایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی به منظور ارسال پیام‌های خود در جریان اعتراضات پس از انتخابات استفاده کردند. درست 5 روز پیش از این حادثه (کشته شدن ندا آقاسلطان)، مقامات وزارت خارجه که پیگیر تلاش‌های مخالفان دولت ایران در فضای مجازی بودند، متوجه بروز یک مشکل شدند. توئیتر قصد داشت به منظور انجام تعمیرات دوره‌ای برای مدت ‌زمان کوتاهی خدمات جهانی خود را محدود کند که دقیقا نیمه روز در تهران بود. برای حل این مساله یکی از اعضای واحد برنامه‌ریزی سیاسی وزارت خارجه به نام «کوهن» که جوانی 27 ساله بود، انتخاب شد. آوریل همان سال او طی سفری به بغداد با «جک دورسی» یکی از بنیانگذاران و مدیران توئیتر ملاقاتی داشت. به همین دلیل او بلافاصله تلاش کرد ضمن ارتباط با دورسی به او هشدار دهد محدود کردن خدمات توئیتر در آن بازه زمانی چه ضربه‌ای به فعالان اجتماعی در ایران وارد می‌کند. در نتیجه همین گفت‌وگوها، توئیتر برنامه تعمیرات خود را تا نیمه‌شب بعد به تعویق انداخت. این شرکت در توضیح علت این کار در یادداشتی که در وبلاگ خود منتشر کرد، نوشت: به نظر می‌رسد در حال حاضر توئیتر نقش ارتباطی مهمی در ایران ایفا می‌کند».
رفتارشناسی دموکرات‌ها در چارچوب ایجاد محدودیت‌های گسترده در شبکه‌های اجتماعی در راستای منافع ملی آمریکا و متقابلا تجویز بی‌حد و حصر آن برای بحران‌های دیگر کشورها (از جمله فتنه88) نشان از یک دوگانگی استراتژیک برای ثبات‌بخشی به فضای داخلی واشنگتن و ایجاد بحران امنیتی برای کشورهای دیگر از جمله ایران دارد. 
در پایان نمی‌توان چشم بر این حقیقت بست که مجموعه حمایت‌های دموکرات‌ها از جریان غربگرای داخلی در سایه درکی است که آنها از توان‌بخشی این جریان برای ایجاد بحران در پوشش مناسبات داخلی دارند، به‌گونه‌ای که آنها پروژه براندازی و مهار نظام سیاسی ایران را در قالب خرده‌بحران‌های امنیتی-اجتماعی جریانات غربگرایی می‌دانند که توانایی انسجام‌بخشی آنها نسبت بالایی با شبکه‌های اجتماعی دارد.

Page Generated in 0/0238 sec