محمد رشوند: چندی قبل در سرمقالهای که در «وطن امروز» منتشر شد، اشارهای به وضعیت نابسامان مدیریت سرخابیها کردیم و نوشتیم آنچه امروز باعث «جولان صفرها» در این ۲ تیم شده، دلیل اصلیاش به انتخاب اعضای هیاتمدیره آنها باز میگردد. در انتهای آن یادداشت هم اشارهای به طرح واگذاری استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی کردیم و هشدار دادیم با توجه به وضعیت استراتژیک این ۲ تیم و هواداران دهها میلیونیشان، باید با چشمان باز حرکت کرد تا خدایی ناکرده داستان هفتتپه این بار در فوتبال رخ ندهد.
وزارت ورزش در پاسخ به آن مطلب از ما خواست قضاوت احساسی نکنیم تا راه خصوصیسازی باز شود. بسمالله! هیچکس مخالف خصوصیسازی در ورزش نیست همانطور که اصل 44 قانون اساسی راه را برای واگذاری نهادهای دولتی به بخش خصوصی باز گذاشته تا به این ترتیب دولت هم کوچکتر شود، هم سرعت بیشتری در حرکتش داشته باشد. اما براستی ابزار خصوصیسازی فوتبال، در ایران وجود دارد؟ تنها و تنها یک تیم خصوصی موفق در فوتبال ایران را نام بیاورید و بگویید این تیم الگوی صحیحی بود و امید آن میرود استقلال و پرسپولیس هم با تأسی از آن، به ساحل آرامش برسند.
از پورا که اواخر دهه 60 تاسیس شد تا استقلال اهواز، استیلآذین و راهآهن و دست آخر تیمی به نام پدیده و سپس شهرخودرو. پایان آنها چه بود؟ شاید کمتر کسی پورا را به یاد داشته باشد اما استیلآذین و آن همه ریختوپاش اولیه را اکثریت به خاطر دارند و اگر باز هم حافظهشان یاری نمیکند، لازم است به وضعیت امروز شهرخودرو نگاهی بیندازند؛ تیمی که ۲ سال قبل از یک بخش خصوصی به بخش دیگر واگذار شد. پیشتر نامش پدیده بود و بعد از ماجرایی که برای هلدینگ پدیده شاندیز پدید آمد، این تیم به مجموعه شهرخودرو واگذار شد و حالا با محبوس شدن مالک این مجموعه، آنها تیمشان را به بخش دولتی بازمیگردانند. پس از مشکلاتی که برای مالکیت باشگاه شهرخودرو پیش آمد، اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی، تصمیم گرفت این باشگاه را به هیات فوتبال مشهد واگذار کند اما فرهاد حمیداوی تا این لحظه با واگذاری قطعی باشگاه موافقت نکرده است. گفته میشود حمیداوی اعلام کرده تنها در صورتی رضایت به واگذاری شهرخودرو میدهد که در ازای آن پول نقد دریافت کند، به همین منظور قرار است ظرف چند روز آینده جلسهای میان طرفین برگزار شود تا در این باره تصمیمگیری نهایی انجام شود.
به احتمال فراوان با کمی چانهزنی این انتقال صورت میپذیرد. در این بین شاهد یک چرخه کاملا تکراری و معیوب بودیم. پدیده و سپس شهرخودرو نماد تیمهای خصوصی در فوتبال ایران بودند. اما نکته عجیب همه این تیمها به محبوس شدن مالکان وقتشان مربوط میشود. دیر یا زود نام شهرخودرو تغییر میکند و قرار است بسان سالهای قبل باز این وزارت ورزش و بخش دولتی باشد که مسؤولیت تیم مشهدی را بر عهده میگیرد.
در چنین وضعیتی چرا وزارت ورزش و جوانان اصرار دارد باید حتما در روزهای پایانی دولت دوازدهم، انتقال سهام استقلال و پرسپولیس در بورس یا فرابورس عملیاتی شود؟!
کدام تیم خصوصی در فوتبال ایران موفق شد تنها 2 سال متوالی بدون هیچ مشکلی کار خود را پیش ببرد؟ سرنوشت همه این تیمها محتوم بود؛ به زندان افتادن مالکان وقت، فروش تیم به بخش دیگر و پایان ماجرا.
پیش از این سازمان خصوصیسازی با ریاست میرعلیاشرف عبدالله پوریحسینی، سعی داشت استقلال و پرسپولیس را به بخش خصوصی واگذار کند. در آن برهه مالک سابق استیلآذین یعنی حسین هدایتی بسته پیشنهادیاش را به سازمان خصوصیسازی ارسال کرد. 6 سال قبل رقمی نزدیک به 300 میلیارد تومان برای خرید پرسپولیس و انتقال سهام این تیم به بخش خصوصی پیشنهاد شد. یک شرکت خصوصی دیگر با رقم اندکی خواهان خرید استقلال شد. خوشبختانه هرگز این واگذاریها صورت نپذیرفت و نکته قابل تامل و عبرتانگیز اینکه هماکنون هم حسین هدایتی در حبس است هم رئیس وقت سازمان خصوصیسازی حکم زندان 15 سالهای را از قوه قضائیه دریافت کرده است.
این زنگ خطری برای فوتبال ایران بود. تصور کنید سال 94 که تنها 2 سال از عمر دولت یازدهم گذشته بود، به هر ترتیبی این افراد سرخابیها را به بخش خصوصی واگذار میکردند. اینک این ۲ تیم چه وضعیتی داشتند؟
خطر آن روز از بیخ گوش محبوبترین باشگاههای فوتبال ایران گذشت اما حالا در روزهای پایانی دولت دوازدهم باز هم اخباری مبنی بر واگذاری به گوش میرسد که با توجه به وضعیت آشفته اقتصاد بخش خصوصی، بسیار بعید است این امر محقق شود. خصوصیسازی و واگذاری نهادهای دولتی تنها زمانی مثمرثمر است که بستر برای پیشرفت مهیا باشد. وقتی درباره استقلال و پرسپولیس حرف میزنیم، داستانش با استیلآذین و شهرخودرو و پدیده یکی نیست. صحبت از دستکم 40 میلیون هوادار ۲ تیم است. تا زمانی که وضعیت حق پخش روشن نشود و تا وقتی قانون کپیرایت برای ۲ تیم به آن شکلی که در بازار آزاد دیگر کشورها رایج است، رعایت نشود، تردید نکنید هیچ تاجری حاضر نیست سرمایهاش را در معرض نابودی محض قرار دهد. استقلال و پرسپولیس تیمهایی مربوط به تمام مردم ایرانند؛ مجموعهای که باید حتما نهادهای کلان دولتی هدایتشان را بر عهده بگیرند، نه اینکه دولت از جیبش برای آنها هزینه کند.
در طول چند سال گذشته شاهد حضور اسپانسرها با ارقام بسیار بالا در این ۲ تیم بودیم و اگر مدیریت درست در آنها اعمال شود، تردید نکنید با نظارت دولت میتوانند براحتی دخل و خرجشان را هماهنگ کنند. وزارت ورزش و جوانان هم بهتر است چند ماه باقیمانده را به همین منوال سپری کند تا در دولت بعدی، راهکار بهتری برای هدایت این دو «ابرباشگاه» رونمایی شود. وقتی درباره تیمهایی که میلیونها هوادار دارند صحبت میکنیم آن وقت پای مسائلی چون امنیت ملی هم به وسط میآید؛ پای بسیاری از مسائل کلان اجتماعی و امنیتی. تصور کنید آن بلایی که سر استیلآذین، راهآهن و پدیده آمد، بخواهد برای استقلال و پرسپولیس رخ دهد؟ پس با قاطعیت میگوییم حرف ما در این باره به هیچ عنوان احساسی نیست؛ سیاسی هم نیست. نابود کردن دلخوشی مردم شاید کار چندان سختی نباشد اما بدون شک آباد کردن این ویرانه بسیار سخت و نفسگیر خواهد بود. پس عوض شانه خالی کردن از مدیریت این ۲ باشگاه، سیاسیبازی و راه دادن رفقای گرمابه و گلستان به هیاتمدیرهشان؛ افراد متبحر، راستگو، امین و مهمتر از همه «اینکاره» را برای آنان انتخاب کنید تا دستکم تیمهای استقلال و پرسپولیس برای مردم باقی بمانند.