printlogo


کد خبر: 231461تاریخ: 1399/12/20 00:00
تأملی بر نخستین آیه نازل شده بر پیامبر که آغازگر بعثت نبی(ص) بود
بخوان به نام پروردگارت

استاد مصطفی نیک‌اقبال* : 5 آیه نخستین سوره علق به استفاضه اخبار و اجماع مفسران، همزمان با بعثت رسول مکرم اسلام(ص) نازل شده‌اند بنابراین نخستین آیات نازل‌شده قرآن‌ هستند. آیات بعدی تا آخر سوره مربوط به ایذای مؤمنین صدر اسلام توسط مشرکین مکه است و در پایان از ایشان استقامت و پایداری بر دین را می‌خواهد. این سوره یکی از 4 سوره‌ دارای سجده واجب است. به این 4 سوره عزائم گویند که جمع عزیمه به معنای واجب و فریضه است و در اصل ذوعزیمه است، به معنای دارای سجده واجب. 
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ‌ (۱)
بخوان به یاری آن که رب توست و خلق کرده!
توجه فرمایید که آغاز اسلام با کلمه «إقرا» است؛ یعنی بخوان! عمده عبادات اسلام نیز مشتمل بر قرائت و خواندن متن یا ذکر است؛ یعنی اسلام بر شنیدن و سپس بیان کردن بنا شده است. ادیان را به سمعی و بصری تقسیم می‌کنند. از این حیث، اسلام یک دین سمعی است. هنر اسلامی که فهم توده‌ها از دین است بر خوشنویسی کلمات و خوش‌خوانی آنها بنا شده است و حتی دیگر جنبه‌های هنر در متون به جا مانده از اولیای دین و امامان فِرق، گاه به صراحت مذمت شده است. شهودات عارفان مسلمان بیشتر فهم باطن متن است و آنچه از ایشان مانده در قالب گفتار است و وصی نبی، یعنی امام(ع)، کار عمده‌اش تفسیر و تبیین متن اصلی دین یعنی قرآن است و تطبیق شرایط زمانه با نص (کلام صریح) قرآن؛ و آنچه از او می‌ماند روایت یا کلام است. 
گسترش اسلام هم نه به ضرب شمشیر- که جمع شهدای اسلام در زمان پیامبر به هزار نفر نمی‌رسد- بلکه با فتح قلوب با قرآن بوده است؛ توجه بفرمایید!
پس اسلام دین کلام است؛ کلام خدا. پس آغازش هم اینگونه است که بخوان! یعنی تکرار کن آنچه را که فرشته وحی می‌گوید تا دیگران بشنوند و بدان عمل کنند و آنها باز بگویند تا عده‌ای دیگر بشنوند و عمل کنند و منتشر کنند و هَلُمَّ جَراً. نتیجه عملی این بحث اهمیت کلام به عنوان مهم‌ترین فعلی است که هر انسانی بر عهده دارد. چنانکه رسول‌الله‌(ص) فرمود: آیا بهشت و جهنمِ انسان را جز زبانش تعیین می‌کند؟ یعنی گفتار نیک است که پندار نیک و کردار نیک را می‌سازد. این یک سر سلوکی است؛ توجه بفرمایید! اینکه انسان چه می‌گوید، یعنی چه از دهانش خارج می‌شود، تعیین‌کننده افکار و رفتار اوست. برای همین، شروع بعثت با إقرا است و اسلام آوردن هرکسی با «گفتن» شهادتین است و مرگ انسان هم با همین جمله باید باشد. در گوش نوزاد هم اذان می‌گویند تا همان «إقرا» را که در غار حرا از جبرئیل به پیامبر‌اکرم‌(ص) گفته شد، بازآفرینی کنند. روایت است که رسول‌خدا(ص) فرمود جبرئیل بر من نازل شد و گفت بخوان؛ گفتم نمی‌توانم؛ پس مرا فشار داد و باز گفت بخوان و نتوانستم. تا پس از سومین بار دیدم می‌توانم بخوانم. 
ظاهرا مراد از بخوان در اینجا توانایی دریافت وحی با قلب و بیان آن به زبان است، چنانکه قرآن خواندن ما هم باید اینگونه باشد: باید معارف قرآن را حین از رو خواندن، از خدا دریافت کنیم. 
این از «إقرا»، اما این إقرا، یک قید هم دارد: بخوان به اسم خدا. یعنی خواندنت الی‌الله باشد و لله و مع الله. بسم‌الله‌ای هم که در آغاز سوره‌های قرآن و آغاز کارها می‌آید یعنی لحاظ کردن همین ۳ وجه: اطاعت خدا و براى خدا و با استعانت از خدا. یعنى کاری را می‌کنیم که خدا گفته و برای خدا آن کار را می‌کنیم و دائم حین کار از خدا نصرت می‌خواهیم و خدا را به یاد داریم، یعنی استعانت مدام از او می‌جوییم. در این نخستین آیه، قرآن هم دستور داده یا آموزش داده که بخوان، چون خدا گفته و برای خدا و با خدا. چه چیز را بخوان؟ قرآن را؛ که از اکنون تا سال‌ها بتدریج بر تو نازل می‌شود. 
حالا چرا نگفته إقرا بالله و گفته إقرا باسم الله؟ اسم یعنی سمه. سمه علامت یا نشانه‌ای است که شما را به صاحب آن دلالت می‌کند. اسم هر شخص نیز چنین است: تنها یک لفظ اعتباری و قراردادی میان اطرافیان اوست برای صدا کردن آن شخص و اسناد دادن به او. اسم شخص، خود شخص نیست، بلکه وسیله‌ای جعلی یعنی قراردادی برای ارتباط با آن شخص و نسبت دادن حالات و افعال به آن شخص است. برای همین در روایات بسیاری است که «اسم‌الله غیرالله». اسم خدا الفاظی است که او جعل کرده تا به‌وسیله آنها به او توجه کنیم و او را بخوانیم و بستاییم و میان خود به او اشاره کنیم و به او اِسناد دهیم، مثلا بگوییم رضا و سخط او چیست. حتی خود کلمه ‌الله یک اسم است برای اشاره به «او»، یعنی خدای بی‌اسم. در واقع همانطور که باز در روایات بسیاری هست، «کمال التوحید نفی الصفات عنه»، یعنی کمال توحید فهم این نکته است که خدا چیزی غیر این اسما و صفات است و این الفاظ و معانی، وسیله التفات و توجه دل به او است. امام‌ رضا(ع) راجع به کلمه ‌الله می‌فرمایند «وَلَهَ الخلقُ فی معرفته»، یعنی آنکه خلق در شناخت او حیرانند. یعنی در سویدای وجودشان او را می‌یابند اما چگونگی او به چنبره معرفت‌شان درنمی‌آید. یعنی موضع درست معرفت ‌الله موضع حیرت است، چنانچه رسول‌خدا(ص) دعا می‌کند که «ربّ زِدنی فیک تحیّراً»؛ خدایا مرا در حیرت در برابرت، فزون کن. پس «إقرا بسم ربّک» یعنی بخوان با استعانت از آن که او را رب نام نهاده‌اند یا نامش رب است؛ و بسم‌الله یعنی با استعانت از آنکه ‌الله می‌نامیدش یا ‌الله نامش نهاده‌اید یا خودش چنین نامی بر خود نهاده تا چنین بنامیدش، آغاز به کار کن. 
..................................................................................................................
1- یا «إقرا باسم ربّک» - بنا بر زائد بودن باء- یعنی بخوان نام ربت را؛ یعنی با بر زبان آوردن نامش او را یاد کن (تا او هم تو را یاد کند).
* مفسر قرآن

Page Generated in 0/0051 sec