گفتی پس از هرمشکلی، هر بار شنبه
گفتی گشایشها شود بسیار شنبه
گفتی که من از جمعه بیزارم رفیقان
بمب انرژی می شوم انگار شنبه
گفتی گرانی میشود از شنبه نابود
گفتی که آسان می شود دشوار شنبه
گفتند شیخا مشکلی در مملکت هست
گفتید حل مشکل و دیدار شنبه
گفتندخیلی واجب است این کار دریاب
گفتی که با پیژامهام، شلوار، شنبه
گفتی که هرکس خواب بوده روز جمعه
بیرون میآید بعد خواب از غار شنبه
جمعه از اول بوده بهر استراحت
باید که شد مشغول در هرکار شنبه
گفتند دشمن کرده پررویی دوباره
گفتی به دشمن می دهم هشدار شنبه
گفتی اگر سید به جای تو بیاید
در هر خیابان میکشد دیوار شنبه
گفتند آن آخر صدا کم بوده، ازکی؟
گفتی که حالا میکنم تَکرار: شنبه
مانند بابای منی پنجاه سال است
فرموده ترک معضل سیگار، شنبه
این آخرکاری بیا کاری نکو کن
برجام را آتش بزن این چارشنبه