گروه سیاسی: 21 اسفند 99 (11مارس 2021) «هادی کهالزاده» مقالهای در فارین افرز 1 به چاپ رساند. وی در مرکز مطالعات خاورمیانه فعالیت کرده و کاندیدای دریافت دکترای تخصصی در دانشگاه براندیس آمریکاست. کهالزاده از سال 2002 تا 2011 به عنوان اقتصاددان در سازمان تامین اجتماعی ایران فعالیت کرده است.
به گزارش «وطنامروز»، مطلب ذیل، خلاصهای از همین مقاله است:
اعمال مجدد تحریمهای ایالات متحده در دوران ترامپ، برای بسیاری از ایرانیان دیپلماسی را بیاعتبار کرد. واشنگتن در اقتصاد به ایران سخت میگیرد به امید اینکه این سختگیری، دست نخبگان سیاسی این کشور را خالی کند اما در عوض فشار حداکثری ترامپ منجر به تثبیت قدرت اقتصادی و سیاسی ایران شد.
* مشکلات اقتصادی
در طول 2 سال فشار حداکثری و حتی قبل از شیوع ویروس کرونا، تحریمهای ایالات متحده منجر به کوچک شدن اقتصاد ایران تقریبا به میزان 12 درصد شد. سرانه درآمد واقعی 14 درصد و صادرات نفت این کشور 80 درصد با کاهش روبهرو شد.
کمپین فشار حداکثری باعث شد بخش قابل توجهی از طبقه متوسط به سطح فقر نزول کنند و ساختار طبقه اجتماعی کشور تغییر کند. نتیجه این سیاست این بود که انگاره تعامل با غرب به عنوان راهحلی برای مشکلات اقتصادی ایران کمرنگ شد.
تحریمهای ترامپ تقریبا ۲ برابر تحریمهای باراک اوباما بوده است اما از آنجا که تحریمهای ترامپ بدون انگیزه یا هدف مشخص اعمال شد، این تحریمها فشار سیاسی را در داخل ایران برای مصالحه یا مذاکره با ایالات متحده ایجاد نکرد. در دوران تحریمهای اوباما، حسن روحانی، نامزد انتخابات ریاستجمهوری، استدلال کرد دیپلماسی و تعامل کلید عبور از این مشکلات است. روحانی با این استدلال، سال 2013 ریاستجمهوری را به دست آورد اما امروز چنین بحثی قابل قبول به نظر نمیرسد.
روحانی انتظارات را درباره مزایای احتمالی توافق افزایش داد اما دولت وی در توزیع برابر مزایای توافق هستهای میان اقشار مختلف جامعه نتوانست خوب عمل کند. در شهرهای کوچک و روستاها، بیکاری و فقر در همان سطح قبلی باقی مانده است. توزیع نابرابر مزایای برجام، در کنار رشد فقر پس از اعمال تحریمهای جدید، باعث شد اقشار پایین جامعه ایران دیپلماسی و تعامل را در کاهش مشکلات اقتصادی خود بیفایده ببینند.
* اتحاد سیاسی
دولت ترامپ موفق شد ترکیب طبقاتی جامعه ایران را تغییر دهد و باعث شد سختی زندگی در ایران به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کند اما در تولید نتایج مفید برای منافع ایالات متحده موفق نبود؛ بلکه تحریمهای جدید، نظامی شدن اقتصاد ایران را تسریع کرد. ایران اکنون کسری بودجه زیادی دارد و به پیمانکاران خصوصی بدهی زیادی دارد که باعث ورشکستگی آنها شده است. این پیمانکاران خصوصی در دهههای اخیر تقریبا 25 درصد از شغلهای ایجاد شده در ایران را به خود اختصاص میدهند.
آیا طرفداران تعامل میتوانند تضمین کنند حل نگرانی درباره برنامههای هستهای و موشکی ایران، به عنوان مثال، فقط آمریکاییها را به سمت یک مساله جدید برای بازگشت تحریمها سوق نمیدهد؟ کشوری که در معرض خطر مستمر تحریمهای ایالات متحده قرار دارد، بعید است سرمایه خارجی قابل توجهی را جذب کند. آیا واقعا منطقی است طرفدار تعامل با غرب باشید بویژه با توجه به اینکه صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده است ایران در سال 2021، حتی در محدودیتهای فعلی، به رشد 2/3 درصدی میرسد؟
کسانی که در ایالات متحده مخالف رفع تحریمها در ازای تعهد ایران به توافق هستند، این روایت را تقویت میکنند که رویکرد ترامپ در سیاستهای آمریکا یک قاعده است، نه یک استثنا. در حقیقت، برای جلوگیری از برنامه موشکی ایران و نفوذ منطقهای آن، ایالات متحده با تحریمهای بیشتر به دنبال ایجاد اهرم اقتصادی بیشتر نیز خواهد بود.
مخالفان تعامل در تهران این چشمانداز را نشان میدهند تا ثابت کنند ایالات متحده به تعهدات خود عمل نمیکند، بلکه یک بازی بیپایان را انجام میدهد. واقعیت این است که شرایط از سال 2015 برای هر ۲ کشور تغییر کرده است. سیاست ترامپ باعث شده است سازش برای ایران از جذابیت کمتر و هزینه بیشتری برخوردار باشد.
-------------------------------
پینوشت
1- https://www.foreignaffairs.com/articles/iran/2021-03-11/maximum-pressure-hardened-iran-against-compromise?utm_medium=referral&utm_source=www-foreignaffairs-com.cdn.ampproject.org&utm_campaign=amp_kickers#author-info