printlogo


کد خبر: 231800تاریخ: 1400/1/14 00:00
نقشه راه انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 بر مبنای سخنان نوروزی رهبر انقلاب
مرد‌میدان‌بیاید
اشاره رهبر انقلاب به گستره وسیع اختیارات ریاست‌جمهوری و سختی کار رئیس‌جمهور در مقایسه با جایگاه‌های دیگر، تأکیدی است بر این نکته که داشتن تجربه مدیریت اجرایی یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های کاندیدای مطلوب ریاست‌جمهوری است

گروه سیاسی: سخنان رهبر انقلاب در نخستین روز سال همواره از مهم‌ترین بیانات ایشان در فضای سیاسی کشور است که می‌توان آن را به مثابه نقشه راهی برای هر سال کشور دانست. با این حال، در شرایطی این سخنرانی به علت شیوع کرونا برای دومین سال به جای مشهد مقدس به صورت تلویزیونی برگزار شد که سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در خردادماه سال جاری باعث شد تا ایشان بخش قابل توجهی از نقشه راه سال1400 را بر مبنای این اتفاق مهم تبیین کنند. 
تاکید رهبر انقلاب بر لزوم مشارکت فعال و حداکثری آحاد ملت ایران در انتخابات ریاست‌جمهوری را می‌توان نخستین و پایه‌ای‌ترین صورت مساله حول انتخابات سال1400 دانست. اما چرایی علت تاکید رهبر انقلاب بر لزوم مشارکت حداکثری مردم در ادوار مختلف انتخابات‌های 30 سال گذشته را می‌توان در نگاه ایشان به مساله «جمهوریت» نظام و تضمین امنیت و بقای کشور در چارچوب این جمهوریت دانست، تا آنجا که هر بار گروه‌ها و جناح‌های سیاسی تلاش کرده‌اند سیاست‌هایی مبتنی بر کاهش مشارکت یا حتی آنچنان که در فتنه 88 در قالب تلاش برای ابطال آرای مردم مشاهده شد، در پیش گیرند، ایشان جلودار دفاع از مشارکت مردم و تقویت جمهوریت نظام بودند. تعبیر رهبر انقلاب از مشارکت مردم به عنوان عاملی که «بیش از توان دفاعی و قدرت دیپلماسی، زمینه‌ساز اقتدار کشور» می‌شود نیز بخوبی موید ارتباط تنگاتنگ میان مشارکت مردم و امنیت و اقتدار ملی است. با این اوصاف، لزوم افزایش مشارکت به عنوان بنیادی‌ترین مساله انتخابات در سال 1400 شناخته می‌شود. یقینا در شرایطی که دشمنان کشورمان در سال‌های اخیر همه سرمایه‌گذاری خود را معطوف به وارد کردن فشار حداکثری به مردم کشورمان با نیت فاصله انداختن میان آنها و نظام سیاسی کرده بودند، بیش از همه از مشاهده مشارکت حداکثری مردم در صحنه انتخابات احساس یأس و سرخوردگی می‌کنند. تاکید مقام معظم رهبری بر پروژه دشمنان برای ناامیدی و دلسردی مردم از طریق فضای مجازی بخوبی حکایت از نقشه بلندمدت دشمنان کشورمان و جریانات ضدانقلاب برای بهره‌گیری حداکثری از این فضا برای محقق کردن هدفی دارد که در سال‌های گذشته با تحریم‌های اقتصادی دنبال شده است. با مجموعه این تفاسیر، مهم‌ترین وظایف جبهه انقلاب در سال جاری و انتخابات خردادماه چیست؟
همان‌گونه که اشاره رهبر انقلاب به تلاش دشمنان برای ایجاد فضای یأس و دلسردی از طریق فضای مجازی نشان از گام بلند دشمنان برای محقق کردن اهداف‌شان در سایه کاهش مشارکت انتخاباتی دارد، جریانات انقلابی نیز متقابلا باید با فعل و عمل خود مقدمات یک مشارکت حداکثری را در این انتخابات فراهم کنند. یقینا پروژه احیای امید اجتماعی، آن هم در شرایطی که در سایه مدیریت جریان غرب‌گرا، مردم با انباشتی از نارضایتی و وعده‌های عمل نشده از سوی مسؤولان مواجه هستند کار آسانی به نظر نمی‌آید. باید پذیرفت که به سخره گرفته شدن اعتماد مردم از سوی مقامات دولتی، افزایش فشارهای معیشتی به زندگی مردم و در نهایت تلاش جریانات پروپاگاندایی غربی در مردم تردیدهای جدی برای مشارکت سیاسی به وجود آورده است. در چنین موقعیتی جریانات انقلابی که تمام اهتمام خود را در 8 سال گذشته به هشدار نسبت به نتایج ایده‌ها و سناریوهای دولت یازدهم و دوازدهم گذاشته بودند، اکنون و در پایان راه دولت، باید رو به اقناع مردم جهت انتخاب مسیری برای خروج از موقعیت کنونی آورند. نیروهای انقلابی باید برای مردم روشن کنند که هزینه سیاست‌های غلط و تحلیل‌های غیرواقعی دولت از مناسبات داخلی و خارجی چه تاثیری بر زندگی آنها گذاشته و به موازات آن اگر این مسیر با نقشه راهی صحیح طی می‌شد کشور به چه نقطه‌ای می‌رسید. به بیان ساده‌تر، اقناع مردم و متعاقبا بازگشت امید اجتماعی به تغییر جز از طریق ارائه راهکارهای ملموس برای خروج از بن‌بست فعلی محقق نمی‌شود. بر همین اساس نیروهای انقلابی نیز باید اهتمام خود را بر تبیین راهکارهای‌شان در فضای عمومی جامعه بگذارند و مانع از آن شوند که جریانات غیرانقلابی و غرب‌گرا بن‌بست فعلی را به عنوان سرنوشت محتوم جامعه ایرانی برای آنان تثبیت کنند. اما فارغ از تمام اینها، لزوم افزایش مشارکت و تاثیر آن بر حوزه اقتدار عمومی دولت آینده می‌تواند بایسته‌ای مهم برای گام برداشتن در این جهت محسوب شود. 
 
* راه دشوار ریاست‌جمهوری
رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنان نوروزی خود و پس از تبیین علت لزوم افزایش نرخ مشارکت انتخاباتی به بیان اهمیت جایگاه رئیس‌جمهور پرداختند و حتی حوزه اقتدار و تاثیرگذاری دیگر نهادهای کشور را در مقایسه با دولت «ناچیز» شمرده و فرمودند: «تقریباً همه مراکز مدیریتی و اکثر امکانات حکومتی در اختیار رئیس‌جمهور است و مدیریت‌ها در بخش‌هایی مثل قضایی و نظامی در قبال ریاست‌جمهوری، ناچیز است».
این سخنان رهبر انقلاب را از چند جهت می‌توان واجد اهمیت دانست:
1- برخلاف جریان حاکم بر دولت فعلی و اصلاح‌طلبانی که برای فرار از پاسخگویی نسبت به مدیریت غیرقابل دفاع دولت تلاش می‌کنند تا قوه مجریه را به عنوان نهادی «تشریفاتی» و در جایگاه «تدارکاتچی» توصیف کنند، رهبر انقلاب بر نقش حداکثری این نهاد در مدیریت کشور تاکید دارند. مضاف بر این، جریانی که در 8 سال گذشته با در دست داشتن قوه مجریه عملا یک مانور کامل از ناکارآمدی را خود به نمایش گذاشت و به هنگام پاسخگویی درباره عملکرد خود تلاش می‌کرد دولت را به عنوان یک تدارکاتچی توصیف کند و اکنون نیز مجددا سخت مشغول فعالیت برای انتخابات خردادماه است، باید در میدان افکارعمومی مورد محاکمه قرار گیرد. غرب‌گرایان اگر قرار است در نهایت امر و پس از اشغال عالی‌ترین کرسی مدیریتی و اجرایی کشور، قوه مجریه را تشریفاتی و فاقد اختیارات بدانند، بهتر است که از ابتدای امر برای کسب آن تلاشی نکنند. پذیرش وظایف و استنکاف از پاسخگویی و مسؤولیت‌پذیری دقیقا همان چیزی است که این روزها می‌توان در کشور مشاهده کرد. 
2- روی دیگر سخنان رهبرانقلاب مبنی بر جایگاه عالی ریاست‌جمهوری و اختیارات گسترده‌اش، تا جایی که عملا بخش‌های قضایی و نظامی در برابر آن «ناچیز» به شمار می‌روند حکایت از این دارد که متقاضیان کسب این جایگاه نیز باید با علم و آگاهی از سختی کار وارد این میدان شوند. متاسفانه تجربه انتخابات ریاست‌جمهوری در ادوار مختلف همواره حکایت از آن داشته که نیروهای مختلف سیاسی با کمترین سابقه مدیریتی و اجرایی و حتی بدون داشتن ابتدایی‌ترین ایده‌ها برای ایجاد تغییر در صحنه مدیریتی کشور به این میدان وارده شده‌اند. مضاف بر اینها، شرایط پیچیده سال1400 و انباشت مشکلاتی که در سایه مدیریت غرب‌گرایان ایجاد شده است، کار دولت سیزدهم را در مقایسه با دیگر دولت‌هایی که پیش از این روی کار آمده‌اند دشوارتر می‌کند. نمونه حاضر دولت مستقر را می‌توان نماد و نمودی از یک رئیس دولت فاقد سابقه اجرایی به رغم سالیان سال حضور در نهادهای مهم کشور دانست؛ مساله‌ای که حتی این روزها صدای حامیان قدیمی روحانی را نیز درآورده است و آنها با اشاره به نبود سابقه اجرایی رئیس دولت، بخشی از تصمیمات غلط در سال‌های اخیر را نتیجه همین فقدان سابقه اجرایی می‌دانند. برای نمونه صادق خرازی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب اخیرا در گفت‌وگویی با خبرگزاری دانشجو با اشاره به نوع مدیریت دولت در عرصه اقتصاد گفت: «کشور ما ۲ حادثه بزرگ در تاریخ توسعه خود دیده است. ما 10 تا برنامه توسعه داشتیم که ۵ تای آن در زمان رژیم شاه و ۵ تای دیگر در زمان جمهوری اسلامی بوده است. آقای روحانی هم از لحظه‌ای که تصمیم گرفت و اراده کرد [گفت] که «خودم می‌خواهم اقتصاد را اداره کنم»، کسی که تا به حال نانوایی و بقالی را اداره نکرده بود. شورای امنیت ملی یک نهاد ستادی است. من دوست آقای روحانی هستم ولی دوستی که منتقد است. آقای روحانی نباید فریب افراد خاص را بخورد. تاریخ از زمان دولت روحانی ده‌ها کتاب از درونش در می‌آید». بر همین اساس، نیروهای انقلابی با حساسیت بسیار نسبت به صحنه مدیریتی کشور باید از انبوه متقاضیان حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری سوال کنند که با استناد به کدام رزومه مدیریتی و سابقه اجرایی خواهان کسب اعتماد عمومی برای حضور در چنین میدان دشواری هستند؟
3- بلوغ سیستم سیاسی و احزاب و گروه‌های فعال زمانی مشخص می‌شود که مردم جنس تصمیم‌گیری‌های مختلف آنان را واجد اعتبار و اهمیت بدانند. یقینا تذکر رهبر انقلاب نسبت به دشواری اداره قوه مجریه را می‌توان از سویی دیگر هشدار به جریانات و گروه‌های سیاسی دانست که با حضور ناسنجیده خود در میدان رقابت عالی‌ترین جایگاه اجرایی کشور، فضای حاکم بر آن را فاقد اعتبار می‌کنند. بر همین اساس لازم است که جریان‌های سیاسی مختلف فارغ از میزان بخت و اقبال‌شان برای کسب این کرسی، این پرسش را برای خود مطرح کنند که آیا وزن آنها می‌تواند به اندازه کسب چنین کرسی مهمی باشد؟
 
* شاخص‌های هشت‌گانه رئیس‌جمهور مطلوب
رهبر حکیم انقلاب پس از اشاره به لزوم حداکثری بودن مشارکت انتخاباتی و همچنین نقش مهم و تعیین‌کننده این جایگاه در جریان مدیریت کشور، به بیان 8 شاخص «دارای مدیریت و کفایت»، «باایمان»، «معتقد به جوانان»، «عدالتخواه و ضدفساد»، «مردمی»، «امیدوار»، «معتقد به توانمندی‌های داخل» و «دارای عملکرد انقلابی و جهادی» پرداختند. 
یقینا شاخص‌های تعریف‌شده از سوی رهبر انقلاب را می‌توان به‌مثابه یک نقشه راه برای عبور از موقعیت فعلی کشور و حرکت به سمت احیای کارآمدی و عدالت دانست؛ ویژگی‌هایی که هر چند در میدان تبلیغات مدعیان فراوانی دارد اما جمع آن در یک شخص به عنوان نقطه تبلور یک دولت انقلابی چندان سهل و آسان به نظر نمی‌رسد. نخبگان سیاسی، رسانه‌های جمعی و چهره‌های معتبر نقش اصلی را برای جلوگیری از مصادره به مطلوب این شاخص‌ها توسط گزینه‌هایی دارند که فاقد آن هستند؛ مساله‌ای که مورد تاکید رهبر انقلاب نیز قرار گرفت و ایشان با توصیه مردم به رجوع به افراد بااطمینان برای شناسایی بهترین گزینه اظهار داشتند: «اگر چنین فردی بر سر کار بیاید، کشور را به نقطه مطلوب خواهد رساند و مردم باید فردی با این خصوصیات را پیدا کنند که البته پیدا کردن آن شاید برای آحاد مردم آسان نباشد و باید به افراد مطلع و مورد اطمینان مراجعه کنند».
بر همین اساس تقویت مراجع سیاسی و اصلاح الگوی عمل سیاسی به سمتی که مراجع اصیل سیاسی به عنوان نیروهای مطلع و مورد اطمینان به جای مراجع کاذب مجازی تبدیل به نقطه کانونی تاثیرات در میدان انتخابات شوند از دیگر مسائلی است که باید به عنوان نقشه راه انتخاباتی سال1400 مورد توجه قرار گیرد. 
***
دست پر ایران در برجام با ابتکارات هسته‌ای
گروه سیاسی: اظهارات رهبر انقلاب در نخستین روز از سال 1400 درباره برجام و تاکید بر شروط راهبردی کشورمان برای احیای توافق هسته‌ای، تکلیف دستگاه سیاست خارجی کشور برای پیگیری این راهبرد و استیفای منافع سلب شده ایران در توافق را مشخص کرد. 
به گزارش «وطن‌امروز»، رهبر انقلاب در این باره اظهار داشتند: قول آمریکایی‌ها معتبر نیست که بخواهند تحریم‌ها را روی کاغذ بردارند، بلکه باید در عمل تحریم‌ها را بردارند و جمهوری اسلامی آن را راستی‌آزمایی کند. رهبر انقلاب اسلامی همچنین با تأکید بر عجله نداشتن ایران درباره راه‌حل ارائه‌شده برای برجام، گفتند: برخی می‌گویند نباید فرصت‌سوزی کرد. این حرف درست است اما عجله هم نباید کرد. به عنوان نمونه، در قضیه برجام عجله شد و در حالی که ما همه تعهدات خود را انجام دادیم، طرف‌های مقابل، تعهدات روی کاغذ خود را انجام ندادند. 
رهبر انقلاب اظهارات برخی سیاسیون را مبنی بر اینکه در پیشقدم شدن برای عمل به تعهدات فرقی وجود ندارد، این موضوع را به علت سابقه بد آمریکایی‌ها قابل قبول ندانستند و گفتند: بحث «اول من، اول تو» نیست، بلکه ما به تعهد آنها اطمینانی نداریم زیرا در زمان اوباما به آنها اعتماد و به تعهدات خود عمل کردیم اما آنها در حالی ‌که روی کاغذ از برداشته شدن تحریم‌ها سخن می‌گفتند، به تعهدات خود عمل نکردند. 
توصیف رهبر انقلاب از وضعیت موجود برنامه جامع اقدام مشترک واقع‌گرایانه و مبتنی بر تامین حقیقی منافع ملی است، آن هم در شرایطی که دولت بایدن پس از در اختیار گرفتن سکان کاخ سفید به همان سیاست‌های ضدایرانی ترامپ ادامه داده و تلاش کرده اهرم تحریم‌های اقتصادی را به عنوان فشار بر تهران حفظ کند. 
در چنین فضایی تهران با برخی ابتکارات دیپلماتیک و هسته‌ای، چرخش منفی زمان علیه کشورمان را معکوس کرده است. قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران» مصوبه مجلس شورای اسلامی به عنوان بخشی از این تلاش‌ها باعث شروع غنی‌سازی 20 درصدی اورانیوم و به کار انداختن سانتریفیوژهای پیشرفته در تاسیسات هسته‌ای کشور و توقف اجرای پروتکل الحاقی شد تا دست دولت روحانی در برابر اهرم‌های طرف بد عهد و حیله‌گر آمریکایی و شرکای اروپایی‌اش پر شود. 
این در حالی است که دولت بایدن با فهم اینکه دیگر زمان علیه تهران نیست، تلاش می‌کند با فعال‌سازی کانال‌های دیپلماتیک به میز مذاکره بازگشته و با برخی امتیازهای محدود ناچیز به عنوان آبنبات‌های پیشنهادی، ایران را به اجرای کامل برجام و مسیر یک‌طرفه تعهدات برگرداند. بنابراین آمریکا و شرکایش به دنبال یافتن راهی هستند که هر چه زودتر شرایط را به زمان برجام بازگردانند، البته به‌ گونه‌ای که تحریم‌ها همچنان علیه ایران باقی بماند!مجموع این شرایط کفه ترازو را به سود ایران در معادلات جدید سنگین‌تر کرده و دست برتر را به تهران می‌بخشد، چرا که طرف مقابل سیاست فشار را که همان تحریم است تا انتها رفته است و امروز علنا اعتراف می‌کند سیاست فشار حداکثری شکست خورده است. در چنین شرایطی طرف غربی به دنبال ترفند دیگری است؛ بازگشت همزمان ایران و آمریکا به برجام و اقدامات گام‌به‌گام است.
در اینجا اهمیت سخنان رهبر انقلاب مشخص می‌شود که با اشاره به اظهارات برخی مسؤولان آمریکایی مبنی بر لزوم تغییر برجام به علت تغییر شرایط گفتند: بله، شرایط نسبت به سال ۹۴ تغییر کرده اما این تغییر به نفع ایران بوده نه آمریکا. با این وصف، دولت و دستگاه سیاست خارجی کشور با توجه به دست فرمان اشتباهی که طی 7 سال گذشته در دیپلماسی برجامی پیش گرفتند، حق ندارند از فرصت‌سوزی صحبت کرده و با دادن آدرس‌های غلط و تفسیر نادرست از شرایط موجود عجله کرده و مجددا کشور را در مسیر واگذاری امتیازهای جدید قرار دهند. 
در این راستا درک موقعیت برتر ایران و تداوم راهبرد خنثی‌سازی تحریم از طریق تقویت و شکوفاسازی ظرفیت‌های داخلی با تشکیل دولت قوی و تازه‌نفس، همچنین تقویت ظرفیت‌های درونی، امکان مذاکره مفید و نتیجه‌بخش از موضع قدرت و عزت را فراهم می‌کند.

Page Generated in 0/0068 sec