محمد محمدی: سرزمین ایران همواره ادیبان و شاعران بزرگی را در دامان پاک خود تربیت کرده است؛ سرزمین مقدسی که در دورههای مختلف تاریخی، انسانهای فرهیخته، بلندهمت و گرانقیمتی را به جامعه بشری تقدیم کرده که جایگاه و قدر و ارزش و منزلت آنها از همه گنجهای عالم بالاتر و بیشتر است و با وجود گذشت قرنها از زمان درگذشتشان هنوز آوازه آنان در سراسر کره زمین طنینانداز است و افکار و اندیشهها و آثارشان در مجامع علمی مشرق و مغرب جهان تدریس و ترویج میشود.
یکی از ادیبان و شاعران بزرگی که در عصر و روزگار ما به سرعت مسیر رشد و کمال را پیمود و روزبهروز شکوفاتر، جذابتر و محبوب همگان شد، شاعر انقلابی و مردمی مرحوم قیصر امینپور بود؛ شاعری که دست تقدیر در 48 سالگی مجال بودن بیشتر را از او گرفت.
اگر چه اکنون 17سال است دیگر قیصر در میان ما نیست اما از آثارش عطر و بوی دیانت، صداقت، نجابت و وفاداری به مشام میرسد. شاعر و فرهیختهای که 65 سال پیش در دوم اردیبهشتماه سال 1338 در گتوند از توابع شهرستان دزفول دیده به جهان گشود و عشق و علاقه به ادبیات باعث شد از دامپزشکی انصراف دهد و به ادبیات فارسی بپردازد.
امینپور در زمره شاعرانی بود که از همان آغاز فعالیتهای حوزه هنری به گروه شعر آنجا پیوست و همگام با سایر شاعران فعال حوزه هنری در بسیاری از شبهای شعر در جبهههای دفاع مقدس شرکت کرد و در مناطق مختلف عملیاتی به شعرخوانی پرداخت.
از نیمه دوم دهه 60 بود که قیصر امینپور به ثبات زبان و اندیشه در شعرش دست یافت. هر چند جامعه ادبی او را به عنوان یک ادیب آکادمیک و استاد دانشگاه میشناسد ولی حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان با انتشار چندین عنوان کتاب مطرح و پرمخاطب قیصر را از آن خود میدانستند. ۲ کتاب «به قول پرستو» و «مثل چشمه - مثل رود» از آن جمله آثار در حوزه ادبیات کودک و نوجوان بودند اما با تمام اینها امینپور در کنار ادبیات نوجوان در تمام حوزهها حضوری فعال و غنی داشته است.
وی عضو شورای شعر و ادبیات حوزه بود و در تشکیل جلسات شعرخوانی و نقد و بررسی شعر و تشویق و ترغیب شاعران جوان انقلاب نقش مؤثر و ارزندهای داشت. فعالیتهای امینپور در حوزه اندیشه و هنر تا اواخر سال 1366 ادامه یافت و سال 1367 از موسسه گسترش هنر، جایزه ویژه نیما یوشیج را دریافت کرد، همچنین در همین سال سردبیر مجله سروش نوجوان شد و از همین سال در دانشگاه الزهرا و دانشگاه تهران به تدریس پرداخت که تا پایان عمرش ادامه یافت.
وی اولین مجموعه شعرش را با عنوان «تنفس صبح» که بخش عمده آن غزل بود و حدود 20 قطعه شعر آزاد، از سوی انتشارات حوزه هنری سال 63 منتشر کرد و در همین سال دومین مجموعه شعرش در «کوچه آفتاب» را توسط انتشارات حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی به بازار فرستاد.
سال 1365 «منظومه ظهر روز دهم» توسط انتشارات برگ وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به بازار میآید که شاعر در این منظومه 28 صفحهای ظهر عاشورا، غوغای کربلا و تنهایی عشق را به عنوان جوهره سروده بلندش در نظر میگیرد. سال 69 برگزیده ۲ دفتر «تنفس صبح» و در «کوچه آفتاب» با عنوان «گزیده ۲ دفتر شعر» از سوی انتشارات سروش از وی منتشر میشود.
«آینههای ناگهان»، تحول کیفی و کمی امینپور را بازتاب میدهد؛ در این مرحله امینپور به درک روشنتری از شعر و ادبیات میرسد. اشعار این دفتر نشان از تفکر و اندیشهای میدهد که در ساختاری نو عرضه میشود. «آینههای ناگهان» امینپور را به عنوان شاعری تأثیرگذار در طیف هنرمندان پیشرو انقلاب تثبیت میکند و از آن سو نیز موجودیت شاعری از نسل جدید به رسمیت شناخته میشود.
اواسط دهه70 دومین دفتر از اشعار امینپور با عنوان «آینههای ناگهان 2» منتشر میشود که حاوی اشعاری است که بعدها در کتابهای درسی به عنوان نمونههایی از شعرهای موفق نسل انقلاب میآید.
در همین دوران است که برخی اشعار وی همراه با موسیقی تبدیل به ترانههایی میشود که زمزمه لبهای پیر و جوان میشود. پس از تثبیت و اشتهار، ناشران معتبر بخش خصوصی علاقه خود را به چاپ اشعار امینپور نشان میدهند و در نخستین گام، انتشارات مروارید گزینه اشعار او را در کنار گزینه اشعار شاملو، فروغ، نیما و... به دست چاپ میسپارد که سال 78 به بازار میآید. «گلها همه آفتابگردانند» نیز سال 81 از سوی انتشارات مروارید منتشر شد که به چاپهای متعدد رسید و با استقبال خوبی روبهرو شد.
قیصر امینپور سال 1382 برخلاف تمایلش از سردبیری سروش نوجوان استعفا کرد ضمن عضویت در فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران و الزهرا تدریس میکرد و همچنین به کارهای پژوهشی مشغول بود.
اما نکته مهم پیام رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت این شعر پرآوازه بود ایشان قیصر امینپور را شاعر فرزانه نقلاب معرفی کردند و در پیامشان فرمودند: «از دست دادن او برای اینجانب و برای همه اصحاب شعر و ادب، خسارتبار است. او شاعری خلاق و برجسته بود و همچنان به سمت قلههای این هنر بزرگ پیش میرفت.
درگذشت او آرزوهایی را خاک کرد ولی راه فتح قلهها را امید است دوستان و یاران نزدیک و شاگردان این عزیز، ادامه دهند. او و دوستانش نخستین رویشهای زیبا و مبارک انقلاب در عرصه شعر بودند و بخش مهمی از طراوت و جلوه این بوستان، مرهون ظهور و رشد آن عزیز و دیگر دوستان همراه اوست. خداوند پاداش خوبیهای او را امروز که بیش از گذشته به آن نیازمند است، با کرم و فضل به او بازگرداند و او را در آغوش رحمت و مغفرت خویش بگیرد. به خاندان و بازماندگان و دوستان و شاگردان آن عزیز صمیمانه تسلیت میگویم».