گروه سیاسی: یکی از دغدغههایی که همواره در بین جامعه ایرانی مطرح بوده، این است که چرا برخی نهادها آنطور که باید و شاید نمیتوانند خدمات مطلوب به جامعه ارائه کنند؛ آنچه امروز در ادبیات عمومی با عنوان «چطور کشوری که موشک نقطهزن تولید میکند، نمیتواند خودروی باکیفیت بسازد» طرح میشود. این عبارت اشاره به این مساله دارد که چرا برخی سازمانها که در جمهوری اسلامی ایران در حال فعالیت هستند، با عدم خدمترسانی شایسته، تولید نارضایتی میکنند. این نهادها و ساختارها و سازمانهایی که نتوانستهاند کارایی لازم را داشته باشند، حالا برای جامعه شناسایی شدهاند. حالا بیایید موضوع را به گونه دیگری در نظر بگیریم؛ چرا جامعه در مقام بیان ناکارآمدی یک سازمان یا نهاد، دوگانه «موشک - خودرو» را مطرح میکند؟ اینطور که از بطن ماجرا برمیآید، ذهن جامعه ایرانی نسبت به برخی دستاوردهای نظام مثبت است. این مثبتاندیشی ممکن است در لایه بروز کلامی نباشد اما اینکه در مقام نفی یک عملکرد به آن استناد میشود، خود گویای کارآمدی آن بخش است.
بخشی جدی از ماجرا به دوران مدرنسازی ایران بازمیگردد. مدرن شدن ایران از دوره رضاخان آغاز شد. هرچند در دوره قاجار نیز تمایلهایی به این مساله وجود داشت اما اوج آن را در دوره رضاخان شاهد بودیم. یکی از اقداماتی که رضاخان به طور ویژه بر آن سرمایهگذاری کرد، تمرکز شدید بر تشکیل ارتش مدرن بود. «نوسازی ارتش» توسط رضاشاه با این عنوان که در دوره قاجاریه ایران دارای ارتشی منظم، آموزشدیده و متمرکز نبوده، مطرح شد. براساس گزارشها ۱۵ آذر ۱۳۰۰ دستور تشکیل ارتش نوین ایران(!) صادر شد. ارتشی که با بودجه بسیار هنگفت آغاز به فعالیت کرد و بنا بر گزارشها حدود ۴۰ درصد بودجه کشور را به خود اختصاص داد. برای درک این مساله در نظر بگیرید که بر اساس گزارش موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم (SIPRI) کل بودجه نظامی ایران در سال ۲۰۲۲ تنها معادل 2.6 درصد حجم اقتصاد کشورمان بوده است. حال آن ارتش مدرن که توسط رضاخان با آن بودجه هنگفت به راه افتاد، چه عملکردی داشت؟ ارتش رضاخانی پس از حمله قوای متفقین در کمتر از 24 ساعت فروپاشید! ارتش مدرن نتوانست هیچ مقاومتی در برابر نیروهای خارجی از خود نشان دهد و ایران ظرف کمتر از 24 ساعت اشغال شد. هرچند این ارتش از یک قوه برخوردار بود؛ میتوانست مردم ایران را سرکوب کند! یعنی ارتش رضاخانی صرفا میتوانست با زورگویی به جامعه (مثلا ماجرای یکجانشینی اجباری عشایر) آنها را مورد حمله قرار دهد. ماجرای ناکارآمدی ارتش رضاخانی تا ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت. البته این صرفا در لایه نظامی نبود و طرحهایی چون اصلاحات ارضی نیز موج وحشتناکی از بیکاری و حاشیهنشینی را در کشور رقم زد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی اما مسیر مدرنسازی نهادها و سازمانها به گونهای متفاوت پیش رفت. انقلاب اسلامی که آسیبهای ورود بیقاعده نهادها و سازمانهای غربی به ایران برای مدیریت کشور را تجربه کرده و به آن آگاه شده بود، خود در پی تشکیل نهادها و سازمانهای جدید برآمد. این نهادها و سازمانها به گونهای طراحی شدند که متناسب با نیازهای جامعه ایرانی و شرایط مدرن بتوانند فعالیت کنند.
این مساله بسیار مهم است که شما بتوانید نیازهای جامعه خود را در شرایط مدرن درک کرده و با توجه به فرهنگ و تاریخ خود اقدام به راهاندازی یک سازمان مدرن کنید. همواره در جهان مطرح بوده است که کشوری که بتواند «قانون بنویسد» و «نهادسازی کند» حتما کشوری پیشرفته است. یکی از سازمانهایی که توسط جمهوری اسلامی ایران با توجه به شرایط و اقتضائات روز جامعه به وجود آمد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. تشکیل سپاه همزمان بود با حرکت دولت موقت برای تشکیل «گارد ملی»! در نهایت ۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ حضرت امام خمینی(ره) فرمان تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را صادر کردند. مرحوم عباس دوزدوزانی که در تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقش موثری ایفا کرد، در بخشی از خاطرات خود درباره دستور امام خمینی مبنی بر تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میگوید: «اواخر فروردین سال 58 که امام خمینی در قم به سر میبردند... بنده و آقایان محسن رضایی و رفیقدوست خدمت امام رسیدیم. ما امام خمینی را در اتاقی که ایشان تفسیر سوره حمد میفرمودند، ملاقات کردیم. در آن دیدار امام رو به ما فرمودند: مسالهای که دنبال میکردید چه شد؟ من گفتم: تقریبا به نتیجه رسیدهایم ولی هنوز دولت موقت بویژه آقای یزدی معتقدند باید سپاه را دولت تشکیل دهد. امام این مساله را نفی کردند و فرمودند بروید سپاه را تشکیل دهید».
در روزهای ابتدایی انقلاب اسلامی فرمان تشکیل نهادها و سازمانهایی همچون «کمیته انقلاب اسلامی»، «دادگاههای انقلاب»، «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» و «کمیته امداد امام خمینی» موجب شد بخشی از تحولات ناشی از فروپاشی پهلوی و تحرکات دشمنان خارجی مدیریت و سازماندهی شود. آن روزها هدف از تشکیل سپاه پاسداران، محافظت از انقلاب، حفظ دستاوردهای آن و مقابله با ضد انقلاب و گروههای مختلف با استفاده از فضا و امکانات موجود و با موافقت دولت موقت و یا رهبر انقلاب، اعلام شد. با وجود آنکه اغلب گروهها تاسیس سپاه را در جهت برقراری نظم و امنیت در جامعه به فال نیک گرفته و تأسیس آن را پایانی بر نزاعها و درگیریها قلمداد کردند اما همان زمان موضع خارجیها نسبت به تشکیل سپاه منفی بود. در آن زمان رادیو لندن در برنامه تفسیری خود گفت: «ایران قصد دارد انقلاب اسلامی خود را به سایر مناطق نیز صادر کند. گفته میشود پیگیری این هدف وظیفه اساسی سپاه شبهنظامی پاسداران انقلاب است که خبر تشکیل آن اعلام شد... با وجود پلیس، تشکیل سپاه پاسداران انقلاب به این معنی است که اینک ۳ سازمان برای برقراری نظم و قانون در ایران وجود دارد که کیفیت کنترل مرکزی آنها متفاوت است و هماهنگی چندانی هم میان آنها وجود ندارد. تشکیل سپاه را میتوان شکستی برای دولت دانست که کوشش دارد همه گروههای مسلح را زیر نظارت و فرماندهی واحد درآورد».
به رغم فشارهای خارجی اما دهه نخست انقلاب اسلامی با نام سپاه پاسداران گره خورد. از همان ابتدا که سپاه ماموریت «پاسداری از انقلاب اسلامی در ایران و گسترش آن مبتنی بر ایدئولوژی اسلام اصیل و اجرای خواستههای جمهوری اسلامی» را دریافت کرد، توانست جای خود را در بین جامعه ایرانی به سرعت باز کند. گویی جامعه ایرانی منتظر چنین نهاد و سازمانی بود که هم خود را در دل آن جای دهد و راه عضویت در آن را در پیش گیرد و هم پذیرای آن باشد. پذیرایی یک جامعه از ساختارهای جدید امر بسیار دشواری است که ممکن است سالها زمان نیاز داشته باشد، حتی گاهی اوقات عدم پذیرش اجتماعی میتواند موجب تعطیلی یک نهاد یا سازمان شود.
یکی از دلایلی که سازمان سپاه توانست به سرعت در بین مردم ایران صاحب جایگاه شود و حتی در ماههای بعد وارد عرصه نبرد با دشمن خارجی یعنی رژیم بعث شود، نوع ساختار آن و نحوه عملکرد سازمانی آن است. «بیتوجهی به مال دنیا»، «سادهزیستی و دوری از تجملگرایی»، «حساسیت در استفاده از بیتالمال»، «عدم سوءاستفاده از موقعیت»، «ولایتمداری» و «تواضع و فروتنی» از جمله ویژگیهای سپاه بود. در مقابل، سپاه خود را در برابر تمام تهاجمهای دشمن موظف میدانست. همسر شهید باکری در خاطراتش نقل میکند: «ایشان در ارتباط با بیتالمال خیلی حساس بودند... یک روز قرار بود بچههای لشکر به عنوان میهمان به خانه ما بیایند. من از آنجا که فرصت نکرده بودم نان تهیه کنم، به مهدی گفتم وقتی عصر میآیید، نان هم تهیه کنید. مهدی که هم طبق معمول عصرها دیر به خانه میآمدند – بنا به شرایط کاری - از آنجا که نانواییها بسته بود نتوانسته بود نان تهیه کند. زنگ زدند از لشکر نان بیاورند. البته از امکانات لشکر هیچوقت استفاده نمیکردند ولی چون مجبور بودیم این کار را کردند. نان را که آوردند مهدی 6-5 تا برداشت و آورد بالا. با تأکید گفت تو حق نداری از این نان استفاده کنی چون اینها را مردم برای رزمندگان اسلام ارسال کردهاند و چون تو رزمنده نیستی پس حق خوردن این نانها را نداری...». همچنین نخستین فرمانده سپاه پاسداران به نقل از مسؤول امور حقوق پرسنل سپاه پاسداران درباره قناعت و کمتوقعی کارکنان سپاه میگوید: «خاطرم هست یکی از مسؤولان امور حقوق پرسنل سپاه برایم تعریف میکرد روزی به بانک رفتم و مقداری پول برای توزیع در بین پرسنل از بانک گرفتم؛ چند بسته پول بود. آنها را داخل مجموعه آوردم و در یک اتاقی قرار دادم. پرسنل سپاه را پشت در به صف کردم و گفتم آقایان از در وارد شوند و هرچه پول احتیاج دارند به عنوان حقوق از پولهای روی میز بردارند و از در روبهرویی خارج شوند. افراد به نوبت این کار را کردند. وقتی صف افراد به اتمام رسید وارد اتاق شدم و خیلی تعجب کردم، چون هنوز از بسته اول مقدار زیادی پول روی میز باقی مانده بود و این نشان میداد آنان حتی نه به اندازه نیاز، بلکه به مراتب خیلی کمتر از آن از پولها به عنوان حقوق برداشته بودند. این امر نهایت اخلاص و از خودگذشتگی سپاهیان را میرساند».
سپاه که خیلی سریع توانست کارایی خود را نشان دهد از امام خمینی(ره) حکم جدید دریافت کرد. ۲۶ شهریور ۱۳۶۴ طی حکمی فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر اساس اصل ۱۵۰ قانون اساسی مامور تشکیل نیروهای سهگانه زمینی، هوایی و دریایی قوی شد. رهبر کبیر انقلاب با تصریح به نقش سپاه در نگهبانی از دستاوردهای انقلاب اسلامی و یادآوری این مهم که انجام این نقش بدون آمادگی کامل سپاه از جهت تجهیزات و آرایش جنگی و فنون دریایی، زمینی و هوایی امکانپذیر نیست، لذا به وی تاکید کردند هر چه سریعتر سپاه پاسداران را مجهز به نیروهای زمینی، هوایی و دریایی قوی کند. با اجرای این فرمان، روند موفقیتهای سپاه پاسداران و اثرگذاری آن در معادلات جنگ، دوشادوش ارتش جمهوری اسلامی و با بهرهگیری از نیروی عظیم بسیج مردمی، سرعت گرفت. در بخشی از حکم «محسن رضایی» فرمانده وقت سپاه آمده است: «شما ماموریت دارید هر چه سریعتر سپاه پاسداران را مجهز به نیروهای زمینی، هوایی، دریایی قوی نمایید، تا در موارد لازم با همکاری و هماهنگی با ارتش جمهوری اسلامی ایران از مرزهای زمینی، دریایی، هوایی کشور حفاظت کنند».
45 سال از تاسیس سپاه میگذرد. مرور تاریخچه پرفراز سپاه نشاندهنده عملکرد این نهاد در بین جامعه ایرانی است. آخرین درخشش سپاه در آسمان قدس بالای سر مسجدالاقصی بود که موشکها بر سر دشمن فرود آمد؛ موشکهایی که برای رسیدن به مقصد حداقل باید از آسمان ۲ کشور عبور میکردند. کمتر کسی این روزهای سپاه را میتوانست پیشبینی کند؛ سازمان و ساختاری که میتواند در هر نقطه کشور که بحرانی به وجود آید، حاضر شود و ایفای نقش کند. اینکه سپاه وظیفه کل کشور را بتواند برعهده بگیرد و با هر آنچه امنیت کشور را به خطر بیندازد مقابله کند، امری بدیع و بیبدیل است. یک روز نیاز است در حمایت از محرومان دست به کار شود و مشغول محرومیتزدایی شود و روز دیگر موشکهای نقطهزن با برد چند هزار کیلومتر بسازد. یک روز در دریا بسیج دریایی ایجاد میکند و روز دیگر ماهواره «نور» را در مدار قرار میدهد. یک روز تجهیزات مهندسی این سازمان در برابر سیل به کار گرفته میشود و روز دیگر نیروی قدس در برابر تروریستها وارد عمل میشود. یک روز در عرصه جنگ نرم مشغول تولید محتوا میشود و روز دیگر اقیانوسپیماهای خود را راهی آبها میکند. یک روز در جهت ساخت پتروشیمی و پالایشگاه وارد عرصه میشود و روز دیگر حامی تولیدکنندگان محتوای فرهنگی در فضای مجازی میشود. حال سپاه در بعد نظامی دارای تجهیزات نوین چون موشک، پهپاد، ناو اقیانوسپیما، قایق تندرو، پدافند، تانکهای بهینه شده، رادارهای خاص، سلاحهای تاکتیکی و بالگردهای پیشرفته» است و در عرصههای فرهنگی و اجتماعی مشی پاسداری از انقلاب اسلامی را در پیش گرفته است.
تشکیل سپاه نشان داد جمهوری اسلامی ایران برای آنکه بتواند در حوزههای مختلف عملکردی فراتر از انتظار داشته باشد و در شرایط فشار و تحریم تابآوری ویژهای را از خود نشان دهد، لازم دارد نهادها و سازمانهای منطبق با فرهنگ و تاریخ ایران تشکیل دهد؛ سازمانهایی که یا مشابه خارجی ندارد یا ایده آن اساسا با توجه به نیازهای مردم ایران به وجود آمده است. یکی از مهمترین نقاط آسیبپذیر ایران، سازمانهای فرهنگی و اجتماعی است که اکنون خلأهای آن در جامعه بیش از پیش احساس میشود. جمهوری اسلامی ایران اکنون در دورهای قرار گرفته است که میتواند به راحتی اقدام به راهاندازی ساختارهای جدید کند و سازمانهای بیکیفیت و ناکارآمد را حذف کند. در شرایطی که سپاه به عنوان الگویی موفق در جمهوری اسلامی ایران، توانسته کارایی خود را ثابت کند و کل وضعیت را برعهده بگیرد، نیاز است نهادهای جدید و مبتنی بر تجربههای گذشته در کشور ایجاد شود تا خلأهای موجود در کشور به بهترین نحو مدیریت و رفع شود.