شاید اگر فرناندز، داور اسپانیایی مسابقه آن پنالتی مشکوک را نمیگرفت، حالا گوآردیولا رکورد پیروزیهای صددرصدش را برابر رقیب سنتی حفظ میکرد ولی هنوز هم در مقابل آنها شکستناپذیر نشان داده است. داور مسابقه جز این صحنه یک پنالتی مسلم را هم که به گفته جمال شریف، مفسر سرشناس داوری تلویزیون الجزیره در نیمه اول توسط کاسیاس روی ویا انجام شده بود، نگرفت. نخستین بازی از چهارگانههای پیشرو، باز رکوردهای خاص خودش را داشت.
نخستین گل مسی به مورینیو و نخستین گل رونالدو در الکلاسیکو، هر دو از روی نقطه پنالتی بود. مورینیو که گویا پازل گمشده دیدار رفت را برابر نیرومندترین باشگاه جهان پیدا کرده بود با طراحی و چینش ۴-۱-۲-۲-۱ به مصاف آبی و اناریها رفته بود. در این چینش شطرنجی که از مدتها قبل طراحی شده و در بازی با اتلتیکومادرید امتحان و آزمایش شده بود، نقش پازل گمشده تیم را پهپه برعهده داشت که قرار بود نقش کامبیاسوي اینتر را بازی کند ولی او چنان درخشان و فراتر از تصور بازی کرد که زمانی كه به جای آلیبول اخراج شده در قلب دفاع قرار گرفت، باز مورینیو با 2 تعویضی که انجام داد او را به جای اولش بازگرداند و سیستم تیم را با کم کردن یک هافبک دفاعی به شکل همان ابتدای بازی در آورد. مورینیو که به امید پیروزی کراوات نبسته بود حالا شاید متقاعد شده باشد که روش دیروز کارآمدترین روش برای مقابله با ستارگان بارساست. او با علم به اینکه میدانست سرچشمه حرکات بارسا با 3 کاندیدای بهترین بازیکنان
جهان- مسی، ژاوی، اینیستا- از بین نیمه زمین تا خط یک سوم دفاعیاش شکل میگیرد با تجمع بازیکنانش در زمین خودی و فشار روی این 3بازیکن در زمان تصاحب توپ عملا اجازه شکلگیری به حرکات آنان را نداده بود. در این چینش دیماریا گامی عقبتر نزدیک به آلوس بازی میکرد تا از نفوذهای خطرناک این بازیکن جلوگیری کند. مادریدیها وظیفه داشتند در زمان تصاحب توپ با یاران سرعتی خود، رونالدو، دیماریا، خدیرا و بنزما به دروازه حریف هجوم برند. این تاکتیک موجب شد در نیمه اول بهرغم مالکیت توپ بارسا، ۶۹ درصد در مقابل ۳۱ درصد، ضدحملات رئال بسیار زهردار و خطرناک بنماید. آنها نشان دادند راحتتر از بارسا میتوانند به گل برسند به شکلی که در ضربات ایستگاهی و کرنرها موفق نشان دادند. آنها روی یکی از کرنرها با ضربه سر رونالدو تا آستانه گل پیش رفتند اما آدریانو با سر توپ را از درون گل بیرون آورد. ویا که در نیمه اول کمتحرک بود و خیلی کنار خط بازی میکرد با توصیههای گوآردیولا در نیمه دوم با تحرک بیشتر و رفتن در عمق توانست از کمند دفاعی رئال گذشته و یک پنالتی را نصیب یارانش کند بعد از گل بارسا، آنها درصدد حفظ نتیجه برآمدند و در حالی که از یک یار بیشتر سود میبردند ناخودآگاه عقب کشیدند. این عقب کشیدن که با روح و فلسفه بازی آنها در تضاد است موجب شد رئال با وجود برتری عددی حریف بازی را در دست بگیرد و به گل مساوی برسد. حالا آنها در حالی خود را برای مصاف روز چهارشنبه ورزشگاه مستایا آماده میکنند که به نظر میرسد ژوزه مورینیو به ترکیب ایدهآلش برابر حریف سرسخت دست پیدا کرده است. آیا این تدبیر او در هر 4 بازی جواب خواهد داد؟ باید دید پپ چه راهحلی برای مواجه با این تدبیر دارد. آیا او طرحی برای این یکنواختی تاکتیکی تیمش خواهد داشت که بتواند در صورت به بنبست خوردن در جریان بازی انعطاف تاکتیکی به خرج داده و تغییر شیوه و آهنگ دهد. آیا او میتواند ستارههای افول کرده تیمش را از این حالت بیرون آورد و از آنها بازی بهتري بگیرد و شاهد نمایش زیباتر آنان در زمین مسابقه باشد یا به بنبست تاکتیکی خواهد خورد و در چنبره تفکرات مرد پرتغالی قهار گرفتار خواهد آمد. برای جواب به این سوالات حداقل باید تا پرده دوم این نمایش صبر کنیم.
برگهای برنده مورینیو
مارسلو
او که امسال بهترین سال فوتبالیاش را به همراه تیمش سپری میکند باز هم در نفوذها موفقتر از کار دفاعی نشان داد و فرار دقیقه 80 او سبب از شکست رهانیدن تیمش شد. او مامور مستقیم پدرو بود که از شانس خوب او حریفش را در فرم خوبی نمیدید. شاید اگر آفلای زودتر به بازی آمده بود او دردسر بیشتری میکشید، او همانقدر که تکنیکی است و در بازی زمینی خوب است به دلیل قد کوتاهش در بازی هوایی به مشکل میخورد. پهپه
بیشک ستاره بیبدیل اين بازی بود. شاید بتوان گفت او مهره گمشده مورینیو در نوع تفکرات تاکتیکی او بویژه در مواجهه با بارسا بود او به همه جای زمین سرکشی کرد. فشار و پرس او روی پاهای ستارههای بارسا در عرض و طول زمین اجازه تفکر و بازیسازی را از آنها گرفته بود؛ چنان سرپنجه و قبراق بازی کرد که مربی هموطنش را سر کیف آورده بود. بدونتردید در غیاب او رئال این بازی را با شکستی دیگر به اتمام میرساند. او سورپرایز مورینیو دراين بازی بود. او با بازی در قلب دفاع هرگز این مقدار کارآیی از خود بروز نداده بود، حتی در بازیسازی تیم هم شرکت کرد و یک پاس زیبای ۴۰ متری به دیماریا داد که اگر مهاجم گریزپای آرژانتینی دقت بیشتری میکرد سرنوشت به گونه دیگری رقم میخورد و حتی اگر شانسش یاری میکرد میتوانست با ضربه سر دروازه حریف را باز کند. حالا او به بزرگترین مشغله فکری گوآردیولا تبدیل شده که در بازیهای آینده چگونه او را خنثی کند.
مسعوت اوزیل
شاید همان دقایق باقیماندهای که به زمین آمد کافی بود که تکنیک و شعورش را به رخ حریف بکشد و بهنوعی با دزدیدن توپ از ژاوی و پاس به مارسلو زمینهساز پنالتی رئالیها باشد. بدونتردید اگر از کریس بپرسی چه کسی بیشترین سهم را در به ثمر رساندن گلهای این فصل لالیگا داشته او اسم اوزیل را به زبان خواهد آورد که زوج خوبی را به همراه رونالدو به نمایش گذاشته و پاسهای آخر او برای همتیمیهایش غنیمت بزرگی بوده است. او میتواند یکی از یاران فیکس سپیدپوشان در دیدارهای باقیمانده باشد و فوتبال باظرافت و باطراوت خود را در معرض دید فوتبالدوستان قرار دهد، چه با وجود او در زمین بیشک آبی و اناریها زحمات بیشتری را متقبل خواهند شد.