همیشه اولین سؤالی که درباره تیمهای پایه فوتبال از مسؤولان و مدیران بالادستی پرسیده میشود این است: اصلاً حواستان به این تیمها هست؟ سالهاست تیمهای پایه فوتبال ایران رنگ قهرمانی را در قاره کهن به خود ندیدهاند. سالهاست دیگر اتفاق شیرینی در ردههای پایه نمیافتد. بیتوجهی به این تیمها تا آنجایی است که هر بازیکن سابق فوتبالی را در رأس کار قرار میدهند و انتظار دارند مربی بدون رزومه و کارنامه، تحول عظیمی در این تیمها ایجاد کند. شاید خود این مربیها هم آنقدر که مسؤولان فدراسیون به آنها امید دارند، امید نداشته باشند اما چه بهتر از اینکه از گوشه خانههایشان برخیزند و به کاری که در رویاهایشان به آن فکر میکردند برسند. نمونهاش انتخاب فرهاد مجیدی که تنها ۵ بازی سابقه مربیگری داشت و یک مرتبه سر از تیم ملی امید درآورد! و حالا نمیدانیم باید انتظار داشته باشیم مجیدی جوان این تیم را پس از نیم قرن به المپیک ببرد یا انتظار داشته باشیم مثل مربیان قبلی تنها چند بازی برای دلخوشی هواداران روی نیمکت بنشیند و اگر هم صعود نکردیم موردی ندارد. یک جورایی عادت کردهایم به نرفتن به المپیک و تنها فقط داریم تیم امیدمان را مثل موش آزمایشگاهی با مربیان مختلف امتحان میکنیم. اما بد نیست به تیم نوجوانان ایران هم سری بزنیم؛ تیمی که قرار است آینده فوتبال ما باشد، تیمی که بازیکنانش در ابتدای راه پرفراز و نشیبی قرار دارند و باید با بردها امیدوارتر و با شکستها قویتر شوند. تیم زیر ۱۶ سال ایران که با یک انتخاب عجیب به دست حسین عبدی سپرده شد، در تورنمنت ششجانبه آسیای مرکزی موسوم به کافا در تاجیکستان شرکت کرد و نتایج دور از انتظار و در واقع فاجعهباری کسب کرد. شکست یک بر هیچ مقابل تیم افغانستان و بدتر از آن شکست 3 بر هیچ مقابل تاجیکستان نشان از انتخاب غلط مربی تیم نوجوانان توسط فدراسیوننشینها دارد. آخرین بازی ایران در این تورنمنت امروز برابر تیم قرقیزستان خواهد بود. تیم نوجوانان کشورمان در جدول ۶ تیمی تا به اینجای بازیها در رده چهارم قرار دارد. تیمی که در همین ابتدای راه از تیمهای درجه چندمی آسیا شکست ناباورانه را میپذیرد، میتواند فوتبال ما را به آینده درخشان امیدوار کند؟
اصلاً مدیران ارشد فوتبال ما برای انتخاب سرمربی اتاق فکری تشکیل میدهند؟
ردههای پایه جای مربیان و مدرسان فوتبالی است که قرار است بازیکن تازه پا به توپ شده را پرورش دهند تا آینده فوتبال ایران را بسازند. نیاز به مربیان رزومهدار و کارنامهدار در ردههای پایه که بتوانند به بازیکنان آموزش دهند نه اینکه مربیانی بیایند که تازه میخواهند رزومهای برای خود فراهم کنند.
اما مهمتر از همه اینها آیا از شکستها و حذف شدنها درسی میگیریم؟
جواب مسلماً خیر است. تمام این سالها این سؤال را پرسیدهایم اما تنها «نه» شنیدهایم. بارها مربی بیکارنامهتری را جایگزین مربی قبلی کردهایم و اصلاً حواسمان به تیمهای پایه نبوده که بخواهیم به فکر ساختن آینده درخشان برای فوتبالمان باشیم. حواسمان نبوده و نیست و تنها میخواهیم با معجزه و با دستهای خالی به قهرمانی برسیم. فدراسیون ۵ ستاره هنوز نتوانسته برای پایههای خود انتخاب درستی داشته باشد و جام و مقامی را به ارمغان بیاورد اما به دنبال گرفتن ستاره ششم است.
عملکرد ضعیف آکادمی تیم فوتبال نوجوانان ایران در تورنمنت کافا
زنگ خطر