گروه فرهنگ و هنر: هفدهمین شب طنز انقلاب اسلامی با عنوان «نطنز» به همراه اجرای برنامههایی نظیر شعرخوانی طنز، استندآپ کمدی و ترانهخوانی طنز از سوی باشگاه طنز و کاریکاتور دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب (سرچشمه) برگزار شد. به گزارش «وطن امروز»، محمدرضا شهبازی به عنوان مجری، اجرای این برنامه را بر عهده داشت. هفدهمین شب طنز انقلاب اسلامی با شعرخوانی طنز محمد محمدی آغاز شد. محمدی شعر طنز خود را با موضوع سازمان منافقین قرائت کرد که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید: «کور و کریم حوصله شرح قصه نیست/ فرمانبریم حوصله شرح قصه نیست/ افسارمان بهدست سعودی و یو اس(US) است/ از بس خریم حوصله شرح قصه نیست/ چون خائنیم و پست به هر جا که میرویم/ تاج سریم حوصله شرح قصه نیست/ ما در وطنفروشی و خوشخدمتی به غرب/ نوآوریم حوصله شرح قصه نیست». بخش بعدی این شب شعر طنز انقلاب اسلامی به شعرخوانی مینا گودرزی اختصاص داشت: «عامل زندگی قلب رآکتورها چیست؟/ شرق با فونت کری تیتر زده سیمان است/ آمانو رفت! ولی گفته کلید آژانس/ زیر یک برگ چغندر بغل گلدان است...» در این بخش از برنامه کلیپ طنزی با موضوع توقیف ناوهای انگلیسی پخش شد که مورد توجه حاضران در سالن برگزاری این برنامه قرار گرفت و مخاطبان از آن استقبال بسیار خوبی کردند. اجرای 2 برنامه توسط گروه سرود بینالمللی «نسیم رحمت» دیگر بخش هفدهمین شب شعر طنز انقلاب اسلامی بود. بخش بعدی این برنامه به خاطرهگویی حاج سعید قاسمی، از سرداران و فرماندهان دوران دفاعمقدس اختصاص داشت. محمدرضا شهبازی در سخنانی با اشاره به اینکه جمعی از شاعران شعری بداهه را برای «حاج سعید قاسمی» سرودهاند از محمد صفایی دعوت کرد به روی صحنه بیاید و این شعر بداهه را بخواند: «اهل نشاط است برادر سعید/ یک نمه قاط است برادر سعید/ میرود اردوی جهادی فقط/ فکر ملات است برادر سعید/ ساخته صد خانه ولی خسته نیست/ عین ربات است برادر سعید/ ما همه اندازه لامپ صدیم/ صد مگاوات است برادر سعید». سپس حاج سعید قاسمی برای خاطرهگویی روی صحنه آمد و خاطراتی از تجربه برخوردش با منافقین در زمان جنگ تحمیلی و البته مواجهه با آنها در عملیات مرصاد تعریف کرد. در پایان صحبتهای حاج سعید قاسمی هم یک تابلوی کاریکاتور از او که توسط مهدی نظری کشیده شده بود به وی تقدیم شد. بخش بعدی این شب شعر طنز انقلاب اسلامی به شعرخوانی محمد رضا شکیبایی اختصاص داشت. شکیبایی اقدام به قرائت شعری طنز با عنوان «سرنوشت خودنوشت یک منافق برانداز» کرد که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید: «به نام خدای براندازها/ خداوند جمع توئیتسازها/ پس از انقلاب 40 سال پیش/ شدم دلزده، خسته و دلپریش/ زدم توی کار مجاهد شدن/ ندیده جهانی مجاهد چو من/ برفتم به نزدیک مسعود شاه/ مگر او نهد بر سرم این کلاه» پس از او فرهاد موحدی نیز اقدام به قرائت شعر طنزی با گویش قمی کرد.
در هفدهمین شب طنز انقلاب اسلامی «نطنز» چه گذشت؟
شب هجو وطنفروشان