دولت گشایش
شنیدم دوش راس ساعت شش
در اثنای خبرها این گزارش
 
که یک مسؤول با لبخند می‌گفت:
«مصمم هست دولت در گشایش!»
 
گشایش‌های خوب و ابتکاری
تماما مبتنی بر علم و دانش
 
کند تدبیرمان کاری که فورا
شود تومان‌مان ارزی پر ارزش
 
شود ارزان همه اقلام بازار
برنج و مرغ و ماهی، ماش و کشمش
 
زمین، پوشک، طلا، دارو و ماشین
و یا پیراهن و جوراب و گالش!
 
بزودی جمله با شیب ملایم
گذر خواهیم کرد از هر چه چالش
 
فلان کاندید یانکی گر بیاید
دهد تحریم را یک ذره کاهش
 
فقط کافیست بنماییم با غرب
تعامل، یا همان تعظیم و کرنش
 
شدم از حرف‌هایش مات و حیران
بیامد فک من تا زانوان کش
 
سپس با چشم‌های گرد و قرمز
کمی کردم ادب را نقض فاحش!
 
نگفتم حرف زشتی! عرض این بود:
«مدیر نازنین، با عرض پوزش
 
ندارد حرف‌درمانی دگر سود
که ماها نشئه‌ایم از این حشایش!
 
فقط این بار کن قدری رعایت
نکرده درد قبلی‌ها فروکش!»