|
گزارش «وطنامروز» از نشست خبری «پل شریدر» فیلمساز نامدار آمریکایی و همکار «مارتین اسکورسیزی»
اسکار یک رقابت شایستهسالارانه نیست
احسان سالمی: روز گذشته مهمترین میهمان سیوهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر یعنی «پل جوزف شریدر» مقابل اهالی رسانه و خبرنگاران ایرانی قرار گرفت تا به سوالات آنها درباره نگاهش پیرامون جشنواره جهانی فیلم فجر، مقایسه این جشنواره با سایر جشنوارههای بینالمللی فیلم و تجربیاتش در همکاری با کارگردانهای صاحبنامی همچون مارتین اسکورسیزی پاسخ دهد. پل شریدر که نویسنده بیشتر فیلمنامههای فیلمهای مارتین اسکورسیزی از جمله «راننده تاکسی» و «آخرین وسوسه مسیح» است، علاوه بر نویسندگی، سالها به عنوان یک منتقد سینما فعالیت داشته و شاید به همین خاطر هم بود که پاسخ بسیاری از سوالات را با صراحتی که کمتر با فرهنگ ما ایرانیها تناسب دارد، میداد. ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
معرفی 2 کتاب ماندگار از مرحوم امیرحسین فردی به مناسبت ششمین سال درگذشت امیر ادبیات انقلاب
اسماعیل ارسال به دوستان
آکادمی اسکار سر حرفش ایستاد و قوانینش را برای تازهواردهای دنیای سینما عوض نکرد
آب سرد بر آرزوهای نتفلیکس!
محمد حسینآبادی: در روزهایی که خبر همکاری تازه لئوناردو دیکاپریو با گییرمو دل تورو، کارگردان مکزیکی برنده اسکار و همچنین پیشتازی «انتقامجویان» جدید در گیشه سینماهای جهان در صدر خبرهای سینمایی قرار گرفته است، اعلام خبری از سوی آکادمی اسکار درباره عدم تغییر مقررات وضع شدهاش درباره کمپانیهای نمایش آنلاین تبدیل به بمب خبری سینمای جهان شد. براساس آنچه «ورایتی» منتشر کرده آکادمی علوم و هنرهای تصویری اعلام کرد قوانین مربوط به واجد شرایط بودن برای دریافت جایزه اسکار را تغییر نمیدهد و این بهرغم آن است که کمپانیهای نمایش آنلاین فیلم ممکن است در صورت تغییر مقررات بتوانند برای دستیابی به جایزه اسکار امیدوار شوند. نشست اعضای هیأت مدیره اسکار در حالی روز سهشنبه با محوریت این موضوع تشکیل شده که بنابر تصمیم اعضای این هیات هیچ فیلم بلندی نمیتواند نامزد کسب اسکار شود مگر اینکه 7 روز اکران در سینماها را با حداقل 3 بار نمایش در روز در لسآنجلس تجربه کرده باشد و قوانین موجود در این زمینه تغییر نخواهد کرد. جان بیلی، رئیس آکادمی در بیانیهای اعلام کرد: «ما از تجربه نمایش فیلم به عنوان بخشی از هنرهای تصویری حمایت میکنیم و قوانین ما اکنون شامل حال نمایش سینمایی است و با توجه به این امر هیأت انتخاب فیلمها میتوانند رقابتکنندگان برای اسکار را انتخاب کنند. انجمن درباره تغییرات شگرف در حال وقوع در صنعت بیشتر مطالعه خواهد کرد. البته همین تغییرات است که باعث شده شایعات وسیعی پخش شود که تصمیم این جلسه نوعی مبارزه بین قدیمیهای دنیای فیلمسازی و کمپانیهای اینترنتی فیلمسازی با جیبهای پرپول خواهد بود. اما از نظر ما سرویسهای استریمینگ بیش از همیشه میزبان استعدادهای درجه یکی هستند که دنبال آزادی خلاقانه و مدلهای تجربی کار میگردند». ارسال به دوستان
نگاهی به فیلم «مرد یخی» به کارگردانی «فلیکس راندوو» که در جشنواره جهانی فجر به نمایش درآمد
زبان بسته!
محسن شهمیرزادی: سانس 19:10 سالن 6 چارسو بنا بود میزبان فیلم جنایی «به بازی گرفتهشدگان» از مجارستان باشد که مخاطبان موقع حضور در سالن متوجه شدند با یک فیلم تاریخی آلمانی- اتریشی-ایتالیایی روبهرو هستند. فیلم ICEMAN یا همان مردیخی اثری تجربهگرا و تاریخی محسوب میشود که شاید تنها مزیت آن نیز همین تجربه کردن فضاهای جدید در سینما به حساب آید. داستان از یک گزارش تاریخی شروع میشود؛ سال ۱۹۹۱ در اوتزتال رشتهکوههای آلپ یک جسد یافت میشود که بسیاری بر این باورند این پیکر، یکی از همان کوهنوردانی است که سالها پیش در همان نقطه منجمد شده بودند اما آزمایشهای بعدی نتیجه دیگری را نشان میدهد. این جسد نه متعلق به کوهنوردان در چند سال گذشته، بلکه پیکر انسانی در 5 هزار سال پیش است که در میان برف و یخ مدفون شده بود. روایت فلیکس راندوو، کارگردان و نویسنده مرد یخی حول همین شخصیت شکل میگیرد و پیرنگ اصلی داستان این است که او چرا 5 هزار سال پیش در دوران نوسنگی به چنین نقطهای رسیده و در یخبندان مدفون شده است. اگرچه دادههای علمی اندکی نسبت به وضعیت مردمان دوره نوسنگی وجود دارد اما این ایده بکری برای یک نویسنده خیالپرداز است تا بتواند داستان خود را در 5 هزار سال قبل روایت کند. همین مساله اولین محدودیت سینماگر این اثر است، چرا که اطلاعات بسیار اندکی نسبت به آن برهه وجود دارد و حداقلیترین شرایط زندگی در آن دوره میتواند سوژههای کمتری را در اختیار نویسنده برای روایتی جذاب قرار دهد اما مساله اینجاست که ساختارشکنی اصلی مرد یخی به روایتی از دوران نوسنگی و مردمانش بازنمیگردد؛ این فیلم برای اکران در جشنواره جهانی فیلم فجر هیچ نیازی به زیرنویس نداشت، چرا که از اساس هیچگونه دیالوگی در این فیلم مشاهده نمیشود. تنها اسمهای خاصی چون «تینکا» و اسامی شخصیتهای اصلی در برخی سکانسها تکرار میشود. فیلم روایت «کیلب» رهبر قبیلهای در دوران نوسنگی است که از تمثال مقدس «تینکا» مراقبت میکند. روزی که کیلب به شکار رفته است، برخی افراد از قبیلههای دیگر به قبیله او حمله کرده و برای ربودن تینکا تمام اهالی را از جمله همسر و فرزندانش به طرز فجیعی به قتل میرسانند. در این میان تنها یک نوزاد که فرزند کیلب است زنده میماند و سفر انتقام او از همینجا برای بازپسگیری تینکا آغاز میشود. البته مخاطب همه این خلاصه داستان را از مشاهده فیلم متوجه نمیشود! کما اینکه نگارنده نیز برای فهم داستان اصلی دست به دامان جست و جوی اینترنتی شد. نهتنها زبان کاراکترها از بیان دیالوگ بسته شده که این بدعت در بیکلام بودن فیلم، روایت قصه را نیز الکن و ناقص کرده است؛ همانطوری که بسیاری از پیرنگهای فیلم بچگانه و کاملا بدون منطق پیش میرود و کارگردانی کم نقص را شدیدا تحتالشعاع قرار میدهد. اگر بنا باشد دلیلی برای حضور «مرد یخی» در جشنواره جهانی فجر عنوان کنیم، تنها همین ایده جذاب اما ابتر در روایت دوران نوسنگی و خلق اثری بدون دیالوگ است تا فیلمسازان ایرانی نیز از فضای واقعگرا زده سینما به سمت ایدههای خلاقانه تمایل پیدا کنند، در غیر این صورت این فیلم را به همراه بسیاری از فیلمهای دیگر جشنواره باید در زمره آثاری دانست که چندان از شأن هنری ارسال به دوستان
اخبار
علی نصیریان: ارسال به دوستان
«چرا سوریه؟» نوشته سیدحسن نصرالله در نمایشگاه کتاب
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|