|
مقابله پارلمان اردن با طرح گازی رژیم صهیونیستی
«عاطف الطراونه» رئیس مجلس نمایندگان اردن از کمیته حقوقی خواست تا طرح مربوط به لغو توافقنامه گازی رژیم صهیونیستی را جزو طرحهای فوریتی قرار دهد. بنا بر گزارش وبگاه «عربی ۲۱»، کمیته حقوقی پارلمان اردن در حال تهیه پیشنویس قانون مربوط به لغو توافقنامه گازی امضا شده با رژیم صهیونیستی است. ۵۸ نماینده پارلمان از مجموع ۱۳۰ نماینده یادداشتی را در این باره امضا کردند.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از آخرین تلاشهای عربستان برای تشکیل نیروی نظامی مشترک عربی
آرزوهای نظامی صدامک
گروه بینالملل: صبح دیروز رسانههای خبری از خیز بلند عربستان سعودی برای تحقق رویای ایجاد مرکز فرماندهی واحد نظامی شورای همکاری خلیجفارس خبر دادند.
بر اساس گزارش روسیا الیوم به نقل از منابع آگاه، توافقنامهای توسط فیصل بن فرحان بنعبدالله، وزیر خارجه عربستان و عبداللطیف الزیانی دبیرکل شورای همکاری خلیجفارس برای ایجاد مرکز فرماندهی واحد نظامی این شورا امضا شده
است.
در همین ارتباط عید الشلوی، فرماندهی واحد نظامی شورای همکاری خلیجفارس گفته که آرزوی اعضای شورای همکاری خلیجفارس ایجاد نیروی نظامی مشترک هوایی، دریایی و زمینی و پدافند هوایی است و گام نخست ایجاد مرکز فرماندهی مشترک در ریاض بود. شورای همکاری خلیجفارس در سال ۱۹۸۲ نیز یک نیروی زمینی مشترک تأسیس کرد. در نشستی که این شورا در ماه دسامبر سال ۲۰۱۳ برگزار کرد، قرار شد ساختار فرماندهی مشترکی برای این نیروی زمینی مشترک در نظر گرفته شود.
تنها استفاده نیروهای مشترک نظامی عربی در سالهای گذشته سرکوب گسترده مردم بحرین در جریان اعتراضات مردمی سال 2011 میلادی و پس از آن بود. در جریان اشغال کویت توسط صدام هم اعضای این مجموعه عملا تماشاچی میدان بودند و رهبران عربی از ترس صدام حتی جرات انتقاد هم نداشتند و کویت با وجود دارا بودن تجهیزات گسترده نظامی و هواپیماهای پیشرفته نظامی در کمتر از چند ساعت تسلیم ارتش صدام شد و در نهایت بعد از ورود آمریکاییها به میدان عملیات، کویت آزاد شد اما آنچه باقی ماند بیتعهدی و ترس کشورهای عربی از اقدام در روز مبادا بود.
رویای تشکیل مرکز فرماندهی واحد نظامی شورای همکاری خلیجفارس پیش از آنکه آرزوی کشورهای حاشیه خلیج فارس باشد رویای سعودیهاست که تا قبل از روی کار آمدن سلمان افتان و خیزان پیگیری میشد اما حالا بنسلمان با آرزوی فرماندهی این مجموعه نظامی، با قدرت بیشتری آن را پیگیری میکند. وی در این مسیر از حمایت گسترده آمریکاییها هم برخوردار است. آنچه دقیقا در ذهن بنسلمان است ایفای نقشی مشابه آمریکا در ناتو است. نکته اما اینجاست که وی در تحقق این رویا مشکلات جدیتری هم دارد و برخی دیگر از کشورهای عربی که آنها نیز همچون عربستان، متحد آمریکا هستند، اساسا نیازی به این مجموعه نظامی آن هم با فرماندهی عربستان احساس نمیکنند. از سوی دیگر منافع ملی کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس در بسیاری از حوزهها با هم متفاوت است و اساسا مشترک نیست. اگر ناتو روزگاری با هدف مقابله با کمونیسم شکل گرفت، همه کشورهای اروپایی از شوروی احساس خطر میکردند اما جز عربستان و بحرین، سایر کشورهای منطقه اساسا اعتقادی به خطر ایران ندارند و قائل به رقابتهای منطقهای با تهران هستند و نه بیشتر. عربستان سعودی در چند سال اخیر با ایرانهراسی گسترده تلاش کرده دلیل تاسیس این مجموعه نظامی مشترک عربی را توجیه کند اما واقعیت اینکه 2 کشور عمان و قطر به عنوان 2 عضو مهم شورای همکاری خلیجفارس برخلاف عربستان، اساسا تهدیدی از سوی ایران برای خود متصور نیستند و بزرگنمایی خطر ایران از سوی سعودیها را صرفا برای استیلای نظامی آنها در منطقه میدانند. درباره محل مقر فرماندهی نظامی از سالها پیش بحثهای جدی در سطح فرماندهان نظامی و سیاسی کشورهای شورای همکاری خلیجفارس در حال انجام بوده است. مقر نیروی دریایی این مجموعه را در بحرین قرار دادند تا به واسطه حضور ناوگان پنجم آمریکا در آنجا بتوانند از حمایتهای ویژه آنها هم برخوردار شوند. عربستان اما در نهایت از موضوع استقرار مرکز فرماندهی این نیرو در خاک خود کوتاه نیامد. به باور تحلیلگران در صورت تحقق این موضوع، نیروهای عربی عملا در خدمت عربستان و به عنوان بخشی از نیروهای نظامی این کشور عمل خواهند کرد. به عبارت دیگر این نیرو قرار نیست منافع کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس را در حوزه نظامی تامین کند بلکه برعکس قرار است هرجا سعودیها صلاح دیدند وارد عمل شوند. نکته مهم دیگر اینکه اعضای عضو این مجموعه نظامی باید هزینههای آن را هم متحمل شوند و به عبارت دیگر عضویت در این مجموعه نظامی رایگان نیست. طبیعی است کشورهای عربی که تمایل به شرکت در این جمع دارند هم هزینه عضویت را خواهند پرداخت و هم به احتمال فراوان از منافع آن برخوردار نخواهند شد.
دلیل سکوت آمریکاییها در این پروژه هم عملا چیزی نیست جز آنکه سعودیها اساسا استقلال رایی برای خود قائل نیستند و بدون چراغ سبز آمریکا حتی در حوزه سیاست خارجی خود هم اقدامی نخواهند کرد.
***
[چرا عربستان نمیتواند؟]
عربستان سعودی در سالهای گذشته میلیاردها دلار از آمریکا تسلیحات نظامی خریداری کرده است. تنها در سفر سال 1396 ترامپ به عربستان، قرارداد خرید 110 میلیارد دلار تسلیحات نظامی امضا شد که رقمی بیسابقه بود. هدف عربستان از این خریدها تبدیل ریاض به قدرت اول منطقه بوده است. بهطور خاص 2 اتفاق در سالهای گذشته عربستان را از تکاپو انداخته و سبب تمسخر حکام ریاض در دنیا شده است؛ اولین اتفاق جنگ یمن بود که بنسلمان با وجود وعده سرکوب مقاومت یمن ظرف یک هفته، سالهاست در باتلاق آن گرفتار شده است. عربستان در این جنگ میلیاردها دلار هزینه کرده و صدها هزار یمنی را به شهادت رسانده اما هنوز آن یک هفتهای که بنسلمان قولش را داده بود، تمام نشده است. دومین آزمونی که سعودیها قدرت خود را در آن آزمودند، ماجرای جنگ اقتصادی با قطر بود که با وجود تحریم گسترده قطر توسط اعراب حاشیه خلیجفارس، قطریها با 2 عامل کمک ایران و جنگ رسانهای خود توانستند از این مهلکه جان سالم به در برند. این ماجرا به کشورهای عربی نشان داد عربستان شریک قابل اعتمادی برای آنها نیست و در بزنگاهها هرچه بخواهد میکند.
ارسال به دوستان
حسین آجرلو، کارشناس مسائل غرب آسیا در گفتوگو با «وطن امروز»:
ناتوی عربی به دنبال راضینگه داشتن آمریکاست
بلندپروازیهای محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی در سالهای اخیر هزینه گزافی را روی دست این کشور گذاشته است. صرفنظر از اهداف بدون برنامه منسجم مثل 2030، رویکرد او در قبال منطقه سبب شده این کشور دچار سردرگمی در سیاست خارجی باشد. این اقدامات در کنار رفتارهای ضد حقوق بشری مثل قتل فجیع جمال خاشقجی عملاً دست آلسعود را در ایجاد ائتلافهای فراگیر فرامنطقهای به نفع خود بسته نگه داشته است. از این رو در رویکردی متفاوت، قصد دارد ائتلافسازی را از داخل شورای همکاری خلیجفارس آغاز کند و با فرماندهی نظامی در قالب این ائتلافها آبروی از دست رفته خود را مجددا باز یابد. اصرار این کشور بر تاسیس مرکز فرماندهی واحد نظامی شورای همکاری خلیجفارس نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است. اما اینکه آیا آنها به لحاظ نظامی و سیاسی قادر خواهند بود به این رویا جامه عمل بپوشانند موضوعی است که از نظر تحلیلگران مسائل خاورمیانه دور از ذهن است؛ دیدگاهی که حسین آجرلو، از کارشناسان مسائل خاورمیانه نیز آن را تایید میکند.
***
* هدف عربستان از ایجاد مرکز فرماندهی مشترک در ریاض چیست؟ اگر این اقدام را گامی در جهت تشکیل ناتوی عربی قلمداد کنیم، آیا عربستان در مقطع فعلی خواهد توانست رهبری این سازمان را بر عهد بگیرد؟
مباحث مربوط به تشکیل ناتوی عربی یا ارتش عربی مشترک عمری بیشتر از 2 دهه دارد. برخی اعضای این سازمان سالهاست در رویای تحقق این نیروی نظامی هستند اما هدف عربستان از تاسیس مرکز فرماندهی این نیرو در خاک خود، از 2 نظر قابل تحلیل است؛ اول اینکه تاسیس این نیروی نظامی در حال حاضر با مخالفت عمان و قطر روبهرو شده و آنها به دنبال این هستند مسائل منطقه را به شیوه خود مدیریت کنند. ضمن اینکه این دو کشور بویژه عمان تهدیدی را از جانب ایران متوجه خود نمیدانند و عربستان را نیز در مقام یک فرمانده نمیپذیرند، از این رو عربستان با ایجاد این مرکز فرماندهی در خاک خود، تلاش دارد خود را در ایجاد یک نیروی نظامی واحد مصمم نشان دهد. نکته بعد اینکه این اقدام بیشتر از آنکه در این مقطع جنبه عملیاتی داشته باشد، اقدامی نمادین و در راستای سیاستهای منطقهای عربستان به منظور همراهسازی آمریکاست.
* منظور شما از همراهسازی آمریکا در سیاستهای منطقهای عربستان چیست؟
پس از اتفاقهایی که طی یک سال گذشته در ارتباط با عربستان و آمریکا رخ داد، روابط 2 کشور بهرغم حمایت همهجانبه ترامپ از عربستان تحت تاثیر این تحولات تا حدی کاهش پیدا کرد. پرونده ترور خاشقجی و اخیرا حمله افسر نیروی هوایی عربستان به نظامیان آمریکایی در فلوریدا سبب شده خاطرات 11 سپتامبر مجددا در افکار عمومی آمریکا زنده شود و نهادهای داخلی در این کشور از جمله دموکراتهای مجلس نمایندگان، از دولت خواستند در روابط با عربستان تجدید نظر کند. در کنار این مسائل، گزارشهای سازمانملل درباره تلفات و آسیبهای حقوق بشری وارده به مردم یمن در جریان جنگ با عربستان فشارها علیه این کشور را دو چندان کرده است. الان موضوعی که در آمریکا در رسانهها و برخی اندیشکدهها مطرح میشود، این است که آیا دولت عربستان ارزش آن را دارد که نظامیان آمریکا برای آن خون بدهند؟ در حال حاضر ابزارهای عربستان برای وارد کردن آمریکا به خلیجفارس چندان توانا نیست و آنها قصد دارند با این اقدامات جدیت خود را در ایجاد یک سازمان دفاعی که بتواند با پشتوانه آمریکا امنیت کشورهای عضو را فراهم کند نشان دهند تا واشنگتن را مجاب کنند در کنار آنها بماند.
* با این حساب موضوع رفتن آمریکا از خلیجفارس و بحث موازنه دور از کرانه جدی است؟ این یعنی عربستان به هر طریق خواهان حضور آمریکا در خلیجفارس است؛ آیا این فرضیه منجر به افزایش سطح تنشها در منطقه نخواهد شد؟
راهبرد موازنه دور از کرانه به این معنا نیست که آمریکاییها کاملا خلیجفارس را ترک خواهند کرد. آنها در بحرین یکی از بزرگترین پایگاههای نیروی دریایی را دارند. موضع آمریکا در قبال مسائل غرب آسیا این است که آنها متوجه شدهاند جنگ در این منطقه هزینه گزافی روی دستشان خواهد گذاشت. حتی اگر هزینههای مالی آن نیز از سوی کشورهای عربی این منطقه پرداخت شود، باز هم به نسبت تبعات ناگوار آن اصلا منطقی نیست که وارد یک جنگ دیگر شوند. این رویکرد از دوره اوباما شکل گرفته و در دوره ترامپ هم ادامه خواهد داشت. علاوه بر این ترامپ در سال منتهی به انتخابات به هیچ عنوان نمیخواهد آمریکا را درگیر جنگ کند، چرا که او با شعارهای ضدجنگ و طرح مسائلی مثل خروج نیروهای آمریکا از افغانستان توانست رأی قشری از جامعه را که مخالف جنگ بودند جلب کند. از این رو حداقل در یک سال پیشرو سعی دارد فضا را کنترل کند. البته این موضوع را هم نباید از نظر دور داشت که تحولات در غرب آسیا و خلیجفارس رخدادمحور است اما تلاش آمریکا و دولت آن در یک سال آینده این است که رخداد تنشآفرینی در این منطقه بروز نیابد.
* مشخصا بنسلمان و مقامات عربستان نیز نسبت به این موضوع اطلاع دارند؛ با این حساب استراتژی عربستان در سطح منطقه در این مدت چه خواهد بود؟
عربستان از دوره قبل از ملک سلمان راهبرد خود را بر پایه ائتلافسازی با تاکید بر قدرتهای فرامنطقهای قرار داده است اما از زمانی که بنسلمان امور عربستان را عهدهدار شد، سعودیها با ادامه راهبرد سابق، نیمنگاهی به ائتلافسازی منطقهای داشتهاند. نمونه آن نیز ائتلاف در جنگ یمن، ائتلاف مبارزه با داعش و ائتلافسازی در تحریم قطر بود. آنها با این حربه تلاش دارند تبعات ناشی از عدم توجه آمریکا به آنها را پوشش دهند، ضمن اینکه بعد از همراهی نکردن قطر با سیاستهای عربستان، همکاریهای دفاعی مشترک که در قالب سامانههای دفاعی شکل گرفته بود متوقف شد و همین امر هم سعودیها را در برابر حملات از شمال و جنوب آسیبپذیر کرد و نتیجه آن آسیبپذیری آنها در جریان حمله به آرامکو بود. از این جهت آنها تلاش کردند ائتلاف نظامی جدیدی راه بیندازند ولی واقعیت امر نشان داد این ائتلافها قدرت چندانی برای مقابله با بحرانهای منطقه ندارد و در جنگ یمن نیز شکست خوردند.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از ناکامیها در معرفی نخستوزیر عراق همزمان با خط و نشان برهم صالح برای استعفا
تصویر یک هرج و مرج
گروه بینالملل: با گذشت چند هفته از استعفای عادل عبدالمهدی، نخستوزیر سابق عراق و ناتوانی رئیسجمهور و پارلمان برای معرفی جایگزین وی، عرصه سیاسی عراق با زمزمههای استعفای برهم صالح پیچیدهتر شد.
به گزارش «وطن امروز»، منابع خبری عراق دیروز به نقل از یک منبع نزدیک به برهم صالح اعلام کردند او برای استعفا اعلام آمادگی کرده است. این منبع گفته است: رئیسجمهور در دیدار با طرفهای سیاسی اعلام کرده چنانچه نامزد مورد قبول ملت برای نخستوزیری انتخاب نشود، برای استعفا آمادگی دارد.
هنوز مشخص نیست صالح با چه تحلیلی و بر مبنای چه فضایی از آمادگی خود برای استعفا سخن گفته است اما هر چه باشد نباید از کنار این خط و نشان آن هم در فضای آشفته سیاسی عراق بسادگی گذشت.
تهدید به استعفای برهم صالح اگر با هدف تحمیل گزینه رئیسجمهور به پارلمان باشد، سمت و سوی تحلیل به یک سو میرود و اگر بر اثر فشار گروههای سیاسی برای تحمیل گزینه خود به عنوان نخستوزیر باشد، به سمت دیگر.
با این حال در گزارش روز یکشنبه «وطن امروز» از اوضاع عراق خواندید که برهم صالح از فشار برخی گروهها بر خود برای تعیین گزینه آنها به عنوان نخستوزیر گلهمند بوده است.
وی برای خلاصی خود از این روند پرچالش، نامهای به رئیس پارلمان عراق نوشت و از وی خواست فراکسیون اکثریت عراق را مشخص کند. بعد از آنکه این نامه بدون معرفی فراکسیون اکثریت پاسخ داده شد، کار به دادگاه عالی عراق رسید تا تعریف خود از فراکسیون اکثریت را اعلام کند (گزارشش را دیروز در همین صفحه خواندید). پس از آن دوباره برهم صالح نامهای به پارلمان عراق نوشت و صراحتا پرسید نام فراکسیون اکثریت چیست؟
حالا خط و نشان صالح برای استعفا به هر دلیلی که باشد از نگاه تحلیلگران سیاسی مفهومی جز فروپاشی کامل نهاد اجرایی قدرت در عراق ندارد. به عبارت دیگر استعفای صالح اگر رنگ واقعیت به خود بگیرد، در شرایطی که کشور نخستوزیر ندارد و پارلمان هم دهها رئیس دارد، معنایی جز فروپاشی ساختار سیاسی عراق نخواهد داشت.
اختلاف نظرها برای انتخاب و معرفی نامزد نخستوزیری مهمترین بحران فعلی عراق است و این در شرایطی است که تاکنون به سبب عدم اجماع جریانهای سیاسی در مجلس عراق، مهلت معرفی نخستوزیر 2 بار تمدید شده است.
قرار بود پنجشنبه هفته پیش با تشکیل جناح اکثریت در مجلس، نمایندگان نامزد مورد نظر خود را به رئیسجمهوری عراق معرفی کنند اما به علت نبود اجماع بین آنان این اتفاق نیفتاد. به دنبال این ناکامی، مهلت 3 روزه دیگری برای معرفی نخستوزیر و تشکیل فراکسیون اکثریت در مجلس تعیین شد که باز هم اختلاف نظرها باعث شد نمایندگان نتوانند به راهکاری برای برونرفت از چالش معرفی نخستوزیر و اعلام نام فردی خاص به رئیسجمهوری دست یابند.
پایان این 2 مهلت در عمل به منزله وارد شدن نظام سیاسی عراق به خلأ قانونی قدرت و بینوعی بیاعتباری و نبود صلاحیت دولت در اداره کشور است و با این اتفاق معلوم نیست چه سرنوشتی پیش روی آینده سیاسی و اجرایی این کشور خواهد بود. در چندماه گذشته موجی از اعتراضات ابتدا مردمی و سپس برنامهریزی شده در نهایت موجب سقوط دولت عراق و استعفای عادل عبدالمهدی شد. این در حالی بود که عبدالمهدی کمتر از یک سال نخستوزیر عراق بود و امکان رفع همه مشکلات ساختاری اقتصاد عراق را که بسیاری از آنها میراث دولتهای قبل از وی و حتی رژیم دیکتاتوری صدام بود، نداشت.
با این حال پارلمان عراق عصر دیروز جلسهای را برای تصمیمگیری نهایی درباره درخواست رئیسجمهور برای تعیین فراکسیون اکثریت برگزار کرد که تا لحظه تنظیم گزارش، خبری از آن منتشر نشده بود.
همانگونه که دیروز نوشتیم دادگاه عالی فدرال عراق در حکمی درباره اختلافات سیاسی پیرامون فراکسیون اکثریت در پارلمان اعلام کرد: فراکسیون اکثریت به فراکسیونی گفته میشود که از یک یا 2 لیست یا بیشتر تشکیل شود.
* جنگ «من اکثریتم»
جنگ فراکسیونهای عراق بر سر اکثریت هم داستان دیگری است که به بحرانهای عراق افزوده شده است. اکنون 2 فراکسیون البنا و سائرون هرکدام مدعی دارا بودن اکثریت هستند. همین امر داستان عراق را پیچیدهتر کرده است.
ائتلاف البنا میگوید فراکسیون اکثریت را در پارلمان دارد. این فراکسیون ۱۵۰ کرسی از مجموع ۳۲۹ کرسی را در اختیار دارد.
2 روز پیش جریان البنا (سازندگی) در نامهای با امضای نوری المالکی، هادی العامری، محمد الحلبوسی و چند شخصیت سیاسی دیگر «قصی السهیل» وزیر کنونی آموزش عالی را به عنوان گزینه نخستوزیری عراق به رئیسجمهوری معرفی کرد.
هنوز معلوم نیست با معرفی این گزینه به عنوان نخستوزیر موافقت خواهد شد یا خیر اما معترضان بشدت با نامزدی وی مخالفند. از سوی دیگر ائتلاف سائرون به رهبری مقتدا صدر اوایل ماه میلادی جاری در نامهای به رئیسجمهور اعلام کرده بود این ائتلاف فراکسیون اکثریت پارلمانی را دارد.
ارسال به دوستان
دور دنیا
نخستوزیر هند تسلیم شد
نارندرا مودی، نخستوزیر هند در جریان سخنرانی خود در دهلی نو اعلام کرد مسلمانان هند نباید هیچ نگرانیای درباره اصلاح قانون شهروندی و طرح ثبتنام شهروندی این کشور داشته باشند و احزاب سیاسی مخالف در حال انتشار اخبار کذب و شایعه در اینباره هستند. نخستوزیر هند افزود: تعدادی از احزاب سیاسی در حال انتشار انواع شایعات هستند و احساسات مردم را علیه اصلاح قانون شهروندی برمیانگیزند و مسلمانها به گمراهی کشیده میشوند. من همیشه اعلام کردهام هیچکس و هیچ چیز مانع طرحهای توسعهای نخواهد شد. وی تاکید کرد: مسلمانان هند به هیچوجه نباید نگران باشند. اصلاح قانون شهروندی و طرح ثبتنام شهروندی شامل مسلمانان هند نمیشود و اخبار منتشر شده در اینباره دروغ است. در جریان اعتراضات اخیر علیه قانون اعطای شهروندی که از ایالت آسام واقع در شمال شرق هند آغاز شد و به شهرهای بزرگ این کشور گسترش یافت، تاکنون 17 معترض کشته و صدها نفر دیگر زخمی و بازداشت شدهاند.
***
پاسخ سوریه به حمله رژیم صهیونیستی
نیروهای هوایی سوریه موشکهای شلیک شده از اراضی اشغالی به سوریه را رهگیری کردند که یکی از این موشکها در منطقه «عقربا» واقع در حومه دمشق ساقط شد. نوع موشکهای استفاده شده در این حمله مشخص نشده است. همچنین برخی منابع در میان مخالفان سوریه مدعی شدند صدای دستکم ۳ انفجار را در مناطق مختلف دمشق و ریف دمشق شنیدهاند. یک منبع سوری نیز گفت احتمالا ۴ موشک کروز از طریق حریم هوایی لبنان به سوریه شلیک شده است.
***
اردوغان:
توان رسیدگی به آوارگان را نداریم
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه با بیان اینکه آنکارا نمیتواند به موج جدید آوارگان از سوریه رسیدگی کند، هشدار داد اگر خشونت در شمال غربی سوریه متوقف نشود، کشورهای اروپایی هم تاثیر چنین حضوری را حس خواهند کرد. ترکیه اکنون میزبان حدود 7/3 میلیون آواره سوری است که بزرگترین جمعیت مهاجران در جهان به شمار میرود و نگرانیهایی درباره آغاز موج دیگری از منطقه ادلب که تا 3 میلیون سوری را در این منطقه تحت اشغال شورشیان در خود جای داده است، وجود دارد.
***
قتل یک تروریست آمریکایی در افغانستان
ارتش آمریکا اعلام کرد یک نظامی این کشور صبح دیروز در افغانستان کشته شده است. ارتش آمریکا بدون اشاره به جزئیات کشته شدن این نظامی تاکید کرد هویت این سرباز 24 ساعت آینده اعلام خواهد شد. «ذبیحالله مجاهد» سخنگوی طالبان با انتشار عکسی از این سرباز کشته شده در صفحه توئیتر خود مدعی شد وی در قندوز کشته شده است. طالبان هویت این سرباز را «میکائیل جیمز» معرفی و اعلام کرده وی در حمله مشترک با ارتش افغانستان در شهرستان چهاردره ولایت قندوز کشته شده است.
***
حمله شدید مارین لوپن به مکرون
رهبر حزب راست افراطی فرانسه، امانوئل مکرون را به کثیف کردن تاریخ این کشور و به خطر انداختن جان سربازان فرانسوی در آفریقا متهم کرد. مارین لوپن، رهبر حزب راست افراطی فرانسه این جمله را در جواب گفته امانوئل مکرون، رئیسجمهوری این کشور در جریان سفر به ساحل عاج درباره اینکه «استعمارگری اشتباه بزرگ فرانسه بود» مطرح کرده است. لوپن در توئیتر خود نوشت: «این واقعا بیمسؤولیتی است که با در نظر گرفتن تنها جنبههای منفی یک روند پیچیده (استعمارگری)، مکرون تاریخ فرانسه را کثیف میکند و جان سربازان ما را در آفریقا به خطر میاندازد».
***
وخامت حال شاه عمان
روزنامه گاردین نوشت: وضعیت سلامت سلطان قابوس، پادشاه عمان وخیم و دیوان پادشاهی به دنبال انتخاب جایگزین وی است. با وخیم شدن اوضاع سلامتی سلطان قابوس بحثهای مفصلی در دیوان سلطنتی عمان درباره جانشین احتمالی سلطان قابوسبنسعید که نزدیک به ۵۰ سال بر ملت عمان حکمرانی کرده، آغاز شده است. بر اساس این گزارش، روند انتخاب جانشین شامل باز کردن نامههای مهر و موم شده در دیوان پادشاهی در مسقط است که میتواند جانشین سلطان قابوس را مشخص کند. سلطان قابوس یکی از اصلیترین سیاستمداران حوزه خاورمیانه برای 4 دهه گذشته، یک هفته پیش از بلژیک بازگشت. انتظار میرفت وی تا پایان ژانویه سال آینده در بلژیک برای درمان بماند. پادشاه عمان از سال ۲۰۱۴ تاکنون حداقل 2 بار به دلایل پزشکی از کشور خارج شده است. به گزارش روزنامه گاردین، قابوس فرزندی ندارد و به طور رسمی جانشینی برای خود تعیین نکرده است اما وی مخفیانه جانشین خود را در یک پاکت نامه بسته شده خطاب به شورای خانواده سلطنتی ارسال کرده است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|