|
به بهانه فیلمهای «سه کام حبس»، «قصیده گاو سفید» و «عامهپسند» و تصویرسازی غیرواقعی و منفعل از زنان در سینما
این غریبه کیه از من چی میخواد؟!
محمدرضا کردلو: مدتی پیش در سفری خانوادگی به اسالم رفتیم؛ شهرستانی خیلی دورتر از تهران. ناهار را در یک رستوران جمعوجور که از مشتریان با غذای محلی پذیرایی میکرد، بودیم. مسؤولش یک زن بود و رستوران هم برای خودش بود. چند نفری هم به واسطه او آنجا کار میکردند و رزق و روزی میبردند. کار کردن آزاد و موفق آن زن را که حتما مثل و مانندهای فراوانی دارد، در خاطرم نگاه داشتم برای روزهای جشنواره فیلم فجر؛ وقتی به تناوب و خیلی غیراتفاقی با زنانی مواجهیم منفعل و ناتوان که یا هیچ کاری از دستشان برنمیآید یا در دام شعارهای قلابی فمینیستی میافتند و روزمرگی و سطحینگری را به عنوان حقوق زن تئوریزه میکنند. 3 فیلم «سه کام حبس»، «قصیده گاو سفید» و «عامهپسند» کلیشههایی در همین راستا بودند که به دلیل ضعف گسترده در فیلمنامه، روایت و تولید حتی در پیش بردن ایدههای خود نیز توفیقی پیدا نکردند. «سه کام حبس» سوژه معلقی میان اعتیاد و زنانگی بود و در جایی که بحران برای شخصیت زن به وجود میآید، او ظهور و بروز منفعلانهای دارد. بیشتر فیلمهایی که با مضامین اجتماعی پیرامون «زن» در 15-10 سال گذشته تولید شدهاند، در مقام و ادعای دفاع از زنان و علیه تبعیض جنسیتی تبلیغ شدهاند اما در نهایت آنچه از آنها به خاطر میآوریم نمایش یک تصویر غیرواقعی از «زن» بوده است. «سه کام حبس» با تشدید غیرمنطقی موقعیتهای تلخ، بنا دارد شخصیت زن اصلی را در ورطه بلایای مکرر قرار دهد و از او یک شبهقهرمان بسازد که برای شوهرش فداکاری میکند (البته با تفسیری غلط از فداکاری که میشود آن را حماقت نیز معنا کرد). اما از اساس چرا زن در موقعیت اینچنینی قرار گرفته و تصمیمی غیرعاقلانه میگیرد؟ چون تعریف فیلمساز از «زن» بشدت متاثر از کلیشههایی قبلی است که ملودرامهای اجتماعی سینما آن را برساخته کردهاند. در نهایت چه اتفاقی میافتد؛ در یک تلخی آزاردهنده که صدای مخاطبان سالن را هم درمیآورد، صحنه پیش از پایان به سکانسی سادیستیک تبدیل میشود و شمای مخاطب از تماشای آن لحظه که نوزاد در ماشین است، پدر سکته کرده، فروشنده شیشه که خود نیز معتاد به آن است زیر دست و پای یک نرهغول که معلوم است حال درستی ندارد کتک میخورد و مادر نوزاد (شخصیت زن اصلی) تا مرز مورد تجاوز قرار گرفته شدن پیش میرود و باز یک شلیک غیرمنطقی که آنها را از آن مخمصه اعصاب خردکن نجات میدهد. کارگردان این فیلم در نشست خبری باز این مسأله تکراری را- که «تلخساز»ها آن را مطرح میکنند- بر زبان آورد که فیلمساز آینه جامعه است. واقعا این چه تعریف مندرآوردی از سینماست؟ پس چه کسی رویاپردازی کند و آنچه را که نمیبینیم به ما نشان دهد؟! بله سینما میتواند آینه جامعه باشد اما به شرطی که به حقیقت آینه پی برده باشد. سینمای سانسورچی که عامدانه خوبیها را میپوشاند و بدیها را نشان میدهد، چگونه میتواند ادعای آینهسانی کند.
غیرواقعنمایی، بلای جان یکی دیگر از فیلمهای حاضر در جشنواره نیز شده است؛ «قصیده گاو سفید» که از موردی خاص در کلیشه «قصاص»، بنای یک تعمیم کلی درباره قضاوت را دارد. کلیشه سفارشی «قصاص» دستمایه مقابله یک چالش اخلاقی با قانون رسمی قرار میگیرد. قانون خشک و رسمی و غیرقابل انعطاف در مقابل زنی منعطف و احساساتی قرار میگیرد که براحتی هم دل از دست میدهد. تصور ابتدایی ما از مینا در «قصیده گاو سفید»، یک زن خودساخته است که حالا قرار است با روزهای نبودن همسرش کنار بیاید اما این در سینمای سفارشی خریدار ندارد! اصلا چه معنی دارد زن روی پای خودش بایستد؟ (مفهومی که از زن در این فیلم تصویر شده).
مینا در ادامه از همسرش که به علت خطای قاضی به اشتباه اعدام شده، اعاده حیثیت میکند تا قاضی را پای میز محاکمه بکشد. احساسگرایی مطلق از مینا نیز شخصیتی غیرمنطقی و در نهایت منفعل میسازد که کیاست خاص زن ایرانی را ندارد.
زود اعتماد میکند و همین دلیل شکست خوردن او در انتقام یا اعاده حیثیت میشود. مینا به طرز عجیبی در اتمسفری غیرایرانی زندگی میکند و انگار شبیه بقیه مردم نیست. انفعال و احساسات صرفا به زن جوان تعلق نمیگیرد. در «عامهپسند» با یک زن مواجهیم که بعد از سنت، خانهداری، بزرگ کردن فرزند و همه تلاشهای 28 سالهاش در خانه همسر، خیر ندیده و تصمیم به «خروج» میگیرد. او هم اما منفعل و احساساتی، غیرمنطقی و کمعقل است و شکست میخورد. قابل تامل آنکه فیلمساز که گویا مسأله تبعیض جنسیتی برایش دغدغه بوده، با کاشت شخصیت یک زن جوان در مقابل یک زن سالخورده در شرایط اجتماعی شهرستان، «زن» را هم روبهروی «زن» قرار میدهد. بردن این فیلم به شهرستان هم به مخاطب اجازه میدهد مشکلات بعد از طلاقی را که برای یک زن در شهرستان به وجود میآید تعمیم ندهد و این شکست فیلمساز در ایده به زعم خود آوانگاردی است که دارد. یعنی اگر «فهیمه» بعد از طلاق به یک کلانشهر میرفت یا حتی به شهرستانی دیگر شاید با این مشکلات عدیده مواجه نبود. فیلم تلاش کرده ضد مرد باشد. تصویر هیچ مردی را از روبهرو نمیبینیم و تنها مردی که تصویر او را از روبهرو میبینیم ظاهرا دارای گرایشهای همجنسخواهانه است؛ یعنی برای احقاق حقوق یک جنس، به جنس دیگر تاختن و با ادعای فیلمی زنانه، فیلمی علیه مردان ساختن. طبیعی و قابل پیشبینی است که هیچکدام از این 3 فیلم در گیشه با اقبال مخاطب مواجه نخواهند شد.
ارسال به دوستان
گفتوگوی پیشکسوتان سرخابی با «وطن امروز» پیش از داربی
نگران غیبت شیخ و شجاع نباشید
زهره فلاح زاده: داربی ۹۱ تهران روز پنجشنبه برگزار میشود. 2 تیم استقلال و پرسپولیس در دیدارهای قبل از این مسابقه توانستند حریفان خود را شکست دهند و حالا با روحیه خوب به یکدیگر رسیدهاند. البته خبر تلخ برای پرسپولیسیها محرومیت شجاع خلیلزاده به دلیل گرفتن کارت زرد در بازی مقابل نفت آبادان و برای استقلالیها غیبت احتمالی شیخ دیاباته، ستاره این روزهای استقلال به دلیل مصدومیت در بازی برابر نفت مسجدسلیمان است که میتواند هر دو مربی را با چالشی بزرگ روبهرو کند. «وطن امروز» برای بررسی وضعیت سرخابیها با 2 تن از پیشکسوتان سرخابی؛ صادق ورمزیار و مرتضی فنونیزاده گفتوگویی انجام داده است.
***
فنونیزاده: نبود دیاباته به نفع پرسپولیس است
* پرسپولیس توانست صنعت نفت آبادان را در خانهاش شکست دهد؛ این دیدار را چطور دیدید؟
با آنکه پرسپولیس میهمان بود اما بازیکنان فوقالعاده کار کردند. آنها خارج از تهران بهتر بازی میکنند. با وجود آنکه علی علیپور ۵ موقعیت گل را از دست داد اما به نظر من بهترین بازیکن زمین بود. این بازیکن خودش را در موقعیت گل قرار میدهد و بر خلاف نظر خیلیها به عنوان کسی که سالها مدافع بوده است، میگویم او تنها باید دقتش را بیشتر کند، اگر نه عملکرد خوبی در خط حمله از جهت قرار گرفتن در موقعیت تک به تک دارد. یحیی گلمحمدی هم رفتهرفته از تیم شناخت پیدا میکند اما نمیدانم چرا برخی بازیکنان مثل بشار رسن روی نیمکت مینشینند. البته دست یحیی باز است و پرسپولیس به قدری بازیکن دارد که مشکلی بابت نبود یک بازیکن ندارد.
* عملکرد اوساگونا، مهاجم جدید پرسپولیس را چطور ارزیابی میکنید؟
عملکردش نسبت به بازی با تراکتور بهتر بود و تلاش بیشتری هم کرد. انشاءالله رفتهرفته بهتر شود.
* گلمحمدی تیم مدعی شهر خودرو را به خاطر پرسپولیس رها کرد و از سویی شاید رفتن کالدرون هم خیلی به ضرر این تیم نشد.
شهرخودرو با سرمربی جدید خود ۳ برد در لیگ قهرمانان و لیگ برتر کسب کرده که نشان میدهد نیروهای خوبی جذب این تیم شدهاند و ساختار تیمی آنها خوب بوده است. توانایی گلمحمدی در پرسپولیس را باید در لیگ قهرمانان ببینیم. من همیشه از کالدرون انتقاد میکردم، چون ترکیبش دستخوش تغییرات مداوم میشد. رفتن او و آمدن گلمحمدی به نفع پرسپولیس شد. کادر فنی گلمحمدی همه پرسپولیسی هستند و بازیکنانی که حقشان بود بازی کنند حالا در ترکیب قرار دارند.
* پرسپولیس شجاع خلیلزاده را در داربی ندارد؛ غیبت مدافع قرمزها به ضرر این تیم نمیشود؟
شجاع همانند اسمش در بازی با صنعت نفت شجاعت به خرج داد. او میتوانست آرامتر بازی کند و کارت نگیرد تا به داربی برسد اما داربی را فدای شجاعت و توانایی خودش کرد تا تیمش پیروز شود. این کار خلیلزاده را تحسین میکنم. مطمئن باشید کنعانیزادگان جایگزین خوبی برای او خواهد بود و پرسپولیس مشکلی از این بابت نخواهد داشت.
* استقلال هم شیخ دیاباته را به احتمال فراوان به دلیل مصدومیت در اختیار ندارد؛ غیبت ستاره آبیها به نفع پرسپولیس نشد؟
به نظر من به نفع پرسپولیس شد، چون تیم ما با غیبت خلیلزاده، بازیکن ملیپوشی مثل کنعانیزادگان را دارد اما استقلال با غیبت دیاباته، مهاجمی همتراز او ندارد. البته مطهری و قائدی خوب گل میزنند اما دیاباته بازی متفاوتی به نمایش میگذاشت.
* به نظر شما استوکس، مهاجم تازه خریداری شده پرسپولیس میتواند در داربی به کمک تیم گلمحمدی بیاید؟
عقل سلیم میگوید استوکس که تازه به تیم اضافه شده از ابتدا به میدان نیاید. در طول بازی میتواند به زمین بیاید و به تیم کمک کند. استوکس بازیکن خوبی است.
* پیشبینی شما از داربی پیش رو چیست؟
2 بر یک به نفع پرسپولیس. گلهای این بازی را هم کامیابینیا و اوساگونا برای پرسپولیس و کریمی برای استقلال به ثمر میرسانند.
* این دیدار اولین تجربه مجیدی به عنوان سرمربی استقلال است. فکر میکنید کمتجربگی او شرایط را برای برد پرسپولیس فراهم کند؟
مجیدی بازیکن داربیبازی بوده است، چون اکثر بردهایی که با حضور مجیدی به عنوان بازیکن برای استقلال به دست آمده، با گلهای او همراه بوده است اما مطمئن باشید مجیدی مربی داربیبازی نیست.
* بهترین خاطرهتان از داربی چیست؟
آن بازیای که سال ۱۳۶۵ مقابل بهترین دروازهبان تاریخ فوتبال ایران یعنی ناصرخان حجازی 3 بر صفر پیروز شدیم. ناصر محمدخانی کاری کرد مدافعان استقلال و مرحوم ناصرحجازی بهترین بازی خود را به نمایش گذاشتند.
***
ورمزیار: مطهری جایگزین خوبی برای دیاباته است
* استقلال توانست بازی باخته برابر نفت مسجد سلیمان را با برد به پایان برساند و با روحیه مناسب به داربی برسد؛ بازی آخر آبیها را چطور دیدید؟
بازیکنان استقلال ۲۰ دقیقه ابتدایی بازی تحت تأثیر داربی قرار گرفته بودند و با ترکیبی که فرهاد چیده بود، بازی خوبی در این دقایق به نمایش نگذاشتیم. همین باعث شد گل هم دریافت کنیم و حتی ممکن بود گل دوم را هم بخوریم. پس از این ۲۰ دقیقه اما تیم استقلال آرامآرام نبض بازی را در دست گرفت و توانست ۲ گل هم به ثمر برساند. هر چند اواخر بازی باز هم توپ در اختیار نفتیها قرار گرفت و خطراتی روی دروازه استقلال به وجود آوردند اما در مجموع ۳ امتیاز خوبی بود و از نظر روحی-روانی توانست استقلال را آماده داربی روز پنجشنبه کند.
* از چینش ترکیب فرهاد مجیدی صحبت کردید؛ آیا او دچار اشتباه نشد؟
به نظرم فرهاد اشتباه کرد. شاید اگر او از ابتدای بازی با همان ترکیب اصلی و همیشگیاش بازی میکرد شرایط استقلال بهتر میبود. مجیدی میتوانست پس از گلزنی تیمش، به بازیکنان اصلی استراحت دهد. اگر استقلال گل دوم را در همان ابتدای بازی دریافت میکرد، قطعاً کار سختتر میشد.
* خبر رسیده شیخ دیاباته، ستاره این روزهای استقلال به احتمال فراوان داربی را به علت مصدومیت از دست میدهد؛ نبود این مهاجم به ضرر استقلال نیست؟
شاید اگر مجیدی با ترکیب اصلی مقابل نفت مسجد سلیمان بازی میکرد این اتفاق برای دیاباته نمیافتاد. یعنی حضور قائدی کنار دیاباته میتوانست جلوی مصدومیت او را بگیرد اما به هر حال اتفاقی است که افتاده، البته استقلال مهاجم بسیار خوبی را به خدمت گرفته است؛ ارسلان مطهری که سالها دوست داشت به این تیم بیاید و دوستان نگذاشتند، حالا در تیم بخوبی میدرخشد و بازیکن بسیار توانمندی نشان داده است. زوج قائدی و مطهری هم زوج بدی در دیدار با نفت مسجد سلیمان نبود و هر دو هم گل زدند. مطهری آنقدر توانایی دارد که جایگزین خوبی برای دیاباته باشد.
* این داربی اولین تجربه مجیدی به عنوان سرمربی است؛ کمتجربگی فرهاد به نفع گلمحمدی، سرمربی حریف نیست؟
اگر فرهاد مجیدی اشتباه بازی با نفت مسجد سلیمان را تکرار نکند، تیم روند رو به رشدی خواهد داشت. این روند هم از زمان استراماچونی ادامهدار بوده است. از نظر روحی-روانی هم تیم شرایط خوبی دارد. فکر میکنم اولین تجربه فرهاد برای او خوب باشد. بازیکنان با هم هماهنگ شدهاند و اگر سرمربی در چینش ترکیب اشتباهی نکند، من استقلال را برنده بازی میدانم.
* درباره استراماچونی صحبت کردید؛ خیلیها میگویند مجیدی همان تیم مربی ایتالیایی را هدایت میکند و از همان سیستم و سبک او استفاده میکند.
دقیقاً همینطور است. به هر حال این تیم را استراماچونی بسته است و سیستمی که تیم توانسته بر اساس آن حرکت رو به جلویی داشته باشد از آن او است. عقل سلیم هم میگوید فرهاد به ترکیب برنده دست نزند و با همان سیستم قبلی تیمش را به جلو حرکت دهد.
* نظرتان درباره داربی پیش رو چیست؟
خط هافبک هر کدام از تیمها میتواند برنده این دیدار را مشخص کند. به نظر من استقلالیها با وجود آنکه از نظر مهره، بازیکنان کمتری نسبت به پرسپولیس دارند اما هافبک دفاعی آنها بهتر عمل کرده است. در واقع استقلال بازیکنان تأثیرگذارتری نسبت به پرسپولیس پرمهره خریداری کرده است.
* از بهترین خاطرهتان از داربیها بگویید.
هر ۳ دیداری که به پرسپولیس گل زدم جزو بهترین خاطرههای من در ۱۸ سالی که در استقلال بودم، است؛ گلهایی که به عابدزاده، نکیسا و قلیچ زدم. فکر میکنم در هر ۳ دیدار هم به پیروزی رسیدیم.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» درباره تأثیر گفتمان انقلاب بر چرخش مفاهیم نظامسازی
انقلاب مفاهیم
روحالله حسینیان در گفتوگو با «وطن امروز»: مقاومت به یک مفهوم جهانوطنی تبدیل شده است
کمیل نقیپور: پیروزی انقلاب اسلامی ایران بیشک یکی از نقاط تاریخساز عصر حاضر به شمار میرود. تقابل تمدنی ایران و آمریکا به عنوان نمایندگان 2 جبهه اسلام ناب و مدرنیته غربی به تمام عرصههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، نظامی و... کشیده شده است. واقع شدن ایران در منطقه استراتژیک غرب آسیا و به چالش کشیدن منافع آمریکا از همان روزهای آغازین انقلاب اسلامی موجب شد سیاست خصمانه کشورهای غربی به سردمداری آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی به اجرا درآید. دشمنی آمریکا با ایران با گذشت زمان و با افزایش استحکام پایههای نظام جمهوری اسلامی، شکل جدیدی به خود گرفت و به یک جنگ تمدنی با بهرهگیری از ابزارهای قدرت هوشمند علیه نظام اسلامی ایران مبدل شد. آغاز حکومت اسلامی در ایران سرآغاز دشمنی ایران و آمریکا بود.
ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در ایران از مظاهر و نمود اصلی اقتدار جمهوری اسلامی ایران به حساب میآید.
اما اولین عرصه جدی تقابلی رودررویی ایران و آمریکا، از جنگ ایران و عراق آغاز شد. جنگی که 8 سال با رژیم بعثی عراق به طول انجامید، هر چند در عمل و به طور غیرمستقیم در طول این 8 سال ایران با آمریکا و سایر کشورهای غربی در حال جنگ بود؛ جنگی که البته با پیروزی ایران به پایان رسید.
پس از جنگ، عرصه تقابل ایران و آمریکا از حوزه جنگ سخت به جنگ نیمه سخت تغییر جهت داد. تحریمهای سیاسی و اقتصادی در دهه 70 شمسی شکل جدیتری به خود گرفت. اواخر دهه 70 علاوه بر حفظ فشار تحریمها پروژه شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی به اجرا درآمد.
علاوه بر این، بهرهگیری از مدل کودتای رنگی نیز در بستر جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی در فتنه سال 88 با برنامهریزی و طراحی مقامات آمریکایی اجرا شد؛ فتنه سیاسی- فرهنگی که در 9 دی همان سال بساط آن برچیده شد.
بهکارگیری آمریکا از 3 عرصه قدرت یعنی عرصه سخت، عرصه نیمهسخت و عرصه نرم علیه ایران مفهوم جدیدی از قدرت را پایهگذاری کرد که «جوزف نای» از آن با عنوان قدرت هوشمند نام برد. درک رفتار آمریکا در مواجهه با ایران بر مبنای مفهوم قدرت هوشمند بیانگر آن است که آمریکا در این سالها از 3 استراتژی علیه ایران به طور همزمان بهره گرفته است.
- نمایش قدرت نظامی در راستای پروژه ارعاب و تهدید و بهرهگیری از قدرت نظامی در حمله به کشورهای مورد حمایت ایران چون سوریه یا ترور و به شهادت رساندن فرماندهان ایرانی؛ علاوه بر این ائتلافسازی نظامی با دیگر کشورها برای تقویت حضور نظامی خود در غرب آسیا
- بهرهگیری از شدیدترین تحریمها در طول تاریخ علیه ایران به منظور شکست مقاومت مردم و مسؤولان
- بهرهگیری از حوزههای نرم برای فشار بیشتر به ایران، مانند حمایت از راهاندازی رسانههای فارسیزبان معاند، شبکهسازی از هنرمندان در داخل کشور و...
در سالهای اخیر در راستای پروژه تحریمهای فلجکننده از زمان ریاستجمهوری اوباما و پس از آن و در زمان ریاستجمهوری ترامپ پروژه فشار حداکثری علیه ایران به اجرا درآمد. در راستای پروژه فشار حداکثری، محدودیت و اعمال فشار علیه ایران به شکل بیسابقهای درآمد و حتی به حوزه ورزش نیز کشیده شده است.
چنین فشار و محدودیتی شرایط ویژهای را برای کشور بهوجود آورده است. اساسا ایران میتواند 2 رویکرد در قبال فشارهای آمریکا داشته باشد و حالت سومی وجود ندارد.
اول: مقاومت در برابر آمریکا
دوم: تسلیم در برابر آمریکا
برخی ادعا میکنند در چنین شرایطی میتوان با مقامات آمریکایی پای میز مذاکره به هدف کاهش تنشها و فشارها نشست اما مذاکره در چنین شرایطی در گروه دوم یعنی تسلیم در برابر آمریکا دستهبندی میشود. اما مقاومت ایران در برابر آمریکا که در طول 40 سال اتفاق افتاده است نمودهای شگفتانگیزی از اقتدار ایران اسلامی را در حوزه سیاست خارجی به نمایش گذاشته است. اساسا هر رفتاری که برگرفته از اصل «عزت، حکمت، مصلحت» باشد به یک کنش مقتدرانه بدل میشود، چرا که در عرصه سیاست خارجی، «دیگری» گفتمان انقلاب اسلامی، گفتمان استکباری سلطه است. اگر پوسته سیاستهای آمریکا را کنار بزنیم هسته اصلی همه سیاستهای آمریکا تسلط بیشتر و کسب قدرت بیشتر برای استحکام جایگاهش در عرصه جهانی است. آبشخور کنش استکباری آمریکا، ذات استکباری این کشور است. آمریکا مجبور است برای حفظ سلطه خود سیاستها و رفتارهایش را با هدف «تسلط بیشتر» طرحریزی کند، اگرنه این سلطهگری از رفتار آمریکا حذف شود لاجرم به قدرت این کشور خدشه وارد میشود. در همین راستا تمام رفتارهای آمریکا از حوزه فرهنگ و هنر گرفته تا علم و سیاست، نشان از ذات سلطهگری و خوی استکباری آن دارد. به عنوان مثال وحشیگری یک حیوان درندهخو و وحشی، جهتدهنده تمام حرکات و رفتارهای آن است. وحشیگری یک حیوان حتی در نحوه شکار کردن یا خوردن شکار اثر میگذارد. در نحوه و ساعات خوابیدن یا نحوه حرکت کردن آن حیوان اثر میگذارد. همانطور که گفته شد کل زندگی بر مبنای درندهخویی و وحشیگری سازمان مییابد.
بر فضای روابط بینالملل که عرصه تنازع بقای کشورهاست، همین مبنا حاکم است. یا باید با خوی استکباری آمریکا کنار آمد و در هژمون این کشور هضم شد و به سوخت ماشین استکبار تبدیل شد یا باید در برابر استکبار مقاومت کرد.
مقاومت صرفا یک اقدام انفعالی نیست. مقاومت در برابر استکبار از جهت مفهومی بسیار نزدیک به مفهوم صبر در فقه شیعی است.
مقام معظم رهبری در تفسیر سوره مبارکه آلعمران آیه 18 درباره مفهوم صبر اساسا مفهوم صبر را مترادف با مفهوم مقاومت و پایداری کردن میبینند: «صبر یعنی در میدان باقی ماندن، از میدان بیرون نرفتن. بعضی از میدان میگریزند؛ بعضی نمیگریزند اما بتدریج از میدان کناره میگیرند؛ این خلاف صبر است. صبر یعنی پایداری کردن، در میدان ماندن، استقامت کردن. صبر یعنی چشم به هدفهای دور و به افقهای دور دوختن؛ چشم دوختن به هدفهای دور. گاهی انسان از یک موفقیت نقد خرسند میشود، خوشحال میشود، گاهی مغرور میشود، و خطرناک این است که قانع میشود؛ این خطرناک است؛ این موجب میشود که انسان در میدان باقی نماند. نه، هدف دور را نگاه کنید، قله را نگاه کنید؛ ببینید پیام حقیقی انقلاب و نظام اسلامی چیست و ملت ایران را و امت اسلامی را و در نهایت جامعه بشری را به سمت چه هدفی میخواهد حرکت بدهد؛ به آنجا نگاه کنید. حرکت انقلاب اسلامی یک چنین صبری را لازم دارد. شما نگاه کنید؛ در دوران صدر اسلام، در آن دهههای اول که سختی زیاد بود- به خصوص در دوران پیامبر اعظم- صبر کردند، ایستادگی کردند، مقاومت کردند؛ نتیجه این شد که با وجود نابهسامانیها و ناهنجاریهایی که برخلاف دستور حقیقی اسلام انجام گرفته بود اما اوج تمدن بشر در قرن سوم و چهارم هجری متعلق به ملت مسلمان و کشورهای اسلامی است. قضیه اینجوری است؛ اگر صبر کردیم، افقهای دور مال ما است؛ اگر شما امروز ایستادید، نسلهای آینده به آن قله دست خواهند یافت. آنها به قله میرسند اما این هنر شما است، این کار شما است. البته من امیدوارم به توفیق الهی شما جوانهای امروز هم، نسل امروز هم، آن روز را مشاهده کنید و به توفیق الهی مشاهده خواهید کرد. انقلاب، ریشهدار است، آیندهدار است و نیازمند استمرار است».
بر اساس چنین برداشتی از صبر است که رهبر معظم انقلاب در خطبههای نماز جمعه، ملت ایران را ملت صبار معرفی کردند. بنابراین تعریف «صبر کردن» لزوما یک حرکت انفعالی نیست. صبر کردن در برابر ظالم پایههای ظلم را میشکند. به بیان دیگر مقاومت در برابر آمریکا پایههای هژمونی آمریکا را سست میکند. بنابراین مقاومت در درون خود همزمان یک حرکت تدافعی و یک حرکت تهاجمی است؛ دفاع در برابر فشار استکبار و حمله به پایههای استکبار.
در نتیجه همانگونه که گفته شد یا باید با آمریکا از در سازش درآمد که این امر به معنای قبول شکست در برابر آمریکاست یا باید از موضع اقتدار با آن مواجه شد که این امر به معنای ضربه زدن به پایههای قدرت استکبار جهانی است.
بر اساس چنین تعریفی که از اقتدار ارائه کردیم هر نوع اقتدار، اقتدار علمی، اقتدار نظامی، اقتدار سیاسی و حتی اقتدار ورزشی در چارچوب نظام اسلامی، یک اقدام ضداستکباری و به مثابه ضربهای به استکبار به حساب میآید.
* فرمول قدرتسازی در نظام جمهوری اسلامی
مفهوم قدرت یکی دیگر از مفاهیمی بود که به منظومه گفتمانی انقلاب اسلامی وارد شد و البته معنا و تعریف جدیدی پیدا کرد. امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در سخنرانیهای متعدد به «قدرت» متولد شده در جمهوری اسلامی اشاره کردند.
رهبر معظم انقلاب در خطبههای نماز جمعه اخیر خود بار دیگر به این مفهوم اشاره کردند. ایشان در نماز جمعه تهران یک توالی منطقی از قدرت جمهوری اسلامی ترسیم کردند، که از آن میتوان به فرمول قدرتسازی در جمهوری اسلامی ایران پی برد. به جملات زیر که برگرفته از فرمایشات رهبر انقلاب است توجه کنید:
- تغییر جهت تاریخ در نتیجه شکسته شدن هیبت آمریکا
- شکسته شدن هیبت آمریکا در نتیجه موشکباران پایگاه نظامی آمریکا
- موشکباران پایگاه نظامی آمریکا در نتیجه خواست مردم در تشییعهای میلیونی پیکر شهید سلیمانی (رهبر انقلاب خواست مردم برای انتقام را «سوخت موشکهای سپاه» عنوان کردند.)
از چنین توالی منطقیای میتوان نتیجه گرفت قدرت مادی نظام که درباره عینالاسد، قدرت موشکی مدنظر است در بستر قدرت معنوی نظام که همان پشتوانه مردمی است، «شکستدهنده» و «مأیوسکننده» دشمنان میشود. چنین قدرتی است که «تاریخساز» میشود و جهتدهنده به تاریخ.
ترکیب صحیح و اصولی از قدرت معنوی و قدرت مادی در نظام جمهوری اسلامی شکل جدیدی از قدرت را به وجود میآورد که در نظامهای اومانیستی غربی هیچگاه شاهد آن نیستیم. قدرتی که ریشه در پشتوانه مردمی و اعتقادات مردم داشته باشد حماسهای مثل دفاعمقدس رقم میزند، در نتیجه چنین قدرتی حماسهای مثل حمله به عینالاسد به وجود میآید. قدرت اما در معنای ماکیاولیستی آن یعنی آنچه در کشورهای غربی و دیگر کشورها میبینیم هیچ ریشهای در مشروعیت مردمی ندارد. قدرت در جایگاه «هدف» قرار میگیرد و بهرهگیری از هر ابزاری برای نیل به این قدرت، مشروع میشود. اینگونه بمباران هستهای و کشته شدن دهها هزار نفر در چند ثانیه در قالب «جنگ خوب» اقدام تحسینبرانگیز عنوان میشود. قدرت مادی که پشتوانه معنوی ندارد هر قدر هم بزرگ باشد، ضعف بزرگی نیز دارد. ضعف بزرگ آن در خالی از محتوا شدن قدرت مادی و عدم اتکای آن به پشتوانه قدرت معنوی است. به بیان دیگر «قدرت» صرفاً محدود به بعد مادی آن نمیشود. همانگونه که گفته شد قدرت در جمهوری اسلامی ترکیبی از قدرت معنوی و قدرت دنیوی است. قدرت مادی جمهوری اسلامی در ظاهر ضعیفتر از قدرت کشورهایی چون آمریکاست اما آیا میتوان گفت با درنظر گرفتن قدرت معنوی جمهوری اسلامی در کنار قدرت مادی آن، قدرت ایران اسلامی کمتر از آمریکا میشود؟ مثال این گزاره، مواجه شدن 2 جنس قدرت در ماجرای ترور شهید سلیمانی و عینالاسد است. فارغ از عرق ملیتی، برنده و بازنده ماجراهای اخیر انقلاب اسلامی بود یا نظام سیاسی آمریکا؟ درست است ایران یکی از فرماندهان عالیرتبه خود را از دست داده است اما آیا این به معنای به بنبست رسیدن مقاومت است یا پویایی جریان مقاومت؟
تعجببرانگیز نیست که یک ملت بدون در نظر گرفتن قدرت مسلط آمریکا در بحث نظامی، خواهان انتقام سخت میشوند؟ آنها برای کشوری که بمب اتم دارد و به قول محمدجواد ظریف در چند دقیقه میتواند تلی از خرابه به بار بیاورد رجز میخوانند. در دستگاه محاسباتی مردم ایران اسلامی، بدرستی این کشور «زورگو» ضربهپذیر و شکستپذیر تلقی میشود و در همین راستاست که پربسامدترین شعار این ملت در 2 هفته اخیر «انتقام» و «نبرد با آمریکا» میشود. این سطح از «اعتماد به نفس» و این سطح از «حس قدرت» که متوهمانه نیست و اتفاقاً ریشه در تجربه موفقیتآمیز دارد، مشابه دیگری در دنیا دارد؟
***
حجتالاسلام روحالله حسینیان در گفتوگو با «وطن امروز»:
مقاومت به یک مفهوم جهانوطنی تبدیل شده است
گروه سیاسی: در ایامالله دهه فجر، معمولا گفتمان امام و راه امام بیشتر از قبل مورد توجه عموم مردم قرار گرفته و کارشناسان نیز این مکتب جامع فکری را از وجوه متفاوت آن مورد بحث و بررسی قرار میدهند. شجاعت، حکمت، تدبیر، پرهیزکاری، ظلمستیزی، استکبارستیزی، عدالتخواهی و صداقت از جمله صفاتی است که رهبر حکیم انقلاب خردادماه امسال و در مراسم سیامین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) برای بنیانگذار انقلاب اسلامی برشمردند. از این رو جهت بررسی مبانی مفهوم مقاومت در مکتب امام خمینی(ره) و تاثیرات آن در منطقه و جهان پس از بیش از 40 سال از گذشت انقلاب، با حجتالاسلام روحالله حسینیان، رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفتوگو کردهایم. حسینیان حضور گسترده مردمی در تکریم شهید سپهبد سلیمانی و همراهان شهیدش را نشانهای از زنده بودن مکتب امام خمینی(ره) برشمرد. مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
* رهبر معظم انقلاب، خردادماه امسال و در حرم حضرت امام، مقاومت را در کنار استکبارستیزی و عدالتخواهی، به عنوان یکی از خصوصیات بارز و برجسته امام خمینی معرفی کردند. درباره مبانی دینی این بخش از گفتمان امام راحل توضیح دهید.
مقاومت قبل از هر چیز یک مفهوم اسلامی است. قرآن بر همین مبنا که استقامت صفتی از جهانبینی اسلامی است، بارها تاکید میکند «ان الذین قالو ربنا الله ثم الستقاموا». در نتیجه مقاومت و استقامت جزئی و صفتی از اعتقادات اسلامی هر فرد است. امام هم در همین چارچوب توحید بود که معتقد بود در مقابل زورگوییهای قدرتمندان باید استقامت کرد. وقتی ما کلمه توحید را بر زبان جاری میکنیم، شاخصه اعتقاد عملی به توحید، استقامت در برابر ابرقدرتهاست که به قول حضرت امام، طاغوتهای زمان هستند. همانطور که انبیا بتشکنی کردند و همانطور که حضرت موسی در برابر فرعون ایستاد و سرانجام فرعون را به اذن الهی غرق در رودخانه نیل کرد، باید هر مومن و هر مسلمانی مثل انبیا استقامت کند تا بتواند طاغوتهایی را که مانع رسیدن مردم به سوی خدا هستند، از سر راه بردارد. امام هم بر همین مبنا در برابر طاغوت ایستاد. زمانی که خودیها امام را نصیحت میکردند و میگفتند مشت در مقابل سندان اثری ندارد، امام میفرمودند «چرا، حتما اثر دارد؛ شما اشکالتان این است که مشت نمیزنید و اگر بزنید، خواهید دید که مشت هم سندان را تسلیم خودش کرده». بنابراین بر مبنای اعتقاد توحیدی امام، استقامت و مقاومت در مقابل طاغوتهای زمانه، یکی از وظایف منطقی همه مسلمانان بوده و انشاءالله خواهد بود.
* علت این را که مفهوم مقاومت امروزه و بعد از گذشت 41 سال از انقلاب مورد توجه ملتهای منطقه قرار گرفته و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، کلمه مشترک ملتها مقاومت است چه عواملی میدانید؟
علت این موضوع یکی گسترش شعارهای انقلاب و نهضت امام است. نهضتی که امام بر مبنای توحید آغاز کردند، مرزهای جغرافیایی را درنوردید؛ همان تعبیری که امام از آن با عنوان صدور انقلاب یاد کردند. شما واژههایی را که امام به عنوان یک راه یا یک استراتژی خلق کردند ببینید؛ الان در جهان زندهتر از گذشته شده اند. مثلا آمریکا را شیطان بزرگ نامیدند؛ الان در بسیاری از کشورهای دنیا شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر شیطان اکبر طنینانداز است. اینها علامت این است که نهضت امام تاثیرات فرامنطقهای خودش را گذاشته است. به همین دلیل هم مقاومت به عنوان یک مفهوم جهان وطنی مبدل شده و تاثیرات سیاسی و اجتماعی خود را حتی فراتر از جهان اسلام به جا گذاشته است. به عنوان مثال دیدید که در ونزوئلا مجلس باشکوهی را به مناسبت بزرگداشت شهید سپهبد سلیمانی برگزار کردند و به احترام ایشان چندین دقیقه کف میزدند، یعنی با زبان خودشان این راه و منش را که برآمده از مکتب امام بود مورد تکریم قرار دادند. امروز در سراسر جهان هر پرچمی که به مخالفت با قدرتمندان جهانی به اهتزاز درمیآید، بینام امام خمینی اصلا امکان ندارد و وجود خارجی نخواهد داشت. نام امام، همه نهضتهای آزادیبخش را که امروز در مقابل طواغیت ایستادهاند تحت تاثیر قرار داده است. بنابراین از آنجایی که اولا مقاومت جزئی از خواستههای مستضعفان در مقابل مستکبران است، و ثانیا نامیرایی شعارهای امام با فطرت آدمی همساز و همنواست، تاثیرات خود را بعد از بیش از 40 سال بر منطقه و جهان گذاشته است و روزبهروز هم گسترش پیدا میکند.
* رهبر انقلاب در مراسم سالگرد حضرت امام فرمودند بر اساس مبانی مکتب امام، هزینه سازش بیشتر از هزینه مقاومت است، چند نمونه از مصادیق این موضوع را بفرمایید.
بسیاری از این مصادیق را ما در همین حکومتهایی که سقوط کردهاند، به خوبی تجربه کردهایم؛ به عنوان مثال لیبی در مقابل آمریکا سازش کرد و تاسیسات هستهای خود را باز نشده به آمریکا فرستاد که نتیجهاش را مشاهده کردید. نتیجه این بود که خود آمریکا دخالت کرد و حاکم سابق لیبی را با خفت و خواری به قتل رساند. در پاکستان هم شما میبینید که وقتی این کشور مقابل آمریکا کوتاه آمد، الان هر موقعی که آمریکا تصمیم بگیرد یک نقطهای از این کشور را به بهانه مبارزه با طالبان بمباران میکند بدون اینکه اجازهای از دولت پاکستان بگیرد. سقوط ذلیلانه صدام بعد از آن همه همکاری با آمریکا نمونه دیگری از این ادعاست. در هیچ کجای جهان، نتیجه سازش در مقابل آمریکا غیر از ذلت و سقوط نبوده و هیچ چیزی را برای مردم آن کشور به ارمغان نیاورده است. ابرقدرتها دوستدار هیچ ملتی نیستند که بخواهند برای منافع ملتی دیگر هزینه کنند. ابرقدرتها صرفا دنبال منافع خود هستند و وقتی کسی در مقابل آنها نباشد، تلاش میکنند مخارج و منافع خودشان را از سایر کشورها بربایند.
* به نظر شما کدام یک از اجزای مکتب امام کمتر مورد توجه قرار گرفته و باید بیشتر به آن پرداخته شود؟
بسیاری از اجزای مکتب امام توسط برخی مسؤولان نادیده گرفته شده است ولی قدرت اندیشهساز امام چنان قوی است که هیچ یک از این موانع یا کملطفیها موجب فراموش شدن آن نشده است. ممکن است اندکی سرعت نشر این فرهنگ گرفته شده باشد، ولی میبینیم که راه امام همچنان پرنشاط و پرهیجان به پیش میرود. شما ببینید در همین ایام اخیر چه استقبالی از پیکر شهید سلیمانی و شهدای همراه او به عمل آمد آن هم نه به عنوان استقبال از یک ژنرال نظامی، بلکه به عنوان کسی که برآمده از مکتب امام و ساخته شده در این مکتب است، جهانی را درمینوردد و در همه دنیا حتی آمریکا تاثیرگذار است. شاید امام بیشترین مسألهای که روی آن حساسیت داشتند این بود که فرمودند میدانم مشکلات اقتصادی بر مردم وجود دارد ولی اینها هیچ کدام نباید ما را از آرمان واقعی خودمان که آمادهسازی جهان برای تشکیل حکومت واحد جهانی حضرت حجت(عج) است، بازدارد. خیلیها تلاش کردند این وظیفه را به سمت سازش منحرف کنند، خیلیها شعار دادند که باید با کدخدا بسازیم تا کارمان پیش برود، باید با آمریکا تماس بگیریم تا بتوانیم مشکلات اقتصادیمان را حل کنیم، ولی دیدید که روح بزرگ امام آنها را خوار و ذلیل کرد و نشان داد که امام همچنان زنده و روح امام در کالبد جامعه ایران و مستضعفان جهان جاری و ساری است.
***
جمهوری اسلامی؛ سنجه واقعگرایی
پیروزی انقلاب اسلامی ایران و قدرت یافتن اندیشه فقاهتی به عنوان راهکاری جدید در قرائت از اسلام سیاسی باعث شد فراتر از سایر تجربههای مشهود و ملموس تاریخی، جمهوری اسلامی سرنوشت سیاسی خود را بر مداری جدید تعریف کرده و مبتنی بر آن به دنبال عینیت بخشیدن به یک اندیشه سیاسی جدید که برخاسته از قرائتی شیعی باشد حرکت کند.
در این میان فارغ از تکثر خوانشهایی که از اسلام سیاسی در قرون اخیر و پس از مواجهه با غرب مدرن به عنوان «دیگری استیلا یافته» وجود دارد، مسیر جمهوری اسلامی در چارچوبی مبتنی بر میراث نظری به جا مانده از گذشته و اقتضائات زمانی عینیتیافته تبدیل به الگویی غیرتقلیدی شد. در این میان شاید نکته مهمی که کمتر مورد توجه اندیشمندان و تحلیلگران سیاسی قرار گرفت تضاد میان ایدهآل حکومتی شیعه در قالب مفهوم «انتظار» و ایدهآل حکومتی تسنن در قالب «نظام خلافت» بود. تضادی که اولی مصداق تکاملیافته اسلام عینیتیافته را در آیندهای آخرالزمانی جستوجو میکرد و دیگری این مصداق را در گذشتهای به سرانجام رسیده پیدا کرده بود، از همین منظر عمده اندیشههای شیعی برای امر حکمرانی انطباق با روح زمانه را بهعنوان پیششرطی لازم (و نه کامل) که توانایی امکانبخشی به ایده نهایی را میدهد به رسمیت شناخته و تحولات جهانی را به مثابه سیری ضروری جهت رسیدن به اندیشه آخرالزمانی خود ترسیم میکنند اما در مقابل آن گرایش به بازتولید نظام خلافت (که تنها مصداق کامل آن نیز محدود به الگوی صحابی پیامبر اعظم(ص) بوده است) باعث شد عمده خوانشهای اسلام سیاسی جریان تسنن در برخورد با اقتضائات زمانه با چالشی عجیب و سرگردانی مواجه شوند، به بیان سادهتر باور به حضور امام غایب موجبات آن را فراهم آورد تا اندیشه سیاسی شیعه که خود را در قالب مفهوم «ولایت فقیه» سوار بر روح تحولات زمانه کرده است به تغییراتی که حتی ماهیت تجدیدنظرطلبانه داشته است نیز نگاهی ابزاری و رو به جلو داشته باشد. در چنین موقعیتی باور به رسالت «الهامبخشی» در محیط پیرامونی باعث شد جمهوری اسلامی برای خود کارویژهای حیاتی را در سطح معادلات جهانی و به طور اخص جهان اسلام تعریف کند.
صورت مسأله قدرت منطقهای و تضاد منافع میان بازیگرانی که لزوما نیز بخشی از منطقه نیستند موجبات آن را فراهم آورد تا سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی از سویی در معرض تهاجم خارجی و از سوی دیگر با بازتولیدی برونمرزی برای مقابله با فشارها به حرکت خود ادامه دهد.
در چنین موقعیتی شاید مهمترین چالش نظری که تاثیر غیرقابل انکار بر رقابتهای درونسیستمی جمهوری اسلامی نیز گذاشت نوع مواجهه با کنشگری سایر بازیگران فعال بوده است که در آن گروهی به دکترین منطقهای کشور به چشم «تهدید» و گروهی دیگر به چشم «فرصت» نگریستهاند.
طیفی از قدرت که پرچم تهدید به دست داشتهاند همواره در تکاپو برای جا انداختن گزاره تحمیلی «بازیگر معمولی» برای نظام سیاسی ایران بوده و «تنش زدایی» را بهعنوان راهکار ایجابی خود طرح کردند، متقابل آن نیز طیفی که پرچمدار فرصتها بودهاند «بازیگر فعال» بودن ایران را بهعنوان پیششرطهای «تهدیدزدایی» خارجی پیگیری کردند.
در این میان نکتهای که از سطح حقیقی نزاع خارج شده و شکلی تبلیغاتی به خود گرفته است نسبت این دو قرائت با «واقعیت» خارجی معادلات جهانی بوده است، به گونهای که گروه اول خوانش را مبتنی بر «واقعگرایی» یا «رئالیسم» تعبیر کرده، گفتمان گروه دوم را به مثابه نگاهی «هنجاری» و برخاسته از اوهام آرمانگرایانه تفسیر کرده است. در چنین فضایی تجارب 40 ساله نظام جمهوری اسلامی و تضاد در گفتمان سیاسی خارجی (بویژه در 2 دهه اخیر) میتواند به مثابه سنجه خوبی برای نسبتسنجی این دو قرائت با واقعیت خارجی باشد، به گونهای که بر اساس اصل اولیه رئالیسم در سیاست خارجه آن چیزی که امنیت و منافع یک واحد قدرت را تعیین میکند اهرمهای قدرت آن است.
جریان مدعی واقعگرایی در حالی خود را نماد بازیگری در زمین واقعیت میخواند که همواره چشمداشتی عجیب به نهادها و استانداردهای صوری نظام جهانی داشته است و با مبادله دستاوردها به امید یافتن جایگاهی در معادلات خارجی به فشار خارجی بیشتر کمک کرده است که امروز عمده اهرمهای قدرت جمهوری اسلامی اتفاقا میوه درخت گروه مقابل است. فضای آنارشیک جهانی که در آن رئیسجمهور یک کشور میتواند پشت پا به تمام تعهدات خود بزند و پاسخگوی هیچ نظم ساختاریافتهای نباشد گویای مسیر وارونه گفتمانی است که «تنشزدایی» را استدلالی برای مبادله اهرمهای قدرت ملی میدانست.
یقینا دهه پنجم جمهوری اسلامی میدانی کامل برای نمایش فرصتهای گفتمان مقاومت در عالم واقع و بیاعتبار بودن گزارههای مبتنی بر وجود ساختار منسجم نهادهای جهانی خواهد بود.
ارسال به دوستان
درباره انتخاب «محمد توفیق علاوی» بهعنوان نخستوزیر
تزریق امید به عراق
مرتضی امیری*: انتخاب «محمد توفیق علاوی» به عنوان نخستوزیر جدید عراق بارقههایی از امید را برای خروج از بنبست چندماهه این کشور پدیدار کرد. خروج عراق از بنبست سیاسی پس از ماهها کشمکش و بیدولتی، خبر خوبی برای مردم این کشور محسوب میشود.
به گزارش «وطن امروز»، سخنان امیدبخش علاوی پس از انتصاب به عنوان نخستوزیر هم امیدواری به کاهش بحران سیاسی این کشور را بیشتر از قبل کرد.
مدارس و ادارات عراقی که در این چند ماه مدام بازوبسته میشدند و فاقد نظم خاصی بودند نیز خود را آماده دور جدیدی از فعالیت میکنند.
در محافل سیاسی عراق، محمد توفیق علاوی به چهرهای ضدفساد و مخالف با هرگونه سهمخواهی مشهور است و همین امر نیز وی را نزد گروههای عراقی محبوب کرده است.
از شنبهشب که بالاخره بعد از ماهها ناکامی در انتخاب نخستوزیر، علاوی به این سمت منصوب شد، موج گستردهای از حمایت همه احزاب و جناحهای سیاسی عراق با وی همراه شد. در محافل بینالمللی نیز اوضاع بر همین منوال است و حمایتها از این انتخاب ادامه دارد. در ایران نیز سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران به حمایت از انتخاب علاوی به عنوان نخستوزیر جدید عراق پرداخت.
محمد توفیق علاوی فاقد هر گونه وابستگی حزبی در ساختار قدرت عراق است و همین امر نیز دست وی را برای تعامل با همه گروهها باز گذاشته است.
* برنامهای برای تزریق امید به عراق
نکته مهمی که در رسانههای عراقی مورد توجه قرار گرفته، سخنان علاوی درباره برنامههای دولتش بوده است. وی در چند جملهای که در فضای مجازی منتشر شد، تلاش کرد وارد دعواهای سیاسی احزاب عراقی نشود و به جای آن محور سخنان خود را بر تلاش برای خروج عراق از بنبست سیاسی قرار داد.
وی ضمن حمایت از تظاهراتهای مسالمتآمیز برای اصلاح امور، به معترضان عراقی که از اول ماه اکتبر تاکنون در میدانهای برخی شهرها تحصن کرده بودند، وعده داد به مطالبات قانونیشان رسیدگی کند. وی سپس با تشکر از مرجعیت و مردم معترض گفت: این انتصاب مسؤولیت تاریخی بزرگی را بر گردن من نهاد، لذا با خداوند و ملت کریم عراق عهد میبندم با تمام توان برای خدمت به این کشور تلاش کنم.
وی گفت: عهد میبندم به خواست خداوند و کمک شما، دولتی به دور از سهمخواهیهای قومی و حزبی و گروهی تشکیل دهم که نماینده تمام طیفها و فرهنگهای متنوع ملت عراق باشد و مردان و زنان شایسته را در این امر مشارکت خواهم داد و هیچ نامزد تحمیلی از سوی گروههای سیاسی را نخواهم پذیرفت و اگر در این باره تحت فشار قرار گیرم، آن را به صراحت به شما خواهم گفت. وی افزود: همچنین قول میدهم یک تیم مشورتی در دفتر نخستوزیر با مشارکت نمایندگان تظاهراتکنندگان مسالمتجو تشکیل دهم و در اینجا اشاره میکنم باید تظاهرات مسالمتآمیز برای حمایت از اصلاح امور تا تحقق همه مطالبات مشروع معترضان و آغاز به کار جدی دولت ادامه یابد.
* وعده برگزاری انتخابات زودهنگام
برگزاری انتخابات زودهنگام یکی از مهمترین ماموریتهای دولت جدید عراق است که محمد توفیق علاوی در سخنان خود نیز به آن اشاره کرد. وی گفت: متعهد میشوم برای تدارک برگزاری انتخابات زودهنگام با مشورت همه طرفهای ذیربط، از جمله کمیساریای عالی انتخابات و سازمان ملل و بر اساس اصول قانون اساسی و قوانین موجود تلاش کنم. قول میدهم از روند انتخابات حمایت میکنم و مقابل هرگونه دخالتی که بر برگزاری سالم و پاک و اعلام نتایج شفاف آن تاثیر گذارد و به اعتماد ملت خدشه وارد کند، بایستم.
* تلاش برای اصلاح ساختار اقتصاد عراق
تلاش برای اصلاح ساختار اقتصادی عراق یکی دیگر از وعدههای محمد توفیق علاوی بود که این وعده نیز بشدت مورد توجه و استقبال رسانههای عراقی قرار گرفت. وی در این ارتباط گفت: قول میدهم بزرگترین فرصتهای کاری را برای شهروندان از طریق آغاز پروژههای توسعهای، صنعتی، تولیدی و مسکونی و ایجاد یک نهضت سرمایهگذاری اصولی برای تغییر روش اقتصادی از تکیه به درآمدهای نفتی ایجاد کنم.
* معترضان میدان تحریر: علاوی گزینه ما نیست
با این حال اما معترضان میدان تحریر در بغداد به جای استقبال از خروج عراق از وضعیت بیدولتی و امید به حل مشکلات این کشور، بیانیهای را منتشر کردند که در آن گفته شده محمد توفیق علاوی کاندیدای آنها نیست.
در بخشی از بیانیه معترضان میدان تحریر آمده است: معترضان عراق اعلام میکنند مخالف شدید نامزدی «محمد توفیق علاوی» هستند، زیرا وی به هیچوجه دارای خصوصیات و ویژگیهایی که قبلاً طی نامهای برای رئیسجمهوری فرستادیم، نیست. بنابراین تصمیم گرفته شد اگر علاوی با وجود مخالفتها به عنوان نامزد (سمت نخستوزیری) معرفی شود، اعتراضات ادامه یابد. نامزد کردن علاوی نشان خواهد داد دستگاه سیاسی ارزشی برای معترضان از روز اول اکتبر (2019) تاکنون قائل نیست.
همچنین به دنبال معرفی محمد توفیق علاوی از سوی رئیسجمهوری عراق به عنوان نخستوزیر جدید این کشور، میدانهای تحصن در بغداد، نجف، کوت، دیوانیه، ناصریه و کربلا شاهد افزایش اعتراضهای مشکوکی بوده است که منبع و منشأ آن هنوز مشخص نیست.
* پرونده اخراج آمریکا از عراق؟
مصوبه یک ماه پیش پارلمان عراق برای الزام دولت این کشور به فراهم کردن و پیگیری زمینه اخراج نظامیان آمریکایی از عراق مهمترین پروندهای است که محمد توفیق علاوی در بعد سیاست خارجی خود باید به آن بپردازد. وی در این مسیر چالش بزرگی هم دارد و آن چیزی نیست جز عدم تمایل آمریکا به ترک عراق از سویی و تلاش فراوان جبهه غربزده سیاستمداران عراقی به بقای آمریکا در عراق به هر قیمتی. علاوی برای تحقیق این پروژه از حمایت میلیونها عراقی برخوردار است که جمعه هفته گذشته به خیابانها آمدند و حمایت خود را از مصوبه پارلمان عراق اعلام کردند. آنچه مسلم است عراقیها بر سر هر چیزی اختلاف نظر داشته باشند، بر سر اخراج آمریکا یکصدا حرکت میکنند.
***
خبرنگار*
***
[اولین دیدار بعد از نخستوزیری]
یکی از اولین اقدامات علاوی بعد از انتخاب به عنوان نخستوزیر جدید عراق دیدار با رئیس پارلمان عراق بود. در این دیدار محمد توفیق علاوی و محمد الحلبوسی بر لزوم تشکیل دولتی که مراحل اصلاح امور را در عراق وضع کند، تأکید کردند. دفتر الحلبوسی در بیانیهای اعلام کرد: در این دیدار بر لزوم تشکیل دولتی که مراحل اصلاح امور را وضع کند و یک برنامه دولتی واقعی را تنظیم کند که آرمانهای مردم عراق را برآورده کند، تأکید شد.
ارسال به دوستان
فرمانده سپاه قدس با رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس و دبیرکل جهاد اسلامی گفتوگو کرد
مقاومت علیه معامله قرن
گروه سیاسی: طرح آمریکایی- صهیونیستی «معامله قرن» این روزها تبدیل به مهمترین سوژه خبری منطقه شده است. تلاش ترامپ برای به سرانجام رساندن این طرح و تحمیل آن به فلسطینیها با واکنش کشورمان در 2 سطح دیپلماتیک و نظامی همراه بود. بر همین اساس سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران با «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش فلسطینی حماس تلفنی گفتوگو کرد.
سردار سرتیپ پاسدار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه در تماسهای تلفنی جداگانه با «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس و «زیاد نخاله» دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین پیرامون تحولات اخیر منطقه بویژه اقدام رئیسجمهور آمریکا در رونمایی از طرح ظالمانه معامله قرن گفتوگو کرد.
به گزارش سپاه نیوز، فرمانده نیروی قدس سپاه در این تماسهای تلفنی، بر حمایت قاطع جمهوری اسلامی ایران از ملت مظلوم فلسطین برای مواجهه با طرح معامله قرن و توطئههایی که حقوق تاریخی این ملت را هدف قرار میدهد تاکید و تصریح کرد: طرح ننگین معامله قرن مرده به دنیا آمده و همچون طرحهای گذشته سازش، محکوم به شکست است.
وی با تاکید بر اینکه سیاست جمهوری اسلامی ایران در حمایت همهجانبه از مقاومت فلسطین بویژه بعد از ترور شهید حاج قاسم سلیمانی تغییری نکرده است، گفت: به توفیق الهی با تبعیت از رهبر حکیم و شجاع خود، در استمرار راه شهدای قهرمان مقاومت، قویتر از گذشته تا سقوط هیمنه آمریکا و صهیونیسم در کنار ملت فلسطین و محور مقاومت خواهیم بود.
فرمانده نیروی قدس سپاه همچنین یادآور شد: دولتمردان آمریکایی تنها به دنبال راضی کردن جنایتکاران صهیونیستی هستند و در این راستا از هیچ جنایت و خیانتی فروگذار نیستند.
«زیاد نخاله» دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین در این گفتوگوی تلفنی با تقدیر از مواضع جمهوری اسلامی در حمایت از ملت فلسطین و گروههای مقاومت، اظهار کرد: ملت فلسطین و گروههای مقاومت طرح موسوم به معامله قرن و تمام توطئهها علیه حق تاریخی فلسطین را ناکام خواهند گذاشت.
دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین با بیان اینکه ملت فلسطین گزینهای جز مقاومت برای مقابله با این معامله ننگین پیش روی خود ندارد، مواضع جمهوری اسلامی ایران در منطقه را اصولی و منطقی خواند و بر تداوم راه و مسیر مقاومت تاکید کرد.
«اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس نیز در این گفتوگوی تلفنی با تقدیر از مواضع ایران در قبال فلسطین و سلام و درود به مرجع و رهبر عالیقدر آیتالله خامنهای(دامظله) و اظهار اطمینان از تداوم همراهی و حمایتهای ایران از آرمان ملت فلسطین، تاکید کرد: تمام گروههای فلسطینی بر مخالفت با طرح ننگین موسوم به معامله قرن اجماع داشته و مواضع و رویکردهای جمهوری اسلامی ایران در تایید و حمایت از مقاومت باعث تقویت روحیه و عزم ما در راه آزادسازی فلسطین خواهد شد.
وی همچنین تصریح کرد: ما به عنوان ملت فلسطین، از سرزمین و قدسمان با اتکا به خداوند متعال، اعتماد به ملت مجاهد فلسطین و نیز حمایت کشورهای مسلمان و در راس آنها ملت ایران و جمهوری اسلامی محافظت میکنیم.
رهبران گروههای مقاومت اسلامی فلسطین در این تماسهای تلفنی با گرامیداشت یاد و خاطره سردار بزرگ جبهه مقاومت حاج قاسم سلیمانی، برای سردار قاآنی در اجرای مأموریت سنگین نیروی قدس سپاه آرزوی توفیق کردند.
* تلاش دیپلماتیک برای اجماعسازی علیه معامله قرن
گفتوگوی تلفنی سردار قاآنی با اسماعیل هنیه و اعلام رسمی موضع کشورمان در کنش فعال برای ناکام گذاشتن معامله قرن در فضایی انجام شد که مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران هم در مواضعی روشن و آشکار نسبت به این توطئه واکنش نشان دادند. حسن روحانی روز گذشته در حاشیه سخنان خود در مرقد بنیانگذار انقلاب اسلامی گفت: ظلم و تجاوز از ناحیه ستمگرانی است که باور کردهاند نظام اسلامی ما در مسیر صحیح و درست قرار دارد. باور کردهاند که سیاست ما نباید سیاست ذلت و تسلیم باشد. اگرچه ما سیاست تنش و تقابل را هم قبول نداریم. مردم ما میدانند که امروز راهی جز استقامت و ایستادگی در برابر متجاوزان وجود ندارد؛ متجاوزانی که نهتنها بر ملت ما ظلم کردند و میکنند، بلکه بر همه مسلمانهای جهان بویژه بر ملت مظلوم فلسطین ظلم میکنند. وی در ادامه افزود: در این روزها میبینیم ننگ بزرگی را که در تاریخ به عنوان معامله قرن ثبت کردهاند تا چه حد تنفرانگیز برای همه مسلمانان و آزادیخواهان جهان است، بنابراین در برابر متجاوز راهی جز استقامت و ایستادگی و وحدت پیش روی ما نیست.
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز چهارشنبه گذشته در نامهای خطاب به همتایانش در کشورهای اسلامی برای مقابله با طرح «معامله قرن» نوشته بود: «جمهوری اسلامی ایران با ثبت طرح دموکراتیک و سیاسی برگزاری همهپرسی در سرزمینهای اشغالی و با مشارکت ساکنان اصلی آن، نزد سازمان ملل، برونرفت از بحران فعلی و حل عادلانه قضیه فلسطین را حق ملت مظلوم و بیدفاع فلسطین میداند؛ بدین وسیله از آن جناب تقاضا دارم در جهت مقابله با طرح قلابی معامله قرن مساعی لازم را داشته و با حمایت از طرح برگزاری همهپرسی و استفاده از ظرفیت دیپلماسی پارلمانی به روند حل بحران فلسطین بیش از پیش کمک نماییم». محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه نیز چندی پیش با اشاره به توطئه معامله قرن اعلام کرده بود جمهوری اسلامی آمادگی همکاری با سایر کشورهای اسلامی برای مقابله با این نقشه آمریکایی- صهیونیستی را دارد.
با این حال توطئه مذکور پیگیریهای دیپلماتیک و رسمی بیشتری را میطلبد و انتظار میرود سطح فعالیتهای کشورمان در این زمینه در روزهای آتی افزایش یابد و موجب تقویت اجماع سایر کشورها در زمینه ایستادگی در مقابل این طرح شود.
* پیام مهم گفتوگوی سردار قاآنی و اسماعیل هنیه چیست؟
شاید مهمترین نکته قابل تامل در جریان گفتوگوی تلفنی سردار قاآنی و اسماعیل هنیه را بتوان اعلام رسمی کشورمان پیرامون اقدامات عملیاتیاش علیه توطئه معامله قرن دانست، اعلامی که میتواند گواهی روشن بر مصمم بودن قوای نظامی کشورمان در همکاری مشترک با گروههای مقاومت برای ضربه زدن به رژیم صهیونیستی و ممانعت از پیشرویهای متجاوزانه آن باشد. در همین زمینه ترامپ نیز که با ترور و به شهادت رساندن سردار قاسم سلیمانی، گمان میکرد توانسته است با حذف یکی از محوریترین چهرههای جبهه مقاومت ضربهای کاری به این محور بزند و باعث پیگیری طرحهایش در منطقه شود، میتواند یکی از مهمترین دریافتکنندگان پیام این گفتوگوی تلفنی و موضع قاطع کشورمان باشد. هنیه که با حضور و سخنرانی خود در تشییع پیکر شهید سلیمانی به دنبال انتقال پیامی مبنی بر وسعت دامنه انتقام آن شهید از رژیم صهیونیستی بود، در بخش پایانی سخنان خود در آن مراسم گفته بود: «بعد از این جنایت ضرورت دارد همه جهانیان عاملان آن را محکوم و مرتکبان آن را مجازات کنند؛ تاکید میکنم در سرزمین فلسطین، خط مقاومت در رویارویی با توطئههای صهیونیستی و با پروژه و هژمونی آمریکا هرگز شکست نخواهد خورد. تا زمانی که دشمنان را از قدس شریف بیرون نکنیم فلسطین همواره در خط مقاومت خواهد ماند. اعلام میکنم مسیر مقاومت در سرزمین فلسطین همچنان ادامه دارد، سست نمیشود و عقبنشینی نخواهد کرد. این ترورها و شهادتها بر اراده، ثبات و استقامت و اصرار ما خواهد افزود. اعلام میکنم فرمانده شهید سلیمانی همه زندگی خود را در پشتیبانی و حمایت از مردم فلسطین و مردم مظلوم منطقه سپری کرد. او فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود، او شهید قدس است، شهید قدس است، شهید قدس است».
از سوی دیگر، خارج کردن نیروهای آمریکایی از منطقه بهعنوان نقطه پایانی «انتقام سخت» از سوی مسؤولان عالی نیروهای مسلح مطرح شده بود، به گونهای که سردار سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک روز پس از شهادت سردار سلیمانی در تهدیدی روشن گفته بود: «آمریکاییها با این اقدام خود، آغازی برای پایان حضور خود ساختند و ترور سردار سلیمانی نقطه آغازی برای پایان حضور آمریکا در منطقه است. این جمله ثبت شود، زیرا بعدها همه تحقق آن را خواهند دید». پایان حضور آمریکا در منطقه را میتوان نقطهای دانست که یقینا بازتابی از افزایش تحرکات مستقیم کشورمان و همچنین گروههای مقاومتی که منطقه را برای پیگیری مطامعی همچون معامله قرن تحت نظر گرفتهاند، است. پیام روشن فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در جریان گفتوگوی تلفنی با اسماعیل هنیه میتواند گویای این امر نیز باشد که واکنش قاطع به نقشههایی همچون این طرح میتواند زمینهساز فشار حداکثری برای خارج کردن نیروهای ارتش آمریکا از غرب آسیا باشد.
مجموعا در شرایط فعلی منطقه پیگیری مکمل اجماع دیپلماتیک و فشار عملیاتی از سمت نیروهای مسلح کشورمان در تقویت نیروهای محور مقاومت در فلسطین را میتوان نماد و نمودی کامل از یک طرح بلندمدت برای ناامنسازی حضور و دخالت آمریکا در معادلات جهان اسلام دانست.
***
[ممانعت عربستان از مشارکت ایران در نشست بررسی معامله قرن در جده]
سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: به دنبال رونمایی طرح صهیونیستی موسوم به «معامله قرن» از سوی رئیسجمهوری آمریکا به پیشنهاد دولت خودگردان فلسطین و دعوت دبیرکل سازمان همکاری اسلامی قرار شد نشست فوقالعاده کمیته اجرایی این سازمان در سطح وزیران خارجه کشورهای عضو در روز دوشنبه ۱۴ بهمن (امروز) در مقر دبیرخانه سازمان در جده عربستان به منظور بررسی این طرح و موضعگیری درباره آن برگزار شود. سیدعباس موسوی افزود: با اینکه دبیرکل سازمان همکاری اسلامی از جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از اعضای فعال سازمان به منظور شرکت در نشست جده دعوت به عمل آورده است ولی دولت عربستان سعودی- که میزبانی دبیرخانه سازمان در جده را برعهده دارد- با نقض تعهدات صریح دولت میزبان این سازمان بینالمللی و اصول بدیهی مصرح در روش کار این سازمانها از جمله ضرورت تضمین مشارکت آزاد و بدون محدودیت دولتهای عضو در همه فعالیتهای سازمان تا آخرین ساعات پیش از برگزاری این نشست از اعطای روادید به هیأت جمهوری اسلامی ایران به ریاست حسین جابریانصاری، معاون وزیر امور خارجه خودداری کرده است.
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» از متن و حاشیه نخستین روز جشنواره فیلم فجر در سالن رسانهها
از حضور جدی تحریمیها تا نبود فتوکال برای سلبریتیها
مگر شما تحریمی نبودید؟!
گروه فرهنگ و هنر: سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر از شنبه رسما کار خود را در پردیس ملت آغاز کرد. هر چند فیلمهای نمایش داده شده در این روز نتوانست توجه مخاطبان فجر را به خود جلب کند اما در ادامه مروری بر مهمترین اتفاقات رخداده در این روز و متن و حاشیه جشنواره فجر و نشستهای خبری آن خواهیم داشت. *** نظم بیشتر و هزینه کمتر! شاید پررنگترین حاشیه روز اول جشنواره امسال، افزایش نظم برگزاری جشنواره از یک سو و تلاش فزاینده برگزارکنندگان برای کاهش هزینهها از سوی دیگر بود که باعث شده شیوه پذیرایی از اهالی رسانه در این دوره از جشنواره فیلم فجر به شکلی شود که تقریبا اعتراض اغلب اهالی رسانه را در پی داشته باشد. بویژه فودتکورت چارسو که هزینههای بشدت بالای بخشهای مختلف آن موجب شد اغلب اهالی رسانه از این وضعیت ابراز گلایه کنند. *** مگر شما تحریمی نبودید؟!
یکی دیگر از اتفاقات جالب توجه در روز اول جشنواره امسال حضور برخی هنرمندان و البته منتقدانی بود که پیش از این اعلام کرده بودند از حضور در جشنواره فجر امسال منصرف شدهاند. حضور تعدادی از این افراد در سالن رسانهها آنقدر جالب توجه بود که بسیاری از اهالی رسانه در همان روز اول در صفحات مجازی خود با انتشار پستهایی نسبت به این اتفاق واکنش نشان دادند.
***
قصه ما تکراری نیست
فیلم سینمایی «سهکام حبس» اولین فیلمی بود که در سالن رسانههای جشنواره فجر امسال به نمایش درآمد. در نشست خبری این فیلم سامان سالور، کارگردان این اثر در پاسخ به سوالی در ارتباط با شباهت بالای شخصیت «محسن تنابنده» در این فیلم با فیلم سینمایی «لامپ100»، گفت: «برای ساخت این فیلم ۳ سال تلاش کردیم و تمام سعی خود را کردیم تا جنبه دیگری از این اعتیاد را نشان دهیم. بازی تنابنده تکرار فیلم لامپ ۱۰۰ نبود، چرا که این ۲ نقش با هم متفاوت بود و من در این فیلم از ویژگی رفاقت و انرژی تنابنده استفاده کردم. اعتیاد با فراگیریای که دارد موضوع بسیار مهمی در بافت خانواده و جامعه است و هیچ وقت نمیتوان این سوژه را تکراری دانست، امیدوارم این نوع از فیلمها تلنگری برای جامعه باشد».
***
جهان زنهای معترض «عامهپسند» ساخته سهیل بیرقی آخرین اثر داستانی روز اول جشنواره فجر امسال بود که نشست خبری آن در سالن رسانههای جشنواره فجر برگزار شد. در این نشست بیرقی درباره انتقادات درباره لهجه ضعیف بازیگران این فیلم که تبدیل به یکی از نقاط ضعف این اثر شده بود، گفت: لهجه شهرضایی تفاوت زیادی با شهر اصفهان دارد و هیچ هویت و اشتراکی با هیچ شهری ندارد. کاش ابتدا شهرضا و لهجه آن را بشناسیم و بعد در این باره نظر بدهیم. بیرقی همچنین درباره انتخاب سن کاراکتر زن قهرمان فیلم گفت: انتخاب سن برای کاراکتر منطق عجیبی نمیخواهد و میتوان با نگاه به شرایط اطراف شخصیت فیلم را انتخاب کرد. فیلم درباره زن معمولیای بود که تصمیم میگیرد دیگر معمولی نباشد. در جهانبینی من زن معترض وجودش احساس میشود و زنان همزمان دچار طغیان دستهجمعی هستند. *** قانون قصاص را نقد کردیم نه رد!
نشست خبری فیلم سینمایی «قصیده گاو سفید» به کارگردانی بهتاش صناعیها دومین نشستی بود که در روز اول جشنواره در سالن رسانههای فجر برگزار شد. در این نشست صناعیها درباره اینکه حکم قصاص در این فیلم زیر سوال رفته است، اظهار کرد: «حرف زدن درباره هر قانونی بد نیست. ما قصهای نوشتیم که شرایطی را فراهم کنیم تا درباره آن صحبت کنیم. این موضوع به معنای زیر سوال بردن آن قانون نیست. ما فیلمی ساختهایم که دغدغههای انسانی در آن حرف اول را میزند، در واقع نخواستیم یک قانون را زیر سوال ببریم البته هر قانونی میتواند باگی داشته باشد و ما خواستیم این خلأ را نشان دهیم؛ من در جایگاهی نیستم که بگویم یک قانون خوب یا بد است ولی میشود به باگ آن پرداخت». او درباره چگونگی انتخاب این سوژه نیز گفت: «ما پروندههای زیادی در این سالها با این موضوع داشتهایم؛ مجموعهای از اتفاقات که طی سالیان رخ داده، الهامبخش ما در نوشتن بوده است».
***
دیگر خبری از فوتوکال نیست
یکی از اتفاقات ویژه جشنواره امسال که در همان روز اول خود را نشان داد، حذف فوتوکال از این رویداد بود. پیش از این و در دورههای قبل مرسوم بود که عوامل هر اثر پیش از آغاز اکران آن فیلم در سالن رسانهها، مقابل دوربین عکاسان حاضر میشدند اما امسال این برنامه اضافه از روال برنامههای جشنواره حذف شد. نکته مهم اینکه برگزارکنندگان این دوره از جشنواره فیلم فجر پیش از این نیز اعلام کرده بودند جشنواره امسال افتتاحیه ندارد و هزینههای آن به مردم سیلزده سیستانوبلوچستان اختصاص پیدا خواهد کرد. به نظر میرسد حذف این بخشهای زائد از جمله اتفاقاتی است که میتواند به برگزاری باکیفیتتر جشنواره فیلم فجر کمک کند.
ارسال به دوستان
اوباش خیر ندارند
محمدرضا کردلو: ساختارگرایی افراطی در سینمایی که در ایران به اجتماعی معروف شده، در اکثر موارد مانع نگاه متناسب به آسیبها و معضلات اجتماعی شده است. در این بین شاید با قاطعیت بشود اولین فیلم داستانی محمد کارت، یعنی «شنای پروانه» را علیه جبرگرایی اجتماعی که این سالها عمدتا از سوی جریان روشنفکری در سینما شاهد آن بودیم، دانست.
شنای پروانه، موقعیتی خلق میکند که در آن جامعه علتالعلل بدبختیها نیست. حتی تصریح میشود در واحدی کوچکتر از جامعه یعنی خانواده هم امکان 2 نوع از رشد شخصیتی وجود دارد.
«حجت» با بازی خوب «جواد عزتی»، به دنبال حقیقت، زمین و زمان را به هم میدوزد. انگیزه ابتدایی او برای رسیدن به «حقیقت»، برادرش نیست. سنجاق سر «پروانه» را در دست دارد. خود را مقصر مرگ پروانه میداند. محرک دیگر او برای جستوجوی حقیقت، خواسته پدر پروانه است. پدر پروانه راست میگوید که مسأله «هاشم»، برای حجت مهمتر از دلیل اصلی همه این اتفاقها یعنی بیآبرو شدن پروانه شده است. پدر پروانه این موضوع را یادآوری میکند و حالا حجت است و حقیقتی که گام به گام آشکار میشود. اینکه حجت رموز اوباش و ماجراهای میان اراذل را میداند، به او در این مسیر کمک میکند.
شنای پروانه اراذل را خاکستری نمیبیند. حجت میخواهد برادری را در حق برادر خلافکارش تمام کند اما او هم مانند مخاطبی که فکر میکند اراذل ممکن است وجوه خیری هم داشته باشند، متوجه میشود زندگی با عرق سگی و قمهبازی و صداکلفت کردن جز شر به بار نمیآورد.
ریتم تند شنای پروانه، نکته مثبت دیگری است که در میان تم کند سینمای اجتماعی این سالها، یک مزیت به حساب میآید. مخاطب از ثانیه اول فیلم در دل بحران است و در ادامه نیز کمتر با سکانس زائد یا سکانسی که سرعت فیلم را بگیرد، مواجهیم. دوربین شنای پروانه شبیه دوربین «لاتاری» مضطرب و ملتهب است. سوژه انتقام به خاطر ناموس، همچون لاتاری در شنای پروانه تکرار شده اما اینجا به بلوغ رسیده و دارای منطق قابل قبولتری است. قابل تامل آنکه کارت هم مانند مهدویان از فضای مستند وارد فضای داستانی شده و به همین دلیل دوربین واقعیتنماتری نسبت به دیگر فیلمهای با مضمون اجتماعی دارد.
نسبیگرایی اخلاقی، مواجهه غیرواقعی، غیرکارکردی و کاریکاتوری با قانون، امنیت و نظم اجتماعی، در شنای پروانه نقد میشود و مخاطب با شنیدن این پیام از نقش رستگار شده فیلم، تیتراژ را به تماشا مینشیند: «سرنوشت هرکی دست خودشه»!
ارسال به دوستان
زامبیهای فلسفی؛ جنتلمنهای پشت میز مذاکره؛ تروریستهای فرودگاه بغداد
فاطمه صابری: اصطلاح جالبی به نام «زامبی فلسفی»1 در میان فیلسوفان ذهن مطرح است که هرچند در ظاهر شباهتی با زامبیهای فیلمهای هالیوودی و آخرالزمانی ندارد اما عارضهای جدی است که بشر امروز به آن مبتلاست. انسان زامبیصفت، انسان عادی است که دارای «کیفیات ذهنی»، «فهم و درک» و «تجربیات آگاهانه» نیست. این انسان در «ظاهر» بیخطر و حتی دوستداشتنی هم به نظر میرسد اما در واقع خودش اصلاً به رفتاری که میکند، آگاه نیست و از آنچه درون ذهنش میگذرد، خبری ندارد.
* وقتی دستگاه استکباری دچار عارضه دولتمردان دلقک و زامبیصفت میشود
رهبر انقلاب پیرامون بدعهدی دولتمردان آمریکا و نحوه مواجهه افراد مؤثر کشور با این چالش، بارها بیانات حکیمانه و مهمی را مطرح کردند. ایشان با طرح دوگانه «بهرهگیری از تجربهها» در مقابل «2 بار از یک سوراخ گزیده شدن» بیان میکنند: «بنده از قدیم این نکته را خاطرنشان میکردم که روی حرف و حتی امضای آمریکاییها نمیتوان حساب کرد، بنابراین مذاکره با آمریکا هیچ فایدهای ندارد».2
اما چرا رهبر انقلاب تأکید میکنند مذاکره با دولتمردان آمریکا فایدهای ندارد؟ ایشان معتقدند «اینها مذاکرهشان آمیخته با دغل و فریبکاری است؛... اینها نمیتوانند کسانی باشند که انسان به اینها اطمینان پیدا کند».3 و «میبینید که چه بیربط حرف میزنند؛ حرفهایشان واقعاً گاه مثل دلقک است. دولتمرد آمریکایی- میخواهد ما را مثلاً در دنیا هو کند میآید- میگوید ایران حقوق بشر را از عربستان سعودی یاد بگیرد! به این آدم چه میشود گفت؟ غیر از دلقک حرف دیگری میشود زد؟ عنوان دیگری میشود داد؟»4
در کنار این صحبتهای آگاهانه رهبر انقلاب درباره بدعهدی دولتمردان آمریکایی، بارها نیز گزارههایی از مسؤولان کشورمان در تأیید بدعهدی آمریکا و کشورهای اروپایی بر سر توافق هستهای در رسانهها شنیدهایم؛ از جمله سخنان آقای روحانی بعد از خروج یکجانبه آمریکا از برجام که گفت «یک موجود مزاحم از برجام خارج شد»5 یا توئیت ظریف در صفحه شخصیاش: «اروپا در برجام شرافت خود را مفت فروخت». در توئیتی دیگر باز هم ظریف از بدعهدی اروپاییان میگوید: «شما هیچ موقعیت برتری اخلاقی و حقوقی ندارید!» و در نهایت عباس عراقچی از اعضای ارشد مذاکره کننده در برجام گفته است: «مزایای برجام نزدیک به صفر شده است».6 در برابر همه این سخنان مقامات کشورمان، بارها از خودمان پرسیدهایم چرا کشورهای اروپایی و آمریکایی در قضیه برجام، براحتی بعد از انجام تمام تعهدها از جانب ایران زیر این توافق بینالمللی زدند و دبه کردند وحتی به ترور ناجوانمردانه حاج قاسم سلیمانی دست زدند؟! پاسخ این پرسش را باید در اعتماد به دولتمردان جنتلمن زامبیصفت آمریکایی جستوجو کرد که رهبر انقلاب درباره آنها فرمودند: «افراد مذاکرهکننده آمریکایی و غربی نه تهدیدشان، نه وعدهشان، نه قولشان، نه امضایشان اعتبار ندارد؛ و نباید به اینها اعتنا کرد».7
* وقتی ترامپ لایههای درونی دولتمردان آمریکایی را علنی میکند
اما براستی علت ظهور دولتمردان آمریکایی همچون ترامپ، در دستگاه استکباری که اوج تمدن مادی از لحاظ علم و ثروت و قدرت نظامی و تلاش سیاسی و دیپلماسی است، چیست؟ ترامپ نماینده تربیتشده دستگاه مادیای است که در چند قرن اخیر بر جهان حاکم شده است. همان دستگاه مادی و استکباری که بنیانهای نظریاش بر «فیزیکالیسم» و 3 اصل مبنایی بنا شده است: فیزیک، بنیادیترین دانش مضبوط در برنامه آموزشی است، علوم حرفی درباره اخلاق ندارند، و الهیات، اصلاً به دانشگاه تعلق ندارد. همین 3 ویژگی مبنایی کافی است تا «فیزیکالیسم» تمام جنبههای معنوی انسان را از جمله قدرت ادراک و فهم به قوانین فیزیکی تقلیل دهد و زمینه را برای رشد زامبیها و جوکرها آماده کند و باعث شود «دایره معیوب نظام سلطه»8، پر شود از انسانهای «رفتارگرایانه» و «بیروح» که به بیماری در حال گسترش «زوال عقل»9 دچار میشوند. مقاومت ملت معنوی ایران، این تجربه جمعی و تاریخی را ایجاد کرد که چگونه در جهان به اصطلاح مزین به حقوق بشر، حقوق قانونی و طبیعی یک ملت، در میان دولتهایی که خود را طرفدار و هواخواه حقوق بشر میدانند، با گستاخی تضییع میشود و حتی مورد ظلم مضاعف و تحریمهای متعدد قرار میگیرد. و این تجربه تلخ اما قابل تأمل و بررسی برای حقیقتخواهان جهان است که براستی چرا باید حقوق یک ملت اینگونه تضییع شود؟ پاسخ روشن است، چون در نهایت این افراد به ظاهر انسان و طرفدار حقوق بشر، از قالب، نژاد، ملیت، قاره و منافع مادی خود به داستان نگاه میکنند و چون تو در قالبهای آنها نمیگنجی، پس حق خود میدانند چنین گستاخانه حقوق تو را نادیده بگیرند و متکبرانه بگویند: «مردم ایران زمانی از آینده بهتری برخوردار میشوند که دولتشان به اصول اولیه حقوق بشر احترام بگذارد و از گرایش انقلابی و فعالیتهای بیثباتکننده خود در منطقه دست بکشد. ایران باید همانند یک کشور عادی رفتار کند. انتخاب با نظام ایران است».10 این همان دعوای اصلی آمریکا با ایران است؛ آمریکا صاحب دایره معیوب جهانیشدنی است که در آن «انسان فرگشت شده داروینی» اصل و مبناست. او ظاهراً از برابری حقوق انسانها میگوید اما چون از دریچه تفکر مادی و این نوع انسانشناسی به رنگ پوست، ملیت، نژاد و سطح مادی و قالبهای ظاهری این چنینی به افراد نگاه میکند، طرح برابری و حقوق بشر او به شعار توخالی و تهی تبدیل میشود که فقط به درد نمایش و بعضاً همکیشان خود میخورد، نه به درد 7 کشور ممنوعه و انسان آفریقایی، ویتنامی و آمریکای جنوبی. و این همان نقطه تلاقی و نبرد تربیتشدگان اسلام و مکتب خمینی با زامبیهای نظام سلطه و فیزیکال آمریکایی است؛ شهادت سردار اسلام حاج قاسم سلیمانی این نبرد را شفافتر از همیشه پیش روی ما قرار داد.
......................................................................
پینوشتها
1- دیوید جان چالمرز، فیلسوف و دانشمند علوم شناختی در زمینه فلسفه ذهن و فلسفه زبان است که مبدع اصطلاح «زامبی فلسفی» است.
2- بیانات در دیدار سفرا و مسؤولان وزارت امور خارجه 30 /4/1397
3- خطبههای نماز جمعه تهران 27 /10/1398
4- بیانات در دیدار مردم قم 19/10/1397
5- https://www.khabaronline.ir /news/775765/
6- https://www.asriran.com/fa /news/641935/
7- بیانات در دیدار مردم قم 19/10/1397
8- بیانات در جمع دانشجویان 17/3/1396
9- «Dementia» یا زوال عقل دسته گستردهای از بیماریهای مغزی هست که باعث کاهش طولانیمدت و اغلب تدریجی توانایی تفکر و یادآوری میشود که به اندازه کافی شدید است تا بر عملکرد روزانه تأثیر بگذارد.
10- https://aftabnews.ir/fa/news /622399
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» از جزئیات مصوبه کمیسیون تلفیق مجلس و نظر دولت درباره وضعیت یارانهها در سال 99
یارانهخوران!
* در صورت تصویب مصوبه کمیسیون تلفیق در صحن علنی مجلس، یارانه نقدی و معیشتی حدود 25 میلیون نفر حذف خواهد شد
حمید کمار*: تصمیم هفته گذشته کمیسیون تلفیق مجلس درباره یارانه پرداختی به مردم، جریان تازهای از واکنشها و انتقادات بسیاری را در پی داشت. دوشنبه هفته گذشته هادی قوامی، سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه 99 در نشست خبری خود از تصمیم جدید نمایندگان این کمیسیون پرده برداشت و گفت: از فروردین سال 99 رقم یارانه نقدی از 45 هزار تومان به 72 هزار تومان افزایش مییابد، به این معنا که 45 هزار تومان بابت یارانه نقدی و حدود 27 هزار تومان به ازای کمک معیشتی به همه یارانهبگیران پرداخت خواهد شد.
وی در بیان علت اتخاذ چنین تصمیمی در کمیسیون تلفیق بودجه گفت: با توجه به اینکه مردم از عملکرد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در زمینه پرداخت یارانه معیشتی گلایههایی داشتند در کمیسیون تلفیق لایحه بودجه سال آینده مقرر شد 20 درصد از 31 هزار میلیارد تومان حاصل از افزایش قیمت بنزین به افراد تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) و سازمان بهزیستی پرداخت شود و باقیمانده منابع به دست آمده از اصلاح قیمت بنزین میان 78 میلیون یارانهبگیر توزیع شود.
تصمیم کمیسیون تلفیق به بازگرداندن ثروتمندان به جمع یارانهبگیران، منجر به کاهش سهم 60 میلیون نفری میشود که پیش از این از سوی دولت مشمول دریافت یارانه معیشتی معرفی شدهاند. در همین راستا «وطن امروز» در شماره سهشنبه هفته گذشته، با بررسی رقم پرداختی به خانوارهای یک تا 5 نفره مشمول هر دو یارانه و مقایسه آن با طرح کمیسیون تلفیق از کاهش 17 تا 28 درصدی یارانه آنها با طرح جدید این کمیسیون خبر داد. اقدام عجیب کمیسیون تلفیق در بازگرداندن ثروتمندان به جمع یارانهبگیران، یکی از نادرترین مصادیق قانوننویسی متناسب با ناکارآمدیهای دولت است.
باید توجه داشت با وجود افزایش تدریجی قیمت بنزین در سالهای اخیر بویژه پس از سال 92 هیچگاه یارانه مردم افزایش پیدا نکرد و حالا که دولت پس از مدتها بستهای معیشتی را جهت این منظور در نظر گرفته، کمیسیون تلفیق در اقدامی عجیب آن را کاهش داده است.
نکته جالب دیگر آنکه سخنگوی کمیسیون تلفیق در بخش دیگری از توضیحات خود تاکید کرد: وزارت تعاون موظف است با استفاده از همه بانکهای اطلاعاتی که در اختیار دارد و بر اساس معیارها و ضوابط نسبت به شناسایی و حذف 3 دهک از یارانهبگیران اقدام کند. همچنین سازمان هدفمندی مکلف است امکان ثبتنام برای کسانی که موفق به ثبتنام یارانه نشدند را فراهم کند. این تصمیم کمیسیون تلفیق در حالی گرفته شد که سال گذشته هم همین موضوع مطرح شد اما در نهایت نمایندگان از مصوبه خود مبنی بر حذف یارانه ثروتمندان منصرف شده و مجددا ثروتمندان را به جمع یارانهبگیران اضافه کردند. در چنین شرایطی این سوال بیپاسخ مانده که اگر دولت در سال جاری قادر به شناسایی ثروتمندان و حذف آنها از جمع یارانهبگیران نیست، کمیسیون تلفیق به چه امیدی مصوبه سال گذشته خود را تکرار کرده است؟
* چشمبندی محاسباتی تلفیق
کاهش رقم پرداختی یارانه به مردم در حالی به درستی مورد توجه مردم، رسانهها و کارشناسان قرار گرفت که در این میان یک نکته از نظرها پنهان ماند. نکته مغفول درباره تصمیم کمیسیون تلفیق، کاهش حدود 20 هزار میلیارد تومان از منابع پرداختی یارانه به مردم است. در صورت موافقت نمایندگان مجلس با پیشنهاد کمیسیون تلفیق در صحن علنی و تصویب آن به عنوان قانون بودجه سال 99 بخش قابل توجهی از منابع یارانه، مازاد شده و احتمالا به مصارف دیگر میرسد. به بیان دیگر، پس از شناسایی 3 دهک ثروتمند و حذف آنها از جمع یارانهبگیران، کل رقم پرداختی به مردم در سال آینده کمتر از میزان پیشبینی شده توسط کمیسیون تلفیق خواهد بود. در همین راستا با فرض موفقیت دولت در شناسایی 3 دهک و حذف آنها تا پایان امسال، تعداد یارانهبگیران سال آینده حداکثر حدود 57 میلیون نفر خواهد بود. در چنین شرایطی کل رقم پرداختی به این 57 میلیون نفر در سال 99 معادل 50 هزار میلیارد تومان خواهد بود. در چنین شرایطی 20 هزار میلیارد تومان از منابع یارانه مازاد میشود که هیچ پیشبینیای برای محل مصرف آن نشده است. البته لازم به یادآوری است در صورتی که فرآیند شناسایی و حذف ثروتمندان به سال آینده موکول شود و دولت زمان را از دست بدهد، رقم مازاد منابع یارانه کمتر خواهد شد. با این حال اصل موضوع «مازاد شدن منابع هدفمندی در صورت تصویب پیشنهاد کمیسیون تلفیق» پابرجا خواهد ماند.
* قانوننویسی در حد توان دولت
مجلس دهم که اکنون در واپسین ماههای خود به سر میبرد، بدعت جدیدی در قانونگذاری کشور ایجاد کرده است. عقبنشینی کمیسیون تلفیق از تصمیم پیشین خود مبنی بر حذف ثروتمندان از دریافت یارانه به بهانه «ناتوانی دولت از شناسایی ثروتمندان» معنایی جز تنظیم قوانین کشور در سطح توان دولت ندارد! این در حالی است که مجلس باید قوانین کشور را طبق مصالح و منافع کشور تنظیم و تصویب کرده و دولت را به روشهای مختلف ملزم به اجرای آن کند. البته از مجلسی که بسیاری از نمایندگان آن، بیش از آنکه نماینده مردم باشند نماینده صنف یا کارکنان دولت هستند، چیزی بیش از این انتظار نمیرود.
* چکشکاری موضوع پرداخت یارانه ۷۲ هزار تومانی در مجلس
عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی گفت: اگرچه یارانه ۷۲ هزار تومانی در کمیسیون تلفیق به تصویب رسیده اما در صحن علنی نیز بررسی خواهد شد. علی گلمرادی در رابطه با ادغام یارانه هدفمندی و معیشتی و پرداخت 72 هزار تومان به هر فرد مطابق با مصوبه کمیسیون تلفیق بودجه سال 99 گفت: طبق اعلام دولت 60 میلیون از جمعیت کشور نیازمند دریافت یارانه هستند، لذا باید تمام درآمد حاصل از افزایش قیمت بنزین سر سفرههای مردم بیاید، به همین دلیل تصمیم کمیسیون تلفیق مبنی بر پرداخت 72 هزار تومان یارانه، در صحن علنی چکشکاری میشود. نماینده مردم بندرماهشهر، امیدیه و هندیجان در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه یارانه فقط میتواند بخش کوچکی از گرانی حاصل از تورم در جامعه را جبران کند، افزود: اگرچه یارانه 72 هزار تومانی در کمیسیون تلفیق به تصویب رسیده اما در صحن علنی نیز مجددا بررسی خواهد شد. وی با تاکید بر اینکه مجلس مخالف هرگونه کاهش دریافتی مردم است، ادامه داد: با توجه به افزایش قیمتها حتی افرادی که تاکنون مشمول دریافت یارانه نمیشدند نیز باید یارانه کمکمعیشتی دریافت کنند تا باری از دوش خانوادهها در شرایط سخت اقتصادی برداشته شود. عضو کمیسیون انرژی توضیح داد: در صورت یکی شدن یارانه نقدی و کمک معیشتی و تبدیل آن به یارانه ۷۲ هزار تومانی، بخشی از جامعه که اکنون هر دو یارانه را دریافت میکنند با کاهش رقم دریافتی مواجه میشوند، در حالی که اشخاصی که فقط یارانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی را دریافت میکنند، منتفع خواهند شد. در این حالت، مبلغ پرداختی به گروههای هدف (نیازمندان) کاهش مییابد.
روزنامهنگار*
***
[25 میلیون نفر در معرض حذف]
محاسبات «وطن امروز» نشان میدهد طبق جدول 1 بسته به سرعت عمل دولت در شناسایی 3 دهک ثروتمند معادل 25 میلیون نفر و حذف آنان از جمع یارانهبگیران، منابع مازاد شده و بلاتکلیف یارانه مردم چه میزان خواهد بود. طبق این محاسبات در صورت سریعترین عملکرد دولت و پایان عملیات حذف ثروتمندان تا پایان امسال 20هزار میلیارد تومان از 70 هزار میلیارد تومان منابع پیشبینی شده یارانه پرداختی به مردم در سال 99 آزاد شده و البته بلاتکلیف میماند. در بدترین حالت و ناتوانی مطلق دولت از حذف ثروتمندان، تمام 70هزار میلیارد تومان منابع یارانه مصرف میشود. در سایر شرایط هم اعداد مربوطه محاسبه شده است. به طور مثال، اگر فرآیند شناسایی و حذف ثروتمندان تا پایان مردادماه سال 99 (ماه پنجم) طول بکشد، معادل 12 هزار و 100 میلیارد تومان از منابع یارانه مازاد میشود. مازاد شدن هزاران میلیارد تومان از منابع یارانه در سال آتی در حالی است که کمیسیون تلفیق هیچ تکلیفی برای آن مشخص نکرده است.
جدول 1- میزان منابع مازاد شده از کل 70 هزار میلیارد تومان منابع یارانه پرداختی به مردم در سال 99
***
[کاهش یارانه 60 میلیون ایرانی با اجرای تصمیم کمیسیون تلفیق]
با تصمیم جدید کمیسیون تلفیق مبنی بر یکسان شدن رقم یارانه نقدی و معیشتی در رقم 72 هزار تومان، در صورت رای آوردن آن در صحن علنی مجلس شورای اسلامی میتوان گفت یارانه 60 میلیون نفر کاهش پیدا میکند. باید توجه داشت در زمان تفکیک یارانه معیشتی و یارانه نقدی در صورتی که فرد مشمول یارانه معیشتی بود، خانواده تک نفره رقمی معادل 100 هزار و 500 تومان، خانواده 2 نفره 194 هزار تومان، خانواده 3 نفره 274500 تومان، خانواده 4 نفره 354000 تومان و در نهایت خانواده 5 نفره 432 هزار و 500 تومان دریافت میکرد اما در مدل کمیسیون تلفیق به ترتیب خانوار تک نفره 72 هزار تومان، 2 نفره 144 هزار تومان، 3 نفره 216 هزار تومان، 4 نفره 288 هزار تومان و 5 نفره 360 هزار تومان دریافت میکند. این کاهش بین 17 تا 28 درصدی در حالی است که کمیسیون تلفیق اضافه میکند باید 3 دهک از جمعیت یارانهبگیران بتدریج در سال آینده کاهش پیدا کند. این یعنی 78 میلیون نفری که یارانه مجموع 72 هزار تومانی دریافت خواهند کرد، به 58 میلیون نفر کاهش مییابند. این یعنی در حالت کلی 58 میلیون نفر ایرانی یارانه دریافت خواهند کرد. باید توجه داشت در حالت فعلی 60 میلیون نفر مجموع 2 یارانه نقدی و معیشتی را دریافت میکنند و نزدیک به 16 میلیون نفر تنها یارانه نقدی میگیرند.
با دستفرمان دولت در حذف یارانهبگیران، در صورت نبود تصمیم جدید کمیسیون تلفیق، قابل پیشبینی بود دولت در نهایت 16 میلیون دریافتکننده یارانه نقدی را حذف کند و در عوض به 60 میلیون نفر مجموع یارانه معیشتی و نقدی را پرداخت کند که به مراتب رقم آن بیشتر از رقم ثابت 72 هزار تومان بود.
ارسال به دوستان
مرگبارتر از کرونا
محمد رستمپور: ویروس کرونا تاکنون در 26 کشور جهان منتشر شده و 304 نفر از 14 هزار و 380 مبتلا به آن را به کام مرگ فرستاده است. تصاویر و ویدئوهای هوایی از شهر ووهان، نقطه آغاز انتشار این ویروس، آنقدر حیرتآور و تکاندهنده است که بعضی آن را «آخرالزمان» نامیدهاند. سازمان بهداشت جهانی اعلام «وضعیت اضطراری جهانی» کرده و در بسیاری از کشورها، مراکز قرنطینه در پایانههای مرزی، بندرها و فرودگاهها ایجاد شده تا این ویروس کنترل شود. رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیردار وزارت بهداشت هرگونه ابتلا به این ویروس در کشور را رد کرده و البته گفته است اگر کشوری مدعی شود اجازه نمیدهیم ویروس وارد شود، حرفی غیرعلمی زده است. او البته تصریح کرده است نباید مردم را ترساند. پرسش اساسی همینجاست. چه چیزی کرونا را ترسناک میکند؟ نزدیک به یک هفته است کرونا در صدر اخبار جهان قرار دارد. ویدئوها و تصاویر مرتبط با این ویروس مثل خود این ویروس، فراگیر شده و به سرعت در شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای موبایلی منتشر شده است.
زمستان 2 سال پیش یعنی فوریه 2018، بیماری آنفلوآنزا در آمریکا باعث مرگ 61 هزار آمریکایی شد. زمستان 2019، 34 هزار آمریکایی جان خود را به خاطر مبتلا به بیماری آنفلوآنزا از دست دادند. بر اساس اعلام مدیر مرکز پیشگیری و کنترل بیماری ایالات متحده آمریکا در مصاحبه با آسوشیتدپرس، این میزان تلفات در 40 سال گذشته در ایالات متحده سابقه نداشته است. او واکسن ضدآنفلوآنزا را برای درمان آنفلوآنزایی که در فصل زمستان در آمریکا فراگیر میشود، ناکارآمد دانسته است. در واقع آمار تلفات آنفلوآنزا در آمریکا در 2 سال گذشته، 422 برابر تلفات ویروس کرونای چینی است. چرا ما از کرونای چینی میترسیم و از آنفلوآنزای آمریکایی نه؟ بخشی از این ترس به جدید بودن کرونا بازمیگردد و بخشی نیز به میزان انتشار کرونا در جهان. اما این همه ماجرا نیست.
«مارک وبر»، مورخ آمریکایی و از اندیشمندان پرکار ضدصهیونیستی در زمینه تاریخ معاصر که مقالات ارزشمندی درباره بررسی هولوکاست در جنگ دوم جهانی دارد، به دعوت همایش «افق نو» سال 1391 به ایران سفر کرد. او بعدها در مقالهای که در وبسایت مؤسسه «تجدیدنظر تاریخی» منتشر شد، خاطرهای از گفتوگو با چند جوان ایرانی در برج میلاد نقل کرد. وبر در آن مقاله نوشته بود: «متعجبم از اینکه در ایران مردم فکر میکنند آمریکاییها خوشاندام هستند. در حالی که آمریکاییها چاقترین مردم جهانند و اصلاً چاقی از جمله مسائل و موضوعات بهداشتی در ایالات متحده است و این تاثیر رسانه است».
وبر درست گفته بود. این تاثیر رسانه است که کرونای چینی اینقدر وحشتناک تصویر میشود و هیچ تصویر و خبری از حجم گسترده انتشار بیماری آنفلوآنزا در آمریکا نیست. تصور اولیه این بود که شبکههای اجتماعی میتوانند این انحصار رسانهای مورد پسند غرب را بشکنند و حقایقی از جهان را به مردم برسانند. اما پلتفرمهای پرمخاطب همچون فیسبوک، اینستاگرام و توئیتر و حتی یوتیوب نشان دادهاند استانداردها و قواعد خود را براساس منافع و مبانی اثباتکننده برتری غرب تدوین و تنظیم کردهاند. کافی است یک لحظه تصور کنید همین ویروس کرونا در آمریکا شیوع مییافت! چه میزان تصاویر یا ویدئو به جهان مخابره میشد؟ در واقع باید گفت ترس جهان از ویروس کرونا عمدتاً بیشتر به دلیل جغرافیای بروز آن است تا میزان و تعداد تلفات آن. شبکههای اجتماعی در جریان ترور ناجوانمردانه سردار شهید سلیمانی، بسیاری از اکانتهای توئیتری و حسابهای اینستاگرامی را مسدود و تعلیق کردند. این تعلیق و مسدودسازی بدون هیچ توضیح شفاف و آشکاری که حقوق کاربر در آن رعایت شده باشد، انجام شد. این پلتفرمها در توضیح هر گونه سانسور محتوا درباره حاج قاسم را انکار کردند و گفتند این اتفاق یعنی حذف پستها و محتواها «عدم انتشار» است و نه سانسور. بررسیهای دقیقتر نشان میدهد الگوریتمهای بررسی محتوا در این پلتفرمها هرگونه محتوایی که تعبیر «ترور» در آن به کار رفته بود راحذف میکردند. کافی بود شما به جای لفظ «ترور» از «قتل» استفاده میکردید!
با این همه، رسانههای انتقادی بویژه رسانههایی که متکی بر افراد و چهرهها هستند؛ همچنان به تولید محتوا مشغولند. تجربه اندک فراگیری رسانههای تعاملی و شبکههای اجتماعی نشان داده است اگرچه برای این بنیانگذاران و مدیران پلتفرمها، منافع اقتصادی و سهام تجاری مهمتر و اساسیتر از آگاهیبخشی و اطلاعرسانی است؛ کارکرد ذاتی این رسانهها و رویههای جاری در گفتوگو و تعامل با مخاطبان، زمینه درز و نشر اطلاعاتی را فراهم میکند که میتواند مخاطب را به روزنههایی از حقایق راهنمایی کند. موشکباران قدرتمندانه پایگاه آمریکایی عینالاسد و سانسور هرگونه اخبار و تصاویر از میزان تلفات و مجروحان، گواه دیگری است از اینکه نمیتوان همه چیز را پنهان کرد. از بمباران صحرا و زمین بایر رسیدهایم به ضربات مغزی ملایم و انتقال مجروحان به آلمان و احتمال اینکه ممکن است مانند سالهای 2004 تا 2008 که آمریکا جنازه 274 نظامی خود از جنگ افغانستان و عراق را همراه با زبالهها دفن کرد؛ باز هم چنین کند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|