|
صدای همه مردم باید در مجلس شنیده شود
محمدباقر قالیباف، منتخب مردم تهران در مجلس یازدهم گفت: در انتخابات اسفندماه برخی که رای ندادند از عملکرد کسانی که به آنها رای داده بودند ناراضی بودند مخصوصا در تهران. البته مجلس نماینده آنهایی هم که رای ندادهاند هست. مجلس مال همه است. صدای همه باید در مجلس شنیده شود. اما جریانهای سیاسی باید بدانند هر چه از آرمانهای انقلاب و در راس آنها مردم فاصله بیشتری بگیرند شانس کمتری برای پیروزی خواهند داشت.
ارسال به دوستان
عملکرد دولت روحانی درگیریها و اختلافات در اردوگاه اصلاحات را تشدید کرد
یادگاری بنفش
گروه سیاسی: «در شکوه دوم خرداد 76 و اقتدار منتخبش همان بس که میگویند انتخابات در ایران دیگر انتخابات نیست، انتصابات محمد خاتمی است»، این رجزی بود که مصطفی تاجزاده از مدیران ارشد دولت اصلاحات 3 سال پیش و بعد از انتخاب مجدد حسن روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری و به مناسبت سالگرد دوم خرداد در توئیتر خود منتشر کرد. به احتمال زیاد زمانی که این فعال رادیکال سیاسی در حال انتشار این توئیت و «هل من مبارز» گفتن در مقابل سایر فعالان سیاسی کشور بود، به عمر کوتاه کامیابی لیستهای تکرارشده و سرنوشت سرلیستی اصلاحات به فاصله رای یک میلیون و 600هزارتایی سال 94 تا 60 هزار رای سال98 فکر نمیکرد. هر چه بود اما آغاز ریزش رای اصلاحات در سایه بالا گرفتن نارضایتیهای معیشتی مردم و آشکار شدن شکست ایده سیاست خارجی این جریان در حاشیه ناکامی برجام، حکایت از شکاف میان مطالبات عمومی مردم و شعارهای رفع حصر اصلاحطلبان داشت.
در چنین فضایی تشابه بالا و همسنخ بودن شرایط سیاسی و اجتماعی بعد از سال 96 با افول جریان اصلاحات پس از انتخابات سال 80، میتوانست زنگ خطر را برای این جریان سیاسی به صدا درآورد. آنها یکبار دیگر نیز بعد از فتح دوباره پاستور و کسب رای 22میلیونی و در شرایطی که مجلس را نیز دست داشتند و با یک لیست حداکثری در انتخابات شورای شهر دوم ظاهر شده بودند، با دلسردی حامیان خود و عدم مشارکت در انتخابات و گرایش مشارکتکنندگان به اصولگرایان ترمیمشده مواجه شده بودند؛ تجربهای که برای آنها آغاز شکستهای دومینووار در مجالس هفتم، هشتم و نهم و مهمتر از آن شکست در انتخابات ریاستجمهوری نهم و دهم شده بود تا اصلاحطلبان سرانجام با تاخیری 12 ساله و قرار گرفتن در زیر پرچم حسن روحانی، بار دیگر طعم پیروزی را بچشند.
تجربه حوادث دی96 و آبان98 که از آنها بهعنوان شورشهای حاشیهای علیه گفتمان توسعهمحور مرکزنشین یاد میشد و سرخوردگی بدنه مرکزنشین اصلاحات از کارکرد چرخدندههای این قطار و عیان شدن فقدان اعتبار اجتماعی اصلاحطلبانی که رویای «انتصابات خاتمی» برای 1400 و پس از آن را در مخیله خود پروبال میدادند، در نهایت تشتت تشکیلاتی و اختلافنظرهای این جریان سیاسی را به عرصه عمومی کشاند. اختلافاتی که از دوگانه حزب کارگزاران سازندگی و شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به ریاست محمدرضا عارف و عدم توفیق در انتخاب استراتژی واحد انتخاباتی آغاز شده بود، با استعفای موسویلاری، نایبرئیس شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و گلایههای او نسبت به وضعیت این روزهای گروه متبوعش، آغازی بر یک پایان رسمی در کشاکش مجادلات سیاسی به شمار میرفت.
* حمله به خط قرمز
انتقادات کرباسچی نسبت به عملکرد همقطارانش در سالهای اخیر امری نادر به شمار نمیرفته و عمدتا نیز با واکنشهای معتدلی مواجه میشده است اما با گذر زمان و تجربه شکست انتخاباتی در دوم اسفندماه، نشانهگیری انتقادات او به سمتی گرایش پیدا کرد که خط قرمز اصلاحطلبان به شمار میرفت. او که چندماه پیش با سلب صفت «رهبر اصلاحطلبان» از خاتمی نسبت به رویههای جاری انتقاد کرده بود، این بار با تاکید بر نحوه مدیریت اصلاحات گفت: «باید تعارف را کنار بگذاریم. کار سیاسی که رودربایستی ندارد. درباره بقیه بزرگان هم همینطور است. حتی دیگر کسانی که شاید برای ما کاریزما بوده و شخصیت مورد علاقه ما باشند».
البته سخنان کرباسچی که به مذاق اصلاحطلبان خوش نیامده بود با واکنشهای تندی نیز مواجه شد. در یک نمونه آن سردبیر روزنامه «شرق» با انتشار سرمقالهای با عنوان «کارگزاران علیه برادر بزرگ تر» ایدههای اقتصادی آنها را مسبب وضعیت فعلی اقتصاد کشور خواند و نوشت: «برخی اصلاحطلبان از جمله کرباسچی برای تغییر در جبهه اصلاحات از تعبیر «پوستاندازی» استفاده کردهاند. پوستاندازی تغییری ظاهری است برای حفظ وضعیت موجود و یافتن راهکارهایی برای بازگشت به قدرت به نام مردم. تغییر جدی در عرصه سیاست از طریق تغییر نگرش در راهکارهای اقتصادی امکانپذیر است که از قضا نیاز به تئوری و چارچوب دارد. مگر نه این است که 16سال دولتداری اصلاحطلبان در دوره هاشمی رفسنجانی و خاتمی، اقتصاد بر اساس تئوری بازار آزاد اداره شده است». با این حال احمد غلامی در ادامه یادداشت خود و بعد از تاکید بر این نکته که دولت خاتمی اقتصاد را بر اساس تئوری بازار آزاد اداره میکرده است، مینویسد: «اگر رئیس دولت اصلاحات و اصلاحطلبان هنوز مقبولیت دارند این مقبولیت نشأت گرفته از دولت اصلاحات است که به طور کامل تن به نظام بازار آزاد نداد».
با این حال واکنشهای اصلاحطلبان به کرباسچی که نسبت به عملکرد خاتمی انتقاد کرده بود به روزنامه شرق محدود نماند و چهرههای سرشناس دیگری نسبت به حملهای که به خط قرمزشان شده بود واکنش نشان دادند تا روزنامه این ارگان حزبی در مطلبی به قلم سردبیر خود نسبت به این واکنشها نیز واکنش نشان دهد و بنویسد: «اینکه سیاستمدار تازه آمدهای چون جناب آقای محمود صادقی کارگزاران را مستقل از اصلاحطلبان معرفی کند و اصلاحطلبی را با معیارهای چپگرایی ازدسترفته و منسوخ شده دهه60 میسنجد اوج ناآگاهی تاریخی و فقر دیدگاه نظری است اما اینکه روشنفکر برجستهای مانند جناب آقای علیرضا علویتبار دفاع کارگزاران سازندگی از «دین مدنی» و «الهیات سیاسی» را مقدمه «همزیستی با برخی از گرایشهای سیاسی» ارزیابی کند، فارغ از دقت این انتقادات نشان میدهد در درون جبهه اصلاحات بشدت نیازمند گفتوگوی انتقادی هستیم».
* دعوا بر سر نخواستن روحانی
شاید مخرج مشترک تمام مواضعی را که فعالان اصلاحطلب نه در خفا که در فضای عمومی رسانهها مطرح کردند بتوان در ضربهای دانست که همه آنها از عملکرد حسن روحانی و تاثیر انکارناپذیرش بر اعتبار اجتماعی خود خوردهاند، ضربهای که حتی صدای صادق زیباکلام را، که طرفدار ثابت دولت روحانی و رویکردهای مختلف او از جمله سیاست خارجی بوده است هم درآورد تا او هم در گفتوگویی اینستاگرامی بعد از آنکه از کرباسچی بهعنوان چهرهای مستقل یاد کرد، نوک پیکان برخی نقدهایش را به سمت خاتمی بگیرد و بگوید: «من میگویم شما از آقای خاتمی و رهبری اصلاحطلبان یک سوال ساده بکنید که ما ۲۴ میلیون نفری که آمدهایم و رای دادهایم، آقای روحانی دربرابر مطالبات ما چه گامی را در این ۳ سال برداشته است؟ چه کسی باید پاسخگو باشد؟ آقای خاتمی باید پاسخگو باشد، آقای عارف باید پاسخگو باشد، آقای سعید حجاریان، موسویلاری، مصطفی تاجزاده و صادق زیباکلام باید پاسخگو باشند، ما باید پاسخگو باشیم چون ما بودیم که آن ۲۴ میلیون نفر را به رای دادن ترغیب کردهایم. ما یک بار گفتهایم که نظرمان نسبت به روحانی چیست؟ اصلا انگار نه انگار آن ۲۴ میلیون نفری که به او رای دادهاند یک مطالباتی هم داشتهاند. اینها نقصهای فاحش اصلاحطلبان بوده است».
با همه این اوصاف و دعواهای همقطاران سابقی که همگی در انتخاب حسن روحانی بهعنوان رئیسجمهور نقشآفرینی حداکثری داشتند، حالا آنها در عین جدا کردن خود از یکدیگر تلاش میکنند راه فراری از آنچه روزی آن را «انتصابات خاتمی» توصیفش میکردند پیدا کنند.
رشد صعودی و کمسابقه نارضایتیهای معیشتی، حداکثری شدن شکافهای اجتماعی و انفعال قوه اجرایی در مواجهه با وضعیت پیشآمده، باعث شده نقطه ضعف بزرگی به نام «حسن روحانی» تبدیل به گزارهای با ماهیت سلبی شود که دعوا بر سر نخواستن آن باشد؛ مسالهای که حتی به سطحی بالاتر نیز رسیده و تریبونهای غربگرای کشور را در گاردی انتقادی نسبت به ایده و تئوریهای دولت در زمینههای مختلف از جمله اقتصاد قرار داده است. در چنین فضایی اینگونه به نظر میرسد که ابهام پیرامون انتخاب رویکرد «ترمیم» یا «رادیکالیسم»، محور بحثهای بعدی اصلاحطلبان باشد؛ دوگانهای که احتمال انتخاب دومی در آن چندان معقول به نظر نمیآید، چراکه از سویی آنها یکبار و پس از کامل شدن زنجیره شکستهای انتخاباتیشان در سال 88 رویکرد رادیکالیسم و سیاست خیابانی را با نیت اثبات خود به بدنه اجتماعی و تحمیل به ساختار قدرت در پیش گرفتند و سرانجام به رستگاری مطلوب خود نرسیدند و راه نجات را در ائتلاف با سایر نیروهای سیاسی یافتند و از سوی دیگر توسط بدنه معترض به عنوان مسؤول اصلی وضعیت موجود شناخته میشوند و همنوا شدن با آنها باعث طرد همهجانبه اصلاحطلبان میشود. رویکرد ترمیمی اما میتواند مبتنی بر استراتژیهایی باشد که محمدرضا تاجیک چندماه پیش از آنها یاد کرده بود و کنارهگیری مقطعی از کنشگری سیاسی را نیز به همراه داشته باشد.
با این حال انتخاب نهایی از هر جنس و مبتنی بر هر رویکردی که باشد، خبر از پایان دورانی میدهد که تاجزاده از آن به عنوان «شکوه دوم خرداد 76» و «انتصابات خاتمی» یاد میکرد.
ارسال به دوستان
ترامپ مجبور شد طرح کاهش اختیارات جنگی رئیسجمهور را که به تصویب نمایندگان کنگره رسیده بود وتو کند
فرار با وتو
گروه سیاسی: طرح سنای آمریکا برای محدود کردن اختیارات جنگی ترامپ علیه ایران با ناکامی روبهرو شد. به گزارش «وطن امروز»، در جلسه پنجشنبه هفته گذشته سنای آمریکا 49 سناتور - از جمله 7 سناتور جمهوریخواه- به شکستن وتوی دونالد ترامپ رأی مثبت دادند اما با توجه به اینکه رأی مثبت حداقل دوسوم (67 نفر) از نمایندگان سنا برای شکستن وتوی رئیسجمهور لازم است، سنای آمریکا در شکستن وتوی دونالد ترامپ و سلب اختیارات وی برای اقدام نظامی علیه ایران بدون کسب مجوز از کنگره ناکام ماند.
تقریبا ۲ ماه پیش بود که بعد از ترور سردار سلیمانی کنگره آمریکا طرح محدودیت اختیارات جنگی ترامپ علیه ایران را تصویب کرد. این قطعنامه که توسط سناتور «تیم کین» ارائه شده بود، دولت ترامپ را موظف میکرد ظرف ۳۰ روز همه نیروهای نظامی آمریکا را از مواضع ضدایرانی خارج کند، مگر اینکه از کنگره مجوز دریافت کند.
به عقیده برخی کارشناسان، واکنش قاطعانه ایران به ترور سردار سلیمانی و حمله به پایگاه نظامی عینالاسد، تعداد زیادی از نمایندگان، سناتورها و برخی کارشناسان امنیتی آمریکا را به این نتیجه رساند که ادامه تحرکات خصمانه علیه ایران کلیت منافع آمریکا در خاورمیانه را نابود خواهد کرد؛ مسألهای که باعث شد آنان طرح محدودیت اختیارات جنگی رئیسجمهور آمریکا علیه ایران را تدوین و در کنگره مطرح کنند. به بیان دیگر حمله موشکی ایران به عینالاسد چند پیام مهم برای مقامات آمریکایی داشت. اول آنکه این حمله نشان داد ایران به لحاظ دانش و تجهیزات، توانمندی هدف قرار دادن نیروها و پایگاههای آمریکایی در منطقه را دارد. حمله به عینالاسد در واقع آژیر خطری برای ارتش آمریکا بود که خود را در مقابل حملات احتمالی ایران مصون نداند. این در حالی بود که مقامات آمریکایی از سیستمهای پیشرفته پدافندی برای صیانت از پایگاههای نظامی خود در منطقه استفاده میکردند. حمله موشکی به پایگاه عینالاسد نشان داد ایران فناوری لازم برای مختل کردن این سیستمها را دارد. یکی از نکات مهم حمله به عینالاسد هم از سوی سردار حاجیزاده مورد اشاره قرار گرفت: یک عملیات مهم جنگ الکترونیک را تقریبا 15 دقیقه بعد از عملیات آغاز کردیم و همه هواپیماهای بدون سرنشینی را که بر فراز منطقه عینالاسد در حال پرواز بودند برای لحظاتی از کنترل آمریکاییها خارج کردیم و لینک ارتباطی و لینک تصویری آنها را از بین بردیم که آمریکاییها را بسیار مرعوب کرد.
تجربه حمله به پایگاه عینالاسد این فرضیه را برای مقامات آمریکایی به اثبات رساند که ایران در حال حاضر از بعد نظامی توان وارد کردن «ضربه جدی» به منافع یا پایگاههای نظامی آمریکا را دارد. به بیان دیگر، حمله نظامی ایران به آمریکا به مقامات این کشور نشان داد تهدیدهای ایران قابلیت اجرایی شدن دارد و در صورت ایجاد درگیری نظامی میان ایران و آمریکا، قطعا ارتش آمریکا هزینههای به مراتب سنگینتری را متقبل میشود.
مجموع این مسائل باعث شد نمایندگان کنگره طرح محدود کردن اختیارات جنگی ترامپ علیه ایران را طراحی کنند.
اواسط ماه فوریه/ اواخر بهمنماه سال گذشته بود که مجلس سنای آمریکا قطعنامهای را بهمنظور محدود کردن اختیارات جنگی دونالد ترامپ به تصویب رساند. یک ماه بعد مجلس نمایندگان آمریکا قطعنامهای را که خواستار محدود کردن اختیارات «دونالد ترامپ» برای اقدام نظامی علیه ایران است تصویب کرد. اما در نهایت طرح کاهش اختیارات جنگی ترامپ، چهارشنبه گذشته با وتوی ترامپ مواجه شد. نمایندگان مجلس سنا برای شکستن وتوی رئیسجمهور این طرح را بار دیگر به رای گذاشتند و در صورتی که طراحان این طرح میتوانستند تاییدیه دوسوم سناتورهای آمریکایی را به دست آورند در عمل وتوی رئیسجمهور بیاثر میشد.
در نهایت در جلسه پنجشنبه گذشته سنای آمریکا 49 سناتور- از جمله 7 سناتور جمهوریخواه- به شکستن وتوی دونالد ترامپ رأی مثبت دادند اما با توجه به اینکه رأی مثبت حداقل دوسوم (67 نفر) از نمایندگان سنا برای شکستن وتوی رئیسجمهور لازم است، سنای آمریکا در شکستن وتوی دونالد ترامپ و سلب اختیارات وی برای اقدام نظامی علیه ایران بدون کسب مجوز از کنگره ناکام ماند.
* ترامپ: از زور علیه ایران استفاده نکردیم
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا در بیانیه اعلام وتوی طرح کاهش اختیارات جنگی مدعی شد: این یک طرح بسیار توهینآمیز بود که توسط دموکراتها به عنوان بخشی از استراتژی برای پیروزی در انتخابات سوم نوامبر با تفرقه در حزب جمهوریخواه مطرح شد.
وی افزود: معدود جمهوریخواهانی که به آن رای دادند، دست در دستشان بازی کردند. علاوه بر آن، این طرح مبتنی بر سوءتفاهمهایی از حقایق و قوانین است. برخلاف این طرح، ایالات متحده مشغول استفاده از زور علیه ایران نیست.
رئیسجمهوری آمریکا مدعی شد: 4 ماه پیش، من برای از بین بردن قاسم سلیمانی در حالی که وی در عراق بود، اقدام قاطعی انجام دادم. ایران با پرتاب یک سری موشک به نیروهای ما در عراق واکنش نشان داد. بر اثر این حملات هیچ کسی کشته نشده است.
ترامپ در حالی مدعی شده است که هیچ یک از نیروهای نظامی آمریکا در نتیجه حمله به عینالاسد کشته نشده است که یک روز پس از این حمله موشکی، رئیسجمهور آمریکا مدعی شده بود هیچیک از نظامیان این کشور در پایگاه عینالاسد آسیب ندیدهاند و صرفاً خسارات جزئی به تجهیزات وارد شده است؛ ادعایی که در روزهای بعد پوچ بودن آن با افشاگری رسانهها مشخص شد و مقامات آمریکایی مجبور شدند بهصورت قطرهچکانی آمار تلفات پایگاه عینالاسد را اعلام کنند.
پنتاگون پس از چند روز پنهانکاری درباره آمار تلفات حمله موشکی ایران به پایگاه عینالاسد، سرانجام اعلام کرد که 11 نفر از نیروهای آمریکایی بر اثر این حمله موشکی دچار ضربه مغزی خفیف (concussion) شدهاند و حتی دونالد ترامپ این آسیبدیدگیها را تا حد «سردرد» تقلیل داد. اما در ادامه پنتاگون نهتنها طی چند مرحله آمار مجروحان حمله موشکی ایران به عینالاسد را تا 110 نفر افزایش داد، بلکه اذعان کرد تعدادی از مجروحان به نوع شدیدتری از ضربه مغزی ناشی از تروما موسوم به TBI دچار شدهاند.
* واکنش سندرز به وتوی ترامپ
اقدام ترامپ در وتوی طرح محدودیت اختیارات جنگی با واکنش سیاستمداران و کارشناسان آمریکایی مواجه شد. در همین راستا «برنی سندرز» نماینده مجلس سنای آمریکا با یادآوری یکی از صحبتهای قبلی ترامپ علیه جنگ که گفته بود «ملتهای بزرگ وارد جنگهای بیپایان نمیشوند» از او انتقاد کرد. نماینده مجلس سنا در توئیتر نوشت: «ترامپ گفت: ملتهای بزرگ وارد جنگهای بیپایان نمیشوند. با این وجود، او 2 طرح کاهش اختیارات جنگی را وتو کرده تا ما را داخل این جنگها نگاه دارد. کنگره باید به تلاش خود برای مهار این رئیسجمهور قانونگریز ادامه دهد». تیم کین سناتور دموکرات که این طرح را تهیه و ارائه کرده بود نیز روز پنجشنبه گفت: «لازم بود کنگره در اقدامی فراحزبی برای رئیسجمهوری روشن کند که نباید بدون کسب رای کنگره وارد جنگ با ایران یا هر جنگ دیگری شود. امروز کنگره به وضوح موضع خود را در این باره مشخص کرد».
هر چند طرح محدودیت اختیارات جنگی رئیسجمهور آمریکا با وتوی ترامپ کنار گذاشته شد اما همان طور که تیم کین، سناتور آمریکایی اعلام کرد، نمایندگان آمریکایی مخالف اقدام نظامی علیه ایران هستند. علت این مخالفت ایجاد موازنه تهدید از سوی نیروهای نظامی بوده است. رئیسجمهور آمریکا نیز خود به این موضوع پی برده است، چنانکه وی در بیانیه وتوی مصوبه سنا تاکید دارد وارد مرحله جنگ با ایران نشده است.
آنگونه که مقامات نظامی ایران تاکید کردند در صورتی که آمریکا پس از حمله عینالاسد قصد حمله به مواضع ایران را داشت با واکنش شدیدتر نیروهای نظامی ایران مواجه میشد. در همین راستا، سردار حاجیزاده اعلام کرده بود: «تصور ما این بود که آمریکاییها پس از حمله به عینالاسد به آن پاسخ خواهند داد که ما هم ۴۰۰ نقطه را برای پاسخ دادن آماده کرده بودیم».
ارسال به دوستان
اخبار
در پی درگذشت مرحوم محمدحسن جلیلی صادر شد
پیام تسلیت رهبر انقلاب به برادران جلیلی
رهبر حکیم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت پدر سعید و وحید جلیلی را تسلیت گفتند. به گزارش تسنیم، حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت پدر سعید و وحید جلیلی را تسلیت گفتند. متن پیام به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم. حضرات آقایان دکتر سعید جلیلی و وحید جلیلی دام توفیقهما
درگذشت والد گرامیتان را به شما و سایر بازماندگان محترم تسلیت میگویم و برای آن مرحوم رحمت و غفران الهی را مسألت میکنم.
سیدعلی خامنهای – 99/2/18
***
تجدید پیمان بیش از ۱۰ هزار دانشجومعلم با رهبر انقلاب
همزمان با سالروز حضور رهبر انقلاب در دانشگاه فرهنگیان، بیش از 10 هزار دانشجومعلم در نامهای به مناسبت هفته معلم با ایشان تجدید پیمان کردند. به گزارش تسنیم، در بخشی از این نامه آمده است: امروز نسلی نو از جریان معلمی در راه است، نسلی که برای اقامه نماز عدالت، نیت تحولخواهی در سر میپرورانند و این بذر تحولخواهی را در اذهان و قلوب خود رشد میدهند تا آنگاه که درخت پرثمر نظام آموزشوپرورش کشور، ظرفیت شکوفا کردن استعدادهای فرزندان این مملکت را به طور موثرتری پیدا کرده و بستری شود برای شکوفاندن استعدادها.
***
ضربه به 2 تیم تروریستی در غرب و شمال غرب کشور
روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت اطلاعات از انهدام 2 تیم تروریستی در غرب و شمال غرب کشور توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) خبر داد. به گزارش ایسنا، سربازان گمنام امام زمان(عج) در ادارات کل آذربایجان و کردستان موفق شدند 2 تیم تروریستی وابسته به گروهکهای تجزیهطلب را که برای اقدامات ایذایی و تروریستی از اقلیم همسایه وارد کشور شده بودند رصد و منهدم کنند. طی عملیات اطلاعاتی موثر انجام شده 16 نفر از عناصر تروریست به همراه 2 قبضه کلاشنیکف، یک قبضه کلت کمری، 2 قبضه نارنجک جنگی، 7 عدد خشاب و 240 عدد فشنگ به همراه تجهیزات انفجاری بازداشت شدند. سرکرده این گروهک تروریستی تحت حمایت یکی از کشورهای مرتجع عربی و در اروپا مستقر است. برخی تروریستهای دستگیرشده، در ترور و به شهادت رساندن افراد بیگناه و اخاذی از تولیدکنندگان و تجار در غرب کشور نقش داشتهاند. یکی از تیمهای تروریستی در اقدامی جنایتکارانه فرزند یکی از هواداران نظام را مظلومانه به شهادت رسانده است.
***
نامه کرونایی لاوروف به ظریف
وزیر خارجه روسیه به وزیر امور خارجه ایران نامه نوشت.
در بخشی از این نامه سرگئی لاوروف خطاب به محمدجواد ظریف گفته است: تمایل دارم همبستگی کامل ما با ارزیابیهای شما درباره خط مشی ضدبشری واشنگتن در زمینه گسترش تحریمهای غیرقانونی یکجانبه علیه ایران که همانند بسیاری از کشورهای جهان از شیوع عفونت جدید ویروس کرونا به طور جدی آسیب دیده است را خاطرنشان کنم. این رویکرد اصولی در گفتوگوی تلفنی ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه با حسن روحانی، رئیسجمهوری اسلامی ایران که ۲۱ آوریل سال جاری انجام شد، مورد تاکید قرار گرفت. ضمن نظارت بر پیامدهای سنگین پاندمی برای بسیاری از کشورها و ملتها، به اهمیت پیشنهاد ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه که در اجلاس سران گروه 20 در ۲۶ مارس سال جاری مطرح شد و درباره لغو محدودیتهای تحویل دارو و مایحتاج اولیه و همچنین تراکنشهای خرید آنها بود بیشتر متقاعد میشویم. در بخش دیگری از این نامه آمده است: روسیه دائما ماهیت غیرقانونی تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران را خاطرنشان میکند. همواره از آمریکا میخواهیم این تحریمها را لغو کند و مانعی برای مبارزه تمامعیار با عفونت ویروس کرونا ایجاد نکند. کشورهای اروپای غربی را نیز فرامیخوانیم تحت تاثیر ارعاب و تهدید واشنگتن قرار نگیرند و به تعامل با شرکای ایرانی ادامه دهند.
***
روسیه:
خروج آمریکا از برجام منجر به توسعه برنامه هستهای ایران شد
میخائیل اولیانف نماینده روسیه در سازمان های بین المللی مستقر در وین در رشته توئیتی اظهار کرد: خروج آمریکا از توافق هستهای منجر به افول امنیت در خلیجفارس شده است. 2 سال قبل در چنین روزی آمریکا از برجام خارج شد. حال میتوانیم ببینیم این اقدام سبب ناامنی در خلیجفارس، توسعه برنامههای هستهای ایران فراتر از محدودیتهای توافقشده و تلاش مستاصلانه آمریکا برای محسوب شدن به عنوان یکی از طرفین توافق با ایران شده است. وی در توئیت دیگری نوشت: مکانیسم بازگشت ارتباطی با رای دادن ندارد و اتوماتیک است اما اول ایالات متحده باید تمام اعضای شورای امنیت سازمان ملل و باقی جامعه بینالمللی را قانع کند که هنوز یکی از طرفین توافق هستهای با ایران محسوب میشود. این کار تنها از طریق پایبندی اثباتشدنی ممکن است. این مقام ارشد روس در توئیت دیگری نوشت: ابهامات از تلاشهای مسخره و حسابنشده آمریکا برای اثبات اینکه همچنان یکی از طرفین برجام محسوب میشود، شکل گرفته است. خروج از برجام به عنوان یک تصمیم ملی شناختهشده، بسیار بدبینانه بود. این وضعیت منحصر به فردی در روند کاری شورای امنیت سازمان ملل است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|