|
تأیید برگزاری دادگاه جودو از سوی CAS
دادگاه بینالمللی حکمیت ورزش(CAS) روز جمعه با ارسال نمابری به فدراسیون جودو، برگزاری دادگاه شکایت ایران از فدراسیون جهانی جودو در ۱۶ سپتامبر (۲۶ شهریور) سال جاری در سوییس را تایید کرد. پس از تعلیق جودوی ایران از سوی فدراسیون جهانی، ایران از فدراسیون جهانی به دادگاه بینالمللی حکمیت ورزش شکایت کرد. رئیس فدراسیون جودو و وکلای پرونده نیز در جلسه دادگاه حضور خواهند داشت.
ارسال به دوستان
۲ مشکل بزرگ پیش روی فوتبال ایران در ماههای آینده
از اساسنامه تا ویلموتس
فوتبال ایران طی ماههای آینده همچنان با ۲ مشکل بزرگ دست به گریبان خواهد بود؛ ابتدا مساله اساسنامه که آینده فعالیتهای فوتبال ما به آن بستگی دارد، سپس پرونده مالی ویلموتس. اظهارات سرپرست فدراسیون فوتبال درباره رفع ایرادهای مدنظر فیفا به اساسنامه این مجموعه، موجب امیدواری فوتبال ایران برای پایان غائله اصلاح اساسنامه و برگزاری انتخابات شده است. اگر اظهارات اخیر حیدر بهاروند درباره رفع این ایرادها نهایی شود، فدراسیون فوتبال یک قدم مهم به اصلاح اساسنامه و برگزاری انتخابات نزدیک خواهد شد و چه بسا بتواند تا اواخر آبان یا اوایل آذر از بلاتکلیفی خارج شود و به این وضعیت سروسامان بدهد. قضیه از این قرار است که بعد از هفتهها سکوت و بیخبری محض از روند مذاکرات میان ایران و فیفا، سرپرست فدراسیون فوتبال از حل شدن ایرادهای مدنظر فیفا به پیشنویس اساسنامه این فدراسیون خبر داد که تقریبا در روزها و هفتههای گذشته هیچگونه اطلاعرسانی در رابطه با این موضوع انجام نشد و کسی در جریان روند رسیدگی به موضوع و راهکار فوتبال ایران برای رفع دغدغههای فیفا نبود. با این حال، اکنون بهاروند میگوید فیفا این هفته پاسخ نهایی را میدهد و آنها باید سریعا برای برگزاری مجمع عمومی به منظور تایید اساسنامه برنامهریزی کنند و سپس وارد فاز انتخابات شوند.
* تأیید اساسنامه در اواسط شهریور توسط اعضای مجمع
اگر اظهارات بهاروند محقق شود، فدراسیون فوتبال طبق قانون ۲۱ روز قبل از موعد برگزاری مجمع با اعضا نامهنگاری خواهد کرد و اساسنامه اصلاحی را برای بررسی و ارائه نظر در اختیار آنها قرار میدهد تا در روز موعود، با اطلاعات کافی اساسنامه اصلاحی را تایید یا مجددا اصلاح کنند.
با توجه به قرار گرفتن در مقطع کنونی و تایید اساسنامه توسط فیفا ظرف هفته جاری، احتمال برگزاری مجمع در اواسط شهریور بسیار محتمل است و به نظر میرسد تا قبل از شهریور اساسنامه به تایید برسد.
* برگزاری انتخابات همزمان با بازی مقابل عراق و بحرین؟
فرآیند انتخابات تا حدودی زمانبر است و فدراسیون فوتبال از زمان اطلاعرسانی تا دریافت مدارک و بررسی صلاحیتها و فراهم کردن سازوکار انتخابات، نیازمند زمانی در حدود ۲ ماه است. چنین روزی تقریبا اواسط یا اواخر آبان خواهد بود که مهمترین روزهای تیم ملی به جهت بازی با عراق و بحرین در انتخابی جامجهانی به شمار میرود.
با توجه به همین موضوع، به نظر میرسد انتخابات در بازه زمانی اواخر آبان و اوایل آذر برگزار خواهد شد. با این حال همه این احتمالات بستگی به این دارد که فیفا هم مانند بهاروند نسبت به رفع ایرادهای اساسنامه قانع شود یا خیر!
* کرونا به نفع ویلموتس شد یا ایران؟
صدور رای بدوی پرونده شکایت مارک ویلموتس و فدراسیون فوتبال به علت شیوع کرونا از زمان معمول طولانیتر شده است. پرونده شکایت مارک ویلموتس از فدراسیون فوتبال برای دریافت غرامت ۶ میلیون دلاری از این فدراسیون به علت شیوع کرونا با وقفه طولانی مواجه شده و فیفا هنوز رای این پرونده را صادر نکرده است. به گفته وکلای فدراسیون فوتبال در این پرونده، ایران به طور قطع برنده این مناقشه خواهد شد و سرمربی سابق تیم ملی باید مبلغی از دستمزد از پیش پرداخت شده خود را هم بازگرداند. سرپرست تیم حقوقی فدراسیون فوتبال در این پرونده چندی پیش اعلام کرد با توجه به شیوع کرونا، هنوز قضات این پرونده انتخاب نشدهاند و کمیته تعیین وضعیت فیفا نیز به همین علت در وضعیت دورکاری است. رضا شاهمنصوری در گفتوگو با ایسنا، درباره اینکه بعد از گذشت یک ماه از این اظهارنظر، آیا فیفا تیم قضات این پرونده را تعیین کرده است یا خیر، گفت: به نظرم کرونا معادلات ما نسبت به این موضوع را به هم ریخت. در حال حاضر کارکنان فیفا دورکاری میکنند و به همین دلیل فعلا تیم قضات این پرونده مشخص نشده است. وی ادامه داد: همانطور که پیش از این گفتم، فیفا اعلام کرده به محض مشخص شدن تیم قضات، رسیدگی به دفاعیات طرفین و صدور رای انجام خواهد شد اما فعلا زمان دقیقی برای اعلام حکم وجود ندارد. این وکیل ورزشی درباره اینکه طولانی شدن این پرونده به علت شیوع کرونا به سود چه کسی شده و آیا ضرری هم به طرفین مناقشه رسانده یا خیر، گفت: ما دفاعیات خودمان را ارائه کردیم و منتظر صدور رای از سوی فیفا هستیم. جز اینکه سیر رسیدگی به پرونده طولانیتر شده، کرونا مشکلی به وجود نیاورده است. چندی پیش ۲ عضو ایرانی تیم حقوقی فدراسیون فوتبال یعنی شاهمنصوری و ملیحزاده از رسیدگی به این پرونده کنارهگیری کردند اما به فاصله چند ساعت از این اتفاق، فدراسیون فوتبال از حلوفصل شدن مشکلات میان طرفین خبر داد. شاهمنصوری درباره رفع دغدغههای تیم حقوقی این پرونده گفت: ما با حسن نیت و همدلی در این پرونده کار میکنیم. بعد از جلسات خوبی که با آقایان بهاروند و نبی برگزار کردیم، مسائل برطرف شد. آنها هم سعی خود را کردند و ما کار را پیش میبریم. در تیم حقوقی ایران، یک وکیل سوییسی به نام لودویک دلشات نیز حضور دارد که شاهمنصوری در پاسخ به این سوال که آیا در ماجرای اخیر این وکیل هم دلخوریهایی از فدراسیون فوتبال داشت یا خیر میگوید: «اتفاقات اخیر مربوط به تیم ایرانی بوده است نه وکیل سوییسی». مارک ویلموتس، سرمربی بلژیکی سابق تیم ملی فوتبال ایران در حالی درخواست غرامت ۶ میلیوندلاری از فدراسیون فوتبال کرده که در حال حاضر ۲ میلیوندلار بابت ۵ ماه حضور در ایران دریافت و نتایج بسیار ضعیفی با تیم ملی کسب کرده است. او در مقطعی که از هدایت تیم ملی کنارهگیری کرد، بیش از دستمزد خود را دریافت کرده بود ولی همچنان خواستار دریافت مبلغی به عنوان غرامت است. باید دید وعده وکلای فدراسیون برای پیروزی حتمی در این پرونده به ثمر مینشیند یا ویلموتس یک فاجعه بزرگ را برای فدراسیون فوتبال رقم خواهد زد.
ارسال به دوستان
والیبالیستهای جوان پشت سد بیتوجهی
وعدههای پوشالی
ساناز سلیمانآبادی: با گذشت یک سال از تاریخسازی والیبالیستهای جوان در جهان، این تیم با بیتوجهی مسؤولان دست و پنجه نرم میکند و وعدههای مسؤولان باز هم پوشالی از آب در آمد. یک سال از قهرمانی تیم والیبال جوانان در جهان گذشت؛ قهرمانیای که به دلیل تاریخسازی با واکنشهای بسیاری همراه شد و پیامهای تبریک مسؤولان ورزشی و غیرورزشی را به دنبال داشت. مقامات مملکت خوشحالی خود از دلاوری بلندقامتان آیندهدار تیم ملی والیبال در عرصه جهانی را در پیامهای جداگانه نشان دادند. تیمی که با کادر ایرانی به جنگ با رقبای قدرتمند خود رفت و در نهایت در خاک بحرین در حالی در بازی فینال تیم قدرتمند ایتالیا را با نتیجه ۳ بر ۲ شکست داد که حتی خبری از پخش زنده تلویزیونی نبود و علاقهمندان و خانوادههای ملیپوشان برای تماشای درخشش جوانان کشور دست به دامان اینترنت شدند؛ تا جایی که وزیر جوان (آذری جهرمی) نیز پس از قهرمانی تیم ملی در توئیتی با کنایه گفت: «بیست! جوانان والیبالی ایران، گل کاشتند و حالا قهرمان جهانند. عالی بودند و عالی نتیجه گرفتند. بازی هیجانانگیز آنها را مستقیم از طریق تلویزیون اینترنتی دیدم، بینظیر بودند»! تیم جوانان در آستانه خلق یک شگفتی و تاریخسازی بود اما بازی تماشایی آنها حتی در فینال پخش نشد. تیم قهرمان شد و ناگهان بمب خبری ترکید و سیر پیامهای تبریک مسؤولان سرازیر شد. علی ربیعی، سخنگوی دولت در واکنش به پیروزی جوانان والیبالیست توئیتی منتشر کرد و نوشت: «قهرمانی جهان بر والیبالیستهای جوان و ملت ایران مبارک باد. دولت و همه مردم از پیروزی شما خوشحال شدند. در دوران تحریم اقتصادی و فشار برای انزوای ایران، این پیروزی بیش از هر زمان دیگری برای مردم شیرین است. موفقیت شما نشان داد با سختکوشی و امید، میتوانیم در همه عرصهها موفق شویم». ربیعی بخوبی به تحریم و فشار برای انزوای ایران اشاره کرد. والیبالیستهای جوان با درک تمام مسائل با غیرت و تلاش ستودنی مقابل رقبایی از جان مایه گذاشتند که با بهترین امکانات در میدان حاضر شدند اما در نهایت غرور جوانان ایرانی بر امکانات رقبا غلبه کرد تا نام، پرچم و سرود ایران بالاتر از حریفان قرار گیرد و طنینانداز شود. رئیسجمهور نیز گفت: «قهرمانی مقتدرانه جوانان ایران در مسابقات جهانی والیبال، نویدبخش آیندهای درخشان برای والیبال ایران عزیز ما است. این موفقیت غرورآفرین بر ملت ایران، بلندقامتان پرتلاش تیم ملی و مدیران و مربیان تیم مبارک باد». پیام تبریک رئیسجمهور نوید آیندهای درخشان برای والیبال ایرانزمین میداد اما چگونه؟حال یک سال از آن تاریخسازی گذشته است و پیامهای شیرین تبریک در کنار وعدههای عملی نشده در مقابل چشم بازیکنان قرار دارد. دیدار با رهبر حکیم انقلاب و معاف شدن بازیکنان از سربازی تنها تجلیل شیرین تیم ملی بود. بازیکنانی که نمایش قدرت آنها از دریچه رسانه ملی پخش نشد، پس از بازگشت نیز تنها شاهد پیامهای رنگارنگ و وعدههای زیبا بودند. بازیکنانی که پشتوانه قدرتمند تیم ملی خواهند بود و امید قهرمانی و تاریخسازی در رده بزرگسالان را در دل زنده نگاه داشتهاند، این روزها با دلسردی و یأس مواجه شدهاند. دلسردیای که از بیمهری مسؤولان نشأت میگیرد که فقط در زمان خلق شگفتی و افتخار در کنار آنها هستند اما سپس به دست فراموشی سپرده میشوند. این تیم یک سال است بلاتکلیف رها شده است و خبری از اردو و آمادهسازی نیست. شاید بهتر بود به جای سیل عظیم تبریکات، برنامهریزی مدون برای این تیم میشد تا این جوانان برای تکرار قهرمانی و همچنین تاریخسازی در رده بزرگسالان امید و انگیزه میداشتند. ارسال به دوستان
فدراسیون فوتبال درباره شجاعیان آب پاکی را روی دست استقلالیها ریخت
خبری از بازگشت نیست
رئیس کمیته وضعیت بازیکنان فدراسیون فوتبال درباره درخواست استقلالیها پیرامون اضافه شدن داریوش شجاعیان به لیست این تیم توضیحاتی ارائه کرد. جمشید نورشرق، رئیس کمیته وضعیت بازیکنان درباره تقاضای باشگاه استقلال تهران از فدراسیون فوتبال در موضوع داریوش شجاعیان توضیحاتی ارائه کرد. نورشرق در این باره عنوان کرد: ابتدا لازم است این نکته را برای تنویر افکار عمومی روشن کنم که مقررات نقل و انتقالات فیفا و به تبع آن مقرراتی که در کشور ما جاری است، درباره جذب یک بازیکن خارج از پنجره نقل و انتقالات، بسیار قاطع و غیرقابل انعطاف است. فقط یک استثنا بر اساس بند یک ماده 6 نقل و انتقالات در این مورد وجود دارد و آن این است که مدت قرارداد بازیکن قبل از اینکه پنجره نقل و انتقالات بسته شود، به پایان رسیده باشد. در آن صورت میتوان آن بازیکن را پس از بسته شدن پنجره نقل و انتقالات نیز جذب کرد. وی با بیان اینکه درباره داریوش شجاعیان باید به نکاتی توجه کرد، افزود: قرارداد آقای شجاعیان با باشگاه استقلال برای 3 فصل ورزشی منعقد شده و ما الان در فصل سوم هستیم که با توجه به وضعیت ناشی از همهگیری ویروس کرونا که در تمام جهان در حال حاضر حاکم است، فیفا شرایطی را مقرر کرد که به موجب آن فصل مسابقاتی هنوز به پایان نرسیده است، یعنی فصل فوتبالی که در شرایط عادی باید به پایان میرسید، در واقع تمدید شده و ما هنوز در جریان ادامه فصلی هستیم که علیالقاعده باید الان به پایان رسیده باشد. در نتیجه قرارداد آقای شجاعیان هنوز به پایان نرسیده است. رئیس کمیته وضعیت بازیکنان فدراسیون فوتبال خاطرنشان کرد: چون بازیکن نامبرده از سوی باشگاه، از لیست خارج شده است، قهرا کارت بازی وی ابطال شده و صدور کارت جدید منوط به ثبت مجدد وی در سیستم نقل و انتقالات است که آن هم در فرضی ممکن خواهد بود که پنجرهای باز بوده و این امکان را فراهم کند. از سوی دیگر امکان گشایش مجدد و خارج از ضابطه پنجره نقل و انتقالات نیز به هیچوجه وجود نداشته و همان طور که گفته شد وی مشمول استثنای موضوع بند یک ماده 6 نقل و انتقالات نشده و از آن مجوز نمیتواند استفاده کند. نورشرق در پایان اظهار داشت: با توجه به مصدومیتی که برای آقای شجاعیان پیش آمده بود، اگر باشگاه در خارج کردن این بازیکن از لیست عجله نمیکرد و با اخذ نظریه پزشکی، کارت این بازیکن معتبر باقی میماند، اکنون دارای کارت بازی معتبر بود و میتوانست برای باشگاه بازی کند. وقتی باشگاهی بازیکن را از لیست خارج میکند، کارت بازیکن به طور خود به خود لغو و از درجه اعتبار ساقط میشود، یعنی به رغم اینکه این بازیکن با باشگاه قرارداد دارد، نمیتواند برای آن باشگاه بازی کند. در حقیقت باشگاه تبعات تصمیم خود درباره خارج از لیست قرار دادن این بازیکن را متحمل میشود، البته سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال نهایت تلاش خود را در این زمینه و برای حل مشکل باشگاه انجام دادند که در نهایت فیفا نیز با این موضوع موافقت نکرد.
ارسال به دوستان
اخبار
پرونده قضایی علیه اینفانتینو
دادستانی سوییس پروندهای قضایی علیه جیانی اینفانتینو به جریان انداخته که با حمایت سپ بلاتر روبهرو شده است. به گزارش ساکرنت، تنها یک سال پس از تمدید ریاست جیانی اینفانتینو بر فدراسیون بینالمللی فوتبال، موقعیت او متزلزل شده است و اکنون دادستانی سوییس پروندهای قضایی علیه جیانی اینفانتینو به جریان انداخته که با حمایت سپ بلاتر روبهرو شده است. موضوع بر سر تماسهای پنهان و مخفیفانه جیانی اینفانتینو با میشاییل لابر، دادستان کل سوییس در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ است. سپ بلاتر، رئیس پیشین فیفا از این اقدام دادستانی سوییس حمایت کرده و خواستار تحقیقات بیشتر شده است.
***
تعویق رقابتهای کشتی آزاد روسیه به دلیل شیوع کرونا
مسابقات کشتی آزاد قهرمانی روسیه به دلیل شیوع گسترده ویروس کرونا به مدت ۲۰ روز به تعویق افتاد. به گزارش ایسنا، با توجه به اعلام مشروط تقویم فنی از سوی اتحادیه جهانی کشتی برای برگزاری رقابتهای جهانی بزرگسالان در آذرماه سال جاری به میزبانی صربستان، مقرر بود رقابتهای کشتی آزاد قهرمانی روسیه که از قبل به تعویق افتاده بود اواخر شهریور در شهر مسکو برگزار شود. بر این اساس با توجه به وضعیت شیوع ویروس کرونا در روسیه و ممنوعیت مسابقات ورزشی در شهر مسکو پایتخت این کشور، رقابتهای کشتی آزاد قهرمانی روسیه با ۲۰ روز تعویق، ۱۸ تا ۲۰ مهرماه در ولادیق قفقاز پایتخت جمهوری اوستیای شمالی برگزار خواهد شد.
***
باشگاه فنرباغچه به دنبال جذب علیرضا جهانبخش
رسانههای ترکیه از علاقه باشگاه فنرباغچه به جذب علیرضا جهانبخش، بازیکن ایرانی تیم برایتون خبر دادند. علیرضا جهانبخش این فصل در تیم برایتون انگلیس فرصت چندانی برای بازی پیدا نکرد و اغلب نیمکتنشین و سکونشین بود. با صحبتهای اخیر سرمربی برایتون به نظر میرسد جهانبخش از وضعیتش در این تیم ناراضی است و جدایی وی از این تیم انگلیسی قوت گرفته است. هرچند از کشور هلند و تیمهایی نظیر آژاکس و آیندهوون به عنوان مقصد احتمالی جهانبخش یاد میشود اما رسانههای ترکیه گزارش دادند این بازیکن ایرانی مدنظر باشگاه فنرباغچه هم قرار دارد. سایتهای «صاباح» و «فاناتیک» ترکیه اعلام کردند مسؤولان تیم فنرباغچه در حال پیشبرد برنامههای نقل و انتقالاتی خود هستند و یکی از گزینههایشان، علیرضا جهانبخش است. طبق ادعای این سایتها، جهانبخش فرصت زیادی در تیم برایتون برای بازی پیدا نکرد اما تیم انگلیسی او را به صورت قرضی به تیم دیگری منتقل نمیکند و خرید این بازیکن احتمالا ۱۹ میلیون یورو آب میخورد. این در حالی است که اللهیار صیادمنش دیگر بازیکن ایرانی این فصل در تیم فنرباغچه حضور داشت اما به او هم شانس بازی داده نشد و احتمالا او این تیم ترکیهای را ترک خواهد کرد.
***
واکنش کالدرون به دعوت باشگاه پرسپولیس برای جشن قهرمانی
سرمربی سابق پرسپولیس به دلیل ویروس کرونا نمیتواند در جشن قهرمانی این تیم شرکت کند.
باشگاه پرسپولیس هفته گذشته اعلام کرد برای برگزاری جشن قهرمانی این تیم در لیگ نوزدهم که قرار است 17 مرداد پس از بازی این تیم با ذوبآهن در ورزشگاه آزادی برگزار شود از برانکو ایوانکوویچ و گابریل کالدرون دعوت کرده تا در این مراسم شرکت کنند. سرمربی آرژانتینی سابق پرسپولیس که این تیم را در پایان نیمفصل نخست لیگ به صدر جدول رساند، با منتشر کردن پیامی در صفحه اینستاگرام خود در واکنش به این دعوت اظهار داشت: بسیار خوشحالم از اینکه پرسپولیس برای چهارمین بار متوالی قهرمان لیگ شد و احساس افتخار میکنم از اینکه باشگاه من را برای شرکت در جشن قهرمانی دعوت کرد. وی افزود: خیلی دوست داشتم میتوانستم در این موفقیت کنار اعضای هیاتمدیره، هواداران و بازیکنان فوقالعاده پرسپولیس باشم اما متاسفانه ویروس کرونا شرایطی را به وجود آورده که اصلا مسافرت و تجمع توصیه نمیشود. به همین دلیل قادر به پذیرش این دعوت نبوده و از راه دور تبریک میگویم.
ارسال به دوستان
صندوق بینالمللی پول ؛ چالشها و فرصتهای آن برای ایران ـ قسمت پنجم
میلاد کیایی: در قسمت پایانی به سابقه و نتایج تعاملات ایران و صندوق بینالمللی پول و جمعبندی و نتیجهگیری مطالب پرداخته میشود.
عضویت دولت ایران در صندوق بینالمللی پول مستند به قانون اجازه مشارکت دولت ایران در مقررات کنفرانس برتون وودز مصوب ۱۳۲۴ است. ایران ۲۹ دسامبر ۱۹۴۵ با سهمیه ۲۵ میلیوندلاری به عضویت صندوق بینالمللی پول درآمد و از جمله نخستین اعضای این سازمان بینالمللی است. پس از ۱۲ دور افزایش سرمایه، هماکنون سهمیه کشور نزد صندوق 416/2 میلیارد دلار است. نخستین برداشت ایران از منابع عادی صندوق نوامبر ۱۹۵۱ صورت گرفت. دولت ایران سالهای ۱۹۷۴ و ۱۹۷۵ طی یک قرارداد و یک اعلام موافقت، مبالغ قابل توجهی به صندوق وام داد. اعتبار مذکور تا پایان سال ۱۹۷۶ به مصرف رسید و جمعا ۱۹ کشور از وام ایران استفاده کردند. در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی روابط ایران با صندوق کاسته شد و منحصر به دریافت اطلاعات و گزارشهای اقتصادی و احیانا معرفی برخی کارشناسان بانک جهت شرکت در دورههای کارآموزی یا همایشها و انجام برخی امور جاری با صندوق بوده است. از جمله رویدادهای این دوره استفاده ایران از تراکنش ذخیرهای خود در صندوق به مبلغ ۱۶ میلیون دلار است.
پس از پایان جنگ با به قدرت رسیدن هاشمیرفسنجانی، اولویتی با نام بازسازی کشور و سازندگی آشکار شد. این اولویت، اهدافی چون افزایش درآمد واقعی، کاهش نرخ بیکاری، افزایش سهم سرمایهگذاری، جایگزینی واردات همراه با توسعه صادرات، خوداتکایی اقتصادی و تقویت صادرات غیرنفتی را در قالب برنامههای 5 ساله توسعه دنبال میکرد. دولت وقت که منابع داخلی را صرف جنگ کرده بود، با اتکا به منابع خارجی و فرصتهای بینالمللی، برنامههای اول و دوم توسعه را که در خلال سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۸ اجرا شد، در چارچوب سیاست تعدیل اقتصادی صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی به نگارش درآورد. این 2 برنامه به دلیل مقتضیات زمان و ارتباط گسترده دولت وقت با 2 نهاد بینالمللی مذکور، تطبیق وثیقی با آموزههای اقتصاد سرمایهداری و برنامههای تعدیل ساختاری داشت. در برنامه سوم توسعه (۱۳۷۹ تا ۱۳۸۳) رویکرد مبتنی بر تعدیل و خصوصیسازی به حداقل رسید. در 2 برنامه دیگر 5 ساله توسعه یعنی برنامه چهارم (۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸) و پنجم (۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶) هر چند به تأسی از سند چشمانداز رویکرد مبتنی بر تعدیل و خصوصیسازی محدود شد، ولی همچنان مفاهیم و مضامین مرتبط با برنامههای تعدیل در بندهای آن موجود بود.
با وجود برنامههای فوق، بسیاری بر این باورند که اجرای سیاستهای تعدیل ساختاری صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی نتایج لازم را برای ایران به بار نیاورد. به طور کلی در همه این برنامهها، مجموعهای از سیاستهای کلان مشترک وجود داشت که به خاطر عدم توفیق در دستیابی به اهداف، همواره در برنامههای بعدی تکرار شد؛ سیاستهایی چون کاهش اتکا به درآمدهای نفتی از طریق متنوعسازی تولیدات، اصلاح نظام اداری، توسعه بخش خصوصی و خصوصیسازی، کنترل تورم، کاهش بیکاری و توسعه صادرات غیرنفتی از جمله سیاستهایی است که همواره در برنامههای کلان اقتصادی مطرح بوده و هیچگاه به نتیجه دلخواه نرسیده است. عموما برآیند واقعی این شیوههای اقتصادی که در ایران اجرا شد چیزی جز ازدیاد تورم و تشدید فقر و بیکاری نبود. آنچه در ایران به تأسی از بندهای مصوب در اصل ۴۴ قانون اساسی جهت خصوصیسازی اتفاق افتاده، این است که بنگاههای تولیدی دولتی به قیمت بسیار ارزان و اقساط طولانیمدت به سرمایهداران بانفوذ فروخته شده و مالکان جدید با تعویق پرداخت حقوق کارگران یا با فروش ماشینآلات، مواد اولیه و امکانات آن در بازارهای سیاه و بالاخره با حیف و میل وامهای کلان بانکی که در قبال ضمانت مالی از آن بنگاهها به دست آوردهاند، عملا آن مجموعهها را دچار رکود کرده و به رشد بیکاری و فقر و گرسنگی افزودهاند. شاهبیت شاخصهای اقتصادی آن دوره تورم 50 درصدی است که منجر به اعتراضات بسیاری در آن زمان شد.
* جمعبندی
در این سری یادداشتها سعی شد ابعاد گوناگون صندوق بینالمللی پول به عنوان یکی از اصلیترین نهادهای بینالمللی اقتصادی مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد. صندوق بینالمللی پول نیز مانند هر یک از نهادهای بینالمللی دیگر زاییده انگیزهها و اهداف مؤسسان آن است.
نظمی که پس از جنگ دوم جهانی بنیان گذاشته شد، وظیفه آن در درجه اول تأمین منافع اقتصادی قدرتهای بزرگ است نه کشورهای در حال توسعه. الزامات و شرایطی که صندوق بینالمللی پول برای کشورهای وامگیرنده تعیین میکند، عملا اقتصاد آنها را با نابسامانیهای بیشتر که نتیجهای جز فقر و فلاکت بیشتر، ازدیاد خیل عظیم بیکاران، بهرهکشی از کودکان کار و استثمار بیرحمانه کارگران و زحمتکشان آن کشورها ندارد، مواجه کرده است. مضافا اینکه این مسأله جدا از فساد اداری و مالی دولتهای کشورهای وامگیرنده در وامهای اعطاشده است. برنامههای صندوق بینالمللی پول، دولتها را تشویق به مدنظر داشتن ازدیاد سود نهایی و چشمپوشی از ضررهای چندبعدی آنی و آتی برنامهها میکند. در هر حال باید توجه داشت که مقوله حضور مؤثر و فعال در سازمانها و مؤسسات بینالمللی در شرایط کنونی نظام اقتصاد بینالملل نه یک گزینه در میان چندین بدیل، که به نوعی انتخاب گریزناپذیر و محتوم است. صندوق بینالمللی پول نیز از این مسأله مستثنا نیست. در این راستا راهبرد مطلوب احتیاط، حضور مرحلهای و تدریجی، شناخت قواعد بازی و کسب شایستگیهای لازم در طی زمان است.
ارسال به دوستان
فساد مالی در آمریکا؛ «میداف» تنها یک نمونه است!
محمدمهدی عباسی*: دسامبر 2008 میلادی بود. ناگهان خبری سراسر جهان را فراگرفت. «برنارد میداف» سرمایهدار بزرگ آمریکایی به جرم فساد و کلاهبرداری مالی دستگیر شد. میداف که یک کارگزار بورس و مشاور سرمایهگذاری بود، با استفاده از ترفند پونزی در مدت 15 سال، 65 میلیارد دلار کلاهبرداری کرد؛ رقمی بیسابقه و حیرتانگیز که او را تبدیل به بزرگترین کلاهبردار مالی دنیا کرد و لقب «فرانکشتاین امور مالی جهان» را به وی اختصاص داد. بسیاری برنارد میداف را به عنوان یکی از اصلیترین عوامل ایجاد بحران مالی سالهای 2007 و 2008 آمریکا نیز معرفی میکنند؛ بحرانی که موجب رکودی بزرگ در اقتصاد آمریکا شد و بسیاری از کمپانیها و شرکتهای آمریکایی را به ورطه ورشکستگی کشاند.
اما میداف تنها نمونهای در ساختار فسادزای اقتصاد آمریکا بود. «آلن استنفورد» یکی دیگر از این نمونههاست. او که رئیس شرکت مشهور و بزرگ استنفورد بود، در مدت 20 سال به ثروتی عمده از راه تقلب و اختلاس رسید. استنفورد با اختلاس رقم باورنکردنی ۷ میلیارد دلار در سال 2012 میلادی به 110 سال زندان محکوم شده و هماکنون دوران حبس خود را سپری میکند.دریل مککالی، رابرت وسکو و دهها تن دیگر نیز نمونههایی باورنکردنی از افرادی هستند که در ساختار اقتصادی آمریکا دست به فساد مالی زده و با اختلاس و تقلب به ثروتهای کلانی دست یافتند؛ فسادهایی که بیشک اصلیترین عامل آن، ساختار فسادزا و وجود نقصانهای فراوان در ساختار مالی و اقتصادی ایالاتمتحده است. نقصانهایی که مطابق آمارهای بینالمللی، ایالاتمتحده را به دومین کشور جهان از نظر پنهانکاری مالی تبدیل کرده و سالانه هزینهها و خسارات سنگینی را به اقتصاد آمریکا تحمیل میکند. فقط به تنهایی، هر سال رقمی نزدیک به 300 میلیارد دلار در اقتصاد آمریکا پولشویی رخ میدهد.
اما اختلاسها و پولشوییها نیز تنها به شرکتها و کمپانیهای خصوصی آمریکایی ختم نشده و دولت ایالاتمتحده و ادارات این کشور نیز با فسادهای مالی فراوانی مواجه هستند. مطابق افکارسنجی مؤسسه Hiscox؛ از هر 10 کارمند آمریکایی 4 نفر آنها گفتهاند در طول دوران کاریشان 2 یا چند مورد اختلاس و دزدی را مشاهده و تجربه کردهاند. دزدیهایی که سالانه رقمی معادل 50 میلیارد دلار برآورد شده و سلامت مالی ادارات و شرکتهای آمریکایی را تحتالشعاع قرار داده است. البته در عمده موارد این دزدیها توسط کارمندان معمولی صورت نگرفته و نمیتوان آنها را مقصر اصلی ماجرا قلمداد کرد چرا که آمارها بیانگر آن است که در 85 درصد موارد، فساد مالی و اختلاس توسط اشخاصی در سطح مدیریت یا بالاتر صورت گرفته است. لیست بلندبالایی که در آن نام بسیاری از قضات، مقامات ایالتی و مقامات فدرال نیز به چشم میآید. به طور مثال، «توماس پورتئوس» قاضی فدرال ایالت لوئیزیانا، سال 2010 میلادی به جرم دریافت رشوه از کار برکنار شد. یا ویلیام جفرسون نماینده ادوار مختلف مجلس نمایندگان آمریکا، سال 2009 میلادی به جرم دریافت 11 فقره رشوه به 13 سال زندان محکوم شد. از دیگر نمونهها میتوان به دوک کانینگهام، نماینده جمهوریخواه کنگره آمریکا اشاره کرد که سال 2005 میلادی به جرم دریافت 4/2 میلیون دلار رشوه و فرار مالیاتی، محکوم و روانه زندان شد. موارد متعددی که بیش از پیش از فسادهای گسترده در ساختار سیاسی و اداری ایالاتمتحده خبر داده و بیاعتمادی مردم این کشور را به همراه داشته است زیرا مطابق آمارها، 87 درصد مردم آمریکا معتقدند فساد در دولت فدرال این کشور گسترده است. همچنین 70 درصد مردم نسبت به دولتهای ایالتی و 57 درصد نسبت به دولتهای محلی این کشور چنین نگاهی دارند. علاوه بر این، مردم آمریکا نگاه مثبتی به مبارزه با فساد توسط دولت این کشور نداشته و نزدیک به 70 درصد آنها معتقدند دولت این کشور در مبارزه با فساد شکست خورده است.آمارهایی که بیش از هر چیزی بیانگر بیاعتمادی عمیق و نگاه نامساعد مردم آمریکا به فسادهای سیاستمداران این کشور بوده و شکاف ریشهدار دولت/ ملت در ایالاتمتحده را نمایان میسازد.
حال در پایان؛ این روزها ایالاتمتحده در کنار بحرانهای متعدد اقتصادی و مدیریت ناکارآمد خود در بحران کرونا، با بحران فسادهای مالی گسترده در بخش های خصوصی و دولتی نیز مواجه است؛ بحرانی که اگر فکری به حال آن نشود، بیاعتمادی گستردهتر مردم آمریکا نسبت به سیاستمداران این کشور را به همراه داشته و بیش از پیش برای اقتصاد بیمار ایالاتمتحده ایجاد هزینه خواهد کرد.
*پژوهشگر مسائل آمریکا
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|