|
رئیسجمهور آمریکا خواستار برخورد شدیدتر با معترضان به نژادپرستی شد
ترامپ: معترضان حیوانند!
* برخی محافل جمهوریخواه از وضعیت قرمز نظرسنجیهای داخلی این حزب ابراز نگرانی کردهاند
گروه بینالملل: انتخابات آمریکا در حالی 20 روز دیگر برگزار میشود که هر 2 کاندیدای نهایی آن بسختی مشغول حفظ هواداران از سویی و تلاش برای جذب افراد مردد از سوی دیگر هستند. حضور 2 کاندیدا در بین هواداران خود حاشیههایی دارد که میتواند در 3 هفته آخر تبلیغات کفه ترازو را برای هر یک از ۲ کاندیدا سنگین کند.
یکی از جنجالیترین اظهارنظرها دیروز از سوی ترامپ درباره معترضان آمریکایی به اوضاع نژادپرستی بود. وی مردم معترض به نژادپرستی در پورتلند را به حیوان تشبیه کرد و در توئیتر خود نوشت: «این حیوانات را اکنون در داخل زندانها بیندازید...».
ترامپ از آغاز اعتراضات ضدنژادپرستی در این کشور که جرقه آن با کشتن جورج فلوید 46 ساله توسط پلیس آمریکا زده شد، تاکنون تعابیری چون اراذل و اوباش، آدمکش و رادیکالهای چپ را برای توصیف معترضان به کار برده بود و حالا در میانه تبلیغات، آنها را «حیوان» خطاب میکند؛ موضوعی که نمیتواند بیارتباط به اوضاع وی در نظرسنجیهای روزهای آخر باشد.
* ترامپ در واکنش به اعتراضات پورتلند: این حیوانات را زندانی کنید!
به گزارش «وطن امروز»، رئیسجمهوری آمریکا در واکنش به اعتراضات اخیر پورتلند، از افبیآی و مأموران فدرال خواست معترضان را دستگیر کنند. ترامپ علاوه بر اینکه مقامات شهر «پورتلند» را احمق خطاب کرد، در رشته توئیتی نوشت: «احمقهای چپ افراطی نمیخواهند به اجرای حقیقی قانون که ما حاضریم فورا فراهم کنیم، کمکی کنند. رأی بدهید!». او در پیامی دیگر در واکنش به پایین کشیدن مجسمه ۲ رئیسجمهور اسبق آمریکا توسط معترضان پورتلند نوشت: «همین حالا این حیوانات را زندانی کنید. چپهای افراطی فقط میدانند که چگونه از رهبری احمقها بهرهبرداری کنند. بایدن اینطور است. نظم و قانون [را اجرا کنید]!». رئیسجمهور آمریکا در پیامی دیگر نوشت: «اینها (معترضان) از مسؤولان [ایالتی] احمق سوءاستفاده میکنند. نظم و قانون! پورتلند، مأموران فدرال را احضار کن». وی در پیامی دیگر نوشت: «اینها طرفداران کودن بایدن هستند، آنتیفای افراطی. افبیآی آنها را بگیر، آنها را همین حالا دستگیر کن!» ترامپ افزود: «افبیآی و مأموران اجرای قانون باید انرژی خود را روی آنتیفا و چپ افراطی متمرکز کنند که کل تابستان را صرف به آتش کشیدن شهرهایی کردند که تحت مدیریت ضعیف دموکراتها هستند». یکشنبهشب معترضان در شهر پورتلند در جریان اعتراضات، مجسمههای «آبراهام لینکلن» و «تئودور روزولت» ۲ رئیسجمهور اسبق آمریکا را واژگون کردند. اعتراضات در شهر پورتلند بعد از قتل یک سیاهپوست آمریکایی به نام «جورج فلوید» در بیستوپنجم ماه مه، از بیش از ۴ ماه گذشته برپا شده و معمولا نیز به خشونت کشیده شده است. اعتراضات یکشنبهشب نیز با سالروز تظاهرات «روزهای خشم» سال ۱۹۶۹ آمریکا مصادف بود. هشتم تا یازدهم اکتبر سال ۱۹۶۹ گروهی معترض در مخالفت با جنگ آمریکا در ویتنام به تظاهرات در شهر شیکاگو واقع در ایالت ایلینوی آمریکا پرداختند.
* رفتار خارج از عرف ترامپ در فلوریدا
رئیسجمهور آمریکا که از دوشنبهشب به رقابتهای انتخاباتی بازگشته، در نخستین گردهمایی تبلیغاتی در ایالت فلوریدا پس از بهبودی از بیماری کرونا بار دیگر از عملکرد خود در مدیریت ویروس کرونا دفاع کرد. نکته قابل تامل اینکه ترامپ این بار هم حاضر به استفاده از ماسک نشد و خود را در برابر این بیماری مصون دانست. وی همچنین از هوادارانش خواست او را در آغوش بگیرند و ببوسند. این در شرایطی است که طرفداران ترامپ نیز بدون رعایت فاصله اجتماعی شانه به شانه یکدیگر ایستاده بودند و اکثر آنها ماسک بر چهره نداشتند. ترامپ بارها به بهبودی خود از بیماری کرونا اشاره کرد و گفت: پزشکان میگویند که من در برابر این ویروس مصون شدهام. من احساس قدرت زیادی میکنم.
یکی دیگر از موضوعات قابل توجه در این گردهمایی سخنان ترامپ درباره نیت دموکراتها از کسب قدرت بود. رئیسجمهور آمریکا در بخشی از سخنانش در فلوریدا درباره هدف دموکراتها از ریاستجمهوری گفت: «در صورت برد بایدن، چپهای رادیکال کشور را اداره خواهند کرد» و آمریکا را به یک «کابوس سوسیالیستی» بدل میکنند. ترامپ گفت که بایدن «متعلق به جهانگراهای رادیکال» است که مشاغل آمریکایی را دور انداخته و باعث شدهاند ایالات متحده در «جنگهای بیپایان» شرکت داشته باشد. حضور ترامپ در این گردهمایی انتخاباتی در حالی است که تنها 3 هفته تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری نوامبر باقی است و نظرسنجیها نشان میدهد اختلاف وی با بایدن بیشتر شده است. ترامپ تلاش زیادی را آغاز کرده است تا روند تحولات انتخاباتی را به نفع خودش رقم بزند.
* وضعیت قرمز ترامپ در ایالتهای جمهوریخواه
با وجود تلاش ترامپ برای بهبود وضعیت کمپینش پس از مناظره اول و ابتلا به کرونا، نتایج نظرسنجیها برای او همچنان ناخوشایند است. دادههای داخلی از حزب جمهوریخواه نشان میدهد او به سختی در جا میزند. روزنامه نیویورکتایمز از رسانههای همسو با حزب دموکرات در گزارشی از وضعیت نظرسنجیهای محرمانه حزب جمهوریخواه خبر داد که براساس آن ترامپ نهتنها در ایالتهایی که پیروزی در آنها حیاتی است، عقب است، بلکه به حدی مستقلها را رویگردان کرده که جو بایدن در ایالتهای کاملا قرمز (طرفدار جمهوریخواهان) از جمله مونتانا، کانزاس و میسوری پیشروی داشته است. موقعیت ترامپ در میان رایدهندگان، جمهوریخواهان را درباره ایالتهای به اصطلاح «کمربند آفتاب» نگران کرده است. این ایالتها از جمله جورجیا، تگزاس و آریزونا هستند که به لحاظ سیاسی چندین دهه است در کنترل جمهوریخواهان ماندهاند. بر اساس گزارش نیویورکتایمز، تمام این ایالتها بشدت تحت تاثیر پاندمی کرونا قرار گرفتهاند. این ایالتها که بشدت مقابل سیاستهای بهداشتی سختگیرانه برای مقابله با ویروس کرونا مقاومت میکردند اکنون و در نتیجه موج جدید کرونا در تابستان با وضعیت وخیمی به لحاظ ابتلا روبهرو شدهاند و همین امر تلاشها برای احیای فعالیتهای تجاری را عقب رانده است.
* ترامپ: بایدن زوال عقل دارد
به نظر میرسد با وجود پیشروی بایدن در نظرسنجیها اما ترامپ امید زیادی برای پیروزی دارد و دلیل آن هم حساب ویژهای است که روی گافهای گاه و بیگاه و البته قابل توجه بایدن باز کرده است. رئیسجمهور آمریکا که در جمع هوادارانش در فلوریدا بایدن را به زوال عقل دچار دانست در صفحه شخصیاش به گاف جدید رقیب دموکراتش اشاره کرد و نوشت: «جو بایدن خوابآلود، از طرفی آدم خوبی نیست، باید صادق باشم... او امروز روز بسیار بدی داشت، ... او نام «میت رامنی» را فراموش کرد، به خاطر نمیآورد که در کدام ایالت است و گفت یک دموکرات مفتخر است که برای سنای آمریکا نامزد میشود، این دومینبار است. اگر من هر کدام از این کارها را انجام میدادم، بیکفایتی بود. حالا که او انجام داده، فقط همان جو خوابآلو است. زوال عقل [بایدن] بدیهی و در حال وخیم شدن است». بایدن روز دوشنبه هنگام رفتن به اوهایو برای شرکت در تجمع انتخاباتی، در پاسخ به سوالی درباره لزوم در نظر گرفتن اعتقاد قاضی پیشنهادی ترامپ برای پست خالی «دیوان عالی» این کشور، در توضیحات برای رد این نظر به مشکل برخورد و نام سناتور «میت رامنی» (نامزد حزب جمهوریخواه در رقابتهای سال ۲۰۱۲ در مقابل باراک اوباما و فرماندار سابق) را به خاطر نیاورد و همچنین بار دیگر به اشتباه رقابت برای ریاستجمهوری را رقابت برای سنا خواند. بایدن گفت: «شاید به خاطر بیاورید، من وقتی در حال رقابت سناتوری با سناتوری که در مورمون بود، ... به دردسر افتادم». این نخستینبار نیست بایدن به اشتباه از رقابت برای سنا میگوید. او ماه فوریه هم در یک رویداد حزب دموکرات در کارولینای جنوبی به اشتباه به جای رقابت برای ریاستجمهوری از رقابت برای سنا گفت!
ارسال به دوستان
چرا طبقه متوسط پایتخت انگلیس در حال فرار از این شهر پرجنایت و مکافات است؟
لندن لعنتی
شهاب کاشانی*: به یاد دارم حدود ربع قرن پیش وقتی نخستین بار خبر تولید لوازم آرایش گرانقیمت از محتوای فاضلاب کلانشهر لندن توسط یکی از برندهای معروف در پایتخت انگلها پیچید، واکنش رسانههایی مثل بیبیسی بسیار متفاوت از حس مردم عادی بود. در حالی که لندنیهای کوی و برزن در محاورههای روزانه از دریافتن این واقعیت که در حال به سر و صورت مالیدن مدفوع و فضولات خودشان آن هم به بهایی گزاف هستند، احساس دل به هم خوردگی میکردند، بنگاه خبرپراکنی سلطنتی یا به قول انگلیسیها، خالهبوقی با ذوق و شوق «تجارت کثافت» را تمجید میکرد و آن را نوعی هنر برمیشمرد! از دورانی حرف میزنیم که چهره جنایتکار منحوسی چون جیمی ساویل و حلقه کودکآزاری سلطنتیاش هنوز نماد رسانه ملی انگلیسیها بودند و برای عمده مردم که به اینترنت دسترسی نداشتند، کثافات تولیدی چنین افرادی حکم آگاهی را داشت.
هفته پیش که گزارش یا به بیان بهتر لجنپراکنی این بنگاه خبرپراکنی را با عنوان «تهران مخوف» دیدم، ناخودآگاه به این فکر افتادم که اگر فروش محصولات فرآوری شده از فضولات انسانها به خودشان یک هنر باشد، آنوقت میزان هنرمندی بیبیسی و دیگر شبکههای لندنی که تلاش دارند پسماندهای ذهنی گروهی وطنفروش و ضدبشر را به خورد میلیونها ایرانی بدهند، چقدر است؟ عجب هنر تجارت کثافتی! بویژه که این هنرمندان محترم لجنپراکن در لندن، یکی از کثیفترین پایتختهای جهان، مینشینند و از کثافتکاری رسانهای علیه دیگر پایتختهای دنیا نان درمیآورند. هر چه باشد شرایط کلی لندنی که یک دهه پیش، در سالهای قبل از برگزاری المپیک 2012، توسط سایتهای معروف گردشگری نظیر تریپ ادوایزر با عناوینی چون «کثیفترین پایتخت جهان» و یکی از گردشگرناپذیرترین مقاصد توریستی رتبهبندی میشد، هنوز تغییر چندانی نکرده است.
شاید فقط بتوان گفت که لندن جهانیتر از یک دهه قبل شده که در شرایط حاضر کنایهای است تلخ اما نه به تلخی رمانتیک قهوه بلکه چون طعم زهرماری فلاکت و مرگ. در امتداد رکود و بیگانهستیزی روزافزون پسابرگزیت در جزیره، حالا سوغات بینالمللی کرونا هم از راه رسیده و گرد مرگ بر شهر پاشیده است. انگلیسیهای مغروری که میخواستند جزیرهشان را از هجوم اروپاییها نجات دهند و شروع به کشیدن دیوار برگزیت دور خود کردند، حالا حیات روزمرهشان به واسطه یک میهمان کوچک و ناخوانده خارجی مختل شده که دولت فشل و رسانههای دروغبافشان مدعیاند چینی است اما وقتی با مردم صحبت میکنی بیشتر انگشت اتهام را به سوی غرب دراز میکنند تا شرق؛ به سوی آمریکای ترامپ. با این حال نظریه جهان سومی ایمنسازی جامعه با «شیوع فلهای» ویروس «کووید-19» توسط دولت محافظهکار بوریس جانسون حتی روی نظریه خوردن وایتکس ترامپ را هم سفید کرد.
خلاصه! لندنی که امروز در تناقض میان نخوت جهان اولی پشت سر برگزیت و شیوع جهان سومی کرونا گیر افتاده، آن لعبتی نیست که «هنروران تجارت کثافت» در بیبیسی، من و تو و ایران اینترنشنال نشان میدهند یا در هر شبکه دیگر انگلیسی، فارسی، عربی، اردو یا ترکی متصل به اتاق فکر مشترک اینتلیجنس سرویس با سیا و موساد که از اینجا خاورمیانه را هدف قرار میدهند. لندن واقعی لندن محدود شده به قلمرو خاص سیتی، قصرها، مناطق ممنوعه، موزهها، حراجها، ارگهای حکومتی، مستغلات اشرافی، محلههای اعیانی خاص خرپولها یا طبقه کارگزارشان نیست. اینها دقیقا همان جاهایی است که دوربینهای شبکههای مورد وصف با قابهای بشدت گزینش شده و آیتمهایی که تحت سانسور باورنکردنی آفکام(چشم ناظر روتشیلدها) و دولت فاشیستی راستگرایان به ریاست اشبهالناس به ترامپ یعنی بوریس جانسون قرار دارند به شما نشان میدهند. لندن واقعی که کلانشهر را با جمعیت 9 میلیون نفریاش مفهوم میبخشد، اما جای دیگری است. درست مثل پکن واقعی اوایل قرن بیستم میلادی، در عصر آخرین امپراتوران سلسله مینگ که در آن سوی دیوارها و دروازههای شهر ممنوعه قرار داشت.
امروز در لندن نخستین متروپلیتن یا کلانشهر عصر مدرنیته، شگفتزده میشوید از اینکه تودههای مردم که قاعدتا باید اساس یک جامعه دموکراتیک را تشکیل دهند، از مناسبات داخل سیتی یا شهر ممنوعه انگلیسی جا ماندهاند.
این پدیده چنان ماقبل دموکراتیک و حتی ماقبل ویکتوریایی است که نه تنها منطق رمان دهه هشتادی ضداتوپیایی «انتقام V» نوشته آلن مور و دیوید لوید را- که فیلمی مشهور به همین نام بر اساس آن ساخته شده- مبنی بر انقلاب برای سرنگونی طبقه حاکم توجیه میکند بلکه حتی به انگیزههای انتقامی الگوی تاریخی واقعی شخصیت V نیز مشروعیت میبخشد؛ یعنی گای فاکس قهرمان قرن شانزدهمی جمهوریخواه که با کار گذاشتن بشکههای باروت زیر بنای وست مینستر قصد هلاک کردن پادشاه ظالم و نمایندگان فاسد حاکمیت را داشت. در رمان و فیلم «انتقام V»، شخصیت منجی که حالا همه ما چهره او را با ماسک جنبشهای اعتراضی در غرب میشناسیم، یک قطار متروی مملو از مواد منفجره را در خط متروکه مترو ـ که از زیر ساختمان وست مینستر میگذرد ـ منفجر میکند؛ اقدامی نمادین علیه حاکمیت ضدبشری و خفقانآور لندن سیتی.
بحث مترو شد و نماد خفقان لندن! هر کسی که یک بار گذارش به متروهای خفقانآور لندن، بزرگترین نماد این متروپولیتن افتاده باشد متوجه وخامت حیات شهری در اینجا میشود. گزارش پاییز پارسال فایننشالتایمز حکایت از آن داشت که حجم آلایندهها در تونلها و راهروهای شهر زیرزمینی لندن که تا پیش از قرنطینه بزرگ پساکرونایی، روزانه 8/4 میلیون نفر در آنها تردد میکردند، 10 برابر بیشتر از استانداردهای سلامت است. بر اساس این تحقیق ذرات ریز غبار، فلزات، بقایای انسانی و الیاف لباس در تونلهایی فرسوده به قدمت یک قرن با هم ترکیب شده و یک ملغمه گازی سمی تشکیل دادهاند که تنفس را در شهر زیرزمینی لندن مرگبار میکند.
مشکل تنفس فقط به زیر لندن مربوط نمیشود بلکه هوای سطح شهر نیز تا پیش از اجرای طرح فاصلهگذاری پساکرونا، یکی از آلودهترینها در کشورهای توسعهیافته بود تا حدی که 4 سال پیش- یعنی فقط 4 سال بعد از میزبانی المپیک تابستانی- لندنیهایی که برای همهپرسی برگزیت پای صندوقهای رای میرفتند، دغدغهای بسیار جدیتر از ماندن در اتحادیه اروپایی یا جدایی از آن داشتند: آلودگی شدید هوا!
جرمی کوربین، رهبر وقت حزب کارگر پیش از آنکه در نشست مجلس عوام درباره عواقب برگزیت هشدار دهد، درباره نرخ مرگومیر ناشی از آلودگی هوای لندن هشدار داده و گفته بود: بر اساس برآورد انجمن سلطنتی پزشکان بریتانیا، 500 هزار انگلیسی تا سال 2025 میلادی به دلیل عوارض ناشی از آلودگی هوا خواهند مرد. این انجمن پیشتر هشدار داده بود آلودگی هوا سالانه موجب حدود 40 هزار مرگ زودرس در انگلیس و عمدتا در لندن میشود. در همان سال همهپرسی برگزیت، نتایج نظرسنجی موسسه دولتی یوگاو نشان میداد با وجود تهدیدی که اقتصاد بشدت جهانی شده منطقه ویژه لندن را از ناحیه خروج احتمالی از اتحادیه اروپایی تهدید میکرد، آلودگی هوا بزرگترین دغدغه خانوادههای ساکن لندن بوده است.
این وضعیت ما را به یاد سابقه تاریخی تیره و تار لندن به عنوان شهری همیشه کثیف و آلوده و کانون مرگبارترین اپیدمیهای گریبانگیر بشر از طاعون سیاه سال 1665 تا وبای سال 1854 که هزاران نفر را کشت میاندازد. شهری که چارلز دیکنز، خالق شاهکارهای قرن نوزدهمی «الیور توئیست» و «دیوید کاپرفیلد» اغلب آن را شهری دود و غبار گرفته تصویر میکرد که گویی «خورشید در آسمان آن مرده است».
فقط آلودگی هوا و محیط لندن نیست که از آن شهری مخوف ساخته، بلکه اگر این شهر در تمام قرون موجودیتش از ادیبان و نویسندگان و روزنامهنگاران، القابی چون شهر «شبحوار»، «تسخیر شده» و «مخوف» دریافت کرده، به خاطر نهادینه شدن ذهنیت انتفاع مادی به هر قیمت، یعنی همان ذهنیت پشت امپراتوری آنگلوساکسون از کاخها تا کوخهای آن است. تا پیش از آنکه لندن بر اثر کرونا به شهر ارواح بدل شود، یکی از جذابیتهایش تور بازدید از وحشتناکترین مکانهای شهری با نام تور «لندن تسخیر شده، جک قاتل و شرلوک هولمز» بود.
در همین رابطه رسانهها چند سالی است لقب پایتخت چاقوکشی دنیا را بر پایتخت انگلیس گذاشتهاند. برنامه جمعآوری چاقو و اشیای تیز در جزیره که بهار 2019 اجرا شد هم نتوانست آمار بیمانند ضرب و جرح و قتل بر اثر چاقو در جامعه انگلها را کاهش دهد.
پارسال ۴۴ هزار مورد چاقوکشی در انگلیس به ثبت رسیده بود که 7 درصد نسبت به سال 2018 رشد داشت. طبق آمار موسسههای انگلیسی 43 درصد جرائم با چاقو در لندن به سرقت و تجاوز جنسی مربوط بوده است و از آن 44 هزار مورد چاقوکشی، ۲۳۵ مورد به قتل و ۴۱۲ تا به اقدام برای قتل مربوط بوده است.
این نرخ جنایت با سلاح سرد در کشوری رخ میدهد که جرائم ناشی از سلاح گرم نیز در آن نسبت به دیگر کشورهای اروپایی و در قیاس با نرم جهانی بالاتر است و سال 2019 به بیش از ۶۷۰۰ مورد رسید.
طبیعی است لندن مخوف پیشتاز جنایتهای سرد و گرم در بریتانیا باشد و با فاصلهای بعید خشنتر از میدلندز، یورکشایر و منچستر.
دست آخر پلیس و شهرداری لندن از ادامه برنامه جمعآوری اشیای تیز ناامید شدند، چرا که دریافتند بسیاری از شهروندان این شهر مخوف به دلیل احساس ترس و ناامنی در معابر و اماکن عمومی و خصوصی بر حفظ چاقو اصرار دارند.
لندننشینها کمابیش میدانند بخش اعظم سازمان جنایت در شهرشان را گروههای نژادپرست و مهاجرستیز اداره میکنند.
«بنجامین زفانیاه» فعال مبارزه با تبعیض نژادی همین هفته در روزنامه گاردین نوشت شرق لندن که شهرتش به عنوان «شرق وحشی» را از فقر و فلاکت و جنایت قرن نوزدهم در حومه کلانشهر به ارث برده، هنوز هم منطقهای خطرناک برای لندننشینها بویژه تیرهپوستان و مهاجرانی است که در چنگال نژادپرستهایی میافتند که مانند همپالکیهایشان در آمریکا و آلمان روز به روز تهاجمیتر میشوند.
تابستان پیش که ماجرای قتل «جورج فلوید» توسط پلیس آمریکا باعث کشیده شدن دامنه تظاهرات همبستگی با جنبش «جان سیاهان اهمیت دارد» به لندن شد، سر و کله این نژادپرستان بار دیگر در شهر آفتابی شد. این بار در شکل و شمایل رسمی یعنی راهپیمایی سازمان EDL (لیگ دفاعی انگلیس) که با همان شمایل قلدرمآبشان در خیابانهای مرکز لندن به راه افتادند و زهر چشم گرفتند. این جمعیت که ویکیلیکس بارها فاش کرده مورد حمایت پشت پرده دربار باکینگهام، وزارت دفاع، اسکاتلندیارد، لابی اسرائیلی وستمینستر و حزب محافظهکار و حزب ملیگرای انگلیس قرار دارد، امروز به طور رسمی شعاری مشترک را با سایر گروههای فاشیستی اروپا مبنی بر حذف مسلمانان از جامعه سر میدهد، حال آنکه ماهیت این تشکیلات در زمان تاسیس، ضدفاشیستی بود. نژادپرستهای لیگ دفاعی برای آنکه ثابت کنند چیزی جز نسخه انگلیسی شعبان بیمخهای ملکه نیستند، حتی در فاشیست شدن هم با بقیه فاشیستها فرق دارند و یهودیان را از فهرست گروههای هدف حذف و به جای آنها مسلمانان را جایگزین کردهاند!
«دیمین ویلسون» که روزنامهنگار و مشاور سیاسی شناختهشدهای در بریتانیا و اتحادیه اروپایی به شمار میرود، سرانجام تابستان گذشته طاقتش از شرایط حاد زندگی در لندن طاق شد و در مقالهای جنجالی برای آرتی، این شهر را «بیقانون، به شکل خردکنندهای گران و شلوغ» توصیف کرد. او برای نخستینبار پدیده «فرار طبقه متوسط از لندن» را فاش کرد؛ روندی که حتی در سالهای اوج آلودگی هوای این کلانشهر در دهههای 1960 و 1970 نیز به ندرت شاهدش بودهایم، چون در آن سالها اعیان بودند که از آسمان دودی لندن به مستغلاتشان میگریختند.
او تابستان 2020 لندن را با تابستان 2011 مقایسه میکند که پایتخت انگلها بر اثر ناکارآمدی اسکاتلندیارد و خشم افسارگسیخته معترضان به نژادپرستی پلیس، در هرج و مرج کامل و هر کوی و برزنش در حال سوختن و غارت شدن بود.
ویلسون با گلایه از اینکه پولدارهای عمدتا خارجی در حال بیرون کردن لندنیهای باسابقه از همه جاهای به درد بخور شهرشان هستند، مینویسد:«آوازه جهانی لندن متناسب با حقیقت زندگی در آن نیست. بسیاری از طبقه متوسط به قدری از چاقوکشیها (زورگیریها)، قیمتهای بالا و انبوه تعداد آدمها به تنگ آمدهاند که میخواهند عطای پایتخت بریتانیا را به لقایش ببخشند».
توجه کنید! این یکی از لندننشینان نسبتا مرفه است که حتی دادش از ناهارهای 100 پوندی و گرانی فوقالعاده بلیت اتوبوس و گلویی تازه کردن در پاب یا کافه درآمده است، اگرنه کسانی مثل من که جزو طبقه متوسط رو به پایین هستیم، تقریبا قید حیات اجتماعی در شهر را زده و به کلی خانهنشین شدهایم.
ویلسون همچنین در یک افشاگری دیگر اعمال قوانین فاصلهگذاری اجتماعی دوران واگیر کرونا را از سوی دولت محافظهکاری که اتفاقا توسط شهردار سابق لندن، بوریس جانسون اداره میشود، زیر سوال برده و به ازدحام جمعیت در فضاهای عمومی اعم از مترو، پیادهروها و راهبندانها در شرایط قرنطینه طعنه میزند.
در چنین شرایطی لندن که یکی از رکوردداران مرگومیر کرونایی در فصل بهار بود، حالا با فرا رسیدن پاییز و سرد شدن مجدد هوا، ممکن است در نتیجه سیاست احمقانه واگیر گلهای جانسون و دوست نزدیکش ترامپ، دوباره آماج «کووید-19» شود.
اگر بخواهم آنچه را پاییز و زمستان سال گذشته حتی پیش از آغاز فقر و فلاکت کرونایی، در کوی و برزن لندن شاهد بودم بازگو کنم، باید بیش از هر چیز بر «اتاقهای خیابانی» تاکید کنم. این اصطلاحی است که لندنیها به بساط کارتنخوابها در هر گوشه و کنار با باروبندیل حقیرانهشان دادهاند؛ کارتن یا زیرانداز پلاستیکی کثیف، چند کیسه متعلقات، پتو، کاپشن یا رواندازی نیمهپاره تا از سرما و باران و برف پناه بگیرند. بعضی که وضعشان کمی بهتر است زیر چادرهای یکنفره پناه میگیرند که یکی از همین بینوایان لندنی، شب هنگام خواب با چادرش سوخته بود. لندنیها حتی برای آنها جوک هم ساختهاند و مثلا با احتساب فضایی که یکی از این «اتاقهای خیابانی» از پیادهرو محله اعیاننشین کنزینگتون در قلب لندن اشغال کرده، این بینوایان را که گاه افرادی واقعا آبرودار و حتی دارای شغل هستند صاحب مستغلات چندصد هزار پوندی معرفی میکنند.
اما قضیه، دیگر از این شوخیهای تلخ فراتر رفته است. در هفتههای اول پاندمی، حتی برای آنهایی که کارتشان پر از پول بود، قفسههای اقلام خوراکی روزمره و عادی مثل آرد، غلات، نخود و لوبیا در فروشگاهها خالی بود و برای گیرآوردنشان باید در صفهای طولانی میایستادیم.
صبحها شاهد صفهای طولانی شهروندان عادی و بچههایشان بودیم که جلوی محلهای مشهور به باشگاههای صبحانه صف میکشیدند تا شکمشان را سیر کنند. یک خانم فروشنده ساده مطلقه را میشناختم که قبل از قرنطینه کرونا میگفت، او و دختر کوچکش هر روز چشم به راه غذایی هستند که پسر بزرگترش به عنوان ناهار مدرسه دریافت میکند. نمیدانم بعد از قرنطینه که مدرسهها تعطیل شدهاند، این خانواده از کجا غذا گیر میآورند. تقریبا طرفهای عید نوروز ما بود که سازمان مردمی بنیاد غذا در لندن آماری وحشتناک از خانوادههای انگلیسی منتشر کرد که بر اساس آن یکپنجم خانوادههایی که بچه داشتند از تهیه غذای کافی برای دلبندانشان عاجز بودهاند. 30 درصد والدین بویژه مادران تنها- که در شهری طلاقزده مثل لندن بسیارند- و 46 درصد والدینی که کودک معلول دارند نیز دچار سوءتغذیه بودهاند. تازه این آمارها مربوط به زمانی است که هنوز پسانداز لندننشینها تمام نشده یا از کار بیکار نشده بودند.
بله! فقر در لندن به نکبتی کاملا محسوس تبدیل شده و شما در طول روز حتی در محلههای نسبتا خوب شهر هم با شهروندانی که روزگاری سروسامان داشتند و حالا فقیر شدهاند روبهرو میشوید و مجبور میشوید خجالتزده سرتان را پایین بیندازید و رد شوید. البته بعید میدانم آن هموطنان بیوطنی که در بیبیسی و ایراناینترنشنال و من و تو مشغول شده و سر در آخور شیخهای عربی و کانونهای بهایی و سلطنتطلب دارند، با دیدن چنین صحنههای رقتباری مثل انگلیسیهای طبقه متوسط شرمزده شوند.
با همه اینها، بیبیسی مرکز هنرنمایی همان هنروران تجارت کثافت، طبیعتا کارش این نیست که به سیاهروزی لندن اعتراف کند بویژه که خودش بخشی از هویت شهری اهریمنی است: اینجا لندن... صدای ما را از رادیو دولتی انگلیس میشنوید!
بله! اینجا لندن است، پایتخت شیطانپرستی. کلیسای سنت پل، قبله ماسونها تنها 5 دقیقه رانندگی با ساختمانهای بوش هاس، مقر قدیمی بیبیسی فاصله دارد.
حلقه کودک و زنآزاری فیلیپ، شوهر منحرف ملکه با مدیریت جیمی ساویل و همراهی تعدادی از سرشناسترین مجریان بیبیسی، چند ده سال در راهروها و استودیوهای این شبکه فعال بود و چه کسی باور میکند که تا خوکهای باکینگهام به سلطنتشان ادامه میدهند، حلقهها و باندهای مشابه در بیبیسی و دیگر شعبههای متعدد فراماسونری به کارشان ادامه نمیدهند.
خالهبوقی سیاهکار، تاریخچهای به سیاهی لندن در پیشقدم شدن برای به خطر انداختن مردم دیگر نقاط جهان با کودتا و جنگ دارد. مشروع جلوه دادن قتلعام هندیها توسط سربازان ملکه در جریان قیام استقلال گاندی، اعلام رمز کودتای 28 مرداد در ایران، رپرتاژ آگهیهای حماسی برای صدام، دیکتاتور جانی عراق طی ۸ سال تجاوز به ایران و بعد حماسیسازی قتلعام عراقیها در حمله ارتشهای آمریکا و انگلیس برای اشغال این سرزمین، سانسور جنایات اسرائیلیها در غزه و قانا بر اساس قراردادهای 2001 و 2006 مدیریت بنگاه سلطنتی با رژیم صهیونیستی، حمایت بیچون و چرا از تروریستهای داعش و النصره در شام و عراق و سرپوش گذاشتن بر عوامل غربی- عربی حملات شیمیایی غوطه در سوریه، سانسور رسوایی شبکه فساد و فحشای اپستین که علاوه بر ترامپ پای پرنس اندرو، پسر ملکه در آن گیر است و صدها و هزاران دروغ و خیانت دیگر علیه بشریت که انصافا بیبیسی را به فاضلاب سرمایهداری تبدیل میکند و آن را برازنده عنوان «تجارت کثافت» میسازد.
اما از آنجا که لجنپراکنی بخشی از ذات این بنگاه است، بردههای بخش فارسی بیبیسی، در سیاهترین روزهای رکود و بیکاری و کرونای لندن، دستور میگیرند که حواسها را به سمتی دیگر منحرف کنند و ساز خود را رذیلانه برای زدن پایتخت ایران با هر وسیله ممکن کوک میکنند: پخش گزارش «تهران مخوف»، غرضورزی بینهایت نسبت به مردم پایتخت ایران. سر هم کردن عنوان یک رمان عهد قجری درباره تهران 100 سال پیش بر تصویری از تهران 40 سال پیش به جا مانده از دوران پهلوی اما درباره تهران امروز که با همه مشکلات شهرسازی و شهرنشینیاش، به قول جک استراو وزیر اسبق خارجه انگلیس در آخرین سفرش به ایران، شهری است که بیشتر با مادرید اسپانیا قابل قیاس است تا پایتختهای عربی.
خب! در اینکه تهران شهری است با هزارویک مشکل تردیدی وجود ندارد اما دستکم در همان نگاه اول، متروی نوپای تهران در قیاس با قدیمیترین متروی جهان که حالا تبدیل به مرگبارترین معبر شهری جهان شده، سربلند بیرون میآید. متروی لندن با آن بوی زننده ادرار و نای همیشگیاش، به مثابه اگو یا فاضلاب همه کثافتهای این شهر است و جز دستگاه تنفسی 5 میلیون لندننشین و مسافری که گذارشان به دالانهای آن میافتد به شکل فیزیکی هم آنها را تهدید میکند. بر اساس گزارش پارسال بیتیپی (پلیس حملونقل بریتانیا)، در ۳ سال منتهی به 2018، میزان ارتکاب جرم در دالانهای متروی لندن و حومه 43 درصد افزایش پیدا کرده بود. بیشتر از همه جرائم مرتبط با سلاح، دزدی و اقدام به ضرب و قتل. آمار جدیدتری از بزه در متروی لندن منتشر نشده اما با توجه به افزایش فقر و بیکاری در لندن در سال اخیر که رشد بزهکاری را در پی دارد، میتوان تصور کرد در آن سردابهای مخوف که حالا به خاطر کرونا خلوتتر و خطرناکتر هم شدهاند، جرائم به چه حدی رسیدهاند.
با این وصف نسبت سلامتی سامانه حملونقل زیرزمینی پایتخت ایران با پایتخت کثیف بریتانیا میتواند مشابه نسبت امنیت خیابانهای تهران باشد با معابر بغداد که هر لحظه ممکن است انفجار یا حمله مسلحانهای در هر نقطه از آنها حتی در منطقه سبز ویژه ارگ حکومتی و سفارتخانهها رخ دهد. فرو ریختن 4-3 سال پیش برج گرنفل با بیش از 60 کشته و 200 مجروح را که یادتان هست؟ میگویند حتی ملکه آن آتش مهیب را از پنجره قصر ویندسور تماشا کرد؛ 600 ساکن برج هنوز بیخانمان هستند و شکایتشان به جایی نرسیده است. این لندن نفرینشده، من را به یاد آن ترانه بریتیش راک معروف دهه هشتادی گروه کلش میاندازد؛ ترانه «لندن صدا میزند» یا «اینجا لندن است». ترانهای براساس پیشبینی قرون وسطایی نابودی لندن: لندن (در رودخانه تیمز) غرق میشود... عصر یخبندان فرا میرسد... لندن زامبیهای مرگ را صدا میزند...
* محقق و نویسنده ساکن لندن
ارسال به دوستان
آمریکا همچنان در انتظار «سورپرایز اکتبر» ترامپ
ثمانه اکوان: هر چه به زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نزدیکتر میشویم، فاصله ترامپ از بایدن در نظرسنجیها نیز بیشتر شده و احتمال پیروزی نامزد دموکراتها بیشتر میشود. ترامپ که تا قبل از اینکه به مناظره انتخاباتی با بایدن برود و بعد از آن به کرونا مبتلا شود، بخوبی راه خود را برای در دست گرفتن کلید کاخ سفید هموار کرده بود، با سرعتی عجیب در حال از دست دادن رأی خود در نظرسنجیهاست. با این حال 20 روز تا برگزاری انتخابات باقی مانده و در شرایطی که ماه اکتبر به نیمه رسیده، هنوز هم زمان برای رونمایی از شگفتانه ماه اکتبر او وجود دارد. برخی گمان میکردند سورپرایز او تأیید واکسن کرونا باشد، تعداد دیگری از تحلیلگران شکاک اما بر این عقیده بودند که خبر کرونا گرفتن ترامپ شگفتی ماه اکتبر است و میتواند رأی او را در بین طبقات پایین جامعه آمریکا که خود با کرونا دست به گریبان هستند، بالا ببرد. با این حال کرونا گرفتن ترامپ و نیمهتعطیل شدن کمپین انتخاباتیاش به دلیل مبتلا شدن تعداد بالایی از همراهانش در تیم انتخاباتیاش، کارش را سختتر از همیشه کرد و باعث شد او پیش از موعد و با اصرار زیاد از بیمارستان مرخص شده و به فکر ادامه سفرهای انتخاباتی و مناظرههایش باشد. در مناظره معاونان نامزدهای ریاستجمهوری آمریکا اما مایک پنس تقریبا از سورپرایز ماه اکتبر پرده برداشت و اعلام کرد دولت ترامپ قصد دارد تمام ایمیلهای کلینتون را از حالت محرمانه خارج کرده و در اختیار رسانهها قرار دهد. کمپین ترامپ بعد از آن اعلام کرد غیر از ایمیلهای کلینتون که جنجال زیادی در سال 2016 به پا کرده بود، تصمیم بر این شده اسناد تحقیقات افبیآی، از احتمال دخالت روسیه در انتخابات آمریکا و ارتباط کمپین انتخاباتی ترامپ با روسها را نیز منتشر سازد تا مردم و افکار عمومی متوجه شوند دخالت روسیه در انتخابات آمریکا، توهمی بیشتر نبوده و به بهانهای در دست دموکراتها تبدیل شد تا با آن ترامپ را در سالهای ابتدایی فعالیتش در کاخ سفید تحتفشار قرار دهند.
حالا اما سؤال این است: این ایمیلها و اسناد میتواند سورپرایز ماه اکتبر باشد و نتیجه انتخابات را به نفع ترامپ تغییر دهد؟ با گذشت تنها چند روز از منتشر شدن خبر احتمال انتشار این ایمیلها در سایت وزارت خارجه آمریکا توسط مایک پمپئو، هنوز واکنش مستقیمی از جانب کلینتون یا سایر افراد مؤثر در حزب دموکرات و کمپین انتخاباتی بایدن به این خبر نشان داده نشده است.
رسانهها نیز زیاد به این موضوع نپرداختهاند و به نظر میرسد همانطور که رسانههای حامی ترامپ، از کنار خبر نیویورکتایمز مبنی بر فرار مالیاتی ترامپ گذشتند، رسانههای دموکرات نیز از کنار این خبر مهم گذشتند. البته ترامپ سعی دارد به صورت مرحله به مرحله این ایمیلها را منتشر کند و مایک پمپئو مسؤول مستقیم این کار شده است. این مساله اما چندان هم در دل دموکراتها ترسولرز ایجاد نکرده است. تحلیلگران وابسته به حزب دموکرات بیان کردهاند این اقدام ترامپ در آستانه انتخابات ارزشی ندارد. آنها اعلام کردهاند ظاهرا ترامپ نمیداند با چه کسی رقابت میکند و در چه سالی قرار دارد. ترامپ دیگر در سال 2016 نیست و رقیب او نیز کلینتون نیست بلکه بایدن است. با این حال به نظر میرسد ترامپ با این کار کل حزب دموکرات را نشانه رفته است و درعینحال تلاشش برای اقناع ویلیام بار، دادستان کل ایالاتمتحده برای انجام بازرسی در زمینه تحقیقات دموکراتها درباره رابطه کمپین انتخاباتیاش با روسها نیز با جواب مثبت بار همراه نشده است. البته هنوز هم برای وی جای امید هست که با این لجبازیها و حمله کردن مستقیم به کل حزب دموکرات، او بتواند تا حدودی به نتیجه مدنظر خود برسد. اسنادی که بتازگی فاش شده و میتواند تئوری ترامپ برای تلاش دموکراتها جهت اتهامزنی به او را ثابت کند، بیانگر آن است که نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا و همسرش بین 500 هزار تا یک میلیون دلار در شرکتی که پیشگام طرح اتهامات علیه روسیه در انتخابات سال 2016 بوده، سرمایهگذاری کردهاند. بر اساس گزارش اسپوتنیک، برخی اسناد مالی افشا شده بیانگر آن است که این شرکت بین سالهای 2016 تا 2017، یکصد هزار دلار به انجمن حزب دموکرات کمک کرده است. درو هامیل، سخنگوی پلوسی در واکنش به این افشاگری گفت: نانسی پلوسی در سرمایهگذاری همسرش پل پلوسی مداخله نداشته و تا زمانی که اسناد آن ارائه نشده بود نیز از این سرمایهگذاری اطلاع نداشته است. ارزش این شرکت از سال 2017 تاکنون از یک میلیارد دلار به 11 میلیارد و 400 میلیون دلار ارتقا پیدا کرده است. درصورتیکه این خبرها بتواند به تیتر یک رسانههای آمریکا تبدیل شود، میتواند باعث آبروریزی گستردهای در حزب دموکرات شده و بیانگر اوج فساد سیاسی و اقتصادی موجود در احزاب سیاسی آمریکا باشد. ترامپ با این اقدامات و افشای اسناد بخوبی توانست ماجرای فرار مالیاتیاش را بپوشاند و باید دید آیا برای روزهای باقیمانده از ماه اکتبر نیز برنامهای برای حمله مستقیم به بایدن دارد؟
ارسال به دوستان
کل کشور در وضعیت قرمز کرونایی به سر میبرد طی24 ساعت 257 نفر از هموطنان جان باختند
کرونا به توان تعلل
* مرگ 4952 نفر از ابتدای مهرماه، دولت را برای اتخاذ یک تصمیم مقتدرانه علیه کرونا مجاب نکرده است
گروه اجتماعی: آمارهای وزارت بهداشت درباره میزان شیوع و مرگ ناشی از کرونا نشان میدهد وضعیت کشور فراتر از قرمز است اما دولت همچنان بر عدم تعطیلی و محدودیتهای کرونایی اصرار دارد.
به گزارش «وطن امروز»، بسیاری از متخصصان معتقدند عدم ایجاد محدودیت برای ترددهای بینشهری، عدم تعطیلی شهرهای بحرانی و اصرار به بازگشایی مدارس، موج جدید کرونا را در کشور به وجود آورد و بیتدبیری موجب پر شدن تختهای بیمارستانها شده است. از ابتدای مهرماه یعنی فقط در مدت ۲۲ روز 4952 نفر بر اثر ابتلا به کرونا در کشور فوت کردهاند. درگذشت نزدیک به ۵ هزار نفر در این مدت نشان میدهد در وضعیت اضطراری به سر میبریم و همچنان منتظر یک تصمیم جامع، عاجل و تاثیرگذار برای کاهش آمارهای ابتلا و مرگومیر کرونا هستیم.
در همین ارتباط، دکتر حمید سوری، استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید دکتر سوری با اشاره به اینکه در حال حاضر هیچ منطقه سبزی در کشور وجود ندارد، گفت: اگر چنانچه ۲ هفته از دوره بیماری بگذرد و هیچ مورد جدیدی مشاهده یا گزارش نشده باشد اصطلاحا به این منطقه، منطقه سبز میگوییم، ضمن اینکه این منطقه میتواند در حد یک روستا، شهر، استان و یا کل کشور باشد.
وی با تاکید بر اینکه از آغاز اپیدمی تا به امروز هیچ استان یا منطقه سبزی در کشور نداشتهایم، خاطرنشان کرد: مجامع بینالمللی با اهداف و مضامین خاصی مناطق را رنگبندی میکنند و این شاخصهای عمومی با رنگهای سبز، زرد، نارنجی و قرمز تفکیک میشوند.
دکتر سوری ضمن تشریح وضعیت کشور به لحاظ شیوع «کووید-۱۹» گفت: زمانی که بیش از ۲۵ مورد بیمار جدید طی ۲ هفته تایید شود، در تعاریف قرمز نامگذاری میشود، بنابراین در حال حاضر تمام نقاط کشور قرمز است.
دکتر سوری در ادامه درباره زمان توزیع واکسن کرونا خاطرنشان کرد: به طور معمول و در شریط عادی تولید واکسن موثر و جدید از زمان تحقیقات تا عرضه بین ۱۰ تا ۱۵ سال زمان میبرد ولی امید داریم با توجه به شرایط اورژانسی و بحرانی ویروس «کووید-۱۹» این تحقیقات با تلاش شبانهروزی شرکتهای دارویی در سطح دنیا به حداقل زمان ممکن تقلیل یابد.
همچنین رئیس کل سازمان نظام پزشکی با اشاره به آمار بالای مرگومیرهای کرونایی در کشور گفت: بروز چنین وضعیتی را از اسفند ۹۸ بارها تذکر داده بودیم اما توجهی نشد.
محمدرضا ظفرقندی روز گذشته در مراسم رونمایی از تمبر شهدای سلامت متخصصان بیهوشی ایران که در محل سازمان نظام پزشکی برگزار شد، افزود: آمار بالای مرگومیر کرونا در کشور به هیچوجه قابل قبول نیست و باید علتیابی شود که چرا سیر صعودی دارد. وی با بیان اینکه برای فروکش آمار مرگ ناشی از کرونا در کشور باید چارهاندیشی شود، ادامه داد: در این باره، از اسفند ۹۸ تذکرات کافی داده شد اما به اندازه لازم توجه نشد.
وی افزود: اگر کنترل فعال در کشور وجود نداشته باشد، همچنان شاهد سیر صعودی مرگ ناشی از کرونا خواهیم بود.
ظفرقندی بر ضرورت بررسی علمی مرگومیرها تاکید کرد و گفت: واقعیت این است که در هیچ جای دنیا بدون برخورد فعال، مرگومیرهای کرونایی کنترل نمیشود. ما روز اول درباره بازگشایی مدارس به صورت حضوری و دیگر تصمیمات غیرعلمی و غیرکارشناسی، تذکر داده بودیم.
رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران گفت: پروتکلهایی که هیچ الزامی برای اجرای آنها وجود ندارد، مثل چراغ قرمز است که همه میبینند و عبور میکنند. شیب مرگومیرهای کرونایی در بین مردم و کادر درمان کشور قابل دفاع نیست. از اسفند ۹۸ خواهش کردیم اگر یک نفر مبتلا میشود، باید تحت نظر باشد.
* ابتلای ۲۲۰ تن از پرسنل یک بیمارستان پایتخت به کرونا تا کنون
مدیر بیمارستان شهید مدرس تهران با اشاره به تکمیل تختهای اختصاص داده شده به بیماران کرونایی در بخش مراقبتهای ویژه و بخشهای عادی، گفت: یکی دیگر از نگرانیهای ما افزایش نرخ ابتلا در بین کادر درمان و پرسنل بیمارستانی است بهگونهای که همواره حدود ۳۰ نفر از همکاران به دلیل ابتلا در مرخصی استعلاجی به سر میبرند که این مساله در کنار کمبود نیرو و حجم بالای کار، چالش بزرگی برای بیمارستان ایجاد کرده است.
دکتر حسین بدخشان با بیان اینکه از اوایل مهرماه و آغاز پیک سوم کرونا، آمار مراجعه و بستری بیماران کرونایی در بیمارستان به صورت ناگهانی افزایش یافته، عنوان کرد: همانطور که از آمار مشخص است، تهران از نظر آمار ابتلا وضعیت خوبی ندارد، البته هدف ترساندن مردم نیست ولی حداقل طی ۲۰ روز گذشته شدت مراجعات به اورژانس بیمارستان به صورت تصاعدی افزایش یافته است.
وی با بیان اینکه تمام تختهای اختصاص داده شده به بیماران کرونایی چه در بخش عادی و چه بخش ویژه تکمیل شده است، اظهار کرد: حتی تعدادی تخت اضافی در کنار تختهای معمولی در نظر گرفته بودیم که آنها نیز پر شده و به غیر از آن مراجعات سرپایی نیز به گونهای است که همواره بین ۲۵ تا ۳۰ بیمار در اورژانس در انتظار جایگزین شدن با بیماران ترخیصی هستند.
وی با بیان اینکه حتی در ابتدای شیوع کرونا در اسفندماه نیز با این حجم از ابتلا و مراجعان در بیمارستان مواجه نبودیم، بیان کرد: در حال حاضر ۲ بخش مراقبتهای ویژه در اختیار بیماران کرونایی قرار گرفته و حدود ۸۰ تخت معمولی نیز در بخشهای معمولی توسط بیماران کرونایی اشغال شده است.
وی با بیان اینکه طی ۲ هفته گذشته دائما تختها پر بوده و در حال جابهجایی با بیماران جدید است، ادامه داد: مساله نگرانکننده بعدی طولانی شدن سیر اپیدمی و خستگی مفرط پرسنل بیمارستان، پزشکان، نیروهای پرستاری، نیروهای خدمات و سایر گروههای مختلف درگیر در این بحران بوده که شرایط را بیش از پیش دشوار کرده است.
بدخشان با بیان اینکه تا امروز قریب به ۲۲۰ نفر از کادر درمان و نیروهای پشتیبانی ما درگیر کرونا شدهاند، عنوان کرد: متاسفانه طی این مدت چند نفر از همکاران خدوم بیمارستان نیز جان خود را از دست دادند و علاوه بر مشکلات روحی این مساله، همواره حدود ۳۰ نفر از نیروها و کادر درمان بیمارستان به دلیل ابتلا به کرونا در مرخصی استعلاجی به سر میبرند که این مساله در کنار کمبود نیرو و حجم بالای کار، چالش بزرگی برای بیمارستان ایجاد کرده است.
* ۱۸۷ شهرستان در وضعیت قرمز کرونا
سخنگوی وزارت بهداشت با بیان اینکه ۱۸۷ شهرستان کشور در وضعیت قرمز کرونا قرار دارند، گفت: از این تعداد ۴۵ شهرستان در وضعیت حادتری هستند.
سیماسادات لاری بعد از ظهر سهشنبه در پایان گزارش آمار روزانه کرونا در کشور، به وضعیت مناطق کرونایی کشور پرداخت و افزود: شهرستانهای آذرشهر، جلفا، عجبشیر و مراغه در استان آذربایجان شرقی، شهرستانهای ارومیه، اوشنویه، بوکان، سلماس، شاهیندژ، مهاباد، میاندوآب و نقده در استان آذربایجان غربی، شهرستانهای اصفهان، خمینیشهر، کاشان و نجفآباد در استان اصفهان، شهرستان کرج در استان البرز، درهشهر در استان ایلام، شهرستانهای تنگستان و دشتی در استان بوشهر، شهرستانهای تهران، دماوند، ری، شمیرانات و ورامین در استان تهران، بروجن و شهرکرد در استان چهارمحالوبختیاری، بیرجند در خراسان جنوبی، سبزوار در خراسان رضوی، شهرستانهای قم، سمنان و یزد، شهرستان بیجار در کردستان، اسلامآباد غرب، جوانرود، سرپل ذهاب، کرمانشاه، گیلانغرب و هریس در استان کرمانشاه، شهرستان بویراحمد در استان کهگیلویهوبویراحمد، شهرستان خرمآباد در استان لرستان، اراک در استان مرکزی و رزن و ملایر در استان همدان از جمله شهرستانهای با بیشترین بروز بیماری در کشور هستند. امیدواریم با رعایت بیشتر توصیههای بهداشتی از سوی مردم و جدیت و اهتمام بیشتر مسؤولان در اعمال محدودیتها و نظارت مطلوبتر بر رعایت پروتکلهای بهداشتی در اماکن عمومی و... در شهرستانهای یادشده شاهد توقف روند نگرانکننده شیوع بیماری باشیم.
لاری گفت: با توجه به تعطیلات پیش رو از مردم میخواهیم با پرهیز از بروز رفتارهای اجتماعی خطرآفرین، از هرگونه سفر به طور جد خودداری کنند.
***
[شمار قربانیان کرونا در کشور از ۲۹ هزار نفر گذشت / ۲۵۴ تن دیگر جان باختند]
سخنگوی وزارت بهداشت دیروز از شناسایی ۴۱۰۸ مورد جدید «کووید-۱۹» در کشور خبر داد و گفت: متاسفانه در ۲۴ ساعت گذشته ۲۵۴ نفر از هموطنان به دلیل این بیماری جان خود را از دست دادند. سیماسادات لاری گفت: از ظهر دوشنبه تا ظهر سهشنبه و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۴ هزار و ۱۰۸ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شد که یکهزار و ۹۴۹ نفر آنها بستری شدند. وی در ادامه افزود: بر این اساس مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به ۵۰۸ هزار و ۳۸۹ نفر رسید. متاسفانه در طول ۲۴ ساعت (۲۱ تا ۲۲ مهر ۹۹)، ۲۵۴ بیمار «کووید-۱۹» دیگر نیز جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری هم به ۲۹ هزار و ۷۰ نفر رسید. خوشبختانه تاکنون ۴۱۱ هزار و ۸۴۰ نفر از بیماران هم بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. سخنگوی وزارت بهداشت همچنین افزود: ۴۵۷۰ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند و تاکنون ۴ میلیون و ۳۶۹ هزار و ۶۲۲ آزمایش تشخیص «کووید-۱۹» در کشور انجام شده است. لاری در توضیح استانهای در وضعیت قرمز این بیماری هم گفت: استانهای تهران، اصفهان، قم، آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، سمنان، قزوین، لرستان، اردبیل، خوزستان، کرمانشاه، کهگیلویهوبویراحمد، گیلان، بوشهر، زنجان، ایلام، خراسان رضوی، مازندران، چهارمحالوبختیاری، البرز، آذربایجان غربی، مرکزی، کرمان، خراسان شمالی، همدان و یزد در وضعیت قرمز قرار دارند. وی درباره استانهای در شرایط هشدار بیماری نیز گفت: استانهای کردستان، هرمزگان، فارس و گلستان نیز در وضعیت هشدار قرار دارند.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» درباره ماجرای بلوکهشدن ارزهای صادراتی ایران در عراق
شریان ارزی زیر تیغ تدبیر
* بانک مرکزی ارزها را در تله آمریکا قرار داد
گروه اقتصادی: ۲ روز پیش رئیسکل بانک مرکزی برای پنجمینبار از زمان آغاز مسؤولیت خود، برای وصول مطالبات ارزی به عراق سفر کرد. این سفر نشان داد توافقات اعلامشده مقامات در سفرهای گذشته برای پرداخت طلب ایران هنوز اجرایی نشده است. شواهد نشان میدهد آمریکا در حال تلاش همهجانبه برای ممانعت از انتقال ارز به ایران است. با این حال اصرار دولت به استفاده از کانالهای رسمی بانکی برای وصول مطالبات ارزی، مسیر وصول طلب ارزی ایران را پیچیده کرده است. اصرار دولت به انتقال ارز از کانالهای رسمی در حالی است که کشور در دوره تحریمهای قبلی با استفاده از کانالهای مویرگی و غیررسمی صرافیها، حجم عظیمی از مطالبات ارزی خود را وصول میکرد. با این حال در دولت کنونی بویژه پس از برجام، به امید رفع تحریمهای بانکی، نقش شبکه گسترده صرافیها برای نقل و انتقال ارز به حاشیه رفت. «وطن امروز» در گزارش حاضر ضمن بررسی جایگاه عراق برای ایران در عرصه جنگ اقتصادی، رویکرد دولت در موضوع نقل و انتقال ارزی بینالمللی را در گفتوگوهایی با کارشناسان این حوزه بررسی کرده است.
* * *
دوشنبه هفته جاری بود که رئیس کل بانک مرکزی در رأس هیأتی متشکل از مقامات بانکی و فعالان تجاری و با هدف وصول مطالبات ارزی ایران که عمدتا ناشی از صادرات برق و گاز بوده است، به عراق سفر کرد. این پنجمین سفر عبدالناصر همتی به عراق از آغاز مسؤولیت وی در بانک مرکزی است. وی نخستینبار بهمنماه 97 عازم عراق شده بود که حاصل آن طبق اعلام مقامات و رسانهها، امضای توافقنامه سازوکار پرداخت مالی میان ۲ کشور در ۱۶ بهمن ۹۷ بود. او بعد از آن ۲ بار نیز به عراق سفر کرد. همتی برای بار چهارم 28 خردادماه سال جاری با هدف یافتن راهی برای نقل و انتقالات بانکی راهی عراق شد. رئیس کل بانک مرکزی پس از جلسه با مقامات عراقی در سفر خردادماه خود به این کشور اعلام کرد: در سفرهای قبلی به توافقات خوبی دست یافتیم. همتی همچنین اظهار داشت: بر اساس تفاهمهای گذشته میان هر ۲ کشور پیشبینی شده بود از منابعی که در کشور عراق داریم برای خرید کالاهای غیرتحریمی و اساسی استفاده کنیم. طی این سفر نیز به تفاهمهای خوبی دست یافتیم. همچنین علی محسن اسماعیل العلاق، رئیس بانک مرکزی عراق با اشاره به تفاهمنامهای که سال گذشته بین ۲ بانک مرکزی امضا شد، گفت: این تفاهمنامه روابط بانکی و مالی ۲ کشور و نحوه استفاده از منابع بانک مرکزی ایران را به طور شفاف مشخص کرده است و امروز توافق کردیم بر همان اساس اقدامات لازم را انجام بدهیم.
اما تکرار ۵ باره سفر همتی به عراق نشان میدهد توافقات اعلامشده پیشین هنوز به مرحله اجرایی نرسیده است. بررسیها نشان میدهد کارشکنیهای آمریکا در این مسیر، مهمترین مانع اجرایی شدن توافقات پیشین بوده است. آمریکا با آگاهی از جایگاه حیاتی عراق در جنگ اقتصادی خود با ایران، تمام تلاش خود را برای به حداقل رساندن روابط میان ۲ کشور همسایه به کار برده است. اهمیت عراق برای ایران در میدان جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران از چند منظر قابل بررسی است.
* ظرفیت بالای عراق برای نقل و انتقالات ارزی ایران
یکی از مهمترین وجوه تمایز عراق با سایر همسایههای ایران در صحنه جنگ اقتصادی ایران و آمریکا، ظرفیت بالای عراق برای تبدیل شدن به شاهراه انتقال ارز کشور است. توسعه اندک نظام بانکی رسمی در عراق و گردش حجم عظیمی از ارز در شبکه غیررسمی صرافیهای عراق، همسایه غربی ایران را به بهترین گزینه برای دور زدن تحریم بانکی از طریق استفاده از شبکه صرافیهای عراق تبدیل میکند. تجربه دولت دهم در استفاده از کانالهای غیررسمی انتقال ارز، اکنون میتواند راهگشای مسؤولان برای دستیابی به درآمدهای ارزی قفل شده باشد. در همین راستا اخیرا رئیس کل بانک مرکزی در دولت دهم هم به همین موضوع اشاره کرد. محمود بهمنی با اشاره به تجربیات موفق کشور در دور زدن تحریمهای دور قبل گفت: مبادلات پولی ایران تنها از طریق سیستم بانکی صورت نمیگیرد و سایر سیستمهای موازی نیز قابل استفاده است؛ به نحوی که بدون اینکه بخواهیم ارتباطات رسمی با بانکهای دنیا برقرار کنیم، میتوانیم از این راهکارها بهره بگیریم. وی با اشاره به ظرفیت صرافیها برای انتقال ارز به کشور گفت: اکنون وقت تکیه به شبکه مویرگی صرافیهای کشور است تا با مراقبت و نظارت بانک مرکزی بتوان مایحتاج کشور را برآورده کرد.
* ارزش زیاد واردات عراق و نیاز به بازسازی
امتیاز دیگر عراق برای ایران در شرایط جنگ اقتصادی با آمریکا، نیاز شدید این کشور به واردات گسترده برای بازسازی ویرانیهای جنگ است. عراق طی ۲ دهه گذشته شاهد ۲ هجوم نظامی به خود بود. ابتدا آمریکا به بهانه کنترل تسلیحات کشتار جمعی عراق را اشغال کرد که نتیجه آن ویرانی گسترده این کشور بود. پس از آن هم این کشور با هجوم نیروهای تکفیری داعش مواجه شد که بر اثر آن بسیاری از زیرساختهای این کشور نابود یا دچار آسیب جدی شد. از همین رو عراق اکنون به عنوان یک کشور جنگزده، نیاز مبرمی به واردات کالا و خدمات برای بازسازی زیرساختها و تامین مایحتاج خود دارد. نیاز عراق به واردات گسترده، فرصتی بینظیر به ایران برای بیشینه کردن صادرات و کسب منابع ارزی بیشتر داده است. با توجه به درآمد ارزی هنگفت عراق از محل صادرات نفت خام، دولت این کشور محدودیت چندانی برای تامین ارز واردات نخواهد داشت. روند رو به رشد صادرات ایران به عراق در سالهای اخیر به وضوح ظرفیت این کشور برای تبدیل شدن به یکی از مهمترین بازارهای مصرف کالاهای ایرانی و یکی از اصلیترین منابع درآمد ارزی کشور را تایید میکند.
* قابلیت عراق در همکاری برای دور زدن تحریم فروش نفت
یکی دیگر از امتیازات عراق برای ایران در میانه جنگ اقتصادی، امکان استفاده از ظرفیت این کشور برای دور زدن تحریم فروش نفت است. ایران میتواند از حجم بالای فروش نفت عراق به عنوان پوششی برای فروش نفت خام خود استفاده کند. از میان تمام همسایگان ایران، عراق بهترین گزینه برای دور زدن تحریم نفت است. هر چند در ماههای اخیر و به دلیل شیوع ویروس کرونا، حجم صادرات نفت خام عراق مطابق توافق اوپک پلاس با کاهش اجباری مواجه شده است اما در صورت هر گونه گشایش در مبارزه با کرونا، محدودیتهای اعمالشده برای تولید برداشته شده و نقش عراق برای مبادله نفت ایران بیش از گذشته پررنگ میشود.
***
کارشناس مسائل اقتصادی عراق در گفتوگو با «وطن امروز»:
بانک مرکزی اراده لازم را برای آزاد کردن منابع ارزی کشور ندارد
کارشناس مسائل عراق درباره مشکلات عدم بازگشت ارزهای صادراتی از کشور عراق به «وطن امروز» گفت: مشکلاتی که در روابط مالی ایران و عراق پیش آمده به دلیل عدم تسویه مطالبات ایران ناشی از صادرات برق و گاز به این کشور است، زیرا تجارت کالایی ایران و عراق توسط بخش خصوصی انجام میشود و بیش از 95 درصد این تجارت خارج از سیستم بانکی اتفاق میافتد که هیچ مشکلی برای بازگشت ارز وجود ندارد. مهدی ازرقی با اشاره به نحوه دریافت ارز حاصل از صادرات ایران به عراق بیان کرد: ایران از سال 86 صادرات برق و گاز خود را به عراق شروع کرد و همواره مطالبات خود را به صورت نقدی و خارج از سیستم بانکی دریافت میکرد. کارشناس مسائل عراق تصریح کرد: ارزش این صادرات سالانه بین 5/3 تا 4 میلیارد دلار است اما مشکل از جایی شروع شد که تصمیم گرفتیم به جای استفاده از مسیرهای نقدی و غیررسمی، سراغ سیستم بانکی برویم؛ رفتهرفته با استفاده از این راهکار بدهی کشور عراق به کشورمان افزایش یافت و هماکنون به بیش از 5 میلیارد دلار رسیده است. وی افزود: ولیالله سیف، رئیس سابق بانک مرکزی نخستین کسی بود که بازگشت مطالبات ایران را از طریق سیستم بانکی خواستار شد و مذاکراتی بین ۲ طرف شکل گرفت که به نتیجه نرسید. در ادامه این مذاکرات عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی بهمن 97 برای نخستینبار به عراق سفر کرد. از اواخر سال 97 تا اوایل سال 98، وی 2 بار به عراق سفر کرد و آقای عبدالمهدی، نخستوزیر وقت عراق هم به ایران آمد. وی ادامه داد: این مذاکرات تا اردیبهشت 98 ادامه یافت و پس از آن توافقی میان ۲ کشور حاصل شد. مبنای این توافق هم دریافت مطالبات ایران از طریق حساب بانک مرکزی ایران در بانک تجارت عراق بود. بعد از اینکه این توافق به صورت رسمی بین ۲ کشور برقرار و ترامپ هم از برجام خارج شد، دیگر نتوانستیم ارزهای ناشی از صادرات برق و گازمان را به کشور بازگردانیم. البته در مقاطعی شهید قاسم سلیمانی ارزهای مورد نیاز کشور را به صورت نقدی به کشور وارد میکردند. در سفر اخیر وزیر نیرو به عراق هم ایشان اعلام کرد 400 میلیون یورو به صورت نقدی دریافت کرده و به کشور آورده است که البته این رقم در مقابل کل رقم مطالبات قابل توجه نیست. ازرقی افزود: در مذاکرات بین همتی و مسؤولان کشور عراق قرار شد در ابتدا ایران به منابع ارزی خودش هر طور که میخواهد دسترسی داشته باشد اما پس از مدتی این قرار تغییر کرد و توافق اینچنین شد که ایران تنها بتواند با ارزهای صادراتی خود، کالای اساسی و دارو وارد کند. همچنین وظیفه این خریدها هم بر عهده شرکتهای عراقی باشد که متاسفانه هنوز این موضوع اجرایی نشده است یعنی طرف عراقی همین موضوع را هم قبول ندارد. وی درباره دستاوردهای احتمالی سفر رئیس کل بانک مرکزی به کشور عراق نیز گفت: از آنجا که آقای کاظمی ماه گذشته رؤسای بانک مرکزی و بانک تجارت عراق را تغییر داده است، سفر اخیر رئیس کل بانک مرکزی به عراق با این نگاه بوده است که توافق قبلی را با افراد جدید به نتیجه برساند. این در حالی است که به دلیل سیطره آمریکا بر ساختار مالی عراق و همراهی سیستم بانکی این کشور با وزارت خزانهداری آمریکا، نمیتوان دستاوردی برای این دیدار متصور بود. آمریکا برنامهریزی خود برای سیطره بر نظام بانکی عراق را از سال 2003 شروع کرده است. ازرقی افزود: سیطره آمریکا بر سیستم بانکی عراق از نظارت بر فروش نفت به دلیل انتقال منابع آن به بانک فدرال رزرو شروع میشود و تا حسابرسی بانک تجارت این کشور توسط شرکت جیپی مورگان آمریکا ادامه پیدا میکند. این خیلی خوشبینانه است ما فکر کنیم با تغییر چند فرد در سیستم بانکی عراق، روزنهای برای بازگشت ارزهای کشورمان باز شده است. کارشناس مسائل عراق درباره موانع و راهکارهای آزاد کردن منابع ارزی کشورمان در عراق گفت: بانک مرکزی اراده لازم برای آزاد کردن این منابع را ندارد. برای بازگشت این مطالبات باید طراحی جدیدی شود و کشور ما از ابزارهای اقتصادی و مناسبات سیاسی خود برای آزاد کردن این منابع استفاده کند. در قدم اول باید توافق شکل گرفته بین ۲ کشور لغو شود، زیرا وقتی در شرایط تحریمی مبادلاتمان را شفاف کنیم، عملا دسترسیمان به منابع ارزی را قطع میکنیم. وی در پاسخ به سوالی مبنی بر تاثیر پذیرش FATF در آزاد شدن منابع مالی خارجی ایران بیان کرد: وقتی قرار است پاسخی برای تاثیر FATF بر آینده مبادلات مالی و بازگشت منابع بلوکهشده پیدا کنیم، باید این پاسخ را در سوابق گذشته جستوجو کنیم. ما در گذشته و قبل این توافق و خروج آمریکا از برجام، مطالباتمان را دریافت میکردیم اما با این توافق دست خودمان را زیر ساطور آمریکا قرار دادهایم و این هیچ ربطی به FATF ندارد. همچنین هیچ کدام از طرفهای ایرانی و عراقی درباره FATF صحبتی نکردند و اینطور نیست آن را به عنوان یک مانع ببینند.
***
کارشناس و تحلیلگر تحریم در گفتوگو با «وطن امروز»:
دیپلماسی اقتصادی دولت ناتوان است
تحلیلگر تحریم درباره دلایل سفر اخیر رئیس کل بانک مرکزی به عراق به «وطن امروز» گفت: سفر اخیر رئیس کل بانک مرکزی به کشور عراق برای آزادسازی منابع ارزی بلوکه ما در این کشور و پیگیری توافق مالیای است که بهار 98 بین 2 کشور امضا شد. بر اساس این توافق، عملا ۲ کشور اختیار تبادلات مالیشان را به وزارت خزانهداری آمریکا سپردهاند. با وجود اینکه میلیاردها دلار از مطالبات ایران در کانال مالی است که برای صادرات انرژی به عراق ایجاد شده اما به خاطر کنترل و تسلطی که آمریکاییها بر این کانال دارند، عملا ما نمیتوانیم از این پولها استفاده کنیم.
حسین حاجیلو ادامه داد: یکی از دلایل افزایش قیمت دلار هم عدم بازگشت همین ارزها به کشور است. دولت برای اینکه بتواند در بازار ارز ثبات ایجاد کند، به منابع ارزی خود در عراق نیاز دارد و مهمترین بخش آن هم منابع موجود در کانال مالی بین ۲ کشور است.
حاجیلو افزود: این توافق باید به صورت جدی از سمت کشور ما مورد بازبینی قرار گیرد تا این کانال مالی از سلطه و نظارت آمریکاییها خارج شود. پس از آن است که ما میتوانیم اختیار استفاده از پولهایمان را داشته باشیم.
وی با اشاره به شرایط متمایز عراق در مبادلات تجاری با کشور ما خاطرنشان کرد: عراق در مقایسه با کشورهای اروپایی یا چین و کره، از لحاظ اقتصادی پایین دست ما حساب میشود و از لحاظ اقتصادی به ما وابسته است. همچنین این کشور بخش زیادی از انرژی خود را به صورت برق و گاز از ایران وارد میکند و در حوزه انرژی هم به کشور ما وابسته است و نمیتواند این وابستگی را در کوتاهمدت و میانمدت از طرق دیگری جایگزین کند، لذا ما دست برتر را در مذاکرات داریم. متاسفانه دیپلماسی اقتصادی دولت آنقدر ناتوان است که حتی با کشور عراق هم در حوزه اقتصادی به مشکل خوردهایم و نتوانستهایم از مزیتها و نقاط قوتمان در حل مشکلات مالی بین ۲ کشور استفاده کنیم.
حاجیلو خاطرنشان کرد: اکنون کشور برای نقل و انتقالات مالی باید بر روشهای مویرگی تسویه مالی (مانند صرافیها و...) متمرکز شود و در تعاملات خارجی خود از روشهای شاهرگی به روشهای مویرگی حرکت کند؛ البته این کار باید با کنترل و نظارت حاکمیت باشد؛ این در حالی است که آمریکا هم با اشراف بر این موضوع، تلاش دارد ایران را تحت فشار پذیرش FATF قرار دهد تا همین منافذ تنفسی کشور را هم ببندد.
حاجیلو ضمن تشریح تاثیر FATF بر مبادلات تجاری کشور با سایر کشورها گفت: هیچ نسبتی میان عدم بازگشت منابع ارزی خارجی به کشور و عدم پذیرش FATF وجود ندارد و این عدم بازگشت به دلیل تحریمهای آمریکاست. من از کسانی که میگویند بلوکه شدن این منابع به خاطر عدم پذیرش شرایط FATF است یک سوال میپرسم و آن سوال هم این است که اگر ما همین امروز شرایط FATF را بپذیریم و آنها هم اعلام کنند دیگر مشکلی با ایران ندارند و وضعیت ایران کاملا سفید است، آیا بانکهای بینالمللی و شرکتهای بزرگ چشمشان را روی تحریمهای آمریکا میبندند و با ایران همکاری میکنند؟ قطعا جواب این سوال خیر است. ما اگر تمام استانداردهای FATF را هم اجرا کنیم و از لیستشان خارج شویم، باز هم به خاطر تحریمهای آمریکا، بانکها و شرکتهای بزرگ دنیا با ما همکاری نمیکنند.
وی افزود: ما باید برای بازگرداندن این منابع با هر یک از این کشورها متناسب با شرایط میان ۲ کشور اقدام کنیم. نقاط قوت ما در این کشورها و میزان وابستگی آنها به آمریکا متفاوت است، لذا نمیتوان برای تمام این کشورها یک نسخه یکسان پیچید.
کارشناس تحریم در انتها تاکید کرد: به هر حال تحریم اگر چه بخشی از دسترسیهای ارزی بانک مرکزی و کشور را دچار ضربه کرده است اما باید از مسیرهای متنوع با آن مقابله کرد و راهکارهای عملیاتی آن نیز وجود دارد.
ارسال به دوستان
تمام امکانات درمانی سپاه پاسداران برای کمک به کادر درمان به میدان میآید
سپاه مقابله با کرونا
سرلشکر سلامی: کادر درمان و سلامت واقعاً یک حماسه خلق کردهاند که فراتر از کار و تلاش حرفهای است
گروه سیاسی: نخستین جلسه گزارشگیری اقدامات سپاه پاسداران پس از دستور اخیر فرمانده معظم کل قوا به رئیس ستاد کل نیروهای مسلح مبنی بر در اختیار قرار دادن ظرفیت حداکثری مراکز درمانی نیروهای مسلح به بیماران مبتلا به کرونا، صبح دیروز از طریق ارتباط زنده ویدئویی سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با فرماندهان نیروها، سازمان بسیج مستضعفین، سپاههای استانی و فرمانده دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله(عج) برگزار شد. فرمانده کل سپاه در حاشیه برگزاری این جلسه با بیان اینکه پیرو فرمایشات و فرامین پیوسته فرمانده معظم کل قوا، در روزهای اخیر ماموریت جدید مشارکت حداکثری تمام ظرفیتها و امکانات نیروهای مسلح از جمله سپاه در بخش خدمات پیشگیری و درمان بیماران کرونایی ابلاغ شد، گفت: این مهم هم در فرمایشات روز دوشنبه معظمله در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح و هم در فرمان جدیدی که به ستاد کل نیروهای مسلح ابلاغ فرمودند وجود داشت. وی افزود: بر اساس این تدبیر و دستور مبارک متعهد هستیم تمام ظرفیتها و امکانات درمانی سپاه اعم از بیمارستانهای ثابت و سیار، امکانات تولید و توزیع ماسک و بستههای بهداشتی و مشارکت در غربالگری و کمک بسیج جامعه پزشکی به کادر ایثارگر و فداکار درمانی را به میدان آوریم. فرمانده کل سپاه با تاکید بر اینکه تلاش میکنیم تمام استعدادهای بیمارستانی و سایر ظرفیتهای بسیج در خدمت تحقق این مهم قرار گیرد، گفت: در کنار این اقدامات، کمکهای مومنانه و توزیع بستههای معیشتی با هدف کاهش مشکلات مردمی که از کرونا یا غیرکرونا دچار رنج معیشتی هستند، به طور مداوم انجام میشود.
سردار سلامی در بخشی از این جلسه با اشاره به فداکاری کادر سلامت و درمان کشور اظهار کرد: واقعا یک حماسه خلق شده است که فراتر از کار و تلاش حرفهای است، کار حرفهای ارزشمند است ولی وقتی این تلاشها با معانی دیگری نظیر گذشت، ایثار و ترجیح دادن حیات خود بر دیگری همراه شود، زیبایی پیدا میکند. فرمانده سپاه افزود: یک فرهنگ درخشان در جامعه ما در حال شکلگیری است و عزیزانی که در عرصه درمان کرونا در حال تلاش هستند، در آفرینش این بعد افتخارآمیز از فرهنگ جامعه ما که تراز شخصیت ملی ما را در سطح نظام بینالملل بالا برد، نقشی قوی ایفا کردند. سرلشکر سلامی در ادامه با تاکید بر اینکه فرمان مبارک فرمانده معظم کل قوا را تبدیل به مأموریت کردیم و با همه وجود آن را به انجام میرسانیم، اظهار کرد: این اقدام و اراده در سپاه زنده و جاری است و درصدد هستیم تمام این ظرفیتها را در آرایش و با تمهیداتی جدید به شکلی پیوسته بسیج کنیم و در خدمت ستادهای ملی و استانی مبارزه با کرونا در سراسر کشور قرار دهیم. همچنین در این جلسه سردار دریادار علیرضا تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران در گزارش کاری که از عملکرد این نیرو ارائه داد، اظهار داشت: ما بیمارستان صحرایی در شیراز آماده و به چالوس ارسال کردیم که استعداد ۷۴ تخت بستری دارد و میتواند تا ۱۲۰ تخت نیز افزایش یابد و تا ۳۳ روز در آنجا استقرار خواهد داشت. وی افزود: دومین بیمارستان صحرایی ما در برازجان استان بوشهر است که استعداد ۴۰ تخت را دارد و ۵۰ روز مستقر خواهد بود؛ سومین بیمارستان هم در بوشهر است که استعداد ۴۰۰ تخت دارد و ۶۲ روز مستقر خواهد بود؛ همچنین بیمارستان صحرایی صاحبالزمان(عج) در بندرعباس هم آماده ارائه خدمت است. فرمانده نیروی دریایی سپاه خاطرنشان کرد: ما از آغاز شیوع بیماری کرونا تاکنون ۳۹ هزار بسته معیشتی در قالب کمک مؤمنانه به محرومترین نقاط استانها ارسال کردهایم.
* مراسم دانشآموختگی دانشگاههای افسری، به عطر صمیمیت معطر بود
فرمانده کل سپاه پاسداران روز گذشته همچنین میهمان جمع ارتشیها در دانشگاه افسری امام علی(ع) بود. سرلشکر حسین سلامی در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشگاههای افسری نیروهای مسلح که در دانشگاه افسری امام علی(ع) برگزار شد، ضمن قدردانی از میزبانی ارتش جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: مراسم امسال متفاوتتر از همه سالها بود. وی افزود: مراسم مشترک دانشآموختگی دانشگاههای افسری نیروهای مسلح، معطر به عطر صمیمیت، برادری و فراتر از کلمات بود. فرمانده کل سپاه با بیان اینکه در مراسم امروز فقط رنگ لباسها فرق داشت، یادآور شد: امروز میدان، یک آرمان و تحت زعامت و فرمانبرداری یک رهبر بود.
ارسال به دوستان
رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرتامام(ره) خبر داد
آزمایش موفق واکسن کرونا
رئیس ستاد اجرایی فرمان امام(ره) درباره جزئیات سومین پویش احسان سلامت و تولید واکسن کرونا، توضیحاتی داد.
محمد مخبر، رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) در جمع خبرنگاران در آیین آغاز مرحله سوم پویش ملی احسان سلامت و توزیع یک میلیون بسته بهداشتی و اقلام دارویی اظهار کرد: از زمان شیوع ویروس کرونا تاکنون ستاد اجرایی فعالیتهای وسیعی را در توزیع اقلام بهداشتی و تهیه و تولید داروهای مختلف برای درمان و کیت تشخیص داشته است.
او با بیان اینکه کاروانهای سلامت و سامانه ۴۰۳۰ در این زمان به صورت مستمر فعال بودند، ادامه داد: با دستور مقام معظم رهبری تاکنون ۵ میلیون بسته معیشتی و ۴ میلیون بسته بهداشتی توزیع شده است.
مخبر گفت: اقلام بهداشتی ارسالشده شامل یک میلیون بسته بهداشتی، ۵ میلیون ماسک و یک میلیون محلول ضدعفونیکننده بوده است، همچنین تاکنون ۱۰ هزار کیت تشخیص به مناطق محروم ارسال شده است.
رئیس ستاد اجرایی فرمان امام(ره) با بیان اینکه آمپول رمدسیویر که در حال حاضر به عنوان تنها داروی درمان کرونا شناخته میشود توسط ستاد اجرایی فرمان امام(ره) تولید شده است، گفت: در حال حاضر این دارو به وزارت بهداشت تحویل داده شده و در بیمارستانهای سراسر کشور در دسترس است.
مخبر ادامه داد: ۱۰ هزار آمپول رمدسیویر نیز تولید و توزیع شده است؛ همچنین امسال نیز ۳ هزار آمپول توزیع شده است.
رئیس ستاد اجرایی فرمان امام(ره) افزود: تولید واکسن کرونا همچنان در حال انجام است و بعد از تحویل مدارک به وزارت بهداشت برای تست انسانی آن اقدام میکنیم.
او با بیان اینکه تست واکسن روی میمونها بخوبی جواب مثبت داده است و هیچ عارضهای تاکنون ایجاد نشده است، گفت: امیدوار هستیم بتوانیم ظرف 3-2 هفته آینده تست انسانی آن را آغاز کنیم و در نهایت آن را به بازار عرضه کنیم.
مخبر گفت: خط تولید واکسن نیز آماده فعالیت است و به محض کشف و تولید واکسن آمادگی تولید انبوه آن را داریم و میتوانیم بگوییم اکنون قطعا تکنولوژی تولید واکسن را داریم.
ارسال به دوستان
چرا سلبریتیها هم در وقوع اتفاقات تلخ اقتصادی و اجتماعی امروز مقصرند؟
گفتند «هر کدام از ما یک ستاد هستیم»
گروه فرهنگوهنر: این مطلب به هیچوجه نمیخواهد دوقطبی طرفدار روحانی/ مخالف روحانی درست کند. همچنین در این مطلب بنای این را نداریم که با یادآوری گذشته، موجب انفعال چهرههای هنری در آینده شویم، چرا که هر کدام از این چهرهها میتوانند و باید به عنوان یک شهروند در آینده ایران نقش ایفا کنند. این مطلب صرفا یک بازخوانی است. بازخوانی مرجعیتی این چهرههاست؛ مرجعیتی که مسؤولیت میآورد و مسؤولیتی که حالا هیچکس به عهده نمیگیرد. امروز در روزگار دلار 31 هزار تومانی و شرایط وخیم اقتصادی، به خرداد 96 نگاهی دوباره بیندازیم. حتی نمیگویم خرداد 92 که روحانی هنوز رئیسجمهور نشده بود. خرداد 96 عمده چهرههای هنری برای برگزیدن کسی به میدان تبلیغات آمدند و در قواره عضو ستاد انتخاباتی ظاهر شدند که ۴ سال امتحان پس داده بود. در همان ۴ سال نه تحریمی برداشته شد، نه از طرح متفاوتی بهرهبرداری شد و نه توفیقی برای طبقات پایین جامعه حاصل شد. با این حال چهرههایی که مسائل اجتماعی را به عنوان دغدغه اصلی مردم مطرح میکردند، در جایگاه لیدری یک جریان سیاسی، بیتفاوت به مسائل اقتصادی و با سوءاستفاده از مساله شهرت که تاثیر آن بر بخشی از طبقه متوسط اجتنابناپذیر است، به انتخاب مردم جهت دادند. فارغ از اینکه این تقلید، مسالهای جامعهشناختی است و باید در محل دیگری طرح شود اما امروز حتما میتوان از رویکردهایی که چهرههای هنری برای انتخابات سال 96 در پیش گرفتند، انتقاد کرد. خواندن برخی از این مواضع افراطی و مطلق، میتواند روی اظهارنظرهای آتی تاثیر بگذارد. یکی از بازیگران در همایش ستاد روحانی در انتخابات سال 96 میگوید: «ما دلمان برای ایران میتپد برای همین همه را دعوت میکنیم به روحانی رای دهند. من مطمئنم جامعه ایران هنوز آنقدر از آرمان تهی نشده که با وعده پول رای بدهد». فارغ از اینکه این اظهارنظر تا چه اندازه توهینآمیز است، نشان میدهد اطلاعات این قشر چقدر پایین است. یا بازیگر دیگری، در حالی که گویی از آزادی حضور چندین ساله زنان در ورزشگاه 12 هزار نفری آزادی بیخبر است، اینطور اولویتها و خواستههای فضای اجتماعی را منحرف میکند: «من از اینجا، ورزشگاهی که دختران بسیاری آرزو دارند فقط یک بار از حق حضور در آن برخوردار باشند، با شما درباره آزادی صحبت میکنم. بر آزادی سلام میکنم. جناب رئیسجمهور! سالهای تفکیک جنسیتی در دانشگاهها و سیاست خانهنشینی زنان و نگاههای امنیتی بر زنان را فراموش نکردهایم. من فراموش نکردم شما در چنین فضایی با وعدههایی از جنس عدالت جنسیتی آمدید. شما به ما وعده ایجاد فرصتهای شغلی برابر و قول بازنگری در قوانین مدنی را دادید. آقای رئیسجمهور! منشور حقوق شهروندی روبهروی ماست. ما اعتقاد شما به وعدههایتان را باور داریم... ما به عقب بازنمیگردیم». در میان اظهارنظرها، حرفهای یکی از بازیگران هم قابل تأمل است و از آن حرفهایی است که مسؤولیت انتخاب روحانی را بیشتر متوجه این چهرهها میکند. وقتی یکی از این بازیگران به صراحت میگوید: «هر کدام از ما یک ستاد هستیم... اصلاحاتی را که آقای خاتمی پایهگذاری کرد، میخواهیم در کنار روحانی ادامه بدهیم و هر کدام از ماها یک ستاد هستیم». و اظهارنظرهایی که همه در تایید «با روحانی تا 1400» است.
این روزها با عبور دلار از کانال 31 هزار تومانی میتوانیم این اجازه را داشته باشیم که از گویندگان «هر کدام از ما یک ستاد هستیم» و «با روحانی تا 1400» بپرسیم که آیا پای مسؤولیت انتخاب خود ایستادهاند؟ یا نه! فارغ از هر افزایش قیمتی زندگی روزمره خود را دارند و افزایش قیمتها هنوز برایشان محسوس نشده است.
* در این بین اما مردمی که به حرف این مراجع(!) موقت
سیاسی- اجتماعی گوش کردند و حتی آنهایی که گوش نکردند، همه با هم دارند چوب یک انتخاب اشتباه را میخورند. انتخاب اشتباه که میگویم نه به خاطر تفاوت در سلیقه رای، بلکه به خاطر تغییر جهت مطالبات واقعی مردم و برساختن یک تصور تقلبی است مانند «اگر فلانی رئیسجمهور شود، در پیادهروها دیوار میکشد».
برساختن تلقیهای اشتباه از شرایط اجتماعی، تغییر اولویتهای اصلی کشور و تلاش برای حاکم کردن مناسباتی که همه به نفع طبقه مرفه سلبریتی است، همه در سال 96 اتفاق افتاد. در نتیجه این رویکرد، اگر چه اتفاقات تلخی در کشور رخ داد که در پی آن اعتراضات اجتماعی نیز شکل گرفت و با غم آبان 98 توأم شد، که همگی محصول بیتدبیریهای دولتی بود که چهرههای هنری حضور او را طلب میکردند اما این چهرهها نهتنها خودشان «با روحانی تا 1400» نماندند، بلکه مدعیتر از قبل به مطالبهگری پرداختند. برخی نیز به یک اظهار پشیمانی صرف بسنده کردند بیآنکه مسؤولیت شرایط امروز را بر عهده بگیرند. یکی از آنها که بیشتر از همه در ستادهای انتخاباتی بالا و پایین میپرید، البته خودش را از اتهام مبرا کرد و گفت: «همه گول خوردیم! همه به یک قهرمان توخالی و پوشالی دل بستیم. همه جنگیدیم برای یک چیزی و بعد دیدیم همون جای اول و حتی عقبتر هستیم». و غصهدارتر اینکه کسانی این حرف را میزنند که در روزهای انتخابات با اطمینان میگفتند: «به عقب برنمیگردیم».
ارسال به دوستان
اکبر عالمی، مجری پیشکسوت و مستندساز بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت
وداع با معلم «هنر هفتم»
دکتر اکبر عالمی، کارگردان سینمای مستند و از مجریان پیشکسوت تلویزیون که چندی پیش با تشدید بیماریاش پس از ابتلا به کرونا، در بیمارستان بستری شده بود و با کمک دستگاه تنفس میکرد در نهایت تسلیم ویروس کرونا شد و در 75 سالگی از دنیا رفت. درباره نحوه ابتلای این مستندساز در ابتدا اعلام شد این مدرس سینما ۱۰ مهرماه برای ساخت یک مستند راهی بیمارستانی شده بود که با وجود رعایت پروتکلهای بهداشتی، او و ۳ همکار دیگرش همگی به «کووید-۱۹» مبتلا شدند اما امیر سراییمقدم، دستیار کارگردان و خواهرزاده زندهیاد اکبر عالمی در این باره روایت دیگری ارائه کرده است. سراییمقدم در رابطه با خبر منتشرشده درباره ابتلای اکبر عالمی به کرونا در فرآیند ساخت مستند یادشده، تأکید کرد: واقعیت این است که اکبر عالمی در جریان ساخت جدیدترین مستندش دچار بیماری کرونا نشد، بلکه در کلاس دانشگاه به این بیماری مبتلا شد، چون در کنار آقای عالمی من به همراه ۴ نفر دیگر هم مشغول کار بودیم که تست ما ۵ نفر منفی شد اما زندهیاد اکبر عالمی که برای دفاع پایاننامه دانشجویانش به دانشگاه رفته بود، دچار این بیماری شد. وی درباره پروژه ناتمام این کارگردان که همزمان با فرآیند ساخت آن دچار بیماری کرونا شد به مهر توضیح داد: این مستند برای وزارت بهداشت آماده میشد و درباره یکسری دستگاههای ماموگرافی بود که از ژاپن به ایران وارد شده است. این کارگردان درباره سرانجام این مستند تأکید کرد: من کارگردان سینمای مستند هستم و پیش از این نیز برای شبکه یک سریال ساختهام، از همین رو قرار است این مستند ناتمام را به سرانجام برسانم. وی افزود: پیش از این مستند که هنوز نامی برای آن انتخاب نشده است، مرحوم عالمی در سال ۹۷ مستند دیگری درباره پتروشیمی بوشهر ساخته بود که آخرین اثر وی تا پیش از این کار محسوب میشود. سراییمقدم درباره حال عمومی همسر اکبر عالمی که او نیز دچار بیماری کرونا شده است، گفت: همسر آقای عالمی در حال حاضر در بخش بستری است و تحت مراقبت قرار دارد.
زندهیاد اکبر عالمی که فعالیت هنری خود را با بازیگری در فیلمی قبل از انقلاب اسلامی آغاز کرده بود مدتی ریاست لابراتوار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسؤولیت لابراتوارهای سازمان صداوسیما را عهدهدار بود. عالمی در دهه ۷۰ مجری و کارشناس برنامه پرمخاطب «هنر هفتم» بود که به عقیده بسیاری اثرگذارترین برنامه تلویزیون در رابطه با سینما بوده است. وی به عنوان مجری- کارشناس در برنامه سینما ماورا نیز فعالیت داشت. عالمی همچنین عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی و نیز از اعضای انجمن مدرسان سینما بود. از دیگر کارهای ماندگار وی، گویندگی مجموعه ۵ قسمتی «جهان، آفریده هنر» درباره تاریخ هنر و مستند، «چرا زیبایی مهم است؟» درباره فلسفه زیبایی در هنر (این مجموعهها تاکنون منتشر نشده است) و مجموعه ۵ قسمتی «نوابغ عکاسی» درباره تاریخ عکاسی (شبکه مستند سیما) به تهیهکنندگی و مدیریت دوبلاژ بهزاد زهرایی را میتوان نام برد. از سایر فعالیتهای هنری وی میتوان به ساخت برنامههای هنری و فرهنگی تلویزیونی در زمینه سینما همراه با اجراهای حرفهای و ماندگار و نقدهای تأثیرگذار فیلم، چند دهه تدریس در دانشگاههای هنر، مدیریت لابراتوارهای سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ساخت ۳۰ فیلم مستند برای صنایع داروسازی، پتروشیمی، نساجی و چوب به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، اسپانیولی، آلمانی، ایتالیایی و عربی اشاره کرد. یکی از نکات قابل توجه درباره اکبر عالمی این موضوع است که این هنرمند از معدود مستندسازانی است که در زمان حیات، مورد تجلیل قرار گرفت و ۸ اسفندماه ۱۳۹۳ همزمان با برگزاری جشن تصویر سال در خانه هنرمندان ایران طی مراسمی، از یک عمر تلاش اکبر عالمی در عرصه عکاسی و سینمای مستند تجلیل و از این استاد دانشگاه به عنوان معمار کلمه با دانشی چندوجهی یاد شد.
در پی درگذشت اکبر عالمی، هنرمندان و مسؤولان مختلف فرهنگی و هنری کشور نسبت به انتشار پیامهای تسلیت اقدام کردند که در این میان پیامهای اکبر زنجانپور (بازیگر) و ابراهیم حاتمیکیا به لحاظ توصیف حقیقی زندگی شخصی و هنری زندهیاد عالمی بسیار مورد توجه قرار گرفت. در متن پیام اکبر زنجانپور، بازیگر شناختهشده سینما، تئاتر و تلویزیون آمده است: «وای باز هم مرگ یک عزیز. امروز هم خبر از دست دادن اکبر عالمی عزیز را شنیدم و در غمش نالانتر شدم، مرد بزرگی که سینما و انسانیت را داغدار کرد».
ابراهیم حاتمیکیا نیز در پی درگذشت اکبر عالمی نوشته است: «سال 59 جوانی بودم 19 ساله، عاشق فیلمبرداری. برای نخستینبار در کلاسهای فیلمسازی شرکت کردم و شدم شاگرد استاد اکبر عالمی. دلچسبترین کلاسهای فیلمسازی. او با کیف چرمی بزرگی وارد کلاس میشد و همچون شعبدهبازان یکی یکی از کیف اسلاید و کتابی و ابزاری بیرون میکشید و ساعتها به شیوه سمعی و بصری شاگردان را سحر میکرد. استاد به من جسارت داد و من در زیرزمین خانه، فیلم سوپر 8 را که 15 متر طول داشت ظاهر کردم. باوری که استاد به ما میداد از جنس سحر بود. او ایمانی میداد که فراتر از تکنیک بود.
از سال 60 تا 67 که جنگ بود، ما همیشه دسترنج فیلمبرداریهایمان از جنگ را به دست ایشان ظاهر میکردیم. چه لذتی داشت در میان سروصدای دستگاههای لابراتوار صداوسیما، صدای فریاد استاد را میشنیدیم. آن صدا به من میگفت که وارد لابراتوار نشدیم، وارد کلاس درس شدیم و باید آداب شاگردی را بجا آوریم. چقدر دلم برای آن صدا در لابراتوار تنگ میشود.
سال 67 با اتمام جنگ وارد دانشگاه شدم. گرفتار فیلم ساختن بودم. فضای دانشگاه برایم سخت شد و تصمیم به ترک تحصیل گرفتم. کسی خم به ابرو نیاورد؛ جز استاد عالمی که به من نهیب زد که باید برگردم و قوانین خشک آموزشی را به همت خودش کنار زد و چه لذتی داشت دوباره در کلاس استاد عالمی نشستن».
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|