|
کمیته صیانت از آرا
ستاد انتخاباتی ترامپ قصد دارد ۵۰ هزار ناظر را در سراسر آمریکا برای مقابله با تقلب انتخاباتی به خدمت بگیرد
گروهبینالملل: کمتر از 20 روز مانده تا انتخابات ریاستجمهوری 2020 آمریکا، ۲ کاندیدا حداکثر تلاش خود را برای حضور در تجمعات انتخاباتی و جلب نظر رایدهندگان ترتیب دادهاند. این در حالی است که دونالد ترامپ پس از ابتلا به کرونا و بازگشت مجدد به رقابتهای انتخاباتی، در نظرسنجیها از رقیب دموکراتش عقب افتاده است. این وضعیت سبب شده در برخی محافل جمهوریخواه احتمال شکست او در انتخابات مطرح شود و برخی سناتورها و نمایندگان جمهوریخواه که در معرض خطر از دست دادن کرسیهای خود هستند، با هدف جلب نظر رایدهندگان مستقل و میانهروی حزب جمهوریخواه برای بقا در سنا، سناریوی جدایی از ترامپ را مطرح کنند. از سوی دیگر اظهارنظر مجدد ترامپ درباره عدم انتقال مسالمتآمیز قدرت در کنار انتشار اخباری مبنی بر حضور ناظران حامی ترامپ در حوزههای رایگیری، بار دیگر نگرانیها از بروز تنش و منازعه داخلی در روزهای بعد از اعلام نتایج انتخابات را تشدید کرده است. آنچه در شرایط فعلی مشخص است آنکه ۲ کاندیدا در ایالتهای چرخشی و کلیدی رقابت سرنوشتسازی خواهند داشت و همین امر تا حد زیادی امید شخص ترامپ را برای ادامه رقابت و سناریوهای پساانتخاباتی او و اعمال نفوذ از طریق دیوان عالی زنده نگه داشته است، تا جایی که او حتی درآمد کمتر کمپینش در برابر بایدن را موضوعی اختیاری و تحت کنترل دانسته است.
* کمیته صیانت از آرای ترامپ تشکیل شد
به گزارش «وطن امروز»، آماده شدن هزاران نفر از طرفداران رئیسجمهور آمریکا برای نظارت بر برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در این کشور به نگرانیها در آمریکا درباره سرنوشت این انتخابات افزوده است. سیاستمداران حزب جمهوریخواه در آمریکا هزاران داوطلب را برای نظارت بر حوزههایی که در حال برگزاری انتخابات زودهنگام هستند بسیج کردهاند. این اقدامات بخشی از تلاشها برای گردآوری شواهد در حمایت از ادعاهایی است که دونالد ترامپ درباره احتمال تقلب در انتخابات ریاستجمهوری سال جاری مطرح کرده است. در همین حال منابع آگاه به الجزیره گفتهاند در سراسر «ایالتهای محل رقابت» نظیر «پنسیلوانیا»، «فلوریدا» و «ویسکانسین» ناظران انتخاباتی به دنبال یافتن تخلفاتی بویژه در رأیگیریهای پستی خواهند بود. این مقامها از اظهارنظر درباره اینکه چند نفر تا به حال برای انجام این مأموریت نظارتی داوطلب شدهاند خودداری کردند اما ستاد انتخاباتی ترامپ قبلا اعلام کرده بود قصد دارد ۵۰ هزار نفر را در سراسر ایالاتمتحده برای انجام این کار به خدمت بگیرد. رئیسجمهوری آمریکا در جریان مناظره اول با جو بایدن درباره لزوم نظارت بر انتخابات گفته بود: «من از طرفدارانم میخواهم به پایگاههای رایگیری رفته و با دقت بر مسائل احتمالی و اوضاع نظارت داشته باشند. من از آنها میخواهم این کار را انجام دهند». وی همچنین در ادامه گفته بود: «در فیلادلفیا آنها نظارت بر روند امور را آغاز کردند. به این افراد ناظران انتخاباتی گفته میشود. اما آنها را از حوزهها بیرون انداختند و به آنها اجازه نظارت ندادند».
* ناظران انتخاباتی ترامپ چه وظیفهای دارند؟
ناظران طرفدار ترامپ قرار است عکسها یا فیلمهایی برای اثبات متقلبانه بودن رأیگیریهای پستی تهیه کنند. آنها قصد دارند در صورت بحث برانگیزشدن نتایج انتخابات سوم نوامبر میان دونالد ترامپ و جو بایدن، از این عکسها و فیلمها برای مستند کردن استدلالهای خودشان بهره بگیرند. ستاد انتخاباتی ترامپ همین حالا تشکیک در روندهای اخذ رأی در ایالتهایی را که رأیگیری زودهنگام در آنها شروع شده، آغاز کرده است. برخی تحلیلگران از دامن زدن به چنین تنشهایی در سالی پرآشوب که شاهد زد و خورد شبهنظامیان مسلح با معترضان در خیابانهای آمریکا بوده، نگران هستند. چه آنکه پیش از این هم اخباری مبنی بر حضور گروههای میلیشیا در نزاعهای احتمالی پساانتخابات 2020 به نفع هر ۲ کاندیدا منتشر شده بود. نظارت بر صندوقهای اخذ رأی روندی معمول در انتخاباتهای آمریکاست که سابقه آن به قرن هجدهم بازمیگردد اما اقدام امسال ستاد انتخاباتی ترامپ رویکردی غیرمعمول است. ترامپ تا به حال چندین بار درباره تقلب در انتخابات صحبت کرده است. او در مناظره اول در 29 سپتامبر و در مصاحبه پنجشنبهشب با انبیسی که جایگزین مناظره دوم بود، درباره قبول نتیجه انتخابات و انتقال مسالمتآمیز قدرت با ارجاع به تخلفات رخداده در روند رایگیری پستی و ایالتهای دموکرات، صراحتا از وجود تقلب در انتخابات و عدم قبول نتایج صحبت کرد.
* واکنش ترامپ به امکان باخت در برابر بایدن
در همین حال رئیسجمهوری آمریکا در یک تجمع انتخاباتی در جورجیا ضمن اینکه به طور مداوم رقیب دموکراتش جو بایدن را تمسخر میکرد، باخت در مقابل او را خجالتآور توصیف کرده بود. ترامپ در این تجمع گفته بود: «رقابت در مقابل بدترین نامزد در تاریخ سیاستهای ریاستجمهوری مرا تحت فشار قرار میدهد. میتوانید تصور کنید من ببازم؟ زندگیام، چه باید بکنم؟ باید بگویم به بدترین نامزد تاریخ سیاست باختم. حس خوبی نخواهم داشت. شاید مجبور شوم کشور را ترک کنم، نمیدانم». همه اینها در حالی است که ترامپ در نظرسنجیهای انتخاباتی در فاصله کمتر از ۳ هفته مانده تا انتخابات آمریکا از بایدن عقب است و ستاد انتخاباتی وی ۱۳۵ میلیون دلار کمتر از نامزد حزب دموکرات درآمدزایی کرده است. رئیسجمهور آمریکا در این باره هم مدعی شد میتواند پول بیشتر جمعآوری کند اما قصد انجام این کار را ندارد. پیشتر یک منبع به پایگاه خبری صهیونیستی «آکسیوس» گفت ستاد انتخاباتی رئیسجمهور آمریکا خود را برای شکست در رقابت با نامزد دموکراتها آماده میکند. این پایگاه خبری در گزارش روز جمعه خود نوشت ۳ نفر از مشاوران ارشد ترامپ اخیرا با «بیل استیپین» رئیس ستاد انتخاباتی ترامپ دیدار داشته و به وی گفتند آنها معتقدند در انتخابات بازنده خواهند بود. بر اساس این گزارش، اعضای تیم انتخاباتی ترامپ شروع به اتهامزنی به یکدیگر درباره شکست در انتخابات کردند اما یکی از مشاوران ترامپ گفته دلیل اصلی شکست احتمالی خود رئیسجمهور است و نمیتوان مریضی را که نمیخواهد بیماری خود را قبول کند درمان کرد. استیپین اما در گفت وگو با آکسیوس این موضوع را بشدت نفی کرده و گفته همزمان با نزدیک شدن به تاریخ ۳ نوامبر (۱۳ آبان) نشانهها حاکی از آن است که ترامپ در مسیر دستیابی به ۲۷۰ رای الکترال است.
***
۲ کاندیدای ریاستجمهوری آمریکا بامداد جمعه به طور همزمان و جداگانه با حضور در برنامه پرسش و پاسخی که از سوی ۲ شبکه «انبیسی» و «ایبیسی» ترتیب داده شد، به سوالات مطرح شده پاسخ دادند. این روش بعد از لغو دومین مناظره میان نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری انتخاب شد. در زیر محورهای اصلی مربوط به این پرسش و پاسخ آورده شده است.
ارسال به دوستان
صدای پای ناامنی در فرانسه حومه پاریس جمعهشب شاهد یک چاقوکشی بود
قتل مبهم معلم فرانسوی
پلیس فرانسه جمعهشب از حمله با سلاح سرد در شهر پاریس، پایتخت این کشور خبر داد. به گفته پلیس فرانسه، یک مهاجم ناشناس با چاقو به یک نفر در حومه پاریس حمله کرده و وی را به قتل رساند. نیروهای پلیس برای متوقف کردن فرد مهاجم، به او شلیک کردهاند. در همین ارتباط، رسانههای فرانسه گزارش دادند دادستان کل متخصص مسائل مقابله با تروریسم برای تحقیق در این حادثه به محل حادثه احضار شده است. گفته میشود فرد مهاجم به مقتول از ناحیه سر حمله کرده و او پس از انتقال به بیمارستان به دلیل شدت جراحات وارده، فوت کرده است. بعضی گزارشها حاکی است مهاجم سر قربانی را از بدن جدا کرده است. بر اساس گزارشها، قربانی این حمله یک معلم تاریخ در کالج «کنفلان-سنت- اونورین» بوده و مهاجم فردی احتمالاً اهل الجزایر بوده است. پلیس فرانسه تحقیقات درباره این حادثه و انگیزههای مهاجم را آغاز کرده است.
* افراطگرایی مکرون در شرح ماجرای پاریس
حومه پاریس جمعهشب شاهد یک چاقوکشی خونبار بود. فرد مهاجم که هنوز اصالت واقعی وی تأیید نشده، با سلاح سرد به یک معلم تاریخ در کالج شهر «کنفلان- سنت-اونورین» در نزدیکی پایتخت فرانسه حملهور شد و او را از ناحیه سر مجروح کرد. ساعتی بعد فرد مضروب به نام ساموئل پتی پس از انتقال به بیمارستان به دلیل شدت جراحات وارده فوت کرد.
به گزارش رسانههای فرانسوی، دادستان کل متخصص امور ضدتروریسم بلافاصله پس از این اتفاق برای تحقیق به محل حادثه احضار شده و پروندهای در رابطه با عملیات تروریستی گشوده است که به موجب آن دیروز 9 نفر از جمله بستگان فرد مهاجم دستگیر شدند.
بر این اساس، فرد مهاجم نیز بر اثر شلیک پلیس به فاصله 600 متر از محل حادثه جان داده است. اگر چه هنوز پلیس پاریس گزارشی رسمی درباره جزئیات و انگیزههای این قتل ارائه نکرده است اما امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه، شهردار «کنفلان- سنت- اونورین» و وزارت آموزش این کشور پیامهایی در اینباره دادهاند که نشان میدهد یکطرفه به قاضی رفته و آن را یک «حمله تروریستی اسلامی» توصیف کردهاند. مکرون در این میان به تروریسم اعلان جنگ کرده است، حال آنکه هنوز هیچ منبع موثقی به هویت ضارب و وابستگی احتمالی او به یک گروه تروریستی اشاره نکرده و بعید است او سابقهای در اینباره داشته باشد. از طرف دیگر گزارش اغلب رسانهها حاکی از آن است که رفتار ساموئل پتی، معلم کالج که اصرار به نشان دادن کاریکاتورهای موهن پیامبر اسلام(ص) به شاگردان کلاسش داشته، بشدت تحریکآمیز و منزجرکننده بوده است.
ارسال به دوستان
استراتژیستهایی که بسیار دیر پشیمان میشوند!
حنیف غفاری*: 3 دهه قبل، «فرانسیس فوکویاما» استراتژیست و نظریهپرداز مشهور آمریکایی، نظریهای جنجالی و بنیادین را تحت عنوان «پایان تاریخ» منتشر کرد. فوکویاما در نظریه «پایان تاریخ» معتقد بود تکامل بشر بینهایت نیست و زمانی که بشر به شکلی از جامعه برسد که عمیقترین و بنیادیترین آرزوهایش را سیراب کند، تاریخ باید پایان یابد. فوکویاما در نهایت از «لیبرال- دموکراسی آمریکایی» به عنوان بهترین نظام سیاسی یاد میکند که جایگزینی برای آن وجود ندارد. این نظریه فوکویاما، به یکی از مبانی فکری تئوریک نومحافظهکاران آمریکا (در دوران ریاستجمهوری بوش پسر) برای حمله به عراق و اشغال این کشور تبدیل شد.
با این حال سال 2013 میلادی، زمانی که مجری شبکه «بیبیسی» از فوکویاما درباره نظریه پایان تاریخ و کارآمدی آن (با توجه به آنچه در نظام بینالملل رخ داده بود) سوال کرد، با پاسخ غیرقابل تصوری از سوی او روبهرو شد:
«منظور از پایان تاریخ صرفا پایان حرکت تاریخ در یک جهت بود، نه پایان یک سری اتفاقات. هنوز این سوال وجود دارد که به کدام سمت در حال حرکت هستیم؟ آیا به سمت لیبرال- دموکراسی میرویم یا نظام جایگزین دیگری هم وجود دارد؟ به نظر من جواب این پرسش هنوز مشخص نیست!».
به عبارت بهتر، فوکویاما از یافته اصلی خود مبنی بر «حاکمیت بیهمتای لیبرال- دموکراسی» در پایان منازعات تاریخی عقبنشینی کرد! فوکویاما زمانی این عقبنشینی را انجام داد که میلیونها عراقی تحت تاثیر توهمات بوش و همراهان نومحافظهکارش به خاک و خون غلتیدند و پس از آن نیز اوباما با خلق داعش و گروههای تروریستی- تکفیری، موج خشونت و ترور در منطقه را ادامه داد. ترامپ نیز دقیقا همان مسیر دولتهای بوش و اوباما در عراق را ادامه داد.
در روزهای اخیر، شاهد اظهارنظر خاص دیگری از سوی یک استراتژیست مطرح آمریکایی هستیم! این فرد کسی جز «هنری کیسینجر» نیست؛ وزیر اسبق خارجه و مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا و مشهورترین تئوریسین حوزه سیاست خارجی این کشور! کیسینجر در تازهترین سخنان خود، درباره تشدید مناقشات میان واشنگتن و پکن شدیدا هشدار داده است: «سران آمریکا و چین باید محدودیتهایی را تعیین کنند تا فراتر از آن به تهدید یکدیگر نپردازند. شاید بگویید این کار کلا شدنی نیست اما اگر این روند ادامه داشته باشد، ما وارد شرایطی شبیه جنگ اول جهانی خواهیم شد».
کیسینجر ۹۷ ساله قبل از شیوع کرونا نیز درباره وقوع جنگ سرد جدید بین آمریکا و چین هشدار داده بود. جالب است بدانیم پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری 2016، کیسینجر مهمترین استراتژیستی بود که با رئیسجمهور آمریکا دیدار کرد. او در چندین دیدار پنهان با ترامپ- که البته بعدها از سوی رسانههای آمریکایی افشا شد- به رئیسجمهور جدید آمریکا توصیه کرد استراتژی «فشار هدفمند بر پکن» را به صورت جدی در دستور کار قرار دهد. ترامپ نیز دقیقا به توصیه کیسینجر عمل کرده و چین را تبدیل به «سیبل اصلی حوزه سیاست خارجی آمریکا» و «دشمن اصلی واشنگتن در نظام بینالملل» کرد.
امروز، نتیجه ۴ سال منازعه مطلق واشنگتن با پکن را مشاهده میکنیم! آمریکا در جنگ تجاری با پکن ناکام مانده و بر خلاف آنچه ترامپ تصور میکرد، بسیاری از شرکتهای آمریکایی مستقر در چین حاضر نشدند فعالیتهای تجاری و اقتصادی خود را به داخل خاک ایالاتمتحده منتقل کنند! صادرات چین به آمریکا نهتنها کاهش پیدا نکرد، بلکه شاهد افزایش آن و در نتیجه، افزایش دوباره کسری تجاری آمریکا (در قبال تجارت با چین) بودیم! پس از این ناکامی، ترامپ و مقامات کاخ سفید دامنه منازعه با چین را به صورتی کنترلنشده افزایش دادند. اکنون آمریکا در دریای چین جنوبی مشغول ماجراجویی است و صادرات تسلیحات به تایوان را با هدف مواجهه با پکن از سر گرفته. حتی آمریکا سازمانهای بینالمللی را مجبور کرده میان «انزوای پکن» و «قطع کمکهای رسمی آمریکا»، یک گزینه را انتخاب کنند. در چنین شرایطی صدای فریاد کیسینجر به آسمان برخاسته است! گویا او بدرستی اما بسیار دیر احساس کرده است «تدوین یک نقشه راه استراتژیک» و عملیاتی کردن آن، بدون در نظر گرفتن توانایی بازیگر یا بازیگران برای «خطکشی ابعاد بحران» و «مدیریت تنشها» امکانپذیر نیست!
کیسینجر باید از همان ابتدا درک میکرد «تنشزایی با پکن» میتواند نتایج فاجعهباری برای آمریکا در حوزه امنیت و سیاست خارجی داشته باشد و حتی بهمانند دوران جنگ سرد (میان آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی)، بخش اعظمی از توان راهبردی و درآمدهای عمومی آمریکا را نیز صرف این منازعه کند. کیسینجر بسیار دیر و در 97 سالگی، متوجه مشاوره نادرست خود به ترامپ شده است، اما این اعتراف غیرمستقیم و بسیار دیرهنگام، نمیتواند اتهام بزرگ او یعنی ایجاد بحرانهای غیرقابل پیشبینی در جهان را از بین ببرد!
* دکترای روابط بینالملل
ارسال به دوستان
چگونه تیم مذاکرهکننده دولت روحانی تحریمهای تسلیحاتی را که باید در قطعنامه 2231 تعلیق میشد، 5 سال دیگر به کشور تحمیل کرد؟!
خودتحریمی تسلیحاتی!
* گزارشی درباره تلاش برخی حامیان دولت در راستای دستاوردسازی برای برجام به بهانه برداشته شدن تحریمهای تسلیحاتی
محدودیت تسلیحاتی کشورمان مندرج در قطعنامه 2231 در حالی امروز منقضی میشود که این تحریم ظالمانه به رغم مخالفت شدید روسیه و چین با اعمال هرگونه محدودیتی بر تسلیحات متعارف ایران، با فشار و زیادهخواهی طرف غربی بویژه آمریکا به تیم مذاکرهکننده ایرانی تحمیل شده است؛ با این وصف در شرایطی که رئیس دولت به بهانه لغو محدودیت تسلیحاتی در حال دستاوردتراشی از برجام است که نشان دهد این توافق همچنان زنده است، نگاهی گذرا به فرآیند طی شده گنجاندن این محدودیت نشان میدهد چگونه این تحریم با سازش و انفعال تیم مذاکرهکننده ایرانی به کشورمان تحمیل شده است. *** بازخوانی یک تحمیل
محدودیتهای تسلیحاتی بحثبرانگیز ایران مندرج در قطعنامه 2231 بالاخره ۱۸ اکتبر (۲۷ مهرماه) ساعت ۳:۳۰ بامداد در پنجمین سالگرد برجام به صورت خودکار برداشته میشود. بر این اساس سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه روز دوشنبه ۲۱ مهرماه در نشست هفتگی با خبرنگاران در این باره گفت: «در آن ساعت ۲ اتفاق میافتد؛ اول اینکه محدودیت صادرات و واردات اقلام تسلیحاتی از مبدا و به مقصد ایران ملغی میشود. دوم اینکه محدودیت سفر ۲۳ شخص حقوقی موضوع فهرست ۲۲۳۱ هم خاتمه مییابد».
حسن روحانی هم چهارشنبه گذشته در جلسه هیات دولت با به صدا درآوردن مارش پیروزی، در اشاره به این اتفاق گفت: «این تحریمهای ظالمانه 10 ساله با مقاومت مردم و تلاش دیپلماتهای کشورمان از یکشنبه 27 مهرماه و به رغم تلاشهای 4 ساله آمریکا رفع میشود». رئیسجمهور در ادامه تلاش کرد این مهم را پیروزی برجام بخواند و در این باره افزود: «آنها که میگویند برجام چه کاری کرده است، این یکی از آنهاست. از یکشنبه میتوانیم تسلیحات بخریم و بفروشیم و این یکی از آن اقداماتی بود که دولت تدبیر و امید انجام داد».
منشأ تحریمهای تسلیحاتی ایران به قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت سازمان ملل بازمیگردد که مارس ۲۰۰۷ تصویب شد که بر اساس آن تحریمهایی علیه برنامه توسعه موشکهای بالستیک ایران تصویب و هرگونه صادرات و واردات سلاحهای سنگین هم از سوی ایران ممنوع شد. پس از آن قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ به تصویب این شورا رسید و بر اساس آن تمام کشورها باید از انتقال هرگونه تانک، خودروی زرهی، هواپیمای جنگی، هلیکوپتر تهاجمی، توپخانه کالیبر بالا، کشتی نظامی، موشک و سیستمها و قطعات مرتبط با آنها به ایران خودداری کنند و از دولتها میخواست تمام محمولههای هوایی و دریایی را که به ایران فرستاده میشود یا از آن خارج میشود در فرودگاهها، بنادر و آبهای قلمروی خود در صورتی که بر این باور باشند آن محمولهها حاوی مواد اتمی، موشکی یا نظامی ممنوع اعلام شده است، بازرسی کنند. با این حال پس از تصویب قطعنامه 2231 سازمان ملل، به رغم ادعای حسن روحانی و تیم مذاکرهکننده مبنی بر لغو تمام قطعنامههای پیشین شورای امنیت، محدودیت تسلیحاتی کشورمان با پذیرش طرف ایرانی برای 5 سال در ضمیمه «ب» قطعنامه 2231 ادامه پیدا میکند. نکته قابل تامل درباره ادعای لغو تمام قطعنامههای قبلی هم این است که برخلاف اظهارات مقامات سیاست خارجی کشور، این قطعنامهها تعلیق شدهاند و از لغو آنها خبری نیست!
در وضعیتی که تحریم تسلیحاتی ایران برای 5 سال دیگر ادامه مییافت، حسن روحانی 23 تیرماه 94 در هیات دولت طی اظهاراتی تعجببرانگیز از لغو تحریمهای تسلیحاتی خبر داد. حسن روحانی در این زمینه اظهار داشت: «امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم طبق این توافق، در روز اجرای توافق، تمام تحریمها، حتی تحریمهای تسلیحاتی- موشکی هم به صورتی که در قطعنامه بوده، لغو خواهد شد. تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حملونقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق و حتی تحریم تسلیحاتی هم کنار گذاشته میشود». اما به فاصله اندکی و در شهریور 94 سیدعباس عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای و معاون سیاسی فعلی وزارت امور خارجه در تضاد با ادعای حسن روحانی در هیات دولت، به شکل جزئی مذاکرات انجام شده پیرامون قطعنامه ۲۲۳۱ و تحمیل تحریم تسلیحاتی به کشورمان را در نشست کمیسیون ویژه مجلس شورای اسلامی تشریح کرد. عراقچی در این نشست به توجیه این بحث پرداخت که چگونه در روند مذاکرات بنا شد تحریمهای تسلیحاتی در قطعنامه بیاید و نه در برجام! عضو ارشد تیم مذاکرهکننده ایرانی در این باره گفت: «[غربیها] میگفتند در این مرحله اگر بیاییم تحریم تسلیحاتی ایران را برداریم، این یعنی دیگر توافق را کشتهایم. یعنی دیگر نمیتوانیم توافق کنیم؛ دیگر جواب متحدان خودشان در منطقه را نمیتوانند بدهند. جواب کنگره را هم نمیتوانند بدهند. لذا از اول موضعشان این بود که تحریم تسلیحاتی، تحریم ممنوعیت موشکی و تحریم اشاعهای را فوری نمیتوانند بردارند. از نظر ما هم اینها تحریمهای تعیینکنندهای برای ما نبود که حتما باید فوری برداشته شود، میتواند در فاصله زمانی برداشته شود. آنها میگفتند ما تحریمهای تسلیحاتی و موشکی را نمیتوانیم برداریم، ما میگفتیم خب! اگر برنداری ما که رعایت نمیکنیم، پس توافق نمیشود. بالاخره ایدهای که آنها هم آمدند مطرح کردند این بود که بسیار خب! بین قطعنامه و توافق تفاوت قائل میشویم. موشکی و تسلیحاتی را در قطعنامه میآوریم، بقیه چیزها در توافق».
برجام [برنامه جامع اقدام مشترک] حاصل ۳ توافق ژنو، لوزان و وین است. اگر چه رئیسجمهور از شروع مذاکرات تا حصول توافق، قول لغو یکباره تمام تحریمها را میداد اما از توافق ژنو در آذر 92 تا توافق وین در تیر 94، دامنه لغو «کلیه تحریمها» کوچکتر و محدودتر شد و به لغو «فقط تحریمهای هستهای» تقلیل یافت و در بین همین تحریمهای هستهای هم، در کمال تعجب ناظران و کارشناسان، تحریم تسلیحاتی و تحریم چرخه دلار به عنوان مهمترین این تحریمها به رغم امتیازهای فراوانی که ظریف و همراهانش به طرف مقابل دادند، در جای خود باقی ماند.
این در حالی است که تحریمهای تسلیحاتی و موشکی ایران به بهانه هستهای در قطعنامهها گنجانده شده بود و قاعدتا یک تحریم هستهای محسوب میشد و آمریکا موظف به رفع این تحریمها طبق سند ژنو و برجام بود اما آمریکاییها با یافتن نشانههایی از انفعال محض تیم مذاکرهکننده ایرانی که دنبال توافق کردن به هر قیمتی بود، دامنه رفع تحریمها را از ژنو تا وین چیدند و در حالی که بر مبنای سند نهایی توافق ژنو قرار بود تمام تحریمهای مرتبط با هستهای برداشته شود، گام به گام در لوزان و وین بر این رفع تحریمها قید زدند و در نهایت در عمل نیز هیچ کدام از این تحریمها را به صورت واقعی و روی زمین برنداشتند.
در این میان اظهارات سیدعباس عراقچی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری که 15 فروردین 95 انجام شد، به طور کامل مساله را روشن کرد. عراقچی در این گفتوگو تاکید کرد تنها علت واقعی که آمریکاییها را بر آن داشته از لغو این تحریمهای بسیار کلیدی خودداری کنند، این است: «آمادگیاش را نداشتند». این اعتراف تلخ از سوی عضو مذاکرهکننده ایرانی فضایی را ترسیم کرد تا آنچه تیم مذاکرهکننده هستهای از مذاکره برد- برد بیان میکردند، بخوبی معنا پیدا کند!
تیم ایرانی بعد از برجام همواره تحریم تسلیحاتی را «نظام مجوزدهی» نامیده و آن را یک پیروزی محسوب کرده است، در آخرین نمونه وزیر امور خارجه در گفتوگویی تلویزیونی عنوان کرد: «ایران بعد از قطعنامه ۲۲۳۱ تحریم تسلیحاتی نبود، بلکه برای خرید و فروش سلاح نیاز به مجوز شورای امنیت داشت. در این جا ما موظف بودیم از شورای امنیت مجوز بگیریم. این شرایط در ۱۸ اکتبر یعنی ۵ سال بعد از تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ تمام میشود». باید خاطرنشان کرد پذیرش نظام مذکور تحریمی است که ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی با صورتی جدید به تیم مذاکرهکننده دولت یازدهم تحمیل کردهاند.
اگر نظام مجوزدهی طبق ادعای محمدجواد ظریف، تحریم تسلیحاتی محسوب نمیشود، وزارت امور خارجه میتواند لیست واردات و صادرات، عرضه، فروش یا انتقال مستقیم یا غیرمستقیم هرگونه تسلیحات متعارف ایران طی ۵ سال گذشته از طریق بند ۵ ضمیمه B قطعنامه ۲۲۳۱ را جهت اطلاع افکار عمومی منتشر کند.
لغو خودکار محدودیتهای تسلیحاتی در صورتی امتیاز قطعنامه ۲۲۳۱ تلقی میشد که سازوکار موازی و عجیبی چون «مکانیزم ماشه» که در تاریخ معاهدات بینالمللی سابقه نداشته، مورد پذیرش تیم مذاکرهکننده دولت قرار نمیگرفت؛ مکانیزمی که امکان بازگشت تمام 6 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را آن هم تنها با ادعای یکی از اعضای برجام ممکن کرده است.
***
افتضاح آمریکایی
از یک سال مانده به انقضای تحریمهای تسلیحاتی، آمریکا با فشار به شورای امنیت تلاش کرد نتایج همین امتیاز اندک را هم از کشورمان سلب کند. این فشارها تا جایی پیش رفت که در نهایت نماینده آمریکا در سازمان ملل مردادماه اعلام کرد: پیشنویس قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه کردیم. «کلی کرافت» مدعی شد تمدید تحریم تسلیحاتی ایران، اقدامی است که کشورهایی در خاورمیانه خواستار آن شدهاند.
پیشنویس قبلی قطعنامه شامل یک مقدمه نسبتا طولانی میشد که شامل نسبت دادن طیفی از اتهامات گسترده به ایران میشد، نظیر حمله به نفتکشها در خلیجفارس گرفته تا صدور تسلیحات به گروههای مقاومت در منطقه و پشتیبانی از حملات انجام شده به تاسیسات نفتی و فرودگاهی عربستان سعودی که بر همین اساس در پیشنویس قطعنامه ارسالی آمریکا که شامل 35 بند میشد، طبق ماده ۴۱ فصل هفتم «منشور ملل متحد»، تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی تمدید میشد. پس از مخالفت سرسختانه روسیه و چین و ارسال سیگنال قاطع جهت وتوی این پیشنویس توسط آنها و با مسجل شدن این اتفاق برای دولت ترامپ، آمریکا پیشنویس قطعنامه تازهتری را به اعضای شورای امنیت داد که در مقایسه با قطعنامه قبلی، خلاصه بود. قطعنامه پیشنهادی تازه در ۴ پاراگراف تنظیم و بسیار کوتاه به این شرح برای اعضای شورای امنیت ارسال شد. متن کوتاه قطعنامه پیشنهادی آمریکا برای تحریم تسلیحاتی ایران اینگونه شد:
1- با یادآوری بیانیه سال 2006 رئیس شورای امنیت و قطعنامههای 1696، 1737، 1747، 1803، 1835، 1929 و 2231 این شورا
2- با شناسایی اینکه اجرای کامل مفاد بند 5 و تبصرههای «ب» و «ای» بند 6 پیوست «ب» قطعنامه 2231 برای حفظ صلح و امنیت بینالملل، اساسی است؛
3- تصمیم میگیرد مطابق ماده 41 منشور ملل متحد، بند 5 و تبصرههای «ب» و «ای» بند 6 پیوست «ب» قطعنامه 2231، با وجود دوره مشخص شده در هر بند و تبصره، باید ادامه یابد، مادامی که شورای امنیت تصمیم دیگری اتخاذ کند.
4 - تصمیم میگیرد این مساله در دستور بماند.
مایک پمپئو، وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا ساعاتی پیش از رایگیری درباره تمدید تحریم تسلیحاتی ایران گفت آمریکا بدون هیچ تردیدی اجازه نمیدهد این تحریم منقضی شود. وزیر خارجه آمریکا روز جمعه ۲۴ مرداد در وین در جریان یک کنفرانس خبری مشترک با وزیر خارجه اتریش گفت: «ما هرکاری در امکانات دیپلماتیک ما باشد انجام میدهیم تا اطمینان پیدا کنیم تحریم تسلیحاتی منقضی نمیشود. رایگیری تا چند ساعت دیگر انجام میشود و ما امیدواریم با موفقیت پیش برود. بر اساس نتیجه آن، تصمیم برای گامهای بعدی را میگیریم ولی به هر حال بدون هیچگونه ابهامی هم اعلام کردهایم به هیچوجه اجازه نمیدهیم این تحریم تسلیحاتی برداشته شود».مایک پمپئو افزود: «ما از تمام جهان میخواهیم به ما بپیوندند و واضح و ساده این بیانیه را بدهند که هیچ ربطی هم به توافق هستهای ایران ندارد و آن این است که آیا جهان میخواهد اجازه دهد ایران سیستمهای تسلیحاتی خرید و فروش کند. همین قدر واضح و ساده است. ما فکر میکنیم زمان برای چنین کاری مناسب نیست، ما فکر میکنیم ایران هیچگونه علامتی بروز نداده که نشان دهد در جایگاهی قرار دارد که بتوان اجازه داد جهان و چین به آنها سلاح بفروشد». وزیر خارجه ایالات متحده ادامه داد: «در همین راستا از تمام کشورهای جهان میخواهیم از شورای امنیت بخواهند تحریم تسلیحاتی علیه تهران را تمدید کند». در نهایت قطعنامه آمریکا با ۱۱ رأی ممتنع، ۲ رأی موافق و ۲ رأی مخالف به تصویب نرسید. آمریکا و دومینیکن (!) به این قطعنامه رأی مثبت، چین و روسیه به آن رأی مخالف و بقیه اعضا رأی ممتنع دادند.
*** اشانتیون تیم روحانی به آمریکا!
ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه بتازگی اظهار کرد محدودیتهای تسلیحاتی ایران ربطی به توافق هستهای برجام ندارد. وی در این باره گفت: «همانگونه که میدانید، شورای امنیت سازمان ملل سال ۲۰۱۵ تحریم تسلیحاتی را شامل حال ایران نکرد و تهران داوطلبانه برخی محدودیتها را پذیرفت. این اقدام برای به نتیجه رسیدن زودتر گفتوگوها بر سر برنامه جامع اقدام مشترک برای سازش بر سر برنامه هستهای ایران انجام شد. همه طرفین برجام هم از همان ابتدا میدانستند این محدودیتها ربطی به توافق ندارد. علاوه بر این، موعد آن محدودیتها هم به سر آمده».
موضعگیری سخنگوی وزارت خارجه روسیه نقطه پایانیای است بر مسالهای که وزارت امور خارجه و تیم مذاکرهکننده ایرانی هیچگاه حاضر نشدهاند دربارهاش صحبت کنند. برای فهم بهتر اظهارات زاخارووا باید به بازخوانی چند روز آخر منتهی به توافق برجام پرداخت. در فاصله ۱۶ تا ۲۳ تیرماه ۹۴، هفته پایانی مذاکرات در وین میان ایران و اعضای ۱+۵ رسانهها از هتل کوبورگ (محل مذاکرات) علائم یک بنبست در گفتوگوها را مخابره میکردند. خبرگزاری رویترز ۲۰ تیرماه گزارش داد: «طرفهای مذاکره بر سر موضوعاتی از جمله تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل متحد ضدایران که غربیها خواهان باقی ماندن آن هستند و روسیه و چین مخالفند، اختلاف دارند».
همزمان طرف آمریکایی هم با شناختی که از انفعال تیم ایرانی طی چند دور مذاکره طولانی به دست آورده بود، جنگ روانی و تبلیغاتی خود را برای تحت فشار قرار دادن و امتیازگیری از طرف ایرانی آغاز کرد. جان کری در این باره در گفتوگو با خبرنگاران گفت: «خویشتنداری واشنگتن در حال اتمام است. ما نمیتوانیم تا ابد منتظر بمانیم؛ اگر تصمیمات جدی گرفته نشود، ما به طور قطع آماده اعلام پایان این روند خواهیم بود». همچنین در همان چند روزی که مذاکرات به بنبست خورده بود، رسانهها خبرهایی از ترک هتل محل مذاکرات توسط نمایندگان روسیه و چین منتشر کردند.
در نهایت اما ۲۳ تیرماه با وجود همه فراز و نشیبها، توافق هستهای ایران و ۶ قدرت به امضا رسید. سرانجام با سازش و کوتاه آمدن تیم مذاکرهکننده ایران، حرف روسیه و چین در باب لغو کامل تحریمهای موشکی و تسلیحاتی حداکثر ظرف یک ماه بعد از امضای توافق، به کرسی ننشست! در نتیجه، طبق مصالحه تیم ایرانی با طرفهای غربی، تحریمهای تسلیحاتی برای ۵ سال دیگر بر جای خود باقی ماند. با این وجود اما اصل ماجرای آن چند روز نفسگیر و ماهیت قفل ایجاد شده در چند روز آخر مذاکرات، همچنان مبهم باقی ماند تا اینکه چند روز بعد از توافق نهایی وین اظهارات برخی مقامات غربی پرده از ماجرا برداشت. بر این مبنا سرگئی لاوروف در مصاحبهای، پرده از راز آن بنبست چند روزه در مذاکرات برداشت. او در مصاحبهای گفت: «ما و چین میخواستیم تحریمهای تسلیحاتی لغو شود اما به رغم حمایت ما، خود تیم ایرانی موافقت کردند تحریمها تا ۵ سال ادامه یابد! در نهایت، همکاران ایرانی ما که طبیعتا در این باره تصمیمگیرنده اصلی بودند، موافقت کردند در این باره معامله کنند. طبیعتا ما و چین با توجه به اینکه ایران با آن موافق بود، از آن حمایت کردیم». وندی شرمن، مذاکرهکننده سابق آمریکا هم سال 95 در مصاحبه با پایگاه «راشا مترز» به بخشی از جزئیات مذاکرات هستهای در روزهای پایانی پرداخت. شرمن با اشاره به برخی نقاط اختلاف تیم مذاکرهکننده آمریکا و روسیه در جریان مذاکرات هستهای گفت: «یکی از نقاط واگرایی و اختلاف ما و روسها که البته در اواخر مذاکرات روی میز گذاشته شد، قطعنامه سازمان ملل درباره تحریم موشکی و تسلیحاتی بود. روسیه معتقد بود نباید هیچ محدودیتی بر روی موشک و تسلیحات باشد. آنها هیچ محدودیتی را روی موشکهای خودشان نمیخواستند و البته فکر میکردند چنین محدودیتی نباید بر ایرانیان هم اعمال شود. در نهایت بر سر این موضوع مصالحه کردیم». شرمن ادامه داد: «روسیه و چین معتقد بودند قطعنامه صرفا باید توافق را تایید کند و نباید هیچ محدودیتی بر برنامه موشکی و تسلیحاتی ایران باقی بماند. آنها نمیخواستند برنامه موشکی یا ممنوعیت واردات تسلیحاتی ایران پابرجا بماند اما آنها متوجه شدند بدون وجود محدودیتهایی که بود، ما نمیتوانیم توافق کنیم». وندی شرمن در ادامه این گفتوگو درباره محدودیتهای ایران و روسیه برای قبول کردن نتیجه نهایی مذاکرات اینچنین گفت: «مسأله مهم دیگر این بود که روسیه نمیخواست توافق [هستهای ایران و 1+5] مبنایی برای چیزهای دیگر شود. برای ایرانیان هم مهم بود که این توافق یک توافق خاص و منحصر به فرد نباشد و آنان تبدیل به انگشتنمای دیگران نشوند. مجبور بودیم تلاش بسیار زیادی به کار ببندیم تا هر دوی این خواستهها عملی شود». وندی شرمن افزود: «آمریکا میخواست بتواند تحریمها را با سرعت بازگرداند. ما میخواستیم مطمئن شویم حق وتوی ما (در متن برجام) دستنخورده باقی میماند و به مکانیسم ماشه رسیدیم که یک نوع رأیگیری معکوس است». «سرگئی ریابکوف» معاون وزیر خارجه روسیه و مذاکرهکننده ارشد روسیه در توافق هستهای ایران 1+5 هم یک سال بعد از برجام، راز بنبست روزهای آخر منتهی به برجام را اینگونه تشریح کرد: «این موضوعی پنهان نیست که روسیه طی مذاکرات هستهای حامی رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران در زودترین موعد ممکن بود، ما حتی در مقاطعی پیشنهادهایی را تدوین کردیم که بر اساس آن تحریم تسلیحاتی یک ماه پس از اجرای برجام رفع شود اما نتیجه متفاوت بود».
گفتنی است تیم مذاکرهکننده طی 5 سال گذشته نهتنها تصمیم گرفت این مساله را مسکوت بگذارد که هیچگاه به تکذیب اظهارات مقامات روس و آمریکایی هم نپرداخت تا اینکه روابط عمومی وزارت امور خارجه بعد از گذشت 5 سال مردادماه سال جاری در بیانیهای تلویحا صحت گفتههای لاوروف و شرمن را تایید کرد. در بخشی از بیانیه روابط عمومی وزارت امور خارجه درباره تحمیل تحریمهای تسلیحاتی به کشورمان آمده است: «حتی موافقت ایران، روسیه و چین هم مساله را حل نمیکرد، بلکه مشکل این بود که دیگران رضایت نمیدادند».
***
تحریم با حربه اشک!
وندی شرمن، عضو تیم مذاکرهکننده آمریکا در برجام و معاون سیاسی وزیر خارجه در دولت اوباما در بخشی از کتاب خاطرات خود به نام «بدون هراس» به ماجرای تحمیل تحریمهای تسلیحاتی و موشکی به تیم مذاکرهکننده ایرانی پرداخته است. در بخشهایی از این خاطرات آمده است:
بهترین راه توصیف مذاکرات، تشبیهش به پیچیدهترین و مهمترین مکعب روبیک است. هر چه بیشتر یک طرف را بچرخانید تا درستش کنید، آنطرفش خرابتر میشود. وقتی خبرنگاران میپرسیدند کدام مسائل هنوز حل نشدهاند، به آنها میگفتم: «هیچ بخشی از مذاکرات تمام نمیشود تا تمامش کامل نشود».دوازدهم جولای بنا بود من سرپرست تیم مذاکرهکننده ایرانیان، عباس عراقچی و همراهش، مجید تختروانچی را ملاقات کنم تا درباره تصمیم سازمان ملل درباره شرایط توافق و محدودیتهای موشک بالستیک، انتقال سلاح و موارد دیگر مربوط به این مسأله که مربوط به توافق هستهای نبودند، بحث کنیم و باید طوری به جمعبندی میرسید که ارزش جایگزینی یک دهه تصمیم سازمان ملل در همین موارد را داشته باشد. با تصمیم جدید که قوانین توافق را خلاصه میکرد، تلاشی طولانی که بلندپروازی هستهای ایران را محدود میکرد و اوایل سال 2000 در شورای امنیت آغاز شده بود، به حالت قبل بازمیگشت. تصمیم نهایی همیشه به عنوان آخرین گام مذاکرات بیرون گذاشته میشد، چون اعضای شورای امنیت درباره اینکه باید شامل چه چیزهایی باشد، توافق نداشتند. ما به این نتیجه رسیده بودیم که فشار، طرفین را برای سازش ترغیب میکند. ایالات متحده محدودیت موشکی و انتقاد از سلاحها را در نظر میگرفت. روسیه و چین که موافق انتقال آزادانه سلاح و گسترش فناوری موشکی بودند، نمیخواستند محدودیتهایی روی ایران اعمال شود. ناگهان حس کردم در آستانه موفقیت هستیم در حالی که تا چند ساعت قبل همه چیز ناامیدکننده بود. دیروز شبکهای از موارد اساسی مثل محدودیتهای موشکی امکانپذیر، مدت محدودیت و تحریمهایی را که در صورت زیر پا گذاشتن اعمال میشود، به صورت تشریحی روی برگهای که از دفترم کنده بودم کشیدم. بعد از شام روز بیستوپنجم من، عراقچی و روانچی را در اتاق غذاخوری خصوصی در کوبورگ ملاقات کردم. شبکهام را از فرمولهای قابل قبول وسط میز کوچک گرد گذاشتم. کنار من معاونم «راب مالی» که از موقعیتش به عنوان هماهنگکننده کاخ سفید در خاورمیانه، آفریقا و حوزه خلیج به صورت موقت و کمکی آمده بود، نشست. جلسه که شروع شد، ۲ ایرانی یکی از فرمولهایی را که من در نمودارم کشیده بودم پذیرفتند. محدودیتهایی که رویش توافق کردند با خواستههای رئیسجمهور همسو بود. ناگهان حس کردم در آستانه موفقیت هستیم، در حالی که تا چند ساعت قبل همه چیز ناامیدکننده بود. بعد عراقچی راست نشست، گفت قبل از اینکه طرح کلی تصمیم به نتیجه برسد، مطلب دیگری هست که باید در موردش بحث شود. بعد درباره مسالهای که قبلا به نتیجه رسیده بود بحث کرد. این ویژگی عادی سبک مناظره ایرانیان بود؛ همین که به نظر میرسید توافق حتمی است، ناگهان مشکلی ایجاد میشد. چیزی را که میخواستید به شما دادیم، حالا یکی از چیزهایی که از ما گرفتهاید، به ما بدهید. اما در آن لحظه کاسه صبر من لبریز شده بود. با تمام کارهایی که برای رسیدن به این نقطه کرده بودیم، حرکت لحظه آخری برایم دیوانهکننده بود. شروع کردم: «کافیه عباس. تو همیشه چیز بیشتری میخواهی. مهلت تموم شده و تعطیلات کنگره بزودی شروع میشه...» فریاد زدنم را میشنیدم. در این لحظه خشمم نسبت به خواستههای ایرانیان آنقدر زیاد بود که نتوانم تاکتیکی جلو بروم؛ نخستینباری نبود که این اتفاق برایم میافتاد اما مطمئنا ناراحتکنندهترینشان بود.نمیدانم کی عصبهای سیستم احساسیام بین خشم و گریه جابهجا شده بود. در هر صورت، کار دیگری جز نادیده گرفتن اشکهایی که از صورتم میچکید و ادامه دادن، نمیتوانستم بکنم. به ایرانیان گفتم: «نمیدانم الان میخواهم چه کنم اما مهمتر از همه، شما دارید تمام کارهایی را که کردهایم در معرض خطر قرار میدهید». عراقچی و روانچی مبهوت شده بودند. فکر میکردند مرا میشناسند اما این هقهق، وندیای را نشان داد که تا به حال با او روبهرو نشده بودند. بعد از سکوتی طولانی، عراقچی از موضوعی که مطرح کرده بود، صرفنظر کرد. اشکهای من گواه این بود که دیگر چیزی برای دادن وجود ندارد. آن پایان اشکآلود آخرین چرخش اساسی مکعب روبیک شد.
****** خر برفت و خر برفت و خر برفت
گروه سیاسی: تلاش این روزهای مقامات دولتی جهت دستاوردسازی برای برجام با برجسته کردن مساله لغو تحریم تسلیحاتی در شرایطی است که در زمان انعقاد توافق هستهای میان کشورمان و گروه 1+5 اما و اگرهای زیادی پیرامون زمان ۵ ساله در نظر گرفته شده برای لغو تحریم تسلیحاتی وجود داشت.
به گزارش «وطن امروز»، بامداد امروز سرانجام شام آخر تحریم تسلیحاتی ایران سحر کرد تا محدودیتهای اعمال شده برای ایران جهت خرید و فروش ابزارآلات نظامی پایان یابد. با این حال پایان تحریم تسلیحاتی ایران با همه فرازونشیبهای خود از جمله تلاش تمامقد دولت ترامپ برای جلوگیری از آن با حاشیههایی بهمراتب پررنگتر از متن مواجه شد.
لوح خالی از دستاورد برجام به عنوان مهمترین پروژهای که دولت روحانی در طول 7 سال گذشته پیگیر آن بوده است، این روزها به دنبال دستخطی برای مشروعیت بخشیدن به خود است. شرایط نابسامان اقتصادی و گذار از «تحریم اقتصادی» به «جنگ اقتصادی»- آنچنان که مورد اعتراف رئیسجمهور نیز قرار گرفته است- در روزهای پایانی دولت، روحانی را با چالش دستاورد روبهرو کرده است. برجامی که از آن به عنوان راهبردی بلندمدت برای بهبود معیشت جامعه یاد میشد این روزها در سنجه وضعیت نامطلوب اقتصادی بیش از هر زمان دیگری محل پرسش قرار گرفته است. در این میان دولتمردان تمام تلاش خود را معطوف آن کردند تا با برجسته کردن لغو این تحریمها از حیثیت برجامی که روزی آن را فتحالفتوح میخواندند و این روزها جسمی بیجان و کالبدی بیروح به نظر میآید دفاع کنند. ۲ ماه پیش پس از شکست آمریکا در تصویب قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی ایران بود که محمدجواد ظریف آن را بهمثابه معجزهای از سوی «جنازه برجام» توصیف کرد و گفت: وظیفه ما این است که از دستاوردهای نظام در امور بینالمللی دفاع کنیم و این رایگیری باز هم نشان داد جنازه برجام آمریکا را شکست داد، چون کشورها احساس میکنند آمریکا با از بین بردن برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ در برابر جامعه جهانی ایستاده است.
اظهارات ظریف در کنار مواضع هفتههای اخیر روحانی را میتوان نشانی از یک تلاش برای اعاده حیثیت برجام و «دستاوردسازی» برای آن دانست. با این حال این پایان کار نبود و در حالی که از یکسو مقامات دولتی و در رأس آنها رئیسجمهور و وزیر امور خارجه تمام تلاش خود را کردند تا با استناد به الغای این تحریمها از حیثیت پایانیافته برجام دفاع کنند و این اتفاق را به عنوان برگ زرینی در لوح سفید دستاوردهای برجامی بگنجانند، بخشی از چهرههای شناختهشده جریان اصلاحطلب و غربگرا در مواضعی همسو با ادعاهای آمریکا و رژیم صهیونیستی سعی کردند بار دیگر با خلق دوگانه نان و گلوله، امنیت ملی کشور و ابزارهای تقویت آن را تبدیل به بازیچههایی برای اهداف سیاسی خود کنند. ابراهیم اصغرزاده، از فعالان سیاسی اصلاحطلب با انتشار توئیتی در صفحه شخصی خود با اشاره به سخنان رئیسجمهور پیرامون لغو تحریم تسلیحاتی نوشت: «الان که صلحخواهی و اعتمادسازی با جهان یک ضرورت قطعی و اجتنابناپذیر برای امنیت ملی ایران است تعجب میکنم از این همه ذوقزدگی جناب حسن روحانی برای برداشتن تحریم تسلیحاتی و گشایش در خرید و فروش جنگافزار و تسلیحات نظامی از روز یکشنبه. دامن زدن به رقابت تسلیحاتی واقعا چرا؟» محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر رئیسجمهور دوره اصلاحات نیز در توئیتی نوشت: «آقای دکتر روحانی عزیز مبارکه، گفتید از یکشنبه میتوانید اسلحه بخرید. ولی تو رو خدا نخرید. مردم در خورد و خوراک روزانه ماندهاند».
اظهاراتی از این دست در شرایطی که عملا کشورمان بیش از هر زمان دیگری سایه تهدیدات خارجی را احساس میکند و اقدام تروریستی دولت آمریکا در به شهادت رساندن سردار سرلشکر حاجقاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران نیز موید آن بود تنها نشان از در پیش گرفته شدن یک رویه ضدملی از سوی نیروهای سیاسی جریان غربگرا دارد؛ رویهای که در آن سعی میشود با در مقابل هم قرار دادن امنیت و رفاه، مطالبات صحیح مردم برای بهبود وضع معیشتیشان در مقابل اصل بدیهی دفاع از امنیت کشور در برابر تهاجمهای خارجی تعریف شود.
* دستاورد یا اشانتیون؟
تلاش مقامات دولتی جهت دستاوردسازی برای برجام با برجسته کردن مساله لغو تحریم تسلیحاتی در شرایطی است که در زمان انعقاد توافق هستهای میان کشورمان و گروه 1+5 اما و اگرهای زیادی پیرامون زمان ۵ ساله در نظر گرفته شده برای لغو تحریم تسلیحاتی وجود داشت. تا جایی که برخی مقامات روس نیز به این امر اقرار کردند که قید 5 سال برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران چیزی بود که از سوی اعضای مذاکرهکننده ایران به متن توافق اضافه شد. در این میان روز پنجشنبه ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه نیز در اظهاراتی قابل تأمل به بهانه لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران گفت: از ابتدا برای همه طرفهای شرکتکننده مشخص بود که این محدودیتها هیچ ارتباطی با حلوفصل مسائل پیرامون برنامه هستهای ایران ندارد. این اظهارات که نشان از منفک بودن تحریم تسلیحاتی ایران از پرونده هستهای کشورمان دارد اما و اگرهای مطرحشده پیرامون «دستاوردسازی» این روزهای دولتمردان از برجام را بیش از پیش با سوال مواجه کرده است.
* توافق به هر قیمتی؛ بیدستاوردی ابدی!
تلاش هدفمند دولت برای آنکه به هر قیمتی در سریعترین زمان ممکن به توافق با 1+5 دست یابد از جمله مهمترین محورهای انتقادات به تیم مذاکرهکننده در سالهای 92 تا 94 محسوب میشد؛ منطقی که با چشمپوشی بر ضعفهای جدی متن توافق و امکانهای بالقوهای که برای بیاثرسازی این توافق فراهم کرده بود در بزنگاههای تعیینکننده آماده عقبنشینی از بدیهیترین بایستههای یک توافق خوب بود.
بر این مبنا رئیسجمهور و وزیر امور خارجه در حالی تلاش میکنند لغو تحریمهای تسلیحاتی را به عنوان نماد و نمودی از موفقیت برجام در احقاق حقوق کشورمان برجسته کنند که اساسا آمدن قید زمانی 5 ساله برای لغو آن در متن برجام محل پرسش است. به گونهای که اگر اعضای تیم مذاکرهکننده با نیت همراه کردن طرف آمریکایی (که دیگر حضوری در برجام ندارد) نسبت به این خواسته عقبنشینی نمیکرد، روند تجهیز سیستم دفاعی کشورمان و خرید و فروش تسلیحاتی از سالها پیش آغاز میشد و موقعیت نظامی و قدرت بازدارندگی کشورمان در این برهه زمانی جایگاهی والاتر داشت. تضعیف قدرت بازدارندگی ایران با تن دادن به خواسته طرف آمریکایی به نیت همراه کردن آن با روح کلی توافق مساله مورد نقدی است که اکنون خود تبدیل به دستاورد(!) برجامی دولت شده است!
مضاف بر اینها تلاش مقامات دولت برای دستاوردسازی از برجام برای اعاده حیثیت این توافق شکستخورده در حالی است که اهم انتظارات و مطالباتی که کشور را به سمت این مذاکرات هدایت میکرد نهتنها محقق نشده که کشور را در یک سراشیبی نیز قرار داده است. به عبارت دیگر عاملان و حامیان برجام در حالی سعی میکنند با مانور روی لغو تحریم تسلیحاتی کشورمان، برجام را توافقی مثمر ثمر نشان دهند که اساسا اصلیترین هدف ایران یعنی لغو تحریمهای اقتصادی محقق نشده است. علاوه بر این، راکد شدن فعالیتهای هستهای کشورمان به عنوان بخشی از پروژه بازدارندگی ایران در مقابل الغای تحریم تسلیحاتی هیچ نشانی از یک گام رو به جلو ندارد.
رسیدن به نقطه فعلی را از جهاتی میتوان به عنوان یک نماد از نوع نگاه سیاست خارجی دولت یازدهم و دوازدهم و هدفگذاری آن با منطق «توافق به هر قیمتی» توصیف کرد. در چنین شرایطی در حالی که مهمترین قدرت بازدارنده کشورمان در یک بده بستان بینالمللی متوقف شده است، جشن گرفتن برای لغو تحریم تسلیحاتی (که اصلا هموزن آن نیست) در سایه پابرجا ماندن نظام تحریمها نمیتواند نسبتی با یک سیاست معقول بینالمللی داشته باشد.
ارسال به دوستان
ممنوعیت تردد از مبدأ و به مقصد ۵ کلانشهر کشور موجب کاهش ۲۰ درصدی ترافیک در جادهها شد
استقبال اجباری از سفر ممنوع
* مجموع جانباختگان ویروس کرونا در کشور از ۳۰ هزار نفر گذشت
گروه اجتماعی: ممنوعیت ورود و خروج در ۵ کلانشهر کشور در روزهای تعطیل اخیر توانست تا حدودی بار ترافیک برخی جادهها را کم کند و مسؤولان وزارت بهداشت خواهان گسترش این ممنوعیتها شدند.
به گزارش «وطن امروز»، ممنوعیت ورود به و خروج از 5 کلانشهر در 3 روز اخیر بار ترافیک جادههای منتهی به تهران، کرج، مشهد، ارومیه و اصفهان را کمتر کرد اما جادههای شمال را خلوت نکرد.
بزرگترین انتقادی که به طرح ممنوعیت تردد در جادههای منتهی به 5 کلانشهر شد، زمان تصمیمگیری آن بود. با توجه به تصمیمگیری دیرهنگام و ابلاغ با تاخیر این مصوبه، باز هم خیلیها به سفر رفتند و زنجیره انتقال کرونا را افزایش دادند. بسیاری از مسافران قبل از ساعت 24 چهارشنبهشب 5 کلانشهر را ترک کردند و راهی جادههای شمال شدند. از طرفی برخی مدعی بودند که پلیس ممنوعیت را به درستی اجرا نکرده اما پلیس راهنمایی و رانندگی معتقد است این ممنوعیت به درستی اجرا شده و مردم همکاری لازم را کردهاند. کارشناسان اعتقاد دارند دولت نباید ممنوعیت سفر را فقط به 5 کلانشهر و در روزهای تعطیل محدود کند، بلکه باید هم از لحاظ جغرافیایی و هم از لحاظ زمانی این ممنوعیتها گسترش یابد تا زنجیره انتقال قطع شود.
* برخورد با خودروهای پلاک غیربومی چگونه بود؟
سردار سیدتیمور حسینی، جانشین پلیس راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی معتقد است که ممنوعیت تردد از مبدأ و به مقصد ۵ کلانشهر اجرا شده است. وی روز جمعه در گفتوگو با فارس، درباره تمهیدات پلیس راهور در راستای اجرای مصوبات ستاد مقابله با کرونا مبنی بر ایجاد ممنوعیت در تردد خودروها در برخی شهرها اظهار داشت: ماموران پلیس راهور اجازه تردد به خودروها در شهرهای اعلام شده را بر اساس شماره پلاک و بومی بودن آنها میدهند. در ۵ شهر تهران، کرج، اصفهان، ارومیه و مشهد طبق مصوبات جدید ممنوعیت تردد برقرار است؛ این ممنوعیت بهگونهای است که اجازه ورود به خودروهای بومی داده شده و اجازه خروج داده نمیشود.
سردار حسینی با اشاره به اینکه شهرهای تهران و کرج در مجموع یک شهر تلقی شده است بر اعمال ممنوعیت تردد خودروهای شخصی با توجه به پلاک تاکید کرد و گفت: برای خودروهای امدادی و ناوگان حملونقل عمومی بار و مسافر محدودیت تردد لحاظ نمیشود.
جانشین پلیس راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی در پاسخ به پرسشی دیگر درباره واکنش مردم به اجرای این طرح اعلام کرد: خوشبختانه آمارها نشان میدهد ترددها ۲۰ درصد کاهش پیدا کرده و مردم پروتکلهای بهداشتی را رعایت و از سفرهای غیرضروری خودداری کردهاند.
وی با اعلام اینکه ماموران پلیس راهور در ورودیها و خروجیهای شهرهایی که نام برده شد حضور دارند، درباره چگونگی برخورد با خودروهای غیربومی اظهار داشت: ماموران پلیس راهنمایی و رانندگی با تذکر و ارشاد نسبت به بازگرداندن خودروهایی که پلاکشان غیربومی تشخیص داده شود اقدام خواهند کرد. همکاری مردم با پلیس در این زمینه مناسب بوده و گزارش خاصی نداشتهایم.
* محدودیتهای کرونایی در تهران و ۴۵ شهر دیگر باید سختگیرانهتر باشد
معاون کل وزارت بهداشت گفت: در تهران و ۴۵ شهر بسیار آلوده به ویروس کرونا، نیازمند تصمیمات سختگیرانهتر هستیم.
ایرج حریرچی اظهار داشت: مطالعه جامع سازمان جهانی بهداشت نشان داده داروهای معروف موجود از جمله «رمدسیویر» تأثیری بر «کووید-۱۹» ندارد و همچنان بهترین راه مقابله با ویروس کرونا، پیشگیری است.
وی تاکید کرد: هماهنگی و همدلی حداکثری دولت و ملت در اعمال محدودیتها تنها راه برونرفت از همهگیری کروناست.
معاون کل وزارت بهداشت اظهار داشت: رعایت نکردن اصول فاصلهگذاری توسط برخی افراد، علاوه بر سلامت جسمی، سلامت روانی دیگران را هم در معرض خطر قرار داده است.
حریرچی خواستار تصمیمگیریهای سختگیرانهتر در رابطه با شهرهایی همچون تهران شد و گفت: شرایط کرونا در کلانشهر تهران نگرانکنندهتر است و ضرورت دارد محدودیتهای کرونایی در تهران و ۴۵ شهر دیگر که شرایط مشابه تهران را دارند، سختگیرانهتر باشد.
* محدودیت ترددها خروجی قابل توجهی نداشت
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس گفت: محدودیتهای تردد اخیر 5 استان در شرایط کرونایی نتیجه آنچنانی در جلوگیری مردم از نرفتن به مسافرت در روزهای تعطیل نداشت، چرا که 2 استان شمالی مازندران و گیلان در لیست استانهایی که باید در فهرست محدودیت تردد قرار میگرفتند، نبودند. دکتر یحیی ابراهیمی در گفتوگو با «وطن امروز» درباره ناکارآمدی طرح ایجاد محدودیت ترددهای اخیر با توجه به انجام مسافرتهای گسترده به شهرهای شمالی در چند روز گذشته گفت: هم مردم و هم دولت در بیتوجهی به پروتکلهای بهداشتی مقصرند. وی افزود: خیلی از مردم با توجه به هشدارهای مکرر و جدی ماندن در خانه و عدم خروج از منزل جز برای کارهای ضروری، همچنان به سفر میروند یا در اماکن شلوغ و معابر حضور دارند، از طرفی دولت نیز تاکنون اقدام قابل توجهی که مانع از رفت و آمد مردم یا حضور در اماکن پرتردد شود، انجام نداده است. عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با تاکید بر اینکه دولت باید حداقل یک ماه همه ادارات و مشاغل را تعطیل کند، افزود: قطع تدریجی زنجیره چرخش ویروس کرونا در کشور جز با ایجاد محدودیتهای شدید و سفت و سخت رعایت اصول بهداشتی و محدودیت ترددها امکانپذیر نیست. ابراهیمی برخی اقدامات دولت چون جریمه افرادی که ماسک ندارند را ناکارآمد عنوان کرد و افزود: هر اقدام جبری باید ضمانت اجرایی داشته باشد. به طور مثال وقتی فردی از سر نداری ماسک نمیزند، چگونه میتواند 50 هزار تومان جریمه را به دولت پرداخت کند؟ وی با بیان اینکه دولت برای از بین بردن این ویروس کشنده باید برنامهریزی درست و اصولی داشته باشد، افزود: مقام معظم رهبری دستور استفاده از یک میلیون یورو برای مهار این ویروس را صادر کردند اما از این مبلغ فقط 30 درصد آن اختصاص یافته است که این شیوه به نارضایتی جامعه پزشکی و مجامع عمومی تبدیل شده است. ابراهیمی با تاکید بر اینکه ماسک باید به صورت رایگان در اختیار مردم قرار گیرد و اقدامات پیشگیرانه باید طوری باشد که هر کسی از مقررات بهداشتی سرپیچی کرد با او بشدت برخورد شود، افزود: هنوز کسی نشنیده فردی را که از ماسک استفاده نکرده است جریمه کرده باشند.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس به پر شدن ظرفیت تمام تختهای بیمارستانی اشاره کرد و افزود: بیمارستانها اکنون به دلیل سرایت گسترده ویروس کرونا جایی برای بستری افراد بدحال مبتلا به بیماری «کووید-19» ندارند، از طرفی کادر پزشکی خدماترسان نیز دچار خستگی مفرط شدهاند. در چنین شرایطی لازم است همه اصول بهداشتی را رعایت کنند. ابراهیمی، افزود: اکنون که کرونا به شکل وسیعی سراسر ایران را فرا گرفته است، دولت همچنان مصر به فعالیت تمام کارکنان دولت و... است. از طرفی به جای تعطیلی مدارس، دانشگاهها و مراکز علمی و آموزشی، مدارس را امسال 15 روز جلوتر از سالهای پیش بازگشایی کرد.
* کرونا در استانها
بررسی آمارهای کرونا در چند استان نشان میدهد روند ابتلا به «کووید-19» در نقاط مختلف کشور نگرانکننده است.
تاختوتاز کرونا در مازندران همچنان ادامه دارد بهگونهای که این استان ٤ ماه است در وضعیت قرمز قرار دارد. هماکنون نیز ٥٨٢ بیمار کرونایی در مراکز درمانی مازندران و بابل بستری هستند.
سیدعباس موسوی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی مازندران دیروز در این باره اظهار کرد: در ۲۴ ساعت گذشته ۸۱ بیمار مشکوک به کرونا بر اساس تشخیص بالینی در بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مازندران در سطح استان بستری شدند.
وی در ادامه تصریح کرد: در همین مدت ۷۹ نفر از افراد مشکوک بستریشده، از بیمارستانها مرخص شدند و تکمیل روند درمانی خود را در منزل ادامه خواهند داد.
بر این اساس هماکنون ۴۳۷ بیمار مشکوک به ویروس کرونا با علائم تنفسی بر اساس تشخیص بالینی در مراکز بیمارستانی بستری شدهاند که از این تعداد ۱۰۷ نفر با علائم حاد تنفسی در بخشهای مراقبت ویژه بستری هستند.
محمدرضا قدیر، رئیس دانشگاه علوم پزشکی قم هم دیروز درباره وضعیت بیماران کرونایی در این استان گفت: در حال حاضر ۷۴۷ بیمار مشکوک به کرونا در بیمارستانهای قم بستری هستند که حال ۱۵۶ نفر از آنها وخیم است. وی با اشاره به پذیرش ۱۲۰ نفر طی ۲۴ ساعت گذشته در اورژانس مراکز درمانی قم با تشخیص احتمالی و مشکوک به کرونا گفت: ۸۴ نفر از این افراد در بخشهای درمانی بیمارستانهای قم بستری شدهاند.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی قم همچنین با اشاره به اینکه ۷۱ نفر از کسانی که در روزهای گذشته بستری بودند مرخص شدهاند، گفت: در حال حاضر ۷۴۷ نفر مشکوک به کرونا در بیمارستانهای قم بستری هستند که حال ۱۵۶ نفر از آنها وخیم است و متاسفانه در ۲۴ ساعت گذشته ۱۵ نفر از کسانی که تست کرونای آنها مثبت بوده جان خود را از دست دادند.
همچنین دکتر آبتین حیدرزاده، معاون علوم پزشکی گیلان نیز دیروز بستری شدن بیماران کرونایی طی یک ماه گذشته در این استان را بی سابقه دانست و تصریح کرد: ۸۵ بیمار بد حال در بخش آیسییو بستری هستند. متاسفانه طی ۲۴ ساعت گذشته در تعداد بستری های کرونایی جدید رکورد زدیم و ۸۰ بیمار را در سطح بیمارستان های استان بستری کردیم.
وی بستری شدن این تعداد بیمار کرونایی جدید را در یک ماه گذشته بی سابقه دانست و تصریح کرد: در حال حاضر ۳۵۰ بیمار کرونایی در سطح استان بستری هستند که ۸۵ بیمار بدحال و در بخش آیسییو بستری هستند.
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی گیلان تداوم روند افزایشی بیماران کرونایی در استان را نگران کننده دانست و تصریح کرد: متاسفانه وضعت کرونا در گیلان قرمز است و اگر مردم آن را جدی نگیرند، با وضعیت شدیدتر مواجه خواهیم شد.
حیدرزاده از احتمال تعطیلی برخی کسبوکارها به دنبال تداوم روند افزایشی مبتلایان خبر داد و گفت: شاهد عدم توجه مردم به پروتکل های بهداشتی در مکان های سربسته هستیم، لذا بازگشت تعطیلی ها مجددا مشکلاتی را ایجاد می کند.
وی در ادامه از مردم خواست شعار «در خانه بمانیم» را رعایت کنند و گفت: همچنان استفاده از ماسک و رعایت فاصله گذاری اجتماعی مهمترین روش برای کاهش ابتلا به کرونا و شکستن زنجیره انتقال این ویروس به دیگران است.
* تمدید محدودیتهای کرونایی در تهران تا پایان هفته جاری
استاندار تهران از تمدید محدودیتهای کرونایی در تهران تا پایان هفته جاری خبر داد. به گزارش تسنیم، انوشیروان محسنیبندپی، استاندار تهران اظهار کرد: تمام محدودیتهای ابلاغی در هفته گذشته از روز یکشنبه 27 مهرماه تا پایان هفته جاری در استان تهران به قوت خود باقی است.
وی درباره برگزاری کلاسها در مدارس، دانشگاهها و سایر آموزشگاهها، بر آموزشهای غیرحضوری و بهرهگیری از فضای مجازی تأکید کرد و گفت: همچنان استفاده از ماسک از در منازل برای شهروندان در استان تهران ضروری و الزامی است.
استاندار تهران تصریح کرد: عدم برگزاری هر گونه مراسم اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و همایشها، باشگاههای ورزشی، ورزشهای پربرخورد از جمله کشتی، کاراته، جودو و موارد مشابه، فعالیت کافهها، قهوهخانهها و چایخانهها، باغوحش و شهربازیها، مراکز تفریحی آبی، استخرهای سرپوشیده و باشگاههای بدنسازی و همچنین عدم برگزاری نماز جمعه در این ابلاغیه مورد تأکید قرار گرفته است.
***
[مجموع جانباختگان بیماری کرونا در کشور از ۳۰ هزار نفر گذشت]
سیماسادات لاری، سخنگوی وزارت بهداشت دیروز اظهار کرد: طی ۲۴ ساعت گذشته براساس معیارهای قطعی تشخیصی، 4103 بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که 1779 نفر از آنها بستری شدند. وی با بیان اینکه تاکنون 4 میلیون و ۴۸۲ هزار و ۲۶۳ آزمایش تشخیص «کووید-۱۹» در کشور انجام شده است، ادامه داد: مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به ۵۲۶ هزار و ۴۹۰ نفر رسید. لاری با اشاره به اینکه ۴۷۲۱ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند، گفت: متأسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۲۵۳ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۳۰ هزار و ۱۲۳ نفر رسید. سخنگوی وزارت بهداشت افزود: خوشبختانه تاکنون ۴۲۳ هزار و ۹۲۱ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. وی اضافه کرد: استانهای تهران، اصفهان، قم، آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، سمنان، قزوین، لرستان، اردبیل، خوزستان، کرمانشاه، کهگیلویهوبویراحمد، گیلان، بوشهر، زنجان، ایلام، خراسان رضوی، مازندران، چهارمحالوبختیاری، البرز، آذربایجان غربی، مرکزی، کرمان، خراسان شمالی، همدان، یزد و کردستان در وضعیت قرمز قرار دارند؛ همچنین استانهای هرمزگان، فارس و گلستان نیز در وضعیت هشدار قرار دارند.
ارسال به دوستان
چرا رئیس کل بانک مرکزی اذهان را متوجه انتخابات آمریکا میکند؟!
مدیریت مشکوک بازار ارز
محمد نجارصادقی*: با وجود رکوردشکنیهای عجیب قیمت ارز در ماههای اخیر، بانک مرکزی به عنوان اصلیترین پاسدار ارزش پول ملی تاکنون هیچ اقدام ملموسی برای مدیریت این بازار انجام نداده و اقدامات انجام شده مانند تزریق ارز به بازار متشکل ارزی که اساسا وجود آن در هالهای از ابهام است هم بینتیجه بوده است. در کنار این موضوع بانک مرکزی عزمی هم برای مدیریت قیمت ارز نیمایی که ارتباط مستقیمی با قیمت کالاهای مصرفی مردم دارد، ندارد. این وادادگی یا به عبارت درستتر هدایت اقتصاد ایران به دست بازار فردوسی در کنار اظهارات اخیر رئیس کل بانک مرکزی مبنی بر اینکه ۳ هفته آینده شرایط ارزی ایران بدتر خواهد شد، این شائبه را به وجود میآورد که اساسا قیمت ارز گروگان مسائل سیاسی و بینالمللی شده و عزمی برای کنترل قیمتها وجود ندارد. به گزارش «وطن امروز»، برای حفظ ارزش ریال در برابر دلار در شرایط اضطرار و جهت توقف اشاعه این تغییرات قیمتی به دیگر کالاها ۲ راهکار وجود دارد که سیاستگذار پولی بر اساس اولویت و منابعی که دارد یکی از آنها را انتخاب میکند؛ ابتدا اینکه بانک مرکزی به عنوان بازارساز، بازار آزاد را به رسمیت شناخته و اقدام به تزریق ارز با قیمت پایینتر از بازار آزاد اما بر مدار حاشیه آن کند که اصطلاحا به آن بازارسازی میگویند. این اقدام در اقتصاد ما مرسوم بوده و هست و روسای بانکهای مرکزی در سنوات مختلف چنین سیاستی را پیش گرفتهاند. اجرای این سیاست در گام اول پرهزینه بوده و احتیاج به منابع ارزی دارد اما با نزولی شدن قیمت ارز بازارساز نهتنها میتواند به منابع پیشین خود دست پیدا کند، بلکه شرایط برای نوسانگیری و حتی سودمند شدن آن از بازار هم وجود دارد (که البته اقدام پسندیدهای نیست). این یعنی بر خلاف تصور حاکم، اساسا مداخله در بازار باعث از بین رفتن ذخایر ارزی کشور نمیشود. شاهد این مدعا هم شرایط کاهش قیمت ارز در نیمه دوم سال 97 است؛ زمانی که قیمت ارز در یک بازه ۲ هفتهای از کانال 19 هزار تومان به کانال 15 هزار تومان کوچ کرد و با تشکیل صفهای فروش، این بانک مرکزی و صرافیهای امین آن بودند که اقدام به خرید کردند. راهکار بعدی رهاسازی بازار آزاد با این استدلال است که اساسا شرایط بازار ارز کشورمان هیچ کدام از ویژگیهای اصلی یک بازار واقعی یعنی عمیق بودن، رقابتی بودن و عدم انحصار در طرفهای عرضه و تقاضا را ندارد. در این راهکار پس از رهاسازی بازار آزاد، سیاستگذار برای واردات کالاهای وارداتی که ارتباط مستقیمی با معیشت مردم دارند، قیمت ارز را مشخص میکند. برای مثال در ابتدای دهه 90 چنین سیاستی دنبال شد و با وجود اینکه قیمت هر دلار آمریکا در بازار آزاد به نزدیک 3 هزار تومان رسیده بود، ارز ۱۲۲۶ تومانی به واردکنندگان تعلق میگرفت. در این سیاست با توجه به نیازهای اساسی کشور ارز در اختیار واردکنندگان قرار میگرفت و مسلم است سیاستگذار برای تمام کالاهای وارداتی ارز تخصیص نمیداد. در دولت حسن روحانی هم این سیاست به اسم ارز 4200 تومانی انجام شد که به دلیل رعایت نکردن ظرایف اجرای آن مانند اینکه ارز ترجیحی نباید به تمام کالاها تخصیص پیدا کند، باید ضمانت اجرایی از واردکننده در رابطه با بازگشت ارز دریافت شود و ایضا غیر از بازرگانان امین و دارای سابقه، اشخاص دیگر با با کارتهای بازرگانی یکبار مصرف حق واردات ندارند، به شکست انجامید. البته نفس نرخ 4200 تومان خالی از اشکال نبود، این رقم به گونهای مشخص شده بود که درهای واردات کشور را گشود در صورتی که قیمتگذاری به شکلی باید انجام میشد که هم صرفه تولید از بین نمیرفت و هم به مردم فشار وارد نمیشد. 90 روز است قیمت هر دلار آمریکا 20 هزار تومان را رد کرده و آخرین گزارشها حاکی از ورود قیمت آن به کانال 32 هزار تومان در آخرین روز کاری هفته گذشته است اما بانک مرکزی عزمی برای مدیریت بازار آزاد ندارد و از سوی دیگر قیمت ارز نیمایی را که خود متولی آن است هم به این بازار گره زده است. طی ماههای اخیر اساسا قیمت ارز نیمایی که مبنای قیمتگذاری کالاهای وارداتی است همپای قیمت ارز در بازار آزاد افزایش پیدا کرده و هم اکنون به بیش از 26500 تومان رسیده است. با توجه به این توضیح که 80درصد واردات کشور را کالاهای واسطهای، مواد اولیه و کالاهای اساسی تشکیل میدهد و با در نظر گرفتن این موضوع که قیمت ارز نیمایی از ۳ ماه پیش تاکنون بیش از 50 درصد رشد داشته، تصور افزایش 50 درصدی قیمت کالاهای مصرفی مردم تا ۳ ماه دیگر نسبت به امروز بدیهی است. البته این پیشبینی بدون در نظر گرفتن تورم انتظاری و افزایش هزینههای گمرکی، حمل و از این دست شاخصهاست. حالا با این توضیحات به نظر میرسد در شرایط کنونی سیاستگذار پولی کشورمان راهکار سوم را برگزیده است؛ «رهاسازی به امید روزهای آینده». به این شکل که بازار رها شده و حتی رئیس کل بانک مرکزی کشورمان هم ابایی ندارد که در برابر رسانهها سیگنال تسلیم شدن در برابر شرایط کنونی را بدهد و حل مشکلات را معطوف به انتخابات آمریکا کند. عبدالناصر همتی هفته گذشته درباره آینده قیمت ارز اظهار داشت:«در حال حاضر دهها میلیارد دلار از درآمدهای ارزی ما در خارج از کشور مسدود است و حتی کشورهایی که روابط خوبی با ما دارند به دلیل فشار آمریکا اجازه ندادند از این منابع استفاده کنیم، در حالی که پیشبینی بنده این بود که امسال بتوانیم از آنها بهرهبرداری کنیم». همتی با تاکید بر اینکه خوشبختانه ما در بانک مرکزی اقدامات خوبی را آغاز کردهایم و به همین منظور نسبت به آینده خوشبین هستیم، افزود: «هر چند در روزهای آخر ریاست جمهوری رئیسجمهور کنونی آمریکا فشارها بیشتر میشود اما ما هم مقاومت خود را بیشتر خواهیم کرد. ۳ هفته آینده فشارها بر ایران بیشتر خواهد شد، این بازار پرریسکترین بازار است». موضوع اصلی درست همین جاست؛ چرا ۳ هفته دیگر؟ آیا با انتخاب شدن هر یک از کاندیدای موجود در انتخابات آمریکا بلافاصله یک اتفاق خارقالعاده در روابط خارجی کشورمان رخ میدهد؟ مسلما هر اتفاقی که بخواهد از سمت واشنگتن برای تهران رخ دهد، از مسیر مذاکره میگذرد، چه بسا شرایط کنونی هم پیشپرداختهایی است که برای مذاکره دوباره در حال پرداخت شدن است، البته که این هزینه از جیب مردم و به قیمت کوچک شدن سفرههای آنهاست. این یعنی گره زدن یک موضوع اقتصادی به اتفاقات سیاسی و تکرار آنچه در برجام رخ داد یا به عبارت صحیحتر حرکت در مسیر برونزایی اقتصاد و گره زدن تمام مسائل به توافق دیپلماتیک؛ رفتاری که نشاندهنده ضعف ساختاری دولت است و ایران را برای یک مذاکره بد دیگر با دست پایینتر نسبت به طرف غربی آماده میکند.
شاید آقای همتی وظایف خود را فراموش کرده است اما برای شفافسازی وظایفش بار دیگر نخستین یادداشت اینستاگرامی وی را در زمان تحویل ریاست بانک مرکزی مرور میکنیم:
«تمام داشتههای علمی و تجربی خود را با استعانت از خداوند متعال و همراهی همکارانم در دولت و شبکه بانکی کشور برای پیشبرد اقتصاد کشور بهکار خواهم گرفت. ملت ایران شایسته بهترینهاست».
* روزنامهنگار اقتصادی
ارسال به دوستان
عوامل افزایش قیمت مرغ به هر کیلو ۲۶ هزار و ۵۰۰ تومان در روزهای اخیر چیست؟
مرغ از سبد پرید
یک ماه پس از افزایش قیمت تخم مرغ، حالا نوبت به گوشت مرغ رسیده تا رشد قیمت آن مردم را شگفتزده کند. قیمت هر کیلو مرغ در حالی که تا نیمه اول مهرماه کمتر از 20 هزار تومان بود، اکنون به 26 هزار و 500 تومان رسیده است. رشد 30 درصدی قیمت گوشت مرغ طی ۲ هفته اخیر، دسترسی مردم به این منبع پروتئینی را سختتر از گذشته کرده است. در حالی که گوشت مرغ به دلیل قیمت پایینتر، جایگزین گوشت قرمز برای تامین پروتئین خانوار شده است، رشد شدید قیمت این محصول شوک جدیدی به سبد معیشتی خانوار وارد کرده است. بررسیها نشان میدهد رشد قیمت نهاده، از مهمترین عوامل افزایش قیمت مرغ و تخممرغ در هفتههای اخیر بوده است.
* رشد هزینههای تولید و افزایش تقاضا
رئیس اتحادیه صنف مرغ و تخممرغ مازندران در تشریح دلایل افزایش قیمت گوشت مرغ گفت: علت اصلی این افزایش قیمت به این خاطر است که هزینههای تولید برای مرغدار همچنان بالاست.
کامران هاشمی در پاسخ به این سوال که اگر مرغهای تنظیم بازاری ۱۳ هزار و ۹۰۰ تومانی به بازار تزریق شود، این قیمت روند نزولی خواهد داشت یا خیر، گفت: تزریق مرغ تنظیم بازاری به دلیل تغییر در موازنه میان عرضه و تقاضا بیتاثیر نیست.
رئیس اتحادیه صنف مرغ و تخممرغ مازندران در پاسخ به این سوال که کمبود و گرانی نهادهها طی هفتههای گذشته نیز وجود داشت اما چرا شاهد افزایش به یکباره ۴ هزار تومانی هر کیلو مرغ در بازار هستیم، اعلام کرد: درست است. در زمان قبلی جوجهریزی، هم کمبود نهادهها و هم گرانی را داشتیم اما قیمت دلار آن زمان کمتر از زمان حال بود، لذا قیمت نهادهها کمتر از شرایط فعلی بود، بنابراین قیمت تمامشده کمتری داشت.
هاشمی ادامه داد: جوجهریزی دوره گذشته حدود ۴۵ روز قبل انجام شد و دلار آن زمان قیمتش خیلی کمتر از قیمت دلار امروز بود.
وی عنوان کرد: از سویی، قیمت جوجه آن زمان به دلیل کاهش تقاضا برای تولید خیلی کمتر از زمان فعلی بود و حالا با توجه به افزایش تقاضا در فصل سرما برای خرید مرغ، تقاضا برای تولید بیشتر شده و قیمت جوجه نیز افزایش یافته است که در نهایت سرجمع هزینهها برای تولیدکننده افزایش قابل ملاحظهای پیدا کرده است.
به گفته وی، عرضه مرغ زنده تا اواسط آبانماه کم خواهد بود، بنابراین نوسان قیمت مرغ و تداوم روند صعودی آن دور از انتظار نیست.
* صادرات؛ مرغ عزا و عروسی اقتصاد کشور
یکی از شایعترین بهانهها برای افزایش قیمت کالاها صادرات است. با آنکه مسؤولان کشور همواره در تمجید از صادرات و لزوم حمایت از صادرکنندگان سخن میگویند، در برخی موارد با کلیدواژه «صادرات بیرویه»، آن را به عنوان عامل التهاب بازارهای مختلف معرفی میکنند. تجربه سالهای اخیر نشان داده رشد شدید صادرات کالاها عموما زمانی رخ میدهد که به دلایل مختلف، ارزش پول ملی به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کند. کاهش شدید ارزش پول ملی که به شکل افزایش نرخ ارز نمایان میشود، انگیزه فعالان اقتصادی را برای فروش کالاها به خریداران برونمرزی افزایش میدهد. هدف این افراد از صادرات، کسب حداکثر سود از محل فروش کالا به قیمت بالاتر به خریداران خارجی و همچنین کسب درآمد ارزی و حفظ سرمایه از گزند تورم است. در چنین شرایطی برخی افراد بویژه مسؤولان، رشد صادرات را عامل التهاب بازار عنوان میکنند. به عنوان مثال یک ماه پیش و در زمان اوجگیری قیمت تخممرغ، وزیر جهاد کشاورزی «صادرات بیرویه» را عامل افزایش قیمت این محصول عنوان کرد. وی در ادامه صحبتهای خود از محدود شدن صادرات تخم مرغ با هدف کنترل بازار داخلی خبر داد. معرفی صادرات به عنوان عامل به هم ریختگی بازارهای مختلف در حالی است که ریشه اصلی رشد شدید (و البته مقطعی) صادرات کالاها که همانا افت جدی ارزش پول ملی است، نادیده گرفته میشود. در واقع رشد صادرات کالاها در برهه افت ارزش ریال، نه عامل التهاب که محصول التهاب پیشآمده در بعد کلان اقتصاد کشور است. تبعات نشان دادن صادرات به عنوان ریشه مشکلات در نهایت علاوه بر پایدار ماندن مساله اصلی، باعث از دست رفتن اعتبار صادراتی کشور در بازارهای خارجی میشود. قربانی کردن صادرات به بهانه کنترل بازار داخلی، بیش از آنکه التیامبخش التهاب بازارها باشد، عامل از دست رفتن بازارهای صادراتی است.
* حرف تا عمل «توزیع سیستماتیک نهاده»
یکشنبه هفته گذشته مسؤولان وزارت جهاد کشاورزی در جلسهای با نمایندگان امور دام استانها، از اصلاح سامانه توزیع نهادههای دامی موسوم به بازارگاه گفتند. معاون امور تولیدات دامی وزارت جهاد کشاورزی در این جلسه با اشاره به تغییرات بنیادین در سامانه بازارگاه گفت: سامانه بازارگاه به دلیل انتقاداتی که از آن درباره توزیع از طریق استانها و نه واحدهای تولیدی شده بود، اکنون اصلاح شده است. مرتضی رضایی در ادامه گفت: در ۲ ماه اخیر با اصلاح سامانه بازارگاه، تخصیص نهادههای دامی را به صورت سیستماتیک در نظر گرفتیم به طوریکه هر واحد دامداری با ثبت کامل دادههای درخواستشده درباره واحد تولیدی، به صورت سیستماتیک نهاده دریافت میکند.
در این جلسه همچنین معاون توسعه صنایع تبدیلی و کسبوکارهای کشاورزی نیز با اشاره به آغاز به کار دور جدید فعالیتهای این سامانه از اول مهرماه، گفت: در سامانه اصلاح شده، به جای آنکه برخی گروههای مصرفکننده، نهادههای دامی را به صورت ۲ مرحلهای دریافت کنند، به صورت اتوماتیک این نهادهها را دریافت خواهند کرد. امید گیلانپور اظهار داشت: در حال حاضر دریافت نهاده کاملا سیستمی شده است. به این معنا که سیستم بدون توجه به آنکه چه واحد تولیدی، دریافتکننده نهاده است، فقط بر اساس شاخصهایی که از آن در اختیار دارد و بدون شناسایی مالک واحد، نهاده را توزیع خواهد کرد.
اظهارات فعالان صنعت دام و طیور از تداوم گرانی نهادههای دامی و بازار سیاه این محصول نشان میدهد سامانه بازارگاه هنوز به هدف اصلی خود یعنی ساماندهی به توزیع نهادههای دامی نرسیده است. از همین رو ورود جدی مسؤولان وزارت جهاد کشاورزی به موضوع توزیع نهادههای دامی برای کاهش التهاب در بازار محصولات پروتئینی ضروری است.
ارسال به دوستان
پیکرهای 8 شهید ایرانی خانطومان همزمان با ایام عزاداری پایان ماه صفر تشییع و تدفین شد
وداع با قهرمانان
پیکرهای 8 شهید مدافع حرم که در منطقه خانطومان سوریه به فیض شهادت نایل شده بودند، بعد از مدتها دوری از وطن، همزمان با ایام رحلت پیامبر گرامی اسلام، شهادت امام حسن و امام رضا (علیهمالسلام) در زادگاهشان تشییع و به خاک سپرده شد.
به گزارش «وطن امروز»، روزهای پایانی ماه صفر، خاک سرزمینمان 8 فرزند دلاور خود را در آغوش گرفت؛ شهدایی که در راه دفاع از حریم انسانیت و حرم حضرت زینب سلامالله علیها، جان خود را تقدیم خدا کردند.
22 مهرماه بود که سردار «ابوالقاسم شریفی» مسؤول ایثارگران کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از شناسایی پیکرهای مطهر ۸ شهید مدافع حرم در منطقه خانطومان سوریه خبر داد.
شهیدان والامقام «محمد بلباسی»، «محمود رادمهر»، «رضا حاجیزاده»، «علی عابدینی» و «حسن رجاییفر» از استان مازندران، شهید «زکریا شیری» از استان قزوین، شهید «مجید سلمانیان» از استان البرز و شهید «مهدی نظری» از استان خوزستان، شهیدان مدافع حرمی بودند که در منطقه خانطومان به دیدار پروردگار شتافتند و اخیرا پیکر مطهر آنها شناسایی شد و در روزهای پایانی ماه صفر هر کدام در استانهای محل تولدشان به خاک سپرده شدند.
اولین بار که نام خانطومان به گوشمان رسید اردیبهشتماه سال ۹۵ بود. شنیدیم تعدادی از رزمندگان مدافع حرم که اغلب از نیروهای لشکر ۲۵ کربلای استان مازندران بودند، در این منطقه به شهادت رسیدند و شرایط در آن زمان بهگونهای بود که پیکرهای پاکشان به عقب بازگردانده نشد.
این منطقه سوریه از ابتدای آغاز جنگ در اوایل دهه ۹۰، همیشه مورد توجه مجاهدان مدافع حرم و تکفیریها بوده است. هر گاه هر طرف موفق میشد بر منطقه مسلط شود نیروی مقابل تمام سعی خود را میکرد تا این نقطه از مناطق تحت تصرف خودش باشد.
اما چرا به دست آوردن چنین منطقهای در جنگ مهم است؟ خانطومان نام روستایی است در «جبل سمعان» استان حلب که کافی است ۱۰ کیلومتر راه را طی کنید تا از طریق بزرگراه حلب- دمشق وارد پایتخت سوریه شوید. این یکی از دلایل مهمی است که خانطومان را مورد توجه قرار داده است. همچنین منطقه سوقالجیشی این روستا که روی تپهای واقع در شرق رودخانه «قویق» قرار دارد، موجب میشود زاویه دید مسلطی به اطراف بدهد.
سال ۹۵ در حالی که این منطقه به دست نیروهای ایرانی مدافع حرم افتاده بود آتشبسی کوتاه بین ۲ طرف برقرار میشود اما در همین حین تکفیریها از فرصت پیشآمده سوءاستفاده کرده و منطقه را پس از بمباران و به شهادت رساندن جوانان مازندرانی تصرف کردند.
پس از آن همچنان درگیریها ادامه یافت تا اینکه تنها چند روز پس از به شهادت رسیدن سردار حاجقاسم سلیمانی، مجاهدان اسلام توانستند برای همیشه خاک این منطقه را از لوث وجود تکفیرهای وهابی پاک کنند تا این قطعه از خاک سوریه در تاریخ گواه خونهای پاکی باشد که در آن به زمین ریخت. بعد از آزادسازی این منطقه، پیکر فرزندان آزاده ایرانزمین که در این خاک به ودیعت سپرده شده بود، شناسایی شد که در روزهای گذشته به کشور بازگشت. در ادامه نگاهی گذرا میاندازیم به زندگینامه این ۸ قهرمان ایرانی.
* شهید محمد بلباسی
شهید «محمد بلباسی» سال ۱۳۵۷ در شهرستان «قائمشهر» متولد شد. وی پس از گذراندن دوران تحصیل خود، وارد دانشگاه شد و دوران دانشجویی خود را در رشته «متالوژی» دانشگاه مشهد گذراند و سپس به زادگاهش بازگشت. شهید «بلباسی» مجاهدی بود که در طول زندگی پربرکت خود، نقش موثری در اردوهای جهادی و راهیان نور ایفا کرد و در انجام این کارها سر از پا نمیشناخت.
شهید «بلباسی» تیم «خادمان شهدای مازندران» را تشکیل داد که پس از ثبتنام افراد علاقهمند، کار خادمی زائران اردوهای راهیان نور را بر عهده گرفتند. صندوق خیریه «امام زمان(عج)» قائمشهر نیز با هدف جمعآوری کمکهای خیران برای محرومان، توسط وی پایهگذاری شد که امروز با همت دوستان او، فعالیت آن ادامه دارد.
* شهید رضا حاجیزاده
شهید مدافع حرم «رضا حاجیزاده» سال ۱۳۶۶ در شهرستان «آمل» متولد شد. ۱۸ ساله بود که برای خدمت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رفت و پس از پایان دوره سربازی، در همان جا جذب شد. حدود ۲۰ سال داشت که ازدواج کرد و صاحب ۲ فرزند به نامهای «فاطمه حلما» و «محمد طاها» شد.
وی از نیروهای یگان صابرین سپاه بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) و مبارزه با تکفیریها عازم سوریه شد و سرانجام ۱۷ اردیبهشت سال ۹۵ در «خانطومان» به شهادت رسید.
* شهید علی عابدینی
شهید مدافع حرم «علی عابدینی» ۲۵ مرداد سال ۱۳۶۵ در روستای «فرم» از توابع شهرستان «فریدونکنار» دیده به جهان گشود. وی سال ۱۳۸۵ جذب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و پس از گذراندن دورههای آموزشی و تکاوری، در لشکر ۲۵ کربلای مازندران مشغول خدمت شد.
شهید «علی عابدینی» برای اولینبار سال ۱۳۹۴ جهت دفاع از حرم حضرت زینب(س) و مبارزه با تکفیریها راهی سوریه شد. وی دومینبار فروردین سال ۱۳۹۵ با وجود مجروحیتى که داشت راهی سوریه شد و سرانجام ۱۷ اردیبهشت همان سال در شهر «خانطومان» به شهادت رسید.
* شهید حسن رجاییفر
شهید مدافع حرم «حسن رجاییفر» چهارم تیر سال ۱۳۵۴ در یکی از روستاهای «کامیکلا» از توابع شهرستان «بابل» چشم به جهان گشود.
سال ۱۳۸۲ در دانشگاه آزاد اسلامی در رشته «مدیریت بازرگانی» ادامه تحصیل داد و در مدت ۲ سال و نیم لیسانس گرفت. در سالهای ۹۳-۹۲ نیز در رشته «مدیریت استراتژیک» در مقطع کارشناسی ارشد، تحصیل کرد و در این مقطع هم فارغالتحصیل شد.
دی سال ۱۳۹۴ بود که برای اولینبار برای دفاع از حرم اهلبیت(ع) و مبارزه با تکفیریها به سوریه رفت و پس از ۲۰ روز مبارزه، از ناحیه کتف مجروح شد و برای معالجه و درمان به ایران بازگشت اما مجروحیت مانعی برای مبارزه وی با تکفیریها نشد و مجددا ۱۴ فروردین سال ۱۳۹۵ برای دومینبار به مصاف تکفیریها رفت و سرانجام ۱۷ اردیبهشت همان سال، در «خانطومان» به شهادت رسید.
* شهید زکریا شیری
شهید مدافع حرم «زکریا شیری» نهم فروردین سال ۱۳۶۵ در «خدابنده» زنجان بهدنیا آمد.
شهید «زکریا شیری» برای دفاع از حرم اهلبیت(ع) و مبارزه با تکفیریها، 21 آبان 94 عازم سوریه شد و ۱۳ روز بعد یعنی ۴ آذر در منطقه «العیس» سوریه در ۲۹ سالگی به شهادت رسید.
* شهید مجید سلمانیان
روحانی شهید مدافع حرم حجتالاسلام«مجید سلمانیان» سال ۱۳۶۷ در کرج به دنیا آمد. بهدلیل علاقهاش به مسائل مذهبی، از اوایل دهه ۸۰ به حوزه علمیه امام جعفر صادق(ع) کرج و از سال ۸۲ هم به حوزه علمیه «چیذر» رفت و کمی بعد نیز طلبه حوزه علمیه قم شد و تا پایه چهارم حوزه که معادل «دکتری» است درس خواند.
وی عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و میخواست حوزه نمایندگی ولی فقیه در منطقه سکونت خود را عهدهدار شود که با شروع جنایات تکفیریها در عراق و سوریه، تصمیم گرفت به سوریه برود. سرانجام وی پس از حضور در خطوط مقدم مبارزه با تکفیریها و دفاع از حرم اهلبیت(ع)، ۱۷ اردیبهشت 95 در منطقه «خانطومان» به شهادت رسید.
* شهید مهدی نظری
شهید مدافع حرم «مهدی نظری» سال ۱۳۶۴ در «اندیمشک» خوزستان متولد شد. وی از رزمندگان لشکر عملیاتی 7 ولیعصر(عج) سپاه خوزستان بود که برای دفاع از حرم اهلبیت(ع) و مبارزه با تکفیریها به سوریه اعزام شد و سرانجام ۱۷ اردیبهشت سال 95 در منطقه «خانطومان» به شهادت رسید.
* شهید محمود رادمهر
شهید مدافع حرم «محمود رادمهر» سال ۱۳۵۹ در «ساری» متولد شد. وی بعد از پایان دبیرستان در کنکور شرکت کرد و در دانشگاه «شهید ستاری» ارتش قبول شد اما به دلیل اینکه دچار مشکل جسمی شد، نتوانست به دانشگاه شهید ستاری برود؛ با این حال سال بعد، بورسیه دانشگاه امام حسین(ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و از دانشگاه علوم و فنون اصفهان مدرک فوقدیپلم گرفت.
شهید «محمود رادمهر» آبان سال ۹۴ به مدت ۵۸ روز به همراه برادرش «محمدرضا» برای نخستینبار به سوریه رفت و در مرحله دوم نیز ۱۴ فروردین سال ۹۵ به جبهه مقاومت اعزام شد و سرانجام ۱۷ اردیبهشت همان سال در منطقه «خانطومان» به شهادت رسید.
ارسال به دوستان
جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه:
آمریکاییها پیغام میدهند به آنها فرصت دهیم
جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: ترامپ میگوید «آمریکا امروز امنتر شده است»، اگر آمریکا امنتر شده، چرا در پایگاههایتان عین بید میلرزید و در پیامهایتان خواهش میکنید لختی فرصت دهید. سردار سیدمحمد حجازی در پنجمین اجلاسیه مجاهدان در غربت که در حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد، با بیان اینکه استکبار جهانی امروز رو به افول است، گفت: شب گذشته جو بایدن، کاندیدای انتخابات آمریکا اعتراف کرد این کشور رو به افول است. او گفت رفتار ترامپ باعث شده آمریکا رو به افول رود. شاید جواب ترامپ این بود که اگر بایدن به جای او بود، آمریکا بیشتر رو به افول بود، پس در اصل افول آمریکا حرفی نیست. جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه بیان کرد: ترامپ جنایتکار و آدمکش ادعا و اظهار میکند با اقدامات وحشیانه من آمریکا امروز امنتر است و بعد از شهادت شهید سلیمانی آمریکا امنتر شده، اگر آمریکا امنتر شده، چرا در پایگاههایتان عین بید میلرزید و در پیامهایتان خواهش میکنید لختی فرصت دهید. سردارحجازی گفت: اگر امنتر شده، کجا فرار میکنید و برای چه پا به فرار گذاشتید؟
ارسال به دوستان
شروط تبدیل لغو تحریمهای تسلیحاتی به موفقیت راهبردی برای ایران
محمدباقر ادیب: امروز محدودیتهای مرتبط با صادرات و واردات تسلیحات متعارف که در قطعنامه 2231 علیه ایران وضع شده بود، پایان مییابد. دولت آقای روحانی سخت در تلاش است از این موضوع یک دستاورد بزرگ برای خود بسازد؛ با این هدف که شاید بتواند شکستهایی را که این روزها در اداره کشور به آن مبتلا شده و مردم را به دشواری انداخته است، کمی تخفیف دهد.
این درست است که دولت ترامپ در جلوگیری از لغو محدودیتهای تسلیحاتی از طریق فعال کردن مکانیسم اسنپبک شکست خورد اما این به هیچوجه برای اعلام پیروزی از جانب دولت آقای روحانی کافی نیست، مگر اینکه قرار باشد موضوع در سطح تبلیغات رسانهای باقی بماند و هیچ ارزیابی دقیقی نشود. برای تبدیل این شکست آمریکا به یک پیروزی برای ایران، شروط سختگیرانهای لازم است.
ابتدا مهم است توجه کنیم کشورهای غربی بویژه اروپاییها به این دلیل با فعال شدن اسنپبک از سوی آمریکا مخالفت نکردند که میخواستند به تعهدات برجامی خود عمل کنند یا موافق لغو محدودیتهای تسلیحاتی ایران بودند، بلکه علت اصلی مخالفت آنها با فعال شدن اسنپبک این بود که میدانستند این بار کل برجام نابود خواهد شد و دولت آقای روحانی که تاکنون در مقابل هر گونه کاهش عملی و موثر تعهدات برجامی و تحمیل هزینه به طرف مقابل مقاومت کرده، ناچار خواهد شد برنامه هستهای را از سر بگیرد. در واقع، این ارزش توقف برنامه هستهای ایران و خطر از سرگیری مجدد آن بود که اروپا را به مخالفت با اقدام دولت ترامپ واداشت، نه- آنچنان که دولت روحانی میگوید- استحکام حقوقی برجام یا شکاف واقعی میان اروپا و آمریکا بر سر مساله ایران. به همین دلیل هم هست میبینیم اروپاییها اعلام کردهاند تحریم تسلیحاتی ایران را حداقل تا 2023 ادامه خواهند داد. همچنین همینجاست که میتوان درک کرد چرا اروپا زمانی که تحریمهای نفتی و بانکی از سوی آمریکا اعمال میشد، نه تنها در مقابل آن نایستاد، بلکه تا حداکثر مقدار ممکن با آن همراهی کرد. اروپاییها اعتقاد نداشتند - و هنوز هم ندارند- تحریم اقتصادی علیه ایران، ریسک واقعی ترک تعهدات برجامی و آغاز برنامه هستهای از سوی ایران را در پی دارد. دولت آقای روحانی به دلیل دلبستگی خاصی که به برجام دارد، اروپا را مطمئن کرده است در مقابل هیچ تحریمی برنامه هستهای را واقعا از سر نخواهد گرفت و به همین دلیل غربیها آزادانه تحریمهای اقتصادی را اعمال میکنند و راضیاند که هم تحریمهای اقتصادی تداوم دارد و هم برنامه هستهای ایران متوقف است؛ یعنی همان چیزی که از ابتدا در پی آن بودند. آغاز واقعی و موثر برنامه هستهای ایران و مشروط شدن اجرای تعهدات برجامی به عادی شدن کامل فروش نفت و روابط بانکی، چیزی است که میتواند اروپاییها را به تحرک واقعی وادارد اما دولت به دلیل نداشتن نگاه راهبردی به مساله، همه فرصتها در این مسیر را تا امروز سوزانده است.
اکنون که محدودیتهای تسلیحاتی قطعنامه 2231 روی کاغذ برداشته میشود، مهمترین خطر این است که درباره ارزش این موضوع از جانب دولت چنان اغراق شود که همه فراموش کنند وظیفه اصلی برجام برداشتن تحریمهای اقتصادی بوده، نه لغو محدودیتهای صادرات و واردات سلاح متعارف. این هم شبیه همان ادعایی است که میگفت درست است برجام تحریمها را لغو نکرده اما ماندن ایران در آن به انزوای دولت ترامپ انجامیده است(!) آقای روحانی که صاحب اصلی آن ادعاست، مایل نبود به جزئیات این بحث ورود کند، چرا که در صورت ادامه بحث خیلی زود آشکار میشد اولا هدف برجام لغو تحریمهای اقتصادی بوده نه منزوی کردن آمریکا و ثانیا همان چیزی هم که دولت انزوای آمریکا میخواند، در واقع تقسیم کاری است برای نگه داشتن خشک و خالی ایران در برجام و دلخوش نگاه داشتن دولت آقای روحانی به ایستادگی ظاهری اروپا جلوی آمریکا و پوشیده نگه داشتن همکاری عمیق آن با آمریکا در اجرای تحریمهای اقتصادی علیه ایران.
بیدستاورد بودن برجام باعث شده دولت عمدا در ارزش لغو محدودیتهای تسلیحاتی اغراق کند تا بتواند لااقل از این منظر از مطلوبیت برجام دفاع کرده و برای آن «کارنامهسازی» کند. ایران سالهاست هر سلاحی را که نیاز داشته باشد میسازد و صرفنظر از اینکه در حوزه تسلیحات متعارف با تحریمی مواجه هست یا نه، اگر طرفهای فروشنده به لحاظ راهبردی و ژئوپلیتیک مشکلی نداشته باشند، سلاحهای راهبردی هم میخرد. در واقع اساسا صادرات و واردات سلاحهای متعارف توسط ایران به تنها چیزی که مربوط نیست، تحریمهای 1747 یا محدودیتهای 2231 است و از این منظر میتوان گفت در عمل اتفاق مهمی رخ نداده است.
ملاک اصلی در عمل برای اینکه شکست آمریکا در این حوزه تبدیل به یک موفقیت برای ایران شود این است که ببینیم آیا ارسال قانونی محمولههای سلاح متعارف از سوی ایران برای متحدانش از این پس تسهیل خواهد شد یا نه؟ اینجاست که به یک اصل تاریخی برمیخوریم و آن اینکه تسهیل اینگونه موضوعات راهبردی در عمل چندان تابع ملاحظات حقوقی نیست و بیشتر به توان و اراده کشور برای اعمال قدرت و همچنین هزینهای بستگی دارد که دشمن متقاعد شده باشد در صورت مقابله با آن، پرداخت خواهد کرد.
یک ملاک دیگر هم این است که هر گونه تصمیم از جانب اروپا برای تداوم محدودیتهای تسلیحاتی ایران هزینهمند و اروپا وادار به تجدیدنظر در تصمیم اعلامی خود برای تداوم این محدودیتها تا سال 2023 شود. اگر این محدودیتها روی کاغذ لغو شود اما اروپا آنها را در عمل ادامه دهد، چیزی برای جشن گرفتن باقی نمیماند، مگر اینکه دولت قاطعانه تصمیم بازداشتن اروپا را از این کار از طریق از سرگیری برنامه هستهای گرفته باشد.
در نهایت یادآوری این نکته هم ضروری است که همچنان که روسها در روزهای گذشته گفتهاند، تحریمهای تسلیحاتی ایران که در اصل در سال 2007 و در قطعنامه 1747 اعمال شده بود میتوانست در قطعنامه 2231 به طور کامل لغو شود اما این تیم مذاکرهکننده ایران در آن مقطع بود که با ایده جایگزین کردن کلمه «محدودیت» به جای «تحریم» در قطعنامه 2231 (که در عمل هیچ تفاوت محتوایی ندارد) راهی پیش پای آمریکاییها باز کرد که بتوانند حداقل به اندازه 5 سال دیگر تحریمها را ادامه دهند. بنابراین در این باره هم ظاهرا باید در کنار طرف خارجی به دنبال مقصرانی در داخل بگردیم که معلوم نیست با چه هدفی و در ازای چه چیزی، چنین مشورتهای راهبردیای به دشمن دادهاند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|