|
انفجار در ایالت تنسی آمریکا و سؤالات جدی درباره ابعاد و ماهیت این بمبگذاری
معمای نشویل
گروه بینالملل: انفجار یک خودروی بمبگذاری شده در نشویل به واقع مهمترین حادثه روز کریسمس برای آمریکا بود. سوالات مهمی درباره این حادثه وجود دارد که هنوز بیجواب مانده است؛ اینکه چرا بمبگذار پیش از انفجار وجود بمب را به پلیس گزارش داده یا اینکه چرا بمبگذار، شهر نشویل را که یکی از ملتهبترین شهرهای آمریکا در رابطه با تنشهای نژادی است برای این کار انتخاب کرده است. آنچه مسلم است انفجار نشویل که اکنون به عنوان معمای نشویل مطرح شده، چه با انگیزههای سیاسی باشد و چه با انگیزههای نژادی، حاوی پیام مهمی است و آن اینکه جامعه آمریکا از بسیاری از خطوط قرمز عبور کرده و احتمالا این قبیل اقدامات ادامهدار خواهد بود.
* انتشار تصویر ون منفجر شده
به گزارش «وطن امروز»، یک روز پس از انفجار یک خودروی بمبگذاری شده در شهر نشویل ایالت تنسی آمریکا هنوز جزئیات رسمی و مشخصی از این انفجار مخابره نشده است. شاید تنها مورد رسمی انتشار تصویری از خودروی بمبگذاری شده از سوی پلیس نشویل است. پلیس شهر نشویل تصویری از خودروی ون مسافرتی را که روز کریسمس در این شهر منفجر شد، منتشر کرد. پلیس از مردم خواست در صورت داشتن اطلاعات درباره آن، با پلیس تماس بگیرند. در همین حال پلیس فدرال تحقیقات درباره این حادثه را آغاز کرده و از همه کسانی که اطلاعاتی درباره این انفجار دارند، خواسته است برای روشن شدن ابعاد این حادثه با پلیس تماس بگیرند. رسانههای محلی گزارش دادهاند ۱۵ دقیقه قبل از انفجار در شهر نشویل ایالت تنسی آمریکا از ون مسافرتیای که در این حادثه منفجر شد پیامی با مضمون هشدار برای تخلیه منطقه پخش شده است. در این پیام ضبط شده گفته شده است: «این منطقه باید همین الان تخلیه شود. اگر این پیام را میشنوید همین الان اینجا را تخلیه کنید». پلیس گفته در این پیام ضبط شده هشدار داده شده که تا ۱۵ دقیقه دیگر بمبی منفجر خواهد شد. همزمان پلیس گزارشی از وقوع تیراندازی در این منطقه دریافت کرده بود. نیروهای پلیس عازم محل بودهاند که انفجار رخ داده است.
* کشف یک جسد
پیدا شدن بقایای یک جسد در نزدیکی محل انفجار به عنوان نخستین مورد از تلفات این بمبگذاری گزارش شده است. خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از مقامات پلیس نشویل با اعلام کشف بقایای جسد انسان در مجاورت محل انفجار نوشت هنوز مشخص نیست بقایای این جسد متعلق به عامل، مسؤول انفجار یا قربانی این حادثه است. تحقیقات پلیس فدرال و سایر ماموران اجرای قانون ادامه دارد و جزئیات بیشتری از این حادثه جز انتشار یک فیلم پیش و پس از انفجار منتشر نشده است. در این فیلم که از دوربین مدار بسته یکی از ساختمانهای محل حادثه به دست آمده است، صدایی پخش میشود که میگوید «اگر صدای مرا میشنوید، محل را تخلیه کنید». مقامات امنیتی معتقدند این انفجار عمدی بوده است اما به عامل یا عاملان احتمالی آن اشارهای نکردهاند. با این حال روزنامه تنسی گزارش میدهد چندین نفر برای بازجویی به حوزه مرکزی اداره افبیآی منتقل شدهاند اما پلیس از ارائه جزئیات بیشتر درباره این افراد خودداری کرده است.
* انفجاری به مثابه یک روند
آنچه تاکنون مشخص شده اینکه این انفجار منجر به تخریب و وارد آمدن خسارت به بیش از 41 ساختمان و واحد تجاری شده است. در همین ارتباط شبکه خبری سیانان به نقل از کارشناسان آمریکایی خبر داد حجم مواد منفجره به کار برده شده در انفجار نشویل، در داخل آمریکا بیسابقه است. «جیمز گاگلیانو» (James Gagliano) مامور ویژه سابق پلیس فدرال آمریکا (افبیآی) درباره این انفجار به سیانان گفت: همه شواهد مربوط به این انفجار در حقیقت در خود این انفجار نابود شده است، در نتیجه هنوز نمیتوان به ماهیت این بمب پی برد که تا چه میزان پیچیده بوده و این خود معمایی است. این مامور سابق افبیآی افزود: زمان این انفجار نیز جای پرسش دارد، چنانچه مسبب یا مسببان این انفجار خواستار انفجاری پرتلفات بودند، ساعت ۵:۳۰ بامداد به وقت مرکز آمریکا نمیتوانسته زمان درستی برای این منظور باشد. این مامور ویژه سابق افبیآی گفت: بنا بر تجربیاتی که طی سالها در صحنههای جنایی یا صحنههای تروریستی داشتهام، زمان و مکان این انفجار نمیتوانسته نه تلفات سنگین و نه مکان مهمی را هدف قرار داده باشد، این گمان میرود که این انفجار میتواند یک پیام بوده و ممکن است وقایع دیگری به دنبال داشته باشد.
* واکنش کاخ سفید و بایدن به انفجار نشویل
عمده خبرها درباره انفجار نشویل که اکنون از آن با عنوان معمای نشویل یاد میشود، معطوف به تحلیلهای کارشناسان و گزارش رسانههاست. هنوز هیچ فرد یا افراد مشکوکی درباره این حادثه وجود ندارد و انگیزه عامل یا عاملان این انفجار نامشخص است. در این بین سکوت کاخ سفید نسبت به انفجار این بمب بحثبرانگیز شده است. تنها واکنش کاخ سفید به این انفجار مربوط به خبری بود که ساعاتی پس از حادثه منتشر و در آن اعلام شد رئیسجمهور آمریکا در زمین بازی گلف خود در فلوریدا اقامت دارد و از حادثه انفجار مطلع شده است. شبکه تلویزیونی «سیبیاس» هم به نقل از دفتر جو بایدن خبر داد بایدن گزارشی درباره انفجار شهر نشویل دریافت کرده است. «جان کوپر» شهردار شهر نشویل هم درباره این انفجار گفت: این حادثهای دور از انتظار در داخل آمریکا بود.
***
[ارتباط نشویل با شکاف اجتماعی در آمریکا]
انفجار خودروی بمبگذاری شده صبح روز کریسمس در شهر نشویل علاوه بر اینکه لرزه بر اندام ساکنان این شهر انداخت، افکار عمومی و کارشناسان را هم در شوک فرو برده است. اینکه تاکنون اطلاعات مشخصی از جزئیات این انفجار منتشر نشده، احتمالات درباره اهمیت این حادثه را دوچندان کرده است. شهر نشویل به عنوان مرکز ایالت تنسی از پایگاههای مهم ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری بود، با این حال در سالهای گذشته بویژه در دوران ریاستجمهوری ترامپ بارها صحنه درگیری بین مخالفان و حامیان ترامپ بود. یکی از آخرین موارد این درگیریها نیز مربوط به درگیری مخالفان ترامپ با گروههای نئونازی و دست راستی حامی ترامپ در سال 2018 بود. با این حساب به نظر میرسد این انفجار میتواند همسو با رویکرد ترامپ، انگیزههای نژادپرستانه هم داشته باشد. اگر چه این نکته را نیز نباید نادیده گرفت که جریان رقیب ترامپ هم سعی در افزایش بیاعتباری ترامپ و نمایش ناتوانی دولت وی در حفظ امنیت دارد. با توجه به اینکه جزئیات مواد منفجره و اقلام مربوط به آن بر اثر انفجار به طور کلی نابود شده اما به نظر میرسد این بمبگذاری حرفهای و دقیق انجام شده است. آنچه مسلم است این انفجار چه با انگیزههای سیاسی مثل کمک به ترامپ برای برپایی حکومت نظامی طرحریزی شده باشد یا با انگیزه اعلام هشدار به اقلیتهای نژادی در این شهر، حادثه کوچک و کماثری نیست. به نظر میرسد شکاف موجود در جامعه آمریکا که در 4 سال گذشته آشکارتر شده، با پایان دوره ترامپ عمیقتر خواهد شد.
***
شکست امنیتی آمریکا در ماجرای نشویل
غلامحسین یوسفی*: آمریکا تاکنون اطلاعات دقیقی درباره اتفاقی که جمعهشب در نشویل افتاد منتشر نکرده است. آنچه در نشویل اتفاق افتاد از نظر حجم و کیفیت انفجار در نوع خود بیسابقه ارزیابی شده و سبب بهت و حیرت مقامات آمریکایی شده است. آنچه امروز سبب نگرانی مقامات آمریکایی است اینکه ممکن است این قبیل انفجارها ادامهدار باشد و همین موضوع در شرایط کنونی آمریکا به دغدغه اصلی مقامات امنیتی این کشور تبدیل شده است.
نکته مهمی که باید در تحلیل انفجار نشویل به آن اشاره داشت این است که عاملان این انفجار با خبر دادن به پلیس قبل از انفجار صرفا به دنبال ایجاد رعب و وحشت بودهاند و احتمالا قصدی برای کشتهسازی نداشتهاند. با توجه به غالب بودن جریان سفیدپوستان نژادپرست در نشویل، گمانهزنیهایی درباره انتساب این انفجار به این جریان انجام شده است. بعد مهم حادثه نشویل که نباید از آن غفلت کرد شکست امنیتی سازمانهای عریض و طویل اطلاعاتی این کشور است. آمریکاییها همواره ادعا میکنند بر اوضاع امنیتی این کشور و دنیا مسلط هستند ولی در قضیه نشویل دستگاههای امنیتی آمریکا به وضوح از میدان جا ماندند و حتی با وجود اطلاعرسانی 15 دقیقهای عاملان انفجار نتوانستند بموقع وارد عمل شده و موفق باشند. حالا در آستانه عید کریسمس که طبیعتا باید مجالی برای آسایش و آرامش روانی جامعه آمریکا بعد از یک سال پرهیاهو باشد، آرامش روانی جامعه آمریکا برهم خورده و تحتالشعاع این تهدیدات قرار گرفته است. آنچه در نشویل اتفاق افتاد را در تحلیلی کلانتر میتوان به بحث افول آمریکا هم مرتبط دانست. افول آمریکا پدیدهای گسترده است که در حال رخ دادن است. آمریکا بعد از جنگ سرد و فروپاشی شوروی بر این باور بود که میتوان دنیا را با نظام تکقطبی اداره کرد. با شروع هزاره سوم اما افول آمریکا رقم خورد. به این نکته باید توجه کرد که تا قبل از این آمریکاییها در هر کجای دنیا که اراده میکردند تغییر دولت اتفاق میافتاد. این موضوع افسانه نیست و واقعیتی انکارناپذیر است. ولی شما ببینید از سال 2000 میلادی که چپگراها در ونزوئلا به قدرت رسیدند آمریکا تلاش فراوانی کرد تا این کشور را دوباره بخشی از حیاط خلوت خود کند اما نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه بعد از درگذشت چاوز و بویژه از سال 2017 میلادی آمریکا شدیدترین تحریمهای ممکن علیه ونزوئلا را اعمال کرد تا بتواند دولت این کشور را ساقط کند و جریان غربگرا را بر سر کار آورد. در این حوزه همه دنیا شاهد شکست مفتضحانه آمریکا هستند. انتخابات اخیر آمریکا هم شاهد دیگری بر فروپاشی بنیانهای نظام لیبرال- دموکراسی است که دوگانههای عجیب و غریب انتخابات آمریکا میان ترامپ و بایدن آن را به همه دنیا نشان داد.
*استاد دانشگاه و کارشناس مسائل آمریکا
ارسال به دوستان
سوزنبانی رئیسجمهور برای انحراف افکار عمومی
محمدکاظم انبارلویی: در قانون اساسی و قوانین عادی، برخی حقوق برای شهروندان تعریف شده و به موازات آن برخی تکالیف برای مسؤولان بار شده است.
این حق و این تکلیف در فرآیند قانونگذاری و اجرا باید تحت یک نظارت باشد. مثلا در قوه قضائیه، سازمان بازرسی کل کشور مسؤول نظارت بر حسن اجرای قوانین است. یعنی این سازمان موظف است بررسی و نظارت کند و ببیند قانونی که در کشور تصویب شده است، آیا اجرا شده یا نه.
در قانون اساسی آمده است: «نظارت بر حسن اجرای قوانین»؛ بنابراین در مورد قوه مجریه که مجری قوانین است باید نظارتی از سوی دستگاه قضایی بر عملکرد آن وجود داشته باشد، در مجلس هم همین گونه است.
به طور مثال در حوزه اقتصادی دولت لایحه بودجه را به مجلس تسلیم میکند و مجلس موظف به بررسی و تصویب آن است اما در قانون اساسی آمده است: دیوان محاسبات باید بررسی کند و ببیند آیا آنچه در قانون برای دولت تکلیف شده است اجرا شده یا نه؛ در این شرایط مساله نظارت پیش خواهد آمد.
در قانون دیوان محاسبات آمده است وزارت اقتصاد باید گزارش عملکرد خود را به دیوان محاسبات ارائه دهد، این یعنی اگر دیوان محاسبات وظیفه نظارت نداشت یا جایگاهی در امر نظارت نداشت، در قانون ذکر نمیشد.
حتی بر اساس قانون دیوان محاسبات اگر مسؤولی قانونی را اجرا نکرده یا اعتباری را در جای خود مصرف نکرده باشد مجازاتهایی تا حد انفصال از خدمات دولتی تعیین شده است، بنابراین نظارت تنها یک نظارت استطلاعی نیست که فقط اطلاع پیدا کند، بلکه یک نظارت استصوابی است؛ یعنی اگر مسؤول دولتی کمکاری یا خلاف قانون داشته باشد، مجازات خواهد شد.
حالا اینکه چرا رئیسجمهور از نظارت که در قانون اساسی و قوانین عادی تصریح شده است دلخور است، میهراسد یا به نوعی از نظارت میگریزد، به نظر میرسد ریشه در بیعملی و ناکارآمدی برخی مسؤولان دولتی دارد.
اکثر افراد حاضر در دولت متدین، انقلابی و حزباللهی هستند و در حال خدمترسانی به ملت هستند اما عدهای ناچیز هستند که در مصادر کلیدی قرار گرفته و کارنامه ناموفق دارند و دچار نابلدیاند، اینها از نظارت میگریزند و برای این گریز بر برخی اسناد کارکردی خود مهر محرمانه میزنند تا به این بهانه از زیر چتر نظارت مجلس و قوه قضائیه بیرون بیایند.
آقای رئیسجمهور در بیانات اخیر خود حقوق شهروندی ملت را نقض کرد، چون ملت از طریق حاکمیت بویژه نمایندگان خود در مجلس حقوق خود را پیگیری کرده و تکالیفی را که بر عهده دولت است از طریق نمایندگان - با نظارتی که انجام میشود- دنبال میکند، بنابراین حق شهروندی مردم با این دیدگاه رئیسجمهور نقض میشود.
در قانون اساسی برای حقوق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به طور جداگانه نهادهای نظارتی وجود دارد، مثلا برای حقوق سیاسی مردم حق دارند به کسی رای دهند که دزد نباشد، اعتقاد به اسلام و ولایت فقیه داشته و به دنبال منافع ملی باشد.
در قانون اساسی، شورای نگهبان و حتی هیاتهای اجرایی در انتخابات موظف به نظارت هستند تا یک شخص منحرف و دزد به مسؤولیتهای کشور راه نیابد اما میبینیم به شورای نگهبان تحت عنوان اینکه ما حقوقی داریم حمله میکنند. یک دزد و یک ناکاربلد و بدعمل در اجرا حق ندارد در یک مسند اجرایی قرار گرفته، حقوق مردم را ضایع کند و ناکارآمدی دولت را فریاد بزند.
در مورد حقوق اقتصادی ملت حداقل 12 اصل در قانون اساسی داریم که متاسفانه در دولت آقای روحانی همه این اصول نقض شده است. در این 12 اصل تکالیفی برای دولت تعریف شده است که متاسفانه دولت تمام این اصول و قوانین مربوط به این حوزه را نقض کرده و حقوق اقتصادی ملت را نادیده گرفته است.
دولت همیشه برای انحراف افکار عمومی و زدودن حافظه ملت به سمت حاشیهسازی رفته است؛ سخنان رئیسجمهور یک حاشیهسازی است. دولت به سمت ایجاد دوقطبیهای کاذب حرکت کرده است تا روی ناکارآمدیهای خود سرپوش بگذارد.
به آقای رئیسجمهور توصیه میکنم به شعور ملت اهانت نکند و اجازه دهد ملت خودشان مستقیما از طریق نهادهای تعریفشده در قانون اساسی برای احقاق حقوق خود اقدام کنند و در انتخابات به کسانی رای دهند که مدافع حقوق ملت باشند، نجومیبگیر و پیر و فرتوت نباشند و شبانهروز برای ملت کار کنند.
آقای رئیسجمهور نباید در انحراف افکار عمومی ملت سوزنبانی کند، بلکه باید در 7 ماه باقیمانده از عمر دولت اجازه دهد ملت به تشخیص خود عمل کرده و حقوق خود را دنبال کند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ بازخوانی عملکرد بودجه سالهای اخیر و مقایسه بودجه ۱۴۰۰
کم دخل پرخرج
* بودجه ۱۴۰۰ در کسری تراز عملیاتی و افزایش بدهی رکورددار 10 سال اخیر است
گروه اقتصادی : لایحه بودجه سال 1400 پس از تقدیم به مجلس، اکنون وارد مرحله بررسی در کمیسیون تلفیق بودجه شده است. با وجود گذشت نزدیک به یک ماه از تقدیم این لایحه به مجلس، تقریبا تمام کارشناسان اقتصادی، انتقاداتی جدی به آن وارد کردهاند. رشد 47 درصدی سقف بودجه عمومی در اوج محدودیت منابع، یکی از اساسیترین انتقادات به لایحه دولت است. دولت در حالی سقف بودجه عمومی را با 47درصد رشد از 571 به 841 هزار میلیارد تومان افزایش داده که منابع قابل اتکا برای تامین این میزان هزینه تنها به اندازه نیمی از این رقم است. در واقع دولت برای نیمی از هزینههای خود روی منابع موهوم از جمله فروش روزانه 3/2 میلیون بشکه نفت برای سال آینده حساب کرده است.
رشد شدید هزینهها با اتکا به درآمدهای موهوم، یکی از مهمترین نقاط ضعف لایحهای است که دولت برای دخل و خرج سال آینده کشور تقدیم مجلس کرده است. با این حال دولت درج منابع موهوم در لایحه بودجه را با کلیدواژه «امیدآفرینی» توجیه میکند. این همان حربهای است که دولت در سالهای گذشته هم برای توجیه ارقام موهومی و جلب موافقت مجلس با بودجه از آن استفاده کرد. دولت به طور کلی در ۲ سال اخیر با ترسیم آیندهای روشن از فروش نفت خام، برآوردهای موهوم از درآمد نفتی در لایحه را توجیه کرده است. پس از همراهی نمایندگان با توجیهات دولت و در سال اجرای بودجه، برآوردهای مندرج در بودجه محقق نشده و در نهایت کسری بودجه به رشد پایه پولی منجر شد. رشد پایه پولی ناشی از کسری بودجه عموما از مجرای برداشت دولت از ذخایر ارزی با استناد به بند «ج» تبصره یک بودجه رخ داد. در واقع دولت با استناد به این بند از بودجه، مجوز برداشت از ذخایر ارزی کشور به میزان مابهالتفاوت درآمد نفتی محقق شده و درآمد نفتی مندرج در قانون بودجه را دریافت کرد. برداشت دولت از حساب ذخیره ارزی با توجه به مسدود بودن دسترسی به این ذخایر، منجر به رشد پایه پولی از مسیر رشد داراییهای خارجی بانک مرکزی شد. رشد پایه پولی در نهایت زمینهساز جهش دوباره تورم پس از فروکش کردن آثار تورمی تحریم شده و معیشت مردم را بار دیگر تحت تاثیر آثار مخرب خود قرار داد.
این چرخه مخرب اما اکنون در آستانه تکرار است. دولت اصرار دارد برآوردهای موهوم خود از درآمدهای نفتی به تصویب مجلس برسد. مجلس اما در دوراهی «رد کلیات» یا «اصلاح اساسی لایحه» قرار دارد. طبق آنچه رحیم زارع، سخنگوی کمیسیون تلفیق اعلام کرده، رایگیری درباره کلیات لایحه بودجه سال 1400 در جلسه سهشنبه همین هفته انجام خواهد شد. تقدیم گزارش دیوان محاسبات از تفریغ بودجه سال 98 به نمایندگان در هفته گذشته اقدامی بود که بیتردید تاثیر قابل توجهی بر تصمیمات مجلس درباره لایحه بودجه سال 1400 خواهد داشت. دیوان محاسبات علاوه بر گزارش تفریغ بودجه سال 98 نظر کارشناسی خود را نسبت به ارقام منابع و مصارف لایحه بودجه سال 1400 اعلام کرده است.
* گزارش تحلیلی دیوان محاسبات از لایحه بودجه 1400
دیوان محاسبات هفته گذشته گزارش خود از مفاد لایحه بودجه سال 1400 را منتشر کرد. انتشار این گزارش پیش از موعد تصمیمگیری مجلس درباره کلیات لایحه بودجه سال 1400 میتواند تصویر واضحتری از بودجهریزی دولت در سالهای اخیر و تاثیر آن بر اقتصاد کشور ارائه کرده و بر همین اساس نمایندگان را برای اتخاذ بهترین تصمیم یاری کند. در ادامه «وطن امروز» به برخی از مهمترین بخشهای گزارش دیوان محاسبات پرداخته است.
***
تشدید کسری تراز عملیاتی
در گزارشی که دیوان محاسبات از لایحه بودجه سال 1400 ارائه کرده، به روند تشدید کسری تراز عملیاتی در سالهای گذشته اشاره شده است. کسری تراز عملیاتی حاصل تفریق هزینههای بودجه از درآمدها است. طبق مطالعات دیوان محاسبات، طی سالهای اخیر، رقم کسری تراز عملیاتی از حدود 29 هزار میلیارد تومان به حدود 320 هزار میلیارد تومان رسیده است. به بیان دیگر میان درآمدهای 318 هزار میلیارد تومانی با هزینههای 637 هزار میلیارد تومانی در لایحه بودجه سال آینده، حدود 320 هزار میلیارد تومان کسری درآمد وجود دارد. دولت در لایحه بودجه سال آینده این کسری عملیاتی را از محل فروش 3/2 میلیون بشکه نفت خام و فروش گسترده اوراق بدهی دولتی پوشش داده است. با این حال نگاهی به عملکرد درآمد نفتی و چشمانداز بازار بدهی نشان میدهد امکان جبران تمام کسری تراز عملیاتی از این محل وجود ندارد.
***
بیشبرآورد خطرناک درآمد نفتی
سوالی که پیش میآید این است: چرا اساسا بیشبرآورد منابع خطرناک است؟ موضوع اینجاست که با محرز شدن بیشبرآورد، دست دولت برای استقراض از بانک مرکزی باز میشود. طبق بند «ج» تبصره یک بودجه کشور، دولتها میتوانند از ذخایر ارزی برای جبران کسری فروش نفت استفاده کنند. بررسیها نشان میدهد برای مثال در سال 98 بخشی از ارز تامین شده کالاهای اساسی (4200 تومانی) از همین محل بوده است. در واقع دولت از میزان 14 میلیارد دلار ارز کالاهای اساسی بخشی را از ذخایر برداشته کرده اما موضوع زمانی خطرناک میشود که بدانیم بخش دیگر این ارز را راسا از بازار نیما خریداری کرده است. این یعنی دولت پذیرفته مابهالتفاوت ارز 4200 تومانی و ارز آزاد را از طریق پایه پولی تامین کند. نمونه آشکار این موضوع را میتوان در تاثیر کسری منابع پایدار در بودجه سال 98 و اثر آن در ۳ ماه پایانی سال بر پایه پولی دید. دولت بویژه در ۲ سال اخیر به دلیل کمبود منابع پایدار در بودجه (از جمله مالیات) و بر اساس برخی بندهای قانونی نظیر بند «ج» تبصره یک بودجه، پس از مشخص شدن کسری منابع، اقدام به برداشت از ذخایر ارزی کشور برای تامین مالی خود کرده است. این اقدام دولت هر چند استقراض از بانک مرکزی نیست اما تاثیری کاملا مشابه بر پایه پولی دارد، چرا که با برداشت دولت از ذخایر ارزی، پایه پولی رشد کرده و تورم حاصل از آن، سفره مردم را کوچک میکند. در واقع دولت با افزایش هزینههای جاری در مرحله اول قدرت خرید را افزایش میدهد اما این اقدام پس از چند ماه به شکل تورم ظاهر میشود و مجددا قدرت خرید مردم را کاهش میدهد. به طور خلاصه، افزایش هزینههای جاری دولت پس از اندکی وقفه، به ضد خود تبدیل شده و این دور باطل نه تنها تاثیر ملموسی بر افزایش قدرت خرید ندارد، بلکه در نهایت باعث تشدید شکاف طبقاتی هم میشود، چرا که منافع این اقدام (افزایش حقوق) برای بخشی از جامعه است اما هزینه آن (تورم) بر تمام جامعه تحمیل میشود. این اقدام در نهایت بیش از همه به ضرر اقشار کمدرآمد تمام میشود که از یک سو از حقوق و مزایای دولتی بهرهمند نیستند و از سوی دیگر، آسیبپذیرترین قشر جامعه در برابر امواج تورم هستند. در واقع مهمترین بهانه دولت برای «غیرممکن» خواندن کاستن از سقف بودجه عمومی، توجه به «قدرت خرید مردم» است. این در حالی است که افزایش پرداختیها در نبود منابع پایدار در نهایت تاثیر این اقدام را برای حقوقبگیران دولت خنثی و آن را برای سایر اقشار جامعه صرفا به طرحی هزینهزا تبدیل میکند. با توجه به این نکات، کنترل هزینههای جاری مهمترین دستور کار مجلس برای کاستن از سقف بودجه عمومی خواهد بود.
***
عقبگرد لایحه بودجه 1400 از اهداف برنامه ششم توسعه
بررسی دیوان محاسبات از 4 شاخص مهم در بررسی بودجه از عقبگرد قابل توجه لایحه بودجه سال 1400 از اهداف تعیین شده در برنامه ششم توسعه حکایت دارد.
***
اوراق بدهی
یکی دیگر از اقدامات دولت برای جبران کسری تراز عملیاتی در لایحه بودجه سال آینده، فروش هرچه بیشتر داراییهای مالی یا همان اوراق بدهی است. در گزارشی که دیوان محاسبات از لایحه بودجه سال 1400 ارائه کرده، روند فروش اوراق بدهی دولت در سالهای اخیر ارائه شده است.
آمارهای ارائه شده دیوان محاسبات نشان میدهد روند فروش اوراق بدهی دولتی بویژه در قانون بودجه سال 99 و لایحه سال 1400 بشدت رشد داشته است. مقایسه میان رقم فروش اوراق بدهی در لایحه بودجه سال 1400 با اوراق فروخته شده در سال 98 شیب تند رشد بدهیهای دولت در ۲ سال گذشته را به وضوح نشان میدهد. دولت در لایحه بودجه سال 1400 حدود 300 هزار میلیارد تومان درآمد از محل فروش اوراق بدهی در نظر گرفته که این رقم حدود 6 برابر فروش اوراق بدهی در سال 98 است. نخستین و سادهترین اثر رشد شدید اتکای دولت به فروش اوراق بدهی به جای اصلاح ساختار نظام مالیاتی و افزایش سهم مالیات از بودجه، اشباع بازار بدهی و کاهش ظرفیت تامین مالی دولت از این مسیر است. فروش اوراق بدهی به میزانی فراتر از ارقام پیشبینی شده در بودجه سنوات گذشته، بازار کمعمق بدهی کشور را تا حدود زیادی اشباع کرده است. افت چشمگیر خرید اوراق بدهی در نیمه دوم سال جاری، نشانهای آشکار از همین واقعیت است. با این حال مصوبه اخیر شورای عالی بورس برای الزام صندوقهای سرمایهگذاری درآمد ثابت به افزایش حداقل سهم اوراق بدهی در سبد داراییهای خود، ظرفیتی جدید برای فروش اوراق بدهی دولتی ایجاد کرد. با این حال محقق شدن هدف دولت در فروش حدود 300 هزار میلیارد تومان اوراق بدهی در سال آینده با توجه به فروش گسترده این اوراق تاکنون و اشباع شدن بازار بدهی، در هالهای از ابهام است. گذشته از اشباع بازار بدهی، خطر گرفتار شدن دولت بعد در بحران بدهی و ناتوانی از بازپرداخت این دیون در صورت تصویب کلیات لایحه بودجه سال 1400 و فروش 300 هزار میلیارد تومان اوراق بدهی، بسیار افزایش مییابد. با توجه به زمانبر بودن ایجاد درآمدهای پایدار نظیر مالیات، هیچ جایگزین خاصی برای دولت آینده جهت بازپرداخت دیون دولت حاضر وجود ندارد. از همین رو خطر تامین این بدهی از محل پایه پولی و در نهایت تبدیل بحران بدهی به بحران تورم با تصویب این لایحه بشدت افزایش مییابد.
***
از گذشته درس بگیریم!
اصلیترین نقد وارده به بودجه 1400 معطوف به بیشبرآورد منابع و ایضا در این بخش مربوط به منابع حاصل از نفت و فرآوردههای نفتی است. بررسیها نشان میدهد در 2 بودجه تنظیمشده پس از فرمان رهبر انقلاب مبنی بر اصلاح ساختار بودجه، ارقام پیشبینی منابع حاصل از نفت و فرآوردههای نفتی همواره موهومی بوده است. سال 98 دولت در لایحه بودجه پیشبینی کرده بود قریب به 137 هزار میلیارد تومان از منابع حاصل از صادرات نفت خام، میعانات گازی و خالص صادرات گاز طبیعی درآمد کسب کند اما در نهایت به رقم 9/45 هزار میلیارد تومان دست یافت. از سوی دیگر از میزان درآمد 3 درصد صادرات نفت خام، میعانات گازی و خالص گاز طبیعی تنها 29درصد محقق شده است. این یعنی در مجموع در این سال 47 هزار میلیارد تومان ایران درآمد حاصل از نفت و فرآوردههای نفتی داشته که در بودجه 153 هزار میلیارد تومان برآورد شده بود و این به معنای تحقق 31 درصدی این منابع در سال 98 است. از سوی دیگر در سال جاری هم این اتفاق دوباره تکرار شده است. بررسی عملکرد 8 ماهه سال 99 نشان میدهد از رقم پیشبینی شده 4/45 هزار میلیارد تومان بودجه، تنها 3/6 هزار میلیارد تومان محقق شده و در مجموع تنها 12 درصد رقم پیشبینی شده در حوزه منابع حاصل از نفت و فرآوردههای نفتی محقق شده است. سوال بزرگی که پیش میآید این است: چرا با چنین درصد تحقق پایینی ظرف 2 سال اخیر، دولت به یکباره منابع حاصل از صادرات نفت خام، میعانات گازی و خالص صادرات گاز طبیعی را در بودجه 1400 نسبت به سال جاری 3 برابر کرده و به 199 هزار میلیارد تومان رسانده است.
***
رد کلیات لایحه بودجه؛ تنها گزینه مجلس
با توجه به ضعفهای فراوان لایحه بودجه سال آینده، مجلس شانس چندانی برای اصلاح اساسی آن ندارد. فرصت اندک نمایندگان برای تصویب لایحه بودجه و همچنین سازوکار خاص و پیچیده مجلس و برخی عوامل دیگر، شانس بهارستان برای اعمال اصلاحات اساسی در لایحه بودجه سال 1400 را بشدت کاهش میدهد. از این رو به نظر میرسد رد کلیات لایحه بودجه سال 1400 و بازگرداندن آن به دولت به همراه الزام دولت به اعمال تغییرات عمده در لایحه، بهترین و البته تنها گزینه پیشروی نمایندگان است. بازگشت لایحه بودجه به دولت و الزام دولت به اعمال اصلاحات مدنظر مجلس میتواند ضمن تسریع در روند اصلاح بودجه، خطر مخالفت شورای نگهبان با مصوبه مجلس به دلیل اعمال تغییرات بیش از حد در لایحه را برطرف کند، چرا که در صورت تصویب کلیات لایحه در مجلس و اعمالی تغییر عمده در این لایحه، شورای نگهبان مصوبه مجلس را به دلیل اعمال تغییرات بیش از حد به مجلس بازمیگرداند. مخالفت شورای نگهبان با مصوبه مجلس، تمام تلاشهای بهارستان برای اصلاح اساسی بودجه را بیاثر کرده و مجلس را وادار به تصویب لایحه دولت بدون اعمال تغییرات اساسی خواهد کرد. از همین رو بهترین تصمیم، رد کلیات و طی شدن مسیر اصلاح بودجه در دولت و سپس مجلس است.
ارسال به دوستان
برف و کولاک آخر هفته در ارتفاعات تهران 10 کشته و ۱۱ مصدوم برجای گذاشت آمار مفقودان هنوز مشخص نیست
روز سیاه برفی!
اسدالله خسروی: عاشقان کوهنوردی که حتی با اطلاع از پیشبینی سازمان هواشناسی مبنی بر بارش برف در ارتفاعات تهران اقدام به صعود کردند، فکرش را هم نمیکردند سقوط بهمن و کولاک، یک روز سیاه برفی را برای آنها رقم بزند.
به گزارش «وطن امروز»، سازمان هواشناسی روز سهشنبه پیشبینی کرده بود سامانه بارشی از چهارشنبه وارد تهران میشود و پنجشنبه و جمعه برفی را در ارتفاعات تهران شاهد خواهیم بود. با این وجود ارتفاعات شمیرانات شاهد حضور دوستداران کوه و کوهنوردی بود اما کولاک و برف سنگین بیش از همت و علاقه و عشق آنها بود و اتفاقاتی افتاد که نباید رخ میداد. تاکنون مرگ 10 و مصدوم شدن بیش از ۱۱ نفر در ارتفاعات تایید شده است.
معاون عملیات سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر در گفتوگو با «وطن امروز»، درباره آخرین اطلاعات از سقوط بهمن و افراد گرفتار در ارتفاعات تهران گفت: طی 2 روز اخیر چندین کوهنورد در ارتفاعات شمال تهران گرفتار برف و کولاک و سقوط بهمن شدند که متاسفانه تاکنون 8 نفر از آنها جان خود را از دست داده و جسدشان به دامنه کوهها منتقل شده است. محمدباقر محمدی در ادامه با بیان اینکه هنوز آمار مشخصی از مفقودیها گرفتارشده در ارتفاعات تهران به دست ما نرسیده است، افزود: این احتمال وجود دارد که بیش از 15 نفر همچنان در کوهها گرفتار بهمن باشند. وی خاطرنشان کرد: عملیات امداد و نجات در ارتفاعات تهران برای نجات جان کوهنوردان ادامه دارد و به احتمال زیاد هنوز کوهنوردانی هستند که زیر بهمن ماندهاند اما تعداد آنها مشخص نیست.
معاون عملیات سازمان امداد و نجات هلال احمر با بیان اینکه آمار 18 کوهنورد را به ما دادهاند که طی 2 روز گذشته برای کوهنوردی به ارتفاعات تهران رفتهاند، افزود: تاکنون جسد 10 کوهنورد که بر اثر سقوط بهمن جان خود را از دست دادهاند پیدا شده و جستوجو برای یافتن بقیه کوهنوردان ادامه دارد. محمدی در پاسخ به اینکه چرا با وجود هشدارهای هواشناسی نسبت به برفی بودن هوا و احتمال سقوط بهمن باز هم برخی با بیتوجهی به این هشدارها راهی کوهها میشوند، افزود: هواشناسی از روز سهشنبه وضعیت ارتفاعات تهران را نارنجی اعلام کرد و به مردم هشدار داد در این شرایط آب و هوایی قصد سفر به دامنهها یا کوهها را نداشته باشند اما خیلیها نسبت به این هشدارها بیتوجه هستند و اکنون شاهد مرگ 10 نفر از هموطنانمان بر اثر ریزش بهمن در کوههای تهران هستیم، همچنین ۱۶ تیم عملیاتی به منطقه اعزام شدند. خانوادههایی که گمان میکنند فرزندانشان بین کوهنوردان مفقودی هستند، با ۱۱۲ تماس بگیرند.
معاون عملیات سازمان امدادونجات هلالاحمر در این باره گفت: عملیات جستوجو و نجات با تمام توان و اعزام بالگردها به محل وقوع بهمن در ارتفاعات شمال تهران صبح شنبه از سر گرفته شد اما به دلیل شرایط بد آب و هوایی عملیات جستوجو متوقف شده است.
* اعلام مفقودی ۱۸ تن
همچنین رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر درباره اتفاقات اخیر در ارتفاعات تهران گفت: عملیات جستوجو همچنان از سوی عوامل این سازمان در حال انجام است. مهدی ولیپور با بیان اینکه هنوز اجساد چند نفر از کوهنوردان به پایین کوه منتقل نشده است، افزود: پس از انتقال اجساد به پایین عملیات تشخیص هویت، تحویل اجساد به پزشکی قانونی و تحویل آنها به خانوادههایشان انجام خواهد شد. رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر درباره تعداد مفقودیها نیز گفت: آخرین گزارشهای ما حاکی از آن است که تاکنون دستکم مفقودی ۱۸ نفر از سوی خانوادههایشان به جمعیت هلالاحمر ارائه شده است. دیگر شهروندان نیز میتوانند از طریق سامانه ۱۱۲ مفقود شدن عزیزان خود را اعلام کنند. وی با بیان اینکه ۱۶ تیم از جمعیت هلالاحمر مشغول جستوجو در نقاط مختلف در ارتفاعات شمال تهران هستند، اظهار کرد: عملیات امداد و نجات در این زمینه ادامه دارد و درخواست ما از شهروندان این است که به اخباری که از منابع اصلی و معتبر در این زمینه ارائه میشود، توجه کنند. ولیپور ادامه داد ۱۴ نفر نیز در عملیات امداد و نجات، نجات یافتهاند.
* اسامی جانباختگان و مفقودان سقوط بهمن تهران
در همین حال رئیس فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی گفت: هنوز آمار دقیقی از جانباختگان وجود ندارد، زیرا عملیات جستوجو همچنان ادامه دارد. تعداد مفقودان از تعداد اعلامشده بیشتر است و این ابهام وجود دارد که مشخص نیست این افراد شخصا به منزل برگشتهاند یا خیر. رضا زارعی افزود: 3 نفر قطعا در منطقه کلکچال جان خود را از دست دادهاند. یک نفر نیز در منطقه آهار جان خود را از دست داده است و 2 نفر مفقودی نیز در منطقه دارآباد قطعی است. افراد جانباخته عضو باشگاه کوهنوردی تهران هستند. این مقام مسؤول در فدراسیون کوهنوردی به رکنا گفت: هویت فرد جانباخته در آهار مشخص است؛ دکتر فاطمی از افراد باسابقه کوهنوردی است. یحیی انصاری نیز که در منطقه کلکچال جان خود را از دست داده هویتش مشخص شده است.
رئیس فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی تصریح کرد: امیرهوشنگ فرآبادانی، هادی بهادری، اشکان رضوانی و محسن محمدی جزو افراد مفقود شده هستند. اسامی افراد مفقودشده در دارآباد هنوز مشخص نیست.
***
[انتقاد سازمان هواشناسی از بیتوجهی به هشدارها و صعود به ارتفاعات تهران]
مدیرکل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی با انتقاد از اینکه متاسفانه مردم توجهی به هشدارهای هواشناسی نکردند، گفت: از روزهای ابتدایی هفته گذشته سازمان هواشناسی کشور با صدور چندین هشدار تاکید کرده بود طی روزهای پنجشنبه و جمعه (۴ و ۵ دیماه) مردم از فعالیتهای کوهنوردی خودداری کنند. صادق ضیاییان با اشاره به اینکه سازمان هواشناسی طی هفته گذشته در چندین هشدار تاکید کرده بود از فعالیتهای کوهنوردی در مناطق مختلف کشور از جمله ارتفاعات تهران طی روزهای پایانی هفته خودداری شود، اظهار کرد: ما در هشدار نارنجی روز دوشنبه (اول دی) تصریح کرده بودیم طی روزهای پنجشنبه و بویژه جمعه (۴ و ۵ دیماه) در برخی مناطق کشور از جمله شمال تهران بارش برف، کولاک و مهآلودگی خواهیم داشت همچنین در هشدار شماره ۶۶ روز چهارشنبه (۳ دی) نیز دوباره بر این موضوع تاکید کرده و هشدار داده بودیم که صعود به ارتفاعات با توجه به شرایط جوی بسیار خطرناک است و باید از آن پرهیز شود. مدیرکل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی با انتقاد از اینکه متاسفانه مردم توجهی به هشدارهای هواشناسی نکردند و ما طی روز گذشته شاهد حضور جمعیت زیادی در کوههای شمال تهران و بهوقوع پیوستن حوادث ناگوار برای تعدادی از آنها بودیم، تصریح کرد: واقعا جای تعجب و سوال دارد که چرا مردم با توجه به آگاهی از شرایط جوی، جان خود را به خطر انداختند و به هشدارهای هواشناسی توجهی نکردند؟ وی در پاسخ به این پرسش ایسنا که در چنین شرایطی وظیفه دستگاههای اجرایی چیست و آیا نباید آنها وارد عمل شوند و محدودیتهایی را برای صعود به ارتفاعات اجرایی کنند، گفت: با توجه به گستردگی عرصه باید از دستگاههای مختلف ذیربط پرسید که آیا امکان ایجاد محدودیت در همه نقاط را دارند یا خیر؟ متاسفانه اتفاقی که اخیرا رخ داد این بود که مردم از همه نقاط شمال تهران اقدام به کوهنوردی و حتی صعود کرده بودند.
ارسال به دوستان
تعداد کل قربانیان 54574 نفر
134
محدودیت تردد از ساعت ۲۱ تا ۴ صبح در همه شهرها
آمار مرگومیر بیماران مبتلا به کرونا در کشور همچنان نزولی است؛ روندی که چنانچه با رعایت پروتکلهای بهداشتی از سوی مردم همراه شود و از طرفی دولت نیز محدودیتها را تداوم بخشد، امیدوارکننده خواهد بود و در آن صورت رسیدن شمار فوتیهای ناشی از کرونا به زیر 100 نفر در شبانهروز دور از انتظار نیست. به گزارش «وطن امروز» سخنگوی وزارت بهداشت دیروز با اشاره به جان باختن ۱۳۴ بیمار مبتلا به کرونا طی ۲۴ ساعت گفت: بر این اساس مجموع جانباختگان این بیماری به ۵۴ هزار و ۵۷۴ نفر رسید. سیماسادات لاری گفت: از ظهر روز جمعه تا ظهر شنبه و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۵ هزار و ۷۶۰ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که ۷۳۲ نفر از آنها بستری شدند. بر این اساس مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به یک میلیون و ۱۹۴ هزار و ۹۶۳ نفر رسید. وی افزود: متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۱۳۴ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۵۴ هزار و ۵۷۴ نفر رسید. به گفته لاری، خوشبختانه تاکنون ۹۴۲ هزار و ۵۴۸ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. وی گفت: ۵۲۷۳ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. به گفته لاری، تاکنون ۷ میلیون و ۳۵۴ هزار و ۹۳۱ آزمایش تشخیص «کووید-۱۹» در کشور انجام شده است. سخنگوی وزارت بهداشت اعلام کرد در حال حاضر و بر اساس آخرین تحلیلها، ۱۰۸ شهرستان در وضعیت نارنجی و ۳۴۰ شهرستان در وضعیت زرد قرار دارند.
* محدودیت تردد از ساعت ۲۱ تا ۴ صبح در همه شهرها
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا با اشاره به مصوبات جلسه دیروز این ستاد گفت: فعالیت مدارس همچنان به صورت غیرحضوری ادامه خواهد داشت. به گزارش ایسنا، دکتر علیرضا رئیسی گفت: با توجه به ارزیابیهای انجامشده در کشور و گزارش دانشگاههای علوم پزشکی، یکی از اقدامات بسیار موثر که هزینه کمی دارد و باعث ایجاد محدودیت شدید نمیشود، منع تردد درونشهری از ساعت ۲۱ تا ۴ بامداد است که بسیار موثر بوده، بر این اساس در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا مصوب شد در شهرهای زرد نیز این منع تردد از ساعت ۲۱ تا ۴ بامداد ادامه یابد. وی در ادامه افزود: در ۳۰ استان روند بیماری کاملا نزولی است. استان مازندران تنها استانی است که هنوز روند در آن به طور کامل نزولی نشده است و امیدواریم با توجه به پیشبینیها روند نزولی را در این استان هم شاهد باشیم. رئیسی ادامه داد: در جلسه ستاد همچنین موارد متعددی بررسی شد. خوشبختانه در حال حاضر شهر قرمز در کشور نداریم و ۳۳۰ شهر زرد و ۱۰۸ شهر نارنجی داریم که امیدواریم این شهرها هم به مرور به سمت رنگ زرد بروند و میزان ابتلا و بستری کاهش یابد. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا همچنین گفت: در ستاد ملی مقابله با کرونا پیشنهادی مطرح شد؛ مبنی بر اینکه مدارس پایههای اول و دوم ابتدایی بازگشایی شود که این موضوع در کمیته تخصصی مطرح شد و رای نیاورد و مدارس همچنان غیرحضوری برگزار میشود تا در آینده که شرایط بهتری فراهم شد و بعد از بحث اجرای واکسیناسیون و قطع زنجیره انتقال در سال آینده، اگر شرایط فراهم شود آن زمان به سمت بازگشایی مدارس برویم. بنابراین همچنان مدارس به صورت غیرحضوری خواهد بود و حتی بحث پایههای اول و دوم ابتدایی هم که برای بازگشایی حضوری مدارس پیشنهاد شده بود، رای نیاورد. معاون بهداشت وزارت بهداشت بیان کرد: از مردم خواهش میکنم رعایت کنند تا به سمت تشدید محدودیتها نرویم؛ کسبه و بازاریان در این مدت فشار زیادی را تحمل کردند و این همکاری باعث دستاورد فعلی برای ما شد. اگر خدایی نکرده سادهانگاری اتفاق افتد، اوضاع دوباره بد میشود. یادمان نرفته است که پس از آرامش اردیبهشتماه و برگزاری دوباره تجمعات، بیماری شعلهور شد. رئیسی گفت: در حال حاضر میزان بستری در کشور به شکل روزانه تقریبا بیش از ۴۰ درصد کاهش داشته و مرگومیر هم نسبت به شروع طرح که حدود یک ماه قبل بود بیش از ۵۰ درصد کاهش داشته است اما باز هم تاکید میکنم تجمعات، دورهمیها و شبنشینیها میتواند در افزایش آمار موثر باشد و اگر رعایت نشود ممکن است شاهد پیک مجدد باشیم. وی افزود: اگر روند قبلی ادامه مییافت، ۵۰ هزار بستری بیشتر داشتیم و با اجرای طرحهای اخیر شاهد کاهش ۵۰ درصدی بستری و در نتیجه ۷ هزار و ۵۰۰ مرگومیر کمتر بودهایم. اگر رعایت نکنیم ممکن است شاهد پیک مجدد در بهمنماه یا اسفندماه باشیم.
ارسال به دوستان
تحریمها در کنار معایب خود چه فرصتهای جدیدی را برای اقتصاد ایران به وجود آورد
تولید از دل تحریم
* والاستریت ژورنال: اقتصاد ایران خود را با تحریمها منطبق کرده و پیشرفت داشته است
گروه اقتصادی: با آنکه تشدید تحریمهای اقتصادی در یک دهه اخیر تاثیر بسزایی روی شرایط معیشتی مردم داشته اما با در نظر گرفتن این اصل که باید از هر فرصتی برای از بین بردن آنها استفاده کرد، همین تحریمها تا حدودی باعث پویایی صنایع کوچک و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی شده است. این یعنی میهمان ناخوانده تحریم در دل تمام معایبی که داشته و نمیتوان منکر آنها بود، مزایایی هم داشته است که باید حتی در صورت فائق آمدن بر تحریمها از مزایای آن بهره گرفت. تحریم و مسدود شدن درآمدهای ارزی، کلاس درس اجباری اقتصاد مقاومتی و حرکت زیرساختهای صنعت کشور به سمت خودکفایی بود. به گزارش «وطن امروز»، دست شستن از درآمدهای حاصل از فروش نفت و دیگر انرژیهای خدادادی برای اقتصاد ایران، مانند ترک افیون توسط یک فرد معتاد است؛ سخت، زمانبر و به احتمال زیاد همراه با درد و آسیبهای جانبی. تا حدودی این اتفاق برای کشورمان در این سالها رخ داده، البته هماکنون در مرحله گذار و دوراهی پذیرفتن یا نپذیرفتن نفس وجودی ترک درآمدهای نفتی هستیم اما تا حدودی این موضوع محقق شده است. بیان این مطالب به این دلیل اهمیت دارد که کشور در بزنگاه تصمیم درباره انتخاب رویکرد آینده اقتصادی است. یک رویکرد تقلا و التماس برای احیای دوباره مسیر تامین افیون، یعنی درآمدهای نفتی است و رویکرد دیگر، عبرت گرفتن از شرایط کنونی و حرکت به سمت اقتصاد درونزاست؛ راهی که در این سالها تا حدودی ناخواسته در آن قرار گرفته و متعاقبا هزینههای آن را هم پرداخت کردهایم. قانون بودجه به عنوان سند دخل و خرج کشور در سال آینده نقشه راهی است که باید در آن تصمیم گرفته شود میخواهیم چه رویکردی را انتخاب کنیم. با توجه به اینکه دولتمردان به دلیل پیوستهای سیاسی به دنبال انتخاب رویکرد اول هستند، بر نمایندگان واجب است یک بار برای همیشه با پذیرفتن نفس تحریمها دست از شرطی کردن و بلاتکلیفی اقتصاد برداشته و مسیر درست را انتخاب کنند.
* تجربهای که سخت به دست آمد
نباید فراموش کنیم برای رسیدن به این نقطه و درک این مهم که باید اقتصاد کشور به سمت درونزایی حرکت کند، هزینههای هنگفتی پرداخت شده است. بار اصلی این هزینه بر دوش مردم و اقشار آسیبپذیر بوده که در سالهای اخیر از تحریمها آسیب دیدهاند؛ تحریمهایی که خود زاییده نارساییهای بنیادی اقتصاد کشور است و در صورت نبود این نارساییها مسلما نمیتوانست هیچ تاثیری بر معیشت مردم داشته باشد. با در نظر گرفتن هزینههایی که در این مسیر پرداخت شده، نباید براحتی از این تجربه دل کند و از سوی دیگر نباید شرایطی ایجاد شود که تحریمها بتواند اینچنین به مردم صدمه وارد کند.
* وقتی نقطهضعفها نمایان شد
تحریمها یک مزیت دیگر هم برای اقتصاد ایران داشت؛ روشن شدن نقاط ضعف و آسیبشناسی آن. تحریمها باعث شد برای نخستینبار مسؤولان کشور به تصویر درستی در رابطه با نارساییهای اقتصاد کشور دست یابند و متوجه شوند ادامه مسیر قبلی تا چه میزان میتواند هزینهزا و در بزنگاههای تحریمی آسیبپذیر باشد. شاید بتوان تحریم را یک تجربه ذیقیمت برای اقتصاد خواند. اگر با همان دستفرمان قبلی اقتصاد ایران در خواب زمستانی میماند و این روند ادامه پیدا میکرد، حجم آسیب از تحریم احتمالی در آینده هر روز بیشتر و بیشتر میشد. برای مثال در صنعت قطعهسازی هیچ تکاپویی برای داخلیسازی در کشور نشده بود اما پس از تحریم شرکتهای قطعهساز به اجبار به سمت داخلیسازی حرکت کردند. اساسا پیش از این عمق داخلیسازی هیچ اولویتی در ادبیات اقتصادی کشور نداشت. روزنامه والاستریت ژورنال در گزارشی به موضوع تابآوری اقتصاد ایران در برابر تحریمها پرداخته و نوشته است اقتصاد ایران راه بقا در برابر تحریمها را پیدا کرده است. این نخستینبار نیست که یک رسانه غربی به روی دیگر تحریمها اشاره میکند و از آسیبهای معکوس تحریمهای آمریکا علیه خودش گزارش میدهد.
***
اعتراف به بقای اقتصاد ایران در شرایط تحریم
روزنامه آمریکایی «والاستریت ژورنال» با انتشار گزارشی از وضعیت اقتصاد ایران در 3 سال گذشته، نوشت: اقتصاد ایران خود را با تحریمها منطبق کرده و با وجود سختیهای ناشی از تحریمها، حتی در برخی زمینهها شاهد رشد کسبوکارها بوده است. به گزارش «وطن امروز»، روزنامه آمریکایی در این گزارش نوشت: ایران با وجود تاثیرپذیری از تحریمهای آمریکا، راه نجاتی برای اقتصاد داخلی پیدا کرده است. مجموعه اقتصاد ایران در واکنش به بیش از 2 سال تحریمهای ایالات متحده، با انعطافپذیری در اقتصاد داخلی بزرگ کشور، راههایی را برای رشد و بقا یافته است. شرکتهای ایرانی به طور فزایندهای در حال تولید انواع کالاهایی هستند که ایران مدتهاست از خارج وارد کشور کرده است و شرکتهای کوچکتر حتی در حال رشد بوده و به استخدام نیروی کار روی آوردهاند. طبق آمارهای دولت ایران، درآمد ناخالص صنعت غیرنفتی ایران در چند سال گذشته 83 درصد رشد کرده و از بخش انرژی آسیبدیده با تحریم، پیشی گرفته است. رئیس بانک مرکزی ایران ماه دسامبر گفت اقتصاد این کشور از مارس تا اواسط سپتامبر 2020 بیش از 3/1 درصد رشد کرده که بیشتر ناشی از افزایش تولید داخلی است. محسن توکل، کارشناس تحریمها در اندیشکده «شورای آتلانتیک» آمریکا در این باره میگوید: «حتی اگر تحریمها کل صادرات نفت ایران را قطع کند، اقتصاد این کشور میتواند به حیات خود ادامه دهد».اقتصاد داخلی تقویت شده، قبل از آغاز به کار دولت بایدن، به ایران آزادی عمل میدهد، زیرا بایدن گفته است اگر ایران به تعهدات برجامی خود بازگردد، به این توافق خواهد پیوست و برخی تحریمها را لغو خواهد کرد.
ایران در واکنش به خروج یکجانبه ترامپ از برجام، غنیسازی هستهای را تسریع و اوایل ماه جاری، قانونی را برای محدود کردن دسترسی بازرسان هستهای تصویب کرد. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران از ایالاتمتحده خواسته است قبل از اینکه به فکر مذاکره دوباره درباره بازگشت به برجام باشد، به تعهدات قبلی خود در توافق هستهای عمل کند.
ایالات متحده آمریکا مدتهاست از قدرت دلار و دسترسی به سیستم انتقال بینبانکی جهانی به عنوان ابزاری برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی در کشورهایی مانند کرهشمالی استفاده کرده است. درباره ایران، دولت ترامپ برای فشار به اقتصاد این کشور و وادار کردن مقامات تهران به مذاکره مجدد با آمریکا، سیاست «فشار حداکثری» را به کار گرفته است. با این حال، در برخی زمینهها، اقتصاد ایران در حال انطباق خود با تحریمها و قطع ارتباط با تجارت بینالملل است.
به عنوان مثال، پس از آنکه تحریمهای آمریکا باعث شد شرکت لوازم آرایشی فرانسوی «لوریال» در سال 2018 مذاکرات خرید با شرکت ایرانی «زرسیما نامی رسا» را کنار بگذارد، این شرکت ایرانی خط تولید محصولات خود را راهاندازی کرد و از آن پس جایگزین نام تجاری «لوریال» در بسیاری از آرایشگاههای تهران شده است. حسن اسکویی، مدیرعامل شرکت ایرانی «زرسیما نامی رسا» گفت: «تحریمها برای ما ایده مناسبی بود». این شرکت گفته با راهاندازی خط تولید داخلی، 450 کارگر را به استخدام درآورده است.
شرکت سازنده لوازم خانگی ایرانی «پاکشوما» نیز از جدایی رقبای بسیار بزرگتر کرهجنوبی مانند «ال جی» و «سامسونگ» به نفع خود استفاده کرده است. این شرکت ایرانی پس از تحریمها نخستین ماشین ظرفشویی تولید داخل به نام «ژوزفین» را تولید کرده است. به گفته «مهرداد نیکزاد» مدیر بازاریابی این شرکت ایرانی، فروش ماشینهای ظرفشویی و ماشینهای لباسشویی تولیدی این شرکت طی ۲ سال گذشته به ترتیب 40 و 55 درصد افزایش یافته است و این امر به این شرکت اجازه میدهد 600 کارگر جدید استخدام کند.
شرکتهای کوچک و متوسط ایرانی طی 2 سال گذشته تولیدات خود را افزایش دادهاند. هفته گذشته معاون رئیس سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران به ایرنا گفت حدود هزار شرکت از این دست، بیش از 17 هزار شغل جدید ایجاد کردهاند. طبق گفته این سازمان، شرکتهای کوچک و متوسط ایرانی حدود 92 درصد از بنگاههای تولیدی ایران و 45 درصد از مشاغل صنعتی این کشور را تشکیل میدهند. طبق آمار دولت، نرخ بیکاری ایران در دهه گذشته از 3/12 درصد به 5/9 درصد کاهش یافته است.
این روزنامه در ادامه گزارش خود آورده است: دولت ترامپ از تحریمها به عنوان سلاحی برای ایجاد تغییر در ایران، ونزوئلا و روسیه استفاده کرده است. با این حال، با توجه به اینکه این دولتها از اجابت خواستههای واشنگتن خودداری میکنند، دولت بایدن باید درباره تمدید این تحریمها تصمیمگیری کند. در ماههای اخیر، ایران در دور زدن تحریمهای نفتی ایالات متحده هم بهتر عمل کرده است. به دنبال تصمیم ترامپ به خروج از برجام، اکثر شرکتهای حملونقل و خریداران نفت تجارت با ایران را متوقف کردند؛ پس از آن واشنگتن محمولههای نفت خام ایران را تحریم کرد. طی این مدت مشتریان جدیدی نیز برای نفت خام ایران پیدا شدهاند، بویژه اینکه طی ماههای گذشته بر اثر بحران کرونا بسیاری از اقتصادهای آسیایی از جمله چین عقبگرد داشتهاند.
ارسال به دوستان
سند 5 ساله تحول قضایی ابلاغ شد
عدلیه 1404
عزم آیتالله رئیسی برای اصلاح دستگاه قضایی و امیدواری جامعه نسبت به اقدامات وی چشمانداز روشنی درباره اصلاح
و رفع کاستیها در قوه قضائیه ترسیم کرده است
گروه سیاسی: رئیس قوه قضائیه روز گذشته سند تحول قضایی را که با هدف تحول هماهنگ در همه اجزای این قوه تهیه و تدوین شده است ابلاغ کرد.
به گزارش «وطن امروز»، آغاز ریاست آیتالله رئیسی بر قوه قضائیه و شنیده شدن بانگ تغییرات در این قوه در طول 20 ماه گذشته باعث افزایش مطالبات عمومی برای ایجاد تحولات ساختاری در دستگاه عدلیه شد. کلید خوردن تغییرات جدید و عزم جدی قوه قضائیه برای مبارزه با مفسدان اقتصادی، بدون در نظر گرفتن جایگاه آنان باعث شد بسیاری از تحلیلگران، عملکرد این قوه در دوره ریاست آیتالله ابراهیم رئیسی را باعث افزایش امید مردم به اصلاحات کلان توصیف کنند.
مشاهده تغییرات و عیان بودن تحولات قضایی باعث افزایش سرمایه اجتماعی رئیس جدید قوه قضائیه شد، تا جایی که اغلب گرایشهای سیاسی نیز به عزم جدی دستگاه قضا برای مبارزه برای مفاسد اقتصادی و ناامن کردن فضا برای مفسدان اقرار کردند. در چنین موقعیتی لزوم بهرهگیری از این سرمایه و اعتماد اجتماعی برای ایجاد تغییرات ساختاری و اصلاحات قضایی بیش از هر زمان دیگر ضروری جلوه میکرد و ابلاغ این سند با توجه به اهداف و نقشه راهی که برای پیادهسازی آن تدوین شده است، نشان از آغاز گامی عملی برای اصلاحات و تحولات ساختاری در قوه قضائیه دارد.
* گامهای هشتگانه عملی
سند تحول قضایی که هدف اصلی خود را بر «تحقق بخشیدن به عدالت» بنا کرده است، تلاشی عملیاتی در راستای از میان برداشتن ضعفهای موجود در قوه قضائیه و ساختارمند کردن جایگزینهایی برای این ضعفهاست. برخی از مهمترین مسائل و چالشهایی که حل آنها بر اساس سند تحول قضایی در دوره جاری در دستور کار قوه قضائیه قرار خواهد گرفت به شرح ذیل است:
1- اشتباه یا ضعیف بودن بخشی از آرا و تصمیمات قضایی
2- اکتفا به روشهای سنتی نظارت بر قضات
3- ضعف در دسترسی عمومی به خدمات حقوقی باکیفیت
4- طولانی بودن مدت زمان رسیدگی به شکایات و پروندههای مردم
5- حجم بالای ادعاهای اعسار از هزینه دادرسی
6- ادعای دروغین اعسار (ناتوانی) از پرداخت محکومیتهای مالی
7- ناکارآمدی در جلب محکومان متواری
8- ضعف در سازوکارهای نظارت همگانی بر مسؤولان
9- ضعف در حمایت از حقوق متهمان
10- نبود تقارن اطلاعاتی برای طرفین معامله
بر این اساس بر مبنای سند تحول قوه قضائیه، هدفگذاری این قوه بر رفع این ضعفها در 8 گام است.
در گام اول تمام اهتمام دستگاه قضا بر این امر استوار میشود که از شکلگیری هرگونه اختلاف و دعاوی در میان مردم جلوگیری شود. این گام که بیش از سایر گامها جنبه زیربنایی دارد با نیت به حداقل رساندن نزاعها میان مردم به دنبال طراحی سازوکارهایی است که از جرقه خوردن جرائم جلوگیری کند. برای نمونه در حال حاضر مردم هنگام خرید و فروش ملک، خودرو یا هر قرارداد دیگری، اطلاعات چندانی از طرف مقابل خود ندارند و همین عدم اطلاع باعث ایجاد فرصت برای کلاهبرداران میشود. طبق این سند برای حل این مساله، قوه قضائیه ملزم به ایجاد سامانهای میشود که مردم پیش از هر گونه معاملهای بتوانند سوابق عملکرد طرف مقابل خود را اعتبارسنجی کنند. این سامانه در واقع یک سیستم مشاورهای هوشمند است که تقارن اطلاعاتی مناسبی برای طرفین معامله ایجاد میکند. پیشنهاد قوه قضائیه این است که پس از راهاندازی این سامانه، برای انجام هر معاملهای از طرف مقابل درخواست کنید که کد اختصاصی دسترسی به درجه ریسکپذیری معامله خود را به شما بدهد و حتما قبل از انجام معامله به این سامانه مراجعه فرمایید و در صورت اعلام سامانه مبنی بر خطرپذیری بالای معامله با شخص موردنظر، حتما معامله موردنظر را انجام ندهید یا با دقت، تحقیقات بیشتر و تضامین مشخصتری معامله را انجام دهید.
در گام دوم و پس از آنکه تلاش میشود میزان وقوع جرائم به حداقلیترین سطح خود برسد، اهتمام قوه قضائیه بر آن است که حلوفصل دعاوی از سوی مردم صورت گیرد. بر این اساس مردم هنگام انعقاد هر گونه قراردادی با یکدیگر میتوانند فردی را به عنوان داور برگزینند تا در صورت پیش آمدن هر گونه اختلافی، بدون رجوع به دادگاه از طریق این داور اختلافات خود را حلوفصل کنند.
در گام سوم اگر دعاوی میان افراد در نهایت به دادگاه کشیده شود اهتمام به رسیدگی دقیق، سریع و عادلانه خواهد بود. بعضی از راهکارهای پیشبینیشده در سند تحول برای جلوگیری از حکم ضعیف یا اشتباه قاضی به این شرح است: ایجاد «سامانه دستیار هوشمند قضایی» برای ارائه پیشنویس دادنامه به قاضی، انتشار برخط آرا و تصمیمات قضایی برای عموم مردم، ضبط صدا و تصویر دادگاه در فرآیند رسیدگی، ایجاد «سامانه آرای متعارض» در دیوان عالی کشور برای تسریع در فرآیند صدور آرای وحدت رویه، شناسایی و اصلاح قوانین و مقررات متعارض، تدوین آیینهای دادرسی تخصصی مانند آیین دادرسی خانواده و...
گام چهارم اصلاحات ساختاری معطوف به حسن اجرای دقیق و سریع احکام و حدود است. در این گام برای تضمین اجرای صحیح آرای دادگاه راهکارهایی ارائه شده است. در این سند، پیشبینی شده که تبعات متواری شدن محکومان بشدت افزایش یابد، به نحوی که اگر محکومی خواست از چشم حاکمیت و محکومله متواری و پنهان شود، با چنان تبعات سنگینی روبهرو شود که تبعات فرار را برای او بالاتر از تبعات ماندن و روبهرو شدن با حکم کند. برای این منظور، قوه قضائیه تمام ابزارهای در اختیار حاکمیت را به خدمت خواهد گرفت تا امکان متواری شدن را بسیار کاهش دهد. اولا از این پس، هر محکومی که متواری شود، تمام اطلاعات موجود او در سامانه اطلاعاتی محکومان متواری درج خواهد شد. ثانیا به محض ثبت اطلاعات هر فردی در این سامانه، مجموعهای از محدودیتهای شدید اقتصادی و اجتماعی از جمله ممنوعیت هر گونه معامله، رانندگی، خرید بلیت قطار، هواپیما و اتوبوس و... به صورت برخط برای او به اجرا گذاشته خواهد شد.
در گام پنجم اما فراتر از دعاوی و دادگاه آنچه مورد بحث و ارزیابی قرار میگیرد مربوط به حوزه حقوق عامه است. در این میان یکی از مهمترین عواملی که باعث تضییع حقوق عامه میشود عدم اطلاع مردم نسبت به حقوقشان است. سند تحول برای حل این مشکل، دستگاههای اجرایی را ملزم کرده است تا اطلاعات مورد نیاز مردم مثل اطلاعات مربوط به وامهای خاص قرضالحسنه برای راهاندازی کسبوکار، یا نحوه دریافت مجوز واردات و صادرات، یا نحوه واگذاری اراضی ملی برای راهاندازی کارخانه یا کشاورزی را شفاف و برخط به اطلاع مردم برسانند. «الزام دستگاههای اجرایی به شفافسازی و انتشار برخط اطلاعات» و «حمایت و تشویق گزارشگران مردمی فساد» از جمله راهکارهایی است که در این گام در نظر گرفته شده است.
در گام ششم نظارت بر اجرای صحیح قوانین مورد توجه قرار میگیرد، به همین منظور بر اساس سند تحول، قوه قضائیه موظف به انجام ۲ راهبرد شده است. بر اساس راهبرد اول، انتشار عمومی، برخط و یکپارچه تکالیف قانونی، وضعیت اجرای هر یک از قوانین، پیشنهادهای اصلاحی ساختاری و فرآیندی و رتبه دستگاههای موضوع «قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور» از طریق ایجاد «سامانه جامع تکالیف قانونی» برخوردار از دسترسی سلسلهمراتبی با اولویت دستگاهها و قوانین مرتبط با نظامهای پولی و بانکی، مالیاتی، خصوصیسازی، بهبود محیط کسبوکار، خانواده، زنان، سلامت، تأمین اجتماعی و قاچاق کالا و ارز مورد توجه قرار میگیرد. بر اساس راهبرد دوم نیز پیگیری ترک وظایف قانونی مدیران و اهمال و سهلانگاری در اجرای قوانین با تدوین دستورالعمل نحوه مقابله با ترک وظایف قانونی مدیران و کارمندان و پیشگیری از آن و تعیین مجازات مناسب برای مدیران دستگاههای موضوع «قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور» با اولویت پیگیری موضوعات مرتبط با نظامهای پولی و بانکی، مالیاتی، خصوصیسازی، بهبود محیط کسبوکار، خانواده، زنان، سلامت، تأمین اجتماعی، قاچاق کالا و ارز و بودجهریزی بر مبنای عملکرد با اصلاح قوانین و مقررات مرتبط است.
در گام هفتم به حمایت از حقوق مالکیت پرداخته شده است. برای تحقق این موضوع مهم، سند تحول پیشبینی کرده است پس از نقشهبرداری تمام املاک کشور و رفع اختلافات مرزی املاک، اسناد تکبرگی صادر شود. علاوه بر این لازم است برای تثبیت حقوق مالکیت افراد، معاملات قولنامهای نیز در محاکم بیاعتبار شود و تنها اسناد رسمی معتبر باقی بماند. تسهیل فرآیند ثبت رسمی معاملات املاک با استانداردسازی قراردادها در «سامانه ثبتآنی» و ایجاد دسترسی مشاوران املاک و عموم مردم به این سامانه برای انعقاد قرارداد و همچنین ایجاد زیرساخت انجام بعضی اَعمال حقوقی مهم نظیر پیشفروش ساختمان و مشارکت در ساخت در این سامانه با اصلاح قوانین و مقررات مرتبط از دیگر راهکارهایی است که در این زمینه مورد تاکید قرار گرفته است.
در نهایت گام هشتم به صورتمساله اصلاح مجرمان مربوط میشود. بر این اساس در کنار مجازات مجرم، وظیفه اصلاح و بازسازی او برای بازگشت به جامعه نیز مورد توجه قرار میگیرد. در چارچوب سند تحول قضایی باید مجرمان را با ارائه خدمات آموزشیـ فرهنگی اصلاح و با مهارتآموزی، زمینه را برای اشتغال آنها پس از دوره محکومیت فراهم کرد.
* آزمون کارآمدی عدلیه
سند تحول قوه قضائیه را میتوان به عنوان شاخصی در راستای ارزیابی عملکرد قوه قضائیه در سالهای آتی نیز بهشمار آورد. به عبارت دیگر، اگر تاکنون اقدامات موردی قوه قضائیه باعث افزایش رضایتمندی از عملکرد این قوه شده است، از این پس افکار عمومی به دنبال تبدیل شدن این اقدامات به یک رویه است.
«ایجاد شفافیت در فرآیند صدور آرا و تصمیمات قضایی»، «افزایش تبعات متواری شدن محکومان»، «ایجاد رویه واحد رسیدگی به جرائم سیاسی»، «استقرار نظام ارزیابی عملکرد قضات»، «بهرهگیری از فناوریهای نوین در فرآیند کشف جرم»، «شفافسازی ضوابط برگزاری تجمعات»، «موثر و متنوع نمودن مجازاتها متناسب با نوع جرائم»، «تمرکز بر حذف عوامل اصلی شکلگیری جرائم و دعاوی»، «متناسبسازی وثایق و کفالتهای مورد پذیرش»، «ارائه مجازی خدمات حقوقی، قضایی و ثبتی به ایرانیان خارج از کشور»، «حمایت از نقدهای منصفانه و سازنده»، «توسعه ظرفیتهای حمایتی از اطفال و نوجوانان بیسرپرست یا بدسرپرست»، «تجمیع و هدایت هدفمند ظرفیتها برای استیفای حقوق ایران در عرصه بینالمللی»، « ایجاد تقارن اطلاعاتی برای طرفین معامله»، «افزایش صدور اسناد حدنگاری شده» و... بخشی از اهدافی است که در این سند آمده است. یقینا میزان تحقق این اهداف در سالهای آتی میتواند به افزایش امید اجتماعی و رضایت از عملکرد قوه قضائیه منتهی شود.
ارسال به دوستان
روایت موشکافانه جمال فیضاللهی در کتاب «اجارهنشین خیابان الامین»
چرا سوریه بهم ریخت؟
نرگس روزبهانی*: داستان کتاب «اجارهنشین خیابان الامین» داستان شخصیت است تا موقعیت. ماجرا بر سر کفر و الحادی است که برای «جمال فیضاللهی» بعد از درگذشت همسر مؤمنهاش پیش آمده؛ جمال که برای شفای زن محبوبش به درگاه حضرت زینب(س) دخیل بسته است، از همه جا مانده و از آنجا رانده میشود و تمام باورهایش میسوزد و از دست میرود.
جمال حالا بیشتر از همه چیز به واقعه عاشورا شک کرده است. میگوید اگر یکی یکی باورها را بیاورند دوباره حالیاش کنند، هیچ جوری در کتش نمیرود که یزید حاکم وقت و سردار سپاه بیاید انتقام دشمن شکست خوردهاش را از یک طفل 6 ماهه یا یک کودک ۳ ساله بگیرد. میگوید با عقل جور در نمیآید سر به نیزه زدن، سر را در تشت طلا گذاشتن و قرار دادن آن جلوی یک بچه خردسال. میگوید اینها قصه است. اینها را شیخها از خودشان درآوردهاند، غافل از اینکه سرنوشت چه قصهتر از اینها که برای جمال در آستین دارد!
راه پرپیچ و خم زندگی جمال از ایلام شروع شده، از بندرعباس گذشته و رسیده به ترکیه و دیاربکر و غازی عینتاب و استانبول و آخر سر دمشق و حرم خانم رقیه! این البته سیر آفاقش بوده اما در سیر انفس ماجرا پیچیدهتر و راه طولانیتر بوده. جمال ولی از این همه عبور کرده و توانسته غبار تن در حریم دل بتکاند. (ص6)
علیاصغر عزتیپاک (متولد ۱۳۵۳ در همدان)، نویسنده و داستاننویس ایرانی است. رمانها و مجموعهداستانهای او نامزد یا برنده جایزههای ادبی مختلفی بوده است. او پیش از این رمانهای «باغهای همیشه بهار» انتشارات سوره مهر (۱۳۹۶)، «آواز بلند» انتشارات شهرستان ادب (۱۳۹۰)، «باغ کیانوش» انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ایران (۱۳۸۹) و «زود برمیگردیم» انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ایران (۱۳۸۶) را در کارنامه کاری خود داشت و این روزها با انتشار ۲ رمان «اجارهنشین خیابان الامین» و «تشریف»، رنگ و رویی تازه به فضای رمان دینی بخشیده است. شخصیت داستان سیاسی- مذهبی ما نه بسیجی است و نه روحانی. طرفدار عقیده و مذهب خاصی هم نیست. از قاطبه مردم است. نماینده مردم عادی است. جمال از کردهای ارکوازی ایلام است. سبیل گندهای دارد و گردنکلفت. یک جا بند نمیشود و آرام نمیگیرد. از 8 سال جنگ تحمیلی ایران و عراق که بازمیگردد، میزند در کار نصب پرده و دوخت و دوز، از شرکت نفت سر در میآورد و آخر سر میرود ترکیه؛ همان جایی که زن مؤمنهاش را میگیرد. آنجا که او را از دست میدهد. سربند جریان احقاق حقش از گندهلاتی در ترکیه با نام بایرام، با لات تمامعیاری به نام ارسلان قرهگوز بیک آشنا میشود. بعد کافر شدنش با ارسلان -رفیق گرمابه و گلستان- فیجمله نمیماند از معاصی که نکرد و مسکری که نخورد. در وصف این مقطع از زندگیاش میگوید داشتم پولدار میشدم، حلال و حرامش هم برایم فرقی نمیکرد. در همین احوالات است که رفیق شهیدش میآید به خواب برادرش. میگوید برو جمال را بردار ببر حضرت رقیه. این میشود که راه ارسلان هم میافتد به حرم و این میشود که جمال یکهو خودش را وسط معرکه سوریه میبیند.
عمق رفاقت نویسنده با جمال در تصور نمیگنجد. نویسنده حرفهای چنان با شخصیت عجین شده که گویی در جلد او رفته و ذوب شده و میتواند مثل او فکر کند، بفهمد، بیندیشد و حرف بزند. تمام کتاب بیآنکه یک جمله جا بیفتد با لحن و زبان و آهنگ کلمات جمال گفته شده است. نویسنده ترجیح داده جمال را روی یک صندلی بنشاند مقابل ما و در حالی که سبیلهای پهنش و قد و قامتش را میبینیم به قصههای او درست از منظر دید او و با روایت او گوش کنیم؛ بیآنکه دست ما را بگیرد، در یکی از این صحنهها توقف کند و جای جای آن را با جزئیات و طمأنینه نشانمان بدهد. خیر، این حرفها نیست، نویسنده میخواهد فقط نگاه جمال باشد و بس!
من میگفتم ارسلان کسی نفهمد ما آمدیم اینجا قرآن میخوانیم. آبرویمان میرود. میگفت ولی این چیز خوبیست. میگفتم آره ادامش میدیم ولی نگذار کسی چیزی بفهمد. (صفحه ۴۵)
عزتیپاک تمام تلاشش را کرده که از زبان و دید «جمال» همه آنچه در 8 سال جنگ با سوریه اتفاق افتاده است را برای ما تعریف کند و فروگذار نکند. همه چیز را از اینکه جنگ را کردها به تحریک آمریکا شروع کردند و بهانهشان این بود که شناسنامه ندارند تا اینکه به ما بفهماند دستکم ۳ جریان داشتند در این کشور علیه دولت میجنگیدند که فقط یکیشان داعش بود. جمال شیعه ایرانی ساکن خیابان الامین از خشم و نفرتی که نسبت به «ایرانی» و «شیعه» ایجاد شده بود، قصهها میگوید و مظلومیت این اقشار را به تصویر میکشد. در این بین عزتی پاک تلاش میکند تا قصه افغانستانیها و لشکر فاطمیون را هم از قلم نیندازد و حتی برای مخاطب روشن کند که مبادا بعد از این بخواهی درباره اهل سنت بد فکری کنی و حساب آنها را از وهابیها و داعشیها جدا میکند. خردهداستانهایش بیبدیلند و وحدت انداموارشان برای تکمیل پازلهای رفع شبهات جنگ سوریه است.
گفت والا من تو زندگیم به هیچکس حسودیم نشده بود. اما امروز به تو حسودی میکنم. گفتم برای چی؟ گفت چرا تو باید قرآن بلد باشی اما من بلد نباشم، گفتم خب تو هم یاد بگیر. گفت ما از این حروف سر در نمیآوریم. راست میگفت. خب! این ترکها را آتاتورک بیچاره کرده؛ با تغییر خط، بنده خداها حروف الفبای عربی بلد نیستند، بنابراین قرآن هم بلد نیستند بخوانند. گفتم کاری ندارد همهاش ۲۸ تا حرف است یادت میدهم و شروع کردیم؛ شبها با هم عربی کار میکردیم. بله دیگر! ۲ نفر که تا دیروز شبنشینیشان عرق، ویسکی، تریاک، وافور و مافور بوده، حالا قرآن گذاشتهاند وسط، این دارد به آن الف لام میم یاد میدهد. (صفحه ۴۳)
این اثر از نشر معارف هماکنون در فروشگاههای معتبر کتاب در سراسر کشور موجود است.
* نویسنده و منتقد ادبی
ارسال به دوستان
روحانی: حاضر نیستیم مردم مورد آزمایش واکسن بیاعتبار کرونا قرار گیرند!
گروه اجتماعی: حسن روحانی دیروز اعلام کرد هر جا واکسن مورد اعتماد کرونا یافت شود خریداری میکنیم اما حاضر نیستیم مردم مورد آزمایش واکسن بیاعتبار قرار گیرند.
به گزارش «وطن امروز»، حسن روحانی در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا به صراحت اعلام کرد هر جا ایران وارد شده رد خباثت و رذالت آمریکا دیده میشود.
روحانی با اشاره به مساله واکسن کرونا گفت: معمولا این رسانههای ضد ایرانی هر روز یک بهانهای پیدا میکنند، خیلی هم پررو هستند، روی یک بهانهای سوار میشوند و موجسواری میکنند و میفهمند چه افتضاحی به بار آوردهاند؛ همه مردم میفهمند اینها دروغ گفتند و واقعیات را تحریف کردند اما این پررویی همچنان ادامه دارد. وی تصریح کرد: این رسانهها مدتها شروع کردند به گفتن اینکه همه دنیا در حال واکسن زدن هستند و چرا ایران این کار را نمیکند، چرا عقب است، چرا دنبال واکسن نیست؟ سپس مشکلات را گفتند که ایران پول ندارد یا پول دارد و منتقل نمیشود، یا منتقل میشود و آمریکا هم اجازه میدهد؛ به هر حال یک بساطی را راه انداختند.
رئیسجمهور ادامه داد: من خواهش میکنم مردم توجه داشته باشند که در همان روزها و ماههای اولیه یکی از مسائل مورد نظر ما واکسن بود. اینکه شرکتهای دانشبنیان از همان ابتدا کارشان را شروع کردند، به خاطر تاکید بر ساخت واکسن بود و در عین حال باید به دنبال خرید واکسن باشیم، زیرا ممکن است یک تا ۲ ماه دیرتر به واکسن برسیم.
روحانی با بیان اینکه تمام تبلیغاتی که میشود، تبلیغات نادرست و نارواست، افزود: ایران حتما دنبال واکسن داخلی است. چند شرکت دانشبنیان ما در این زمینه تلاش میکنند و انشاءالله به مقصود میرسند اما همزمان برای خرید واکسن خارجی تلاش کردیم.
وی گفت: حتما آمریکاییها برای ما مشکل درست کردند و هیچ کس در این قضیه تردید نکند، نه تنها در واکسن، دارو و مواد غذایی، بلکه شما موردی پیدا نمیکنید که ما چیزی بخواهیم از خارج کشور خریداری کنیم و در آنجا آثار خباثت و رذالت آمریکا را نبینیم. هر مورد خرید و صادرات و هر چه روی آن انگشت بگذارید، میبینید فعالیت خبیثانه و رذیلانه آمریکا وجود دارد. وی افزود: ما یک پولی آماده کردیم تا از طریق یک بانکی بدهیم و واکسن بخریم، پول هم آماده بود اما آنها گفتند اول باید اوفک آمریکا اجازه رسمی بدهد و تا او اجازه ندهد ما پول قبول نمیکنیم. آنها مردم و سازمان بهداشت جهانی را ترساندهاند.
رئیسجمهور گفت: ما خواستیم یک پولی را منتقل کنیم، آن کشور هم قبول کرده و اوفک هم گفته اشکالی ندارد اما میگویند این پول اول باید در یک بانک آمریکایی بیاید و از بانک آمریکایی منتقل شود. خب چه کسی به شما اعتماد میکند؟ شما هر کجا پول ما را پیدا کردید دزدیدید، شما که در دزدی معروفید، ما چطور به یک دزد اعتماد کنیم؟
وی اظهار داشت: با همه توان و تلاش اقدامات لازم برای تأمین اعتبار و انتقال انجام گرفته است و ما هر کجا واکسنی باشد و مورد اعتماد و اطمینان باشد و وزارت بهداشت و درمان ما بگوید این واکسن مورد اعتماد است، حتما خریداری میکنیم و پول آن را با هر شرایطی که میتوانیم منتقل میکنیم. رئیسجمهور گفت: اما ما حاضر نیستیم مردم کشور ما دوره آزمایشی یک واکسن غیرمعتبر را بگذرانند. یک شرکتی یک واکسنی درست کرده الان میخواهد آزمایش کند و قصد دارد این واکسن را به برخی کشورها بفرستد تا دوره تست این واکسن را بگذراند. چنین کاری را وزارت بهداشت و درمان ما انجام نمیدهد. روحانی گفت: هر کجا یک شرکت و واکسن معتبری وجود داشته باشد، ما وسیله حملونقل و نگهداری آن را داریم. وی با بیان اینکه ما در خرید واکسن مشکل داریم اما از مشکل عبور میکنیم، تاکید کرد: گاهی اوقات در برخی رسانهها میگویند ما نفهمیدیم مسؤولان چه میگویند، بالاخره تحریم برای خرید واکسن و دارو مشکل هست یا نیست؟ بله تحریم برای دارو و هر چه میخواهیم وارد کنیم مشکل است اما ما عبور میکنیم؛ روزانه عبور میکنیم.
رئیسجمهور تاکید کرد: من کاری ندارم که آیا FATF در این مساله مؤثر است یا مؤثر نیست. ما وارد بحث FATF نمیشویم. دولت ۴ لایحه دارد که ۲ لایحه آن تصویب شده و ۲ لایحه دیگر مانده است که هم دولت و هم مجلس تصویب کردند و در مسیر رسیدگی است و ما میخواهیم آن ۲ لایحه تصویب شود، بنابراین FATF یک مقولهای است که باید سر جای خود بحث شود.
روحانی افزود: ما مشکلات داریم اما این مشکلات مانع فعالیت و اقدامات ما نمیشود. ممکن است یک چیزی گرانتر در بیاید و با تأخیر انجام شود اما حتما این کار انجام خواهد شد.
وی تاکید کرد: روزی که ما واکسنی را خریدیم و وارد کشور شد، باید به دقت به مردم گزارش داده شود که چند واکسن وارد شده است و به چه افرادی تزریق شده است، زیرا در غیر این صورت یک بازی دیگری شروع میشود و میگویند واکسنی را وارد کردند، به فلان گروه تزریق کردند و به فلان گروه دیگر تزریق نکردند. رئیسجمهور تصریح کرد: اولویتها برای تزریق واکسن مشخص است. آنهایی که بیماری زمینهای دارند، آنهایی که سنشان بالاست و کادر درمان در اولویتهای ما هستند. این موضوع به دقت باید مشخص و روزانه هم به مردم توضیح داده شود. دشمنان ما هر روز دنبال این هستند که یک بهانه پیدا کرده و از این مساله سوءاستفاده کنند.
اظهارات حسن روحانی درباره مخالفت با مورد آزمایش قرار گرفتن مردم ایران در حالی است که همین دولت مبادرت به واردات داروی کرونا میکرد، در حالی که هنوز هم درباره آثار آن تردید وجود دارد! اگر روحانی و دولت وی اجازه نمیدهند مردم کشور مورد آزمایش واکسن کرونا قرار گیرند، پس چگونه حاضر شدهاند آزمایش داروهای کرونا روی آنها انجام شود؟ دولت باید در این باره شفافسازی کند که داروهای کرونا چقدر وارد شده و آثار آن در مصرفکنندگان چگونه بوده است.
ارسال به دوستان
آیا ترامپ به دنبال راهاندازی جنگ با ایران است؟
ثمانه اکوان: رسانههای وابسته به حزب دموکرات در چند روز اخیر با ابراز نگرانیهای مختلف، اعلام کردهاند ترامپ برای واگذار نکردن قدرت به بایدن در روز 20 ژانویه، در پی به راه انداختن جنگ علیه ایران است. آنها حضور بمب افکنهای «ب 52» آمریکایی در منطقه، ناوهای جنگی آمریکا و زیردریایی متعلق به رژیم صهیونیستی در خلیجفارس را نشانهای از درگرفتن جنگ جدید در منطقه میدانند.
با وجود اینکه در وهله اول به نظر میرسد تصویر ارائهشده توسط این رسانهها یا حتی لابی افرادی چون تریتا پارسی و نایاک در آمریکا خیلی دور از واقعیت نباشد اما نگاهی به عملکرد ترامپ در طول دوران فعالیتش در کاخ سفید و برنامههای او برای حضور در انتخابات سال 2024 آمریکا، نشان میدهد غیر از جوسازی دموکراتها، هیچ نشانه دیگری مبنی بر اینکه قرار است حملهای به تأسیسات هستهای ایران یا اقدامی علیه نیروهای ایرانی در سراسر منطقه غرب آسیا صورت گیرد، وجود ندارد و اقدام آمریکاییها بیشتر جنبه دفاعی دارد تا تهاجمی.
آمریکا در حالی به روز ۳ ژانویه /۱۳ دی؛ سالروز هدف قرار دادن سردار شهید قاسم سلیمانی در عراق نزدیک میشود که گمانههای زیادی درباره اقدامات احتمالی گروههای مقاومت در پاسخ به اقدام جنایتکارانه یک سال پیش دولت ترامپ در عراق وجود دارد. با توجه به اینکه در سالروز شهادت سپهبد سلیمانی، ایران عزادار یکی دیگر از دانشمندان هستهای خود نیز هست - که توسط عوامل صهیونیستی هدف ترور قرار گرفت- ترس از انتقام ایران، حالا نهتنها در بین سران آمریکا، بلکه در بین سران رژیم صهیونیستی نیز وجود دارد و امکان رویارویی نظامی ایران با عوامل صهیونیستی در منطقه، زنگ خطر را هم برای آمریکا و هم برای رژیم صهیونیستی به صدا درآورده است.
در روزهای باقیمانده از عمر دولت ترامپ، او تنها انتظار دارد در حالی کاخ سفید را ترک کند که خبری از یک «بنغازی» دیگر در منطقه نباشد و او در حالی دولت را تحویل بایدن دهد که بتواند با یقین کامل اعلام کند شروعکننده جنگی جدید در منطقه غرب آسیا نبوده و در عینحال اجازه نیز نداده است سفارتهای آمریکا در منطقه مانند زمان اوباما مورد تهدید و حمله نیروهای ضدآمریکایی قرار بگیرد.
علت اصلی تندخوییها و لفاظیهای ترامپ در روزهای اخیر همین مساله است. ترامپ نمیخواهد کاخ سفید را در حالی ترک کند که یک بنغازی دیگر در منطقه رقم خورده باشد؛ همان حادثهای که به یکی از دلایل شکست کلینتون در انتخابات 2016 تبدیل شد. او در عین حال میخواهد سال 2024 با دستی پر در مقابل بایدن و دموکراتها ظاهر شود و به یقین اعلام کند آغازکننده هیچ جنگی نبوده است. با این حال ترامپ و مشاورانش از این مساله هراس دارند که سیگنالی که واشنگتن با کم کردن تعداد نیروهایش در افغانستان، عراق و سوریه در روزهای پایانی دولت میفرستد، نه سیگنال دوری از درگیری نظامی، بلکه سیگنال ضعف باشد و نیروهای مختلف موجود در منطقه را به حمله به منافع آمریکا و نیروهای باقیمانده نظامی و سیاسیاش در منطقه وادارد. از همین رو است که بمبافکنهای «ب 52» آمریکایی درست در همان روزی به منطقه فرستاده میشوند که ترامپ اعلام میکند خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان باید آغاز شود و طالبان نیز از این مساله استقبال میکند. واشنگتن در واقع با استقرار تعدادی از نیروهایش در منطقه سعی دارد در حالت تدافعی قرار گیرد، نه تهاجمی. از سوی دیگر در عراق نیز اصل بر تلاش هر چه بیشتر برای کاستن از میزان درگیریهاست و به همین دلیل نگرانی از حمله به سفارت آمریکا در بغداد هر روز بیشتر میشود و ترامپ هر روز هشدارهای بیشتری را به ایران میدهد که نیروهایی که از آنها حمایت میکند را از منطقه خضرا و سفارت آمریکا دور کند.
مسأله دیگری که در این باره وجود دارد و نشان میدهد اصولا دولت ترامپ به دلیل در نظر گرفتن منافع آمریکا در منطقه نمیتواند به ایران حمله نظامی داشته باشد، مساله ایجاد وحدت در ایران برای مقابله با آمریکاست. در صورتی که هر حملهای به تأسیسات هستهای ایران - یا حتی بیابانهای خالی از سکنه کشورمان انجام شود - آمریکا دیگر نمیتواند به دنبال بازگشت ایران به برجام یا اجرای تعهداتش در این توافق که سالهاست به صورت یکطرفه تنها از سوی تهران اجرایی میشود، باشد. در عین حال در صورت حملهای حتی محدود به برخی سایتهای نظامی یا هستهای ایران، تهران ضمن اینکه به صورت فوری و بدون هیچ مخالفتی در داخل کشور، از این توافق بیرون میآید، وحدت مردم در مقابله با آمریکا و مخالفت با هرگونه گفتوگو یا عقبنشینی در مقابل زیادهخواهیهای واشنگتن نیز پدیدار میشود و این بزرگترین آسیب برای سیاست آمریکا در مقابل ایران است. ترامپ شاید به دنبال از بین بردن خطوط مذاکره بایدن با ایران باشد اما بخوبی میداند از بین بردن امید مذاکره، با متحد کردن ایران در مقابل آمریکا چه تفاوتهایی دارد و چگونه میتواند ایران را به سمت تندتر کردن شتاب هستهای شدن ببرد. با وجود همه این مسائل، دلیل هماهنگی رسانههای دموکرات، اعضای گروه نایاک یا حتی برخی طرفداران حزب دموکرات در داخل ایران، برای جدی نشان دادن مساله احتمال جنگ با ایران در روزهای آخر ریاستجمهوری ترامپ چیست؟
* دموکراتها و حقه قدیمی یا «جنگ یا مذاکره»
علت اصلی این اقدامات را میتوان به همان حقه قدیمی دموکراتها یعنی رویکرد «یا جنگ یا مذاکره» مرتبط دانست. بایدن و تیم سیاست خارجی او که اعتقاد دارند ایران به دلیل اینکه اوباما در زمان خود بارها تهران را به جنگ تهدید کرده بود، در نهایت راضی به مذاکره با آمریکا شد، حالا نیز اصرار دارند بر همین اساس برای بازگشت به برجام و اجبار ایران به پذیرش شروط جدید خود برای ازسرگیری مذاکرات، دوباره اینطور وانمود کنند که سایه جنگ همواره بر سر ایران وجود دارد و ایران در نهایت مجبور به مذاکره درباره دیگر موارد دلخواه غرب است. در داخل کشور نیز همانطور که عدهای در همان روزها سعی میکردند با خبرسازیها و تحلیلهای دروغین خود سایه جنگ را بالای سر کشور نشان دهند، این روزها نیز سعی دارند وانمود کنند روی کار آمدن بایدن مهمترین مساله در از بین رفتن سایه جنگ از سر ایران است و برای اینکه این سایه با تندروی جمهوریخواهان دوباره راه خود را به سمت ایران پیدا نکند، باید هر چه سریعتر به قراردادی جدید با بایدن و تیم مذاکرهکنندهاش برسند. شاید ترامپ نماد بسیاری از تندرویها در عرصه سیاست خارجی باشد اما کسی که از این تندرویها بیشترین استفاده را برده و میبرد، دموکراتهایی هستند که با استفاده از فرصتهای به دست آمده از اقدامات ترامپ به دنبال نهادینه کردن گفتمان سیاست خارجی خود در قبال ایران هستند. تحرکات اخیر آمریکا در منطقه - همانطور که بعد از شهادت سپهبد سلیمانی نیز مشاهده شد - ناشی از ترس و دفاعی است و تهاجمی نشان دادن این تحرکات تنها راهکاری است که طرفداران بایدن در آمریکا، اروپا و حتی در داخل ایران به کار گرفتهاند تا باعث انفعال ایران در برابر حرکات دولت جدید آمریکا در قبال برجام شوند.
ارسال به دوستان
دولت از چه چیزی میترسد؟
دکتر هادی بیگینژاد*: آقای صالحی اعلام کردند برای مصوبه مجلس درباره لغو تحریمها بار مالی دیده نشده است اما خوب است انسان ثبات شخصیت داشته باشد. روزی که در جریان تصویب برجام میگفتند هر زمانی که بخواهیم به شرایط قبل از برجام برگردیم میتوانیم در بازه زمانی کوتاه برگردیم، خب! امروز طبق مصوبه قانونی مجلس، وقت برگشتن است و باید مطابق قانون، دستاندرکاران برجام از مسیری که رفتند برگردند. معلوم است گاهی حرفهایی زده میشود که خودشان هم به آن باور ندارند.
یک- تصمیم مجلس در تصویب این قانون یک تصمیم کاملا عقلانی است. مجلس در این طرح اعلام کرده کسانی که علیه جمهوری اسلامی ایران اقدام کردند و ما هم پذیرفتیم به واسطه اقدام آنها محدودیتهایی را برای خودمان اعمال کنیم؛ از جمله اینکه از IR1 فراتر نرویم، بیشتر از 200 کیلو ذخیره اورانیوم غنیشده نداشته باشیم و غنیسازی بیشتر از 67/3 درصد نداشته باشیم، حالا باید به تعهداتشان عمل کنند. ما این محدودیتها را برای فعالیتهای خودمان اعمال کردیم اما هیچ آوردهای از این تعهدات نداشتیم و هیچ امتیازی از طرف مقابل نگرفتیم. عقل حکم میکند وقتی طرف مقابل هیچ گامی برنمیدارد، ما هم به خانه اول برگردیم.
آنها چیزی از دست ندادند اما ما امتیازات زیادی از دست دادیم و میلیاردها دلار هزینهای که برای رسیدن به دانش صلحآمیز هستهای خرج کرده بودیم هم از بین رفت. از این رو منطق میگوید بگوییم اول درباره آنچه ما از دست دادیم به جمعبندی برسیم، بعد بر سر موضوعات دیگر با هم حرف میزنیم.
اعتبارات این طرح راه دارد و بنده در این باره به طور جدی پیگیری کردم. کسی که ماههای آخر فعالیتش است حال و حوصله انجام کار جدید ندارد و ما هم از مجموعه انرژی اتمی و آقای صالحی انتظار نداریم کار جدیدی شروع کنند؛ البته اگر نیت انجام یک کار باشد، حتما مسیر مالی آن را نیز بلد هستند. طرح مجلس به نفع دولت است. با وزیر امور خارجه جلساتی را در مجلس برگزار کردیم و به این توافق رسیدیم که دستگاه دیپلماسی کشور برای مذاکره با کشورهای مختلف اقدام و طرح مجلس را برای همه تفسیر و تشریح کند.
باید طرح مجلس برای همه کشورهای دنیا ترجمه شود. طرح مجلس این است که یک کانال مالی برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد شود تا بتوانیم نفت بفروشیم و پول آن را بگیریم. اگر این اتفاق افتاد ما محدودیتهایی را که از قبل قبول کرده بودیم دوباره اعمال میکنیم؛ برای این کار ۲ ماه هم به طرفهای مقابل فرصت دادیم تا فکرهای خود را کرده و مشخص کنند چه تصمیمی خواهند گرفت.
این اقدام راهکار منطقی برای شرایط فعلی است، باید با ترجمه طرح مجلس توضیح دهیم هیچ اتفاق عجیبی رخ نداده است، فقط کافی است شما به تعهداتی که امضا کردهاید عمل کنید و یک کانال مالی برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد شود تا ما بتوانیم نفتمان را بفروشیم.
اگر این را پذیرفتند ما تغییری در مسیر هستهای خود ایجاد نمیکنیم.
دو- دولت از مصوبه مجلس احساس خطر میکند چون به نظر میرسد مبنای تفکر دولت و وزارت امور خارجه ترس است. سالهای 82 تا 84 برای اینکه پرونده جمهوری اسلامی ایران به شورای امنیت نرود، هر باج هستهای که فکرش را بکنید به غرب دادند، امروز هم در قالب برجام شورای امنیت تمام مجوزها را از ما گرفته جز مقدار کمی امکان غنیسازی اورانیوم. در این ماجرا در حقیقت پرونده ما ذیل فصل 7 در شورای امنیت بررسی شده و در برجام هم چند بار کلمه فصل هفتم آمده است ولی دولت از اینکه دوباره درباره این قضیه صحبت شود میترسد، از این رو بر این باور است اگر چیزی هم به دست نیاوردیم همین که پرونده هستهای ما در شورای امنیت مطرح نیست برای ما دستاورد است(!) در حالی که شورای امنیت هر کاری که میخواست انجام داد. دولت از چه چیزی میترسد؛ در شرایطی که شورای امنیت سازمان ملل هر طور که میخواست ما را زد؟!
* عضو هیأترئیسه کمیسیون انرژی مجلس
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|