|
رئیس دفتر رئیسجمهور به نقش دولت در افزایش قیمت ارز اذعان کرد اما با شدت گرفتن انتقادات نسبت به صحبتهایش، گفت: دولت هیچگاه دنبال گران کردن ارز نبوده است!
قیمت دلار کار خودشان بود؟
بانک مرکزی: اظهار نظر در خصوص مسائل تخصصی پولی و ارزی را به بانک مرکزی واگذار کنید
گروه اقتصادی: بازار ارز طی یک سال گذشته نوسانات بسیار زیادی را تجربه کرد. در حالی که به نظر میرسید نوسانات بازار ارز در نیمه دوم سال 98 به پایان رسیده اما روند رشد قیمت ارز مجددا آغاز شد تا جایی که قیمت ارز از کمتر از 12 هزار تومان در آبان سال گذشته به بیش از 30 هزار تومان در مهرماه امسال رسید. رشد شدید نرخ ارز اما آنجا اهمیت مییابد که نقش آن را در رشد سطح عمومی قیمتها در نظر بگیریم. وابستگی بسیار زیاد اقتصاد ایران به نرخ ارز باعث شده رشد قیمت ارز با فاصله زمانی اندک تاثیر خود را بر سطح عمومی قیمتها بگذارد و باعث رشد قابل توجه قیمتها شود. از همین رو قیمت ارز به عنوان یک عامل کلیدی و تاثیرگذار در معیشت مردم شناخته میشود. نقش قیمت ارز در معادلات اقتصادی کشور بویژه معیشت عموم مردم را میتوان با بررسی سطح قیمتها در یک سال گذشته به وضوح مشاهده کرد. در حالی که نرخ تورم تا پایان سال 98 روندی نزولی به خود گرفته بود، تداوم رشد قیمت ارز و تند شدن شیب رشد قیمت آن باعث تغییر مسیر تورم و صعودی شدن آن و در نتیجه سختتر شدن تامین معیشت بسیاری از مردم شد.
تداوم روند صعودی نرخ ارز در تابستان سال جاری باعث شد فرضیه «عمدی بودن گرانی دلار» و نقش دولت در آن به طور گستردهای مطرح شود. حتی بسیاری از کارشناسان اقتصادی هم به نقش دولت در افزایش قیمت ارز تاکید داشتند. آنها معتقد بودند دولت با دستکاری در نرخ ارز سعی در افزایش درآمدهای خود و جبران کسری بودجه دارد؛ موضوعی که رئیس دفتر رئیسجمهور پنجشنبه هفته گذشته به صراحت به آن اذعان کرد.
دلار را به 27 هزار تومان رساندیم تا کشور را اداره کنیم
محمود واعظی شامگاه پنجشنبه در آیین تجلیل از صادرکنندگان نمونه استان اصفهان با اشاره به نقش تحریمهای آمریکا بر اقتصاد کشور طی سالهای اخیر گفت: طی ۳ سال گذشته ما در جنگ تمامعیار اقتصادی بودیم و در این شرایط صادرکنندگان مجبور بودند ارز حاصل از صادرات را به کشور وارد کنند تا بتوانیم کالاهای اساسی را برای مردم تهیه کنیم.
وی با بیان اینکه در دوران جنگ تحمیلی روزانه ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه نفت از کشور خارج میشد و امروز این میزان به کمتر از ۱۰۰ هزار بشکه رسیده است، ابراز داشت: حتی امکان جابهجا کردن پول فروش نفت را هم نداشتیم و در این زمینه از واسطههای خارجی استفاده کردیم.
رئیس دفتر رئیسجمهور در ادامه با بیان اینکه افزایش قیمت دلار تا ۲۷ هزار تومان به دلیل اداره اقتصاد کشور بوده است، افزود: از نظر اقتصادی ارز ایران ۲۵ تا ۲۷ هزار تومان نیست و ما برای از بین بردن فشار دشمنان و حل مسائل این کار را انجام دادیم.
واعظی با بیان اینکه خود آمریکاییها عنوان میکنند فشار حداکثری علیه ایران شکستخورده است، اظهار داشت: از رهبری بابت هدایتهایشان، از مردم بابت مقاومتشان و از تولیدکنندگان و صادرکنندگان بابت تولید و صادراتشان تشکر و قدردانی میکنیم.
اصلاح اظهارات پس از واکنشهای منفی
عصر روز گذشته و پس از بازتاب این اظهارات رئیس دفتر روحانی و واکنشهای منفی گسترده به آن، وی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام سعی کرد اظهاراتش را اصلاح کند. محمود واعظی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت: در گفتوگوی صمیمانه دیشب با فعالان بخش خصوصی استان اصفهان بخشی از عرایضم به دلیل برداشت یا انعکاس ناقص، متاسفانه دچار تحلیل نادرست در فضای رسانهای شده است.
واعظی اظهار داشت: آنچه در تشریح شرایط بسیار دشوار جنگ اقتصادی در ۳ سال گذشته در این جلسه بیان شد، ناظر بر شدت تحریمها، فشار حداکثری و کموکیف محدودیتهایی بود که به اقتصاد کشور تحمیل شد و پیامدهای نامیمونی همچون افزایش نرخ ارز را به دنبال داشت.
وی خاطرنشان کرد: بیتردید گرانی ارز در آن مقطع، نتیجه فشارهای تاریخی و کمسابقه بر اقتصاد ایران بوده و مقصود بنده نیز این بود که دولت بهرغم اینکه معتقد بود قیمت واقعی ارز هرگز و هرگز ۲۵ تا ۲۷ هزار تومان نیست اما با مقاومت و تحمل تبعات تحمیلی و ظالمانه تحریمها، کشور را اداره کرده و در برابر اراده دولت ترامپ برای فروپاشی اقتصاد ایران، ایستاده است.
رئیس دفتر رئیسجمهوری تاکید کرد: بنده مجددا به صراحت تاکید میکنم که دولت هیچگاه به دنبال گران کردن ارز نبوده و قیمت بالای ارز و نرخ غیرواقعی آن را یکی از موانع مهم اداره کشور و یکی از رخدادهای تلخ در دوران مسؤولیتش میداند و همواره در پی کنترل آن و کاستن از فشار بر شهروندان بوده است؛ آنچنان که در آینده نزدیک نیز هیچ فرصتی را برای کنترل نرخ ارز از دست نخواهد داد.
دیروز تکذیب، امروز اعتراف
اذعان واعظی به نقش مستقیم دولت در افزایش نرخ ارز اما در حالی است که پیش از این در اوج رشد قیمت ارز در ماههای گذشته، وی و سایر دولتمردان قویا هر گونه نقش دولت در افزایش قیمت ارز را تکذیب میکردند. دوشنبه 19 آبانماه سال جاری بود که واعظی در گفتوگو با پایگاه اطلاعرسانی دولت در واکنش به شائبه «تمایل دولت به افزایش نرخ ارز» گفت: این ادعایی است که هر چند وقت یک بار از سوی برخی محافل علیه دولت مطرح میشود، در حالی که هم طراحان و هم منتشرکنندگان آن میدانند چنین حرفی چقدر غلط، متناقض و بیاساس است.
وی با بیان اینکه ادعای تمایل دولت به گرانی ارز در درون خود دارای تناقض است، اظهار داشت: دولتی که تمام هم و غم خود را بر کنترل قیمت کالاهای اساسی و تامین مواد اولیه کارخانجات قرار داده، چطور ممکن است متمایل به افزایش نرخ ارز باشد. دولت نه تنها از گرانی ارز هیچ نفعی نمیبرد، بلکه بارها اعلام کرده نرخ فعلی ارز را غیرواقعی و زیانبار میداند.
واعظی طرح چنین ادعایی علیه دولت را کاملا مغرضانه دانست و اذعان داشت: این تحلیل مغرضانه زاییده ذهن کاسبان تحریم و سوداگرانی است که به دنبال متلاطم کردن جو بازارهای مختلف و انحراف افکار عمومی هستند.
وی افزود: دولت همواره به دنبال ثبات در اقتصاد، مبارزه با تورم، کاهش فشارهای معیشتی به مردم و رونق تولید بوده و از همین منظر، همیشه تلاش کرده از نرخهای غیرواقعی ارز فاصله گرفته و به سوی قیمت واقعی و همخوان با واقعیتهای اقتصادی کشور حرکت کند.
تکذیب نقش دولت در افزایش نرخ ارز البته محدود به اظهارات واعظی نبود. رئیس کل بانک مرکزی هم پیش از این نقش دولت در افزایش قیمت ارز را تکذیب میکرد. درست یک ماه پیش 9 بهمنماه عبدالناصر همتی در جلسه شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی استان فارس با اشاره به اینکه بانک مرکزی از کاهش نرخ ارز قطعا استقبال میکند، گفت: مهمترین وظیفه بانک مرکزی حفظ و تقویت ارزش پول ملی است. از این رو طرح این موضوع که بانک مرکزی تمایلی به کاهش نرخ ارز ندارد، به هیچ عنوان صحیح نیست. افزایش نرخ ارز موجب افزایش هزینههای دولت است و نفعی از افزایش نرخ ارز از این منظر متوجه دولت نیست.
عیارسنجی ادعای دولتمردان درباره دغدغه معیشت مردم
اذعان رئیس دفتر روحانی به نقش مستقیم دولت در افزایش قیمت ارز که باعث تحمیل فشار سنگین هزینهها و سخت شدن معیشت مردم شده است، عیار ادعای دولتمردان درباره تلاششان برای بهبود معیشت مردم و گرهگشایی از مشکلات زندگی آنان را آشکار کرد. این در حالی است که دولتمردان تا پیش از این بارها از دغدغه خود برای جلوگیری از افزایش قیمتها و کنترل تورم سخن میگفتند. در همین راستا طی یک ماه اخیر و با مطرح شدن برنامه نمایندگان مجلس برای حذف رانت ارز 4200 تومانی در بودجه سال 1400 بسیاری از دولتمردان از تبعات تورمی این تصمیم گفتند. دولتمردان در حالی خود را دغدغهمند برای کنترل قیمتها و مدیریت تورم نشان میدادند که اظهارات اخیر واعظی، توخالی بودن این ادعاها را آشکار کرد.
قیمت ارز، ابزار سیاسیکاری دولت
اظهارات اخیر واعظی مبنی بر نقش دولت در افزایش قیمت ارز اما شائبه دستکاری دولت در قیمت ارز با اهداف سیاسی را هم بیش از هر زمان دیگری مطرح کرد؛ فرضیهای که طبق آن عنوان میشود دولت در برهههای خاص، قیمت ارز را مطابق اهداف سیاسی خود تغییر داده تا از آن برای جهتدهی سیاستهای کشور و همچنین جهتدهی به تصمیمات مردم استفاده کند. این فرضیه پس از کاهش قیمت ارز بعد از روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا هم مطرح شد؛ جایی که نرخ ارز بدون هیچ تغییری در متغیرهای حقیقی اقتصادی شروع به کاهش کرد. پس از تغییر دولت در آمریکا و روی کار آمدن دولت دموکرات در این کشور، دولتمردان هماهنگ با این اتفاق از کاهش نرخ ارز در صورت گشایشهای تحریمی خبر دادند. در همین راستا رئیس دولت از کاهش یکروزه نرخ ارز با آزاد شدن منابع ارزی ایران در کرهجنوبی سخن گفت. روحانی در جلسه 24 دی هیات دولت گفت: اگر منابع در اختیار بانک مرکزی قرار بگیرد، فردا صبح قیمت دلار از ۲۵ به ۱۵ هزار تومان میرسد.
کاهش یکروزه قیمت دلار آن هم از 25 هزار تومان به 15 هزار تومان، مسلما اتفاقی نیست که صرفا با تغییرات متغیرهای حقیقی اقتصادی رخ دهد. این پیام روحانی، نشانه دیگری از بازی دولت با نرخ ارز برای جهتدهی به بازار از طریق قیمت ارز بود.
بر اساس همین موارد بود که بسیاری بر نقش دولت در دستکاری نرخ ارز با هدف جهتدهی به تصمیمات کشور از مسیر نرخ ارز تاکید کردند. با این حال دولتمردان این موضوع را نیز همچون موارد دیگر تکذیب کردند اما اظهارات اخیر واعظی، فرضیه مذکور را بیش از هر زمان دیگری تقویت کرد.
رشد قیمت ارز برای تامین کسری بودجه مسالهای است که ریشه اصلی آن به اهمال دولت در اصلاح نظام مالیاتی بازمیگردد. دولت طی بیش از ۷ سال گذشته تقریبا هیچ اقدام اساسی برای افزایش سهم مالیات از درآمدهای خود در بودجه نکرد. همین موضوع باعث تشدید وابستگی دولت به درآمدهای حاصل از خامفروشی نفت و همچنین درجا زدن درآمدهای ارزی و خلاصه شدن درآمدهای ارزی به فروش نفت شد. همین مساله باعث آسیبپذیرتر شدن اقتصاد کشور در برابر تحریمهای نفتی و بانکی شد. به عبارت دیگر دولت با اصلاح نظام مالیاتی و همچنین برنامهریزی برای رشد صادرات غیرنفتی میتوانست مانع افزایش بیشتر نرخ ارز شود اما اهمال دولت در این رابطه مانع این مهم شده و اقتصاد کشور و معیشت مردم را در معرض نوسانات سنگین حاصل از رشد نرخ ارز قرار داد.
واکنش مرکزی به اظهارات واعظی: دخالت نکنید!
دقایقی پس از آنکه رئیس دفتر روحانی با انتشار متنی در پایگاه اطلاعرسانی دولت سعی داشت اظهارات خود را اصلاح کند، روابط عمومی بانک مرکزی توئیتی معنادار در واکنش به اظهارات اولیه واعظی منتشر کرد. عصر دیروز بود که روابط عمومی بانک مرکزی در صفحه توئیتر این بانک اعلام کرد: برای جلوگیری از سوءاستفاده و سوءبرداشت از صحبتهای مسؤولان محترم، شایسته است که اظهار نظر درباره مسائل تخصصی پولی و ارزی به بانک مرکزی واگذار شود.
واکنش روابط عمومی بانک مرکزی تلویحا نشان داد آنچه به نقل از واعظی در رسانهها منتشر شد، دستکاریشده نبوده و از همین رو روابط عمومی بانک مرکزی بدون تکذیب خبر اولیه، رئیس دفتر روحانی را مخاطب خود قرار داد و نسبت به موضعگیری در مسائل پولی و ارزی به وی هشدار داد.
برای جبران کسری بودجه، ارز را گران کردند
نماینده مجلس در گفتوگو با «وطنامروز» درباره اظهارات اخیر رئیس دفتر رئیسجمهور درباره نقش دولت در افزایش قیمت دلار گفت: بنده قبلا هم گفته بودم، گرانی دلار کار دولت است. روحالله ایزدخواه افزود: دولت به خاطر اینکه کسری بودجه را تامین و درآمدهای خودش را جبران کند قیمت دلار را افزایش داد.
وی درباره تاثیر این اقدام دولت بر معیشت مردم گفت: تورم فجیع امسال در مسکن، خودرو و کالاهای اساسی تحت تاثیر مستقیم افزایش قیمت دلار بود. وی افزود: سیاستهای ارزی دولت تورم کاذب ایجاد کرد و ارزش پول ملی را کاهش داد. وی با انتقاد از مدیریت اقتصادی دولت افزود: جالب است تئوریسینهای اقتصادی که در همین دولت هستند سالها میگفتند دلار باید تکنرخی شود ولی وقتی دولت دستشان آمد با دلار بازی کردند و معیشت مردم را گروگان گرفتند تا کسری بودجه را جبران کنند.
نماینده مردم تهران درباره تضاد منافع دولت و مردم با افزایش قیمت ارز افزود: مدل مدیریت اقتصادی که الان توسط تکنوکراتها پیاده میشود خلاف پیشرفت اقتصادی کشور است. الان اقتصاد، پرهزینه و به نفع جیب دولت اداره میشود. عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس اظهار داشت: مدل اقتصادی فعلی کشور توسط بانک جهانی دیکته میشود و آقایان از این نهادها مشورت میگیرند. این سیاستها همان تئوری معروف «شوکدرمانی» است.
ایزدخواه با اشاره به شائبه نقش دولت در کاهش قیمت دلار پس از انتخاب بایدن به عنوان رئیسجمهور آمریکا گفت: احتمال دخالت دولت در کاهش قیمت دلار بعد از انتخاب بایدن بعید نیست. ایزدخواه افزود: آقای روحانی خودش گفت ما میتوانیم دلار را به 15 هزار تومان برسانیم. دولت براحتی میتواند بازار را تنظیم کند.
وی درباره نقش ارز 4200 تومانی در کنترل قیمتها با وجود اقدام دولت برای افزایش قیمت ارز گفت: کارکرد ارز 4200 تومانی سیاسی است. دولت ارز 4200 تومانی را برای توجیه تنظیم کالاهای اساسی گذاشته است در حالی که کالاهای اساسی با قیمت ارز 4200 تومانی به دست مردم نمیرسد. وی افزود: ما درباره مرغ و سایر کالاها میبینیم که با قیمت بسیار بالا مردم خرید میکنند. ایزدخواه ادامه داد: این سیاست ارزی ابزاری شده که دولت مقابل هر اصلاحی بایستد و بگوید کالاهای اساسی را با تخصیص ارز دولتی کنترل میکنم و با حذف آن قیمت کالاهای اساسی افزایش مییابد. وی افزود: بخش زیادی از ارز 4200 تومانی منحرف میشود و به هدفی که دولت میخواهد نمیرسد. دلیلش هم ساختار بیمار اقتصاد کشور است. ما تا به اصلاحات ساختاری دست نزنیم، بقیه کارها بازی است.
وی در پایان با اشاره به نطق خود در مجلس درباره نقش ارز در بودجه گفت: پاشنه آشیل بسیاری از مشکلات، ارز است و تا یک سیاست ارزی واقعی نداشته باشیم، مشکل تورم رفع نخواهد شد. باید ارز را تکنرخی و معیشت مردم را از قبضه دلار خارج کنیم.
ارسال به دوستان
به دستور رئیسجمهور آمریکا جنگندههای این کشور مقر نیروهای حشدالشعبی در مرز عراق و سوریه را بمباران کردند که طی آن یک نفر به شهادت رسید و 4 نفر زخمی شدند
بایدن فرمانده داعش
حمله آمریکاییها به جریان مقاومت، حرکت داعش در گذرگاه ابوکمال را تسهیل میکند
گروه بینالملل: بامداد دیروز جنگندههای آمریکایی با حمله به مناطقی در شرق سوریه، اهدافی را در مرز سوریه و عراق بمباران کردند. این حمله که نخستین عملیات نظامی ارتش آمریکا در دولت جدید آمریکاست، به دستور مستقیم جو بایدن رخداده است. اگر چه پنتاگون این حمله را به تلافی اقدامات نظامی اخیر علیه پایگاههای آمریکا در عراق عنوان کرده است اما شواهد امر حاکی از این است که اهداف موردنظر ارزش نظامی چندانی نداشته است. با این حال حمله هوایی به شرق سوریه که در نزدیکی مرز بوکمال- القائم صورت گرفته، بیش از هر چیز برای تروریستهای داعش مفید خواهد بود. نکته قابل تأمل در این بین اینکه، جریان مقاومت طی هفتههای اخیر با محکوم کردن حملات راکتی به منطقه سبز بغداد و مناطق غیرنظامی از سوی گروههای ناشناس، تحولات اخیر در عراق را اقدامی مشکوک علیه نیروهای مقاومت عنوان کرده بود.
اقدام نظامی آمریکا در سوریه به دستور بایدن
به گزارش «وطنامروز» به نقل از خبرگزاری رویترز، وزارت دفاع آمریکا بامداد جمعه اعلام کرد ارتش این کشور به دستور جو بایدن مواضع متعلق به گروههای مقاومت را در شرق سوریه در استان دیرالزور (مرز عراق و سوریه در نزدیکی بوکمال) بمباران کرده است. این نخستین حمله نظامی دولت آمریکا در دوره ریاستجمهوری بایدن بود. بر همین اساس «جان کربی» سخنگوی پنتاگون در بیانیهای مطبوعاتی گفت: به دستور رئیسجمهور بایدن، نیروهای ارتش آمریکا حملاتی هوایی علیه زیرساختهای مورد استفاده گروههای شبهنظامی عراقی در شرق سوریه انجام دادند. وی مدعی شد: این حملات در پاسخ به حملات اخیر علیه پرسنل آمریکا و ائتلاف در عراق و تهدیدهای مداوم این افراد انجام شده است. سخنگوی پنتاگون ادامه داد این حملات چندین تاسیسات واقع در یک نقطه کنترل مرزی را که توسط تعدادی از گروههای شبهنظامی استفاده میشد، از بین برد. در بیانیه پنتاگون آمده است: «چندین تاسیسات واقع در یک نقطه کنترل مرزی که مورد استفاده شماری از گروههای مورد حمایت ایران از جمله کتائب حزبالله و کتائب سیدالشهدا بود» تخریب شد. ساعتی پیش از بیانیه پنتاگون، فرماندهی سنتکام (ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده) در صفحه توئیتر خود بیانیه این ستاد درباره حمله به سوریه را منتشر کرد و نوشت: به دستور «جو بایدن» رئیسجمهوری آمریکا، نیروهای ارتش این کشور شامگاه پنجشنبه (بامداد جمعه به وقت ایران) حملاتی هوایی علیه زیرساختهایی در شرق سوریه انجام دادند. شبکه خبری «ایبیسی» مدعی شد ایالات متحده به تلافی حمله راکتی انجام شده در اربیل که به زخمی شدن چند آمریکایی منجر شد، یک حمله هوایی در شرق سوریه در نزدیکی مرز عراق انجام داد. چندین رسانه دیگر نیز به نقل از مقامات ناشناس در دولت ایالات متحده مدعی شدند این حمله در واکنش به حملات اخیر به مواضع آمریکا در عراق بوده است. این حمله که نقض آشکار قوانین بینالمللی و منشور ملل متحد است، نخستین اقدام نظامی دولت جدید آمریکاست. در همین حال کیفیت حمله انجام شده حاکی از این است که این عملیات نظامی به شکل محدود و کنترل شده بوده تا از وقوع درگیری گسترده و اقدامات تلافیجویانه شدید جلوگیری شود.
جادهصافکنی دموکراتها برای داعش
یکی از نکات مهم در ارتباط با حمله هوایی آمریکا به شرق سوریه این است که پایگاههای مورد حمله در نزدیکی مرز عراق و سوریه و در نزدیک گذرگاه راهبردی بوکمال- القائم است. این گذرگاه از زمان بازگشایی مجدد آن در 4 سال اخیر و بازپسگیری از داعش، نقش مهمی در تقویت لجستیکی نیروهای مقاومت داشت. تروریستهای داعش و دیگر گروههای تروریستی در این مدت بارها اقدامات نظامی متعددی را علیه نیروهای مقاومت در این گذرگاه ترتیب دادهاند و دولت آمریکا نیز انتقادهای صریحی را نسبت به بازگشایی این گذرگاه داشته است. بر این اساس چنانچه ترامپ پیش از این عنوان کرده بود، با توجه به نقش جریان دموکرات آمریکا در شکلدهی و جهتدهی به تروریستهای داعش، به نظر میرسد این حمله جدا از اهداف اعلامی از سوی پنتاگون و رسانههای غربی، اقدامی در جهت تسهیلگری فعالیتهای داعش است.
هوشیاری یگانهای اطلاعاتی مقاومت پیش از حمله هوایی آمریکا
کانال خبری صابریننیوز به نقل از منابع رسانهای عراقی اعلام کرد در مجموع 7 هدف مورد حمله قرار گرفته که 6 هدف پیش از حمله به دلیل پرواز پهپادهای جاسوسی و هشدارهای یگان اطلاعاتی مقاومت تخلیه شده بود. این مکانها پس از آنکه هواپیماها و پهپادهای شناسایی آمریکایی بر فراز منطقه مشاهده شده بودند، به صورت کامل تخلیه شده بود و هفتمین نقطه نیز شاهد حضور بسیار جزئی رزمندگان حشدالشعبی بود تا مانع از حملات احتمالی تروریستهای داعشی و غارت کردن تجهیزات و تسلیحات موجود در این پایگاه شوند. گفته میشود این اهداف توسط افرادی که خود را در قالب چوپان جا زده بودند، شناسایی شده بود. نیویورکتایمز نیز در گزارشی به نقل از مقامهای آمریکایی نوشت در این حمله 7 بمب ۵۰۰ پوندی (۲۲۶ کیلوگرمی) که احتمالا از دسته «بمبهای سنگرشکن جی دام» است بر مجموعه کوچکی از ساختمانها در یک گذرگاه غیررسمی مرزی افکنده شده است. بر اساس گزارشها، جنگندههای مورد استفاده در این حمله «اف15» بوده که در آسمان استان الانبار عراق اقدام به سوختگیری هوایی کردهاند. در حالی که آمار رسمی از تعداد شهدا و زخمیهای این حمله هوایی منتشر نشده است، برخی منابع تلفات این حادثه را از ۱ تا ۴ نفر متغیر میدانند.
واکنشهای بینالمللی به حمله آمریکا به سوریه
به دنبال حمله جنگندههای آمریکایی به شرق سوریه، مقامات کشورهای روسیه و چین ضمن محکوم کردن این اقدام آمریکا خواستار احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه شدند. بر همین اساس «ماریا زاخارووا» سخنگوی رسمی وزارت خارجه روسیه ظهر دیروز در کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد این کشور حمله هوایی آمریکا به یک منطقه در مرز سوریه و عراق را بشدت محکوم میکند. زاخارووا گفت: «ما قاطعانه این قبیل اقدامات را محکوم میکنیم و خواستار احترام بدون قید و شرط به حاکمیت و تمامیت ارضی کشور سوریه هستیم. ما هر گونه تلاش برای تبدیل خاک کشور سوریه به عرصهای برای تسویه حسابهای ژئوپلیتیکی را غیرقابل قبول ارزیابی میکنیم». این دیپلمات همچنین تأکید کرد ایالاتمتحده با نقض حقوق شهروندان آمریکایی، حق خود برای آموزش سایر کشورها به رعایت آزادی شهروندانشان را از دست داده است. «دمیتری پسکوف» سخنگوی کاخ کرملین نیز دیروز اعلام کرد مقامات مسکو با دقت وضعیت حمله هوایی آمریکا به خاک سوریه را زیر نظر داشته و در تماس دائم با دمشق هستند. پسکوف در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران در این باره که واکنش مسکو به این حمله هوایی چیست و آیا این مساله را خطری برای خود میداند؟ گفت: «مسلماً ما با دقت بسیار زیاد روند اوضاع پیرامون این حادثه را زیر نظر داریم و در تماس دائم با همتایان خود در دولت سوریه هستیم». سخنگوی کرملین همچنین در پاسخ به این سوال که آیا مسکو از حمله آمریکا با اطلاع بوده، گفت: «من اطلاعاتی در این زمینه ندارم». وی در عین حال یادآور شد نظامیان روس و آمریکایی، تماسهای عملیاتی خود در زمینه سوریه را همچنان حفظ کردهاند. در همین حال «وانگ ون بین» سخنگوی وزارت خارجه چین هم در سخنانی نسبت به حمله جنگندههای آمریکا به شرق سوریه واکنش نشان داد. وی از تمام طرفها خواست به حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی سوریه احترام بگذارند. وانگ ون بین در ادامه همچنین از تمام طرفها در سوریه خواست اوضاع سوریه را پیچیدهتر نکنند.
طعنه پمپئو به دولت آمریکا درباره حمله نظامی به سوریه
«مایک پمپئو» وزیر سابق خارجه آمریکا در واکنش به حمله هوایی بامداد جمعه ارتش آمریکا در شرق سوریه به شبکه فاکسنیوز گفت: «عملیات هوایی ارتش آمریکا که در شرق سوریه انجام شد باید چیزی که ایالات متحده را تهدید میکند را هدف گرفته باشد. شما باید از نیروهایتان محافظت کنید و باید بازدارندگی ایجاد کنید. ما این کار را بارها انجام دادهایم». وی در ادامه با طعنه به دولت جدید آمریکا گفت: «من نمیدانم که آنها به چه چیزی حمله کرده و چه مواضعی را هدف گرفتهاند اما امیدوارم که دشت و صحرا را بمباران نکرده باشند.
امیدوارم دقیقا چیزی را زده باشند که تهدیدی برای آمریکا بوده است. این اظهارنظر وزیر سابق خارجه آمریکا در اشاره به اخباری است که پس از حمله هوایی از سوی برخی منابع منتشر شد و در آن اهداف مورد حمله در سوریه را فاقد ارزش نظامی عنوان کرده بودند.
لاوروف: حضور آمریکا در سوریه مغایر با تمام کنوانسیونهای بینالمللی است
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه نیز در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با محمد حنیف اتمر، همتای افغان خود با اشاره به حملات جنگندههای آمریکایی به شرق سوریه، گفت: نظامیان روس تنها ۴ یا ۵ دقیقه پیش از انجام حملات، هشداری را از طرف آمریکا دریافت کردند. وی افزود: حتی اگر درباره اقدامات معمول برای جلوگیری از بروز درگیری در روابط بین نظامیان روسیه و آمریکا صحبت کنیم، چنین ابلاغی که همزمان با اجرای حمله انجام میشود، هیچ سودی ندارد. لاوروف ادامه داد: حضور نیروهای آمریکا در سوریه غیرقانونی بوده و با تمام کنوانسیونها و قوانین بینالمللی از جمله قطعنامه شماره ۲۲۵۴ شورای امنیت درباره سوریه در تناقض است. وزیر خارجه روسیه تأکید کرد: طبق برخی اطلاعات به دست آمده، آمریکا به هیچوجه قصد عقبنشینی از سوریه را ندارد و مسکو قصد دارد این موضوع را با واشنگتن روشن کند. علاوه بر این وبگاه صهیونیستی «والا» گزارش داد آمریکا پیش از حمله بامداد جمعه در شرق سوریه، رژیم صهیونیستی را از قصد خود باخبر کرده بود.
ارسال به دوستان
انفجار درکشتی 21هزار تنی هلیوس ری متعلق به رژیمصهیونیستی در دریای عمان
اسرائیل از دریا خورد
مالک کشتی:
چندین حفره در بدنه کشتی به وجود آمده که شبیه شلیک موشک
یا انفجار مینهای دریایی است
نیمهشب پنجشنبه گذشته به وقت تهران یک کشتی تجاری 21 هزار تنی متعلق به رژیم صهیونیستی در دریای عمان دچار انفجار شد. این کشتی که متعلق به یک فرد ثروتمند اسرائیلی با پرچم باهاما تحت قرارداد Ukmto (سازمان عملیات تجارت دریایی بریتانیا) است، از مبدأ اولیه بندر دمام در شمال شرقی عربستان (جنوب غربی خلیجفارس) حرکت کرده و در حال حمل بار از چند بندر سعودی، اماراتی، بحرینی و قطری به سمت بندر سنگاپور بود که پس از گذر از تنگه هرمز و ورود به دریای عمان دچار حادثه شد. به گزارش «وطنامروز» به نقل از پایگاه خبری صهیونیستی «آی24»، عصر دیروز یک فروند کشتی باری متعلق به این رژیم در آبهای دریای عمان دچار سانحه شد. این کشتی باری با نام «هلیوس ری» با پرچم باهاما به سمت سنگاپور در حرکت بود. این کشتی یکشنبه هفته گذشته از بندر «جبل علی» در امارات حرکت و پس از پهلو گرفتن در ۴ بندر خلیفه در امارات، حمد در قطر، المحرق در بحرین و دمام در عربستان به سمت مقصد نهایی در سنگاپور حرکت کرده بود که بر اثر انفجار مجبور شد به سمت نزدیکترین بندر در دریای عمان تغییر مسیر دهد. بر اساس آخرین اخبار منتشر شده این انفجار تلفات جانی در پی نداشته است. در همین ارتباط سازمان دریانوردی انگلیس اعلام کرد این انفجار در ساعت 20:40 پنجشنبه به وقت گرینویچ رخ داده است. در حالی که پیش از این برخی منابع این کشتی را متعلق به انگلستان معرفی کرده بودند، یک پایگاه اطلاعرسانی متعلق به سازمان ملل که دادههای کشتیرانی را بررسی میکند، این کشتی را متعلق به شرکت «Ray Shipping Ltd» در تلآویو معرفی کرد. در همین راستا «آبراهم اونگار» بنیانگذار این شرکت که یکی از ثروتمندترین شخصیتهای رژیم صهیونیستی شناخته میشود، در مصاحبه با سایت خبری Ynet»» گفت: بر اساس آخرین اطلاعات رسیده چندین حفره در بدنه کشتی به وجود آمده که شبیه شلیک موشک یا انفجار مینهای دریایی است. وی افزود: من فکر نمیکردم حملهای انجام شود ولی به نظر میرسد این انفجار در ارتباط با تحولات جاری در منطقه است.
وبگاه صهیونیستی «تایمز اسرائیل» نیز در خبری نوشت: شرکت ری شیپینگ (Ray Shipping Ltd) تأیید کرد که این کشتی در نزدیکی تنگه هرمز آسیب دیده اما هیچ یک از 28 خدمه آن آسیب ندیده است و کشتی به سمت امارات برای رفع مشکلات حرکت کرد.
ارسال به دوستان
توصیف اکبرترکان از نحوه مدیریت حسن روحانی
یک مقدار اعلیحضرتی!
روحانی به وزرایش وقت میدهد اما کم!
گروه سیاسی: «رفتار روحانی کمی اعلیحضرتی است نه زیاد!» این دفاعی است که اکبر ترکان از رئیسجمهور در گفتوگو با یکی از رسانههای اصلاحطلب داشته است.
به گزارش «وطنامروز»، از روزگار ابوالمشاغلی در دولت یازدهم تا مصاحبههای انتقادی درباره سیاستهای روحانی در دولت دوازدهم خلاصهای از وضعیت اکبر ترکان و بسیاری از همراهان پیشین رئیسجمهور است، آنچنان که حتی اگر این روزها در مقام دفاع از روحانی نیز بلند شوند عملا سخنان منتقدان را تکرار میکنند. ترکان در جدیدترین گفتوگوی خود با سایت خبری «انتخاب»، ادعاهایی را که درباره رئیسجمهور در سالهای گذشته بارها از سوی منتقدان دولت مطرح شده بود تایید کرد. او در بخشی از این گفتوگو و در پاسخ به سوال خبرنگاری که از او پیرامون رفتار اعلیحضرتی روحانی پرسیده بود، گفت: به نظرم در قضاوت زیادهروی شده. یه کمیاش هست ولی زیادهرویاش اضافی است. از نگاه، سطح صحبت کردن و راه رفتن آقای روحانی کمی چنین استنتاجهایی برمیآید. این نیست که قصد دارد این کار را بکند، اصلا رفتار، راه رفتن، حرف زدن و نشستنش در خصوصیات خلقیاش است.
رئیسجمهور خارج از دسترس
ترکان در ادامه این گفتوگو و در پاسخ به سوال خبرنگار که در شاهد مثال رفتار اعلیحضرتی روحانی به نوع تعامل رئیسجمهور با وزرایش اشاره کرده بود، ادعا کرد که روحانی به وزرایش وقت میدهد اما کم وقت میدهد!
ادعایی که البته تازگی ندارد و پیش از این از سوی برخی وزرا و نزدیکان به رئیسجمهور نیز مطرح شده بود. ۳ ماه پیش بود که الهام امینزاده، معاون حقوقی پیشین رئیسجمهور در یک برنامه تلویزیونی با اشاره به دشوار بودن ارتباط کابینه با روحانی گفته بود: «من سعی میکردم قسمتهایی که خلأ وجود دارد که ارتباط بیشتر با مردم بود، چه زمانی که معاونت حقوقی بودم و چه دستیار شهروندی بودم، خلأ این وظیفه را پر کنم. چون گاهی اوقات در کابینه هم دسترسی به آقای رئیسجمهور برای ما سخت بود». وی در ادامه و در پاسخ به سوال مجری برنامه که از او پیرامون صحت و سقم ادعای انتظار چندماهه وزرا برای دیدار با روحانی پرسیده بود، گفت: «بله! وقت میگرفتیم و گاهی اوقات چند ماه طول میکشید. کسی که فرصتی داشت و آن برگ برنده را در دست داشت که در کابینه باشد، روزهای یکشنبه 8-4 بعدازظهر هیات دولت بود یا چهارشنبهها صبح تا ظهر بود، آنجا فرصتی پیش میآمد مشکل را بیان میکردیم، راهنمایی یا اجازه میگرفتیم، اگرنه در غیر این صورت خیلی سخت بود».
این مساله در جریان نامه سرگشاده 4وزیر دولت به رئیسجمهور در سال94 نیز مشهود شده بود. مهر94 بود که علی طیبنیا، محمدرضا نعمتزاده، علی ربیعی و حسین دهقان وزرای وقت اقتصاد، صنعت، کار و دفاع با نگارش نامهای به رئیسجمهور که در فضای رسانهای نیز منتشر شد نسبت به تصمیمات اقتصادی دولت هشدار داده بودند. پس از آن احمد توکلی، نماینده وقت مجلس شورای اسلامی گفته بود: نامه وزرا به رئیسجمهور و انتشار آن از طریق رسانهها که یکی از آنها وزیر دفاع است و صنعت گستردهای را مدیریت میکند، حاکی از آن است که وزرا دسترسی به رئیسجمهور ندارند و باید برای دیدار با وی و بیان مسائل و مشکلاتشان از رئیسجمهور وقت بگیرند و معمولا هم موفق نمیشوند. وی همچنین در همان برهه خاطره مشابهی را از زبان یکی از معاونان رئیسجمهور طرح کرده و گفته بود: «مدتی پیش یکی از مشاوران آقای رئیسجمهور را به جهت طرحی که در حال اجرا بود، دیدم و توصیه کردم که برای رفع مشکلات و کاهش انتقادات، اشکالاتی که در اجرای طرح وجود دارد را به رئیسجمهور منتقل کنید. اما در کمال تعجب پاسخی که شنیدم این بود: «رئیسجمهور به ما وقت ملاقات نمیدهد»،
مدتی پیش هم یکی از وزرای مهم دولت میگفت که برای کارهایم در حاشیه جلسه هیات دولت با رئیسجمهور مسائلم را مطرح میکنم، چون رئیسجمهور به ما وقت دیدار نمیدهد».
آرزوهای ارزی روحانی
فارغ از اقرار ترکان به اعلیحضرتی بودن رفتار روحانی و الگوی رفتاریاش در مواجهه با وزرایی که دسترسی محدودی به رئیس دولت دارند، او به باقی سیاستهای دولت نیز حمله کرد. ترکان که پیش از این سیاست ارز 4200تومانی را تاریکترین نقطه دولت روحانی خوانده بود، این بار با اشاره به نقش جهانگیری در التهابات ارزی سالهای اخیر گفت: یکهو 5 میلیارد بریزیم در بازار، قیمت ارز بالا میپرد. دولت و آقای جهانگیری مواظبند تقاضای غیرواقعی در بازار نیاید. اجازه واردات یعنی تقاضا. همین الان شما بگویید هر کس بخواهد به اروپا برود ۳ هزار دلار میدهیم. چقدر تقاضا درست میشود؟ این تقاضا به بازار میرود. عرضه چقدر هست؟ اگر عرضه از این کمتر باشد قیمت دلار پایین میآید. بنابراین درست است که نقش آقای همتی خیلی مهم است اما تنظیمکننده این کار دولت است که مواظب باشد تقاضاهای ارزی بیشتر از عرضه نشود. وی در نهایت در پاسخ به سوال خبرنگار که نظرش را درباره منطقی بودن ادعای کاهش نرخ ارز به 11هزار تومان توسط رئیسجمهور پرسیده بود، گفت: این آرزوی ایشان است.
ارسال به دوستان
سردار ادیبی در گفتوگو با «وطنامروز»: همه امکانات ستاد راهیان نور را در اختیار متولیان سلامت قرار دادیم
کاروان خدمات مؤمنانه
مصطفی خدابخشی: راهیان نور به عنوان یک حرکت اجتماعی و فرهنگی بیبدیل در ترویج فرهنگ اصیل ایرانی مبتنی بر ارزشهای والای اسلامی سالیان سال است که مدنظر مردم قرار دارد؛ مردمی که با وجود گرایشهای مختلف، دفاعمقدس را سند هویتساز ملتی میدانند که ترجمان صحیحی از استقلال و آزادگی را ارائه داد. از سال گذشته با ورود ویروس منحوس کرونا به مرزهای ایران، سفر راهیان نور نیز دستخوش تغییراتی شد و از تبوتاب همیشگی آن کاسته شد. امسال با شناسایی چند نمونه از ویروس جهشیافته کرونا در خوزستان و سایر نقاط کشور، پیشبینی میشود بار دیگر نتوان قدم در مسیر عشق و نور گذاشت. برای بررسی آخرین وضعیت سفرهای راهیان نور گفتوگویی را با سردار نادر ادیبی، دبیر ستاد مرکزی راهیان نور ترتیب دادیم.
سردار! در ابتدای مبحث و قبل از اینکه به موضوع سفرهای راهیان نور در سال جاری بپردازیم، لطفاً توضیحات اولیهای را در زمینه ماهیت اصلی راهیان نور و هدف از انجام این سفر معنوی ارائه بفرمایید.
راهیان نور نشأتگرفته از تمام ارزشهای فوقالعادهای است که در ساختار کلی انقلاب اسلامی وجود دارد. انقلاب اسلامی برای آن بود تا مردم و قلبهایشان به سمت والاترین آرمانهای دینی سوق یابد و اتصال مردم به فضائل محقق شود، در این راستا راهیان نور بستر مناسبی را برای تحقق این امر فراهم کرده است. انقلاب اسلامی پس از روی کار آمدن با فشارها و تهاجمات گوناگونی روبهرو شد تا مانعی جدی برای تشکیل حکومت اسلامی و در نهایت تمدن اسلامی ایجاد شود. دشمن جنگی بزرگ را علیه ملت ایران آغاز کرد و بر این باور بود که با این جنگ میتواند به بسیاری از خواستههای خود برسد اما در دفاعمقدس حوادث بزرگی رقم خورد که حتی پیشبینی آن برای ما نیز سخت بود. ایجاد این حجم از هویت بالنده و متعالی متصور نبود. پرورشی که در دوران دفاعمقدس اتفاق افتاد، دقیقا منطبق بر آرمانهایی بود که امام(ره) زمینههای آن را در انقلاب اسلامی چیده بودند. جنگ با تمام آن رویدادهای تاریخساز خود تمام شد و مردم به صورت پیشگام و خودجوش، هستههای اولیه شکلگیری راهیان نور را ایجاد کردند تا اینکه این حرکت به یک خواسته عمومی و فراگیر مبدل شد.
مردم نیاز خودشان را برای آینده بدرستی تشخیص دادند و مسؤولان و متولیان به این موضوع توجه کردند که راهیان نور باید به عنوان یک سرفصل جدی فرهنگی در کشور مورد توجه قرار گیرد. راهیان نور به دلیل برخورداری از محیطی که دارای ضریب اثرگذاری بالاست، توانست بستر مناسبی را جهت رشد و پرورش جامعه بویژه جوانان ایجاد کند و باید گفت حقیقتا این سفر معنوی یک جریان هویتساز است.
به گفته رهبر معظم انقلاب اسلامی راهیان نور یک فناوری است. این فناوری میتواند کمک شایانی به جریان تمدنساز اسلامی کند. راهیان نور میتواند ابزاری مناسب برای اتصال این انقلاب به انقلاب جهانی حضرت صاحب(عج) باشد. ما برای تحقق این موضوع نیازمند انسانهایی هستیم که دارای بنیهای قوی هستند و یقینا راهیان نور در تربیت چنین افرادی میتواند بسیار موثر باشد.
با توجه به صحبتهای شما راهیان نور عملاً یک ابزار تمدنساز است.
بله! اگر ما یک جریان تمدنساز بخواهیم، ریشههای آن تمدن را باید در دفاعمقدس بیابیم. اگر یک بررسی اجمالی درباره رخدادهای جهان در عصر حاضر داشته باشیم میبینیم جریان مبارزه با ظلم منشأ خود را از دفاعمقدس الهام گرفته است.
تصویرسازی مناسب از دفاعمقدس مبتنی بر واقعیت یقینا یکی از راهکارهای رسیدن به تمدن اسلامی است.
ببینید! هماکنون به صورت سالانه چندین میلیون نفر از نقاط یادمانی دفاعمقدس دیدن میکنند. ما برای تصویرسازی مناسب از دفاعمقدس و بیان حوادث و شخصیتهای آن ایام تلاش بسیاری کردهایم و برنامه لازم را برای پیگیری روند رشد نقاط یادمانی در دستور کار داریم، بر همین اساس غنیسازی محتوایی و تصویرسازی مناسب از دفاعمقدس بویژه در زمان حضور گسترده مردم در مناطق عملیاتی در دستور کار ما قرار دارد.
پس عملاً هر یک از یادمانها تبدیل به یک قطب فرهنگی شدهاند.
دقیقا! هر کدام از یادمانهای دفاعمقدس یک قطب فرهنگی در ارائه محتوای دفاعمقدس هستند. تلاش شده است تا با هدفگذاری، داشتن چشمانداز و ترسیم افقهای روشن مسیر اعزام، تبلیغ و ترغیب مردم را در بستههای فرهنگی جا دهیم و عملا شبکه خادمین، راویان و مبلغان را در این راستا بهکارگیری کنیم. طرحریزیهای جامعی مبنی بر سند ملی راهیاننور که طی 3-2 سال گذشته تهیه و تدوین شد را در دستور کار داریم تا یادمانها تا 300 سال آینده بتوانند پیام دفاعمقدس را بدرستی منتقل کنند. مسیری که تاکنون رفتهایم مسیر خوبی است اما راه همچنان باقی است و باید مسیر پیش رو را طی کنیم.
فعالیتهای ما در حوزه راهیان نور در کیفیت و کمیت باید بهگونهای باشد که اکثریت و قاطبه ملت ایران بخوبی بدانند در ۸ سال دفاعمقدس چه اتفاقی افتاده و چه بر ملت ما گذشته است.
دانستن، یک موضوع است و انس ایجاد کردن موضوعی دیگر. آیا در انس ایجاد کردن مردم با موضوعات دفاعمقدس نیز اقداماتی انجام دادهاید؟
مطلع کردن و آگاهی دادن یک بخش از وظایف ماست اما انس ایجاد کردن در حقیقت یک گام بهمراتب مهمتر از آگاهیبخشی است. انس ایجاد کردن در حقیقت باعث توسعه مثبت فرهنگ عمومی کشور میشود که این یک وظیفه است. این موضوع باید در قوانین جاری کشور بیاید تا زمینهساز شناخت و ارتباط آحاد جامعه با دفاعمقدس، شهدا و ارج نهادن به تلاش گذشتگان شود. ما باید بسترهای موردنیاز جهت حضور مردم در مناطق عملیاتی را با قدرت و جدیت ایجاد کنیم تا مردم در آسایش و آرامش برای زیارت در این مناطق حضور یابند.
افق برنامهریزیشده راهیان نور برای سند 1404 چیست؟
در افق 1404 ترسیم برنامههای ما این است که سالانه 10 میلیون نفر در مناطق حضور یابند که اکنون با این عدد فاصله زیادی نداریم و در تلاشیم که این اتفاق در کشور بیفتد.
آیا نظرسنجیای درباره میزان رضایتمندی مردم از سفر راهیان نور داشتهاید؟
بله! بر اساس نظرسنجیهای صورتگرفته، 80 درصد مردم که در این سفر حضور یافتهاند، رضایتمندی خود را از این اقدام فرهنگی اعلام کردهاند. اگر این نظرسنجی را هم جزءبهجزء کنیم، بخشهای محتوایی ما بیشتر مورد استقبال مردم بوده و بر اساس نظرسنجیها، مردم ما بشدت به این موضوع علاقهمندند.
نوروز سال 99 و پیش از آن کشور با چالشی به نام کرونا روبهرو شد؛ شما چگونه با این ویروس مواجه شدید؟
با توجه به وضعیت کرونا، راهیان نور تقریبا نخستین مجموعهای بود که سفرهای کاروانی و گروهی خود را لغو کرد. این اقدام در این راستا صورت گرفت تا متولیان سلامت اقدامات خود را بدرستی انجام دهند و سلامت زائران در مناطق عملیاتی به خطر نیفتد. از سوی دیگر ضرورت داشت تا با این همکاری، زنجیره سرایت در کشور شکسته شود و ما در این زمینه تمام تلاش خود را انجام دادیم.
امکاناتی از ستاد راهیان نور در راه مبارزه با کرونا استفاده شد؟
ما همه امکانات خودمان را در اختیار متولیان سلامت قرار دادیم تا آنان در شرایط مناسبتری به مبارزه با این ویروس در ابعاد مختلف بپردازند.
در این باره نمونهای ذکر میفرمایید؟
شبکه راویان و خادمان راهیان نور مشتمل بر هزاران جوان عاشق انقلاب است که از این تعداد نیروی جوان و انقلابی، 850 گروه جهادی به کمک متولیان سلامت شتافتند. اعضای این شبکه انس بالایی با شهدا دارند و اقدامات بسیار مناسبی از سوی آنان در جهت مبارزه با کرونا صورت گرفت که جای بسی تشکر از این جوانان انقلابی دارد. همینطور در کمکهای مؤمنانه به مردم نیز جوانان انقلابی فعال در راهیان نور حضور داشتند.
سردار! در شرایط کرونایی یادمانها تعطیل شد؟
سال 99 که ما توقف راهیان نور را داشتیم، یادمانها تعطیل نبود و متولیان مربوط به اداره یادمان حضور داشتند و خدمات خود را به مردمی که با خودروی شخصی به مناطق میرفتند، ارائه میکردند. بر اساس شرایطی که ستاد ملی کرونا اعلام کرد، استانهایی که مسیرشان مسدود نبود و مردم میتوانستند به یادمانها سفر کنند، ارائه خدمات با توجه به رعایت پروتکلهای بهداشتی ادامه یافت.
هماکنون استان خوزستان از نظر شرایط کرونایی در وضعیت مناسبی قرار ندارد، با این وجود تدابیر شما برای نقاط یادمانی چیست؟
ما تمام پیشبینیهای لازم جهت ارائه خدمات را انجام دادهایم و آمادگی میزبانی از مسافران را داریم و به محض اینکه متولیان امر سلامت اعلام کنند سفر به استان خوزستان بلامانع است، آماده ارائه خدمات به خودروهای شخصی هستیم. در تغییر وضعیتها، ما نیز شرایط خود را تغییر میدهیم. امیدواریم سال 1400 به همت تمام دانشمندان و مسؤولان، در حوزه سلامت اتفاقات خوبی رخ دهد و راهیان نور بهسرعت پذیرای مردم باشد.
پس میتوان گفت اولویت شما در برگزاری راهیان نور امسال استفاده از ظرفیت زیارت مجازی است.
بله! ما برای روز ملی راهیان نور برنامههای رسانهای و فرهنگی را در کل کشور ترتیب دادهایم و جلسات ویژهای در این زمینه برگزار شده است. قرارگاه رسانهای راهیان نور اقدامات رسانهای را در اسفند و فروردین برنامهریزی کرده که مردم میتوانند این تلاشها را ببینند. هماکنون برنامهریزیهای لازم با صداوسیما در حال انجام است. امیدواریم هر چه زودتر این ویروس منحوس از بین برود و مردم با حجم حداکثری در این حوزه فرهنگی حضور پیدا کنند ولی عملا تمرکز فعالیتها زیارت از راه دور است و در صورت تغییر وضعیت در استانهای میزبان یادمانهای راهیان نور، ما آماده پذیرایی از مردم هستیم.
ارسال به دوستان
بارش برف و باران و کمبود لوازم گرمایشی در مناطق زلزلهزده کهگیلویه و بویراحمد
سیسخت زیر صفر!
مردم زلزلهزده شهر سیسخت برای در امان ماندن از سرمای استخوانسوز اسفندماه به روشن کردن آتش روی آوردهاند. به گزارش فارس، مردم سیسخت ۸ روز پس از زلزله 6/5 ریشتری هنوز از برخی کمبودها گلایهمند هستند. دستگاههای خدمترسان، خدماتدهی به مردم را انجام میدهند اما هنوز مشکلات و کمبودهایی وجود دارد و آنها از این کمبودها رنج میبرند. نبود یا کمبود وسایل گرمایشی همچنان مورد انتقاد مردم است، چرا که در منطقه باران و برف باریده و هوا بشدت سرد است. مردم شبهای سرد را در چادر به سر بردهاند و پس از پایان بارشها، برای فرار از این سرمای استخوانسوز آتش روشن کرده و عمده وسیله گرمایشی آنها این روزها همین است. آنها ضمن تشکر از زحمات سپاه، هلالاحمر، مجموعه وزارت کشور و همه دستگاهها، خواستار رفع مشکلات اساسیشان هستند. آیتالله سیدنصیر حسینی، امام جمعه شهرستان یاسوج دیروز در خطبههای نماز جمعه به بازدیدهای میدانی خود از منطقه زلزلهزده سیسخت اشاره کرد و گفت: زلزلهزدگان مشکل چادر ندارند و روزانه غذای گرم به آنها تحویل داده میشود ولی توزیع لوازم گرمکننده ضعیف است که باید کمک شود، برای بازسازی تسهیلات خوبی در نظر گرفته شده است. تعداد منازل آسیبدیده زیاد است و تقریبا تا 3 هزار خانه تعمیری و تخریبی است که در مرحله اول ۲۰ میلیون برای اجاره داده میشود و ۱۲۰ میلیون وام ۴ درصد و ۳۰ میلیون وام بلاعوض و همچنین ۱۰ میلیون نیز ستاد اجرایی بلاعوض میدهد و بنیاد مستضعفان هم سیمان را تحویل میدهد که کمک خوبی است. وی در ادامه افزود: نکتهای که باید مسؤولان به آن توجه بیشتری کنند مساله نظام مهندسی است که همه باید توجه کرده و خانهها را محکم بسازند. نباید در انجام وظیفه سهلانگاری کنند. شهرداریها در بحث نظام مهندسی باید وظیفه خود را انجام دهند. حسینی همچنین گفت: خانهای را دیدهام که ناظری از آن بازدید نکرده اما امضای ناظر پای آن است. شهرداریها و نظام مهندسی باید هزینهها را کاهش دهند تا مردم بتوانند مراجعه کنند؛ اکثر مردم ما ندار و فقیر هستند.
بارش برف و باران در راه است
این وضعیت در حالی است که مدیرکل هواشناسی کهگیلویهوبویراحمد اعلام کرده هفتهای پر بارش از نظر برف و باران را در استان شاهد خواهیم بود. رضا کاکاوند در این باره گفت: شنبه (امروز) با عبور موجی کمدامنه علاوه بر افزایش ابر، در پارهای نقاط بارش پراکنده دور از انتظار نیست. وی در ادامه افزود: از اواخر یکشنبه با نفوذ تدریجی سامانه بارشی به استان، ناپایداری جوی به صورت بارش برف و باران در پارهای از نقاط آغاز و با تقویت آن طی روز دوشنبه شاهد گسترش بارشها در سطح استان خواهیم بود. همچنین مدیرکل ستاد اجرایی فرمان حضرت امام در کهگیلویهوبویراحمد با اشاره به سفر اخیر رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام به منطقه زلزلهزده سیسخت، گفت: از نخستین دقایق حادثه زلزله در این شهر دکتر مخبر در تماس تلفنی با ما پیگیر وضعیت زلزلهزدگان سیسخت بود. شایان نادری افزود: بر همین اساس دستور تهیه و توزیع 100 کانکس از سوی دکتر مخبر صادر شد که این کانکسها در اختیار استانداری قرار گرفته است. این مسؤول در گفتوگو با فارس افزود: همچنین در زمینههای دیگر و تهیه و توزیع اقلام خوراکی و بهداشتی و وسایل گرمایشی از جمله پتو نیز ستاد اجرایی هماکنون در حال خدماتدهی به مردم زلزلهزده شهر سیسخت است.
ارسال به دوستان
شروط رهبر انقلاب و قانون هستهای مجلس، ابتکار عمل را از دست طرف بدعهد در برجام خارج میکند
زیرساخت لغو تحریم
مهدی خانعلیزاده: در ادبیات روابط بینالملل، تعریف مشخصی از «برزخ» یا اصطلاحا «دیلِما» وجود دارد؛ اصطلاحی که بیشتر در حوزه امنیت مطرح میشود و از سوی «کنث والتز»، نظریهپرداز مطرح آمریکایی ارائه شده است اما بسیاری دیگر از اندیشمندان، این تعریف را در حوزههای مرتبط با منافع ملی نیز وارد کردهاند. معروفترین مدلِ برزخ، به «معمای امنیت» معروف است. معمای امنیت یا «Security Dilemma» که به عنوان یک مدل مارپیچی به آن اشاره میشود، اصطلاحی است در روابط بینالملل که به وضعیتی اشاره دارد که در آن اقدامات یک دولت جهت افزایش ضریب امنیتی خود، از جمله افزایش قدرت نظامی یا ایجاد اتحادهای سیاسی یا نظامی با دیگر دولتها، میتواند منجر به ایجاد سوءظن در نزد دیگر دولت شود که میتواند چرخهای از عمل و عکسالعمل را به وجود آورد و باعث دامن زدن و انتقال نگرانیهای دو یا چند طرف در سطوح بالاتر شود و ناامنی را تشدید کند. این امر به صورت بالقوه میتواند منجر به تولید و افزایش تنش و حتی ایجاد نزاع میان دولتها شود؛ در حالی که هیچ یک از دولتها واقعا خواستار آن نبودهاند.
چنین رویکردی را میتوان در حوزههای دیگر نیز در نظر گرفت. به عنوان مثال، زمانی که شرایط برای امنیت و منافع ملی یک کشور به نحوی طراحی شود که هر گونه اقدام در مسیر سیاست خارجی- فارغ از ارزشگذاری آن- موجب آسیب به منافع ملی آن کشور شود و به این صورت، قدرت تصمیمگیری در فضای بینالملل از حاکمیت گرفته شود. یکی از بهترین مصادیقی که میتوان این مدل را برای تحلیل آن به کار برد، وضعیت کشورمان در دوران پسابرجام و تحت مدیریت دولت حسن روحانی است.
زمانی که در تیرماه 1394، محمدجواد ظریف به همراه فدریکا موگرینی، مسؤول وقت هماهنگی سیاست خارجی اتحادیه اروپایی روبهروی دوربینهای تلویزیونی ایستادند و از «برنامه جامع اقدام مشترک» رونمایی کردند، بسیاری از کارشناسان نسبت به مفاد این توافق هستهای که «برجام» نامیده شد، ابراز نگرانی و تردید کردند؛ تردیدهایی که با انتشار متن کامل برجام، مشخص شد چندان هم بیراه نبوده است.
برخی تعهدات ایران در این توافق تا اندازهای غیرمنطقی و برخلاف منافع ملی بود که امضای آن توسط تیم مذاکرهکننده کشورمان، سوالهای زیادی را درباره کیفیت مذاکرات مطرح کرد. از طرف دیگر، هیچ تضمینی برای پایبندی طرف غربی- بویژه ایالاتمتحده آمریکا- به انجام تعهداتش در برجام وجود نداشت؛ نکتهای که هم در کمیسیون ویژه برجام مجلس به تیم وزارت امور خارجه و شخص دکتر ظریف تذکر داده شد و هم بارها از سوی رسانهها و منتقدان بیان شد اما در نهایت به آنها توجهی نشد و منتقدان از سوی آقای رئیسجمهور، بیسواد خوانده شدند. ذوقزدگی دولتیها از قدم زدن با وزیر امور خارجه آمریکا و برگزاری چند نشست با طرف اروپایی، اجازه دیدن واقعیات را به تیم ایرانی نداد و همین مساله سبب شد منافع ملی ایران، قربانی «امضای جان کِری» شود.
این روند ادامه یافت تا نهایتا پیشبینی کارشناسیِ کارشناسان محقق شد و رئیسجمهور وقت آمریکا (ترامپ) در اردیبهشت 1397 رسما از برجام خارج شد و نهتنها تعهدات واشنگتن را طبق این توافق اجرایی نکرد، بلکه حتی اقدام به وضع تحریمهای سنگین علیه کشورمان کرد؛ تحریمهایی که در زمان ریاستجمهوری باراک اوباما طراحی شده بودند و برخی از آنها نیز توسط دونالد ترامپ اعمال شدند.
بعد از این اقدام آمریکا، با وجود اتفاق نظر کارشناسان مبنی بر لزوم واکنش محکم و قاطع ایران به این اقدام آمریکا که البته باز هم با سستی و عدم همراهی دولت همراه بود، به نظر میرسید نوعی از ابهام و سردرگمی درباره نوع واکنش به خروج کاخ سفید از این توافق در میان نخبگان سیاسی وجود دارد. متن ضعیف و پرابهام برجام که منافع ملی ایران را بدون هیچ تضمینی به رفتار طرف غربی گره زده بود و امتیازی نیز در این زمینه در آن برای تهران وجود نداشت، به نحوی تنظیم شده بود که هم پایبندی به آن باعث تحمیل هزینه به کشور میشد و هم خروج از آن و همین مساله، شرایط را برای تصمیمگیری سخت کرده بود. دولتی که قرار بود توافقی به صورت «برد - برد» برای کشور به ارمغان بیاورد، مسیری را ریلگذاری کرد که هر ۲ سوی آن «باخت» برای منافع ملی بود.
بر همین اساس بود که کاهش گامبهگام تعهدات برجامی ایران در دستور کار قرار گرفت و تهران با استناد به عدم پایبندی طرف اروپایی به تعهداتش پس از خروج آمریکا از این توافق، برخی تعهدات خود ذیل برجام را تعلیق کرد. این روند تا پایان دولت دونالد ترامپ در آمریکا ادامه داشت تا اینکه آقای رئیسجمهور در انتخابات از رقیب دموکرات خود شکست خورد و «جو بایدن» ساکن جدید کاخ سفید نام گرفت. با روی کار آمدن بایدن و دولت جدید آمریکا، برخی سیاسیون داخلی با هدایت وزارت امور خارجه، مجددا ساز مذاکره برای بازگشت آمریکا به برجام را کوک کردند.
در چنین شرایطی که باز هم منافع ملی در خطر بود و به نظر میرسید هم چوب و هم پیازِ برجام قرار است علیه کشورمان به کار گرفته شود، اتخاذ یک رویکرد فنی و راهبرد هوشمندانه و کاملا مبتنی بر حراست از منافع ملی ایران، زمین بازی جدیدی برای این مساله ایجاد کرد؛ راهبردی که از سوی رهبر انقلاب مطرح و پیگیری شد، یعنی بازگشت ایران به تعهدات برجامی در قبال لغو تحریمهای آمریکا و راستیآزمایی کشورمان. بر مبنای این راهبرد، اتخاذ هر رویکردی از سوی واشنگتن، به عنوان یک دستاورد راهبردی برای کشورمان محسوب میشود، چرا که اگر آمریکا دست به اجرای تعهدات خود بزند، منجر به لغو تحریمها علیه تهران میشود که دستاورد رشد اقتصادی و فروش نفت را برای کشورمان به دنبال دارد. از سوی دیگر، اگر دولت بایدن اقدامی در این زمینه انجام ندهد، فعالیتهای هستهای کشورمان با سرعت بیشتری به وضعیت سابق و پیشرفته خود بازمیگردد که نگرانی اصلی آمریکاییهاست.
برای تحلیل صحیح این راهبرد، نیاز به تعریف ۲ مفهوم در ادبیات روابط بینالمللی داریم. «واقعگرایی تدافعی» یک نظریه ساختاری است که بنیان آن، برگرفته از «نظریه سیاست بینالملل» کنت والتز است که ادعا دارد ساختار آشوبزده نظام بینالملل، دولتها را تشویق میکند تا برای افزایش امنیت خود به اتخاذ سیاستی میانهرو و مدارایی روی آورند. در مقابل، «واقعگرایی تهاجمی» ادعا دارد که دولتها قدرت خود را افزایش میدهند تا با رسیدن به سلطه و هژمونی، به امنیت دست یابند. به نظر واقعگراهای تدافعی، توسعهطلبی واقعگراهای تهاجمی باعث واکنش دولتهایی که خواستار حفظ موازنه قدرت هستند میشود؛ پس امنیت آنها را کاهش میدهد. از دیدگاه واقعگرایی تدافعی، اصلیترین هدف دولتها، بقا و حفظ امنیت است نه کسب قدرت. این رویکرد در میان طرفداران واقعگرایی تهاجمی- با چهرههای سرشناسی مانند فرید زکریا و جان مرشایمر- کاملا برعکس است و این افراد معتقدند اصلیترین هدف دولتها، کسب قدرت و پرستیژ در عرصه جهانی است که به صورت تبعی، امنیت هم در کنار آن تامین میشود.
بر مبنای این تعریف و در نگاه اول، از مدل تصمیمگیری اخیر رهبر انقلاب در نظریه روابط بینالملل، با عنوان «واقعگرایی تدافعی» نام برده میشود؛ رویکردی که روی تامین امنیت دولتها به جای کسب قدرت تاکید دارد اما نگاهی دقیقتر به راهبرد اتخاذشده از سوی رهبر معظم انقلاب، این مساله را روشن میکند که ایشان با ترکیب اصول سازهانگاری با نوواقعگرایی، دست به طراحی یک راهحل سوم زدهاند؛ یعنی راهی در میانه واقعگرایی تدافعی و تهاجمی.
سیاستِ «بازگشت آمریکا به انجام تعهدات[لغو مؤثر تحریمها] و راستیآزمایی ایران»، علاوه بر اینکه کشورمان را از «برزخِ برجام» خلاص میکند، زمینه را برای تامین همزمان و توأمان امنیت و قدرت ایران فراهم میکند. از یک سو، تاکید تهران بر لزوم بازگشت ایالاتمتحده به برجام و انجام تعهداتش، زمینه را برای افزایش امنیت ملی ایران و تقویت رویکرد دفاعی کشورمان فراهم میکند و از سوی دیگر، ایستادگی بر سر راستیآزمایی اقدامات واشنگتن، شرایط را برای افزایش قدرت تاثیرگذاری ایران در نظم بینالمللی مهیا میکند. در واقع، رهبر انقلاب با تاکید بر حرف قطعی ایران مبنی بر الزام طرف غربی به لغو تحریمها و راستیآزمایی ایران، سردرگمی مسؤولان کشور درباره برجام و بازی «باخت - باخت» بر سر منافع ملی ایران را تبدیل به یک «برد – برد» واقعی برای کشورمان کردند. حالا توپ نهتنها در زمین آمریکاست، بلکه هر تاکتیکی که از سوی کاخ سفید اتخاذ شود، در نهایت «گل برای ایران» محسوب خواهد شد.
معکوسسازی اهرم فشار با آرایش جدید هستهای
گروه سیاسی: خروج دولت آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک به فرمان دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا بار دیگر موضوع برنامه هستهای کشور به عنوان یک مولفه حیاتی در اقتدار و امنیت ملی را در کانون توجهات قرار داد. در چنین نقطه کانونی است که اهمیت قانون هستهای مجلس تحت عنوان «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» برای چشمهای تیزبین خارجی و افکار عمومی داخلی ملموستر به نظر میرسد.
زمانی که ترامپ مقابل دوربینهای تلویزیونی فرمان خروج کشورش از برجام را صادر کرد و به مشارکت ایالات متحده در توافق هستهای خاتمه داد، که حاصل 2 سال کوشش جمعی و مذاکرات فشرده 5 کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان و نماینده ارشد اتحادیه اروپایی در کنار جمهوری اسلامی ایران بود، برای همگان مشخص شد تیم مذاکرهکننده ایرانی چگونه توان راهبردی هستهای کشور را پای میز مذاکرات به امید گشایشهای اندک تحریمی و البته با خوشبینی به طرف آمریکایی بذل و بخشش کرده است.
با این حال پس از پیگیری این رفتار اسرافگرایانه طرف ایرانی در مذاکرات برجامی، پس از خروج ایالات متحده از برجام و باز اعمال تحریمهای ضد ایرانی توسط ترامپ آن هم ذیل پروژه کارزار فشار حداکثری که رئیس جمهور روحانی آن را جنگ اقتصادی مینامد، به طور طبیعی و مطابق با رویه متعارفی که در سیاست خارجی و روابط بینالملل جریان دارد، این گمان و انتظار وجود داشت که دولت دوازدهم به ریاست حسن روحانی مبادرت به پاسخ متقابل در برابر بیقانونی آمریکا و این دشمنی آشکار کند، در کمال حیرت و شگفتی اما رئیسجمهور از خروج یک مزاحم استقبال و اعلام کرد از این پس برجام با 1+4 به حیات خود ادامه میدهد! این موردی است که رهبر انقلاب دوشنبه گذشته در جمع اعضای مجلس خبرگان به آن اشاره کردند. رهبری در این باره اظهار داشتند: وقتی آمریکا از برجام خارج شد و دیگران هم با او همراهی کردند، دستور قرآن این است که تو هم تعهد را رها کن؛ با این حال باز هم دولت محترم ما تعهدات را رها نکرد.
دولت روحانی بازه یکساله خروج آمریکا از توافق را «صبر راهبردی» و «فرصت به دیپلماسی» نامید اما عقربههای ساعت که در این مدت طی شده به ضرر ایران در حرکت بود، نشان میداد راهبرد حسن روحانی و محمدجواد ظریف بیش از آنکه فرصت به دیپلماسی باشد، یک «فرصتسوزی دیپلماتیک» را مقابل کشورمان قرار داده است! چرا که در نتیجه اجرای برجام، برگه زمان از دست ایران خارج و دراختیار طرف مقابل قرار گرفت، به طوری که آنها موفق شده بودند برنامه ایران را در سطحی فریز کنند که هیچگونه پیشرفتی برای ایران حاصل نشود و به انتظار نتیجهبخشی فشار تحریمها بر اقتصاد ایران نشسته و اینگونه کشورمان را برای واگذاری امتیازات بیشتر در موضوعات غیرهستهای مثل مسائل منطقهای و موشکی مجاب کنند. با این وصف دولت وادار شد کاهش تعهدات برجامی را در دستور کار قرار دهد؛ این گامهای جبرانی اگر چه در ۵ مرحله از سوی دولت اعمال شد اما طرف غربی چون این سیگنال را از داخل ایران گرفته بود که دولت روحانی تحت هر شرایطی حاضر نیست به برجام آسیب جدی وارد شود، عبور دولت از محدودیتهای هستهای را چندان جدی نگرفت تا جایی که در برخی موارد اشخاصی نظیر برایان هوک، نماینده ویژه امور ایران در دولت ترامپ و امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه گامهای کاهش تعهد دولت را نمادین خواندند!
در چنین شرایطی مجلس شورای اسلامی با تصویب قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها خط پایانی بر بدعهدی طرف اروپایی و آمریکایی کشید و با این اقدام عملی و کارساز کفه ترازوی معادلات برجامی را به سوی ایران سنگین کرد.
با اهرمسازی از سوی مجلس، دولت بر اساس قانون مقابله با اقدام راهبردی، طی 50 روز از اجرای این قانون مجبور شده است سطح غنیسازی اورانیوم را به 20درصد افزایش بدهد، سرعت غنیسازی را با نصب ماشینهای پیشرفته IR2M و IR6 افزایش دهد، تولید اورانیوم فلزی را آغاز کرده و راهاندازی مجدد نیروگاه اراک را در دستور کار قرار دهد. توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی که اقدامی موثر در کاهش سطح نظارتهای آژانس است تا به اینجا آخرین قسمت از پازل آرایش جدید هستهای ایران است. تمام اینها برای آمریکا و همپیمانان اروپاییاش که در تکاپوی فشار بر ایران و امتیازگیری بیشتر با اهرم تحریمها هستند، یک تهدید معتبر روی میز است و برای آنها کابوس حقیقی خواهد ساخت. مجلس با تصویب یک طرح راهبردی این پیام را به کشورهای غربی فرستاد که در دوره جدید ایجاد فشار علیه ایران واکنش متناسب ایران را به دنبال خواهد داشت.
زمان علیه بایدن
گروه سیاسی: ایران در تازهترین اقدام هستهای بر اساس بند 6 قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» مصوب مجلس شورای اسلامی، از نخستین دقایق بامداد روز سهشنبه گذشته اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و دسترسیهای فراتر از پادمان را متوقف کرد.
به گزارش «وطنامروز»، اظهارات مقامات اروپایی و آمریکایی در واکنش به این اقدام اساسی تهران بخوبی نشان میدهد قانون هستهای مجلس در همین ابتدای امر روند یکطرفه تعهدات در برجام را واژگون و ابتکار عمل را از دست آمریکا و تروئیکای اروپایی خارج کرده است.
در این راستا، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مصاحبه اخیرش با شبکه NHK ژاپن هشدار داد در صورت عدم توافق آمریکا و قدرتهای جهانی با ایران بر سر برنامه هستهای این کشور، جامعه بینالمللی با یک «وضعیت کاملا جدید» مواجه خواهد شد. «رافائل گروسی» در پاسخ به سوالی درباره کاهش دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاکید کرد آژانس «از همان ابتدا این موضوع را بسیار جدی گرفت» و همین موضوع سبب پیگیری او برای انجام سفر به تهران شد. مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی همچنین توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی توسط ایران را یک «خسارت خیلی مهم» برای جامعه بینالمللی توصیف کرد. به گفته گروسی، اگر ایران و دیگر طرفهای این کشور درباره توافق برجام طی ۳ ماه آینده به یک توافق سیاسی دست یابند، در آن صورت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قادر به دسترسی به اطلاعات جمعآوریشده طی این ۳ ماه خواهد بود. گروسی ادامه داد به غیر از سازوکار (توافق موقت دوجانبه با ایران) «هیچ جایگزین دیگری» برای جمعآوری اطلاعات در ایران وجود ندارد، چرا که ایران اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را لغو کرد.
از طرف دیگر، «جوزپ بورل» مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی در ارتباط با تصمیم ایران در توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، واکنشی توأم با نگرانی نشان داد. بورل در بیانیهای در این باره آورده است: «ما عمیقاً از تصمیم ایران در تعلیق اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و دیگر تدابیر شفافساز ذیل برجام از تاریخ ۲۳ فوریه ۲۰۲۱ نگرانیم». بورل میافزاید: «این تصمیم چنانچه لغو نشود، به طرز محسوسی توانایی آژانس انرژی اتمی را برای راستیآزمایی صلحآمیز بودن مواد و فعالیتهای هستهای در ایران محدود میکند».
پیش از تصویب قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، طرف غربی با سیاست اتلاف وقت درباره توافق هستهای به گفتاردرمانی روی آورده بود تا برای تاثیر فشار تحریمهای آمریکا زمان بخرد اما پس از عزم تهران برای توازنبخشی به تعهدات و تکالیف در برجام در پی قانون مصوب مجلس، بیتفاوتی غربیها به تکاپوی بیشتر برای حلوفصل موضوع هستهای تغییر وضعیت داد. کارکرد دیگر قانون مجلس، پایان بخشیدن به «دیپلماسی انتظار» بود که از سوی دولت پیگیری میشد. این قانون ایران را منتظر بازگشت ایالات متحده به برجام نشان نمیدهد، در حالی که از زمان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، دولتمردان و دستگاه سیاست خارجی کشور، برای بازگشت آمریکا به توافق لحظهشماری میکردند و محمدجواد ظریف در این بین بازگشت دولت بایدن به توافق هستهای را بسادگی صدور 3-2 فرمان اجرایی میدانست.
در این اثنا و پس از استقرار دولت دموکرات در کاخ سفید، بایدن و تیم سیاست خارجیاش اتخاذ یک سیاست مبهم همراه با سکوت درباره برجام را پی گرفتند. بر این اساس، افراد نزدیک به رئیسجمهور منتخب آمریکا، بازگشت این کشور به برجام را پروسهای زمانبر اعلام کرده و چندی بعد، از اینکه برجام سکویی برای دستیابی به یک توافق گستردهتر است صحبت به میان آوردند، تازه آن هم به آن شرط که ایران قدم اول را برداشته و به محدودیتهای مفاد برجام بازگردد.
دولت بایدن تصور داشت با استفاده از اهرم فشاری که ترامپ با تحریمهایش به ارمغان گذاشته، تهران را به واگذاری امتیازات بیشتر ترغیب میکند اما پس از قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، حالا عقربههای ساعت برای آمریکا به سرعت میگذرد و زمان پیش از اینکه علیه ایران باشد، به ضرر دولت بایدن در حال حرکت است. تهران ۴ سال با سیاستهای ضدایرانی دولت ترامپ دستوپنجه نرم کرده و کارزار فشار حداکثری دولت قبل آمریکا را با موفقیت پشت سر گذاشته و با وجود اینکه آمریکا تا نقطه انتهایی تحریمها پیش رفته، ایران تابآوری موفقی در مقاومت برابر این فشارها نشان داده است.
در چنین فضایی مصوبه مجلس با پر کردن دست دولت، برگ برنده تازهای در لغو تحریمها به نفع کشور رو کرده است. در شرایطی که ساعت به ساعت به ذخایر اورانیوم ایران با غنای 20 درصد افزوده میشود، سانتریفیوژهای پیشرفتهتر از نسل اول در حال استفاده در تاسیسات هستهای کشور است و دسترسیهای فراتر از پادمان شامل پروتکل الحاقی از آژانس سلب شده، این دولت بایدن خواهد بود که با گذشت زمان تحت فشار بیشتری قرار خواهد گرفت.
بر این مبنا انتقاد «استفان والت» استاد دانشگاه هاروارد، نظریهپرداز و نویسنده مطرح آمریکایی از اصرار دولت بایدن مبنی بر اینکه ایران باید نخستین گام را در زمینه برجام بردارد، معنا پیدا میکند. این نویسنده آمریکایی در این زمینه در توئیتر نوشت: «چنانچه دولت بایدن روند بازگشت به برجام را با اصرار بر برداشتن گام اول از سوی ایران تخریب کند- آن هم در شرایطی که آمریکا توافق را در سال ۲۰۱۸ و به رغم پایبندی ایران ترک کرده- این نشانهای خواهد بود مبنی بر اینکه آنها در دیپلماسی به آن اندازهای که ادعا میکنند، مهارت ندارند».
ارسال به دوستان
یک میلیارد دلار زنده شد
گروه سیاسی: رئیس اتاق بازرگانی ایران و کرهجنوبی اعلام کرد: قرار بر این است تا یک میلیارد دلار از داراییهای ایران در کرهجنوبی به کانال مالی ایران و سوییس واریز شود تا صرف خرید دارو و غذا شود. درباره اقلام دارویی نیز وزارت بهداشت با بانک مرکزی هماهنگ شده است.
به گزارش «وطنامروز»، تحرکات کرهجنوبی برای پرداخت بدهی قریب به 8 میلیارد دلاریاش به کشورمان یک گام دیگر به عمل نزدیکتر شد. هفته گذشته بود که خبر برگزاری جلسهای میان رئیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی و سفیر کرهجنوبی در تهران منتشر شد. در این جلسه توافقات لازم درباره انتقال منابع به مقاصد مورد نظر انجام و تصمیمات بانک مرکزی درباره حجم منابع مورد انتقال و بانکهای مقصد به طرف کرهای اعلام شده بود. سفیر کرهجنوبی در ایران با بیان اینکه این کشور آماده انجام همه اقدامات لازم برای استفاده از تمام منابع بانکی ایران در کرهجنوبی است، از نبود هیچ سقف و محدودیتی برای این کار خبر داده بود. عبدالناصر همتی، رئیس بانک مرکزی ایران نیز ضمن استقبال از تغییر رویکرد کرهجنوبی گفته بود: اگر چه جمهوری اسلامی ایران از تغییر رویکرد کشورها و افزایش همکاریها استقبال میکند اما پیگیریهای حقوقی این بانک به منظور مطالبه خسارات ناشی از عدم همکاری بانکهای کرهای در سالهای اخیر به قوت خود باقی خواهد بود و طرف کرهای باید تلاش زیادی انجام دهد تا این سابقه منفی از بین برود. روز سهشنبه هم وزارت خارجه کرهجنوبی در بیانیهای از آزادسازی داراییهای مسدود شده ایران بعد از رایزنی با آمریکا خبر داده بود.
تحرکات طرف کرهای که پیش از این با بهانه تحریمهای آمریکا از پرداخت بدهی ایران خودداری میکرد، پس از توقیف نفتکش این کشور در آبهای خلیجفارس به دلیل رعایت نکردن قوانین زیستمحیطی بیشتر شد و هیاتی نیز به نمایندگی از دولت این کشور برای مذاکره پیرامون چگونگی پرداخت این بدهی راهی تهران شد. در این میان روز گذشته رئیس اتاق بازرگانی ایران و کرهجنوبی به شرح جزئیاتی از توافق میان تهران و سئول پرداخت. حسین تنهایی در گفتوگو با ایلنا اظهار داشت: قرار بر این است که تا یک میلیارد دلار از این داراییها به کانال مالی ایران و سوییس واریز شود تا صرف خرید دارو و غذا شود. درباره اقلام دارویی نیز وزارت بهداشت با بانک مرکزی هماهنگ شده است. وی ادامه داد: البته باید منتظر عمل از سوی کرهایها باشیم چون تا امروز بیشتر تا مرحله حرف و صحبت پیش میرفتیم. تنهایی تصریح کرد: موضوع مهم در این مورد، این است که ما یا پول دریافت کنیم یا اقلامی مانند ماشینآلات که تولید داخلی را عمق ببخشد. از همین رو از اقلام دارو و غذا شروع خواهیم کرد. وی تصریح کرد: درباره اقلام مبادلهای نباید به گونهای باشد که تعیینکننده اقلام، طرف مقابل باشد بلکه اقلام مورد نیاز ما در بخش پتروشیمی، خودروسازی و لوازم خانگی باید در اولویت باشد.
ارسال به دوستان
پروژه نظامیهراسی در ایران و سابقه ریاستجمهوری نظامیان در آمریکا
روحالله اژدری: با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری در ایران، غرب بویژه آمریکا به تکاپو میافتند تا بر نتیجه انتخابات ایران قبل، حین و بعد از انتخابات تاثیر مورد نظر خود را بگذارند؛ شاهد اصلی آن انتخاباتهای 88، 92 و 96 است، لذا برای تاثیرگذاری و انحراف افکار عمومی در اتاقهای فکر توسط کارشناسان عملیات روانی پروژههایی را تعریف میکنند. موسساتی مثل بنیاد سوروس، خانه آزادی، بنیاد ملی برای دموکراسی، موسسه بروکینز، موسسه رند و... از جمله خانههای فکری هستند که با استخدام مزدورانی با هویت ایرانی در مقطع انتخابات، پروژههایی را برای تاثیرگذاری تعریف میکنند. مجریان این پروژه عموما رسانههای خارجی وابسته به ملکه، عربستان و آمریکا مانند بیبیسی و ایران اینترنشنال و شبکه فارسی VOA و عدهای مزدور خبرنگار در خارج و داخل هستند. شرکای مراکز راهبردی آمریکا در ایران از جمله روشنفکران لیبرال، روحانیون سکولار، گروههای زنان روشنفکر و فمینیسم، روزنامهنگاران و نویسندگان غربگرا هستند که در پیشبرد این پروژهها همکاری میکنند. رسد انتخابات از زوایای مختلف از جنبه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، جامعهشناسی و روانشناسی سیاسی، گرایشها و شخصیتها، برآورد نتیجه و میزان مشارکت مردم، موانع و راهکارها و هر آن چیزی که به آنها در رسیدن به اهداف تعیینشده کمک کند، مورد مطالعه و توجه قرار میگیرد، لذا پروژهای که تعریف میشود، حاصل یک مطالعه زیربنایی و برآورد از نتیجه انتخابات است. یکی از پروژههای تعریفشده در این اتاقهای فکر که بازتاب تمرکز و فعالیت روی آن را مشاهده میکنیم، نظامیهراسی است. جالب است بدانیم تاریخ هر ملتی دارای نقطه عطفهایی است که عبور از آن نیازمند یک وحدت ملی در داخل و هدایت سکان اجرایی کشور توسط افرادی پرجرأت و جسارت و زیرک و عملگراست. عرصه سیاست در نقطههای عطف تاریخی نیازمند مدیری با شجاعت شیر و زیرکی روباه است. اکنون کشور ما به دلیل مشکلات اقتصادی ناشی از اجرای نسخه توسعه غربی و همچنین تحریم ظالمانه و نگاه برونگرا در مدیریت قوه مجریه در نقطه عطفی قرار گرفته است. از یک طرف در منطقه به دلیل اجرای نسخه انقلابی دارای نفوذ ژئوپلیتیکی هستیم و از طرف دیگر در داخل در حوزه اقتصادی و فرهنگی به دلیل دور شدن از نسخه انقلابی با مشکلات عدیدهای روبهروییم، لذا در این نقطه عطف تاریخی است که تصمیم درست یک ملت میتواند کشور را به توازن مورد انتظار انقلاب اسلامی برساند و دشمنان را مأیوس کند. به قدرت رسیدن یک دولت انقلابی، عملگرا با نگاهی درونگرایانه، دلسوزانه، پاکدستانه، پرتلاش و برونگرایانه غیرغربی تضمین عبور از نقطه عطف تاریخی است. به طور قطع سابقه تاریخی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پیشبرد اهداف انقلاب و توسعه کشور در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و همچنین تامین امنیت حداکثری در منطقه بحرانخیز جنوب شرق آسیا و توسعه نفوذ ژئوپلیتیک ایران، ازجمله مواردی است که دشمنان را به سپاههراسی واداشته و در پی پیشبینی برای به قدرت رسیدن شخصیتی با سابقه حضور در سپاه، نظامیهراسی را در این دوره انتخابات به عنوان یک پروژه عملیات روانی طراحی کرده و مزدوران داخلی آنها نیز آن را کلید زدهاند. یکی از روزنامههای نزدیک به جریان اصلاحطلب درباره حضور نظامیان در انتخابات جملهای نوشته است: «روحیه نظامیگری با مدیریت سیاسی تناسبی ندارد و به همین دلیل است که در هیچ کشوری نظامیان وارد سیاست نمیشوند». جالب است که روشنفکران غربگرایی که دم از لیبرالیسم و دموکراسی میزنند، حتما میدانند که تاریخ غرب بویژه در عصر مدرن با حضور موثر نظامیان در منصب اجرایی شکل گرفته است. این جمله آدرس غلط دادن آگاهانه و عامدانه به جامعه است. مرکز پروژه سپاههراسی و نظامیهراسی یعنی آمریکا مدیون خدمات رؤسایجمهوری است که یا نظامی بودهاند یا حداقل در مقاطع جنگهای داخلی، جنگ با مکزیک و اسپانیا، جنگ اول جهانی، جنگ دوم جهانی و انقلاب استقلالطلبانه شغل نظامی داشتهاند. اصلا جورج واشنگتن پدر و موسس آمریکای نوین و مستقل از انگلیس خود یک نظامی و در جنگ استقلال، فرمانده کل ارتش آمریکا بوده و در تسلیم انگلیس هنگام محاصره یورک تاون به نیروهای آمریکایی نقش اساسی داشته است. پیروزی اندرو جکسون، هفتمین رئیسجمهور ایالات متحده (۱۸۲۹ تا ۱۸۳۷) با درجه سرهنگی در سال ۱۸۱۵ در نبرد نیو اورلئان از وی یک قهرمان ملی ساخت. زاخاری تیلور، دوازدهمین رئیسجمهور آمریکا یک افسر حرفهای در ارتش ایالات متحده بود و در نتیجه پیروزیهای خود در جنگ مکزیک و آمریکا به درجه سرلشکری رسید و قهرمان ملی شد. موفقیت او در جنگ سمینول دوم توجه ملی را به خود جلب کرد و به او لقب پیر خشن و آماده را دادند.
هجدهمین رئیسجمهور آمریکا (۱۸۶۹ تا ۱۸۷۷) سایمن گرانت نیز یک نظامی بود. وی در جنگ داخلی آمریکا فرمانده کل ارتش ایالات متحده بود. به دلیل سابقهاش در فرماندهی جنگ، محبوبیت زیادی یافته بود و یک مدیر اجرایی موفق و کارآمد بود. وی با بازسازی نیروی دریایی آمریکا که در آن زمان از نیروی دریایی قدرتهای جهانی مثل انگلیس و اسپانیا عقب مانده بود، به این نیرو اعتبار داد. پس از جنگ از طرف آبراهام لینکن، رئیسجمهور آمریکا به درجه سرلشکری و بعد به ژنرالی ارتقا یافت. وی به علت محبوبیت و قهرمانی در جنگ از طرف حزب جمهوریخواه به عنوان کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری انتخاب و سال 18۶9 رئیسجمهور شد. عملکرد گارانت در دوران ریاستجمهوری، وی را به عنوان نماد وحدت ملی معرفی کرد. ارزیابیهای تاریخی در سال ۲۰۱۸ وی را در میان رؤسایجمهور آمریکا در رتبه ۲۱ قرار میدهد.
بیرچاردهیز، نوزدهمین رئیسجمهور با آغاز جنگهای داخلی به عنوان افسر به ارتش اتحادیه پیوست و ۵ بار زخمی شد که آخرین آن در نبرد کوه جنوب در سال ۱۸۶۲ بود. وی که به خاطر رشادتهای زیاد در جنگهای داخلی شهرت یافت و به درجه ژنرالی ارتقا یافت، در زمان ریاستجمهوری به دولت شایستهسالار و رفتار برابر بدون توجه به ثروت و موقعیت اجتماعی و نژاد اعتقاد داشت. چستر آلن آرتور (1888) بیستویکمین رئیسجمهور و بنجامین هریسون بیستوسومین رئیسجمهور آمریکا نیز نظامی بودند و در جنگهای داخلی تا درجه سرتیپی ارتقا یافتند و جزو قهرمانان ملی شناخته میشدند. جرالد فورد، ریچارد نیکسون و جان اف کندی نیز در جنگ دوم جهانی در نیروی دریایی در سمت فرماندهی خدمت کردند و جان اف کندی در طول جنگ دوم جهانی در صحنه اقیانوس آرام یک گروه از قایقهای pt را فرماندهی میکرد و برای خدمت خود، مدال نیروی دریایی به تفنگداران دریایی را به دست آورد. جیمی کارتر نیز سال ۱۹۴۶ با مدرک لیسانس از آکادمی نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا فارغالتحصیل شد و به نیروی دریایی ایالات متحده پیوست و در آنجا در زیردریایی خدمت میکرد. مجموعه خدمت وی در ارتش ۱۱ سال بود و به علت مرگ پدرش از وظیفه نظامیگری کنار کشید.1
اما در رتبهبندی و ارزیابیهای تاریخی دانشمندان علوم سیاسی ۲ تن از نظامیان در تاریخ آمریکا نقش اساسی داشته و به دلیل عملکرد ملیگرایانه و تقویت قدرت درونی و جهانی آمریکا در میان 5 رئیسجمهور اول آمریکا قرار دارند.
1- تئودور روزولت ابتدا کاپیتان گارد ملی و کمیسر پلیس شهر نیویورک و بعد دستیار وزیر نیروی دریایی ایالات متحده در زمان ریاست جمهوری مک کینلی بود. روزولت در جنگ آمریکا و اسپانیا به عنوان سوارهنظام داوطلب معروف به «Rough riders» در سال ۱۸۹۸ با شجاعت و جسارت در جنگ تپه سنخوآن شرکت کرد. وی به عنوان قهرمان جنگ، نامزد دریافت نشان افتخار در سال ۱۸۹۸ شد. او در آن زمان این نشان را دریافت نکرد اما به دلیل قهرمانی در جنگ به عنوان فرماندار نیویورک انتخاب شد. در دوران ریاستجمهوری مک کینلی، معاون رئیسجمهور بود و پس از ترور و مرگ مک کینلی توسط یک کارگر بیکار آسیاب، به ریاستجمهوری رسید. وی اقدامات بسیار مثبتی برای قدرت و افزایش نفوذ جهانی آمریکا انجام داد که این موضوع به شجاعت و جسارت و تدبیر وی بازمیگشت. روزولت از رای دادن زنان و حقوق شهروندی حمایت کرد. ساخت کانال پاناما را شروع کرد. ناوگان بزرگی را با برنامهریزی نیروی دریایی آمریکا به تور جهانی فرستاد. وی برای تلاش موفقیتآمیز برای پایان دادن به جنگ روسیه و ژاپن برنده جایزه صلح نوبل شد. روزولت در جنگ اول جهانی، وقتی آمریکا اعلام جنگ کرد، خواستار سرپرستی یک بخش داوطلب برای خدمت در فرانسه در جنگ اول جهانی شد. وی افتخار میکرد که هر ۴ پسرش در طول جنگ اول جهانی برای خدمت به آمریکا ثبتنام کردهاند. در این راه پسر کوچکش کوئینتین در آلمان مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد. اگر چه مدال افتخار برای نبرد در ارتفاعات سنخوآن در دوره زندگی به او داده نشد اما بیش از 100 سال بعد در ۱۶ ژانویه ۲۰۰۱ بالاترین نشان برای خدمت سربازی در ایالات متحده، توسط بیل کلینتون، رئیسجمهور وقت آمریکا به وی اعطا شد. جالب است بدانیم روزولت به رغم بیماری قلبی، مردی پرکار و پرانرژی بود و نزدیک به ۲۰۰ میلیون هکتار جنگل ملی و پارک ملی در آمریکا مدیون آیندهنگری او است. برخی از آنها را میتوان در بالای کوه راشمور مشاهده کرد؛ جایی که مجسمه روزولت به یادگار تراشیده شده است. تئودور روزولت به طور کلی در نظرسنجی مورخان و دانشمندان علوم سیاسی، به عنوان یکی از ۵ رئیسجمهور برتر آمریکا رتبهبندی میشود.
2- دیوید آیزنهاور یک افسر و سیاستمدار آمریکایی بود که در طول جنگ اول جهانی، فرماندهی واحدی از تانک را به عهده داشت و مربی آموزش تانک بود. وی پس از جنگ به درجه سرتیپی رسید. پس از ورود ایالات متحده به جنگ دوم جهانی، نظارت بر حملات فرانسه و آلمان همچنین حملات شمال آفریقا و سیسیل بر عهده وی بود. پس از جنگ دوم جهانی نیز به عنوان رئیس ستاد ارتش ایالات متحده آمریکا و فرمانده عالی ناتو تا سال ۱۹۵۲ خدمت کرد. وی سال ۱۹۵۲ به عنوان نماینده جمهوریخواه وارد رقابت ریاستجمهوری و برای ۲ دوره (1961ـ 1953) به ریاستجمهوری آمریکا برگزیده شد.
وی به دلیل برخورداری از جرأت و جسارت زیاد و تدابیر عالی توانست در روابط بینالملل موفق بوده و موجب افزایش نفوذ ژئوپلیتیک آمریکا در جهان شود. به طور مثال وی با تهدید استفاده از سلاح اتمی چین را وادار به پذیرش صلح در جنگ کره کرد. از کودتاهای نظامی مثل کودتا در ایران و گواتمالا حمایت و در جریان بحران کانال سوئز حمله اسرائیل، انگلیس و فرانسه به مصر را محکوم کرد و آنها مجبور به عقبنشینی شدند. در مقابل طرح اسپوتنیک اتحاد جماهیر شوروی، آیزنهاور سازمان فضایی آمریکا (ناسا) را تاسیس کرد. وی در جبهه داخلی رفتاری متعادل داشت و باعث شد امنیت اجتماعی در جامعه گسترش یابد. بزرگترین برنامه اقتصادی وی سیستم بزرگراه بینایالتی بود. وی با ایجاد قانون علمی قدرتمند، آموزش ملی را ارتقا داد. در ۲ دوره ریاستجمهوری وی آمریکا شاهد رونق اقتصادی بیسابقهای بود. ارزیابیهای تاریخی از دوره ریاستجمهوری آمریکا وی را در ردیف 5 رئیسجمهور برتر این کشور قرار میدهد.2
در انگلیس و فرانسه نیز سابقه نظامیانی مثل ژنرال دوگل و وینستون چرچیل در نقاط عطف تاریخی اظهر من الشمس است. تجربه حضور نظامیان به طور مکرر در منصب ریاستجمهوری آمریکا نشان میدهد مردم آمریکا برای کسانی که به خاطر کشور جانفشانی و ایثارگری کردهاند، حرمت زیادی قائل هستند و عملکرد آنها نیز در قالب ساختار سیاسی آن کشور مورد رضایت مردم بوده است. حال اینکه چرا در ایران پروژه نظامیهراسی شکل میگیرد، از جمله مواردی است که باید درباره آن روشنگری شود. به نظر عملگرایی مخلصانه، جرات و جسارت عاقلانه، تدبیر و فرماندهی هوشمندانه، روحیه جهادی و خستگیناپذیری و در نهایت ولایتپذیری مؤمنانه سردار شهید قاسم سلیمانی به عنوان یک الگوی عملی برای ریاستجمهوری آینده نظام اسلامی میتواند موتور محرکه قدرتیابی درونی و تقویت نفوذ منطقهای و جهانی نظام اسلامی باشد، لذا دشمن از حضور چنین گفتمانی که برخاسته از مکتب انقلاب است، در مقام ریاستجمهوری اسلامی ایران هراس دارد. تقویت نفوذ ژئوپلیتیک ایران در منطقه، تقویت حداکثری امنیت ملی، توسعه بینظیر تجهیزات دفاعی در زمینه موشکی، دریایی، زمینی، هوایی و مشارکت فعال در زمینه توسعه زیرساختهای اقتصادی مثل سدسازی، پلسازی، ساخت بزرگراهها، ساخت پتروشیمیها و پالایشگاهها و خودکفا کردن کشور در مساله بنزین در اوج تحریمها با علم و تکنولوژی بومی و... از جمله عملکردهای انقلابی نظامیان است، از این رو دشمن از حضور آنها در عرصه اجرایی کشور واهمه داشته و در صدد است با جنگ روانی مانع دستیابی یک نیروی انقلابی و متدین و ولایتمدار و پاکدست و پرتلاش و عملگرا در قوه اجرایی کشور شود. اگرچه وجود چنین روحیهای تنها مختص نظامیان انقلابی نیست و جوانان با تدبیر، با جرات و جسارت، پرانرژی و مخلص ولایتمدار در جریان انقلابی زیاد هستند اما با این حال دشمن با نوعی پیشدستی در عملیات روانی در صدد انحراف افکار عمومی از ظرفیتهای بالقوه نیروهای انقلابی و عملگرای معتقد به گفتمان مکتب سلیمانی است و از این هراسان است که با روی کار آمدن یک دولت کارآمد انقلابی، تحریمها بیاثر شده و با افزایش سرمایه اجتماعی نظام اسلامی در داخل به عنوان قدرت پشتیبان گفتمان انقلابی، زحمات چندین ساله خود در دوگانهسازی نظام و مردم را بر باد رفته ببیند. جلوگیری از توان روحیه انقلابی برای همپوشانی فعالیتهای جهادی در حوزه اقتصاد در داخل و خارج، دیپلماسی مقاومتی همراه با عقلانیت انقلابی و شجاعت ولایی در روابط بینالملل و بهرهبرداری از ظرفیتهای بینظیر قدرت نظامی و ائتلاف منطقهای محور مقاومت به عنوان نهاد قدرتبخش به دیپلماسی مقاومتی، از اهداف دشمن است که تلاش خواهد کرد این پروژه را در قالب طرحهای کوچک و بزرگ از الان تا پایان انتخابات توسط مزدوران رسانهای خود دنبال کند.
-------------------------------------
منابع
1- https://www.biography.com/us-president
2- https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_presidents_of_the_United_States_by_military_service
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|