|
در پی درگذشت عالم مجاهد قاضی شیخ احمدالزین صادر شد
پیام تسلیت رهبر انقلاب به سیدحسن نصرالله
حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به آقای حاج سیدحسن نصرالله، درگذشت عالم مجاهد قاضی شیخ احمدالزین، رئیس هیات امنای تجمع علمای مسلمین در لبنان را تسلیت گفتند. متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسماللهالرحمنالرحیم
جناب حجتالاسلام آقای حاج سیدحسن نصرالله دامت برکاته
خبر درگذشت عالم مجاهد قاضی شیخ احمدالزین، رئیس هیات امنای تجمع علمای مسلمین در لبنان را دریافت کردم. وظیفه خود میدانم این حادثه مولمه را به علمای معزز و بازماندگان و ارادتمندان و شاگردان ایشان در لبنان و سایر بلاد عموماً و جنابعالی خصوصاً، تسلیت بگویم.
دفاع مسؤولانه و عالمانه او از نهضت امام خمینی و از مقاومت علیه جبهه استکبار و صهیونیزم و همراهی باثبات ایشان با مبارزات ضداستکباری ملتهای منطقه در طول سالیان طولانی، هیچگاه از خاطره تاریخ مقاومت نخواهد رفت. اینجانب ضمن تسلیت مجدد به مردم لبنان و خصوصاً به همراهان و همرزمان ایشان در تجمع علمای مسلمین لبنان، رحمت و غفران الهی را برای آن مرحوم از خداوند متعال خواستارم.
سیدعلی خامنهای
۱۹ رجب ۱۴۴۲ - ۱۳ اسفند ۱۳۹۹
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
وزیر بهداشت: مردم بار سفر نبندند وضعیت کرونا در کشور نامشخص است
سفر بیسفر؟
ممنوعیت مسافرت به شهرهای توریستی و میهمانپذیر در ایام نوروز
گروه اجتماعی: تعداد مبتلایان به کرونا بر اساس آمار وزارت بهداشت رو به افزایش است و زنگ خطر با توجه به عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی به صدا درآمده است، طوری که معاون وزیر بهداشت از ممنوعیت سفر به استانهای میهمانپذیر خبر میدهد. به گزارش «وطنامروز»، بیم شیوع کرونای انگلیسی و سرایت آن به دیگر استانها باعث شده است تصمیمگیریها برای سفرهای نوروزی به جلسه هفته آینده ستاد ملی مبارزه با کرونا موکول شود. خوزستان هماکنون در وضعیت هشدار کرونایی قرار گرفته و این شائبه وجود دارد که همزمان با ایام نوروز 1400، کرونای انگلیسی گریبانگیر مردم شود. از طرفی ترس از شیوع این بیماری و گسترش آن در استانهای همجوار خوزستان در حال حاضر به عنوان یک موضوع جدی مطرح شده است.
معاون کل وزیر بهداشت گفت: با توجه به وضعیت حاد کرونای انگلیسی، سفر به شهرهای مسافرپذیر مازندران، گیلان، گلستان، هرمزگان، بوشهر، خوزستان، شیراز، خراسان و اصفهان ممنوع است. ایرج حریرچی با اشاره به اینکه در هر صورت استقرار در پارکها، چادر زدن در خیابان، حضور در مدارس و سایر اماکن دولتی ممنوع است، افزود: با توجه به وضعیت شهرها اگر به هتلها مجوز داده شود آنها میتوانند با رعایت دستورالعملها و با ۵۰ درصد ظرفیت فعالیت کنند. ایرج حریرچی خاطرنشان کرد: ۱۱ شهرستان قرمز، ۳۲ شهرستان نارنجی، ۲۵۱ شهرستان زرد و ۱۵۴ شهرستان در وضعیت آبی بیماری کرونا هستند. معاون کل وزیر بهداشت با بیان اینکه سلامت مردم مهمتر از مسافرت است، افزود: در جلسه ۴۴ ستاد ملی مقابله با کرونا سند کنترل هوشمند محدودیتها مصوب شد. حریرچی با اشاره به اینکه فعلا برنامهریزی جدی برای سفرهای نوروزی نداشته باشید، عنوان کرد: ۲ نوروز گذشته سفری انجام نشده و میزان تحرک خیلی از افراد جامعه کم بوده اما در کل تغییر محسوسی وجود نداشته است، چون برخیها به شیوهنامهها پایبند نبودند. وی با بیان اینکه سفر به شهرهای قرمز و نارنجی ممنوع است، اضافه کرد: سفر به شهرهای زرد در استانهای مسافرپذیر هم ممنوع اعلام شده است، در کرونای معمولی ۲ هفته زمان نیاز بود تا بیشتر جامعه درگیر ویروس شود اما در کرونای جهشیافته این زمان خیلی کمتر است و مثل قبل ۲ هفته طول نمیکشد.
از سویی وزیر بهداشت با بیان اینکه وضعیت استان خوزستان در حالت آتشین شیوع کرونا قرار دارد، از عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی گلایه کرد. سعید نمکی روز گذشته درباره آخرین وضعیت بیماری «کووید-۱۹» در کشور افزود: بدانید که ما در کنار مردم هستیم. اگر کسی قصور کرده باشد، حتی اگر پروتکلهای بهداشتی را رعایت نکرده باشد، هرگز هنگام بیماری مورد بیتوجهی قرار نمیگیرد و خودمان را برای موجهای سنگین آماده کردهایم. تقاضای ما این است که مردم خود را گرفتار تختهای بیمارستان و آیسییو نکنند. وزیر بهداشت اظهار کرد: در ویروس جهشیافته بهسرعت شدت بیماری بالا رفته و افراد بدحال شده و جوانترها گرفتار میشوند. ابتدا فکر میکردیم افراد دیر مراجعه میکنند اما بعد دیدیم کسانی که زود مراجعه میکنند نیز در عرض ۴۸ ساعت به مرحله گرفتاری سخت ریوی وارد میشوند. از ۷۰ بیمار انتوبهشده در بیمارستانهای خوزستان، متاسفانه در یک شبانهروز ۳۰ نفر فوت کردند که این نشاندهنده هجوم سنگین بیماری به ریههاست. وی ادامه داد: امیدواریم مردم نوروز کمخطری را طی کنند اما از حالا باروبندیل سفر را نبندید، زیرا اصلا معلوم نیست چه وضعیتی داریم و تدارک سفر را حتی در ذهن هم تصور نکنید، ولی اگر اسفند بیخطری را طی کنیم، میگوییم با چه پروتکلهایی میتوانید به سفر بروید. نمکی گفت: به استانداران و مسؤولان اجرایی در استانهایی مثل لرستان، کهگیلویهوبویراحمد، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، هرمزگان و بوشهر که با خوزستان همجوار هستند هشدار میدهیم. مردم ترددهای بیناستانی دارند و نباید اجازه بدهیم این اتفاق بیفتد. اگر ناچار هستیم و این اتفاق میافتد، حداقل میتوانیم خواهش کنیم که مراقب باشند تا آتش بیماری به استانهای همجوار خوزستان نیفتد. در آن شرایط نقشه قرمز گستردهتر میشود، زیرا در این صورت کار بسیار دشوارتر خواهد شد.
افزایش تعداد مبتلایان به کرونا در 24 ساعت
سخنگوی وزارت بهداشت دیروز با اشاره به درگذشت ۸۶ بیمار مبتلا به کرونا در کشور طی 24 ساعت، بیان کرد: با این حساب مجموع جانباختگان این بیماری در کشور به ۶۰ هزار و ۳۵۳ نفر رسید. به گزارش ایسنا، سیماسادات لاری گفت: طی 24 ساعت (ظهر سهشنبه تا ظهر چهارشنبه) و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۸ هزار و ۵۲۵ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که ۷۶۴ نفر از آنها بستری شدند. به گفته وی، مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به یک میلیون و ۶۵۶ هزار و ۶۹۹ نفر رسید. لاری افزود: خوشبختانه تاکنون یک میلیون و ۴۱۳ هزار و ۷۱۷ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. وی ادامه داد: متاسفانه ۳ هزار و ۷۴۷ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» نیز در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. سخنگوی وزارت بهداشت همچنین گفت: تاکنون ۱۰ میلیون و ۳۲ هزار و ۳۱۰ آزمایش تشخیص «کووید-۱۹» در کشور انجام شده است. وی در ادامه با اشاره به وضعیت شهرهای مختلف کشور از نظر میزان درگیری با کرونا افزود: در حال حاضر ۱۱ شهرستان قرمز، ۳۲ شهرستان نارنجی، ۲۵۱ شهرستان زرد و ۱۵۴ شهرستان در وضعیت آبی بیماری هستند. به گفته وی، شهرهای آبادان، اهواز، بندر ماهشهر، خرمشهر، دزفول، دشت آزادگان، رامهرمز، شادگان، شوشتر، کارون و هویزه در وضعیت قرمز بیماری «کووید-19» قرار دارند.
نگرانی شدید از واریانتهای آمریکایی
سخنگوی سازمان غذا و دارو درباره آخرین تغییرات و جهشهای ژنتیکی در کروناویروس گفت: این روزها سخن از واریانتهای جدید یا جهشهای اساسی در کروناویروس بسیار است و البته درباره واریانتهای B.1.1.7 (اولین بار در انگلستان شناسایی شد)، B.1.351 (اولین بار در آفریقای جنوبی شناسایی شد) و P.1(در برزیل شناسایی شد) شنیدهایم اما تیپ یا واریانتهای دیگری نیز ظاهر و گزارش شدهاند و متاسفانه هیچکدام از این یافتهها از خاموشی کرونا حکایت ندارند. از جمله واریانتهای آمریکایی در نیویورک که B.1.526 نام دارد، حاوی همان جهش E484K است و باعث ایجاد نگرانی بسیار شده است. کیانوش جهانپور افزود: تصور میشود این جهش حداقل به کروناویروس اجازه میدهد از برخی واکنشهای ایمنی بدن فرار کند. واکسنهای تولید شده علیه ویروس اصلی و نخستین نیز در برابر واریانت B.1.351 کمتر اثرگذارند و در هفته اخیر بسیاری از محققان اذعان داشتند که این نوع در چند هفته گذشته به طرز نگرانکنندهای در جمعیت بیماران ایالاتمتحده نیز افزایش یافته است و البته ظاهرا بیماران با این نوع جدید به طور متوسط پیرتر بوده و بیشتر در بیمارستان بستری میشوند.
اعلام زمان قطعی تعیینتکلیف سفرهای نوروزی
سیدحسین ذوالفقاری، رئیس کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی ستاد ملی کرونا گفت: روز شنبه در ستاد ملی مقابله با کرونا، ما تکلیف مردم را برای سفرهای نوروزی از ۲۵ اسفند تا ۱۵ فروردین سال ۱۴۰۰روشن خواهیم کرد تا آنها بدانند ورود به چه شهرهایی ممنوع و به چه شهرهایی مجاز است. وی در ادامه ضمن اشاره به تلاشهای کادر درمان در زمان شیوع کرونا، بیان کرد: کار ما بسیار به فعالیتهای ستاد کرونا مرتبط است. ذوالفقاری افزود: الان زمان برنامهریزی برای سفر نیست و تکلیف این موضوع را مسؤولان نمیتوانند روشن کنند، بلکه تکلیف را وضع بیماری روشن میکند. هر روز وزارت بهداشت، کشور را رصد میکند و کسی نمیتواند بگوید در ۱۵ روز آینده وضعیت به چه صورت خواهد بود، پیشبینیها بر این است که موج چهارم خواهیم داشت اما تلاشها بر این است وارد موج چهارم نشویم. وی ادامه داد: از نظر متخصصان وزارتخانه، پیک چهارم پیشبینی شده است و در نهایت اعلام کردیم وضعیت در ایام نوروز هفتگی اعلام نشود، بلکه از ۲۵ اسفند تا ۱۵ فروردین سال 1400 را هر چه بود یکباره اعلام کنیم تا مردم بدانند که به آن شهرها سفر نکنند. این مقام مسؤول بیان کرد: بنابراین به ستاد ملی کرونا اعلام کردیم اگر شرایط بیماری در کشور کنترلشده باشد، تردد در شهرهای قرمز و نارنجی ممنوع شود اما در شهرهای زرد و آبی با رعایت پروتکلهای بهداشتی بلامانع باشد، همچنین در شهرهای زرد و آبی محدودیت تردد از ساعت ۲۱ تا ۳ صبح برداشته شود تا این محدودیت متمرکز بر شهرهای قرمز و نارنجی باشد ولی اگر وضعیت بیماری به سمت صعودی باشد محدودیتها کماکان ادامه پیدا خواهد کرد.
ارسال به دوستان
صبح دیروز پایگاه هوایی عینالاسد با ۱۰ راکت هدف حمله قرار گرفت
سایه وحشت بر عینالاسد
در این حملات یک نفر کشته شد
گروه بینالملل: پایگاه عینالاسد به عنوان بزرگترین مقر نظامیان آمریکایی در غرب عراق، روز گذشته طی عملیاتی هدف حمله راکتی قرار گرفت. در همین روز 3 کاروان نیروهای ائتلاف نظامی آمریکا در شهرهای مختلف عراق نیز هدف بمبهای کنار جادهای قرار گرفتند.
حمله به عینالاسد با ۱۰ راکت
به گزارش «وطنامروز» به نقل از پایگاه خبری شبکه «السومریه»، پایگاه نظامی عینالاسد روز گذشته هدف حملات راکتی قرار گرفت. این پایگاه که در غرب عراق واقع شده است، یکی از مهمترین مقرهای نظامیان آمریکا در عراق است. در همین رابطه سخنگوی ائتلاف آمریکایی درباره حمله راکتی به بخش آمریکایی پایگاه «عینالاسد» در غرب عراق ضمن تأیید این خبر، اعلام کرد این پایگاه با 10 راکت هدف قرار گرفته است. «وین ماروتو» سخنگوی ائتلاف آمریکایی موسوم به ضدداعش، در حساب کاربری خود در شبکه توئیتر در این باره خبر داد که با ۱۰ راکت کاتیوشا پایگاه هوایی عینالاسد در ساعت ۷:۲۰ به وقت عراق هدف قرار گرفته است. وی در ادامه نوشت نیروهای عراقی تحقیقات درباره این حمله را بر عهده دارند و پس از کسب اطلاعات بیشتر، جزئیات اطلاعرسانی خواهد شد. مرکز اطلاعرسانی امنیتی عراق نیز در بیانیهای در ارتباط با این حمله اعلام کرد صبح چهارشنبه، ۱۰ راکت گراد با پایگاه هوایی عینالاسد برخورد کرده که خسارت آنچنانی در پی نداشته است. در ادامه این بیانیه آمده است نیروهای امنیتی سکوی شلیک راکت را کشف کردهاند و اطلاعات بیشتر اعلام خواهد شد. با این حال، خبرگزاری فرانسه در ارتباط با این حمله به نقل از منابع امنیتی گزارش داد که یک پیمانکار در حمله راکتی به عینالاسد کشته شده است. خبرگزاری فرانسه نوشت: این فرد در پی سکته قلبی کشته شده است. همچنین شبکه اسکاینیوز مرگ این پیمانکار غیرنظامی به دلیل سکته قلبی را تایید کرد. شبکه «المیادین» نیز به نقل از خبرنگار خود در بغداد گزارش داد این پیمانکار آمریکایی بوده است. پایگاه خبری «شفقنیوز» نیز به نقل از یک «منبع امنیتی مسؤول» ضمن تأیید این خبر گزارش داد که پایگاه ائتلاف آمریکایی در عینالاسد هدف حمله ۴ راکت کاتیوشا قرار گرفته است. شبکه «الجزیره» به نقل از منابع امنیتی عراقی در این باره گزارش داد که ۱۰ راکت در نزدیکی محل حضور نیروهای ائتلاف آمریکایی در پایگاه عینالاسد به زمین برخورد کرده است. در پی این حمله آژیر هشدار در این پایگاه به صدا درآمد. خبرگزاری رسمی عراق (واع) نیز این خبر را تأیید کرد و نوشت: «پایگاه عینالاسد با ۱۰ راکت هدف قرار گرفت». بر اساس گزارش منابع رسانهای عراق، ستونی از دود هم از بخش نظامی این پایگاه به آسمان برخاست. برخی منابع هم تعداد راکتهای شلیکشده به این پایگاه را 14 راکت اعلام کردند و گزارش دادند که 14 راکت کاتیوشا با کالیبر 107میلیمتری پایگاه نظامیان آمریکا در عینالاسد واقع در غرب الانبار را هدف قرار داد. کانال خبری «صابریننیوز» نیز گزارش داد که پایگاه «عینالاسد» در استان «الانبار» واقع در غرب عراق هدف حمله راکتی قرار گرفته است و در پی آن 3 نظامی آمریکایی کشته شدند. صابریننیوز گزارش داد در پی این حمله نیروهای آمریکایی بخش نظامی مربوط به خود را در پایگاه عینالاسد بستهاند و نیروهای خود را از برج مراقبت خارج کردهاند. برخی منابع نیز اعلام کردند نظامیان کشته شده با یک فروند هواپیمای نظامی از پایگاه علی السالم کویت به پایگاه فرانکفورت آلمان در سایه سکوت آمریکا منتقل شدهاند و اینکه تنها یک نظامیاش آن هم بر اثر سکته قلبی کشته شده است، صحت ندارد. پایگاههای عینالاسد در غرب استان الانبار (غرب عراق) و «حریر» در شمال اربیل ۲ پایگاه اصلی آمریکا در عراق هستند که گنجایش ۷ هزار نظامی را دارند. مطابق مصوبه دیماه سال گذشته پارلمان عراق مبنی بر خروج نیروهای بیگانه از خاک این کشور، حضور نیروهای آمریکایی از جمله در عینالاسد غیرقانونی محسوب میشود.
اهمیت پایگاه «عینالاسد» برای آمریکا
پایگاه «عینالاسد» بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در غرب عراق است که در فاصله حدود ۲۰۰ کیلومتری غرب بغداد در نزدیکی رود فرات در شهرک البغدادی غرب استان الانبار واقع شده است. مساحت این پایگاه ۱۰ کیلومتر یعنی چیزی برابر با مساحت منطقه سبز بغداد است. این پایگاه که پیش از تهاجم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ به پایگاه «القادسیه» معروف بود، پایگاه هواپیماهای جنگی و بالگردها بود و حدود ۵۰ هواپیمای متعلق به نیروی هوایی عراق که بیشتر از نوع میگ «اس ۲۵» بودند، در این پایگاه قرار داشتند و علاوه بر آن شامل انبار مهمات و سلاح بود. پس از تهاجم آمریکا به عراق، این پایگاه توسط آمریکاییها اشغال شد. این پایگاه دارای اهمیت استراتژیک زیادی است و یکی از بزرگترین پایگاههای هوایی غرب عراق و دومین پایگاه در این کشور است. علاوه بر نیروهای نظامی ارتش آمریکا، بالگردهای جنگی، یگانهای شناسایی و تیمهای ویژه در آن قرار دارند و مجهز به سیستمهای رصد هوایی تا شعاع بیش از ۴۰۰ کیلومتر است. این پایگاه همچنین شامل یک مرکز آموزشی و تعدادی هواپیمای وابسته به ائتلاف آمریکایی است. پس از افزایش سطح هشدار درباره امنیت نیروهای آمریکایی در عراق بر اثر مخالفت مقاومت عراق با حضور نظامیان آمریکایی در این کشور، آمریکا برای در امان ماندن از حملات مخالفان اشغال، به تجمیع نیروهای خود در 2 پایگاه اربیل و عینالاسد دست زده است تا با استقرار سامانههای دفاع موشکی برای آنها سپر دفاعی ایجاد کند. علاوه بر این فاصله 2 ساعته این پایگاه با گذرگاه راهبردی بوکمال- القائم که در کنترل نیروهای مقاومت عراقی است، سبب شده تا اهمیت این پایگاه برای آمریکاییها دوچندان باشد. بنا به گزارشهای متعدد، عینالاسد به عنوان محلی برای تدارک لجستیکی تروریستهای داعش در مناطق غربی و مرز عراق و سوریه مورد استفاده قرار میگیرد.
سومین حمله به کاروان ائتلاف آمریکایی در عراق
در حالی که از صبح چهارشنبه تحولات امنیتی عراق معطوف به حمله راکتی به عینالاسد بود، کاروانهای نیروهای ائتلاف آمریکایی در عراق تا ظهر چهارشنبه 3 بار هدف بمبهای انفجاری کنار جادهای قرار گرفتند. بر این اساس حمله اول صبح چهارشنبه در نزدیکی شهر «السماوه» واقع در استان المثنی در جنوب عراق رخ داد و کاروان دوم نیز ساعاتی بعد در شهر «الحله» در استان بابل مورد هدف قرار گرفت. در سومین مورد نیز یک کاروان لجستیکی ائتلاف آمریکایی در جاده «الیوسفیه» به «بغداد» در ۴۰ کیلومتری جنوب پایتخت عراق هدف انفجار بمب کنار جادهای قرار گرفت. هیچ گروهی مسؤولیت انفجار سوم را بر عهده نگرفته است اما مسؤولیت انفجارهای اول و دوم را گروه «قاصم الجبارین» بر عهده گرفته است. طی ماههای اخیر کاروانهای حامل تجهیزات لجستیک برای نظامیان آمریکایی مستقر در پایگاههای نظامی مختلف در عراق بارها به صورت هفتگی و بعضا روزانه هدف انفجار بمبهای تعبیهشده کنار جادهای قرار گرفتهاند. این کاروانها عمدتا از مرز سوریه در غرب عراق یا مرز کویت در جنوب این کشور، وارد عراق میشوند. گروههای عراقی پیش از این اعلام کرده بودند مهلت ارائه شده به دولت مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق برای اخراج نیروهای آمریکایی به پایان رسیده است.
تحرکات مشکوک نظامیان آمریکایی در نوار مرزی عراق با سوریه
برخی منابع عراقی در ناحیه «ربیعه» در استان نینوا از تحرکات غیرعادی نظامیان آمریکایی در نوار مرزی عراق با سوریه و نیز اقدام آنها برای احداث پایگاه نظامی در دهوک در شمال عراق پرده برداشتند. «ابو بدر الشمری» مسؤول الحشد شمر در ناحیه «ربیعه» در استان نینوا از تحرکات غیرعادی نظامیان آمریکایی در نوار مرزی عراق با سوریه خبر داد. الشمری گفت: نظامیان آمریکایی از یک هفته قبل اقدام به گشتزنی در نوار مرزی با سوریه از سوی گذرگاه «فیشخابور» کرده و همچنین بخشی از نیروهای خود را از سوریه به اربیل منتقل کردهاند. وی افزود: گشتیهای آمریکایی بدون حمایت هوایی حرکت میکنند و دولت عراق هم اطلاعی از این تحرکات ندارد. همزمان یک منبع امنیتی از اقدام نظامیان آمریکایی برای احداث پایگاه در نوار مرزی میان عراق و ترکیه در استان دهوک پرده برداشت.
آغاز عملیات گسترده «ثارالشهدا» در جنوب غرب کرکوک و صلاحالدین
سازمان حشدالشعبی عراق دیروز از آغاز عملیات موسوم به «ثارالشهدا» (انتقام شهدا) برای تعقیب و پیگرد بقایای داعش در مناطق جنوب غرب کرکوک خبر داد. بر اساس بیانیهای که در پایگاه اطلاعرسانی سازمان حشدالشعبی منتشر شد، در این عملیات، فرماندهی ستاد حشدالشعبی در کرکوک و شرق دجله، 6 تیپ ۲۲، ۹، ۸۸، ۱۶، ۱۵ و ۵۲ و 2 هنگ عملیات ویژه و ماموریتهای خاص حشدالشعبی در کنار نیروهای ارتش و پلیس فدرال با پشتیبانی نیروی هوایی عراق مشارکت دارند. این عملیات در حالی انجام میشود که عملیات مشابهی، 4 روز پیش در شمال شرق دیالی علیه هستههای خاموش داعش آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. بر اساس بیانیه حشدالشعبی، عملیات گسترده ثارالشهدا با هدف پاکسازی مناطق وادی الشای، وادی الزیتون و روستاهای این منطقه آغاز شده است. این مناطق به دلیل دور از دسترس بودن و وجود درههای مرتبط با یکدیگر، به محیط مناسبی برای پناهگرفتن تروریستها و نفوذ آنها برای حملات تروریستی در استانهای دیالی، کرکوک و صلاحالدین تبدیل شده است. در چارچوب عملیات ثارالشهدا، یک عملیات ویژه برای تامین امنیت رشته کوههای حمرین از پل «الزرکه» به سوی سد «العظیم» در استان صلاحالدین نیز آغاز شد. سرتیپ ستاد «عبدالمحسن حاتم» با اعلام آغاز این عملیات گفت این عملیات در 3 محور در حال انجام است. این عملیات را در محور نخست تیپ «مغاویر» از فرماندهی عملیات صلاحالدین، در محور دوم تیپ ۲۲ حشدالشعبی و در محور سوم فرماندهی پلیس صلاحالدین با پوشش نیروی هوایی ارتش عراق برای بمباران مخفیگاههای داعش انجام میدهند.
ارسال به دوستان
کارشناسان در گفت وگو با «وطن امروز» درباره بیتوجهی به مدیریت فضای مجازی هشدار دادند
در جست و جوی مهندسی فرهنگی
گروه فرهنگ و هنر: اینکه برخی خوانندههای لسآنجلسی هر از گاهی با انواع و اقسام ترفندهای غیراخلاقی در فضای مجازی سعی در معرفی بیشتر آثار خود میکنند، خیلی موضوع جدیدی نیست اما اقدام اخیر ساسان حیدری مشهور به ساسی مانکن شکل جدیدی از اقدامات غیراخلاقی یک خواننده خارجنشین محسوب میشود، چرا که استفاده از بازیگران فیلمهای مستهجن حتی در موزیک ویدئوهای غربی هم غیرمرسوم است، چه برسد به موزیک ویدئو فارسیزبان. این خواننده خارجنشین با این بدعتگذاری غیراخلاقی در موسیقی جهان قطعا هدف اصلیاش دور کردن نسل جدید از انسانیت و فضیلت اخلاقی است اما از سوی دیگر اینگونه اتفاقها که هر از گاهی رخ میدهد، تلنگری به فعالان فرهنگی - اجتماعی کشور میزند و تا چند روز همه درباره عواملی که موجب چنین اتفاقاتی میشود، اظهارنظر میکنند و متاسفانه اغلب این صحبتها متاثر از فضای احساسی و فاقد کمترین ارائه راهکار اساسی و نگاه آسیبشناسانه به مشکلات بنیادی مرتبط با مدیریت و کنترل فضای مجازی است. مشکلاتی که ابعاد مختلف مدیریتی بسیاری دارد و طی چند وقت اخیر در محافل مختلف درباره آن صحبتهای بسیاری شده است، حتی معضلات مربوط یه مدیریت فضای مجازی چندین مرتبه به صحن علنی مجلس هم رسید و در یکی از جلسات چند ماه گذشته یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی مسائل حوزه ارتباطات گفت: «من نگران وضعیت فرهنگی موجود در فضای مجازی هستم. چندی پیش اینستاگرام انتشار تصاویر هرزهنگاری را آزاد کرد و در ایام شهادت سردار قاسم سلیمانی نیز اقدام به حذف پستهای تسلیت کاربران ایرانی کرد اما نهتنها چارهجویی نشد بلکه بیش از ۵۰ درصد ترافیک اینترنت کشور به این شبکه اختصاص یافته است». فاطمه محمدبیگی، نماینده مردم قزوین در مجلس شورای اسلامی گفته بود: «بیش از یک سوم کل ترافیک نباید به مجموع شبکههای خارجی اختصاص یابد. در چنین شرایطی اختصاص نیمی از ترافیک به یک شبکه کاملا ساختاری است و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات میتواند آن را مدیریت کند».
اما همانطور که قابل پیشبینی بود مسؤولان وزارت ارتباطات هیچگاه توضیحات شفافی درباره اینگونه مسائل ارائه ندادند و همچنان این مسؤولان به عنوان متهمان ردیف اول اوضاع نابسامان فضای مجازی مطرح هستند. در مجموع در گزارش پیش رو تلاش شده است فارغ از حواشی حاکم بر اینگونه اتفاقات، از دیدگاه کارشناسان فرهنگی و اجتماعی نگاهی راهگشا و عمیق به مشکلات پیرامون حوزه فضای مجازی داشته باشیم.
دچار عقبماندگی تاریخی در مدیریت فضای مجازی هستیم
فرشاد مهدیپور، کارشناس رسانه و فضای مجازی درباره شرایط نابسامان فضای مجازی گفت: در حوزه سیاستگذاری، اداره و مدیریت و حاکمیت در فضای مجازی با مشکلاتی مواجه هستیم اما مرز تکنولوژی و دانش، جایی قرار گرفته که باید به آن بیشتر فکر کنیم که از آنجا این ابزار خلق میشود و آمریکاییها سعی میکنند آنها را در انحصار خودشان قرار دهند. این استاد دانشگاه که در برنامه بدون توقف صحبت میکرد، با بیان اینکه باید روی بالا بردن سواد رسانهای خانوادهها در زمینه فضای مجازی کار کرده و فرهنگسازی کنیم، عنوان کرد: این یک وظیفه قطعی است اما راهحل دیگر برای کم کردن مشکلات این حوزه، راه حقوقی و قضایی و سیستم و دستگاه است که باید روی اپها، ابزارها و محتواها نظارت کند. در واقع ما اگر این فضای پاک را داشته باشیم، اگر کودک وارد این فضا هم شود خیلی نگران نمیشویم اما چون نمیتوانیم خود آن را به صورت یک شبکه ملی متناسب با ارزشها و باورهای خودمان هدایت کنیم، نسبت به این موضوع نگرانی داریم. مهدیپور تصریح کرد: ما ۱۰ سال است که از اجرای این موضوع عقب ماندهایم و کشور دچار یک عقبماندگی تاریخی نسبت به کنترل و مدیریت فضای مجازی شده است. مورد دیگر این است که باید اپها و ابزارهایی را براساس معماری خانوادهمحور به وجود بیاوریم؛ چیزی که آن را نداریم، البته خودمان تجاربی در این زمینه داریم و مدلهایی را ساختیم که تجاری نشده و شکست خورده اما ترکیه و امارات نمونههای موفق آن را اجرایی کردند. پس اگر نمیتوانیم تقویت داخلی کنیم، لااقل از نمونه خارجی و تجربیات آنها در این حوزه استفاده کنیم. وی درباره عدم استقبال مردم از پیامرسانهای داخلی نیز گفت: در ابتدا حدود ۱۴ میلیون کاربر از پیامرسانهای داخلی استقبال کردند. از قبل که از مردم نظرسنجی شد که آیا در این پیامرسانها شرکت میکنند، یک گروه گفتند ما میرویم، یک گروه گفتند نمیرویم و یک گروه گفتند از هر دو تا استفاده میکنیم. اما به دلیل فقدان خدمات و اینکه امکانات لازم در پیامرسانهای داخلی وجود نداشت، بسیاری از آنها انصراف دادند. ما برنامه و ارادهای نداشتیم که این پیامرسانها را در مقابل پیامرسانهای خارجی قرار دهیم. وی تصریح کرد: یک اپ ۳۰ میلیون نفره بود که سرعت خوب با خدمات بالا داشت اما مسؤولان گفتند ما ۱۰ تا اپ داخلی میفرستیم داخل میدان، یکی از آنها در این کشتی باقی بماند که نشد. نتیجه اینکه از همان گروه اول، بخش زیادی ماندند اما از گروه سوم که بخش عمدهای از آنها به دلیل کسب و کار آمده بودند به مشکل خوردند. موضوع این است که در هر نوع پیوست شبکه ملی اطلاعات، باید به کسبوکار هم توجه و این خواسته را نیز تأمین کرد.
فضای مجازی نیازمند کنترل هوشمندانه است
سینا تفنگچی، کارشناس فضای مجازی درباره افزایش سواد رسانهای و آگاهی بیشتر والدین از ابزارهای رسانهای در دست فرزندانشان، به «وطن امروز» گفت: مهمترین بحث این است که ما سواد ابزاری استفاده از دستگاه و آن پلتفرم را به کودکان و بویژه بزرگسالان آموزش دهیم. یکی از بزرگترین مشکلات ما این است که ما با والدین ناآگاه مواجهیم. بخش اعظمی از آنکه مدیریت مطلوبی برای استفاده و مصرف فرزندان وجود ندارد، به این دلیل است که والدین اطلاعات و آگاهی اندکی از وسیله در اختیار فرزندشان دارند. پس اگر شناخت بیشتری نسبت به آن ابزار و وسیله داشته باشیم، خیلی بهتر میتوانیم روی فرهنگ مصرف فرزندانمان تاثیر بگذاریم. وی درباره استفاده از هوش مصنوعی و نرمافزارهای نوین درباره کنترل فرزندان اینگونه توضیح داد: مورد بعد اینکه اگر دانشآموزان مخاطبان ما باشند، بیاییم یکسری محدودیتهایی را که در بسیاری از کشورها هم مورد استفاده قرار میگیرد که موجب نظم بیشتر میشود و گرامرهای رفتاری دانشآموز ما را تقویت میکند و باعث میشود تا با یک جامعه اخلاقگرای مطلع مواجه باشیم، اعمال کنیم؛ البته ما به دنبال محدودیت فرزندانمان نیستیم. مثال راهنمایی و رانندگی آن این است که چراغ قرمز شما را محدود میکند ولی باعث شده شما از خط عبور نکرده و تصادف نکنید. در نتیجه ما با یکسری محدودیتهای کنترل شده که سبب تقویت گرامرهای رفتاری دانشآموز میشود، میتوانیم او را مدیریت کنیم و با استفاده از فناوریهای نوینی که آمده است او را محدود به بهرهمندی از یکسری سایتهایی کنیم که دسترسی کنترلشده و محدودتری داشته باشد.
تفنگچی افزود: ما خیلی راحت با استفاده از هوش مصنوعی میتوانیم سیمکارتها و تبلتهای فرزندانمان را کنترل و مدیریت کنیم تا همیشه به آخرین اخبار دانشآموزی، فیلمها، کارتونها و هر آن چیزی که متناسب با سنشان است، دسترسی داشته باشند. کارشناس فضای مجازی ضمن بااهمیت شمردن تولید محتوای خلاق و جذاب توسط برنامهسازان حرفهای گفت: نکته بعدی اینکه سازمانها و ارگانهای مرتبط با حوزه فرهنگی روی تولید محتوا و برنامهسازی خود باید بیشتر کار کنند. هر چقدر هم مردم درگیر فضای مجازی و شبکههای نمایش خانگی شده باشند، باید بپذیریم و باور کنیم که هنوز تلویزیون مخاطب بالا و میلیونی خود را دارد. چون در بسیاری از مناطق کشور هنوز اکثر مردم دسترسی مطلوبی به فضای مجازی ندارند و تنها سرگرمی آنها همین تلویزیون است.
وی ادامه داد: تمام دستگاههای فرهنگی باید در زمینه تولید محتوای مطلوب فرهنگی- هنری خلاقانه، دست به کار شوند. صداوسیما نباید شبکههای مجازی و ویاودیها را به عنوان رقیب خود به حساب آورد. همه این پلتفرمها باید دست به دست هم دهند تا تولید محتوای خلاقانه و جذاب داشته باشند و تا میتوانند از همدیگر حمایت معنوی کنند تا جامعه هدف از آن بهرهمند شود. هر چقدر آنها تولید محتوای مطلوب و اثربخش داشته باشند، مخاطب در نهایت به سمت آنها سوق پیدا میکند. وی در پایان گفت: مقام معظم رهبری بارها تاکید داشتند که تا میتوانید جهادگران مجازیتان را بیشتر کنید و همین فرمایش باعث شد بسیاری از فعالیتها به سمت فضای مجازی کشیده شود و این امر مغفولشده، مجددا احیا شد. هر چقدر فعالان این حوزه محتوای مطلوبتر و خلاقانهتری تولید کنند، ناخودآگاه چنین محتوای ناهنجاری کمتر دیده خواهد شد و اگر هم دیده شود، بهسرعت فراموش خواهد شد.
به فکر راهاندازی پلتفرم رسانهای جهانی باشیم
دکتر محمدصادق افراسیابی*: اپلیکیشن اینستاگرام تاکنون اقدامات خلاف قوانین بینالمللی و برخلاف جریان آزاد اطلاعات بسیاری علیه منافع ملت ایران داشته است، اینجانب مدتی است در حال مطالعه روی رفتار حذفی اینستاگرام هستم و متوجه شدم در پشتپرده رفتار حذفی اینستاگرام، جریان نفاق و سلطنتطلبهای خارج از کشور حضور دارند. آنها صفحات کاربران ایرانی را رصد میکنند و به اینستاگرام گزارش میدهند و اینستاگرام صفحات را حذف میکند. لذا با اطمینان میشود گفت به عنوان مثال حذف پستهای مرتبط با شهید دکتر محسن فخریزاده حاصل پیوند جریان نفاق با خطمشی مدیران اینستاگرام است. البته این احتمال هم وجود دارد که در برخی مواقع خاص مانند ترور و شهادت جانسوز شهید دکتر محسن فخریزاده، به شکل هوشمند پستهای مرتبط از سوی اینستاگرام شناسایی و حذف شود که این احتمال بعید به نظر میرسد چون پستهای برخی کاربران حذف میشود و برخی دیگر از کاربران همچنان به فعالیت روشنگرانه خود ادامه میدهند. این موضوع بیانگر نوع رفتار وقیحانه جریان نفاق و سلطنتطلبان خارج از کشور در قبال شهادت فردی است که جرم او از نظر آنها تلاش برای خودکفایی کشور در زمینه صنایع دفاعی و صنعت صلحآمیز هستهای بوده است. فارغ از اقداماتی که لازم است توسط دستگاههای حاکمیتی برای مقابله با این جریان سانسور اطلاعاتی اینستاگرام در فضای مجازی دنبال شود، چند توصیه مهم دارم. اولا باید بدانیم حضور در اینستاگرام، بازی در زمین یک رسانه غیرخودی است و باید تلاش کنیم با اطلاع از رفتارهای حذفی اینستاگرام، از این رسانه و از سایر ظرفیتهای جهانی برای روشنگری استفاده کنیم و در این مسیر از فعالیت جهادی خویش ناامید نشویم. ثانیا گاهی برخی همکاران ما معتقدند نباید کاربران ایرانی در رسانههای جهانی فعالیت کنند و توصیه میکنند خوب است فعالیت کاربران ایرانی صرفا در رسانههای داخلی باشد. بنده هم قبول دارم که اولا فعالیت در اینستاگرام ممکن است ناامن باشد و ثانیا اشخاصی که مخاطب آنها صرفا کاربران ایرانی است، بهتر است در رسانههای کاربرمحور داخلی فعالیت کنند. توجه داشته باشیم وقتی همه کاربران ایرانی بویژه کاربرانی که فعالیتهای تبلیغی و ترویجی دینی و سیاسی انجام میدهند، اگر صرفا در رسانههای کاربرمحور داخلی فعالیت کنند ما چطور میتوانیم حقیقت ظلمهایی را که در حق ملت ایران میشود بر مردم جهان آشکار کنیم؟ راه مطلوب این است که شاهد عزم ملی برای ایجاد یک پلتفرم رسانهای مقبول در سطح جهانی باشیم اما ایجاد چنین پلتفرمی پیچیدگیهای خاص خود را دارد، خصوصا مقبول واقع شدن پلتفرم در سطح جهان ظرافتهایی دارد که نیازمند برنامهریزی دقیق و مبتنی بر نیازهای مخاطب است. همچنین یکی از چالشهای پیش رو برای آموزش سواد رسانهای، کمبود محتوای جذاب در این حوزه است اما گاهی هم محتوای مناسب و جذاب وجود دارد ولی بستر نشر مناسب برای آن وجود ندارد. معمولا پس از تولید یک محتوا در زمینه سواد رسانهای، برخی ارگانهای مردمنهاد به صورت خودجوش برای انتشار این محتوا اعلام آمادگی میکنند اما مساله اینجاست که برای افزایش سواد رسانهای مردم، حاکمیت باید فراتر از این عمل کند. در حال حاضر بخشی از مخاطبان در پلتفرمهای داخلی هستند اما متاسفانه برای افرادی که وارد این پلتفرمها میشوند هم هیچ برنامهای برای افزایش سواد رسانهای آنها وجود ندارد. پیشنهاد ما این است که پلتفرمهای داخلی موظف شوند بخشی از ظرفیت تولید و نشر محتوای خود را به سواد رسانهای اختصاص دهند و حتی بخشی از درآمدهای خود را به افزایش سواد رسانهای کاربران اختصاص دهند. نکته سوم و آخر نیز ضرورت شناسایی، فهم و شناساندن نوع رفتار اینستاگرام در قبال کاربران است که نیازمند برگزاری نشستهای تخصصیتر است تا اشخاصی که در این رسانه فعالیت میکنند با علم و دانش کامل و با احاطه بر فضای اینستاگرام به فعالیت خود ادامه دهند و از چالشهای ناشی از این فضا و نحوه تاثیرگذاری بیشتر بر افکار عمومی جهانی آگاه باشند. در این خصوص معاونت برونمرزی سازمان صداوسیما و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تجربیات ارزشمندی دارند که شاید در قالب برگزاری برخی کارگاهها بتوان از تجربیات این ۲ سازمان استفاده کرد. مساله دیگری که وجود دارد این است که قسمتهای مختلف مجموعه دولت برای افزایش سواد رسانهای مردم با خود همافزایی ندارند. یکی از مجموعههایی که میتواند کمک کند محتوای تولیدشده در سایر بخشها توزیع شود و به دست مخاطب برسد آموزشوپرورش است. به طور مثال برنامه شاد یک بستر مناسب برای انتشار محتوای تولیدشده و تاییدشده توسط وزارت ارشاد است اما متاسفانه ورود این نوع مطالب به آموزشوپرورش یک پروسه طولانی و طاقتفرسا دارد. درحالی که در مدارس معلمها براحتی میتوانند در اینستاگرام فعالیت و حتی دانشآموز را با خود در اینستاگرام همراه کنند، یعنی در ظاهر فضای آموزشوپرورش خیلی بسته به نظر میرسد ولی از سمت دیگر معلم دستش باز است و نظارتی بر رفتار معلمان در اینستاگرام و سایر شبکههای اجتماعی وجود ندارد. در واقع میتوان گفت معلم یک الگو برای دانشآموز محسوب میشود و با رفتارهای تنبیهی و تشویقی نرم خود حتی نظیر لایک کردن، دانشآموزان را به سمتوسوهای مختلف سوق میدهد. از این جهت آموزشوپرورش برای رفع این مشکل باید معلمهای نخبه را جذب کند، از نظر مالی آنها را تامین کند و بر رفتار آنها در مدرسه و فضای مجازی نظارت دقیق داشته باشد؛ در این صورت است که معلم میتواند نقش خود را در راستای نهضت سوادآموزی رسانهای بخوبی ایفا کند.
*رئیس انجمن سواد رسانهای ایران
کار را باید به کاردان سپرد
سیده سارا میرقاسمی*: یکی از مهمترین مسائلی که در موضوع دریافت اطلاعات از طریق رسانهها وجود دارد، وجود یک سرور ملی است؛ رسانهها ۲ کارکرد دارند که میتوان به کارکرد اطلاعرسانی و دریافت اطلاعات برای مخاطبان و کاربران در جامعه امروزی و کارکرد سرگرمی اشاره کرد. یکی از مشکلاتی که ما این روزها با آن دستوپنجه نرم میکنیم، موضوع فیکنیوزها و اخبار جعلی است که متأسفانه نهتنها باعث انحراف فکری مخاطبان شده، بلکه بعضا سبب ایجاد جنبشهای مخرب یا ایجاد کمپینهایی میشود که ممکن است در مسائلی که مخاطبان باید نقش سرنوشتساز داشته باشند، موجب انحراف فکری بخش وسیعی از جامعه شود. باید متخصصی در این میان باشد تا مسؤولان را به این نقطه و باور برساند که این موضوع بسیار اهمیت دارد. همچنین کار باید به دست کاردان و افراد متخصص سپرده شود. ما متخصصان بسیاری در این حوزه داریم که باید آنها را وارد میدان کنیم و از تخصصشان در موضوع شبکه ملی اطلاعات و رسانه بهرهمند شویم. یکی دیگر از مسائلی که ایجاد شبکه ملی را واجب میکند، مدیریت منابع مالی کاربران از طریق فضای مجازی است، یعنی به واسطه نبودن یک بانک اطلاعاتی صحیح که هم آموزش و هم اطلاعرسانی در آن تعبیه شده باشد و نداشتن آگاهی، کاربران دچار رفتارهای هیجانی میشوند که در کوتاهمدت ضربههای بسیار سنگینی به اقتصاد کشور و اقتصاد خود افراد جامعه وارد میکند که به عنوان مثال میتوان به مشکلات بورس اشاره کرد. بر اساس آمارهای رسیده، حداقل 70 درصد مردم در این شرایط اقتصادی در فضای بورس سرمایهگذاری کردند اما متأسفانه آنقدر اطلاعات غیرموثق در حوزه تصمیمگیریهای دولت و شرکتهایی که به این مقوله مرتبط هستند، در اختیار کاربران قرار میگیرد که یک نوع هراس عمومی برای آحاد جامعه به وجود میآید و ما شاهد رفتارهای هیجانی میشویم.
این موضوع یک نمونه کوچک در مسأله اقتصاد است. ایجاد شبکه ملی اطلاعات اتفاقی نیست که یک وزارتخانه بتواند به تنهایی آن را انجام دهد، بلکه یک اتفاق کلان است که حتما باید از بالا به پایین رخ دهد. حتی اگر هزاران کارشناس و متخصص در این حوزه فریادها بزنند و سعی کنند کمپین و انجمن تشکیل دهند، تا زمانی که این زیرساختها ایجاد نشود، متأسفانه با این چالشها روبهرو خواهیم بود. ما هنوز زمانی که رفتار مسؤولانمان را درباره یک موضوع خاص، مورد رصد و پایش قرار میدهیم و آن را تحلیل میکنیم، شاهد هستیم نهتنها خودشان از سطح سواد رسانهای پایینی بهرهمندند، بلکه کارشناسان نیز چنین وضعیتی دارند و این باور را ندارند که یک جمله که از طریق رسانهها بهسرعت منتشر میشود چه تأثیراتی میتواند بر جامعه، اقتصاد و همه نهادهای ما داشته باشد.
متأسفانه هماکنون سرور اصلی گوگل است و این سرور بهرغم اینکه مخاطبان عادی تصور میکنند هیچ دخل و تصرفی در ارائه اطلاعات ندارد اما زمانی که مخاطب موضوعی را جستوجو میکند، هدایتگر اصلی آن سرور است که مخاطب را به سمت این میبرد که اطلاعات را از کدام منبع کسب کند که این مساله هم بر اهمیت ایجاد شبکه ملی اطلاعات میافزاید. در مجموع شبکه ملی اطلاعات باید با حضور افراد رسانهای نه سیاسی و با دیدگاه دقیق رسانهای شکل بگیرد. موضوع حراست از محتوا، وظیفه خبرنگار و وظیفه رسانه است که باید در آن حفظ شود و محتوای موثقی در آن قرار بگیرد، در این صورت میتوانیم شاهد باشیم در یک مدت زمان کوتاه، اعتماد مخاطبان جلب میشود. همچنین باید در این موضوع اهتمام ملی صورت بگیرد و این اهتمام از سطوح بالا تا پایین با همکاری مسؤولان باشد. باید متخصصی در این میان باشد تا مسؤولان را به این نقطه و باور برساند که این موضوع بسیار اهمیت دارد. همچنین کار باید به دست کاردان و افراد متخصص سپرده شود.
*رئیس کارگروه پایش فضای مجازی انجمن سواد رسانهای
ارسال به دوستان
با انتخاب مجیدی به عنوان سرمربی استقلال امیدها برای قهرمانی آبیها زنده شد
رؤیای شیرین فرهاد
سرانجام بعد از 24 ساعت بلاتکلیفی و توفان اخبار متناقض، ظهر دیروز باشگاه استقلال به صورت رسمی عنوان کرد فرهاد مجیدی سرمربی جدید این تیم خواهد بود؛ خبری که خیلیها منتظر بودند همان ظهر روز سهشنبه اعلام شود اما همانطور که در گزارش دیروز صفحه ورزشی «وطن امروز» به آن اشاره کردیم، متاسفانه چند باند مختلف در باشگاه استقلال، مشغول مدیریت حواشی پیچیده این تیم هستند و تضارب آرای همین چند باند و گروه باعث شد هواداران میلیونی این تیم 24 ساعت عجیب و غریب را پشت سر بگذارند.
درست در میان اخبار کاملا متناقضی که از سیرجان مخابره میشد؛ از یک طرف چند خبرگزاری اعلام میکردند مدیریت گلگهر سیرجان با جدایی امیر قلعهنویی به هیچ عنوان موافقت نمیکند و از سوی دیگر چند رسانه نزدیک به استقلال مرتب این خبر را مخابره میکردند که سیرجانیها آماده همکاری هستند، ساکت الهامی وارد ساختمان باشگاه استقلال شد و بعد از آن مجتبی جباری، شماره 8 همیشه محبوب استقلال، طی مصاحبهای اعلام کرد به عنوان دستیار الهامی حاضر است در استقلال کار کند!
تا همین جای کار، مشخص بود چندین گروه در تلاشند گزینه خود را به هیات مدیره تحمیل کنند. البته این انشقاق در میان اعضای هیات مدیره هم هویدا بود. با این وجود ساعت 15 دیروز چهارشنبه بود که بعد از دیدار فرهاد مجیدی و رئیس هیات مدیره، از سوی رسانههای نزدیک به استقلال اعلام شد مجیدی به عنوان سرمربی جدید انتخاب شده است. یعنی آمدن قلعهنویی و حضور الهامی و حتی مذاکره حجت نظری یکی از اعضای هیات مدیره استقلال با جواد نکونام، همه و همه پوششی بود برای آمدن مجیدی به استقلال.
فرهاد که فصل قبل نتایج نسبتا خوبی را با استقلال گرفت و حتی موفق شد با پیروزی در داربی حذفی، تیمش را به فینال این مسابقات برساند، دست آخر قربانی اختلاف نظر جدی با احمد سعادتمند شد و پس از شکست در فینال حذفی برابر تراکتور، از سمتش استعفا کرد. او خودش رفت قبل از آنکه سعادتمند نقشه اخراجش را اجرا کند. فرهاد که خیلیها با توجه به توفیقاتش در استقلال منتظر تمدید قراردادش بودند، با بیمهری سعادتمند و برخی دیگر از اعضای باندش- که هنوز در هیاتمدیره استقلال هستند- مواجه شد و از استقلال رفت. مجیدی آن زمان هرگز علیه تیم محبوبش مصاحبه نکرد تا محمود فکری در بستری بدون حاشیه به کارش بپردازد. نه اینکه حاشیهای وجود نداشت اما دست کم از سوی مجیدی و کادر فنی قبلی هیچ فشاری روی کادر محمود فکری نبود.
با این وجود مجیدی چند هفته قبل قصد حضور در تیم ذوبآهن اصفهان را داشت که این حضور مصادف شد با شایعه برکناری محمود فکری از سمتش در استقلال. فرهاد با ذوبیها به توافق نرسید تا همچنان به عنوان یکی از آلترناتیوهای مهم برای حضور در باشگاه استقلال مطرح باشد.
چرا مذاکرات طولانی شد؟
با آمدن مجیدی به استقلال، امیدها برای قهرمانی آبیها در این فصل زنده شد اما فرهاد با یک مانع بزرگ روبهرو است.
همچنان چنددستگی استقلالیها را آزار میدهد. برای پی بردن به این واقعیت تنها لازم است نگاهی به 48 ساعت گذشته بیندازید.
چرا آمدن مجیدی که از ابتدا هم حضورش قطعی به نظر میرسید، این همه طولانی شد؟ کشدار شدن روند مذاکرات استقلال و فرهاد مجیدی، بیارتباط به برخی مخالفتها با حضور این سرمربی در استقلال نبود؛ مخالفتهایی که عدهای میگویند منشأ آن در مدیریت است و با اعتراض چند بازیکن تیم نمودار شد و عدهای هم معتقدند به تلاشهای یک چهره سرشناس مجموعه بازمیگردد؛ چهرهای که خوب میداند با آمدن فرهاد باید از استقلال برود. دلیل اینکه باشگاه استقلال با گزینههای دیگری جز فرهاد مجیدی در حال مذاکره بود، به شایعه مخالفت ۴ بازیکن استقلال با انتخاب فرهاد مجیدی بازمیگشت اما گویا در نهایت باشگاه به این بازیکنان اعلام کرده قرارداد دارند و باید تابع تصمیم باشگاه باشند؛کار درستی که در ابتدا هم باید روی آن تاکید میشد. در کجای جهان بازیکنان اختیاردار انتخاب سرمربی جدید هستند؟ آن هم بازیکنانی که حاشیههای مالی و غیرفوتبالی برای استقلال به بار آوردهاند.
اما اصل ماجرا به نقل از یکی از رسانههای نزدیک به استقلال چنین بوده است؛ ۴ بازیکن تیم به پرویز مظلومی گفتهاند نمیتوانند با فرهاد مجیدی همکاری کنند و در همین راستا باشگاه استقلال با گزینههای دیگری جز فرهاد مجیدی مذاکره کرده است. البته از همان لحظهای که خبرگزاری منتسب به وزارت ورزش در نخستین ساعات بامداد چهارشنبه از انتخاب قطعی فرهاد مجیدی به عنوان سرمربی خبر داد، مشخص بود کار استقلال با این گزینه تمام شده است.
با این وجود استقلالیها ۳ مذاکره موازی را انجام دادند. حجت نظری با جواد نکونام مذاکره کرد، احمد مددی با امیر قلعهنویی حرف زد و صبح دیروز هم ساکت الهامی به عنوان گزینه مدنظر برخی پیشکسوتان استقلال به باشگاه رفت و اعلام کرد مجتبی جباری هم آمادگی دارد با او به استقلال بیاید. حتی در جریان این جلسه ساکت الهامی با مجتبی جباری تماس گرفت و مدیرعامل و عضو هیات مدیره استقلال صدای مجتبی را شنیدند که برای همکاری با ساکت اعلام آمادگی کرد. تمام این مذاکرههای موازی گویا برای ساکت کردن اعتراض همان ۴ بازیکن معترض بوده است؛ بازیکنانی که شایعه شده بود راضی به بازگشت مجیدی نیستند. البته این احتمال هم وجود دارد که اعتراض این ۴ بازیکن زیر سر یکی از اعضای داخلی مجموعه باشد. همین حواشی میتواند در ادامه مسیر کاملا به ضرر استقلال تمام شود. باید مدیریت باشگاه همین امروز به صورت رسمی موضع خود را اعلام کند. از سوی دیگر فرهاد مجیدی در سومین بازگشتش باید پختهتر از قبل عمل کند. هیچ بازیکنی بزرگتر از استقلال و منافع این تیم نیست. اگر هر بازیکنی به هر دلیلی نخواهد با کادر فنی جدید همکاری کند، بهتر است همین امروز فرهاد تکلیف را روشن کند. استقلال در همه آن سالها قربانی همین چنددستگی و نفاق از درون تیمش بوده است. حالا یکی از محبوبترین مردان تاریخ باشگاه به عنوان سرمربی روی نیمکت این تیم است و با توجه به ۲ تجربه قبلی، انتظار میرود فرهاد خیلی محکم و سریع مقابل حواشی ایستادگی کند تا استقلال از درون ضربه نخورد.
کمالوند، مدیر فنی و غلامپور، مربی دروازهبانها
سرمربی جدید تیم فوتبال استقلال دستیارانش در این تیم را معرفی کرد. فرهاد مجیدی بعد از عقد قرارداد 5/2 ساله با باشگاه استقلال، دستیاران خود را انتخاب کرد. سرمربی جدید تیم فوتبال استقلال خواهان همکاری با پیروز قربانی، فراز کمالوند و بهزاد غلامپور (مربی دروازهبانها) شده است. البته پیروز قربانی با تیم فوتبال سایپا قرارداد دارد و در صورتی که بتواند رضایتنامه خود را از باشگاه سایپا دریافت کند به کادر فنی تیم فوتبال استقلال اضافه خواهد شد. فراز کمالوند نیز قرار است به عنوان مدیر فنی در تیم فوتبال استقلال فعالیت و به این تیم کمک کند. باید دید آیا باشگاه استقلال میتواند شرایط همکاری این نفرات را فراهم کند یا خیر؟
مدیریت چرا وقت را هدر داد؟
در حالی که استقلال باید روز شنبه در یکی از حساسترین دیدارهای نیمفصل دوم به مصاف فولاد برود، برای انتخاب فرهاد مجیدی زمان زیادی تلف شد. در حالی که چند روز از بازی استقلال و مس رفسنجان میگذرد و دوشنبهشب جدایی محمود فکری از جمع استقلالیها مشخص شده بود اما مدیران باشگاه استقلال برای انتخاب جانشین او بیش از حد وقت تلف کردند. تقریبا قابل حدس بود که فرهاد مجیدی به عنوان سرمربی جدید آبیپوشان معرفی خواهد شد اما در این میان فرصت استقلال برای دیدار فوقالعاده حساس مقابل فولاد در روز شنبه به کمترین میزان خود رسیده است. فولاد و استقلال تنها یک امتیاز با یکدیگر فاصله دارند و در صورت شکست آبیپوشان در این دیدار، جایگاه سومی نیز از دست خواهد رفت و با این وجود مدیران استقلال و اعضای هیات مدیره برای انتخاب سرمربی جایگزین اتلاف وقت کردند. از زمان جدایی محمود فکری،
2 جلسه تمرینی استقلالیها از دست رفته است و فرهاد مجیدی که دیروز به عنوان سرمربی آبیپوشان انتخاب شد، امروز باید به نوعی جلسه معارفه را با بازیکنان خود بگذراند و عملا آنها فقط روز جمعه را برای مرور کارهای تاکتیکی جهت دیدار با فولاد فرصت دارند. قطعا برگزاری تمرینات با کادرفنی جدید و پیاده کردن اندیشههای مجیدی و دستیارانش زمانبر خواهد بود و این مساله به سود استقلالیها نیست.
به هر حال این نمیتواند شکل واقعی تمرین برای تیمی در کوران مسابقات باشد که مدعی قهرمانی نیز محسوب میشود و مدیران استقلال برای انتخاب سرمربی در آستانه دیدار با یکی از رقیبان رو در رو زمان زیادی را تلف کردند. به نظر میرسد استقلال به همان اندازه که بابت مدیریت فنی داخل زمین ضربه دید، بابت مدیریتهای خارج از آن نیز متضرر شده است.
با وجود این موانعی که بر سر راه فرهاد مجیدی قرار دارد اما نمیتوان این واقعیت را کتمان کرد که با آمدن فرهاد به استقلال، امیدها برای قهرمانی آبیها در این فصل بیشتر شده است.
ارسال به دوستان
باز هم ترامپیها در پادگان واشنگتن
گروه بینالملل: در آستانه اعتراض نمادین ترامپیستها در روز پنجشنبه چهارم مارس، واشنگتن بار دیگر تبدیل به یک پادگان بزرگ شده است. در همین حال مهمترین مراجع نظامی و امنیتی آمریکا گزارشهای هشدارآمیز متعددی درباره تهدیدی که از جانب افراطگرایان داخلی عمدتا سفیدبرتر پندار حامی ترامپ متوجه این کشور است، منتشر کردهاند.
یکی از اصلیترین گروههای معتقد به بروز تقلب در انتخابات پاییز گذشته که به پیروزی جو بایدن انجامید، گروه راستگرای افراطی موسوم به کیو- اِنان (QAnon) در متن تحرکاتی قرار دارد که ممکن است امروز شورشی مشابه اشغال کنگره در روز 6 ژانویه (17 دی) در قلب پایتخت ایالات نهچندان متحده به راه اندازد. این گروه به مجموعهای از تئوریهای توطئه بویژه در رابطه با طیفهای لیبرال، دگراندیشان، مهاجران، حامیان جهانیسازی و سرمایهداران بزرگ باور دارد که اساس تبلیغات کاذب ترامپ را تشکیل میدهد.
کیو- اِنان تبلیغ میکند که دونالد ترامپ در حال جنگ با نخبگان ایلومیناتی(شیطانپرستی) است که کودکان را آزار جنسی میدهند و در دولت و بازار و رسانهها رخنه کردهاند. پیروان این جنبش بر این باورند در نهایت این مبارزه به یک روز حساب و خشک کردن باتلاق لیبرالیسم ختم میشود که در آن افرادی چون هیلاری کلینتون دستگیر و اعدام میشوند.
پس از آنکه این گروه نقش فعالی در اشغال کنگره در اعتراض به تقلب در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا ایفا کرد، وعده داده بود بار دیگر روز چهارم مارس (14 اسفند) به خیابانهای واشنگتن باز خواهد گشت؛ روزی که یادآور تاریخ تحلیف ریاستجمهوری قبل از اصلاح قانون اساسی آمریکا در سال 1933 با نقشآفرینی راکفلرها و انتقال آن تاریخ به 20 ژانویه است.
آنها بر این باورند سال 1871 در دوران ریاستجمهوری یولیسیز گرانت، طی تحولاتی پشتپرده با توطئه بانکداران یهودی، دولت ایالاتمتحده تبدیل به یک شرکت سهامی شده و مشروعیت ملیاش را از دست داد. بر همین مبنا در تظاهرات امروز قرار است ترامپ نه به عنوان چهلوششمین رئیسجمهور، بلکه نوزدهمین رئیسجمهور واقعی به طور نمادین و برای دومینبار مراسم تحلیف ریاستجمهوری را به جا آورد. این موضوع از آن جهت باعث وحشت سناتورها و نمایندگان کنگره و همچنین دستگاههای امنیتی شده که راهپیمایی امروز حامیان ترامپ نیز همانند شورش 6 ژانویه با فاصله کوتاهی پس از سخنرانی تحریکآمیز رئیسجمهور پیشین رخ میدهد.
دونالد ترامپ یکشنبه گذشته پس از غیبتی تقریبا یک ماهه در مجامع رسمی در کنفرانس سالانه محافظهکاران CPAC در فلوریدا به عنوان نامزد اصلی جمهوریخواهان برای انتخابات ریاستجمهوری 2024 سخنرانی کرد و قول انتقام از دموکراتها و بازگشت به کاخ سفید را به هوادارانش داد و مدعی شد برای «بار سوم»(!) در انتخابات پیروز خواهد شد. متعاقب آن کیو- اِنان و گروه شبهنظامی سفیدبرترپندار که به پیروزی انتخاباتی بایدن با تقلب باور دارند، فراخوانهای هر چه پرشورتری برای تجمع نمادین این پنجشنبه صادر کردند که طی آن ترامپ در روز تاریخی تحلیف به عنوان رئیسجمهور واقعی آمریکا از نظر حامیان پرشمارش معرفی شود. ترامپ که بارها مدعی به سرقت رفتن انتخابات توسط دموکراتها شده، حالا زخمخورده از دومین استیضاحش در سنا و تحریمش توسط شبکههای اجتماعی مثل توئیتر به دنبال فرصتی است تا نیروهای اجتماعیاش را به رخ رقبای خود در هر ۲ حزب حاکم بکشد. به گزارش تارنمای هیل، ارگان کنگره، نتایج نظرسنجی اخیر «هاروارد کپس- هریس» نشان میدهد 52درصد رایدهندگان جمهوریخواه از نامزدی ترامپ برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ حمایت میکنند و پس از او مایک پنس (معاون سابقش) با ۱۸ درصد و نیکی هیلی، سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل تنها با ۷ درصد قرار دارند.
بر اساس آخرین گزارشها از واشنگتن، پلیس ویژه ساختمان کپیتال (کنگره) که در محاصره چندین کیلومتر فنس و موانع فلزی قرار دارد، از ۴ هزار و ۹۰۰ نیروی گارد ملی آمریکا درخواست کرده دستکم تا ۱۲ مارس در پایتخت بمانند تا از تکرار احتمالی حمله ۶ ژانویه طرفداران ترامپ به کنگره جلوگیری کنند. اگر چه مقام سرهنگ مسؤول نیروهای مسلح حافظ ساختمان کنگره معتقد است این بار بحث اشغال پارلمان توسط ترامپیها در میان نیست اما نباید فراموش کرد مسؤول پیشین این سمت اعتراف کرده بود پیش از حمله 6 ژانویه نیز هیچ هشداری از سوی دستگاههای اطلاعاتی در این باره داده نشده بود. تجمع چهارم مارس واشنگتن همچنین زمانی حساستر میشود که بدانیم نخستین موج ناآرامی داخلی پس از انتصاب «ویلیام برنز» دیپلمات کهنهکار به عنوان رئیس جدید سازمان سیا است، آن هم در حالی که روز پنجشنبه مقارن با تجمع ترامپیستها در حوالی تپه کپیتال، کریستوفر ری، رئیس جدید «افبیآی» در کنگره برای آغاز به کار سوگند خواهد خورد.
نیوزویک: آمریکا مرجع تروریسم سفید است
هفتهنامه نیوزویک از نگرانی زایدالوصف متحدان آمریکا بویژه کشورهای آنگلوساکسون(انگلیسی زبان) مثل بریتانیا، کانادا، استرالیا، نیوزیلند و ایرلند از نفوذ ایدئولوژی و تفکرات راست افراطی از آمریکا به جوامعشان گزارش داده است.
در این یادداشت به قلم «دیوید برنان» آمده است: «رهبران جهان و گروههای حقوق بشری فراملی با هراس و نگرانی، حوادث ششم ژانویه را نظارهگر بودند و این رخداد، تصدیق ناخوشایندی برای هشدارهای پیشین در این زمینه بود که جدیترین تهدیدات امنیت ملی آمریکا از درون این کشور نشأت میگیرد. برای متحدان آمریکا، بویژه کشورهای اروپایی که در خلال جنگ دوم جهانی توسط فاشیستهای آلمانی ویران شدند و مکرراً شاهد خیزش گروههای نئونازی بودهاند، راستگرایی افراطی چیز جدیدی نیست». نویسنده به نقل از سخنگوی پلیس مبارزه با تروریسم انگلیس به ظهور تروریسم سفید اعتراف کرده و میآورد: «تروریسم دیگر هیچ مرز مشخصی میان ملتها نمیشناسد و افرادی را در کشورهای مختلف شاهد هستیم که تلاش میکنند هر کس را که میتوانند به افراطگرایی کشانده و آنها را جذب کنند؛ خواه یک گروه راستگرای افراطی باشد یا افراطگراییمذهبی. در بریتانیا از ماه مارس ۲۰۱۷، مجریان قانون از وقوع ۲۷ حمله تروریستی ممانعت کردهاند که عامل ۱۸ مورد آن افراطگرایی مذهبی، ۸ مورد راستگرایان افراطی(سفیدبرتر پندار) و عامل یک مورد نیز چپگرا، آنارشیست یا دارای انگیزهای خاص بوده است. در فرانسه یا انگلیس مقامات دولتی همچنان بر خطرات ناشی از افراطگرایی تأکید دارند. این در حالی است که راستگرایی افراطی و تفکرات نژادپرستانه و اقتدارگرایانه آنها با گفتمان جریان اصلی سیاسی غرب تطابق بیشتری دارد. از این رو راستهای افراطی میتوانند راحتتر به درون احزاب آنها رخنه کرده و اثرگذاری سیاسی خود را افزایش دهند. این ویژگی موجب میشود مقابله با تروریسم راست افراطی نیز دشوارتر باشد».
ترس پنتاگون از نفوذ ترامپیها در ارتش
به گزارش تارنمای آکسیوس، وزارت دفاع آمریکا گزارشی منتشر کرده که درباره تهدید و یارگیری افراطگرایان داخلی علیه ارتش هشدار میدهد. این در حالی است که وزارت دادگستری آمریکا چند عضو سابق و فعلی ارتش را به مشارکت در حمله ششم ژانویه به کنگره که «افبیآی» به عنوان تروریسم داخلی طبقهبندی کرده، متهم کرده است. پنتاگون در این گزارش که به درخواست کنگره تهیه شده، هشدار داده است: «اعضای ارتش از سوی این گروهها بسیار مورد توجه قرار میگیرند، زیرا حضور ارتشیها به اهداف این گروهها مشروعیت میدهد و توانایی آنها برای انجام حملات را بالا میبرد. علاوه بر خشونت احتمالی، سفیدبرترپنداری و ملیگرایی سفیدپوستان تهدیدی علیه نظم و ترتیب در ارتش است. اعضای ارتش از سوی این گروهها بسیار مورد توجه قرار میگیرند، زیرا حضور ارتشیها به اهداف این گروهها مشروعیت میدهد و توانایی آنها را برای انجام حملات بالا میبرد».
ارسال به دوستان
اظهارنظر عجیب روحانی درباره وعده انتخاباتی اش در سال 92
عمل کردم
هم سانتریفیوژ میچرخد هم اقتصاد
روحانی دیروز در حالی از چرخیدن چرخ اقتصاد سخن گفت که آمارهای اقتصادی چیز دیگری میگوید
چرخید اما به عقب
گروه اقتصادی: حسن روحانی دیروز در هیات دولت به تمجید از سیاستهای اقتصادی دولت خویش پرداخت. رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم، با بیان اینکه هر آنچه دولت یازدهم و دوازدهم در مسائل سیاسی، اقتصادی و داخلی بر آن تاکید کرده با نگاه به زندگی و رفاه مردم و توسعه تولید و همچنین تحقق حقوق مردم بوده است، گفت: تجارت با دنیا حق مردم است. یکی از پایههای اقتصاد مقاومتی، برونگرا بودن اقتصاد است و اینکه اقتصاد ما برونگرا باشد و محصولات تولید داخل را صادر کنیم، دستور مقام معظم رهبری است. روحانی تصریح کرد: دولت به این تعهد خود که هم سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ اقتصاد کشور، هر روز عمل کرده است و امروز اقتصاد ما بهتر از گذشته میچرخد و دهها هزار میلیارد تومان طرح و پروژه در هر هفته به بهرهبرداری میرسد و از طرف دیگر سانتریفیوژها هم بهتر و با کیفیت بالایی میچرخد، بنابراین هم میشود صنعت هستهای رشد و پیشرفت کند و هم میتوان به آن مشروعیت داده و فعالیت در این زمینه را بیهزینه کرد.
دفاع چندباره روحانی از شرایط اقتصادی تحت این بیان که «چرخ اقتصاد کشور چرخیده» در حالی است که مردم سختترین شرایط معیشتی پس از انقلاب را سپری میکنند. کاهش محسوس مصرف کالاهای اساسی، اخباری مبنی بر خرید گوشت اقساطی، صفهای طولانی خرید مرغ دولتی، پدیده رونق گرفتن خرید پای مرغ، کمیاب شدن روغن خوراکی و... حال و روز این روزهای مردم است. از سوی دیگر وضعیت متغیرهای اساسی اقتصادی هم به تضعیف اقتصاد ایران شهادت میدهد. تورم نقطه به نقطه بیش از 50 درصدی، شکسته شدن دوباره رکورد ضریب جینی پس از دولت سازندگی، رشد 550 درصدی قیمت مسکن، نوسانات مکرر قیمت ارز در بازار آزاد در کنار رکوردشکنی بیسابقه قیمت دلار و ورود آن به کانال 33 هزار تومان و میانگین رشد اقتصادی صفر درصدی، تنها گوشهای از کارنامه ضعیف دولت روحانی در اقتصاد است.
اولین اعتراضات اقتصادی پس از انقلاب
فارغ از کارنامه آماری دولت روحانی، اوج شکست سیاستهای اقتصادی دولت تدبیر و امید، زمانی بود که اعتراضاتی در کشور به دلیل اتفاقات اقتصادی رخ داد؛ اعتراضاتی مردمی که رفتهرفته توسط گروههای معاند مصادره شد. نکته قابل توجه در ۲ رویداد دیماه 96 و بهمن 98 تاثیر مستقیم سیاستهای دولت بر آنها بود. این یعنی هیچ متغیر خارجی یا داخلی به غیر از دولت بر آنها تاثیرگذار نبوده و نیست. سال 96 عامل اصلی اتفاقات سودهای بیمحابایی بود که موسسههای اعتباری بدون نظارت بانک مرکزی به مشتریان میپرداختند و در سال 98 هم اعتراضات ناشی از سیاست دولت در گران کردن یک شبه بنزین بود که به بدترین شکل ممکن اجرا شد.
درجا زدن تولید ناخالص داخلی
بررسی آمارهای رسمی نشان میدهد تولید ناخالص داخلی کشور در پایان سال 98 نسبت به سال 90 بدون تغییر مانده است. رشد اقتصادی کشور در سالهای 97، 98 و نیمه سال 99 به ترتیب معادل منفی 1/4، منفی 8/6 و منفی 9/1 درصد بوده است. تنها افتخار دولت، ثبت رشد اقتصادی 14درصدی در سال 95 بود که به گواه آمارها، بخش اعظم آن، حاصل خامفروشی نفت بوده و هیچ ارتباطی با بخش حقیقی اقتصاد کشور ندارد. نزولی شدن مسیر اقتصاد کشور در سالهای اخیر در حالی است که در نیمه سال 92 دولت در حالی به روحانی سپرده شد که به گواه آمارهای رسمی، اقتصاد کشور به مسیر رشد بازگشته بود تا جایی که رشد اقتصادی نیمه اول سال 92 معادل 8/4 درصد ثبت شد. با این حال رها شدن بخش حقیقی اقتصاد کشور و شرطی شدن حل مسائل اقتصادی به نتیجه مذاکرات، روند رشد اقتصادی را معکوس کرد و اقتصاد را به مسیر نزولی کشاند. با توجه به رشد جمعیت کشور در این مدت، ثابت ماندن سطح تولید ناخالص داخلی طی این سالها به معنای تشدید فقر در کشور است.
وابسته شدن برنامه نجات اقتصادی دولت به نتیجه مذاکرات هستهای و بیتوجهی به اصلاح ساختارهای اقتصادی در حوزههای مختلف نظیر مالیات، بودجه، بانک و ...، اقتصاد کشور را در مسیر تخریب هر چه بیشتر قرار داد. نتیجه این وضعیت، تضعیف بخش حقیقی اقتصاد کشور و همچنین تشدید فشار معیشتی به دهکهای متوسط و کمدرآمد جامعه بود.
مقام اول با فاصله بسیار زیاد در زمینه نوسانات ارز
ترسیم نوسان قیمت ارز به شکل نمودار، تصویری را ایجاد میکند که پیش از هر چیزی شبیه نوار قلب یک بیمار نزار است. در دولت حسن روحانی بویژه با شروع دوره ریاست عبدالناصر همتی بر بانک مرکزی این موضوع تشدید شد، طوری که قیمت دلار بین کانال 9 تا 33 هزار تومان نوسان پیدا کرد. روحانی جدا از خلق پرنوسانترین دوران ارزی کشور، دارنده رکورد بالاترین قیمت دلار هم است. قیمت هر دلار آمریکا پاییز امسال به 33 هزار تومان هم رسید. جالب اینجاست که همتی، رئیس کل بانک مرکزی در آن مقطع به مردم تلویحا گفت تا انتخابات آمریکا انجام نشود، نمیتوان انتظار کاهش قیمت ارز را داشت.
شرایط ارزی در دوره روحانی به قدری عجیب بود که عملا هیچ سرمایهگذار خارجی و داخلی جرات ورود به اقتصاد ایران را نمیکرد. از مصائب دیگر رشد قیمت ارز تاثیر مستقیم آن بر قیمت کالاهای مصرفی بود. نباید فراموش کنیم در سال 92 و زمان تحویل دولت، قیمت هر دلار آمریکا 3300 تومان بود که این گویای رشد 900 درصدی قیمت دلار است.
ناتوانی دولت در حل مسأله تورم
تورم هم از دیگر شاخصهایی است که دولت روحانی در آن عملکرد ضعیفی از خود ثبت کرد. در حالی که روحانی از عملکرد دولت یازدهم در کنترل تورم تمجید میکرد، بازگشت تحریمها نشان داد تورم تکرقمی سالهای 95 و 96 سرابی بیش نبوده است. بازگشت تحریمها همچنین رکورد تورم ۲ دهه اخیر را هم به نام روحانی ثبت کرد. در حالی که در دور قبل تحریمها، نرخ تورم نقطه به نقطه حداکثر به 42 درصد رسیده بود، در ۲ سال اخیر تورم یک بار به 58 درصد در اردیبهشت 98 و بار دیگر به 46 درصد در آبان 99 رسید.
تهیه مسکن آرزو شد
یکی از بدترین عملکردهای دولت روحانی اما در حوزه مسکن ثبت شد. دولت روحانی بویژه عباس آخوندی، وزیر پیشین راه و شهرسازی از ابتدای آغاز به کار در سال 92 همواره حملات تندی به پروژه مسکن مهر داشتند. تخریب پروژه مسکن مهر در حالی بود که دولت مسؤولیت تکمیل این پروژه را برعهده داشت. با این حال دولت نهتنها تلاشی برای اتمام هر چه سریعتر این پروژه نکرد، بلکه با معلق نگه داشتن این پروژه، تکمیل آن را به روزهای پایانی دولت حواله داده است. بیتوجهی دولت به تامین مسکن مردم در آمارها هم قابل مشاهده است. طبق آمارهای وزارت راه و شهرسازی، صدور مجوز ساخت در دولت روحانی با کاهش شدید مواجه شده که به وضوح نشانگر ورود بخش مسکن به رکودی عمیق است؛ رکودی که سال گذشته و سال جاری به قیمت چند برابر شدن بهای مسکن و سختتر از همیشه شدن تامین آن برای مردم تمام شد. تنها اقدام دولت برای تامین مسکن مردم تا سال گذشته، ارائه وام مسکن یکم بود که با توجه به اقساط سنگین آن، استقبالی از آن نشد و نتوانست مشکل مسکن مردم را حل کند. در نهایت دولت با پی بردن به ناکارآمدی سیاستهای آخوندی در بخش مسکن، محمد اسلامی را جایگزین وی کرد تا بلکه در واپسین ماههای دولت، دستاوردی در این حوزه داشته باشد.
حفرهای که تبدیل به شکاف طبقاتی شد
یکی از تلخترین رکوردهای منفی اقتصادی دولت حسن روحانی افزایش نابرابری توزیع ثروت است؛ اتفاقی که بیش از نفس نارساییهای اقتصادی مردم را آزار میدهد. افزایش ضریب جینی در این دوره به طور مستقیم متاثر از سیاستهای دولت بوده است؛ سیاستهایی که در آن توسعه صرفا به معنای رشد اقتصادی است و هیچ جایگاهی برای توزیع عادلانه ثروت در آن وجود ندارد. البته دولت روحانی در رشد اقتصادی هم فشل بوده است.
اقدامات دولت قبل برای ترمیم شکاف طبقاتی تا حدودی موثر بود. مسکن مهر، سهام عدالت، هدفمندی یارانهها و رسیدگی ویژه به مناطق روستایی بخشی از این اقدامات بود که در دولت روحانی همگی به فراموشی سپرده شد و حتی مورد نکوهش قرار گرفت.
بر این اساس رقم ضریب جینی - طبق گزارشهای مرکز آمار- در ابتدای دولت 5/36 بود که در سالهای اخیر به 40 درصد رسیده است.
سانتریفیوژها پس از 7 سال با الزام مصوبه مجلس چرخید
توفیق اجباری
گروه سیاسی: روحانی در ادامه رونمایی از دستاوردهای دولت در اظهاری عجیب، خبر از محقق شدن وعده مشهور انتخاباتیاش در سال92 داد و گفت: از روز اول ما با مردم عهد بستیم هم سانتریفیوژ میچرخد و هم چرخ اقتصاد میچرخد، این را عمل کردیم و تا امروز هم همین بوده است. به گزارش «وطنامروز»، در روزهایی که حامیان شناخته شده رئیسجمهور نیز سعی میکنند با برائت از عملکرد دولتمردان وجهه و اعتبار سیاسی خود را حفظ کنند، مقامات دولتی در بیان موفقیتهای دولت از همدیگر سبقت میگیرند. روزی وضعیت موجود را نشان کارآمدی و کارکشتگی مدیران دولتی میخوانند و روز دیگر حتی از این دفاع حداقلی نیز فراتر میروند و حرف از تحقق عهد دولت با ملت میزنند. چند ماه پیش بود که علی ربیعی، سخنگوی دولت ادعا کرده بود: «اگر این دولت نبود، شمایی که مدعی هستید، وضع 100 برابر خرابتر میشد». پس از آن نیز اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور در اظهاراتی شبیه موضع سخنگوی دولت گفته بود: «اگر گروهی جز دولت ما سرکار بود، در مقابل جنگ اقتصادی، کل ایران را از دست میداد». با این حال به نظر میرسد گام نهایی را روز گذشته روحانی برداشت و از تحقق وعده مشهور انتخاباتیاش در مناظرات سال 92 خبر داد؛ اظهاراتی که فارغ از نسبتشان با واقعیت تنها میتواند به یک نقطه منتهی شود که آن هم چیزی جز عصبانیت جامعه نیست؛ جامعهای که عملا بیشترین فشار اقتصادی را تجربه میکند و همزمان با آن هفتهای یک بار از زبان یکی از مسؤولان دولتی پیرامون تحقق اهداف و وعدههای دولتمردان سخنانی جدید میشنود.
تحقق عهد دولت با ملت
رئیسجمهور روز گذشته در جلسه هیات دولت با اشاره به طرحهای افتتاح شده از سوی دولت گفت: این طرحها به عموم مردم مربوط میشود و تاکید میکنم هر آنچه دولت یازدهم و دوازدهم بر آن تاکید میکند، از مسائل سیاسی تا مسائل اقتصادی به نفع رفاه، زندگی مردم و توسعه تولید است و یک نگاهش احقاق حقوق مردم است که حقوق مردم از دست نرود. وی ادامه داد: تجارت با دنیا حق مردم است، اینکه اقتصاد ما برونگرا باشد، دستور مقام معظم رهبری است. اقتصاد مقاومتی یعنی در درون کار و تولید کنیم و بعد محصول را به بیرون صادر کنیم. روحانی تصریح کرد: دولت یازدهم و دوازدهم برای ایجاد برجام و برای حفظ برجام تلاش کرد. دولت یازدهم این توافق مهم را به وجود آورد و دولت دوازدهم این توافق را حفظ کرد. حال باید یک جایی صحبت کنیم که چه اقدامات مهمی توسط دولت و با هدایت مقام معظم رهبری صورت گرفته تا این کار بزرگ انجام شود. رئیسجمهور اظهار داشت: اگر ما یک ساعت در برداشتن تحریم تعلل کنیم، امروز و فردا کنیم، حقوق مردم را پایمال کردهایم. مهمتر اینکه این مساله حق همه مردم است که تحریمها برداشته شود و مردم آزاد شوند. همه باید تلاش کنیم، البته وظیفه دولت است که این کار را انجام دهد. وی با اشاره به تغییر دولت در آمریکا افزود: لحن دولت آمریکا یک مقدار تغییر کرده و بایدن به برخی مسائل اعتراف کرده و در برخی مسائل اقدام عملی هم کرده و نامه غلطی را که دولت قبل به سازمان ملل فرستاده بود پس گرفته است اما در زمینه تحریم که مساله اصلی ما است، هنوز ندیدیم یک قدم جدی از طرف دولت آمریکا برداشته شود. روحانی تاکید کرد: به نظر من برداشتن تحریم و اجرای کامل برجام هم خیلی آسان است و هم خیلی سخت. اگر اراده جدی در همه طرفهای برجام بویژه ایران و آمریکا باشد، این کار انجام میشود و در همین هفته میشود کار را تمام کرد. وی گفت: صهیونیستها ترامپ را اغفال کردند و در یک مسیر غلط بردند، حال اگر دولت فعلی آمریکا قبول دارد که دولت قبلیشان اشتباه کرده، هم باید واضحتر و صریحتر بگوید و هم باید عمل و جبران کند، با صدا، شعار و سخنرانی کار پیش نمیرود. آمریکاییها شعار میدهند میخواهیم به برجام بازگردیم اما این کافی نیست، باید در این کار عمل باشد. رئیسجمهور تاکید کرد: برجام یکی از مهمترین کارهای تاریخ سیاسی ایران است. در برجام کار بزرگی انجام دادیم، امروز انرژی اتمی ما دارد تولید میکند و هیچکس نمیتواند بگوید خلاف قانون است، قبلا هم تولید میکرد اما قطعنامههای سازمان ملل بالای سر ما بود و این کار ما را نامشروع میدانستند. وی گفت: آنهایی که میگفتند صنعت هستهای از بین رفت، دیدند وقتی اراده کنیم در عرض یک هفته در همه تولیداتمان چه کاری انجام میدهیم. اینکه از روز اول ما با مردم عهد بستیم هم سانتریفیوژ میچرخد و هم چرخ اقتصاد میچرخد، این را عمل کردیم و تا امروز هم همین بوده است. روحانی گفت: امروز هم اقتصاد ما بهتر میچرخد، هم سانتریفیوژها. شما میبینید هر هفته دهها هزار میلیارد تومان در سراسر کشور طرح و پروژه افتتاح میشود، فقط دوشنبه ۷۸ هزار میلیارد تومان افتتاح داشتیم، آن هم در شرایط جنگ اقتصادی. میبینیم که اقتصاد ما بهتر میچرخد و از آن طرف هم سانتریفیوژها بهتر میچرخند، پس میشود هم در صنعت هستهای که برای ما مهم است رشد بیشتر داشته باشیم و هم این صنعت را مشروع کنیم، البته این ادعایی بود که داشتند و این مسائل را برداشتیم. روحانی با اشاره به فعالیتهای دولت در حوزه اقتصاد گفت: اگر جنگ اقتصادی نبود، همه میدیدند کشور چه میشد. وی ادامه داد: یک زمانی «آیآر ۱» میچرخید و امروز ایآر 2، ایآر 4، ایآر 6، ایآر 8 و حالا هم ایآر 9 میچرخد، بنابراین هم در صنعت هستهای که برای ما مهم است باید رشد بیشتری داشته باشیم و هم این صنعت را مشروع کنیم. البته آنها در سازمان ملل این ادعا را داشتند که ما این مسائل را برداشتیم و تولید را بیهزینه کردیم و باز هم ادامه میدهیم.
چرخ سانتریفیوژها چگونه چرخید؟
دوگانه چرخ اقتصاد و چرخ سانتریفیوژ نخستینبار در مناظرات انتخاباتی سال92 مطرح شد؛ جایی که روحانی سعی کرد با در مقابل هم قرار دادن این دو، فضا را به سمت ایده مطلوبش یعنی برجسته کردن مذاکرات خارجی و توافق با آمریکا پیش ببرد و بگوید: خوب است که سانتریفیوژها بچرخند اما مهم است که چرخ کشور هم بچرخد و چرخ صنعت هم بچرخد.
طرح این دوگانه البته بیش از هر چیز ایجاد یک فشار داخلی برای پذیرش محدودیتهای هستهای به شمار میآمد. در نهایت با انعقاد توافق هستهای (برجام) در سال94 روند رو به رشد توانمندیهای هستهای در قالب تعهدات ایران بشدت محدود شد. البته گذر زمان زیادی نیاز نبود تا اندوختههای محدود اقتصادی در مقابل حجم تعهدات ایران به چشم همگان بیاید؛ مسالهای که در نهایت باعث شد رئیس وقت بانک مرکزی، آوردههای برجام برای ایران را «تقریبا هیچ» بخواند. با تمام این اوصاف خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت 97 عملا حکایت از پایان مسیری داشت که دولت روحانی در حد فاصل سالهای 92 تا 97 برای آن برنامهریزی کرده بود. اما اتخاذ مواضعی همانند سخنان روز گذشته رئیسجمهور پیرامون چرخش سانتریفیوژها جایی تعجبآور میشود که اساسا این اتفاق را میتوان بروندادی از سیاستهایی دانست که پس از انفعال حداکثری دولت در مواجهه با تحریمهای خارجی از سمت مجلس یازدهم کلید زده شد. پاییز امسال بود که نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی با تصویب طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» برنامه خود را معطوف به آن کردند که در برابر فشار حداکثری و عدم اجرای تعهدات برجامی حتی از سوی کشورهای اروپایی ابتکار عمل را به دست بگیرند. این طرح البته به رغم تصویب نیز چندان مورد اقبال دولتمردان قرار نگرفت، تا جایی که شخص رئیسجمهور چه با کنایه و چه حتی صریحا سعی کرد مخالفت خود را با این قانون اعلام کند. نیمه آذرماه بود که او در آیین بهرهبرداری از طرحهای ملی وزارت نیرو با لحنی کنایهآمیز به نمایندگان مجلس گفت: برادران عزیز و همه آنهایی که در کشور و در مجلس و قوه قضائیه و نیروهای مسلح مشغول خدمت هستید همه دست به دست هم بدهیم و در پی ایجاد امید و ثبات باشیم و برای حل این مساله عجله نکنیم و هول نشویم، دولت اگر موفقیتی به دست آورد، کاملا تقدیم شما میکند و اصلا غصه این را نخورید که این دولت مسائل را تمام کند. یک هفته پس از این سخنان بود که او در نشست خبری خود با خبرنگاران این بار با صراحت، مخالفت خود را با قانون مصوب مجلس که عملا باعث پیشروی مجدد ایران در زمینه هستهای و پر شدن دست کشورمان در برابر سناریوهای احتمالی دولت جدید آمریکا میشود اعلام کرد و گفت: دولت این قانون را مفید نمیداند و قبل از اینکه به تصویب نهایی برسد، من نظرم را صریحا اعلام کردم، البته این نظر شخص من نیست و در دولت اتفاق آرا وجود دارد و دولت به اتفاق آرا این قانون را برای کشور مفید نمیداند. در چنین شرایطی و در حالی که عملا گذشته دولت و نوع مواجههاش با صنعت هستهای نشان از یک عقبگرد در دوره روحانی دارد، ادعایی که روز گذشته از سمت رئیسجمهور طرح شد، بیش از همیشه مورد سوال قرار دارد. به عبارت دیگر در حالی که آغاز روند رو به جلوی فعالیتهای هستهای کشورمان در سایه قانون مصوب مجلس، البته با مخالفتهای مقامات دولتی همراه بود، رئیسجمهور سعی میکند از آن نیز به عنوان بخشی از وعده تحقق یافته انتخاباتی خود در سال 92 یاد کند!!
تکرار داستان برجام در سناریوی FATF
روحانی روز گذشته گریزی نیز به FATF زد و سعی کرد مسیر طی شده در برجام را این بار در موردی دیگر طی کند. رئیسجمهور در دفاع از پذیرش FATF گفت: یک گروه ویژهای است که اقداماتی درباره مسائل مالی و تراکنشها انجام میدهد و همه کشورها در آن هستند. اگر بد است، چطور در آن حضور دارند؟ روحانی در ادامه با بیان اینکه وقتی قانونی را وضع و اجرا میکنیم، تمام مشکلات عالم بشریت را حل نمیکند، ادامه داد: اگر این لوایح اجرا نشد، به مردم توضیح بدهیم چقدر هزینه دارد و چه کسی آن را میپردازد. از مجلس سابق تشکر میکنم که با ما همراهی و با رای خوب این لوایح را تصویب کرد.
این اظهارات در شرایطی است که مقامات دولتی در تجربه برجام نشان دادند میتوانند سرنوشت تمام مسائل کشور و حتی آب آشامیدنی مردم را هم به انعقاد یک توافق خارجی پیوند بزنند، تا جایی که عملا پس از خروج آمریکا از این توافق، دولت در یک شرایط ناشی از فقدان هرگونه «استراتژی» و «عمل اجرایی» قرار گرفت. با این حال طرح مساله FATF و ترسیم شرایطی مطلوبتر پس از پذیرش آن چندان نمیتواند نسخه قابل اعتمادی به نظر آید؛ آنچنان که حتی پیش از این وزیر امور خارجه نیز به نبود تضمینی برای بهبود اوضاع اقتصادی در صورت پذیرش FATF اعتراف کرده و مهرماه سال97 در صحن علنی گفته بود: «نه بنده و نه آقای رئیسجمهور نمیتوانیم تضمین بدهیم با پیوستن به این کنوانسیون مشکلات حل خواهد شد»!
ارسال به دوستان
آخرین رهبر شوروی به مناسبت 90 سالگی خود از احساساتش نسبت به گذشته و آینده گفت
گورباچف؛ شرمنده از اصلاحات ناکام
علی آران: مردی که نامش با سقوط یکی از ۲ ابرقدرت قرن سپریشده میلادی گره خورده، امروز با پا گذاشتن به 90 سالگی، از اصلاحات ناکامی که منجر به فروپاشی شوروی پس از 70 سال شد ابراز شرمساری میکند. میخائیل گورباچف، آخرین و تنها رئیسجمهور اتحاد جماهیر شوروی، این هفته به مناسبت ورود به دهمین دهه زندگیاش با خبرگزاریهای اسپوتنیک و تاس روسیه مصاحبه کرد و مقطع کنونی را «برههای مسؤولانه و بسیار دشوار» خواند.
او با مطرح کردن این دیدگاه که «نه میتوان در یک جنگ هستهای پیروز شد و نه اصلا باید وارد آن شد»، نشست ۱۹۸۵ ژنو با همتای آمریکاییاش به محض منصوب شدن بر صدر هیات سیاسی شوروی (پولیتبورو) را یادآوری و همچنین به واشنگتن گوشزد کرد در سالهای اخیر رهبر کرملین بارها احیای اصل فوق را به مستاجران کاخ سفید پیشنهاد کرده اما با بیمیلی آنها مواجه شده است.
گورباچف سال ۱۹۸۷ پیمان نیروهای هستهای میانبرد را در واشنگتن با رونالد ریگان به امضا رساندند تا از رقابت تسلیحاتی ۲ ابرقدرت هستهای وقت، موسوم به جنگ سرد جلوگیری کنند، غافل از آنکه پس از ۳ دهه، از شرقیترین تا غربیترین نقاط کره زمین زیر سایه عظیمترین و خطرناکترین جنگ تسلیحاتی تاریخ بشریت قرار میگیرند، طوری که گورباچف خود ۲ سال پیش درباره بروز فاجعه زمستان هستهای (متعاقب یک جنگ هستهای) هشدار داد. این زمانی بود که آمریکای ترامپ سال 2019 زیر توافق ۲ کشور موسوم به «استارت» برای امحای تمام موشکهای کروز و زمین پرتاب بالستیک با برد بین ۵۰۰ تا ۵۵۰۰ کیلومتر زد و روسیه پوتین نیز متعاقب آن از این پیمان خارج شد.
اگر چه بایدن به محض نشستن بر کرسی ترامپ، به تمدید 5 ساله پیمان استارت 2 در زمینه محدود کردن سلاحهای تهاجمی راهبردی بین روسیه و آمریکا تن داد اما گورباچف همچنان نگران یک برخورد هستهای است. او که درست ۲ ماه پیش به دنبال اشغال ساختمان کنگره آمریکا به دست حامیان ترامپ، درباره آینده ثبات حکومت ایالاتمتحده ابراز تردید کرده بود، حال از جهانیان بویژه آمریکاییها خواسته بدون قرار گرفتن در مسیر ناامیدی و یأس، برای برخورد با مساله سلاحهای هستهای تلاش کنند.
گورباچف همچنین به عنوان یک سیاستمدار غربگرای سادهلوح و شکستخورده- که نتوانست اصلاحات درونسیستمی موسوم به «گلاسنوست» (شفافیت) و «پروسترویکا» (بازسازی) را به سرانجام برساند- سعی کرده احساسات متناقض خود را نسبت به این موضوع بیان کند. او به خبرگزاری دولتی تاس گفت: «در سیاست حالا خیلی چیزها واضحتر شده است. البته قدمهای اشتباهی هم برداشتیم اما اگر به افراد اعتماد نداشتم، پروسترویکا هرگز آغاز نمیشد. من ضمنا به خاطر گلاسنوست شرمندهام اما بدون آن هیچ چیز در این کشور تغییر نمیکرد». این در حالی است که اصلاحات گورباچف در شوروی و سپس اجزای تجزیهشدهاش تا حدود یک دهه بحرانهای معیشتی و اجتماعی فراتر از یک تغییر ساده به وجود آورد و به همین دلیل حتی بسیاری از مخالفان کمونیسم هم آخرین رهبر شوروی را به بیعرضگی و سوءمدیریت اصلاحات متهم میکنند. نشان به آن نشان که او پس از استعفای جنجالیاش در دوما و امضای توافق تجزیه اتحاد شوروی، چنان غرق مواهب غرب شامل عناوین افتخاری و جوایز مالی کلان شد که تا همین اواخر، بیشتر 3 دهه پس از فروپاشی را در خارج از کشورش در آلمان و آمریکا سپری کرده بود.
با این حال نظریهپرداز گلاسنوست و پروسترویکا هنوز از این اصلاحات حمایت میکند و خود را مفتخر به این میداند که به قیمت فروپاشی قدرت بزرگی که رهبریاش را بر عهده داشت، روابط مسکو و واشنگتن را از نو بازسازی کرده است. حال آنکه با سیاستهای غربگرایانه او روسیه برآمده از فروپاشی شوروی تا قریب به ۲ دهه نتوانست در مقابل آمریکا کمر راست کند. آنچه گورباچف بدان افتخار میکند برای ما هم بسیار آشناست.
ارسال به دوستان
شورای حکام اجازه اظهارنظر درباره حق قانونی ایران را ندارد
شهریار حیدری*: شورای حکام اخیرا روندی را در پیش گرفته که ادامه آن تنها به ضرر خودش است.
۳ کشور اروپایی طرف برجام با محوریت انگلیس و با تأثیر از لابیهای آمریکایی- صهیونیستی، همواره دنبال این بوده و هستند که بحث انرژی هستهای ایران را به گونهای زیر سؤال ببرند و افکار عمومی جهان را به انحراف بکشانند. ایران به قدر کافی شفافسازیهای لازم را برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام داده و نقطه تاریکی در پرونده هستهای ایران وجود ندارد.
شورای حکام بداند دوستان ایران در این شورا، به قطعنامه این شورا رای منفی خواهند داد و متضرر اصلی این روند، خود شورای حکام خواهد بود.
متاسفانه تروئیکای اروپایی و طرف غربی برجام همیشه دنبال ایجاد هراس نسبت به برنامه هستهای ایران در سطح افکار عمومی جهان بودهاند، در حالی که مذاکرات 5 ساله ایران، خود گواه این است که برنامه هستهای ایران کاملا صلحآمیز بوده و طرف مقابل تنها به دنبال جوسازی و بهرهبرداری شخصی از فضای موجود است.
ما در تمام این مدت، بالاترین سطح همکاریها را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی داشتهایم، آژانس هم همواره بر مسیر ایران که مسیر قانونی و در چارچوب قوانین بوده تأکید کرده است. آقای رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم در سفر اخیر خود به ایران بر پایبندی جمهوری اسلامی ایران بر این همکاری تأکید کرد و علنا اظهار داشت ایران از مسیر قانونی خارج نشده است.
طبق بررسیهایی که مجلس در چند روز گذشته داشته است، جمهوری اسلامی ایران میتواند با زبان گویا و رسا و با استناد به صحبتهای مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر اینکه ایران هیچگونه انحرافی از موضوع هستهای نداشته و اقداماتش، کاملا صلحآمیز و در چارچوب شورای آژانس بینالمللی بوده، در آژانس و نهادهای بینالمللی پیروز میدان نبرد دیپلماسی باشد.
پس از شفافسازی ایران، دیگر ۳ کشور اروپایی بهانهای برای متهم کردنمان ندارند. آنها به دنبال این هستند که با استفاده از ابزار غیرمتعارف و به ظاهر قانونی و با سوءاستفاده از ظرفیتهای بینالمللی و با تأثیر از لابی صهیونیستی- آمریکایی، پرونده ایران را در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی مطرح کنند و از آن به عنوان محملی برای جوسازیهای روانی و رسانهای خود بهره ببرند.
ایران در چارچوب برجام و به استناد مواد 26 و 36، حق قانونی کاهش تعهدات خود را دارا است. گامهای کاهش همکاری با آژانس، حق قانونی ایران است، بنابراین هر گونه تلاش کشورهای غربی در شورای حکام تأثیری بر عزم جدی ایران برای پیشبرد فعالیتها و برنامههای صلحآمیز هستهایاش نخواهد داشت.
* نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس
ارسال به دوستان
کار را باید به کاردان سپرد
سیده سارا میرقاسمی*: یکی از مهمترین مسائلی که در موضوع دریافت اطلاعات از طریق رسانهها وجود دارد، وجود یک سرور ملی است؛ رسانهها ۲ کارکرد دارند که میتوان به کارکرد اطلاعرسانی و دریافت اطلاعات برای مخاطبان و کاربران در جامعه امروزی و کارکرد سرگرمی اشاره کرد. یکی از مشکلاتی که ما این روزها با آن دستوپنجه نرم میکنیم، موضوع فیکنیوزها و اخبار جعلی است که متأسفانه نهتنها باعث انحراف فکری مخاطبان شده، بلکه بعضا سبب ایجاد جنبشهای مخرب یا ایجاد کمپینهایی میشود که ممکن است در مسائلی که مخاطبان باید نقش سرنوشتساز داشته باشند، موجب انحراف فکری بخش وسیعی از جامعه شود. باید متخصصی در این میان باشد تا مسؤولان را به این نقطه و باور برساند که این موضوع بسیار اهمیت دارد. همچنین کار باید به دست کاردان و افراد متخصص سپرده شود. ما متخصصان بسیاری در این حوزه داریم که باید آنها را وارد میدان کنیم و از تخصصشان در موضوع شبکه ملی اطلاعات و رسانه بهرهمند شویم. یکی دیگر از مسائلی که ایجاد شبکه ملی را واجب میکند، مدیریت منابع مالی کاربران از طریق فضای مجازی است، یعنی به واسطه نبودن یک بانک اطلاعاتی صحیح که هم آموزش و هم اطلاعرسانی در آن تعبیه شده باشد و نداشتن آگاهی، کاربران دچار رفتارهای هیجانی میشوند که در کوتاهمدت ضربههای بسیار سنگینی به اقتصاد کشور و اقتصاد خود افراد جامعه وارد میکند که به عنوان مثال میتوان به مشکلات بورس اشاره کرد. بر اساس آمارهای رسیده، حداقل 70 درصد مردم در این شرایط اقتصادی در فضای بورس سرمایهگذاری کردند اما متأسفانه آنقدر اطلاعات غیرموثق در حوزه تصمیمگیریهای دولت و شرکتهایی که به این مقوله مرتبط هستند، در اختیار کاربران قرار میگیرد که یک نوع هراس عمومی برای آحاد جامعه به وجود میآید و ما شاهد رفتارهای هیجانی میشویم.
این موضوع یک نمونه کوچک در مسأله اقتصاد است. ایجاد شبکه ملی اطلاعات اتفاقی نیست که یک وزارتخانه بتواند به تنهایی آن را انجام دهد، بلکه یک اتفاق کلان است که حتما باید از بالا به پایین رخ دهد. حتی اگر هزاران کارشناس و متخصص در این حوزه فریادها بزنند و سعی کنند کمپین و انجمن تشکیل دهند، تا زمانی که این زیرساختها ایجاد نشود، متأسفانه با این چالشها روبهرو خواهیم بود. ما هنوز زمانی که رفتار مسؤولانمان را درباره یک موضوع خاص، مورد رصد و پایش قرار میدهیم و آن را تحلیل میکنیم، شاهد هستیم نهتنها خودشان از سطح سواد رسانهای پایینی بهرهمندند، بلکه کارشناسان نیز چنین وضعیتی دارند و این باور را ندارند که یک جمله که از طریق رسانهها بهسرعت منتشر میشود چه تأثیراتی میتواند بر جامعه، اقتصاد و همه نهادهای ما داشته باشد.
متأسفانه هماکنون سرور اصلی گوگل است و این سرور بهرغم اینکه مخاطبان عادی تصور میکنند هیچ دخل و تصرفی در ارائه اطلاعات ندارد اما زمانی که مخاطب موضوعی را جستوجو میکند، هدایتگر اصلی آن سرور است که مخاطب را به سمت این میبرد که اطلاعات را از کدام منبع کسب کند که این مساله هم بر اهمیت ایجاد شبکه ملی اطلاعات میافزاید. در مجموع شبکه ملی اطلاعات باید با حضور افراد رسانهای نه سیاسی و با دیدگاه دقیق رسانهای شکل بگیرد. موضوع حراست از محتوا، وظیفه خبرنگار و وظیفه رسانه است که باید در آن حفظ شود و محتوای موثقی در آن قرار بگیرد، در این صورت میتوانیم شاهد باشیم در یک مدت زمان کوتاه، اعتماد مخاطبان جلب میشود. همچنین باید در این موضوع اهتمام ملی صورت بگیرد و این اهتمام از سطوح بالا تا پایین با همکاری مسؤولان باشد. باید متخصصی در این میان باشد تا مسؤولان را به این نقطه و باور برساند که این موضوع بسیار اهمیت دارد. همچنین کار باید به دست کاردان و افراد متخصص سپرده شود.
*رئیس کارگروه پایش فضای مجازی انجمن سواد رسانهای
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|