|
«من اشتباهی بودم»
در پی تزریق اشتباه واکسن برای مسؤولان شهر آبادان به جای پاکبانان شهر، کیفرخواست زیر برای متهمان ردیف اول و دوم صادر میشود.
ابتدائاً در خصوص متهم ردیف اول: پرستار شیفت شب متهم است که با علم به نقص کوررنگی مادرزادی و کتمان آن از مراجع ذیصلاح مبادرت به تحصیل در این رشته نموده است.
شاکی اصلی در پرونده متهم ردیف اول، مدعیالعموم است. متاسفانه نامبرده در روز تزریق واکسن به علت عدم تشخیص رنگ نارنجی لباس پاکبانان از رنگ سرمهای متالیک و براق کت و شلوار مسؤولان شهری، از ایشان برای نشستن در جایگاه تزریق دعوت مینماید و مسؤولان شهری هم از همه جا بیخبر روی صندلی مورد نظر جلوس مینمایند و بدین گونه کاملاً اتفاقی و اشتباهی مورد تزریق واکسن «کووید- ۱۹» قرار میگیرند.
متهم ردیف دوم: کارمند نیروی انسانی شهرداری متهم است که به علت عدم آموزش صحیح ضمن خدمت، تبحر کافی در قرائت اسامی با عناوین سازمانی را نداشته و باعث ثبت اسامی مسؤولان رده بالای اداری با عنوان پاکبان شده است.
مقتضی است با توجه به ماده ۳*۲۷ تبصره ۴۱-۷۴ قانون مجازات بطنی، متهم ردیف اول، تنها مجوز تزریقات برای اموات که خلعت مشخصه سفید رنگ دارند را دریافت نماید.
متهم ردیف دوم طبق ماده ۵ قانون مجازات، محکوم به گذراندن دورههای سوادآموزی در مؤسسه مخازن العلوم و استفاده از پکیج آموزشی طلایی این مؤسسه و کسب گواهینامه معتبر خواهد بود.
احکام صادره قابل تجدید نظر نخواهد بود.
ارسال به دوستان
انتقاد ظریف از هجمهها: بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم تا سختی کمان شما نیز بگذرد
سپرم را بیاورید
تحریم میرود، نرود هم گذر کنیم
دلواپسان لوس و ننر را پکر کنیم
صد روزه منعطف شدن از ما بعید نیست
وقت توافق آمده شق القمر کنیم
بگذاشتیم تا خودشان مرحمت کنند
چون زشت بوده حکم کسی بیاثر کنیم
مشتاق توبه اند، نه ما توبه میکنیم
این حُسن را به نیکی بیشینه در کنیم
ما را بغل کنند یقینا اگر کمی
لب را برای گفتن لبیک تر کنیم
موشک که بازی است؛ بزرگی نشان دهیم
جیز است آتش از خطراتش حذر کنیم
صرفا برای صلح و صفا میشود به کل
کبریت را بدون سر و بیخطر کنیم
آنوقت میشود که دلاری به کف بریم
آنوقت میشود به یواسآ سفر کنیم
بهبه که آب از لب و لوچه روان شده
ما با خیال یار شب و روز سر کنیم
حلال مشکلات همین کیمیای ماست
گر بر مس وجود بریزیم، زر کنیم
محکم به گوش خلق بکوبیم گفتمان
بهتر که گوش هرکه نفهم است کر کنیم
چشم حسود بتّرکد روی منقلی
تا در توافقات سیاسی هنر کنیم
صد روز آخری به همین شیوه بگذرد
بر تیغ نقد، فحش رکیکی سپر کنیم
ارسال به دوستان
ای صاحب کلید
اشکم زده است با تو بسی طعنه بر پیاز
ای صاحب کلید و شه منتقدنواز
بر هشت سال دولت خود گفتهای دهه
آری! همیشه لحظه سختی شود دراز
ارسال به دوستان
خداراشکر کری سبیل نداشت
آقای رئیسجمهور گفتهاند که دولت یازدهم و دوازدهم دهه پیروزی و نجات ملی بود. این حرف تنها در صورتی منطقی است که اسم پرسپولیس همان پیروزی میماند. بعد با توجه به ۲ بار فینالیست لیگ قهرمانان آسیا شدن پیروزی (پرسپولیس) در این دهه، میشد اسمش را دهه پیروزی گذاشت. اگرنه هرجور دیگر حساب کنی برای این دولت دهه خوش خیالی و امید واهی مناسبتر است. مثلا همین دولت یازدهم را شما ببین؛ جماعتی با خبر یک توافق، قر میدادند و هزارتومانی میبوسیدند و دلار آتش میزدند. خود توافق از حجم اینهمه توقع، برگههایش ریخت و گفت: «داداچ برجااام...ببخشید...برگههام!» خداوکیلی امید واهیتر از این سراغ دارید؟
و یا خوشخیالی مسؤولانی که کل زحمات یک مملکت را به تضمین یک امضا دود کردند رفت. باز خداراشکر که کری سبیل نداشت، اگرنه همین امضا را هم میگرفتند و به تار سبیل بسنده میکردند. لذا از جناب رئیسجمهور خواهش میکنیم این دم آخری هم همانطور که تا الان بار همه مشکلات را مردمسپاری! کردهاند، این معضل انتخاب اسم را هم به مردم بسپارند.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
نیش خدمت
واکسن زدن مسؤولان شهرداری آبادان به جای پاکبان ها
نیش خدمت
پیه همه جور نیش را بر تن زد
مردانگیاش طعنه به سوپرمن زد
می خواست که درد ضعفا را بچشد
پس رفت و به اسم پاکبان واکسن زد
مهدی امام رضایی
***
به نقل از رئیس سازمان سنجش:
آموزش و پرورش سالانه هزار میلیارد
تومان حق بالاسری از موسسات کنکور دریافت میکند - جراید
گادفادر
وضع کنکور را که ناظر بود
مافیا هم براش حاضر بود
حق بالاسری نشانم داد
او خودش اصل گادفادر بود
محدثه مطهری
ارسال به دوستان
پیغامگیر دفتر رئیسجمهور
باسلام، به سامانه تلفنی صد روز خوش آمدید. مشترک مورد نظر در حال برنامهریزی برای صد روز آینده میباشد لطفاً پس از شنیدن صدای بوق پیغام خود را بگذارید در غیر اینصورت:
برای شنیدن جدیدترین وعده صد روزه «عدد ۱»
اطلاع از وعدههای صد روز گذشته «عدد ۲»
برای ارتباط با واحد پارگی برجام «عدد ۳»
مفقودی کارت ملی در صفوف گوشت و مرغ «عدد ۴»
ارتباط با واحد ماستمالی «عدد ۵»
و برای ارتباط با اپراتور «عدد ۰» را شماره گیری نمایید.
در پایان به صورت اتوماتیک به بخش نظرسنجی بهترین وعده صد روزه متصل میشوید که طی قرعهکشی در صد روز آینده به نفر اول کمک هزینه خرید سه عدد مرغ بدون صف، نفر دوم کمک هزینه خرید دو عدد آدامس موزی و نفر سوم وجه نقد به ارزش صد هزار ریال اهدا میشود.
ارسال به دوستان
نقش دولت دوازدهم در گسترش نگرش پیروزمندانه
بکوش تا آسایش در نگاه تو باشد ...
از نتایج یک پیروزی و نجات ملّی شیک و تمیز، تغییر جهانبینی افراد نسبت به پدیدههای زندگی است که دولت دوازدهم به چه زیبایی این تغییر نگرش را رقم زد. مثلاً قدیمها آسایش این بود که یک شغل آبرومندی باشد و یک درآمد حلالی که بعد از کار، میوه و شیرینی بخرید و ببرید خانه با اهل و عیال بخورید و از دیدن تلویزیون لذت ببرید. اما الآن هر هفته یک شغل عوض میکنید و از صبح شنبه تا دو ساعت مانده به صبح جمعه هم کار میکنید و باز نمیتوانید یک کیلو خیار بخرید که بدنتان با ویتامین غریبه نباشد. تا اینجایش شاید به ظاهر فلاکتبار باشد اما آسایش حقیقی زمانی حاصل میشود که بعد از همه این دوندگیها بفهمید که دویدن برای دنیا فایدهای ندارد و قید ازدواج و زندگی و خیار و سایر خوردنیهای غیرضروری را بزنید و تا ابد در زیرزمین خانه پدری با آرامش بخوابید و عاقبتبهخیر شوید.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
کمدین برتر
ما با انتخاب آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور به این بزرگوار ظلم کردیم. یک نفر باید چند بار و به چه زبانی بگوید که علاقه و استعدادش چیز دیگری است تا ما توی کتمان برود؟ باید حتما مسعود شصتچی طور بگوید من از اول هم اشتباهی بودم که دوزاریمان بیفتد؟
ایشان 8 سال با جملات طنزی که بر زبان آورد در بدترین شرایط اقتصادی که حتی کفاشیان هم بغضش گرفته بود، ما را خنداند. بازهم نفهمیدیم استعدادشان در استندآپ کمدی است! (حتی بارها نشسته هم طنز پردازی فرمودند) آنوقت دوقورت و نیممان هم باقی بود و توقع داشتیم وضع مملکت را درست کند! اف بر ما!
ایشان در آخرین طنزپردازیشان (تا الان که این متن را مینویسم) گفتهاند «دولت یازدهم و دوازدهم دهه پیروزی و نجات ملی بوده» این جمله در نگاه اول قطعا طنز است. از آن طنزها که نیم متر خخخخخخ و ایموجی خنده در مقابلش بگذاری هم حق طنز جمله ادا نمیشود. حتی شاید کار به فارسی سخت هم برسد!
اما با دقت بیشتر در محتوای این جمله متوجه میشویم این 8 سال حتی به خود رئیس جمهور هم 10 سال گذشته! و آنجاست که خنده از روی صورت محو میشود. در واقع ایشان با فداکاری در این 8 سال، 10 سال سختی را تحمل کردند که به من و شما بفهمانند اگر هرکس دنبال استعداد و علاقهاش نرود نجات پیدا نمیکند. و حالا که با پوست و استخوان این مهم را درک کردهایم، با آقای روحانی موافقم که میشود اسم این 8 سال را گذاشت دهه نجات ملی! نجات از گمراهی و فهمیدن اینکه باید به استعداد و علاقه توجه کرد. البته همین را میتوانستند با ساخت یک فصل «عصر جدید» در همان سال اول دولت به ما بفهمانند که الکی 10 سال به خودشان و 80 سال بر ما نگذرد!
ارسال به دوستان
اشتباه نکنید!
آقای روحانی خیلی با ما مردم مهربان است و به اشتباهاتمان با دیده اغماض مینگرد. مثلا همین که گفته اگر بگوییم دوران دولت یازدهم و دوازدهم دهه پیروزی و نجات ملی بوده است اشتباه نگفتهایم. در حالی که ما خودمان میدانیم اشتباه گفتهایم، چون بحث پیروزی و نجات ملی برای این دولت کار یک دقیقه است و یک دهه وقت لازم ندارد. اصلا تفریح دولت پیروزی و نجات ملی است. یعنی خسته که میشوند میگویند برویم یک دست نجات ملی بزنیم. حتی دیده شده بعضی از اعضای دولت میتوانند به صورت چشمبسته یا دستوِل پیروزی بیافرینند. برای همین آقای روحانی به دولت یازدهم و دوازدهم میگوید «دهه». چون در این هشت سال در زمینه پیروزی و نجات ملی جوری به خودکفایی رسیدیم که دولت بعدی تا دو سال، هر وقت پیروزی و نجات ملی لازم داشت میتواند از نجاتملیهایی که دولت روحانی اضافه آورده بردارد و استفاده کند. حتی برای بیشتر از دوسال هم حرفی نداشتند ذخیره کنند، حیف که خراب میشد!
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
گره گشایی
بر تیزی تیغ راه رفتن
دنبال نخود سیاه رفتن
در پارک قدم زدن فقط هم
با نیت یک نگاه رفتن
مشت و چک نوش جان نمودن
با حسرت و اشک و آه رفتن
جای ژلوفن شیاف خوردن
یک عالمه مستراح رفتن
دنبال گره گشایی از خلق
هر دفعه به اشتباه رفتن
با دشمنِ دوست، دوست بودن
با دشمن خویش راه رفتن
با وسوسه امید و تدبیر
در آب به زیر کاه رفتن
از بارش این همه گشایش
بی سر شده بی کلاه رفتن
حالا که شدهاست کار تدبیر
از چاله درون چاه رفتن
از دست نجات ملی شیخ
باید پی جانپناه رفتن
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|