|
یک حکایت از چندین حکایت معدن
مالک شیخی: همه عناوین شغلی وقتی میخواهند از سختی شغل خود بگویند، شغلشان را با کار در معدن مقایسه میکنند. اینگونه که معمولا جملهشان را با این ترجیعبند تکراری شروع میکنند: «این شغل بعد از کار در معدن، دومین شغل پرخطر دنیاست!»
اما منظور از سختی کار در معدن، کدام بخش است؟
هفته اول خردادماه که از سال ۱۳۶۷ به عنوان هفته معدن در کشور ما شناخته میشود، فرصتی است برای پرداختن به این سختترین شغل دنیا. به این طبقه نجیب!
اینکه کدام بخش از معادن به عنوان سختترین بخش معرفی میشود، قطعا شامل صاحبان پایتختنشین این معادن که در «اندرزگو و فرحزادی و وزرا و سمیه» ساکنند، نخواهد بود. بیشک مقصود از سخت بودن معادن شامل سهامداری که سالی یک بار با ماشین شاسیبلند به معدنش سرکشی میکند نیز نمیشود. بلکه سختی کار در معدن را با معیار جان باختن کارگران مظلومی باید بررسی کرد که طی ۲ ماه گذشته از سال جدید، ۳ حادثه دردناک را پشتسر گذاشتهاند:
۲ کشته در معدن «زغال سنگ طزره دامغان»، ۲ کشته در «معدن نمک نیشابور» و ۲ کشته در حادثهای که در «معدن باجگیران شهرستان کیار» رخ داد و داغی دیگر بر دل خانوادههای این زحمتکشان بیادعا گذاشت.
طبق اعلام مرکز آمار، معادن ما سالانه 40-30 کشته بر اثر حادثه دارند اما مرکز پژوهشهای مجلس سال گذشته نتایج تحقیقات خود در معادن را با این جمله اعلام میکند: «آمار دقیقی از حوادث معادن موجود نیست!»
این بیخبری از معادن، تنها مختص آمار حوادث آن نیست. اگر کمی دقت کنیم پی خواهیم برد که گویی معادن حریم ممنوعه است و عامدانه قرار است همه چیز در هالهای از بیخبری پیش برود به طوری که مسؤولان همیشه آماده ما نیز که در تمام مناسبتها پیام تبریک و تسلیت صادر میکنند و تلویزیون نیز به نحو مقتضی به آن میپردازد، نه خبری از انبوه پیامهای ایشان به مناسبت هفته معدن دیده میشود نه پیام تسلیت برای جانباختگان مظلوم این صنعت. گویی اصلا مناسبتی به این نام وجود ندارد.
هدف از نگارش این سطور بیان آمار معادن نیست لیکن ضمن ادای دین به تمام کارگران خاموش معادن، پرداختن به مقدمهای پدیدارشناسانه از آنچه در حاشیه معادن ما میگذرد، خالی از لطف نخواهد بود.
شاید بیان این مطلب کمی تلخ باشد اما تقریبا ۸۳ درصد معادن کشور ما، همجوار مناطق محروم روستایی هستند. حال آنکه ۲۰ درصد صادرات غیرنفتی ما متعلق به صنایع معدنی است. نسبت اعداد را با محرومیت مناطق اطراف آنها مقایسه کنید.
تلختر آنکه طبق پژوهشهای گروه تحقیقاتی شهید خوشنویس، در ایران روستاهایی وجود دارند که در کنار معادن بزرگ اما در فقر مطلق زندگی میکنند (تاکید میکنم فقر مطلق!).
این پدیده اسفبار نیاز به ادله و پژوهشهای پیچیده ندارد و کافی است هر کس ذرهای انصاف داشته باشد بعد از طی مناطق صعبالعبور، سری به مناطق معدنی خراسان و کرمان بزند و به معنای واقعی کلمه، «معدن ثروت» را در جوار «معدن فقر» مشاهده کند.
از آنجا که مناطق پیرامونی پروژههای معدنی کشور نیز عموما بکر و از شهرهای بزرگ دور هستند، لذا ضمن آنکه متقاضیان شغل در این مناطق فراوانند، فرصت شغلی دیگری هم برای خود متصور نیستند. به همه این موارد، جبر معیشت، ضعف در اطلاع از قانون توسط کارگران، کاهش قدرت چانهزنی کارگران و قانونگریزی صاحبان معادن را اضافه کنید.
همین دلیل کافی است تا با هر شرایطی - ولو سخت و طاقتفرسا - در این معادن مشغول به کار شوند و صدای این طبقه در دل خاک خفه شود؛ طبقه مظلومی که خاکآلود میشوند تا خاک وطن آلوده نباشد و رویشان سیاه میشود تا ایران روسیاه نشود!
ارسال به دوستان
روایت «وطنامروز» از مقاومت مردم دزفول در برابر هجوم رژیم بعثی
دزفول نگین مقاومت
محمدعلی سخاوت: میدانیم در تاریخ جنگ ۲ عملیات بزرگ و سرنوشتساز توسط رزمندگان اسلام علیه متجاوزان بعثی انجام شد به نامهای فتحالمبین و الی بیتالمقدس، بدون تردید این ۲ عملیات گسترده و سرنوشتساز ورق جنگ و تاریخ دفاعمقدس را به نفع ایران اسلامی برگرداند.
شگفتانگیزتر آنکه این ۲ عملیات وسیع که هنوز هم بسیاری از ناگفتهها را در خود دارند و به آنها پرداخته نشده است با فاصله کوتاه زمانی از هم به وقوع پیوسته است. در این عملیاتها رزمندگان غیور اسلام اعم از ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای مردمی افتخارها آفریده و هزاران کیلومتر مربع از خاک عزیز کشورمان را از دست متجاوزان بعثی خارج و هزاران نفر از اشغالگران وطن اسلامی را به اسارت گرفته یا به درک واصل کردند و بسیاری از ادوات جنگی آنها به غنیمت گرفته یا منهدم شد. در نهایت در «سوم خرداد سال ۶۱» با آزادسازی خرمشهر این عملیاتها به پایان رسید و سوم خرداد روز فتح خرمشهر «روز مقاومت، ایثار و پیروزی» در تاریخ به ثبت رسید و در تقویمهای سالانه کشورمان ماندگار شد.
«روز چهارم خرداد» نیز روز ماندگار دیگری است که به نام «روز مقاومت و پایداری؛ روز دزفول» در روزنگار کشورمان ثبت شده است.
«اما چرا ۴ خرداد و چرا روز دزفول؟!» اگر حس کنجکاوی شما تحریک شده و میخواهید بدانید چرا، باید به آن روزهای حماسهساز برگردیم و به حماسهسازان دفاعمقدس، به ایام سخت و دشوار و به مردان و زنان و نوجوانان و جوانان و میانسالان و پیرمردان و پیرزنان و... که چگونه در برابر دشمن تا بن دندان مسلح که حمایت جهانی را پشت سر خود داشت، ایستادگی کردند و حماسههای شگرف آفریدند و اسوه و اسطوره مقاومت و پایداری شدند.
هم آن روز معلوم بود و هم امروز و دیگر زاویه پنهانی نمانده است که جنگ توسط جبهه استکبار جهانی و به نمایندگی عراق در ۳۱ شهریور سال ۵۹ در حالی بر ایران اسلامی تحمیل شد که کشورمان، هنوز درگیر سر و سامان دادن به خرابیهای ناشی از انقلاب و ویرانگریهای نظام شاهنشاهی و در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلاتی بود که بخش عمده آنها از رژیم سابق به ارث رسیده بود و بخش دیگری هم زاییده همان دشمنان و دنبالههای داخلی آنها بود که از این انقلاب آسیب دیده و منافعشان به خطر افتاده بود، مانند کودتا، ترور، تحریک قومیتها برای جدایی از مام میهن در کردستان، خوزستان، ترکمن صحرا و جاهای دیگر، همچنین ظهور گروههایی که مانند قارچ از زمین سر بر آورده بودند و نوعا هم با سلاحهایی که از پادگانها و مراکز دیگر نظامی و انتظامی به سرقت برده بودند، مسلحانه در برابر نظام نوپای اسلامی صف کشیده بودند و از هر گونه خسارت زدن و خیانت دریغی نداشتند؛ مراجعهای به تاریخ، همه اینها را به وضوح به شما نشان میدهد.
از جنبههای دیگر، باید حقاً و انصافاً به پایبندی، از خود گذشتگی و ایثار و فداکاری و دلسوزی اقشار مختلف مردم که به صورت یکپارچه تحت لوای ولایت و اوامر رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رضوانالله علیه در هر نقطه کشور به صورت خودجوش و دینمدارانه در حال رتق و فتق امور و دفع شرور بودند هم اشاره کرد که اگر این پایمردیها و ایثارگریها و حضور فعال نبود، به جرأت میتوان ادعا کرد که انقلاب اسلامی هم به تاریخ میپیوست و امروز هم مانند قیام مشروطه و دیگر قیامها شاید ذکری از آن در اذهان مردم نبود و شاید اصلا به صورت تحریف شده و تحت عنوان «یک اشتباه تاریخی» ثبت شده بود. جنگ تحمیلی را هم میتوان یکی از هزاران توطئههایی دانست که به قصد براندازی این نظام نوپا و به عنوان اقدامی تمامکننده برپا شد، اما هنگامی که جنگ آغاز شد از گوشهگوشه کشور اسلامی، غیورمردان، شیرزنان، جوانان، نوجوانان و... همه با هم به دفاع از میهن برخاستند تا این شر بزرگ را دفع کنند. در این باره هم حماسهها آفریده شد و در تاریخ به ثبت رسید که شایسته است کتابها درباره آنها نوشته شود تا همه بدانند مردم این کشور در شرایط مختلف چگونه پای انقلاب و نظام اسلامی خود ایستاده و افتخارها آفریدند.
حماسه مردم شهرستان دزفول نمونهای از این مقاومت جانانه و ایثارگری شجاعانه است؛ شهری که در طول ۸ سال دفاعمقدس با تمام وجود در برابر متجاوزان ایستاد و ۲۵۰۰ گلوله توپ، ۳۳۱ راکت هواپیما و ۱۷۶ فروند موشک در سایزهای ۶، ۹ و ۱۲ متری را بر پیکر خود تحمل کرد؛ ۲۶۰۰ شهید، ۴ هزار جانباز و ۵۰۰ آزاده تقدیم ساحت قدس این انقلاب شکوهمند اسلامی کرد و هزاران (۱۹۰۰۰) باب منزل مسکونی و مغازه مردمش تخریب شد و فرزندانش هم پیوسته در صحنههای دفاعمقدس از سطح بالای فرماندهی تا رزمندگان تکاور حضور داشتند. دزفول و دزفولیها ایستادند، امتحان دادند و سربلند از آزمون بیرون آمدند و بالاخره در تاریخ ۴ خرداد سال ۶۶ توسط دولت وقت جمهوری اسلامی مفتخر به دریافت لوح «شهر نمونه جنگ و پایتخت مقاومت» شدند.
***
خاطرات مقاومت دزفول
نماز جمعه؛ قلب تپنده مقاومت
یکی از نمادهای مقاومت در دزفول «نماز جمعه» این شهر نمونه در دوران دفاعمقدس بود؛ پیر زندهدل و مجاهد مرحوم آیتالله قاضی با پایمردی تمام در حالی که سنشان بالای ۸۰ سال بود همه هفته مقید بودند نماز جمعه به عنوان یکی از «نمادهای مقاومت» در این «شهر نمونه» برگزار شود. برقراری نماز جمعه هم موجب تقویت روحیه مردم همیشه حاضر در صحنه، در این شهر پرخطر بود و هم مایه دلگرمی رزمندگانی بود که از گوشه و کنار کشور برای حضور در جبهههای جنگ تحمیلی و دفاعمقدس در منطقه حضور داشتند و بنا بر ضرورتهای متفاوت به دزفول میآمدند یا از جبهههای نزدیک برای نماز در جمع نمازگزاران حاضر میشدند.
واقعا تأثیر این سرزندگی و جریان داشتن حیات در شهر به حدی بود که از چشم هیچ کس پنهان نبود. با وجود خطرات بسیار بالا و زیر آتش بودن شهر، انصافا شوخی نبود که بیننده مشاهده کند مردم مرگ را تا این اندازه نسبت به خود و خانواده خود به سخره بگیرند.
میدانیم که دزفول هم از حیث جغرافیایی و هم ژئوپلیتیک موقعیت سرنوشتسازی دارد که این موقعیت از چشم دشمنان پنهان نبود، زیرا این شهر به دلیل موقعیت جغرافیایی خود- که در شمالیترین نقطه استان زرخیز خوزستان واقع شده است- به عنوان گلوگاه استان به حساب میآید و هم از حیث نظامی دارای مراکز حساسی برای دفاع از کشور بود؛ چرا که پایگاه هوایی چهارم شکاری و مرکز آماد لشکر ۹۲ زرهی خوزستان در این شهر قرار داشت و دارای خطوط مواصلاتی جادهای و ریلی از بندرهای مهم کشور نظیر بندر ماهشهر و بندر مهم و استراتژیک خرمشهر به سایر استانها بویژه پایتخت یعنی تهران بود... اگر دشمن موفق میشد از رودخانه کرخه عبور کرده و جاده استراتژیک اهواز- تهران یا پایگاه چهارم شکاری دزفول و یا مرکز آماد لشکر ۹۲ زرهی را تصرف یا به آنها تعرض کند، بدونشک سرنوشت جنگ به گونهای دیگر رقم میخورد و در واقع ایران باید خوزستان را از دست رفته تلقی میکرد!!! در اینجا ارزش ایستادگی مرحوم آیتالله قاضی همچون کوهی استوار در شهر و برگزاریبدون وقفه نماز جمعه حتی بهرغم بمباران آن محل، با جابهجایی سریع محل و برگزاری نماز جمعه در محل جدید به صورت هر هفته به همراه پذیرایی ناهار از رزمندگان غیردزفولی و همچنین پایداری شکوهمند مردم ولایتمدار و از جان گذشته و عاشورایی، این تصور دشمنان را بر باد داد و این گلوگاه را محکم نگه داشت.
در کنار این دو عامل، در خط مقدم هم سلحشوری و دفاع جانانه، شور و شعور و آگاهی و آمادگی جوانان و مردم پرشور دزفولی، جوانان مومن و پای کار شوشی و اندیمشکی در قالب تیپ ۷ ولیعصر (عجلالله تعالی فرجهالشریف) در تشکیل گردانها، امدادگران و پرستاران و دیگر نیروهای عزیز مردمی و بسیجی و عشایری، توانست دشمن را در رسیدن به اهداف شوم خود ناکام گذاشته و آنها را پشت رودخانه کرخه متوقف کند. همچنین آنان توانستند بهرغم عدم تعادل در توان و تجهیزات نظامی طرفین در این جنگ ناخواسته، در برابر دشمن مقابله کرده و با پدافندی قوی تا عملیات فتحالمبین، دشمن را در نقاط مختلف زمینگیر کنند.
*نخستین نماز جمعه دزفول همزمان با عملیات غرورآفرین فتحالمبین
مراسم سیاسی - عبادی نمازجمعه در ۶ فروردینماه سال ۶۱ همزمان با عملیات فتحالمبین، با شرکت شکوهمند مردم دزفول در مصلای امام علی علیهالسلام به امامت آیتالله سیدمجدالدین قاضی برگزار شد. مردم در حالی که از یک سو با شور و شوق وصفناپذیری شاهد پیروزیهای چشمگیر فرزندان خود در جبهه نبرد حق علیه باطل بودند، از طرف دیگر رژهای از جمع کثیری از اسرای عراقی را که در این عملیات پیروزمندانه به اسارت رزمندگان اسلام درآمده بودند در خیابان شهر تماشا میکردند و آثار پایمردی و مقاومت خود و خالی نکردن شهر و همچنین آثار جانفشانی و ایثار فرزندانشان در جبهه را میدیدند و لذت میبردند. (به نقل از کتاب حماسه ماندگار، اثر احمد لطیفپور)
***
روزی که صدام نزدیک بود به اسارت ایرانیها درآید
عملیات فتحالمبین دشمن را غافلگیر کرد؛ روزی که صدام در غرب دزفول از جبههها بازدید میکرد، عملیات فتحالمبین در جریان بود؛ قرارگاه نصر سپاه تحت فرماندهی شهید حسن باقری، استراتژیست، طراح و نابغه بزرگ جنگ، در یکی از مراحل عملیات موفق شد توپخانه سپاه چهارم عراق و ارتفاعات رادار را در سرزمین ناهموار غرب رودخانه کرخه به تصرف درآورد. «اینجا نخستین و آخرین باری بود که صدام تا آستانه اسارت پیش رفت»!!!
سرلشکر عبدالحمید محمود الخطاب، رئیس دفتر صدام که از همراهان وی در این ماجرا بود، در خاطرات خود چنین آورده است: «در عملیاتی که ایرانیها نام فتحالمبین را روی آن گذاشته بودند نیروهای ایرانی به منطقه استقرار سپاه چهارم و مواضع ستادی این سپاه رسیدند، رئیسجمهور صدام هم در همین منطقه بود؛ ژنرال عدنان خیرالله، وزیر دفاع هم حضور داشت و همین که نیروهای ایرانی ما را دور زدند، احساس همه ما این بود که بزودی به اسارت درخواهیم آمد!!! چون واحد پشتیبانی و توپخانه این سپاه رزمی بهکلی منهدم شده و چیزی از آن باقی نمانده بود. صدام و همراهانش که من هم در میان آنها بودم همه نگران بودیم. در آن لحظه رنگ از چهره صدام پریده و بسیار نگران بود. صدام به ما نگاه کرد و گفت: از شما میخواهم در صورتی که اسیر شدیم من و خودتان را بکشید. رئیسجمهور در حالی که مضطرب بود، از ژنرال عدنان خیرالله پرسید: عدنان بگو چه باید بکنیم؟! عدنان خیرالله جواب داد جای دیگری برای فرار و پنهان شدن پیدا میکنیم. دوباره رئیسجمهور پرسید سلاح و مهماتی هم به همراه دارید؟! من جواب دادم فقط یک قبضه تفنگ داریم و ایشان با خشم و غضب گفت: اگر ایرانیها مرا پیدا کنند میدانید چه میشود؟! افراد همگی سعی میکردند رئیسجمهور را آرام کنند! او در حالی که به تانکهای ما که در آتش میسوخت نگاه میکرد دائم زیر لب میگفت: لعنت بر آنها!!! ما را در این ورطه جنگ گرفتار کردند!!! او اسم کسی را نمیآورد فقط به لعنت کردن اکتفا میکرد اما من میدانستم که منظورش آمریکا و بعضی کشورهای عربی همسایهمان هستند. آن روز ما برای چند ساعتی در محاصره بودیم اما ناگهان یک دستگاه خودرو را که حامل افراد مجروح بود پیدا کردیم و افراد زخمی را بیرون کشیده خودمان سوار شدیم!!!
رئیسجمهور وقتی سر جایش نشست، گفت: زخمیها را مداوا خواهند کرد اما اگر ما اسیر ایرانیها بشویم چه باید بکنیم؟!»
(روزنامه السفیر، ۲۹ ژانویه ۱۹۹۶ به نقل از گزارش روزانه جنگ، صفحات ۱۱ و ۱۲)
***
ناجوانمردی سازمانهای بینالمللی در قبال کشتار مردم دزفول
آنان که به غلط، تصور میکنند سازمان ملل مدافع حق مظلومان است، خوب است به شکوائیه مردم دزفول خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد در بحبوحه جنگ و موشکباران و کشتار افراد غیرنظامی توجه کنند!
در پی حملات ناجوانمردانه موشکی در نیمههای شب به مناطق مسکونی و کشتار غیرنظامیان بیگناه، نامهای توسط اقشار مختلف مردم خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد نوشته شد و طی آن خواستار محکوم کردن این اعمال جنایتکارانه و وحشیانه شدند! در بخشی از این نامه آمده است: حکومت بعث عراق عالما و عامدا بر خلاف موازین بینالمللی و معاهده ژنو مبنی بر مصون بودن افراد غیرنظامی و مناطق مسکونی از حملات نظامی، در نیمه شب سوم آبان ۱۳۵۹ مطابق ۲۵ اکتبر ۱۹۸۰ میلادی برای دومینبار (توجه بفرمایید، ماه دوم شروع جنگ، آن هم برای دومین بار؛ بعضیها تصور میکنند جنگ شهرها در پایان جنگ تحمیلی اتفاق افتاده، در حالی که دزفول از آغاز جنگ مورد انواع حملات هوایی، راکت و بمب، موشکی و توپخانهای بوده است) با حملات سبعانه و وحشیانه موشکی به مناطق پرجمعیت و فشرده شهر دزفول، موجب انهدام مناطق مسکونی و قتل عده کثیری نفوس بیگناه و طفل شیرخوار یا مردان و زنان زحمتکش جوان و سالخورده شده است؛ آیا این حمله موشکی در مراکز نظامی و جنگ است؟! جنگ شرافتمندانه، جنگی است که تاریخ نظامی را با کشتار مردم به بدنامی نکشاند، اگر این موشکها در جوار مراکز نظامی باعث قتل عدهای غیرنظامی، میشد، شاید قابل قبول بود... . لیکن فاصله موجود بین نزدیکترین مرکز نظامی و محل اصابت موشکها و قتل عام مردم، موید این مطلب است که دولت بعثی عراق، دقیقا علیه بشریت جنایت میکند نه جنگ. آیا تاریخ نظامی بشر در کارنامه یورشهای تمدنهای برانداز جز قبایل هند و بربر و آتیلا و چنگیز چنین ناجوانمردیهایی سراغ دارد؟!
*** روی مخ عراقیها!!
یکی از ابتکارات جالب رزمندگان اسلام، اقدامی بود که برادران روحانی مستقر در جبهههای شوش انجام دادند. آنها علاوه بر اینکه در عملیاتها شرکت مستقیم داشتند یا در جبهههای پدافندی حضور پیدا میکردند، با نصب بلندگو پیامهایی به زبان عربی برای سربازان عراقی پخش و آنها را به تسلیم شدن دعوت میکردند.
«کتاب حماسه ماندگار» اثر احمد لطیفپور
ارسال به دوستان
شرکت برق جدول خاموشیهای احتمالی تا ششم خردادماه را منتشر کرد
تداوم کابوس خاموشی
* قطعی برق اعتراض پلیس را هم برانگیخت
گروه اقتصادی: اینطور که پیداست کابوس خاموشی در سال 1400 حالا حالاها دست از سر مردم برنخواهد داشت و ادامهدار خواهد بود. به گزارش «وطنامروز»، دیروز برای چندمین روز متوالی خاموشیهای جسته و گریختهای در پایتخت رخ داد. البته شرایط در استانهای دیگر نسبت به یکشنبه مطلوبتر شده بود. شرکت برق تهران بزرگ، دیروز جدول خاموشیهای احتمالی را تا ششم خردادماه منتشر کرد. همچنین این شرکت اعلام کرد تمام ظرفیتهای فنی و کارشناسی این شرکت به منظور جلوگیری از بروز هر گونه خاموشی به کار گرفته شده است. با این حال، از آنجا که موفقیت در این مهم، جز با همکاری همهجانبه مشترکان امکانپذیر نیست، در صورت بروز هر گونه مشکل در تأمین برق پایتخت به منظور جلوگیری از بروز قطعی گسترده، اقدام به اعمال خاموشی کنترل شده خواهد شد.
بررسیها نشان میدهد برعکس جدول قبلی، مناطق مشخص شده برای خاموشی در این جدول درست بوده است. آنچه در رابطه با خاموشیها مشخص است، پایداری و تداوم آن حداقل تا پایان تابستان سال جاری است. مسؤولان صرفا در این مدت به مردم توصیه کردهاند مصرف خود را کاهش دهند و هیچ راهکار ملموسی برای حل این بحران ارائه نکردهاند.
* تغییر 180 درجهای مواضع صنعت برق در قبال استخراج رمز ارزها
در این میان وزارت نیرو انگشت اتهام را به سوی مزارع استخراج رمز ارز گرفته و این موضوع را دلیل خاموشیهای اخیر میداند اما نکته قابل توجه پیرامون متهم شدن مزارع استخراج رمز ارز آن است که صنعت برق خود متولی این مساله است.
در همین راستا مصطفی رجبیمشهدی، سخنگوی صنعت برق با بیان این نکته که استخراج رمزارز منجر به از بین رفتن تجهیزات صنعت برق شده است، گفت: «میزان مصرف برق دستگاههای استخراج رمزارز مجاز و غیرمجاز حدود 2000 مگاوات است که زمینه قطعی برق را به وجود میآورد».
متهم کردن پدیده استخراج رمزارز به عنوان عامل قطعی برق در شرایطی مطرح میشود که 5 ماه قبل که باز هم با پدیده خاموشی مواجه بودیم، متولیان صنعت برق، تاثیر قابل توجه پدیده استخراج رمزارزها بر کمبود برق را به طور کامل رد میکردند. در همین رابطه، سخنگوی صنعت برق کشور دیماه سال گذشته عنوان کرده بود: «چیزی حدود ۲ درصد از برق صرف استخراج رمزارز میشود و این مساله نمیتواند برای شبکه برق مشکلآفرین باشد». چرخش 180 درجهای مواضع صنعت برق کشور در قبال مساله استخراج رمز ارزها در بازه زمانی 5 ماهه موضوع جالب توجهی است. در این بین شاید پاسخ به این سوال که استخراج ارز دیجیتال در پهنه کشور چقدر برق مصرف میکند تا حد زیادی گره از تناقضگویی صنعت برق باز کند. بر اساس آمار منتشر شده از سوی دانشگاه کمبریج در آذر 99، بالغ بر 8/3 درصد از کل شبکه استخراج بیتکوین متعلق به کشور ایران بوده است. بر همین اساس، میزان استخراج رمزارزها در کشور در بازه زمانی آذر 99 نزدیک به 6 اگزا هش برآورد میشود. با توجه به اینکه انواع دستگاههای استخراج رمزارز در کشور مشخص است، در بدترین حالت میزان برق مصرفی با در نظر گرفتن پرمصرفترین دستگاههای استخراج رمزارز برای پوشش شبکه 6 اگزا هشی 700 مگاوات است. این در حالی است که در طول بازه زمانی 6 ماه گذشته صنعت برق کشور به طور مداوم در حال شناسایی مراکز استخراج رمزارز غیرمجاز بوده و حداقل 3000 دستگاه استخراج رمزارز بر مبنای اخبار منتشر شده کشف و ضبط شده است. بر همین اساس به نظر نمیرسد میزان برق مصرفی استخراج رمز ارز با توجه به اقدامات انجامشده از رقم ثبت شده در 6 ماه گذشته فراتر رفته باشد و بیشتر از 700 مگاوات باشد.
به استناد آمار جهانی از میزان مصرف برق برای استخراج رمز ارز در ایران و مقایسه این آمار با پیک مصرف 178/56 هزار مگاواتی ثبت شده در دوم خرداد سال جاری، تنها 2/1 درصد از کل برق مصرفی در اوج بار متعلق به استخراج رمزارز مجاز و غیرمجاز است.
در این شرایط با توجه به قطعی برق دستگاههای استخراج رمزارز مجاز که حدود 350 مگاوات برق مصرف میکنند، تنها 6/0 درصد از شبکه برق کشور توسط دستگاههای استخراج رمزارز غیرمجاز اشغال شده است و طبعا این عامل نمیتواند زمینه خاموشی گسترده در سطح کشور به حساب آید.
* چرا صنعت برق علاقه دارد استخراج رمز ارز را به عنوان متهم قطعی برق معرفی کند؟
با اینکه آمار جهانی از میزان 700 مگاواتی مصرف برق توسط استخراج رمزارز خبر میدهد اما مصطفی رجبیمشهدی، سخنگوی صنعت برق کشور از مصرف 2000 مگاواتی برق مورد استفاده مزارع استخراج بیتکوین میگوید. این در حالی است که رجبیمشهدی به عنوان سخنگوی صنعت برق پیش از این، میزان مصرف بخش غیرمجاز رمزارز را حدود 300 مگاوات عنوان کرده بود.
اختلاف در آمار بیان شده توسط متولیان صنعت برق کشور پیرامون مساله برق مورد استفاده رمزارزها میتواند دلایل متعددی داشته باشد.
به عبارت دیگر استخراج رمزارز در کشور متولی مشخصی نداشته و به همین دلیل براحتی میتواند به سیبل انتقادات صنعت برق تبدیل شود. از سوی دیگر معرفی استخراج رمزارز به عنوان دلیل قطعی برق، میتواند بر کوتاهیهای صورت گرفته در طول سالیان گذشته نظیر افزایش نیافتن تولید برق طبق قانون برنامه تا ۱۰۰ هزار مگاوات و توسعه پیدا نکردن انرژیهای تجدیدپذیر تا 4000 هزار مگاوات سرپوش بگذارد.
به عبارت دقیقتر مسؤولان وزارت نیرو با مطرح کردن رمزارزها به عنوان مقصر خاموشیهای اخیر عملا انجام نشدن وظایف این وزارتخانه در توسعه تولید برق و تلاش برای کاهش و بهرهوری مصرف برق را برای مدتی میپوشانند.
******
قطعی برق اعتراض پلیس را هم برانگیخت
ناکارآمدی مدیریتی در تامین برق مورد نیاز مردم این روزها سلامت و معیشت جامعه را تهدید میکند و مشکلاتی را برای اقشار مختلف جامعه ایجاد کرده است؛ از وضعیت نامناسب بیماران بستری در بیمارستانها و مراکز درمانی گرفته تا شغلهایی که به نوعی فعالیت آنها به وجود جریان برق گره خورده است. در چنین شرایطی شاهد خاموشیهای پیدرپی در تهران هستیم. به گزارش «وطنامروز»، رئیس پلیس راهور تهران با ابراز گلایه از قطعی نامنظم برق در تهران گفت: قطعی برق در تهران باعث نابسامانی در تقاطعها، اخلال در نظم شهری و وضعیت ترافیکی نامناسب شده است. سردار محمدحسین حمیدی درباره قطعیهای نامنظم برق در سطح معابر، چهارراهها و تقاطعهای شهر تهران اظهار کرد: قطعی برق و کم شدن دید رانندگان باعث شده آمار تصادفات خسارتی و جرحی در سطح شهر تهران بالا برود. رئیس پلیس راهور تهران بزرگ افزود: به دلیل قطعی برق در تقاطعها و چهارراهها علاوه بر سردرگمی رانندگان در عبور از محل، تعداد تصادفات در این مقاطع نیز به همین واسطه زیاد شده و امکان بروز تصادفات شدید و خسارت به خودروها تا حد زیادی افزایش یافته است. وی تصریح کرد: قطعی برق در تهران باعث نابسامانی در تقاطعها، اخلال در نظم شهری و وضعیت ترافیکی نامناسب شده است که عوامل پلیس راهور در محلهای قطعی برق تقاطعها حضور دارند. این مقام انتظامی ادامه داد: افزایش نامنظم قطعی برق به جد باعث نگرانی پلیس راهور تهران بزرگ شده است که از مسؤولان محترم خواهشندیم قبل از قطعی برق در محل و منطقه، به پلیس راهور اطلاع دهند تا تدابیر لازم در رابطه با تأمین نیرو در تقاطعها و ایجاد نظم ترافیکی در محل به واسطه قطعی چراغها اندیشیده شود. حمیدی متذکر شد: رانندگان نیز باید در این موارد تردد را مدیریت کرده و به رفع مشکل کمک کنند چرا که حتی اگر مأمور راهنمایی هم در تقاطع باشد در شرایط قطعی برق نمیتواند تقاطع نابسامان را بدرستی مدیریت کند و اگر قرار باشد برق تقاطعها قطع باشد باید حداقل ۴ مأمور راهور در هر تقاطع حاضر شوند و عملا این کار برای پلیس با حجم بالای ترددها و معابر امکانپذیر نیست. رئیس پلیس راهور تهران بزرگ گفت: امیدواریم این مشکل و قطع نامنظم برق تقاطعها و معابر شهر تهران پیش از شروع فصل تابستان حل شود، چون قطعا در بحث انضباط شهری با مشکلات جبرانناپذیری مواجه خواهیم بود.
*قطعی برق مشکلاتی را برای واکسیناسیون ایجاد کرده است
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی گفت قطعی برق مشکلاتی را در روند واکسیناسیون و ارائه خدمات به مردم در بیمارستانها و مراکز بهداشتی به وجود آورده است. محمدعلی محسنیبندپی در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به قطعیهای مکرر برق گفت: قطعی برق مشکلاتی را در روند واکسیناسیون به وجود آورده است، چون مراکز بهداشتی به دستگاههای خنککننده مجهز نیست و طبیعتا نگهداری واکسن که به مراقبتهای خاصی نیاز دارد، با مشکل مواجه میشود. وی افزود: از طرف دیگر ارائه خدمات بهداشتی دچار مشکلاتی شده و بیمارستانها هم با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند، چون با آنکه بیمارستانها و مراکز درمانی به ژنراتور برق مجهز هستند اما ظرفیتشان آنقدر نیست که مدت زیادی کار کنند. این یعنی قطعی برق به سلامت مردم آسیب وارد میکند. در این رابطه کمیسیون بهداشت و درمان نامهای به وزیر نیرو نوشت که با توجه به واکسیناسیون باید دقت لازم صورت گیرد تا مراکز درمانی با مشکل مواجه نشوند. وی ادامه داد: بخش بهداشت و درمان از قطعی برق آسیبهای جدی میبیند. خانههای بهداشت وظیفه تزریق واکسن کرونا را دارند که با قطعی برق با مشکلات جدی روبهرو میشوند. قطعا این موارد را در جلسه کمیسیون بهداشت بررسی میکنیم تا با ایفای نقش نظارتی مجلس بتوان از حقوق و سلامت مردم صیانت کرد.
ارسال به دوستان
توضیحات معاون درمان وزارت بهداشت درباره واکسیناسیون عمومی علیه کرونا
زیر ۶۰ سالهها با واکسن ایرانی
در حالی که تاکنون ۲ میلیون و ۶۰۸ هزار و ۱۸۲ نفر از هموطنان دوز اول واکسن کرونا و ۴۶۰ هزار و ۸۵۳ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۳ میلیون و ۶۹ هزار و ۳۵ دوز رسیده، حالا معاون درمان وزارت بهداشت میگوید واکسیناسیون سنین پایینتر از ۶۰ سال با واکسنهای تولید داخل ادامه پیدا خواهد کرد. به گزارش«وطنامروز»، قاسم جانبابایی با اعلام اینکه بخش اول واکسن «کوو ایران برکت» تحویل وزارت بهداشت شد، افزود: با تحویل بخشهای بعدی و همچنین واکسنهایی که وارد میشود، قسمت زیادی از واکسن مورد نیاز واکسیناسیون افراد بالای ۶۰ سال تأمین میشود. وی با اشاره به اینکه نگرانی ما افزایش مرگ و میر افراد مسن است، ادامه داد: مرگومیرهای ما اغلب در افراد بالای ۶۰ سال است و با برنامهای که داریم بخش اعظمی از جمعیت بالای ۶۰ سال ما واکسینه میشوند، بنابراین قطعا دیگر کرونا نمیتواند تا آن حد برای ما مرگآور باشد. معاون درمان وزارت بهداشت تاکید کرد: واکسیناسیون سنین پایینتر نیز با واکسنهای تولید داخل ادامه پیدا خواهد کرد.
* طی 24 ساعت 251 بیمار «کووید - 19» جان باختند
با آنکه آمار مبتلایان به کرونا در کشور مدتی است روند کاهشی به خود گرفته اما کارشناسان بهداشت تاکید دارند این ویروس به اشکال مختلف در کشور دیده شده است و برای قطع زنجیره این بیماری همچنان باید پروتکلهای بهداشتی بیش از پیش رعایت شود. وزارت بهداشت دیروز اعلام کرد، طی ۲۴ ساعت گذشته در کشور ۱۱هزار و ۵ بیمار جدید «کووید-۱۹» شناسایی شدند و متاسفانه ۲۵۱ تن نیز به دلیل این بیماری جان خود را از دست دادند. بنا بر این گزارش، از ظهر روز یکشنبه تا ظهر ۳ خرداد ۱۴۰۰ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۱ هزار و ۵ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که هزار و ۶۰۵ نفر از آنها بستری شدند. متاسفانه طی این مدت، ۲۵۱ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۷۸ هزار و ۸۴۸ نفر رسید. خوشبختانه تاکنون ۲ میلیون و ۳۴۷ هزار و ۷۵۲ نفر از بیماران بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. این در حالی است که هماکنون 4 هزار و ۷۵۳ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. در حال حاضر ۸ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۲۳۳ شهر در وضعیت نارنجی و ۲۰۷ شهر در وضعیت زرد قرار دارند. بنا بر این گزارش، اکنون ۲ میلیون و ۶۰۸ هزار و ۱۸۲ نفر دوز اول واکسن کرونا و ۴۶۰ هزار و ۸۵۳ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریقشده در کشور به ۳ میلیون و ۶۹ هزار و ۳۵ دوز رسید.
* شیب نزولی کُند کرونا در تهران
معاون درمان ستاد کرونای استان تهران ضمن اشاره به روند کند نزولی کرونا در تهران، درباره وضعیت اکسیژنرسانی به بیماران کرونایی در بیمارستانها با توجه به قطع مکرر برق گفت: برق اضطراری و ژنراتورهای تمام بیمارستانها را در تهران بررسی کردیم و خوشبختانه در سیستم تمام بیمارستانها تدابیر لازم برای این موضوع اندیشیده شده است. دکتر نادر توکلی گفت: در تهران شاهد شیب نزولی و رو به کاهش بیماری هستیم اما این کاهش به کندی اتفاق میافتد، همچنین نمیتوان منکر وجود ویروسهای جهشیافته در تهران شد. توکلی ادامه داد: خوشبختانه میزان مرگومیر هم به نسبت کل مراجعان، پایین است. از هر ۱۰۰ مراجعه کلی که به بیمارستانها اعم از بخش سرپایی و... انجام میشود، درصد کمی فوت میکنند. در حالی که در پیک سوم این میزان تا ۳ درصد هم رفته بود. در عین حال تعداد مرگومیر بیمارستانیمان یعنی میزان مرگومیر از بین افرادی که بستری میشوند، در پیک سوم ۱۰ نفر از هر ۱۰۰ نفر بود که اکنون به ۴ نفر رسیده است. وی با اشاره به تمهیدات لازم درباره تعطیلات نیمه خردادماه، گفت: در این زمینه ستاد ملی مقابله با کرونا باید تصمیمگیری کند، البته ما نامهای را آماده کردهایم که بر اساس آن، نظرمان این است که تا جای ممکن سفرهای استانی در تعطیلات خردادماه محدود شود.
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» از مزایای تصویب قانون مالیات بر ارزش افزوده در مجلس یازدهم
ریلگذاری عدالت مالیاتی
گروه اقتصادی: 22 فروردین ماه 1400 اصلاحیه لایحه مالیات بر ارزش افزوده در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. اجرای این قانون، موجب جبران بخشی از کسری بودجه دولت از محل درآمدهای مالیاتی خواهد شد. دولت با دریافت این نوع مالیات، به صورت مستمر میتواند خدمات ضروری برای جامعه را با ثبات و برنامهریزی مناسب ارائه دهد.
به گزارش «وطنامروز»، محمدباقر قالیباف در این رابطه با اشاره به اصلاح لایحه دولت و تصویب قانون مالیات بر ارزش افزوده در مجلس شورای اسلامی گفت: این قانون یکی از قوانین مادر و اساسی بوده است که در حوزه اصلاحات اقتصادی کشور تاثیرگذار است و با همت اعضای کمیسیون و نمایندگان مراحل نهایی خود را با رفع ایرادات شورای نگهبان به اتمام رساند. رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه قانون مالیات بر ارزش افزوده به شفافیت اطلاعات اقتصادی، دریافت مالیات عادلانه و جلوگیری از فرار مالیاتی کمک میکند، افزود: یکی از موضوعات بسیار مهمی که با اجرای این قانون محقق میشود، حذف ممیزمحوری و جایگزینی سامانهمحوری است. وی با تاکید بر اینکه رسیدگی به حل اختلافات در قانون مالیات بر ارزش افزوده، بسیار شفاف و عادلانه مورد توجه قرار گرفته است، بیان کرد: در این قانون به بخش خصوصی و تولیدکنندگان در حوزه پرداخت مالیات توجه ویژهای شده است. همچنین درباره مشکلات استقرار مالیات در قانون مالیات بر ارزش افزوده تعیینتکلیف شده است. قالیباف ضمن تشکر مجدد از نمایندگان، مسؤولان اقتصادی و دولت برای همراهی جهت تصویب قانون مالیات بر ارزش افزوده خاطرنشان کرد: امیدوارم با اجرای این قانون، جبران کسری بودجه از محل درآمدهای مالیاتی و گمرکی اتفاق افتد که یکی از گامهای جدی در این بخش است. امیدوارم با تصویب چنین قوانینی گامی به سمت اصلاح جدی و اولویتدار مسائل اقتصادی برداریم.
* سامانهمحوری به جای ممیزمحوری
نمایندگان مجلس شورای اسلامی جهت تأمین نظر شورای نگهبان، با اصلاح ایرادهای مطرحشده در لایحه مالیات بر ارزش افزوده موافقت کردند. اصلیترین موارد اصلاحی به شرح زیر است: ماده 13 لایحه مذکور اینگونه اصلاح شد: پس از راهاندازی سامانه مؤدیان، همه مشمولان این قانون موظفند به ترتیبی که سازمان مقرر و اعلام میکند، در سامانه مزبور ثبتنام نموده و معاملات خود را در آن ثبت نمایند. ثبت معاملات (خرید و فروش) در سامانه مؤدیان، به منزله ثبت در دفاتر قانونی است. تا آن زمان، ترتیبات ثبتنام، نحوه ارائه اظهارنامههای مالیاتی و رسیدگی به آنها حسب مقررات قانون مالیات بر ارزش افزوده مصوب 17/2/1387 و اصلاحات بعدی آن است. در سایر موارد، مفاد این قانون جاری است. همچنین نمایندگان ماده 40 لایحه مذکور را اصلاح و یک تبصره به آن اضافه کردند که در آن آمده است: تأخیر در پرداخت مالیاتها و عوارض موضوع این قانون در مواعد مقرر با رعایت مفاد ماده 191 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1366 با اصلاحات و الحاقات بعدی آن موجب تعلق جریمهای به میزان ۲ درصد در ماه، نسبت به مالیات و عوارض پرداخت نشده و مدت تأخیر از زمان انقضای مهلت تسلیم اظهارنامه یا سررسید پرداخت مالیات و عوارض، هر یک که مقدم باشد، خواهد بود.
* گام مؤثر در راستای اصلاحات اقتصادی
یکی از منابع مهم درآمد دولتها، درآمدهای مالیاتی ناشی از مالیات بر ارزش افزوده است. دولتها با دریافت مالیات به صورت مستمر میتوانند خدمات ضروری برای جامعه را با ثبات و برنامهریزی مناسب ارائه دهند. تجربه تدوین و اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده در سالهای اخیر در کشورهای متعدد نشان میدهد این نظام مالیاتی یک منبع درآمد قابل اتکا برای دولت است. یکی از مزیتهای این مالیات سادگی وصول و پرداخت آن نسبت به سایر انواع مالیاتها مثل مالیات شرکتهاست؛ مزیتی که باعث شده به عنوان رایجترین نوع مالیات شناخته شود. همچنین مالیات بر ارزش افزوده به دلیل مزایای دیگری از جمله درآمدزایی زیاد و مهمترین آن کاهش وابستگی هرچه بیشتر درآمد دولت به نفت، یکی از بهترین نظامهای مالیاتی غیر مستقیم شناخته شده است. همچنین با موافقت نمایندگان در تبصره ۹ این لایحه، سازمان امور مالیاتی و وزارت کشور مکلفند وجوه موضوع این ماده را حداکثر تا پانزدهم ماه بعد با تخصیص ۱۰۰ درصد به حساب شهرداریها، دهیاریها، اداره امور عشایر شهرستان و فرمانداریها واریز کنند.
* مالیات بر ارزش افزوده چیست؟
تعاریف متعددی از مالیات بر ارزش افزوده ارائه شده است. طبق ماده 3 قانون مالیات بر ارزش افزوده سازمان مالیاتی کل کشور اینگونه تعریف شده است که «مالیات بر ارزش افزوده، مالیات غیرمستقیمی است که بر تفاوت بین ارزش کالاها و خدمات عرضهشده با ارزش کالاها و خدمات خریداری یا تحصیل شده در یک دوره معین وضع میگردد». طبق ماده 3 قانون مالیات بر ارزش افزوده، به تفاوت بین ارزش کالاها و خدمات عرضه شده با ارزش کالا یا خدمات خریداری یا تحصیل شده در یک دوره معین، ارزش افزوده گفته میشود. این مفهوم به فرآیند تولید مربوط است و نه به کالای خاص. مالیات ارزش افزوده نوعی مالیات عام (بر عموم کالاها و خدمات مگر موارد معاف تعلق میگیرد) است که به صورت چندمرحلهای از اضافه ارزش کالاهای تولید شده یا خدمات ارائه شده در مراحل مختلف تولید و توزیع اخذ میشود. به عبارت دیگر، مالیات بر ارزش افزوده مالیاتی است که در طول فرآیند تولید و خدمات از محل تولید تا فروش کالا به مشتری نهایی، مرحله به مرحله اخذ میشود. مالیات ارزش افزوده برای مصرف طراحی شده است که مصرفکنندگان آن را در زمان خرید خود میپردازند که این مالیات توسط فروشندگان جمعآوری شده و از این طریق در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار میگیرد. این مالیات به صورت غیر تصاعدی در این زنجیره قرار دارد: واردات، تولید، توزیع و مصرف که نهایتاً مصرفکنندگان پرداختکننده آن هستند. در این مالیات، نباید مالیاتی توسط تولیدکنندگان پرداخت شود و باید مصرفکننده نهایی فقط این مالیات را بپردازد، بنابراین تولیدکنندگان مالیاتی را که بابت خرید مواد اولیه و سایر کالاها دادهاند از خریداران دریافت کرده و مابهالتفاوت را به دولت پرداخت میکنند. مالیات بر ارزش افزوده شامل تمام خدمات و کالاهایی است که در ایران به فروش میرسد اما دارای چند استثناست؛ سیگار و سوخت هواپیما ۲ کالای خاص هستند که به هرکدام به ترتیب 12 و 20 درصد مالیات ارزش افزوده تعلق میگیرد، از سویی به محصولات کشاورزی فرآوری نشده، کالاهای اساسی (برنج، روغن، گوشت و...) و خدمات بهداشتی مالیات بر ارزش افزوده تعلق نمیگیرد.
ارسال به دوستان
تمدید تفاهم اسفندماه ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای یک ماه دیگر
غنیسازی 60 درصد ادامه دارد
گروه سیاسی: اعلام تداوم غنیسازی 60 درصد اورانیوم از سوی رئیس سازمان انرژی اتمی و تمدید تفاهم موقت و فنی ۳ ماهه ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اسفند 99 برای یک ماه دیگر، اخبار هستهای مهم روز گذشته را تشکیل داد.
به گزارش «وطنامروز»، علیاکبر صالحی روز گذشته با اعلام میزان ذخایر اورانیوم غنیشده کشورمان، با اشاره به ادامه غنیسازی ۶۰ درصد اعلام کرد: غنیسازی ۶۰ درصد، ۲۰ درصد و ۵ درصد همچنان ادامه دارد و میزان انباشت ذخایر اورانیوم ۲۰ درصد ما بالای ۹۰ کیلوگرم است که بر اساس قانون مصوب مجلس باید در یک سال به ۱۲۰ کیلوگرم میرسید و الان بعد از حدود ۴ ماه به ۹۰ کیلوگرم رسیده است. رئیس سازمان انرژی اتمی در گفتوگو با خبرگزاری صداوسیما افزود: میزان اورانیوم ۶۰ درصد ما به بالای 5/2 کیلوگرم رسیده و اورانیوم ۵ درصد ما هم بالای ۵ تن است و فعالیتهای هستهای ما همچنان ادامه دارد.
در همین حال روز گذشته اعلام شد تفاهم موقت ایران و آژانس که از اجزای مهم مذاکرات وین به شمار میرود و به موازات نشست کمیسیون مشترک برجام برای احیای توافق در گرند هتل وین در حال بحث بوده، یک ماه دیگر تمدید شد تا سرنوشت ادامه کار دوربینهای آژانس در تاسیسات هستهای کشورمان و آرشیو ضبطی آن طی این مدت در هالهای از ابهام قرار داشته باشد. ایران از اسفند سال پیش طبق قانون مجلس (اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران) بازرسیهای فراپادمانی از جمله اجرای پروتکل الحاقی را متوقف کرده است و تمدید یک ماهه توافق فنی با ایران به نوعی آخرین مهلت رافائل گروسی و آژانس برای نظارت دوربینهای این سازمان محسوب میشود.
این در حالی است که تهران انتظار دارد در ازای فرصتها و مهلتهایی که در اختیار طرفهای غربی در میز مذاکرات از جمله توافق فنی با آژانس میگذارد، به یک متن مناسب و متوازن در وین برسد که تمام منافع اقتصادی کشورمان را تامین کند.
* بیانیه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی
دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی دوشنبه درباره پایان موعد بیانیه مشترک ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، توضیحاتی ارائه کرد.
این دبیرخانه در بیانیه خود اعلام کرد: امروز سوم خردادماه ۱۴۰۰ فرصت ۳ ماهه درباره نگهداری دادههای دوربینهای نظارتی نصب شده در تاسیسات هستهای ایران به پایان میرسد. شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر تداوم توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی از سوی ایران بر اساس قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» درباره نحوه ادامه کار پس از انقضای زمان توافق قبلی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تصمیم گرفت «با توجه به در جریان بودن مذاکرات فنی پیرامون حلوفصل موضوعات پادمانی بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی که به موازات مذاکرات وین در جریان است، حفظ دادههای دوربینهای نظارتی را به مدت یک ماه از تاریخ سوم خردادماه ۱۴۰۰ ادامه دهد تا از این طریق فرصت لازم برای پیشرفت و به نتیجه رسیدن مذاکرات فراهم شود».
* اطلاع تصمیم ایران به آژانس
سفیر و نماینده ایران نزد سازمانهای بینالمللی و آژانس انرژی اتمی در وین دیروز اعلام کرد: تصمیم جمهوری اسلامی ایران برای ادامه ضبط دادههای دوربینهای آژانس حداکثر تا یک ماه دیگر، دوشنبه از سوی سازمان انرژی اتمی به اطلاع مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی رسید. کاظم غریبآبادی افزود: دادههای ۳ ماه گذشته همچنان در اختیار سازمان انرژی اتمی است و به آژانس منتقل نمیشود. وی با ذکر این نکته که دادههای یک ماه پیش رو نیز صرفا نزد ایران خواهد ماند، خاطرنشان کرد: در رابطه با حذف یا انتقال دادهها، همان شرایط تفاهم مشترک ۳ ماهه همچنان حاکم خواهد بود. غریبآبادی به کشورهای طرف مذاکره توصیه کرد از این فرصت که بر اساس حسننیت ایران فراهم شده است، جهت لغو کامل تحریمها به گونهای عملی و قابل راستیآزمایی استفاده کنند.
* گروسی چه گفت؟
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در آغاز کنفرانس خبری روز گذشته خود درباره تمدید تفاهم ایران و آژانس گفت: «این توافق به تفاهم فنی دوجانبه موقتی مربوط میشود که ماه فوریه در تهران درباره آن به توافق رسیدیم. اول اینکه، اطلاعاتی که توسط تجهیزات فنی ما در مکانهای مختلف در تهران جمعآوری میشود، همچنان ذخیره خواهد شد. مورد دوم اینکه تجهیزات، فعالیتهای راستیآزمایی و نظارت که درباره آن توافق کردیم، از همین حالا برای مدت یک ماه همچنان ادامه خواهد داشت و در تاریخ ۲۴ ژوئن ۲۰۲۱ (سوم تیرماه ۱۴۰۰) منقضی خواهد شد و این چیزی است که امروز درباره آن توافق کردیم». رافائل گروسی سپس ادامه داد: «اگر این تفاهمنامه در فوریه حائز اهمیت بود، میتوانم بگویم که اهمیت آن هماکنون بیشتر از آن زمان شده است، زیرا از ماه فوریه تاکنون فعالیتهای زیادی هم از نظر کیفی و هم کمی در ایران صورت گرفته است».
گروسی تصریح کرد: «جز پارامترهای کلی که در بیانیه مشترک ماه فوریه ارائه دادم، تعدادی اسناد فنی داریم که جزئیاتی از مکانهایی را دارد که ما دوربینها و فلومترها و سیستمهای الکترونیک آنلاین در آنجا نصب کردهایم تا غنیسازیای که در آن مکانها صورت میگیرد را ضبط کند». وی درباره محدود شدن دسترسی آژانس به اطلاعات ضبط شده گفت: «باید این مساله را بیان کنم که دسترسیهای آژانس در حدی که در برجام و پروتکل الحاقی وجود داشت، نیست. اطلاعات [دوربینها] تا یک ماه آینده نیز تحویل آژانس نخواهد شد». مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادامه داد: «یکی از مواردی که درباره آن در ماه فوریه موافقت کردیم، این بود که در پایان ضربالاجل توافق ایران و آژانس اطلاعات موجود روی تجهیزات فنی پاک خواهد شد که هماکنون چنین چیزی رخ نخواهد داد». گروسی در پاسخ به سوال دیگری تصریح کرد: «فعالیتهای راستیآزمایی و نظارت آژانس همچون روال قبلی انجام گرفته است و همچنان ادامه دارد. ما میدانیم چه تجهیزاتی در چه مکانهایی قرار دارد و برآوردها و محاسبات خود را از آنچه رخ میدهد، داریم و میدانیم میتوانیم در زمان مناسب این برآوردها را طبق اطلاعات پیشزمینهای که در اختیار داریم، پشتیبانی کنیم».
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر احتمال تمدید «مشروط» تفاهم قبلی ایران و آژانس برای مدت یک ماه گفت: «خیر! آژانس برای اجرای تعهدات و اختیارات و فعالیتهای خود هیچگونه شرطی را نمیپذیرد. ما تعهدات و اختیارات خاصی داریم و توافق صورتگرفته قطعا مشروط نبوده است».
* نگرانی جوزپ بورل از قدرت هستهای ایران
مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی در واکنش به تمدید توافق ایران و آژانس بینالمللی گفت: «تأسیسات هستهای ایران بیشترین نظارت را در جهان دارند». «جوزپ بورل» همچنین با اشاره به مذاکرات احیای برجام در وین بین ایران و گروه ۱+۴ افزود: «ایران آماده است تا به اجرای کامل تعهدات خود ذیل توافق هستهای برگردد اگر واشنگتن هم به بخش اقتصادی توافق عمل کند». وی با ابراز نگرانی از قدرتمند شدن ایران در فناوری هستهای، اظهار داشت: «هر چه حصول توافق [در مذاکرات وین] به تأخیر بیفتد، احتمال تبدیلشدن ایران به یک قدرت هستهای بیشتر خواهد بود و توافق تنها راه جلوگیری از این مساله است».
ارسال به دوستان
چرا مجموعه عملکرد مجلس یازدهم در پایان نخستین سال فعالیتش مثبت ارزیابی میشود؟
احیای جایگاه پارلمان
گروه سیاسی: سرانجام یک سال از عمر مجلس یازدهم نیز سپری شد؛ مجلسی که بیشترین پوستاندازی را نسبت به مجلس سابق داشت و از نخستین روز انتخابش با شرایط خاص و گمانهزنیهای مختلفی مواجه بود. از سویی شرایط ویژه کشور بر اثر فراگیری کرونا و انباشت نارضایتی مردم متمایز از ادوار پیشین بود و از سوی دیگر عدم رضایت دولتیها از ترکیب جدید بهارستان باعث شده بود تا حتی قبل از آغاز به کار رسمی نمایندگان مردم در خانه ملت، توپخانه غربگرایان و حامیان دولت مجلسیها را نشانهگیری کند. با تمام این اوصاف و همه اما و اگرها مجلس یازدهم یکچهارم از عمر 4 ساله خود را پشتسر گذاشت و اکنون در مقابل افکار عمومی و نخبگان سیاسی مورد قضاوت قرار میگیرد؛ قضاوتی که هم بر عملکرد آینده مجلس یازدهم و هم بر نگاه مردم نسبت به قوه قانونگذاری تاثیر انکارناپذیری خواهد گذاشت.
آیا مجلس یازدهم مجلس موفقی بوده است؟ پاسخ به این سوال پیش از هر چیز متاثر از ملاکهایی است که قضاوتکنندگان بر مبنای آن به مجموعه عملکرد هر نهادی نگاه میاندازند. بر همین اساس عجیب نخواهد بود اگر مردمی که در مواجهه با مدیریت فرسوده کشور با مشکلات عدیدهای در سطوح مختلف روبهرو هستند شکایتهای خود را شامل قانونگذاران نیز بدانند. با این حال سایه سنگین قوه اجرایی بر سر دیگر نهادها نمیتواند قوه قانونگذاری را نسبت به عملکرد نهادی خود فاقد پاسخگویی کند. چه از آن رو که جایگاه نظارتی این قوه و ابزاری که برای توبیخ کردن قوه اجرایی در دست دارد غیرقابل انکار است و چه از این جهت که قانونگذاران به عنوان یکی از مهمترین مرجعهای سیاستگذاری شناخته میشوند. در چنین موقعیتی هرگونه قضاوت پیرامون مجلس یازدهم در سطح اول به عملکرد این نهاد در عرصه نظارت و قانونگذاری شکل میگیرد و در سطح دوم به دیگر رفتارهایی که مستقیم یا غیرمستقیم با این قوه مرتبط میشود.
* احیای جایگاه قوه مقننه
در عرصه نظارت و قانونگذاری، مجلس یازدهم با متغیر مهمی به عنوان دولت روحانی مواجه بود؛ دولتی که در سال پایانی عمر خود و در شرایطی که بیشترین هزینه را به مردم و کشور تحمیل کرده بود، همواره در مواجهه با هر پرسش و انتقادی، بهترین دفاع را در حمله به دیگر نهادها و ارگانها جستوجو میکرد. در این میان تجربه مجلس دهم و همصدایی حداکثری نمایندگان با دولت باعث شده بود تا عملا دولتمردان حداقلیترین نظارت و فشار را از سوی بهارستان شاهد باشند. همسویی حداکثری و حمایت همهجانبه بهارستان از پاستور تا جایی شکل و قوام یافته بود که از مجلس دهم به عنوان «بهارستان پاستوریزه» یاد میشد. کابینه پیشنهادی رئیسجمهور که این روزها از سوی چهرههای اصلاحطلب نیز مورد حمله قرار میگیرد در سایه حمایت حداکثری نمایندگان اصلاحطلب براحتی به تایید نمایندگان مجلس رسید تا در نهایت فقط یک وزیر آن هم بر اثر اجماع قومیتی برخی نمایندگان رای اعتماد مجلس را دریافت نکند. این رویه البته در ادامه مجلس دهم نیز پی گرفته شد، تا جایی که برخی وزرا پس از بارها استیضاح و رای نیاوردن استیضاحشان، سرانجام با استعفا طلبکارانه دولت را ترک کردند. در چنین موقعیتی آغاز به کار مجلسی با بدنه جدید از میان نیروهای انقلابی و در موضع اقلیت قرار گرفتن دولت باعث شد پاستور نگاه خوبی به بهارستان جدید نداشته باشد. با مجموع این اوصاف نخستین کارویژه مهم مجلس یازدهم را میتوان تغییر جایگاه قوه مقننه از جایگاه انفعالی به سمت جایگاهی فعال دانست. مجلسی که عملا به علت همسویی با دولت اقتدار خود را از دست داده بود، در چالشی جدی باید به احیای موقعیت اصلی خود میپرداخت. با این نگاه، عملکرد مجلس یازدهم را در احیای جایگاهش در مواجهه با قوه مجریه میتوان به طور نسبی موفق دانست؛ مسالهای که نمود آن را میتوان در پرسروصداترین قانون مصوب مجلس یازدهم یعنی قانون «اقدام راهبردی برای رفع تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» که به قانون هستهای نیز مشهور شد یافت؛ قانونی که ضمن ایجاد پشتوانه برای تیم مذاکرهکننده، کشورمان را نیز در میدان مذاکرات از جایگاه انفعالی خارج کرد. مخالفت دولت با این قانون البته هیچگاه مسالهای مخفی نبود و رئیسجمهور در نشست خبریاش صراحتا از مخالفتش با این قانون سخن گفت. با این حال ایستادگی مجلس در برابر زیادهخواهی دولت باعث اجرایی شدن این قانون شد.
ایستادگی در برابر لایحه پیشنهادی بودجه و ایجاد اصلاحات گسترده به نفع آحاد مردم از دیگر مصادیق عملکرد مجلس در احیای جایگاهش در مقابل دولت به شمار میآمد که در نهایت باعث انتفاع نسبی طبقات محروم و اصنافی همانند سربازان وظیفه شد. بر همین اساس مجموعا عملکرد مجلس در تغییر مناسبات و شأن قوه مقننه در نسبت با قوه مجریه را میتوان قابل قبول ارزیابی کرد.
* مصمم به تصویب قوانین مهم
نمایندگان مجلس یازدهم از نخستین روزهای آغاز به کارشان در خانه ملت بر اهتمام جدی بر بهبود وضعیت معیشتی مردم و تغییر ریل اقتصادی کشور تاکید فراوانی کردند. از همین رو نیز محور بیشترین جلسات مجلس یازدهم را بررسی طرحهای اقتصادی تشکیل میداد.
در این میان اما نمایندگان مردم سراغ طرحهایی رفتند که بعضا دههها پیشنهادشان مطرح شده بود اما به علت هزینههای جانبی ناشی از به خطر افتادن منافع سوداگران، میل چندانی به تصویب آنها وجود نداشت. طرح مالیات بر خانههای خالی را میتوان از جمله این طرحها دانست که به رغم عدم رغبت مجالس پیشین در مجلس یازدهم به سرانجام رسید.
واقعیتی که در این زمینه نباید نادیده گرفت جنس اطلاعرسانی و بازتاب قوانین در فضای عمومی جامعه است. به عبارتی هر قدر امور اجرایی در فضای عمومی ضریب پیدا میکند طرحهای بنیادین و قوانین تعیینکننده تا پیش از اجرایی شدنشان چندان مورد توجه افکار عمومی و رسانهها قرار نمیگیرد. بر همین اساس بسیاری از قوانین که بعضا مجالس متعدد حاضر به پرداخت هزینههای تصویبش نبودند با شهامت مجلس یازدهم تصویب شد.
* ارتباط مردمی، یک گام به جلو
وجه مردمی مجلس و ارتباط مستقیم نمایندگان با مردم از دیگر مسائلی بود که در سالهای اخیر مورد غفلت قرار گرفته بود و در مجلس یازدهم به شکل قابل توجهی احیا شد. در این مسیر البته ابتکار عمل رئیس مجلس در طرح «نظارت میدانی» نقش قابل توجهی در تثبیت این الگو داشت. پرونده هفتتپه به عنوان یکی از پرسروصداترین پروندههای خصوصیسازی در سالهای گذشته در حالی چند سال با اعتراض کارگران پیگیری میشد که دولت تمایلی به حل این پرونده از خود نشان نمیداد؛ پروندهای که در نهایت با نقشآفرینی دیوان محاسبات و قوه قضائیه و صدور حکم نهایی خلع ید مالک پیشینش باعث شیرین شدن کام کارگران شد. در این میان اما یکی از مهمترین و برجستهترین دستاوردها، همراهی نمایندگان با کارگران بود. این همراهی چه در قالب حضور میدانی برخی نمایندگان و چه در قالب حمایت حداکثری نمایندگان از کارگران تبدیل به یکی از ماندگارترین نقشآفرینیهای مجلس در مواجهه با بحرانهای صنفی و معیشتی شد.
* تهدیدها و فرصتهای پیش رو برای بهارستان
با توجه به ۳ سرفصلی که به آنها اشاره کردیم مجموعه عملکرد مجلس یازدهم را در سال نخست فعالیت میتوان مثبت و موفق ارزیابی کرد. با این حال برخی حواشی حول رفتارهای دون شأن برخی نمایندگان مجلس همانند حادثهای که سال گذشته در خط ویژه اتوبوس در دروازه دولت اتفاق افتاد یا برخی موضعگیریهای غیرتخصصی و هزینهآفرین نمایندگان در شبکههای اجتماعی میتواند به سیر کلی حرکت مجلس در افکار عمومی جهتی معکوس دهد. نکته مهمی که در عین قوت میتواند تبدیل به یکی از نقاط ضعف مجلس یازدهم شود بدنه جوان آن است؛ بدنهای که در عین پویایی و بهروز بودن، به علت فقدان تجربه سیاسی میتواند اقدامات حسابنشدهای را نیز پی بگیرد. در چنین فضایی جایگاه هیأترئیسه مجلس میتواند تعیینکنندگی زیادی داشته باشد به گونهای که برخلاف بسیاری از سناریوهایی که بدخواهان مجلس در سر دارند، تقویت هیات رئیسه و مستحکم کردن ارتباطش با بدنه نمایندگان و بویژه نمایندگان جوانتر میتواند به بهبود حداکثری عملکرد مجلس منتهی شود. در این میان همصدایی نیروهای انقلاب با مجلس و برقراری یک ارتباط دوسویه نیز میتواند به توفیق عملکرد نیروهای انقلابی در قوه مقننه منتهی شود.
ارسال به دوستان
پاسخ رهبر انقلاب به نامههای رهبران مقاومت فلسطین:
دلهای ما در صحنه مبارزات شما حاضر است
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در پاسخ به نامههای آقایان اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و زیاد نخاله، دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین، مبارزه با غاصبان فلسطین را مقاومت در برابر ظلم، کفر و استکبار خواندند و تأکید کردند: دلهای ما در صحنه مبارزات شما حاضر و دعای ما برای دوام استمرار پیروزیهای شما، دائم است.
متن پیامهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
برادر مجاهد جناب آقای اسماعیل هنیه اعزّهالله
سلام علیکم
نامه جنابعالی را که در آن شرح و تحلیل جهاد اخیر فلسطین را مرقوم داشتهاید، دریافت کردم. مبارزه شما، مقاومت در برابر ظلم و کفر و استکبار است و چنین مبارزهای مرضی خداوند عزیز قدیر و مصداق: اِن تَنصُروا الله یَنصرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم است. به حول و قوه الهی پیروز خواهید شد و ارض مقدسه را از لوث وجود غاصبان تطهیر خواهید کرد؛ انشاءالله.
برادرتان سیدعلی خامنهای
دوشنبه ۱۲ شوال ۱۴۴۲ -۳ خرداد ۱۴۰۰
***
بسمالله الرحمن الرحیم
برادر مجاهد جناب آقای زیاد نخاله وفقهالله و اَعانه
سلام علیکم
نامه برادرانه جنابعالی را دریافت کردم. جهاد بزرگ و پیروز شما برادران فلسطینی، چشم دوستدارانتان در سراسر جهان را روشن کرد. دلهای ما در صحنه مبارزات شما حاضر و دعای ما برای دوام و استمرار پیروزیهای شما، دائم است. وعده الهی راست است که فرمود: وَلَیَنصُرَنّ َالله مَن یَنصُرُه، و شما پیروزی نهایی را خواهید دید؛ انشاءالله و بحوله و قوّته.
برادر شما سیدعلی خامنهای
دوشنبه ۱۲ شوال ۱۴۴۲ -۳ خرداد ۱۴۰۰
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با سیدجمال ساداتیان و سید ضیاء هاشمی درباره وضعیت سینمای کرونازده
دولت ظلم کرد
مصطفی پورکیانی: اکثر سینماگران از حال و روز ناخوش سینما سخن میگویند و نگران آینده نامعلوم این هنر - صنعت هستند؛ مشکلاتی که قبل از کرونا نیز گریبانگیر اهالی سینما بود. اعتراضات همیشگی به داستان پیچیده و مافیاگونه اکران تا عدم شفافیتهای مالی در پرداختها و موضوع سینماداری و مشکلات تولید که روزبهروز بیشتر میشود. به این داستان پرحاشیه، کرونا نیز اضافه شد تا اصطلاحا نور علی نور شود و حالا فیلمهای بسیاری در صف اکران چشمانتظار پرده نقرهای هستند؛ چه آنهایی که مخاطبپسند و باکیفیت ساخته شدهاند و چه فیلمهایی که اکران نشده، خود میدانند شانسی برای تصاحب گیشه ندارند.
با همه این توصیفات، هر دولتی وظیفه دارد در حمایت از اهالی هنر با برنامهریزی درازمدت و کوتاهمدت، چه به لحاظ مالی و چه نظارتی، چتر خود را بر سر سینماگران باز کند ولی آنچه در این سالها مشهود است، نهتنها به لحاظ کمی، خبری از گسترش سالنهای سینما در کشور نبوده بلکه به لحاظ نظارتی نیز فیلمهای بیکیفیتی به لحاظ فرهنگی سبد خانوادهها را پر کرده است. حالا این وسط معیشت بسیاری از اهالی سینما در این یک سال و اندی که از داستان کرونا میگذرد و در خطر افتاده، بماند.
سیدجمال ساداتیان، تهیهکننده سینما در گفتوگو با «وطنامروز» در این باره گفت: باید این داستان پیچیده حال و احوال این روزهای سینما را به ۲ بخش بعد و قبل کرونا تقسیم کرد، البته اینکه حالا فیلمهای زیادی اصطلاحا در صف اکران قرار گرفتهاند، امری کاملا طبیعی است. شما سینمای آمریکا را نیز که بررسی کنید با تولید سالانه نزدیک به ۲ هزار فیلم، چند فیلم آنها با اکران گسترده روبهرو میشود؟ کشورهای دیگر نیز همین داستان را دارند. فقط بحث فیلم هم نیست؛ محصولات صنعتی نیز همینگونهاند. محصولات با کیفیت در نهایت با استقبال مواجه میشوند و اگر جنس شما کیفیت مطلوبی نداشته باشد، از بازار رقابت براحتی حذف خواهد شد. نمیدانم چرا در ایران اصرار داریم همه فیلمهای تولیدی سر از پرده اکران سینما درآورند. اگر واقعا کیفیت آن فیلم آنقدر خوب باشد که بتواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند، مانعی برای اکران ندارد ولی وقتی بسیاری از فیلمهای ما ظرفیت جذب مخاطب را ندارند، طبیعی است که سینمادار و سالندار هم زیر بار اکران آن فیلم نخواهد رفت. اینجاست که داستان گلایهگذاریهای همیشگی شروع میشود؛ از طرفی ما در کشورمان به اندازه کافی سالن سینما نیز نداریم. در سال این همه فیلم در حال تولید است و بحث عرضه و تقاضا مطرح میشود که خیلی مفصل است و باید در جای خودش مورد کنکاش قرار گیرد.
سیدجمال ساداتیان درباره وضعیت آشفته مالی در سینمای امروز هم گفت: ما اجازه نمیدهیم که سینما مسیر واقعی خودش را طی کند. اگر ما معتقدیم محصولی که تولید میشود در نهایت باید به درد مخاطب بخورد، باید مقداری از فشارهای بالاسری سینما کم بشود تا آن اعتماد از دست رفته اهالی سینما بازگردد تا تولیداتی داشته باشند که با مردم و مخاطبان خود ارتباط برقرار کند. سینمایی که به لحاظ اقتصادی بتواند این چرخه را بگرداند، تهیهکنندگانی باکیفیت دارد. البته من مخالف این هستم که اگر بخواهیم سینمای خوبی داشته باشیم، همیشه باید چشم امیدمان به دولت باشد؛ دولت میتواند به عنوان مکمل حاضر شود و تسهیلاتی ارزانقیمت در اختیار سینماگران قرار دهد ولی من با این گزاره خیلی موافق نیستم که کاملا به پول دولت برای تولیدات خود متکی باشیم. در حوزه فرهنگ، دولت موظف است وامهای ارزانقیمت در اختیار سینماگران بگذارد تا آنها بتوانند با خیالی آسوده به فکر تولید محصولات خود باشند؛ در حوزه توسعه فضاهای فرهنگی بویژه سینما نیز با مشکلات بسیاری مواجهیم. ما در حال حاضر به لحاظ تعداد سالنهای سینما خیلی عقبتر از استانداردهای جهانی هستیم. قطعا نیاز است که دولت برای توسعه این فضاها از همان فرمولهای تسهیلات ارزانقیمت حمایتی استفاده کند تا افراد واجد شرایط با دریافت این تسهیلات به گسترش سالنها اقدام کنند. ساداتیان ادامه داد: من در ۳ سال گذشته خیلی پیگیر این قضیه بودم که در سرفصلهای بودجه لااقل یک عددی قرار دهند، آن هم نه بلاعوض بلکه در قالب همان تسهیلات ارزانقیمت با پرداخت درازمدت برای این موضوع ولی متاسفانه در این سالها هیچ دغدغهای در بین اهالی دولت وجود ندارد، البته شاید این نگرانی در بین دولتمردان وجود دارد که جامعه نحیف هنری نمیتواند در صورت تصویب بودجهای اختصاصی و دادن تسهیلات، آن را بازپرداخت کند.
سیدضیاء هاشمی، تهیهکننده سینما نیز در گفتوگو با «وطنامروز» با اشاره به مشکلات اهالی سینما از پیش از شیوع کرونا، گفت: ماجرای اکران در گذشته، داستان کاملا بیبرنامهای را سپری میکرد و عملا میشود از عبارت «هر کی هر کی» استفاده کرد. دولت عملا به بهانه نداشتن بودجه هیچ کمکی به سینماگران نکرد و همه این مشکلات حالا بعد از کرونا بیشتر شده است. وی ادامه داد: البته رئیس سازمان سینمایی برای رفع این مشکلات تلاشهایی داشته است ولی عملا دولت هیچ بودجهای در اختیار آنها قرار نداده است. در این چند سال تا دلتان بخواهد هزینههای بیربط از طرف دولت شده است ولی وقتی پای کمک به قشر بزرگ سینما با این همه بیکار به میان میآید، حرف از نبود بودجه میشود. البته این دولت نسبت به تمام ملت ظلم کرده است که ورشکستهترین آنها سینماگران و تئاتریها هستند که کماکان بیدفاع و مظلوم به کار خود ادامه میدهند.
ارسال به دوستان
ساخت بازی رایانهای «فرمانده مقاومت نبرد آمرلی»
رئیس سازمان فضای مجازی بسیج گفت: پوستر جدیدترین محصول «مؤسسه فرهنگی منادیان بصیرت» با عنوان «فرمانده مقاومت؛ نبرد آمرلی» رونمایی شد و تابستان روانه بازار میشود.
به گزارش «وطنامروز»، مسلم معین، رئیس سازمان فضای مجازی بسیج با اشاره به دستاوردهای بیسابقه مرکز متنا، اظهار داشت: یکی از راهبردهای اصلی ما در مرکز تولید و نشر انقلاب اسلامی، حرکت به سمت نهضت ایجاد تولید محتوای دیجیتال بومی است و برگزاری رویداد بزرگ تولید محتوا در سراسر کشور یکی از رویدادهای کمنظیر دنیا و بینظیر ایران به شمار میرود که سالانه میزبان تعدادی از نخبگان سراسر کشور هستیم.
وی ادامه داد: محتوایی میتواند اثرگذار باشد که متناسب با فرهنگ آن منطقه تولید شود و بر همین اساس در سراسر کشور با حضور نخبگان حوزه دیجیتال، محتوای تأثیرگذاری را تولید کرده و در اختیار مخاطبان قرار دادهایم.
رئیس سازمان فضای مجازی بسیج با اشاره به تولیدات فاخر مؤسسه فرهنگی - هنری - رسانهای منادیان بصیرت، گفت: «سفیر عشق» یکی از تولیدات فاخر این مؤسسه به شمار میرود که طی این مدت توانسته است موفقیتهای بسیاری را به دست بیاورد.
وی بیان کرد: بازی سفیر عشق، داستان شخصیتی ایرانی به نام «مهران» در دوران امام حسین(ع) را روایت میکند که برای دیدن مسلم بنعقیل از شهر ری راهی کوفه میشود. سازندگان بازی برای روایت هر چه دقیق تاریخی داستان، بیش از ۲ سال زمان خود را صرف تحقیق کردهاند و از این منظر، اثر سفیر عشق یکی از طولانیترین دورههای پیشتولید را در بین بازیهای ایرانی داشته است.
معین به مهر گفت: مؤسسه فرهنگی منادیان بصیرت علاوه بر تولید بازی، در حوزه انیمیشن نیز فعال است که پس از اتمام تولید، اطلاعات آن رسانهای خواهد شد. همچنین وی با رونمایی از جدیدترین پوستر این بازی، خبر از انتشار آن در تابستان داد.
رئیس سازمان فضای مجازی بسیج گفت: «فرمانده مقاومت؛ نبرد آمرلی» یک بازی اکشن اول شخص روی پلتفرم PC است که به رشادتهای سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در مبارزه با گروه تروریستی داعش در منطقه آمرلی عراق میپردازد. همچنین پیشبینی میکنیم نسخههای بازی بزرگ رایانهای فرمانده مقاومت با روایت نبردهای ۳۳ روزه، ۲۱ روزه و ۱۲ روزه محور مقاومت تولید و روانه بازار شود.
ارسال به دوستان
بحران مهاجرت معکوس در رژیم صهیونیستی و تهدید فروپاشی
حامد هلالات: اسرائیل به عنوان رژیمی نامشروع که در سال ۱۹۴۸ تأسیس شد، توانسته است بنا به دلایل متعدد در دهههای گذشته به حیات خود ادامه دهد اما این رژیم از آغاز هزاره سوم با چالشها و بحرانهایی مواجه شده است که علاوه بر تضعیف آن، بقای این رژیم را در هالهای از ابهام قرار داده است. در این میان، تحولات جمعیت و چالشهای جمعیتی از حادترین و ریشهدارترین معضلات جامعه صهیونیستی بهشمار میآید که دامنگیر این جامعه است و در سطوح مختلف، پیامدهای گوناگونی به دنبال داشته است.
مساحت کوچک، ترکیب جمعیتی پیچیده، تراکم نامتوازن جمعیت، تحولات جمعیت حریدیها، فلاشاها و مهاجرت معکوس در رژیم صهیونیستی، در کنار سیر فزاینده جمعیت مسلمانان فلسطینی چالشهای جمعیتی مهمی را پیش روی این رژیم قرار داده است. کارشناسان صهیونیست معتقدند فشار تراکم جمعیت مهاجران یهودی بر زیرساختها و ثبات امنیتی این رژیم طی سالیان اخیر آشکار شده است. هماینک عدهای از کارشناسان جمعیتی نظیر آلون تالین موضوع را تحت عنوان یک بحران یاد میکنند. این کارشناسان بر این باورند نرخ بالای تولد در میان مسلمانان فلسطینی چه در داخل اسرائیل و چه در کرانه باختری و نوار غزه، چالش بنیادین رژیم صهیونیستی است و روند فرو ریختن ساختاری رژیم اشغالگر را تسریع میکند.
آژانس یهود و دیگر سازمانهای وابسته برای انتقال یهودیان به فلسطین اشغالی ضمن ارائه مشوقهای گوناگون، تبلیغات وسیعی در ارتباط با رفاه و امنیت در جغرافیای فلسطین اشغالی را در دستور کار قرار دادهاند اما حدود یکششم از جمعیت 7 میلیونی یهودی در سالهای اخیر به دلیل شرایط بد اقتصادی و نیز استمرار و تشدید ناامنی ناگزیر به مهاجرت معکوس شدهاند.
رژیم صهیونیستی در زمان ارائه آمار جمعیتی، مهاجران معکوس را لحاظ میکند اما در انتخابات اخیر اجازه مشارکت به آنها را نداد! این در حالی است که شرایط اقتصادی این رژیم بویژه پس از همهگیری کرونا بشدت آسیب دیده و آمار بیکاران جامعه حدود 30 درصد شده است، در چنین شرایطی طبیعی است اقبال کمی از سوی یهودیان برای مهاجرت به فلسطین اشغالی را شاهد باشیم. به عبارت دیگر کاهش جمعیت یهودی، این رژیم را با بحران وجودی شدیدی روبهرو کرده، زیرا اساس وجود اسرائیل جمعیت یهودی است. این نکته مهمی است که بسیاری از رسانهها و کارشناسان صهیونیستی به آن اشاره کرده و از آن به عنوان مقدمهای برای پایان حیات اسرائیل یاد میکنند. تنها در سال 2010 میلادی 230 هزار صهیونیست از فلسطین اشغالی به کشورهای مبدأ مهاجرت کردند؛ آمارها حاکی از این واقعیت هستند که صهیونیسم از سال 1948 تا 2016 ضمن اشغال حدود 85 درصد اراضی فلسطین بالغ بر 5 میلیون یهودی را به این مناطق جذب کرده است؛ این در حالی است که در روند مهاجرت معکوس و خروج صهیونیستها از فلسطین اشغالی بیش از 20 درصد از آنها در سالهای 2000 تا 2016 تحت شرایط مختلف مهاجرت معکوس کرده و به کشورهای اصلی خود بازگشتهاند. به همین دلیل است که به زعم کارشناسان و اندیشمندان، در شرایط کنونی روند روزافزون مهاجرت معکوس یهودیان از اسرائیل پیچیدهترین چالش بقای این رژیم اشغالگر است. بنا بر تعریف این رژیم، مهاجران معکوس کسانی هستند که به هر دلیلی بیش از یک سال است از فلسطین اشغالی خارج شدهاند و در کشور دیگری غیر از فلسطین اشغالی به سر بردهاند.
بر اساس گزارشهای رسمی، کمترین جمعیت صهیونیستهای مقیم خارج ۷۵۰ هزار نفر یا به عبارت دیگر بیش از ۱۰ درصد جمعیت کل رژیم صهیونیستی گزارش شده که البته آمار مذکور از سوی وزارت مهاجرت و جذب رژیم صهیونیستی اعلام شده است. اما گزارشها و آمارهای کنونی، جمعیت یهودیان صهیونیست مقیم خارج را به مراتب بیشتر از آمارهای قبلی نشان میدهد. در حالی که طی دهه نخست حیات رژیم صهیونیستی، شمار صهیونیستهای مهاجر به خارج ۱۰۰ هزار نفر گزارش شده بود، اداره مرکزی آمار رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۸۰ اعلام کرد ۲۷۰ هزار صهیونیست به مدت بیش از یک سال مقیم خارج بودهاند که این میزان مهاجر، ۷ درصد جمعیت کل رژیم صهیونیستی را شامل میشد اما این آمار بعد از چند دهه از عمر این رژیم، رشدی کاملا تصاعدی داشته است. یهودیانی که از سرزمینهای اشغالی خارج میشوند، در پاسخ به دلایل خروج خود از سرزمینهای اشغالی، میگویند: نباید بپرسید که چرا اسرائیل را ترک کردیم، بلکه باید بپرسید که چرا این همه مدت آنجا بودیم؟ علاوه بر این، نظرسنجیهای جدید نشان میدهد نزدیک به نیمی از جمعیت رژیم صهیونیستی را جوانان تشکیل میدهند که زندگی در خارج را ترجیح میدهند. بیشترین دلیل و توجیهی که صهیونیستها برای تمایل خود به مهاجرت از این رژیم ذکر میکنند این است که وضعیت این رژیم برای یک زندگی آرام مطلوب نیست. با توجه به این مساله که ۴۰ درصد یهودیان رژیم صهیونیستی متولد خارج هستند، مهاجرت مساله تازه و عجیبی برای آنها نیست.
تا چند سال پیش مقامات رژیم صهیونیستی همواره از مهاجرت یهودیان به سرزمینهای اشغالی خبر میدادند و با نشان دادن درِ باغ سبز و دادن امتیازهای بیشمار به دنبال جذب و اسکان یهودیان کمشمار جهان در فلسطین اشغالی بودند؛ اسکانی که به قیمت جان هزاران فلسطینی بیگناه تمام میشد اما چند سالی است که نهتنها ترفندهای مقامات صهیونیستی برای جذب و اسکان یهودیان در سرزمینهای اشغالی جواب نمیدهد، بلکه مهاجرت معکوس یهودیان فریبخورده از فلسطین اشغالی به بلای جان اشغالگران تبدیل شده است.
قبل از این، فرار و مهاجرت معکوس از فلسطین اشغالی اقشار عادی را شامل میشد اما امروز این معضل به دارندگان مدارک بالای دانشگاهی، متخصصان و اکثر اقشار ساکن این سرزمین نیز رسیده است.
بر اساس آماری که اداره مرکزی آمار رژیم صهیونیستی منتشر کرده، از سال ۱۹۴۸ تا پایان سال ۲۰۱۵ بیش از ۷۲۰ هزار نفر از یهودیان مهاجر وارد شده به فلسطین اشغالی از این منطقه خارج و دیگر به آن بازنگشتهاند. براساس آمار منتشر شده، صهیونیستها برای نخستینبار از سال ۲۰۰۹ با تراز منفی مهاجرت مواجه شدند به نحوی که سال ۲۰۱۸ میلادی شمار یهودیانی که ترجیح دادند بقیه عمر خود را خارج از فلسطین اشغالی ادامه دهند و از این سرزمین خارج شدند ۱۶ هزار و ۷۰۰ نفر اعلام شد، در حالی که شمار رسمی افرادی که از نقاط مختلف جهان به فلسطین اشغالی منتقل شدند، تنها ۸ هزار و۵۰۰ نفر اعلام شد.
کانال 10 اسرائیل نتایج یک نظرسنجی اخیر را منتشر کرد که نشان میدهد نیم میلیون اسرائیلی به خاطر هزینههای بالای زندگی قصد مهاجرت از اسرائیل را دارند. این کانال نشان داد 50 درصد از اسرائیلیهای بین 25 تا 44 سال در فکر عزیمت برای همیشه هستند و در طول ۴ سال گذشته بیش از 26 هزار نفر که عمدتا جوان، تحصیلکرده و سکولار هستند، اسرائیل را برای کار و زندگی بهتر در آلمان، استرالیا و ایالات متحده آمریکا ترک کردهاند. واقعیت دیگر کاهش مداوم تعداد یهودیان است که به هویت یهودی پایبند هستند. بسیاری حاضر نیستند به جای اسرائیلی بودن، آمریکایی بودن یا تبعه فرانسه خود را یهودی معرفی کنند. تبدیل یهودیت به یک ملیت باعث میشود خاخامها بر یک حکومت دینی حکومت کنند، بنابراین دموکراسی یک دولت غیرمذهبی مدنی را خاتمه میدهند. اکنون چنین واقعیتی هجوم یهودیان به اسرائیل را به سمت اسرائیلیهایی که اسرائیل را برای همیشه ترک میکنند معکوس کرده است. از این گذشته، یهودیان همیشه ادعا میکردند برای فرار از نژادپرستی، آزار و عدم تحمل مذهبی به اسرائیل آمدهاند اما چیزهایی را که از آن فرار کردهاند در اسرائیل یافتند.
عامل دیگری که مهاجرت یهودیان به اسرائیل را تضعیف میکند این است که یهودیان در سراسر جهان از بزرگترین موقعیت در تاریخ یهود در کشورهایی که در آنها زندگی میکنند برخوردار هستند، بدون اینکه مورد آزار و اذیت مذهبی دوران قدیم قرار بگیرند. آنها دیگر اسرائیل را به عنوان مکانی امن نمیبینند اما برعکس، اسرائیل با جنگهای بیپایان به خطرناکترین مکان برای یهودیان تبدیل شده است. همه یهودیان سکولار، چه در اسرائیل و چه در سراسر جهان، نه میخواهند در یک جای آپارتایدی/ استعماری زندگی کنند و نه میخواهند ببینند اسرائیل کاملا به یک کشور تبدیل شده است.
وخیم شدن اقتصاد و حکومت یهودی در شرایط ادامه جنگ، به دست آوردن موقعیت یک قدرت نژادپرست اشغالگر تحت سلطه تلمود نژادپرست،کشوری نیست که یهودیان به آن افتخار کنند. این دولت نژادپرست مانند تمام رژیمهای آپارتایدی که از هم پاشید، دانههای نابودی خود را دارد. این نظر یک ناظر عرب نیست، بلکه ارزیابی توسط اکثر آژانسهای اطلاعاتی غربی انجام شده است. به موجب ارقام رسمی متعلق به سال 2018، در سراسر جهان حدود 14 میلیون و 700 هزار یهودی وجود دارد که 6 میلیون و 600 هزار نفر آنها در اسرائیل و 5 میلیون و 700 هزار نفر نیز در آمریکا و مابقی نیز در دیگر مناطق جهان به سر میبرند. اسرائیل که به تمام یهودیان حق مهاجرت به فلسطین اشغالی را میدهد، با قطعنامه شماره 194 سازمان ملل متحد مخالفت کرده و از بازگشت فلسطینیان که تابع مهاجرت اجباری در سال 1948 شدهاند، ممانعت میکند.
از نکات قابل توجه در آمار منتشرشده آن است که حدود نیمی از کسانی که مهاجرت از فلسطین اشغالی را به ادامه بقا در آن ترجیح دادند، متولدان این سرزمین بودند، در حالی که نیمی دیگر یهودیان در خارج از آن به دنیا آمده بودند و در این میان ۶۴ درصد از اروپا، ۲۵ درصد از آمریکای شمالی و استرالیا و ۱۱ درصد هم از آسیا و آفریقا به این سرزمین اشغالی آمده بودند.
بنا بر اعلام روزنامه صهیونیستی جروزالمپست، در اردیبهشتماه سال ۱۳۹۸ به نقل از دفتر آمار مرکزی رژیم صهیونیستی درباره جمعیت یهودیان و غیریهودیان در سرزمینهای اشغالی، هماکنون حدود ۹ میلیون نفر در این منطقه زندگی میکنند که حدود 65/6 میلیون نفر یهودی (و اکثرا مهاجر) هستند و ۷۴ درصد از کل جمعیت فلسطین اشغالی را شامل میشوند. نتایج نظرسنجی مرکز «میدغام» حکایت از آن دارد که بیش از ۶۰ درصد یهودیان ساکن در فلسطین اشغالی به مهاجرت از این سرزمین تمایل دارند و اغلب داوطلبان مهاجرت از اسرائیل قشر جوان و ۲۳ تا ۳۹ساله هستند. این جوانان بر این باورند که به این سرزمین تعلق ندارند و با مشکلات هویتی و بحران هویت مواجه هستند؛ تقریبا 5/1 میلیون نفر از آنها تصمیم جدی برای ترک اسرائیل دارند. بر اساس دادههای موجود در سالهای اخیر، آمار مهاجرت به سرزمینهای اشغالی نهتنها کاهش چشمگیری داشته است، بلکه با افزایش مهاجرت معکوس، عملا این رژیم بنیان و موجودیت خود را در معرض تهدید میبیند.
به نوشته این روزنامه، تعداد جمعیت یهودیان اسرائیل در 10 سال اخیر یک میلیون نفر افزایش یافته است، در مقابل شمار عربهای ساکن در سرزمینهای اشغالی که شامل مسلمانان و مسیحیان و دروزیها میشود، یک میلیون و ۸۷۸ هزار و ۶۰۰ نفر عنوان شده که حدود ۲۱ درصد جمعیت فلسطین اشغالی را شامل میشود. روزنامه صهیونیستی جروزالمپست میافزاید، تعداد جمعیت عربها در فلسطین اشغالی در 10 سال اخیر حدود ۴۰۰ هزار نفر افزایش یافته است؛ بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸، تعداد جمعیت عربها در سرزمینهای اشغالی حدود ۲۱ درصد افزایش یافت در حالی که جمعیت یهودیان 5/17درصد افزایش یافته بود.
روزنامه فرانسوی لیبراسیون هم اذعان میکند: بسیاری از مهاجران یهودی که بتازگی به سرزمین اشغالی فلسطین سفر کردهاند، به دنبال بازگشت به کشورهای خود هستند، چرا که به محض ورود به فلسطین اشغالی با مشکلات بسیار زیادی روبهرو میشوند. مسؤولان ادارههای مربوط به مهاجرت رژیم صهیونیستی، از ارائه آمارهای دقیق درباره مهاجرت معکوس یهودیان از اسرائیل طفره میروند اما بر اساس گزارشات آژانس یهود، میانگین بازگشت در پایان سال اول مهاجرت به اسرائیل بین ۳۵ تا ۴۰ درصد بوده است. نکته قابل توجه دیگر اینکه میل مهاجرت در میان یهودیان اسرائیلی که در خارج از سرزمینهای اشغالی متولد شدهاند، بشدت بالاست و این افراد که بیش از ۴۵ درصد از کل جمعیت این رژیم را تشکیل میدهند، اغلب ترجیح میدهند یا به کشور اصلی خود بازگردند یا به دیگر کشورهای غربی مهاجرت کنند. «آرییه شافیت» در مقاله خود در روزنامه صهیونیستی هاآرتص اذعان میکند: بیاعتمادی جامعه به بقای موجودیت اسرائیل، سبب افزایش موج مهاجرت معکوس از اسرائیل شده است. در حال حاضر مبارزه با صهیونیسم و بیزاری از اسرائیل در جهان، به بالاترین حد خود رسیده است. همچنین به خاطر عملکرد و سیاست غلط مقامات اسرائیلی و جمود فکری که ویژگی بارز این مقامات محسوب میشود، احتمال بقای اسرائیل بسیار بعید شده است.
در پایان باید گفت تحولات چند سال گذشته اسرائیل نشان میدهد بحران جمعیت در سرزمینهای اشغالی بزرگترین بحرانی است که حیات وجودی رژیم صهیونیستی را تهدید میکند. آرماگدونی که در تبلیغات صهیونیستی برای تسخیر سرزمین فلسطین تصویرسازی میشد، دیگر نمیتواند جوانان و خانوادههای یهودی را به سرزمینهای اشغالی بکشاند. موج مهاجرت معکوس از سرزمینهای اشغالی به دلایل مختلف از جمله جنگ و نبود امنیت روزبهروز افزایش یافته و در درگیری و جنگ جاری بین گروههای مقاومت فلسطینی و صهیونیستها افزایش پیدا کرده است به طوری که صهیونیستها چمدانهای خود را بسته و آماده مهاجرت از فلسطین هستند. طبق آمارهای منتشرشده در بین سالهای 2018 تا 2020 بیش از 50 درصد جوانان صهیونیست ترجیح میدهند بعد از تحصیل در خارج از فلسطین دوباره به سرزمینهای اشغالی بازنگردند. در همین زمینه طی همین سالها بیش از 40 درصد خانوادههای یهودی ترجیح میدهند فرزندان آنها در خارج از سرزمینهای اشغالی تحصیل کنند و بازنگردند. همه این آمارها نشان میدهند اسرائیل دیگر جای امنی برای صهیونیستها و بسیاری از یهودیان نخواهد بود و دیری نخواهد پایید که این رژیم جعلی با توجه به بحرانها، خود از درون فرو خواهد پاشید.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|