|
رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با مراسم دانشآموختگی نیروهای مسلح: حوادثی که در شمال غرب ایران، در برخی کشورهای همسایه در جریان است باید با منطق پرهیز از دادن مجوز حضور بیگانگان حل شود
هشدارفرمانده
گروه سیاسی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای فرمانده کل قوا صبح روز گذشته در ارتباط تصویری با مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح در دانشگاه افسری امام حسین علیهالسلام، این نیروهای پرافتخار را «قلعه مستحکم امنیت ملت سربلند ایران و میهن مقتدر و عزیز» خواندند و افزودند: دخالت بیگانگان در منطقه مایه اختلاف و خسارت است و همه مسائل و حوادث باید بدون دخالت بیگانه و با الگوپذیری کشورهای منطقه از اقتدار و عقلانیت ایران و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی حل شود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر حکیم انقلاب اسلامی با ابراز امیدواری برای توفیق دانشآموختگان و ارتقای جوانان نیروهای مسلح در مکتب و دانشگاه حسینی، به ملت ایران به خاطر داشتن جوانان مؤمن، صالح، شجاع و دارای عزم و بصیرت تبریک گفتند و افزودند: فرماندهان عزیزی که جوانان میهن را اینگونه تربیت میکنند، شایسته افتخار و تقدیرند. فرمانده کل قوا با اشاره به تحقق فرموده امیرمؤمنان درباره نیروهای مسلح افزودند: به فضل الهی، نیروهای مسلح ایران امروز به معنای واقعی کلمه سپر دفاعی ملت و کشور در مقابل تهدیدهای سخت دشمنان بیرونی و درونی هستند.
حضرت آیتالله خامنهای سربازی ملت ایران را موجب سرافرازی و عزت دانستند و گفتند: آمادگی برای دفاع از ملت ایران و هویت اسلامی، ملی و انقلابی کشور افتخار بزرگ نیروهای مسلح است. ایشان امنیت را زیرساخت اساسی همه فعالیتهای ضروری برای پیشرفت کشور برشمردند و با مهم خواندن تحقق امنیت کشور بدون تکیه بر بیگانگان افزودند: این مساله البته برای ملت ایران عادی است اما کشورهای مختلف حتی کشورهای اروپایی از این مشکل رنج میبرند.
ایشان به بگومگوهای اخیر اروپا و آمریکا اشاره کردند و گفتند: برخی اروپاییها، اقدام آمریکا را خنجر از پشت خواندند و به نوعی گفتند اروپا باید بدون اتکا به ناتو و در واقع به آمریکا، مستقلاً امنیت خود را تأمین کند. رهبر انقلاب افزودند: وقتی کشورهای اروپایی به علت اتکا به آمریکا، یعنی کشوری که با اروپا مخالف هم نیست، در تحقق امنیت پایدار احساس کمبود میکنند، حساب کشورهای دیگر که نیروهای مسلح خود را تحت کنترل آمریکا و دیگر بیگانگان قرار دادهاند، مشخص است.
فرمانده کل قوا تأمین امنیت با تکیه بر دیگران را فقط یک توهم خواندند و گفتند: کسانی که به این توهم دچارند، سیلی آن را بزودی خواهند خورد، چرا که دخالت مستقیم یا غیرمستقیم بیگانگان در امنیت و جنگ و صلح هر کشوری، فاجعهای مصیبتبار است.
ایشان با تجلیل از اقتدار و سربلندی نیروهای مسلح در آزمایشهای بسیار مهم و دشوار بویژه جنگ تحمیلی ۸ ساله گفتند: اقتدار نیروهای مسلح به مسائلی نظیر آموزشها، ابتکارات و پیشرفتهای علمی، تجهیزات و انضباط سازمانی وابسته است اما مهمترین عامل اقتدار نیروهای مسلح، روحیه، معنویت و مسائل دینی و اخلاقی است.
رهبر انقلاب اسلامی خروج ارتش مجهز و بدون روحیه اخلاقی و معنوی آمریکا از افغانستان را نمونهای از نتایج اقتدار ظاهری و نه واقعی خواندند و گفتند: آمریکاییها ۲۰ سال قبل برای سرنگونی طالبان به افغانستان لشکرکشی کردند و در این اشغالگری طولانیمدت، کشتار و جنایت و خسارات فراوانی به بار آوردند اما بعد از این همه هزینه مادی و انسانی، حکومت را به طالبان دادند و خارج شدند که این واقعیت برای همه کشورها درسآموز است.
فرمانده کل قوا اوضاع ارتش آمریکا هنگام خروج از افغانستان را نشاندهنده ماهیت واقعی این ارتش دانستند و گفتند: آن تصاویر هالیوودی از ارتش آمریکا و کشورهای امثال او، فقط نمایش است، چرا که ماهیت واقعی آنها همین است که در افغانستان دیده شد.
رهبر انقلاب نفرت مردم شرق آسیا از ارتش آمریکا را یادآور شدند و گفتند: آمریکاییها هر جا دخالت کنند، منفور ملتها هستند.
فرمانده کل قوا حضور نظامی بیگانگان در منطقه را نیز مایه اختلاف و خسارت و ویرانی برشمردند و تأکید کردند: صلاح منطقه در این است که همه کشورها از ارتشی مستقل و متکی به ملت خود و همافزا با ارتشهای همسایگان برخوردار باشند. رهبر انقلاب افزودند: ارتشهای منطقه میتوانند امنیت منطقه را تأمین کنند و نباید اجازه دهند ارتشهای بیگانه برای حفظ منافع خود، دخالت یا حضور نظامی داشته باشند. فرمانده کل قوا افزودند: حوادثی که در شمال غرب ایران، در برخی کشورهای همسایه در جریان است باید با همین منطق پرهیز از دادن مجوز حضور بیگانگان حل شود. ایشان گفتند: نیروهای مسلح کشور عزیز ما همواره با اقتدار همراه با عقلانیت عمل میکنند و این عقلانیت باید الگویی برای دیگر کشورها و عامل حل مسائل موجود باشد و همه بدانند که اگر کسی برای برادران خود چاه بکند، اول خودش در چاه میافتد. فرمانده کل قوا در پایان سخنانشان نیروهای مسلح را برای تداوم افتخار خدمت به ملت و کشور و افزایش روزافزون تواناییهای مادی و معنوی توصیه مؤکد کردند.
پیش از سخنان فرمانده کل قوا، سردار سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با بیان گزارشی از توانمندیها و آمادگیهای رزمی، دفاعی و امنیتی نیروهای مسلح و همچنین خدمات اجتماعی این نیروها به مردم، به شکست آمریکا در افغانستان اشاره کرد و گفت: این شکست خفتبار و تخلیه بخش بزرگی از تجهیزات و پایگاههای آنها در منطقه و شکست رژیم صهیونیستی در نبرد ۱۲ روزه موسوم به شمشیر قدس، نشانههای تسریع افول آمریکاست. در این مراسم که همزمان در دانشگاههای افسری نیروهای مسلح از طریق ارتباط تصویری برگزار میشد، سردار سرتیپ پاسدار غلامی فرمانده دانشگاه امام حسین(ع)، امیر سرتیپ دوم خلبان رودباری فرمانده دانشگاه شهید ستاری و سردار سرتیپ دوم پاسدار بختیاری فرمانده دانشگاه علوم انتظامی امین گزارشی از فعالیتها، اقدامات و برنامههای تحصیلی این دانشگاهها بیان کردند. قرائت سوگندنامه، اعطای پرچم توسط دانشجویان قدیم به جدید و اجرای سرود مشترک توسط دانشجویان مستقر در میدان از دیگر برنامههای مراسم مشترک دانشآموختگی نیروهای مسلح بود. همچنین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با کسب اجازه از فرمانده کل قوا به تعدادی از برگزیدگان دانشگاههای افسری درجه و سردوشی داد.
ارسال به دوستان
تأملی کوتاه بر کنشگری سیاسی پیامبر(ص)
سیاست در سایهسار معنویت
سیدمحمدامین علیدوست: اگر تمام کنشهایی را که پیامبر(ص) برای دفاع از حاکمیت مسلمانان و مدیریت اجتماع مسلمین انجام میدادند، «کنش سیاسی» بنامیم و از طرفی سعی داشته باشیم با بازتولید مدل کنش سیاسی پیامبر، رفتار سیاسی خود را طراحی کنیم، لازم است به نیمه پنهان این کنشگری که عمدتا مغفول واقع میشود، توجه بیشتری کنیم. نیمه پنهان این کنشگری، «معنویت»، «اتصال به خدا و عالم غیب» و «راهیابی از طریق اشراقات ملکوتی بر قلب» است. اساسا سلوک معنوی در فرهنگ قرآنی، منجر به زنده شدن قلب و تبدیل شدن آن به قلب حکیم و سپس قلب سلیم میشود. در فرهنگ قرآنی، قلب محل دریافت الهامات و اشراقات ربانی است و به خودی خود راهنما و دلیل انسان است و محل اعطای حکمت الهی است و شخص حکیم بر اساس همین واردات در بزنگاههای تصمیمگیریهای خود، دست به انتخاب میزند. البته عقلانیت، محاسبه و مشورت همگی در جای خود محفوظند و اشراقات قلبی مانع و جایگزین اینها نیست، بلکه مکمل آنهاست. سخن بر سر این است که یک کنشگر سیاسی در منظومه الهیات قرآنی و سنت نبوی، باید صاحب قلب زنده و حکیم باشد، تا اتصال او به خداوند محفوظ بماند و از هدایتهای ویژه الهی بهرهمند باشد و این به دست نمیآید جز از راه تزکیه نفس. یک کنشگر سیاسی اگر قلبش بمیرد، یا به قول قرآن قسی شود، یعنی سخت شود و از انوار الهی محروم بماند، کمکم تبدیل به ابلیس میشود و از همه بدتر اینکه ممکن است خود را شمشیر خدا در زمین هم فرض کند؛ آن چیزی که در گروههای تکفیری در دوره معاصر و در خوارج صدر اسلام شاهد بودیم.
از طرف دیگر، عرصه سیاست برای یک کنشگر مسلمان، عرصه امتحان توحید است. در حالات پیامبر نقل شده که در گرماگرم جنگ دست به دعا بر میداشتند، کار که سخت میشد به سجده میافتادند، در برابر فریاد و هوچیگریهای جبهه مقابل، دستور سکوت و ذکر قلبی و لسانی به یارانش میدادند، یعنی یکسره جبهه نبرد تبدیل به محراب عبادت میشد، آنچنان که خداوند صفهای مجاهدان را مورد حب خاص خود اعلام میکند: انّالله یحبّالّذین یقاتلون فی سبیله صفّا کانّهم بنیان مرصوص.
در جنگ صفین یکی از سربازان سپاه امام علی(ع) سوالی درباره یکی از مسائل توحیدی پرسید، سایر یاران عتاب کردند که الان چه وقت پرسیدن سوالات الهیات است، حضرت در واکنش به این عتاب فرمودند: ما برای توحید میجنگیم و سپس پاسخ مسائل را داد.
به همین دلیل است که باید توجه داشت جان دینداری، تزکیه نفس است برای رسیدن به مقام توحید و اگر در قالب هر فعلی که انجام میدهیم، این روح نباشد، ولو قالب عمل آسمانی باشد، نتیجه عمل نفسانی خواهد شد. پس باید توجه داشت بر همه کسانی که در تلاشند از سیره نبوی در سیاست پیروی کنند و در راستای اهداف سیاسی- اجتماعی آن حضرت ـ که اقامه قسط برای کرامت انسان و سوق دادن او به عالم توحید بوده ـ گام بردارند، لازم است روح تزکیه نفس و سلوک معنوی را در خود زنده بدارند و همت خود را بر این نقطه متمرکز کنند و به عرصه کنشگری در سیاست نیز به عنوان یکی از ابزارهای بندگی و میدانهای سلوک روحی به سمت قرب الهی بنگرند.
ارسال به دوستان
انتقام گرفتیم؛ حسن یزدانی در فینال مسابقات جهانی دیوید تیلور آمریکایی را شکست داد
غرور یک ملت
امیرحسین زارع هم طلایی شد
یکشنبه 11 مهر سال 1400 را اگر «روز خاص» کشتی ایران نام بگذاریم شاید تا حدودی حق مطلب را درباره این روز ادا کرده باشیم. کشتی جهان در رشته آزاد در وزن 86 کیلوگرم ۲ سوپراستار بزرگ دارد؛ حسن یزدانی از ایران و دیوید تیلور از آمریکا که طلایهداران کشتی مدرن امروز به شمار میروند. مصاف این دو را اتحادیه جهانی شاهبیت دیوان همه کشتیهای جهان میداند. حسن ما چند مسابقه متوالی به تیلور باخته بود که آخرین آن مربوط به همین المپیک گذشته بود اما دیروز سرانجام طلسم شکست. دیگر خبری از آن 20 ثانیه لعنتی نبود. حسن این بار هم 4 امتیاز پیش افتاد اما نگذاشت بعد از ۲ امتیازی که تیلور گرفت کار به بازگشت این کشتی بلدآمریکایی بکشد. این بار حق بهترین کشتیگیر حال حاضر جهان به او داده شد و خبری از غافلگیری نبود؛ کسی که در طول 6 دقیقه کشتی سرتر بود، فردی که بهتر مدیریت کرد، بهتر فن زد و سرانجام به حقش رسید. طلسم شکست و حسن یزدانی با 2 امتیازی که در پایان مسابقه گرفت سرانجام به افسانه شکستناپذیری تیلور پایان داد. حالا مرد شماره یک جهان در این وزن حسن آقا یزدانی است؛ پسر محجوب ایرانی که بعد از باخت در فینال المپیک، غر نزد، بهانهگیری نکرد، تمرین کرد و سختی کشید تا انتقام توکیو را در اسلو بگیرد. طلای حسن یزدانی در روزی به دست آمد که در 4 وزن دوم تیم ما طی رکوردی تاریخی 4 فینالیست به فینالهای امروز فرستاد. یکشنبه 11 مهر روز کشتی ایران بود؛ روزی که پادشاه با عبور از جادوگر، تاجگذاری کرد و افسانه شکستناپذیری تیلور با رشادت حسن یزدانی به پایان رسید. حسن یزدانی دیروز آرش ورزش ایران بود که بردش مرز خوشحالی و شادمانی ما را تعیین میکرد. همچنین در این روز امیرحسین زارع بعد از 32 سال کشتی ایران را در وزن 125 کیلوگرم صاحب مدال ارزشمند طلا در مسابقات جهانی کرد تا اینچنین روز خاص کشتی ایران تکمیل شود.
* کولاک ۴ آزادکار ایران با صعود به فینال قهرمانی جهان
هر ۴ نماینده ایران در ۴ وزن دوم مسابقات کشتی آزاد قهرمانی جهان با شکست حریفان خود راهی فینال شدند.
در ادامه رقابتهای ۴ وزن دوم کشتی آزاد قهرمانی جهان ۲۰۲۱ که در اسلو، پایتخت نروژ در حال برگزاری است، علیرضا سرلک، نماینده وزن ۵۷ کیلوگرم ایران در مرحله نیمهنهایی برابر «سلیمان آتلی» دارنده مدالهای نقره و برنز جهان از ترکیه روی تشک رفت و در حالی که از حریف عنواندار خود عقب بود، در ثانیههای پایانی موفق شد ۲ مرتبه حریف خود را در خاک بنشاند و با یک بارانداز در نهایت ۷ بر ۴ صاحب برتری شود و به فینال برسد. سرلک امشب برای کسب مدال طلا به مصاف «توماس گیلمان» از آمریکا میرود.
امیرمحمد یزدانی، نماینده وزن ۶۵ کیلوگرم ایران نیز در دیدار نیمهنهایی این رقابتها برابر «علیبک عثماناف» از قرقیزستان روی تشک رفت و در پایان در یک مبارزه سخت در حالی که ۴ - ۴ از حریف خود عقب بود، در ۳ ثانیه پایانی یک امتیاز گرفت و با نتیجه ۵ بر ۴ به برتری رسید و راهی فینال شد. یزدانی برای کسب مدال طلای جهان به مصاف «زاگیر شاخیف» از روسیه میرود.
در وزن ۷۹ کیلوگرم، محمد نخودی، دارنده مدال طلای جوانان جهان دیگر نماینده ایران در ۴ وزن دوم بود که در مرحله نیمهنهایی مقابل «نیکا کنچادزه» از گرجستان روی تشک رفت و در یک مبارزه زیبا و سخت با نتیجه ۶ بر ۵ به برتری رسید تا پنجمین فینالیست ایران در این رقابتها شود. نخودی در فینال به مصاف «جردن باروز» چهره عنواندار جهان و المپیک از آمریکا میرود.
کامران قاسمپور آخرین نماینده ایران در ۴ وزن دوم، در مرحله نیمهنهایی برابر «جی دن کاکس» دارنده مدالهای طلای جهان و برنز المپیک از آمریکا روی تشک رفت و در پایان این مبارزه سخت با نتیجه ۳ - ۳ و با توجه به اخطار بیشتر حریف قدرتمند آمریکایی، به برتری رسید و راهی فینال شد.
ارسال به دوستان
باک خالی بریتانیای کبیر!
مالک شیخی: بحران سوخت در انگلیس این روزها اگر چه بلای جان این کشور استعمارگر شده و درگیریهای متعددی را بین پلیس و مردم در پی داشته است اما رسانههای جهان همچنان سعی دارند چهره این کشور را متمدن و دارای سیاستمدارانی مدبر جلوه دهند. بررسی مطبوعات و خبرگزاریهای مطرح جهان مانند نیویورکتایمز، آسوشیتدپرس، سیانان، بیبیسی، رویترز و بلومبرگ نشان میدهد این رسانهها، کمترین و کوتاهترین بخش اخبار خود را به این بحران اختصاص دادهاند تا دنیا متوجه نشود بریتانیای کبیر، آنچنان که میگویند کبیر نیست و امروز یک کشور درمانده است که عنوان صغیر هم برای آن زیاد است.
این پدیده اگر چه ریشههای سیاسی دارد اما بررسی آن از منظر روزنامهنگاری بینالملل نیز حاوی نکات ارزشمندی است. شاید نتایج پژوهشهای گلیفورد بتواند بهتر از بقیه دلایل این سانسور خبری را بیان کند. گلیفورد طی تحقیقات خود متوجه شد چهرهای که از کشورهای در حال توسعه و جهان سوم به دنیا مخابره میشود اغلب اخباری درباره مناقشات و بحرانهاست اما خبرهایی که از کشورهای توسعهیافته مانند انگلیس مخابره میشود اخباری از پیشرفت و آرامش است. جان هربرت در کتاب Global Journalism آورده است انگلیس در بیش از 90 درصد خبرهای جهانی به واسطه خبرنگاران خود حضور دارد. اکنون برای رسانههای مدعی آزادی بیان جای سوال است که چگونه این 90 درصد هیچ خبری از این بحران را در دنیا مخابره نکردهاند، حال آنکه اغلب این رسانهها منشور اصول بینالمللی اخلاق حرفهای در روزنامهنگاری را که توسط فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران (IFJ) ابلاغ شده پذیرفته و همواره از آن به عنوان اهرم فشاری برای دیگر کشورها برای اثبات ادعای نفی آزادی بیان در رسانههای آنها بهره بردهاند. این موضوع قطعا موید این نظریه است که جریان خبری در فضای بینالملل از کشورهای توسعهیافته به سمت کشورهای در حال توسعه جهتگیری میشود و این کشورها صرفا به عنوان مصرفکننده اخبار آنها دیده میشوند بهطوری که دیگر پژوهشگران رسانه نیز مانند گیفارد و لارسون که تحقیقات مفصلی در حوزه روزنامهنگاری داشتهاند بر این موضوع اتفاق نظر دارند که کشورهایی مانند انگلیس رفتاری دوگانه در قبال اخبار بینالمللی دارند و بر انتشار اخبار منفی از کشورهای در حال توسعه و ارائه چهرهای تکنولوژیک و انسانی از خود برای جامعه جهانی تلاش میکنند. شاید تصور در جامعه ایران این باشد که دلیل این نوع جهتگیری رسانهای اختلافات ایدئولوژیک این کشورها با ایران است اما بررسیها نشان میدهد کشورهایی مانند آمریکا و انگلیس که در صدر منبعهای خبری قرار دارند، در قبال دیگر کشورها نیز عامدانه این سیاست را دنبال میکنند. شاید برای مخاطبان نیز جالب توجه باشد که نگارنده این یادداشت به عنوان یک روزنامهنگار آزاد، دلیل موضوع سانسور خبری بحران سوخت در انگلیس را از طریق پلتفرمهای ارتباطی روزنامهنگاران و کارشناسان سیاسی و رسانهای بینالملل مانند Profnet، Haro، Experts و... نیز مطرح کرده و هیچ پاسخی از آنها نیز دریافت نکرده است. گویی استعمار انگلیسی بر کارشناسان و اهالی رسانه جهان نیز تسری داشته و مستعمران فکری آنها دارای استقلال عقیده برای پاسخ به افکار جهان نیستند. به هر تقدیر چه رسانههای جهانی بخواهند چه نخواهند آنچه در بحران سوخت در انگلستان هویدا شد، موید این نکته است که «بریتانیای کبیر»، تنها واژهای در ورقهای سیاه تاریخ است که دلایل آن را نه در برگزیت 2016، بلکه در باک خالی انگلستان در بحران سوخت 2021 باید جستوجو کرد.
ارسال به دوستان
پرونده سوریه/ 7
ماهیت سیاسی و ایدئولوژیک معارضان در سوریه
روحالله اژدری: معارضان سوری جریانی بدون انسجام و فاقد سر شناخته میشوند که حتی در دسترسی به اهداف واحد نیز با یکدیگر اختلاف دارند. مخالفان نظام سوریه را میتوان به شکل زیر تقسیمبندی کرد.
* شورای ملی سوریه
از ابتدای تحولات و ناآرامیها در سوریه، گروههای معارض دولت تلاش کردند با یکدیگر متحد شوند و به عنوان نماینده مردم سوریه ایفای نقش کنند. در نهایت این تلاشها به شکلگیری سازمانی فراگیر و سیاسی ختم شد که گروهها، جریانهای سیاسی کشور و شخصیتهای ملی و مذهبی را در بر میگرفت. هدف غایی این شورا براندازی نظام سوریه بود. شورای ملی سوریه ۲۲ آگوست ۲۰۱۱ در استانبول ترکیه پس از نشستهای متوالی و پیدرپی در این کشور و مناطق دیگر اعلام موجودیت کرد. شورای ملی سوریه شامل اخوانالمسلمین، مخالفان سکولار و اقلیتهای کرد و آشوری بود. تشکیل شورا بیش از آنکه مرهون خواست و اراده جمعی گروهها و جریانهای مخالف باشد، ناشی از فشار و اعمال نفوذ کنشگران خارجی و منطقهای همچون قطر، عربستان و ترکیه بود که سعی داشتند با متحد کردن مخالفان با یکدیگر و تعریف هدف جامع برای کنار هم نگاه داشتن آنان، زمان انسجامبخشی میان آنها و فروپاشی نظام را سرعت بخشند. شورای ملی توانست حمایت تعدادی از اعضای سازمان ملل بویژه برخی کشورهای عضو دائم شورای امنیت شامل فرانسه، انگلستان و آمریکا را به دست آورد و به رسمیت شناخته شود. اسپانیا، بلغارستان، تونس و همچنین شورای انتقالی لیبی با شورای ملی سوریه گفتوگوهایی داشته و مساله اعطای سلاح، جنگجویان داوطلب و انتقال تجارب به ارتش آزاد سوریه را بررسی کردند. کشورهای بلژیک، هلند، ترکیه، آلمان، ایتالیا و کانادا نیز شورا را تنها در حد یک شریک به رسمیت شناختند و درباره تعاملات خارج از چارچوب ابراز عدم تمایل کردند. گفتنی است به دلیل تفوق جریان اخوانالمسلمین در شورای ملی و دیدگاه افراطی این حرکت، بسیاری از جریانهای ملیگرا، مذهبی و قومی، مسیحیان، دروزیها و حتی اهلسنت از آن خارج شدند که برای نمونه میتوان به جدایی هیثم المالح وکیل و قاضی سابق و کمال البوانی اشاره کرد که با جدایی، «فعالیت ملی سوریه» را تشکیل دادند. این گروه علت جدایی خود را ناتوانی شورا اعلام کردند و سرنگونی نظام با بهرهگیری از همه وسایل و امکانات از جمله حمایت از ارتش آزاد سوریه را در دستور کار خود قرار دادند. (دوستی 1391:221) برخی گروههای معارض مسلح که در سوریه علیه دولت سوریه میجنگیدند را میتوان با مرام ملی و ناسیونالیستی معرفی کرد که عدهای از آنها سکولار و عدهای از آنها اسلامگرا هستند.
1-گروههای سکولار ملی سوریه
ریشه مخالفان سکولار ملی سوریه از نظر فعالیت تاریخی و منازعه سیاسی و اجتماعی به دوران پس از درگذشت حافظ اسد در ژوئن ۲۰۰۰ بازمیگردد که گروههایی از فعالان سیاسی و اجتماعی، شروع به طرح مسائل سیاسی و اجتماعی در فضای باز سیاسی ناشی از روی کار آمدن بشار اسد کردند. این فعالان حول محور پارهای از خواستههای سیاسی و اصلاحات درخواستهایی مطرح کردند که سپتامبر ۲۰۱۱ در قالب «اعلامیه ۹۹» مطرح شد. این نخستین مانیفست جنبش اجتماعی- مدنی سکولار سوریه پس از درگذشت حافظ اسد بود. در واقع این تحرک اجتماعی همانگونه که اشاره شد، معلول دوران آزادی نسبی ابتدای قدرتگیری بشار اسد بود که به دوران «بهار دمشق» مشهور شد. در پایان اکتبر ۲۰۰۵ شخصیتهای معارض سوری بیانیهای واحد صادر کردند که به «اعلامیه دمشق» معروف شد. این اعلامیه که توسط یکی از مخالفان مهم سوری به نام «میشل کیلو» نوشته شد، از دولت سوریه به عنوان نظامی مستبد، اقتدارگرا و وابسته انتقاد کرد و خواستار اصلاحات ساختاری به شیوه تدریجی گفتوگو و صلح شد. گفتنی است این اعلامیه را ۲۵۰ چهره شناختهشده امضا کردند. (دوستی 1391:229) از مجموعه معارضان سوری گروههایی مثل ارتش آزاد سوریه، لواء سلطان محمد فاتح، لواءسلطان مراد، لواء سلطان عثمان، جبهه ثور سوریه، حرکت الهضم، گروههای ترکمن و فلیق الخمیس و... دارای مرام سکولار بودند. (2019:18Yüksel)
2-گروههای اسلامگرای ملی سوریه
جریان اخوانالمسلمین در سوریه بخشی از جریان جهانی اخوانی است که بر اساس طرح و اندیشه حسن البنا در مصر در پایان قرن بیستم شکل گرفته است. اخوان طی اشغال سوریه توسط فرانسه در زمینه سیاسی فعالیت آشکاری میکرد. در ابتدا این جنبش تمایلی به حرکتهای مسلحانه نداشت و فعالیتهای آن در چارچوب احزاب سنتی متمرکز بود. اما با گذشت زمان تحت تاثیر افکار سید قطب اقدام به شورش مسلحانه ضد حافظ اسد در دهه ۱۹۸۰ در حما کرد که طی آن تعداد زیادی از طرفداران جنبش کشته شدند. محمد ریاض آلشفقه بارها نفوذ اخوانالمسلمین را در شورای ملی سوریه رد کرد و نظام جایگزین اسد را نظامی تکثرگرا، دموکراتیک و مردمی دانست. به طور کلی مشی و تاکتیک اخوانالمسلمین در سرزمینهای هدف و هر کشور متفاوت است و از الگوی واحدی پیروی نمیکند. در جران بحران سوریه مواضع مهم اخوانالمسلمین به شرح ذیل بوده است: 1- اعتراض به روابط ایران و سوریه و انتقاد از نفوذ ایران در سوریه 2- تاکید بر لغو قانون ۴۲ که اجرای حالت فوقالعاده در کشور را در بر داشت و مرجع توجیه خشونت علیه اخوانالمسلمین بود. 3- تاکید بر بازگشت تبعیدشدگان سوری و اخوانی، آزادی زندانیان و توضیح درباره سرنوشت مفقودین 4- تغییر نظام سیاسی کشور با جابهجایی افرادی که دستشان به خون آلوده است. (دوستی 1391:223) از گروههای معارض سوری که ضمن داشتن تعلقات اسلامی و مذهبی نوعی نگاه ناسیونالیستی نیز داشتند و در صدد تشکیل حکومت اسلامی در سوریه بودند میتوان گروههای احرارالشام، فلیق الشام، جیش الحر، جیش الفتح، لواء التوحید، لواء الشهداءالاسلام و جیش الاسلام را نام برد. (2019:18Yüksel)
3- اسلامگرایان خلافتگرای فراملی
داعش و جبهه النصره اگر چه بسیاری از معارضان و مردم عادی بویژه اهل سنت سوریه را جذب کرده بودند و در سوریه علیه حکومت سوریه میجنگیدند اما اهداف اصلی آنها فراتر از تشکیل حکومت در سوریه بود. این ۲ گروه به ظاهر رقیب، در اندیشه ایدئولوژیک، متحد بودند اما در شیوه و سیاست با هم اختلاف داشتند. در واقع، آنها دعوا و سودای قدرت داشتند. یکی وابسته به القاعده بود که از جنگ افغانستان پرچم احیای خلافت را برداشته بود و دیگری از جنگ عراق با سرپیچی از رهبران القاعده، خود سودای تشکیل خلافت اسلامی داشت. آنها در واقع نیامده بودند در سوریه و برای مردم سوریه بجنگند، بلکه آمده بودند سرزمینی را تصاحب کنند که اهداف و آرزوی ایدئولوژیک خود را محقق کنند.
ارسال به دوستان
گفتوگو با عزتالله اکبریتالارپشتی رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس درباره فرصتهای سازمان شانگهای
حرکت به سمت شر ق
گروه اقتصادی: 16 ماه از عمر مجلس انقلابی میگذرد و یکی از مزیتهای این مجلس نسبت به دورههای قبلی توجه و تاکید هر چه بیشتر بر مسائل اقتصادی است.
در این بین کمیسیون صنایع و معادن مانند دیگر کمیسیونهای اقتصادی مجلس روزهای پرکاری را سپری میکند. نمایندگان از همان روزهای ابتدایی استقرارشان در بهارستان با تقویت وجه نظارتی پارلمان اقدام به مبارزه با فساد و کوتاهیهای موجود کردند و حالا به مرحله قانونگذاری رسیدهاند. در ۳ ماه گذشته از ابتدای سال جاری کمیسیون صنایع و معادن اقدام به اتمام بررسی طرح اصلاح موادی از قانون معادن کشور، اصلاح ایرادات طرح ساماندهی صنعت خودرو و بررسی موضوعات تولید، توزیع و نحوه قیمتگذاری سیمان و فولاد کرده است.
برای بررسی هرچه بیشتر اقدامات کمیسیون صنایع و معادن و بررسی فرصتهای دولت سیزدهم در اقتصاد با علیاکبر تالارپشتی، رئیس کمیسیون صنایع به گفتوگو نشستیم.
***
* چه طرحهای اقتصادی در دستور کار مجلس است؟
در آیندهای نزدیک طرح ۲ فوریتی در مجلس وصول خواهد شد تحت این موضوع که هیچ واحد تولیدی، خدماتی و صنعتی به هیچ عنوان پلمب یا تعطیل نشود، زیرا این اتفاق بر خلاف منافع ملی و اقتصادی است. حال بر فرض اگر بانکی تسهیلاتی ارائه کرد و بنگاه تعهدات خود را پرداخت نکرد، در این شرایط دولت به عنوان شخص سوم عمل میکند. به عنوان مثال در نظام تامین اجتماعی دولت باید وارد شود، زیرا در یک واحد تولیدی از مسائل پرسنل گرفته تا امور مالیاتی و بیمه متوجه دولت است. اگر شغل، مسائل مالیاتی و بیمهای آسیب ببیند، نخستین متضرر خود دولت است. دولت در نظام جامع تامین اجتماعی متولی حاکمیت و مردم است و باید امنیت شغلی جامعه را برقرار کند. در دنیا کشورهایی در اقتصاد رقابتی موفقند که مشوقهایی برای تولید قرار میدهند. اگر مطلع باشید محصولات چینی به ۲ دلیل دامپینگ دولت و تیراژ بالای تولید، قیمت تمامشده پایینی دارند. این برنامهریزی به دست دولت انجام شده است و اینطور نیست که بخش خصوصی و مردم به این برنامه رسیده باشند. در حال حاضر صادرکننده کالای ایرانی بیان میکند مالیات بر ارزش افزوده صادرکننده ترکیهای 18 درصد است که نقدا در مرز به او پرداخت میشود، در حالی که این رقم در ایران 9 درصد است و هیچ مبلغی به صادرکننده پرداخت نمیشود. من در بازدیدی که از کارخانهای در سقز داشتم، صادرکنندهای به من میگفت صادرکننده ترکیهای 27 درصد از صادرکننده ایرانی جلوتر است. 18 درصد که مالیات ارزش افزوده را دریافت میکند و 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده ایرانی هم پرداخت نمیشود. این مساله خود مشوقی برای صادرات است که برای حضور در بازار جهانی باید در دستور کار قرار بگیرد و هر کشوری که بتواند این سیاست را دنبال کند، اقتصاد پیشروتری خواهد داشت و برای کشور خود ارزآوری خواهد کرد. ما در طرح ۲ فوریتی ۲ فراز داریم که مطلوب رفاه کل جامعه است؛ نخست اینکه تحت هیچ عنوانی بدهیهای مختلف مانند بانکی، مالیاتی، گمرکی و... منجر به تعطیلی واحد نخواهد شد و دوم، کسی که مدیر یا فعال اقتصادی است، در جرائم اقتصادی بازداشت نمیشود و مجازات جایگزین خواهد داشت. به عنوان مثال قضات به جای زندانی کردن فعال اقتصادی، وی را مجبور به احداث کارخانه یا ایجاد شغل کنند.
* بحث بدهیهای بانکی با کمک دولت چگونه حل خواهد شد؟
اگر دولت کمک کند و واحد تولیدی سرپا باقی بماند، فعالیت واحد موجب آسیب ندیدن تولید خواهد شد. در صنعت، تولید و اقتصاد، اهلیتها دارای درجهبندی است و باید به این نکته توجه کرد و نباید دولت واحدهای تولید را رها کند. باید از واحدهای ممتاز حمایت شود تا الگوی سایرین قرار بگیرد.
* درباره طرح دیپلماسی اقتصادی مجلس توضیحاتی ارائه بفرمایید.
این طرح ۲ فوریتی را بنده سال گذشته ارائه دادم. ما در مراودات بینالمللی چهره اقتصادی نداریم. در حال حاضر سفارتخانههای ما خروجی اقتصادی ندارند؛ اگرچه از لحاظ سیاسی هم خروجی مطلوبی ندارند. ما باید اشخاص و چهرههای فعال اقتصادی را به عنوان سفیر بفرستیم. این اتفاق موجب جذب سرمایهگذاری خارجی خواهد شد. در حال حاضر ما 140 نمایندگی و سفارتخانه داریم که اگر هر کدام فقط یک سرمایهگذار جذب کنند، تغییر قابل توجهی رخ خواهد داد. نیاز اول کشور اقتصاد است و همه باید به دنبال تحقق آن باشند.
حضرت آقا وقتی از جهش تولید میگویند، یکی از مسیرهای تحقق آن، جهش صادرات است. محصولات ایرانی باید بتوانند سهم بازارهای جهانی خود را افزایش دهند که در حال حاضر این مسیر به دلیل کمکاری سفارتخانهها بنبست است. از سوی دیگر در سفرهای خارجی رئیسجمهور باید پررنگترین هدف، اهداف اقتصادی باشد.
* همانطور که مستحضرید بحث خودرو این روزها در کشور بسیار مطرح میشود؛ نظر جنابعالی درباره سیاستگذاریها در این حوزه چیست؟
در کشور ۲ خودروساز وجود دارند که حیاط خلوت دولتها شدهاند. حتی مدیرانعامل خودروسازها اطمینان ندارند فردا مدیر هستند یا خیر. این صنعت باید با قواعد بنگاه اقتصادی اداره شود. دخالت پرهزینه دولت در خودروسازی بسیار آسیبزاست. مساله دوم این است که تولید خودرو رقابتی نیست. اگر اجازه دهیم شرکتهای دیگری به میدان بیایند، کار رقابتی خواهد شد.
الان شرکتهای ایرانی خوبی به میدان آمدهاند و ما از آنها حمایت میکنیم. شرکتهایی که تمام پرسنل و... آنها ایرانی هستند و باید با حمایت از آنها، اجازه رقابت نیز به آنها داده شود. چرا از شرکت «عقاب افشان» که در سمنان اتوبوس تولید میکند یا شرکتهای دیگری که سواری و شاسی تولید میکنند، حمایتی نمیشود؟ کشور ما بهترین موقعیت را دارد و همین شرایط به تولیدکننده دیکته میکند هر چه را تولید میکنی، صادر کن. ایران در چهارراه بینالمللی قرار گرفته است و بهترین شرایط در این چهارراه فراهم است تا کشور در حوزه تولید، صادرات و خدمات بسیار برجسته شود و این امکان وجود دارد. ما در تلاشیم بازار خودرو رقابتی شود. همین ایرانخودرو و سایپا اگر تلاش کنند در چارچوبی رقابتی فعالیت کنند، همانها هم حرفهایی برای گفتن خواهند داشت. 50 هزار میلیارد تومان زیان انباشته این شرکتهای خودروسازی است و این میزان در عالم اقتصاد و مدیریت اصلا معنایی ندارد. ما چرا باید چنین زیان بزرگی را تحمل کنیم؟ چرا این ساختار از طرف دولت بر جوانان این کشور تحمیل شده است؟ نوع حرکت ما باید منطبق بر مسائل روز دنیا باشد. باید در تولید، تجارت و... به روز باشیم و الا عقب میمانیم. طبق آخرین اخباری که من دارم، دولت فقط 5/6 درصد در ایرانخودرو سهام دارد اما 600 درصد دخالت دارد! چرا باید چنین وضعی وجود داشته باشد؟ اگر خودروسازی ما رقابتی شود، به نظرم میتوانیم گامهای بزرگی در این صنعت برداریم.
* نظر شما درباره واردات لوازم خانگی چیست؟
کرهجنوبی بخش عمدهای از بازار ما را به خود اختصاص داده بود اما به جهت عدم استقلال سیاسی، درباره پولهای بلوکه ما در زمین آمریکا بازی میکند. این خلاف همه قوانین بینالمللی است که در روابط دوجانبه، یک طرف پول طرف دیگر را که در نتیجه مناسبات تجاری به آن کشور وارد شده، ضبط کرده و آزادی آن را منوط به اجازه آمریکا کند! آمریکا قوانین داخلیاش را به دیگر کشورها تحمیل میکند و این رفتار آمریکا بتدریج دامنگیر همه کشورهای دنیا خواهد شد. وقتی کرهجنوبی قوانین بینالمللی را رعایت نمیکند و در کلاهبرداریهای آمریکا در سطح بینالمللی مشارکت میکند، طبیعی است که جمهوری اسلامی ایران این اجازه را نمیدهد که شرکتهای کرهای به راحتی در ایران کار کرده و درآمد کسب کنند و این یک هشدار جدی به کره است. پیام دیگر دستور رهبر انقلاب این است که قرار نیست بازار کشور ما برای همیشه دست کرهایها باشد، لذا فرصت طلایی و خوبی برای تولیدکنندگان داخلی فراهم شده است تا تواناییهای خود را نشان دهند و این انتظار وجود دارد که تولیدکنندگان با حمایت دولت از این فرصت طلایی استفاده کنند. برای مثال درباره طرح اخیر مجلس در رابطه با واردات خودرو، اعلام کردیم ما مخالف اهرمی به نام واردات هستیم که بر سر تولیدکننده داخلی بزند. اگر دولت به هر دلیلی بگوید من نیاز به واردات دارم، ما مخالفتی نداریم اما این فرآیند باید تعریف شود.
وقتی با الجی و سامسونگ قرارداد میبندند، باید بررسی کرد این چه قراردادی است که هیچ ضمانت اجرایی ندارد و هر وقت که دلشان بخواهد میتوانند کشور را رها کنند و بروند؟ تحریم هم بهانه خوبی نیست؛ نمیشود به واسطه تحریمهای یکجانبه آمریکا که خلاف تمام قوانین بینالمللی است، به بازار یک کشور پشت پا زد و آن را رها کرد. اگر هم برخی از قاچاق میگویند، باید توجه کرد که علت قاچاق این است که تولیدات کشور با سلیقه مصرفکنندگان همراه نیست و جایگزینی برای آنها نیز وجود ندارد. در واقع وقتی سطح ذائقه مصرفکنندگان از تولیدات داخلی فراتر برود، قاچاق رخ میدهد. جذب سرمایهگذار در دنیای فعلی در قالبهای رقابتی با مشوقهای خاص مطرح میشود. باید بررسی کرد ما بازار کشورمان را با چه رقمی در اختیار طرف خارجی قرار میدهیم و چه امتیازی در مقابل دریافت میکنیم. یکی از بحثهایی که باید روی آن کار شود، این است که اگر ما تولیدات را محدود به ظرفیت داخل کنیم، اصلا توجیهی ندارد، چرا که رقیب در مقیاس بسیار بزرگتر تولید میکند و مزیت ما را از بین میبرد. اگر قرار است اینها به کشور بیایند، باید در زمین ما بازی کنند و در راستای منافع ایران فعالیت کنند. در واقع قاعدهای کلی باید وجود داشته باشد که نه به سرمایهگذار خارجی ضربه وارد شود و نه به تولید داخل. در واقع این وظیفه دولت است که در این زمینه سیاستگذاری کند. در واقع همه جا نیاز به قانونگذاری نیست، بلکه باید شرایط تسهیل شود.
* در ماه جاری بالاخره پس از سالها ایران عضو دائم (کامل) سازمان همکاریهای شانگهای شد؛ این عضویت چه ظرفیتهایی را پیش روی کشورمان قرار میدهد؟
عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای اتفاق بسیار بزرگ و خوبی بود. باید توجه داشت نقطه قوت ایران در بین این کشورها بحث «انرژی» و «راه» است. به علاوه ایران قدرت نظامی منطقه است و در چهارراه بینالمللی واقع شدهایم. متاسفانه دولتهای یازدهم و دوازدهم توجهی به منطقه نداشتند و صرفا به دنبال آمریکا بودند و حتی با چین و روسیه نیز مواجهه میکردند. آن دوران به پایان رسیده و باید از ظرفیتهای منطقه برای منافع کشورمان استفاده کنیم. رسیدن به این مهم احتیاج به برنامهریزی و سیاستگذاری دارد و تمام ظرفیتها باید در این راستا بسیج شود. دیگر فرصتسوزی را باید به پایان برسانیم و زمانی برای تنبلی نیست. البته این دولت در حال کار کردن است و خدا هم به آن برکت میدهد.
* این عضویت تا چه میزان میتواند تاثیر تحریمها و فشارهای آمریکا را کاهش دهد؟
عملا زمانی که عضو سازمان همکاری منطقهای میشویم دیگر آمریکا نمیتواند هیچ فشاری به کشورمان وارد کند، باید توجه داشت اگر این عضویتها پیوست داخلی نداشته باشد، فایدهای نخواهد داشت. باید بکوشیم فضای کسبوکار در داخل بهبود پیدا کند که مجلس در این راستا کلیات تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار را تصویب کرده است.
* چرا دولت سابق از چنین ظرفیتی برای نجات اقتصاد کشورمان استفاده نکرد؟
دولت حسن روحانی صرفا با شعار مذاکره با غرب روی کار آمد و تمام ظرفیت خود را در ظرف برجام گذاشت؛ برجامی که یک فرد بیارزش، براحتی از آن خارج شد. البته مذاکره به خودی خود بد نیست، بد این است که از دیگر نقاط دنیا غافل شویم. رفته رفته باید در اقتصاد به سمت شرق نگاه داشته باشیم و به سمت آنها حرکت کنیم، البته این صحبت امروز نیست، من از مجلس هشتم بر این موضوع تاکید داشتهام. همین مسیر را باید ادامه دهیم. آمریکا پس از عضویت کشورمان در شانگهای رودست خورده است و بخش عظیمی از تحریمها بیاثر شده است.
ارسال به دوستان
گزارش تحلیلی بحران سوخت و ناامنی در انگلیس
بحران انگلیسیبودن
محمدجواد ریحانی *: کتککاری و تصادفات متعدد در صفهای جایگاههای سوخت از نظر کارشناس مطالعات بریتانیا به معنی بحران نیست اما اینکه بریتیش پترولیوم سومین تامینکننده سوخت در کل دنیا قول رفع مشکل سوخترسانی داده ولی در عمل به آن عاجز مانده و سوخت به بالاترین قیمت از سال۲۰۱۴ رسیده و ارتش انگلیس نیز به حالت آمادهباش درآمده، بیانگر شدت و نوع بحران در انگلستان است.
این مشکل بر اثر اعتصاب، سانحه یا حوادث غیرمترقبه روی نداده بلکه به دلیل کمبود بیش از 100 هزار کارگر ساده یا متخصص از جمله راننده، سرآشپز یا فروشنده به وجود آمده است. این کمبود نه تنها قابل پیشبینی و پیشگیری برای دولت انگلیس بود بلکه میتوان آن را مشکلی خودساخته به شمار آورد چرا که در زمان تصویب و اجرای خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی، مساله کارگران مهاجر مورد بحث بود اما همین دولتمردان کنونی اصرار به اجرای برگزیت و سختگیری بر مهاجران داشتند و این ناشی از همان روحیه خاص انگلیسی بودن و احساس برتری داشتن است؛ چونان که میبینیم حتی در زمان بروز بحران فعلی نیز انگلستان راضی به تغییر قوانین مهاجرت و پذیرش کارگران نیست بلکه فقط با صدور ویزای موقت یا تعلیق قانون رقابت کار، سعی در حل مشکل دارد. این فرهنگ سیاسی برتریطلبانه را در تصمیم به استفاده از زندانیان انگلیسی به جای رانندههای مهاجر نیز میتوان دید و این حقیقت را آشکارا نشان میدهد که دولت ملکه، زندانی انگلیسی را بر کارگر متخصص مهاجر ترجیح میدهد.
همزمانی این بحران و قتل سابینا نیز ارزش تحلیل دارد. سابینا نسا دختر ۲۸ ساله آسیاییتبار مسلمان ساکن لندن که به شغل معلمی مشغول بود، هفته گذشته در راه بازگشت به خانه به قتل رسید. قاتل دستگیر شد و اخبار آن بدون برجستهسازی منتشر شد اما در مقابل درباره قتل سارا اورارد که انگلیسی و سفیدپوست بود، هم رسانهها و هم مقامات با پرداختن به جزئیات و پوشش گسترده، موضوع را برجسته کردند و قاتل نیز اخیرا به حبس ابد محکوم شد. تبعیض در واکنش به قتل سابینای مسلمان آسیاییتبار و قتل سارا اورارد سفیدپوست کاملا آشکار و برخاسته از همان روحیه خاص خودبرتربینی انگلیسیهاست. متاسفانه در ایران نیز چون رسانهها اخبار انگلیس را عمدتا از منابع دست اول تهیه نمیکنند و در واقع مصرفکننده خروجی رسانههای انگلیسیاند، قتل سابینای مسلمان بازتاب کمی داشت.
اساسا از آنجا که انگلستان با اختلال شبکه توزیع مواجه است، کمبود یا حتی نبود اقلام ضروری و خردهفروشی کاملا ادامهدار خواهد بود، بویژه اینکه مراسمات سال نو میلادی و افزایش تقاضا و همچنین هراس عمومی از کمبود کالا بر شدت بحران خواهد افزود. جامعه مدنی انگلیس و همچنین ساختار شغلی حاکم بر آن، خود به خود توان حل چنین بحرانی را ندارد چرا که یک کارمند انگلیسی متوسط حتی اگر بیکار هم شده باشد حاضر به انجام مشاغل خرد نیست چون با دریافت بیمه بیکاری از مزایای بیشتری برخوردار میشود لذا به ناچار دولت انگلستان به مهاجران روی خواهد آورد اما به دلیل مشکلات مهاجران از جمله ترددهای زیاد فرامرزی و همچنین شیوع کرونا، روند حل بحران کند خواهد بود. واکنش رسانههای انگلیسی بویژه بیبیسی بسیار جالب توجه است چراکه ضمن کوچک و عادی جلوه دادن بحران سوخت، بیشتر به حل مساله پرداخته است تا پوشش رسانهای شدت و نوع اصل بحران؛ مثلا از رانندگان بیکار خواسته است مشکلاتشان را برای سرکار رفتن بیان کنند و این تجربه ارزشمندی برای رسانههای ایران است چراکه در موضوعات مشابه داخلی آنقدر به اصل بحران شاخ و برگ رسانهای میدهند که اساسا مساله غیرقابل حل جلوه داده میشود. دولت انگلیس بحران سوخت را بیشتر بحرانی امنیتی میداند چرا که هر مهاجری که به مرزهای سرزمین ملکه وارد شود حفره امنیتی محسوب میشود، بویژه اینکه شکست انگلیس در جنگ افغانستان بر شدت تقاضای مهاجرت افزوده است و دقیقا به همین دلیل است که میتوان وقوع عملیات تروریستی در انگلستان طی چند ماه آینده را پیشبینی کرد.
دولتمردان جمهوری اسلامی ایران بویژه سیاستگذاران دیپلماسی کشور بخوبی با روحیه برتریطلبانه انگلیسیها آشنا هستند و حتما در مذاکرات پیش روی هستهای و در برخورد قاطع با سفیر انگلیس در تهران آن را مدنظر قرار میدهند. سفیر پیشین انگلیس در تهران به بهانه همدردی با بازماندگان سقوط هواپیمای اوکراینی، شبانه به خیابان آمد و دستگیر شد و سفیر جدید نیز در بدو ورود و در سالگرد اشغال ایران توسط قوای سهگانه روس، آمریکا و انگلیس به سفارت روسیه رفت و با خالی گذاشتن جای نماینده آمریکا عکسی چالشبرانگیز منتشر کرد و اخیرا نیز در بحبوحه چالش تهران و باکو به سفارت آذربایجان در تهران رفت و عکس و خبر آن را رسانهای کرد. چقدر خوب است که ما مردم ایران این روحیه خود برتربینی و خودخواهی انگلیسیها را که حتی در مواجهه با بحرانها بروز واضح دارد، بشناسیم و واکنش مناسب و متقابل آن را از مسؤولان مطالبه کنیم.
* کارشناس ارشد مطالعات بریتانیا
***
عقبنشینی جانسون از قوانین سختگیرانه مهاجرت
پس از استیصال دولت انگلیس در بهبود وضعیت سوخترسانی در لندن، بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس با عقبنشینی از مواضع قبلی خود در اظهاراتی گفت: قوانین مهاجرت را مورد بازنگری قرار خواهم داد و برای مقابله با کمبود راننده که موجب کمبود شدید سوخت در کشور شده است، ویزاهای موقت بیشتری صادر خواهیم کرد. بر اساس این گزارش، انگلیس هفته گذشته اعلام کرد برای 5000 راننده خارجی کامیون و 5500 کارگر مرغداری ویزای موقت کار صادر خواهد کرد. ابتلای تعداد زیادی از رانندگان انگلیسی به ویروس کرونا و قرنطینه شدن آنها موجب شده است این کشور با بحران کمبود سوخت روبهرو شود. تا روز جمعه بسیاری از ایستگاههای عرضه سوخت در انگلیس با کمبود شدید سوخت روبهرو بودند. اگرچه وزرای کابینه بوریس جانسون ادعا کردهاند بحران کمبود سوخت تا حد زیادی فروکش کرده است ولی خردهفروشان میگویند هنوز بیش از 2000 جایگاه عرضه بنزین با کمبود شدید سوخت مواجه هستند. وزرای کابینه انگلیس برای مذاکره درباره چگونگی حلوفصل معضل مربوط به کمبود بیش از 100هزار راننده کامیون دیدار و گفتوگو کردند. منتقدان بر این باورند دولت انگلیس برای جلوگیری از بروز وضع موجود پیشبینی لازم را نکرده بود و حتی این احتمال وجود دارد که فروش سوخت در روزهای آینده سهمیهبندی شود.
ارسال به دوستان
قالیباف: طرح «شفافیت آرا» در هفتههای آتی در دستور کار مجلس قرار میگیرد
دفاع رئیس مجلس از طرح شفافیت
گروه سیاسی: 8 ماه پس از آنکه طرح شفافیت آرای نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی با 153 رای موافق، 63 رای مخالف و 12 رای ممتنع، تنها با 3 رای کمتر از نصاب دو سوم آرا در بهارستان تصویب نشد، رئیس قوه مقننه از قرار گرفتن مجدد این طرح در دستور کار مجلس خبر داد. محمدباقر قالیباف در نطق پیش از دستور خود در نشست علنی روز گذشته مجلس گفت: در هفتههای آتی بررسی مجدد طرح شفافیت آرای نمایندگان در دستور کار مجلس قرار خواهد گرفت. رئیس مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: مراحل اصلاح این طرح با اعمال نظر نمایندگان محترم در کمیسیون آییننامه داخلی به پایان رسیده و به رأی نمایندگان گذاشته خواهد شد. وی افزود: اگر این طرح تصویب شود مجلس در مقایسه با تمام دستگاههای اداری کشور در عرصه شفافیت روندها و فرآیندها فاصله غیرقابل مقایسهای پیدا خواهد کرد. قالیباف خاطرنشان کرد: هدف این طرح این است که علاوه بر شفافیت آرای نمایندگان، در حوزههای بسیار مهم، فرآیندهای تصمیمسازی مجلس را نیز شفاف کند، در صورت تصویب نهایی این طرح، جلسات کمیسیونها به صورت علنی برگزار میشود و برای پخش این جلسات از طریق صداوسیما بستر قانونی فراهم خواهد شد. حاضران، غایبان و آرای نمایندگان در جلسات کمیسیونها نیز به صورت عمومی منتشر میشود. رئیس مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: جلسات بررسی طرحها و لوایحی که مطابق اصل 85 قانون اساسی در کمیسیونهای تخصصی یا مشترک مورد بررسی و تصمیمگیری قرار میگیرند به صورت علنی برگزار خواهند شد. گزارش مأموریتهای کاری نمایندگان مردم و مشروح مذاکرات، ظرف یک ماه در اختیار عموم قرار خواهد گرفت. سایر موارد نیز به تفصیل در متن این طرح آمده است. وی افزود: از عموم دلسوزان و پیگیران بحث شفافیت درخواست میکنم که تمام جوانب این طرح را مدنظر قرار دهند و نتایج مهم این میزان از شفافیت در فرآیندهای کاری مجلس را در سطح جامعه تبیین کنند. قالیباف خاطرنشان کرد: امیدوارم نمایندگان محترم نیز به این طرح مهم و ضروری رأی دهند و اگر هم نظر اصلاحی داشتهاند در بررسی جزئیات طرح نظراتشان را پیگیری کنند و با رأی خود مجلس را در عرصه شفافیت، پیشتاز نهادهای قانونی کشور سازند. رئیس مجلس اظهار داشت: مجلس یازدهم شفافسازی را از خودش آغاز کرده است، لذا جهتگیری اقدامات این مجلس در امور قانونگذاری و نظارت بهگونهای خواهد بود که همه دستگاههای اداری کشور به سمت شفافیت و مدیریت تعارض منافع پیش روند. با این اوصاف و تشویق رئیس مجلس برای دادن رای مثبت به این طرح باید به انتظار نشست تا ببینیم آیا رای اکثریت نمایندگان برای تصویب شفافیت آرا به نصاب لازم میرسد یا بار دیگر اکثریت، نتیجه را به اقلیت واگذار میکند. ارسال به دوستان
بررسی رویکرد پولپاشی برای تولید سریال باکیفیت در شبکه نمایشخانگی
کلاهبرداری از فیلمنامه نشناسها
گروه فرهنگ و هنر: در میان چالشهایی که این روزها پیرامون تصدیگری حوزه نمایش خانگی میان ارشاد و ساترا و بخشهای مدعی دیگر به وجود آمده است، گزاره قابل تامل دیگری مطرح است؛ اینکه اساسا محتوای حوزه نمایش خانگی، حتی بدون کمترین نظارت، دارای کیفیتی هست که مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد؟! به گزارش «وطنامروز»، فضایی که این روزها پیرامون حوزه نمایش خانگی وجود دارد، گویی از سوی خود گردانندگان برخی از vodها طراحی شده است. این روزها درباره فضای عمومی vodها تنها یک خبر برجسته میشود؛ نظارت، سانسور، ممیزی و چالشهایی که این ممیزیها برای سریالها ایجاد کرده است. با غلبه کردن این فضا حول شبکه نمایش خانگی، عملا نقصها و کاستیها، کیفیت پایین، بازیهای ضعیف و کارگردانی ضعیفتر، همه در پس پرده میماند و کسی پیرامونشان حرفی نمیزند. Vodها هزینههای فراوانی در حوزه روابط عمومی انجام میدهند؛ هزینههایی که کسر بسیار ناچیزی از هزینه تولید است اما میتواند فضای خبری عمومی درباره آثار شبکه نمایش خانگی را مثبت نگه دارد، آنچنان که حتی شکستهای پیاپی کیفی در این پلتفرمها نیز ضریب خبری بالایی پیدا نکند. از آغاز امسال پس از شکست و کنارگذاشته شدن «مردم معمولی» رامبد جوان، عدم استقبال از «دراکولا» ی مهران مدیری که گفته میشد با هزینه هنگفتی تولید شده است، بیتوجهی به «قبله عالم» منوچهر محمدی و شروع بدی که «میدان سرخ» داشته، کمتر مشاهده شده نقدی علیه کیفیت پایین این آثار جنبه عمومی پیدا کند.
یکی از دلایلی که درباره کیفیت پایین این آثار مطرح میشود، ناآشنایی گردانندگان شبکههای نمایش خانگی با حوزه متن و محتوا و بسنده کردن به نامها و چهرههاست. این اتفاق در مردم معمولی با اعتماد به رامبد جوان، در دراکولا به خاطر الصاق شدن طرح با مهران مدیری، در قبله عالم به خاطر وجههای که از تهیهکنندگی منوچهر محمدی در سینما شناخته میشد و در میدان سرخ صرفا با تکیه بر آوردن ستارگان گرانقیمت سینما، به نحوی ظهور و بروز کرده است. عدم استقبال از سریالهایی که صرفا با اتکا به ستارگان سینما و تلویزیون تولید میشوند، حالا باید برای گردانندگان برخی شبکههای نمایش خانگی تبدیل به دغدغه شده باشد چرا که این شبکهها در صورت استمرار محتواهایی مشابه، دورنمای خوبی نخواهند داشت. آنگونه که مطرح میشود، اصلا یکی از دلایل برخی از vodها برای رفتن به سمت تولید برنامههای تاک شو و گفتوگومحور مانند شباهنگی، پیشگو و هفتخوان، این است که در این برنامهها حوزه محتوایی مانند سریالها نیاز به شناخت چندانی ندارد.
رامبد جوان و مهران مدیری در شبکه نمایش خانگی درحالی با شکست مواجه شدند که همزمان پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون متعلق به آنها بود. به نظر میرسد آنچه محتوای تلویزیونی را از محتوای نمایش خانگی مجزا میکند، نوع دغدغهای است که برای آثار تولید شده در تلویزیون وجود دارد. اینگونه نیست که ملاحظات تلویزیونی به ضرر آثار تمام شده باشد؛ برخلاف تصویری که این روزها از حوزه نظارت ساخته میشود، و البته بخشهای نظارتی هم با ممیزیهای ناموثر به این فضا دامن میزنند؛ فضایی که ضعفها و نقایص شبکه نمایش خانگی همه در پس مساله ممیزی و طرح گسترده آن در شبکههای اجتماعی پوشانده میشود.
با کمی بررسی در آثاری که از شبکه نمایش خانگی پخش شدهاند، به این نکته خواهیم رسید که سریالهای موفق (یا نسبتا موفق) در شبکه توزیع فضای مجازی، اتفاقا دارای مؤلفههایی بودند که مدیران برخی vodها گمان میکنند با نادیده گرفتن آن مولفهها میتوان سریال پرمخاطب ساخت. مضمون، عنصر مفقوده آثار شکست خورده در vodهاست. حال آنکه آثار پرمخاطب در این شبکهها، مشخصا از مؤلفههای مضمونی قوی و متن موثر بهره بردهاند و صرفا به نام و نشان کارگردان یا بازیگران اتکا نکردهاند. فارغ از نقدهای محتوایی که به هر یک از این آثار میشود داشت (که پیشتر مفصل به نقد این سریالها پرداختهایم) اما نمیتوان این مهم را مدنظر قرار نداد که جنبه مضمونی این آثار و دارای هدف و رویکرد مشخص بودن آنها موجب دیده شدنشان شده است. آقازاده، میخواهم زنده بمانم، زخم کاری و خاتون، از جمله سریالهایی هستند که به خاطر داشتن وجهه محتوایی و «اتفاقهای اصلی در متن» دیده شدهاند.
در نهایت باید گفت رویکرد اعتماد تام و تمام به چهرهها بدون بررسی متن و بدون تاکید بر حوزه محتوا و مضمون نمیتواند نتایج خوبی دربر داشته باشد. این اتفاق در تلویزیون هم رخ داده است. سال گذشته بود که سریال 021 از سوی شبکه سوم سیما صرفا به خاطر اتکا به ۲ تن از چهرههای طنز سیما، پیش رفت اما دیدیم که با عدم استقبال مخاطبان و ضعف شدید در قصهپردازی و ایجاد موقعیتهای کمیک، در میانه راه، تعطیل شد. همه این مباحث که درباره شکست برخی پروژهها در فضای نمایش خانگی مطرح شد، صرفا بخش مضمونی آنها را مورد توجه قرار میدهد، حال آنکه ضعفهای بسیار جدی در کارگردانی، بازی بازیگران و دیگر بخشهای تولیدی در سریالهای نمایش خانگی، مواردی است که از سوی کاربران شبکههای اجتماعی به آنها اشاره میشود.
***
«نون خ» با «مدار صفر درجه» به آیفیلم میآید
نمایش فصل اول سریال طنز «نون خ» به کارگردانی سعید آقاخانی از جمعه ۱۶ مهر در آی فیلم آغاز میشود.
به گزارش «وطنامروز»، نمایش فصل نخست مجموعه طنز اجتماعی «نون خ» در جدول پخش کانال فارسی این شبکه قرار میگیرد. فصل نخست «نون خ» را که نوروز ۱۳۹۸ پخش شد، سعید آقاخانی کارگردانی کرده و امیر وفایی داستان آن را نگاشته است. در این سریال میبینید: نورالدین خانزاده صاحب یک کارگاه فرآوری تخمه آفتابگردان است. کشاورزان هممحلی نورالدین، محصول تخمه آفتابگردان خود را به نورالدین فروختهاند. نورالدین این محصول را به میرزایی ساکن تهران فروخته تا... . سعید آقاخانی در نقش نورالدین خانزاده و حمیدرضا آذرنگ، علی صادقی، هومن حاجیعبداللهی، فریده سپاهمنصور، سیروس میمنت، پاشا جمالی، هدیه بازوند، ندا قاسمی، نعیمه نظامدوست، کاظم نوربخش و سیاوش مفیدی در این سریال نقشآفرینی کردهاند. این سریال محبوب و پرطرفدار هر شب ساعت ۲۱ از آیفیلم پخش میشود. بازپخش آن نیز در ساعتهای ۵ و ۱۳ روز بعد روی آنتن خواهد رفت. همچنین آیفیلم فارسی سریال «مدار صفر درجه» را از دوشنبه ۱۲ مهر راهی آنتن میکند. نخستین قسمت سریال «مدار صفر درجه» از آثار شاخص حسن فتحی در کارگردانی و نویسندگی، امشب ساعت ۲۰ پخش میشود. این سریال ماجرای سفر دانشجویی ایرانی به نام حبیب پارسا با بازی شهاب حسینی را به فرانسه روایت میکند که برای تحصیل در رشته فلسفه به پاریس عزیمت کرده است. او در پژوهشی با دختری یهودی به نام سارا استروک همکاری میکند اما این پژوهش باعث ایجاد تغییراتی در مسیر زندگی این ۲ جوان میشود. ماجرا در بستر جنگ دوم جهانی میگذرد. سیدشهاب حسینی، رویا تیموریان، لعیا زنگنه، مسعود رایگان، ایرج راد، رحیم نوروزی و ناتالی متی، بازیگر فرانسوی به همراه ۳ بازیگر لبنانی فواد البراهیم، هاسمیک تاچچیان و پیر داغر و ۱۳ بازیگر مجارستانی در این مجموعه تلویزیونی ایفای نقش کردهاند. این مجموعه که نخستینبار سال ۸۶ در ۳۰ قسمت روی آنتن شبکه یک سیما رفت، در ساعتهای ۴ و ۱۲ هر روز بازپخش خواهد شد.
ارسال به دوستان
مروری بر برخی مبانی سیره سیاسی پیامبراعظم(ص) در گفتوگو با حجتالاسلام دکتر محمدرضا جباری
معمار نظام شورایی
ارتقای عقلانیت سیاسی مردم از طریق مشارکت دادن آنها در تصمیمگیریها رأفت حداکثری و شدت حداقلی
گروه دین و اندیشه: «سنت» به معنای فعل و قول رسول خدا، یکی از منابع اصلی برای استخراج احکام دین است، سنت قطعیه رسول خدا در کنار آیات قرآنی، بیانگر نظر دین و موضع دین در یک مساله است. مسلمانان از همان صدر اسلام تاکنون برای شکل دادن به ساحتهای مختلف زندگی خود، سنت نبوی را محل بحث و فحص خود قرار دادند تا بتوانند به صحیحترین شکل و روایت از سنت برسند. گذشته از ابعاد فردی، عبادی، عرفانی، خانوادگی و... ساحت سیاست نیز همانند دیگر ساحتها، محل رجوع به سنت است تا سره از ناسره و مرضی از مغضوب خدا با استناد به رفتار نبوی بازشناسانده شود. بویژه در دهههای اخیر با به صحنه آمدن اسلام سیاسی و مطرح شدن آن به عنوان یک رقیب ایدئولوژیک برای تمدن غربی، ضرورت بازخوانی سیره سیاسی نبوی بیش از پیش نمایان شد و کارهای گستردهای در این موضوع به سرانجام رسید. اگر چه شرح و تبیین جامع سیره نبوی کار یک صفحه از روزنامه بلکه یک کتاب تکجلدی هم نیست و نیاز به مجلدات و پژوهشها و مقالات بسیار دارد اما امید است این نمیکه از یمِ سیاستورزی نبوی خدمت خوانندگان محترم ارائه میشود، سرآغاز سلسله پژوهشهای بیشتر در این موضوع باشد. در این مجال کوتاه، حجتالاسلام دکتر محمدرضا جباری، مدیرگروه تاریخ مؤسسه آموزشی ـ پژوهشی امام خمینی(ره) در گفتوگو با «وطنامروز» به ۲ موضوع «مشارکت مردم» و «جایگاه زنان» در حکمرانی نبوی پرداخته است.
***
* جناب دکتر جباری! به نظر شما برای بررسی اخلاق سیاسی پیامبر(ص)، بهترین نقطه شروع بحث از کجا میتواند باشد؟
به نظر من بهترین نقطه شروع بحث این است که ما در ابتدا تصوری نسبت به دوران جاهلیت داشته باشیم تا مشخص شود رسول مکرم اسلام در چه جغرافیای تاریخی- اجتماعی مبعوث شدند. این بحث به ما کمک خواهد کرد تا ارزش و جایگاه سیره و سنت نبوی را بشناسیم.
فضایی که رسول خدا(ص) در آن مبعوث شدند، آلوده به کژیها و ناراستیها در عرصههای مختلف اعتقادی و جهانبینی، اخلاقیات و رفتارهای بیرونی و احکام تشریعی بود. زنده به گور کردن دختران، یکی از مشهورترین جنبههای تاریخ جاهلیت است که نشاندهنده اوج قساوت و جهالت در آن زمان است.
امام علی علیهالسلام در فرازی کوتاه و پرمحتوا در خطبه دوم نهجالبلاغه ضمن بیان بیست و چند جمله فشرده و گویا، وضع زمان جاهلیت را به طور دقیق ترسیم مىکنند. در نخستین جملهها مىفرمایند: «خداوند پیامبرش را در زمانى فرستاد که مردم در فتنهها گرفتار بودند؛ فتنههایى که رشته دین در آن گسسته و ستونهاى ایمان و یقین متزلزل شده، اصول اساسى فطرت و ارزشها دگرگون گشته و امور مردم پراکنده و متشتت و راه فرار از فتنهها بسته، و پناهگاه و مرجع، ناپیدا بود» (وَ النّاسُ فی فِتَن انْجَذَمَ فیها حَبْلُ الدّینِ، وَ تَزَعْزَعَتْ سَوارِی الْیَقینِ، وَاخْتَلَفَ النَّجْرُ وَ تَشَتَّتَ الاَمْرُ وَ ضاقَ الْمَخْرَجُ وَ عَمِیَ المَصْدَرُ).
سپس در ۵ جمله دیگر نتایج آن وضع نابسامان را بیان فرموده، مىگویند: «در چنین محیطى هدایت فراموش شده و گمراهى و نابینایى، همه را فرا گرفته بود؛ درست به همین دلیل خداوند رحمان معصیت مىشد و شیطان یارى مىگردید و ایمان بدون یار و یاور مانده بود» (فَالْهُدى خامِل وَ الْعَمَى شامِل عُصِیَ الرَّحْمنُ وَ نُصِرَ الشَّیْطانُ وَ خُذِلَ الایمانُ).
و اسفناکتر اینکه «در سرزمینى مىزیستند که دانشمندش به حکم اجبار لب فرو بسته و قدرت بر هدایت و نجات مردم نداشت و جاهلش گرامى بود و حاکم بر جامعه» (بِارْض عالِمُها مُلجَم وَ جاهِلُها مُکْرَم).
امام علیهالسلام در عبارات فشرده و بسیار پرمحتواى بالا، ترسیم دقیق و زندهاى از وضع عصر جاهلیت عرب فرمودهاند که با مطالعه دقیق آن، گویى انسان خود را در آن عصر مشاهده مىکند و همه نابسامانیها و تیرهروزیها و زشتیهاى آن زمان را با چشم مشاهده مىکند. این بیان، عظمت مقام پیامبر اسلام(صلىالله علیه وآله) را روشن مىکند، چرا که هر قدر تاریکى عمیقتر و سیاهى شدیدتر باشد، نور و روشنایى آشکارتر به نظر مىرسد و عظمت خدمات پیامبر اسلام(ص) و سازندگى آیین پاکش واضحتر مىشود. جامعه آنچنانى را به جامعه اسلامى عصر رسول خدا تبدیل کردن کارى غیرممکن به نظر مىرسید و تنها قدرت اعجاز و نیروى عظیم وحى و عمق و جامعیت دستورات اسلام توانست اینچنین معجزهاى را نشان دهد.
* این «قدرت عظیم تغییر» در شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه عرب جاهلی، از کجا ناشی شد؟
ضمن در نظر داشتن اراده و مشیت الهی، باید ریشه آن را در همین سیره پیامبر ببینیم، این را هم مدنظر داشته باشیم که پشتوانه همه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی پیامبر، قدرت معنوی ایشان بود. در واقع ویژگی مهمی که عنصر متمایزکننده پیامبر با مصلحان اجتماعی است، مساله معنویت است.
خداوند در سوره مزمل به پیامبر گرامی اسلام دستور شبزندهداری و تهجد میدهد، إِنَّ نَاشِئَهَ اللَّیلِ هِیَ أَشَدُّ وَطئا وَأَقوَمُ قِیلًا * إِنَّ لَکَ فِی النَّهَارِ سَبحاً طَوِیلا، بعد میگوید اکثر شب را به عبادت بپرداز چرا که در روز نیز وظایف مهمی داری. دقت بفرمایید، سرمایه و پشتوانه فعالیتهای سیاسی- اجتماعی پیامبر در روز و هنگام معاشرت و اشتغال به رفع مشکلات مردم، همان عبادتهای شبانه، نالههای شبانه و نیایشهای شبانه است؛ این نکته مهمی است که در دوران ما فراموش شده است. من سیره عبادی پیامبر را در مقاله جداگانهای بررسی کردهام که میتوانید به آن رجوع کنید.
اما از سیره عبادی که بگذریم، مشی سیاسی و اجتماعی حضرت رسول نیز یکی دیگر از ارکانی بود که منجر به تغییر و تحول در شرایط جزیرهالعرب شد. در ادامه به برخی از مهمترین عناصر سیره پیامبر اشاره میکنم:
الف- شخصیتبخشی به مردم با طرف مشورت قرار دادن آنها
پیامبر مکرم اسلام به حکم دستور قرآن که فرمان داد: «و شاورهم فیالامر»، مردم را طرف مشاوره خود قرار میدادند. همین مشارکت مردم در اداره و تدبیر جامعه، موجب رشد و بلوغ سیاسی و اجتماعی مردم میشد.
از نمونههای برجسته سیره مشاوره پیامبر(ص) جنگ بدر است که درباره اصل جنگ، تعیین مکان نبرد و اسیران جنگ، با یاران خود مشورت کردند و فرمودند: «اشیروا علی ایهاالناس». ای مردم آرای خود را برایم بگویید.
درباره اینکه آیا دشمن را تعقیب کنند یا با گروه نظامی قریش روبهرو شوند یا به مدینه بازگردند نیز با آنان مشورت کردند: «فاستشار الناس و اخبرهم عن قریش».
پیامبر اکرم(ص) درباره اسیران و امور دیگر مربوط به جنگ نیز بارها با اصحاب خود مشورت فرمودند. ایشان در نبرد احزاب یا خندق نیز همین شیوه را به کار گرفتند. در جنگ بنی قریظه، بنی نضیر، در صلح حدیبیه، در فتح مکه، غزوه طائف و در بسیاری دیگر از مسائل نظامی، مردم طرف مشورت پیامبر بودند. شانیت دادن پیامبر به مردم و شخصیت دادن به آنها، نه فقط در مسائل نظامی بلکه در مسائل غیرنظامی و فرهنگی نیز تکرار میشد. پیامبر(ص) درباره اعزام افراد برای تبلیغ و اداره امور یک منطقه و اعطای مسؤولیت به افراد به منظور فرمانداری و استانداری و مدیریت و حکومتبخشی از مناطق تحت اداره خویش با اصحاب مشورت میکردند.
اصحاب آن حضرت نیز با پیروی از این سنت نیکو، نه تنها بارسول اکرم(ص) در امور مختلف به مشورت میپرداختند بلکه با همدیگر نیز مشورت میکردند.
ب- سبقت رحمت بر غضب
طبق آیات قرآن، خداوند رحمتش بر غضبش پیشی دارد، همین ویژگی نیز در رسول خدا متجلی بود؛ مدارا و نرمش و عفو، از مهمترین عناصر رفتاری پیامبر بود که ابعاد سیاسی آن موجب جذب قلوب به پیامبر میشد. این را باید توجه داشت که ممیزه اصلی حکومت اسلامی با حکومتهای دیگر این است که همراهی مردم با حاکمیت، از سر محبت قلبی است نه ترس و وحشت و اجبار.
داستان فتح مکه، اسلام آوردن «ابوسفیان» و برخوردی که پیامبر اکرم با او و مشرکان مکه میکنند، اخلاقیترین نمونه پیروزی و برخورد لشکر غالب با مردم مغلوب در تاریخ بشر است.
هنگامى که مسلمانان وارد مکه شدند، شعار مىدادند: الیوم یوم الملحمه: «امروز روز در هم کوبیدن است». پیامبر (صلىالله علیه وآله) فرمودند: شعار را عوض کنید و بگویید: الیوم یوم المرحمه: امروز روز رحمت است.
* جناب دکتر جباری! با توجه به اینکه اخیرا بعد از تحولاتی که در افغانستان اتفاق افتاد، مساله زن در اسلام دوباره به یکی از مباحث چالشی تبدیل شد، لطفا توضیح بدهید نقش زنان در سیاستورزی نبوی چگونه بود؟
با مرور اجمالی تاریخ عصر نبوی، شاهد تحولات بزرگ و کوچکی هستیم که زمینهساز جابهجایی قدرت و حاکمیت در جامعه است. بیشک نمیتوان نقش زنان را در این تحولات نادیده گرفت. اگرچه به اقتضای ویژگیهای روحی و دغدغههای درونی و شرایط جسمی، مردان در این عرصه، حضوری پررنگ و همهجانبه دارند و حضور فعال زنان بیشتر در خانه و خانواده است ولی زنان در عصر اسلامی از اوضاع سیاسی اطراف خود غافل نبوده و در حد خود حضور فعال و نقش مؤثری داشتند. بر پایه همان حضور پررنگ مردان در عرصههای سیاسی، سهم بیشتر اخبار تاریخی به عملکرد آنان اختصاص دارد. البته با مطالعه و بررسی اخبار پراکنده و کمشمار حضور زنان در عرصه سیاست میتوان تصویری از این مشارکت ارائه داد. در این قسمت، مشارکت زن در 4 محور بیعت، هجرت، جنگ و امان دادن قابل تبیین است که به صورت گذرا به شرح آن میپردازم.
الف) حضور زنان در مراسم بیعت: بیعت از اصلیترین جلوههای مشارکت سیاسی در صدر اسلام است. بیعت مسلمانان با پیامبر اکرم به معنی رأی دادن به پیامبری ایشان نیست، بلکه با بیعت، پیمان میبستند به آنچه پیامبر فرموده عمل کنند و از ایشان حمایت کنند.
حضور زنان در بیعت با پیامبر اکرم در بیشتر منابع تاریخی گزارش شده است. ابن سعد دسترسی به آمار، اسامی و شرح حال زنان بیعتکننده با رسول خدا را آسان کرده است. او شرح حال 600 زن را در ۳ محور زنان بیعتکننده قریش و همپیمانانش، زنان بیعتکننده انصار و زنان بیعتکننده ناشناس آورده است. در کتاب المحبر نام 361 زن بیعتکننده آمده است.
زنان در کنار مردان در پیمان اول و دوم عقبه با پیامبر پیمان بستند. این ۲ پیمان به فاصله یک سال از یکدیگر بین رسول خدا و مردمی از یثرب بسته شد. مطالعه شرایطی که این ۲ بیعت در آن شکل گرفت و فشار سهمگینی که مشرکان بر مسلمانان وارد میکردند، بخوبی اهمیت و جایگاه این ۲ پیمان را نمایان میکند.
در پیمان عقبه اولی، زنی به نام عفراء بنت عبیدبن ثعلبه در کنار مردان حضور داشت. یک سال بعد شمار بیشتری از مردم یثرب در پیمان شرکت کردند. آنان با تلاش بیعتکنندگان عقبه اولی و تبلیغ مصعب بنعمیر که از سوی پیامبر اکرم مأمور آموزش قرآن و معارف الهی به مردم یثرب شده بود، مسلمان شده بودند. روح اصلی این پیمان، حمایت و یاری پیامبر تا سرحد جان و جهاد در رکاب او است. برخی در اهمیت این پیمان آن را همتراز جنگ بدر میدانند. در این پیمان در کنار مردان ۲ زن به نامهای نسیبه بنت کعب ام عماره و اسماء بنت عمرو حضور داشتند.
بیعت دیگری که شاهد حضور زنان بود، بیعت رضوان است. سال ششم هجری پیامبر اکرم تصمیم به برگزاری عمره گرفتند. از این رو جمع بسیاری از مسلمانان به دستور ایشان و بدون هیچ سلاح جنگی راهی مکه شدند. در بین راه تحولات به گونهای بود که احتمال حمله مشرکان و قتل عام مسلمانان تقویت شد. در این شرایط حساس که امکان تزلزل و بازگشت برخی میرفت، مسلمانان با رسول خدا بیعت کردند. آنان پیمان بستند تا آخرین لحظه بر ایمان و عقیده خود پابرجا باشند. خداوند در قرآن درباره این پیمان میفرماید: «إن الذین یبایعونک إنما یبایعون الله یدالله فوق أیدیهم...». تعدادی از زنان مسلمان در این پیمان الهی حضور داشتند. کسانی همچون ام عماره انصاریه، نسیبیه بنت کعب، ام هشام بنت حارثه بن نعمان و ام منذر سلمى بنت قیس بن عمر.
پیامبر اکرم از زنانی که به سوی مدینه هجرت میکردند نیز پیمان میگرفتند. مفاد بیعت زنان با رسول خدا به شرایط و ظروف زمانی بستگی داشت. البته عنصر مشترک آن ایمان به اسلام و وحدانیت خداوند متعال بود. مفاد دیگر این بیعتها عبارت است از: بیعت بر طاعت، بیعت بر نصیحت، بیعت بر نصرت و جهاد و بیعت بر صبر بر فرایض اسلام.
برخی خواستهاند با استناد به اینکه پیامبر اکرم در بیعت زنان با آنان دست نمیداد و استناد به مفاد برخی بیعتها مثل بیعت بر معروف و نه ولایت و حاکمیت در آیه قبل، ثابت کنند ماهیت بیعت زنان با مردان تفاوت داشته و بیعت زنان بیشتر امری صوری و بیارزش بوده و ضمانت اجرا نداشته است. این ادعا پذیرفته نمیشود زیرا با توجه به بیعت مشترک زنان و مردان در عقبه ثانیه و بیعت رضوان و با توجه به اینکه پیامبر اصولا بیعتهایی که ضمانت اجرا نداشتند، مثل بیعت با بچه یا دیوانه را انجام نمیدادند، میتوان گفت ارزش و جایگاه بیعت زنان، همپایه بیعت مردان بوده است.
ب) مشارکت زنان در هجرت: به طور قطع، هجرت از مهمترین شاخصهای مشارکت سیاسی زنان در جامعه صدر اسلام است. هجرت از سویی، مهر بطلانی بر حاکمیت شرک و کفر و از سوی دیگر، زمینهساز ابلاغ پیام الهی به مردم و برقراری حکومت توحیدی است. بیشک این حرکت سیاسی با مشکلات فراوان و سختیهای طاقتفرسایی چون دوری از وطن، از دست دادن اموال و به خطر افتادن خانواده همراه است به طوری که از انسانهای سست ایمان صبر بر آن ساخته نیست. ارزش و جایگاه این حرکت مذهبی - سیاسی به قدری است که مایه فخر و مباهات در جامعه صدر اسلام و بعد از آن بود. خلیفه دوم به سبب فخرفروشی، خطاب به اسماء بنت عمیس که خود از مهاجران به حبشه و سپس به مدینه بود، از سبقت خود در هجرت به مدینه سخن میگوید. اسماء پیامبر اکرم را مطلع میکند. حضرت نیز به او میفرماید افتخار ۲ هجرت در کارنامه او ثبت است: «للناس هجره واحد و لکم هجرتان».
عمق ایمان و خلوص زنان مهاجر را میتوان در این گزارش تاریخی دید؛ گفتهاند مردان مکه برای منع از هجرت زنان به مدینه شایع کردند زنان بدکاره برای رسیدن به هوسهای خود و کاسبی جنسی به مدینه میروند. ایجاد این فضای مسموم نتوانست عزم زنان مسلمان را به سستی بکشاند.
شاید تصور شود زنان مسلمان به سبب تبعیت از شوهران خود مجبور به هجرت بودهاند. این تصور به 2 دلیل باطل است: اول اینکه وقتی هجرت زنان از سوی قرآن تمجید شده و ارزشمند به حساب میآید، به این نکته دلالت دارد که اختیار زنان در انتخاب این راه تأثیر داشته است و دوم، زنان متعددی بدون همراهی، بلکه به رغم مخالفت پدر یا شوهرشان هجرت کردهاند. در این باره میتوان از سبیعه بنت حارث و ام الحکم بنت ابیسفیان نام برد.
زنان در هجرتهای تاریخ صدر اسلام حضور دارند، از جمله هجرت به حبشه که در ۲ مرحله انجام گرفت. در مرحله اول هجرت به حبشه، 4 زن به نامهای رقیه، سهله بنت سهیل بن عمرو، لیلی بنت ابیحشمه و امسلمه حضور داشتند و در مرحله دوم نام 21 زن مانند اسماء بنت الحسین، امکلثوم بنت سهیل بن عمر، امیه بنت خلف، ام حبیبه بنت ابیسفیان، برکه بنت یسار، فاطمه بنت صفوان بن امیه، فارعه بنت ابی سفیان و اسماء بنت سلامه به ثبت رسیده است. از اینکه زنان مهاجر از قبایل مختلف و سطوح متفاوت جامعه بودند، معلوم میشود گروندگان به اسلام فقط از فقرا و بیبضاعتان نبوده، بلکه زنان قشر مرفه هم با شنیدن کلام الهی و سخنان نبوی به اسلام ایمان میآورند.
با افزایش آزار و اذیت مسلمانان توسط مشرکان و با فراهم شدن زمینه مناسب در یثرب، پیامبر اکرم به مسلمانان دستور داد به آن شهر هجرت کنند. هجرت به مدینه از نقاط عطف و سرنوشتساز تاریخ اسلام است.
پ) حضور در جهاد: یکی دیگر از جلوههای مشارکت سیاسی زنان صدر اسلام شرکت در جنگ و جهاد است. در اسلام جهاد بر زنان واجب نیست. به طور قطع ویژگیهای جسمی و روحی زنان در صدور چنین حکمی بیتأثیر نیست. نگاهی به تاریخ ملل دیگر نیز این مساله را تأیید میکند که در جامعه بشری، نبرد در میدان جنگ به مردان واگذار و حضور زنان در آن استثنا شده است.
البته عدم وجوب جهاد بر زنان موجب بیتفاوتی آنان به این مساله و ارزشهای آن نشده است. گزارشهای متعددی از پیگیری زنان صدر اسلام برای بهرهمندی از فضیلت جهاد در راه خدا در منابع موجود است. روزی پیامبر اکرم از جهاد سخن میگفت که امالحکم سکینه بنت ابیوقاص از جهاد زنان سؤال میکند. در مجلس دیگری اسماء بنت یزید انصاریه از محرومیت زنان از جهاد سخن میگوید و رسول خدا آنان را به مأموریتهای خطیرشان در خانواده و شوهرداری متوجه و آن را هم پایه جهاد معرفی میکنند.
به رغم عدم وجوب جهاد بر زنان، حضور آنان در بیشتر جنگهای صدر اسلام گزارش شده است، از جمله در جنگهای احد، خیبر، بنی قریظه، فتح مکه و حنین. بنابراین علت عدم یادکرد از زنان در برخی جنگهای صدر اسلام یا ذکر کمرنگ حضور آنان را میتوان در سهلانگاری مورخان جستوجو کرد. در عین حال هیچ بعید نیست زنان در برخی جنگها به دلایل خاصی چون دوری مسافت، سختی راه، کمبود امکانات و... شرکت نکرده باشند. خاطرنشان میشود این حضور و مشارکت سیاسی در دوران جاهلی هم به همانگونه که گفته شد، وجود داشت، لیکن تفاوت در این است که انگیزه زنان جاهلی از این حضور، در تعصبات قبیلگی و حفظ منافع قبیله ریشه داشت ولی زنان مسلمان در راه خدا به میدان جنگ میرفتند.
یکی از ابعاد مشارکت زنان صدر اسلام در میادین جنگ، فعالیتهای تبلیغی بود. زنان با سرودن اشعار حماسی، روحیه رزم را در رزمندگان تقویت میکردند. زنان حاضر در جنگ خیبر در توضیح علت حضورشان در جنگ برای پیامبر اکرم میگویند: «... و نغزل الشعر فنعین فی سبیلالله...». سپس رسول خدا با حضور ایشان موافقت میکند.
ت) حق «امان دادن» به زنان: پناه دادن مخالفان یکی دیگر از جلوههای مشارکت سیاسی جامعه صدر اسلام است. زنان نیز حق استفاده از این ظرفیت سیاسی را داشتند. ام هانی در جریان فتح مکه ۲ نفر از آشنایان خود از بنی مخزوم را پناه داد و پیامبر اکرم امان او را پذیرفت. البته از دوران جاهلی نیز از پناه دادن زنان، از جمله سبعیه بنت عبدشمش و حماعه بنت عوف بن محلم گزارش شده است، لکن میتوان گفت در جاهلیت به دلیل ویژگی خاص زنان یا جایگاه ممتاز آنان نزد شوهرانشان درخواست آنان رد نمیشد ولی در اسلام این مساله از حقوق سیاسی مسلمانان، از جمله زنان قرار گرفت.
اینها مروری اجمالی بود بر جایگاه زنان در حکمرانی نبوی که نشانگر این است که رسول خدا تا چه حد وضعیت عقبمانده دوران جاهلی را اصلاح کردند و زنان را که تا پیش از این جزو اثاثیه و کالای مرد حساب میشدند، به چنان جایگاهی میرسانند که پا به پای مردان در صحنههای سیاسی و اجتماعی حضور دارند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|