گروه فرهنگ و هنر: مدتهاست که در مواجهه با مسائل جدی و حتی بحرانها سراغ طنز میرویم به گونهای که دیگر به آسانی نمیتوان مرز شوخی و جدی را از هم تشخیص داد. نمونه بارز آن در انتخابات گذشته به چشم میخورد که طنز و هجو سخنان و نظرات کاندیداها و همچنین برنامههای آنها، تبدیل به یکی از شایعترین موضوعات مورد توجه عموم جامعه شده بود. با حجتالله عدالتپناه، کارگردان مستند «انتخابات طنزیم شده» در این باره به گفتوگو نشستیم. او در این مستند نگاهی به ماجراهای انتخابات ۹۶ از دریچه طنز داشته است.
***
چه مسالهای شما را به ساخت مستند «انتخابات طنزیم شده» ترغیب کرد؟
در ایام انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم، چند مساله توجه مرا به خود جلب کرد که مهمترین آنها گسترش اخبار و حاشیههای انتخابات در فضای مجازی بود. با گسترش شبکههای اجتماعی، اخبار و حاشیههای انتخابات خیلی بیشتر بین مردم انتشار پیدا میکرد و وجه اشتراک بیشتر این مطالب منتشر شده مطالب طنز بود. طرفداران کاندیداها با زبان طنز طرف مقابل را تخریب و استهزا میکردند و این برای خود من این سوال را به وجود آورد که چه اتفاقی در فضای سیاسی کشور ما رخ داده است که انتخاباتِ ما، طنزآلود شده است؟ و اساسا چرا فضای سیاسی کشور ما این قدر طنزآلود است و اخبار و مسائل سیاسی این گونه بین مردم بازتاب پیدا میکند؟ و اینگونه شد که من ضمن پژوهش و بررسی دقیقتر در این باره، مساله ارتباط بین طنز و سیاست را بررسی کردم و به دنبال این، رویدادهایی را که در انتخابات سال گذشته رخ داده بود مرور کردم.
یک نکته در ارتباط با مستند شما این است که به نظر میرسد در آن توجه شما به مساله انتخابات خیلی جدیتر از نگاه شما به موضوع طنز و هجو در انتخابات بوده است. این گزاره را قبول دارید؟
بله! من در این مستند درباره یک گزاره واضح و مشخص در یک مقطع زمانی معین صحبت میکنم. به طور کلی طنز و سیاست یک مستند جداگانه است که شاید در فرصت دیگری به این موضوع هم بپردازم. البته آمادگی هم دارم که درباره این مساله کار کنم و فیلم مستند دیگری با موضوع ارتباط طنز و سیاست و تاریخچه حضور طنز در عرصه سیاست داشته باشم اما در مستند «انتخابات طنزیم شده»، همانطور که اسمش مشخص میکند، هدف پرداختن به یک انتخابات در مقطع زمانی سال 96 بوده و ما از زاویه دید متفاوتی به این انتخابات پرداختیم. عمدتا در اینگونه مستندها تحلیلهای سیاسی انجام میشود و چند چهره شاخص سیاسی مینشینند و درباره انتخابات صحبت میکنند ولی ما در این مستند از زاویه دید طنزپردازان به انتخابات پرداختیم. تماشاگر حدود 8 چهره از طنزپردازان برجسته ایران را در فیلم میبیند؛ همچنین یک استاد دانشگاه که تحلیلگر مسائل سیاسی است تا با هم انتخابات یاد شده را تحلیل کنیم. طنزپردازان برجسته نگاه نافذ و عمیقی دارند و در مسائل سیاسی باریکبین هستند و میتوانند مسائل را از زاویه طنز ببینند.
روایت شما در مستند بهخصوص نیمه اول آن یک روایت طنزآمیز است. نماها، نوع موسیقی و روایتی که با نریشن نقل میشود به طنز مستند میافزاید و البته این نکته قوت مستند است.
بله! خودم فکر نمیکردم که بخواهم کار طنز بسازم، من فکر میکردم اینقدر مسائل جدی برای پرداختن و کار کردن وجود دارد که شاید فرصت فیلم طنز کار کردن پیدا نکنم اما درباره این مستند احساس کردم با استفاده از ابزار طنز راحتتر میتوانم حرفی را که در نظر دارم به مخاطبم ارائه کنم. به همین دلیل در فیلم زبان طنز را انتخاب کردم.
یک پرسش جدی در ارتباط با جامعه ایرانی این است که چرا عموما مردم ما در مواجهه با بحرانها و مشکلات نخستین انتخابشان رو آوردن به طنز است؟ شما به عنوان کسی که درباره این موضوع پژوهش کردهاید، علت این مساله را چه میدانید؟
جامعهشناسان تاکید دارند هنگامی که اتفاقی در یک کشور رخ میدهد و درباره آن انبوهی طنز ساخته و پرداخته میشود، قطعا این مساله یک لایه زیرین دارد. خود من هم درباره انتخابات سال گذشته این مساله را احساس کردم؛ یک سری مسائل و اتفاقات در فضای سیاسی کشور رخ داده است که در ذهن بسیاری از مردم سوال ایجاد کرده و علت ایجاد این سوالها هم عدم شفافیت است. ممکن است دلیل این مواجهه ترس باشد. مردم به علت ترس از تخریب شدن، تهمت شنیدن یا حتی بحثهای امنیتی برای انتقال مفهوم ذهنی خودشان از ابزار طنز استفاده میکنند. امروز حتی وقتی مردم عادی میخواهند مطلب مهم سیاسی را نقد کنند از زبان طنز استفاده میکنند. البته این مساله خودش آفتهایی دارد؛ اینکه شما مسائل جدی را با زبان طنز و پشت سر هم تکرار کنی، این تکرار باعث میشود موضوع اصلی لوث شود. مثلا ممکن است درباره حقوقهای نجومی هزاران لطیفه ساخته شود. هزاران جوک دست به دست بشود. هزاران کاریکاتور طراحی و منتشر شود. در درازمدت یک بیحسی فضای جامعه را پر میکند. در واقع مثل مخدر عمل میکند و جامعه را بیحس میکند، کما اینکه امروز هم اینقدر اخبار مرتبط زیاده شده است که کسی قضیه را جدی نگیرد. این مسائل آفت استفاده از زبان طنز است.
اتفاقا آقای صدرینیا در مستند به همین نکته اشاره میکند که ممکن است فردی که اختلاس میکند به لطیفه و طنزی که درباره خودش ساخته شده، بخندد.
بله! متاسفانه این اتفاق در بسیاری از مسائل جامعه ما در حال رخ دادن است. نمونهاش مسائلی نظیر: ژن خوب، آقازادهها، اختلاسها و...، اینها مسائلی است که با زبان طنز به آنها پرداخته میشود اما دردهای جدی جامعه است و باید از منظر جامعهشناسی و روانشناسی اجتماعی بررسی شوند. در انتخابات ریاستجمهوری 96 اگر چه حواشی بسیار زیاد بود اما گویا کسی نمیخواست درباره این انتخابات صحبت کند. در صورتی که در انتخابات سال 88 و انتخابات سال 92 این اتفاق تا حدی رخ داد. در روزهای نخست پس از انتخابات شاهد چنین مسالهای بودیم اما بعد از تذکر رهبری فضا تغییر کرد. فضا به شکلی بود که بعد از انتخابات باز هم میدیدیم کلکلهای انتخاباتی یا رد و بدل شدن پیامهای متلکگونه ادامه داشت. این مسائل فضای جامعه را تیرهتر و جامعه را برای دوقطبی شدن آماده میکرد اما رهبری بهموقع تذکر دادند؛ تذکری مبنی بر اینکه «بروید کمک کنید تا آن کسی که رئیسجمهور شده است مسائل و مشکلات مردم را برطرف کند». متاسفانه در جامعه امروز ما خیلی مسائل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی یا بحثهای سیاست خارجی وجود دارد. حل این مسائل از سیاستمداران به اندازه کافی وقت میبرد. حالا اگر سیاستمدار بخواهد تمام وقتش را صرف رقبای سیاسیاش کند نمیتواند به خوبی خدمت کند. این تذکر را ما در فیلم هم دادهایم و از زبان رهبری گفته شده و به آن اشاره کردهایم. در زمان ریاستجمهوری بنیصدر و در ابتدای دهه 60 هم این تذکرات سابقه داشته است و رهبری هم تاکید کردند که نباید این فضا ایجاد شود و مسؤولان باید تمام تمرکز خود را بر خدمت کردن به مردم بگذارند.
و سخن آخر؟!
یکی از لایههای زیرینی که در ابتدای گفتوگو به آن اشاره کردم در مقطع برگزاری انتخابات شور و هیجان زیادی به جامعه وارد میکند. باید جامعهشناسان، سیاستمداران، هنرمندان و مستندسازان ما به طور موردی به این مسائل ورود کنند و آن را به بوته نقد بکشند یا به عبارتی آسیبشناسی کنند. با وجود اینکه ما سابقه و تجربه زیادی در برگزاری انتخابات داریم، همچنان انتخابات در کشور ما دچار ضعفها و آسیبهای جدی است. متخصصان و متفکران باید این مسائل را گوشزد کنند تا برطرف شود. اگر بنا باشد در ایام انتخابات یک سری حرفها و شعارهای احساسی بگوییم تا رای جمع کنیم یا نقدهای احساسی کنیم و رای طرف مقابل را از بین ببریم، در چنین شرایطی کاندیدای مناسب رای نمیآورد. کسی برنده میشود که بتواند تهمت بزند و بهتر جوسازی کند. این انتخابات نهتنها یک انتخابات اسلامی نیست، بلکه انتخابات اخلاقی هم نیست. در نتیجه ما در انتخابات پیشِ رو با چالش بزرگ «انتخاب گزینه مناسب» روبهرو هستیم. بالاخره شرایط جامعه به گونهای است که برای مدیریت کشور به مدیران لایق و دارای برنامه احتیاج داریم. اگر بنا باشد هر کس که هوچیگر است یا بیشتر شانتاژ میکند، رای بیاورد، با مشکلات جدیتری مواجه خواهیم شد.