حسین قدیانی: یکی از دولتهای منطقه غرب آسیا، بویژه در حوزه اقتصاد، بیش از آنکه دولت تدبیر باشد، دولت توهین، تحدید، تهدید، تحقیر، تفتیش و تقسیم بوده است. دولت مدنظر، روزی مردم را به سبب مصداق رایشان تقسیم بر 2 میکند و از این بدتر، در لسان ارشدترین مشاورانش، معتقد است؛ «کسانی که به رئیسجمهور رای ندادهاند، رای به بیقانونی دادهاند». همین دولت، دگر روز اقشار محروم لیکن محترم را از صف آدمیزاد خارج و حق اظهار نظر را از ایشان سلب میکند تا بازهم مردم را به کسانی که حق حرف زدن دارند و کسانی که نه، تقسیم کرده باشد. برود دولت مذکور دعا کند به حال سعهصدر بیمانند مولای خراسانی ما که گره با سرانگشت صبر، بصیرت و حکمت باز میکند و الا خمینی در جا سیلی آبدار میخواباند در گوش کسانی که پشت سر ولینعمتان انقلاب، صفحه خارج از ادب میگذاشتند، بیتعارف، بیاندکی ملاحظه. این دولت اما امروز هم به جای کار، مشغول شاهکار تقسیم کردن مردم است، این بار به 2 گروه بهشتیان، بلکه پریرویانی که از گرفتن یارانه انصراف خواهند داد و جهنمیانی که با کمال پررویی، بلکه وقاحت همچنان مصمم به گرفتن یارانه هستند! از عمر دولت قصه ما، بسیار کمتر از یک سال میگذرد اما تا همین جای کار، در اظهارات نامتعارف اقتصادی، ایضا اقدامات نامتوازن اقتصادی، گوی سبقت را از همه دولتهای سابق و اسبق ربوده است. خلبان دولت اگر میخواهد مردم را از «طیاره یارانه» پیاده کند، دیگر چرا از ایشان، جدول ضرب آنچنانی میپرسد؟ خب بیندازد پایین مردم را! کار این بیتدبیری، آنهمه بالا گرفته که علی لاریجانی با آنهمه اشتهار به ملاحظه در برابر دولت، تفتیش زندگی مردم را «عملی خارج از قواره قوه مجریه» میخواند. عجبا! خود دستگاه اجرا هم آییننامه اجرایی فاز دوم هدفمندی را چند روز بعد از تصویب در جلسه هیات دولت، رسانهای میکند! گو اینکه خود اذعان دارد بیتدبیری از صدر تا ذیل این آییننامه موج میزند. «کمپین» آن است که از درون خود مردم بجوشد، نه با زور دولت، نه با زور زیرنویس! فرض است بر یکی از دولتهای منطقه غرب آسیا که بیتدبیری خود را بار نکند روی دوش صدا و سیما اما بر رسانه ملی فریضه است که بیخود و بیجهت، جورکش رفتار و گفتار غلط دولت نباشد. ما از دستاندرکاران رسانه ملی سوال میکنیم؛ این زیرنویسها آیا «گزاره اخلاقی» است؟! آیا توصیههایی از جنس تواصی علمای دین است؟! آیا خود صدا و سیما هم قائل به این زیرنویسها، آنهم با این کیفیت دون و مبتذل است؟! و اگر اینگونه نیست –که علیالقاعده نباید باشد، و الا عنوان «رسانه دولتی» بیشتر برازنده «رسانه ملی» است!- چرا صدا و سیما خرج خود را از این زیرنویسهای مضحک که دستمایه جوک آحاد ملت شده، جدا نمیکند؟! و چرا به آبروی بلند خود، اندک التفاتی نمیکند؟! اگر این زیرنویسها محصول نظر سازمان هدفمندی یارانهها یا وزارت اقتصاد یا هیات دولت است، خب! رسانه ملی لااقل امضای دولت را پای این بیتدبیری بلکه اهانت بگذارد، نه امضای خودش را! کممانده زیرنویس شود که گرفتن یا نگرفتن یارانه، قسیم نار و جنه.. است! هر که یارانه نخواهد، مومن و هر که یارانه بخواهد، کافر است! این، آن کلیدی بود که نشان داده شد؟! این بود «حقوق شهروندی» که در قاموس اندیشه ناب انقلاب اسلامی اصلا معلوم نیست چی هست، فلذا بهتر است بگویم؛ این بود «کرامت انسانی»؟! چه بسیار که خود را گدا نمیدانند اما برای گذران زندگی، پول یارانه را هم عاقبت به یک زخمشان میزنند. پس این پول را حق خود میدانند. حال، دولت اگر ایشان را مستحق دریافت یارانه نمیداند، یارانه ندهد، دیگر چرا تفتیش زندگی مردم؟! دیگر چرا اظهار نظر از موضع ارباب و رعیتی؟! دیگر چرا جریمه، آنهم 3 برابر؟! براستی دولت از کدام جایگاه قانونی خود را محق میداند که مردم را جریمه کند؟! خانواده 5 نفرهای را درنظر بگیرید. طبق آییننامه دولت، اگر این خانواده برای دریافت یارانه ثبتنام کرده باشد اما از نظر دولت، محق گرفتن یارانه نباشد، باید علاوه بر بازگرداندن مبلغ یارانه یعنی 227500 تومان به حساب دولت، مبلغ 682500 تومان هم جریمه بپردازد!! و اما دولت باید بگوید که اساسا چگونه میخواهد تشخیص دهد چه کسی استحقاق گرفتن یارانه را دارد و چه کسی نه؟! مجرای این تشخیص چیست؟! زندگی هر آدمی بلکه هر خانوادهای از قواعد خاص خود پیروی میکند که اصولا در تنگنای محاسبات خشک ریاضی نمیگنجد. میبینی یکی ماهی 3میلیون حقوق دارد اما از آنجا که عائله بیشتری دارد، از آنکه حقوق ماهی یک میلیون دارد، زندگی را به لحاظ اقتصادی سختتر میگذراند. من واقعا تعجب میکنم که اصحاب آییننامه کذایی چگونه چشم خود را بر این بدیهیات بستهاند؟! این بود آن تدبیری که ادعایش را داشتند؟! دولت باید بگوید بر اساس کدام حق، کدام منطق و کدامیک از موازین دولتمردی، بنا دارد دریافتکنندگان یارانه را از اعطای وام و تسهیلات منع کند؟! این فقط ادب مرد نیست که به ز دولت اوست، تدبیر مرد هم به ز دولت اوست. دولت یک کلام باید بگوید که متمکنین جامعه لطف کنند، او را درک کنند و از گرفتن یارانه خودداری کنند، تمام! اینکه دیگر نیاز به این همه قشقرق ندارد. مدعیاند؛ «بنای ما بر فرهنگسازی است»! لیکن نام این همه تبلیغ غلط، «فرهنگسوزی» است! حقا که ترساندن مردم از گرفتن حق خودشان، بدترین فرهنگسوزیهاست. داعیه داشتند؛ «منتقد نباید با لکنت زبان سخن بگوید»! اینک میبینیم آحاد ملت برای گرفتن 45500 تومان به «لکنت قلب» دچار شدهاند! بعضیها بر خلاف ادعاهایشان، برای مردم، «لکنت قدم» و برای ما «لکنت قلم» تمنا دارند!
این، آن اعتدالی بود که میگفتند؟! در همان فاز قبلی هدفمندی هم شمار قابل توجهی از افراد متمکن جامعه از ثبتنام خودداری کردند. به جد بر این باورم و اسناد و شواهد نیز همین را نشان میدهد که اغلب دریافتکنندگان یارانه، هر یک به دلیلی – بیآنکه لزوما مستمند باشند- واقعا به پول یارانه نیاز داشتند و الا «ملت اهل پیام» قطعا بهتر از «دولت اهل پیامک» حال و روز اقتصاد کشور را درک میکند. این ملت، همان ملتی است که هنگام جنگ از پول جیب خود میزد تا قلک جبههها را پر کند، دولت از سابقه خود باید سخن بگوید! روز 24 خرداد 92، جمهور، رئیسجمهور معین کرد. خوب است کسانی که سرهنگ نبودن را افتخار خود میدانند، هر چه زودتر تفتیش و تهدید ملت را از کارنامه دولت خود پاک کنند و اندکی حرمت قائل باشند برای حریم شخصی آحاد جامعه. شگفتا! با دشمن آن همه مهربان، با دوست این همه نامهربان؟! کاش اصحاب آییننامه اجرایی فاز دوم هدفمندی یارانهها به جای آقای ظریف مینشستند پای مذاکره با دشمن! آقایان دیپلمات! اینگونه مو را از ماست بیرون میکشند... عاقبت این نمیشود که با دشمن توافق ژنو را ببندی، با دوست آییننامه اجرایی را! رسانه ملی اگر واقعا رسانه ملی است، باید این یادداشت را زیرنویس کند؛ حرف مردم را.