علیرضا پورصباغ:اشکان صادقی، گوینده و دوبلور را با گویندگی در نقش پدر نمو در انیمیشن «در جستوجوی نمو» میشناسیم. صادقی از 1376 وارد رادیو شد و در سال 1377 به واسطه کار نمایشی در رادیو به تئاتر راه یافت و با بیش از 20 اجرای صحنهای عضو پیوسته خانه تئاتر شد و پس از آن در سال 1381 با دوبله آثار انیمیشن در بیرون سازمان، فعالیتهای هنری خودش را احیا کرد و در مجموعه «کبوتر بیباک» و «زندگی جدید امپراطور» گویندگی کرد. با صادقی به بهانه دوبلههای زیرزمینی و فعالیتهای انجمن گویندگان جوان گفتوگو کردیم تا پرونده همکاری گروههای زیرزمینی دوبله با شبکههای ماهوارهای را موشکافی کنیم. برای بررسی تراژدی عجیب در حوزه دوبله انیمیشن با اشکان صادقی، گوینده و مجری رادیو به گفتوگو نشستیم اما آنچه این گفتوگو را به سمتوسویی مشخص هدایت کرد، رویکرد متفاوت انجمن گویندگان جوان تهران و همکاری ادارهکنندهاش با شبکههای ماهوارهای است که در این صحبتها بررسی شد. آنچه در پی خواهد آمد، صحبتهای یکی از نزدیکان سابق مهرداد رئیسی از بدو تشکیل انجمن گویندگان جوان است که او را متهم به همکاری با شبکههای ماهوارهای میکند.
انجمن«گویندگان جوان تهران» با چه هدفی شکل گرفت؟
شخصی با نام «مهرداد رئیسی» این انجمن را با هزینه شخصی بنیان گذاشت و من و چند نفر دیگر از دوستانم، به عنوان افرادی که سابقه تئاتر داشتیم یا در رادیو کار کرده بودیم همراه وی انشعابی به نام گلوری را ایجاد کردیم و حاصل این گرد هم آمدن، دوبله متفاوت انیمیشنهای فرنگی بود. «انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم» که سندیکای اصلی حرفه دوبله به شمار میرود و به نوعی میتوان گفت انحصار این حرفه را در دست گرفته بودند و عمدتا شامل اعضای پیشکسوت دوبلاژ است، دستنیافتنی بود اما ما توانستیم با یکسری آزمون و خطا، مأمنی ایجاد کنیم. بعد از دو، سه بار خطاکردن بالاخره کار ما روی غلتک افتاد و خروجیهای خوبی ارائه کردیم. مثلا کار خودم به اسم «در جستوجوی نمو» که همه به اسم «پدر نمو» میشناسند؛ دوبلهای سرآمد و حرفهای داشت و کار خوبی هم از آب درآمد.
لطفا اعضای گروه که از ابتدا با انجمن گویندگان جوان همراه بودند را نام ببرید.
آقایان نیما رئیسی، مجید آقاکریمی، محمدرضا علیمردانی و خانمها سیما (جمیله) رستگاران، اعظم چوبدار و آرزو آفری که اعضای اصلی بودند و آقای حامد عزیزی که البته از ابتدای فعالیتهای ما حضور نداشتند و از سال 84 به ما پیوستند. کمکم کارهایی تولید شد که درآمدهای هرچند بسیار اندکی برای گروه به همراه داشت.
آقای رئیسی کارهای تولید شده را به شبکههای غیرمجاز واگذار میکرد؟
نه اصلا! در آن زمان که ما انیمیشن دوبله میکردیم، اصلا رسانهها (موسسات شبکه نمایش خانگی ) به مفهوم امروزی قوی نبودند و یک ایکسی! (منظور قاچاقچی بازار غیرمجاز) این تولیدات را پخش میکرد.
که این ایکس با مهرداد رئیسی لینک بود.
بله!
شبکهای بودند که به صورت خودجوش آثاری تولید میکردند و البته غیرمجاز بودند و...
بله! و در جاهایی مثل پایتخت و بازار رضا کارهای تولید شده را پخش میکردند. مثلا کارهای ما در ابتدا فقط در این مکانها توزیع میشد. مثل الان در سوپرمارکتها و بقالیها توزیع وجود نداشت! ارشاد هم سختگیری خاصی نمیکرد ولی از یک مرحلهای، عزیزان سندیکای پیشکسوت خیلی این مساله را از طریق ارشاد پیگیری کردند که آثار دوبله شده انجمن گویندگان جوان پخش نشود. چون کارهای ما واقعا مورد علاقه مردم بود خصوصا «زندگی جدید امپراطور» که حتی افرادی به من گفتند تا به حال 150 بار این انیمیشنهایی که ما دوبله کردهایم را دیدهاند و تمام دیالوگهای فارسی برخی آثار را از بر بودند! در سال 84-83 اعتصابی صورت گرفت که آقای جعفری، رئیس «مؤسسه قرن 21 » آقای جلیلوند را از خارج برگرداند تا کار کنند. از طرفی آقای جلیلوند دوست نداشتند با سندیکا کار کنند و توانستند با یک عده از جوانان، اعتصاب سندیکا را در آن دوره بشکنند و به مدت یکسال در «قرن 21 » فیلم دوبله کردند. یعنی چهار، پنج نفر حرفهایها بهعلاوه تعدادی جوان از گروه رئیسی و انجمن گویندگان جوان به گروهی که اعتصاب را در دوبله شکست، پیوستند. من هم چون بیشتر به کارتون علاقهمند بودم در مجموعه گلوری با آنها کار میکردم. در آن دوره مهرداد رئیسی تصمیم گرفت انجمن گویندگان جوان را تشکیل دهد و با ترفندهای خاص خودش این انجمن را تشکیل داد.
رئیسی از ابتدا هم روابط عمومی خوبی داشت.
بله! روابط زیادی داشت. شاید تا حد زیادی هم از طریق پدرشان حمایت شدند.
کار پدرشان چه بود؟
خودشان آژانس مسافرتی داشتند. در عین حال همانطور که میدانید پول حرف اول را میزند.
یعنی رئیسی با پول وارد این قضیه شد و انجمن را تا مرز ثبتشدن رساند؟
طبعا وقتی تصمیم به چنین کاری میگیرید اولین سرمایهای که نیاز دارید، مکانی برای دوبلاژ است. حتی یک جای اجارهای نمیتواند مناسب باشد. باید جای ثابتی داشته باشید. این مساله اولین نکتهای است که باعث میشود خیلی از افراد نتوانند استودیو بزنند چون مکان برای احداث استودیو را ندارند و اما رئیسی پتانسیل مالی این کار را از ابتدا داشت.
آقای رئیسی از ابتدای کار، دستمزد افراد را مرتب پرداخت میکرد؟
بله! هرچند بسیار کم ولی بهموقع پرداخت میکرد که این روند، به مرور تبدیل شد به بیموقع دادن! و البته باز، همان قدر کم!
اعضای گروه چرا بهتدریج از انجمن گویندگان جوان تهران جدا شدند؟
جدا شدند چون یکسری رفتارهای ناخوشایند از ایشان دیدند. مثلا تصور کنید کاری مثل «کبوتر بیباک» به مؤسسه قرن 21، تلویزیون و به بازار غیررسمی (مجاری قاچاق ) فروخته شد. یعنی به سه جای مختلف فروخته بود ولی دستمزد فروش از یک محل را به ما میداد. من برای نقش اصلی یک کارتون فقط 35 هزار تومان دستمزد دریافت کردم.
در صورتی که اگر سرانگشتی حساب کنیم 4-3 میلیون فروخته بود.
خودشان قیمت را میشکستند تا کسی نتواند وارد بازار کارشان شود چون خودشان هم زیاد به این درآمد نیاز نداشتند. در سال 81 قیمت کارها یک میلیون و 200 تا یک میلیون و 300 هزار تومان بود. الان هم که در حال صحبت هستیم قیمتها از 2 میلیون تومان فراتر نرفته است؛ به خاطر قیمتشکنی افتضاحی که خود آقای رئیسی آن را باب کرد.
آموزش دوبله را با چه عقبه آکادمیکی راه انداختند؟ چه تصمیمی داشتند؟ هدفشان چه بود؟
برخی اهداف، اهداف بدی نیست، منتها باید دست آدم کاردان سپرده شود، نه دست افرادی که بخواهند از این راه صرفا پول درآورند. این مساله خیلی مهم است.
ولی از ابتدا مشخص بود او تاجر است نه هنرمند.
بله! چون کسی که کار هنری میکند طبعا به بخش درآمد هم فکر میکند ولی کسی که میخواهد بیزینسی کار کند چنین سرنوشتی خواهد داشت. الان به هرترتیب پولشان از پارو بالا میرود!
شما چرا از رئیسی جدا شدید؟
حسنعلی باقری، رضا علیمردانی، مجید حبیبی و آقای معمارزاده و خیلی از دوستان دیگر هستند که از زمان تاسیس انجمن با وی همراه بودیم و در مقطعی تصمیم گرفتیم از انجمن جدا شویم و با یکدیگر کار کنیم.
گروه شما چرا از آقای رئیسی جدا شد؟
هرکدامشان به نوعی و به سبب یک اتفاق جدا شدند. مثلا با یک نفر برخورد بدی داشت، به یک نفر دیگر پول نداده بودند یا مسائلی از این دست. البته این مسائل طبیعی است اما در یک پروسه طولانی که ادامه پیدا کند عامل چنین اتفاقاتی خواهد شد.
آقای رئیسی همکاری خود را با شبکههای ماهوارهای از چه تاریخی شروع کرد و دلایل این همکاری چه بود؟
قضایا بر سر این است که وقتی شما به مسائل مالی نگاه میکنید فکر میکنید چطور میتوان پول بیشتری بهدست آورد. آقای رئیسی هم دید که واقعا پولی که از این راه بهدست میآید خیلی خیلی اندک است. به هرحال به عوامل هم باید پول داد هرچند اندک! اما این کار، کاری فلهای نبود. در ایران 5-4 شبکه داریم که سندیکای اصلی برایشان کار میکند. اگر قرار باشد دوبله بیرون از سازمان اتفاق بیفتد باید یک چیزی فراتر از آنها انجام شود.
موضوع اصلی این است که وقتی شما با دستمایه قرار دادن هنر دوبلاژ میخواهید بیزینسی راه بیندازید، نه اینکه صرفا یک کار هنری انجام بدهید افق درستی نمیتوانید ترسیم کنید. بههرحال برای آقای رئیسی از سال 85 این اتفاقات رخ داد و 5-4 سال برای کانالهای مختلف ماهوارهای کار میکرد و مشکلی هم نداشت. کسی هم به ایشان نمیگفت چرا اینکار را میکنید.
چه کارهایی انجام میدادند و برای کدام کانالها؟
خیلی از جزئیات باخبر نیستم. شنیدههای من حاکی از همکاری با mbc و pmc و... بود البته از صدای خودش در pmc استفاده نمیکرد و از کارآموزها استفاده میکرد.
کارهای زیرنویس mbc را هم در این چند سال ایشان انجام میدادند؟
یکی از دوستانی که از ایشان جدا شده است میگفت من این کار را برایش انجام دادهام. یعنی کار زیرنویس این شبکه را برایش انجام دادهام ولی چون پول کمی به من میداد از او جدا شدم. به هرحال ایشان سرمایه بسیار خوبی به جیب زد.
یعنی قرارداد اصلی برای اولین بار با شبکه mbcبسته شد.
طبیعتا! موضوع قابل توجه این است که آقای رئیسی با بسیاری از شبکههای ماهوارهای کار کرده است اما رد پایی از خود بهجا نمیگذاشته چون از کارآموزها استفاده میکرد.
آیا به نظر شما آموزشگاهی که مهرداد رئیسی برای تعلیم دوبله به راه انداخته بود کار درستی بود؟ یعنی به وجود آوردن نیروی کار که پشت درهای دوبله میماند و مورد سوءاستفاده قرار میگیرد؟
اینکه موضوع بحث را به سمت آموزش میبرید بسیار خوب است. بزرگترین معضل ما دوبلههای ماهوارهای نیستند بلکه مهمتر از آن این است که اخیرا مد شده است که همه دوست دارند دوبلور شوند. آن هم به خاطر دوبلههای بیکیفیت ماهواره است. برخی در منازل خود ماهواره دارند و میبینند چه دوبلهها و چه صداهای ضعیفی در حال استفاده و بهکارگیری است. بنابراین میگویند اینکه کار راحتی است. من هم میتوانم حرف بزنم! اصلا این کار حرف زدن نیست. فرد علاقهمند باید سواد اینکار را داشته باشد، باید در زمینه ادبیات نمایشی مطالعه داشته باشد. با ادبیات دراماتیک و فیلمنامهنویسی آشنا باشد. کلی فیلم دیده باشد و تمرین بیان داشته باشد و... به هرحال آنقدرها هم سهلالوصول نیست.
بهنظر شما پایه این هرج و مرج از انجمن گویندگان نبوده است؟ چرا که در حالا حاضر گروههای فراوانی که با شبکههای ماهوارهای همکاری دارند آموزشهای لازم را در این انجمن دیدهاند.
بله. میتوان اینطور گفت چون در یک ماه، 30 نفر نیرو جذب میکند چطور میتواند برای آنها تولید کار کند؟
خبر دارم که از همین افرادی که هرماه جذب میکند گروههایی شکل میگیرد و استودیو میزنند و از شبکههای ماهوارهای سفارش میگیرند.
نمیخواهم کتمان کنم، واقعا اتفاق بدی است چون هم کیفیت نامناسبی به مردم ارائه خواهد شد و در عین حال این افراد یکسری شبکههای مبتذلی را هندل کردهاند. سیمای ملی ما در حال افزودن شبکههای مختلف است. حداقل از بچههای دوبلاژ بیرون از سازمان استفاده کنیم تا تکثر و تنوع در شیوه دوبله افزایش یابد و البته به این مهم توجه کنیم که این حرفه نباید روند افسار گسیختهای داشته باشد. مثلا باید استعدادهای دوبله را کشف کنیم و گروههایی برای خود سازمان صدا و سیما راهاندازی کنیم ولی معضل اینجاست که خود شبکههای صدا و سیما هرگز نمیتوانند هزینه این امور را تقبل کند. از طرفی هم سندیکای دوبلاژ به سازمان خرده میگیرد که البته حق هم دارد، همه این معضلات در دوبلاژ وجود دارد. درباره آموزش هم باید عرض کنم واقعا آموزشهایی که در چنین انجمنهایی ارائه میشود خروجیهای خوبی به همراه ندارد. مثلا فردی که از آن انجمن دوره گذرانده است به من مراجعه میکند تا مشغول به کار شود، به فرد مراجعهکننده میگویم همان انجمنی که از آموزش تو پولی به جیب زده باید برای تو موقعیت شغلی ایجاد کند! اما به هرحال از او تست میگیرم تا در صورت امکان از او استفاده کنم اما میبینم افتضاح است. تکنیک ندارد، گریهکردن یا خندیدن بلد نیست، نمیداند صدای دیافراگم کجاست، هنوز بیانش ضعیف است، تمام حروف را میجود، عضلات گفتاری او ضعیف است و... واقعا نمیدانم در کلاسهای مذکور چه آموزشهایی به آنها ارائه شده است. جالب است کسانی که به عنوان مربی به آنها آموزش میدهند گویندگی خودشان هم زیر سؤال است. یعنی چند نمونه کار بیرون دادهاند ولی واقعا عقبهای ندارند یا اینکه صدای تقلیدی و سطحی دارند. این فردی که خودش گویندگی بلد نیست چگونه میتواند به دیگران، تدریس کند!
نکته اینجاست که بعد از آقای رئیسی آموزشگاههای دوبله زیادی شروع به کار کردند.
در ایران همینطور است. یک نفر کاری را شروع میکند بقیه به او نگاه میکنند و میگویند چرا ما نتوانیم مثل او پولدار شویم؟ مثلا یک نفر آیسپک میزند بقیه هم شعب دیگری همچون آیسپاز و آیسپیز وآیسبی و... راه میاندازند! به هرحال آموزشگاه رئیسی موجب شد که حتی عزیزان پیشکسوت هم با قیمتهای گزاف آموزشگاه دوبله بزنند و نکته جالب اینجاست پیشکسوتان دوبله به افراد با استعداد آموزش نمیدهند چون میترسند برای خودشان شاخ شوند! حدود 5-4 نفر از عزیزان سندیکای اصلی آموزشگاه دوبله زدهاند و جالب است که شاگردان آنها باز هم به من برای تست دادن مراجعه میکنند، من هم اصلا آموزشگاه ندارم و آموزش دوبله نمیدهم. تدریس هم نمیکنم چون اعتقاد دارم اینکار اصلا آموزش دادنی نیست اگر کسی استعداد این کار را داشته باشد راه خود را پیدا میکند و جذب میشود. هنر دوبلاژ ذاتی است نه اکتسابی. فقط میتوان با مطالعه و کسب معلومات به آن جهت داد. بههرحال از بیکاری و علاقه جوانان استفاده میکنند، چون واقعا حرفه جذابی است.
از دستمزدهای این کار تعجب نکردید؟ چون فکر میکنند حدود 6-5 میلیون تومان برای یک کارتون دستمزد میدهند.
حتی سندیکا هم این قیمت نمیگیرد. چون مستقل از سندیکا فعالیت میکنیم و پشتوانه 50 سال کار و فعالیت نداریم، خیلی هنر کنیم بیشتر از دو میلیون تومان بابت دوبله انیمیشن یا فیلم نمیدهند. ترجمه،کرایه استودیو و 17 گوینده متناوب، مدیر دوبلاژ، صدابردار و... در این پول سهیم هستند! این کار فقط عشق است. من 12 سال روی حرفه گویندگی خانهسازی کردم اما حالا میبینم جوانی که حتی یکسال هم نیست وارد این حرفه شده است و سابقهای در تئاتر یا رادیو یا فیلم ندارد و حتی محض رضای خدا یک متن نمایشنامه مطالعه نکرده است؛ دوبلور شده و با قیمتشکنی از رسانه کار گرفته است و رسانهها هم به او کار دادهاند. من واقعا تعجب میکنم. نمیگویم این جوانها نباید کار کنند ولی به نظرم باید لقمهای به اندازه دهانشان بردارند.
آیا به خود شما از طرف شبکههای ماهوارهای پیشنهاد شده است تا از ایران بیرون بروید؟
بسیار زیاد. روزی نیست که از طریق رسانههای ارتباطجمعی پیشنهاد دریافت نکنم اما ذرهای توجه نمیکنم، چون من در ایران در حرفهام خانهسازی کردهام. فقط 15 سال در رادیوی این مملکت کار کردهام چند لوح تقدیر دارم. از ارشاد بابت دوبله موزیکال «علاءالدین» لوح تقدیر دارم، برنامهریزیهای زیادی کردهام. اگر بخواهم آجرهایی که در تمام این سالها روی هم چیدم را خراب کنم و از ایران بروم به نظرم کم خردی کردهام. من در صفحه فیسبوک شخصیام هر روز از شبکههای مختلف پیشنهاداتی دریافت میکنم یا حتی پیشنهاد تأسیس شبکه با رقمهای بالا و عجیبی هم پیشنهاد میدهند.
با توجه به شنیدههای شما قیمتهای پیشنهادی شبکههای ماهوارهای که با گروههای داخلی همکاری میکنند، چگونه است؟
به علت وجود گروههای متعدد طی سالهای 90 تا 91 دستمزدها با شبکههای ماهوارهای به دقیقهای 4000 تومان هم رسیده بود. یعنی از دقیقهای 25دلار در ابتدای کار شروع شده بود و آنقدر قیمتها را شکستند تا رسید به 4000 تومان. همین الان در فلان شهرستان یک گروه بینام و نشان در حال دوبله کارهای ماهوارهای است. مثلا در کیش، بجنورد و... اصلا کسی هم متوجه نمیشود چون همه کارها با اینترنت انجام میشود. شبکهها هم اصلا برایشان مهم نیست این صداها از کجاست و چگونه دوبله انجام شده فقط دنبال پرکردن آنتن شبکههای خود هستند. به این کار اصلا دوبله نمیگویند. میگویند؛ فارسیکردن گویا!
همانطور که میدانید در خیلی از شهرستانها مثل کیش و مشهد و... آموزشگاههای دوبله زیادی تأسیس شده است. به نظر شما آیا نیازی نیست وزارت ارشاد جلوی آموزشگاههای دوبله را بگیرد؟
به نظر من باید کانالیزه شود. با جلوی یک آموزشگاه را گرفتن که کار درست نمیشود. آموزشگاه دیگری سربرمیآورد، اگر ارشاد میخواهد اقدام جدی انجام دهد باید جلوی آموزش دوبله را به صورت کلی بگیرد.
گروههای زیادی در سراسر کشور در حال کارکردن برای شبکههای مختلف ماهوارهای هستند، ما نمیتوانیم منکر این قضیه بشویم که این دوبلورها از ایران بیرون میروند.
نه اینطور هم نیست. الان شبکه من و تو، بیبیسی و GEM، بخشی از دوبلههایشان را خارج از کشور انجام میدهند.
ولی بسیاری از کارهای AAA family در ایران انجام میشود. یعنی دوبله میشود و سپس به دفتر آنها در گرجستان فرستاده میشود.
اصلا منکر این نیستم که در ایران کار دوبله شبکههای ماهوارهای انجام میشود اما شبکههای اصلی مثل GEM و من و تو و بیبیسی، اغلب دوبلههایشان در خارج انجام میشود و رفته رفته گویندگان دیگری را جذب میکنند که هر شبکه برای خودش گروه دوبله مختص خود را داشته باشد.
کسانی که گویندههای درخوری بودند و از بدنه سندیکا و گویندگان رادیویی مهاجرت کردند را میشناسید؟
خیلی از آنها خودشان را در تلویزیون نشان دادهاند مثل آقای یاسمین که از گویندگان رادیو ایران بود یا آقای سینا که از رادیو ورزش رفته است یا آقای سیگارودی و خانم نوری درخشان یا آقای مبینی و
کیمرام که از سندیکا به مالزی رفتهاند. اکثر کارها را گروه دوبلاژ همانجا انجام میدهند.
از همکاری آقای رئیسی با خانم مهتاب تقوی در pmc و دوبی خبر دارید؟ احتمالا آقای رئیسی به هر شهر و کشوری که رفتهاند یک شعبه جدید راهاندازی کرده است.
دارندگی و برازندگی!
شما با این درآمد کم، چطور میخواهید این گروه را نگه دارید تا جذب رسانههای خارجی نشوند.
گروه من در واقع با نصف قیمت برای شبکه مستند و پویانمایی کار میکند. یعنی من نیمنگرشی به سازمان صدا و سیما دارم. با اینکه خیلی گیر میدهند تا با بیرون از سازمانیها همکاری نکنم.
منظورتان انیمیشن است؟
الان وارد مستند هم شدهایم چون اعضای گروه من همه دانشآموخته رشته تئاتر هستند و به رادیو وصل بودهاند. سن پختهای هم دارند و صداهای پختهای دارند. اکثر آنها در رادیو بودهاند و من میتوانم با آنها کارهای رئال هم انجام دهم. منتها بهاصطلاح دریا نمیبینند وگرنه شناگرهای ماهری هستند.
با توجه به اینکه خودتان و اعضای گروهتان دست به خودفروشی به شبکههای ماهوارهای نزدید، چه توقعی از مسؤولان دارید؟
توقع من این است که ببینند بیرون از سازمان هم استعدادهای زیادی وجود دارد. دست حمایتی بر سر این بچههای بااستعداد باید کشیده شود. مطمئن باشید اگر در مملکت خودمان زمینه برای کار وجود داشت و دستمزد کافی پرداخت میشد و قیمتشکنی صورت نمیگرفت یک اتفاق طلایی میافتاد و همه این استعدادها برای شبکههای خودمان کار میکردند. اصلا من میگویم اگر گروه دوبله سندیکا نیاز به نیرو دارد چرا تست میگیرد؟ همین افراد را زیر ذرهبین بگذارد.
به نظر شما متولیان فرهنگ نباید اقدام جدی درباره سندیکای انجمن گویندگان جوان تهران و مؤسس این مجموعه که همکار شبکههای ماهوارهای است، بکنند؟
نوید میدهم که اتفاقاتی در این راستا افتاده است. آقای امیرهوشنگ زند از سندیکا بیرون آمدهاند و البته مایه تعجب است که چرا بعد از 50 سال این کار را کرده است. ایشان بیرون آمدهاند و با گروهی خارج از سازمان کار میکنند؛ همینطور آقای نیکنام. هرچند نمیدانم چقدر صحت دارد اما شنیدهام این عزیزان با خانه سینما صحبت کردهاند و قرار است انجمن جدیدی را تشکیل بدهند که اعم از تمام افراد خارج از سازمان البته غیر از مهرداد رئیسی خواهد بود.
این کاری که امیرهوشنگ زند انجام میدهد به نوعی یک ساماندهی است؟
بله! بالاخره ما به یک آقا بالا سر و فرد پیشکسوتی که از او در این زمینه حساب برده شود نیاز داشتیم.
در واقع آقای زند با این انگیزه، این کار را انجام میدهد تا افراد خارج از سازمان را دور هم جمع کند تا جذب گروههای ماهوارهای نشوند.
یعنی به نوعی قطبی در دوبله شوند، حالا این مساله تا چه میزان به سندیکای اصلی دوبلاژ فشار وارد میکند نمیدانم! آیا باز هم نامههایی ارسال میشود؟ آیا زیرآبزنیهایی انجام میشود؟ به هرحال حرکت زیبایی در حال انجامشدن است. حداقل این است که اوضاع قیمتها سر و سامانی پیدا میکند. مثلا میگویند کسی حق ندارد از 4 یا 5 تومان پایینتر بیاید. هرکس هم این کار را بکند توسط رسانهای که به او کار داده است جریمه شود یا ارشاد یقه او را بگیرد و با متخلفان برخورد کند.
پس قرار است این یک سندیکای مجزا بشود.
انشاءالله که بشود. هنوز که جلسهای نگذاشتهایم. قرار است خانه سینما محفلی را برای این دوبله فراهم کند تا بررسی کنیم که چگونه میتوانیم همه گروهها و افراد را از چهارگوشه ایران جمع کنیم. به نظرم خوب است ارشاد هم ذرهبین بگذارد روی این افراد که عضو انجمن شدهاند و هرازگاهی به استودیوهای آنها سر بزند.
الان که ارشاد به استودیوها سر نمیزند. در انجمن گویندگان همانطور که خودتان هم میدانید برای شبکههای ماهوارهای کار میکردند. ممکن است دو، سه تکه از یک فیلم یا سریال در ایران دوبله شود و دو، سه تکه در گرجستان.
از این مسائل خبر ندارم.
چرا ارشاد به استودیوهای دوبله بازرس نمیفرستد تا بر روال دوبله نظارت وجود داشته باشد یا کارشناسان ارزیابی مثل سابق وجود ندارد؟
شما وارد وزارت ارشاد که میشوی هرکسی دستوری برای خودش صادر میکند، نباید اینطور باشد. روشهای نظارتی مجهول است. باید یک فرد قاطع وجود داشته باشد تا بر سیر فعالیتهای حوزه انیمیشن نظارت داشته باشد. قبلا آقای رجبی فروتن فعالانه در این حوزه تلاش میکردند، با اینکه در حوزه مدیریت کمی محتاطانه برخورد میکردند اما اقتدار نظارتی مذکور را داشتند. وقتی ایشان را برکنار کردند گویی در وزارت ارشاد بمب منفجر شد! آقای رجبی فروتن همیشه به همه کارها سر میزدند و مثلا میدانستند من گوینده چه کارهایی انجام میدهم، چه واوی کجا گفتهام. مثلا میگفت: «فلان دوستت در فلان شبکه ماهوارهای فلان حرف را زده است من میدانم. به او بگو در حوزه غیرمجاز گویندگی نکند». با این حال مهربان بودند و حمایت و نصیحت میکردند. وقتی به مثابه اسم خودشان بسیار فروتنانه با من برخورد میکردند، چرا من نباید به حرفهای ایشان گوش بدهم؟ وقتی ایشان را برداشتند گویی همه رسانهها بیپدر شدند! الان مشکل ما از ارشاد است که به چنین فردی نیاز دارد و در ضمن مشکل از رسانههاست که یک کارشناس دوبله در رسانه خود ندارند و خودشان تصمیم میگیرند. نمیدانم چرا فکر میکنند دوبله کارتون و انیمیشن کاری سطحی است در حالی که بیشترین آموزشها و بیشترین فروش در همین انیمیشنهاست.
و بیشترین خسارت فرهنگی؟!
بله، در صورتی که مدیر دوبلاژ فهیم نباشد و تکهها یا لهجههای بدی به کار ببرد خسارت فرهنگی در شیوه گفتار روزمره به همراه خواهد داشت. چند وقت قبل به عدهای از خانوادهها پیشنهاد دادم ما میتوانیم برای بچهها انیمیشن پخش کنیم و دوبله همزمان داشته باشیم. گفتند: خیلی جالب است ولی ما انیمیشنها را فقط به زبان اصلی برای بچهها پخش میکنیم چون در دوبلههای شما الفاظی به کار میرود که مناسب بچهها نیست! حق هم دارند. در یک مقطع با آقای ریاحی در مؤسسه رودکی صحبت میکردم، گفتم: بچههای امروز دست ما را از پشت بستهاند و در مکالمات روزمره از الفاظ فاجعهباری استفاده میکنند. ایشان فرمودند: «کار ما آموزش است و شما موظفید در کارهایی که از طرف مؤسسه ما انجام میدهید در کلمه به کلمه آن دقت کنید چون کودکان مثل اسفنجی هستند که کلمات را جذب میکنند.» وقتی منطقی فکر کردم دیدم ایشان درست میگویند. بنابراین آموزش خیلی مهم است و نباید دوبله انیمیشن به افرادی سپرده شود که هیچ عقبه و سابقهای ندارند و فقط میخواهند ویترین داشته باشند تا تحت لوای این ویترین فعالیتهای دیگری داشته باشند.
من با سایر اعضای انجمن از جمله خانم رستگاران صحبت کردم اما ایشان حاضر نشدند در هیچ موضوعی درباره انجمن و طی طریق نامطلوب چند سال اخیر صحبت کنند.
علت آن را باید از خودشان بپرسید ولی معمولا کسی که وارد مجموعه آقای رئیسی میشد و بیرون میآمد ایشان شروع میکردند به گفتن یک سری حرفهای نادرست درباره آن فرد و به نوعی با بیرون رفتن او مقابله به مثل میکردند. جوری که آن شخص بفهمد که نمیتواند وارد حواشی یا صحبتکردن درباره آقای رئیسی بشود همانطور که مثلا اگر من در خیابان موقع رانندگی با یک آدم لات روبهرو شوم میفهمم نباید با او درگیر شوم و بهتر است بگذارم او داد و بیدادش را بکند و شاخ و شانهاش را بکشد و برود چون میدانم اگر از ماشین پیاده شوم آسیب هم میبینم.
ولی آسیب آقای رئیسی گریبان شما را نگرفت، چون شما یک طیف بزرگی را از او جدا کردید.
نه! من جدا نکردم، خودشان جدا شدند. من نخواستم. مثلا جوانهایی که من اصلا نمیشناختمشان آمدند پیش من و گفتند ما سهتا فصل سریال برای آقای رئیسی گویندگی کردیم و 25000 تومان گرفتیم! چنین مسائلی باعث شد عدهای به من مراجعه کردند.
پس شنیدهاید که از آدمهای آن انجمن سوءاستفاده هم میکنند.
خودشان برایم تعریف میکردند. کسانی که از انجمن گویندگان جوان جدا شدهاند دل خیلی پری دارند. بههرحال هرکس آستانه تحملی دارد. برای برخی این آستانه شش ماه است و برای برخی دیگر 6 سال. وقتی تحملشان تمام شد بیرون میآیند. ولی متأسفانه خیلی از افراد علاقهمند دیگر وجود دارند که چون نمیدانند در این انجمنها چه خبر است به خاطر علاقه به صداهای دوبلورهای قدیمی و پیشکسوت به این انجمنها میروند و میبینند کسی نیست و مواجه میشوند با کسی که همرده و همسن خودشان است و به آنها آموزش میدهد!
اداره انجمن گویندگان جوان دچار مشکلات فراوانی است، چرا؟
چون همه چیز با اراده شخصی مدیریت میشود. انجمن یعنی اینکه چند نفر با هم بنشینند و تصمیمگیری کنند یا باید رئیس هیات مدیره داشته باشد ولی وقتی انجمنی باشد که ملک و تمام وسایل مال یک نفر است بنابراین اگر از شخصی خوشش نیامد میتواند مانع ورودش بشود یا هر برخوردی با او داشته باشد.
توصیه میکنید علاقهمندان به دوبله سراغ آموزش این حرفه نروند؟
هرکسی هرجور که دوست دارد عمل کند. من که نمیتوانم نه به کسی آموزش بدهم و نه کار! این فوج عظیم علاقهمندان به دوبله بالاخره باید یک جایی خودشان را تخلیه کنند. قبلا اگر یادتان باشد بازیگری مد شده بود و الان دوبله! با وجودی که هم دستمزد کمی دارد و هم بازار کار کمی برایش وجود دارد.
مثل اینکه تابلوی انجمن گویندگان را از آقای رئیسی گرفتهاند.
من هم شنیدهام.
یعنی وزارت کار دستور برداشتن تابلوی انجمن را داده است؟
به هرحال گفتند که« انجمن گویندگان جوان تهران» تابلویی ندارد اما این اسم را همچنان یدک میکشد. انجمن باید هیات مدیره، بازرس، رئیس و اعضا داشته باشد. اگر هم انجمنی دارند در واقع صوری است چون ملک، شخصی است بنابراین یک نفر تصمیمات را میگیرد وگرنه انجمن معنای دیگری دارد.
افرادی که آنجا آموزش دیدهاند خیلی احتمال دارد جذب رسانههای فارسیزبان خارج از کشور بشوند. به هرحال پس از آموزش تبدیل به پتانسیلی برای کار میشوند و از هر 30 نفر مراجعهکننده یک نفر میتواند گویندگی کند. چون اعتقاد دارم همه میتوانند دوبلور شوند اما با تمرین.
بله. همینطور است. گاهی از میان خیل عظیم افرادی که مراجعه میکنند یکی، دو نفر بااستعداد هم پیدا میشوند.
آقای رئیسی از سال 85 تا 90 با شبکههای ماهوارهای کار کرده است. چرا ارگان مشخصی جلوی فعالیتهای او را نگرفته است؟
هم رسانههای تصویری و هم ماهوارهای. احتمالا بلد بود چکار کند تا کسی مزاحم او نشود. به نوعی قدرت داشت.
شایعهای وجود دارد که وی هماکنون در گرجستان به سر میبرد و برای چند شبکه فارسیزبان همچنان کار میکند. مثلا در فیلم فرانکلین که ازAAA family پخش شد مشخص بود گوینده زنی که به جای خانم اوا گرین صحبت میکند از انجمن گویندگان بیرون آمده است چون صدای او را در کارتونها بسیار شنیدهایم.
نمیتوان این مساله را به صورت قطع گفت چون اصلا صدا ملاک نیست. هرکس میتواند صدایش را شبیه فلان گویندهای بکند که با او تمرین کرده است. مثلا من یک زمانی در تئاتر فرمی از صدا را درآوردم که همان صدا را در کارتونها گذاشتم و بعد دیدم خیلی از روی آن تقلید شد تا جایی که تشخیص آن برای خیلیها سخت بود که آیا صدای من است یا تقلید شده است. به هرحال من نمیتوانم دقیقا حرف شما را تایید کنم.
اتفاق بدی که در دوبله افتاد این است که بسیاری از افرادی که در این زمینه نامناسب و بیاستعداد هستند وارد عرصه دوبله شدند. باید جایی وجود داشته باشد از آنها تست بگیرد تا بفهمیم آیا واقعا مراحل لازم برای تبدیلشدن به یک دوبلور را گذرانده که حالا مدیریت دوبلاژ را به او سپردهاند؟ واقعا خیلی ثقیل است! پدر دوبله ایران آقای کسمایی هم مدیریت میکرد این افراد هم مدیریت میکنند!
آقای رئیسی در واقع به نوعی از اسامی بزرگان دوبله ایران سوءاستفاده میکرد. مثلا دست آقای کسمایی را میگرفت و سر دوبله پاندای کونگفوکار میآورد و میگفت با نظارت استاد کسمایی. در حالی که آن بنده خدا اصلا نه توان شنیدن داشت و نه میتوانست کار کند.
بله. مثلا آقای مرتضی احمدی در هورتون که با دایره تنبک آمدند و خواندند، آن هم در یک انیمیشن آمریکایی! و اصلا هم جالب نبود. همه اینکارها را پروپاگاندای روابط عمومی و در واقع پروپاگاندای خودش انجام میداد.
این انجمن چطور ثبت شد؟ آقای رئیسی که حداقلها مثل مدرک لیسانس را نداشتهاند؟
میگفت من از آبدارچی وزارت کار تا هر قسمت دیگری که به درد کار من میخورد، خریدهام، سعی کردم این عزیزان را با پول داشته باشم تا این انجمن را دایر بکنم ولی به هرحال این انجمن بازرس نداشت. بازرس یک حساب بانکی را به این مساله تخصیص میدهد تا پولهای انجمن در آنجا باشد که اعضا بتوانند از آن برداشت کنند. به هرحال اصول انجمن یا حساب بانکی و... وجود نداشت.
پس خیلی از افراد را خریده بود؟
خودشان میگفتند که میتوانند این کار را بکنند و کردند. این حرفی است که خودش به ما گفت.