|
مدافعان حرم، انگیزهها و نتایج جهاد و شهادتطلبی
اگر در سوریه، لبنان و عراق نبودیم...
«شهدای حرم»، «شهدای مدافع حرم»، «مدافعان حرم» و باقی عباراتی که این روزها مکرر بر سر زبانها میافتد، مراعات نظیرهای فراوانی دارد. حرم حضرت زینب سلاماللهعلیها، سامرا، داعش، تکفیریها و البته تقویت خط مقاومت و امنیت جمهوری اسلامی. مجاهدت به عنوان یکی از فروعات اساسی اسلام، همواره نقش و جایگاه تثبیتکنندگی اصول اسلامی را داشته است. جهاد و مبارزه، تلاشی فراگیر برای تحقق اصول اسلامی است. قرآن، کتاب مسلمانان، مجاهدین را بر کسانی که جهاد نمیکنند برتری داده است. در آیه 95 از سوره نساء در این کتاب شریف میخوانیم: «هرگز کسانی که بدون عذر و علت از جهاد در راه خدا تقاعد میورزند با کسانی که در راه او با جان و مال خود جهاد میکنند، یکسان نیستند». خدای تعالی مجاهدان با مال و جان خود را بر نشستگان از حیث درجه برتری داده و خدا به همه آنها وعده نیکو داده و خداوند مجاهدان را بر نشستگان با اجری عظیم برتری داده است. جهاد، وجوه مختلفی دارد و محوریترین مفهوم در تبیین جهاد، «تکلیف» است. عمل به «تکلیف» در چارچوب احکام اسلامی جهاد است. شاید این تعریف، با آنچه از جهاد به معنای حضور در جبهه و سلاح به دست گرفتن است، متفاوت به نظر برسد، اما این تنها یک تصور است. شرح حدیث از پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله، پیرامون تعبیر جهاد اکبر که از آن به مبارزه با نفس تعبیر شده است یا نهادهای اصیل در همین انقلاب اسلامی که با عنوان جهاد آمیختگی دارند، مانند جهاد سازندگی و حتی در سالهای اخیر طرح مساله «جهاد علمی»، تعریف ابتدایی ما از جهاد را موسع و قابل تعمیم میکند. در سالهای اخیر حضور مجاهدان و مدافعان حرم در جبهههای نبرد به عنوان عملیات مستشاری که براساس همان اصل تکلیفمداری بر پایه منابع تئولوژیک و اعتقادی، قابل توصیف است، تقریبا به یکی از چند مساله اساسی در افکار عمومی و اذهان ایرانیان تبدیل شده است، چرا که هر روز خبرهای بیشتری پیرامون مدافعان حرم شنیده میشود. «حاج قاسم سلیمانی» به عنوان نماد و سمبل این مجاهدت همواره در رأس مباحثات در رسانههای رسمی و غیررسمی است. بسیاری از ایرانیان حاج قاسم سلیمانی و همراهانش را تحسین میکنند. شبکههای اجتماعی مدافعان حرم را میستایند و به اینکه حاج قاسم امروز در خط مقدم مقاومت، شاخ غول اسرائیل را شکسته است، افتخار میکنند. خداوند در آیه 251 سوره بقره به یک قانون کلی اشاره کرده و میفرماید: «و اگر خداوند بعضی از مردم را بهوسیله بعضی دیگر دفع نکند سراسر زمین فاسد میشود». و در جایی دیگر یکی از فلسفههای تشریع جهاد را چنین بازگو میکند: «و اگر خداوند بعضی از مردم را بهوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها و معابد یهود و نصارا و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران میگردد». جهاد در راه خدا که بر پایه حق و جلوگیری از تجاوز به حقوق فردی و اجتماعی و ارزشهای انسانی استوار است، پشتوانهای قوی برای عزت و سربلندی و نیل به امنیت و آرامش و استقلال یک کشور به شمار میرود. پیامبر گرامی اسلام میفرماید: «جهاد کنید تا مجد و عظمت را برای فرزندانتان بر جای گذارید». ارسال به دوستان
شهید مدافع حرم فرمانده مقابله با فتنه
سردار شهید حسینهمدانی یکی از قدیمیترین فرماندهان سپاه بود که در ایام فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال 88، فرماندهی سپاه تهران بزرگ را برعهده داشت؛ سپاهی که در کنترل آشوبها و اغتشاشات آن سال نقشی مهم ایفا کرد. سردار حسین همدانی چندی پیش، در حین انجام ماموریت در حلب سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. آنچه در زیر میخوانید خاطرات چند تن از دوستان و همرزمان سردار شهید حسین همدانی در بررسی نقش وی در مهار بحران سال 88 است. سردار حسین بهشتی، رئیس بسیج مساجد و محلات کشور با اشاره به اقدامات مفید همدانی گفت: کارهای سردار همدانی فوقالعاده تخصصی و دقیق بود و با درایت و تجربه امور را اداره میکرد. سردار همدانی همیشه تاکید میکرد در مواجهه با افراد حتی اغتشاشگران حتما اخلاق رعایت شود. در آن مقطعی که حادثه عاشورا اتفاق افتاد خود سردار به شخصه در میدان حاضر بود و مانند یک رزمنده بسیجی در صحنه مهار اغتشاشات حضور میدانی داشت. این طور نبوده که در قرارگاه بنشیند و فرماندهی کند. محسن فرجی، افسر همراه شهید همدانی درباره اولین اقدامی که سردار همدانی در برخورد با اغتشاشات سال88 انجام داد، گفت: اولین اقدام وی این بود که اغتشاشات را جداسازی کرد و یک عده را فریب خورده و یک عده را معاند خواند. شهید همدانی گفت نقش معاندان و کسانی که در قضیه انتخابات بازی خوردند بسیار متفاوت است. افراد فریبخورده را باید از طریق کارهای فرهنگی و آگاهسازی توسط روحانیون مساجد و علما هدایت و متوجه کرد که الحمدلله با کارهای فرهنگی که از طریق بسیج مساجد، بسیج اصناف و بازاریان انجام شد توانست زیرسازی این مساله را به خوبی انجام دهد. در اغتشاشات خیلی از بسیجیها آسیب دیدند. در آن سال یک بلوک بتونی روی سر پاسداری افتاد که ایشان را به مدت یک سال به کما برد. با این حال شهید همدانی به هیچوجه اجازه استفاده از اسلحه را نداد و اعتقاد داشت همین که بچههای بسیجی حضور داشته باشند فتنهگران حساب کار دستشان میآید. علی ثابت از بسیجیان سپاه محمدرسولالله(ص) نیز میگوید: سردار همدانی مردم را از فتنهگران تفکیک میکرد. گاهی که در اتاق مانیتورینگ مینشست و به تصاویر دوربینها نگاه میکرد با اینکه خودش شخصا به خیابانها میآمد و از نزدیک با اتفاقات روبهرو میشد من به یاد دارم روز عاشورا ایشان در خیابانها حضور داشت و با موتور در خیابانها گشتزنی میکرد. کما اینکه ایشان از قبل احتمال میداد فتنهگران عزاداری سیدالشهدا(ع) را بر هم بزنند و تبدیل به یک گردهمایی سیاسی کنند. به همین دلیل از روزهای قبل آمادگی لازم را فراهم کرده بود. شهید همدانی نقش مهمی در شناسایی و پیشبینی حرکات فتنهگران داشت. 9 دی که همه مردم به صحنه آمدند وی هم با خانواده به عنوان یک فرد عادی بین مردم در مراسم شرکت کرد. با این حال همه صحنهها را مدیریت میکرد. با اینکه زیردستان ایشان، همقطاران و فرماندهان دیگری هم بودند اما مدیریت اصلی با سردار همدانی بود. ایشان هر روز ساعت 5 - 4 صبح مشغول به کار میشد و ساعت 12 شب میخوابید. شبهای زیادی پیش میآمد که تا صبح بیدار بود. دو، سه شب پیش از عاشورا نظریهپردازان فتنه به بهانه شرکت در مراسم روضه و به اسم عزاداری سیدالشهدا میتینگ سیاسی برگزار میکردند. دو، سه باری سردار همدانی شخصا برای شناسایی به آن محل آمده و سرکشی کرده بود. شهید همدانی تهران را در اوج شلوغیها تحویل گرفت و ساکت و آرام با کمترین خسارت به مردم و جامعه تحویل داد. میتوان گفت یکی از عوامل شکلگیری حماسه نهم دی 88 و ابراز برائت مردم از فتنهگران در عاشورای همان سال مدیون تدبیر شهید همدانی بود. جواد قربانی، فرمانده گردان امام علی علیهالسلام درباره زحماتی که سردار همدانی در مهار فتنه 88 کشید، اظهار داشت: زحمات وسیعی که ایشان متحمل شدند به خلق حماسه 9 دی کمک کرد. فرض کنید که اگر او معتقد بود که با مردم کف خیابان خشن برخورد کند قطعا 9 دی اتفاق نمیافتاد. آن ریزشی که از طرف مقابل انجام شد به دلیل بصیرت بالایی بود که سردار همدانی به کار گرفت. او با عملکرد خوب خود سبب ریزش شدید جبهه مخالف شد و در راه جذب نیروهای خودی، شناخت پایگاهها، بصیرتافزایی مردم، چاپ مقالات و نشریههای جدید تلاش بسیاری کرد. وجودش برای بچههای سپاه، مجموعه حزبالله، مجموعه بسیجیان منطقه و تهران و کل کشور سبب برکت بود و شهادت حق او بود. از خاطرات وی به یاد دارم که همیشه پس از نماز سجده رفته و میگفت: اللهم ارزقنا شهاده فی سبیلک و گریه میکرد. یک روز یکی از دوستان بسیجی به شوخی به ایشان گفت حاجآقا شما دیگر پیر شدی. پیرمرد که نمیتواند جبهه برود. پس شهید نمیشود. وی اشک در چشمهایش حلقه زد و گفت: شما دعا کنید خدا به این پیرمرد توفیق شهادت بدهد. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|