|
امید غرب برای مهار بیداری اسلامی به کجاست؟
اهداف فرامرزی پروژه نفوذ
سیدابراهیم علوی: حدود یک دهه از وارد شدن واژه «طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا» به عرصه واژگان علوم و فرهنگ سیاسی جهان میگذرد. این طرح را که توسط «کاندولیزا رایس» در دولت «جورج بوش» مطرح شد، اگر بخواهیم در یک جمله خلاصه کنیم، باید بگوییم «پروژه سکولاریزاسیون منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا». طی این یک دهه، منطقه و جهان شاهد وقوع حوادث و تحولات بزرگی بود. با نگاهی گذرا به گذشته، شاید امروز بتوان پاسخ دقیقتری برای این سوالها پیدا کرد که بهراستی اهداف اصلی آمریکا از طراحی و ارائه این طرح چه بود؟ چه نسبتی بین این حوادث و طرح خاورمیانه جدید آمریکا وجود داشت و دارد؟ غرب و آمریکا در کجای تحولات بودند؟ و چه تاثیری بر آن گذاشتند؟ هدف اصلی غرب و آمریکا از طراحی گروههای تکفیری و داعش(به اعتراف خودشان) چه بود؟ و چه راهبردی را در منطقه دنبال میکردند و میکنند؟ توافقنامه ژنو در کجای این قصه قرار دارد؟ آیا برجام اساسا ارتباطی با این طرح دارد؟ برای پاسخ به این سوالات باید کمی به عقب بازگردیم و با مرور رویدادها و تحولات گذشته، به تجزیه و تحلیل آنها و بررسی ارتباطشان با شرایط امروز پرداخته و به یک نتیجه و دریافت دقیق برسیم. همانطور که میدانید با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، موج عظیمی جهان اسلام را از آسیای میانه گرفته تا شمال آفریقا و خاورمیانه فراگرفت، تا جایی که به سرنگونی «جعفر نمیری» در سودان و «حبیب بورقیبه» در تونس منجر شد. غربیها بویژه آمریکا با آگاهی از ظرفیت متراکم بسیج اجتماعی جهان اسلام که به واسطه پیروزی انقلاب اسلامی، در وضعیت فوران انقلابی قرار گرفته بود، اجباراً به تغییر حاکمان طاغوتی تحت حمایت خود تن دادند اما پس از مشخص شدن نتایج انتخابات الجزایر که حکایت از قدرت گرفتن نیروهای اسلامگرا داشت، موضع خود را تغییر داده و با به قدرت رساندن دوباره طاغوتهای دستنشانده، موج اول بیداری اسلامی را سرکوب کردند. نظام سلطه بهخوبی میدانست جذابیت ارزشهای انقلاب اسلامی برای ملتهای مسلمان بهگونهای است که در آینده نهچندان دور این موج دوباره برخواهد خاست لذا به سرعت در اولین گام، با تحمیل جنگ به ایران اسلامی سعی کرد عملا اعراب را در برابر ارزشهای انقلاب اسلامی قرار داده و با اختلافافکنی، سدی در برابر نشر آموزههای آن در منطقه ایجاد کند. به موازات جنگ تحمیلی، جنگ روانی و تبلیغاتی هم علیه انقلاب اسلامی و آرمانهای آن کلید خورد تا هم در حوزه میدانی و هم در حوزه گفتمانی، انقلاب اسلامی را زمینگیر و مهار کنند. غافل از آنکه دفاعمقدس علاوه بر تئوریزه کردن ارزشهای دینی و تقویت بنیه گفتمانی انقلاب اسلامی، راه را برای نفوذ استراتژیک ایران در منطقه فراهم کرد. موفقیت حزبالله لبنان در اخراج اسرائیل از جنوب لبنان و همچنین پیروزی گروههای اسلامگرای فلسطینی مثل حماس در انتخابات 2006، خبر از اوجگیری دوباره اسلام سیاسی و بیداری اسلامی در منطقه میداد. موضوعی که غرب از مدتها قبل پیشبینی آن را کرده بود و بشدت از آن وحشت داشت لذا تصمیم گرفت با اجرای طرح خاورمیانه بزرگ، پیشدستی کرده و قبل از اینکه انقلاب اسلامی بتواند آرایش منطقه را تحت تاثیر آموزههای خود قرار دهد، تحولات را متناسب با منافع خود مدیریت کند اما دومینوی جنگ 33 روزه که قرار بود با حذف حزبالله لبنان، شرایط را برای محدود کردن ایران و ضربه زدن به ارزشهای انقلاب اسلامی فراهم کند، با پیروزی تاریخی حزبالله، بر سر غرب و همپیمانان منطقهایاش آوار شد و امواج بیداری اسلامی را متلاطمتر کرد و در جنگ 22 روزه غزه به اوج خود رسید و بالاخره با جرقه خودسوزی جوان تونسی، انرژی متراکم در منطقه خاورمیانه عربی و شمال آفریقا، آزاد شد و موج دوم بیداری اسلامی را رقم زد. ارسال به دوستان
راه مقابله با شبیهسازی فرهنگی
حامد حاجیحیدری*: نامه دوم مقام معظم رهبری خطاب به جوانان غربی، در تحلیلی از شرایط امروز، به موضوع نقش ابزارهای پیشرفته بر «شبیهسازی فرهنگی» جهان تأکید دارد. ایشان در این مرقومه، شبیهسازی فرهنگی را نحوی خشونت خاموش و بسیار زیانبار از سوی فرهنگ غرب علیه فرهنگهای غنی مستقل دانستهاند. این در حالی است که فرهنگ غرب و بویژه فرهنگ آمریکایی با پیشینه تاریخی اندک خود، ابداً غنای لازم برای تبدیل به یک فرهنگ بسنده جهانی را ندارد. ارسال به دوستان
شکست در عملیات اعدام بختیار
بیش از یک سال از تاسیس سپاه گذشته بود که انتشار برخی اخبار، افکار عمومی را متوجه سپاه و فعالیت برونمرزیاش کرد؛ فعالیتی که شکست خورد و تبعات آن حتی تا یک دهه بعد دامنگیر دولت ایران شده بود. در اخبار ۳۰ تیر ۱۳۵۹ آمده بود گروهی به نام سپاه پاسداران اسلام به ترور شاپور بختیار اقدام کردند. ماجرا از این قرار بود که مدتی بعد از پیروزی انقلاب شخصی به نام مهدی نژادتبریزی به محسن رفیقدوست مراجعه کرده و اعلام میکند آماده است تا بختیار را از بین ببرد. محسن رفیقدوست هم بیفوت وقت حکم اعدام انقلابی بختیار را میگیرد: «رفتم خدمت آیتالله محمدیگیلانی و گفتم گروهی داریم که میخواهیم آنها را بفرستیم تا بختیار را اعدام کنند. شما اجازه میدهید؟ گفت: بله! من حکمش را میدهم؛ و نوشت: بختیار مهدورالدم است». (ص۱۲۹) ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|