|
رئیس سیا: روحانی را میانهرو میدانیم
رئیس سازمان سیا در اجلاس امنیتی «اسپن» با تمجید از عملکرد حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران، گفت: واشنگتن در یک سال باقیمانده تا انتخابات به دقت اوضاع ایران را تحت نظر خواهد داشت.
به گزارش فارس، «جان برنان» روز جمعه در اجلاس سالانه «همایش امنیتی اسپن» در بخش کوتاهی از اظهاراتش که بیشتر بر موضوع سوریه متمرکز شده بود به موضوع ایران و توافق هستهای نیز پرداخت.
برنان در پاسخ به این سوال که آیا توافق هستهای تغییری در لحن و اقدامات ایران ایجاد کرده یا نه؟ گفت: «تصور میکنم این (توافق هستهای) کار درستی بود که انجام شد، چراکه جلوی پیگیری برنامه تسلیحات هستهای آنها را گرفت. این کار، رئیسجمهور روحانی را هم که از دید ما بین عناصر فعال در ایران فردی بسیار میانهروتر به شمار میآید، تقویت کرد. او باید دستاوردهای بیشتری داشته باشد تا حمایت بیشتری جلب کند، به این دلیل که در حکومت ایران بین تندروها و میانهروها رقابت وجود دارد». رئیس آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا درباره آقای روحانی گفت: «اما خوب به نظرم روحانی نشان داده علاقهمند است ایران را به جامعه ملل بازگرداند. نگرانی من این است که بسیاری از ایرانیها انتظار داشتند با آزاد شدن داراییهای این کشور، پول به زندگی آنها سرازیر شود اما خب این مساله زمان میبرد».
برنان در ادامه در پاسخ به این سوال که برجام چه تأثیری بر روابط دوجانبه تهران و واشنگتن داشته؟ گفت: «در حال حاضر مذاکرات گستردهای میان دولت ایالات متحده و دولت ایران درباره برخی موضوعات حلنشده در جریان است، از جمله درباره اینکه نظام مالی بینالمللی چطور باید با ایرانی که حالا کمتر در محاصره تحریمها قرار دارد، رفتار کند. بنابراین گفتوگوها ادامه دارد و طرف ایرانی هم ناراحتیهایی دارد».
ارسال به دوستان
از خبرگزاری دولت اسبق، سابق و فعلی انتظاری جز این هم میتوان داشت؟!
ما «وطنامروز» هستیم!
حسین قدیانی: نویسنده سرشناس از جایی رد میشد. شخصی ابله بنا کرد به او حمله کردن و بد و بیراه گفتن! اعتنایی نکرد اما بعد از چند قدم، برگشت طرف آن فرد بیاخلاق و به او گفت: «شما با این رفتار و گفتار، خودت را به من معرفی کردی! من میبینم بیادبی است خودم را به شما معرفی نکنم! من فئودور داستایفسکی هستم!»
در مثل مناقشه نیست! اواسط هفته گذشته، مأموران فلان اداره، بیآنکه حجتی نزد خدا و وجدان خود داشته باشند، با ریختن میز و صندلی سردبیری به خیابان، خودشان را به ما معرفی کردند! اینک بعد از چند گام دور شدن از روز سهشنبه پنجم مرداد، واقعا به دور از ادب است که ما هم خودمان را به ایشان معرفی نکنیم! دوستان عزیز! ما روزنامه «وطن امروز» هستیم!
***
خندهدار است یا گریهدار نمیدانم اما گمانم بیسابقه باشد رفتاری که اداره محترم، سر یک اختلاف رقم اجاره یک ساله با روزنامه «وطن امروز» انجام داد. فیالواقع فکر میکنم آخرین نمونه از رفتارهایی از این دست، بازمیگردد به کودتای ۲۸ مرداد! از مرداد ۳۲ تا مرداد ۹۵ اما نه فقط یک انقلاب اسلامی در این مملکت رخ داده، بلکه آنقدر فاصله هست که اندکی تغییر منباب مدنیت بیشتر، خواستهای دور از انتظار تلقی نشود! آن هم از ادارهای که زیرمجموعه سازمانی است که دست آخر، کاری جز تسری فرهنگ اسلامی و اخلاق اسلامی ندارد!
***
نه اینکه الان پیر شده باشم اما در عصر شباب، در مجلهای سردبیر بودم. از همکاران، عزیزی برای ما یک گزارش تهیه کرده بود درباره این طرح همچنان محل بحث یکسانسازی مزار شهدا. خواندم تا اینکه رسیدم به این جمله؛ «در همین رابطه یک منبع آگاه که خواست نامش فاش نشود، ضمن انتقاد از این طرح گفت...»! به این همکار عزیز گفتم: «مگر طرف میخواسته اسرار هستهای مملکت را بگوید که از فاش شدن نامش بیم داشته؟!» و بعد با توجه به سوژه که هر چه بود یک موضوع امنیتی نبود، درآمدم: «از این پس اگر شخصی حاضر به آوردن نامش نشد، شما هم حاضر به انتشار سخنانش نشو! حالا مگر چه میخواهد بگوید مثلا؟!» فیالحال اما طرفه حکایت اینجاست؛ بخشی از مهمترین و حساسترین اسناد هستهای مملکت به علت خوشخیالی و خاماندیشی این مردمان دیپلمات، از ناحیه جناب آمانو به دشمنترین دشمنان این مرز و بوم منتقل شده، آنوقت خبرگزاری دولت راستگویان، برای دروغپردازی علیه ۴ تا جوان که در ساختمان نیمبند و درب و داغان روزنامه «وطن امروز» مشغول کارند، مایه از یک «منبع آگاه» میگذارد که کمافیالسابق حاضر به افشای نام قشنگش نیست! باورم هست این منابع آگاهی که علیالدوام از افشای نام خود پرهیز دارند، به اندازه کافی فلان و بهمان هستند که دیگر لازم نباشد برای خوراندن اخبار دروغ خود، آن هم علیه ۴ تا جوان و ۲ طبقه و نصفی ساختمان سرشار از ترک روی سقف و در و دیوار، مایه از منبع آگاهی که نمیخواهد نامش فاش شود، بگذاریم! بیخیال برادر من! دروغ میخواهی علیه وطن و «وطن امروز» بنویسی، مایه از خودت بگذار! دیگر چرا این منابع آگاه بدبخت را که روی انتشار نامشان هم حساسیت دارند، بدنام میکنی؟! آری! دوره این شامورتیبازیها گذشته، که معلقبازی پیش قاضی جواب نمیدهد! باشد خبرگزاری دولت راستگویان، دیگر هنگام دروغپراکنی، این حداقل از انصاف و شجاعت را داشته باشد که دروغ را خودش بگوید، نه آنکه از نردبان منبع آگاه نگونبخت بالا برود! حال گمانم همه فهمیده باشند که منبع مورد نظر خبرگزاری دولت، فیالواقع «سوراخ» بود، نه آگاهی که خواسته نامش فاش نشود! گفتنی است بیانیه اداره محترم، با همه ادعاهای ناقص و نادرستی که داشت، پرده از دروغ بزرگ خبرگزاری دولت برداشت! ما در صفحه یک شماره ۷ مرداد خود «توضیح وطن امروز» را دراینباره به شکل کافی و وافی ارائه کردهایم لیکن خبرگزاری دولت راستگویان، نه بعد از بیانیه اداره محترم و نه حتی بعد از توضیح مبسوط ما، حاضر به حذف خبر کذب خود نشد!
نکته اینجاست که آیا از آن خبرگزاری یا از آن روزنامه که به محض جابهجایی رؤسای جمهور، ۱۸۰ درجه تغییر عقیده میدهند، انتظاری جز این هم میتوان داشت؟! بگذریم که کار اصلی و لایتغیر جماعت، نه انتشار اخبار از دریچه حق، که در یک کلام «مجیزگویی» است؛ روزی مجیز رئیسجمهور اسبق، چرا که جماعت «خبرگزاری دولت» هستند، روزی مجیز رئیسجمهور سابق، چرا که جماعت همچنان خبرگزاری دولت هستند و امروز هم!
***
همچنان که از موج نظرهای حقیقی و کامنتهای مجازی برمیآید، آنچه اواسط هفته پیش بر روزنامه «وطن امروز» گذشت، بهرغم میل بدخواهان، مایه آبرو، احترام و شخصیت بیشتر مجموعه
«وطن امروز» نزد نیروهای انقلابی شد و بر این عزیزان همیشه همراه، بیش از پیش معلوم شد ما نه اهل زدنیم، نه اهل بردن و نه اهل خوردن! که اگر بودیم، بهخاطر یک قسط یک ساله، اسباب و اثاث اتاق سردبیرمان را کف خیابان مشاهده نمیکردیم! که اگر بودیم، لااقل با مشکل ساختمان روبهرو نمیبودیم! که اگر بودیم، این حداقل از امکان را میداشتیم که ما هم مثل این همه روزنامه زنجیرهای، مالک ساختمان محل کار خود باشیم! مضحک است اما رسیدهایم به جایی که باید بپرسیم: آیا روزنامهنگار جناح مردم پایین شهر، حتی مشکل اجاره ساختمان هم باید داشته باشد؟! آن هم تا آنجا که میز و صندلی سردبیری خود را کف خیابان مشاهده کند؟! اما باکی نیست! با سیلی، صورت خود را سرخ نگه داشتن، هنری است که ما از همان روزگار ارسال قلکهای خود به مناطق جبهه و جنگ آموختهایم! و با افتخار و غرور، ما هنوز هم در خط همان پابرهنههایی هستیم که هرگز از زبان خمینی بتشکن، آن امام مستضعفین نیفتادند! ما با همه پوست، گوشت و استخوان و با همه ترکهای در و دیوار ساختمان محل کارمان «انقلابی» هستیم! هیهات که دکمه ذوب در ولایت ما تنها محدود به بسته شدن اولین دکمه لباسمان باشد! ما به پاسداری خود از انقلاب اسلامی مفتخریم، لیکن از خط مقدم فقر و استضعاف و محرومیت و از خط مقدم کوچههای تنگ و تاریک چند شهید داده! این فخر ما را بس!
ارسال به دوستان
طعنه سنگین سیدحسن نصرالله به اظهارات مضحک وزیرخارجه سعودی درباره تقسیم سهم در منطقه
دیوانهای؟!
گروه بینالملل: سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان عصر جمعه در مراسم بزرگداشت شهید حاج اسماعیل احمد زهری، از فرماندهان مقاومت سخنان مهمی مطرح کرد. دبیر کل حزبالله وضعیت فعلی منطقه را بد توصیف کرد و گفت: منطقه در یکی از بدترین دورههای خود به سر میبرد. سیدحسن نصرالله گفت: ما در شرایط بد عربی در منطقه قرار داریم اما آنچه وضعیت کنونی را بدتر میکند مواضع عربستان سعودی است که روابط پشت پرده خود با اسرائیلیها را به یک رابطه علنی تغییر داده است. سفر ترکی فیصل، رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان به فلسطین اشغالی و دیدارش با مقامات اسرائیلی با موافقت دولت عربستان صورت میگیرد. در عربستان اگر از طریق توئیتر کسی اعتراضی کند، 1000 ضربه شلاق برای وی در نظر گرفته میشود، پس چگونه ممکن است یک شخصیتی بدون هماهنگی با دولت این کشور خلاف سیاستهای راهبردی آن اقدام کند. دبیرکل حزبالله خطاب به آلسعود اعلام کرد: اوضاع عربی جالب نیست و شما که در بد شدن اوضاع همکاری داشتهاید از فرصت پیش رو سوءاستفاده میکنید تا همکاری با دشمن را به شکل علنی عنوان کنید. وقتی عربستان میخواهد با اسرائیل هماهنگی کند این به نفع اسرائیل است و آنچه رخ داده است برای عربها یا فلسطینیها نه از لحاظ امنیتی و نه از لحاظ سیاسی فایدهای ندارد و عادیسازی روابط عربستان با اسرائیل مجانی و بدون هیچ امتیازگیری دارد صورت میگیرد. دبیرکل حزبالله گفت: اکنون عادیسازی روابط بین دو طرف صورت گرفت و عربستان امروز خود را در جهان عرب و اسلام به عنوان دولت اسلامی و دولت قرآن و دولت حرمین شریفین میخواند و فردا اسرائیل را به رسمیت میشناسد. دبیر کل حزبالله گفت: این موضوع را مطرح کردم که بگویم همه باید موضعگیری کنند. این مساله، موضوعی نیست که تعارفبردار باشد. وقتی درباره فلسطین و مقدسات و پذیرش اسرائیل و بهرسمیت شناختن آن باشد، نباید تعارف کرد. علما و فقها و نخبگان در احزاب بدانند این موضع از جانب هر کسی در هر کشوری؛ عربستان، مصر، اردن، ایران، یمن و پاکستان باشد باید مردود اعلام شود. باید محکوم شود، زیرا این مساله به نفع دشمنی است که به ملت فلسطین و مقدسات تعرض و منطقه را تهدید میکند. نصرالله ادامه داد: حتی اگر بدانیم این حکام (سعودی) به حرف ما گوش نمیکنند، باید بیان کنیم که در نامه اعمالمان ثبت شود. آنها گزینههایشان را تغییر نمیدهند و ما نیز همینطور. تمسک ما به گزینه مقاومت بیشتر میشود. حقیقت روشن است. در مساله فلسطین حق و باطل کاملا روشن است. حقیقت مثل خورشید درخشان است. فلسطینیها نیز گزینهشان روشن است. نصرالله گفت: ما الان در مقابل یک تنزل واقعی در موضع رسمی عربی و تحولی منفی در رفتار عربستان سعودی هستیم. متاسفانه عربستان بر ادامه جنگهایش در میادین مختلف اصرار دارد و هر دستی که به سویش دراز شده را رد میکند. دست گفتوگو در یمن را رد میکند و میگوید باید تسلیم شوی. در بحرین مذاکره را رد میکند و میگوید باید خودت را [از معادلات] حذف کنی. در سوریه شرط میگذارد و جنگ علیه ایران را ادامه میدهد. عربستان کجای معادله موجود در منطقه است؟ عربستان باب [رابطه و مذاکره] را فقط مقابل اسرائیل باز میکند. سیدحسن نصرالله با اشاره به جنگ عربستان علیه یمن و سوریه و جنایتهای آن گفت: باید فرهنگ سعودی و وهابی، داعش، القاعده و جبهه النصره را به فرهنگ قتل و ذبح تغییر نام داد. کسانی که ذبح میکنند و مردم بیگناه را چه در آلمان، چه در فرانسه به قتل میرسانند یا در افغانستان، عراق، فلسطین و سوریه انفجار انتحاری انجام میدهند، وهابی هستند. وی همچنین به تحولات بحرین اشاره کرد و گفت: تابیعت شیخ عیسی قاسم را در بحرین لغو کردند و خواستار خروج وی از کشور شدند اما معترضان بحرینی تاکنون مانع بازداشت آیتالله شیخ عیسی قاسم شدند. دبیرکل حزبالله، وزیر خارجه عربستان را «دیوانه» توصیف کرد و ادامه داد: وزیر خارجه عربستان آمده و به روسیه پیشنهاد میدهد اگر از رئیسجمهور اسد صرفنظر کنید، من سهم خوبی از منطقه به شما میدهم. چه حرف خندهداری. چه جوکی! واقعا چه مسخرهبازیای. چرا [این را میگویم]؟ مگر تو بر کل منطقه مسلط هستی و همه سهمها دست تو هست که یک سهم به روسیه، یک سهم به آمریکا و یک سهم به فلانی و فلانی بدهی؟ تو دیوانهای؟ مجنونی؟ تو در موقعیتی نیستی که سهم بدهی و معامله کنی. نه تو در این موقعیت هستی، نه پادشاهت و نه اربابانت. نصرالله در ادامه گفت: وزیر خارجه عربستان «خود را قیم و حاکم ملت سوریه میداند و از زبان مردم سخن میگوید. پیشنهادی که به روسیه درباره سوریه (عدم حمایت روسیه از بشار اسد) داده است، مسخره است. ما به عربستان میگوییم امکان ندارد در این جنگ پیروز شوید و شروط خود را تحمیل کنید. نصرالله گفت: آنچه در حلب رخ داد خیلی مهم است و به معادلات منطقهای مرتبط است. آنچه در حلب سقوط کرد، رؤیاهای امپراتوری بود... آیا [عادل] الجبیر [وزیر خارجه سعودی] فکر میکند میتواند افکار عمومی را به بازی بگیرد. آن کسی که در کلیسا کشیش را سر میبرد فرزند داعش است اما فرهنگش را از شما [حکام سعودی] گرفته. آنکه در نیس [فرانسه] حمله میکند و در الکراده [عراق] انسانها را میکشد و کودک فلسطینی را [در حلب سوریه] ذبح میکند، فرهنگش وهابی است... عربستان اگر مذاکره را رد کند به آنها اعلام میکنم که طرح شما در منطقه شکست خواهد خورد. ارسال به دوستان
برجام گروگان چیست؟
مهدی محمدی: رفتار دولت آمریکا در عدم تعلیق حتی ظاهری تحریمها پس از آغاز اجرای برجام، ظاهرا یک پارادوکس تولید کرده است.
میدانیم- و مقامهای دولتی هم بهرغم میلشان به طور مکرر تایید کردهاند- پس از آغاز اجرای برجام و در حالی که ایران با عجله و به طور کامل به همه تعهدات خود در «انهدام» و «به عقب برگرداندن» برنامه هستهای عمل کرد، هیچ کدام از تحریمهای اصلی نه لغو شده و نه تعلیق و حتی کاهش هم نیافته است. در مواردی مانند وضعیت شعب بانکهای ایرانی در امارات میتوان گفت تحریمها به نسبت دوران ماقبل توافق افزایش هم یافته است. هر جا هم مختصر گشایشی بوده نه ناشی از احیای سیستماتیک روابط اقتصادی بر اثر خروج از وضعیت تحریم، بلکه ناشی از توافقات موردی با برخی طرفهای خاص بوده که با کمی تفاوت قبل از برجام هم امکانپذیر بود.
پارادوکسی که وجود دارد این است که اگر آمریکا حقیقتا خواهان ماندگاری جریان غربگرا در ایران است -که جان برنان، مدیر سیا دیروز دوباره تاکید کرده همینطور است- چرا به تعهدات خود عمل نمیکند تا با ایجاد گشایش اقتصادی، بویژه در آستانه انتخابات 96، بر محبوبیت این جریان افزوده و به پیروزی آنها در انتخابات کمک شود؟ به عبارت دیگر، صورت مساله این است: آیا رفتار آمریکا در قبال برجام با تعهد آن به حمایت از جریان غربگرا و تلاش برای ماندگار کردن آن در قدرت در تضاد نیست؟ شکل دیگر طرح مساله این است که بپرسیم اگر آمریکا خواهان برجامهای بعدی است، آیا بهتر نیست برجام 1 را بدل به یک «مدل موفق» کند تا راه برای سرایت دادن آن به سایر حوزهها، پس از انتخابات در ایران، هموارتر شود؟
نگاهی ولو گذرا به آنچه مقامهای آمریکایی در چند ماه گذشته درباره راهبرد خود در اجرای برجام گفتهاند، نشان میدهد آمریکاییها به این مساله طور دیگری نگاه میکنند و در واقع از دید آنها ترکیببندی صورت مساله متفاوت است.
منطق نهفته در اظهارات و سیاست آمریکا در ماههای اخیر مبتنی بر چند اصل بوده است:
1- تردیدی نیست دولت آمریکا اگر موفق به انجام یک عملیات براندازی زودهنگام در ایران نشود، مایل است دولت روحانی تکرار شود.
2- آمریکا مایل است انتخابات بعدی در ایران در شرایطی (به تعبیر دقیقتر، در متن دوقطبی) برگزار شود که نتیجه آن شکلگیری مطالبه برای تحقق یک برجام منطقهای پس از انتخابات باشد. در واقع، آنطور که «جان زارات» مغز متفکر وزارت خزانهداری ایالات متحده گفته آمریکا علاقهمند است همانطور که انتخابات 92 در ایران نرمش قهرمانانه هستهای را تولید کرد، انتخابات 96 منجر به نرمش قهرمانانه منطقهای شود.
3- آمریکا به هیچکدام از تعهدات خود در حوزه تحریمها عمل نکرده اما سخت در تلاش است اینگونه وانمود کند که مقصر این امر نه آمریکا، بلکه آن دسته از فعالیتهای دفاعی، امنیتی، نظامی و منطقهای ایران است که آمریکا آنها را مصداق «تحریمهای تروریستی» خود میداند. به عبارت دیگر، آمریکا با جدیت در حال مخابره این پیام است که مقصر عدم تعلیق کامل تحریمها، فعالیتهایی است که سپاه علیه تروریسم در منطقه انجام میدهد.
4- آمریکا مقامهای دولت روحانی در ایران را وادار کرده برای خروج از این وضعیت، بیآنکه مذاکرات منطقهای رخ داده یا اساسا درباره آن تصمیم گرفته شده باشد، امتیازهای منطقهای واگذار کنند. امتیاز منطقهای حتما نباید در سوریه و عراق واگذار شود. آمریکا میداند تصمیمگیری درباره این موارد در اختیار دولت نیست، بلکه وادار کردن دولت به توافق با کارگروه اقدام مالی، پذیرش کنوانسیون پالرمو و اقداماتی از این قبیل هم در واقع امتیازهایی است که ماشین تولید قدرت ایران در منطقه را هدف گرفته و تلاش میکند زیرساخت تامین مالی مقاومت را تخریب کرده یا فرآیند شناسایی و حذف واسطههای کلیدی ایران در منطقه را تشدید کند. دولت این امتیازها را که در واقع امتیازهای منطقهای است واگذار کرده فقط به این دلیل که دولت اوباما همتایان خود در تهران را متقاعد کرده «برجام» شرط لازم برای تغییر رفتار آمریکاست نه شرط کافی و برای تحقق شروط کافی راه دشواری برای پیمودن مانده و آقایان هم پذیرفتهاند.
براساس این 4 اصل، حال میتوانیم یک بار دیگر سراغ پارادوکسی برویم که در ابتدای این نوشته مطرح شد: چرا آمریکا برای حمایت از تیم روحانی هم که شده امتیازهای بیشتری در حوزه تحریمها نمیدهد؟
این امر چند دلیل مهم دارد:
اول- نوع پاسخ آمریکا به این سوال که «چگونه باید از غربگرایان در ایران حمایت کرد» کمی پیچیده است. تردیدی نیست که آمریکا مایل است چنین حمایتی تولید کند اما به جای اینکه روش کارآمد حمایت را «ایجاد گشایش اقتصادی توسط غربگرایان» بداند، به این نتیجه رسیده «تصویرسازی از انقلابیون به عنوان عوامل اصلی عدم تعلیق تحریمها» روش کارآمدتری است، چرا که اولا معلوم نیست حتی اگر پولی هم به دولت روحانی داده شود این دولت قادر به تولید رفاه باشد و ثانیا وقتی راهی هست که بدون ایجاد گشایش اقتصادی برای ایران میتوان دوستان آمریکا را تقویت کرد، واقعا چرا باید راه سختتر تولید رفاه در ایران برگزیده شود؟ تمام آنچه آمریکاییها در این ماهها گفتهاند در همین راستا بوده است؛ از متهم کردن ایران به پولشویی، تا تاکید بر باقی بودن تحریمهای تروریستی و حمله به برنامه موشکی ایران بویژه تمرکز روی نیروی قدس سپاه به عنوان مجری اصلی برنامه ژئوپلیتیکی ایران.
دوم- اساسا از نظر آمریکا برجام یک زمانی ارزشمند است که بتواند در یک فرآیند اجباری برجامهای بعدی را تولید کند. آمریکا برای خلق برجامهای بعدی نیازمند آن است که ابزار تحریمها را در دست نگه دارد تا بتواند مجددا به کمک خط سازش در ایران دوقطبی «اقتصاد- امنیت ملی» را در انتخاباتهای مختلف بازتولید کند. نقشه راهی که آمریکا پیش روی دولت روحانی گذاشته، اساسا مبتنی بر گروگان گرفتن برجام 1 تا زمانی است که همه آنچه آمریکا میخواهد تامین شود و همه آنچه آمریکا میخواهد هم چیزی نیست جز نشاندن ایران در پازل منطقهای که سعودی و اسرائیل در آن دست بالا را داشته و ایران قدرت تولید امنیت و بازیسازی مستقل خود را از دست داده باشد. به عبارت دیگر، انقلابزدایی از ایران معادل واقعی تحریمهاست و حالا که در داخل شریکی برای این کار پیدا شده، آمریکا مایل است حداکثر بهره را از آن ببرد.
به تعبیر صریحتر تا وقتی امتیازی برای دادن باقی مانده و طرفی برای امتیازدادن وجود دارد، روند باجخواهی متوقف نخواهد شد. هر امتیازی که میدهید، ظاهرا یک گام به سمت پایان مسیر است اما در واقع عاملی است که مسیر را طولانیتر و اشتهای طرف مقابل را برای درخواست امتیازهای بعدی بیشتر میکند. آمریکا یک نقشه منحصربهفرد در ذهن دارد که میخواهد آن را تا پایان طی کند و سادگی محض است کسی تصور کند در میانه راه طوری عمل خواهد کرد که غربگرایان ایرانی حس کنند نقشه راه بدیلی هم وجود دارد.
تا زمانی که غربگرایان در ایران بر سر کارند و تا وقتی راه پایبند کردن دشمن را تعهداتش و واگذاری امتیازهای بیشتر میدانند، هیچ گشایش اقتصادی واقعی رخ نخواهد داد. محاسبات راهبردی دشمن تنها زمانی تغییر خواهد کرد که در طرف مقابل یک «تغییر راهبردی» مشاهده کند. ماههای آینده از این حیث بسیار با اهمیت خواهد بود.
ارسال به دوستان
«خسران» در بزرگترین قرارداد سرمایهگذاریخارجی پسابرجام
مهدی جوکار: یکی از عجیبترین اتفاقات اقتصاد ایران در ماههای اخیر، عدم تمایل دولت برای مانور تبلیغاتی روی بزرگترین قرارداد سرمایهگذاری خارجی پسابرجام است؛ قرارداد 3 میلیارد دلاری که با یک شرکت ترکیهای برای احداث 5 هزار مگاوات نیروگاه امضا شده است ولی وزارت نیرو هیچ تمایلی به اعلام خبر امضای آن نداشت و ترجیح داد تا آنجا که میتواند درباره جزئیات آن سکوت کند. اما دلیل این موضوع چه بود و ماجرای این قرارداد از چه قرار است که دولتی را که همه اقتصاد کشور را به برجام و رفع تحریمها گره زده بود و در یکسالگی امضای برجام و کمتر از یکسال مانده به انتخابات ریاستجمهوری آتی، دستانی «تقریبا خالی» در مقابل مردم دارد، مجبور کرده است از مانور تبلیغاتی روی امضای این قرارداد بزرگ در حوزه انرژی خودداری کند؟ اواسط آبان ماه سال گذشته بود که محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت از اعلام آمادگی یک شرکت ترکیهای برای سرمایهگذاری 6 میلیارد دلاری برای ساخت نیروگاه در کشور خبر داد و همزمان هم خبر صدور مجوز احداث این نیروگاهها توسط شورای اقتصاد رسانهای شد. در حالی که مذاکرات با شرکت ترکیهای یونیت اینترنشنال در سکوت خبری ادامه داشت، رهبر معظم انقلاب در سخنرانی ابتدای سال خود در حرم رضوی یکی از 10 اولویت و مصداق اجرای اقتصاد مقاومتی در سال جاری را استفاده از ظرفیت بخشهایی که قبلا کشور روی آنها سرمایهگذاری کرده مانند نیروگاهسازی اعلام کردند و افزودند: «ما در زمینه نیروگاهسازی در کشور سرمایهگذاری خوبی کردیم؛... امروز کشور به نیروگاه احتیاج دارد، کشورهای دیگر هم به نیروگاه ارزانی که ما میسازیم احتیاج دارند. ما دیگر نرویم از بیرون نیروگاه بخریم وارد کنیم یا افرادی بیاوریم برای ما نیروگاه درست کنند.
این قسمتهایی که سرمایهگذاری شده است، برایش تلاش شده است و زحمت کشیده شده است، احیا بشود و از آنها استفاده بشود».
ایشان دوباره در دیدار عیدانه با جمعی از مسؤولان کشور در 24 فروردین ماه، با اشاره به توانمندیهای کشور در زمینه نیروگاهسازی بر این موضوع تأکید کردند و فرمودند: «الان مثلا فرض بفرمایید گزارش میآید، حالا من نمیدانم، فلان دستگاه را یا فلان ابزار را یا فلان قطعه را که خیلی هم مهم است و کاربرد زیادی دارد، فرض کنید فلان دستگاه فنی ما دارد میسازد، خوبش را هم میسازد، مپنا، آقای علیآبادی اینجا نشسته، منباب مثال؛ بعد همین را ما وارد کنیم. خب! این بد است. این ضد آن جهتگیری اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی این چیزها را نفی میکند».
با این وجود، مذاکرات پنهان وزارت نیرو با شرکت ترکیهای یونیت اینترنشنال ادامه داشت و با پیگیریهای این وزارتخانه مجوزهای جدید شورای اقتصاد درباره این قضیه نیز صادر شد. در نهایت روز شنبه 15 خرداد بود که شرکت یونیت اینترنشنال ترکیه با انتشار بیانیهای خبر از امضای قراردادی با وزارت نیرو برای احداث 6020 مگاوات نیروگاه به ارزش 2/4 میلیارد دلار در ایران داد. خبر مهمی که مشخص نبود اگر از طرف شرکت ترک رسانهای نمیشد چه زمانی به گوش افکار عمومی کشورمان میرسید!(1) براساس قرارداد یادشده که بزرگترین قرارداد سرمایهگذاری خارجی پس از برجام به شمار میرود، 10 درصد ظرفیت تولید برق حرارتی کشور به این شرکت ترک واگذار میشود. هرچند خبر امضای این قرارداد چند روز بعد توسط سخنگوی دولت تایید شد اما مقامات وزارت نیرو تمایلی به بیان جزئیات این قرارداد بزرگ و البته پرابهام نداشتند این در حالی بود که با توجه به بدهیهای عظیم این وزارتخانه به پیمانکاران داخلی، پذیرش این موضوع که شرکت ترکیهای بدون دریافت امتیازاتی ویژه و انحصاری حاضر به سرمایهگذاری در ایران شده است، امر آسانی برای فعالان صنعت برق و افکار عمومی نبود. در نتیجه، تلاش زیادی از سوی فعالان صنعت برق و رسانهها صورت گرفت تا وزارت نیرو جزئیات این قرارداد را به صورت شفاف اعلام کند.(2)
با افزایش انتقادات در این زمینه، مدیران وزارت نیرو مجبور به اعلام برخی جزئیات قرارداد شدند، جزئیاتی که حکایت از اعطای امتیازهای ویژه و انحصاری به شرکت ترکیهای یونیت اینترنشنال داشت و نشان میداد استراتژی دولت مبنی بر عدم مانور تبلیغاتی روی این قرارداد و ادامه سکوت خبری در این زمینه تا قبل از نهایی شدن آن، شدیدا منطقی بوده است! مهمترین این امتیازها، اعطای تضمین ویژه دولت برای پرداخت پول برق این شرکت است به نحوی که اگر وزارت نیرو نتواند پول برق آن را بپردازد، وزارت اقتصاد و در صورت لزوم بانک مرکزی پول برق آن را پرداخت خواهد کرد. این در حالی است که این تضمین به سرمایهگذاران داخلی داده نمیشود و به همین دلیل تولیدکنندگان داخلی برق 12 هزار میلیارد تومان از وزارت نیرو طلب دارند و در نتیجه، دیگر تمایلی به سرمایهگذاری جدید در این شرایط ندارند. اعطای تضمین ویژه دولت به شرکت ترک تبعیض آشکار بین شرکتهای داخلی و خارجی است. همچنین طول دوره خرید تضمینی برق از سرمایهگذاران داخلی 5 سال است در حالی که دوره خرید تضمینی از این شرکت ترک 6 سال در نظر گرفته شده است. علاوه بر این شواهد متعددی وجود دارد که امتیاز انحصاری صادرات برق به این شرکت ترک داده میشود، امتیازی که با وجود اصرار شرکتهای داخلی و تاکید برنامه پنجم توسعه در این زمینه تاکنون نصیب آنها نشده است. از نکات دیگر این قرارداد این است که این قرارداد از نوع ساخت، بهرهبرداری و مالکیت (BOO) است و براساس آن پس از اینکه دولت ایران اصل پول و سود شرکت ترک را از محل پول برق پرداخت کرد، خود مالک نیروگاه نخواهد بود بلکه این شرکت مالک نیروگاه میشود!
این شواهد نشان میدهد این قرارداد، قراردادی ننگین و غیرقابل دفاع است که منافع ملی کشور را نادیده گرفته و قطعا موجب بدنامی امضاکنندگان آن خواهد شد. در واقع، تنها فایده این قرارداد، مثبت نشان دادن عملکرد برجام در حوزه اقتصادی است که صرفا نصیب دولت میشود و در انتخابات 96 کاربرد خواهد داشت! به عبارت دیگر، قرار است به بهای نادیده گرفته شدن توانمندی بالای کشور در صنعت نیروگاهی و سلب فرصت حضور در بازار کشورمان از شرکتهای توانمند داخلی مانند «مپنا» که اضمحلال و نابودی تدریجی این شرکتها را به دنبال خواهد داشت، این قراردادهای تبعیضآمیز با شرکتهای خارجی امضا شود تا دستاوردهای اقتصادی برجام از حالت «تقریبا هیچ» خارج شود. این در حالی است که بخش غیردولتی داخلی اعلام آمادگی کرده حاضر است با شرایط در نظر گرفته شده برای این شرکت ترکیهای، خود در ایران نیروگاه بسازد. با این اوصاف آیا امضای این قرارداد که کاملا برخلاف اقتصاد مقاومتی هم هست، چیزی جز ضرر و زیان آشکار و خسران مبین است و یادآور تعبیر «خسارت محض» البته در صنعت نیروگاهی نیست؛ صنعتی که مانند صنعت هستهای به یکی از نمادهای خودباوری ملی در 2 دهه اخیر تبدیل شده بود؟
نحوه برخورد دولت یازدهم بویژه مدیران وزارت نیرو با این قرارداد که قرار است اواسط همین هفته مجوزهای نهایی امضای آن توسط سازمان سرمایهگذاری خارجی صادر شود، آزمون بزرگی برای دولت تدبیر و امید است که نشان میدهد این دولت واقعا به موضوعاتی مانند اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولید داخل و حتی کمتر از آن، خرج نکردن از جیب مردم برای تحقق خواستههای خود(3) اعتقاد دارد یا اینکه قرار است تجربه برجام در حوزه اقتصادی تکرار شود و سرمایه گذاری خارجی تحت هر شرایطی و با هر قیمتی جذب شود. تبعیض قائل نشدن بین شرکتهای داخلی و خارجی و واگذاری این پروژه در شرایط یکسان و در قالب رقابتی شفاف و منصفانه به جای واردات نیروگاه آن هم با شرایط ویژه و انحصاری، حداقل انتظاری است که از دولت یازدهم در زمینه احداث نیروگاه میرود و امید است در سالی که مزین به نام «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» شده و رهبر معظم انقلاب در آن صراحتا بر عدم واردات نیروگاه تأکید کردهاند، اجرایی شود.
.................................................................................
پی نوشت
1- تنها خبر مهم مقامات ایرانی در این زمینه تا قبل از بیانیه ترکها، اظهارات هوشنگ فلاحتیان، معاون وزیر نیرو در امور برق و انرژی در مصاحبه با روزنامه ترکیهای «حریت» در تاریخ 11 خردادماه بود. فلاحتیان در این مصاحبه خبر از امضای قرارداد با یک شرکت خصوصی ترکیه برای احداث نیروگاه برق با ظرفیت 5 هزار مگاوات و ارزش 3 میلیارد دلار در ایران در روزهای آتی داده بود.
2- به عنوان مثال: مصاحبه برخی اعضای سندیکای صنعت برق با رسانههای مختلف، نامه شبکه کانونهای تفکر ایران (ایتان) به وزیر نیرو (29 خرداد) و نامه بسیج دانشجویی دانشکده فنی دانشگاه تهران به رئیس سازمان بازرسی کل کشور (22 تیر).
3- حسن روحانی، رئیسجمهور در جمع مردم مازندران در تاریخ 20 مهرماه سال گذشته گفت: «برخی فکر میکنند ما علاقهمند به نزدیک شدن به غرب هستیم. در حالی که غرب و شرق برای ما فرقی نمیکند. ما دنبال منافع کشور، اشتغال جوانان و رونق اقتصادی هستیم. من چطور رضایت دهم به خاطر تحریم هر جنسی که وارد کشور میشود 15 تا 20 درصد اضافهتر از قیمت اصلی آن از جیب مردم پرداخت شود. ما حق نداریم از جیب مردم شعار دهیم. هر که میخواهد شعار دهد از جیب خود شعار دهد نه از جیب محرومان و فقرا».
*کارشناس انرژی
ارسال به دوستان
پاسخ روابطعمومی «وطنامروز» به دروغپردازی روزنامه دولت
جدول پرداختی ما و به جدول زدن آنها
به دنبال اختلاف میان سازمان اوقاف با روزنامه «وطنامروز» بر سر رقم اجارهبهای ساختمان، روزنامه دولت در گزارشی کذب ضمن تکرار دروغپردازی خبرگزاری دولت، عنوان کرد «وطنامروز» بهصورت رایگان در ساختمان اوقاف استقرار داشته است. به همین سبب روابطعمومی «وطنامروز» جوابیهای به این شرح برای روزنامه دولت ارسال کرده است.
1 - هر چند جوابیه اداره کل اوقاف استان تهران به خبرگزاری دولت، ادعای استقرار رایگان «وطنامروز» در ساختمان اوقاف را تکذیب کرده اما روزنامه ایران در حرکتی عجیب مجددا اقدام به بازنشر این خبر کذب کرده است! به هرحال، علاوه بر تکذیب اوقاف استان تهران در این باره، اسناد واریز اجارهبها به حساب اداره اوقاف، این ادعای کذب رسانههای دولت را رسوا میکند.
2 - روزنامه «وطنامروز» از سال 90 مستاجر اوقاف بوده و براساس نظر کارشناس دادگستری، مبلغ اجاره را تا پایان سال 93 پرداخت و تسویه کرده است. سند تسویه حساب در پایان سال 93 نیز توسط روزنامه منتشر شده است.
3 - ابتدای سال 94 مبلغ اجاره در اقدامی غیرمنتظره بیش از 60 درصد افزایش یافت که مبلغی غیرکارشناسی و محل اشکال بود. روزنامه «وطنامروز» تلاش زیادی جهت مذاکره و حل موضوع انجام داد و بارها جهت مذاکره و پرداخت بدهی یک ساله بر اساس نظر کارشناس دادگستری که در قرارداد اولیه لحاظ شده بود به اداره اوقاف مراجعه کرد اما مسؤولان مربوط حاضر به گفتوگو و حل مساله با نمایندگان روزنامه نشدند.
4ـ مسؤولان روزنامه ایران بخوبی میدانند جابهجایی روزنامه کار بسیار مشکلی است و بیش از 10 روز وقفه در اداره روزنامه ایجاد خواهد کرد. لذا به نظر میرسد افزایش بیش از حد و غیرکارشناسی اجاره، تلاشی برای ایجاد مزاحمت برای روزنامه بوده است. همچنین لازم به ذکر است قیمت اجاره توسط کارشناس محترم دادگستری در نامهای به شماره 14655 در ابتدای استقرار روزنامه مشخص شده بود.
5 ـ در زیرتیتر گزارش صفحه اول خود اظهار داشتهاید «وطن امروز» 5 سال اجاره نداده است! جهت اطلاع، جدول پرداختهای «وطنامروز» به اوقاف به شرح زیر است.
6 - نکته کلیدی اما این است که ما کلیت اکاذیب خبرگزاری دولت که روزنامه ایران اقدام به بازنشر آنها کرده و همچنین بیانیه اوقاف را تلاشی برای تحریف صورت مساله اصلی میدانیم؛ مساله اصلی این نیست که اختلافی میان «وطنامروز» و اوقاف بر سر اجارهبها وجود داشته، بلکه مساله اصلی اهانت ماموران اوقاف به یک نهاد فرهنگی، قشونکشی و ارعاب و ریختن وسایل کار روزنامهنگاران به خیابان و برخوردهای توهینآمیز است که آشکارا در گزارشهای دولتی و بیانیه اوقاف تلاش شده هیچ اشارهای به آن نشود. مساله اجاره شاید حل شود اما این بیحرمتی حل نشده و فراموش نخواهد شد.
7 - با گذاشتن نکات فوق کنار هم، معالاسف این ظن تقویت میشود که تمام اتفاقات اخیر و هماهنگی اقدامات اوقاف و رسانههای دولتی با انگیزههای سیاسی صورت گرفته و از قرار، روزنامه «وطنامروز» مشغول پرداخت هزینه انتقاد از دولت بهخصوص در موضوع فیشهای نجومی است.
8 - در پایان پیشنهاد میکنیم دولت محترم به جای مانعتراشی بر سر راه رسانههای منتقد، مساله حقوقهای نجومی و فساد کلان اقتصادی وابستگان خود از جمله پرونده ۸۰۰ میلیارد تومانی بانک ملت را تا حصول نتیجه و مجازات متخلفان و نزدیکان پیگیری کند و الا منحرف کردن اذهان با طرح اکاذیب، حاصلی جز نابودی اعتماد مردم نخواهد داشت.
ارسال به دوستان
مدیرکل سابق اوقاف استان تهران:
«وطن امروز» اجاره بهای ملک را پرداخت کرده است
مدیرکل سابق اوقاف استان تهران در گفتوگو با خبرگزاری فارس عنوان کرد: اجاره ملک به روزنامه «وطن امروز» در سال 90 حسب مقررات اوقاف بوده و به هیچ عنوان این ملک رایگان در اختیار روزنامه «وطن امروز» قرار نگرفته است. حجتالاسلام والمسلمین احمدیان بیان داشت: ملک مد نظر قبل از اینکه به روزنامه «وطن امروز» اجاره داده شود، شرایط بسیار نامساعدی داشت که به جرأت میتوان گفت مخروبهای بیش نبوده است که پس از توافق با روزنامه «وطن امروز» قرار بر این شد تا هزینه تعمیرات اساسی این ملک را خود روزنامه «وطنامروز» تقبل کند و این هزینه تعمیرات اساسی که بالغ بر 80میلیون تومان بوده به حساب بخشی از اجاره روزنامه «وطنامروز» به اوقاف در نظر گرفته شود و همچنین مبلغ 150میلیون تومان نیز از طرف روزنامه «وطنامروز» به عنوان ودیعه در اختیار اوقاف قرار داده شد و نیز مابهالتفاوت اجاره در چندین نوبت به اوقاف پرداخت گردید. احمدیان در ادامه افزود: همه این اتفاقات و جریانسازیها علیه روزنامه «وطنامروز» با هدفی سیاسی رخ داده و این اتهامات (استفاده رایگان از ملک) به هیچ عنوان صحت ندارد و قویا تکذیب میشود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|