گروه سیاسی: حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح دیروز (یکشنبه) در دیدار شرکت‌کنندگان در همایش سراسری فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سپاه را
« سنگر مستحکم انقلاب» و «عنصر شاخص دفاع از امنیت داخلی و خارجی و هویت برجسته و ممتاز و مورد نیاز برای پیشرفت کشور و حرکت به سوی آرمان‌ها» دانستند و ضمن اشاره به برخی انحراف‌ها برای مقابله با اجزای اصلی قدرت نرم و معنوی نظام اسلامی و تحریف آنها، گفتند: یکی از اجزای مهم قدرت نرم جمهوری اسلامی، بی‌اعتمادی مطلق به قدرت‌های سلطه‌گر و در رأس آنها آمریکاست و این بی‌اعتمادی باید روز به روز گسترش یابد. به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود، فرمان امام(ره) برای تشکیل نیروهای سه‌گانه سپاه را ناشی از نگاه نافذ و دوراندیشانه و دل نورانی آن مرد بزرگ و الهی دانستند و درباره اهمیت و ارزش و جایگاه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزودند: جمله معروف امام(ره) مبنی بر اینکه «اگر سپاه نبود کشور هم نبود» به این دلیل بود که سپاه، شجره طیبه‌ای است که از هویت آن، ایمان و حرکت انقلابی و جهادی می‌تراود و حفظ کشور و انقلاب نیز منوط به استمرار این عناصر مهم است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای لازمه رسیدن به آرمان بزرگ انقلاب یعنی «تشکیل تمدن نوین اسلامی» و دفاع از نظام اسلامی برابر توطئه‌ها را «حرکت انقلابی و جهادی» برشمردند و گفتند: اکنون بعد از گذشت ۳۷ سال از انقلاب اسلامی به خصوص بعد از دوران دفاع مقدس، حقیقت سخن آن انسان عمیق، مجرب و متوکل به خدا در مورد سپاه، بیش از پیش روشن‌ شده و باید گفت «سپاه سنگر مستحکم انقلاب است». ایشان با تأکید بر اینکه دفاع از امنیت داخل و خارج از مرزها یکی از وظایف اساسی سپاه پاسداران است، خاطرنشان کردند: سپاه علاوه بر حفظ امنیت و مسائل دفاعی، در عرصه‌های دیگری همچون سازندگی، عمران، خدمت‌رسانی به محرومان، مسائل فرهنگی و هنری و تولید فکر انقلابی، نقش‌آفرین و تأثیرگذار است که این اقدامات باید ادامه یابد و به اطلاع مردم و افکار عمومی نیز رسانده شود. رهبر انقلاب اسلامی اقدامات دفاعی، سازندگی و فرهنگی سپاه را برجسته و ممتاز خواندند و با تأکید بر اینکه چنین ارزیابی‌ای از اقدامات سپاه، واقع‌گرایانه و غیرجانبدارانه است، افزودند: حتی دشمنان نظام و انقلاب نیز چنین قضاوتی درباره سپاه پاسداران دارند. فرمانده کل قوا با تأکید بر اینکه حفظ هویت سپاه، اقدامی مهم و نیازمند هوشیاری و آسیب‌شناسی دائمی است، خاطرنشان کردند: حفظ، به معنای توقف در زمان نیست، بلکه باید همگام با تغییر ابزارها و پیشرفت‌های دشمن، سپاه نیز به پیشرفت‌های خود در عرصه‌های علم و فناوری و نوآوری‌ها قانع نباشد و حرکت رو به جلو متوقف نشود. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «امنیت» را موضوعی بسیار مهم و زمینه‌ساز پیشرفت معنوی و مادی جامعه خواندند و گفتند: از جمله وظایف سپاه، تأمین امنیت داخلی و خارجی است و اگر امنیت خارجی وجود نداشته باشد و در خارج از مرزها جلوی دشمن گرفته نشود، امنیت داخلی هم از بین خواهد رفت. ایشان لازمه رفع تهدیدهای نظامی را اقتدار روزافزون نیروهای مسلح دانستند و افزودند: در طول سال‌های گذشته گاهی اوقات سخنانی از جانب برخی مسؤولان مطرح شده مبنی بر اینکه رفع تهدید نظامی و جنگ به دلیل فلان اقدام بوده است، در حالی که این سخنان صحیح نیست، زیرا تنها عامل رفع تهدید نظامی، «اقتدار دفاعی و نظامی» و «ایجاد ترس و رعب در دشمن» بوده و خواهد بود. رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به برخی اظهارنظرهای اخیر مبنی بر اینکه علت پیشرفت برخی کشورها جمع‌آوری سازمان‌های نظامی آنها بوده است، تأکید کردند: باور این سخنان از کسانی که به آنها نسبت داده شده، بسیار سخت است اما اگر چنین سخنانی واقعاً بیان شده باشد، حرف غلطی است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: کشورهایی که گفته می‌شود سازمان نظامی خود را جمع‌آوری کردند، به اختیار خود این کار را نکردند، بلکه آنها در جنگ جهانی نابود شده بودند و به آنها اجازه ندادند که سازمان نظامی داشته باشند. ایشان تأکید کردند: هیچ عاقلی نیروی دفاعی خود را کنار نمی‌گذارد، بنابراین باید قدرت دفاعی کشور را روز به روز استحکام بخشید. رهبر انقلاب اسلامی «ایمان» را عامل اصلی استحکام توان دفاعی کشور برشمردند و خاطرنشان کردند: جنگ نامتقارن به همین معناست و طرف مقابل با وجود داشتن ابزار و تجهیزات پیشرفته، فاقد عامل ایمان است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: نمونه بارز جنگ نامتقارن در عراق روی داد و آن هنگامی بود که نیروهای مردمی عراق که فاقد تجهیزات پیشرفته نظامی هستند اما از ایمان بالایی برخوردارند، توانستند مناطقی را آزاد کنند که نظامیان آمریکا و همپیمانان آنها، از ابتدای حضور در عراق نتوانسته بودند آن مناطق را به تسلط خود درآورند. ایشان در ادامه سخنان خود به موضوع «تحریف اجزای قدرت نرم نظام اسلامی» نیز اشاره کردند و گفتند: در کنار حرف‌های غلطی که درباره توان دفاعی کشور گفته می‌شود، برخی غلط‌پردازی‌ها و تحریف‌ها هم درباره بعضی مفاهیم انقلاب انجام می‌شود که خطر آن، از سخنان غلط بیشتر است. رهبر انقلاب اسلامی نفی مفهوم «استقلال» و مساوی دانستن آن با انزوا را یکی از این تحریف‌ها برشمردند و افزودند: هدف اصلی از نفی استقلال، پیروی از نظم‌های ترسیمی قدرت‌های سلطه‌گر است که متأسفانه عده‌ای دانسته یا ندانسته، در حال تکرار این موضوع هستند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «استقلال، فرهنگ و اعتقادات» را مایه هویت یک ملت دانستند و تأکید کردند: به چه دلیلی باید از هویت واقعی خود دست کشید و از روش‌های غلط و مفتضح غربی‌ها پیروی کرد؟ ایشان موضوع شرم‌آور «همجنس‌گرایی» را یکی از موارد بر خلاف مصلحت و خلقت بشر برشمردند و گفتند: در تبلیغات جهانی به گونه‌ای فضاسازی و هوچی‌گری می‌کنند که اگر کسی منکر این مسائل خلاف شود، احساس انزوا کند و به همین علت حتی برخی مقامات غربی برای رأی آوردن از چنین تفکر غلطی اعلام طرفداری می‌کنند. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: نتیجه عدم استقلالی که غربی‌ها بر آن تأکید می‌کنند، چنین وضعیتی است؛ حال آیا ما باید تفکر الهی و نورانی اسلام را رها کنیم و پیرو چنین تفکر مفتضحی شویم؟ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یکی دیگر از تحریف‌های اجزای قدرت نرم نظام اسلامی را «مساوی دانستن آرمانگرایی با عدم عقلانیت» دانستند و خاطرنشان کردند: آرمانگرایی عین عقلانیت است، زیرا اگر ملتی بدون آرمان شود، همانند وضعیت امروز جوامع غربی از درون تهی و پوچ خواهد شد. ایشان تأکید کردند: آنچه موجب شوق به پیشرفت و حرکت در ملت‌ها می‌شود، آرمان‌هاست و هرچه این آرمان‌ها والاتر، مجرب‌تر و نورانی‌تر باشد، حرکت صحیح‌تر خواهد بود. رهبر انقلاب اسلامی به یکی دیگر از تحریف‌ها درباره اجزای قدرت نرم نظام اسلامی اشاره کردند و گفتند: یکی از عناصر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، «بی‌اعتمادی مطلق به قدرت‌های سلطه‌گر جهانی» است که امروز مظهر آن آمریکاست.
 حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با تأکید بر لزوم گسترش بی‌اعتمادی مطلق به آمریکا، افزودند: متأسفانه برخی حاضر نیستند این بی‌اعتمادی را قبول کنند و اگرچه به زبان می‌گویند آمریکا دشمن است اما احساس واقعی بی‌اعتمادی به آمریکا در آنها وجود ندارد. ایشان خاطرنشان کردند: هنگامی که در انسان احساس دشمنی و بی‌اعتمادی واقعی به طرف مقابل وجود داشته باشد، در مذاکرات و دیدارها الزامات آن را رعایت می‌کند و به گفته‌های طرف مقابل مطلقاً اعتماد نخواهد کرد. رهبر انقلاب اسلامی بی‌اعتمادی مطلق به آمریکا را نتیجه عقلانیت ناشی از فکر و عمق و تجربه دانستند و گفتند: موضوع دشمنی آمریکا را در طول سال‌های متمادی بعد از انقلاب و در قضایای اخیر مذاکرات هسته‌ای و در مسائل دیگر دیده‌ایم. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به یک نمونه تاریخی اشاره کردند و افزودند: در قضیه مشروطه، هنگامی که به انگلیسی‌ها اعتماد و راه به سمت سفارت آنها کج شد، ضربه اساسی وارد و نتیجه آن ۷۵ سال عقب ‌ماندن کشور شد.
ایشان خطاب به برخی کشورهای منطقه خاطرنشان کردند: اگر هوشیار نباشید و ترفند نظام سلطه آمریکا را درک نکنید و فریب لبخند آنها را بخورید، شما هم ممکن است ۵۰ یا حتی ۱۰۰ سال عقب بیفتید.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اگر ما امروز راه را برای مذاکره با آمریکایی‌ها و وسوسه‌های آنها در بخش‌های مختلف باز کنیم، نه فقط زمینه‌ساز نفوذ آشکار و پنهان آنها شده‌ایم، بلکه پیشرفت مورد نظر کشور هیچ‌گاه محقق نخواهد شد و عقب‌ماندگی، قطعی خواهد بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر لزوم هوشیاری و بیداری مسؤولان در قبال نفوذ و سلطه دشمن خاطرنشان کردند: آمریکایی‌ها اصرار دارند ما با آنها درباره مسائل منطقه غرب آسیا بویژه سوریه، عراق، لبنان و یمن مذاکره کنیم؛ هدف واقعی آنها از این درخواست‌های مذاکره چیست؟ آنها هدفی جز جلوگیری از حضور جمهوری اسلامی ایران در منطقه به عنوان عامل اصلی ناکامی‌های آمریکا ندارند.
ایشان با اشاره به ترفندهای مذاکراتی آمریکایی‌ها و دشمنی‌های آشکار آنها که نمونه‌هایی از آن در مذاکرات هسته‌ای دیده شد، گفتند: عقلانیت اقتضا می‌کند نسبت به کسانی که دشمنی خود را آشکار کرده‌اند، بی‌اعتمادی مطلق داشته باشیم.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به برخی زمزمه‌ها برای مذاکره با آمریکا درباره مسائل منطقه نیز تأکید کردند: مذاکره با آمریکا نه تنها فایده ندارد، بلکه ضرر هم دارد و این موضوع، با استدلال به مسؤولان سطوح بالای کشور گفته شده و آنان نیز پاسخی در رد آن نداشتند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه مذاکره نه تنها دشمنی‌ها را کم نمی‌کند، بلکه زمینه را برای نفوذ باز می‌کند، به امنیت حاکم بر کشور اشاره کردند و افزودند: دشمن تمام تلاش خود را برای بر هم زدن امنیت کشور قرار داده است، بنابراین همه سازمان‌های نیروهای مسلح و دستگاه‌های مربوط، باید از این امنیت به عنوان یک دستاورد مهم در دنیای ناامن امروز محافظت کنند. ایشان علاوه بر امنیت محیط زندگی، امنیت فرهنگی و فکری را نیز بسیار مهم برشمردند و تأکید کردند: سپاه باید در همه این موارد نقش‌آفرینی داشته باشد.
فرمانده کل قوا سپس در بیان چند توصیه خطاب به پاسداران انقلاب اسلامی، محور همه توانایی‌های سپاه را «ایمان و روحیه انقلابی و جهادی» دانستند و افزودند: نباید اجازه داد روحیه انقلابی با میل و دل بستن به دنیا و وارد شدن در مسابقه تجمل‌پرستی و اسراف تضعیف شود. «لزوم حفظ پیوستگی نسل‌های جدید سپاه با مفاهیم انقلاب» و «اهمیت مساله آموزش»، توصیه‌های بعدی رهبر انقلاب اسلامی بود.
ایشان همچنین از «بسیج» به‌عنوان «ظرفیتی ملی» یاد کردند و با اظهار خرسندی از فعالیت‌های فراوان در این مجموعه مردمی، بر عمق‌بخشی به
فعالیت‌ها تأکید کردند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به «نقش الگو و آینده‌ساز ملت ایران در تحولات جهانی» خاطرنشان کردند: اگر مسؤولان و مردم بتوانند اقتصاد مقاومتی را به معنای واقعی محقق و کشور را از جادوی مالی و پولی دشمن خلاص کنند و ارزش و آقایی دلار را در زندگی اقتصادی بشکنند، کشورهای دیگر را نیز نجات داده‌اند و برای آنها الگو خواهند شد.
رهبر انقلاب اسلامی علت عصبانیت دشمنان از ملت ایران را همین ویژگی الهام‌بخشی جمهوری اسلامی خواندند و افزودند: حرکت ملت ایران با وجود انبوه فشارها، تحریم‌ها و تهدیدها روز به روز شفاف‌تر و شجاعانه‌تر و نهال پاک و مبارک انقلاب اسلامی هر روز تناورتر شده است.
ایشان با اشاره به تلاش دستگاه‌های تبلیغاتی تحت سلطه صهیونیست‌ها برای پوشاندن این واقعیات درخشان، استقبال‌های مردمی از مسؤولان در برخی سفرهای خارجی را دلیل دیگری بر الگو شدن ملت ایران دانستند و افزودند: جمهوری اسلامی هنوز در ابتدای راه دستیابی به اهداف و آرمان‌های والاست اما همین مقدار از حرکت و نشان دادن استقلال، ایستادگی و عزم راسخ نیز دل‌های ملت‌ها را به خود جذب کرده است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر لزوم ادامه دادن این راه نورانی با قدرت و آمادگی مادی و معنوی روزافزون، خاطرنشان کردند: درس قرآن به ما این است که در مقابل دشمنی‌ها باید با یاری جستن از خداوند، استقامت و پایداری کرد، زیرا خدا و هدایت الهی همراه ما است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اگر ما انگیزه، ایمان و عزم راسخ خود را حفظ کنیم و عقل و تدبیر را بدرستی به کار بندیم، بر تدابیر همه‌جانبه دشمنان فائق خواهیم آمد و برخلاف تصور برخی که خیال می‌کنند محاصره شده‌ایم، همه دشمنان را به خاک خواهیم نشاند.
ایشان تأکید کردند: من نسبت به آینده هیچ نگرانی ندارم و معتقدم به توفیق الهی، فردای کشور از امروز آن بسیار بهتر خواهد بود.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران با تبریک دهه امامت و ولایت، رویکرد فرماندهان و مسؤولان سپاه و بسیج را تداوم گفتمان امام و رهبری خواند و گفت: سپاه همه ظرفیت‌های خود را برای عمل به وظایف و مأموریت‌ها و برافراشته نگه‌داشتن پرچم تمدن‌ساز انقلاب اسلامی به‌کار خواهد گرفت.
همچنین سردار سرلشکر جعفری، فرمانده کل سپاه در گزارشی گفت: سپاه برای انجام رسالت خود بر حفظ ظرفیت‌های انقلاب اسلامی، گسترش سطح قدرت در جهان اسلام، کمک به تحقق آرمان‌های انقلاب و مبارزه با مظاهر اشرافی‌گری، فساد، تبعیض و وادادگی تمرکز دارد. سرلشکر جعفری افزود: اساس راهبرد بازدارندگی سپاه، ارتقای معنویت و حفظ روحیه انقلابی در همه سطوح است.
فرمانده کل سپاه با بیان اینکه نمی‌گذاریم طرح‌های خباثت‌آلود آمریکا برای نفوذ و استحاله نظام تحقق یابد، تاکید کرد: اطمینان داشته باشید ریشه‌ها و سرشاخه‌های شجره خبیثه‌ای که بخواهد سیاست‌های آمریکا را در کشور نفوذ دهد، قطع خواهد شد و انقلاب اسلامی با حمایت‌ها و هدایت‌های فرمانده کل قوا برای عبور از مرحله سوم تکوین خود پاسداری می‌شود.

خسرو معتضد: یک سرتیپ مستعمراتی خل و چل در دوبی هست که از گروهبان‌های دوران سلطه استعمار بریتانیاست. این درجه‌دار سابق چند سالی است غلط‌انداز وارد عالم سیاست شده و به جای اینکه وظایف انتظامی خود را که اداره پلیس دوبی است انجام دهد حرف‌های گنده‌تر از دهانش می‌زند. در کتاب «خلیج فارس» که مرکز اسناد موزه ریاست جمهوری در سال 91 چاپ کرده مواردی از ایجاد مزاحمت و آزار و اذیت همگنان این سرتیپ اماراتی در سال‌های اواخر دهه 30 و دهه 40، از سوی پلیس (شرطه) وقت امارات و کویت نسبت به کارگران مهاجر ایرانی آورده شده که آن زمان‌ها امثال این دیوانه زنجیری تحت تاثیر تبلیغات صوت‌العرب من‌القاهره (صدای عرب از قاهره) یعنی دستگاه‌های تبلیغاتی عبدالناصر آن زمان، ایرانی‌ها را اذیت و آزار و شکنجه‌ می‌کردند و آنان را رخنه‌گر می‌خواندند. ده‌ها گزارش از وزارت امور خارجه، سفارت ایران در کویت و کنسولگری‌های ایران در آن کتاب به چاپ رسیده که نظایر همین اراجیفی را که امروز از دهان عادل ‌الجبیر بیرون می‌آید و رئیس شرطه دوبی آن را غرغره می‌کند تداعی می‌کند.
ایران اولین کشوری بود که استقلال کویت را به رسمیت شناخت. سال 39 وقتی «عبدالکریم قاسم» دیکتاتور عراق صف‌آرایی کرد تا کویت را به عنوان «کاظمه» یکی از استان‌های عراق تصرف کند، ایران از کویت جانبداری کرد. سال 90 میلادی وقتی صدام، کویت را اشغال و مردم آن را کشت و اسیر کرد و حتی اتومبیل‌های کادیلاک و شورولت و بنز ثروتمندان کویتی را به ساجده و عدی، همسر و پسر خود هبه کرد تا حراج کنند، ایران بود که به هزاران تن از مردم کویت پناهندگی داد و خواهان تخلیه کویت از قوای عراقی بعثی شد.
روزنامه‌نگاران کویتی که بعضی از قاهره و بعضی از عراق پول می‌گرفتند در دهه 40 و چند سال در دهه بعد خیلی دم از عربیت خلیج فارس می‌زدند و ایرانیان را می‌رنجاندند و باورشان شده بود عراق و مصر حامی آنان هستند.
در طول سال‌های دهه 40 وابسته مطبوعاتی هشیاری در ابتدا در بغداد و سپس کویت به نام مرحوم «حسن فرامرزی» برادرزاده عبدالرحمن فرامرزی، مدیر وقت روزنامه کیهان داشتیم که بعدها از دوستان صمیمی من شد و خاطرات خود را در یکی ـ دو مجله‌ای که من در دهه 70 و 80 سردبیر آنها بودم؛ ماهنامه «کهکشان» و ماهنامه «دو دنیا» به چاپ می‌رساند.
حسن فرامرزی خلقیات و قلق سیاستمداران عرب و روزنامه‌نگاران آن زمان دستش بود. ظاهرا از عبدالناصر و جمهوری عربی متحده (مصر، سوریه و یمن) حساب می‌بردند ولی باطنا دل به انگلیس داشتند. می‌گفت شیفته خاویار ایران و انواع مسکرات انگلیسی و آمریکایی هستند. می‌گفت بر موج پان‌عربیستی عبدالناصر سوارند و به تبعیت از او ظاهرا با ایران خصومت می‌ورزند اما کشته و مرده سفر به مازندران و شیرازند و اگر دولت اجازه دهد حاضرند در ایران سرمایه‌گذاری کلان کنند. می‌گفت در دوران آزادی از زندان و بیکاری عبدالسلام عارف و احمد حسن البکر از طرف سفارت ایران برای ایشان حلب روغن و گونی برنج می‌فرستادیم و وقتی کودتا کردند و قاسم را از سریر به زیر کشیدند بدون وقت قبلی به من و سفیر ایران وقت می‌دادند و کار به جایی رسید که دانشجویان را عید به عید به ایران می‌فرستادند.
وقتی صدام کویت را اشغال کرد و دمار از روزگار مردم بی‌پناه و بی‌دفاع کویت در آورد، این ایران بود که مرزهای خود را به روی کویتی‌ها گشود و حتی اجازه تحصیل در مدارس و دانشگاه‌های ایران به متواریان کویتی داده شد.
در همان زمان یک مهندس جوان کویتی برایم تعریف کرد که بعثی‌ها چگونه وارد خانه آنان شدند و پدر و مادر پیرش را کشتند، برادرش را به دار آویختند و چگونه او و خاله و خواهرش موفق شدند به ایران بگریزند. من مقالات جراید کویت در آن دوران پیش از حمله بعثی‌ها به کویت را می‌خواندم و می‌خندیدم. ایرانی‌های مهاجر کارگر از ایران برای کار به کویت رفته و چون بهای نفت و علاقه کویتی‌ها را به عمران و آبادانی شنیده بودند‌ با عشق و علاقه در سازندگی کویت شرکت می‌کردند. کویتی‌ها چون خاطرشان جمع بود که ایران نظر ارضی به کویت ندارد، خودش را برای عراقی‌های بعثی لوس می‌کرد که خواهان عربیت خلیج است. آدم  چقدر باید احمق، بی‌سواد و کور و کر باشد که بداند ایران 1600 کیلومتر کرانه در خلیج تاریخی فارس دارد آنگاه بخواهد نام خلیج فارس را حذف کند و نامی قلابی بر آن بگذارد. در عراق عصر عثمانی گروهبان‌هایی محلی بودند که در عصر سلطنتی ژنرال و مارشال شدند، مانند نوری سعید پاشا. این رئیس شرطه امارات که اخیرا گفته قرار است ایران 6 کشور شود از همان درجه‌داران مستعمراتی انگلیس است که حالا در شهر کوران ژنرال شده و هر وقت بیکار است علیه ایران و ایرانی سخن می‌گوید. در فضای مجازی دیدم به مصداق «مه فشاند نور و سگ عوعو کند»؛ مردی مزدور که نام اهوازی هم به خود داده، نقشه‌ای کشیده و ایران را به چندین کشور ترک و کرد و بلوچ و عرب و فارس تقسیم کرده و برای هر کدام پرچمی هم کشیده و وعده داده که ایران بزودی به شیخ‌نشین و امیرنشین و جمهوری‌های مینیاتوری تقسیم خواهد شد و 3 جزیره را هم به امارات و ژنرال گروهبان سابق خواهند داد.
«مه‌‏ فشاند نور  و سگ عوعو کند»؛ از زمان داریوش کبیر امثال این قاذورات از این نقشه‌ها کشیده، منتها توسری و اردنگ محکمی از جانب ملت ایران خورده‌اند.
انگلیس و روسیه تزاری در سال 1907 و 1915 و 1919 (انگلیس به تنهایی) هیچ غلطی نتوانستند بکنند؛ از این حلزون‌های خزنده چه کاری برمی‌آید. گله من از بیگانگان نیست. از صدا و سیمای این کشور، از وزارت امور خارجه و از مطبوعات ایران است که مشت محکمی در دهان این ژاژخایان هرزه‌سرا نمی‌کوبند. چرا جواب عادل جبیر و ژنرال استوار اماراتی را نمی‌دهیم؟ چرا در برنامه‌های عربی رادیو و تلویزیون فضایح دربار عربستان بازگفته نمی‌شود؟ چرا درباره جنایت سفیر سعودی در بخارست و کشتن منشی رومانیایی هیچ نمی‌شنویم؟ چرا دربار فاسد سعودی را افشاگری نمی‌کنید؟ راستی! چرا به خود حق می‌دهد برای ایران نقشه جغرافیایی ترسیم کند؟
نقاط ضعف سعودی‌ها آنچنان بسیار است که می‌توان درباره فساد و تباهی و پلشتی‌شان شاهنامه‌ها سرود. عربستان‌سعودی رژیمی قرون وسطایی، ارتجاعی و عقب‌مانده دارد که با باج دادن به آمریکا و انگلستان و خواباندن میلیاردها دلار پول در بانک‌های آمریکا سکوت آمریکا را می‌خرد.
این همان کشوری است که دو فضای اندرونی و بیرونی دارد. مجله نشنال جئوگرافیک چاپ آمریکا چند ماه پیش تصاویری از اندرون جامعه آریستوکرات ریاض و جده را به چاپ رسانده بود که تصورش باورکردنی نبود.
عادل جبیر که درباره ایران ژاژخایی می‌کند و از فساد در ایران می‌گوید به روی پلشت خود نمی‌آورد که در ایران فساد کشف می‌شود، فاسدان مالی از پست خود برکنار، زندانی و در مواردی اعدام می‌شوند و در هر حال طرد فاسدان انجام می‌گیرد، ولو چند رئیس بانک یا رئیس صندوق توسعه ملی باشد اما در سرزمین شما که یک خانواده جابر فاسد تمام سررشته‌ها را در دست دارد، کی اعلام و افشای فساد می‌شود؟
کجا پیش آمده که گردن قطور یا دست‌های چاق یک امیر یا شیخ به ضرب شمشیر قطع شود. گردن زدن و دست بریدن فقط برای فقیر بیچاره‌های کپرنشین است، نه آن دزد قلدری که هواپیمای 700 میلیون دلاری با تختخواب 7 نفره دارای آینه روی سقف و جکوزی و حمام و رستوران و گاراژ ویژه اتومبیل لیموزین و چندین سالن سفارش می‌دهد.
شرم و خجالت و حیا هم خوب چیزی است. کدام سفیر منشی اروپایی خود را مورد تعرض قرار می‌دهد و می‌کشد و آبروی سفارتخانه را می‌برد؟ کدام شیخ مستخدم فیلیپینی خود را مورد آزار و شکنجه قرار می‌دهد؟ ‌ای عادل جبیر! فکری برای بیماری سادیسم و مازوخیسم شیوخ و پسرعموهایت بکن.
  توضیح بیشتر درباره نقشه مستعمراتی جدید برای ایران
اخیرا فردی به نام ابوثاشر آمده و ایران را به کشورهای الاهواز، بلوچستان، کوردستان، آذربایجان (ترک) و بختیاری تقسیم کرده و نقشه آن را در فضای مجازی قرار داده است.
خوزستان و فارس را یکی کرده که سراسر کرانه‌های شمالی خلیج فارس هم مال خودشان باشد. عجب بی‌شرف مزدوری است. خراسان، کویر مرکزی و کرمان را بذل و بخشش کرده به فارس‌ها؛ حاتم‌بخشی کرده است. این زنجیری ترک‌ها را شامل ترک آذربایجانی و ترک قشقایی و ترک خراسانی و ترک ترکمنی دانسته است. کردها را شامل کرد کردستانی و کرد خراسانی دانسته است. مازندران و گیلان را هم اولی را مستقل و دومی را تابع آذربایجان کرده است. برای بلوچ و تالشی و ارمنی هم مناطقی در نظر گرفته است. این تخیلات نشان می‌دهد چقدر در اطراف ما دشمن آزمند وجود دارد. لر و تنگستانی هم باید دارای مناطق مستقل شوند زیرا امروز آمریکا و جیره‌خواران پست و کثیفش می‌خواهند تجربه هزار بار به شکست انجامیده روس‌ها و عثمانی‌ها و پیش از آنان رومیان و بیزانس و ازبکان و در قرن نوزدهم انگلیس و روسیه تزاری و بالاخره شوروی را از نو آزمایش کنند. این ابلهی که این کروکی و نمودار را ترسیم کرده نمی‌داند ملت ایران ملتی است واحد و مشتمل بر اقوام مختلف که همه خصلت ایرانی دارند. تمام این اقوام به هم آمیخته‌اند و نژاد علیحده‌ای در ایران وجود ندارد. بلاهت و کم‌دانشی به حماقت می‌انجامد.
لعنت بر کاهلانی که باید با این تبلیغات کثیف به پیکار فرهنگی و اجتماعی برخیزند اما در انجام وظایف خود کوتاهی می‌کنند.

حسین قدیانی: از واقعه غدیر تا ماجرای کوچه بنی‌هاشم چند ماه فاصله بود؟! و از آن ظهر گرم که پیامبر در حجه..‌الوداع، دست علی را به عنوان جانشین بعد از خود بالا برد تا ظهر عاشورا چند سال فاصله بود؟! و چیست راز این تلنگر معنا‌دار تقویم که تنها با ورق زدن چند صفحه، اعظم اعیاد امت پیامبر، به «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» ختم می‌شود؟! اگر یوسف نبی را فرزندان یعقوب به چاه انداختند، چه بسیار شب که حضرت ابوتراب، به اراده خود رهسپار نخلستان می‌شد، چرا که برای آه خود، مونسی جز چاه نمی‌یافت! و این است تفاوت مظلومیت علی که خلیفه ختم‌المرسلین بود لیکن غدیردیده‌ها به اسم پیامبر، به مصافش می‌رفتند! که «قرآن ناطق» بود اما آیات الهی را به رخش می‌کشیدند! من واقعا متحیر، مات و مبهوت مانده‌ام که آخر چه نسبتی است با واقعه غدیر و اینکه تا سالیانی حتی قبر امام مظلوم ما معلوم نبود! و تا به امروز، قدر او! «وحدت» آنقدر برایش موضوعیت داشت که لاجرم 25 سال، قید حق خود را بزند اما فی‌الحال فریاد از این طرفه حکایت که برای حفظ وحدت، باید آهسته‌تر نام مبارک علی علیه‌السلام را بر زبان جاری کنیم! شگفتا! امروز هم بعضی‌ها دوست می‌دارند ملت ما، عینا مثل امت زمان پیامبر رفتار کند! که در یک کلام! دوباره تنها بماند علی! ما ذوالفقار می‌خواهیم چه کار؟! کربلا درس مذاکره بود! هدف این است! ما به جای عبرت گرفتن از تاریخ، بسنده کنیم به تکرار آن! و برای علی، نه عمار، که روزی حکایت ناکثین باشیم! دگر روز حکایت مارقین! و هر روز در کار پر کردن جدول قاسطین! آخر از اعتدال به دور است که مالک را فقط دار و دسته معاویه تخریب کنند! از داخل هم باید او را زد! هم پهن کردن تور صندلی! و هم پهن کردن تور تحریم! آهای جماعت! «ما اهل کوفه نیستیم/ علی تنها بماند»! و به جهنم که از این شعار بدتان می‌آید! «به جهنم» را باید درست مصرف کرد! جایش همین‌جاست! اگر خمینی بت‌شکن، ملت ما را از امت صدر اسلام بهتر می‌دانست، یکی هم از آن رو بود که غدیر برای ما تنها یک واقعه تاریخی در آخرین حج پیامبر گرامی اسلام نبوده و نیست! ما دقیقا همین امروز، دست علی را در دست پیامبر می‌بینیم! و مشخصا همین امروز، ولایت فقیه را ولایت رسول‌الله می‌خوانیم! اصحاب کدخدا، از کل واقعه غدیر، تنها به این بسنده کرده‌اند که جلورفته‌ها برگردند عقب! یعنی که عقبگرد! فهم تاریخ در حد اکابر! به آن جلورفته‌های حجه..‌الوداع اما از این رو امر برگشتن داده شد که صحنه بالا رفتن دست علی توسط پیامبر و به عبارت بهتر، صحنه تکمیل رسالت حضرت رسول را مشاهده کنند و ببینند. در نامه اخیر سردار جبهه مقاومت، علی‌الظاهر هیچ اشاره‌ای به واقعه غدیر خم نشده بود لیکن میان آن چند خط کوتاه، هزاران کتاب بلند، حرف و سخن و نکته وجود داشت! یک جمله‌اش این بود: «ما هرگز اجازه نمی‌دهیم باز هم آه علی گره به سینه چاه بخورد!» یک جمله دیگرش این بود: «برای عمار، دست علی، تنها در ظهر روز غدیر خم بالا نیست!» یک جمله دیگرش این بود: «نه یک قدم و صد قدم، که صدها کیلومتر جلوتر از مرزها دارم می‌جنگم و از قضا همین است سند همراهی من با ولایت و مردم عزیزتر از جانم»! یک جمله دیگرش این بود: «علی دیگر به مالک نمی‌گوید برگرد!» یک جمله دیگرش این بود: «غدیر، دیگر به ماجرای کوچه بنی‌هاشم نمی‌رسد!» یک جمله دیگرش این بود: «ما اهل صندلی نیستیم، علی تنها بماند!» یک جمله دیگرش این بود: «سربازان علی در میدان سیاست هم باید همین‌گونه زیرک و کیّس باشند!» یک جمله دیگرش این بود: «اگر می‌خواهید نااهلان و نامحرمان بر صندلی‌های ریاست تکیه نزنند، راهش سیاست‌ورزی صحیح است، نه خالی کردن سنگر مقاومت»! یک جمله دیگرش این بود: «شب و روزت را هم اگر من‌باب امنیت همه این مردم با هر گرایشی، داری هزینه می‌کنی، حق منت‌ نداری!»
یک جمله دیگرش این بود؛ «من آنقدر جنگیدن برای امنیت این مردم را دوست دارم که همین لباس خاکی مرا بس!» یک جمله دیگرش این بود؛ «الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه.. امیرالمؤمنین!»
***
اعظم اعیاد امت است! اعظم اعیاد امت شما یا بقیه..الله! بی‌قرارمان کرده اینکه هیچ نمی‌دانیم کجایی! نمی‌بینی که در هر فصلی، بهانه وصل تو را می‌کنیم؟! یعنی همین دوری و جدایی است سهم ما؟! کاش ابنای آدم، از تو «پادشه خوبان» می‌توانست «ظهور» را عیدی بگیرد! کاش می‌آمدی و دستی بر سر روزگار می‌کشیدی! و بر سر زمان! سالیانی است دور و دراز که دارد دوران یتیمی خود را طی می‌کند! یا صاحب‌الزمان! فردا غدیر است و فرداتر عاشورا! هل من ناصر ینصرنی؟!

 

گروه اجتماعی: این روزها خبرها و زمزمه‌هایی مبنی بر اجرای طرح تازه‌ای با موضوع تعطیلی 2هفته‌ای مدارس همزمان با روزهای آلودگی هوا بویژه در کلانشهرها در فصول پاییز و زمستان به گوش می‌رسد، خبری که چندی پیش به نقل از معاون سازمان محیط زیست استان تهران در رسانه‌های گوناگون منتشر شد. به گفته محمد رستگاری، در صورت تصویب تعطیلی مدارس در فصل پاییز، از این پس 2 هفته از تعطیلات تابستان کم می‌شود و به جای آن دانش‌آموزان تعطیلات پاییزی را تجربه می‌کنند.
این در حالی است که پس از اعلام این خبر و اعلام نظرات موافق و مخالف و دیدگاه‌های گوناگون، روز گذشته 2 تن از وزرا و معاونان دولت یازدهم در اظهارنظرهای جداگانه‌ای به بررسی این طرح و اعلام‌نظر خود درباره اجرایی شدن آن پرداخته‌اند و به نظر می‌رسد درباره اجرایی شدن یا شیوه اجرای طرح هنوز اختلاف‌ نظر و دیدگاه‌های متفاوت وجود دارد. در همین‌باره معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست در اظهاراتی گفته است: «در حال مذاکره در سطوح گوناگون با وزارت آموزش‌وپرورش هستیم تا درباره تعطیلی 2هفته‌ای مدارس در فصل پاییز به نتیجه برسیم».
علاوه بر این روز گذشته در حاشیه نشست خبری علی‌اصغر فانی، وزیر آموزش‌وپرورش خبرنگاران از وی درباره طرح تعطیلی 2 هفته‌ای مدارس در روزهای آلوده پرسیده‌اند که فانی در این‌باره گفته است: «از انجام هر اقدامی به منظور حفظ سلامت دانش‌آموزان استقبال می‌کنیم اما در پیشنهاد مطرح شده درباره تعطیلات پاییزی مدارس ابهاماتی وجود دارد، مانند اینکه در چه تاریخی از پاییز تعطیلی مدارس اجرایی شود و ما نمی‌توانیم به صورت شناور مدارس را تعطیل کنیم». حال باید دید که در روزهای آینده مدیران چه تصمیمی برای این طرح مهم خواهند داشت و آیا در پروسه تصویب و نهایی کردن این طرح پیامدهای تعطیلی مدارس در کیفیت آموزش دانش‌آموزان و تحصیل آنها مدنظر قرار خواهد گرفت؟
مذاکره با آموزش‌وپرورش رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست از انجام مذاکره با آموزش‌وپرورش درباره تعطیلی مدارس در فصل پاییز خبر داد.
معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست با اشاره به پیشنهاد تعطیلی 2هفته‌ای مدارس در پاییز به ایسنا، اظهارداشت: برنامه کاهش آلودگی هوا را به طور جدی دنبال می‌کنیم، سازمان محیط‌زیست به صورت مرتب جلساتی را برگزار و در بخش‌های گوناگون اعم از خودرو و سوخت از وزارت نیرو و وزارت صنعت گزارش‌گیری می‌کند. ابتکار افزود: دولت مصوبه ویژه‌ای برای سال 95 داشت و یکی از موضوعات این بود که برای سال جاری تغییراتی را در ساعات کار ادارات، ساعات مدارس و تعطیلی 2هفته‌ای مدارس در نیمه دوم سال لحاظ کرد. وی با بیان اینکه در حال مذاکره با آموزش‌وپرورش در سطوح گوناگون هستیم، خاطرنشان کرد: امیدواریم با توجه به همکاری‌های خوبی که با آموزش‌وپرورش در بخش‌های گوناگون داریم بتوانیم در این زمینه نیز برای کلانشهرها تدبیر کنیم تا فرزندان‌مان در هوای سالم‌تری تنفس کنند.  ابتکار تصریح کرد:  یک بازه 30 تا 40 روزه  را داریم که هوا ساکن می‌شود و وارونگی هوا اتفاق می‌افتد. در این مدت تهران یا سایر کلانشهرها همانند دیگی می‌شوند که درشان بسته است و هرچه آلودگی وجود دارد در فضا باقی می‌ماند، بنابراین باید برای این چند روز چاره‌اندیشی کرد. رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست یادآورشد: برنامه‌ریزی ما این بود که تردد ناشی از دانش‌آموزان به مدارس را کاهش دهیم و دانش‌آموزان با حضور در منزل یا انجام سفر کمتر در معرض آسیب‌ها قرار نگیرند.  به گفته وی، جلسات در این زمینه ادامه دارد و یکی از موضوعات جلسه  گذشته کارگروه کاهش آلودگی هوای کلانشهرها درباره پیشنهاد تعطیلی 2هفته‌ای  مدارس بود که با حضور وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های مربوطه  برگزار شد و  هنوز به نتیجه قطعی نرسیده‌ایم  و سازمان همچنان در حال بررسی موضوع است و امیدواریم هرچه زودتر به تصمیمی در این باره برسیم.
ابهام در پیشنهاد سازمان محیط‌زیست
در عین حال، علی‌اصغر فانی، وزیر آموزش‌وپرورش از وضعیت مبهم پیشنهاد ارائه شده مبنی بر تعطیلی 2 هفته‌ای مدارس در فصل پاییز انتقاد کرد.
وزیر آموزش‌وپرورش درباره طرح مطرح شده با موضوع تعطیلی 2 هفته‌ای مدارس در پاییز، عنوان کرد: این پیشنهاد در ستاد بحران آلودگی هوا مطرح شده است و درخواست کارگروه مشترک با محیط‌زیست در این باره را  مطرح کرده‌ایم تا در آن کمیته مشترک، ابعاد و امکان کار را بررسی کنیم زیرا نمی‌دانیم چه تاریخی از پاییز را می‌خواهند تعطیل کنند و ما نیز نمی‌توانیم مدارس را شناور تعطیل کنیم. وی افزود: از مطرح شدن موضوع در یک کمیته مشترک استقبال می‌کنیم زیرا سلامت دانش‌آموزان برای ما مهم است اما ابهاماتی هم در این باره وجود دارد، مانند اینکه آیا آلودگی و وارونگی هوا، تاریخ مشخصی دارد؟  آیا آلودگی و وارونگی هوا قابل پیش‌بینی است که بتوان براساس آن برنامه‌ریزی کرد؟ فانی درباره پیشنهاد تغییر ساعات نیز خاطرنشان کرد: باید به این موضوع همه‌جانبه نگریست، چراکه
۱۰ درصد مدارس ما دوشیفته هستند. تغییر ساعات به آموزش و دانش‌آموزان لطمه می‌زند اما سلامتی دانش‌آموزان برای ما دارای  اهمیت‌ بیشتری از هر موضوعی است.
 

صادق امامی: بیانیه تاریخی حاج‌قاسم سلیمانی علیه تفرقه‌افکنان داخلی و خارجی به سرعت آتش فتنه‌انگیزی‌ها را خاموش کرد. تحلیلگران در داخل و خارج ایران این بیانیه را نشان‌دهنده سلامت و صلابت این شخصیت بین‌المللی جمهوری اسلامی دانسته و تاکید کردند سردار سپاه ایران مانند یک دژ نفوذناپذیر اجازه سوءاستفاده سیاست‌بازان غیرانقلابی از تکالیف وی را نداده و نخواهد داد. بویژه اینکه کارشناسان معتقدند این بیانیه حاج‌قاسم یک پاسداری تمام‌عیار از پیروزی‌های جبهه مقاومت در منطقه در مقابل فتنه‌انگیزی‌های دوستان سیاست‌باز آمریکایی‌ها در ایران است. «وطن‌امروز» در این‌باره سوالاتی را از حسین
امیر عبداللهیان، مشاور رئیس مجلس شورای اسلامی در امور بین‌الملل و معاون سابق عربی و آفریقای وزارت امور خارجه پرسید.
***
شما در بین رسانه‌ها و سیاسیون به واسطه مواضع و اقدامات‌تان به عنوان یک دیپلمات انقلابی معروفید؛ نظرتان درباره بیانیه حاج‌قاسم چیست؟ آیا به تحولات اخیر ارتباطی دارد یا خیر؟
اجازه بدهید اینگونه پاسخ دهم که سردار سلیمانی در سال‌های اخیر نقش ویژه‌ای در کمک به امنیت جمهوری اسلامی و منطقه ایفا کردند. علاوه بر ایشان، شهدای عزیز مدافع حرم و همچنین مستشاران نظامی در ماه‌های اخیر بویژه در سوریه و عراق، سهم مهمی در کمک به برقراری امنیت منطقه و مقابله با گروه‌های تروریستی و صهیونیسم بین‌الملل داشته‌اند. اهمیت آنچه به عنوان بیانیه سردار از آن یاد می‌شود هم در بعد منطقه‌ای و هم بین‌المللی به این جهت است که ایشان شخصا و همچنین سپاه با اعزام مستشاران نظامی به منطقه و به کشورهایی که درخواست کردند و استمداد طلبیدند، سهم مهمی در مبارزه با داعش و تروریست‌ها دارند. درباره اینکه سردار سلیمانی اشاره کردند به عنوان یک سرباز در خدمت ولایت و نظام و انقلاب باقی خواهم ماند باید بگویم ایشان به عنوان یک سردار و به تعبیر غربی‌ها یک ژنرال عالی رتبه و سرمایه‌ای بزرگ برای جمهوری اسلامی ایران و منطقه هستند که به همراه شهدای سپاه و ارتش در سوریه سهم مهمی در برقراری امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی دارند. من در گفت‌وگو با خانم موگرینی، مسؤول ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپایی و همچنین در گفت‌وگوهایی که با وزیر خارجه انگلیس در لندن و بروکسل داشتم، تاکید کردم شخص سردار سلیمانی و شهدای مدافع حرم و سرداران سپاه که به عنوان مستشاران نظامی در سوریه و عراق با تروریسم مبارزه می‌کنند، سهم مهمی در مبارزه با تروریسم و کمک به امنیت منطقه و جهان دارند. در این چارچوب مجموعه فرماندهی سپاه و نیروهای تحت امر سپاه در کمک به امنیت منطقه و جهان هزینه‌های بالایی را پرداخته‌اند. بنده به طرف خارجی همواره گفتم این هزینه‌های کلانی که جمهوری اسلامی چه در بعد مادی و چه انسانی پرداخت کرده نشان‌دهنده نقش پیشتاز ایران در مبارزه با تروریسم و کمک به منطقه است.
چند روزی است در سوریه آتش‌بس برقرار شده؛ سردار دهقان درباره این آتش‌بس به گونه‌ای سخن گفت که نشان از موافقت ایران با آن مشروط به عدم تقویت گروه‌های تروریستی دارد. پیش از این ایران یکبار با آتش‌بس موافقت کرد که تروریست‌ها از این شرایط سوءاستفاده کردند و حادثه خان‌طومان را پیش آوردند؛ آیا مناسبات ایران و روسیه در سویه هماهنگ  است؟
ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که هر اقدامی در سوریه باید با هماهنگی دولت سوریه باشد. اقداماتی که ایران یا روسیه در سوریه انجام می‌دهند زمانی اصولی و مورد توجه است که دولت سوریه با آن تصمیم موافق باشد. لذا قبل از اینکه ما به عنوان جمهوری اسلامی ایران یا روسیه بخواهد در این زمینه اظهارنظر کند، نظر دولت قانونی و مشروع آقای بشار اسد مهم است.
مقامات رسمی سوریه با برقراری آتش‌بس منوط بر شروطی موافقت کردند. از جمله این شروط این است که نباید آتش‌بس به گونه‌ای اجرایی شود که تروریست‌ها مثل دفعه قبل بخواهند از آن سوءاستفاده کنند. دولت سوریه برای اینکه در این آتش‌بس تضمینی برای عدم سوءاستفاده تروریست‌ها داشته باشد، این پیش‌شرط را گذاشت که اگر قرار است کمکی وارد منطقه شود، باید توسط نیروهای مرتبط با حکومت سوریه و یا هلال‌احمر سوریه مورد شناسایی قرار گیرد. مقامات دولت سوریه در دور جدید آتش‌بس براساس مکانیزم‌هایی با مقامات سازمان ملل و به طور مشخص با آقای استفان دی میستورا، نماینده دبیر کل سازمان ملل متحد در امور سوریه گفت‌وگوهایی را انجام داده‌اند.
اما درباره آنچه در این‌باره مربوط به جمهوری اسلامی ایران است باید گفت ما به طور اصولی همواره از راه‌حل سیاسی حمایت می‌کنیم. علاوه بر این در یکی از بندهای طرح 4 ماده‌ای ایران، برقراری آتش‌بس سراسری، جامع، مانع و آتش‌بسی که تروریست‌ها نتوانند آن را فرصتی برای تنفس خود بدانند، گنجانده شده است اما اینکه چگونه این امر شدنی است، بستگی به نظر نیروهای فنی در میدان دارد. قطعا مستشاران نظامی ما که در حوزه مبارزه با تروریسم به حکومت و ارتش سوریه مشورت می‌دهند ملاحظات خود را با سوری‌ها در این زمینه مطرح می‌کنند. ایران و روسیه راجع به اصل آتش‌بس منوط به عدم سوءاستفاده تروریست‌ها اتفاق نظر دارند و آتش‌بس مورد تایید 2 طرف است اما کیفیت و چگونگی برقراری آتش‌بسی که تروریست‌ها از آن سوءاستفاده نکنند، موضوعی است که باید در زمین اجرا شود و در زمین  مورد بحث قرار بگیرد.
چند روزی از اجرای آتش‌بس نگذشته بود که اختلافات مسکو و واشنگتن دوباره بر سر آتش‌بس شروع شد. لاوروف، وزیر خارجه روسیه اخیرا گفت آمریکایی‌ها به تعهداتشان در آتش‌بس پایبند نیستند؛ وقتی ما یک تجربه در این باره داریم تکرار آن به مصلحت است؟ یا چه مصالحی وجود دارد که دولت سوریه، ایران و روسیه به آن تن می‌دهند؟
من به عنوان فردی که با روس‌ها مذاکرات زیادی درباره مساله سوریه داشته‌ام می‌گویم روس‌ها در حمایت از مردم و دولت سوریه در مقابله با تروریسم و تحرکاتی که برای تغییر نظام سیاسی در سوریه انجام شده، اقدامات موثری داشته‌اند اما در عین حال موثرترین اقدامات توسط ارتش سوریه، مردم و رهبری سوریه با کمک مستشاران نظامی جمهوری اسلامی ایران و به طور روشن در سطح منطقه با کمکی که حزب‌الله لبنان در امر مبارزه با تروریسم به موازات مبارزه با رژیم صهیونیستی انجام می‌دهد، صورت گرفته است. درباره آتش‌بس باید بگویم هر زمان آمریکایی‌ها دیدند گروه‌های تروریستی مرتبط با دستگاه‌های امنیتی واشنگتن یا گروه‌های مسلح بی‌مسؤولیت مرتبط با دستگاه‌های امنیتی خارجی در وضعیت سخت و محاصره قرار گرفته‌اند، بلافاصله به روس‌ها فشار آوردند و ایده‌هایی را برای برقراری آتش‌بس مطرح کردند. من باور دارم این آتش‌بس‌ها از نگاه آمریکا برای خریدن فرصت به نفع گروه‌های تروریستی است اما در عین حال در مکانیزم‌های شناخته شده بین‌المللی باید دولت سوریه سطحی از انعطاف را به عنوان حکومت از خود نشان دهد تا بهانه از دست طرف مقابل گرفته شود. پذیرش آتش‌بس را من از درایت آقای بشار اسد می‌دانم که به‌رغم همه ریسک‌هایی که آتش‌بس دارد، به صورت مقطعی و زمان‌بندی شده با آن موافقت کرد و بهانه را از دست دشمنان سوریه و دشمنان مقاومت گرفت. اما حتما هم مقامات سوریه و هم کسانی که به آنها مشورت می‌دهند این توجه را داشته و دارند که طرف‌های مقابل از این آتش‌بس سوءاستفاده نکنند.
 

گروه بین‌الملل: شامگاه 17 سپتامبر 2016، تبدیل به شامی نمادین در تاریخ رو به زوال ایالات متحده آمریکا شد، شبی که آمریکا و نزدیک‌ترین شریک نظامی‌اش یعنی رژیم اسرائیل، نقاب جنگ نیابتی را از چهره برداشتند و مستقیما به پشتیبانی هوایی حملات زمینی تروریست‌های داعش و القاعده در شرق و غرب سوریه پرداختند. حملات مشترک و برنامه‌ریزی شده 17 سپتامبر یوساف (نیروی هوایی آمریکا) و تزاهال (نیروی هوایی رژیم صهیونیستی) به یگان‌های ارتش سوریه در دیرالزور و قنیطره، اعلان جنگ به تمام مرزهای جهان و تمامیت ارضی تمام کشورهای مستقل در چارچوب پروژه «آشوب جهانی» روچیلدها و راکفلرها تحت مدیریت اوباما – کلینتون -پترائوس است. همزمان رخداد 17 سپتامبر به شکلی تامل‌برانگیز و به فاصله تنها 10 روز پس از ارائه نظریه برژینسکی – نخستین ایده‌پرداز جنگ تکفیری - مبنی بر موازنه قدرت جدید جهانی و  افول نقش ایالات متحده آمریکا به عنوان ابرقدرت، به طور رسمی از موجودیت منحوس جدیدی تحت عنوان «ایالات متحده داعش» پرده برمی‌دارد که 15 سال پیش در 11 سپتامبر متولد شده بود. یک موجودیت اهریمنی امپریالیستی-تروریستی که رقه یا موصل تنها 2 پایگاه فرعی‌اش محسوب می‌شوند در حالی که از این پس در نظم نوین ضد‌تروریسم جهانی، فرماندهان کل قوای کشورهای بزرگ و کوچک، واشنگتن، لندن، تل‌آویو و ریاض را به عنوان پایتخت و مراکز ایالتی اصلی این موجودیت تهدیدگر جانمایی خواهند کرد. مخالف‌خوانی‌های فرانسه در ناتو، تقلای اردوغان برای بیرون آمدن از زیر یوغ ناتو  و تماس‌های شرقی‌اش در کنار دیدارهای مهم اخیر مقام‌های اطلاعاتی چین، هند و فرانسه از دمشق، تردیدی باقی نمی‌گذارد که همه آنها از آغاز جنگ جهانی جدیدی در شامات توسط آمریکا بیم دارند. آشکار است حمله 17 سپتامبر آمریکا و اسرائیل به سوریه – آن هم پس از 5/5 سال جنگ نیابتی تروریست‌های دست‌پرورده‌شان در این کشور - برخلاف ادعای پنتاگون اشتباهی محاسباتی نبوده است چرا که در این حملات، یوساف علاوه بر جنگنده  بمب‌افکن‌های اف‌۱۶ از  جنگنده‌های صاعقه آ10 استفاده کرده که ویژه پشتیبانی هوایی از ارتفاع کم برای نیروهای زمینی خودی و در این مورد همان تروریست‌های داعش است که پس از حمله هوایی آمریکایی به مواضع رزمندگان سوری در پایگاه جبل الثرده در دیرالزور و به شهادت رساندن90 تن از آنها، بلافاصله این پایگاه را به اشغال خود درآوردند. از نظر هر استراتژیست نظامی این حمله به منزله آغاز عملیاتی از پیش برنامه‌ریزی شده از سوی «ایالات متحده داعش»  - و طبیعتا پیش‌بینی شده از سوی مسکو، تهران و پکن، دهلی، پاریس و بروکسل - است که کشورهای مستقل جهان، حتی ملل اروپایی نسبتا مستقل را وامی‌دارد در مقابل آن چاره‌اندیشی کنند. با توجه به ظهور انواع تروریسم تکفیری و قومیتی و فاشیستی از ترکستان چین گرفته تا ناف پاریس، این بلا می‌تواند بزودی دامن همه کشورهای بزرگ را بگیرد. حملات17 سپتامبر به سوریه جدای از اینکه از آغاز عملیات اشغال شرق سوریه توسط آمریکا و متحدان تروریست یا تروریست‌پرورش، با هدف وصل کردن اتاق عملیات شمالی‌شان در آنتالیای ترکیه به اتاق عملیات جنوبی‌شان در موک اردن حکایت دارد، از جنبه‌ای نمادین و هژمونیک نیز برخوردار است. آمریکا با نقض صریح تمامیت ارضی سوریه و حتی زیر پا گذاشتن تعهدی که خود یک هفته جلوتر درباره آتش‌بس در این کشور داده بود، این پیام را به تمام جهان مخابره کرد که از این پس هیچ مرزی را به رسمیت نمی‌شناسد.
این الگوی عملیاتی جهانی برای رواج تروریسم و ایجاد آشوب در همه قلمروهای ملی با هدف تضعیف حکومت‌های مرکزی، سپس برچیدن مرزها با تسلیم کردن یا اشغال آنها و در نهایت تنزل دادن دولت‌ها به ایالت‌های حاکمیت جهانی نظامی و اقتصادی بانکداران صهیونیست به مرکزیت واشنگتن و لندن خواهد بود. پیام حمله 17 سپتامبر، همان امتداد پیام جورج بوش پسر پس از صحنه‌آرایی یازدهم سپتامبر است که به همه کشورهای دنیا هشدار داد: «یا با ما هستیدیا علیه ما!» با این تفاوت مهم که این بار بهانه «جنگ صلیبی علیه تروریسم» با اعلان حمایت عملی کاخ سفید از تروریسم جایگزین شده است. این پیام  در عین حال به منزله اعلان سیاست «جنگ در پس صلح» اوباما در عصر دوم ریاستش بر کاخ سفید به عنوان رئیس‌جمهور سایه و پشت سر یک رئیس‌جمهور رسمی ضعیف مثل هیلاری کلینتون بیمار، تیم کین، معاون او – که در صورت مرگش به صورت موقت جایگزین می‌شود – یا جو بایدن، معاون خود اوباماست. این همان سیاستی است که در سال 2013 در چشم‌انداز 2030 سازمان سیا نیز منعکس شده و براساس آن مواجهه مستقیم با کشورها و قدرت‌های خارجی جای خود را به کنترل تروریسم فرامرزی داده است. «ایالات متحده داعش» در این چشم‌انداز آشوب‌افکنی، هم ترمیناتور خوب است و هم ترمیناتور بد یعنی نقش تروریست و ژاندارم را به موازات هم ایفا می‌کند؛ آشوب‌افکنی و صدور تروریسم به اقصی نقاط جهان از یک‌سو و حمله به همان نقاط به بهانه سرکوب تروریسم خود‌ساخته‌اش و در حقیقت اشغال نظامی کشورها از سوی دیگر. اما مسلما واکنش کشورهای مستقل به این سیاست انفرادی و انفعالی نخواهد بود. به همین خاطر می‌توان از 17 سپتامبر به عنوان لحظه‌ای در تاریخ جهان یاد کرد که انگیزه نخستین ائتلاف سراسری را در میان طیف وسیعی از قدرت‌های نوظهور و کشورهای مستقل برای خلاص شدن از شر مطلق واشنگتن و لندن پدید می‌آورد. ائتلافی که قطعا از جنبش غیرمتعهدها، پیمان شانگهای و حتی مدل نظامی بریکز هم فراتر خواهد رفت و می‌تواند به اتحادهای فراقاره‌ای علیه آنگلو اسرائیلی‌ها منجر شود. زبیگینو برژینسکی در نظریه اخیر خود درباره موازنه‌های جدید قدرت در دنیا، حتی پیش‌بینی اتحاد جهان اسلام علیه آمریکا را مطرح می‌کند که طبعا از نگاه کاخ سفید، جمهوری اسلامی ایران در قلب چنین اتحادی قرار خواهد داشت.
حمله مشترک آمریکا و اسرائیل
به دنبال یک هفته کارشکنی واشنگتن در توافق آتش‌بس در سوریه که حملات پرشمار تروریست‌ها به ارتش و مقاومت سوریه را در پی داشت، سرانجام شامگاه شنبه آمریکایی‌ها نقاب جنگ نیابتی را از چهره برداشتند و خود به همراه متحدان‌شان حمله به نظام سوریه را آغاز کردند. بمب‌افکن‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی در عملیاتی هماهنگ مواضع نیروهای ارتش و بسیج مردمی سوریه مستقر در استان‌های دیرالزور (شرق) و قنیطره (جنوب غرب) این کشور را بشدت بمباران کردند. بنابر این گزارش، در نخستین حمله بمب‌افکن‌های آمریکا مواضع ارتش سوریه در اطراف فرودگاه نظامی دیرالزور را هدف قرار دادند. ارتش سوریه با انتشار بیانیه‌ای در این‌باره توضیحاتی بدین شرح ارائه کرده است: «در ساعت 17 امروز 2 فروند هواپیمای نظامی از نوع اف‌16 و‌ای 10 تاندربولت ارتش آمریکا با استفاده از آسمان کشور عراق وارد خاک سوریه شده و مواضع نیروهای نظامی این کشور مستقر در جبل‌الثرده و البغیلیه واقع در حاشیه فرودگاه نظامی دیرالزور در شرق سوریه را هدف حملات شدید هوایی قرار دادند. بر اثر این تجاوز آشکار آمریکایی- اسرائیلی به کشور سوریه، 62 تن از رزمندگان سوری شهید و 100 تن زخمی شدند و به تجهیزات نظامی آنها نیز صدمات جدی وارد آمد. این سربازان طی روزهای گذشته در محاصره عناصر داعش قرار داشتند اما تلاش تروریست‌ها برای سیطره بر این پایگاه با مقاومت مدافعان منطقه با شکست مواجه شده بود.» البته گروم موسوم به‌ «دیده‌بان حقوق‌بشر سوریه» (وابسته به معارضان) شمار قربانیان این حملات خونین آمریکا را 90 تن اعلام کرده است. فرماندهی کل ارتش و نیروهای مسلح سوریه تأکید کرد جنگنده‌های ائتلاف آمریکایی اقدام به بمباران یکی از مواضع نظامی ارتش سوریه در ارتفاعات الثرده در اطراف فرودگاه دیرالزور کردند که منجر به تلفات جانی نیروهای نظامی سوریه شد و به تجهیزات ارتش نیز خسارت‌هایی وارد آمد. این حمله به شکلی آشکار زمینه را برای حمله تروریست‌های داعش به مواضع ارتش در جبل‌الثرده فراهم کرد و تروریست‌ها توانستند این منطقه نظامی را به کنترل خود در آورند.  در این بیانیه، فرماندهی کل ارتش و نیروهای مسلح سوریه تصریح کرد این اقدام، یک تجاوز خطرناک و آشکار علیه سوریه و ارتش آن محسوب می‌شود و دلیل قاطعی بر حمایت آمریکا و همپیمانانش از گروه تروریستی داعش و دیگر گروه‌های تروریستی است و دروغ بودن ادعاهای آمریکا در مبارزه با تروریسم را مشخص می‌کند. از سوی دیگر، کمتر از 7 دقیقه پس از این حملات هوایی، عناصر گروه تروریستی داعش نیز به جبل‌الثرده هجوم برده و پس از عقب‌نشینی نظامیان سوری کنترل آن را به دست گرفتند. ساعتی پس از این حملات خونین آمریکا، مواضع نیروهای ارتش سوریه در استان قنیطره مجددا هدف حمله هوایی اسرائیل قرار گرفت. در این حملات 2 مرکز ارتش و بسیج مردمی سوریه در اطراف شهرک خان‌ارنبه واقع در استان قنیطره (جنوبی‌غربی) این کشور هدف بمباران شدید قرار گرفت که در پی این بمباران 2 سرباز سوری به شهادت رسیده و 6 تن دیگر نیز بشدت زخمی شدند.
واکنش روسیه به تجاوز آمریکایی
سخنگوی وزارت خارجه روسیه تأکید کرد از حملات آمریکا در سوریه این نتیجه گرفته می‌شود که کاخ سفید از داعش دفاع می‌کند. ماریا زاخارووا با بیان این موضوع گفت: اگر قبلا تردیدهایی درباره اقدام آمریکایی‌ها در سرپوش گذاشتن بر فعالیت‌های جبهه النصره داشتیم، اکنون پس از حمله اخیر به ارتش سوریه به نتیجه‌ای هولناک می‌رسیم؛ کاخ سفید از داعش حمایت می‌کند. زاخارووا افزود:  اگر این چنین باشد، شاید همین امر دلیل مخالفت طرف آمریکایی با انتشار متن توافق روسیه- آمریکا درباره سوریه است. وی ادامه داد: ما از واشنگتن می‌‌خواهیم توضیح دهد آیا این سیاست به عمد و برای حمایت از داعش بوده یا اشتباهی صورت گرفته است. روسیا الیوم تأکید کرد وزارت خارجه روسیه پیش‌تر هم اعلام کرده بود طرف آمریکایی برنامه‌های خود درباره عملیات در دیرالزور را اعلام نمی‌کند.
طرح تجاوز آمریکا در شورای امنیت
در پی حمله به پایگاه نظامیان سوریه در دیرالزور، شورای امنیت سازمان ملل متحد شامگاه شنبه به درخواست روسیه نشستی اضطراری برگزار کرد. سفیر روسیه در سازمان ملل متحد در اعتراض به اهانت نماینده آمریکا که نشست فوق‌العاده شورای امنیت را حیله روسیه توصیف کرده بود، این نشست را ترک کرد. ویتالی چورکین پس از ترک نشست فوق‌العاده شورای امنیت گفت: «تا به حال استبداد آمریکایی را به این شکل ندیده بودم». چورکین گفت که سامانتا پاور، همتای آمریکایی وی به وی گفته است اهمیتی نمی‌دهد او چه می‌خواهد بگوید، چون این نشست اساسا «حیله» روسیه است. سفیر روسیه در سازمان ملل افزود: «حمله هوایی آمریکا به سوریه در این مقطع زمانی بسیار خطرناک و در واقع شک‌برانگیز است. لذا ما باید مراتب را به شورای امنیت می‌کشاندیم و این کار را کردیم». سامانتا پاور نیز اندکی قبل از آغاز نشست فوق‌العاده شورای امنیت گفت خشم روسیه از حمله هوایی آمریکا به نیروهای دولتی سوریه و دعوت به برگزاری این نشست، ترفند و حیله‌ای بیش نیست. این در حالی است که وزارت خارجه روسیه طی بیانیه‌ای رسمی از شورای امنیت خواسته بود این تجاوز آمریکایی را محکوم کند.
پنتاگون: اشتباه عملیاتی بود!
با گذشت 5 ساعت از حملات شدید هوایی بمب‌افکن‌های ارتش آمریکا به مواضع نیروهای ارتش و بسیج مردمی سوریه در دیرالزور، وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) با صدور بیانیه‌ای ضمن پذیرش این حمله هوایی آن را «احتمالا! نتیجه اشتباه عملیاتی» عنوان کرده است. پنتاگون مدعی شد که هواپیماهای ارتش آمریکا اطلاع نداشتند که مواضع مورد هدف قرار گرفته متعلق به ارتش سوریه بوده و نه گروه تروریستی داعش! پنتاگون در پایان تاکید کرد که همه عملیات‌های هوایی آمریکا در دیرالزور و مناطق حاشیه‌ای آن متوقف خواهد شد. این ادعا در حالی است که حملات آمریکا به مواضع نظامیان سوری بیش از یک ساعت به طول انجامیده و مراکز استقرار نیروهای دولتی سوریه در منطقه دیرالزور کاملا مشخص بوده است. برخی گزارش‌ها حاکی است، کاخ سفید با وساطت روسیه مراتب رسمی تأسف خود را از حمله به مواضع ارتش سوریه که به کشته شدن نظامیان این کشور منجر شده، ابراز کرده است. این تحولات در حالی انجام می‌شود که در واشنگتن صحبت‌ها از اختلافات شدید میان وزارت خارجه آمریکا به عنوان عامل امضای توافق آتش‌بس با وزارت خارجه روسیه و فرماندهان پنتاگون به عنوان جریان مخالف هماهنگی با روسیه در زمینه مبارزه با تروریسم در سوریه در جریان است. پنتاگون براساس دیدگاه‌های نظامی جدید آمریکا، روسیه را دشمن اصلی آمریکا می‌داند. گفته می‌شود همین اختلافات عامل اصلی اصرار واشنگتن به عدم انتشار بندهای توافق آتش‌بس است، چرا که انتشار این بندها باعث می‌شود این موضوع در شورای امنیت تصویب شده و پرداختن رسانه‌های خبری به این موضوع می‌تواند شکاف‌ها و درگیری‌های خونین بین گروه‌های تروریستی را افزایش داده و جنگی را در میان آنها ایجاد کند که واشنگتن تمایلی به آن ندارد، چرا که نمی‌خواهد ابزارهای خود را در موقعیتی خطرناک و سخت قرار دهد. در هر صورت، به نظر می‌رسد تمام مسائلی که در زمینه اختلافات میان وزارت خارجه و سرویس‌های نظامی و امنیتی و فرماندهان نظامی مطرح شده است، یک تاکتیک و توزیع نقش است تا آمریکا براساس آن بتواند از اجرای توافق مذکور شانه خالی کرده و در این شرایط حساس در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، برای خود زمان کسب کند و درعین‌حال بتواند به تروریست‌ها فرصت داده و خون جدیدی به شریان‌های آنها تزریق کند، همچنین حملات ارتش سوریه برای سرکوب تروریست‌ها در منطقه شرقی حلب بعد از محاصره کامل آن را به شکست بکشاند، چرا که شکست تروریست‌ها در حلب به معنی شکست استراتژی آمریکا در سوریه است.
دمشق: جبل‌الثرده را پس گرفتیم
یگان‌های ارتش سوریه و نیروهای مسلح توانستند به طور کامل نقاطی را که در پی حمله جنگنده‌های آمریکایی در اطراف فرودگاه نظامی دیرالزور از دست داده بودند، از داعش پس بگیرند. به گزارش سانا، یگان‌های ارتش بعد از عملیات فوری و دقیق نیروهای داعش را هدف گرفتند و توانستند همه نقاط از جمله جبل‌الثرده را که در پی حمله جنگنده‌های آمریکایی به مواضع‌شان از دست داده بودند از داعش پس بگیرند. این حمله آمریکا زمینه‌ساز تسلط داعش بر این نقاط شد. جبل‌الثرده منطقه‌ای استراتژیک و مشرف بر فرودگاه نظامی دیرالزور است که شریان حیاتی برای امدادرسانی به شهر و نیروهای ارتش مستقر در آنجاست.