گفتوگوی «وطن امروز» با بیژن میرباقری، نویسنده و کارگردان فیلم «ربوده شده»
نقش شبکههای اجتماعی در دگرگونی ارزشها
همکاری خاطرهانگیزی با مجیدی در فیلم «محمد رسولالله(ص)» داشتم
مرتضی اسماعیلدوست: فیلم «ربوده شده» به نویسندگی و کارگردانی بیژن میرباقری از چهارشنبه هفته گذشته به فیلمهای در حال اکران سینمای ایران ملحق شده و پرداختن به این فیلم از حیث نگاه ناظری که نسبت به اتفاقات شبکههای اجتماعی و مواجهات ناگوار برخی با حریم خصوصی افراد مطرح جامعه دارد، میتواند جالب توجه باشد. فضای غبارآلودی که تفکیک ارزشها به شکل لجامگسیختهای درآمده و بسیاری از ناهنجاریها در پروسهای بیقاعده رنگ همراهی به خود گرفته است! میرباقری در «ربوده شده» به سویه ناامنی که از رشد جریانهای غیراخلاقی در رسانههای مجازی وجود دارد، نظر افکنده و از این رو بحثی جدی با او در این باره شکل گرفت که در ادامه میآید.
***
ساخت «ربوده شده» بر چه اساس برایتان جدی شد؟ چرا که به طور حتم داستانهای دیگری برای روایتپردازی داشتید!
اولین مساله این است که فیلمسازم و باید در این حرفه فعال باشم اما اینکه چه شد چنین داستانی را انتخاب کردم، برمیگردد به جمیع رفتارهایی که در شبکههای اجتماعی اتفاق میافتد. البته خودم عضو فعالی در برخی از این شبکهها هستم و نسبت به این فضا نیاز به بحث جدی وجود دارد. مساله دیگری که دلیل ساخت این فیلم برایم بود، انعکاس شرایطی است که برای بسیاری از ما پس از ایجاد بحران در زندگی رخ میدهد. مثلا وقتی وسیلهای باارزش را گم میکنیم دچار عدم تعادل روانی میشویم. همین دلایل موجب شکلگیری فیلمنامه «ربوده شده» و ساخت فیلمش شد. فیلمنامه 3-2 بار بازنویسی شد تا به شکل موجودش درآمد.
هنگامی که جریانات اخیر رسانهای مبنی بر عدم پایبندی به اخلاق در نقد آثار و ورود به حریم خصوصی هنرمندان را مرور میکنیم به آیندهنگری شما در توجه به این بخش حساس «اخلاق در رسانه» خواهیم رسید! درباره تناسب اتفاقات اخیر رخداده با موضوع فیلم «ربودهشده» صحبت کنید.
به نکته درستی اشاره کردید. البته من پیشگو نیستم اما رفتاری که همیشه در قبال گروهی خاص و شناختهشده در عرصههای مختلف هنری و رسانهای و افراد اندیشمند وجود دارد جای بررسی باقی میگذارد. این فشار روانی از انواع نگاههای بیرونی علیه افراد سرشناس جامعه وجود دارد. حالا اگر این فشار به شکل فیزیکی وارد حریم خصوصی آنها شود و در واقع به خود اجازه دهیم وارد زندگی شخصی افراد مطرح جامعه شویم ناخواسته موجب عدم تعادل روانی در زندگی آنها خواهیم شد. همین عدم امنیت روانی کلیدواژهای بود که من در «ربوده شده» به سمتش رفتم. البته این جریان متعلق به همین یکی، دو سال اخیر نیست اما در ماههای اخیر کلیدواژههای ایجاد عدم امنیت روانی دچار تغییر و تبدیل به ناسزاگویی شده است. در واقع این عناوین در گذشته شامل تهمت زدن و برچسب زدن یا وارونهنگری در اخبار و اطلاعات بود اما حالا به سمت ناسزاگفتن رفته است.
اهمیت حفظ حریم شخصی افراد بهعنوان کد روایی فیلم «ربوده شده» درآمده و مشخص میشود برای شما دغدغهای اساسی بوده است!
نوع برخورد با پدیدهها مساله مهمی است. به هر حال متاسفانه قالب رفتاری جامعه در حال حاضر به این شکلی که میبینیم درآمده است، چرا که از چند سال پیش عدم اخلاقگرایی به وجود آمد و کمکم رشد پیدا کرد و شرایط به سمتی رفته که خیلی از مسائل حالا به شکل معیوبی بروز مییابد.
میتوان گفت مخاطرات جهان مدرن به شکل مهارناپذیری در بخشی از سطوح ارتباطی جامعه امروز نفوذ کرده است؟ چون جامعه ما همچنان معلق میان متعلقات سنتگرایی و فضای متفاوت فکری جهان مدرن مانده است!
میشود این را هم مطرح کرد اما من سمت مثبت این قضیه را میخواهم برجسته کنم که اگر فضای تیرهای هم در شکل ارتباطات وجود دارد اما میتوان به تاثیرات مثبتی هم که فضای شبکههای اجتماعی میتواند داشته باشد نظر داشت.
در فیلم «ربوده شده» خواستید معایب و مزایای مرتبط با شکل ارتباطات جمعی را تنها به طرح درآورید یا اینکه به کالبدشکافی مساله نیز یپردازید؟
ببینید! من بیشتر در نظر داشتم مساله مواجهه با حریم شخصی افراد را به سطح گفتوگوی عمومی مردم دربیاورم. ممکن است موفق نبوده باشم و فیلمم آن بازتابی را که به دنبالش بودم ایجاد نکند اما بیان این موضوع برایم جدی بود که عنوان کنم برخی شبکههای اجتماعی باعث ایجاد اخلاق ناصوابی شدهاند. حالا این مساله مطرح میشود که اگر ما برگردیم و مروری دوباره بر این فضا داشته باشیم میتوانیم شبکههای اجتماعی را با تعهد اجتماعی همراه کنیم؟ من با ساخت فیلم «ربوده شده» به دنبال ایجاد این گفتوگو میان مردم بودم که فکر کنند چه جهانی را در شبکههای اجتماعی دنبال میکنند. من از طریق قصهای ملودرام این موضوع را خواستم مطرح کنم.
پیش از این آثاری در ارتباط با پشت پرده تیره زندگی برخی هنرمندان مانند فیلم «سوپراستار» ساخته شد اما شما در «ربوده شده» وجه دیگری از ماجرا را نمایان کرده و نگاه کاملا همدلانهای با شخصیت مطرح فیلمتان داشتهاید.
من پشت همه کاراکترهای فیلمهایم میایستم. این را هم اشاره کنم که در فیلمنامه اولیه میخواستم به جای هنرپیشه مطرح سینمایی یک شاعر بگذارم اما بعدا دیدم این شخصیت شاید جذابیت عمومی نداشته باشد و آن را کنار گذاشتم. آن فیلم به طیف خاصی تعلق میگرفت و من آن ایده را به شرایط ناامن زندگی یک ستاره سینمایی تغییر دادم که جهان جذابتری هم دارد. ما در جامعهای زندگی میکنیم که سوءاستفاده از اطلاعات افراد شناخته شده رخ میدهد و این برای بخشی از افراد جامعه عدم امنیت روانی را به وجود خواهد آورد.
چقدر از مولفهها و فضاسازی شبکههای اجتماعی در خدمت درام «ربوده شده» استفاده کردید؟
متاسفانه یکی از مقاصد شبکههای اجتماعی سرک کشیدن به زندگی دیگران است اما من به این بخش از قضیه در فیلم خودم کاری نداشتم و برایم فهم این مساله برای مخاطب مهم بود که این دخالت در حریم خصوصی افراد تا چه حد میتواند باعث به هم خوردن امنیت روانی طرف مقابل یعنی افراد مطرح جامعه شود و افراد مزاحم که مداخله در زندگی دیگران میکنند واقعا نمیدانند که دارند امنیت دیگران را به مخاطره میاندازند. حتی یک کلمه نامناسبی که در صفحه شخصیتی مطرح نوشته میشود میتواند برایش در زندگی ایجاد مساله کند.
داستان فیلم «ربوده شده» ظرفیت قرار گرفتن در موقعیتی معمایی را داراست. شما نمیخواستید در پرداخت کنشها و نوع روایتپردازی وجهی جستوجوگرایانه و همراه با تعلیق برای مخاطب ایجاد کنید؟
با توجه به اینکه در چنین حالتی شکل ملودرام داستان از بین میرفت خیلی نمیخواستم وارد جنبه معمایی شود. از طرفی اگر وارد آن بخش از قضیه میشدم باید حرفهایی میزدم که امکان نمایش در فیلم را پیدا نمیکرد و چون وارد فاز دیگری میشدم حتی میتوانست برایمان خطرناک باشد! در آن صورت باید پاسخی به این سوال مهم میدادم که برای چه کسانی استفاده از اطلاعات افراد جذاب خواهد بود. فیلم من به این سوال پاسخی نمیدهد و اصلا قرار نیست وارد این ماجرا شود و برای همین در قالب ملودرام روایت شده است.
در تدوین فیلم هم بیشتر سعی کردید دور از تنشسازی و ایجاد ریتمی پرشتاب به شکلی همراه با آرامش به مونتاژ دست زده و از این طریق برای مخاطب فضایی تاملبرانگیز بسازید.
اصولا ابتدا نمیخواستم خودم تدوینگر این فیلم باشم اما چون فیلمنامه را نوشتم و بهتر میدانم که چه چیزی در فیلمم میخواهم و اینکه باید موضوعات را در کجای داستان قرار دهم، خودم دست به تدوین زدم تا بتوانم از آن مضامینی که در فیلم گذاشتهام پاسداری کنم. من دنبال تدوینگر دیگری هم رفتم اما امکان داشت مسائلی که من دنبالش بودهام از نگاه تدوینگر دیگری اولویت نداشته باشد. ضمن اینکه در اینجا نیاز به تشکر از بهرام دهقان است که خیلی به من در این کار کمک کرد. من در فیلم «ربوده شده» خیلی سکانسهای پرشتابی ندارم و حتی سکانس تعقیب و گریز فیلم مانند برخی فیلمها چندان هیجانی نیست. اساسا میخواستم در این فیلم آدمهای عادی را به سادگی نشان دهم. حتی سعی کردم در انتخاب و ترکیب بازیگران فیلم هم به جنبههای مستند داستان نزدیک شوم. به همین دلیل خودم را درگیر عناصر فیلمیک نکردم و دنبال این نبودم که با تدوین پرشتاب حس و حال مهیجی برای تماشاگر بسازم. به این منظور تدوین آرامی برای این داستان ایجاد کردم.
فکر میکنید با توجه به گسترش کانالهای ارتباطی در فضای مجازی و آگاهی عمده مردم از این جریان، فیلم «ربوده شده» چه رهیافتی میتواند برای مخاطب از قبال تماشا داشته باشد؟
ببینید! امروز عدم امنیت روانی در فضای مجازی به شکلهای مختلفی وجود دارد و مساله تازهای را ما مطرح نمیکنیم اما نمایشی کردن این ماجرا و نشان دادن تبعات ایجاد چنین جوی میتواند بار آموزشی داشته باشد. شما در نظر بگیرید؛ حالا در فضای مجازی از طریق اپلیکیشن «گوگل الو» دارد شرایطی به وجود میآید که اسنودن برایش اطلاعیه داده و هشدار به عدم استفاده از آن میدهد. پس اینها نشان میدهد که همین حالا عدم امنیت وجود دارد و ما براحتی نمیتوانیم در شبکههای اجتماعی حضور جدی و موثری پیدا کنیم. حضور به شکل زرد به طور حتم دردسری نخواهد داشت! اما حضور فعال بهعنوان انجام یک تعهد اجتماعی دشوار است و این خودش یعنی عدم امنیت!
در بررسی آثارتان به گرایشی که نسبت به سینمای اجتماعی دارید، میرسیم. بهعنوان یک فیلمساز حوزه اجتماعی فکر میکنید پرداختن به مباحث جامعه تا چه حد میتواند در قالب آثار تصویری درآید؟ و اینکه شما مانند برخیها مرزی برای دامنه پرداخت به موضوعات اجتماعی قائل هستید؟
من قائل به این مرزبندیها در سینمای اجتماعی نیستم. به نظرم تا هر حدی و در هر شکلی که جامعه پیش میرود فیلمساز ما هم باید اجازه فعالیت داشته باشد. چهبسا اجتماعِ ذهنی فیلمساز حتی از اجتماعی که در آن به شکل فیزیکی زندگی میکند پیش بیفتد.
یعنی از دیدگاه شما، فیلمساز سینمای اجتماعی نهتنها بهعنوان هنرمندی رئالیست باید تصویرگر ابعاد مختلف رخدادها باشد بلکه باید چند گام هم نسبت به اتفاقات امروزه پیشی گرفته و به برآورد رویدادهای احتمالی فردا در جامعه بپردازد.
بله! باید فیلمساز از جامعه هم جلوتر باشد و بتواند تشخیصهایی برای آینده داده و موضوعاتی را که در آینده نزدیک مبتلابهاش خواهیم بود، رصد کند. برای مثال اگر بخواهیم تنها در حوزه شبکههای اجتماعی حرف بزنیم باید درباره این اتفاق صحبت کنیم که شبکههای اجتماعی خیلی از بنیانهای ارزشی ما را در معرض یک پرسش قرار داده و به فاصلهای یکی، دو ساله به این بنیانها جواب خواهد داد و حتی موجب دگرگونی ارزشها میشود. یعنی مفهوم جدیدی برایش به وجود میآورد و رنگش را بتدریج تغییر خواهد داد. بخشی از این مساله را امروز در شبکههای اجتماعی داریم مشاهده میکنیم، چرا که نظام اطلاعاتی شبکههای اجتماعی به سرعت در حال فعالیت است و من جایی میخواندم که اگر شما هر مطلبی را تولید کنید ظرف مدت یک ساعت و 20 دقیقه از سوی حدود 28 هزار گروه تکثیر میشود.
و این آمار تولید گسترده اطلاعات در عین ارزنده بودن مبادلات اطلاعاتی، میتواند هراسانگیز باشد!
بله! از یک طرف نظام اطلاعاتی موجود را به شفافیت میرساند و از طرف دیگر موجب پدیدار شدن ناظران بسیاری میشود، یعنی همه گروههای اجتماعی ناظر همدیگر خواهند بود. حالا این ناظر بودن میتواند درست باشد یا به شکل سوء درآید. بُعد خوب این فضا برآورده شدن خواستههای تجاری مردم از طریق همین شبکههاست که موجب تسهیل در روند زندگی ما شده است. برگردیم به همان بحثی که درباره تغییر بنیانهای ارزشی داشتیم. در این زمینه کافی است که شبکههای اجتماعی به بازتولید ارزشها پرداخته و بخواهند از درون محتوایش را خالی کنند. مثال بارزش درباره تغییراتی بود که درباره جملات بزرگان ادب و فرهنگ ما صورت میگرفت اما همین شبکههای اجتماعی به شکلی درست مقابلش ایستادند. همان گروه تولیدکننده مفاهیم وارونه میخواستند ارزشهایی را در ذهن مخاطب دگرگون کنند. شما ببینید! درباره همه مسائل چنین اتفاقاتی دارد میافتد. الان خیلی راحت در همین شبکههای اجتماعی میتوان به این نتیجه رسید که موضوع عمومی آدمها چیست؟
در واقع شبکههای اجتماعی در عین نیازسنجی ذائقه جامعه میتوانند در برابر این خواستهها دست به تغییراتی در جهت دگرگونی فکری افراد بزنند!
بله! دگرگونی فکری و مسائل دیگری را رقم میزنند. در شبکههای اجتماعی همه چیز مورد رصد قرار میگیرد.
فیلم «ربوده شده» در میان آثار تولیدیتان چه جایگاهی دارد و کجای دل و نگاهتان قرار میگیرد؟ برای من هنوز فیلم «دوزخ، برزخ، بهشت» و بویژه اپیزود اولش بیشتر تداعیگر سینمای قابل توجه شماست!
من اصولا فیلم «ربوده شده» را خیلی در مسیر نگاه شخصیام نساختم و سعی کردم براساس نگاه مخاطب آن را بسازم. در واقع خواستم فیلمی بسازم که به نیاز مخاطب امروزی نزدیک باشد. درست است که این موضوع میتواند برایم به شکل شخصی هم درآید اما مهمتر اینکه موضوع مبتلابه جامعه است. سلیقه شخصی من هم این است که همیشه مانند فیلم «دوزخ، برزخ، بهشت» فیلم بسازم اما دیگر تولید آنگونه فیلمها دستنیافتنی شده و نمیتوان دربارهاش فکر کرد.
دلیلش چیست سینماگری که توان ساخت گونه و جنس خاصی از فیلمسازی را دارد، جرات ورود به آن محدوده را پیدا نمیکند؟!
دقیقا درست میگویید که برخی فیلمها بیشتر متناسب فیلمساز است اما فضای اکران مساله مهمی است. من فیلم «دوزخ، برزخ، بهشت» را با وجود اینکه هنرپیشههای مطرحی هم داشت، نتوانستم اکران کنم. فضای اکران ما سینمای قصهگوتری را میطلبد. آثاری که قصه تحتالشعاع فضاسازی و حس و حال آدمها نباشد بلکه به خودی خود بتواند داستان روایت کند.
به نظرم قرار بود فیلمی دفاعمقدسی هم با نام «فرستنده» بسازید!
بله! طرحی در این زمینه آماده کرده بودم اما با توجه به وضعیت موجود آن را نمیتوانم بسازم! نیاز به بودجه و سرمایهگذار دارد که نمیتوانم پیدا کنم.
پروژه برنامهریزی شده آیندهتان چه خواهد بود؟
با توجه به ابعاد شبکههای اجتماعی باز هم میخواهم فیلمی درباره این فضا بسازم.
مانند فیلم هالیوودی «ربوده شده» که نمیخواهید سهگانهای دربیاورید؟ البته جدا از شوخی آن سهگانه حتی کشش یک فیلم را هم نداشت!
خیر! البته آن فیلم هم بد نبود و برخی آثار میتوانند ایجاد سرگرمی کنند. من به دلیل تغییراتی که در حال وقوع در شبکههای اجتماعی است و تاثیراتی که نسبت به شرایط گذشته ایجاد خواهد کرد، میخواهم باز هم فیلمی درباره این موضوع بسازم. اگر دقت کنید در شبکههای اجتماعی هیچ چیز بااهمیتی وجود ندارد اما در عین حال تاثیرش را در زندگی فیزیکی خودمان احساس میکنیم.
شما از جمله فیلمسازان کتابخوان سینمای ایران هستید. درباره نقش و جایگاه مطالعه برای فعالیت فیلمسازان بگویید، چرا که انگار در این دوران عدم وابستگی به دانش و عدم پیگیری آثار روز سینمای جهان برای برخی هنرمندان جایگاهی ندارد و برخیها سفارش میکنند که تنها نیاز فیلمساز مواجههای رو در رو با اجتماع است!
من نمیخواهم درباره همکاران خودم حرفی بزنم اما وجود مطالعه فراگیر در شاخههای مختلف مسالهای اساسی است. من جامعه ایران را در حوزه مطالعاتی که برای خودم رقم میزنم بیشتر پیدا میکنم و از تاثیرات آن در ساخت فیلم استفادههای بسیاری میبرم. جدا از مطالعه کتابها استفاده از نوشتهها و تجربیات دیگران هم میتواند در قالب سینمایی درآید. مثلا من علاقهمند به ساخت یکی از داستانها در صورت توافق با نویسندهاش هستم.
برجستگی فعالیتی که در پروژه
«محمد رسولالله(ص)» داشتید میتواند برای همیشه در کارنامهتان خاطرهانگیز باقی بماند. از آن همکاری بهعنوان فیلمنامهنویس و همکار مجید مجیدی رضایت دارید؟
بله! حضورم در فیلم «محمد رسولالله(ص)» و همکاری با عوامل آن خیلی جالب بود و باعث ایجاد دوستی عمیقی با عوامل فیلم و از جمله آقای مجیدی شد. همکاری خاطرهانگیزی با او داشتم و دیگر دوست نازنین ما شده است.