یکصدوسومین نشست خبری سخنگوی قوه‌قضائیه دیروز [یکشنبه] در حالی برگزار شد که بر خلاف سایر نشست‌ها، بخش زیادی از زمان 90 دقیقه‌ای این نشست به موضوع پرونده‌های فساد اقتصادی و ماجرای فساد در بانک‌های ملت و سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان و همچنین فیش‌های نجومی مدیران دولتی اختصاص پیدا کرد. به گزارش «وطن‌امروز»، صندوق ذخیره فرهنگیان یکی از خبرسازترین موسسه‌های مالی در هفته‌های گذشته بوده است. به اعتقاد برخی کارشناسان، فساد بیش از 8 هزار میلیارد تومانی رخ داده در این صندوق، منجر به برکناری وزیر آموزش‌وپرورش از سوی حسن روحانی و همچنین دستگیری غندالی مدیرعامل این صندوق و 4 نفر دیگر از اعضای صندوق ذخیره فرهنگیان شد. دیروز سخنگوی قوه‌قضائیه جزئیاتی درباره رسیدگی به پرونده این صندوق و بانک سرمایه اعلام کرد. حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی‌اژه‌ای با بیان اینکه تاکنون 8 نفر پیرامون پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه بازداشت شده‌اند، گفت: پرونده در حال رسیدگی است و جزئیات آن پس از پایان رسیدگی اعلام می‌شود. درباره این پرونده هنوز تحقیقات ادامه دارد و ممکن است پس از پایان تحقیقات تعدادی از افراد با قرار آزاد شوند و بعضی‌ها تحت تعقیب باشند تا بازداشت شوند. یکی دیگر از پرونده‌های فساد بانکی متعلق به بانک ملت است. علی رستگار، مدیرعامل سابق این بانک که از همشهریان حسین فریدون(برادر رئیس‌جمهور) است، یکی از مهره‌های اصلی یک شبکه بانکی بوده است که چند ماه پیش توسط سازمان اطلاعات سپاه دستگیر شد. سخنگوی قوه‌قضائیه در رابطه با آخرین جزئیات پرونده بانک ملت گفت: پرونده هنوز به دادگاه نرفته است و 16 نفر در ارتباط با این پرونده ممنوع الخروج شده اند.
فساد ارزی برادران روزچنگ
زمستان سال 90 به دنبال بحران ارزی به‌وجود آمده در بازار، نیروهای اطلاعاتی و امنیتی برخی افراد را بازداشت کردند. دادگاه این متهمان که 3 تن از آنها برادران «روزچنگ» بودند در نهایت پس از برگزاری 15 جلسه پایان یافت و حجت‌الاسلام اژه‌ای 22 فروردین 95 از صدور حکم این پرونده خبر داد و گفت: متهمان این پرونده به حبس‌های طویل‌المدت و رد مال محکوم شدند، ضمن اینکه حکم صادره قابل تجدیدنظرخواهی است. دیروز سخنگوی قوه‌قضائیه به جزئیات حکم‌های صادر شده برای این افراد اشاره کرد. حجت‌الاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی‌اژه‌ای گفت: یدالله روزچنگ به جرم اخلال در نظام اقتصادی به 20 سال حبس و برگرداندن 181 میلیارد تومان محکوم شد که این حکم در دیوان عالی کشور تایید شده است. وی ادامه داد: لقمان روزچنگ با همین عنوان اتهامی به 20 سال حبس و برگرداندن 200 میلیارد تومان در دادگاه بدوی محکوم شد که این حکم در دیوان عالی کشور تایید شد. همچنین محمدرضا رشیدی معروف به راشد جمعا به 12 سال حبس و عودت مال الرشاء به مبلغ
8 میلیارد و 792 میلیون تومان محکوم شد که این حکم در دیوان عالی تایید شد. محسنی‌اژه‌ای بیان کرد: کاظم باغ‌شیرین معروف به باقری به 12 سال حبس محکوم شد که با استناد به ماده 134، 10 سال حبس اجرا می‌شود. همچنین سامان حسن سلطانی متهم دیگری بود که حکمش نقض شد که باید مجددا درباره مواردی که دیوان آن را نقض کرده، رسیدگی صورت گیرد. همچنین انور روزچنگ که 20 سال حبس و 3 سال حبس داشت متهم دیگری است که 3 سال حبس آن مورد تایید قرار گرفته و 20 سال حبسش نقض شده و به دادگاه برگشته است. یکی دیگر از سوالات خبرنگاران از سخنگوی دستگاه قضا درباره آزادی هما هودفر تبعه ایرانی- کانادایی- ایرلندی بود. هما هودفر که چندی پیش به اتهام فعالیت‌های ضدامنیتی توسط ضابطان قضایی بازداشت شد، بتازگی به جهت مسائل انسان‌دوستانه آزاد شد و به کانادا بازگشت. معاون اول قوه‌قضائیه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه با توجه به آزادی  هما هودفر و بازگرداندن او به کانادا، آیا مذاکراتی برای بازگرداندن خاوری به کشور انجام شده است؟ گفت: تا آنجا که می‌دانم آزادی هما هودفر ارتباطی با خاوری نداشته و ندارد. از ابتدا تا امروز نیروی انتظامی، وزارت امور خارجه و قوه‌قضائیه پیگیر این هستند که این فرد که تحت تعقیب است را تحویل دهند.
و همچنان فیش‌های نجومی حقوقی
فیش‌های نجومی مدیران دولتی دیگر یکی از سوالات ثابت خبرنگاران در هر نشست سخنگوی قوه‌قضائیه شده است. اژه‌ای در پاسخ به سوالی درباره فیش‌های حقوقی گفت: دولت اطلاعات فیش های نجومی را به قوه‌قضائیه ارسال نکرده است. وی افزود: بازرسی کل کشور درباره فیش‌های حقوقی اسامی را بررسی می‌کند و هنوز راستی‌آزمایی به پایان نرسیده است، همچنین بررسی این موضوع که بعضی از افراد از یک مرکز یا همزمان از چند جا پاداش و پول گرفته‌اند هنوز در حال بررسی است و مسلما اگر حکم آنها ثابت شود باید پول‌ها را برگردانند. اژه‌ای گفت: در همین هفته پرونده فردی بررسی شد که از دستگاهی به دستگاه دیگر مامور شده بود و همزمان از هر دو جا پول می‌گرفت و دریافتی وی در مجموع بیش  از 37-36 میلیون بود و این موضوعات تنها با تحقیقات ثابت می‌شود. مثلا بعضی از افراد هم ریاست دانشگاهی را برعهده داشتند و هم از سمت مدیریت خود پول می‌گرفتند و هم از طبابت و عمل‌های مطب خود که اینها باید از هم تمیز داده شود.

گروه اقتصادی: اگرچه دولت معتقد است با وجود محدودیت‌های موجود، اشتغالزایی در کشور صورت گرفته است اما کارشناسان، نمایندگان مجلس و تشکل‌های کارگری و از همه مهم‌تر آحاد مردم اکنون آمار رسمی بیکاری را که از سوی دولت اعلام می‌شود قبول ندارند و معتقدند دولت برای رفع بیکاری در کشور اقدام خاصی انجام نداده و در برنامه ششم توسعه نیز نسبت به این مهم بی‌توجه بوده است. در این‌باره عضو هیات‌رئیسه مجلس گفت: مردم حرف ما را باور نمی‌کنند، زیرا بیش از ۴ میلیون نفر در جامعه بیکارند. غلامرضا کاتب، عضو هیات‌رئیسه مجلس در  برنامه تیتر امشب که به بررسی روند اشتغال در سایه عملکردها و نقدها پرداخت، گفت: مردم حرف ما را باور نمی‌کنند، زیرا بیش از 4 میلیون نفر در جامعه بیکارند، ما برای رفع بیکاری نیازمند عزم ملی هستیم که این تفکر نه در دولت و نه در مسؤولان اجرایی دیده نمی‌شود و همه این حرف‌ها فقط در حد حرف باقی مانده است. غلامرضا کاتب ادامه داد: آقای روحانی هم بدرستی به بزرگ‌ترین چالش کشور که همان بیکاری و ایجاد اشتغال است تاکید دارد که متاسفانه در زمان اعمال سیاست‌های مربوط به اشتغالزایی تنها در حد حرف باقی مانده است. سازمان برنامه و بودجه دغدغه اصلی‌اش رفع بیکاری نیست، زیرا حتی در برنامه کلان برنامه ششم توسعه، برای رفع این چالش فکری نشده است. وی تصریح کرد: ما هرچه قانون در بودجه 93 تا 95 تصویب کرده‌ایم نه وزارت کار و نه سازمان برنامه و بودجه اجرایی نکردند و در مقابل دولت بیشتر بر تعداد مستمری‌بگیران افزود که در هیچ جای دنیا مثل و مانندی ندارد. در دیدار با رهبر انقلاب، ایشان اذعان کردند که ما از روی بیکاران کشور خجالت می‌کشیم. عضو هیات‌رئیسه مجلس گفت: دولت معتقد است با رشد اقتصادی، اشتغالزایی صورت می‌گیرد اما اکنون دنیا هم این نظریه را رد می‌کند. کاتب افزود: ما در قانون بودجه 94 و در بحث هدفمندی یارانه‌ها تصویب کردیم دولت
4 هزار میلیارد تومان را صرف فارغ‌التحصیلان بیکار کند که دولت زیر 250 میلیارد دلار هم برای این مهم هزینه نکرد، در زمینه اشتغال مستمندان و نیازمندان و نیز تسهیلات ازدواج و کمیته امداد، بودجه‌ای تعریف کردیم که دولت هیچکدام را پرداخت نکرد. وی گفت: مشکل اساسی ما بانک‌محوری است که اقتصاد کشور را فلج کرده، زیرا در عقد هر قراردادی تنها به فکر سود خود است لذا بنگاه‌های اقتصادی با توجه به سودهای بالایی که باید به بانک‌ها بپردازند نمی‌توانند روی پای خود بایستند. تولیدکننده به دلیل روند طولانی‌مدت بروکراسی اداری قبل از شروع کار دلسرد می‌شود. وی اضافه کرد: اگر دولت بتواند از هدفمندی یارانه‌ها تنها 30 درصدش را به کاهش سود بانکی اختصاص دهد آنگاه می‌بینیم بخش اشتغال رونق می‌گیرد. امیر باقری، رئیس امور اقتصاد کلان سازمان برنامه و بودجه نیز در این برنامه گفت: از سال 1390 و بعد از تحریم‌ها، رشد اقتصادی افت کرد تا اینکه در سال جاری این رشد مثبت شد و کشور در حال حاضر و در حوزه واردات رشد
10 درصدی را تجربه می‌کند. در مجموع ما در شاخصه‌های مختلف اقتصادی، شاهد رشد بودیم اما در بحث بازار کار طبق آخرین آمارهای مربوط به بهار 95 که مرکز آمار منتشر کرد یک میلیون و 250 هزار نفر به بازار کار وارد شده‌اند. وی افزود: امیدواری در بدنه کار ایجاد شده و کسانی که قبلا متقاضی کار نبودند به متقاضیان کار اضافه شده‌اند که این نشان‌دهنده شادابی و روحیه امید در کشور است. او با بیان اینکه نرخ مشارکت در جامعه بیشتر شده است، افزود: میزان شغلی که در این ایام ایجاد شده 740 هزار نفر شغل جدید بوده که این آمار مربوط به 3 ماه نخست امسال است. وی گفت: دولت کمک به بخش‌های آسیب‌پذیر و بحث اشتغال را به جد دنبال می‌کند. رئیس امور اقتصاد کلان سازمان برنامه و بودجه گفت: تاکنون 9 هزار میلیارد تومان به شرکت‌هایی که زیر ظرفیت لازم کار می‌کنند پرداخت شده که نتیجه آن اشتغال 740 هزار نفر در این مدت بوده است. ما به شرکت‌هایی که می‌دانستیم می‌توانند به کمک دولت روی پای خود بایستند کمک کردیم. وی خاطرنشان کرد: بسته حمایت از توسعه اشتغال پایدار در دست طرح است، جنس این بسته، شناسایی مزیت‌ها و خوشه‌هاست و حمایت از آموزش‌های فنی را شامل می‌شود که در این هفته یا هفته آینده ابلاغ می‌شود. هدف این بسته، حمایت از اشتغال در مناطق روستایی، مناطق مرزی، شرکت‌های صنعتی، دانش‌بنیان‌ها و کسانی که با هم کاری را شروع می‌کنند است. دولت نمی‌خواهد فقط توزیع‌کننده اعتبارات باشد، بلکه می‌خواهد در کنار آن سیاست‌های ابلاغی اشتغال را هم دنبال کند. رئیس کانون شوراهای اسلامی کار هم که به صورت تلفنی میهمان برنامه بود، گفت: تنها ماده موجود در برنامه ششم توسعه، نه‌تنها به اشتغال کمکی نمی‌کند، بلکه ادامه اشتغال را هم با خطری جدی روبه‌رو می‌کند. در ماده‌های پیشین نیز 90 درصد از کسانی که جایگزین افراد بازنشسته 25 ساله شده بودند بعد از 3 ماه تعدیل یا اخراج شدند. علی بیگی افزود: کارآفرینان هم با توجه به مواد تصویب شده در قانون، در یک دوره زمانی، نیرو جذب و بعد از یک مدت کوتاه کارگران خود را تعدیل می‌کنند اما از مزایای ماده تصویب شده، نهایت استفاده را می‌کنند. بعد از اجرای برنامه ششم توسعه، سالی 250 هزار نفر به تعداد بیکاران‌مان افزوده می‌شود که اگر فقط بتوانیم همین تعداد بیکاران‌مان را ثابت نگه‌ داریم حقیقتا هنر کرده‌ایم. وی تاکید کرد: قانون در حال حاضر برای کارفرمایان قانونی وضع کرده که می‌توانند با حداقل حقوق، کارگر جذب کنند اما بیمه نکنند و طبیعتا کارفرما هم از این طرح استقبال می‌کند که قانونی آسیب‌زاست و عملا هیچ ضمانت اجرایی برای اخراج نشدن کارگر وجود ندارد و اشتغال موجود را با خطری جدی روبه‌رو می‌کند. وی گفت: اینکه یک نفر یک ساعت در هفته کار کند تعریف جهانی کار نیست، بلکه فقط یک نظریه است.

گروه سیاسی: پس از تشبیه پرحاشیه برجام به آفتاب تابان، حالا حسن روحانی برای توجیه برجام یک مثال جدید مطرح کرده است. روحانی می‌گوید ماجرای برجام مانند ماجرای باغی است که غاصب از آن بیرون شده اما فعلا نباید از آن انتظار میوه داشت، چراکه برای ثمردهی آن باید صبر کرد. به گزارش «وطن‌امروز» پیش از این، هم حسن روحانی و هم تعدادی از نزدیکان و دولتمردانش با اظهارنظرهای شعاری تمام مطالبات جامعه، از آب خوردن تا ازدواج را منوط و مشروط به برجام کرده بودند و مدعی شدند در روز اجرای برجام همه تحریم‌ها علیه ایران لغو خواهد شد؛ حالا 8 ماه پس از اجرای برجام و در روزهایی که محمدجواد ظریف نیز نسبت به بدعهدی آمریکایی‌ها برای اجرای تعهدات‌شان در برجام گلایه‌ها مطرح کرده‌ است؛ روحانی از ناتوانی دولت برای تحقق مطالبات بر زمین مانده مردم می‌گوید. روحانی که در روزهای تبلیغات انتخاباتی سال 92 وعده‌ حل مشکلات مردم در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت (نظیر حل مشکلات اقتصادی در 100 روز) می‌داد، روز شنبه تصریح کرد دولت او نمی‌تواند برای متقاضیان کار در سال جدید، ایجاد اشتغال کند. او دیروز یکشنبه در جمع مردم اراک نیز گفت باید زمان بگذرد تا آثار برجام مشخص شود! کارشناسان می‌گویند این اظهارات روحانی یک وعده دیگر در راستای راضی کردن مردم برای رای به او در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری است. بویژه اینکه دیروز اطرافیان روحانی بنرهای تبلیغاتی فراوانی در اراک نصب کردند. بنرهایی که روی آنها نوشته شده بود: «با روحانی تا 1400»! روحانی که چندی پیش در جمع مردم یاسوج از رشد 5 درصدی اقتصاد گفته بود، دیروز در اراک گفت: امروز معضل اصلی جامعه ما عدم رونق اقتصادی و مشکل خانواده‌های ما بیکاری نسل جوان و بویژه تحصیلکردگان است اما ملت ایران و جوانان عزیز کشور باید بدانند برای اشتغال پایدار نسل جوان، راهی جز ایجاد رونق اقتصادی نداریم. در حالی که 7 ماه از سال 95 می‌گذرد، روحانی با بیان اینکه سال 95، سال رونق اقتصادی در کشور است، گفت: از آغاز سال جاری وعده من به مردم این بوده که برنامه دولت، مبتنی بر رسیدن به رشد اقتصادی 5 درصدی است و قول دادم امسال حداقل 7 هزار و 500 واحد صنعتی کوچک و متوسط از طریق تسهیلات بانکی فعال خواهد شد و امروز آمار خوشحال‌کننده این است که تا تاریخ 25 مهرماه 95، 12 هزار واحد تولیدی با 9 هزار میلیارد تومان تسهیلات حرکت خود را آغاز کرده‌اند و این به معنای یک حرکت بزرگ اقتصادی در کشور است که مطمئناً این رقم تا پایان سال افزایش می‌یابد. به گزارش فارس، او خاطرنشان کرد: آیا کسی در ایران سربلند هست که از احقاق حقوق ملت ایران، آزادی تجارت با دنیا، باز شدن راه برای صادرات کشاورزی و صنعت و لغو 6 قطعنامه ظالمانه علیه ملت خوشحال نباشد؟ وی خاطرنشان کرد: همه سفرهای خارجی بعد از برجام در راستای رونق اقتصادی کشور است تا بتوانیم زمینه رونق سرمایه‌گذاری خارجی در ایران و انتقال فناوری‌های نوین به کشور را فراهم کنیم. روحانی با اشاره به اینکه اگر در گذشته می‌خواستیم راه برویم و حرکت کنیم، زنجیرهای تحریم مانع حرکت ما بود، گفت: امروز این زنجیرها وجود ندارد اما باید حرکت کنیم، چرا که مانع اصلی برداشته شده و روابط بانکی ما با دنیا برقرار شده و روز به روز هم گسترده‌تر خواهد شد. وی افزود: ما غاصب را از باغ خود بیرون کردیم و در باغ به روی مردم باز شده است و امروز عده‌ای کودک به در باغ آمده و می‌گویند سیب و گلابی کجاست که می‌خواهیم میل کنیم. امروز این باغ که نهال‌های آن تازه غرس شده آماده باروری است اما برای به ثمر نشستن صبر لازم است. روحانی تأکید کرد: آنهایی که فکر می‌کنند با حرف‌های نادرست می‌توانند ملت ایران را مأیوس کنند در خطا و اشتباه به سر می‌برند. وی با بیان اینکه امروز باید ادبیات ما بر مبنای امید، انسجام، اتحاد و وحدت ملی باشد، خاطرنشان کرد: ادبیات ما باید ادبیات اتحاد و امید باشد؛ نباید عده‌ای گفتمان یأس و بدتر از آن فروپاشی قدرت مدیریتی این ملت بزرگ را ترویج کنند. روحانی تصریح کرد: انسان دروغگو و فحاش و یأس‌پراکن هرگز یک انقلابی نیست و آنهایی که از یأس سخن می‌گویند با انقلاب اسلامی ایران رابطه‌ای ندارند. روحانی همچنین گفت: خدای من گواه است در این جمله من اغراقی وجود ندارد که در سال‌های قبل در دنیا مسابقه برای تهدید ایران، مسابقه برای فشار به ایران و برای تحریم ایران عزیز بود و امروز در سراسر دنیا مسابقه برای ارتباط با ایران است.

سیدیاسر جبرائیلی: مردم چه کسانی هستند؟ شاید در بادی امر پاسخ این پرسش بدیهی به نظر‌ آید اما هنگامی که فردی بر کرسی بالاترین مقام اجرایی یک کشور تکیه می‌زند، مابه‌ازای عینی مفهوم «مردم» در اندیشه و ادبیات او اهمیت ویژه‌ای می‌یابد. دولت و ریاست آن، یعنی رئیس‌جمهور، هر طرح و برنامه‌ای که برای اداره کشور به دست اجرا می‌سپارند، محصول شناختی است که از «وضع موجود» مردم دارند و چشم‌اندازی که برای «مردم» مطلوب می‌دانند اما نه وضع موجود همه مردم یکسان است و نه استانداردهای وضع مطلوب آنها یکسان. این است که قاعدتا آن دسته از مردم در اولویت طرح‌ها و برنامه‌های دولت قرار می‌گیرند که دولتمردان آنها را مصداق قاطبه «مردم» بدانند و مسائل آنها را تبدیل به مساله اصلی کشور کرده و منابع کشور را مصروف حل و فصل این مسائل کنند.
در ادبیات دینی اسلام، حاکمان همواره از معاشرت و حشر و نشر با اشراف منع شده و خودشان نیز توصیه به معیشت در حد اضعف‌الناس شده‌اند. منطق این امر و نهی نیز کاملا روشن است. طبقات محروم و مستضعف جامعه مصائبی دارند و اشراف نیز مشکلاتی. فاصله گرفتن از محرومان و معاشرت با اشراف، طبیعتا دولتمردان را متوجه دغدغه‌های اشراف خواهد کرد؛ مساله اشراف مساله کشور شده و مساله محرومان به فراموشی سپرده خواهد شد؛ نیازهای ابتدایی محرومان رها شده و منابع به سمت رفع آن دسته از نیازهای رفاهی مرفهان هدایت خواهد شد که اساسا در مخیله محرومان نمی‌گنجد.
می‌توان برای این مدعا، مصادیق فراوانی شاهد آورد اما به کاربرد واژه «مردم» در اظهارات اخیر آقای حسن روحانی دقت کنید: «اینکه می‌گوییم هواپیما بخریم برای عظمت ایران است و برای آنکه وقت «مردم» تلف نشود و می‌خواهند اگر به کشوری بروند راه نیفتند بروند کشور همسایه و از آنجا به مقصد خود برسند، بلکه هدف ما آن است که از تهران به طور مستقیم به مقصد خود بروند». «مردم» در ادبیات رئیس‌ دولت یازدهم، کسانی هستند که به کشورهایی می‌روند که پرواز مستقیم از تهران به آنها وجود ندارد و چون مجبورند ابتدا به کشور همسایه پرواز کنند، سپس به مقصد، منابع مالی کشور باید به گونه‌ای هزینه شود که «مردم» بتوانند مستقیم به کشور مقصد بروند. و لابد چون فقط آن کشور مقصد خاص است که «دنیا»ست، هدف سیاست خارجی کشور نیز باید بهبود رابطه با آن کشور هدف «پرواز مستقیم» باشد تا «مردم بتوانند مستقیما از تهران به دنیا پرواز کنند». این یک طنز و فکاهی نیست، واقعیت‌های دولت است و شناختی که از مردم دارد و برنامه‌ای است که برای بهبود وضع آنان دارد. این است که وقتی رئیس‌جمهور می‌گوید برجام باید بیاید تا مشکل آب‌خوردن «مردم» حل شود، نباید ابروی تعجب بالا برد. باید به دوره پسابرجام نگریست و بررسی کرد آیا بعد از برجام «آب خاصی» وارد کشور شده است یا خیر؟ و البته که پاسخ مثبت است! امروز مشکل آب خوردن «مردم» حل شده و «مردم» می‌توانند در بازار، به راحتی آب معدنی لوکس 60 هزار تومانی نروژی را تهیه و میل کنند. از چنین دولتی که چنان تعریفی از مردم دارد، انتظار بجایی نیست که دغدغه محرومان و مستضعفان را داشته باشد و از بیکاری جوانان، احساس شرمندگی کند.
از کنار این اشرافیت و اشراف‌زدگی بسادگی نباید گذشت، در صدر اسلام، انحرافی که در جامعه اسلامی به وجود آمد و امام حسین(ع) را به قیام واداشت تا امت اسلام برای همیشه عزادار شود، از جایی آغاز شد که سابقه‌داران اسلام تبدیل به بزرگ‌ترین سرمایه‌داران زمان شدند و همین اشرافیت، آنان را به تسلیم و بلکه بندگی و بردگی طواغیت زمان راضی و خشنود کرد. رای مردم در جمهوری اسلامی، یک ویترین نیست. رای مردم در جمهوری اسلامی شأنیت دارد. نمی‌توان اشراف را به کرسی‌های صدارت رساند و انتظار رفع مشکلات محرومان یا مقابله با طواغیت را از آنان داشت. ما مردم، یا باید از انتظاراتمان چشم بپوشیم و یا رای خود را قدر بدانیم.

رئیس‌جمهور در نامه‌ای به رئیس مجلس، وزرای پیشنهادی وزارتخانه‌های فرهنگ و ارشاد اسلامی، ورزش و جوانان و آموزش‌وپرورش را معرفی کرد. حسن روحانی  در نامه‌ای به علی لاریجانی، رئیس‌ مجلس شورای اسلامی، سیدرضا صالحی‌امیری، مسعود سلطانی‌فر و فخرالدین احمدی‌دانش‌‏آشتیانی را برای تصدی وزارتخانه‌های فرهنگ و ارشاد اسلامی، ورزش و جوانان و آموزش‌وپرورش به ‏مجلس معرفی کرد.‏ متن نامه حجت الاسلام حسن روحانی به دکتر علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای ‏اسلامی برای معرفی وزیران پیشنهادی به این شرح است: ‏
‏ ‏بسم‌الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر علی لاریجانی
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام ‏
احتراما در اجرای اصل 133 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، شرح حال و برنامه جناب آقایان ‏دکتر سیدرضا صالحی‌امیری، مسعود سلطانی‌فر و دکتر فخرالدین احمدی‌دانش‌آشتیانی برای اخذ رای ‏اعتماد به ترتیب جهت وزارتخانه‌های فرهنگ و ارشاد اسلامی، ورزش و جوانان و آموزش‌وپرورش ‏به مجلس شورای اسلامی معرفی می‌گردد.‏
حسن روحانی ‏
رئیس‌جمهوری اسلامی ایران ‏
گفتنی است نامه رئیس‌جمهور به رئیس مجلس در نمابری به دست هیات‌رئیسه مجلس رسید اما به دلیل عدم پیوست خلاصه سوابق وزرای پیشنهادی و برنامه‌های آنها، این نامه از سوی رئیس مجلس به رئیس‌جمهور عودت داده شد. اکبر رنجبرزاده با تایید خبر فوق گفت: هیات‌رئیسه مجلس باید همزمان با اعلام وصول نامه معرفی وزرا،  خلاصه‌ای از  سوابق و برنامه‌های آنها را به نمایندگان مجلس ارائه کند.
 

گروه اجتماعی: نیروهای حق‌التدریسی در سال تحصیلی 95-94 بخشی از معوقات خود را با وقفه طولانی دریافت کردند و با وجود اینکه سال تحصیلی جدید آغاز شده است اما هنوز وزارت آموزش‌وپرورش به آنان بدهکار است! وزارت آموزش‌وپرورش این گروه از معلمان را نیروهای حق‌التدریس خطاب می‌کند، دانش‌آموزان به آنان به دیده معلم می‌نگرند اما نمی‌دانند که این معلم ماه‌هاست بدون حقوق در کلاس درس حاضر می‌شود. نیروهای حق‌التدریسی، معلمانی هستند که در مدارس تدریس می‌کنند اما استخدام وزارت آموزش‌وپرورش نیستند و حقوق آنان با وقفه‌های طولانی پرداخت می‌شود. نظام تعلیم و تربیت همیشه به این نیروها بدهکار است.
مهر پرحاشیه
به گزارش مهر، سال تحصیلی 96-95 آغاز شده است و ساعت‌های تدریس برای تعدادی از نیروهای حق‌التدریس تعیین شده است در صورتی که آنان عیدی و حقوق 3 ماه فروردین، اردیبهشت و خرداد خود را دریافت نکرده‌اند اما با این وجود در کلاس درس حاضر می‌شوند. هزاران نیروی حق‌التدریسی که کمبود نیروی انسانی آموزش‌وپرورش را تا حدودی جبران می‌کنند. بازنشستگی‌های سالانه در این وزارتخانه کمبود نیرو را وارد فاز تازه کرده است و وزیر آموزش‌وپرورش از افرادی که موعد بازنشستگی آنان رسیده، درخواست کرده است درصورت تمایل به کار معلمی ادامه دهند تا مشکل‌شان تا حدودی رفع شود. در عین حال وزارت آموزش‌وپرورش 2 سال است برای تامین نیروی انسانی از آزمون استخدامی استفاده می‌کند و امسال نیز ۱۰ هزار نیروی انسانی را طبق ماده ۲۸ در دانشگاه فرهنگیان جذب می‌کند. این آزمون محدودیت جنسیتی و سنی دارد و افراد بالای ۳۰ سال نمی‌توانند در آن شرکت کنند، بنابراین بسیاری از نیروهای حق‌التدریس که سابقه زیادی را در این نظام تعلیم و تربیت دارند به دلیل محدودیت‌ها، سهمی در آزمون استخدامی ندارند. نیروهای حق‌التدریسی در سال تحصیلی 95- 94 بخشی از معوقات خود را  با وقفه طولانی دریافت کردند و با وجود اینکه سال تحصیلی جدید آغاز شده است، هنوز وزارت آموزش‌وپرورش به آنان بدهکار است.
گلایه نیروهای آموزش‌وپرورش
در این باره یکی از نیروهای حق‌التدریسی که ۱۰ سال سابقه تدریس دارد، می‌گوید: ۸ سال مربی پیش‌دبستانی بودم و نمایندگان دوره نهم مجلس شورای اسلامی الحاق یک تبصره به ماده۱۷ قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حق‌التدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش‌وپرورش را تصویب کردند و فعالیت مربیان پیش‌دبستانی به صورت نیروی حق‌التدریسی شد. وی ادامه می‌دهد: حقوق ما ۶۵۰ هزار تومان است که با وقفه‌های طولانی پرداخت می‌شود و بیمه نیز به تعداد روزهایی که کار می‌کنیم حساب می‌شود. این معلم پایه دوم ابتدایی استان البرز می‌گوید: با وجود آغاز سال تحصیلی جدید هنوز حقوق 3 ماه و عیدی سال تحصیلی گذشته پرداخت نشده است و با این وجود بنده در هفته  ۲۴ ساعت تدریس دارم که از سوی آموزش‌وپرورش ۲۲ ساعت محسوب شد و با اعتراض‌های ما آن را ۲۴ ساعت محاسبه کردند اما حق‌الزحمه اضافه نشد در صورتی که بنده در کنار تدریس، مربی ورزش نیز بودم. وی با ابراز تاسف از شرایط موجود نیروی‌های حق‌التدریسی گفت: با سخت‌ترین شرایط و گذشت سال‌های زیاد تدریس در آموزش‌وپرورش، شرایط آزمون را به دلیل محدودیت‌های سنی و جنسیتی نداریم و آموزش‌وپرورش با وجود بلاتکلیفی ما قصد برگزاری آزمون و گرفتن ۱۰ هزار نیروی جدید را دارد.
کم‌لطفی آموزش‌وپرورش
باید در مقابل کم‌لطفی وزارت آموزش‌وپرورش به نیروهای حق‌التدریسی، یادآور شد که برخی از این نیروهای حق‌التدریس جزو باگذشت‌ترین و بهترین نیروهای آموزش‌وپرورش هستند که از جمله آنها، حمیدرضا گنگوزهی است که فروردین ماه امسال، جان خود را سپر بلای دانش‌آموزان کرد و تا پیش از مرگش جزو افرادی بود که خرید خدمات آموزشی محسوب می‌شد. حمیدرضا 7 ماه بود که حقوقی دریافت نکرده بود. گذشته از تمام نکات مطرح شده باید دید رفتن علی‌اصغر فانی ابتدای آغاز سال تحصیلی چه تاثیری بر این مشکل خواهد گذاشت و آیا این تغییر و انتخاب فردی جدید برای اداره این وزارتخانه پرمخاطب می‌تواند به تعیین تکلیف و استخدام یا حداقل پرداخت بموقع حقوق آنان بینجامد یا اینکه وزیر جدید اولویت را به حل مسائل و مشکلات دیگر این وزارتخانه می‌دهد و این مشکل همچنان لاینحل باقی می‌ماند.
 

تصمیم دقیقه ۹۰ دولت و معرفی آشتیانی
با تصمیم دقیقه 90 دولت، نام نجفی از وزارت آموزش‌وپرورش خط خورد و احمدی دانش‌آشتیانی جایگزین وی شد اما وزیرِ در راه، برای آموزش‌وپرورشی که سال‌هاست با مشکلات عدیده‌ و ریشه‌داری دست‌وپنجه نرم می‌کند، چه کاری می‌تواند انجام دهد؟ در نخستین ماه بازگشایی مدارس، آموزش‌وپرورش گرفتار فضایی متلاطم شد. علی‌اصغر فانی، وزیر آموزش‌وپرورش 28 مهرماه عزل می‌شود و سیدمحمد بطحایی معاون وزارت آموزش‌وپرورش به عنوان سرپرست وزارتخانه از سوی رئیس‌جمهور انتخاب می‌شود. با عزل فانی بازار گمانه‌زنی‌ها در ارتباط با وزیر در راه آموزش‌وپرورش حسابی داغ بود اما محتمل‌ترین گزینه‌ها محمدعلی نجفی و فخرالدین احمدی‌دانش‌آشتیانی بودند. در حالی که تا روز گذشته  نجفی به عنوان تنها گزینه دولت برای وزارت آموزش‌وپرورش معرفی شده بود، در آخرین تصمیمات هیات دولت مقرر شد تا «فخرالدین دانش‌آشتیانی» برای تصدی وزارتخانه معرفی شود. دلیل این تصمیم هم  نپذیرفتن وزارت آموزش‌وپرورش از سوی محمدعلی نجفی بود. فخرالدین دانش‌آشتیانی متولد سال 1334 در آشتیان و صاحب مدرک دکترا از دانشگاه امپریال کالج انگلستان در رشته مهندسی زلزله است. به‌راستی، دانش‌‌آشتیانی در مدت زمان باقیمانده از عمر دولت یازدهم چه تغییراتی را در وضعیت وزارت آموزش‌وپرورش که این روزها همانند کشتی به گل نشسته‌ است، ایجاد خواهد کرد؟

مسؤول فرهنگی دبیرخانه مجمع جهانی بیداری اسلامی در نشستی که در بغداد برگزار شد به ویژگی‌های جنگ هوشمند استکبار علیه جهان اسلام و راهبردهای مقابله با آن پرداخت. به گزارش تسنیم، نهمین نشست شورایعالی مجمع جهانی بیداری اسلامی در بغداد از روز شنبه اول آبان‌ماه آغاز به کار کرده است. علمای اسلامی از 22 کشور جهان در اجلاس بغداد شرکت می‌کنند که اکثریت آنها از اهل سنت هستند و بقیه از شیعیان و فرق دیگر کشورهای اسلامی هستند. حمیدرضا مقدم‌فر، مسؤول فرهنگی دبیرخانه مجمع جهانی بیداری اسلامی در این نشست به سخنرانی پرداخت که مشروح آن از نظر خوانندگان می‌گذرد.
«فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا» (فرقان 52)
حضار محترم
سلام علیکم و رحمه‌‌الله و برکاته
مایلم در جمع گرامی شما به پیشقراولان نهضت بیداری اسلامی و شهدایی که با خون پاکشان این نهال را آبیاری کرده‌اند و همچنین علما و اندیشمندانی که با قلم و بیان خود، شعله‌های این حرکت حیاتبخش امت اسلامی را فروزان نگاه داشته‌اند درود و سلام بفرستم و در برابر اخلاص آنان در این مجاهدت عظیم سر تعظیم فرود آورم.
 جهان اسلام درگیر جنگی تمام عیار با نظام سلطه شده است
حقیقت آن است که امروز جهان اسلام درگیر یک جنگ تمام‌عیار با نظام سلطه جهانی به رهبری آمریکا و شبکه اهریمنی صهیونیسم بین‌الملل است. این جنگ، جنگی هوشمند است که دشمن در آن از هر 3 شیوه سخت، نیمه‌سخت و نرم بهره می‌گیرد اما در عین حال بیشترین تمرکز و اصلی‌ترین سرمایه‌گذاری را در جنگ نرم دارد. جنگی نامحسوس با آثاری مخرب‌تر و ویرانگرتر از جنگ‌های نظامی با هزینه‌های کمتر و تأثیر بیشتر و طولانی‌مدت‌تر. استعمار فرانو با این روش اراده خود را به طور غیرمستقیم بر ملت‌های مسلمان تحمیل می‌کند و همانگونه که جنگ‌های مستقیم را با حضور پنهانی خود به جنگ‌های نیابتی مبدل کرده است، در جنگ‌های ادراکی نیز از طریق نفوذ نرم‌افزاری در قلب‌ها و اذهان مردم و تأثیرگذاری هدفمند بر هویت، ارزش‌ها و باورها و از همه مهم‌تر تأثیر بر ادراکات آنان به منظور اقناع و همراه‌سازی، تغییر محاسبات و ترجیحات و جلب رضایت‌شان برای پذیرش رهبری خود اقدام می‌‌کند.
 دیپلماسی رسانه‌ای، ابزار جنگ نرم نظام سلطه
در این جنگ دشمن قبل از آنکه سینه‌های جوانان غیور امت اسلام را آماج تیرهای زهرآگین خود قرار دهد، مغز‌ها، باورها، اعتقادات و هویت اسلامی و انسانی آنها را مورد هجمه قرار داده است. بدین لحاظ صحنه اصلی درگیری در این جنگ در عرصه ادراکی و شناختی تعریف می‌شود. دشمن بخوبی دریافته ‌است سرمایه‌های شناختی امت اسلام بزرگ‌ترین سد راه او در دستیابی به مطامع و منافع بیشماری است که در سرزمین‌های اسلامی به دنبال آنهاست، لذا انهدام سرمایه‌های شناختی جوامع اسلامی را هدف قرار داده‌ تا با تهی‌سازی جوامع اسلامی از سرمایه‌های شناختی، زمینه‌های تحمیل فرهنگ و ارزش‌های غربی را در این جوامع فراهم آورد. امروز نهضت بیداری اسلامی و جهان اسلام به موازات توجه به جنگ‌های نیابتی نظام سلطه و صهیونیست‌ها نباید از جنگ‌های نرم دشمن که با ابزارهایی مانند دیپلماسی عمومی و دیپلماسی رسانه‌ای که با سرمایه‌گذاری‌های کلان در مقولات فرهنگ و هنر انجام می‌شود، غفلت کند و برای مقابله با آن باید چاره‌اندیشی کند. شعار «الله‌اکبر» به عنوان نماد برجسته سرمایه‌های شناختی جهان اسلام هنگامی که از عمق جان مردم در قیام‌های مردمی نهضت بیداری اسلامی فریاد زده شد بخوبی نشان داد هرگاه امت اسلام با تکیه بر دارایی‌های ارزشی و سرمایه‌های شناختی خود در میدان نبرد حاضر شود چه خطرات سهمگینی برای اربابان زرسالار و زورگو به وجود خواهد آورد که یک نشانه کوچک آن به زیر کشاندن دیکتاتورهای دست‌نشانده غرب در سرزمین‌های اسلامی بود. بی‌شک پروژه اسلام‌هراسی و تشدید آن در دنیای غرب مرهم زخمی بوده‌ است که استکبار جهانی از خیزش‌های مسلمانان غیور در نهضت بیداری اسلامی برداشته‌‌ است. پروژه‌ای که به عنوان یکی از عملیات‌های مهم نظام سلطه در جنگ شناختی با محوریت رسانه‌های تحت سلطه صهیونیسم بین‌الملل و با میدان‌داری گروهک‌های تکفیری دست‌پرورده امپریالیسم جهانی به منظور مشوه‌ساختن چهره نورانی اسلام در افکار عمومی دنیا و ممانعت از گسترش موج اسلامگرایی در جهان غرب طراحی و به اجرا گذاشته شده است.
2 راهبرد استکبار جهانی برای نفوذ در جوامع اسلامی
به موازات اجرای این پروژه شوم، استکبار جهانی 2 راهبرد اختلاف و نفوذ را در جوامع اسلامی تعقیب کرده و می‌کند. تشدید اختلافات مذهبی و دامن زدن به آنها برای تضعیف بنیه جهان اسلام و انحراف اذهان مسلمانان از مسائل اصلی امت اسلامی یکی از این راهبردهاست. راهبرد دیگر نفوذ عناصر مزدور برای القائات شوم و تغییر دستگاه محاسباتی مردم و رهبران کشورهای اسلامی و شکستن مقاومت آنان برابر نظام سلطه جهانی است. عناصر نفوذی مأموریت دارند استقلال و هویت جوامع اسلامی را مورد هجوم قرار داده، زمینه‌های وابستگی هر چه بیشتر جهان اسلام به نظام سلطه را فراهم آورند و هژمونی غرب را در کشورهای اسلامی بسط و توسعه دهند.
 راهبردهای جهان اسلام برای مقابله با دشمن
در مقابل این دو راهبرد دشمن، جهان اسلام نیز باید 2 راهبرد زیر را در دستور کار خود قرار دهد.
اول وحدت؛ آری! وحدت اسلامی که تحقق آن لرزه بر اندام استکبار جهانی خواهد افکند و خواب راحت را از چشمان آنان خواهد ربود. وحدت اسلامی هر جا ظهور و بروز یافته است دشمنان را سرافکنده کرده و مجد و عظمت را برای مسلمانان به ارمغان آورده است.
«وَأَطِیعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّـهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»(انفال 46)
 تشیع انگلیسی و تسنن آمریکایی؛
2 لبه قیچی هدم اسلام
جهان اسلام باید به این پیام قرآنی دل بسپارد و دست‌های پلید دشمنان را در پشت‌پرده ایجاد اختلافات بشناسد و بداند اختلافات تحمیلی که تروریست‌های تکفیری تحت حمایت غرب به آن دامن می‌زنند هرگز جنبه مذهبی ندارد، بلکه این تشیع انگلیسی و تسنن آمریکایی هستند که مانند 2 لبه قیچی برای هدم اسلام انقلابی هم‌افزا با یکدیگر عمل می‌کنند و درصدند صحنه درگیری را از رویارویی با نظام سلطه و رژیم غاصب صهیونیستی به درون جهان اسلام منتقل کنند. پادزهر اختلاف، وحدت است. وحدت حول برترین سرمایه‌های شناختی در جهان اسلام یعنی قرآن کریم و ارزش‌های اسلامی. دومین راهبرد جهان اسلام در تقابل با خطر نفوذ و خنثی‌سازی اقدامات مخرب نفوذی‌های دشمن، بصیرت است. مؤلفه مهم و کلیدی بصیرت، شناخت دشمن و شناخت روش‌های دشمنی دشمنان اسلام است. نور بصیرت، نفوذی‌ها را افشا و نقشه آنها را نقش بر آب می‌کند. بصیرت موجب ارتقای دشمن‌شناسی به دشمن‌ستیزی و پررنگ کردن مرزهای سیاسی و فرهنگی امت اسلام با دشمنان اسلام و مسلمانان است. بصیرت، سلاح برتر امت اسلام در جنگ شناختی است که به تعبیر قرآن از آن می‌توان به جهاد کبیر یاد کرد.
«فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا»
بصیرت، شمشیر 2 لبه مسلمان انقلابی در میدان جهاد کبیر است؛ از یک طرف مایه برانگیختن عزم و اراده مسلمان انقلابی برای عدم تبعیت از دشمن می‌شود و از سوی دیگر او را به عدم غفلت از سرمایه‌های شناختی خود هشدار می‌دهد. بصیرت، به مجاهد فی‌سبیل‌الله در جهاد کبیر، قدرت «نه» گفتن به بیگانه و دشمن را می‌دهد و انگیزه روی پای خود ایستادن را در او به جوشش در می‌آورد. بصیرت، به مجاهد فی‌سبیل‌الله در جهاد کبیر می‌آموزد تا قرآن به عنوان برنامه زندگی مؤمنانه و عزتمندانه هست چه نیازی به سرسپردن به برنامه، سبک و فرهنگ زندگی غربی؟ فرهنگی که در بطن خود زایشگر خشونت و ابتذال است.
 پیامدهای بصیرت و وحدت برای جهان اسلام
تحقق وحدت و بصیرت به عنوان 2 راهبرد کلان، 2 پیامد ارزشمند برای جهان اسلام به ارمغان خواهد آورد: 1- مقاومت و قدرت ایستادگی در برابر دشمن، 2- پیشرفت و قدرت خلاقیت، پیشروندگی و اثرگذاری.
باید دانست هرگاه جهان اسلام به نظام سلطه جهانی آغوش گشوده از زهر کین آن در امان نمانده است و هر گاه دچار توقف و رکود شده، بیش از پیش در معرض آسیب‌های دشمن قرار گرفته است. بنابراین راه مشخص است؛ مقاومت و پیشرفت برای قدرتمند‌شدن جهان اسلام و نقش‌آفرینی مسلمانان و اسلام در هندسه جدید قدرت در جهان. این راهی است که باید مسلمانان با راهبری رهبران، علما و اندیشمندان آگاه و انقلابی جهان اسلام آن را بپیمایند.
مشعل نهضت بیداری اسلامی نه‌تنها خاموش شدنی نیست، بلکه قابل تکرار با ضریب تأثیر‌گذاری به مراتب بیشتر از قبل است. روشن نگاه داشتن این مشعل پر فروغ و حفظ این تجربه شیرین پیروزی که در سایه وحدت و بصیرت حاصل شده، امروز بر عهده علما و اندیشمندان بصیر جهان اسلام است که با هنرمندی و با درک این رسالت تاریخی باید پیامبرگونه برای انجام آن به‌پا خیزند و با استمراربخشی به این راه مقدس، شالوده تمدن نوین اسلامی را طراحی و علیه جاهلیت مدرن بعثتی دیگر را آغاز کنند. بعثتی که نوید‌بخش صبح روشنی است که با طلوع فجر انقلاب اسلامی و طنین‌افکندن پیام‌های آن در نهضت بیداری اسلامی آغاز شده‌ است.

با تمام شدن مدت آتش‌بس 3 روزه در حلب که به صورت یکجانبه توسط سوریه و روسیه برقرار شده بود، شامگاه شنبه جنگنده‌ها حملات به مواضع گروه‌های مسلح در شرق حلب را از سرگرفته‌اند. در واقع با پایان یافتن مدت آتش‌بس، فرصتی که به افراد مسلح در محلات شرقی داده شده بود تا خارج شوند و به مناطقی خارج از حلب که تحت کنترل افراد مسلح دیگر مانند ادلب است بروند، تمام شد. ارتش سوریه و روسیه 8 گذرگاه باز کرده بودند که 2 تای آن ویژه عبور افراد مسلح بود؛ اولی نزدیک میدان الجندول در شمال شهر و دومی در بستان القصر- المشارقه در مرکز شهر. حتی تیم اعزامی سازمان ملل که برای خارج کردن 200 مجروح از محلات شرقی وارد شده بود، در توافق با میانجیگران افراد مسلح ناکام ماند و مأموریتش ناتمام به پایان رسید. همچنان که همه تلاش‌های 3 روز گذشته‌شان شکست خورد، این تلاش نیز شکست خورد زیرا فرماندهان گروه‌های مسلح قاطعانه هر راه‌حلی را که پیشنهاد شد،‌ رد کردند. حتی هماهنگ‌کننده امور بشردوستانه سازمان ملل نیز شنبه‌شب اعلام کرد نتوانسته‌ است وارد شرق حلب شود تا برای خارج کردن مجروحان به توافق برسد. به گفته ساکنان محلات شرقی، افراد مسلح گروه «جبهه فتح الشام» (جفش)‌ یا همان جبهه النصره (شاخه القاعده در سوریه)، شنبه‌شب در برخی محلات مانند الحیدریه، مساکن هنانو و الانذارات، منع آمد و شد اعلام کرده بودند. از سوی دیگر، توفیق شهاب، فرمانده گروهک «نورالدین زنکی» از آغاز قریب‌الوقوع عملیاتی جدید موسوم به «سپر فرات» (همنام عملیات نظامی ترکیه در شمال سوریه) علیه ارتش سوریه از محور جنوب غرب حلب برای شکستن محاصره خبر داده است. این گروهک تروریستی که وابسته به ارتش آزاد سوریه و زیر چتر ترکیه است، با انتشار بیانیه‌ای ضمن اعلام همبستگی خود با جبهه النصره و سایر گروه‌های وابسته به القاعده بر مخالفت قاطع خود با هرگونه جداسازی ارتش آزاد از القاعده تأکید کرده است.  گفته می‌شود اختلافات جدی در این مذاکرات بر سر موضوع تخلیه کامل شرق حلب از سوی بیش از 15 هزار تروریست تکفیری از همه گروه‌های حاضر در آن که پیشنهاد دولت سوریه است با حامیان تروریسم که خواستار بقای گروه تروریستی تکفیری ارتش آزاد در این مناطق هستند وجود دارد. در حالی‌ که ارتش سوریه تجهیزات و نیروهای نظامی خود را به خطوط مقدم در جنوب غرب شهر حلب منتقل کرده است.
در همین راستا، یکی از ناظران سیاسی در گفت‌وگو با روزنامه الوطن سوریه می‌گوید نیروی بزرگی که ارتش در حلب جابه‌جا کرده، مخصوص تکمیل عملیات نظامی (در این شهر) و وارد شدن به نبرد سرنوشت‌ساز است؛ نبردی که تسلط بر محلات شرقی را تسریع می‌کند. ناظر سیاسی دیگری به الوطن می‌گوید تجهیزات جدید ارتش برای شمال شرق حلب، یعنی با هدف اعزام به سوی شهر الباب است (که تحت کنترل داعش است) تا قبل از آنکه نیروهای عملیات «سپر فرات» وابسته به دولت ترکیه (از محور شمال) به آن برسند،‌ ارتش آن را از محور جنوبی شهر تصرف کند.
هشدار ارتش سوریه به ترکیه
رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه که اقدامات و مواضع دولتش بویژه تحرکات نظامی اخیر این کشور در سوریه و عراق به یکی از پربحث‌ترین موضوعات تبدیل شده است، روز شنبه اعلام کرد ترکیه عملیات نظامی خود را در شمال سوریه توسعه می‌دهد و از جمله ورود به شهرهای الباب، منبج و رقه را در دستور کار قرار خواهد داد. با وجود انتقادات جامعه بین‌المللی، اردوغان مدعی شد ترکیه «چاره دیگری به جز ورود به الباب ندارد»، زیرا «ما نیاز داریم که یک منطقه را از وجود تروریست‌ها پاکسازی کنیم. همین امر درباره منبج نیز صدق می‌کند.» رجب طیب اردوغان که در بورسا در غرب ترکیه سخن می‌گفت، اظهار داشت نیروهای مورد حمایت ترکیه به پیشروی در جهت شهر الباب ادامه می‌دهند و بزودی «عناصر افراطی» را از این منطقه بیرون خواهند راند. در واکنش به این مواضع اردوغان، ستاد کل ارتش و نیروهای مسلح سوریه با صدور بیانیه‌ای تاکید کرد: حضور یگان‌های ارتش ترکیه در خاک سوریه با هر بهانه‌ای محکوم است و با نظامیان ترکیه به عنوان نیروی اشغالگر و با تمام امکانات برخورد می‌کنیم.
در این بیانیه آمده است: پیروزی ارتش سوریه و نیروهای همپیمان علیه تروریسم بویژه در حلب، خواب و آرزوهای اردوغان و نقشه‌هایش در سوریه و منطقه را بر باد داد و موجب شد اردوغان علاوه بر تشدید دشمنی‌اش با سوریه، روستاها و مناطقی را در شمال حلب بمباران و یگان‌هایی از ارتش ترکیه را وارد خاک سوریه کند. همچنین با حمایت مستقیم توپخانه‌ای از گروه‌های تروریستی، به آنها در انجام جنایت علیه شهروندان بی‌گناه در حومه شهر حلب کمک می‌کند. همزمان، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه به گونه ضمنی نسبت به احتمال برخورد نظامی بین 2 کشور ابراز نگرانی کرد. لاوروف گفت: عملیات ترکیه در شمال سوریه نگران‌کننده است و مسکو از این اقدامات بشدت احساس نگرانی می‌کند.
پیشروی ارتش در حلب
ارتش سوریه در ادامه عملیات خود در جنوب شهر حلب، روز یکشنبه موفق شد مقر پدافند هوایی را از کنترل جیش‌الفتح خارج کند و بر آن مسلط شود. پدافند هوایی در جنوب غرب روستای المشرفه در محور خان‌طومان در جنوب حلب واقع است. با تسلط ارتش بر این موضع، مواضع عناصر مسلح جیش‌الفتح در نزدیکی این منطقه زیر تیررس آتش ارتش سوریه قرار می‌گیرد و مسیر امدادی تروریست‌ها از جنوب به محور شمالی به سوی منطقه راشدین 5 کاملا زیر قدرت آتشباری ارتش سوریه قرار گرفت.
انفجار در حسکه
پیش از ظهر دیروز، انفجار تروریستی در بازار الاحد در شهر کُردنشین حسکه به‌وقوع پیوست که در پی آن، شماری از شهروندان کشته یا زخمی شدند. شهر حسکه حدود 2 هفته قبل نیز شاهد حمله انتحاری به یک مجلس عروسی بود که بر اثر آن 37 تن کشته شدند. در این انفجار که در شهرک صفیا در شهر حسکه به وقوع پیوست،
37 تن کشته و 95 تن دیگر زخمی شدند. حَسَکه یکی از استان‌های کردنشین سوریه در شمال شرقی این کشور است.
حمله ناکام داعش به دیرالزور
در حالی‌ که آمریکا و عربستان سعودی تلاش می‌کنند عناصر گروه تروریستی داعش را از موصل عراق به دیرالزور سوریه منتقل کنند، نیروهای ارتش سوریه، روز گذشته حمله این تکفیری‌ها به این شهر را دفع کردند. براین اساس،  عناصر داعش سعی داشتند از محور شهرک الرشدیه در شهر دیرالزور نفوذ کنند که نیروهای ارتش سوریه آنها را ناکام گذاشتند. در این درگیری، عناصر داعش با وجود استفاده از انواع سلاح سبک و سنگین، مجبور به عقب‌نشینی شدند. نیروی هوایی ارتش سوریه نیز همزمان با این عملیات، مواضع عناصر داعش را در اطراف ارتفاعات ثرده در جنوب دیرالزور هدف قرار دادند و خسارت‌هایی را به آنها وارد کردند.

تروریست‌ها به دستور آمریکا از حلب خارج نمی‌شوند
یک کارشناس نظامی سوریه طرح صلح سوریه برای ایجاد آتش‌بس در حلب در غیاب نقش‌آفرینی سازمان ملل را پیروزی بزرگ دیگری برای جبهه مقاومت توصیف کرد. این در حالی است که به گفته او آمریکا با وقت‌کشی به دنبال طولانی‌تر کردن بحران سوریه است، چرا که نمی‌تواند شاهد خروج برگ برنده حلب از دست خود و افتادن آن به دست ارتش سوریه و متحدانش باشد. به گزارش فارس، «ترکی حسن» با بیان اینکه نقض آتش‌بس توسط تروریست‌ها و مخالفت آنها با خروج از این منطقه مساله‌ای عجیب نیست، گفت: «این تروریست‌ها درباره ماندن یا خارج شدن از حلب خودشان تصمیم‌گیرنده نیستند، بلکه از طرف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی که برای آنها کار می‌کنند، فرمان گرفته‌اند». به گفته او در چارچوب طرح ارائه شده از سوی دولت سوریه تحت نظارت روسیه و در سایه غیبت کامل نقش سازمان ملل، خروج هر چند اندک افراد مسلح از این منطقه پیروزی بزرگی برای سوریه و جبهه مقاومت و متحد روسی محسوب می‌شود، چرا که واشنگتن مخالف خروج تروریست‌های تحت حمایت خود از حلب است. حسن ادامه داد: «دلیل اصلی سرکشی تروریست‌ها برای ماندن در حلب هراس سرکرده‌های جبهه‌النصره و احرارالشام از مجازاتی است که به محض رسیدن به ادلب توسط گردانندگان سعودی، قطری و ترکیه‌ای خود می‌شوند، چون این احتمال وجود دارد که به دلیل سرپیچی از فرمان آنها برای ماندن در حلب به قتل برسند یا اموالی که در اختیارش قرار گرفته بازپس گرفته شود».
 

مهدی  مهدوی‌گرگانی: موصل نخستین نقطه‌ از عراق بود که به اشغال داعش درآمد و حالا یک عملیات راهبردی برای آزادی این شهر آغاز شده است تا حضور داعش در عراق  به پایان برسد اما به نظر می‌رسد پایان داعش در موصل پایان مصائب دولت بغداد نباشد. از زمان مطرح شدن موضوع آزادسازی و بازپس‌گیری موصل از کنترل تروریست‌های داعش، بحث‌های زیادی درباره حضور نیروهای مختلف و کمیت و کیفیت آنها برای شرکت در این عملیات مطرح شده است تا جایی که این مساله به تنش‌هایی میان عراق با کشورهای خارجی منجر شد که از جمله می‌توان به اختلاف با آمریکا و تنش لفظی شدید با ترکیه اشاره کرد.
اشتیاق قدرت‌های خارجی برای شرکت در عملیات بازپس‌گیری موصل کاملا مشکوک است و نشان‌دهنده آن است که هر یک از طرف‌ها به دنبال پیشبرد اهداف خود هستند، چرا که اساسا آزادی یک شهر تحت حاکمیت یک دولت مستقل و آینده آن نباید دستمایه چنین بحث‌هایی شود.  به‌رغم مانع‌تراشی‌ها، مساله نیروهای شرکت‌کننده در عملیات موصل با تلاش حیدرالعبادی، نخست‌وزیر عراق در دیدار با باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل تقریبا حل و فصل شد. پس از آن بود که نیروهای عراقی برنامه‌ها و هماهنگی‌های لازم را برای شروع عملیات آغاز کردند و این عملیات از روز دوشنبه گذشته آغاز شد.
اما این تمام واقعیات و پیچیدگی‌های موصل نیست. پروژه و توطئه اصلی از چند روز پیش کلید خورده است؛ جایی که کشورهای غربی به همراه ترکیه و عربستان با مطرح کردن مساله «آینده موصل بعد از داعش» در تدارک پیشبرد اهداف خود علیه دولت و ملت عراق هستند.  به‌رغم مخالفت قاطع دولت حیدرالعبادی و نیروهای سیاسی تاثیرگذار با مشارکت ارتش ترکیه در عملیات آزادسازی موصل، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری این کشور گفت: چه بخواهند، چه نخواهند ما در عملیات آزادسازی موصل مشارکت خواهیم کرد(!)  
به دنبال اظهارات مداخله‌جویانه اردوغان، وزیر خارجه فرانسه نیز اعلام کرد کشورش میزبان نشستی بین‌المللی برای تصمیم‌گیری درباره آینده موصل است.
بنا بر اعلام وزارت خارجه فرانسه، این نشست با حضور افسران نظامی ارشد و دیپلمات‌های کشورهای عضو ائتلاف بین‌المللی ضدداعش تحت رهبری آمریکا به منظور گفت‌وگو و رایزنی درباره آزادسازی موصل به عنوان دومین شهر بزرگ عراق از اشغال داعش برگزار خواهد شد.
با توجه به اینکه عراق دارای یک حاکمیت مستقل با تمامیت ارضی مشخص و دولتی برآمده از رای مردم است، تحرکات نیروهای خارجی برای تصمیم‌گیری درباره آینده یک شهر در درون این حاکمیت ابهامات و سوالاتی را به وجود آورده است، بنابراین باید دید این کشورها چه اهدافی را از مواضع اخیر خود در قبال موصل دنبال می‌کنند.
ترکیه به عنوان همسایه شمالی عراق طی دهه‌های گذشته همواره گوشه‌چشمی به شمال عراق داشته و به طور محرمانه و غیرمستقیم فکر دست‌اندازی به شمال عراق را در سر پرورانده است. در این زمینه می‌توان به تلاش‌های آنکارا برای تصرف شمال عراق در سال‌های مختلف اشاره کرد. حتی گاهی طرح‌های بسیار محرمانه برای تجزیه و تصرف شمال عراق مانند طرح «کنابن» در سال 1958 و طرح «لوئیس» در 1977 با مشارکت ترکیه، آمریکا و در مواردی رژیم صهیونیستی تهیه شده بود. در همین خصوص «سلیمان دمیرل» یکی از رؤسای جمهور اسبق ترکیه گفته بود «کشورش در معاهده لوزان (پیمان صلحی بود که ۲۴ جولای ۱۹۲۳ میلادی در شهر لوزان سوییس، برای حل و فصل مناقشه‌ای که از جنگ اول جهانی بین نیروهای متفقین و متحدین آغاز شده بود امضا شد) حاضر نشده است موصل را به عراق واگذار کند». اگرچه موضوع الحاق بخشی از خاک عراق به ترکیه یک طرح آرمانی و هدفی حداکثری برای ترکیه است و قطعا مخالفت جامعه بین‌المللی را به دنبال خواهد داشت اما دولت اردوغان تلاش می‌کند با دنبال کردن چنین تاکتیکی سهم خود را از آینده موصل و در مجموع عراق طلب کند و قدرت چانه‌زنی و نفوذ خود را در آینده عراق افزایش دهد.
از سوی دیگر کشورهای غربی به رهبری آمریکا نیز استراتژی مشابهی را دنبال می‌کنند. چانه‌زنی و فشارهای زیاد و صرف هزینه‌های گزاف برای مشارکت در عملیات آزادسازی موصل نه برای رضای خدا و کمک به دولت و مردم عراق است، بلکه به منظور در دست گرفتن نبض تحولات بعد از خروج داعش از عراق است. موصل متشکل از اقوام و نژادهای مختلف از جمله کردها، اعراب شیعه و سنی، ترکمن‌ها، آشوری‌ها، ایزدی‌ها، مسیحی‌ها و یهودی‌هاست. اعراب سنی منطقه موصل طی ماه‌های اخیر این بحث را مطرح کرده‌اند که بعد از آزادی این شهر قصد دارند اعلام ایالت فدرال کنند. در واقع بازیگردانان اصلی مسیری که اعراب سنی موصل در پیش گرفته‌اند آمریکایی‌ها، فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها هستند. غربی‌ها به دنبال تضعیف حکومت مرکزی بغداد و پیشبرد طرح استراتژیک خود برای تجزیه عراق هستند و در حال حاضر موصل یکی از بهترین کارت‌های بازی برای آمریکا و همدستانش برای بازی در این چارچوب محسوب می‌شود؛ تشکیل یک اقلیم شبه‌خودمختار تحت عنوان اقلیم موصل که گوش به فرمان کشورهای غربی است و دولت مرکزی عراق را به چالش بکشد.
به همین دلیل بود که ترکیه و آمریکا تلاش داشتند از حضور نیروهای حشدالشعبی در عملیات آزادسازی موصل جلوگیری کنند و نیز به همین دلیل است که آنها سعی می‌کنند کشورهایی را که مخالف تجزیه و تضعیف حکومت مرکزی عراق هستند از متن به حاشیه بکشانند. یکی از نکات جالب برگزاری نشست پاریس درباره موصل عدم دعوت از جمهوری اسلامی ایران است؛ کشوری که از ابتدای بحران همواره در کنار دولت و مردم عراق برای جنگ با تروریست‌ها بوده است. تهران به این دلیل به نشست پاریس دعوت نشده که مانع بزرگی برابر اهداف شوم آنها در عراق است.
موصل تا چند هفته دیگر آزاد و احتمالا تا چند ماه دیگر پاکسازی می‌شود. بعد از آزادی موصل، این شهر باید مثل سایر بخش‌های عراق و براساس قانون اساسی، قوانین و هنجارهای بین‌المللی تحت حاکمیت کامل عراق بگیرد. مطرح کردن مساله اداره موصل بعد از خروج داعش یک موضوع انحرافی برای پیشبرد اهداف شکست‌خورده ترکیه و آمریکا در عراق و سوریه است.

محمد زعیم‌زاده: 1- تسامحا می‌توان پوپولسیم را رویکرد دولت و جریان اداره‌کننده امور جامعه برای اغوای مردم برابر خواسته‌های نخبگانی دانست. پوپولیسم چون ریشه در اغوا و فریب مردم دارد حتما پدیده‌ای نامبارک است که با مردمگرایی و مردمسالاری فاصله‌ای جدی دارد. پوپولیسم عموما مبتنی بر جلب پشتیبانی مردم با توسل به وعده‌های کلی، مبهم و غیرواقعی و تلاش برای تغییر جهت مسائل اصلی جامعه به مسائلی درجه چندم و فرار از پاسخگویی درباره مسائل اصلی و عملکر‌دهاست، اتفاقی که معمولا با ضرب و زور رسانه‌های حامی رویکرد پوپولار اتفاق می‌افتد. قصه حاکمیت پوپولیست‌ها بر جامعه آنجا درام‌تر می‌شود که جمعی از همین نخبگان رسانه‌ای و دانشگاهی هم منافع خود را برای ماندن در قدرت با پوپولیست‌ها همسو می‌بینند و با آنها همگرا می‌شوند.
2- راست‌های لیبرال و چپ‌های نادم که در روزگار کوتاه دوری از قدرت بشدت منتقد آنچه پوپولیسم می‌خواندند بودند، امروز در جایگاه پوزیسیون خود از هیچ عمل پوپولاری ابایی ندارند. برای بازخوانی این رویکرد خیلی نیازی به رجوع به عقب و یادآوری ماجرای ماکت 2 متری کلید در دست کاندیدای انتخاباتی و وعده‌های 100 روزه درمان اقتصاد و جشن عبور از رکود و ارائه سبد کالا و... نیست، همین فقره تغییر 3 وزیر جهت تعمیر کابینه برای یک مطالعه موردی جدی پوپولیسم‌شناسی برای اهل فن کفایت می‌کند. در ضعف جدی 3 وزیر تعویضی بویژه وزارتخانه‌ای که درباره آن بیشتر بحث خواهیم کرد شکی نیست اما هم پیمایش‌های علمی و هم اندکی تمایل به استناد به مردمگرایی واقعی و رجوع به حرف و نقل این روز‌های مردم به وضوح نشان می‌دهد مساله اصلی عامه مردم دغدغه معیشت و مساله مبارزه با فساد است. اوضاع جیب مردم از یک طرف و اخباری که هر روز از حقوق‌های چند ده میلیونی و فساد‌های چند میلیاردی روح مردم را می‌خراشد نشان می‌دهد از نظر عموم مردم مساله اصلی جامعه با تعمیراتی که در کابینه رخ داده است هیچ نسبتی ندارد. از شیوه تغییرات و نحوه استعفای اجباری وزرایی که تا شب قبل از استعفا همه چیز را تکذیب می‌کردند و همان روز استعفا هم برای عده‌ای حکم صادر می‌کردند که بگذریم، حداقل بخشی از این تغییرات را تنها می‌توان از منظر فرار از مساله پاسخگویی توجیه کرد. این وسط تلاش رسانه‌های زنجیری و زنجیره‌ای در تقدیس رئیس دولت و تقدیر از این تعمیرات و تلاش برای تبدیل این تغییرات به مساله اول عالم بشریت و حل‌المسائل همه مشکلات خواندن این تغییرات همان وجه درام رویکرد پوپولار این روز‌های دولت است.
3- مساله اینجاست که استعفای وزرا به هر دلیلی که صورت گرفته، نباید مانع حساب‌کشی از آنها باشد و پرونده عملکرد ضعیف وزرای بی‌کفایت با یک استعفای ساده بسته شود. درباره عملکرد وزرای ارشاد و ورزش‌وجوانان گفتنی زیاد است اما به نظر می‌رسد بررسی کارنامه این حضرات خیلی کار سختی نیست و برای مردم هم تقریبا روشن است و به نظر مصداق این شعر حضرت مولاناست که:
«آن یکی پرسید اشتر را که هی / از کجا می‌آیی ‌ای فرخنده پی/ گفت از حمام گرم کوی تو/ گفت خود پیداست از زانوی تو».
اما درباره عملکرد جناب فانی در وزارتخانه متبوعش حرف و حدیث بسیاری وجود دارد که بخش‌هایی از آن برای افکار عمومی نامکشوف است.
4- خصوصی‌سازی حدود 1000مدرسه دولتی و اجحاف در حق اقشار کم‌درآمد، کم‌توجهی به وضعیت معیشت فرهنگیان و معلمان، ریخت و پاش بی‌حساب و کتاب در رده‌های بالای مدیریتی و دستکاری در محتوای انقلابی و دینی کتب درسی، تنها بخشی از کارنامه وزارت آموزش‌وپرورش است که نباید در لابه‌لای تحلیل‌های سیاسی به فراموشی سپرده شود؛ کارنامه‌ای که می‌توانست در جلسه استیضاح جناب وزیر در مجلس شورای اسلامی بخش‌هایی از آن برای مردم روشن شود. اما مهم‌ترین مساله درباره وزارت آموزش‌وپرورش که با رویکرد پوپولار دولت سعی شد با استعفای اجباری جناب وزیر کمتر در معرض قضاوت افکار و آرای عمومی قرار گیرد، مساله فساد 80 هزار میلیارد ریالی در صندوق ذخیره فرهنگیان است. مبلغی که با کسر شدن از حقوق اندک معلمان جمع شده بود و امروز در هلدینگ‌های وابسته به این صندوق در زمان وزارت جناب فانی به فنا رفته، رکورد فساد مالی در کشور را جابه‌جا کرد. مدیرعامل صندوق که سابقه حمایت از متحصنان مجلس ششم در دوره اصلاحات را هم در کارنامه درخشان خود دارد بازداشت شده و قائم‌مقامش اکنون سرپرست وزارتخانه است! حالا قرار است با معرفی وزیر جدید دیگر کسی از صندوق ذخیره فرهنگیان و اعداد و ارقام افسانه‌ای آن چیزی نشنود.