|
رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از مردم استان اصفهان با اشاره به نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ایالاتمتحده:
هر دو حزب آمریکا «شر» هستند
گروه سیاسی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح دیروز
-چهارشنبه- در دیدار هزاران نفر از مردم اصفهان، استان اصفهان را استان «شهادت و پیشگامی»، «استقامت و ایستادگی»، «علم و فرهنگ»، «دین و ولایت» و «کار و ابتکار» خواندند و با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران هیچ قضاوتی درباره انتخابات ریاستجمهوری آمریکا ندارد و همواره از 2 حزب مطرح این کشور، شاهد دشمنی بوده است، گفتند: امروز مهمترین نیاز کشور بویژه برای نخبگان و مسؤولان کشور، «بصیرت سیاسی و غافل نشدن از توطئه دشمن»، «حفظ روحیه و جهتگیری انقلابی»، «اقدام و عمل در عرصه اقتصاد مقاومتی»، «ادامه پرشتاب مسیر رشد علمی»، «اتحاد و انسجام ملی» و «حفظ استحکام روحی و درونی» است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار که در ایام سالگرد حماسه مردم اصفهان در تشییع ۳۷۰ شهید عملیات محرم در روز ۲۵ آبان سال ۶۱ برگزار شد، یکی از مهمترین ویژگیهای بارز مردم استان اصفهان را روحیه «شهادتطلبی» و «ایستادگی» دانستند و با تأکید بر لزوم شناخت طراحی دشمن در هر مقطعی و پرهیز از وادادگی در مقابل او، افزودند: ایستادگی بر اصول انقلاب اسلامی یکی از نیازهای مهم امروز است و اصول انقلاب همان مبانی و شاخصهای مطرح شده در بیانات امام(ره) و وصیتنامه ایشان است. حضرت آیتالله خامنهای با توصیه مجدد به جوانان برای مطالعه گفتارها و وصیتنامه امام(ره) به عنوان نقشه راه حرکت نظام اسلامی خاطرنشان کردند: آن امام که دنیا را تکان داد، مجسم در همین گفتارها و وصیتنامه است و نمیتوان امام(ره) را برخلاف آنچه که بود، معنا و تأویل کرد. ایشان تنها راهحل مشکلات کشور و جبران عقبماندگیها و رسیدن به عزت و رفاه و پیشرفت مادی و معنوی و اخلاقی و فرهنگی را ایستادگی بر اصول انقلاب اسلامی دانستند و گفتند: از لحاظ عملی نیز باید روی استحکام درونی کشور بویژه در بخش اقتصاد تمرکز و اقدام جدی شود. رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: دشمن، اقتصاد را نشانه گرفته، زیرا تصور میکند اقتصاد نقطه ضعف کشور است و بر همین اساس بر «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» تأکید شده است و مسؤولان باید «اقدام و عمل» و شاخصههای آن را جلوی چشم مردم قرار دهند. حضرت آیتالله خامنهای «بصیرت سیاسی» را یکی دیگر از نیازهای ضروری بویژه در میان نخبگان خواندند و تأکید کردند: نبود بصیرت موجب میشود انسان مجذوب مواردی شود که واقعاً جاذبه ندارند، همانند عدهای که مجذوب آمریکا هستند در حالیکه این مجذوبیت، دروغین است. ایشان به مباحث مطرح شده درباره مشکلات و واقعیتهای درون جامعه آمریکا در رقابتهای انتخابات اخیر اشاره کردند و افزودند: فردی که به عنوان رئیسجمهور آمریکا انتخاب شده است، در رقابتهای انتخاباتی گفت اگر پولی را که در این چند سال خرج جنگ کردیم برای داخل آمریکا استفاده میکردیم، میتوانستیم این کشور را 2 بار بسازیم؛ آیا آن کسانی که مجذوب آن نقطه خیالی هستند، معنی این سخنان را میفهمند؟
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به مطالب
مطرح شده در رقابتهای انتخاباتی آمریکا مبنی بر وجود خرابیها، فقر و مشکلات گسترده در این کشور، خاطرنشان کردند: آمریکا در سالهای اخیر پول مردم این کشور را صرف جنگهای غیرشرافتمندانهای کرد که نتیجه آن، کشتار
دهها هزار غیرنظامی و نابودی زیرساختها در افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و یمن است.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه واقعیات مطرح شده در رقابتهای انتخاباتی آمریکا، سخنانی بوده که در این سالها همواره مطرح میشده اما عدهای نمیخواستند آن را بپذیرند، گفتند: معنی بصیرت آن است که بدانید با چه کسی طرف هستید و او درباره شما چگونه فکر میکند و اینکه اگر چشمان خود را ببندید، قطعاً ضربه خواهید خورد. ایشان با تأکید بر اینکه توقع از نخبگان سیاسی و غیرسیاسی، داشتن چنین بصیرتی است، افزودند: خوشبختانه مردم عادی دارای این بصیرت هستند اما تعجب از آن است که برخی نخبگان با تکیه بر توهمات، این بصیرت را ندارند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به نتیجه انتخابات اخیر ریاستجمهوری در آمریکا خاطرنشان کردند: ما هیچ قضاوتی درباره این انتخابات نداریم، زیرا آمریکا همان آمریکاست و در ۳۷ سال گذشته هر یک از 2 حزب که بر سر کار بودند، هیچ خیری که نرساندند، دائماً نیز شر آنها متوجه ملت ایران بوده است. حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: بر خلاف عدهای که در دنیا برای نتیجه انتخابات آمریکا عزا گرفتهاند یا عده دیگری که شادی میکنند ما نه عزا میگیریم و نه شادی میکنیم، زیرا برای ما فرقی نمیکند و هیچ نگرانیای هم نداریم و به لطف الهی، برای مواجهه با هر حادثه محتملی نیز آمادهایم. ایشان افزودند: موضوعی که ما باید الان بر آن متمرکز شویم، راه عبور از مشکلات فعلی و آینده کشور است که تنها راه نیز حفظ و ارتقای استحکام داخلی نظام است. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در صورت استحکام سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و استحکام روحی و روانی نخبگان و مسؤولان ارشد، هیچ خطری کشور را تهدید نخواهد کرد، گفتند: ملت ایران بویژه جوانان باید رویش مبارک روحیه انقلابی را ادامه دهند، زیرا مساله اصلی کشور برخی بحثها و جنجالها وحاشیهسازیها نیست، بلکه حفظ روحیه و جهتگیری انقلابی است.
حضرت آیتالله خامنهای از لحاظ عملی نیز اقتصاد مقاومتی، پیشرفت علمی و اتحاد و انسجام داخلی را ضروری برشمردند و تأکید کردند: امتحانهای مختلف در واقع عرصهای برای شناخت نقطه ضعفها و برطرف کردن آنها و تبدیل آنها به نقطه قوت است. ایشان با یادآوری سابقه مردم استان اصفهان در سربلند بیرون آمدن از امتحانهای مختلف، به ۲۵ آبان «سالروز تشییع شکوهمند و تاریخی حدود ۳۷۰ شهید عملیات محرم در شهر اصفهان» اشاره کردند و گفتند: آن تشییع فراموشنشدنی نشاندهنده ظرفیت روحی، استحکام و مقاومت ستودنی مردم اصفهان است، زیرا در همان روز تشییع شهیدان، جوانان فراوانی در اصفهان برای اعزام به جبهه صف کشیدند.
رهبر انقلاب اسلامی کمرنگ کردن و به فراموشی سپردن نقاط برجسته و غرورآفرین تاریخ انقلاب را از اهداف اصلی تهاجم دشمنان دانستند و خاطرنشان کردند: حرکت حماسی و پرشور مردم اصفهان هرگز نباید به فراموشی سپرده شود. ایشان اصفهان را شهر «علم، دین، ولایت، کار و ابتکار، هنر و فرهنگ و شهادت» خواندند و افزودند: مردم استان اصفهان در فداکاری و ایثار برای کشور و دین خدا پیشگام و پیشقدم بودهاند و شهیدان بزرگ و نامآوری همچون آیتالله بهشتی، همت، خرازی، کاظمی و ردانیپور از این منطقه برخاستهاند که هر یک همچون مشعلی فروزان، راه ملت را روشن میکنند. حضرت آیتالله خامنهای «گشادهدستی در انفاق مال در راه خدا و خیرات عمومی» و «صرفهجویی در زندگی معمولی و شخصی» را از دیگر خصوصیات خوب و ممتاز مردم اصفهان برشمردند. رهبر انقلاب اسلامی همچنین به راهپیمایی اربعین اشاره و آن را سرمایهای ارزشمند خواندند و افزودند: این حرکت عظیم و میلیونی میان نجف و کربلا و این شور و شوق و حرکت، حتی اگر با خطر همراه باشد، همواره در دل مردم و جوانان ما موج میزند و این سرمایه را باید حفظ کرد، زیرا ضامن بقای کشور است. حضرت آیتالله خامنهای در پایان سخنان خود تأکید کردند: آینده کشور به مراتب بهتر از امروز خواهد بود و به فضل الهی و به برکت اسلام و انقلاب، ملت ایران بر همه مشکلات فائق خواهد آمد و پیش خواهد رفت.
پیش از بیانات رهبر انقلاب اسلامی، آیت الله طباطبایی نژاد نماینده ولی فقیه و امامجمعه اصفهان با گرامیداشت ۲۵ آبانماه سالروز تشییع ۳۷۰ شهید عملیات محرم، گفت: مردم مقاوم و مؤمن استان اصفهان مطیع دین اسلام بوده و با همه توان آماده خدمت در راه انقلاب اسلامی هستند. وی با اشاره به قابلیتهای استان اصفهان در حوزههای اقتصادی و صنعتی، خاطرنشان کرد: مردم استان اصفهان فعالیتهای زیادی برای تحقق اقتصاد مقاومتی انجام دادهاند و این استان قابلیت الگو شدن در این عرصه را دارد.
دیدار مسؤولان و شخصیتهای استان اصفهان با رهبر انقلاب
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای، رهبر انقلاب، پیش از آغاز دیدار مردم اصفهان، در جلسهای کوتاه با نماینده ولیفقیه، استاندار و برخی علما و روحانیون برجسته، شخصیتهای سیاسی و نظامی و مسؤولان قبلی و فعلی استان اصفهان دیدار کردند.
ارسال به دوستان
پشت صحنه با پنبه سر ببریم!
امیر استکی: روانشناسی شخصیت خلاصه است در مثال کوه یخی که در دریاهای قطب شمال است، کوهی که اگرچه ما بخش کوچکی از آن را روی آب میبینیم اما بخش بیشتر آن که در نظرگاه ما نیست، زیر آب است و ما بدان پی نمیبریم! چنانچه اگر یک لیوان یخ را در یک کلمن آب بیندازید میتوانید این نسبت را مشاهده کنید!
ما از افراد جلوههایی در ظاهر میبینیم اما آنچه در ذهن آنها و در پس پرده انجام میدهند بر ما هویدا نیست. چنانکه درباره رئیسجمهور نیز این مثال کاملا صادق است. برای همه تعجبآور بود که رئیسجمهوری که در همه حال منتقدان را به الفاظ و احکام مختلف نوازش داده بخواهد از آزادی بیان صحبت کند، رئیسجمهوری که برای دادگاهی کردن حتی به تیترهای اقتصادی درباره بازار بورس هم رحم نکرده است وقتی در نمایشگاه مطبوعات حرف از آزادی بیان زد و گفت «نباید با بهانههای واهی، قلمها را شکسته و دهانها را ببندیم، باید در جامعه با صدای بلند آزادی مسؤولانه را فریاد بزنیم.» برای هیچکس باورپذیر نبود که او با آن همه سابقه امنیتی و با این همه برخورد با رسانهها سخن از آزادی بیان بزند، این حتی با آن بخش مکشوف کوه یخ شخصیتی روحانی نیز در تعارض بود. اما آنچه 2 روز بعد ریاست محترم قوهقضائیه از درخواستهای دولت و رئیسجمهور در خفا و جمعهای خصوصی برای برخورد حقوقی و کیفری با منتقدان بیان کردند همه آن نیمچهتصورات 48 ساعته از رئیسجمهور معتقد به آزادی بیان هرچند بدگمانانه را باطل کرد و همان گمانهای منفی گذشته را تایید کرد؛ اینکه آش همان آش و کاسه همان کاسه است و رویکرد دفع و برچسب زدن به منتقدان و راندنشان با چوب شتک و هتک ادامه خواهد داشت.
بیسوادانی چون ما که مستحق ته جهنم تشخیص داده شده بودیم و همین تازگیها هم به نفاق متهم، دوباره باید منتظر افاضاتی جدید و حاکی از همان روحیه سرهنگمآبانه امنیتی باشیم. فقط این میان یک جهش در رفتار این امنیتیهای دولتمرد دیده میشود و آن اینکه بیشتر به ضرورت حفظ ظاهر پی بردهاند و دیگر در علن به جهنم حوالت نمیدهند، بلکه در خفا درخواست جهنمی کردن روزگار برای همه غیرخودیها را دارند. این یعنی باید انتظار تاثیرپذیری مثبت از نقد منتقدان را هم به طاق بکوبیم و منتظر هیچ تغییر روند مثبتی در اداره مملکت نباشیم و باز باید مثل سابق روی صحبتمان را فقط به سوی ملت متمرکز کنیم، چرا که لبخند این روزهای آقایان لبخند از سر همدلی نیست، بلکه لبخندی از سر نفرت و برای نیفتادن از تک و تاست.
یکی ـ دو روزی به این منوال مشغول بودیم اما انگار باید برویم نقطه سرخط. اینها تثبیت شد اما با این تفاوت که مشخص شد در نیمه پنهان شخصیت رئیسجمهور رفتار امنیتی به مراتب بیشتر از این نیمه عیان آن است و فعالیتهای ضدآزادی بیان وی در پس پرده بسیار سرکوبگرانهتر از فعالیتهای جلوی پرده او است. این گزاره مشخص کرد همان چند جمله از آزادی بیان در نمایشگاه مطبوعات نیز از سر صدق نبوده و حتی از جنس ضدیت علنی هم نیست که انسان تکلیفش با او مشخص باشد، بلکه این از آن جنسهای بد دورویی است که حتی نهتنها ما منتقدان باید حساب کارمان دستمان باشد، بلکه موافقان هم باید حواسشان جمع باشد که رئیسجمهور در روبهرو و پشتسر رفتارهای یکسانی نخواهد داشت و بیشتر از این تلاش روی صحنه، با پنبه سر بریدن پشت صحنه است!
به عرض ملت عزیز ایران باید برسانیم که مساله اساسی مملکت در این روزها مسائل اقتصادی است و همه، کسادی اوضاع کسبوکار و نبود رونق و فرصتهای شغلی را احساس میکنیم و با دولتی مواجهیم که در همه این سالهای مسؤولیتش آنجا که تقصیر را به گردن دولت قبلی نینداخته، در حال گلایه از کمبود اعتبار بوده است مسالهای که با بررسی ساده آمارهایی که خود ارائه میدهند بهروشنی با واقعیت فاصله زیادی دارد. به طور میانگین در مقایسه با رقم مطلوب دولت در بودجه، پیش از افت قیمت نفت-70 دلار- هر بشکه نفت حدود 30 دلار در این 3 سال کاهش قیمت داشته است. با احتساب میانگین 2 میلیون بشکه صادرات روزانه، عدمالنفع این کاهش به طور متوسط در هر سال برابر با 67 هزار میلیارد تومان است.
متوسط درآمد دولت از محل مالیات ظرف این3 سال از 33 هزار میلیارد تومان به 68 هزار میلیارد تومان افزایش یافته است، یعنی به طور متوسط 35 هزار میلیارد تومان به درآمد سالانه دولت از محل مالیات افزوده شده است. این رقم 55 درصد عدمالنفع قیمت نفت را پوشش میدهد. بدهی دولت به نظام بانکی اعم از بانک مرکزی و نظام بانکی هم به طور متوسط سالی 54 هزار میلیارد تومان افزایش یافته است.
به بیان دیگر به طور متوسط ورودیهای دولت در هر سال نسبت به سال 92، سالی 89 هزار میلیارد تومان هم افزوده شده است که 22 هزار میلیارد تومان بیش از عدمالنفع قیمت نفت است. به نظر میرسد دولت محترم بیش از آنکه ناکارآمدی خود را در طرف منابع ببیند، بهتر است به طرف مصارف خود نگاهی بیندازد. همانجایی که بودجه جاریاش از 150 هزار میلیارد به 200 هزار میلیارد رسیده است. همانجایی که ارادهای برای صرفهجویی بین بروکراتها نیست و همه فشار ساختگی کمبود منابع را ملت باید بر دوش بکشند و مدام بهخاطر دریافت یارانه نقدی تحقیر شوند و ابدا نباید مانند منتقدان بیسواد متعرض ساحت بریز و بپاش آقایان شوند. همانی که نمودش افزایش بیش از حد بودجه جاری و بیشتر از نرخ تورم و حتی نرخ افزایش حقوق است. همه نالهها از نداری برای مردم است و گشودن راه رانت و بهرهبرداری کلان از فرصتهای غیررقابتی اقتصاد هم برای اعوان و انصار و خودیها. دریافت حداقل حقوق بخور و نمیر هم که نه بلکه بخور و کمکمک بمیر برای مردم و دریافتیهای نجومی چندده میلیونی برای ذخیرههای نظام و مدیران دولتی. لگدمال شدن عزت نفس و غرور در جریان گرفتن وامهای میکروسکوپی چند میلیونی مثل وام ازدواج برای مردم و گرفتن وامهای چندصد میلیاردی راحتالحلقوم برای نزدیکان و مریدان! همه و همه اینها برای این گفته شد که صداقتی که معتدلان شعارش را میدادند و مدعیاش بودند هم در تصویری که از مملکت به ملت میدهند و هم در عملکردشان، بشدت نقض میشود و این خود در ادامه آنچه هست که در ابتدای سخن از 2 چهره بودن دولت یازدهم گفتیم. چهرهای با خندهای ملیح و تعهدی عمیق به ملت و خواستشان و چهرهای دیگر عبوس و تنگنظر و مدام در حال دستهبندی ملت به خودی و غیرخودی.
ارسال به دوستان
سوءتفاهم برطرف شد!
صادق فرامرزی: دیالوگ غیرمستقیم اما رسمی رؤسای قوای مجریه و قضائیه را میتوان در چارچوب یک سوءتفاهم شوکبرانگیز که با حسنظن ختم به خیر شد بررسی کرد! سوءتفاهم زمانی آغاز شد که رئیسجمهور در آیین افتتاح نمایشگاه مطبوعات سخنانی عجیب را به زبان آورد که تعجب نسبت به آنان نه از جانب خود سخن که از جهت گوینده آن بود. روحانی در حالی نمایشگاه مطبوعات را فضایی برای سخن از محکومیت «قلم شکسته و دهان بسته» رسانهها انتخاب کرد که سال پیش اکثریت قریب به اتفاق رسانههای منتقد در اعتراض به بیعدالتی موجود در برخورد با رسانههای حامی و منتقد دولت، از حضور در این محفل سالانه سر باز زدند و شاهد کمرونقترین و سردترین اجتماع مطبوعاتی کشور بودیم. واقعیت آن است که اهالی رسانه که طبیعتا باید پذیرای سخنان قشنگ رئیسجمهور میشدند بعد از حمایت دکتر روحانی از «آزادی مسؤولانه» رسانهها در نقد سازنده بیش از آنکه لبخند رضایت بزنند دچار این سوءتفاهم شدند که آیا این سخنان منسوب به رئیسجمهور است یا خیر؟!
هرچه گفتار دولتیها میخواست قسم حضرت عباس بر این سخنان بخواند، دم خروس رفتارشان چیز دیگری را نمایان میکرد، گو اینکه رفتار پرتبعیض دولت در دادن یارانه رسانهها با معیار و شاخص «میزان حمایت» هر رسانه از دولت که توسط مسؤولان دولتی نیز با صراحت تایید شده بود از حافظه تاریخی مطبوعات منتقدی که نباید قلمشان شکسته و دهانشان بسته میشد پاک شده بود یا اینکه قرار بر آن شده بود در میانه این سوءتفاهم خود دولت هم باور کند که سر کوچه آش میدهند تا یادش برود که چه تعداد از صاحبان قلم بابت نقد «حقوقی» توافق هستهای در دولت «حقوقدانان» دادگاهی شدهاند. رئیسجمهور در حالی مطبوعات را پایاپای نیروهای مسلح تضمینکننده امنیت در جامعه دانسته بود که دستورات بالا به پایینی را که با تیغ تهدید «امنیت» حنجره مطبوعات را از بررسی بزرگترین پرونده فساد اقتصادی در حیطه نفت منع کرده بود، فراموش کرده بود.
در میان این حجم از تناقضات گفتاری و رفتاری دولت یازدهم سوءتفاهم نسبت به اینکه آیا این سخنان از جانب رئیس این دولت به زبان آمده بدیهیترین پیشامد ممکن بود. سوءتفاهمی که البته با سخنان رئیس قوه قضائیه که «برادر بزرگوار! شما خودتان شفاهاً یا کتباً، با واسطه یا بیواسطه، بارها گفتهاید که چرا با فلان روزنامه یا فلان سایت برخورد نمیکنید یا نزد مقام معظم رهبری گلایه میکنید که چرا دستگاه قضایی با فلان روزنامه برخورد نکرده است اما وقتی بین اهالی مطبوعات و رسانه حضور مییابید، ندای آزادی مطبوعات سر میدهید و اینکه قلمها را نشکنید و دهانها را نبندید!» برطرف شد تا صحت ظن اهالی رسانه نسبت به سخنان رئیسجمهور اثبات شود و خیال همه از بابت تبلیغاتی بودن سخنان رئیسجمهور راحت شود و بدانند دولت همان دولت حمله گازانبری به رسانههاست منتها کمی اقتضائات زمانی بحبوحه انتخابات او را مجبور کرده است لب به حمایت از رسانه بگشاید.
شاید بیراه نباشد که علت وقوع این سوءتفاهم «چهل و هشت ساعتی» را که از به زبان آمدن چنین ادعاهایی توسط رئیسجمهور آغاز و با جواب رئیس قوه قضائیه به اتمام رسید در منطق ارتباطی دولت جستوجو کنیم؛ اساسا مطبوعات ابزاری هستند برای سهولت بیان و آنچه این بیان را حیات میبخشد گوینده آن است و حال اگر این گوینده سخن به نقد بگشاید منتقد لقب میگیرد، پس بدیهی است بدون به رسمیت شناختن نقد در ساحت منتقد هر ابراز حمایتی که از ابزار نقد صورت بگیرد سخنی باطل است و بیمعنا، پس اگر چنین سوءتفاهمی نسبت به گوینده این سخنان صورت میگیرد پیش از همه از آن رو است که در منطق دولت یازدهم آیا اساسا منتقدی به رسمیت شناخته میشود که دولت بخواهد از ابزار نقد او حمایت کند؟ مگر غیر از آن بوده که تیغ حمایت دولت از نقد آنقدر تیز بوده که حتی نقد رسانههای حامی و مجری برنامه انتخاباتی خود را نیز با احضاریه و شکایت قضایی جواب داده است؟ چگونه ممکن است منتقدی که هر روز لقب جدیدی به لیست القاب بیسواد، بیشناسنامه، بزدل، تازه به دوران رسیده، همصدای اسرائیل و... خود اضافه میکند، به خیال خود نیز این را راه دهد که دولت حامی «ابزار» نقد او شده است؟ چگونه در قاموس دولتی که نقد فلشی رو به گذشته دارد و نقطه پرگار مدح باید روی زمان حال بیفتد و الا فراتر از انواع توهین باید با قطع یارانه حمایتی و شکایت قضایی آن دهان را بست، میتوان باور این را داشت که منتقد به چشم مصلح نگریسته میشود؟
قطعا سخنان رئیس قوه قضائیه این سوءتفاهم را که دولت رفتارش را موازی گفتارش کرده است برطرف کرد اما آنچه هیچ وقت برطرف نمیشود سوءظن دولت به هر نقد و انتقادی است که بخواهد در همین خشتهای اول خبر از کجی دیواری بدهد که قصد دارد ثریا را فتحالفتوح کند.
ارسال به دوستان
خیمه خورشید کجاست؟
حسین قدیانی: راهپیمایی اربعین، تفسیر «ما رایت الا جمیلا»ی زینب است! زیباتر از این تصویر، دیگر چه میخواهی؟! این راه، حتم دارم که ختم میشود به رهایی! تو اگر شیدای خورشیدی، شتاب کن که مقصد این نور، ظهور است! برخیز! «برخیز ای چاووش شهر عشق برخیز!/ غسل زیارت کن ز نهر عشق برخیز!/ بربند محمل را و برپا کن علم را!/ آواز ده، آواز عشاق حرم را/ هر سر که پیمان بلا دارد بیاید!/ هر کس هوای کربلا دارد بیاید!» دوست داری «آدم» و «حوا» را ببینی؟ نگاهت را از این مسیر میسر جدا نکن! همه هستند؛ همه آنها که باید باشند! فقط که قصه «جابر» نیست! گوش کن! این همان «نوحه نوح» است؛ «باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین/ بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است». پیامبر کشتینشین، خود ساکن سفینه..النجات حسین است! و چشم اگر بگشایی «ابراهیم» را هم میبینی! و «هاجر» را! که دیگر تشنه نیست! اینجا سراسر «گلستان» است! نه خبری از «آتش» است و نه مجالی برای «عطش»! راحت بنوش از زمزم عشق، حضرت اسماعیل! «صفا» اینجاست! و «مروه» هم! اینجا جان میدهد برای «سعی»! برای هروله! و برای آنکه «موسی» سینای درون خود را بیابد! اینجا مقدسترین وادی زمین است! فاخلع نعلیک! اینجا فقط «خدا» پرستیده میشود! اینجا قطعهای از آسمان است! بهترین جای عرش! و چشم اگر باز کنی، «عیسی» را هم خواهی یافت! و «یحیی» را! یحیی را که در سر، سودای حسین میپروراند! اینجا «یعقوب» دگربار «یوسف» را میبیند! نه آن نبی که فقط «عزیز مصر» بود! اینجا کنعانیان، «عزیز خدا» را میبینند! سیدالشهدا را! وارث آدم را! همان که از «محمد» است! و «محمد» از او! «حسین» را همه میشناسند! و عاشورایش، آشناست برای ابنای آدم! اینجا «داوود» خوش دارد برای کربلا بخواند! با همان لهجه توحیدی! ما جز زیبایی، اینجا صدایی نمیشنویم! اینجا مترجم نیاز ندارد! همه زبان هم را میفهمند! جابر! آهسته قدم بردار! بگذار خوب نگاهت کنیم! اربعین، رزق ما نشد اما سلام بر اربعینیان را که میتوانیم! حسینجان! دنیا و آخرت ما تویی! و توافق ما با خون تو، عهدی است که در آسمان بسته شده! همان آسمان خون علیاصغر! کدخداپرستان میخواستند حتی از عاشورای تو «درس مذاکره» بسازند لیکن با کنگره هل من مبارز اربعین، پاسخشان را دادیم! بنا داشتند عاشورای تو کمرنگ شود؛ نمیدانستند تازه، اربعین در راه است! بزرگترین اجتماع بشریت! حسینجان! چه خوب فرماندهی میکنی بر قلب آدم! دوست داریم حکومتت را! راه تو، تنها راه رهایی است! رهایی از چاه غیبت! کاش به علمدارت بگویی دست ما را بگیرد! چند شب پیش، ماهی که «بدر» شده بود، چه دستی گرفت از دل ما! چه صحنه زیبایی! غریبانه خواندیم؛ هر آنچه از «عباس» روضه بلد بودیم! سقای سپاهت را میگوییم... بهتر بگویم؛ برادرت را... آری! برادرت را که وقتی رفت، فریاد زدی: «الان انکسر ظهری!» حسینجان! نقل «الان» نیست! سالیان درازی است زندگی بیمهدی، کمر ما را شکسته! نخواستیم این زمان بیصاحبالزمان را! از ما، که برای خون تو «منتقم» در نمیآید! از این پاییز لعنتی، که برای فصلها «پادشاه» درنمیآید! کاش تو برای ظهور دعا کنی! که وارث آدمی! اربعین، «خیمه خورشید» کجاست؟!
خسته شدهایم دیگر از این همه خیمهشببازی! کارمان شده انتخاب از میان گزینههای بد و بدتر! لعنت بر این روزگار! کاش میشد منتقم خون تو را انتخاب کرد! ما امام میخواهیم! سیاست بس است! ما «سمات» میخواهیم! و آدینههایی که این همه خالی از خورشید نباشد! حسینجان! حالا که باد فقط به پرچم تو میوزد، دعا کن برای ما... برای ما و برای تمام هستی! تقویم را نگاه کن! چه خاکی گرفته! افتادهایم به التماس! به توبه! به جمعههای سرشار از ندبه! به ابراز ندامت! و به اینکه نشد! نتوانستیم! غلط کردیم! حسینجان! بنیآدم، امام میخواهد! منتقم خون تو را! مهدی فاطمه را! هل من ناصر ینصرنی؟! آری! این بار نوبت ماست که بگوییم؛ «هل من ناصر ینصرنی؟!»
ارسال به دوستان
گفتوگو با «الکساندر آزادگان» درباره دلایل ناکامی هالیوود و رسانههای آمریکایی در انتخابات اخیر
ترامپ یک زندگی هالیوودی دارد
محمدرضا کردلو: انتخابات آمریکا و پیروزی ترامپ برخلاف باور و فعالیت رسانههای رسمی در این کشور، شوک عجیبی برای این رسانههاست. اینکه هالیوود با همه ستارگانش و برنامههای تلویزیونی و رسانههای پرتعداد نتوانستند هیلاری کلینتون را وارد کاخ سفید کنند، موضوعی است که تحلیلگران امروز درباره آن صحبت میکنند. پدیده ترامپ برخلاف همه نظرسنجیهایی که برساخته ذهن گردانندگان رسانههای آمریکایی بود، توانست پیروز صحنه انتخابات شود. با دکتر الکساندر آزادگان، استاد دانشگاههای آمریکا در رشته مدیریت استراتژیک جهانی و اقتصاد سیاسی بینالمللی درباره دلایل ناکامی هالیوود و پیروزی ترامپ گفتوگو کردیم. آزادگان، تحلیلگر ارشد تلویزیون پرستیوی و اسپوتنیک روسیه است. متن گفتوگو با دکتر الکساندر آزادگان را در زیر میخوانید.
***
آقای آزادگان! همانطور که در صحنه انتخابات آمریکا شاهد بودیم، ستارههای آمریکایی، هالیوود و برنامههای آمریکایی در به کرسی نشاندن هیلاری کلینتون ناموفق بودند و جامعه آمریکا ترامپ را انتخاب کرد. به نظر شما دلایل پیروزی ترامپ چه بود؟
ترامپ قبل از انتخابات مثلا به CNN میگوید کلینتون نیوز نتوورک، یک تعبیری هم در خود آمریکا داریم با این مضمون که CNN کارتون نیوز نتوورک هست. سیانان فعلی سیانان 30 سال پیش نیست و بشدت سخیف و ضعیف است. الان این شبکه کاملا در دست شرکتهای بزرگ است. 6 شرکت رسانهای 95درصد شبکههای آمریکایی را خریدهاند. برای همین خبرها خیلی محدود است و حقیقت را نمیتوان از رسانههای اصلی گرفت. جوانان و دانشجویان من آنجا خبرهایشان را از رسانههای مستقل میگیرند. خب! در پاسخ به این سوال که هالیوود چرا لیبرالها را مورد حمایت قرار میدهد میتوان گفت هالیوود همیشه در اختیار لیبرالهای انفعالی است. اینها همیشه به دنبال علنی کردن چیزهای سخیف بودهاند. اینها از کاندیداهای محافظهکار حمایت میکردند. مثلا دیکاپریو به دنبال ترویج کارهای سخیف است. باوری که آنها دارند در چارچوب لیبرالها راحتتر تعریف میشود. هالیوود خیلی حسابشده این مسیر را میرود. به شکلی روی سبک زندگی تاثیر میگذارد که بعد از 10 سال وقتی همجنسگرایی طبیعی میشود، خودشان هم نمیفهمند چطور این موضوع اینقدر طبیعی شد. یعنی به شکل کاملا زیرپوستی سبک زندگی خاص خود را ترویج میکند. خب! دولت اوباما قانون همجنسبازی را امضا کرد و جامعه آمریکا حساسیتی نشان نداد. این یعنی روی آنها کار شده است. ارزشهایی که برای هالیوود تعریف شده، خیلی شباهت دارد به عقاید حزب دموکرات. از طرف دیگر آقای ترامپ هم یک جمهوریخواه سنتی نیست. صریح حرفها را مطرح میکرد. میگفت من یک بیزینسمن بودم و به هرکسی پول میدادم. در عالم سیاست هم خیلیها را خریدم و فروختم. مردم آمریکا به این شخص نگاه میکنند میبینند حداقل این صریح حرف میزند و مثل کلینتون ادا درنمیآورد و دروغ نمیگوید. البته هالیوود و ستارههای آمریکایی به شخص کلینتون کار ندارند. هرکس دیگری از حزب دموکرات بود، پشت او قرار میگرفتند.
به نظر میرسد ترامپ خودش با حرفهای کلیای که مطرح میکرد یک رسانه بود. آیا این تعبیر درست است؟
ترامپ سوار موج اعتراضی مردم شد. ترامپ تظاهر میکند که دغدغههای مردم فقیر را توجیه میکند. سوار این موج شده و مردم همیشه بین و بد و بدتر انتخاب میکردند. امسال این انتخاب بین بدتر و افتضاح بود. ترامپ حرفهایی میزد که کلینتون نمیزد یا اگر میزد، کسی به خاطر عدم صداقت کلینتون از وی نمیپذیرفت. اتفاق جالبی که افتاد این بود که با اینکه کلینتون برنامههایش را به صورت خیلی جزئی و detail مطرح میکرد اما حرفهای کلی ترامپ رای بیشتری جمع کرد. مردم آمریکا خیلی به مسائل کلی نگاه میکنند، نه خرده خرده. دلیل محبوبیت ترامپ همین بود.
تعبیری در برخی رسانهها مطرح شده بود که حرارت طرفداران ترامپ بیشتر است. این را چطور تحلیل میکنید؟
طرفداران ترامپ خیلی هیستریکتر، خطرناکتر و پرحرارتتر بودند. مطمئن باشید اگر ترامپ رای نمیآورد وضع خیلی غیرقابل کنترلتر از وضعیت فعلی میشد. این گروه و دستهای که الان در خیابانها هستند لیبرالها و طرفداران حقوق اقلیت و اینها هستند اما طرفداران ترامپ جزو دستهای هستند که معتقدند اگر دولت مرکزی غیردموکراتیک عمل کند باید برکنار شود. حتی آنها به ماده دوم قانون اساسی آمریکا اشاره میکنند که اجازه داشتن تانک و سلاح را برای مخالفت با دولت مرکزی به آنها میدهد. با انتخاب ترامپ ممکن است آنچه سیستم ایالات متحده مدنظرش بوده در بخشهایی محقق نشود. مثلا در موضوع خاورمیانه برای آنها کلینتون نسبت به ترامپ ارجحیت داشت. کلینتون با گستاخی موضوع جنگ جهانی آخر را مطرح میکرد. توهین میکرد. درباره سوریه میگفت حتی نباید اجازه پرواز هلیکوپتر را بدهیم. همان کاری که در زمان صدام برای سقوط صدام صورت دادند. ترامپ به خاطر مواضعاش درباره خاورمیانه مورد توجه قرار گرفت، چون میگفت چرا ما اینقدر پول خرج میکنیم. ترامپ در حرفها و شعارهایش برخلاف حرف کلینتون را مطرح میکرد. شاید برای مخاطبان این حرف عجیب باشد اما مردم آمریکا مردم صلحطلبی هستند. چرا این حرف را میزنم؟ چون در 240سال تاریخ جمهوری آمریکا، 222 سال این کشور درگیر جنگ بوده و برای همین در ژن آمریکاییها و در خون آمریکاییها این وجود دارد که ضدجنگ باشند. باید دید در عمل ترامپ چهکار میکند. اوباما اوایل سال 2007 حرفهایی میزد که برخی از او به عنوان منجی صلح صحبت میکردند. حتی در یک کار پروپاگاندایی و تبلیغاتی او را برنده جایزه صلح نوبل کردند. اما او کسی بود که باعث بیشترین کشتار در دوره خود شد. آن نوبل را باید از اوباما پس بگیرند.
برنامهریزی هالیوود و سطحی که در سینما دارد بسیار پیچیده است. آیا این پیچیدگی از سیستم پیچیده کلینتون و واشنگتن حمایت میکند؟
ترامپ پیش از انتخابات اظهارنظر جالبی داشت. او گفته بود: «من همیشه میخواستم از سوی جمهوریخواهان کاندیدای ریاست جمهوری بشوم، چرا که جمهوریخواهها نادان هستند.» این خیلی جای تامل دارد. دموکراتها اما پیچیدهترند، تحصیلات دارند و با پیشینه کار میکنند. در سوی مقابل مردمی که طرفدار جمهوریخواهها هستند وسطهای آمریکا هستند. سنتیترند و ارزشهای خاص خودشان را دارند، برای همین کاندیدایی میخواهند که ارزشهای اقتصادی و سیاسی سنتی آنها را نمایندگی کند. ترامپ هم بسیار مصمم بود. اگر جستوجو کنید میبینید از 30-20 سال پیش دنبال این بوده که رئیسجمهور شود. ترامپ هیچ تجربه سیاسی ندارد. یکی از نقاط قوتش همین است، چرا که مردم آمریکا اینقدر از سیستم دولتی و سیاست فاسد متنفر شدهاند، همین که کسی سابقه دولتی و سیاسی نداشته باشد برایش نقطه قوت محسوب میشود. نظام واشنگتن آنقدر امتحانش را پس نداده است که مردم ناامید شدهاند. محبوبیت آنها بین 12 تا 14 درصد است. مردم هم درباره ترامپ با همین پیشینه ذهنی و خیلی سطحی فکر میکردند چون او را جزو سیستم تلقی نمیکردند و به گمان آنها آلودگی او کمتر از بقیه بود و برای همین به او اقبال نشان دادند. منظورم این است که گمان آمریکاییها بر این بوده، اگرنه همین حالا گزارشهای جدی از آلودگیهای اقتصادی ترامپ وجود دارد. برای همین بین بدتر و افتضاح به ترامپ رای دادند.
انتخاب ترامپ برخلاف پیشبینی رسانههای آمریکایی بود. آنها تقریبا در همه نظرسنجیها کلینتون را به عنوان فرد پیروز معرفی میکردند. چرا اتفاقی که افتاد خلاف این نظرسنجیها بود؟
رسانههای آمریکایی پیشبینی نمیکردند، جوسازی میکردند. برای همین شکست کلینتون را نمیتوان برخلاف پیشبینیها دانست. بله! برای سیستم واشنگتن غیرقابل پیشبینی بود اما در جامعه آمریکا معلوم بود چه کسی برنده است. رسانههای اصلی دست شرکتهای غولپیکر جهانی هستند و اصلا هدفشان خبررسانی نیست. آنها به دنبال جوسازی هستند. آنها میخواستند علیه ترامپ جوسازی کنند. ترامپ هم دست آنها آتو داده بود، چرا که در سالهای قبلتر مشکلات اخلاقی داشت.
به نظر میرسد کلینتون ادعاهای متناقض زیاد داشت و رسانهها تلاش میکردند روی این موضوع سرپوش بگذارند. آیا همینطور است؟
ترامپ به کلینتون در یکی از مناظرات موضوع جالبی را گفت. کلینتون با ادعای دفاع از حقوق زنان 25میلیون دلار از رژیم قطر گرفته است. ترامپ این موضوع را به رخ کشید و گفت: «چرا برای بنیاد کلینتون از سعودیها پول گرفتید؟ در حالی که آنها شب و روز دارند زنها را سرکوب میکنند.» کلینتون با پرچم دفاع از فمینیستها مذکرانه برخورد میکرد.
برخی معتقدند ترامپ خودش محصول سبک زندگی آمریکایی ترویجشده در هالیوود است. نظر شما چیست؟
همینطور است. ترامپ خودش یک زندگی هالیوودی دارد. فرد عیاشی بوده و پولهای زیادی در این مسیر خرج کرده است. همسر آخر ترامپ هم که در صنعت «مد» بوده و قرار است بشود lady firstآمریکا. امروز یکی از چالشها در آمریکا همین است. چون همسر اوباما و همسر بوش سعی میکردند در این سطح خودشان را نشان دهند اما امروز واشنگتن به شرایطی رسیده که این مشکل را در سطح اول خود دارد. البته اگر خانم کلینتون هم رای میآورد «شوهر اول» کاخ سفید هم مساله بود.(با خنده) چون او هم مشکلات اخلاقی جدی دارد که بعضی از آنها افشا شده است.
درباره برندهای ترامپ از آب معدنی و ساندویچ و... صحبت میکنید؟
خیلیها معتقدند ترامپ اگر میباخت هم در آمریکا برنده بود. بر اساس آماری که علنا مطرح شد، او 1/2 میلیارد دلار تبلیغ مجانی دریافت کرد. در هالیوود میگویند «هیچ تبلیغی منفی نیست حتی اگر علیه شما باشد». این انتخابات برند ترامپ را بشدت قدرتمند کرده است. ترامپ قطعا ثروتمندترین رئیسجمهور آمریکا خواهد شد. بیل کلینتون با سرمایه بنیاد کلینتون که از همه جا از سعودی تا اروپا پول گرفته است، پیش از این ثروتمندترین رئیسجمهور آمریکا شناخته میشد. تنها جایی که به بنیاد کلینتون پول نمیداد سیستم نظامی روسیه بود. ترامپ هم ثروتمندترین مردی است که رئیسجمهور شده است. 5 تا 6 میلیارد دلار سرمایه دارد که البته در مقابل سرمایه جورج سوروس صهیونیست و بیل گیتس مایکروسافت چیزی نیست. تد ترنر، بنیانگذار CNN هم از سوپرکاپیتالهاست. وورن بافت هم از جمله این لیبرالهاست. اینها خودشان یک سیستم هستند. مثل 100سال پیش که راکفلرها بودند. امروز سوروس یکی از کسانی است که در خود آمریکا به دنبال انقلاب رنگی است (با خنده). یکی از فرضیههایی که مطرح است این است که او حتی از لحاظ لجستیکی اعتراضات را تقویت و حمایت میکند. شما میبینید که در نیویورک و لسآنجلس که دوربینهای هالیوود حضور جدی دارند، این اعتراضات دامنه بیشتری دارد. برای اینکه به رسانهای شدنش هم فکر میکنند.
چه فایدهای برای سوروس دارد؟
این جو را ادامه میدهند و هنوز آمار درباره انتخابات ارائه میکنند، برای اینکه جنگ روانی راه بیندازند. برای اینکه به ترامپ رسمیت ندهند و تضعیفش کنند تا باج بگیرند و گاوبندی راه بیندازند. از سویی این رفتارها طبیعی است. خانم کلینتون جوری رفتار میکرد که انگار وارث ریاست جمهوری است، برای همین فضاسازی کرده بود.
چه نظری درباره شرایط پیشرو دارید؟
100 روز اول در آمریکا خیلی حساس است. شعار دادن راحت است. اوباما خیلی خوب و روان صحبت میکرد اما از همه بیشتر آدم کشت.
ارسال به دوستان
اورژانس تهران از افزایش 15 درصدی بیماران تنفسی در روزهای گذشته خبر داد
پایتخت همچنان در آلودگی!
تهران در انتظار باد و باران
گروه اجتماعی: کیفیت هوای تهران پس از 7 روز متوالی در شرایط نامطلوب، بار دیگر در وضعیت قرمز قرار گرفت. براساس اعلام شرکت کنترل کیفیت هوای شهر تهران، کیفیت هوای پایتخت پس از 7 روز متوالی در شرایط ناسالم برای گروههای حساس، در وضعیت قرمز قرار گرفته است. شاخص ذرات کمتر از 5/2 میکرون بر روی عدد 156 قرار گرفته و ناسالم برای همه افراد جامعه است. با توجه به آلودگی هوا توصیه میشود همه افراد بویژه گروههای حساس جامعه که شامل کودکان، سالمندان، بیماران قلبی و ریوی و زنان باردار هستند از فعالیت در فضای باز خودداری کنند.
روزهای ناسالم تهران
همچنین مرکز پایش آلودگی هوای محیطزیست استان تهران شاخص آلودگی هوای پایتخت را در شرایط «ناسالم» اعلام کرد.
معاون پایش و نظارت اداره کل محیطزیست استان تهران با بیان این مطلب گفت: وضعیت کیفی هوای تهران در ۲۴ ساعت گذشته در وضعیت «ناسالم» برای همه گروهها بوده است. محمد رستگاری افزود: در این بازه زمانی وضعیت آلاینده منواکسیدکربن سالم (۶۷)، ازن پاک (۲۶)، دیاکسید نیتروژن سالم (۹۶)، دیاکسید گوگرد پاک (۳۳)، ذرات معلق با قطر کمتر از ١٠ میکرون ناسالم برای گروههای حساس (۱۰۷) و ذرات معلق با قطر کمتر از 5/2 میکرون ناسالم (۱۵۴) بوده است. پایداری هوا طی یک هفته گذشته منجر به تداوم آلودگی در تهران شده و تشکیل کمیته اضطرار و تعطیلی مدارس را به دنبال داشته است. با توجه به قرار گرفتن آلودگیها در ارتفاع کم از سطح زمین، کودکان آسیب بیشتری از آلایندهها میبینند که این موضوع باعث شده در بیشتر نقاط جهان با عبور شرایط آلودگی هوا از مرز ناسالم مدارس تعطیل شوند. براساس آنچه سازمان هواشناسی اعلام کرده است از آلودگی هوا امروز و فردا به تدریج کاسته خواهد شد و با خروج آلایندهها از هوای تهران روز جمعه تهران از هوای سالم برخوردار خواهد بود.
دروغ بزرگی به نام کاهش آلودگی هوا
وجود 2 هزار دستگاه مینیبوس با عمر بیش از ۳۰ سال و ۱۰ هزار تاکسی پیکان در چرخه حملونقل عمومی و موتوسیکلتهایی که ۸ گرم گاز تولید میکنند نشاندهنده آن است نتوانستهایم مهمترین عامل آلودگی هوا را مدیریت کنیم. در حالی که معصومه ابتکار، کاهش آلودگی هوا طی 3 سال گذشته را ناشی از اقدامات دولت یازدهم عنوان میکند، نه کاهش آلودگی هوا طی 3 سال گذشته ادعایی قابل قبول به نظر میرسد و نه اقداماتی که گفته میشود در راستای کاهش آلودگی هوا معمول شده، مؤثر. مهرداد بائوجلاهوتی، رئیس فراکسیون مدیریت شهری مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه 80 درصد آلودگی هوا ناشی از وسایل نقیله است، به تسنیم گفته است: متأسفانه باید بگویم برای کاهش آلودگی هوا کاری انجام ندادهایم. وی افزود: هیچ کدام از اقداماتی که بنا بود در راستای کاهش آلودگی هوا انجام شود، میسر نشده است. بنا بود حملونقل عمومی 75 درصد جابهجاییها را به خود اختصاص دهد در حالی که تنها 40 درصد از جابهجاییها را حملونقل عمومی تشکیل میدهد. یعنی 35 درصد کمتر از آنچه پیشبینی شده بود. لاهوتی با انتقاد از موفق نبودن مدیران در جمعآوری وسایل نقلیه فرسوده میگوید: وجود 2 هزار دستگاه مینیبوس با عمر بیش از 30 سال و 10 هزار تاکسی پیکان در چرخه حملونقل عمومی و موتوسیکلتهایی که 8 گرم گاز تولید میکنند نشاندهنده آن است نتوانستیم مهمترین عامل آلودگی هوا را مدیریت کنیم.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا مدیران مدعی کاهش آلودگی هوا هستند، گفت: این را باید از کسانی که این ادعا را مطرح میکنند بپرسید اما من به عنوان یک کارشناس میگویم در جهت کاهش آلودگی هوا ناموفق بودهایم. عضو فراکسیون محیطزیست مجلس شورای اسلامی ابراز امیدواری کرد لایحه هوای پاک، با مکلف کردن نهادهای ذیربط به رعایت ملاحظات زیستمحیطی، در کنترل آلودگی هوا مؤثر واقع شود. این در حالی است که معصومه ابتکار در برنامه دورهمی هفته گذشته اعلام کرده بود: «با اقدامات دولت هوای تهران در مقایسه با 3 سال قبل بهتر شده است. مردم پیشرفتها را میبینند. مردم میبینند وضعیت آلودگی هوا بهتر شده است».
افزایش ۱۵ درصدی بیماران تنفسی
سرپرست مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی کشور از افزایش 7/15 درصدی بیماران تنفسی و قلبی در پی تشدید آلودگی هوای تهران خبر داد و تمهیدات اورژانس در این زمینه را تشریح کرد. پیرحسین کولیوند درباره وضعیت مراجعات اورژانس تهران در پی تشدید آلودگی هوا، از افزایش ۱۵ درصدی تماسها با ۱۱۵ در روزهای آلودگی هوا خبر داد و گفت: بر این اساس تعداد تماسها با ۱۱۵ از ۹۷۳۴ تماس در ۲۰ آبان ماه به ۱۲ هزار و ۱۲۵ تماس در ۲۵ آبان ماه رسیده است. در عین حال در روزهای آلودگی تهران با افزایش ۱۰ درصدی ماموریتهای اورژانس مواجه بودیم. وی افزود: همچنین طی روزهای ۲۲ تا ۲۴ آبان ماه شاهد افزایش 7/15 درصدی بیماران تنفسی و قلبی نسبت به روزهای قبل از آلودگی بودیم به طوری که تعداد مراجعه بیماران تنفسی در روزهای ۱۹ تا ۲۱ آبان ماه و قبل از آلودگی ۲۹۰ نفر بود که این تعداد در روزهای ۲۲ تا ۲۴ به ۳۳۵ نفر افزایش یافت. همچنین ۶۰۰ بیمار قلبی در روزهای قبل از آلودگی داشتیم که تعدادشان در پی تشدید آلودگی تهران به ۶۴۰ نفر افزایش پیدا کرد.
کولیوند درباره تمهیدات اورژانس به دنبال آلودگی هوای پایتخت گفت: اورژانس تهران تیمهایش را در ۳۱ نقطه پایتخت مستقر کرده و علاوه بر پایگاههای شهری موجود، 8 دستگاه آمبولانس در میادین و راههای اصلی پایتخت مستقر شدند.
ارسال به دوستان
مجلس نمایندگان آمریکا با 419 رأی موافق و یک رأی مخالف قانون تحریمهای ISA علیه ایران را برای 10 سال دیگر تمدید کرد
برجام لگدمال شد
هنوز دونالد ترامپ ساکن کاخ سفید نشده، اعضای مجلس نمایندگان آمریکا کاری کردند که دونالد ترامپ در وعدههای انتخاباتیاش قول آن را داده بود. به گزارش «وطنامروز»، مجلس نمایندگان آمریکا که جمهوریخواهان در آن اکثریت را در دست دارند به اتفاق آرا با 419 رای موافق و تنها یک رای مخالف، قانون داماتو یا همان تحریمهای ISA علیه ایران را برای یک دوره 10 ساله دیگر تمدید کرد. به گزارش خبرگزاریها این قانون که قانون تحریمهای تجارت نفت و انرژی با ایران است، دیماه امسال به پایان میرسید اما حالا مجلس نمایندگان آمریکا تصمیم گرفته است برای 10 سال دیگر این تحریمها را تمدید کند.
قانون تحریمهای ایران معروف به آیاسای (ISA) نخستینبار در سال 1996 که از سوی داماتو ارائه شده بود، با هدف جلوگیری از سرمایهگذاری در صنعت انرژی ایران و همچنین جلوگیری از برنامه هستهای ایران تصویب شد.
خبرگزاری صداوسیما نیز گزارش داده نمایندگان کنگره آمریکا همچنین لایحه دیگری در دست بررسی دارند که به ترامپ اختیارات جدیدی برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران میدهد. قانون ISA در حالی در کنگره آمریکا برای 10 سال دیگر تمدید شده که طبق بند 26 برجام، آمریکا حق بازگرداندن و تحمیل مجدد تحریمهای هستهای از جمله تحریمهای هستهای مندرج در قانون داماتو علیه ایران را ندارد. در صورت تصویب سنا و امضای رئیسجمهور آمریکا، تمدید قانون داماتو برای 10 سال دیگر رسما به عنوان نمونه بارز و آشکار نقض برجام به شمار خواهد رفت. طبق نص صریح بند 26 برجام، آمریکاییها حتی اگر بخواهند تحریمهای ISA را مجددا وضع کنند، باید تحریمهای مشخصا هستهای را از متن خارج کنند؛ اقدامی که در مصوبه مجلس نمایندگان آمریکا رخ نداده است.
ماده 26 برجام صراحتا عدم اعمال هرگونه تحریم هستهای علیه ایران را تعهد داده است. در ماده 26 برجام آمده است:
The U.S. Administration, Acting Consistent With The Respective Roles Of The President And The Congress, Will Refrain From Imposing New Nuclear-Related Sanctions.
با این حال اما مصوبه مجلس نمایندگان آمریکا بدون تصحیح قانون داماتو، رسما تحریمهای هستهای علیه ایران را تمدید کرده است و این خلاف برجام است.
براساس بند B از بخش 13 (Sec.13) قانون تحریمهای ایران (ISA)، این قانون در روز 31 دسامبر 2016 یعنی آخرین روز کاری اوباما در کاخ سفید ملغی(Sunset) میشود. آمریکاییها اما تصمیم گرفتهاند این قانون را مجددا برای 10 سال دیگر وضع کنند. از آنجا که این قانون شامل تحریمهای هستهای نیز هست، طبق نص صریح بند 26 برجام، آمریکاییها حتی اگر بخواهند تحریمهای ISA را مجددا وضع کنند، باید تحریمهای مشخصا هستهای را از متن خارج کنند اما این کار را نکردهاند و در واقع برخلاف برجام، در حال وضع تحریمهای جدید هستهای هستند.
شمخانی: لگد زدن به برجام است
تصویب تمدید تحریمهای داماتو علیه ایران در مجلس نمایندگان آمریکا در حالی است که سهشنبهشب، علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران تمدید این تحریمها در شرایط پسابرجام را لگد زدن به برجام خواند و گفت: در صورت نقض توافق وین از سوی طرف مقابل، بسته اقدامات فنی پیشبینی شده به عنوان پاسخ به سرعت اعمال میشود. نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورایعالی امنیت ملی در نخستین اجلاسیه ملی 4000 شهید استان گلستان با اشاره به برخی اظهارات درباره احتمال تمدید تحریمهای آمریکا علیه ایران موسوم به ایسا(ISA) گفت: اگرچه کشور ما از ابتدا با تحریمهای ظالمانه آمریکا روبهرو بوده و نتیجه آن نیز پیشرفتهای فراوان در عرصههای علمی، صنعتی و نظامی بوده است اما تمدید تحریمها در شرایط پسابرجام به نوعی لگد زدن به توافق برجام است. وی تصریح کرد: تمام ناظران بینالمللی و کشورها بر صحت اجرای تعهدات ایران در برجام اذعان دارند و در صورت نقض برجام از سوی طرف مقابل، بسته اقدامات فنی پیشبینی شده به عنوان پاسخ به سرعت اعمال خواهد شد.
تمدید داماتو نشان داد معتمدان به آمریکا خوشخیالند
سیدحسین نقویحسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی معتقد است تمدید ۱۰ساله تحریمهای ایران نشان داد معتمدان به آمریکا خوشخیال هستند. سخنگوی امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با اشاره به مصوبه اخیر مجلس نمایندگان آمریکا مبنی بر تمدید 10 ساله تحریمهای ایران، به تسنیم گفت: این مساله نشاندهنده اوج بدعهدی آمریکاییهاست که ضرورت دارد دولتمردان و نمایندگان مجلس نیز هوشیاری بیشتری داشته باشند.وی با یادآوری تأکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر بیاعتمادی به دولتمردان آمریکایی، افزود: تمدید تحریمهای 10ساله ایران از سوی آمریکا بار دیگر مهر تاییدی بر بدعهدی آنها زد و ثابت کرد بهمعنای واقعی نمیشود به دولتمردان این کشور اعتماد کرد. سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس در پاسخ به برخی که پیشرفت کشور را در گرو رابطه با آمریکا میدانند، اظهار کرد: آمریکا با تمدید تحریمها علیه ایران بهمدت 10 سال نشان داد ما برای حل مشکلات داخلی کشور باید به ظرفیتهای داخلی تکیه کنیم. نقویحسینی با بیان اینکه بهتر است افرادی که توسعه کشور را در گرو رابطه با آمریکا میدانند از بدعهدیهای این کشور در موارد متعدد درس عبرت بگیرند، گفت: مصوبه اخیر مجلس نمایندگان آمریکا درباره تمدید تحریمهای ایران بهمدت 10 سال دور از ذهن نبود و در عمل ثابت کرد واقعاً برجام دستاوردی برای کشور نداشته است. وی خاطرنشان کرد: اگر آمریکا در اجرای تعهداتش در قبال برجام بدعهدی کند، ایران به اقدامات متقابل روی خواهد آورد، ما هم این مساله را در مجلس بررسی میکنیم. تمدید 10 ساله تحریمهای ایران نشان داد معتمدان به آمریکا خوشخیال هستند.سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس با تأکید بر اینکه دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بهجای لبخند زدن و هدیه دادن به طرف آمریکایی باید برخورد قاطعانهای در قبال بدعهدیهای دولت این کشور داشته باشد، اظهار کرد: ما امروز شاهد این هستیم که هیچ برخوردی از سوی دستگاه دیپلماسی در قبال بدعهدیهای آمریکا صورت نگرفته است.
ارسال به دوستان
آمارهای دولتی بیکاری هم نگرانکننده است
نرخ بیکاری در 24 استان کشور 2 رقمی است
گروه اقتصادی: ناتوانی دولت در ایجاد اشتغال برای جوانان به دلیل رکود حاکم بر اقتصاد کشور از یک طرف و نبود سیاستگذاری و برنامهریزی درست برای جذب نیروی تحصیلکرده از سوی دیگر، در کنار اخراج کارگران، تعطیلی بنگاههای اقتصادی و مراکز تولیدی، دست به دست هم داده تا نرخ واقعی بیکاری در کشور روز بهروز بیشتر شود. مرکز آمار ایران اعلام کرد تنها 7 استان کشور در تابستان ۱۳۹۵ دارای نرخ بیکاری تک رقمی بودهاند. این در حالی است که تابستان سال گذشته ۱۰ استان کشور دارای نرخ بیکاری تکرقمی بودند. در آمار نرخ بیکاری تابستان 1395 که بتازگی مرکز آمار ایران منتشر کرده است، استانهای آذربایجانغربی، خراسانشمالی، زنجان، سمنان، گیلان، همدان و مرکزی در فصل یاد شده دارای نرخ بیکاری تکرقمی بودهاند. نرخ بیکاری تابستان 1395 نسبت به مدت مشابه سال 1394 از افزایش 8/1 درصدی خبر میدهد به طوری که از 9/10 به 7/12 درصد رسیده است. بر اساس گزارش نیروی کار برای تابستان 1395، استانهای کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری و اصفهان به ترتیب با 3/20، 8/19 و 4/17 درصد بیشترین نرخ بیکاری را در میان استانهای کشور به خود تخصیص داده بودند. نرخ بیکاری تابستان 1394 در استانهای چهارمحالوبختیاری 16درصد، کرمانشاه 2/15درصد و اصفهان 3/13 درصد بود. این استانها در 2 فصل یاد شده دارای بیشترین نرخ بیکاری در میان سایر استانهای کشور بودند. با وجود آنکه مسؤولان همواره از بهرهمندی نیروی انسانی جوان و توانمند گفتوگو میکنند اما بخش وسیعی از نیروی کار جوان کشور بدون شغل هستند و نقشی در تولید ملی ندارند. کشور ایران پتانسیلهای خوبی به لحاظ منابع انسانی و طبیعی دارد و به عبارتی بزرگترین سرمایه ایران نیروی انسانی آن است اما اگر از این سرمایه بهرهای نبریم همین سرمایه میتواند به ضد خود بدل شود. مقایسه نرخ مشارکت اقتصادی در استانهای کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری و اصفهان در تابستان 1395 به طور عام بین 2/40 تا 7/40درصد و در تابستان 1394 بین 7/37 تا 4/40 درصد بوده است. تردیدی نیست افزایش نرخ مشارکت اقتصادی به دلیل افزایش تقاضای کار و جویندگان کار است و مسؤولان باید پاسخگوی نیاز اشتغال آنان باشند. به گزارش خبرگزاری بسیج، علی طیبنیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی بتازگی در گفتوگو با ایرنا، یکی از چالشهای مهم در کشور را موضوع اشتغال عنوان کرد و افزود: به دلیل عرضه گسترده نیروی کار، دغدغه دولت یازدهم اشتغالزایی برای جوانان است. وی با تاکید بر اینکه باید رشدی ایجاد کنیم که اشتغالزا باشد، درباره دورنمای وضعیت اقتصادی کشور گفت: دورنما را مثبت میبینم. پس از چند سال کسادی اکنون داریم به رشد اقتصادی 5 درصدی میرسیم که این مقدمه برای سال آتی است تا به رشد بالاتر برسیم. اقتصاد ایران سالهای متمادی است در انتظار تحقق رونق اقتصادی است تا جوانان کشور را از دور باطل تحصیلات دانشگاهی در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا و سپس بیکاری رها کند.
بانک مرکزی: از هر دو شغل، یک شغل از بین میرود
در ١٠سال گذشته به ازای هر 2 میلیون و٣٩٥هزار شغل خالصی که ایجاد شده، یکمیلیون و١٢٤هزار اشتغال خالص از بین رفته است. یعنی به ازای هر دو شغلی که ایجاد میشود، یک شغل و درواقع نیمی از مشاغل ایجادشده، از بین میرود. در چنین شرایطی ریزش شدید فرصتهای شغلی در ایران نگرانکننده به نظر میرسد. براساس آماری که مرکز پژوهشهای مجلس به نقل از بانک مرکزی منتشر کرده، در ١٠سال گذشته به ازای هر 2 میلیون و٣٩٥هزار شغل خالصی که ایجاد شده، یکمیلیون و١٢٤هزار اشتغال خالص از بین رفته است. این به آن معناست که به ازای هر 2 شغلی که ایجاد میشود، یک شغل و در واقع نیمی از مشاغل ایجاد شده، از بین میرود. این موضوع در حالی رخ میدهد که بنا به همین گزارش در یکدهه گذشته ٨ میلیون نفر ایرانی به سن کار رسیدهاند، این درحالی است که در مجموع تنها برای یکمیلیون و٣٠٠هزار نفر شغل پایدار ایجاد شده است. به گزارش نسیم، کاظم فرجاللهی، کارشناس بازار کار در اینباره میگوید: من در صحت و سقم این 2 میلیون و اندی اشتغال ایجادشده هم تردید دارم. هزاران شغلی که بهعنوان شغل از آنها در آمار نام میبریم، مشاغل کاذب با قراردادهای چندماههاند. اینها را ما شغل غیرمولد میدانیم. مشاغلی که اثری از ایجاد آنها در سازمان تأمیناجتماعی نیست. او ادامه میدهد: در صنعت و تولیدات داخلی هم به علت تعطیلی بنگاههای اقتصادی هزاران شغل از دست دادهایم و به مثابه آن هزاران دانشجو به سمت کارهای غیرمولد رفتهاند. فرجاللهی تأکید میکند: در این شرایط تعداد درخواستهای بیمه بیکاری روزبهروز بیشتر میشود و این نشان از اخراج و تعدیل نیروها و نابسامانی اوضاع بنگاهها دارد. همچنین بررسی مطالعات مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد بهرغم ضرورت اشتغالزایی، پاسخ مناسبی از سمت تقاضا به این عرضه نیروی کار داده نشده و بسیاری از داوطلبان ورود به بازار کار پس از تحمل دورههای طولانی بیکاری از یافتن شغل مأیوس شدهاند و درحالی که نرخ مشارکت، یکی از شاخصهای توسعه بهبود محسوب میشود، این نرخ در طول برنامههای توسعهای کاهش یافته و از ۴۷درصد به ۳۸درصد رسیده است.
ارسال به دوستان
در آستانه اربعین حسینی و با نوای وحدت در سایه اهل بیت(ع)
علمای اهل سنت گلستان عازم کربلا
علمای اهل سنت استان گلستان به زیارت امام حسین(ع) میروند تا به جهان اسلام نشان دهند برای زنده نگهداشتن دین اسلام شیعه و سنی در کنار یکدیگر و زیر سایه اهل بیت(ع) حرکت میکنند. کربلا، مرکز نگاه این روزهای عالمیان، همانجایی که با جاذبه خود مرد و زن، پیر و جوان، شیعه و سنی و مسیحی و ارمنی را از سراسر جهان بهسوی خود میکشد، این روزها پذیرای عاشقان اهلبیت(ع) از سراسر عالم است. حسین(ع) این الماس خفته در آغوش کربلا که عاشقانش اینچنین با عشقی خروشان با پای پیاده به سویش میروند تنها متعلق به اهل شیعه نیست بلکه متعلق بهکل عالم است. به گزارش مهر،۴۷ نفر از علمای شیعه و سنی استان گلستان به شکل متمرکز به کربلای معلا اعزام شدند تا پرچم وحدت گلستان را به رخ دشمنان بکشند و نوای همدلی و همزبانی را به گوش دنیا برسانند. مراسم بدرقه علمای شیعه و سنی در امامزاده عبدالله گرگان برگزار شد. به سراغ تعدادی از برادران اهل سنت رفتیم تا از حس و حالشان قبل از حرکت بهسوی کربلا آگاه شویم. ابوبکر آخوندصحنه، امام جماعت یکی از روستاهای آققلا که برای نخستین بار به کربلای معلا مشرف میشود، گفت: از امامزاده عبدالله گرگان برای زیارت امام حسین(ع)، حضرت عباس(ع) و دیگر شهدای عاشورا به همراه برادران اهل تشیع عازم کربلا هستیم تا وحدت و همدلی استان و کشور را به دشمنان نشان دهیم. آخوندصحنه افزود: وحدت شیعه و سنی در ایران اقتدار اسلام را به دشمنان نشان میدهد و به آنها میفهماند در راه حفظ دین و قرآن هیچگاه سنی و شیعه این همبستگی را در زیر سایه حکومت اسلامی و پرچم ولایتفقیه از دست نمیدهند. وی تصریح کرد: ما با این حرکت خود به اسلامهای دروغینی که به نام داعش و با شعار «لا اله الا الله» جنایت کنند نشان میدهیم بههیچوجه زیر بار این اسلامهای دروغین نمیرویم و آنها را قبول نداریم. آخوندصحنه با بیان اینکه حدود ۵۰ سال از عمر من میگذرد، افزود: حکومت جمهوری اسلامی در هیچ کشور مسلمانی حتی عربستان برپا نیست چراکه ما شاهدیم عربستان سعودی در حفظ و نگهداری دین اسلام کوتاهی میکند اما رهبر معظم انقلاب اسلامی در حفظ و نگهداری دین اسلام از هیچچیز دریغ نمیکنند و بین شیعه و سنی هیچ تفاوتی نمیگذارند. وی با بیان اینکه ما علمای اهل تسنن همواره به رهنمودهای مقام معظم رهبری که میفرمایند به سخنان کشورهای غربی و آمریکایی توجه نکنید، توجه داریم، تصریح کرد: دل و قلب ما پر از عشق به پیامبر اکرم(ص)، اهلبیت ایشان و امام خامنهای است و تلاش میکنیم علاوه بر اینکه از اینجا پیام وحدت و همدلی را برای جهانیان میبریم، از آنجا هم پیامآور کلمه وحدت و همبستگی باشیم. از حاج آخوندصحنه تشکر و خداحافظی میکنم، کمی آنطرفتر یکی از علمای اهل تسنن را میبینم که قالیچهای در دست دارد و اصحاب رسانه پیرامونش ایستادهاند. حاج آخوند نظری، امام جماعت علیآباد کتول خطاب به رسانهها گفت: اهل سنت به هر مکانی که میروند با خود سوغاتی میبرند و ما این قالیچه را به نیابت از همه مسلمانان برای پهن کردن جلوی ضریح امام حسین(ع) با خود به کربلا میبریم و از امام حسین(ع) میخواهیم که تمام حاجات مسلمانان را برآورده کنند. وی با بیان اینکه همگی باید به ریسمان پروردگار چنگ بزنیم و متفرق نشویم، اظهار کرد: بابت این ایران آبادی که در آن زندگی میکنیم باید قدر رهبرمان، قدر رهنمودهای امام خمینی(ره)، خون شهدا، جانبازان و آزادگانمان را بدانیم، چراکه در قیامت باید پاسخگوی خون شهیدانمان باشیم.
امام حسین(ع) متعلق به مسلمین کل جهان است
نظری ادامه داد: امام حسین(ع) نور چشم رسول خداست و ما به عشق پیامبر اکرم(ص) و عشق امام حسین(ع) به کربلا میرویم اما متأسفانه شاهدیم یکسری از انسانهای دجال از این فرصت استفاده میکنند و میخواهند بگویند امام حسین(ع) مخصوص شیعیان است اما این حرف دروغ و افکار تکفیری و وهابیت است چراکه امام حسین(ع) متعلق به مسلمین کل جهان است. امام جماعت علیآباد کتول با بیان اینکه من رزمنده بسیجی بودم و در 3 نوبت به جبهه اعزام شدم، گفت: در آنجا آرزو کردیم کربلا را آزاد کنیم که قسمت نشد، همچنین آرزوی شهادت داشتم که باز هم نصیبم نشد، حالا حدود ۲۷ سال از آن زمان میگذرد و ما مشرف میشویم به دیدار سرورمان آقا امام حسین(ع). نظری به عنوان صحبت پایانی خود با صدایی رسا گفت: یک جان در بدن دارم که به امام حسین(ع) هدیه میکنم و اگر هزار جان هم در بدن داشتم تمام آنها را فدای امام حسین میکردم. بعد از پایان صحبتهای حاج آخوند نظری، یکی از علمای شیعه از حاضران خواست تا برای سلامتی وی صلواتی بفرستند و جمعیت هم با صدایی بلند برای این برادر اهل تسنن صلواتی فرستادند. در بین علمای اهل تسنن که اکثرا میانسال بودند جوانانی هم دیده میشدند.
ناصر هنر، حافظ قرآن و امام جماعت یکی از روستاهای بندر ترکمن که نسبت به همسفرانش جوانتر بود، گفت: از اینکه به پابوس امام حسین(ع) میروم خوشحالم و دعا میکنم کل مسلمانان سعادت زیارت امام حسین(ع) نصیبشان شود. دقایقی بعد مراسم بدرقه اجرا میشود و برادران شیعه و سنی شانه به شانه هم از زیر قرآن رد میشوند تا سفر مشترکشان را در پناه ملکوتی قرآن کریم آغاز کنند. مسؤول بسیج طلاب استان گلستان در حاشیه بدرقه علمای شیعه و سنی گفت: ۲۰ نفر از زائران حسینی برادران طلاب اهل تسنن استان هستند و این زائران یک روز بعد از اربعین حسینی به گلستان بازخواهند گشت. حجتالاسلام علیرضا ریاحی افزود: قرائت ادعیهای که بین برادران اهل تسنن و تشیع مشترک است و همچنین قرائت قرآن در طول مسیر برنامهریزی شده است. وی با بیان اینکه این اعزام برای نخستین بار بهصورت سازماندهی شده از سوی بسیج طلاب استان گلستان انجام میشود، گفت: در سالهای گذشته جامعه روحانیت بهصورت خودجوش به این سفر زیارتی اعزام میشدند. حجتالاسلام ریاحی گفت: همدلی و نمایش بینالمللی قدرت اسلام بهترین خروجی این سفر معنوی است، چراکه حضور دهها میلیونی مسلمانان اسلام نبوی را به نمایش میگذارد.
ارسال به دوستان
چگونه صحنه انتخابات غیرمبتذل میشود؟
محمد زعیمزاده: 1- در باب نسبت انتخابات و دموکراسی با المانهای تحقق کارآمدی یک سیستم سیاسی در دنیا میتوان هم به مثالهایی اشاره کرد که مسائل واقعی کشور در جای دیگری پیگیری میشود و انتخابات بیشتر یک نمایش و بالماسکهطور است برای پایبند نشان دادن مردم به سیستم سیاسی و هم میتوان نمونههای معدودی را دید که در پروسه انتخابات اصل منافع ملی و مسائل کشور و راهحلهای رسیدن به آنها روشن است و رقابت انتخاباتی صرفا بر سر ایدههای افراد و جریانهای مختلف سیاسی برای چگونگی رسیدن به آن پاسخ شکل میگیرد؛ تازه این در کشورهایی است که دموکراسی یا نیمچه دموکراسیای در آنها وجود دارد. در مدل اول عملا پروسه توسعه و پیشرفت یک پروسه از بالا به پایین و غیرمردمی است که خیلی هم پایدار نمیماند و به نظر میرسد هر چقدر پروسه انتخابات و شکل ساختیافتگی سیاسی یک جامعه نزدیک به مدل دوم باشد عملا به عقلانیت نزدیکتر است لذا توسعه و پیشرفت جامعه در دسترستر است.
پروسه انتخابات معمولا در کشور ما به این شکل بوده که در آستانه انتخابات همه کاندیداها سعی میکنند بای نحو کان در وهله اول به ضرب رسانه و سخنرانی و هر چه در چنته دارند بر موج نارضایتی اجتماعی بیفزایند و سپس حداکثر تلاش خود را بکنند تا بر موج انباشتگی نارضایتی از وضع موجود سوار شوند و در یک پروسه تبلیغاتی سطحی 2 هفتهای و بعضا مبتذل و پوپولیستی راهی پاستور شوند، آنگاه با بیبرنامگی و سوءمدیریت، انباشتگی سطحی از نارضایتی عمومی را که در 2 هفته از آن بهره برده بودند در 4 یا 8 سال کاملا با دستان با کفایت خود تهنشین و ماندگار کنند.
2- حالا شاید بتوان جدیتر به این سوال فکر کرد که چگونه میتوان از گذر انتخابات راهی برای پاسخ به مطالبات واقعی و در دسترس مردم یعنی مسائلی از جنس معضلات اقتصاد و مبارزه با فساد پیدا کرد؟ چگونه میتوان برای عرصه انتخابات تصمیمسازی کرد؟ حالا که مسائل و مشکلات شفاف است و درباره آنها اجماع هم وجود دارد پوپولیسم در فضای انتخابات حاکم نشود و در یک پروسه 2 هفتهای کسی نتواند نقش مار بکشد و با قطره اشکی یا لنگه کفشی یا ماکت کلیدی قول هر روز یک گشایش را بدهد و رای بیاورد؟ چگونه میتوان فضا را به نحوی تغییر داد که در آستانه انتخابات کاندیداها برای کسب پیروزی و جلب رأی مردم به شکل غیرواقعی فضای موجود را نقد کنند و به شکلی اغراقآمیزتر وعده و وعید بدهند و پس از پیروزی و استقرار در جایگاه ریاست قوه مجریه، با ضعف، کاستی و بیبرنامگی از طرفی سبب سرخوردگی مردم و هواداران و از سوی دیگر زمینهساز ادامه این سیکل معیوب شوند؟ سوال این است که برای حل این مساله که رابطه مستقیمی با انباشت ناکارآمدی در زمینه اقتصاد و مبارزه با فساد دارد چه باید کرد؟!
یکی از راهحلها این است که به جای انجام رقابت سطحی، غیرشفاف، پوپولار و شعارمحور فردی، رقابت را به سطح یک جمع با ایده مشخص برای حل مسائل اصلی ارتقا داد. اینکه برای تعیین تکلیف نسبت دولت با فساد و کارآمدی مشخص باشد؛ مثلا اینکه معاون اول، رئیس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد و... چه کسانی هستند و سابقهشان در مواجهه با فساد اقتصادی چگونه است احتمالا میتواند شاخص خوبی برای انتخاب مردم باشد.
3- شاید این بحث طرح شود در جامعهای که احزاب قدرتمند فراگیر و برنامهمحور در جناحهای مختلف سیاسی ندارد، اساسا امکان رقابت تیمی و برنامهمحور در سطح انتخابات ریاستجمهوری وجود ندارد! در پاسخ میتوان گفت در اینکه شکل گرفتن احزاب قدرتمند میتواند یکی از راهحلهای پاسخ به چگونگی شکلگیری یک انتخابات برنامهمحور باشد شکی نیست اما میتوان مثلهای نقض متعددی پیدا کرد که حتی در جوامعی که احزاب جدی در آن فعالیت دارند هم بعضا شاهد انتخابات مبتذل هستیم، نمونه دمدست انتخابات ایالات متحده آمریکاست. در واقع تنها ایجاد ساختار، مشکل را حل نمیکند و مهمتر از ایجاد ساختار جا انداختن فرهنگ رقابت تیمی و برنامهمحور است و پرسش این است: حالا که ساختار حزبی در کشور ما خیلی شکل جدی ندارد تکلیف چیست؟ به نظر میرسد دعوا بر سر تقدم فرهنگ رقابت تیمی یا شکلگیری احزاب پاسخگو مثل دعوای مرغ و تخممرغ است که بلاموضوع است و حل نشدنش هم ثلمهای به عالم وارد نمیکند.
اما نقد پسینی این نقد آن است که مردم اینگونه رقابت را نمیپذیرند، که در پاسخ باید گفت اتفاقا واکنشهای مردمی نشان داده است شفافیت و مشخص بودن صورت مساله برای مردم بسیار مقبولتر است تا ترجیح بین هندوانههای دربستهای که تنها صدای طبلگونه شعارهای پرطمطراق اما بدون پشتوانه را دارند. برای مردم قاعدتا اعتماد به یک جمع با ایده مشخص و حرف معین راحتتر است تا اعتماد به یک فرد بدون ایده و نظام فکری منظم! فلذا سوق پیدا کردن رقابت انتخاباتی به سمت رقابتهای تیممحور میتواند به مطلوبیت بیشتر انتخابهای مردم نیز کمک کند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|