|
نیروهای مسلح با شعار تضعیف نمیشود
دکتر عباس سلیمینمین*: یک- در ارتباط با حادثه تلخ سقوط هواپیمای اوکراینی آنچه مسلم است اینکه در امر رویارویی با آمریکاییها شرایط ویژهای برای ما به وجود آمده است که امکان بروز خطا یا احتمالات متعدد دیگر را به وجود آورده است. آنچه باید صورت میگرفت بیان احتمالات متعدد قبل از پایان تحقیقات در این زمینه بود. وقتی یک موضوع پیچیده در شرایط بسیار پیچیدهتر رخ میدهد، بتدریج اخبار جامعه را در این زمینه تغذیه میکند و نتیجه تحقیقات تدریجا به جامعه اعلام میشود.
در این زمینه البته یک قصوری را شاهدیم؛ قطعا باید تحقیقات جدی انجام شود و احتمالات متعدد مدنظر قرار گیرد. باید دقت شود که به دشمن اطلاعاتی داده نشود. باید احتمالات متعدد بیان و درباره آن توضیح داده میشد یا به صورت غیررسمی اعلام میشد که جامعه صبوری کرده و زود قضاوت نکند تا نتیجه تحقیقات به یک درجهای رسیده و امکان اظهارنظر رسمی فراهم شود اما در جامعه ما، حلقههای اطلاعرسانی وجود نداشته و خلأ آن در چنین شرایطی احساس میشود که همین امر موجب سوءتفاهمات جدی در موضوع اخیر شد. دشمن از این فضا برای اهداف خود استفاده کرد، همانطور که به طور صریح اعلام کرده که تمام امکانات خود را بسیج میکند تا از فرصتهای فراهم شده استفاده کند. اگر چه اینگونه فرصتها برای دشمن، دارای عمق نیست اما میتواند بستری باشد تا برای مدتی ما را از وحدت دور کرده و از توجه به دشمنیها و عداوتهای آمریکا غافل کند.
دو- اینکه سردار حاجیزاده مسؤولیت کار را برعهده گرفتند، بخشی از کار بود اما باید کندیهایی را که در مسیر روشن شدن مسائل شکل گرفت، از میان برداریم. شرایط به وجود آمده، سردار حاجیزاده را در این مسیر قرار داد تا مسؤولیت ماجرا را بپذیرد. قطعا با تمام نقشی که ایشان در مسیر دفاع از کشور و ایجاد امنیت ایفا کرده مردم با بزرگواری با آنچه رخ داده است برخورد میکنند.
سه- دشمن در پی متشتت کردن ماست؛ از این رو فرصت را مهیا دیده، در میدان حاضر میشود، سفیر انگلیس را به تجمعات فرستاده و همه ابزارهای خود را از منافقین تا شبکههای سعودی و اماراتی فعال میکند تا وحدت به وجود آمده در پی شهادت سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی را دچار شکاف و آن را به تشتت جامعه مبدل کند.
امروز جامعه تحت تاثیر ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی، مواجه با برخی هیجانات است که دشمن از آن استفاده میکند اما وقتی این هیجانات فروکش کند، قدرت تشخیص و تأمل مردم بالا خواهد رفت.
چهار- کسانی که در این روزها سپاه و نیروهای مسلح را متهم به بیصداقتی کردند، باید بدانند صداقتشان در این ماجرا مورد محک قرار میگیرد. اینها خود را سینهچاک شهیدان عزیز سقوط هواپیمای اوکراینی معرفی میکنند اما ما همه از این ماجرا متاثر هستیم. اگر جامعه کمی آرامتر شود، بدون شک این سوال بهوجود خواهد آمد که: آیا به واقع مشکل اینها شهادت هموطنان ایرانی سوار بر این هواپیما بود یا برای منافع خود کیسه میدوزند.
جامعه فکر خواهد کرد که اگر دغدغه اینها شهادت هموطنانمان است، چرا با 3 روز تاخیر شمع روشن کرده و ابراز همدردی کردند؟! اینها موقعی که جمهوری اسلامی ایران صادقانه مسؤولیت ماجرا را بر عهده گرفت در صحنه حاضر شدند. اگر نقص فنی هواپیما وجود داشت یا احتمال شلیک از طرف مقابل وجود داشت به صحنه نمیآمدند چون این به ضرر آمریکا و غرب تمام میشد؛ اینها زمانی به صحنه آمدند که یقین داشتند حضورشان به ضرر جمهوری اسلامی ایران است و این نشان از بیصداقتی آنهاست. این استفاده ابزاری از شهدا برای اهداف خاصی همچون درخواست پناهندگی از کشورهای غربی است. شعارهای گروههایی که وابستگی تشکیلاتی به آن سوی مرزها دارند برای غرب کارکرد دارد.
پنج- امروز رهبر بزرگوار انقلاب مورد تحسین بسیاری از روشنفکران جهان اسلام، جهان عرب و حتی غرب قرار گرفتهاند که توانستهاند هم امنیت را بخوبی برای کشور فراهم کرده و هم از موضع اقتدار در برابر آمریکا ایستادگی کنند؛ این مدل پرجاذبه مدیریتی یک رهبر است.
اگرچه در این میان شعار دادنهای خیابانی نیاز آمریکا را تامین میکند اما نشاندهنده استیصال آمریکاست که وقتی چند صد نفر تجمع کرده و شعار میدهند، بلافاصله در صحنه حاضر شده و ادعا میکند ملت ایران نسبت به نظام و رهبری قیام کرده است، در حالی که ملت ایران یک هفته قبل از آن در کشور در حمایت از رهبری و سردار شهیدشان حماسهای تاریخی آفرید. این رفتار آمریکا نهتنها به عنوان قوت این دولت ارزیابی نخواهد شد، بلکه هیچ ارزش تبلیغاتی هم برای آنها ندارد، همانطور که شعار علیه سپاه نیز باعث تضعیف نیروهای مسلح نخواهد شد.
پژوهشگر تاریخ و کارشناس ارشد سیاسی و رسانه*
ارسال به دوستان
استقبال بینظیر از پیشفروش بلیتهای جشنواره فیلم فجر
نه مردم به موجسواری
احسان سالمی: «آنقدر شدت تحریم جشنواره فیلم فجر شدید بود که کل بلیتهای سینمای آزادی در 4 دقیقه تمام شد!» این محتوای توئیت یکی از کاربران شبکههای اجتماعی بود که روز گذشته بعد از استقبال مخاطبان از بلیتفروشی سینماهای مردمی سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر در فضای مجازی منتشر شد. این واکنش را باید در کنار انبوهی از واکنشهای کاربران فضای مجازی گذاشت که روز گذشته با کنایه از این نکته یاد کرده بودند که چگونه ماجرای تحریم جشنواره فیلم فجر از سوی برخی هنرمندان اینگونه با مخالفت مخاطبان و علاقهمندان سینما روبهرو شده است؛ اتفاقی که دلیلی واضح برای مردمی نبودن ماجرای تحریم جشنواره فیلم فجر است. ***
* به نام مردم، به کام بعضیها!
درست از همان روزی که اولین نفر یعنی مسعود کیمیایی اعلام کرد به دلیل اتفاقات اخیر و شرایط اجتماعی، انگیزهای برای حضور در جشنواره فیلم فجر ندارد، موجی از چهرههای سینمایی و غیرسینمایی به تقلید از کیمیایی اعلام کردند به نشانه «اعتراض» و «همراهی با مردم»(!) در جشنواره فجر امسال حضور نخواهند یافت اما تشت رسوایی این ماجرا زودتر از آنکه همگان فکر میکردند از بام افتاد، چرا که رسانهها در واکنش به برخی انصرافها به افرادی که مدعی همراهی با مردم شده بودند یادآور شدند بسیاری از آنها اساسا هیچ اثری در جشنواره فجر امسال ندارند! بخش دیگری از اعتراضات به این رفتارهای دوگانه و متناقض از این جهت بود که شماری از این هنرمندان همزمان با تحریم جشنواره فیلم فجر به عنوان یک رویداد دولتی، در حال همکاری با تلویزیون بودند! گویی شما بخشی از حاکمیت را تحریم کنید ولی بخش دیگری از حاکمیت را که برای شما منفعت مالی دارد همچنان برای خود حفظ کنید؛ رفتاری متناقض که با موجی از اعتراضها در فضای رسانهای و مجازی روبهرو شد و برخی کاربران با تعبیر «اعتراض با دهان پر» از اینگونه رفتارها یاد کردند.
* فروش بلیتهای جشنواره فجر در یک ساعت!
اما از آنجا که از قدیمالایم گفتند «دو صد گفته چون نیم کردار نیست»، بزرگترین پاسخ به ماجرای تحریم جشنواره فیلم فجر را باید رفتار علاقهمندان سینما در ماجرای بلیتفروشی فیلمهای سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر دانست. از ساعت ۱۲ روز گذشته ۳۰ دیماه، پیشفروش بلیتهای سیوهشتمین دوره جشنواره فیلم فجر آغاز شد و هر فرد میتوانست 4 سری بلیت به قیمت هر سری ۱۰ تایی ۱۵۰ هزار تومان تهیه کند.
بر اساس آنچه روابط عمومی جشنواره فیلم فجر اعلام کرده، در کمتر از یک ساعت بلیت تعداد زیادی از سینماهای نمایشدهنده فیلمهای جشنواره به صورت کامل یا با استقبال ۹۵ درصدی به فروش رسید. بلیت جشنواره فیلم فجر در سینماهای آزادی (سالنهای اصلی، بالکن، شهر هفتم، شهر هنر، شهر قصه، شهر فرنگ)، فرهنگ یک، فرهنگ ۲، باغ کتاب (سالنهای ۱، ۲ و ۹)، استقلال (اصلی و بالکن)، جوان، گالریا (سالنهای یک و ۴) و موزه سینما کاملا به فروش رسیده است و دیگر بلیتی برای عرضه در این سینماها وجود ندارد. همچنین تا زمان تنظیم این گزارش بلیت سینماهای کوروش (سالنهای گراندسینما، فاروس، لالهزار، مایاک، خورشید نو، نادر، مگامال یک و ۲) بیش از ۹۵ درصد به فروش رسیده و بلیت سینماهای ایرانمال، ماندانا، زندگی، راگا، کیان، تماشا، بهمن و فجر اسلامشهر همچنان برای عرضه موجود است.
* ظرفیتهایی که استقبال مردم باعث افزایش آن شد
نکته جالب توجه در ارتباط با استقبال از سینماهای مردمی آن است که نهتنها مخاطبان سینما راضی به همراهی با حرکت در ظاهر اعتراضی برخی سینماگرانی در این ماجرا نشدند، بلکه میزان استقبالها از این رویداد به حدی بالا بود که پس از اتمام ظرفیت برخی سینماهای مردمی، معاون اجرایی جشنواره فیلم فجر از اضافه شدن به ظرفیت بلیتفروشی سینماهای مردمی خبر داد.
بر اساس آنچه عزتالله علیزاده، معاون اجرایی سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر درباره اضافه شدن ظرفیت بلیتفروشی در سینماهای مردمی، به باشگاه خبرنگاران جوان گفته است فروش بلیتهای سینماهای مردمی با استقبال خوبی از سوی مردم روبهرو شده است و به احتمال فراوان ظرفیت سینماهای مردمی افزایش خواهد یافت.
* خیالاتی که واقعیتها نابودشان کرد!
احتمالا اغلب هنرمندانی که در تلاش بودند با تحریم جشنواره فیلم فجر به نوعی خود را همراه مردم نشان دهند، اساسا تصور نمیکردند همین مردم به هیچ وجه روی خوشی نسبت به این رفتار پر از تناقض هنرمندان نشان ندهند؛ موضوعی که تفاوت میان «خیالات» با «واقعیت» را نشان میدهد. هنرمندانی که تصور میکردند با انصراف از حضور در جشنواره فیلم فجر تبدیل به قهرمانهایی ملی و مردمی میشوند، با نزدیک شدن به ایام برگزاری سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر با واقعیتی خلاف خیالات خود روبهرو شدند؛ آنچنان که ابراهیم داروغهزاده، دبیر جشنواره فجر نیز پس از استقبال بالای مردم از بلیتفروشی فیلمهای جشنواره امسال با انتشار توئیتی در صفحه شخصی خود در این زمینه نوشت: «فروش بلیتهای مردمی جشنواره فیلم فجر در کمتر از نیم ساعت نشان از پیوند عمیق مردم با سینمای ایران دارد. #با سینما در کنار هم _ باشیم» در کنار داروغهزاده بسیاری از اهالی رسانه نیز در صفحات شخصی خود با اشاره به این استقبال بالا از سوی مخاطبان، آن را نشانهای قرص و محکم از مخالفتشان با تصورات گروهی از اهالی سینما در راهاندازی غائله انصراف از جشنواره فیلم فجر دانستند.
جشنواره فیلم فجر حالا سالهاست که تبدیل به مهمترین رویداد سینمایی کشور شده و واقعیت آن است که اساسا هنرمندان هستند که از عدم حضور در این رویداد فرهنگی- هنری متضرر میشوند و نه جشنواره فجر. شنیدههای «وطن امروز» نیز حکایت از این دارد که برخی چهرههای انصراف داده از جشنواره فیلم فجر پس از آرام شدن این جو، از تصمیم خود در این زمینه پشیمان شدهاند و به نوعی خواهان نادیده گرفتن ماجرای انصراف خود و حضورشان در جشنواره فیلم فجر شدهاند.
این ماجرا البته مشتی نمونه خروار از نسبت مردم با تفکرات روشنفکرانه گروهی از هنرمندان در همه این سالهاست؛ مردمی که هنر را نه برای این سیاسیبازیها، بلکه برای لذت بردن از هنر و ظرافتهای آن میخواهند و چنین واکنشهایی شاید از سوی گروه محدودی از مخاطبان مورد حمایت قرار بگیرد اما حقیقت مواجهه مردم با هنر بویژه سینما، از جنس همین استقبال بالای آنها از بلیتفروش جشنواره فیلم فجر است.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در دیدار مسؤولان حج:
ایستادگی ایران مقابل آمریکا حقیقتی جذاب برای دنیاست
استاندار تهران: در نمازجمعه این هفته تهران یک میلیون و 800 هزار نفر شرکت کردند
گروه سیاسی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح دیروز (دوشنبه) در دیدار مسؤولان حج، بهرهگیری از فرصت حج برای رساندن سخن نو جمهوری اسلامی به دنیا یعنی الگوی مردمسالاری دینی را مورد تأکید قرار دادند و گفتند: ایستادگی جمهوری اسلامی ایران مقابل آمریکا و زیر بار زور نرفتن ملت ایران، حقیقتی جذاب برای دنیاست که باید از این جاذبه برای نشر حقایق اسلام و ملت ایران استفاده کرد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار، هماهنگی و همافزایی دستگاههای مختلف برای اجرای پرشکوه فریضه حج را قابل تقدیر دانستند و با تأکید بر اهمیت مسأله حج بهعنوان یک حرکت سیاسی، اعتقادی و اجتماعی افزودند: البته بسیاری از کشورها از اهمیت و کارکردهای مهم حج غافلند ولی امام بزرگوار به ما آموختند که حج یک نقطه تحرک جدی و بینالمللی است و منافع فراوانی از آن برای امت اسلامی مورد انتظار است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تلاشهای گوناگون قدرتهای جهانی برای جلوگیری از شکلگیری امت واحده اسلامی گفتند: امت اسلامی به معنای واقعی آن، یعنی یک واحد منسجم که با اراده و هدف مشترک اقدام کند، هنوز شکل نگرفته است و متأسفانه در مقابل دعوت دلسوزان و خیرخواهان به اتحاد اسلامی، تهمتزنی و تعارض و جنگ در کشورهای اسلامی رواج دارد. حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر «حضور زائران ایرانی در نمازهای جماعت مسجدالحرام و مسجدالنبی»، «تلاوت کلامالله مجید توسط قاریان برجسته ایرانی در این مساجد» و «حضور فعال نخبگان مسلط به زبانهای خارجی از ایران برای پاسخگویی به شبهات» گفتند: انعکاس مبانی سیاسی نظام جمهوری اسلامی و تبیین سخن نو آن برای دنیا یکی دیگر از کارهای مهم و لازم در حج است. رهبر انقلاب اسلامی منظور آمریکاییها از این حرف را که ایران باید به یک کشور عادی تبدیل شود، دست کشیدن جمهوری اسلامی از سخن نو آن برای دنیا یعنی «تلفیق آرای مردمی با افکار اسلامی و مبانی دینی در تشکیل و اداره جامعه» دانستند و افزودند: الگوی مردمسالاری دینی برای دنیا ناشناخته است و در مقابل میلیونها وسیله تبلیغاتی که امروز در حال فعالیت علیه جمهوری اسلامی است، میتوان از فرصت حج برای تبیین این الگو و مسائلی مانند علت دشمنی آمریکا و منطق زیر بار زور نرفتن ملت ایران استفاده کرد.
ایشان مبانی تفکر اسلامی و تشریح مصادیق آن از جمله ایستادگی جمهوری اسلامی را برای دنیا جذاب خواندند و گفتند: علت عصبانیت آمریکاییها از ملت ایران، جذابیت ناشی از تصویر ایستادگی یک نظام مستقل در مقابل یک قلدر سر گردنه است که باید از این جاذبه برای نشر و توسعه حقیقت اسلام و ملت ایران استفاده کرد. حضرت آیتالله خامنهای همچنین خودسازی و تغییر بنیادین و اساسی افراد پس از بازگشت از حج را مهم دانستند و با تأکید بر مسؤولان حج و تبلیغات دینی برای کار و برنامهریزی در این خصوص، مسؤولان سازمان حج را به برخورد گرم، گیرا، مهربانانه و متواضعانه در مواجهه با زائران و مسائل آنان توصیه کردند. در این دیدار، حجتالاسلام والمسلمین نواب، نماینده ولیفقیه در امور حج و زیارت و سرپرست زائران ایرانی و آقای رشیدیان، رئیس سازمان حج و زیارت از اقدامات انجامشده در حج امسال و برنامههای آینده گزارش دادند.
******
استاندار تهران گفت: در نماز جمعه هفته پیش که به امامت مقام معظم رهبری برگزار شد، یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر از تهرانیها شرکت کردند. به گزارش تسنیم، انوشیروانی محسنیبندپی در جلسه شورای اداری استان تهران به برگزاری نماز روز جمعه هفته پیش به امامت مقام معظم رهبری اشاره کرد و گفت: روز جمعه یک همایش عظیم در تهران برگزار شد که آن هم اقامه نماز توسط مقام معظم رهبری بعد از 8 سال بود که موجب وحدت، آرامش، اعتماد و اطمینان در جامعه شد. استاندار تهران تاکید کرد: در نماز جمعه هفته پیش یک میلیون و 800 هزار نفر شرکت داشتند که در همین ارتباط از شورای تامین، عوامل انتظامی و نظامی و مردم که مشارکت حداکثری داشتند قدردانی میکنم. ارسال به دوستان
سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه در مراسم معارفه:
دشمن حاجقاسم را میزنیم
گروه سیاسی: صبح دیروز آیین معارفه سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه برگزار شد. سردار سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این مراسم با تاکید بر اینکه حاجقاسم نهتنها زنده، بلکه حیاتبخش و جریانساز است، گفت: همگان به وضوح مشاهده کردند این سردار بزرگ با شهادت خود، موج و حرکتی بینظیر را نهتنها در ایران اسلامی، بلکه در میان امت اسلام و سایر ملتها ایجاد کرد. وی با تاکید بر اینکه شهادت سردار سلیمانی آغاز سردار سلیمانی جدید است، این آغاز را برای دشمنان خطرناکتر از گذشته دانست و آن را یک مکتب، راه و ستارهای درخشان در سپهر افتخارات انقلاب اسلامی توصیف و خاطرنشان کرد: سردار شهید قاسم سلیمانی انتقام خود را قبل از شهادت چندین بار از دشمن گرفته بود. این فرمانده مجاهد کسی بود که برای نخستینبار در تاریخ، جبهه وسیعی را در بلاد اسلامی علیه دشمنان گشوده و آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی را فرسوده کرده بود. وی با بیان اینکه سردار شهید قاسم سلیمانی حجم وسیعی از سیاره زمین را به میدان مقاومت تبدیل کرد، گفت: در نظر حاج قاسم هیچ معادلهای غیرقابل حل نبود؛ همیشه در قلب خطر، کوه آرامش و وقار بود و دشمنان را به شکست کشانده بود. فرمانده کل سپاه از شهادت سردار سلیمانی به عنوان روح جدیدی که در کالبد انقلاب اسلامی دمیده شد، یاد کرد و گفت: یاران شهید سلیمانی امروز سربلند، مقتدر و زنده هستند، تفکر حاج قاسم در ذهن آنها سرشار است و این راه ادامه دارد.
سردار سرتیپ پاسدار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه نیز در این مراسم به سخنرانی حماسی پرداخت و از انتقامی جوانمردانه در جواب ترور ناجوانمردانه فرمانده سابق نیروی قدس خبر داد. وی در بخشی از سخنان خود گفت: دشمن ناجوانمردانه شهید سلیمانی را به شهادت رساند؛ آنها مرد میدان جنگ نبودند که در میدان جنگ با ایشان درگیر شوند و در اوج ناجوانمردی این شهید عالیمقام را ترور کردند. اگرچه او را ناجوانمردانه زدند اما به لطف الهی و به همت همه آزادمردانی که در سرتاسر عالم خونخواه او هستند، انشاءالله جوانمردانه دشمن او را خواهیم زد.
فرمانده نیروی قدس سپاه خاصیت شیطان بزرگ را شیطنت، دشمنی و خباثت عنوان و تاکید کرد: دشمنان ما زبانی غیر از زور را نمیفهمند، از این رو باید در مقابل آنان مستحکم بایستیم. اگر ما به وظیفه خود بخوبی عمل کنیم، همه تهدیدها قابلیت تبدیل شدن به فرصت را دارند. وی در توصیف سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی گفت: هر چند زبان از توصیف فضایل اخلاقی حاج قاسم قاصر است اما تبعیت محض از ولایت، شاخص اصلی و محور اقدامات این سردار سربلند بود. همواره با اخلاص عمل میکرد و خالصانه در مسیر گام برمیداشت و سرانجام پس از سالها مجاهدت در مسیر اعتلای اسلام، به آرزوی دیرین خود- شهادت- رسید.
فرمانده نیروی قدس سپاه در پایان، یگانه راه غلبه بر دشمن را ایستادگی و مقاومت برشمرد و تاکید کرد: راه و مسیر روشنی که حاج قاسم در آن با اقتدار و صلابت گام برمیداشت، همانگونه که در حکم فرمانده معظم کل قوا تصریح شده است، با قدرت استمرار خواهد داشت.
* سردار سیدمحمد حجازی جانشین نیروی قدس سپاه شد
صبح دیروز در آیین معارفه فرمانده جدید نیروی قدس سپاه، با حکم فرمانده کل سپاه، سردار سرتیپ پاسدار سیدمحمد حجازی بهعنوان جانشین این نیرو منصوب شد. جانشین جدید فرمانده نیروی قدس سپاه در سالهای دفاعمقدس، مسؤولیت اعزام نیرو به جبهههای جنوب را بر عهده داشت. جانشینی فرمانده سپاه منطقه چهارم کشوری، جانشینی قرارگاه عملیاتی سلمان در جبهههای میانی و غربی و جانشینی فرمانده قرارگاه قدس سپاه از جمله سوابق او در دوران دفاعمقدس بود. سردار حجاری همچنین در کارنامه سوابق خود معاونت هماهنگکننده و معاونت نیروی انسانی و فرماندهی نیروی مقاومت بسیج را دارد. وی سال ۱۳۸۶ طی حکمی از سوی فرمانده کل قوا به سمت رئیس ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب و سال ۱۳۸۷ به عنوان جانشین فرمانده کل سپاه مشغول به کار شد. مسؤولیت معاونت آماد و پشتیبانی تحقیقات صنعتی ستاد کل نیروهای مسلح از دیگر سوابق سردار حجازی در نیروهای مسلح است.
ارسال به دوستان
جواب منفی فدراسیون فوتبال و تیمهای باشگاهی ایران به پیشنهاد AFC برای میزبانی تضمین میخواهیم
دشمن علیه فوتبال
بعد از مقاومت 4 باشگاه ایرانی و تهدید به کنارهگیری از لیگ قهرمانان آسیا در صورت لغو میزبانی در کشورمان، سرانجام روز گذشته کنفدراسیون فوتبال آسیا بسته جدیدش را به فدراسیون ایران ارائه داد؛ بستهای که پیروزی بزرگی برای ما به حساب میآید، چرا که پیشتر از این سابقه نداشت کنفدراسیون فوتبال آسیا رای کمیته اجرایی مسابقات را بی هیچ کم و کاستی قبول نکند. اما اینبار برای نخستینبار، «ایافسی» عقبنشینی قابل ملاحظهای کرده و این یعنی اگر پیشتر درباره خیلی از مسائل «مقاومت» را چاشنی دیپلماسی میکردیم به راهکارهای بهتری دست پیدا میکردیم. با این وجود آنچه دیروز به ما ارائه شد یک چیزی شبیه به «برجام» است که مشخص نیست اگر ما به تعهداتمان عمل کنیم، آیا ضمانتی برای اجرای کامل تعهدات ایافسی هست یا خیر؟
از این رو باید با دقت بیشتری بسته پیشنهادی را تحلیل و بررسی کنیم. در گام نخست آنچه کنفدراسیون فوتبال آسیا به ما ارائه داده یک عقبنشینی مشهود از رای نخست کمیته اجرایی این نهاد است اما همه آن چیزی نیست که ما خواستارش هستیم. اگر فدراسیون فوتبال ایران بدون گرفتن «ضمانت کافی» و «لازم» این «رای» را قبول کند دچار یک اشتباه بزرگ استراتژیک در حوزه دیپلماسی ورزشی شدهایم. آنها ابتدا از ما خواستار انجام تعهدمان شدهاند اما مشخص نیست آیا در دور برگشت به صورت کامل میزبانی را به ما میدهند یا خیر؟ اما بپردازیم به بسته جدید کنفدراسیون فوتبال آسیا که صبح روز گذشته به دست فدراسیون فوتبال ایران رسید. داتو ویندزور جان، دبیرکل کنفدراسیون فوتبال آسیا در نامهای به فدراسیون فوتبال ایران شرایط حضور تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا را اعلام کرده و فدراسیون در حال بررسی این پیشنهادات است.
AFC در این نامه به ایران اعلام کرد در گام نخست، تیمهای استقلال و شهرخودرو، پلیآف اول خود را در زمین بیطرف برگزار کنند. در گام دوم نیز تیمهای ایرانی که در مرحله گروهی حضور دارند، در 3 بازی دور رفت مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا به عنوان تیم میهمان در زمین رقبای خود بازی کنند تا بر این اساس موضوع بازی در زمین ایران در این زمان نیز به نوعی حل شده باشد.
کنفدراسیون فوتبال آسیا همچنین پیشنهاد داده پس از این مراحل، در ماههای آینده مجددا درباره میزبانی ایران تصمیمگیری خواهد شد. در این صورت اگر با میزبانی ایران در لیگ قهرمانان آسیا موافقت شد، 3 بازی پایانی تیمهای ایرانی در ایران برگزار میشود و تیمهای ایرانی میتوانند در 3 دیدار متوالی از رقبای خود در خانه پذیرایی کنند، البته این شرایط شامل حال بازیهای رودررو با نمایندگان عربستان نمیشود. همچنین AFC از برگزاری بازیهای پلیآف استقلال و شهرخودرو مقابل نمایندگان کویت و بحرین به میزبانی کشور قطر خبر داده است.
طبق نامه AFC، فدراسیون فوتبال ایران تا پایان وقت اداری دیروز (۳۰ دی/ ۲۰ ژانویه) فرصت دارد با پیشنهاد کنفدراسیون فوتبال آسیا موافقت کند، در غیر این صورت، بازیهای نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان آسیا طبق برنامه از قبل تعیین شده برگزار میشود و تیمهای ایرانی باید در زمین بیطرف میزبان حریفان خود باشند.
پیشنهاد کنفدراسیون فوتبال آسیا برای حل مناقشه فوتبالی جدید در حالی مطرح شده که به نظر میرسد فدراسیون فوتبال باید با بررسی جمیع جهات به این پیشنهاد پاسخ دهد تا علاوه بر حفظ عزت ملی، در آینده نیز چنین مسائلی برای فوتبال ایران ایجاد نشود. با توجه به پیشنهادهای کنفدراسیون فوتبال آسیا، فدراسیون فوتبال نیز در پاسخ به AFC باید 2 نکته را حتما مورد تاکید قرار دهد:
۱- AFC کتبا تضمین دهد که در مرحله برگشت لیگ قهرمانان آسیا هیچ مشکلی برای حضور تیمهای خارجی به بهانههای مختلف در ایران وجود نخواهد داشت و کنفدراسیون فوتبال آسیا نیز این مهم را به صورت کتبی تعهد دهد.
۲- بازی تیمهای استقلال و شهرخودرو در مرحله پلی آف در کشور ثالث نیز به شرطی انجام شود که هزینههای حضور 2 تیم ایرانی در این بازیها به صورت کامل از سوی AFC پرداخت شود.
با این شرایط شاید بتوان موضوع را حل شده دانست و مناقشه موجود در فوتبال آسیا نیز به صورت برد- برد به پایان خواهد رسید، در غیر این صورت آنها ما را در یک عمل انجام شده قرار میدهند و مشخص نیست بعد از اجرای کامل تعهداتمان آیا خبری از میزبانی ایران خواهد بود یا نه؟ پیشتر در مواردی مثل برجام شاهد بدعهدیهایی بودیم که چشم مردم را از آنچه آن سوی آبیها ارائه میدهند ترسانده است. از این رو بهتر است از تجربه برجام استفاده کنیم تا بعدا راه برای دور زدن فوتبال ایران برای رقبا باز نباشد.
* علینژاد: حرف زور را قبول نمیکنیم
سرپرست معاونت قهرمانی وزارت ورزش و جوانان گفت: ماجرای میزبانی فقط درباره مسائل باشگاهی مطرح شده و اگر به بحث ملی کشیده شود، ما از این موضوع جلوگیری خواهیم کرد. مهدی علینژاد در حاشیه مجمع کمیته ملی المپیک درباره تصمیمات AFC علیه فوتبال ایران اظهار داشت: به نظرم آقایان با نگاه سیاسی کارشان را از قبل انجام داده بودند و ما این موضوع را پازل فشاری میبینیم که در ابعاد مختلف به ایران وارد میشود که پشت این مسائل آمریکا، اسرائیل و بعضی دولتهای منطقه هستند. وی افزود: با این وجود تمام تلاشمان را انجام دادیم و از روز جمعه تمام ابزارهایی را که میتوانستیم به کار گرفتیم. نامههای متعددی به AFC و فیفا نوشتیم، وزیر ورزش با شیخ سلمان صحبت کرد، صالحیامیری نامهای به شیخ احمد نوشت، از سوی دیگر وزارت امور خارجه به این موضوع ورود کرد و مجلس شورای اسلامی نیز کمک کرد. تمام ظرفیتهای دیپلماتیک به کار گرفته شده و از سوی دیگر باشگاههای ما هم اعلام کردهاند حاضر نیستند در کشور دیگری بازی کنند. وی درباره اینکه گفته میشود خیلی از کشورها برای عدم حضور تیمهای ملی کشورشان در ایران مشغول نامهنگاری هستند، گفت: من این موضوع را تایید نمیکنم، چون این موضوع برای بازیهای باشگاهی بوده است. الان فقط درباره مسائل باشگاهی بحث شده و اگر به بحث ملی کشیده شود، ما از این موضوع جلوگیری خواهیم کرد. ما حرف زور را قبول نمیکنیم.
* ظریف: اقدام AFC بدون مبنا و بازی غیرورزشی است
در همین حال وزیر امور خارجه نیز در واکنش به این اقدام AFC گفت: اقدام کنفدراسیون فوتبال آسیا بدون مبنا و یک بازی غیرورزشی است. کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام کرده است تیمهای ایرانی نمیتوانند در لیگ قهرمانان آسیا از حریفان خود میزبانی کنند. محمدجواد ظریف در پاسخ به این سوال که وزارت امور خارجه چه اقدامی در ارتباط با لغو میزبانی تیمهای فوتبال ایران در لیگ قهرمانان آسیا انجام داده است؟ گفت: جلسه یک ساعت و ۴۰ دقیقهای با حضور همه مدیران و معاونان وزارت امور خارجه و دستیاران منطقهای، وزیر ورزش و جوانان و رئیس کمیته ملی المپیک برگزار کردیم و روشهای مختلف برای مقابله با این موضوع مطرح شد. وی یادآور شد: ایران امنترین کشور منطقه است، از این رو اقداماتی در این زمینه تدارک دیدیم، زیرا مشخص است که یک بازی غیرورزشی شروع شده است. امیدواریم به طریق معمول ورزشی با این موضوع برخورد شود.
* انصاریفرد: به هیچ عنوان زیر بار ظلم AFC نمیرویم
مدیرعامل باشگاه پرسپولیس هم در این باره گفت: ما طبق مسائلی که ایافسی گفته بازی نمیکنیم و هر 4 باشگاه هم این موضوع را اعلام کردند. محمدحسن انصاریفرد بعد از نشست مدیران باشگاهها در فدراسیون فوتبال اظهار داشت: بیانیه را به ما دادند و قرار است روی سایت فدراسیون قرار بگیرد. ما طبق مسائلی که ایافسی گفته بازی نمیکنیم و هر 4 باشگاه هم این موضوع را اعلام کردند. وی افزود: تضمینی وجود ندارد که در بازیهای برگشت ما میزبان باشیم و زیر بار این موضوع نمیرویم. این ظلمی است که ایافسی به ما میکند، همچنان اعتقاد داریم هواداران بازیهای خانگی در ورزشگاههای ما حضور داشته باشند و غیر از این هم چیزی را نمیپذیریم. وی درباره محرومیت احتمالی نمایندگان ایران گفت: اگر ما درخواست ایافسی را بپذیریم به غرور ما خدشه وارد میشود و خستگی بیش از حدی به تیمها وارد میشود یعنی از هر 2 طرف بازنده هستیم، مطمئنا هواداران و ملت ما هم این را نمیپذیرند، البته در این جلسه تصمیم گرفتیم بهرغم اینکه ایافسی رفتار ظالمانه داشته ولی باب مذاکره با اینفانتینو را باز گذاشتیم. وی درباره اینکه گفته میشود آپشنی در قرارداد بازیکنان وجود دارد که آنها حتما باید در لیگ قهرمانان بازی کنند، گفت: این خبر درست نیست.
* برنامه دیدارهای نمایندگان ایران در پلیآف و مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا- بدون تغییر
(تیم سمت راست میزبان و تیم سمت چپ میهمان است)
مرحله دوم پلیآف
استقلال- الکویت کویت ۵ بهمن ۹۸
شهرخودرو- الرفاع بحرین ۵ بهمن ۹۸
مرحله نهایی پلیآف
الریان قطر- استقلال ۸ بهمن ۹۸
السیلیه قطر- شهرخودرو ۸ بهمن ۹۸
(برنامه مرحله گروهی در صورت صعود استقلال و شهرخودرو)
هفته نخست
الدحیل- پرسپولیس ۲۲ بهمن ۹۸
سپاهان- برنده پلیآف ۲۲ بهمن ۹۸
استقلال- الشرطه ۲۱ بهمن ۹۸
الهلال - شهر خودرو ۲۱ بهمن ۹۸
هفته دوم
پرسپولیس- شارجه ۲۹ بهمن ۹۸
السد- سپاهان ۲۹ بهمن ۹۸
برنده پلیآف - استقلال ۲۸ بهمن ۹۸
شهر خودرو- پاختاکور ۲۸ بهمن ۹۸
هفته سوم
پرسپولیس- التعاون ۱۲ اسفند ۹۸
سپاهان- النصر ۱۳ اسفند ۹۸
الوحده- استقلال ۱۲ اسفند ۹۸
شهرخودرو- شباب الاهلی ۱۳ اسفند ۹۸
***
[پاسخ رسمی فوتبال ایران به پیشنهاد AFC؛ مخالفت با میزبانی در کشور سوم]
نامه ۴ باشگاه ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان آسیا به کنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال شد.
در پی ارسال نامه جدید دبیرکل کنفدراسیون فوتبال آسیا درباره میزبانی تیمهای ایرانی در فصل جدید لیگ قهرمانان آسیا، دیروز جلسهای با حضور مسؤولان فدراسیون و مدیران عامل باشگاههای پرسپولیس، سپاهان، استقلال و شهرخودرو در محل فدراسیون فوتبال برگزار شد. در این نشست نامه باشگاهها در پاسخ به نامه جدید دبیرکل کنفدراسیون فوتبال آسیا تهیه شد که متن آن به شرح ذیل است.
با عنایت به نامه مورخ ۲۰ ژانویه دبیرکل کنفدراسیون خطاب به دبیرکل فدراسیون فوتبال، جلسهای تشکیل و پس از بحث و تبادل نظر تصمیمات به شرح ذیل به اطلاع کنفدراسیون خواهد رسید:
۱- به اطلاع میرساند باشگاههای ایرانی با این استدلال که هیچ دلیل قانونی برای سلب حق میزبانی آنان وجود ندارد، اعلام میکنند به هیچ عنوان میزبانی خود را به خارج از مرزهای جمهوری اسلامی ایران منتقل نمیکنند.
۲- همه باشگاههای ایرانی حاضر در مسابقات اعلام میکنند صرفا در شرایطی در مسابقات حاضر میشوند که کنفدراسیون به صورت رسمی اعلام کند این باشگاهها از رقبای خود داخل سرزمین جمهوری اسلامی میزبانی میکنند.
۳- در صورت قبول شرایط فوق توسط کنفدراسیون، باشگاههای ایرانی صرفا تغییر زمان برگزاری مسابقات داخل تقویم برگزاری را میپذیرند.
۴- مدیران عامل باشگاههای ایرانی تقاضا دارند در اسرع وقت جلسهای با رئیس و دبیرکل کنفدراسیون فوتبال آسیا برگزار کنند.
ارسال به دوستان
حسین مظفردر گفتوگو با «وطنامروز» با اشاره به پایان موعد رسیدگی به CFT در مجمع تشخیص:
مجمع درباره CFT قانع نشد
گروه سیاسی: با پایان مهلت یک ساله مجمع تشخیص مصلحت نظام برای بررسی لایحه الحاق ایران به کنوانسیون بینالمللی مبارزه با تامین مالی تروریسم (CFT) و عدم اعلام نظر در این باره، تکلیف این لایحه مرتبط با کارگروه ویژه مالی را باید تمامشده دانست. به گزارش «وطن امروز»، 30 دیماه سال گذشته نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی لایحه الحاق ایران به کنوانسیون بینالمللی مبارزه با تامین مالی تروریسم (CFT)، بر مصوبه قبلی خود اصرار کرده و لایحه CFT جهت حل اختلاف بین مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شده بود. شوراینگهبان در مجموع ۲۲ ایراد به لایحه CFT گرفت که 3 مورد از مصوبات مجلس شورای اسلامی و ایرادات رفعشده را پذیرفت و ۱۹ مورد اختلافی بین شورا و مجلس شورای اسلامی باقی ماند که با اصرار مجلس شورای اسلامی به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت. نمایندگان مجلس در آن جلسه، از مجموع 197 نماینده حاضر، با 117 رای موافق، 62 رای مخالف و 4 رای ممتنع با ارجاع لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم به مجمع تشخیص مصلحت نظام موافقت کردند. بر اساس ماده 25 مکرر آییننامه داخلی مجمع، حداکثر مهلت برای رسیدگی به موارد اختلافی از سوی مجمع یک سال است و پس از یک سال اگر مجمع تشخیص مصلحت به هر دلیل اظهار نظر نکرد، نظر شورای نگهبان محکم و معتبر خواهد بود. بر این اساس، CFT دیگر بهعنوان مصوبه و قانون تلقی نمیشود و چنانچه دولت به دنبال تصویب و اجرای آن است باید دوباره به مجلس لایحه بدهد. روندی که در ماجرای لایحه پالرمو نیز طی شد و آبان گذشته پس از یک سال بحث و بررسی و در نهایت عدم اعلام موضع مجمع کأن لم یکن تلقی شد. آنگونه که اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام کردهاند، مهمترین ایراد CFT مربوط به موضوع امنیت ملی است. به این ترتیب که اعضای مجمع و همچنین بسیاری از کارشناسان و دلسوزان انقلاب معتقدند با تصویب این لایحه، حمایت جمهوری اسلامی از گروههای مقاومت اسلامی در منطقه تحتالشعاع قرار خواهد گرفت، چرا که مبنای عمل این کنوانسیون و تعریف آن از گروههای تروریستی، نگاه کشورهایی چون آمریکاست و نه لیست مدنظر سازمان ملل. علی احمدی، رئیس کمیسیون مشترک مجمع تشخیص مصلحت آذرماه گذشته در گفتوگو با «وطن امروز»، تاکید داشت که تصویب CFT در مجمع بسیار سخت خواهد بود.
* مبنا نظر شورای نگهبان است
حسین مظفر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگو با «وطن امروز»، درباره آخرین وضعیت لایحه الحاق ایران به کنوانسیون بینالمللی مبارزه با تامین مالی تروریسم گفت: مقامات دولتی نتوانستند ابهامات اعضای مجمع را درباره این لایحه برطرف کنند، چون واقعا اجرای CFT اقتدار ملی ما را مخدوش میکرد و مداخله در امور داخلی کشورمان حساب میشد. وی افزود: برخی حامیان CFT معتقدند با حق شرط و برخی شروط میتوان از آسیبهای آن کم کرد، این در حالی است که حق شرطها برای این کنوانسیون الزامی نیست و مورد پذیرش آنها قرار نخواهد گرفت. به گفته مظفر، در شرایطی که اروپاییها نهتنها به وعدههای برجامی خود در قبال ایران عمل نکردند، بلکه شیطنت کرده و نقش پادویی را برای آمریکا ایفا میکنند، ما نمیتوانیم به وعدههای پوشالی آنها اعتماد کنیم. اروپا در 20 ماه گذشته نتوانست اعتماد جمهوری اسلامی را جلب کند. عضو مجمع تشخیص مصلحت افزود: بهرغم بحث و بررسیهای بسیار، تاکنون نه کارشناسان داخلی توانستهاند اعضای مجمع را قانع کنند و نه اروپا توانست زمینههای مراودات مالی با ایران را عملیاتی کند، لذا ابهامات مجمع به جای خود باقی است، اگر این لایحه به رای اعضای مجمع گذاشته شود، رای نخواهد آورد. مظفر درباره سرنوشت CFT با وجود گذشت یک سال از مهلت مجمع برای اظهارنظر نهایی درباره آن، گفت: بر اساس آییننامه داخلی مجمع، نظر شورای نگهبان درباره این لایحه محکم خواهد بود. شورای نگهبان با CFT مخالفت کرده بود. وی در ادامه افزود: پیش از این مجمع نامهای را درباره ابهامات CFT برای مقامات دولتی فرستاده بود که پاسخ دولتیها نتوانست اعضای مجمع را قانع کند، چرا که مجمع با پاسخهای کلی قانع نمیشود. مجمع جزئیات را از مقامات دولتی پرسیده بود تا دوباره مانند برجام کلاه گشادی سرمان نرود. مظفر خاطرنشان کرد: دولت خیلی برای تصویب این لایحه تلاش کرد و حتی به حضرت آقا نامه زدند، یعنی هم وزرا، هم رئیسجمهور و هم معاون اول نامه زده بودند اما رهبر معظم انقلاب به اینها پاسخ مستقیم نداده و فرمودند در مجمع مورد بررسی و اعمال نظر قرار گیرد. به همین خاطر هم مجمع جلسات متعددی را با حضور کارشناسان برگزار کرد و البته در نهایت قانع نشد.
ارسال به دوستان
تلاشهای رئیسجمهور آمریکا برای ادامه حضور نظامی در عراق
نقشه خطرناک ترامپ برای اربیل
گروه بینالملل: با وجود مصوبه پارلمان عراق مبنی بر اخراج سربازان آمریکایی از این کشور، دونالد ترامپ برگ جدیدی برای اختلافافکنی در عراق رو کرد.
به گزارش «وطن امروز»، در چند روز گذشته اخباری از مذاکرات محرمانه ژنرالهای آمریکایی با مقامات منطقه کردستان عراق برای تاسیس 4 پایگاه نظامی آمریکایی در این منطقه منتشر شد که از سوی مقامات این اقلیم هم تکذیب نشد.
پیرو همین مذاکرات بود که عادل عبدالمهدی، نخستوزیر دولت پیشبرد امور عراق در سفری از پیش اعلام نشده به منطقه کردستان عراق رفت و از مسؤولان کرد خواست به مصوبه پارلمان عراق وفادار بمانند.
به نظر میرسد در میان رهبران منطقه کردستان عراق نوعی اختلاف نظر درباره بودن یا نبودن آمریکاییها در عراق وجود دارد، به گونهای که نوع واکنش کردها به مهمترین خبر این روزهای عراق یعنی ماندن یا اخراج آمریکاییها عملا متناقض است؛ برخی خواستار بقای آمریکاییها هستند و برخی دیگر از تعهد منطقه کردستان عراق به مصوبه پارلمان عراق سخن گفتهاند.
در این بین آخرین امید و تنها کارت ترامپ برای بقای سربازان آمریکایی در عراق، راضی کردن مقامات کردستان عراق برای تاسیس پایگاه در این منطقه است. در همین ارتباط دیروز رسانههای عراقی از احتمال دیدار ترامپ و مسعود بارزانی، رئیس حزب دموکرات کردستان عراق در حاشیه کنفرانس سالانه داووس در سوییس خبر دادند.
آنگونه که پایگاه خبری المعلومه نوشته، هدف از این دیدار بررسی احداث بزرگترین پایگاه آمریکایی در اربیل است. به نوشته این پایگاه خبری، آمریکا به صورت نامحسوس عملیات احداث 2 پایگاه نظامی جدید در دشت نینوا و اربیل را آغاز کرده است. در این دیدار انتقال مقر فرماندهی نیروهای آمریکایی در غرب آسیا به اربیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
این اتفاق اگر بیفتد، مسعود بارزانی عملا خود را در مقابل خواست مردم، دولت و پارلمان عراق قرار داده و روابط پرتنشی با همسایگان عراق خواهد داشت.
گفتنی است چند روز پیش سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی خود برای نخستینبار فاش کرد زمانی که سپهبدشهید قاسم سلیمانی برای کمک به بارزانی در مقابل داعش وارد اربیل شده بود، بارزانی از شدت ترس میلرزیده است. یکی از اعضای حزبالله لبنان که در این سفر همراه سردار سلیمانی بوده، این روایت را مطرح کرده است.
* هزینهای که عبدالمهدی برای استقلال عراق داد
دخالتهای آمریکا در امور داخلی عراق با افزایش فشار به عادل عبدالمهدی، نخستوزیر دولت پیشبرد امور عراق برای لغو قرارداد عراق و چین وارد فاز تازهای شده است. عادل عبدالمهدی سپتامبر سال گذشته میلادی به پکن رفت و چند قرارداد مهم تجاری با چین امضا کرد که در بازگشت، تاوان آن را با اعتراضات خیابانی داد. اگرچه عادل عبدالمهدی دست رد به سینه آمریکاییها زده اما این فشارها ناشی از احساس حق ایالات متحده برای دخالت در امور داخلی عراق و تلاش برای منحرف کردن امور این کشور به سمت و سوی بلاتکلیفی است.
چندی پیش و درست در روز مصوبه پارلمان عراق مبنی بر اخراج سربازان آمریکایی از این کشور، عبدالمهدی در نشست غیرعلنی پارلمان عراق حضور یافت و آنگونه که رسانههای عراقی روایت کردند یکی از دلایل وضعیت آشوب و اعتراضات زنجیرهای در عراق را نپذیرفتن شرایط آمریکاییها در لغو توافق تجاری با چین عنوان کرد.
اگر این موضوع را در کنار بیتفاوتی عبدالمهدی به درخواستهای مکرر آمریکا برای باز نشدن گذرگاه استراتژیک بوکمال بگذاریم، راز وادار شدن او به استعفا و پشت پرده اعتراضات سراسری عراق را بهتر میتوان درک کرد.
عراق در 6 ماه گذشته با اعتراضات مکرری مواجه بوده است که سیر حوادث در نهایت دست به دست هم داد و منجر به استعفای عادل عبدالمهدی از سمت نخست وزیری شد.
در همین ارتباط، حسن خلاطی، نماینده جریان حکمت ملی از درخواست آمریکا از نخستوزیر پیشبرد امور برای لغو توافق با چین و مخالفت عبدالمهدی با این خواسته خبر داد. وی در گفتوگویی تلویزیونی با شبکه العهد عراق گفت: ۱۰۰ هزار بشکه نفتی که عراق به چین خواهد داد، در سهم اوپک خواهد بود و بر اساس توافق با چین، درآمد مربوط به این توافق برای حل بحران در 2 بخش مسکن و راهسازی استفاده خواهد شد. این نماینده عراقی گفت: درآمدهای حاصل از این توافق به بانک فدرال آمریکا نخواهد رفت و به همین دلیل نیز واشنگتن به صراحت خواستار لغو این توافق است و از نخستوزیر خواست به کمک وکلای حقوقی، این توافقنامه را لغو کند اما عبدالمهدی این درخواست آمریکا را رد کرد.
خلاطی هرگونه اعتراض رسمی به توافق بغداد با چین تا به این لحظه را رد کرد و گفت: پارلمان حق و اختیار ندارد توافق با چین را رد کند. ضمن اینکه اعضای پارلمان عراق در جریان این توافقنامه بودند و موضع آنها کاملا مثبت بود.
پیشتر نیز مهدی تقی امرلی، عضو کمیسیون دفاعی پارلمان عراق وضعیت امروز این کشور را نتیجه خشم آمریکا از نخستوزیر عراق به دلیل سفر به چین اعلام کرده بود. وی گفته بود: آمریکا و برخی کشورهای دیگر، با سوءاستفاده از کمکاریهای دولت، تلاش کردند مانع قراردادهای دولت عراق با چین برای خرید سلاحهای پیشرفته و دیگر توافقهای سرمایهگذاری و اقتصادی شوند و سفر اخیر عادل عبدالمهدی به چین، آمریکا را عصبانی کرده و عبدالمهدی اکنون دارد با اعتراضهای خیابانی تاوان سفرش به چین را میدهد. احمد سلیم الکنانی، رئیس کمیته اقتصاد و سرمایهگذاری عراق پیشتر درباره توافق نفتی میان بغداد و پکن، آن را توافقی عظیم و بینظیر توصیف کرده و از وارد فاز اجرایی شدن آن خبر داده بود.
وی با اشاره به اینکه بر اساس این توافقنامه، یک حساب مشترک میان بغداد و پکن در یک بانک چینی افتتاح خواهد شد و عراق از طریق آن روزانه ۱۰۰ هزار بشکه نفت به شرکتهای چینی میفروشد، گفت: بررسی مشکلات تمام بخشها بویژه زیرساختها و خدمات در پروژههای شبکههای آبی، جادهها و پلها، تأسیس بیمارستانهای بزرگ و آموزشی از جمله تأسیس مدارس و دانشگاهها، ارتباطات و تکنولوژی برای از بین بردن فساد و استفاده از آن در زمینه کشاورزی و صنعت در این توافقنامه گنجانده شده و حتی پروژههای استراتژیکی مانند بندر فاو نیز در همین چارچوب اجرایی خواهد شد.
***
[رهایی از وابستگی نظامی؟]
نه فقط در حوزه تجاری، بلکه عراقیها در حوزه نظامی هم گامهای بلندی را برای رهایی از دخالتهای آمریکا آغاز کردهاند که این میتواند سبب خشم بیشتر آمریکا شود.
در همین ارتباط دیروز، بدر الزیادی، عضو کمیسیون امنیت و دفاع پارلمان عراق گفت بزودی هیأتهایی به 3 کشور روسیه، چین و اوکراین به منظور توافق با آنها درباره واردات سامانههای پیشرفته جهت حمایت از حریم هوایی عراق و تکمیل دوربینهای حرارتی مدرن در مرز با هدف شناسایی هرگونه تحرکات تروریستها سفر میکنند. الزیادی در مصاحبه با روزنامه عراقی «الصباح» گفت پارلمان در صدد تشکیل هیأتی مشترک از 2 قوه مجریه و مقننه برای سفر به این 3 کشور جهت عقد قراردادهای خرید سلاحهای پیشرفته است. او افزود بسیاری از کشورها برای تجهیز عراق به سلاحهای مدرن در مقابل نفت، اعلام آمادگی کردهاند و این بهترین راه برای تضمین واردات سلاحهای با کیفیت به عراق است، بدون آنکه فساد یا رشوهدهی به واسطههای 2 طرف در میان باشد. خرید «اس 400» از روسها هم جزو اولویتهای عراق قرار گرفته که آمریکاییها در اقدامی بیپرده اعلام کردند اگر عراق «اس 400» بخرد، تحریم میشود.
ارسال به دوستان
مکتب مدیریتی شهید سلیمانی
شهادت مدیر؛ تولد مدیریت
دکتر عبدالحسین مشکانی سبزواری*: انقلاب اسلامی با تمام فراز و فرودهایش در دوران پسادفاع مقدس، آنچنان که باید نتوانست تجربه مدیریتی انقلابی را در 2 برهه تاریخی خویش بازخوانی کرده و با تجربهکاوی آن به دانش مدیریت اسلامی- انقلابی دست یابد. مقطع اول مدیریت بحرانهای ابتدای انقلاب اسلامی است که میتوانست یک نظام به تثبیت رسیده و در حال توسعه را نیز از پای درآورد. همچنین مدیریت دفاعمقدس که به اذعان بسیاری از جامعهشناسان جنگ، بیبدیلترین نمونه نبرد ناهماورد بود، مقطع دومی است که باید نگاه بسیاری را به مدل مدیریتی این دوران معطوف میکرد. مدل مدیریتی برآمده از نبوغ مخلصانه و مؤمنانه جوانان انقلابی، که ریشه در مبانی عمیق دینی داشته و براساس حرکت در دالان سنن الهی و به تبع آن بهرهمندی از امداد الهی، تمام معادلات تاریخی و دانشی را به هم میزد.
دوران پسادفاعمقدس به هر حال و با هر نیتی این رویکرد را به کنج عزلت نشاند و مدیریت تکنوکرات برآمده از تجربیات و دانش جدید انسان غربی رخ نمود. سیطره و هژمونی این رویکرد کفایت میکرد تا به راحتی ساختارهای انقلابی را به حاشیه ببرد و جهت توسعه دامنه مدیریتی خویش ساختارهایی نیز برسازد. در کنار این سیطره و ساختارهای اجتماعی و سیاسی هولناک دیگرخوار، برچسبزنیهای سیاسی مانند افراطیگری، بیدانشی و... نگرش رقیب را که دیگر کمرمق شده بود از میدان به در کرده، در بسیاری از موارد به یارگیری از آن نیز پرداخت.
از آنجا که این نگاشته درصدد تبیین آنچه بر سر تمام مضافهای انقلابی آمده نیست، به همین مقدار در بیان مسأله اکتفا میکند.
اما گو اینکه صحنههایی از این آوردگاه، تا حدود زیادی از حضور مدیریتهای تکنوکرات و مدرن به دور مانده بود. روشن شدن ضعفهای عمده و ناکارآمدیهای ویژه نگاه مدیریتی نوین در عرصه اداره کشور از یک سو و آشکار شدن موفقیتهای سترگ مدیریت انقلابی در صحنههای اندکی که در اختیار داشت از دیگر سو، بار دیگر منجر به بازتولید هماورد نخستین شد.
اینک به نظر میرسد انقلاب اسلامی در گام دوم خویش نیاز به تولد دوباره مدیریت انقلابی و جهادی دارد؛ تولدی که به جهت زیست جهان غالب و حاکم بر سیستمهای مدیریتی، همراه با سختی و مصایب و دردهای طاقتفرسایی خواهد بود.
بهرغم پیدایش علائم غیرقابل انکار شکست مدیریت نوین و سرریز آن در زندگی آحاد مردم، اما از نظر ارزشی و بینشی همچنان تهنشستهای فرهنگی دانش انسانی و امید به مدیریت نوین، این تولد و زایش را با درد بیشتری همراه میکند.
نمود و بروز این نوزاد مبارک در صحنه محور مقاومت، بازدارندگی دفاعی، حضور در بحرانهای اجتماعی مانند سیل و زلزله و... زمینه خوبی برای نفوذ در عمق بینشها و ارزشهای عنصر ایرانی را فراهم آورده است اما گویا فضای رسانهای مسموم و پروپاگاندای رسانهای عالم مدرن و صحنهسازیهای جبهه مدرن، مانعی بر استقرار این نفوذ در بینشها و ارزشهاست.
به نظر میرسد در این مصاف جبهه مدرن از کاربست تمام ابزارهای خود دریغ نورزیده است، لذا میطلبد تا بر اساس سنن الهی، خداوندگار عالم نیز ظرفیتهایی را که بر اساس عمل مؤمنانه امام جامعه و امت، شایسته لطف است عنایت فرماید.
ارزش خون مؤمن مظلوم و آبروی مؤمن مظلوم در سنن الهی آنقدر روشن و واضح است که اطاله کلام را در این مختصر، مستهجن میکند.
شهادت سردار سلیمانی به صورتی ناجوانمردانه و در سطحی فراتر از شهدایی که انقلاب اسلامی تاکنون تقدیم کرده است، صحنهای از این تولد دردناک است. نگارنده هیچ شهیدی از شهدای انقلاب اسلامی را سراغ ندارد که سردمدار طاغوت عالم، دستور مستقیم قتل او را صادر کرده و بر عملیات شهادت او ناظر باشد. در واقع در این صحنه جبهه شیطان با تمام قوای خود حضور یافت.
به ناگاه و برخلاف تصور تمام تحلیلگران رفیق و رقیب، رستاخیزی نهتنها در ایران که در عالم برپا میشود. هر جای عالم که انسانی از شیطان فاصله دارد، دچار حزن و حتی تحول درونی میشود. این اتفاق اما در ایران به اندازهای مشهود است که مخالفان دیروز او را نه از روی نفاق برآمده از استیصال رسانهای و مرعوبیت افکار عمومی، بلکه از روی استبصار در قلب و عاطفه به صحنه میآورد.
بدون آنکه رسانهای وارد میدان شود تا با شانتاژ رسانهای مسألهای جدید برای افکار عمومی و اندیشههای نخبگانی خلق کند، یک مسأله همه را درگیر خود کرده است: مگر او چه کرده بود که اینچنین دلهای عالم به سوی او کشیده شد؟
پاسخ خودآگاه و ناخودآگاه همه کسانی که نگارنده با آنها مواجه شد یا در گزارشهای دیگران مشاهده کرد، 2 عنصر مشترک بود: اخلاص و جهد.
با امداد الهی و بر اساس سنن الهی، درد از دست دادن سردار آسمانی به شیرینی تولد و بازاندیشی 2 عنصر مدیریت انقلابی و جهادی یعنی اخلاص و جهد بدل شده بود؛ ثمرهای که شاید در طول تاریخ، جبهه توحید خون اولیای زیادی را تقدیم آن کرده بود. چه بسیار مدیرانی را مشاهده کردم که مضمون «این ره که ما میرویم به ترکستان است» را بیان میکردند. نوعی تردید در اندیشههای مدیریتی فردی و اجتماعی که متصلبانه بر بسیاری از ساختارهای جمهوری اسلامی ریشه دوانده است، محصول سترگی است که فعالیت فرهنگی و گفتمانسازی عمیقی را طلب میکند.
تا بدین جا 2 عنصر مدیریت انقلابی به صورت ناخودآگاه برای همگان تبدیل به باور شده بود؛ راهی میانبر که فقط از دست شهادت بر میآید.
اما تحلیلهای آگاهانه درباره شخصیت این شهید، عناصر دیگری را فراروی کسانی قرار میداد که به جهت محبوبیت او و تسلط بر قلبهایشان، جای پای خود را میگشود. تدبیر عقلانی ایمانی نقطه مشترک تمام مصاحبهها و گزارشهایی بود که در این مرحله به دست میرسید. راستش را بخواهید اما به نظر هیچکس خود نمیدانست که در حال پر کردن جورچینی است که بر اساس امداد الهی، ثمره خون سیدالشهدای محور مقاومت است.
پخش کلیپی از سردار شهید که در آن با نقل خاطراتی از شهید باکری، زینالدین و... مدیر انقلابی را حکیمانه معرفی میکند، برگه دیگری از این صحنهآرایی را آشکار میسازد. از نظر او که امتداد عملی آن در سیره ایشان، مورد وفاق تمام همراهان او است، مدیر انقلابی، باید امام باشد نه فرمانده. تفاوت امام با دیگر مدیران در این است که امام میرود و میگوید بیایید، دیگران میایستند و دستور میدهند بروید. او خود نمونه بارز فرمانده اماموار بود که تمام همرزمان او از لبنان گرفته تا یمن، عراق، پاکستان، افغانستان و ایران بدان تصریح میکردند. عنصر بنیادین چهارم مدیریت انقلابی نیز روی خود را نمایان کرده بود.
داغداری مسیحیان قبطی، سنیان عراقی و سوری، علویان چند امامی، سکولارهای وطنپرست واقعی در کشورهای محور مقاومت و چپ، راست و میانه منصف داخلی نشان از آن داشت که گستره تعامل مدیریتی شهید سلیمانی بسی فراختر از آنی است که ما عموما آن را جبهه انقلاب مینامیم. گویا در نگاه تمدنی او جبههسازی انقلابی، جبههای صرفا با عناصر انقلابی نیست، بلکه ساختن جبههای از حداقلها جهت رسیدن به آرمانهای انقلاب است. بخوبی هویداست که اگر در این جبهه عناصر پیشینی مدیریتی بویژه امام بودن رعایت شود، در حال تصرف تمام این جبهه انقلابی هستی تا عناصر آن را نیز منقلب به عنصر انقلابی کنی. این عنصر پنجم مدیریت انقلابی است که در همه اذهان داغداران او نشان شد.
لایههای آشکار و پنهان مدیریت انقلابی- جهادی او اما هنوز هم قابل رصد است که فرصتی مطالعاتی میطلبد.
هواپیمای اوکراینی به هر دلیلی سقوط میکند و انسانهایی جان به جانآفرین تسلیم میکنند. اتفاقی افتاده است که بر اساس معمول آنچه نهتنها در ایران، بلکه در همه دنیا رایج است، باید با ایجاد فضای رسانهای جدید مانند یک حمله موشکی دیگر یا یک دعوای سیاسی پیشپا افتاده یا حتی کشته شدن یک گربه و ورود سلبریتیها به فراموشی سپرده شود.
جلسه شورای عالی امنیت ملی و شورای عالی دفاع برگزار میشود. امام جامعه روایت میخواند:
+ النجاه فی الصدق.
- آقاجان! همه آوردههای شهادت شهید سلیمانی بر باد خواهد رفت...
+ النجاه فیالصدق؛ تمام!
چند روز پیش، مردی که چندی پیشتر از آن، تمام تیمهای ترور آمریکایی و اسرائیلی او را هدف قرار داده بودند، روبهروی دوربین قرار گرفت. ابهت کلام او، ضربهای که بر قلب هژمونی ابرقدرتی جهان زده بود را تبیین کرد؛ چهرهای مصمم، معصوم، بشاش و امیدآفرین.
اما اینک همان چهره با همان معصومیت و ابهت، سرافکنده سخن میگفت. گفت آنچه همه شنیدیم و چه خوب و زیبا جورچین عناصر مدیریت انقلابی را تکمیل میکرد. راستگویی در این برهه از زمان که قهرمان ملت شدهای حتی به این قیمت که دیگر قهرمان نباشی که سرافکنده باشی. این عنصر ششم مدیریتی است که همراه با درد جانکاه سرافکندگی یک مدیر انقلابی به دست آمده است.
مسؤولیتپذیری و عدم فرافکنی و متهمسازی دیگران عنصر هفتمی است که او از آن رونمایی کرد. عنصر نه کمیاب بلکه نایاب عالم مدیریت مدرن بویژه نمونههایی از آن که ما تجربهاش کردهایم.
اینها بخشی از صحنههایی است که دانش مدیریت انقلابی به صورت انضمامی حضور و بروز خود را به رخ میکشد تا شاید اندیشهورانی درصدد تبیین این دانش انضمامی برآمده و در راستای تبدیل آن به دانش عینی و محصل تلاش کنند.
این راه ادامه دارد...
دانشآموخته حوزه علمیه قم و دکترای فلسفه علوم اجتماعی*
ارسال به دوستان
این صدای خشخش بیسیم حاج قاسم است!
میثم دوستی: به تریج قبایت برمیخورد که ببینی یک ایرانی برخلاف تو و حتی خیلیهای دیگر حاج قاسم را مثلا دوست ندارد؟! که مثلا بیشتر از همه میفهمد و عقلش آنقدری قد میدهد که هفت قرآن به میان، او فهمیده حاجیِ ما زبانم لال تروریست است و همه ما بیمُخهای مُخلِص، خام تبلیغات نظام شدهایم؟! به نیمکره چپ مغزت مَشدی! مگر قرار است همه، قهرمان قصه را دوست داشته باشند؟! اصلا قهرمان وقتی قهرمان میشود که بزند توی گوش ظالمی و صدای شَتَرَقش کر کند گوش فلک را؛ که بترسند همه آنها که آب از لبولوچهشان برای بزرگظالمِ عالم میریزد. از کسی که در عمرش طوری زندگی کرده که انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته، قهرمان در نمیآید. قهرمان باید دستش سنگین باشد و جذبه داشته باشد. مثل حاج قاسم ما! که دست مجروحش سنگینترین دست دنیا بود که حتی موشکهای آمریکا هم زورش به آن دست نرسید و جذبهای داشت که مثلش را تنها در خمینی کبیر دیدهایم. گفتم جذبه تا بگویم قهرمان علاوه بر جاذبه، دافعه هم دارد. اصلا شعاع دافعه هر سوپرمنی به اندازه دایره جاذبهاش است. هر عملی برای خودش موافق و مخالفی دارد، چه رسد به کار کارستان سردار که آب در لانه مورچگان ریخت و آبرو و حیثیت گندهلاتهای قدارهبند کره زمین را به لجن کشید. علی که علی بود، ذوالفقارش جاذبه و دافعه داشت؛ مایی که غلامان غلام مولا هم نیستیم باید هم وقتی دستبهتیغ میشویم، بترسند بزدلان شکمپرست و دلگرم شوند دریادلان خداپرست تا سیاهه دوست و دشمنمان قطور و قطورتر شود. قیمت قهرمان نه به دوستانش، که به بزرگی دشمنانش است و به جلز و ولز کلاهبردارانی که بساط کاسبیشان در سفره خون مردم به هم ریخته است. رها کن خودت را مشدی که دوستی دُرّ گرانی است که به هر کس و کرکس ندهند. آنها که بند تنبانشان شُل است، خبر ندارند که حاج قاسم دست آنهایی را قلم کرد که هرجا را ویرانه میکردند، بند تنبانشان را برای ناموس آن شهر شل میکردند. حاج قاسم آنهایی را قلع و قمع کرد که بویی از مردی نبرده بودند و فخرشان تنها ناموسدزدی بود و بس. حالا تو ناراحتی از مُخَنَّثانی که بهقول خودشان سندروم استکهلم دارند و دلباخته دشمن خویشند؟! درد است که بجنگی برای آزاد کردن آنها که از دل و جان دلبسته زندان و زندانبان خویشند اما حاج قاسم حتی برای این زندانیها هم جنگید. حاجقاسم حتی برای اویی که در شهادتش شیرینی شادی پخش کرد هم جنگید. حتی برای کسی که نوشت مرگ تروریست تسلیت ندارد هم جنگید. حاج قاسم برای همه جنگید و گلولههایش را مثل ما آدمهای معمولی قصه با دو دو تا چهار تا شلیک نکرد؛ او چشم بست به روی همه حب و بغضها و خودی و بیخودی و سینهاش را برای خدا سپر کرد و ماشه را چکاند که میدانست «و ما رمیت و اذ رمیت ولکن الله رمی» که اگر قرار است خدا شلیک کند بگذار مثل همیشه رحمت امنیتش را برای همه نازل کند. حالا تو ناراحت نباش مشدی؛ آدمیزاد است و نمک خوردن و نمکدان شکستن. چشم ببند از این حضرات و نگاه کن به جمعیتی که اول و آخرش پیدا نیست که اول و آخر و ظاهر و باطن این جمعیت صاحب ذوالفقار است که تیغش جز برای خدا خون نریخت. صدای سیلیهای سردارت را از دورادور دنیا بشنو که انگشت به دهان ماندهاند از اینکه مسیح را بار دیگر به صلیب کشیدهاند یهوداها؛ آن هم در عید کریسمس! بشنو صدای پیرزنی را که حتی قربانصدقه ریشهای سردارِ با ریشه ایران میرفت. ببین همه آنهایی را که بعد از حاجقاسم شاید ته دلشان از احتمال جنگ لرزید که خود فریاد این است که تا وقتی سردار بود، سایه جنگ بر سر مام وطن ما سیاهی نمیانداخت که او بود که شر سایه جنگ را از سر این کشور کم کرد. بشنو صدای فریاد خونخواهانی را که گوش فلک را کرکرده است. بشنو صدای اشک ملائکه را در سوگ قاسم سلیمانی و غم قاسمبنالحسن؛ در سوگ علمکش انقلاب و غم علمدار کربلا؛ و در سوگ حیدر خامنهای و غم حیدر کرار. ما دیگر قصههایمان را برای چاه تعریف نمیکنیم که غمباد شود در گلویمان. ما همهجا قصه سردار را جار میزنیم و سین مثل سلیمانی را املا میکنیم. قصه ما تازه آغاز شده و لشکر صاحبزمان پای در میدان نهاده. گوش کن! این صدای خشخش بیسیم سردار سلیمانی است که فرمان آغاز عملیات را میدهد! گوش کن فریادش را! روضه بس است؛ برخیز که فرمان رزم آمد: بسمالله قاصم الجبارین... ارسال به دوستان
تهدید بیسابقه روحانی:
ایران از انپی تی خارج میشود
ظریف بخشهایی از نامه سال گذشته رئیسجمهور به موگرینی درباره پیامدهای عدم اجرای تعهدات برجامی 3 کشور اروپایی را مطرح کرد
گروه سیاسی: وزیر امور خارجه دیروز گفت اگر اروپاییها به رفتار بلاوجه خود درباره موضوع هستهای ایران ادامه دهند، موضوع خروج ایران از «انپیتی» مطرح میشود.
به گزارش «وطن امروز»، روز گذشته محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه برای پاسخگویی به سوال نمایندگان راهی بهارستان شد. وی پس از جلسه با نمایندگان در گفتوگو با خبرگزاری خانه ملت درباره برنامه وزارت امور خارجه مبنی بر مقابله با تصمیم اخیر کشورهای اروپایی برجام برای آغاز فرآیند سازوکار حلوفصل اختلافات توضیحاتی ارائه کرد. ظریف در این باره گفت: وزارت امور خارجه از مسیر حقوقی موضوع را دنبال میکند. جمهوری اسلامی ایران بحث روش حلوفصل اختلاف را به صورت رسمی اردیبهشتماه سال 1397 بعد از خروج آمریکا از برجام آغاز کرد. 3 نامه نیز در 10 مه، 26 آگوست و نوامبر سال 2018 به خانم موگرینی نوشته شد و در آن رسما اعلام شد ایران روش حلوفصل اختلافات را شروع کرده است. وی با بیان اینکه اقدام ایران در کاهش تعهدات به مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی اطلاع داده شده است، به اقدام 3 کشور اروپایی در آغاز روند مکانیسم ماشه واکنش نشان داد و گفت: اظهارات اروپاییها هیچ وجه قانونی ندارد، لذا ما از بلاوجه بودن اقدام اروپاییها استفاده میکنیم. اگر اروپاییها اقدام دیگری انجام دهند بر اساس نامه رئیسجمهور در همان اردیبهشت 1397، موضوع خروج ایران از NPT مطرح میشود. وزیر امور خارجه با بیان اینکه ایران 5 گام در راستای کاهش تعهدات برجام برداشته است و قرار نیست گام دیگری برای کاهش تعهدات بردارد، گفت: در صورتی که اروپاییها به تعهدات خود برگردند ایران هم کاهش تعهدات را متوقف میکند اما اگر آنها به رویه خود بر اساس بازیهای سیاسی ادامه دهند- زیرا هیچ محمل قانونی ندارد- ما امکانات متعددی داریم. در نامه رئیسجمهور آمده اگر این موضوع به شورای امنیت ارجاع شود، خروج ایران ازNPT مطرح خواهد بود اما پیش از آن برنامههای دیگر را میتوان در دستور کار قرار داد. بر اساس اظهارات ظریف، حسن روحانی اردیبهشت سال گذشته طی نامهای به موگرینی تهدید کرده بود در صورت اقدام اروپا برای بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت، ایران از NPT خارج میشود. این یعنی روحانی پس از 6 سال مذاکره با غرب، حالا با زبان تهدید، آن هم درباره مسأله بسیار مهم خروج از NPT سخن میگوید.
* مکانیسم ماشه از عجایب حقوقی
3 کشور اروپایی 24 دی با انتشار بیانیهای به صورت رسمی از آغاز روند فرآیند حلوفصل اختلافات موسوم به مکانیسم ماشه خبر دادند. مکانیسم ماشه از آن جهت به سازوکار حلوفصل اختلافات هستهای اطلاق شده است که کشورهای غربی از این مکانیسم در عمل برای تهدید ایران استفاده میکرده و میکنند؛ تهدید به اینکه اگر ایران در واکنش به عدم اجرای تعهدات طرف غربی از تعهدات خود سر باز بزند، روند حلوفصل اختلافات را آغاز میکنند و به صورت خودکار و طی 60 روز تحریمهای شورای امنیت علیه ایران برمیگردد. به بیان دیگر، آغاز روند اجرای حلوفصل اختلافات را میتوان بهمثابه چکاندن ماشهای در نظر گرفت که منجر میشود به اینکه به صورت خودکار در مدت کوتاهی و پس از چند مرحله، گلوله از تفنگ شلیک شود.
اما حلوفصل اختلافات چه روندی دارد که کشورهای غربی از آن به عنوان یک اهرم فشار علیه ایران استفاده میکنند. مکانیسم ماشه یک نکته «شگفتانگیز» و یک نکته «قابل تامل» دارد. شگفتانگیز است به این علت که اگر این روند طی شود ایران چه شاکی یا متشاکی باشد در هر 2 صورت منجر به بازگشت تحریمهای شورای امنیت علیه ایران میشود(!) و قابل تامل از این جهت که چگونه تیم مذاکرهکننده ایران و بر مبنای چه استدلالی با چنین بندی، که کاملا برخلاف مصالح ملی است در برجام موافقت کرده است؟
برای همین بسیاری از کارشناسان وجود چنین سازوکاری را که در هر 2 صورت (شاکی یا متشاکی بودن ایران) منجر به بازگشت تحریمهای شورای امنیت میشود، عجیبترین بند حقوقیای دانستهاند که مذاکرهکنندگان یک کشور چنین مکانیسمی را به عنوان مکانیسم حلوفصل اختلافات پذیرفتهاند؛ مکانیسمی که در هر 2 صورت دعوا، آن کشور بازنده خواهد بود.
* NPT؛ آدرس اشتباهی
ضعف حقوقی فاحش در تنظیم کل متن برجام که مکانیسم حلوفصل اختلافات نقطه عطف آن به حساب میآید، سبب شده بازگشت تحریمهای شورای امنیت در یک قدمی ایران باشد. اگر تحریمهای شورای امنیت بازگردد در عمل دولت روحانی در حوزه دیپلماسی یک رکورد تاریخی به نام خود ثبت میکند. دولت روحانی به بهانه برداشته شدن تحریمهای شورای امنیت، وارد گفتوگو با کشورهای 1+5 شد و در نتیجه این گفتوگوها به توافقی تن داد که صنعت هستهای ایران را با شدیدترین محدودیتها مواجه و آن را به یک برنامه کوچک شده هستهای تبدیل کرد. ایران به تعهدات خودش عمل کرد اما طرف مقابل حاضر به اجرای تعهدات خود نشد. در این سالها اظهار ضعف دولت و دلخوشی مقامات دولتی به مذاکره با آمریکا و اروپا، درنهایت منجر به تشدید تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران شد، در عمل هیچ یک از تعهدات کشورهای غربی به اجرا درنیامد و در گام آخر نیز تحریمهای شورای امنیت که به ادعای مقامات دولتی لغو شده بود بار دیگر علیه ایران اعمال میشود. در نتیجه دولت روحانی نهتنها تحریمهای شورای امنیت را برنداشت، بلکه در سایه بیتدبیری در سیاست خارجی و دلخوشی به طرف غربی، تحریمهای آمریکا علیه ایران تشدید و همچنین منجر به عقب راندن و ایجاد محدودیتهای بیسابقه علیه برنامه هستهای ایران شد.
با این حال برای حفظ جسد برجام، مقامات دولتی اذعان کردهاند که در صورت بازگشت تحریمهای شورای امنیت، مسیر خروج از انپیتی را در پیش میگیرند.
برخی معتقدند خروج از انپیتی یک آدرس غلط برای نگه داشتن جسم به کما رفته برجام است. خروج عاقلانه و بر اساس مکانیسم حقوقی ایران از برجام یا لغو رژیم گسترده بازرسیها شامل پروتکل الحاقی و اقدامات شفافساز از جمله اقدامات متناسب ایران در این زمینه به حساب میآید. سنگی که مقامات دولتی با برجام و بویژه با تعبیه مکانیسم ماشه در آن به چاه انداختهاند نیاز به یک تیم حقوقی قوی دارد که بتواند با کمترین هزینه، این سنگ بیتدبیری را از چاه فشار و ایجاد محدودیت برای ایران دربیاورد. نکته مهمتر اینکه دولت حسن روحانی هیچ تدبیر و مکانیسمی در برجام تعبیه نکرده تا در شرایطی که ایران به تعهدات خود وفادار بوده، طرف مقابل نتواند با سوءاستفاده، فرآیند بازگشت تحریمها را آغاز کند. از سوی دیگر یک سوال کلیدی اکنون مطرح است و آن اینکه آقای روحانی حالا از ابزاری غیر مرتبط با برجام برای حفظ پوسته این توافق استفاده میکند و با زبان تهدید با طرف غربی وارد مذاکره از راه دور شده است. البته یک نکته دیگر اینکه آقای روحانی در حالی که اردیبهشت 97 اروپا را تهدید به خروج از NPT کرده و در واقع احساس کرده بود که آبی از اروپا گرم نمیشود، چرا از آن زمان تاکنون مواضعی را مبنی بر اعتماد به اروپا مطرح میکرد.
***
[آیا مسیح علینژاد دلیل لغو سفر ظریف به داووس بود؟]
در حالی سخنگوی وزارت امور خارجه از عدم حضور ظریف در نشست امسال مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوییس خبر داده است که برخی فعالان فضای مجازی دلیل لغو این سفر را همزمانی سفر یک خبرنگار زن خارجنشین به داووس سوییس عنوان کردهاند. به گزارش ایرنا، سیدعباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: «قرار بود آقای ظریف همین روزها برای شرکت در نشست مجمع جهانی اقتصاد در داووس به سوییس برود که بهرغم دعوت رسمی و حضوری اولیه از ایشان، برنامه تنظیمی را به هم زدند و برنامهای که توافق شده بود و ترتیبات دیگری را در نظر گرفتند که این سفر متاسفانه انجام نمیشود». هنوز دلیل منتفی شدن سفر وزیر امور خارجه اعلام نشده اما برخی فعالان فضای مجازی دلیل لغو سفر ظریف را همزمانی سفر یکی از خانمهای خبرنگار آنورآبی به داووس میدانند، خبری که البته به طور رسمی تایید نشده است. در خبرها آمده است این زن خبرنگار «مسیح علینژاد» است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|