|
این آمریکا دیگر آمریکای قبل نمیشود
مثل سگ و گربه
شروین طاهری: کشتیکچ، بوکس یا فوتبال آمریکایی؟ نه اینها هم تعابیر دقیقی از منازعهای نیست که بامداد دیروز به وقت تهران روی رینگ مناظره کلیولند مشاهد کردیم. به هر حال این بازیها با همه خشونتی که در بطن خود دارند، مسابقاتی ورزشی و نمایشی هستند و سرانجام بعد از سوت پایان، غائلهشان فرو مینشیند اما فقط خدا میداند خصومت و نفرت این ۲ پیرمرد یانکی قرار است به کجا بکشد.
با آن به هم پریدنها و تهمتها و فحشها و متلکها، این دیگر یک رقابت جناحی - سیاسی نبود بلکه ۲ طرف چنان به تنازع با یکدیگر برخاسته بودند که گویی بقای هر یک در گرو حذف دیگری از صحنه روزگار است؛ جدالی ذاتی، ابدی و ازلی، درست مثل به هم پریدن سگ و گربه.
همین تعبیر برای مشاجره دونالد ترامپ و جو بایدن کفایت میکند و اگر بقیه این متن را هم نخواندید چیزی را از دست نمیدهید. با این وجود انصافا اگر این مناظره را به تماشا ننشستهاید، لحظات نابی را از دست دادهاید؛ چه از منظر درک تحولات شتابانی که در دنیا بویژه در ینگه دنیا در جریان است و چه از منظر سرگرمی. چنان تنش زائدالوصفی در برنامه زنده تلویزیونی 29 سپتامبر حاکم بود که حتی بایدن یخی را واداشت تا نخستین «خفهشو»ی تاریخ مناظرات انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را به ترامپ حواله دهد و بعد با کنایهای عربی-اسلامی مضحکهاش کند: کی انشاءالله!
ترامپ هم روی فرم همیشگی! در زمین خانگیاش به میزبانی شبکه فاکسنیوز، هم بازی میکرد و هم به جای کریس والاس معروف، مناظره را اداره میکرد؛ قطعا به نفع خودش. همانطور که در ۴ سال گذشته کاخ سفید، قانون اساسی و نهادهای حکومتی را مصادره به مطلوب کرده بود.
بایدن با وجود 4 نقطه اوجگذرایش یعنی لحظات فحش و متلک مورد وصف و لحظهای که در اواخر کار با اشاره به ترامپ از بیرون انداختن او از کاخ سفید با رأی اکثریت (با نشان دادن مشت به دوربین) سخن گفت، باز هم چهرهای نچسب بود. در مقابل، ترامپ بار دیگر ثابت کرد در جامعه یانکیها که عقل مردم عمدتا در چشمشان است، به عنوان یک شومن حرفهای میتواند کماکان نبض مخاطب را در دست بگیرد، با این حال مثل همیشه او هنوز از درآوردن نتیجه کار ناتوان است و نمیداند جلب توجهش جلوی دوربین خشم مخاطب را در پی خواهد داشت یا تحسین او را؟
برخلاف بایدن سالخورده که اغلب رو به مجری و دوربین و از موضع بالا صحبت میکرد و به ترامپ با الفاظی تحقیرکننده مثل «یارو» و «دلقک» اما بدون نگاه مستقیم اشاره میکرد، ترامپ با همان حرارت و شلوغکاری رودرروی رقیب صحبت میکرد. هر وقت هم که طرف مقابل حرف میزد با همان تاکتیک آشنای مناظرات ۴ سال پیش مقابل هیلاری کلینتون، سلف دموکرات بایدن، وسط حرف او میپرید و از هیچ تلاشی برای به هم ریختن افکار و اعصاب رقیب فروگذار نمیکرد.
بویژه جمله معترضههای مسلسلوار ترامپ درباره رشوه ۳ میلیون دلاری پسر بایدن وسط حرفهای پیرمرد دموکرات که برای لحظاتی او را به هم ریخت و وی را به تکذیبیههای خنثی واداشت.
برایان استلر، تحلیلگر سیانان با اینکه در رسانه حامی دموکراتها صحبت میکرد اما وقتی این انفعال بایدن را دید، گفت: «او مرا به یاد کاراکتر جیم هالپرت در فیلم «اداره» میاندازد که آدم باور نمیکند او واقعا بتواند یک رئیس باشد». لحظاتی که خاطرات کثیف ۴ سال پیش هنگام اتهام زدن هیلاری به فساد ترامپ و زنستیزی او و در مقابل یادآوری ماجرای فساد شوهر هیلاری (بیل کلینتون) در کاخ سفید توسط نامزد دهانگنده جمهوریخواه را زنده کرد. پولیتیکو در این باره نوشت: «شکر خدا فاصلهگذاری اجتماعی دوران همهگیری کرونا، باعث شد سالن محل مناظره کاملا خالی از حضار باشد اگرنه اگر مثل مناظرههای ادوار قبلی خانوادههای ترامپ و بایدن آن پایین نشسته بودند، معلوم نبود ۲ طرف با اشاره انگشت به نزدیکان یکدیگر چه انگهایی به آنها میزدند؟»
کریس والاس، مجری برنامههای آخر هفته فاکسنیوز و پسر فرانک والاس، سرشناسترین میزبان گفتوگوهای کلاسیک تلویزیونی قرن پیش آمریکا در مقابل انگیزه بیپایان رئیسجمهور آمریکا برای آنچه روزنامه گاردین «به گند کشیدن مناظره» خواند، مترسکی بیش نبود. مثمرثمرترین لحظه او برای کنترل گفتوگو زمانی بود که در تلاش برای ساکت کردن ترامپ به او گفت: «میخواهید جایتان را [با بایدن] عوض کنیم؟» اما دیگر تلاشهای گاهوبیگاهش برای کشیدن افسار ترامپ به چند جیغ خفیف ختم شد به طوری که تحلیلگر شبکه انبیسی را واداشت این 90 دقیقه را چنین جمعبندی کند: «داد و فریاد شرمآور ۳ پیرمرد بر سر همدیگر... بچههای مدرسهای من بهتر از آنها میتوانستند با هم گفتوگو کنند». روزنامه فایننشالتایمز این مشاجره را به زوزه سگی دو طرف تشبیه کرد که صدای زوزه آمریکاییها را هم از شدت شرم درآورد. بعد از دعوای سگ و گربهای ۲ طرف، بهترین تعبیر یک خطی که میتوان از نخستین مناظره ریاستجمهوری انتخابات 2020 ارائه داد این است: «یک کاسب رذل 74 ساله که کاملا به اراجیف و اشتباهات خود ایمان دارد، یک سیاستمدار فرتوت 77 ساله را که نه اعتماد به او دارد و نه اعتماد به نفس، به استیصال واداشت».
مخاطب چه نتیجهای گرفت؟ «در بالاترین سطح رهبری ۲ حزب اصلی آمریکا هیچ اعتقاد و اعتمادی به یک برنامه درست برای آینده وجود ندارد».
روزنامه انگلیسی گاردین جمعبندی مخاطب جهانی را چنین به تصویر میکشد: «گریه کن سرزمین دوست داشتنی! دونالد ترامپ کاری کرد که نخستین مناظره ریاستجمهوری امسال آمریکا تبدیل به بدترین مناظره تاریخ این کشور و یک تحقیر ملی برای آن شود. احتمالا بقیه دنیا و مورخهای آینده به آن نگاه کرده و اشک خواهند ریخت... . اگر ترامپ مجددا در انتخابات پیروز شود این رویای مبهم، تاریک، وحشتآور و غیرقابل تماشا، مطمئنا خط اول آگهی ترحیم آمریکا خواهد بود».
البته احتمالا بخش مهمی از جهان که از ظلم و نخوت و رفتار یکجانبه آمریکا به ستوه آمده، از شدت خنده به این سیرک انتخاباتی اشک ریخته باشد. به همین دلیل این موضعگیری کلیشهای به نظر میرسد که بگوییم مناظره دیروز برنده نداشت چون حتی به قیمت باخت آمریکاییها، جهان از سرافکندگی آنها پیروز شده است.
از مشاجره دیروز صبح دریافتیم اگر هم به فرض بتوان این قالتاق تاجرمسلک نیویورکی یا آن بابا یخی دموکرات رقیبش را در قد و قامت رهبر واقعی یک ابرقدرت متصور شد، پس وای به حال چنین قدرتی. هر دوی آنها آدمهایی سپری شده با برنامههای تاریخ مصرف گذشته هستند که در بهترین حالت میخواهند در جهان بشدت در حال تغییر پساکرونا، بخشی از گذشته دور و نزدیک آمریکا را بازگردانند. ترامپ که لحظه به لحظه به جایگاه اسطوره خالیبندی در ینگه دنیا نزدیک میشود- اگر هم راست گفته باشد- سودازده «دوباره بزرگ ساختن آمریکا» است که با آنچه از رویای آمریکاییاش تعریف میکند، معلوم است میخواهد کشورش را به دهههای میانی قرن بیستم بازگرداند که یک ارتجاع کامل است! بایدن هم اصرار دارد در هر ۲ جملهای که به زبان میآورد، در یکی از آنها به مخاطب یادآوری کند معاون ریاستجمهوری در دوره اوباما بوده که اگر چه کمتر از ۴ سال از پایان آن دوره میگذرد اما با نیمنگاهی به پیشاهنگان حزب دموکرات، به نظر میرسد آنها هیچ شباهتی به باراک اوبامای بانشاط و چابک دهه پیش ندارند که با شعار «تغییر»، نگاهها را به خود جلب کرد.
بایدن بیحسوحال که چند روز بعد از انتخابات 78 ساله میشود و ترامپ او را «جوی خوابالو» میخواند و از تجمعهای مردمی فراری است، حتی سایهای از خودش در دوره معاونت اوباما نیست. اگر هم پیروز شود و به عنوان مسنترین رئیسجمهور ایالات متحده به کاخ سفید بازگردد، واقعا معلوم نیست بعد از ۴ سال باید تا سرای سالمندان بدرقهاش کرد یا به تشییعش تا قبرستان پرداخت. نانسی پلوسی 80 ساله، که بیشتر یک مدل لباس و آرایش سالمندان طبقه مرفه بوده تا سخنگوی خانه نمایندگان و بویژه پس از شکست استیضاح رئیسجمهور، نفوذ معنویاش را در کنگره تا حد زیادی از دست داده است. دیگر چهرههای تاثیرگذار دموکراتها در رقابتهای مقدماتی هم برنی سندرز فرتوت و بیمار 79 ساله، پسرعموی اشکنازی میلیاردرش، مایکل بلومبرگ 78 ساله و البته حامی پشتپرده جنبشهای ضدترامپی آنها یعنی جورج سوروس، دیگر پیرمرد یهودی هستند. در حالی که هیلاری کلینتون به سقوطش از ۴ سال پیش به این طرف ادامه میدهد و باراک اوباما هم دیگر آن شخصیت تاثیرگذار دهه پیش نیست، «کاملا هریس» در نقش معاون بایدن تنها چهره جوان و بهروز کادر رهبری دموکراتهاست.
البته نمیشود از کسی پنهان کرد که او نفر آخر و بازنده مطلق انتخابات مقدماتی درونحزبی بوده و چیزی جز یک دکور نمایشی برای ژست حمایت از سیاهان این حزب نیست به طوری که حتی بایدن نظریات او را در مناظره نقض کرد.
حال سوال اینجاست: آیا سرای سالمندان حاکمیت آمریکا میتواند آتش اختلافی را که خود در حال دمیدن در آن است فرو بنشاند؟
این مناظره ثابت کرد جز واژه موهوم «چین»، زبان مشترکی بین جناحهای سیاسی آمریکا وجود ندارد و گویا ترامپ و بایدن با علم به این موضوع که در میانه سوءتفاهم شدید گفتمانشان به نتیجه نخواهند رسید، در تدارک «مشتمان» و آدرس دادن به نیروهای اجتماعی همسوی خود در کف خیابانها هستند.
ترامپ به هیچ قیمتی، حتی درخواست مستقیم مجری و رقیب دموکرات حاضر نشد هیچ یک از گروههای نژادپرست «سفیدبرترپندار» را با نام و عنوان محکوم کند و در مقابل بایدن چند دقیقه جروبحث کرد که برخلاف ادعای رئیسجمهور، آنتیفا (جنبش شورش برای حقوق مدنی اقلیتها) یک سازمان نیست بلکه جریانی خودجوش است.
ترامپ نخستین رئیسجمهور مستقر در کاخ سفید بود که صریحا ساختار رأیگیری پستی را زیر سوال برد و رسما درباره احتمال بروز تقلب در انتخابات هشدار داد. این کدی بسیار خطرناک است که اولا به جمهوریخواهان اجازه میدهد در یک ماه آبان داغ، نتایج انتخابات را در صورت شکست در هر ۳ صندوق ریاستجمهوری، سنا و مجلس نمایندگان زیر سوال برده و دعوا را به دیوان عالی قضایی بکشانند که در آنجا اکثریت کرسیهای قاطع را به دست آوردهاند. ثانیا این زمینهسازی به ترامپیها اجازه میدهد خود در لوای احتمال تقلب دموکراتها، دست به تقلبی سازماندهیشده بزنند.
در مقابل کد بایدن در این باره که ترامپ به رغم شکست در مقابل انتقال قدرت مسالمتآمیز مقاومت خواهد کرد، آشکارا زیر سوال بردن ساختار دموکراسی آمریکایی است و اینکه مناسبات میان ۲ جناح سیاسی که در حقیقت بازوهای راست و چپ یک حاکمیت الیگارشی هستند، دیگر نه از جنس دموکراتیک، بلکه به شکل صفبندی کف خیابانی خواهد بود.
شاید به همین خاطر بود که ترامپ مدام حمایت صدها نظامی برجسته و کلانترهای شهرها و ایالات مختلف را به رخ حریف میکشید و از بایدن میخواست بگوید آیا تا به حال یک شخصیت انتظامی از او حمایت کرده است یا خیر؟
به عبارت دیگر او تلاش دارد از جایگاه رئیسجمهور و مرد قانون، از قبل از آغاز شورشهای پساانتخاباتی، دموکراتها را در جایگاه یاغی قرار دهد.
با آنکه اغلب رسانههای جریان اصلی مدعیاند مناظرههای ریاستجمهوری در بعد گفتمانی معمولا روی نظر کمتر از 10 درصد جامعه آرای آمریکایی تاثیر میگذارد اما اتفاقا از منظر مشتمانی، این احتمال وجود دارد که کدهای بسیار خطرناک 2 طرف برای زیر سوال بردن سلامت انتخابات و اصل انتقال قدرت، دستمایه طیف وسیعی از بدنه اجتماعی جمهوریخواه یا دموکرات برای ریختن به خیابانها در فردای انتخابات سوم نوامبر قرار بگیرد. خلاصه! این آمریکا دیگر آمریکای قبل نمیشود.
ارسال به دوستان
چه کسی از مناظره اول سود میبرد؟
مسابقه نفرت
ثمانه اکوان: آمریکاییها سهشنبهشب (به وقت محلی)/۴:۳۰ بامداد چهارشنبه به وقت ایران، ساعات پرتنشی را در نخستین مناظره انتخابات ریاستجمهوری از سر گذراندند. افکار عمومی آمریکا که بعد از ماهها تلاش و تقلا در عرصه اعتراضات خیابانی، تلاشهای مدنی برای حیات دادن دوباره به جامعه آمریکایی بعد از افول دوران کرونا و در عین حال رکود اقتصادی، منتظر دیدن بحثی منطقی بین نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری کشورشان بودند، به ناگاه با فریادهای مکرر، فحاشیهای مداوم و به قول خود آمریکاییها زوزه کشیدنهای ۲ نفر پای تریبون مناظره روبهرو شدند که حاضر نبودند به صورت منطقی حرف بزنند و تنها میخواستند جلوی دوربینهای زنده از یکدیگر انتقام بگیرند.
یکی از کمدینهای آمریکایی روز گذشته بعد از پخش مناظره تلویزیونی نامزدهای ریاستجمهوری آمریکا گفت کاش به جای فریاد زدن و داد کشیدنها و هزینه کردن برای قرار دادن تریبون و میکروفن روی صحنه مناظره انتخاباتی، یک رینگ خونین بین ۲ نامزد به راه میافتاد، بدین ترتیب هم هیجان بیشتری به مردم تزریق میشد، هم حداقل افکار عمومی دنیا و مردم آمریکا میدانستند این برنامه تلویزیونی را چه محدوده سنی میتوانند تماشا کنند!
به همین خاطر نخستین مناظره انتخاباتی آمریکا را نمیتوان به صورت دقیق و بر اساس مبانی محتوایی تحلیل کرد. این برنامه تلویزیونی سراسر خشم و عصبانیت، به تنها چیزی که شباهت نداشت، مناظره نامزدهای ریاستجمهوری یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان بود که ادعای استثنا بودن در جهان را نیز در مجامع بینالمللی دارد و آنطور که تحلیلگر مجله آتلانتیک بیان کرده است: «این مناظره بیشتر از اینکه نشاندهنده سطح بالای قدرت و سیاست در آمریکا باشد، نمایشی از غر زدنها و فحش دادنهای ۲ پیرمرد در آمریکا بود!»1
برای مخاطب خارجی که از دور شاهد این مناظره بوده، سادهترین راه این است بگوید «ببینید! این است سیاست آمریکایی و این است دموکراسی رو به افول آمریکا». اما این رفتارها لایههای پنهانی نیز دارد که شاید در وهله اول چندان به چشم نیاید اما شکلگیری نوع جدیدی از سیاستورزی در آمریکا را نشان میدهد.
برای پاسخ دادن به سؤالات درباره چگونگی تحلیل مناظره اول انتخاباتی آمریکا ابتدا باید مشخص شود مناظرههای تلویزیونی با چه هدفی برپا میشود و قرار است چه تأثیری روی رأیدهندگان و مردم داشته باشد و بعد به این بپردازیم که آیا این مناظره آنچنان هم که گفته میشد، در رسیدن به اهداف خود ناموفق بوده است؟
معمولا از زمانی که احزاب، نامزدهای مورد نظر خود را برای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به مردم معرفی میکنند، تکلیف بسیاری از ایالتها و رأیدهندگان مشخص است؛ ایالتهای آبی که همیشه به دموکراتها رأی میدهند، همچنان آبی میمانند و ایالتهای قرمز همچنان رنگ خود را حفظ میکنند. در این میان تنها 6 ایالت هستند که نتیجه انتخابات آمریکا را به صورت قطع و یقین مشخص میکنند و همیشه بین جمهوریخواهان و دموکراتها در نوسان هستند. در این ایالتها البته مردمی هم هستند که تا دقایق پایانی نمیدانند به چه کسی رأی دهند و معمولا تصمیم خود را برای رأی دادن به نامزدها، در جریان مناظرههای تلویزیونی یا بعد از آن، در زمان رأی دادن میگیرند. این رأیدهندگان، حدود 10 درصد کل رأیدهندگان در آمریکا هستند که به آنها «قشر خاکستری انتخابات» میگویند. مناظرهها معمولا برای تأثیرگذاری بر رأی این افراد برگزار میشود. اما سؤال اصلی اینجاست: با توجه به سبک فعلی مناظرهها و فضای شدیدا دوقطبی موجود در آمریکا میتوان انتظار داشت مناظرههایی با سبک و سیاق مناظره اول انتخابات 2020 بتواند این افراد را به رأی دادن تهییج کرده یا نوع رأیشان را مشخص کند؟
نخستین مناظره انتخاباتی ترامپ و بایدن برخلاف تمام مناظرههای برگزارشده تا پیش از این در جریان انتخاباتهای گذشته و حتی انتخابات 2016 که همین فضای دوقطبی در آن حاکم بود، نمیتواند ترکیب فضای موجود را تغییر دهد و به عنوان مثال باعث شود یک فرد دموکرات به نامزد جمهوریخواه رأی دهد یا برعکس. نکته جالب اینجاست که ایجاد فضای یأس و ناامیدی و ایجاد فضای تمسخر برای نامزدهای انتخاباتی تنها اثری که ندارد، تشویق قشر خاکستری به رأی دادن است. قشر مردد معمولا میخواهد بداند مالیاتها با آمدن کدام رئیسجمهور کمتر میشود؟ کدامیک از نامزدهای انتخاباتی بهتر میتواند ویروس کرونا را در آمریکا مدیریت کند، کدامشان میتواند شرایط اقتصادی بهتری برای بیکاران فراهم کند و کدام یک از نامزدها میتواند به مساله سلامت و بهداشت رسیدگی جدیتری کند. با این مناظره به هیچکدام از این سؤالات پاسخی داده نشد و هر دو نامزد انتخاباتی که یکیشان رئیسجمهور فعلی و دیگری معاون رئیسجمهور قبلی بوده است، به قدر کافی در اداره کشور تجربه و تأثیر داشتهاند که مشخص شود هیچکدام توانایی درست کردن فضای موجود و اوضاع بهداشتی، اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی آمریکا را ندارند.
در واقع ماهیت اصلی شوی تلویزیونی پخششده از تلویزیونهای سراسر دنیا، نه مناظره برای پیدا کردن بهترین نامزد، بلکه انتقامگیری ۲ حزب سیاسی آمریکا و ترامپ و بایدن (به صورت شخصی) از یکدیگر در مقابل چشم مردم بود. دموکراتها که در انتخابات 2016، غیر از شکست در انتخابات آبروی خود را نیز در فضای سیاسی واشنگتن به سبب انتخاب نامزدی مانند هیلاری کلینتون که نماد و سمبل فساد و نفرت از سیاستمداران در واشنگتن بود، از دست داده بودند، حالا به دنبال انتقامگیری از جمهوریخواهان هستند و همچنان هم تلاش میکنند با برخی خلاقیتهای انتخاباتی، سلطنت از دست رفتهشان در واشنگتندیسی را دوباره به دست آورند. آنها که در طول 4 سال گذشته هر حرفی زدند، با اتهامات مقابل از سوی ترامپ مواجه شدند که آنها را عدهای فاسد میخواند که واشنگتن را تبدیل به مرداب کردهاند، حالا تمام حرفشان را در یک جمله کلیدی و عامهپسند خلاصه کردند و در مقابل دوربین به او گفتند «خفهشو!»؛ گویی عبارت خفهشو، کلمهای نمادین برای زجری بود که در طول این ۴ سال کشیده بودند. البته ترامپ با آن پیشینه و کارنامه فسادش، از آن دسته آدمهایی نیست که با یک خفهشو، کارش را نصفه و نیمه رها کند و برود.2
ترامپ نیز که ۴ سال تمام به دلیل فضاسازیهای رسانهای دموکراتها نتوانست از دوران ریاستجمهوری خود لذت ببرد و اقدامات آنها را در راستای کودتا علیه ریاستجمهوری خود میدانست، بارها بایدن را به فساد متهم کرد. او که مناظره را وقت خوبی برای انتقامگیری میدید، به بایدن اجازه نداد یک جمله را از ابتدا تا انتها بدون هیچ نگرانیای ادا کند.
* چه کسی از مناظره اول نفع برد؟
اولین سؤالی که بعد از نخستین مناظره مطرح شده و احتمالا تا چند روز آینده نیز ادامه مییابد این است که چه کسی مناظره اول را برد؟ شاید نظرسنجیها هرکدام برتری یک کاندیدا در مقابل دیگری را در حرف زدن یا حمله کردن به رقیب اعلام کنند اما سؤال اساسیتر در این زمینه این است: این مناظره «به نفع» چه کسی بود؟ شاید در ظاهر بایدن بیشتر از چیزی که تصور میشد، قوی وارد میدان شده باشد و چند جا چند فحش لذتبخش نیز به ترامپ داده باشد و در ظاهر پیروز میدان باشد یا شاید هم ترامپ به سبک و سیاق خود، بایدن و پسرش را فاسد نشان داده باشد اما در نهایت هدف اصلی مناظره این بود که چه کسی میتواند از این طریق «رأی بیشتری» به دست آورد که جواب این سؤال بسیار ساده است: هیچکدام!
فضای نفرت به وجود آمده در این مناظره به قدری خستهکننده و سطح پایین بود که نمیتواند تأثیری بر اقشار خاکستری داشته باشد. این مناظره بیشتر از اینکه مردم را تشویق به رأی دادن برای تغییر دادن نتایج انتخابات به نفع نامزد مورد علاقهشان کند، چنان ناامیدیای از فضای سیاسی واشنگتن در بین اقشار مختلف پراکنده کرد که به نظر میرسد کسانی که همچنان دچار تردید بودند که به کدام نامزد رأی دهند، ترجیح دهند اصلا رأی ندهند. اما این پایان ماجرا نیست زیرا یک سؤال دیگر نیز وجود دارد: رأی ندادن مردم یا ناامید شدنشان از سیستم سیاسی موجود در واشنگتن به نفع چه کسی است؟ مسلما ترامپ. دونالد ترامپ که در انتخابات سال 2016 نیز آرای مردمی را به کلینتون واگذار کرده بود، حالا در این انتخابات و در رقابت با بایدن بیشتر از هر چیز از بالا رفتن میزان آرا در انتخابات در هراس است. او میداند هر چه بیشتر بر فضای نفرت موجود در آمریکا افزوده شود، امکان اینکه مردم دیگر رأی ندهند بیشتر است اما طرفداران او شامل این مساله نمیشوند، زیرا او طرفدارانی آنارشیست و آماده جنگ دارد که با اعتقاد به اینکه واشنگتن یک مرداب سیاسی است، حاضرند در هر شرایطی به او رأی بدهند. دقیقا به همین دلیل بود که «استیو بنن» مشاور سابق کمپین انتخاباتی ترامپ در سال 2016 بیان کرده بود: «روزی که مردم در اعتراض به سیستم سیاسی آمریکا یا تبعیض نژادی به خیابانها بیایند، روز جشن ترامپ است».
کمپین ترامپ برای رأی آوردن بیشتر روی نفرت مردم حساب باز کرده است تا روی اتحاد آمریکا. به همین دلیل هم هر سؤالی که از او بپرسند یا هر اصراری داشته باشند که او گروههای نژادپرست یا سفیدبرترپندار را تقبیح کند، او در نهایت چنین کاری نمیکند. جواب او به سؤال مجری مناظره اول از این بابت بسیار حائز اهمیت است. او به این گروهها گفت: «عقب بایستید و آماده باشید».3 این جمله از نظر بسیاری از تحلیلگران فضای سیاسی آمریکا، جمله کلیدی ترامپ در این مناظره بود که توانست پیروزی بزرگی را برای گروههای سفیدبرترپندار و یا نژادپرستی چون «پسران مغرور»4 با خود به ارمغان آورد.5 این گروهها پس از پایان مناظره در شبکههای اجتماعی سروصدای زیادی به پا کرده و با کلیدواژه «آمادهایم قربان»6 به استقبال از صحبتهای ترامپ رفتند. از طرف دیگر اتهامات ترامپ به سیستم پستی آمریکا و اینکه رأیهای پستی مطمئنا با تقلب انتخاباتی همراه خواهد بود نیز نشانه دیگری از این مساله است که او نمیخواهد مردم زیادی در انتخابات شرکت کنند و این مساله برای کمپین انتخاباتی او به مسالهای حیاتی تبدیل شده است. در هر صورت نگاهی به فضای نفرت و تشدید فضای دوقطبی در جامعه آمریکا نشان میدهد شاید در بحث کلامی و رفتار، بایدن تا حدی بهتر از ترامپ ظاهر شده باشد اما این مناظره و اتفاقات رخ داده در آن بیشتر از هر فردی، برای ترامپ و طرفدارانش سود داشته است. حالا تکلیف ترامپ با بسیاری از سؤالات موجود در فضای سیاسی آمریکا مشخص شده است؛ او دیگر تعارفی در حمایت از گروههای سفیدبرترپندار و نژادپرست ندارد و پایگاه رأی خود را در این گروهها میبیند. او با حمایت از پلیس در اعتراضات رأی آنها در اتحادیههای پلیس را به دست آورده و به دلیل فروش بالای سلاح به کشورهای منطقه غرب آسیا، رأی لابی سلاح را هم با خود به همراه دارد. اگرچه دموکراتها و شخص بایدن تلاش کردند او را متهم به توهین به سربازان و نیروهای نظامی کنند اما همانطور که ترامپ در مناظره نیز بیان کرد، رأی بالای او در میان نظامیان نمیتواند تأثیری از این اتهامات بپذیرد. مهمترین کاری که ترامپ باید انجام میداد، بیرون کشیدن نظامیان آمریکایی از باتلاق جنگهای بیپایان بود که تا حدی با خروج نیروهایش از منطقه غرب آسیا این وعده را اجرایی کرده است اما هنوز مشخص نیست دموکراتها با روی کار آمدن بایدن بخواهند جنگی در دنیا به راه بیندازند یا خیر.
* مناظرهها و افزایش احتمال جنگ داخلی
۲ مناظره انتخاباتی دیگر از مجموع ۳ مناظره تعیین شده، باقی مانده است اما در همین مدت کوتاهی که از مناظره اول گذشته است، میتوان فضای ترس و ناامیدی موجود در جامعه آمریکایی را از فاصله دور نیز حس کرد. برای تحلیل این شرایط نه تنها به مناظرهها، بلکه باید به سایر سخنرانیها و بیانیههایی که از جانب سیاستمداران آمریکایی منتشر میشود نیز توجه کرد. اگر به بسته کلی اخبار انتخاباتی طی یک هفته گذشته و البته سؤال آخر این مناظره نگاهی داشته باشیم، متوجه میشویم نگرانی اصلی در بین تحلیلگران سیاسی داخل آمریکا و چهرههای سرشناس ۲ حزب نه رأی آوردن نامزد انتخاباتیشان، بلکه چگونگی دستوپنجه نرم کردن با فضای سیاسی آمریکا بعد از رأیگیری است. پیش از این نیز بارها به موضوع شکاف و تفرقه در جامعه آمریکا و فضای دوقطبی شدید که موجب بروز نفرت در این کشور میشود اشاره شده بود و تحلیلگران با نگرانی از به راه افتادن جنگ دوم داخلی در آمریکا میگفتند. جمله قابلتأمل ترامپ به گروههای سفیدبرترپندار درباره اینکه آماده باشند یا جواب منفی او به اینکه آیا قدرت را به صورت مسالمتآمیز به رئیسجمهور بعدی منتقل خواهد کرد، این نگرانیها را تشدید کرده است. از سوی دیگر نگاهی به قطعنامه کنگره آمریکا که در آن از هر ۲ نامزد انتخاباتی خواسته شده در صورت باخت در انتخابات، نتیجه را بپذیرند و نگرانیهای آنها درباره اینکه شاید ترامپ در صورت شکست در انتخابات، نخواهد کاخ سفید را به صورت مسالمتآمیز به جو بایدن تحویل دهد، نشان میدهد راهبردهای تبلیغاتی ۲ نامزد انتخاباتی آمریکا دقیقا مسیری یکطرفه به سمت جنگ داخلی را طی میکند. بر همین اساس است که تعدادی از رسانهها7 و اندیشکدههای آمریکایی8 درخواست کردهاند مناظرههای انتخاباتی در همین جا متوقف شود و این نمایش حقارت آمریکایی دیگر در جهان روی صفحههای تلویزیون نرود.
پینوشت:
1-https://www.theatlantic.com/politics/
archive/2020/09/trump-biden-debate/616542/
2- https://www.msn.com/en-us/news/opinion/the-bully-in-chief-reemerges/ar-BB19ynzw
3- stand back and stand by
4- Proud Boys
5-https://time.com/5894497/donald-trump-white-supremacists-debate/
6- Stand by Sir!
7- https://www.mercurynews.com/2020/09/29/embarrassment-to-our-country-should-that-be-the-last-trump-biden-debate/
https://time.com/5894500/presidential-debate-review/
8- https://www.brookings.edu/blog/fixgov/2020/09/29/was-the-first-debate-of-2020-also-the-last/
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از برنامه مبهم و غیرکارشناسی مجازات افرادی که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند
خلافی کرونایی؟!
گروه اجتماعی: در حالی که دولت درصدد جریمه کسانی است که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند، کارشناسان بهداشت معتقدند خود دولت پروتکلهای مصوب جامعه سلامت را اجرایی نمیکند. به گزارش «وطن امروز»، چند روز است مسؤولان دولتی درباره مجازات افرادی که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند سخن میگویند اما از بیان جزئیات آن خودداری میکنند.
در جدیدترین اظهارنظر، محمدرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور اعلام کرد تهران به عنوان یک الگوی آزمایشی برای جریمه افرادی که پروتکلها را رعایت نمیکنند در نظر گرفته شده است اما هیچ توضیح دیگری ارائه نداد. همچنین روز سهشنبه سخنگوی دولت از سخن گفت اما هیچ جزئیاتی از این موضوع ارائه نداد.
وزیر کشور دیروز در حاشیه نشست کمیته امنیتی- انتظامی ستاد مقابله با کرونا در جمع خبرنگاران یکی از محورهای این نشست را بازنگری در نحوه اعمال، اجرا و و نظارت بر پروتکلهای بهداشتی عنوان و اظهار کرد: گزارشهای مفصلی ارائه شده است که نشان میدهد روند نظارت متاسفانه کاهشی بوده و این کاهش اثر خود را در تعداد مبتلایان، بستریشدگان و فوتیها نشان داده است.
وزیر کشور اضافه کرد: مجددا تاکید شد ادارات، اصناف، اماکن عمومی و همه مواردی که تاکنون برای آنان پروتکل نوشته شده، زمانبندی اجرا و نظارت خود را ظرف یک هفته اعلام کنند و مقرر شد به موارد رعایت پروتکلهای بهداشتی زیر متوسط، حتما تذکر داده شود. از نهادها خواسته شد برنامهها را تا رسیدن به نقطه مطلوب ادامه دهند. طبق گزارشهای ارائه شده، ماسک با قیمت هزار تا ۱۳۰۰ تولید و توزیع شده است، البته شبهاتی مبنی بر این ایجاد شد که ماسک با این قیمت براحتی در اختیار مردم نیست، بنابراین قرار شد گزارشی از نحوه ارائه ماسک به مردم در یک ماه اخیر داده شود. رحمانیفضلی با اشاره به اجرای سیاستهای جدید به منظور رعایت پروتکلهای بهداشتی، تصریح کرد: جریمه افرادی که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند یکی از سیاستهای جدید کمیته امنیتی- انتظامی ستاد ملی مقابله با کروناست و طبق دستورالعملی که امروز نوشته شد، تهران به عنوان الگوی ویژه برای اجرای این سیاست مطرح شده است. در صورت تصویب این طرح در ستاد ملی مقابله با کرونا، با روشهایی که کمترین مواجهه را با مردم داشته باشیم و راههایی که اقناعی و مبتنی بر همراهسازی است، افرادی که پروتکلهای بهداشتی را مراعات نمیکنند جریمه میشوند. کمیته اطلاعرسانی مکلف شد برنامه اجرایی و زمانبندی برنامههای خود را با توزیع مسؤولیتها و وظایف همه دستگاههایی که در امر تبلیغات و اطلاعرسانی در رسانهها نقش دارند، تعیین تکلیف کند تا این افراد هم در جلسه حضور یابند و موارد به آنان ابلاغ شود. روند کلی اقداماتی که تاکنون انجام شده قابل قبول است اما تا رسیدن به نقطه مطلوب برای کاهش آمار بستری و ابتلای گامهای بلندی باقیمانده است که باید برداشته شود.
رحمانیفضلی با بیان اینکه کرونا محدودیتهای سختی ایجاد کرده است اما تنها راه غلبه بر آن همراهی و همکاری همه است، برای ادامه همکاری از همه نهادها بویژه اصناف خواست بیشتر همکاری داشته باشند و گفت: از آنجا که مردم بیشترین تعامل و تردد را با اصناف دارند از آنان میخواهیم همکاری بیشتری داشته باشند. طبق گزارش ارائه شده ۶۰ درصد اصناف پروتکلهای بهداشتی را رعایت کردند که باید دستکم به ۸۰ درصد برسد.
* جریمه از کجا آمد؟
موضوع جریمه و مجازات افرادی که پروتکلها را رعایت نمیکنند چیز تازهای نیست و از چند ماه پیش مطرح بوده است. قطعا جریمه واحد صنفی متخلف که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکند بسیار راحتتر از جریمه افراد است. مشخص نیست دولت چگونه میخواهد افرادی را که در خیابان راه میروند و ماسک نمیزنند جریمه کند(!) اصلا چه ارگانی باید چنین جریمهای را اعمال و اجرا کند. همینطور مشخص نیست مبلغ جریمه یا نوع مجازات چگونه خواهد بود. سیماسادات لاری، سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اواخر مرداد درباره جریمه کرونایی گفته بود: بر اساس مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا، عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی و ضوابط ابلاغی ستاد مدیریت کرونا از سوی کارکنان و مدیران دستگاههای اجرایی تخلف است. اعمال مجازات بندهای «الف»، «ب»، «ج» و «د» ماده 9 قانون رسیدگی به تخلفات اداری با تفویض اختیارات از سوی مقامات موضوع ماده 12 قانون رسیدگی به تخلفات اداری به معاونان بالاترین مقام دستگاه اجرایی و مدیران کل بدون ارجاع به هیأتهای رسیدگی تخلفات اداری انجام میشود.
وی ادامه داد: بر این اساس، در مرتبه اول اخطار کتبی با درج در پرونده، در مرتبه دوم توبیخ با درج در پرونده، در مرتبه سوم کسر یکسوم حقوق و فوقالعاده شغل یا عناوین مشابه حداکثر به مدت یک ماه، در مرتبه چهارم کسر یکسوم حقوق و فوقالعاده شغل یا عناوین مشابه حداکثر به مدت ۳ ماه و در مرتبه پنجم انفصال موقت حداکثر تا ۳ ماه انجام میشود. معاون وزیر بهداشت گفت: بر اساس اعلام ستاد ملی مقابله با کرونا، مجازات این موضوع قطعی و غیرقابل تجدیدنظر است. لاری افزود: در حوزه صنفی نیز عدم رعایت شیوهنامههای بهداشتی و ضوابط ابلاغی ستاد مقابله با کرونا از سوی اصناف و حرفهها و مشاغل، تخلف صنفی و حرفهای محسوب میشود. مجازات این حوزه نیز به این ترتیب خواهد بود که در مرتبه اول تذکر کتبی با درج در پرونده صنفی و حرفهای، در مرتبه دوم تعطیلی و پلمب محل فعالیت حرفهای بهمدت 5 روز و در مرتبه سوم تعطیلی و پلمب محل فعالیت حرفهای به مدت 10 روز انجام میشود. تشخیص تخلف و اعمال مجازات بر عهده مراجع بازرسی، نظارتی صنفی و سازمان تعزیرات حکومتی است. استفاده از ماسک و رعایت فاصلهگذاری برای همه مردم در وسایل حملونقل عمومی، مراکز تجمع سربسته و محیطهای صنفی و اداری الزامی است. ارائه خدمات و تسهیلات اداری، انتظامی، قضایی، رفاهی، بانکی و خدماتی از سوی دستگاههای دولتی و غیردولتی به افراد و مراجعهکنندگانی که از ماسک استفاده نکرده یا فاصلهگذاری را رعایت نمیکنند هم ممنوع است و متخلفان در زمینه ارائه خدمات بر حسب مورد، مجازات میشوند. لاری 40 روز پیش نیز از الزام استفاده از ماسک سخن گفت اما اعلام نکرد اگر کسی آن را در فضای عمومی اجرا نکند چه اتفاقی رخ میدهد.
* ضرورت بازگشت محدودیتها
در همین ارتباط رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی گفت: دولت قصد دارد با جریمه افرادی که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند مانع از شیوع ویروس مرگبار کرونا شود، در حالی که این شیوه ناکارآمد است. البته مردم به جز تعداد کمی دستورالعملهای بهداشتی را رعایت میکنند، بنابراین باید محدودیتهای سفت و سختتر از قبل ایجاد شود، چرا که جریمه افراد خاطی جواب نمیدهد. دکتر حسینعلی شهریاری در گفتوگو با «وطن امروز» با بیان اینکه جریمه تعدادی از مردم برای جلوگیری از گسترش بیماری «کووید-19» راهکار و کارساز نیست، اظهار داشت: افراد که خودرو نیستند شماره داشته باشند و از طریق شماره، شناسایی و جریمه شوند. دولت به جای این کار بیهوده باید برای چند هفته محدودیتها را برگرداند و حتی محدودیتهای جدیدی را به محدودیتهای قبلی اضافه کند، چرا که کرونا بسیار زهردارتر از قبل در حال گرفتن جان شهروندان است. وی به عدم اجرای پروتکلهای بهداشتی در وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا اشاره کرد و گفت: این پروتکلها شامل دورکاری کارکنان دولت، ایجاد محدودیت در ترددها و تعطیلی خیلی از مشاغل و مراکز تحصیل، تدریس و خرید است اما دولت اکنون با بیتوجهی به این موضوع مدارس و دانشگاهها را بازگشایی و دورکاری کارکنان و همچنین طرح ترافیک را لغو کرده است. رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی با انتقاد از سیاست غلط لغو دورکاری کارمندان دولت تاکید کرد: پس دولت الکترونیک کجاست که این همه از آن تعریف میشود؟ چرا باید مدارس و دانشگاهها در این شرایط سخت باز باشد؟ مراکز خرید چرا فعال است؟ وی افزود: بازگشت محدودیتها قبلی برای کاهش این بیماری ضروری است و باید اقدامات بازدارنده طوری باشد که ترددهای استانی و بینشهری نیز برای مدتی ممنوع شود، البته ما قبلا هشدارهای لازم را به مسؤولان دولتی گوشزد کردیم اما کو گوش شنوا.
همچنین محمدرضا محبوبفر، کارشناس بهداشت درباره موضوع جریمه کرونایی افرادی که پروتکلها را رعایت نمیکنند، گفت: در حالی که بیمارستانهای کلانشهرها پر است و کرونا به یک اپیدمی تبدیل شده، موضوع جریمه کرونایی وجاهت ندارد. باید بپذیریم که سیاستهای دولت برای مقابله با کرونا شکست خورده و بهتر است تصمیمات جدیدی اتخاذ شود. وی افزود: دولت اگر واقعا میخواهد کرونا را کنترل کند باید ۲ هفته کل کشور را تعطیل و رفتوآمدها را محدود کند؛ سفرهای شهریورماه موج سوم کرونا را در کشور ایجاد کرده و جریمه افراد نمیتواند راهگشا باشد. قطعا فاصلهگذاری اجتماعی بیش از ماسک زدن موثر است اما انگار دولت فاصلهگذاری را فراموش کرده است. با مباحثی مثل جریمه نمیتوان جلوی اپیدمی «کووید-19» را گرفت. با توجه به عملکرد دولت، نمیتوان جریمه و مجازاتهای دولتیها درباره افرادی که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند، جدی گرفت. دولت با چه متر و معیاری متخلفان را در فضای عمومی شناسایی میکند؟ آیا کسانی که فقط ماسک نمیزنند متخلف هستند یا کسانی که فاصلهگذاری را عایت نمیکنند هم متخلف محسوب میشوند؟ آیا جریمه نقدی در کار خواهد بود یا برخوردهای دیگر هم در نظر گرفته شده است؟ قرار بود از مدتها پیش پروتکلهای بهداشتی در مترو با سختگیری رعایت شود اما کسانی که در مترو هستند مشاهده میکنند که در مترو که ماسک زدن الزامی است، تعدادی از مسافران ماسک نمیزنند و ناظران احتمالی بهداشتی نیز اقدامی انجام نمیدهند. وقتی دولت در مقیاس بسیار کوچکتر مانند اتوبوس و مترو از اجرای الزام رعایت پروتکلهای بهداشتی ناتوان است، چگونه میخواهد در جغرافیای شهری موضوع جریمه را اجرا کند؟! مجازاتهایی که نیامده تردیدهای بسیاری را هم به وجود آورده است. شاید ساز و کار جریمه و مجازات در اماکن عمومی در سایر کشورها تعریف شده باشد اما مشخص است که دولت زیرساختهای چنین سازوکاری را در کشور ما ندارد و در اجرای چنین مجازاتهایی با چالش بزرگی مواجه خواهد بود.
***
[قربانیان کرونا در کشور از ۲۶ هزار نفر گذشت]
سخنگوی وزارت بهداشت روز گذشته با بیان اینکه طی ظهر سهشنبه تا ظهر چهارشنبه ۱۸۳ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند، گفت: بر این اساس متاسفانه مجموع جانباختگان کرونا در کشور به ۲۶ هزار و ۱۶۹ نفر رسید. سیماسادات لاری افزود: بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی ۳۵۸۲ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که ۱۵۶۷ نفر از آنان بستری شدند. بر این اساس مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به ۴۵۷ هزار و ۲۱۹ نفر رسید. وی افزود: متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته ۱۸۳ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۲۶ هزار و ۱۶۹ نفر رسید. لاری با بیان اینکه خوشبختانه تاکنون ۳۸۰ هزار و ۹۵۶ نفر از بیماران، بهبود یافته و از بیمارستانها ترخیص شدهاند، ادامه داد: ۴۰۹۳ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. به گفته لاری، تاکنون ۴ میلیون و ۱۴ هزار و ۸۲۱ آزمایش تشخیص «کووید-۱۹» در کشور انجام شده است.
ارسال به دوستان
روایت روحانی از تحریمهای فعلی و مقایسه آن با تحریمهای دورههای قبل
قبل از من اوضاع بهتر بود!
گروه اقتصادی: جلسه هیأت دولت مطابق روال چهارشنبهها روز گذشته برگزار شد. با این حال اظهارات رئیس جمهور در جلسه دیروز حاشیههای بسیاری به پا کرد. حسن روحانی شروع جنگ اقتصادی را از سال 97 دانست و فشارهای پیش از این را صرفا تحریم خطاب کرد. اظهارات حسن روحانی به گونهای بود که اوضاع پیش از وی بهتر بوده است.
حسن روحانی در این جلسه با اشاره به تحریمهای کنونی گفت: بار اصلی تامین ارز در سالهای قبل مساله نفت، میعانات و گاز بود اما شرایط ما مثل سابق نیست. برخی دوستان که در فضای مجازی اشاره کرده و میگویند قبل از این دولت، ایران تحریم بود و اکنون هم در تحریم هستیم و بعد میگویند شما میگفتید مشکلات به خاطر مدیریت است و امروز هم تحریم هستیم، امروز را چه میگویید، باید گفت جنگ اقتصادی در این ۳ سال بوده است. روحانی با بیان اینکه در سالهای گذشته تحریم بودیم و نه جنگ اقتصادی، یادآور شد: در دوران قبل، دولت حداقل روزانه یک میلیون بشکه نفت با قیمت ۱۲۰ دلار صادر میکرد. سال ۹۲ قیمت نفت که کاهش یافت، هر بشکه نفت ۱۰۴ دلار بود. بانکهای ما در شرایط امروز نبودند و شرایط بهتری داشتند. وی ادامه داد: در دولت یازدهم شرایط بهتر بود و از لیست سیاه FATF خارج شدیم و متاسفانه مشکلاتی برای ما ایجاد شد، زیرا لوایح چهارگانه دولت دچار مشکل شد که مورد تاکید دولت و جلسه سران ۳ قوه بود. رئیسجمهور با بیان اینکه در بخشهای صادرات امثال نفت با مشکلات بزرگتری روبهرو هستیم، عنوان کرد: صادرات کالاهای دیگر باید این مساله را جبران کند. این مساله میتواند صادرات بخشهای غیرنفتی باشد.
روحانی تصریح کرد: نیازمندی ارزی دستگاههای کشور با آنچه امروز برای آنها تامین میشود مقداری فاصله دارد که شرایط موجود باعث ایجاد فاصله شده است. در بسیاری از مشکلات امروز باید آدرس صحیح به مردم بدهیم که چرا این مشکلات وجود دارد. یک مشکلات ساختاری از قدیم بوده و ممکن است مشکلات مدیریتی هم وجود داشته باشد، مهم این است که باید ببینیم درصد اینها در این شرایط جنگ [اقتصادی] به چه میزان است؛ برخی دوباره شرایط کنونی را با شرایط تحریم مقایسه نکنند. رئیس دولت دوازدهم گفت: در شرایط جنگی قرار داریم که از سال ۱۳۹۷ آغاز شده است؛ واقعیتهای جامعه را تحریف نکنیم. همانطور که رهبری فرمودند واقعیتهای دفاعمقدس نباید تحریف شود، امروز هم در جنگ اقتصادی واقعیتها نباید تحریف شود، باید به همان صورتی که هست مبدا تاریخ و مقدار [مشکلات] برای مردم تبیین شود.
***
مگر فروش نفت قرار نبود به صفر برسد؟
حسن روحانی در حالی شرایط فروش نفت در دولت پیش از خود را مناسب و صرفا متاثر از تحریم و نه جنگ اقتصادی تصویر میکند که پس از برجام اظهارات آنها رنگوبویی دیگر داشت و معتقد بودند اگر برجام نبود، فروش نفت ایران به صفر میرسید. حالا مشخص نیست چرا با وجود برجام شرایط به مراتب بدتر شده است؟ بر این اساس حسن روحانی 16 فروردین 95 گفته بود: «اگر دولت راه گذشته را ادامه میداد، امروز صادرات نفت ایران به صفر میرسید و نفت ایران در صحنه انرژی از بین میرفت». رئیسجمهور افزوده بود: «آنهایی که امروز درباره برجام صحبتهایی میکنند، گویا فراموش کردهاند غرب به دنبال کاهش تأثیرگذاری توانمندی ایران در بحث انرژی بوده است و اگر برجام نبود امروز حتی یک بشکه نفت نمیتوانستیم صادر کنیم». روحانی آن زمان وضعیت کشور در دوران تشدید تحریمها را به «مریض در حال مرگی» تشبیه کرد که از عمل جراحی سالم بیرون آمده اما عدهای میخواهند به جای بخیه ایراد بگیرند. رئیس دولت یازدهم تاکید کرد باید قدردان بود که «عدهای توانستند گره کوری را باز کنند تا فضای مناسبی برای توسعه کشور به وجود آید». این گزاره که اگر برجام نبود، فروش نفت نزدیک به صفر میرسید چندی بعد توسط وزیر امور خارجه دولت روحانی هم مطرح شد. اساسا گزاره و ادبیات غالب دولت روحانی برای تصاحب قدرت هم همین موضوع افزایش فروش نفت و باز کردن مسیرهای صادرات نفت بود. محمدجواد ظریف 23 خرداد 95 اظهار داشت: طبق شرایط گذشته اگر تحریمهای نفتی ایران افزایش پیدا میکرد، امروز جمهوری اسلامی فروش نفتش به کمتر از 200 هزار بشکه رسیده بود و در آینده نزدیک به صفر میرسید، دشمنان طوری مقابل فروش نفت ایران واکنش نشان میدادند که در زمان روی کار آمدن دولت تدبیر و امید فروش نفت ما بین 850 تا 900 هزار بشکه رسیده بود، یعنی از 2 میلیون بشکه به عددی پایینتر از یک میلیون بشکه رسیده بودیم. ظریف افزوده بود: با تلاش مسؤولان و مقاومت مردم ایران نه تنها روند کاهش فروش نفت متوقف شد، بلکه در حال حاضر با توجه به وضعیت بد بازارهای جهانی فروش نفت ما به بالاتر از 2 میلیون بشکه رسیده است که این خود یک دستاورد عظیم برای کشور محسوب میشود. وی ضمن تشکر از هدایتها و راهنماییهایی رهبر معظم انقلاب اظهار داشته بود: نباید اینگونه تصور شود که اگر شرایط سالهای گذشته ادامه پیدا میکرد امروز در وضعیت فعلی قرار داشتیم. امروز در دولت و همچنین در تیم مذاکرهکننده خوشحالیم تلاشهایمان باعث شده شرایط گذشته فراموش شود.
با این تفاسیر پیش از هر اتفاقی حسن روحانی باید درباره این تضاد گفتمانی خود پاسخگو باشد؛ دولت قبل شرایط خوبی در فروش نفت داشت یا اینکه شرایط به گونهای بود که فروش نفت در حال رسیدن به صفر بود؟ واقعیت اینجاست که تحریمهای ابتدای دهه 90 بسیار سنگینتر از شرایط کنونی بود به طوری که در کنار تحریمهای آمریکا، تحریمهای سازمان ملل و اتحادیه اروپایی هم بر ما اعمال شده بود اما در آن شرایط هم دولت قبل عملکرد بهتری نسبت به دولت فعلی داشت. این نکته را هم نباید فراموش کرد که هیچگاه سایه تحریم نفتی از روی ایران برداشته نشده است. حتی در زمان برجام هم آمریکاییها دست از تحریم ایران برنداشتند، بلکه به دولت اجازه دادند زمان طلایی تغییرات و اصلاحات اساسی در اقتصاد را از دست بدهد و در سایه خامفروشی به خواب فرو رود که مرحله دوم تحریمهای آنها با تاثیرگذاری بیشتری اجرایی شود. به طور خلاصه شرایط کنونی سراسر مولود استراتژی و سیاستهای دولتی است که علاقه دارد ریشه تمام مشکلات و ایضا راهحلها را در خارج از مرزها ببیند.
***
تحریمهای قبلی جنگ نبود؟
روحانی در بخش دیگری از اظهارات خود، صرفا تحریمهای کنونی را مصداق جنگ اقتصادی عنوان کرد. این در حالی است که با خروج یکجانبه آمریکا از برجام، صرفا تحریمهای قبلی علیه کشور بازگشت. به عبارت دیگر تحریمهای فعلی، همان تحریمهایی است که در دوره قبلی به کشور تحمیل شده و اکنون صرفا برای دومین بار اجرا شده است. در واقع حسن روحانی سعی دارد با القای این گزاره که «تحریمهای فعلی به مراتب سنگینتر از تحریمهای دور گذشته است»، ناکارآمدی دولت خود را متوجه عامل بیرونی کرده و وضعیت وخیمتر فعلی نسبت به دوره قبلی تحریمها را توجیه کند. تقلیل شدت تحریمهای دوره قبلی البته در تناقض با سخنان پیشین دولتمردان فعلی است. پیش از این دولتمردان با هدف تمجید از کارنامه خود در مذاکرات، از تحریمهای دوره قبل غولی ساخته بودند که هیچ روشی به جز مذاکره و باج دادن برای مقابله با آن نبود. ادعای روحانی درباره خفیف بودن تحریمهای قبلی در حالی است که در دوره قبلی تحریمها، کشور تحت تحریم سازمان ملل بود، در حالی که اکنون کشور تنها تحت تحریمهای یکجانبه آمریکاست. این همان موضوعی است که روحانی و کابینه وی از آن به عنوان «انزوا» نام میبردند. لازم به یادآوری است چه در دوره گذشته و چه در دوره فعلی، کشور با بن بست مواجه نبوده و نیست اما آنچه تفاوت ایجاد میکند، نحوه مواجهه دولتها با تحریم است. کارنامه ۷ ساله روحانی نشان میدهد تنها راهکار وی برای مقابله با تحریم، باج دادن به آمریکا برای تعلیق تحریم است. همین سیاست منفعلانه دولت کنونی در حوزه تحریم، آمریکا را برای بکارگیری مجدد ابزار تحریم و امتیازگیری بیشتر از کشور مجاب کرد.
***
نفتی ماندن اقتصاد؛ عامل تشدید فشار اقتصادی
اشاره روحانی به نقش تحریم فروش نفت در پیدایش و تشدید مشکلات اقتصادی، یکی دیگر از آدرسهای غلطی است که وی به مردم داد. روحانی در حالی به نقش تحریم نفت در تشدید مشکلات اقتصادی اشاره میکند که یکی از مهمترین اقداماتی که دولت وی به آن بیتوجه بود، کاهش وابستگی به نفت است. دولت یازدهم در حالی آغاز به کار کرد که انتظار میرفت از تجربه تحریم نفت عبرت گرفته و با تدوین لوایح کارشناسی نظام مالیاتی کشور را اصلاح اساسی کرده تا با افزایش سهم مالیات از بودجه، وابستگی دولت به درآمد حاصل از فروش نفت به کمترین میزان ممکن برسد. با این حال دولت بدون توجه به این مهم، تمام تلاش خود را مصروف مذاکره برای رفع تحریم نفت کرده و از هر نوع اقدام برای اصلاح ساختارهای اقتصادی از جمله در حوزه مالیات طفره رفت.
بیتوجهی دولت به اصلاح نظام مالیاتی و کاستن از وابستگی بودجه به درآمد نفت به حدی بود که شائبه مانعتراشی تعمدی دولت در اجرای اصلاحات اقتصادی هم مطرح شده است. پس از گذشت بیش از ۷ سال، دولت هیچ لایحهای برای اصلاح نظام مالیاتی ارائه نکرده است. افزایش پایههای مالیاتی، حذف معافیتهای بیحساب و هوشمندسازی تمام ارکان مالیاتی از جمله دسترسی حداکثری به اطلاعات تراکنشها با هدف کاهش فرار مالیاتی، برخی از مهمترین موضوعاتی است که دولت از اجرای آنها شانه خالی کرد.
***
راههای دور زدن تحریم را چه کسی لو داد؟
موضوع افت فروش نفت در دوره کنونی تحریم نسبت به دوره قبلی یکی دیگر از مسائلی است که ریشه آن را به طور خاص باید در سیاستهای دولت جست. دولت یازدهم بلافاصله پس از آغاز به کار، در حرکتی برنامهریزیشده اقدام به تخریب اقدامات دولت قبل در «تمام» حوزهها کرد. یکی از اقدامات دولت قبل که با هجمه دولتمردان کنونی مواجه شد، روش دور زدن تحریم فروش نفت بود. مسؤولان دولت تدبیر به بهانههای مختلف، روش دولت پیشین برای دور زدن تحریم را مورد هجمه قرار داده و زیر سوال بردند. مسؤولان دولت تدبیر به بهانههایی همچون «فسادزا بودن»، «هزینهزا بودن» و... راههای دور زدن تحریم فروش نفت را مسدود کردند. اکنون و با بازگشت تحریم فروش نفت، دولتمردان و در رأس آنها وزیر نفت در بنبستی قرار گرفتهاند که خود آن را ساختهاند. گذشته از این، دولت روحانی با اصرار بر اجرای مفاد FATF اطلاعات حساس کشور در حوزه تبادلات مالی را در معرض دید دشمن قرار داد. همین موضوع باعث لو رفتن راههای دور زدن تحریم و مسدود شدن برخی مسیرهای پیشین فروش نفت شد. به بیان دیگر بسیاری از راههای دور زدن تحریم در دولت کنونی لو رفت و همین عامل باعث مسدود شدن این راهها شد. البته هنوز این سوال پابرجاست که اطلاعات حساس کشور در مساله دور زدن تحریم آن هم پیش از اجرای تعهدات FATF چگونه به دست دشمن رسیده است؟
***
مسؤول اسبق فروش نفت ایران در گفتوگو با «وطن امروز»:
تحریمهای پیشین از تحریمهای حال حاضر گستردهتر بود
مدیر اسبق امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران درباره تفاوتهای تحریمهای حال حاضر کشور با تحریمهای سال 90 به «وطن امروز» گفت: تحریمهای فعلی صرفا تحریمهای کشور آمریکاست و نهاد یا کشور دیگری ایران را تحریم نکرده اما تحریمهای سالهای 90 و 91 شامل تحریمهای سازمان ملل، شورای امنیت و اتحادیه اروپایی بود و کشورها یک اجماع بینالمللی علیه ایران شکل داده بودند.
سیدمحمدعلی خطیبی افزود: تحریمهای قبلی گسترده بود اما در زمان تحریمهای جدید حتی چند بار پرونده ما را به شورای امنیت بردند و نتوانستند کاری از پیش ببرند. من نمیگویم تحریمهای فعلی سخت نیست اما تحریمهای قبلی هم بسیار سخت بود. بالاخره در تحریم محدودیتهایی ایجاد میشود که باید برای بیاثر کردن آنها جنگید. در آن زمان هم به رغم اینکه میگفتند غذا و دارو را تحریم نمیکنیم اما برای تهیه این اقلام هم مشکل ایجاد میکردند.
نماینده پیشین ایران در اوپک بیان کرد: قطعا در همین شرایط تحریمی حال حاضر کشور هم میشود به اندازه آن سالها نفت فروخت اما باید تلاش بیشتری کرد و قدرت ریسکپذیری را افزایش داد. اینکه ما منتظر بمانیم تا کشورها ریسکها را بپذیرند و بیایند از ما نفت بخرند، غلط است. در شرایط تحریم نحوه بازاریابی، فروش و عملیات تحویل متفاوت است و باید با ریسک بیشتر اما معقولتری انجام شود.
وی ادامه داد: برای شرایط خاص باید برنامههای جدید داشت. اینکه بگوییم دیگر از ما نفت نمیخرند پس ما هم نمیتوانیم نفت بفروشیم درست نیست. خب! معلوم است آنها در شرایط تحریم نفت نمیخرند. این دیگر هنر شماست که سراغ مشتریها بروید، ریسکها را بپذیرید و نفت را در بنادرشان تحویل دهید. شما اگر کشتی را خودت تهیه کردی، خودت بیمهاش کردی و در بنادرشان تحویل دادی، آن وقت است که نفت را میخرند. به جای اینکه نفت را صرفا در بنادر خودمان تحویل دهیم، باید تحویل آن را در بنادر مختلف گسترش دهیم. بنده معتقدم ریسک این اقدامات را هم نباید صرفا یک فرد بپذیرد و باید با اخذ مجوزهای لازم از دستگاههای ذیربط انجام شود.
مدیر اسبق امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران درباره استفاده از تجربیات قبلی برای بیاثر کردن تحریمهای حال حاضر کشور گفت: بنده نمیدانم چرا آقایان از تجربیات موفق موجود در تحریم قبلی استفاده نمیکنند. ما در تحریم پیشین درباره فروش محصولاتمان تجربیاتی به دست آوردیم که متاسفانه اکنون از آنها استفاده نمیکنیم. در طرف مقابل اما دشمن از تجربیات تحریمهای گذشته بخوبی استفاده میکند.
خطیبی در انتها تاکید کرد: این ریسکپذیریها را باید هم در صادرات داشته باشیم هم در واردات. برخی دستگاهها، قطعات صنعتی و لوازم یدکی هم با توجه به تحریم شدنشان، نیاز به ریسک بالاتری برای واردات به کشور دارند. امیدواریم دوستان بتوانند صادرات را افزایش دهند تا درآمد بیشتری برای کشور ایجاد شود.
ارسال به دوستان
آمریکا زوزه کشید
اولین مناظره انتخاباتی ترامپ و بایدن تبدیل به منازعهای رکیک برای تحقیر جهانی آمریکا شد
گروه بینالملل: مناظره بایدن-ترامپ بامداد دیروز به وقت تهران برگزار شد. این مناظره در «دانشگاه کیس وسترن رزرو»، در شهر کلیولند ایالت اوهایو برگزار شد و حدود 90 دقیقه به طول انجامید. اولین مناظره 2 کاندیدای نهایی انتخابات آمریکا در حالی به پایان رسید که غلبه حاشیهها بر متن این مناظره محسوس بود. آنچه مردم آمریکا صبح دیروز شاهد بودند جنگ تمامعیاری بود که خود را در قالب کلمات و جملات زننده و طعنههای دور از ادب کاندیداها به یکدیگر نشان داد. حملات شدیداللحن و گاه خارج از چارچوب عرف ادبیات سیاسی سبب شد تا مناظره بامداد دیروز یکی از خاصترین اتفاقات سیاسی چندسال اخیر آمریکا باشد. این مناظره در موضوعاتی مثل کرسی دیوان قضایی، اقتصاد، کرونا، تغییر اقلیم، پذیرفتن نتیجه انتخابات، نژادپرستی و اعتراضات ضدنژادپرستی برگزار شد. بعد از پایان مناظره دیروز کمپین هر یک از کاندیداها یا رسانههای نزدیک به آنها نظرسنجیهایی درباره اقبال یا عدم اقبال مردم به هر یک از کاندیداها انجام دادند که بسته به وابستگی سیاسی رسانهها نتیجه معلوم بود. در تحلیل آنچه در این مناظره گذشت چند نکته از اهمیت فراوانی برخوردار است که درآینده میتواند تاثیر فراوانی بر انتخاب مردم آمریکا داشته باشد.
1- بایدن خوابآلود نبود!
رئیسجمهور آمریکا بارها از جو بایدن با تعبیر «جو خوابآلود» یاد کرده بود. دیروز بایدن و ترامپ پا به پای یکدیگر تا آخر مناظره با شدیدترین ادبیات به هم تاختند. جمله «خفهشو مرد» بایدن خطاب به ترامپ اگر چه با انتقاد شدید اکثریت مردم آمریکا مواجه شد اما در میان هواداران پروپاقرص بایدن با استقبال مواجه شد و ساعاتی بعد از این مناظره تیشرتهایی که این جمله روی آن هک شده بود، در سایتها فروخته میشد!
2- پرخاشگر و عصبانی
هر 2 کاندیدای انتخابات آمریکا حملات عصبی و پرخاشگرانهای به یکدیگر داشتند. دموکراتهایی که تلاش میکردند تا بایدن را متمایز از ترامپ نشان دهند، در این میدان شکست خوردند. از نگاه مردم آمریکا هر 2 کاندیدا قافیه متانت را باختند. هیچ یک از کمپینها نتوانستند چهره موجهی از کاندیدای خود به نمایش بگذارند. در تحلیلهایی که تا غروب دیروز در رسانههای بینالمللی منتشر شد، همه از خجالتآور بودن این مناظره برای وجهه رو به افول آمریکا سخن گفتند و گاردین صراحتا از تحقیر آمریکا سخن گفت.
3- بفرمایید حاشیه
دموکراتها برنامهریزی مفصلی کرده بودند تا به نقد عملکرد ترامپ بپردازند. این اتفاق عملا نیفتاد و ترامپ موفق شد بارها در طول مناظره بایدن را به حاشیه ببرد. اوج این داستان سوال ترامپ از بایدن درباره همکاری وی با چین و همکاری پسرش با روسها بود و اینکه: چرا همسر شهردار مسکو به پسرت ۵/۳ میلیون دلار پول داده است؟ در اوکراین چه؟ بایدن در پاسخ به این اتهام ترامپ گفت: اینها حقیقت ندارد، پسرم مشکل مواد مخدر داشت اما خود را درست کرد. گزارش دریافت پول از مسکو کاملا رد شده است.
تیر دیگر ترامپ زمانی بود که خطاب به بایدن گفت: تو 47 سال در سمتهای بسیار زیادی از جمله معاون رئیسجمهوری آمریکا بودهای پس چرا این برنامهها را اجرا نکردهای؟
آنچه در این مناظره گذشت و پاسخ هر یک از کاندیداها به آن اهمیت زیادی دارد که تلاش کردهایم با تفکیک موضوعات و پاسخ هر یک از کاندیداها تصویر روشنتری از آنچه گذشت را ترسیم کنیم.
***
ریچارد هاس: دعا میکنم جهان نظارهگر این مناظره نبوده باشد
ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا در پیامی نوشت: دعا میکنم مارشال مک لوهان (فیلسوف کانادایی) اشتباه کرده باشد و کل جهان نظارهگر این مناظره نبوده باشد، در غیر این صورت این مناظره باقیمانده نفوذ آمریکا را در جهان تضعیف و آرمان دموکراسی را با مشکل مواجه میکند. این دلسردکنندهترین و ناامیدکنندهترین ۹۰ دقیقهای بود که به خاطر دارم. اگر شما نگران آینده کشور[آمریکا] نیستید، پس این مناظره را ندیدهاید.
***
قضاوت زود است
جلالالدین سلیمی*: اولین مناظره 2 کاندیدای نهایی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در حالی برگزار شد که این کشور در شرایط بسیار وخیمی از جهت ابتلا به کرونا و نقض سیستماتیک حقوق رنگینپوستان و اعتراضات بیسابقه مردمی قرار دارد. همین هم باعث شد تا این موضوعات در مناظره اول به طور ویژه محل بحث قرار بگیرد و دونالد ترامپ و جو بایدن درباره مسائل مختلفی از جمله کرونا، برتری سفیدها، تغییرات اقلیمی و جنجال مالیاتی ترامپ مناظره کرده و هر کدام از کاندیداها به دفاع از برنامههای تبلیغاتی خود بپردازند. هدف نهایی بایدن و ترامپ در این مناظره تهییج هواداران مردد یا مخالفان خود، حفظ هواداران فعلی و در نهایت حرکت به جلو بود. یکی از سیاستهای جمهوریخواهان در طول تاریخ منفک کردن اقلیتهای نژادی مثل رنگینپوستان و... از سبد رأی دموکراتها بوده است و ترامپ هم در همین راستا قدم برداشت. اگر چه اینگونه به نظر میرسد که دموکراتها در به دست آوردن آرای اقلیتها موفقتر بودهاند اما ترامپ هم تلاش فراوانی برای خنثی کردن آرای سیاهپوستان از طریق تشویق سفیدپوستان آمریکایی به رأی دادن به خود انجام داده که چندان هم بینتیجه نبوده است. این نکته را باید در نظر داشت که هر چه اقلیتهای خاموش مشارکت بیشتری در انتخابات داشته باشند، احتمال دست برتر دموکراتها بیشتر خواهد بود. در نهایت قضاوت درباره اینکه فضای انتخابات آمریکا و اینکه چه کسی دست برتر در راند نهایی را خواهد داشت امر دشواری است و باید برای قضاوت نهایی به انتظار مناظرههای بعدی نشست.
* کارشناس مسائل آمریکا
***
انتخابات آمریکا رادیکالتر میشود
دکتر سید محمد مرندی*: اولین دور از مناظرهها برای انتخاب رئیسجمهوری آمریکا بین دونالد ترامپ جمهوریخواه و جو بایدن دموکرات در «دانشگاه کیس وسترن رزرو» شهر کلیولند ایالت اوهایو برگزار شد.
در ارتباط با مناظره بایدن و ترامپ آنچه میتوان مطرح کرد این است که کارشناسان و متخصصان این حوزه از این مناظره شگفتزده نشدند. مطابق انتظارات قبلی این جر و بحث با توهین و تحقیر ۲ طرف همراه بود و محتوای قابل اتکا و عمیقی نداشت. ترامپ و بایدن هر دو تهاجمی عمل کردند.
عمده زمان بحث هم به توهین ۲ طرف گذشت. آنچه به عنوان خروجی این مناظره قابل لمس خواهد بود این است که جامعه آمریکا بر اثر این اتفاق ضعیفتر و متضرر خواهد شد.
دلیل این امر هم افزایش شکاف و تنش میان طرفداران ۲ جناح است. هیچ یک از ۲ نامزد انتخابات نتوانستند نفر مقابل را به طور کامل تحت تاثیر قرار دهند و از این جهت توازن بین طرفداران و سبد رای آنها نیز تغییری نخواهد کرد.
عمده رایدهندگان در هر ۲ جناح تصمیم خود را برای انتخاب شخص مورد نظر گرفتهاند و این مناظره تنها به تشدید اختلافات و به اصطلاح رادیکالتر شدن طرفداران ۲ طیف منجر شد.
* کارشناس مسائل آمریکا
***
بفرمایید دموکراسی
احسان تقدسی*: در آمریکا هیچ اتفاقی مثل مناظرهها نمیتواند همه آنچه را که پشت پرده لابیهای سیاسی در این کشور میگذرد نشان دهد. با رصد تحولات انتخاباتی آمریکا در 2 ماه گذشته، آنچه بامداد دیروز میان بایدن و ترامپ گذشت دور از انتظار نبود. حجم گسترده انتقاد، هتاکی و جملات پرطعنه کاندیداها به یکدیگر در نخستین مناظره چیزی نیست جز مقدمهای برای توفانیترین انتخابات تاریخ آمریکا. مهمترین بخش مناظره دیروز که میتوان آن را رسوایی و تحقیر بزرگی برای آمریکا دانست، بخش پایانی مناظره و سوال مجری مناظره درباره پذیرفتن یا نپذیرفتن نتیجه انتخابات توسط کاندیداها بود. ترامپ با پیش کشیدن بحث رایگیری پستی به تخلفاتی اشاره کرد که از نگاه وی دموکراتها در حال انجام آن هستند. در سوی دیگر دموکراتها نیز بارها از شیطنتهای جمهوریخواهان برای پیروزی ترامپ ابراز نگرانی کردهاند. هر دو طرف منازعه صراحتا اعلام کردهاند «فقط» در صورتی که تقلب شود بازندهاند. نکته عجیبتر انتخابات آمریکا فقدان نظرسنجیهای معتبر و قابل استناد است. ستادها و رسانههای طرفین بسته به گرایش خود به هر یک از کاندیداها، طرف خود را برنده مناظره بامداد دیروز معرفی میکنند. اگر انتخابات را بارزترین وجه دموکراسی در یک کشور بدانیم، تحولات انتخاباتی امسال نشان داد نسخه آمریکایی دموکراسی حتی در خود آمریکا با سرعت در حال پیچیده شدن است. اگرچه ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا باید درباره عملکرد خود در قبال 6 موضوعی که در مناظره دیروز مطرح شد، پاسخگو باشد اما نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که وضعیت فعلی آمریکا یادگار عملکرد هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه است.
* روزنامهنگار
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|