|
ارسال به دوستان
فاکتورهای تأثیرگذار بر آرای 6 ایالت نوسانی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا شامل آریزونا، پنسیلوانیا، فلوریدا، کارولینای شمالی، میشیگان و ویسکانسین
شش و بش ترامپ و بایدن
فرزانه دانایی: انتخابات ریاستجمهوری آمریکا صحنه نبرد احزاب جهت به دست آوردن هر چه بیشتر آرای الکترال برای نامزدهای انتخاباتیشان است. با این حال نقشههای انتخاباتی نشان میدهد 6 ایالت، تعیینکننده سرنوشت انتخابات هستند. اما آیا میتوان به نظرسنجیها در این 6 ایالت برای پیشبینی روند آینده اتفاقات اطمینان کرد؟ در ضمن چه عواملی بر نتایج رأیگیری مؤثر هستند؟
نامزدهای انتخاباتی ۲ حزب جمهوریخواه و دموکرات برای رسیدن به پست ریاستجمهوری، باید از میان 538 رأی الکترال، حداقل 270 رأی را از آن خود کنند. با این حال نگاهی به نقشه انتخاباتی ایالتهای مختلف در انتخاباتهای پیشین (چه انتخابات ریاستجمهوری و چه انتخابات کنگره) نشان میدهد بر اساس عادت و سنت همیشگی کدام ایالتها معمولا قرمز بوده (به جمهوریخواهان رأی میدهند) و کدام ایالتها آبی هستند (به نامزدهای دموکرات رأی میدهند). بر اساس نقشههای مختلف تهیهشده توسط سازمانهای نظرسنجی و خبری آمریکا معمولا اینطور گفته میشود که جز تعدادی از ایالتهای قرمز و آبی که دقیقا مشخص است در هر انتخابات به چه نامزدی رأی میدهند، تعدادی ایالت «نوسانی» نیز وجود دارند که محل اصلی رقابت بین ۲ حزب آمریکا بر سر ریاستجمهوری هستند. این ایالتها که معمولا در طول تاریخ به محل رقابت شدید و بسیار نزدیک ۲ حزب تبدیل میشوند عبارتند از فلوریدا، کارولینای شمالی، پنسیلوانیا، میشیگان، ویسکانسین و آریزونا که در نقشه به رنگ زرد درآمدهاند. (نقشه بالا)
با این حال ماجرا تنها به همین مساله ختم نمیشود که رقابتها در نهایت در همین 6 ایالت باشد. در طول زمان و با توجه به عملکرد رؤسایجمهور جمهوریخواه و دموکرات، تعدادی از ایالتهای قرمز و آبی نیز وجود دارند که چندان هم قرمز یا آبی پررنگی نیستند و میزان علاقه مردم به نامزدهای ریاستجمهوری تا حدی در نوسان است. به عنوان مثال در ایالت تگزاس به صورت سنتی به نامزدهای جمهوریخواه رأی میدهند اما در هر دوره از انتخابات ممکن است ایالت زیاد هم قرمز نباشد و بنا به اتفاقاتی که در طول دوره ریاستجمهوری قبلی افتاده است، مردم نظرشان را درباره کاندیدای مورد نظر جمهوریخواه تغییر دهند. این مساله باعث میشود رقابت در این ایالت یا ایالتهای «تقریبا قرمز» همچنان بالا باشد. این ایالتها برای حزب جمهوریخواه عبارتند از: تگزاس، جورجیا، اوهایو و آیووا. ایالتهای کمتر آبی نیز عبارتند از نوادا، کلورادو، مینهسوتا، ویرجینیا و نیوهمپشایر.
برای تحلیل اهمیت ایالتهای مختلف اما تنها رنگ آنها معیار و ملاک اصلی برای رأیآوری نامزد مورد نظر نیست، بلکه تعداد آرای الکترال ایالت نیز حائز اهمیت است. به عنوان مثال در بین ایالتهای «در نوسان» ایالت فلوریدا و همچنین پنسیلوانیا به دلیل جمعیت بالایی که دارند، تعداد آرای الکترال بیشتری دارند و به همین دلیل از اهمیت بیشتری برای نامزدهای انتخاباتی برخوردارند. بدین ترتیب رقابت برای گرفتن آرای فلوریدا، پنسیلوانیا، میشیگان و کارولینای شمالی بسیار بالاست.
* عوامل مؤثر بر آرای ترامپ و بایدن در ایالتهای نوسانی
بسیاری از خبرگان و تحلیلگران انتخابات ایالات متحده معتقدند برای پیشبینی هر چه دقیقتر نتایج انتخابات ریاستجمهوری 2020 تمرکز اصلی باید روی ایالتهای نوسانی یا ایالتهای کمتر آبی و قرمز باشد. به همین دلیل است که تمرکز ۲ حزب جمهوریخواه و دموکرات معمولا روی بزرگترین ایالت نوسانی یعنی فلوریدا با 29 رأی الکترال است. اما چه مسائلی بر رنگ نهایی ایالت و رأی مردم آن به نامزد حزب جمهوریخواه یا دموکرات تأثیر میگذارد؟ برای هر ایالت، این اولویتها متفاوت است.
* نسبت کرونا و اشتغال با انتخابات
به دلیل شرایط حساس و استثنایی انتخابات در سال 2020 که با گسترش ویروس کرونا نیز همراه شده است، یکی از روشهای پیشبینی نتایج رأی مردم، به میزان آمار مرگومیر در هر ایالت بستگی پیدا کرده است، زیرا تحلیلگران بر این عقیدهاند هر قدر میزان مرگومیر بر اثر بیماری «کووید-19» بالا رود، شانس ترامپ برای انتخاب شدن در این ایالت نیز پایین میرود.
البته این تنها یکی از عوامل است و عوامل بسیار دیگری مانند نرخ بیکاری در هر ایالت بعد از گسترش ویروس کرونا یا حتی میزان هزینهکرد کمپینهای انتخاباتی هر نامزد در این ایالتها نیز در رأی مردم تأثیرگذار است. بدین ترتیب بهتر است نگاهی به نرخ مرگومیر بر اثر کرونا در ایالتهای «در نوسان» و نرخ بیکاری در آنها داشته باشیم. (نمودار شماره 1، پایین صفحه)
نرخ بیکاری در این ایالتها نشان میدهد غیر از پنسیلوانیا و میشیگان که میان ایالتهای با نرخ بیکاری بالا قرار دارند، 4 ایالت باقیمانده تقریبا نرخ بیکاری زیر 12 درصد را تجربه کردهاند. همچنین مقایسه ۲ آمار مرگومیر و نرخ بیکاری نشان میدهد در ایالتهایی که فراگیری ویروس بیشتر بوده و تعداد قربانیان کرونا بالاتر بوده، میزان بیکاری نیز بیشتر از سایر ایالتها بوده و دوام بیشتری داشته است. (جدول شماره 2، پایین صفحه)
* آرای سیاه و لاتین
دموکراتها در طول چند انتخابات گذشته همواره سعی کردهاند با رویکرد خاص خود، رأی گروههای خاص نژادی مانند لاتینتبارها و سیاهپوستان را از آن خود کنند. همین رویکرد بود که باعث شد اعتراضات به تبعیض نژادی در آمریکا که در ماههای گذشته رخ داد، برای نخستینبار نمود بسیار زیادی در رسانههای این کشور بویژه رسانههای دموکرات داشته باشد. جو بایدن و باقی افراد سرشناس حزب دموکرات نیز با استفاده بهینه از این اعتراضات بارها بر حمایت خود از این اقلیتهای نژادی در آمریکا تاکید کرده و ترامپ و رفتار نژادپرستانهاش را به باد انتقاد گرفتهاند. نکته جالب در این باره این است که تمام این اقدامات به نظر میرسد باعث نشده است ترامپ در بین این اقلیتها با ریزش آرا مواجه شود و در عین حال در برخی نظرسنجیها که این ریزش آرا دیده میشود، جای آن با حمایت شدید گروههای نژادپرست و سفیدبرترپندار پر شده است. جامعه آمریکا البته هنوز هم در حال پیشبینی و ارزیابی برنامههای نامزدهای انتخاباتی برای تصمیمگیری درباره رأی نهایی خود است و البته بر خلاف آنچه دموکراتها مطرح میکنند، سرشار از قشر خاکستری است که هنوز تصمیمی برای رأی دادن نگرفتهاند. با این حال بر اساس نظرسنجیهای اخیر، بیشتر لاتینتبارها بویژه در ایالتهایی مانند فلوریدا که محل اقامت آنهاست، از ترامپ حمایت میکنند تا بایدن. با وجود اینکه لاتینتبارها در ایالت کالیفرنیا بیشتر دموکرات هستند، لاتینتبارها در فلوریدا که از کوباییهای مخالف نظام کوبا هستند، از اینکه اوباما راه را برای مذاکره با دولت کاسترو باز کرده بود، نگران و خواستار ادامه یافتن تحریمها علیه این کشور بودند و با ورود ترامپ به کاخ سفید از او حمایت کردند. با آنکه ترامپ با جدیت تمام برنامه ساخت دیوار در مرز مکزیک را برای جلوگیری از ورود مهاجران لاتینتبار به این کشور اجرایی کرد و گمان میرفت این کار باعث ناخشنودی لاتینتبارها از دولت او شود اما میزان حمایتها از او در ۲ ایالت فلوریدا و آریزونا به دلیل همین اقدام، بشدت بالا رفته و آنطور که رسانههای آمریکایی مانند پولیتیکو بیان کردهاند، باعث ایجاد تغییر جدی در الگوی رأی دادن لاتینتبارها در آمریکا شده است. مساله دیگر فرهنگ موجود بین جوامع لاتینتبار در آمریکاست که به دلیل نوع روابط اجتماعی و نگاهشان به زنان، بیشتر از سایر جوامع و اقلیتهای نژادی طرفدار ترامپ هستند. بر اساس آنچه نظرسنجیها اعلام کردهاند، بیشترین میزان حمایت از ترامپ به دلیل نوع رفتار و شخصیتش در بین مردان لاتینتبار وجود دارد و تفاوت رأی زنان و مردان به ترامپ در جمعیت لاتینتبار آمریکا بشدت متفاوت است.
موضوع دیگری که دموکراتها را بیش از حد نگران کرده، این است که افرادی در بین اقلیت لاتینتبار هنوز تصمیم نگرفتهاند به چه کسی رأی دهند و به دلیل اینکه لاتینتبارها در بین جمعیت از نظر اقتصادی ضعیف آمریکا هستند، هزینههای شدید و بشدت بالای کمپین انتخاباتی ترامپ در ایالتهای فلوریدا و آریزونا، آنها را احتمالا به سمت حمایت از ترامپ میکشاند. میزان هزینهکرد انتخاباتی ترامپ در این ایالتها به قدری بالا بوده است که اصولا فضایی برای مطرح شدن بایدن وجود نداشته است و با آغاز روند رأی دادن پستی در این ایالتها، احتمال اینکه ترامپ بتواند در نهایت پیروز میدان رقابتها باشد، افزایش یافته است.
* برتری کمپین ترامپ در منابع مالی و هزینههای انتخاباتی
با آنکه ترامپ در کل توانسته میزان منابع مالی بیشتری را از طریق کمکها به ستاد انتخاباتیاش جمعآوری کند، هنوز در 6 ایالت نوسانی از بایدن کمتر هزینه کرده است، اگر چه به نظر میرسد این روند در روزهای اخیر دستکم در اوهایو، هفتمین ایالت سرنوشتساز که در تمام ادوار گذشته جز ۲ دوره، رئیسجمهور را تعیین کرده، دستخوش تغییر شده و با هزینه قابل توجه از سوی رئیسجمهور مستقر در حال سبقت گرفتن از معاون رئیسجمهور پیش از خود در این ایالت است. اتفاقا این تحول مبتنی بر پیشبینی بسیاری از تحلیلگران است که عقیده داشتند ترامپ که گرگ بازار است، تمام توان و منابع مالی خود را برای روزهای آخر انتخابات ذخیره کرده است. با وجود اینکه کمپین انتخاباتی بایدن تلاش دارد هزینه زیادی بویژه در فلوریدا انجام دهد، ترامپ مکارانه در کمین پایان یافتن منابع مالی کمپین دموکراتها نشسته است! البته در ستاد انتخاباتی بایدن نیز نگرانیهای زیادی در این باره وجود دارد و به همین دلیل با اینکه او در جریان رقابت با سندرز در انتخابات درونحزبی گفته بود ستادهای انتخاباتی نباید به منابع مالی حاصل از کمکهای 5 دلاری و 10 دلاری مردم محتاج باشند، حالا مسؤولان کارزارش روی جمعآوری کمکهای مردمی به همین میزان تمرکز کردهاند! (نمودار شماره 2، پایین صفحه)
***
[آخرین امید کارزار جمهوریخواهان]
ترامپ برای بقا در کاخ سفید باید طی یک ماه آتی نسبت آرا در 5 ایالتی را که بایدن در حال حاضر در آنها پیشتاز است به نفع خود تغییر دهد. این 5 ایالت شامل 4 ایالت از جمع 6 ایالت نوسانی یعنی آریزونا، فلوریدا، پنسیلوانیا، کارولینای شمالی و اوهایو است. اوهایو ایالتی است که برتری در آن بیشتر تاثیر روانی بر رقبای دموکرات و جمهوریخواه دارد تا تاثیر عینی در آرای الکترال، چرا که طی 230 سال برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده به غیر از ۲ دوره، هر رئیسجمهوری که در انتخابات پیروز شده آرای الکترال اوهایو را نیز برده است. این در حالی است که فاصله آرای بایدن با ترامپ در 2 ایالت نوسانی باقیمانده یعنی میشیگان و ویسکانسین به اندازهای است که جمهوریخواهان قید آنها را زدهاند.
ارسال به دوستان
چرا نمیتوان به نظرسنجیهای انتخاباتی آمریکا اعتماد کرد؟
دو قطبی شگفتیساز
پل پیرسون، جامعهشناس مشهور آمریکایی در کتاب خود به نام «سیاست در بستر زمان» مثال جالبی مطرح میکند که در اوضاع اخیر نظرسنجیها و میزان اتکای افراد به این نظرسنجیها برای تحلیل فضای انتخاباتی آمریکا بشدت باید مورد توجه قرار گیرد. مثال جامعهشناسی در این باره این است: فرض کنید یکی از دوستانتان شما را به یک رستوران دعوت میکند و در ضمن به شما اطلاع میدهد خانم سرآشپز را بخوبی میشناسد و وقت آن را دارید که در آشپزخانه گشتی بزنید. زمانی که وارد میشوید سرآشپز توضیح میدهد آشپزخانه به ۲ بخش تقسیم شده است؛ در سمت چپ همه مواد لازم را گرد آورده است و در سمت راست نیز ابزارهای اندازهگیری بسیار زیادی قرار گرفتهاند. او پس از این به تشریح رویکرد خود در آشپزخانه میپردازد و بیان میکند اگر مواد خوبی در اختیار داشته باشید که در اندازههای مناسب با هم ترکیب شوند، دیگر چگونگی ترکیب، ترتیب ترکیب شدن مواد و مدت ترکیب تاثیری در نتیجه نهایی که وعده غذایی مورد علاقه شماست، نخواهد داشت! عده قلیلی حاضرند ماده غذایی تولیدشده توسط این آشپزخانه را بچشند. برای همین این سوالات مطرح میشود: آیا تنها با بررسی متغیرها و میزان متغیرها در هر پدیدهای و بدون توجه به چگونگی قرار گرفتن این پدیدهها در کنار هم و در مسیر زمانی خاصش، میتوان رخدادهای مهم را تحلیل کرد؟ سوال را میتوانیم در زمانی که به نتایج رأیگیریهای انتخاباتی میپردازیم به گونه دیگری نیز مطرح کنیم: آیا متغیرهایی که در یک انتخابات به عوامل اصلی نتیجه انتخاباتی تبدیل شدهاند، در انتخاباتهای بعدی نیز میتوانند نتیجه را تعیین کنند؟ آیا در این میان گذر زمان، تغییر افکار عمومی، تغییر شرایط جامعه، توزیع افکار عمومی و تغییر قواعد انتخاباتی و در نهایت به صورت کلی تغییر متغیرها در بستر زمان نمیتوانند نتایج یک انتخابات را تغییر دهند؟ زمانی که مؤسسات نظرسنجی برای به دست آوردن نظم عمومی مردم در برخی ایالتهای آمریکا دست به اجرایی کردن پروژههای خود میزنند، در نهایت از یک جامعه آماری کوچک، یک نمونه از اعداد و ارقام را بیرون میآورند که سنجیدن این ارقام در ترازوی اندازهگیری میزان تمایل افراد به یک نامزد انتخاباتی دقیقا پروسه آشپزخانه را طی کرده و مشخص نمیشود هر کدام از کسانی که در این نظرسنجی شرکت کردهاند، آیا در ترکیب مواد انتخاباتی، پروسههای لازم را طی کردهاند، نظرشان تابع چه عواملی بوده است و تغییر برخی عوامل به صورت کوتاه مدت یا بلندمدت چه تاثیری بر رأی آنها میگذارد. برخی مؤسسات نظرسنجی در سال جاری با مشکل عمدهای در این باره مواجه شدند و آن آبی شدن تعدادی از ایالتهایی بود که به صورت سنتی به جمهوریخواهان رأی میدادند. در عین حال آنها متوجه پروسه دیگری در تغییر رأی سنتی به دموکراتها شدند که تا به حال در انتخابات آمریکا مورد توجه قرار نگرفته بود. همین پروسههایی که بر اساس زمان و در ترکیب با سایر عوامل تاثیرگذار بر رأی مردمی به وجود میآیند، میتوانند نشان دهند نظرسنجیها دقیقا هم نمیتوانند خاصیت پیشگویی داشته باشند. به عنوان مثال ایالت تگزاس که طی سالیان گذشته محل اصلی رأی به نامزدهای جمهوریخواه بوده است، در طول چند ماه گذشته، بر اساس نظرسنجیها به ایالتی نوسانی تبدیل شده که نظرسنجیها میگویند ممکن است جو بایدن از آن به عنوان پیروز انتخابات بیرون بیاید. با این حال نگاهی به جزئیات برخی عوامل اصلی در رأی مردمی میتواند نشان دهد این نظرسنجی چندان هم نمیتواند دقیق باشد. تگزاس یکی از ایالتهای جنوبی آمریکا و نخستین محل برخورد با مهاجران مکزیکیتبار است. بسیاری از شهرهای این ایالت مملو از مهاجران غیرقانونی است و میزان استقبال از ساخته شدن دیوار مکزیک در این ایالت بالاست. اینکه عدهای در نظرسنجیها بیان کردهاند به بایدن رأی میدهند، به دلیل تلاش دموکراتها برای هزینه بیشتر در این انتخابات در جهت متمایل کردن رنگ آن به آبی است اما سوال بعدی این است: آیا هزینه کردن در یک ایالت، بدون توجه به فرهنگ سنتی موجود در آن، میتواند نتیجه نهایی رأی مردم در این ایالت را مشخص کند و آیا ایالتی که به صورت سنتی معمولا خانه جمهوریخواهان بوده و بسیاری از طرفداران دموکراتها مجبور شدهاند به دلیل فرهنگ مردم در این ایالت، شهر خود را ترک کنند، حالا روی خوش به جو بایدن نشان خواهند داد؟ بسیاری از عوامل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی که میتواند بر رأی مردم در روز نهایی رأیگیری تاثیرگذار باشد، در نظرسنجیها دیده نمیشود و انتظار میرود در شرایط و فضای سیاسی دو قطبی شدیدی که در آمریکا به وجود آمده است، نظرسنجیها اصولا کارایی خود را در انتخابات این کشور از دست داده باشد. البته این غیر از مواردی است که به عنوان مثال شاخصهایی مانند شاخص بردلی بیان میکند که مردم ممکن است در نظرسنجیها دروغ گفته یا نخواهند میل خود به رأی دادن به نامزد مورد نظرشان را فاش کنند. در نهایت همه این عوامل به اضافه عوامل جدید اقتصادی (مانند برطرف شدن رکود اقتصادی ناشی از کرونا در طول ماههای آینده)، یا فرهنگی (خسته شدن مردم از اعتراضات خیابانی و غالب شدن روایت ترامپ در حمایت از پلیس در ماجرای اعتراضات) یا حتی سیاست خارجی (مانند موفقیت ترامپ در ایجاد هماهنگی بین کشورهای عرب منطقه با رژیم صهیونیستی که میتواند رأی بسیار بالایی از یهودیان آمریکا را به خود اختصاص دهد) همه دست به دست هم داده و ممکن است نتایج شگفتآوری را برای انتخابات آمریکا رقم بزند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|