|
مربی ایرانی میتواند
محمد آخوندی: موفقیت تیم فوتبال پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا و صعود به مسابقه نهایی علاوه بر همه آثار مثبت از جمله تقویت همبستگی ملی، احساس سرافرازی و نشاط در جامعه، نمایش توانایی جوانان ایرانی و حتی آورده مالی برای فوتبال کشور، یک پیام بسیار مهم دیگر هم داشت: مربی ایرانی میتواند.
در ۳ سال گذشته تیم فوتبال پرسپولیس با هدایت یک مربی خارجی توانسته بود قهرمان لیگ برتر فوتبال ایران شود و در آسیا هم موفقیتهایی از جمله صعود به مسابقه فینال داشته باشد. موفقیتهای نسبی ۸ ساله تیم ملی فوتبال ایران با کیروش هم مزید بر علت شده بود تا این تصور که مربیان ایرانی توانایی کافی برای موفقیت در عرصه بینالمللی را ندارند، بیش از پیش تقویت شود. اگر چه استفاده از مربیان خوب خارجی حتما برای پیشرفت و موفقیت موثر است اما اینکه تنها راه موفقیت را استفاده از مربیان خارجی بدانیم، بسیار نگرانکننده و اشتباه است. مربیان خارجی در بسیاری مواقع علاوه بر اینکه پولهای زیادی از خزانه بیتالمال صرفشان شده، موفقیتهای چندانی هم نداشتهاند و بعضا پس از خروج از کشور مشکلاتی هم برای فوتبال ایران به وجود آوردهاند. در اینکه برخی از این مشکلات حاصل مدیریت ضعیف و غیرتخصصی در فوتبال ما است بحثی وجود ندارد اما نمونههای سالهای اخیر نشان میدهد اعتماد بیش از حد به مربیان خارجی در اکثر مواقع بینتیجه بوده است. در پرسپولیس بویژه پس از موفقیت چند ساله یک مربی خارجی، سپردن کار به یک مربی داخلی آن هم مربی جوان، کار بسیار سختی بود که نتیجه آن اصلا مشخص نبود. یحیی گلمحمدی انتخاب مدیران پرسپولیس بود برای باشگاهی با ۳ قهرمانی متوالی در لیگ ایران، ۲ بار حضور در جمع ۴ تیم برتر آسیا و همچنین حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا. در ابتدا بسیاری از کارشناسان و هواداران به این انتخاب اعتماد چندانی نداشتند اما رفتهرفته گلمحمدی نشان داد یک کادر ایرانی هم میتواند موفق باشد. البته عدهای تلاش کردند این موفقیت را به برانکو نسبت دهند اما مسابقات اخیر و تیمی که یحیی با تغییرات اساسی به میدان فرستاد، نشان داد این موفقیتها حاصل کار، تلاش و تخصص مربیان جوان ایرانی است. بازیهای بسیار سخت و فشرده در مقابل تیمهای متمولی که قیمت یک بازیکن آنها از قرارداد همه تیم پرسپولیس بیشتر است، نشان از کار و برنامهریزی مناسب داشت.
این موفقیت دلچسب در میان تیمهایی که مربیان مطرح خارجی را در اختیار داشتند، نشان داد میتوان به مربیان داخلی جوان و باسواد، بیش از گذشته اعتماد کرد و نتیجه این اعتماد را هم در زمان کم دید. مدیران فدراسیون فوتبال باید با سرمایهگذاری بیشتر بر مربیان جوان داخلی زمینه فراهم کنند که هدایت تیم ملی فوتبال ایران هم در آیندهای نهچندان دور در اختیار یک مربی با دانش ایرانی قرار گیرد. مجموعه تیم فوتبال پرسپولیس از بازیکنان و کادر فنی و سایر عوامل نشان دادند میشود و میتوانیم. امید آنکه مدیران هم به این نتیجه برسند موفقیت با توان و تخصص جوانان ایرانی، دستیافتنی است.
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» از حال و هوای پیادهروی امسال عراقیها در ایام زیارت اربعین
زیارت عکسهای حاجقاسم
امسال دل میلیونها ایرانی در حسرت سفر به عراق سخت بیقرار شده است. پرس و جو از حال و هوای موکبداران و زوار عراقی به ما ثابت کرد «دل به دل راه دارد»، عراقیها هم برای میزبانی و خدمت به زوار ایرانی دلشان تنگ شده. یکی از عراقیها تعریف میکرد: مادر پیرم که یک سال بود خود را برای خدمت به زوار اربعین آماده میکرد، هر روز جلوی در خانه مینشیند و گریه میکند و میگوید چرا ایرانیها نیامدند؟ اما این تمام ماجرا نیست، تصاویر و فیلمهایی که از مراسم اربعین امسال از عراق به دنیا مخابره میشود، نشان میدهد که صدها هزار عراقی با در دست داشتن عکسهای حاجقاسم، پیام اتحاد ناگسستنی ملت ایران و عراق را به رخ جهان میکشند. عراقیها ثابت کردند که «ایران و العراق، لایمکن الفراق».
به گزارش «وطن امروز»، هر چه به اربعین نزدیکتر میشویم، بیقراری ایرانیها بیشتر نمایان میشود. فضای مجازی پر شده است از کلیپها و تصاویری که همه را در یک کلمه میشود خلاصه کرد: دلتنگی. اما این فقط حال و هوای ایرانیها نیست، عراقیها هم به این واژه مبتلا شدهاند و سعی میکنند به هر شکلی شده پیام دلتنگی خود را به گوش ایرانیان برسانند. تصاویر و فیلمهای ارسالی از عراق نشان میدهد در جایجای مسیرهای منتهی به کربلا بنرهایی نصب شده که روی آنها نوشتهاند «نایبالزیاره برادران ایرانیمان هستیم». اما این همه ماجرا نیست. عراقیها در اربعین امسال کار ویژهای کردهاند. قدم به قدم جادهها را پرکردهاند از تصاویر حاجقاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس. خیلی از عراقیها عکس حاجقاسم را یا به دست گرفتهاند یا به کوله خود چسبانده و پیاده به سمت کربلا راه افتادهاند.
شاید تا قبل از این عدهای میگفتند این همه عکس حاجقاسم در مسیر کربلا، کار ایرانیهاست اما امسال همه فهمیدند اینگونه نبود، حاجقاسم در قلب شیعیان عراق سلطنت میکند. برای اینکه بیشتر در حال و هوای مردم عراق قرار بگیریم، تصمیم گرفتیم از طریق تماس تصویری با موکبداران عراقی به گفتوگو بنشینیم. به همین خاطر سراغ شیخ ابوعلی حسن الحکیمی رفتیم. موکب شیخ ابوعلی در تمام طول سال فعال است و کارهای خیریه میکند و کمکهای مردمی را به ایتام عراقی و خانوادههای شهدای حشدالشعبی میرساند.
شیخ ابوعلی در گفتوگو با «وطن امروز» اظهار داشت: امام حسین(ع) میهمانسرای بزرگی دارد که همه به آن دعوت هستند. در مراسم اربعین، همه جهانیان به این ضیافت دعوت هستند و ما میزبان زوار اباعبدالله هستیم. شیخ ابوعلی ادامه داد: ما چندین موکب داریم که یکی از آنها موکب «زینب، جبل الصبر» است. موکب ما پذیرای زواری است که از استانهای شمالی بغداد راهی زیارت کربلا میشوند؛ استانهایی مثل کرکوک. این موکبها پر است از کودکان و جوانان و پیرمردان و پیرزنانی که با عشق به اباعبدالله به زوار ایشان خدمت میکنند.
شیخ ابوعلی به حرکت مردمی اربعین در عراق در دوران صدام هم اشارهای کرد و گفت: صدام در اوایل حکومتش مانع مراسم اربعین شیعیان نمیشد اما کمکم هر چه جلوتر رفت، رفتارش تغییر کرد تا اینکه در نهایت عملا سفر شیعیان به کربلا را در روز اربعین ممنوع کرد و جادهها را میبست. وی افزود: اما شیعیان با همه خطرهای موجود، از طریق باغها و بستانها و راههای فرعی، خود را در روز اربعین به کربلا میرساندند. بعد از سقوط صدام هم که دیگر آزادانه این مراسم هر ساله برگزار میشود و به زوار اباعبداللهالحسین خدمت میکنیم.
شیخ ابوعلی بعد از این سخنان، سراغ اربعین امسال رفت و با اظهار ناراحتی از شیوع بیماری کرونا و ممنوعیتی که برای ورود زوار غیرعراقی اعمال شد، گفت: ما از اینکه امسال نتوانستیم میزبان ایرانیها باشیم ناراحت هستیم، حضور ایرانیها در مراسم اربعین به این مراسم عطر و بوی دیگری میداد.
شیخ ابوعلی در ادامه تاکید کرد به جبران نبود ایرانیها در مراسم اربعین، نایبالزیاره آنها خواهد بود. موکبدار عراقی خاطرنشان کرد: من قسم خوردهام که نایبالزیاره «سیدنا القائد» شهید حاجقاسم سلیمانی و ملت شریف ایران باشم. قسم خوردهام که عکس حاجقاسم را به دست بگیرم و با عکس ایشان تمام مسیر را تا کربلا پیادهروی کنم.
اینها فقط حرف شیخ ابوعلی نبود، حرف دل بسیاری از شیعیان عراقی بود. یکی از عراقیها تعریف میکرد: مادر پیرم که یک سال بود خود را برای خدمت به زوار اربعین آماده میکرد، هر روز جلوی در خانه مینشیند و گریه میکند و میگوید چرا ایرانیها نیامدند؟
با تمام این توصیفات، امسال عکس حاجقاسم، هم اسم رمز اتحاد ۲ ملت بود، هم نماد دلتنگی مردم ۲ کشور؛ نمادی که تا انتهای تاریخ از قلب و ذهن ارادتمندان اباعبداللهالحسین پاک نخواهد شد.
ارسال به دوستان
گزارش اختصاصی«وطنامروز» از حرکت اربعینی محبان اهلبیت(ع) در اروپا
تبلیغ اربعین در 10 کشور اروپا
جمعی از محبان اهلبیت در اروپا بعد از ممنوعیت سفر به عراق، تصمیم گرفتند با تشکیل یک کاروان خودرویی، در 10 کشور اروپایی به تبلیغ مراسم اربعین و فرهنگ حسینی بپردازند.
به گزارش «وطن امروز»، عشق به امام حسین(ع) همه مرزها را شکسته است. وقتی پای ارادت به اباعبدالله پیش میآید، دیگر سیاه و سفید و عرب و عجم و آسیایی و اروپایی بیمعنا میشود. در این سالهایی که اربعین رفتهرفته به یک نهضت جهانی تبدیل شده است، جمع کثیری از دلدادگان اهلبیت(ع) که در دیار قاره سبز رحل اقامت افکندهاند، هر سال در ایام اربعین، خود را به جادههای بیابانی نجف تا کربلا میرساندند تا نام خود را در خیل عاشقان اباعبدالله به ثبت برسانند. اگرچه امسال دست روزگار طور دیگری رقم زده است و به خاطر شیوع بیماری کرونا مرزهای عراق بسته شده اما این جمع پرشور از جوانان ساکن اروپا بیکار ننشستهاند و ایدهای را برای روز اربعین طراحی و اجرا کردهاند؛ تشکیل یک کاروان خودرویی و سفر به 10 کشور اروپایی و تبلیغ مراسم روز اربعین و فرهنگ حسینی.
یکی از خادمان این کاروان خودرویی- که اصرار کرد نامی از او نبریم تا مبادا گردی هرچند کوچک بر دامن اخلاصش بنشیند- در گفتوگو با «وطن امروز» به تشریح برنامههای این کاروان پرداخت. وی در این باره اظهار داشت: بعد از بسته شدن مرزهای عراق تصمیم گرفتیم از مبدا کشور هلند، یک کاروان خودرویی به راه بیندازیم و اعلام کردیم همه محبان اهلبیت در اروپا خود را به نقطه تعیین شده در هلند برسانند. برنامه این است که از هلند شروع و 10 کشور اروپایی از جمله ایتالیا، فرانسه، اتریش، دانمارک، بلژیک و آلمان را با این کاروان اربعینی طی کنیم و در نهایت دوباره به همان نقطه شروع در هلند بازگردیم. در طول مسیر نیز بنرها، عکسنوشتهها و بروشورهایی را آماده کردهایم تا بتوانیم کار تبلیغی انجام دهیم و مردم اروپا را با مراسم روز اربعین و همچنین فرهنگ حسینی آشنا کنیم. در کاروانهایی که ما هر ساله برای پیادهروی اربعین از اروپا به عراق میبردیم، نه تنها شیعیان، بلکه سایر گرایشهای اسلامی و حتی کسانی که مسلمان نبودند اما علاقهمند به شناخت اسلام بودند شرکت میکردند. امسال هم دعوت ما عمومی بوده است و اینطور نیست که محدودیتی برای شرکت در این کاروان وجود داشته باشد.
وقتی از این خادم کاروان زیارتی اروپا از تجربههای سالهای قبل این کاروان و اثر زیارت اربعین بر شرکتکنندهها پرسیدم، اظهار داشت: تجربههای جالب و زیادی در این سالها برای ما پیش آمده است. خب! اگرچه شیعیان اینجا شیعه هستند ولی به هر حال فرهنگ اروپایی تاثیراتی بر سبک زندگی آنها داشته است. ما وقتی با همین بچههای اروپایی برای پیادهروی اربعین به عراق میرفتیم، بعضیها با خودشان کرم ضدآفتاب میآوردند و آن روزهای اول میخواستند همان شیکپوش بودنشان در اروپا را در جاده نجف تا کربلا نگه دارند. بعد از چند روز که آنها را نگاه میکردی، میدیدی مثل سایر زوار شدهاند و خاکی روی زمین نشستهاند و غذا میخورند و میخوابند. وقتی میپرسیدیم که دیگر کرم ضدآفتاب نمیزنید؟ میخندیدند و میگفتند: نه حاجی دیگر لازم نیست! برخی رفقا که به صورت خانوادگی و با همسر خود میآمدند، میگفتند این سفر تاثیرات خیلی خوبی بر خلق و خوی همسرمان دارد. روحیه قناعت و سختکوشی و سازگاری در همسرانمان بیشتر شده است. سفر اربعین برای نهادینه شدن یک فرهنگ متحد بین شیعیان خیلی موثر است. این فعال فرهنگی در اروپا در پایان گفتوگو از بچههای فرهنگی ایران هم گلهای کرد و گفت: من وقتی شرایط ایران را میبینم، افسوس میخورم که چرا بچههای فعال فرهنگی ایرانی از این فضای آماده نهایت استفاده را نمیبرند؟ در ایران فضا خیلی آماده است. ما اینجا برای هر کاری هزاران مانع داریم اما ایران اینگونه نیست. ما در اروپا هر کار فرهنگی و تبلیغیای که میخواهیم انجام بدهیم، عدهای چپچپ نگاهمان میکنند. به هر حال به برادران ساکن ایران توصیه میکنم قدر فضای آماده ایران را بدانند و برای تبلیغ هر چه بهتر فرهنگ امام حسین(ع) تلاش کنند. تبلیغ فرهنگ امام حسین(ع) هم فقط به سخن گفتن و کتاب پخش کردن و سخنرانی نیست. شما ببینید! در مراسم اربعین واقعا حرف زدن لازم نیست؛ همان میهماننوازی عراقیها، همان اتحاد و ایثار و احسان زوار به یکدیگر، همان دل کندن از تعلقات و سادگیها خودش تبلیغ است، خودش رساندن پیام فرهنگ امام حسین(ع) است. در یکی از سفرها یکی از بچههای کاروان که ساکن اروپا بود، حین پیادهروی پایش شکست، خیلی گریه و بیتابی میکرد. ما اول فکر کردیم به خاطر اینکه پایش شکسته و ترسیده اینقدر گریه میکند، بعد که از او سوال کردیم با گریه جواب داد که از اینکه پایم شکسته ناراحت نیستم، از اینکه دیگر نمیتوانم پیادهروی کنم، گریه میکنم. ببینید این سفر با روحیهها و حتی روحیه کسی که در شهرهای مدرن اروپایی زندگی کرده، چه میکند. امیدوارم همه مبلغ این فرهنگ بینظیر باشیم.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از هشدار متخصصان نسبت به شیوع کرونا بین اعضای خانواده گزارش میدهد
افزایش ابتلای خانوادگی
اسدالله خسروی*: بستری شدن تمام اعضای خانواده در بیمارستان، کرونایی شدن تمام افراد یک روستا در ایذه خوزستان و انتقال ویروس به افراد حاضر در میهمانیها نشان میدهد مساله کرونای خانوادگی باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
به گزارش «وطن امروز»، مسوولان و متخصصان حوزه سلامت مدتی پیش اعلام کردند سرعت ابتلای افراد به کرونا 3 تا 9 برابر افزایش یافته است و همین مساله در کنار رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی موجب شده موج جدید کرونا زودتر از فصل سرد سال آغاز شود. کرونای خانوادگی یکی از تبعات سرعت انتقال ویروس کروناست و به معنای آن است که فردی که ابتدا به ویروس مبتلا شده به طور دقیق موارد و پروتکلهای بهداشتی را رعایت نکرده و موجب ابتلای سایر افراد خانواده شده است.
در این باره رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری گفت: بیتوجهی به رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی در اماکن عمومی، محل کار و منزل باعث شده است ویروس خطرناک کرونا به صورت گروهی کارکنان یک مجموعه یا اعضای یک خانواده را مبتلا کند.
پیام طبرسی در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: به دلیل قدرت بالای سرایت ویروس کرونا و افزایش همهگیری آن، روز به روز بر آمار مبتلایان و جانباختگان این بیماری افزوده میشود.
وی به موارد متعدد بستری گروهی اعضای خانوادهها یا کارکنان محیطهای اداری به دلیل عدم رعایت دستورالعملهای بهداشتی و پزشکی اشاره کرد و اظهارداشت: کرونا اکنون کوچک و بزرگ یا پیر و جوان نمیشناسد، بنابراین افرادی که به رعایت اصول بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی پایبند نیستند باید منتظر مرگ خود یا عزیزانشان باشند.
رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری خاطرنشان کرد: قدرت انتقال ویروس کرونا و گستردگی شیوع آن در سراسر کشور به قدری زیاد است که افرادی که در بیرون از خانه تردد دارند، بویژه آنهایی که با حملونقل عمومی سفر میکنند باید حتما در خانه هم ماسک بزنند، چرا که این ویروس تا چند روز نشانهای ندارد و مبتلایان آن ناقلان خاموشند.
طبرسی با بیان اینکه همهگیری کرونا از طریق مسافرتها تشدید میشود، گفت: در مسافرتها معلوم نیست میزبان حامل ویروس کروناست یا میهمان و با توجه به سنت دورهمیها در صورت وجود یک فرد مبتلا به کرونا، احتمال ابتلای دیگر افراد نیز افزایش مییابد.
* اجباری شدن استفاده از ماسک در استان تهران
سختگیریها برای جلوگیری از شیوع گسترده ویروس کرونا ایجاد شده است، تا جایی که معاون کل وزیر بهداشت از اجباری شدن ماسک در استان تهران از هفته آینده خبر داد و گفت: میزان جرایم مربوط به عدم استفاده از ماسک ظرف یک هفته تعیین میشود. ایرج حریرچی در اخبار 21 یکشنبه با اشاره به آخرین وضعیت کرونا در کشور، اظهار داشت: از وضعیت فعلی و استمرار آن خیلی ناراضی هستیم. وی ادامه داد: متاسفانه تاکنون ماسک اجباری نبود و فقط در اماکن، ادارات و مغازهها اجباری بود اما رئیسجمهور در جلسات چهارشنبه، پنجشنبه و امروز به این موضوع تاکید داشت و قرار شد کمیته انتظامی و کمیته بهداشت ستاد کرونا موضوع مربوط به استفاده از ماسک را نهایی کنند. معاون کل وزیر بهداشت با تاکید بر اعمال جریمه برای افرادی که از ماسک استفاده نمیکنند، گفت: از هفته آینده در استان تهران استفاده از ماسک اجباری میشود؛ اینکه میزان جریمه عدم استفاده از ماسک چقدر است، ظرف یک هفته نهایی میشود. حریرچی با اشاره به اینکه اگر 95 درصد مردم از ماسک استفاده کنند بسیار خوب خواهد بود، بیان داشت: حتی استفاده از ماسک خانگی هم موثر خواهد بود. وی با اشاره به اینکه در 7 استان مانند تهران مشاغل ردیف 3 تعطیل شده است، متذکر شد: با توجه به اینکه درباره دسترسی به واکسن و دارو در آینده نزدیک امید چندانی وجود ندارد، امیدواریم با تغییر سیاستهایی که به وجود میآید، اقدامات اساسیتری انجام شود. حریرچی با بیان اینکه باید منابع لازم برای اقدامت موثرتر تامین شود، افزود: اکنون محدودیتها در 7 استان وضع شده و هنوز در قم، اصفهان، آذربایجان غربی و شرقی نگرانی قابل توجهی داریم.
* ۴۱۵۴ نفر در وضعیت شدید بیماری کرونا
آمار بیماران بدحال کرونا در بیمارستانهای کشور افزایش یافته است. به گفته سخنگوی وزارت بهداشت، حال 4154 نفر از مبتلایان به بیماری «کووید-19» وخیم است. سیماسادات لاری روز گذشته گفت: از ظهر روز شنبه تا ظهر یکشنبه و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی ۳ هزار و ۶۵۳ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شدند که یکهزار و ۴۸۳ نفر از آنها بستری شدند. وی گفت: مجموع بیماران «کووید-19» در کشور به ۴۷۱ هزار و ۷۷۲ نفر رسید. لاری ادامه داد: متاسفانه در این مدت ۲۱۱ بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۲۶ هزار و ۹۵۷ نفر رسید. وی همچنین گفت: خوشبختانه تاکنون ۳۸۹ هزار و ۹۶۶ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. بنا بر اعلام سخنگوی وزارت بهداشت، ۴۱۵۴ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. وی همچنین افزود: تاکنون ۴ میلیون و ۱۲۳ هزار و ۱۷۳ آزمایش تشخیص «کووید-19» در کشور انجام شده است. لاری در توضیح استانهای در وضعیت قرمز بیماری گفت: استانهای تهران، اصفهان، قم، آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، سمنان، قزوین، لرستان، اردبیل، خوزستان، کرمانشاه، کهگیلویهوبویراحمد، گیلان، بوشهر، زنجان، ایلام، خراسان رضوی، مازندران، چهارمحالوبختیاری، البرز، آذربایجان غربی، مرکزی، کرمان، خراسان شمالی، همدان و یزد در وضعیت قرمز قرار دارند.
*خبرنگار
***
[کرونا با تعطیلی یک هفتهای کنترل نمیشود]
در حالی که رئیس کمیته سلامت شورای شهر تهران تعداد قربانیان کرونای پایتخت را ۱۳۶ نفر در روز شنبه اعلام کرد، استاندار تهران تعداد فوتیها را فقط 68 نفر میداند. اختلاف آماری شورای شهر تهران و استاندار نشان میدهد مسؤولان، منابع آماری واحدی ندارند و هرکسی همان آماری را که دوست دارد اعلام میکند. از طرفی طبق اعلام وزارت بهداشت تعداد قربانیان کرونا در کل کشور 179 نفر بود و تعداد 136 فوتی فقط در تهران کمی از واقعیت دور است. ناهید خداکرمی، رئیس کمیته سلامت شورای شهر دیروز در تذکر پیش از دستور خود با اشاره به اتخاذ محدودیتهای کرونایی در تهران گفت: اخیرا محدودیت یک هفتهای از سوی استانداری برای تهران صادر شد اما اتخاذ این محدودیتها، نگرانیهایی را به همراه دارد و سوال مطرح شده این است که آیا با تعطیلی یک هفتهای میتوان اپیدمی را کنترل کرد؟ جواب خیر است. وی با بیان اینکه با چند اپیدمیولوژیست صحبت کردم و آنها معتقدند تعطیلات یک هفتهای فقط فراز و فرود در سیر اپیدمی ایجاد میکند، گفت: اگر نتوانیم این محدودیتها را درست کنترل کنیم بعد از آن باز هم شاهد اوج بیماری خواهیم بود و باید به مسؤولان گفت اگر نمیتوانید کار و تصمیم بهتری داشته باشید، همان اپیدمی گلهای را دنبال کنید. رئیس کمیته سلامت شورای شهر تهران با بیان اینکه وضعیت تهران قرمز است و 136 تهرانی روز شنبه از این بیماری فوت کردند، ادامه داد: برای مهار شیوع کرونا لازم بود به جای یک هفته، ۲ هفته تهران تعطیل شود. با وجود آمار خداکرمی، استاندار تهران دیروز از فوت ۶۸ شهروند تهرانی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا در روز شنبه خبر داد. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، انوشیروان محسنیبندپی، در جمع خبرنگاران گفت: آمار فوتشدگان قطعی بیماری کرونا در روز شنبه ۶۸ نفر بوده است و احتمالا آمار اعلامی از سوی اعضای شورای شهر شامل افراد مشکوک نیز میشود و آمار افراد قطعی نیست. این در حالی است که ناهید خداکرمی، عضو شورای شهر تهران دیروز در جلسه شورای شهر اعلام کرد ۱۶۸ نفر در تهران [روز شنبه] بر اثر ابتلا به بیماری کرونا جان باختهاند.
ارسال به دوستان
با وجود عدم تمایل دولت به ساخت پالایشگاه، بنزین با درآمد بیش از یک میلیارد دلار در رتبه اول صادرات غیرنفتی ۶ ماه نخست امسال قرار گرفت
پالایشگاه پادتن تحریم
«وطنامروز» از نقش حیاتی ارزآوری بنزین در کاهش اثر تحریمها گزارش میدهد
گروه اقتصادی: طبق آخرین گزارشهای گمرک جمهوری اسلامی ایران، بنزین در صدر کالاهای صادراتی کشور در ۶ماه نخست سال جاری است. در شرایطی که به دلیل تحریم و شیوع کرونا، کشور با کمبود شدید درآمد ارزی مواجه است صادرات بنزین به مهمترین منبع درآمد ارزی کشور تبدیل شده است. پیش از این زنگنه، وزیر نفت گفته بود ایجاد پالایشگاه محیط زیست را به کثافت میکشاند.
رئیسکل گمرک جمهوری اسلامی ایران اخیرا برخی جزئیات تجارت کشور در 6 ماه نخست سال جاری را اعلام کرد. مهدی میراشرفی در تشریح تجارت خارجی کشور در نیمه اول سال اظهار داشت: ارزش مبادلات تجاری ایران با کشورهای خارجی در 6 ماه نخست سالجاری به 30 میلیارد و 349 میلیون دلار و حجم آن به 62 میلیون و 842 هزار تن رسید.
* 8/16 میلیارد دلار واردات
رئیسکل گمرک با اشاره به میزان واردات کشور در نیمه نخست سال اعلام کرد: واردات کالا طی 6 ماه نخست امسال به 16 میلیون و 524 هزار تن به ارزش 16 میلیارد و 783 میلیون دلار رسید. میراشرفی درباره مهمترین صادرکنندگان کالا به ایران گفت: چین با صدور یک میلیون و 599 هزار تن کالا به ارزش 4 میلیارد و 295 میلیون دلار و سهم 6/25 درصدی، امارات عربی متحده با صدور ۲ میلیون و 117 هزار تن کالا به ارزش 3 میلیارد و 961 میلیون دلار و سهم بیش از 23 درصدی، ترکیه با صدور 2 میلیون و 402 هزار تن کالا به ارزش یک میلیارد و 814 میلیون دلار و سهم 8/10درصدی، هند با صدور یک میلیون و 267 هزار تن کالا به ارزش یک میلیارد و 97 میلیون دلار و سهم 5/6 درصدی و آلمان با صدور772 هزار تن کالا به ارزش 835 میلیون دلار و سهم 5 درصدی، 5 کشور عمده صادرکننده کالا به ایران بودند که جمعا 8 میلیون و 160 هزارتن کالا به ارزش 12میلیارد و 3 میلیون دلار به کشورمان کالا صادر کردند که از لحاظ وزنی حدود 53 درصد و از لحاظ ارزش حدود 70 درصد کل واردات کشور را به خود اختصاص دادند.
به گفته وی با اصلاح ورود کالاها به کشور، بیش از 70 درصد کالاهای وارداتی، کالای اساسی و مابقی نیز عمدتا مواد اولیه، ماشینآلات و قطعات و اجزای تولید است.
* 5/13 میلیارد دلار صادرات
رئیسکل گمرک همچنین با اشاره به صادرات کشور در این مدت بیان کرد: سهم صادرات قطعی کالاهای غیرنفتی به استثنای نفت خام، نفت کوره و نفت سفید و همچنین بدون احتساب صادرات از محل تجارت چمدانی در این مدت بالغ بر 46 میلیون و 318 هزار تن به ارزش 13 میلیارد و 566 میلیون دلار بود. میراشرفی در تشریح مهمترین مقاصد صادراتی ایران گفت: ۵ کشور عمده صادراتی ایران در نیمه نخست سال، به ترتیب چین با 13 میلیون و 111 هزار تن کالا به ارزش بیش از 3 میلیارد و 709 میلیون دلار و سهم 3/27 درصدی، عراق با 9 میلیون و 281 هزار تن به ارزش 2 میلیارد و 971 میلیون دلار و سهم 9/21 درصدی، امارات عربی متحده با 7 میلیون و 164 هزار تن به ارزش یک میلیارد و 933 میلیون دلار و سهم 2/14 درصدی، افغانستان با 3 میلیون و 332 هزار تن به ارزش یک میلیارد و 103 میلیون دلار و سهم 1/8 درصدی و ترکیه با یک میلیون و 449 هزار تن به ارزش 731 میلیون دلار و سهم 3/5 درصدی بودند.
وی افزود: مجموع صادرات کشور به این 5 مقصد 10 میلیارد و 448 میلیون دلار است که از لحاظ وزنی بیش از 72 درصد و از لحاظ ارزش بیش از 74 درصد صادرات را به خود اختصاص دادهاند.
با توجه به آمارهای رئیسکل گمرک، تراز تجاری کشور در 6 ماه نخست سال جاری منفی 3 میلیارد و 217 میلیون دلار بوده است.
یکی از مهمترین بخشهای صحبتهای رئیس کل گمرک اما اشاره وی به مهمترین اقلام صادراتی کشور در این مدت بود. میراشرفی در تشریح مهمترین اقلام صادراتی کشور طی نیمه نخست سال جاری گفت: بنزین همچنان در صدر کالاهای صادراتی کشور در نیمه نخست امسال قرار دارد و پلیاتیلن، گرید فیلم، متانول و اوره بعد از بنزین 4 قلم نخست کالای صادراتی کشور بوده است.
* نقش صادرات در شرایط کنونی اقتصاد کشور
پس از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای یکجانبه آمریکا، درآمد ارزی کشور بویژه از محل فروش نفت با کاهشی جدی مواجه شد و دولت آمریکا برنامه گستردهای را برای محدود کردن مراودات تجاری ایران آغاز کرد. محور اصلی این برنامه، استفاده از نقطه ضعف ایران یعنی اتکای بیش از حد به درآمد نفت و محدود کردن صادرات نفت برای کاهش درآمد ارزی کشور و ملتهب کردن اقتصاد ایران بود. تلاش آمریکا البته به قطع صادرات نفت محدود نشد و به سایر حوزهها هم رسید. سنگاندازی در مسیر صادرات گاز ایران هم از دیگر اقدامات آمریکا برای محدود کردن درآمدهای ارزی کشور بود. از آن جمله میتوان به تلاش برای قطع وابستگی عراق به گاز ایران از طریق تامین برق این کشور از عربستان اشاره کرد. حتی برخی کارشناسان قطع صادرات گاز ایران به ترکیه در فروردینماه سال جاری را هم مرتبط با همین موضوع میدانند. هر چند ترکیه اعلام کرده دلیل قطع واردات گاز از ایران، انفجار در مسیر خط لوله است، با این حال تعلل ترکیه در بازسازی خط لوله گاز، شائبههای سیاسی بودن این موضوع را افزایش داد. قطع صادرات گاز ایران به ترکیه باعث افت قابل توجه درآمد ارزی ایران شد. در همین راستا حمید زادبوم، رئیس سازمان توسعه تجارت اعلام کرد: در 5 ماه اول امسال صادرات ما به ترکیه 513 میلیون دلار بوده است، در حالی که در 5 ماه اول سال گذشته صادرات ما به این کشور 2 میلیارد و 470 میلیون دلار بود. این اختلاف 2 میلیارد دلاری به علت صادر نشدن گاز طبیعی به کشور ترکیه است.
گذشته از تاثیر تحریم بر افت درآمدهای ارزی، شیوع ویروس کرونا هم تاثیر زیادی بر کاهش صادرات کشور و افت درآمدهای ارزی داشت. اقدام کشورهای همسایه در بستن مرزهای خود با ایران به دلیل جلوگیری از شیوع ویروس کرونا، درآمد ارزی کشور را بیش از پیش کاهش داد. محدود شدن درآمد ارزی کشور بویژه در شرایط کنونی، تاثیر قابلتوجهی بر التهابات ارزی کشور داشته است. با توجه به تاثیر مستقیم نرخ ارز بر تورم در ایران، کاهش درآمد ارزی در نهایت به رشد تورم میانجامد. در چنین شرایطی، اهمیت صادرات در بهبود ثبات اقتصادی کشور بیش از پیش درک میشود.
* بنزین چطور نقش اول درآمدزایی ارزی شد؟
کمتر از 15 سال پیش بود که کشور نیازمند واردات گسترده سوخت بود. طبق آمارهای شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، واردات بنزین در سال 85 به رقمی بالغ بر 5/27 میلیون لیتر در روز رسیده بود. این در حالی بود که کل مصرف بنزین در آن سال معادل 6/73 میلیون لیتر در روز بود. به بیان دیگر بیش از 37 درصد کل حجم بنزین مصرفی در کشور از محل واردات تامین میشد. این موضوع علاوه بر هدررفت بخش زیادی از منابع ارزی، کشور را در معرض خطر تحریم بنزین قرار داده بود. تهدید تحریم واردات بنزین به حدی بود که در بحبوحه مذاکرات هستهای دولت اصلاحات، بحث تحریم بنزین ایران در کنگره آمریکا به طور جدی مطرح شد. عمق بحران سوخت کشور در آن سالها آنجا بود که بنزین تولیدی در کشور هم بدون اختلاط با بنزین وارداتی قابل مصرف نبود. یعنی 46 میلیون لیتر بنزین تولیدی در کشور به دلیل کیفیت بسیار پایین، قابل مصرف به عنوان فرآورده نهایی نبود. در آن زمان برای حل این مسأله، محصول تولیدی کشور را با بنزین وارداتی مخلوط کرده و در نهایت آن را به شبکه توزیع سوخت تزریق میکردند. این یعنی با عملی شدن تحریم بنزین و وارد نشدن بنزین به کشور، بنزین تولیدی در داخل هم قابل استفاده نبوده و کشور با بحران سوخت مواجه میشد. در چنین شرایطی دولت نهم آغاز به کار کرد و برای دور کردن تهدید تحریم بنزین، چند برنامه مختلف را تدوین و اجرا کرد. کنترل مصرف بنزین از طریق سهمیهبندی، توسعه سوخت CNG به عنوان سوخت جایگزین بنزین با هدف کاهش وابستگی به بنزین و همچنین افزایش تولید بنزین در کشور از طریق ساخت پالایشگاه مهمترین رئوس برنامههای دولتهای نهم و دهم برای حل بحران سوخت بود. اجرای طرح سهمیهبندی و توسعه سوخت CNG باعث شد مصرف بنزین از 6/73 میلیون لیتر در سال 85 به رقم 4/68 میلیون لیتر در سال 92 کاهش یابد. علاوه بر این دولت قبل بهرغم کارشکنیهای پیمانکاران خارجی در ساخت پالایشگاه ستاره خلیجفارس، تمام تلاش خود را برای تکمیل این پروژه و خودکفا شدن در تولید بنزین انجام داد. در نهایت تکمیل این پروژه با تغییر دولت دچار وقفه شد تا جایی که با وجود پیشرفت حدود 70 درصدی این پروژه تا مرداد 92، در نهایت سال 97 به بهرهبرداری رسید تا کشور بالاخره در تامین بنزین خودکفا شود.
* «کثافت» دیروز؛ ناجی امروز
مسیر ایران برای تبدیل از یک کشور وابسته به واردات به یک صادرکننده سوخت، با فرازونشیب زیادی همراه بود. پس از آغاز به کار دولت یازدهم، تخریب دستاوردها و اقدامات دولت قبل در دستور کار تمام دستگاهها و وزارتخانههای دولت قرار گرفت. حوزه نفت و گاز هم یکی از این موارد بود. بیژن زنگنه بلافاصله پس از آغاز به کار اقدام به نفی دستاوردهای دولت قبل و تخریب آنها کرد. در همین راستا یکی از اقدامات دولت، حذف سهمیهبندی و لغو الزام استفاده از کارت سوخت شخصی برای سوختگیری بود. این اقدام باعث رشد فزاینده مصرف بنزین در کشور شد تا جایی که کشور در آستانه بازگشت به دوران واردات بنزین قرار گرفت. همچنین تاخیر دولت در تکمیل پالایشگاه ستاره خلیجفارس، میلیاردها دلار ارز کشور را مصروف واردات بنزین کرد. اعتقاد زنگنه به عدم ساخت پالایشگاه به بهانه بهصرفه نبودن، کشور را تا پیش از آغاز به کار دولت نهم به واردکننده عمده بنزین تبدیل کرده و در معرض تحریم بنزین و بحران سوخت قرار داد. با این حال پس از افتتاح پالایشگاه ستاره خلیجفارس و خودکفایی کشور در تامین سوخت و تبدیل ایران به صادرکننده این فرآورده، وی با تغییر موضعی آشکار، خود را حامی پالایشگاهسازی معرفی کرد. با این حال هر از گاهی وی مخالفت خود با ساخت پالایشگاه را علنی میکند. در آخرین مورد، وی با اشاره به انتقادات درباره عدم ساخت پالایشگاه در دوره وزارت خود گفت: با توسعه فازهای پارسجنوبی ما میزان تولید گاز در کشور را از روزانه 280 میلیون به 700 میلیون مترمکعب رساندیم. این میزان تولید و گازرسانی به روستاها باعث صرفهجویی در مصرف فرآورده شد. با این اقدام انگار ما توانستهایم 6/2 میلیون بشکه نفت را در 10 پالایشگاه 260 هزار بشکهای پالایش کنیم و این اقدام خوبی بود که انجام شد؛ چرا که لازم نبود با احداث 10 پالایشگاه با این ظرفیت تمام کشور را به کثافت و آلودگی بکشیم.
زنگنه در این سخنان سعی کرد کارکرد تامین سوخت و پالایشگاهها را در مصرف بنزین خلاصه کند. این در حالی است که صادرات بنزین بویژه در شرایط کنونی، نقشی حیاتی در تامین منابع ارزی و کاهش اثر تحریم ایفا میکند. صدرنشین شدن بنزین در میان کالاهای صادراتی، بیش از همه غلط بودن استدلال زنگنه در رد فواید ساخت پالایشگاه را اثبات میکند. در حالی که نفت براحتی تحریم میشود، بنزین به عنوان محصول پالایشگاه براحتی صادر شده و درآمد ارزی آن اقتصاد ایران را از عمیقتر شدن بحران ارزی نجات میدهد.
ارسال به دوستان
«وطنامروز» از کاهشقیمت ارز گزارش میدهد
ترمز دلار
* قیمت دلار وارد کانال 28 هزار تومان شد
گروه اقتصادی: پس از رشد حیرتانگیز قیمت دلار در 10 روز اخیر و ورود آن به کانال 30هزارتومان، با انتشار اخبار مثبت در زمینه بازگشت ارز و جدیت در اقدام قضایی با صادرکنندگانی که ارز حاصل از صادرات خود را به کشور بازنگرداندهاند، قیمت دلار شیب نزولی به خود گرفت.
به گزارش «وطن امروز»، افزایش نرخ ارز که رابطه پیچیدهای با تورم دارد، عموما هم به عنوان علامت و هم به عنوان عامل تورم شناخته میشود. این نرخ در کشور ما اغلب از سوی بانک مرکزی به صورت دستوری اعلام میشود تا نشانههای تورم را با این نرخ دستوری کتمان کنند. در آخرین مرحله با بالا رفتن نرخ تورم و کمبود منابع ارزی، به دلیل تزریق ارز توسط بانک مرکزی با هدف ثابت نگه داشتن نرخ آن، قدرت این بانک رفتهرفته در کنترل نرخ ارز تحلیل میرود و ناگهان این افزایش نرخ از اختیار بانک مرکزی هم خارج میشود. اینجاست که نرخ ارز بالاتر از ارزش ذاتی خود قرار میگیرد. در اینجا اختلاف بین ارزش ذاتی و قیمت اسمی دلار در نقش عامل تورم ظاهر میشود و موجب شکلگیری انتظارات تورمی و افزایش سطح عمومی قیمتها میشود. در هفته اخیر اقدامات و اخبار مثبتی مشاهده شد که موجب کاهش قیمت دلار و از بین رفتن تدریجی اختلاف بین قیمت اسمی و ارزش ذاتی آن شد.
بر این اساس قیمت هر دلار آمریکا دیروز در بازار آزاد 28600 تومان بود که نشاندهنده کاهش 900 تومانی نسبت به روز شنبه است. بازارهای دارایی موازی با ارز مانند سکه و طلا هم دیروز وضعیت آرامی داشتند. به طوری که قیمت هر سکه تمام بهار آزادی با کاهش 900 هزار تومانی در بازار 14 میلیون تومان معامله شد.
اعلام خبر بازگشت 8 میلیارد دلار از ارزهای صادراتی که تا پیش از این به کشور بازنگشته بود اصلیترین دلیل کاهش قیمت ارز طی روزهای اخیر است. بنا بر این گزارش عبدالناصر همتی، رئیسکل بانک مرکزی در این باره اظهار داشت: این روزها بعد از طرح مکانیسم ماشه، اخباری درباره قطع کامل ارتباط نظام مالی ایران مطرح میشود، فارغ از داشتن قابلیت عملیاتی و میزان تأثیر عملی آن، متأسفانه تأثیر روانی آن در بازار ارز سایه افکنده است. در حالی که در مقابل آن، خبرهای مثبتی از منابع مسدودی دارم؛ و نیز همانطور که قبلا گفتم روند عرضه و معاملات حوالههای ارزی در بازار دوم، در بستر سامانه نیما، بویژه ۳ ماهه اخیر بهتر از قبل شده است. صادرکنندگان بالغ بر ۸ میلیارد دلار از تعهدات ارزی ۲۷ میلیارد دلاری ایفا نشده خود، مربوط به پروانههای صادراتی سالهای ۹8 - ۹7 را بتدریج به چرخه اقتصاد کشور آوردهاند و مانده تعهدات آنها به حدود ۱۹ میلیارد دلار کاهش یافته است. میانگین نرخ ارز در سامانه نیما نیز با روند کاهشی به محدوده ۲۳ هزار تومان به ازای هر دلار رسیده است که البته تأثیر خود را بتدریج در نرخهای بازار نشان خواهد داد.
اما دومین دلیل کاهش قیمت ارز را میتوان جدی شدن فرآیند قضایی برخورد با صادرکنندگان متخلف دانست. چهارشنبه هفته گذشته مجمع تشخیص مصلحت نظام میزبان رئیسکل بانک مرکزی بود که جدیترین تصمیم گرفته شده در این جلسه تسلیم کردن اسامی صادرکنندگان متخلف به قوهقضائیه بود. غلامرضا مصباحیمقدم در گفتوگو با «وطن امروز» درباره این جلسه اظهار داشت: موضوع این جلسه بیشتر عدم ثبات و افزایش نرخ ارز و به تبع آن افزایش قیمت سایر کالاها بود. همتی در ابتدا به عوامل این عدم ثبات اشاره کرد و در ادامه دوستان سوالات اقتصادی دیگری پرسیدند که رئیسکل بانک مرکزی به آنها نیز جواب داد. توضیحات وی مبتنی بر مشکلات موجود در ورود ارزهای متعلق به کشور از خارج کشور به داخل بود که به دلیل تحریمها اجازه انتقال آنها را ندارند. از سوی دیگر وی به مشکلات بازنگرداندن ارزهای صادراتی توسط صادرکنندگان اشاره کرد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: در ادامه برخی اعضا با اشاره به معرفی 250 نفر صادرکننده توسط بانک مرکزی به قوه قضائیه و بازگشت 2 میلیارد و 700 میلیون دلار در سامانه نیما با پیگیریهای صورت گرفته، از رئیسکل بانک مرکزی خواستند اسامی سایر صادرکنندگان نیز اعلام شود که مورد موافقت همتی قرار گرفت. همچنین مقرر شد اسامی صادرکنندگانی که بخشی از ارز صادراتی خود را بازگرداندند و بخش دیگر آن را هنوز تحویل ندادند به قوه قضائیه اعلام شود تا این قوه با پیگیریهای خود بتواند بقیه ارز را هم بازگرداند.
آخرین دلیلی که میتوان برای کاهش قیمت ارز به آن اشاره کرد، بهبود شرایط بازار سرمایه است. بازار سرمایه که یک ماه سخت و به اصطلاح قرمز را سپری کرده بود از روزهای پایانی هفته گذشته بار دیگر شاخص کل آن بر مدار صعودی قرار گرفت و امیدها برای بازگشت این بازار بیشتر شد که میتواند باعث عدم خروج سرمایه از این بازار شود. افزایش رشد شاخص کل بورس، موجب هدایت نقدینگی از سایر بازارها بویژه بازار ارز به بازار سرمایه میشود که به تبع آن میتوانیم شاهد کاهش بیشتر تقاضا و قیمتها در بازار ارز باشیم.
ارسال به دوستان
سکوت معنادار؛ از رکنآبادی تا سلیمانی
با افزایش انتقادها نسبت به انفعال وزارت امورخارجه در پیگیری حقوقی و دیپلماتیک ترور سپهبد شهید قاسم سلیمانی، «وطنامروز» عملکرد دستگاه دیپلماسی را در قبال حمله به سفارت ایران در بیروت، فاجعه منا، اخراج دیپلماتهای ایرانی
و حمله به سفارتخانههای ایران در اروپا بازخوانی کرد
گروه سیاسی: رویه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در پیگیری پروندههای حقوقی مرتبط با این وزارتخانه از جمله موضوعاتی است که با بررسی آن میتوان به یک تصویر کلی از اقدامات دستگاه دیپلماسی در صیانت از حقوق ایرانیان دست یافت. به گزارش «وطن امروز»، وزارت امور خارجه ایران در واکنش به گزارش روز سهشنبه 8 مهر درباره ضرورت گزارشدهی این وزارتخانه در رابطه با اقدامات حقوقی لازم در پرونده ترور شهید سلیمانی، اظهار کرد اقدامات در این باره ادامه دارد و نتیجه آن در ماههای آتی مشخص میشود.
«وطن امروز» در این گزارش به این مساله میپردازد که وزارت امور خارجه در پروندههای حقوقیای که باید از منافع جمهوری اسلامی دفاع کند چه رویکردی داشته است.
در ابتدا باید گفت با توجه به تعدد دولتهای حاکم در صحنه بینالمللی و نبود یک مرجع کیفری بینالمللی که صلاحیت و توانایی رسیدگی به تمام جرائم بینالمللی را داشته باشد، انتظار این است که دولتها خود پیگیر حقوق اتباعشان باشند. این مساله از سوی کشورها از ۲ بعد حقوقی و سیاسی قابل پیگیری و اقدام است.
از جنبه حقوقی میتوان گفت هنگامی که یک امر جزایی یا حقوقی بعد بینالمللی یا فراملی پیدا میکند، یعنی یک عامل خارجی در ارتکاب جرم و آثار حاصل از آن دخیل است، باید از طریق قواعد حقوق بینالملل به حل آن پرداخت. این مساله نیازمند همکاری دولتها در تعقیب جنایات بینالمللی است که در سایه اجرای عدالت حاصل خواهد شد. منظور از اجرای عدالت، رسیدن به ۲ مقصود است: اول، بدون مجازات نماندن مجرمان و دوم، بیش از یک بار مجازات نشدن شخص برای ارتکاب جرم واحد. اگر فرض را بر این قرار دهیم که دولتها در تعقیب جنایات بینالمللی با یکدیگر همکاری کنند، در قدم بعدی باید ساز وکارهای موجود در این باره را مورد بررسی قرار دهیم. به طور کلی درباره مرجع صالح تعقیب و محاکمه جنایتکاران، ۲ شیوه وجود دارد: نخست، تعقیب جنایات در یک محکمه بینالمللی و دوم، تعقیب جنایات در محاکم ملی.
بعد دوم مساله به اقدامات سیاسی منوط میشود. پیگیریهای دیپلماتیک از طریق سفارتخانهها و کنسولگریها و همچنین ارجاع پرونده به مجامع حقوق بشری بینالمللی از جمله این اقدامات میتواند باشد.
در ایران وظیفه پیگیری مسائل حقوقی اتباع ایرانی بر عهده وزارت امور خارجه گذاشته شده است. وزارت امور خارجه در قانون شأن نهاد بالادستی در مسائل فرامرزی را دارد و سایر دستگاهها و نهادها باید در هماهنگی با وزارت امور خارجه باشند. به بیان دیگر وزارت امور خارجه در رأس نهادهای حاکمیتی جمهوری اسلامی در خارج از مرزهای ایران قرار دارد، بنابراین در پیگیری پروندههای حقوقی مرتبط که به مقامات و اشخاص ایرانی مربوط میشود و همچنین مسائل حقوقی مربوط به منافع ملی وزارت امور خارجه میداندار و دارای نقش و وجاهت قانونی است.
هماکنون در وزارت امور خارجه معاونت حقوقی و امور بینالملل، به صورت اختصاصی مسائل حقوقی را پیگیری میکند.
حال با این توضیح به برخی اتفاقات مهم در عرصه بینالمللی که نیاز به پیگیری حقوقی از سوی وزارت امور خارجه داشته میپردازیم.
* کشتار منا، پرونده همچنان مفتوح
۲ مهر 94 همزمان با عید قربان در مراسم رمی جمرات فاجعه منا رخ داد که منجر به کشته شدن دستکم ۷۲۳۶ زائر شد که از این تعداد 461 زائر ایرانی بودند. با گذشت 5 سال از فاجعه منا اما همچنان 461 خانواده داغدار در انتظار پیگیری حقوقی و رسیدگی به پرونده عزیزانشان هستند. این در حالی است که علاوه بر خانواده قربانیان فاجعه منا، سایر افراد جامعه نیز به عنوان یک مطالبه عمومی از دستگاه دیپلماسی کشور انتظار دارند ضمن پیگیری جدی حقوق از دست رفته قربانیان، اقتدار ایران را روی میز مذاکره با عربستان سعودی نمایان کرده و از تمام توان خود برای به سرانجام رساندن پرونده منا استفاده کند. اما با وجود مطالبات فراوان و تاکید سازمان حج و زیارت بر واگذاری مسؤولیت این اقدام به وزارت امور خارجه، عملکرد چشمگیری که بتواند رضایت خانوادههای قربانیان فاجعه منا را جلب کند از سوی دیپلماتهای ایران مشاهده نشد.
با وجود مسؤولیت وزارت خارجه در پیگیری فاجعه منا، از همان روزهای اول اقدامات منفعلانه دستگاه دیپلماسی با انتقاد مردم و کارشناسان مواجه شد. در حالی که مردم به دنبال موضعگیری قاطع ایران در برابر این اقدام سعودیها بودند، وزارت امور خارجه خبری منتشر کرد مبنی بر اینکه محمدجواد ظریف که برای شرکت در اجلاس عمومی سازمان ملل در نیویورک به سر میبرد ۴ مرتبه با وزیر وقت خارجه عربستان تماس گرفت ولی عادل الجیبر حاضر به گفتوگو با وی نشد. فردای انتشار این خبر تصویری از ظریف منتشر شد که کنار صندلی امیر کویت در مجمع عمومی سازمان ملل زانو زده و از وی درخواست میکند به عنوان میانجی از طرف ایران از عربستان بخواهد پیکر شهدای فاجعه منا به ایران بازگردد. البته رویکرد مقامات سعودی در برابر این موضع منفعلانه سکوت، عدم پاسخگویی و حتی توهین به ایران بود. روی دیگر این ماجرا اما موضعگیری قاطع رهبر حکیم انقلاب با چاشنی تهدید علیه مقامات سعودی بود. رهبر انقلاب در جمع دانشآموختگان دانشگاه افسری ارتش فرمودند عمل نکردن به وظایف برای انتقال ابدان مطهر، عکسالعمل سخت و خشن ایران را در پی خواهد داشت. تنها چند ساعت پس از فرمایشات رهبر معظم انقلاب، مقامات سعودی با انتقال ابدان مطهر شهدای فاجعه منا موافقت کردند.
سعید اوحدی، رئیس وقت سازمان حج و زیارت بهمنماه سال 94 درباره نقشی که به وزارت امور خارجه درباره پیگیری مساله کشتار منا داده شد، گفته بود: به صورت جدی از دستگاه دیپلماسی کشور میخواهیم پیگیریهای حقوقی از شهدای منا را انجام دهد، زیرا بر اساس فرمایشات رهبری و مصوبه دولت، وزارت امور خارجه مسؤول رسیدگی به وضعیت حجاج ایرانی جانباخته فاجعه مناست.
از موضوعات مهم و مورد توجه در کشتار منا، به شهادت رسیدن غضنفر رکنآبادی، از دیپلماتهای انقلابی وزارت امور خارجه است. هر چند این دیپلمات پس از حضور ظریف در وزارت امور خارجه به عنوان وزیر، از دستگاه دیپلماسی کشور کنار زده شد اما وزارت امور خارجه علاوه بر پیگیری حقوقی کشتار همه ایرانیان این حادثه، باید از وجهه و شأن دستگاه دیپلماسی صیانت کرده، و از پیگیری موضوع شهادت غضنفر رکنآبادی کنار نکشد.
البته درباره پیگیری حقوق ایرانیان نسبت به رفتار عربستان موضوعات دیگری هم وجود دارد که پرونده آنها همچنان مفتوح است؛ ورود یک دستگاه کامیون به داخل فرودگاه جده در سال 92 که به مرگ و جراحت تعدادی از زائران ایرانی منجر شد، حادثه سقوط جرثقیل در حج سال 94 که منجر به فوت 11 زائر ایرانی شد، همچنین پرونده 2 پلیس فاسد سعودی که وزارت امور خارجه تاکنون گزارش شفافی در رابطه با اقدامات خود در این موضوعات ارائه نداده است.
* درخواست عجیب ظریف از طراحان انفجار سفارتخانه!
28 آبان 92 منطقه جناح در بیروت با یک انفجار بزرگ تکان خورد. تروریستها به سفارت ایران در بیروت حمله کردند. 26 نفر در این عملیات شهید و 140 نفر زخمی شدند. به گفته شاهدان عینی، اگر رشادت برخی نیروهای حزبالله لبنان که وظیفه حراست از سفارت را داشتند نبود، آمار شهدا و آسیبدیدگان بسیار فراتر از این بود. مسؤول لبنانی حفاظت از سفارت ایران در بیروت به نام «رضوان فارس» معروف به حاجرضا و محافظ شخصی سفیر پس از ممانعت از ورود شخص انتحاری اول به داخل سفارت و تیراندازی به سمت وی، در جریان انفجار به شهادت رسید. همین ماجرا موجب شد تعداد قربانیان کاهش یابد. در جریان این انفجار حجتالاسلام والمسلمین «ابراهیم انصاری» رایزن فرهنگی ایران در بیروت نیز به شهادت رسید. بیروت در واقع منطقه امنی برای ایران بود اما در روزهایی که دولت حسن روحانی و محمدجواد ظریف به عنوان وزیر امور خارجه از آمادگی فراوان خود برای بهبود مناسبات با همسایگان خود بویژه عربستان میگفتند، سفارت ایران در بیروت منفجر شد. چندی بعد عوامل این انفجار دستگیر شدند. یک گروه سلفی با عنوان «عبدالله عزام» این اقدام تروریستی را انجام داده بود. فرمانده این گروه تروریستی نیز فردی به نام «ماجد الماجد» بود که دستگیر و به این ترتیب ماجرا فاش شد. ماجد یک افسر سعودی وابسته به دستگاه امنیتی عربستان بود. با افشاگریهای رسانههای لبنانی مشخص شد او یکی از عوامل تروریستی زیر دست بندر بنسلطان، رئیس وقت دستگاه امنیتی سعودی بود. منابع امنیتی در لبنان همان زمان تأکید کردند ماجد الماجد که توسط سازمان اطلاعات ارتش لبنان دستگیر شده، فقط یک تروریست نیست، بلکه یک مهره امنیتی است که با سازمان اطلاعات عربستان سعودی هماهنگی گسترده داشته است. منابع یادشده افزودند ماجد الماجد سرکرده گروهک «عبدالله عزام» در بازجوییهای به عمل آمده، به بازپرسهای لبنانی و مقابل دوربینها اقرار کرده افسر سابق سازمان اطلاعات سعودی است که بهخاطر تفکر افراطیاش بازداشت شد ولی پس از آن مسؤولان سعودی وی را به شرط همکاری و فعالیت نفوذی در القاعده آزاد کردند. به گفته این منابع، وی احتمالا اعتراف کرده با سفارت عربستان سعودی در لبنان و بویژه سرهنگ مسؤول پرونده لبنان که زیر نظر «بندر بنسلطان» فعالیت میکند، تماس مستقیم داشته است. این سرهنگ فردی به نام «ابوعبدالعزیز» بود. اطلاعات به دست آمده در آن زمان همچنین حاکی از آن بود که سرویسهای امنیتی مقاومت، نوارهای ضبطشده صوتی از تماسهای متعدد ابوعبدالعزیز و سفیر عربستان از یکسو و ابوعبدالعزیز و ماجد الماجد از سوی دیگر را در اختیار دارند.
همزمان با افشای جزئیات بیشتری از ارتباط عامل حمله تروریستی به سفارت ایران در بیروت با سعودیها، منابع امنیتی لبنان نسبت به اعمال نفوذ سعودی برای از بین بردن ماجد الماجد و فاش نشدن واقعیت پشتپرده حمله به سفارت ایران ابراز نگرانی کردند. همان زمان «ابراهیم الامین» نویسنده معروف و سرشناس لبنانی در روزنامه «الاخبار» نوشت: جان ماجد الماجد و گنج اسرار او بسیار باارزش است. هرگونه اقدام از سوی طرفهای خارجی برای قتل این تروریست، تأثیری منفی بر ارتش لبنان و فرماندهی آن و همچنین اوضاع امنیتی لبنان خواهد گذاشت. رها کردن ماجد و مرگ او یا خودداری از هرگونه اقدام برای زنده نگه داشتن او، جنایتی بزرگ است که با جنایتهای تروریستی او و دوستانش برابری میکند. وی افزود: همه وسایل مورد نیاز برای زنده نگه داشتن او را فراهم کنید و نگذارید او را بکشند یا از بیماری بمیرد! مسعود اسداللهی، کارشناس مسائل منطقه نیز در گفتوگویی که همان موقع با «وطن امروز» انجام داد نسبت به سر به نیست شدن ماجد ابراز نگرانی کرد اما همزمان با این نگرانیها اعلام شد ماجد الماجد به دلیل عارضه کلیوی در بیمارستانی در بیروت مرد. در سایه تعلل و عدم پیگیری قدرتمندانه وزارت امور خارجه، ماجد که میتوانست منبع ویژهای برای طرح دعوای ایران علیه عربستان در مجامع بینالمللی باشد، به طرز مشکوکی در لبنان کشته و حتی جنازه او نیز به عربستان سعودی تحویل شد. سعودیها که تاکنون چنین گستاخیای علیه ایران انجام نداده بودند، در انجام و اتمام سناریوی خود موفق بودند. فاجعه اما واکنش وزیر امور خارجه ایران به این ماجرا بود. ظریف که باید حمله به سفارت ایران و شهادت رایزن فرهنگی کشورمان را به صورت جدی پیگیری میکرد، چندی بعد به بیروت رفت و جملهای گفت که حزبالله لبنان را هم شوکه کرد. او که باید در مقام خونخواهی ایرانیان مظلوم سخن میگفت، در کمال حیرت همگان گفت خواهان بهبود روابط با عربستان در «عالیترین سطح» است! خواستهای که نهتنها از سوی سعودیها اجابت نشد، بلکه با تداوم اقدامات ضدایرانی آلسعود همراه شد. کارشناسان معتقدند این قبیل رفتارهای غیرملی محمدجواد ظریف در تخریب و تضعیف اعتبار اماکن دیپلماتیک ایران هم در منطقه و هم در اروپا بیتاثیر نبوده است.
* تعرض به سفارتخانه ایران در اروپا
18 اسفندماه 96 چند نفر با حمله به سفارت ایران در انگلیس، وارد محوطه ساختمان سفارتخانه شدند. متعرضان به سفارت ایران که به همراه خود قمه و چماق داشتند، به کمک یک نردبان توانستند وارد بالکن سفارت شوند. آنان پس از ورود به بالکن سفارت، پرچم کشورمان را پایین کشیده و پرچمهای خود را نصب کردند. این 4 متجاوز به سفارت ایران که از اعضای «فرقه شیرازی» بودند، ضمن سر دادن شعارهایی علیه مسؤولان کشورمان، به بزرگان و افراد مورد احترام اهلسنت نیز توهین کردند. عملیات حمله به سفارت ایران البته همزمان از سوی شبکه تلویزیونی «فدک» وابسته به فرقه شیرازی به صورت مستقیم و زنده پخش میشد! حمله به سفارت ایران در انگلیس که 3 ساعت به طول انجامید و پوشش زنده آن توسط شبکه تلویزیونی فرقه شیرازی، بدون هیچ واکنش سریعی از سوی پلیس همراه شد تا آنان بتوانند ساعاتی بخشی از سفارت کشورمان را به اشغال خود درآورند. دقایقی پس از انتشار این خبر، سخنگوی وزارت امور خارجه از رفتار انگلیسیها در قبال حمله به سفارت ایران انتقاد و وظیفه دولت انگلستان در حفاظت از اماکن دیپلماتیک و دیپلماتهای ایرانی را یادآوری کرد.
شهریورماه سال 97 پلیس فنلاند از بازداشت ۴ مهاجم ناشناس در جریان برگزاری یک تجمع مقابل سفارت ایران در هلسینکی خبر داد. بنا به گفته پلیس، مهاجمان پس از تعرض به سفارت ایران و آتش زدن پرچم کشورمان، به سمت پهپاد نیروهای امنیتی که در حال فیلمبرداری از این حادثه بود نیز سنگ پرتاب کردند.
حمله به سفارت ایران در فنلاند حدود 2 ماه پس از تعرض به سفارت ایران در هلند انجام شد. چهارشنبه 6 تیرماه منافقین مقابل ساختمان سفارت ایران در هلند تجمع کردند. در حالی که مقر پلیس دیپلماتیک کنار سفارت ایران قرار دارد اما پلیس هیچ اقدامی برای متفرق کردن منافقین انجام نداد و در نهایت منافقین مقابل چشم پلیس، در سفارت ایران را با قفل بستند! با این حال پلیس که وظیفه حراست از اماکن دیپلماتیک را برعهده دارد، حتی به این اقدام منافقین معترض نیز نشد. چند ساعت پس از قفل شدن در سفارت توسط منافقین، برخی عوامل سفارت با تلاش فراوان قفل در را باز کردند تا عبور و مرور به سفارت انجام شود. منابع مطلع میگویند رفتار پلیس در مقابل اقدامات خلاف قانون منافقین نشان داد اقدام منافقین در قفل کردن در سفارت ایران با هماهنگی قبلی انجام شده و پلیس در جریان این اتفاق بوده است.
البته تعرض به سفارتخانهها و مقرهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی در اروپا در سالهای گذشته به یک رویه معمول تبدیل شده است.
اسفندماه 95، 6 تن از عناصر معاند در اقدامی مشکوک سفارت کشورمان در کپنهاگ را مورد تعرض قرار دادند. دیماه 95 نیز سفارت ایران در بلژیک مورد هجوم قرار گرفت. تعرض به اماکن ایرانی در اروپا البته محدود به حملات معاندان به سفارتخانهها نشده و دفتر حقوقی ایران در لاهه هم از این تعرض در امان نماند. اردیبهشت سال 97 دفتر حقوقی ریاستجمهوری کشورمان در لاهه که همه اسناد طبقهبندی شده محرمانه با رویکرد حقوقی ایران در قبال اقدامات خصمانه آمریکا و غرب علیه ایران در آنجا نگهداری و پیگیری میشود، مورد هجوم و دستبرد افراد ناشناس قرار گرفت و این اسناد به سرقت رفت. در جریان این سرقت علاوه بر اسناد طبقهبندی شده، همه وجوه نقدی که رقم قابل توجهی بود و در گاوصندوق این مرکز نگهداری میشد نیز دزیده شد.
* تهدید هواپیمای مسافری پرواز تهران- بیروت
شامگاه دوم مرداد سال جاری پس از چند ماه وقفه کرونایی در پروازهای تهران- بیروت، پرواز ۱۱۵۲ هواپیمایی ماهان با حادثهای عجیب مواجه شد و این هواپیما به دلیل حرکت خطرناک و تهدیدآمیز ۲ جنگنده آمریکایی بر فراز آسمان سوریه، مجبور به کاهش سریع ارتفاع شد که در این بین برخی مسافران این پرواز آسیب دیدند.
از نخستین ساعات پس از این اقدام آمریکاییها، بحث و گمانهزنیهای متعددی پیرامون اهداف این عملیات مطرح شد. از تهدید و تحریک ایران برای واکنش متقابل به اقدام آمریکا تا تلاش برای به مخاطره انداختن امنیت پروازهای ماهان، تنها بخشی از فرضیههایی بود که در رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی به آنها اشاره شد. با این حال یکی از تحلیلها در این زمینه تلاش هدفمند جنگندههای آمریکایی برای به اشتباه انداختن پدافند سوریه و هدف گرفته شدن این هواپیمای مسافری از سوی آنها بود.
اقدام ارتش تروریست آمریکا در تهدید هواپیمای مسافری ایرانی با واکنشهای متعددی در میان مقامات کشور مواجه شد. سیدعباس موسوی، سخنگوی وقت وزارت امور خارجه ساعاتی پس از این حادثه در واکنش به مزاحمت جنگندههای آمریکایی اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران هیچ حرکت خصمانهای علیه ملت ایران را بیپاسخ نخواهد گذاشت و در زمان خود به هر حرکت نابخردانهای واکنش قاطع و مناسب نشان خواهد داد.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه نیز در صفحه توئیتر خود نوشت: آمریکا به صورت غیرقانونی سرزمین یک کشور دیگر را اشغال میکند و سپس پرواز مسافری از پیش برنامهریزی شده را آزار میدهد- جان مسافران غیرنظامی بیگناه آن را به خطر میاندازد- به بهانه اینکه از نیروهای اشغالگر خود حفاظت کند؛ گستاخی برای افزودن بیقانونی روی بیقانونی. قانونشکنان باید قبل از اینکه فاجعه رخ دهد، متوقف شوند.
لعیا جنیدی، معاون حقوقی رئیسجمهور هم طی یادداشتی این اقدام ارتش آمریکا را زیر پا گذاشتن اصول مسلم حقوق بینالملل خواند و افزود: توضیحاتی که تاکنون ارائه شده غیرموجه و فاقد وجه اقناعی است، لذا اقدامات صورتگرفته توسط این جنگندهها موجب مسؤولیت بینالمللی دولت متبوع آنها بوده و قابلیت تعقیب حقوقی را از جمله در شورای ایکائو و دادگاه دادگستری بینالمللی به دنبال خواهد داشت. هرچند مقامات وزارت امور خارجه به صراحت اعلام کردند این موضوع را پیگیری حقوقی خواهند کرد اما تاکنون هیچ گزارشی درباره اقدامات دستگاه دیپلماسی در این باره ارائه نکردهاند.
موارد ذکر شده تنها چند نمونه از اقداماتی است که پیگیری حقوقی آنها نیاز به ورود جدی وزارت امور خارجه دارد. در کنار این موارد، موارد دیگری چون دستگیری و ایجاد مزاحمت برای دیپلماتهای ایرانی در اروپا، بیاحترامی و هتک حرمت ایرانیان توسط برخی کشورها و... را نیز می توان اعلام کرد. نکته مهم اما در مواجهه با تعرض کشورهای دیگر به منافع جمهوری اسلامی و یا به مسؤولان، دیپلماتها و اتباع ایرانی این است که اگر واکنش مناسب حقوقی و سیاسی نشان داده نشود، سبب تعرض بیشتر و بیتوجهی به حقوق ایرانیان در کشورهای خارجی خواهد شد. نمونه بارز این مساله ماجرای تعرض به سفارتها و مقرهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی و همچنین دیپلماتهای ایرانی است. کمرمقی و انفعال وزارت امور خارجه در پیگیری مسائل مربوط به دیپلماتها و سفارتخانهها، علاوه بر ضربه به وجهه جمهوری اسلامی، مسیر را برای تعرض بیشتر به مقرهای دیپلماتیک و دیپلماتهای ایرانی هموارتر هم خواهد کرد.
ارسال به دوستان
نخستوزیر عراق در گفتوگویی تلویزیونی ضمن تأکید بر حفظ روابط خوب با تهران از لزوم رابطه با آمریکا گفت
خجالت نمیکشم!
گروه بینالملل: نخستوزیر عراق شنبهشب (۳ اکتبر) برای نخستین بار از زمان دستیابی به این پست در ماه مه گذشته، در یک گفتوگوی تلویزیونی حاضر شد و درباره جدیدترین تحولات کشورش و رویکردهای دولت خود توضیحاتی ارائه کرد و به اتهامات و انتقادات وارده به سیاستهای داخلی و خارجی خود پاسخ داد. موضوعات مربوط به رابطه عراق با جمهوری اسلامی ایران و آینده حضور نظامی آمریکا در عراق از جمله مسائل مهم این گفتوگو بود. نکته جالب توجه اینکه مصطفی الکاظمی در این گفتوگو سعی داشت خود را شخصیتی مستقل نشان دهد و نسبت به منتقدانی که وی را همسو با سیاستهای آمریکا معرفی میکنند، موضع تهاجمی اتخاذ کرد. در واقع کاظمی بدون در نظر گرفتن جنایات آمریکا در عراق که فقط یکی از آنها ترور ابومهدی المهندس و سرلشکر قاسم سلیمانی بود، اشتباهات آمریکا در این کشور را محدود به سال 2003 تا 2011 کرد. این در حالی است که نظامیان آمریکایی طی ۲ دهه حضور در عراق صدمات زیادی را به عراق وارد آوردهاند و گزارشهای مستندی در ارتباط با همکاری آنها با داعش و گروههای تروریستی در غرب عراق منتشر شده است.
* مردم عراق با سیستم کنونی مشکل دارند نه دولت
به گزارش «وطن امروز»، نخستوزیر عراق در نخستین گفتوگوی تلویزیونی خود از زمان دستیابی به این پست در گفتوگوی اختصاصی با «نبیل جاسم» در شبکه العراقیه گفت: ملت عراق احساس میکند در مشکلی حقیقی گرفتار آمده و برای همین تظاهرات میکند. اعتراضات اکتبر گذشته نشان داد بین ملت و سیستم سیاسی کشور اختلاف وجود دارد.
* با جمهوری اسلامی ایران روابط خوبی داریم
مصطفی الکاظمی درباره سیاست خارجی دولت خود نیز توضیح داد: این دولت، دولت تعادل و عدم دخالت در امور کشورهای دیگر است. روابط ما با کشورهای عربی خوب است. با جمهوری اسلامی ایران روابط خوبی داریم و تلاش میکنیم از این روابط حمایت کنیم، زیرا برخی دوست دارند این رابطه خراب شود.
* آمریکا مرتکب اشتباهات زیادی شده اما ما از آن خجالت نمیکشیم
کاظمی درباره روابط با آمریکا گفت: ایالات متحده در زمان اشغال تا سال ۲۰۱۱، اشتباهات زیادی مرتکب شد اما به ما در رهایی از رژیم صدام و سپس جنگ با داعش کمک کرد و ما نباید از رابطهای که به نفع ملت عراق است، خجالت بکشیم و شرمسار باشیم. نخستوزیر عراق تصریح کرد: ما از روابط خود با ایالاتمتحده، ایران و عربستان سعودی خجالت نمیکشیم و اساسا از هر رابطهای که در خدمت ملت عراق باشد و مشکلات ما را به صفر برساند، شرمسار نیستیم و خجالت نمیکشیم.
این اظهار نظر الکاظمی در حالی است که وی پیش از این در سفر به واشنگتن نیز این موضع را اعلام کرده بود.
* تهدیدی از آمریکا درباره بستن سفارتش دریافت نکردیم
کاظمی دریافت تهدید از ایالات متحده آمریکا درباره بستن سفارتش در بغداد را رد کرد و گفت: عراق هیچ تهدیدی از سوی هیچ دولتی را نخواهد پذیرفت. ما احساس کردیم آمریکا از تحولات مربوط به امنیت هیأتهای دیپلماتیک در عراق ناراضی است و این نارضایتی حق آنهاست. برخی تلاش میکنند روابط عراق با کشورهای جهان را تیره کنند و عراق را براحتی به ناکجا بکشانند.
* بیش از ۲۵۰۰ نظامی آمریکایی تاکنون از عراق خارج شدهاند
وی در ادامه تاکید کرد: تصمیم جنگ و صلح در دست دولت است نه طرفهای مشخص. عراق در شرایط کنونی و طی چند ماه اخیر، گفتوگوهایی راهبردی با ایالات متحده داشته و ما دستاوردهایی تاریخی در این گفتوگوها داشتیم و در سفرم به آمریکا، رئیسجمهور این کشور به کاستن شمار نیروهایش و بازاستقرار آنها در خارج از عراق متعهد شد. آمریکا بیش از ۲۵۰۰ سرباز خود را از عراق خارج کرده است.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از گزینههای مطرح سینمای ایران برای اسکار
بیدقت انتخاب نکنید
گروه فرهنگ و هنر: هر سال بحث بر سر انتخاب نماینده ایران برای حضور در مراسم اسکار با نزدیک شدن به ایام معرفی نامزدها، در محافل سینمایی و رسانهها داغ میشود. تقریبا هر سال هم انتخاب نماینده ایران در این حوزه همراه با انتقادات زیادی است که ریشه برخی از آنها را میتوان در نقدهای فنی و حرفهای دید و ریشه برخی دیگر را در اختلافات سینمایی داخلی و شاید حسادتها باید جستوجو کرد. اما بحث بر سر انتخاب نماینده ایران برای حضور در اسکار 2021 از آن جهت بیشتر حائز اهمیت است که شرایط اکران آثار سینمایی، امسال پیچیدهتر از همیشه است. همه در تلاش هستند تا هر چه زودتر فیلمشان را به هر طریقی که شده از صف اکران عبور دهند تا در جمع گزینههای نهایی نماینده سینمای ایران در اسکار باشند.
* شرایط معرفی نماینده ایران به اسکار پیشرو
بر اساس قوانین امسال مراسم اسکار، کشورها حداکثر تا تاریخ ۱۱ آذرماه فرصت دارند فیلم منتخب خود را به آکادمی اسکار معرفی کنند. همچنین فیلمهایی که از اول اکتبر ۲۰۱۹ تا ۳۱ دسامبر ۲۰۲۰ اکران شوند، میتوانند نماینده کشورشان در اسکار باشند. امسال فیلمهای اکران آنلاین که زمان اکران سینماییشان معلوم بوده اما به علت کرونا موفق به اکران نشدند هم میتوانند برای اسکار معرفی شوند، هر چند همه فیلمهای اکران آنلاین این شانس را ندارند. چند روز پیش خبرگزاری مهر در گفتوگویی با رائد فریدزاده، معاون امور بینالملل بنیاد سینمایی فارابی به بررسی این موضوع پرداخته بود که نماینده سینمای ایران برای اسکار پیشرو چه زمانی انتخاب خواهد شد. او درباره گمانهزنیهای صورتگرفته در محافل رسانهای و طرح نام برخی فیلمها بهعنوان گزینه قطعی افزود: کارهای مقدماتی برای تشکیل کمیته انتخاب را انجام دادهایم چون معمولا اعضا از سوی خانه سینما معرفی میشوند و کمیته متشکل از اعضای خانه سینماست که البته باید از عوامل فیلمهای مورد بررسی نباشند. با توجه به اینکه هنوز فرصت زیادی برای اعلام این نماینده داریم، فعلا نامهنگاری را آغاز کردهایم و هنوز چیزی قطعی نیست؛ به این صورت که از معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی برای معرفی فیلمها و از خانه سینما برای معرفی اعضا، نامهنگاری شده است.
* «خورشید»؛ جدیترین گزینه
وقتی خبر صدور پروانه نمایش «خورشید» مجید مجیدی در رسانهها منتشر شد، بسیاری این اثر را اصلیترین گزینه برای نمایندگی سینمای ایران در اسکار پیشرو دانستند. البته پیش از این «شنای پروانه» محمد کارت نیز به واسطه قدرت تکنیکی بالایی که داشت و البته با در نظر گرفتن این نکته که این فیلم مدتی اکران عمومی شده و شرایط حضور در اسکار را دارد، به عنوان یکی از گزینههای اصلی مطرح میشد اما موفقیت نسبی فیلم مجید مجیدی در جشنواره ونیز امسال و توجه به این اثر باعث شد تا «خورشید» از شانس بیشتری برای رسیدن به جایگاه نمایندگی سینمای ایران در اسکار امسال برخوردار باشد.
این فیلم در سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و توانست در بخش بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه، سیمرغ بلورین این رویداد مهم سینمایی را از آن خود کند. از سوی دیگر سابقه فعالیت مجید مجیدی به عنوان یکی از کارگردانهای نسبتا شناخته شده سینمای ایران در حوزه بینالملل و البته حضور فیلم «بچههای آسمان» این کارگردان در جمع نامزدهای نهایی اسکار فیلمهای غیرانگلیسی زبان و شباهت نسبی مضمون و شکل و شمایل «خورشید» به آن فیلم، همه دست به دست هم داده تا این فیلم جدیترین شانس سینمای ایران برای حضور در اسکار 2021 به نظر برسد.
* چیزی شبیه یک شوخی!
روز گذشته البته یک خبر عجیب و غریب هم در رابطه با نماینده ایران در اسکار منتشر شد. نگار اسکندرفر، تهیهکننده فیلم سینمایی «جنایت بیدقت» که قرارداد پخش فیلمش را در داخل کشور بهتازگی امضا کرده به ایسنا گفته بود: «این فیلم پتانسیل حضور در اسکار را دارد. اکران آن در ونیز با نقدها، نظرات و استقبال بسیار خوب تماشاگران و منتقدان رو به رو شد و در حال حاضر هم در برخی لیستهایی که منتشر شده، این فیلم هم به عنوان یکی از گزینههای اسکار مطرح شده است». این خبر در شرایطی منتشر شده که هنوز بسیاری از منتقدان، این فیلم را در داخل کشور ندیدهاند و مشخص نیست چرا وقتی بر فیلمی اجماع صورت نگرفته باید آن را به عنوان مدعی اسکار معرفی کرد؟ هر چند این ساخته شهرام مکری نیز همچون «خورشید» مجید مجیدی در جشنواره ونیز امسال حضور داشت و همین امتیازی بزرگ برای این اثر جهت حضور در جمع مدعیان اسکار است اما حداقل شرط انتخاب گزینه نمایندگی سینمای ایران، برای اسکار اجماع داخلی است که اگر غیر از این باشد، سرنوشت ماجرا چیزی شبیه ماجرای انتخاب مستند «در جستوجوی فریده» برای حضور در اسکار میشود که در جریان یک لجبازی در کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران برای اسکار اتفاق افتاد و با اعتراضات گسترده روبهرو شد.
نکته دیگر اینکه این تقریبا یک موضوع ثابت شده است که اسکار در بخش فیلمهای غیرانگلیسی زبان، همیشه به آثاری که رویکردهای بومی کشور مبدا در آن پررنگتر است، توجه ویژهای دارد. هر چند که فیلم شهرام مکری هنوز در داخل دیده نشده اما سابقه فیلمسازی مکری، داشتن چنین فاکتوری در «جنایت بیدقت» را بعید نشان میدهد. از این نظر طرح چنین گزینههایی برای نمایندگی سینمای ایران در اسکار چیزی شبیه یک شوخی است!
* ظهور ناگهانی یک مدعی جدی!
اما در میان سیل خبرهایی که در ارتباط با انتخاب نماینده سینمای ایران برای اسکار امسال وجود داشت، روز گذشته به شکل ناگهانی خبری در ارتباط با اکران فیلم سینمایی «درخت گردو» ساخته محمدحسین مهدویان منتشر شد. روز گذشته، مرتضی شایسته، سخنگوی شورای صنفی نمایش عنوان کرد که «درخت گردو» ساخته محمدحسین مهدویان از ۸ تا ۱۳ آبان در کردستان به نمایش در میآید. مرتضی شایسته، سخنگوی شورای صنفی نمایش در گفتوگو با «مهر» درباره خروجی تازه جلسه این شورا گفت: «در جلسه امروز مقرر شد فیلم سینمایی «تله پاتی» به کارگردانی رضاشالچی و «کله پوک» بعد از تعطیلات سینما، به نمایش دربیایند و همه سینماها میتوانند این فیلمها را به نمایش بگذارند. همچنین فیلمیران، شرکت پخشکننده «درخت گردو» ساخته محمدحسین مهدویان درخواست نمایش این فیلم از تاریخ ۸ تا ۱۳ آبان را کرد از همین رو قرار است این فیلم در این تاریخ در کردستان به نمایش دربیاید».
با این اکران یک هفتهای، فیلم تازه محمدحسین مهدویان هم میتواند به جمع متقاضیان معرفی به عنوان نماینده ایران به اسکار ۲۰۲۱ اضافه شود. «درخت گردو» با وجود همه شیطنتهایی که مهدویان در روایت یکطرفه قصه آن داشته اما یکی از مناسبترین فیلمها برای فرستادن به جشنوارههای خارجی به نظر میرسد که نمایشش در خارج از ایران از جهت نمایش مظلومیت مردم ایران بویژه قوم مظلوم کرد، به نفع ایران خواهد بود.
ارسال به دوستان
دیدار مدیران استقلال و پرسپولیس با رئیس دیوان محاسبات
دکتر مهرداد بذرپاش، رئیسکل دیوان محاسبات کشور دیروز میزبان مهدی رسولپناه، سرپرست باشگاه و رئیس هیأتمدیره باشگاه پرسپولیس و احمد مددی، سرپرست باشگاه استقلال بود تا درباره مسائل و مشکلات این ۲ باشگاه تبادل نظر کند. در این نشست، بذرپاش اعلام کرد دیوان محاسبات از هیچ کمکی برای توسعه باشگاهها در چارچوب ضوابط قانونی دریغ نمیکند تا با اجرای قانون، انجام بهتر امور، افزایش بهرهوری و حفظ سرمایههای عمومی کشور، یار و یاور مدیران و سازمانها باشد. در این جلسه ضمن تاکید بر نقش نظارتی دیوان محاسبات در اجرای قانون و حفظ سرمایههای باشگاهها، مقرر شد با توجه به تنگناهای موجود که موجب اختلال در انجام امور و در نتیجه اتلاف سرمایههای مادی و معنوی در فوتبال بویژه این ۲ باشگاه دولتی شده، با نظر متخصصان و همکاری وزارت ورزش و جوانان، کمیتهای از معاونان و مشاوران دیوان محاسبات کشور نسبت به ارائه راهکارهای قانونی برای باشگاههای ورزشی، بویژه استقلال و پرسپولیس فعال شود. در پایان این نشست، به دستور رئیس دیوان محاسبات حساب باشگاه پرسپولیس که هفته گذشته مسدود شده بود، باز شد. ارسال به دوستان
علت فحاشیهای شدید در مناظره انتخاباتی آمریکا چه بود؟
ثمانه اکوان: بعد از مناظره داغ و سرشار از توهینهای بیسابقه بین ترامپ و بایدن، این سوال برای افراد تأثیرگذار در فضای سیاسی آمریکا به وجود آمده است که آیا ادامه این مناظرهها به نفع منافع ملی آمریکاست؟ کرونا گرفتن ترامپ باعث شده است افکار عمومی در ایالاتمتحده نفس راحتی بکشند که شاید دیگر خبری از مناظرههای بعدی تا روز سوم نوامبر، روز برگزاری انتخابات نباشد و اعصاب رأیدهندگان بیشتر از این به هم نریزد. با این حال رسانههای آمریکایی سعی دارند از این فضا استفاده کرده و به نمونههایی از برگزاری مناظره در طول تاریخ آمریکا بپردازند که میتوانست الگوی مناسبی برای ۲ نامزد ریاستجمهوری فعلی باشد و شاید کمک میکرد آبرویی برای سیستم سیاسی آمریکا در خارج از مرزهای این کشور باقی بماند.
رسانههای آمریکایی با اشاره به اینکه این مناظره سرشار از توهین، به هم پریدن و قطع کردن صحبت و تهمتزنیهای بیپایه و اساس بود، بیان کردهاند این مناظره نشان داد فضای سیاسی آمریکا از سپتامبر سال 1960 که نخستین مناظره تلویزیونی نامزدهای انتخاباتی آمریکا بین ریچارد نیکسون و جاناف کندی برگزار شد، تا چه حد به سمت ابتذال رفته است. اشاره به این مناظره در بسیاری از رسانههای آمریکایی دیده میشود اما فارینپالیسی1 در تحلیل خود این مناظره را معیاری برای حفظ ترتیبات سیاسی، احترام بین نامزدهای انتخاباتی و احترام آنها به فضای سیاسی و منافع ملی آمریکا میداند. در این مناظره ۲ نامزد انتخاباتی هرگز صحبتهای یکدیگر را قطع نکردند، به یکدیگر توهین نکردند یا سلامت عقلی یکدیگر و حتی پایبندی طرف مقابل به منافع ملی آمریکا را زیر سؤال نبردند. کندی به نیکسون دروغگو یا دلقک نگفت؛ همانطور که بایدن به ترامپ گفت و نیکسون نیز کندی را به تمایل به سوسیالیستها متهم نکرد؛ آنطور که ترامپ، بایدن را متهم کرد.
این مناظره به این دلیل مورد توجه رسانهها قرارگرفته است که کاملا در راستای منافع ملی آمریکا بود. ۲ نامزد انتخاباتی در طول این مناظره به تفاوت دیدگاههای ۲ حزب جمهوریخواه و دموکرات درباره مسائل اقتصادی، بهداشت، امنیت اجتماعی و مسأله نوع مواجهه آمریکا با دشمنانش پرداختند و هر کدام از زاویه خود بیان کردند راه و روش آنها برای رسیدن به این اهداف تا چه حد با رقیبشان متفاوت است و تا چه حد میتواند باعث پیشرفت آمریکا شود. در این مناظره نکته کلیدی، مساله ابرقدرتی آمریکا در جهان بود و به همین دلیل سیاست خارجی به مرکز اصلی بحثها تبدیلشده بود. بحثهای کندی- نیکسون در نخستین مناظرهشان قرار بود به مسائل داخلی محدود شود اما آنها به مسائل مرتبط با گسترش نفوذ شوروی سابق در جهان پرداختند و هر کدام از زاویه نگاه خود منافع ملی آمریکا در برخورد با این مساله را بیان کردند. نیکسون معتقد به برخورد همهجانبه با اتحاد جماهیر شوروی بود و کندی اعتقاد داشت با به کار گرفتن تمام امکانات جهت تقویت اقتصاد آمریکا، این کشور میتواند جلوی شوروی قدرت بیشتری از خود نشان دهد. او معتقد بود مردم دنیا باید به آمریکا و اقتصاد و وضعیت معیشتی مردم آمریکا نگاه کنند و آن را با وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم شوروی مقایسه کنند و به این مساله پی ببرند که کمونیسم نمیتواند پاسخی برای اقتصاد و قدرت سیاسی در کشورهای مختلف باشد. نیکسون اما اعتقاد داشت رسیدگی به سیاست خارجی در اولویت قرار دارد و بعد میتوان به مسائل داخلی و اقتصادی نیز رسیدگی کرد. او معتقد بود ارتباط بیشتر با کشورهای آمریکای جنوبی و طرح و اجرای برنامههای آموزشی برای رهبران بعدی این قاره میتواند جلوی نفوذ کمونیسم در آمریکا را بگیرد و مرزهای آمریکا را از شوروی در امان بدارد.
بعد از این مناظره، با این حال مردم کندی را پیروز میدان دیدند و استدلال او برای برتری اقتصادی آمریکا را بر استدلال نیکسون در به راه انداختن جنگ تجاری و عقیدتی علیه شوروی قانعکنندهتر یافتند.
نگاهی به این مناظره و تلاش رسانههای آمریکایی برای الگوسازی از آن نشان میدهد اشکال کار جو بایدن و ترامپ در شرایط فعلی آمریکا چیست و چرا مناظره اول آنها به بدترین و توهینآمیزترین مناظره تاریخ سیاسی آمریکا تبدیل شد؛ کندی و نیکسون اهداف مشترکی داشتند اما راه رسیدن به این اهداف، از نظر آنها بسیار متفاوت بود. ترامپ و بایدن با این حال هم هدف مشترک دارند و هم راهحل یکسان و این اشتراک بیش از حد در موضوعاتی است که آنها را به تقابل شخصی (و نه رویکردی) به یکدیگر میکشاند تا یکی بر سر دیگری داد بزند خفه شو! و دیگری طرف مقابل را فاسد و ناکارآمد و خوابالو بخواند!
شاید این تئوری از دید بسیاری از افرادی که معتقدند احزاب دموکرات و جمهوریخواه مطمئناً اهداف یکسان اما استراتژیهای متفاوت دارند، چندان هم جالب نباشد اما مروری بر گفتههای این ۲ نامزد انتخاباتی و موضعگیریشان در مسائل مختلف چه در درون آمریکا و چه بیرون از آن نشان میدهد نه تفاوتها، بلکه شباهتهاست که مناظرهها را به ابتذال و فحاشی رسانده است.
* اقتصاد آمریکا
در بعد داخلی، مهمترین مساله در شرایط فعلی آمریکا، مساله اقتصادی، همکاریهای اقتصادی آمریکا با جهان، ایجاد شغل، بالا بردن سطح معیشت مردم و مسائل مرتبط با کرونا و بهداشت و درمان است. در همه این مسائل، نامزد دموکرات نتوانسته برنامهای فراتر از اقدامات ترامپ داشته باشد و اخبار جالب توجهی نیز از رویکرد او در قبال جنگهای تجاری با چین و اروپا منتشر شده که نشان میدهد چندان هم با اقدامات فعلی ترامپ فاصلهای ندارد.2 بایدن بیان کرده است مسائل مرتبط با جنگ تجاری با چین در اولویت برنامههای کاری او قرار ندارد اما این جنگ در صورتی که سرمایهگذاری بیشتری در اقتصاد آمریکا نشود، نمیتواند پایان یابد.3 تحلیلگران آمریکایی از این صحبتها چنین نتیجه گرفتهاند که به احتمال زیاد نباید در انتظار این بود که ایالاتمتحده به عضویت در پیمان تجاری اقیانوس آرام یا شراکت ترنس- پسیفیک بپیوندد، برای تبادلات جدید اقتصادی با اتحادیه اروپایی مذاکره یا هرگونه قرارداد تجاری جدیدی را امضا کند. آنها بر این عقیدهاند روابط تجاری خوب اوباما با چین و کشورهای اروپایی باعث شد طبقه کارگر و متوسط در آمریکا با بحران بیکاری مواجه شود و بدین ترتیب شعارهای ترامپ در سال 2016 برای در اولویت قراردادن طبقه کارگر و متوسط باعث رأیآوری او بویژه در ایالتهای میشیگان، ویسکانسین و پنسیلوانیا شد که توانستند از فرمانهای اجرایی او در جنگ تجاری با چین و افزایش تعرفهها بیشترین سود را ببرند. بایدن حالا میخواهد در هر ۳ ایالتی که جزو ایالتهای «نوسانی» در رأیهای انتخاباتی هستند، دست بالا را داشته باشد و بدین جهت هنوز حرفی از پایان دادن به جنگ تجاری با چین نزده است. او صراحتا بیان کرده است: «هدف اصلی در هر تصمیمگیری درباره سیاستهای تجاری، در نظر گرفتن طبقه متوسط در آمریکا، ایجاد شغل و بالا بردن دستمزدهاست».4
در مساله کرونا نیز او اعلام نکرده است دقیقا به دنبال اجرای چه سیاستهایی است. با این حال نگاهی به بالا رفتن میزان بیکاری در آمریکا زمانی که ایالتهای مختلف این کشور در قرنطینه قرار داشتند، نشان میدهد بایدن برای گریز از رکود اقتصادی و دستوپنجه نرم کردن با ابعاد آن، نمیتواند سیاست دموکراتها را که تعطیلی برخی شهرها و ایالتهای پرخطر است اجرایی کند و این کار به ایجاد فضای دوقطبی و خشونتها اضافه میکند، بنابراین دولت او نیز در صورت پیروزی نمیتواند راهی را غیر از راه ترامپ برود.
* سیاست خارجی
درباره مسائل مرتبط با سیاست خارجی اما شباهتها بیشتر آشکار میشود. بایدن شاید دوباره به توافق آب و هوایی پاریس بازگردد اما مطمئنا بازگشت به تعدادی دیگر از توافقها مانند توافق هستهای ایران، پیمان منع موشکهای میانبرد هستهای با روسیه یا بازگشت به پیمان «آغاز 2»5 به این آسانیها هم نخواهد بود. او نمیخواهد در همین ابتدای کار خود را رودرروی کنگره قرار دهد و در عین حال میخواهد از منافع اقداماتی که ترامپ تاکنون انجام داده (مانند افزایش تحریمها علیه ایران) استفاده کند. او در یادداشتی که 23 شهریورماه در پایگاه خبری شبکه «سیانان» منتشر کرد، نوشت: «به تهران مسیر قابل اطمینانی را برای بازگشت به دیپلماسی پیشنهاد خواهم داد. اگر ایران به تعهدات دقیق توافق هستهای بازگشت، آمریکا نیز به توافق به عنوان نقطه شروعی برای دنبال کردن مذاکرات بعدی باز خواهد گشت... . ما به تلاشها برای عقب راندن ایران از فعالیتهای بیثباتکننده که دوستان و شرکای ما را در منطقه تهدید میکند، ادامه خواهیم داد. همچنین با استفاده از توافق کمکهای امنیتی آمریکا و اسرائیل که در زمان معاونت ریاستجمهوری من امضا شد، آمریکا از نزدیک با اسرائیل همکاری خواهد داشت تا اطمینان حاصل کند تلآویو میتواند از خودش در برابر ایران و بازیگران نیابتی آن دفاع کند. ما همچنین به استفاده از تحریمهای هدفمند علیه نقض حقوق بشر در ایران، حمایت این کشور از تروریسم و برنامه موشکهای بالستیک ادامه خواهیم داد».6 این صحبت شاید بهخودیخود فاقد مدارک لازم جهت این موضوع باشد که بایدن همچنان فشارها بر ایران را حفظ میکند اما اگر صحبتهای او را با مشاور سیاست خارجیاش «آنتونی بلینکن» در کنار هم قرار دهیم، متوجه میشویم نیت اصلی دموکراتها از بیان اینکه به برجام بازمیگردیم، چیست. مشاور ارشد جو بایدن در نشست مجازی کمیته یهودیان آمریکا گفته بود چنانچه وارد کاخ سفید شوند، تمام تحریمها علیه ایران از جمله تحریمهای اعمالشده توسط دونالد ترامپ را حفظ خواهند کرد.7 بلینکن همچنین گفته بود بایدن به دنبال «توافقی قویتر» با ایران خواهد بود: «اگر ما به پایبندی به تعهداتمان در توافق هستهای با ایران بازگردیم، از این مساله به همراه شریکان و متحدانمان که بار دیگر در موضع یکسانی با ما قرار میگیرند، به عنوان سکویی استفاده خواهیم کرد تا به مذاکره بر سر توافقی «طولانیمدتتر» و «قویتر» بپردازیم».
بایدن همچنین قرار نیست سفارت آمریکا را از اورشلیم [بیتالمقدس] به تلآویو بازگرداند یا مانع شهرکسازیهای بیشتر توسط رژیم صهیونیستی شود. او همچنان با بسیاری از دیکتاتورهای جهان در منطقه دوست خواهد بود و قرار نیست مانع دستیابی عربستان به توان هستهای شده یا معاملات سلاح با این کشور را بر هم بزند. او همچنین با وجود اینکه گفته تلاش میکند به جنگ یمن پایان دهد، هنوز موضع روشنی درباره اقدامات حمایتی آمریکا از نیروهای سعودی در جنگ یمن نداشته است.
* قلدری و بددهنی
نکته جالب توجه درباره شخصیت بایدن که در مناظره اول با ترامپ مشخص شد، این است که او نیز قرار است مانند ترامپ لحن تند و گزنده خود را در سیاست خارجی و نوع برخورد با اطرافیانش حفظ کند. ترامپ یک بار در دیدار با مرکل، با تمسخر به او گفته بود آلمان یک تریلیون دلار به آمریکا بدهکار است؛ اشاره او به هزینههای کمتر آلمان در ناتو نسبت به ایالاتمتحده بود. رسانهها معتقدند بایدن نیز زمانی که معاون رئیسجمهور بوده است در برابر بسیاری از متحدان آمریکا از جمله آلمان با چنین ادبیاتی رهبران را مورد خطاب قرار میداده و از این منظر تفاوت چندانی با ترامپ ندارد. این لحن تند آنطور که تحلیلگر مجله پولیتیکو8 نیز بیان کرده است، به احتمال زیاد در برابر چین نیز حفظ خواهد شد. بایدن شاید مانند ترامپ از ویروس کرونا با عنوان «ویروس چینی» یاد نکند اما او چین را متهم کرده بود در اقتصاد بینالمللی «تقلب» میکند و در عین حال «شی جین پینگ» رئیسجمهور چین را نیز به دلیل نوع برخورد این کشور با اویغورها، «قاتل» خوانده بود.
به نظر میرسد تنها وجه تفاوت ترامپ و بایدن، نه در نوع رفتار، بلکه در میزان خشونت موجود در این رفتار باشد. شاید ترامپ هنگام خروج از شورای حقوق بشر سازمان ملل، چند حرف درشت نیز نثار سازمان ملل کند اما بایدن با اجرای همین سیاست، حرفهای کمتر خشونتآمیزی میزند و در عین حال سعی میکند خود را از ترامپ و اقداماتش دور کند. با این حال یکی از فواید مناظره اول این بود که نشان داد در همین میزان خشونت در رفتار نیز نمیتوان مطمئن بود بایدن با ترامپ تفاوتی داشته باشد!
---------------------------------
پینوشت
1- https://foreignpolicy.com/2020/10/02/trump-debate-televised-kennedy-nixon-transcript/#
2- https://www.wsj.com/articles/whats-bidens-china-policy-it-looks-a-lot-like-trumps-11599759286
3- https://www.worldpoliticsreview.com/articles/28980/can-biden-outflank-trump-on-trade
4- https://foreignpolicy.com/2020/10/02/biden-trump-trade-wars-election-2020/#
5- Start II
6- https://edition.cnn.com/2020/09/13/opinions/smarter-way-to-be-tough-on-iran-joe-biden/index.html
7- https://www.algemeiner.com/2020/06/18/top-foreign-policy-adviser-says-biden-would-keep-all-us-sanctions-on-iran-in-place/
8- https://www.politico.com/news/2020/09/21/trump-biden-foreign-policy-419130
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|