|
پس از بیاعتنایی آمریکا نسبت به درخواست ماندن در افغانستان اشرف غنی دیروز پیشنهاد صلح و مذاکره با طالبان را مطرح کرد
خودباخته
چگونه سیاستهای اشرف غنی در افزایش وابستگی افغانستان به آمریکا و تنشزایی علیه همسایگان، این کشور را در وضعیت فعلی قرار داده است
گروه بینالملل: «امروز روز ایستادگی برای جمهوریت، استقلال، صلح، مردمسالاری و همدیگرپذیری است»؛ این بخشی از سخنان «محمد اشرف غنی» رئیسجمهوری افغانستان است که دیروز در ولایت «خوست» در جمع بزرگان این ولایت بر زبان آورد و در پی آن از طالبان درخواست کرد ضمن پایبندی به شریعت، وارد مذاکره با دولت افغانستان شود. این سخنان در شرایطی مطرح شده که 2 هفته قبل رئیسجمهوری افغانستان با دستان خالی کاخ سفید را ترک کرد و عملا دولت و آینده کشور را گرفتار در مهلکه خودساختهای دید که بیرون آمدن از آن نیازمند دولتی است بسیار قویتر از آنچه تصور میشود. البته که دلیل این وضعیت صرفا قدرتافکنی طالبان و اطمینانخاطر آن از جانب آمریکا نیست، بلکه این استیصال دولت برآیند عملکرد کلی رئیسجمهوری است که در این سالها از روی جبر یا اختیار، سیاستهای تبعیض قومیتی، همسایهستیزی و خودتحقیری را علیه منافع و امنیت ملی افغانستان پیگیری کرده و دولتش یکی از فاسدترین نهادهای سیاسی دهههای اخیر در منطقه است. نمود بارز این رویه نیز این است که با وجود تاکیدات مکرر غنی بر عباراتی نظیر «جمهوریت»، «همدیگر پذیری» و «صلح» اما جامعه افغانستان چه طبقات سنتی و چه فنسالاران باور دارند اقدام عملی در پس این سخنان نیست. به عبارت دیگر بسیج شکل گرفته مردمی در ولایات مختلف که همانند غنی به دنبال مقابله و محدودسازی طالبان هستند، به این معنا نیست که این مطالبه برآمده از پایگاه اجتماعی رئیسجمهور است. واقعیت این است که دولت ضعیف محمد اشرف غنی در این سالها اعتبار خود را هزینه پیشبرد سیاست آمریکا در داخل و محیط پیرامونی افغانستان کرد و اکنون دولت غنی از فقر مشروعیت سیاسی در داخل و اعتبار و اقتدار سیاسی در خارج از مرزها رنج میبرد.
* فرار از واقعیت، غنی در مسیر ادامه تنش با همسایگان
به گزارش «وطنامروز»، محمد اشرف غنی، رئیسجمهور افغانستان دیروز با حضور در ولایت خوست در میان جمعی از ساکنان این ولایت سخنرانی کرد. او در این نشست گفت: «به طالبان میگوییم شریعت خدا را بپذیرید و بیایید با هم بنشینیم؛ میگویند نه موافقتنامه با آمریکا. آمریکاییها رفتند، حال موافقتنامه را از چه کسی میخواهید». او در بخش دیگری از سخنان خود از طالبان خواست به مذاکرات صلح بازگردد. دراز کردن دست دوستی و گفتوگو از سوی غنی به طرف طالبان در حالی است که غنی تا پیش از سفر به آمریکا در 26 ژوئن با اغماض صحبت از مصالحه و مذاکره با طالبان به میان آورده بود. غنی در این نشست همچنین در سخنانی تأملبرانگیز از طالبان خواست اگر «افغانستان را دوست دارند، به مردم وعده بدهند مداخله بیرونی را نمیپذیرند و افغانستان را به دست دیگران نمیسپارند». وی افزود: «وعده کنید آب افغانستان را به دیگران نمیفروشید، مداخله بیگانگان را نمیپذیرید، افغانستان را از چهارراه اقتصادی به یک راه مبدل نمیکنید...». این حقیقت که طالبان افغانستان اساسا در این سالها مورد حمایت پاکستان بوده، انکارناشدنی است اما نکته جالب توجه در سخنان غنی این است که او با نادیده گرفتن واقعیت موجود در کشورش، کماکان بر این عقیده استوار است که طالبان صرفا ماهیتی خارجی دارد. ضمن اینکه دولت آمریکا رسما با مذاکره با طالبان مشروعیت سیاسی برای آن قائل شد و آن را از جایگاه یک گروه شبهنظامی به یک بازیگر مشروع در عرصه سیاسی افغانستان مبدل کرد. در این مدت طالبان با کشورهای منطقه و فرامنطقه روابط سیاسی برقرار کرده است. علاوه بر اینها سخنان غنی درباره رویکرد طالبان در روابط خارجی نوعی فرار به جلو محسوب میشود، چرا که دولت فعلی افغانستان در زمینه توسعه روابط خارجی و ارتقای سطح همکاری با همسایگان یکی از ضعیفترین عملکردهای ممکن را داشته و از آنجا که شخص رئیسجمهوری در پیگیری این اشتباه راهبردی ممارست به خرج داده است، اکنون به دنبال این است توپ ناامنی و بیثباتی را به زمین کشورهای منطقه بویژه همسایگان بیندازد. البته در این بین نباید نقش جریان غربگرای افغانستانی را که طی 2 دهه گذشته نقش قابل توجهی در پیریزی سیاستهای آمریکا و تطهیر جنایات ناتو علیه غیرنظامیان این کشور داشته، در این اشتباه راهبردی نادیده گرفت. این در حالی است که اگرچه ساختار دولت در افغانستان از سال 2001 غربی بوده و همواره همسو با آن عمل کرده اما اثرگذاری شخص رئیسجمهور افغانستان در دامن زدن به این شرایط نیز انکارناپذیر است. به هر روی بحث موازنهگری در روابط خارجی و تنشزدایی با همسایگان از الزامات ابتدایی روابط خارجی است.
* بیآبرو در داخل
جالبتر اینکه غنی در این جلسه با بیان اینکه «۲ سال پیش با نوشتن نامهای به دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا، خواستار خروج سربازانش (از افغانستان) شده بود»، قصد داشت خود را در مقام رئیسجمهوری مقتدر نشان دهد. با این حال هنوز تصویر حضور رئیسجمهور افغانستان در پایگاه بگرام در جریان سفر سال 2018 ترامپ به این کشور از یاد نرفته که جایگاه او را در ردیف سربازان آمریکایی پشت سر ترامپ قرار داده بودند و تصویری تلخ و ذلتبار از رئیسجمهوری افغانستان تداعی کرد. علاوه بر این بازخوردهای آخرین سفر غنی به واشنگتن و دیدار با جو بایدن از سوی افکار عمومی افغانستان حاکی از این است که ارگنشین کابل، در باور مردم کشورش در بهترین حالت همتراز با دیپلماتهای آمریکایی و مامور انجام فرامین بایدن است. غنی در شرایطی برای دیدار با رئیسجمهور آمریکا به کاخ سفید رفت که طالبان بیش از 107 شهرستان را تحت کنترل داشت و بیشتر از 150 شهرستان نیز در وضعیت درگیری قرار داشت. با این حال بایدن در این دیدار صراحتا اعلام کرد «این مردم افغانستان هستند که باید درباره آینده کشورشان تصمیم بگیرند» و در مقابل، غنی گفت «به تصمیم بایدن برای خروج از افغانستان احترام میگذاریم و ما افغانستانیها باید با پیامدهای این موضوع به تعامل بپردازیم». در این بین رسانهها و نخبگان افغان با انتقاد از سفر غنی و هیات همراهش به آمریکا در آن مقطع زمانی، آن را مایه شرمساری و خفت مردم شجاع افغانستان عنوان کردند. برخی کاربران این سفر را گزارشدهی رعیت به ارباب توصیف و مقامات افغانستانی را گماشتههای آمریکا معرفی کردند.
* مقابله با وحدت ملی
بخش دیگر سخنان رئیسجمهور افغانستان در دیدار با بزرگان ولایت «خوست» خطاب به مردم افغانستان بود. او در این سخنان از مردم خواست «برای حفظ جمهوریت و صلح ایستادگی کنند»؛ تاکیدی که شاید یکی از متناقضترین مواضع رئیسجمهور افغانستان است. واقعیت این است که دامن زدن به تنشها و تبعیض قومی در افغانستان یکی از برچسبهایی است که همواره با غنی همراه خواهد بود. تمرکز خواسته یا ناخواسته او بر گسترش پشتونیزم، محدود کردن هزارهها تا جایی که آنها برای ممانعت از نسلکشی قوم خود (هزارهها) به نهادهای بینالمللی دادخواه شدند، درکنار قضایایی مثل غائله شهرستان «بهسود» تنها بخشی از اقداماتی است که غنی در جهت گسست وحدت ملی انجام داده است، تا جایی که اکنون در ولایات درگیر با طالبان، بسیج مردمی فارغ از فرماندهی نیروهای دولتی شکل گرفته و جنگسالاران و مجاهدان دهههای 80 و 90 میلادی با تجهیز و فرماندهی همشهریان و همولایتیهای خود بدون در نظر گرفتن فرامین دولتی و ناامید از هر گونه اقدام جدی آن به سنگرسازی و مقابله با طالبان پرداختهاند. بر این اساس میتوان گفت در کنار اشغالگری آمریکا و ناتو که به گسترش تروریسم در افغانستان منجر شده، آنچه این کشور را به این ورطه از عدم ثبات و تزلزل سوق داده، عملکرد دولتی است که به دلیل فساد ساختاری و درونی، از ضعف جدی در طرحریزی و پیگیری برنامههای کلان رنج میبرد؛ دولتی فقیر و ضعیف که سالها کلید حل مشکل را در خارج از افغانستان جستوجو میکرد.
***
آخرین تحولات افغانستان؛ درگیری نیروهای دولتی با طالبان در غرب این کشور
جنگ بین طالبان با نیروهای دولتی افغانستان روز شنبه نیز در حومه شهرهای قندهار، غزنی و قلعهنو در استان بادغیس در غرب افغانستان با شدت ادامه یافت. سخنگوی لشکر ۲۰۵ ارتش افغانستان در استان قندهار با بیان اینکه درگیری بین نیروهای دولتی و طالبان در بخشهای حوزه هفتم امنیتی شهر قندهار ادامه دارد، افزود: در این درگیریها ۷۰ تن از افراد طالبان کشته شدند. از استان غزنی در ۱۴۵ کیلومتری غرب کابل، پایتخت افغانستان نیز گزارش شده است درگیری در اطراف شهر غزنی بشدت ادامه دارد و یک عضو شورای استانی غزنی گفته است نیروهای طالبان وارد منازل مردم شده و با سپر قرار دادن غیرنظامیان با نیروهای دولتی، جنگ خانه به خانه میکنند. حسامالدین شمس، استاندار بادغیس در غرب افغانستان هم روز شنبه اعلام کرد گروه طالبان شب گذشته بار دیگر به شهر قلعهنو حمله کرد که با مقاومت شدید نیروهای دولتی مواجه شد که بر این اساس نیروهای طالبان پس از دادن تلفات سنگین مجبور به عقبنشینی شدند. وی افزود ۲ عضو شورای استانی نیز به گروه طالبان پیوستهاند. هرات در غرب افغانستان نیز طی ۲ روز گذشته شاهد تحولات مهمی در عرصه نظامی بود و پس از سقوط مرز تجاری اسلامقلعه در مرز ایران، چند شهر دیگر نیز بدون درگیری به دست طالبان افتاد.
* تکذیب ادعای طالبان از سوی دولت افغانستان
در حالی که مقامهای طالبان روز جمعه ادعا کردند ۸۵درصد خاک افغانستان به تصرف نیروهای این گروه درآمده است، مقامهای دولت افغانستان دیروز این ادعا را رد و آن را بخشی از «کارزار تبلیغاتی» گروه طالبان توصیف کردند. در همین حال طالبان دیروز در بیانیهای جدید اعلام کرد بر بیش از ۱۵۰ منطقه این کشور مسلط شده است. به گزارش رویترز، به گفته مقامهای محلی افغان، طالبان یک منطقه کلیدی در استان هرات در غرب افغانستان را که محل سکونت دهها هزار تن از شیعیان هزاره است، تصرف کردهاند. همزمان کنترل شهر تورغندی در شمال کشور و هممرز با ترکمنستان از دست نیروهای دولتی خارج و به دست طالبان افتاد. صدها نفر از نیروهای امنیتی دولت افغانستان به دنبال حملات طالبان به ایران و تاجیکستان گریختهاند که موجب نگرانی تهران و مسکو شده است. سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه روز جمعه گفت مسکو آماده است در صورت وخیم شدن اوضاع در مرز افغانستان و تاجیکستان، وارد عمل شود. روسیه و تاجیکستان هر دو عضو «سازمان پیمان امنیت جمعی» هستند؛ پیمان دفاعی مشترک بین روسیه و ۶ جمهوری سابق اتحاد جماهیر شوروی.
* فرار نظامیان و مقامات افغان
موج فرار نظامیان و مقامات افغان از ولسوالیهایی که به دست طالبان سقوط کرده، ادامه دارد. پناهنده شده مرزبانان افغان به ایران در جریان اشغال منطقه اسلام قلعه این کشور در نقطه صفر مرزی استان هرات - همجوار با دوغارون- تنها گوشهای کوچک از موج مزبور است. در حالی که کشورمان در حال تدارک بازگرداندن نیروهای مرزبانی پناهنده شده به کشورشان با پروازی مستقیم است اما خبری از بازگشت بیش از 1500 نیروی نظامی و انتظامی افغان از همسایه شمالیشان تاجیکستان نیست.
به گفته حسن سلطانوف، نماینده دائم تاجیکستان در سازمان پیمان امنیت جمعی، این تعداد نظامی افغان فقط طی 2 هفته گذشته که حدود 70 درصد مرزهای ۲ کشور به دست طالبان افتاده، بویژه در ولایتهای مرزی شمال و شمال شرقی بویژه بدخشان به تاجیکستان پناه بردهاند.
به گزارش اسپوتنیک، مقامات تاجیک حدود 20 هزار نیرو در مرز ۲ کشور به طول 910 کیلومتر مستقر کردهاند اما صعبالعبور و کوهستانی بودن این مناطق باعث شده دوشنبه خواستار کمک از سوی سازمان پیمان امنیت جمعی بویژه روسیه شود، از طرف دیگر انتشار فیلمی از فرودگاه بدخشان که مسؤولان کشوری و لشکری این ولایت را در حال فرار با هواپیما نشان میدهد، تردیدهایی جدی را میان مردم درباره ادامه کار دولت فعلی کابل به وجود آورده به طوری که گمانهزنیهایی درباره فرار محمد اشرف غنی، رئیسجمهور و امرالله صالح، معاون او به وجود آمده است.
از طرف دیگر، سرور دانش، معاون دوم ریاستجمهوری افغانستان دیروز در صفحه اجتماعی خود از حرکت وسیع مردمی در حمایت از نیروهای امنیتی برای مقابله با جنگطلبی طالبان خبر داد. او همچنین از امیر صاحب اسماعیلخان، از پیشکسوتان جهاد و مقاومت برای ایجاد جبهه مردمی علیه طالبان که هرات را به محاصره درآورده، حمایت کرد.
* ترکیه و ترانزیت تکفیریها از ادلب به افغانستان
بر اساس برخی شنیدهها ترکیه در افغانستان نیز مانند سوریه در حال ماهی گرفتن از آب گلآلود است. شرقیترین عضو ناتو، در معاملهای پایاپای با آمریکاییها و حکومتیهای دستنشاندهشان در افغانستان، در ازای ایجاد چتر امنیتی برای مقامات کابل، اقدام به ایجاد کریدور تروریستی بین شام و هندوکش کرده است. با جزم شدن عزم سوریه و متحدانش بویژه روسیه و ایران برای پاکسازی بزرگترین تجمعگاه تروریستهای تکفیری مورد حمایت دولتهای غربی- عربی در استان ادلب در شمال شامات، میت (سازمان اطلاعات ملی ترکیه) به تکاپو افتاده تا مسلحان دست پروردهاش را که همان بازماندگان گروه جبههالنصره (شاخه القاعده در سوریه) هستند، به جبههای جدید منتقل کند و ظاهرا داعش افغانستان، بهترین مقصد ممکن است. برخی منابع روس فاش کردهاند «هاکان فیدان» مدیر میت و چشم و گوش اطلاعاتی رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه اخیرا در نشستی مشترک با فرمانده آمریکایی ناتو، قول انتقال دستکم 2 هزار تروریست تکفیری از ادلب به افغانستان را گرفته است؛ افغانستانی که با تکمیل روند خروج نظامیان آمریکا و ناتو و ضعف مفرط حکومت مرکزی کابل، به مکانی مناسب برای رشد و نمو مسلحان سلفی تبدیل شده است.
نیروهای نظامی ترکیه در حال حاضر قرار است به طور رسمی امنیت فرودگاه کابل و منطقه دیپلماتیک پایتخت افغانستان را به جای نظامیان آمریکایی تامین کنند اما برخلاف انتظارات آنکارا، طالبان این اعمال نفوذ ترکیه را در فلات پامیر به رسمیت نشناخته است.
اردوغان در ماههای اخیر بخشی از تروریستهای ادلب را برای اعمال نفوذ به لیبی منتقل کرده و بخشی دیگر را نیز در جنگ قرهباغ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان دخالت داده بود.
ارسال به دوستان
پرونده «وطن امروز» درباره راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدت کنترل تورم در دولت سیزدهم
نسخه درمان تورم
گروه اقتصادی: تا چند هفته دیگر دولت حسن روحانی به پایان میرسد و فصلی جدید در ساحت سیاستگذاری و مدیریت اجرایی کشور گشوده میشود. تمرکز دولت سیزدهم آنطور که از شعارهای انتخاباتی و اقدامات روزهای اخیر آن میتوان برداشت کرد، بهبود شرایط معیشتی مردم است. مبارزه با دیو هفت سر تورم و کاهش اختلاف طبقاتی، اصلیترین اهداف دولت حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی خواهد بود.
شاید پیش از هر چیز انتظار مردم از دولت سیزدهم، سر و سامان دادن به قیمتها باشد؛ قیمتهایی که بیمنطق در چند سال اخیر همواره روند صعودی داشته و باعث فشارهای مضاعف بر مردم بویژه طبقات متوسط و آسیبپذیر شده است.
در پرونده پیش رو به بررسی راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدت منطقی کردن نرخ تورم برای حمایت از معیشت مردم پرداختهایم.
***
سیاستگذاری پولی کارآمد
معمولا برای کنترل تورم از کنترل متغیرهای پولی از جمله رشد نقدینگی یا کنترل نرخ بهره استفاده میشود البته شرط توفیق کنترل تورم ورای این ۲ روش، آن است که نیروهای منجر به خلق و رشد درونزای نقدینگی در خارج از بانک مرکزی تحت کنترل درآید، چرا که در غیر آن صورت امکان استفاده مؤثر از کنترل رشد نقدینگی یا کنترل نرخ بهره برای کنترل تورم از بین میرود. به عنوان مثال نمیتوان در شرایط تشدید کسری بودجه از موفقیت کنترل رشد نقدینگی یا کنترل نرخ بهره برای کنترل تورم اطمینان حاصل کرد.
غالب بانکهای مرکزی مطرح دنیا چه توسعهیافته و چه در حال توسعه، از کنترل نرخ بهره برای کنترل تورم استفاده میکنند. به عبارت دیگر بانک مرکزی بر اساس فشاری که انحراف تورم و تولید از سطح مطلوبشان به رفاه اجتماعی وارد میکنند، نرخ بهره را بهگونهای مدیریت میکند که نرخ تورم و تولید از مقدار مطلوبشان انحراف پیدا نکنند. در آن صورت، هنگام تشدید تورم اقدام به افزایش نرخ بهره میشود تا با محدود کردن مخارج کل سبب جلوگیری از تشدید تورم شود. به همین دلیل است که امروز هنگام اعلام سیاست پولی بانک مرکزی معمولا گفته میشود بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش یا کاهش داد یا بدون تغییر باقی گذاشت و اشارهای به کاهش یا افزایش نرخ رشد نقدینگی نمیشود. از آنجا که تجربه دنیا استفاده از نرخ بهره را ابزاری مؤثرتر برای کنترل تورم نشان داده است، دستگاه سیاستگذاری پولی باید بتواند از طریق مدیریت نرخ سود به کنترل تورم بپردازد.
البته باید اشاره کرد سازوکار عملیات بازار باز، این امکان را برای کشور فراهم کرده است و صرفا کافی است نظام سیاستگذاری شامل دولت، مجلس و بانک مرکزی اراده کنند آن را به کار گیرند. دلیل اینکه مدیریت نرخ سود ابزاری مناسبتر است، به این موضوع بازمیگردد که تغییرات نرخ سود برای عاملان اقتصادی براحتی قابل درک است و با سرعت در تصمیمات آنها اثر میگذارد. به عنوان مثال، بخش عمدهای از مردم هیچ درکی از پایه پولی ندارند اما مفهوم نرخ سود و اثر عملی آن در تصمیمات خود را بخوبی متوجه میشوند.
در عین حال، سیاستگذار پولی از طریق تغییرات نرخ سودی که او قصد مدیریت آن را دارد، با سرعت و دقت بیشتری میتواند متوجه تحولات اقتصاد شود و در واکنش به آن سیاست خود را تغییر دهد. البته علاوه بر مدیریت نرخ سود، اقدامات احتیاطی اقتصاد کلان، بویژه جلوگیری از انباشت ریسک در تخصیص منابع بانکها بسیار بااهمیت است و شاید شرط کافی توفیق کنترل تورم باشد.
***
ضرورت انضباط مالی در دولت سیزدهم
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز در گفتوگو با «وطنامروز»، موضوع کسری بودجه دولت را مهمترین عامل ایجاد تورم میداند و میگوید: کسری بودجه معلول تراز نبودن درآمدها و هزینههای دولت است و ناترازی درآمدها و هزینههای دولت نیز محصول بیانضباطی مالی دولتهای گذشته تاکنون است.
به گفته نارسیس امینرشتی، بیانضباطی مالی از دولتهای گذشته در کشور باب شد و دستدرازی دولتها به منابع صندوق ذخیره ارزی باعث شده آنها جسارت بیشتری برای بیانضباطی مالی و عدم تعهد به مباحث هزینهای بودجه داشته باشند.
وی میافزاید: بخش دیگری از مباحث بودجه به موضوع درآمدها برمیگردد. در سالهای اخیر به دلیل اعمال تحریمهای پیاپی و محدودیتهایی که برای فروش نفت ایران وجود داشته است، طبیعتا درآمدهای دولت کاهش یافته، این در حالی است که نقش مالیات به عنوان یک درآمد پایدار در درآمدهای دولت بسیار کمرنگ بوده و همین امر به بیانضباطی مالی دولت بیش از پیش دامن زده است.
امینرشتی ادامه میدهد: در فرآیند کسری بودجه یکی- دو سال اخیر، شیوع ویروس کرونا و آسیبهایی که از این حیث به اقتصاد کشور وارد شده نیز بشدت بر کاهش درآمدهای مالی دولت تاثیر گذاشته است. دولت نیز تنها راهحل برونرفت از این بحران را استقراض از بانک مرکزی دانسته و لذا با این اقدام، پول بیپشتوانه خلق کرده و در نتیجه تورم در کشور افزایش یافته است.
وی معتقد است در بروز چنین شرایطی، دولت به تنهایی مقصر نیست، بلکه بانکها نیز از عوامل اصلی افزایش حجم نقدینگی و رشد نرخ تورم در جامعه هستند، چرا که بانکها نیز به دلیل تواناییها و امکاناتی که برای خلق پول دارند، به افزایش نقدینگی کمک کردهاند. در واقع هر کجا و به هر شکلی که جریان نقدینگی در کشور افزایش پیدا کرده، تورم نیز تشدید شده است.
* راهکارهای بلندمدت کنترل تورم
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه میگوید: در این شرایط، به مالیاتی که دولت از مردم دریافت میکند اصطلاحا مالیات تورمی گفته میشود؛ گویا دولت دست در جیب مردم کرده و هزینههای خود را از جیب مردم خرج میکند. در مواردی جامعه متوجه این دستدرازی دولت نمیشود اما وقتی قدرت خرید افراد در جامعه به دلیل کاهش درآمدهایشان به شکل قابل توجهی کم میشود، جامعه نیز بخوبی متوجه عملکرد دولت میشود. امینرشتی در ادامه با اشاره به راهکارها و ابزارهایی که دولت سیزدهم برای کنترل تورم در جامعه در اختیار دارد، پیشنهاد میکند: نخستین و مهمترین اقدام دولت سیزدهم، باید ایجاد و پایهگذاری یک دولت منضبط باشد؛ دولتی منضبط در بودجهریزی و متعهد به آن.
وی ادامه میدهد: علاوه بر این، دولت باید بتواند راههای تعامل با جهان را گسترش دهد. برداشته شدن تحریمها و خروج دولت از زیر بار تحریمها، بیتردید فشار اقتصادی ناشی از افزایش نرخ تورم را از دوش مردم برمیدارد. به گفته وی، محدودیت در استقراض از بانک مرکزی از یک سو و اعمال سیاستهایی که نقش بانک مرکزی را در خلق پول محدود کند، از دیگر راهکارهایی است که دولت سیزدهم باید ارادهای قوی در تحقق آن داشته باشد. این راهکارها به عنوان راهکارهایی بلندمدت که میتواند در بستر زمان در کنترل تورم موثر باشد، قابل تأمل است.
* لزوم اخذ مالیات از ارزها و تجارت الکترونیک
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز در ادامه بر ضرورت ایجاد درآمدهای پایدار برای دولت اشاره میکند و میافزاید: آنچه امروز میتواند به عنوان یک درآمد پایدار برای دولت مطرح باشد، درآمدهای مالیاتی است. افزایش پایههای مالیاتی علاوه بر کاهش فشار اقتصادی به مردم، منابع درآمدی قابل اتکایی برای دولت محسوب میشود. امینرشتی میگوید: با افزایش نرخ مالیات موافق نیستم اما معتقدم از طریق گسترش پایههای مالیاتی، بهتر میتوان درآمدهای مالیاتی کسب کرد. مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر املاک، مالیات بر بازار خودرو و انواع ارزها و به طور کلی مالیات از آنچه به عنوان سرمایه در کشور مورد توجه قرار دارد، ابزارهایی است که تمام اقتصاددانها و کارشناسان اقتصادی بر اعمال آن تاکید دارند. مالیات بر انواع ارزها از جمله ارزهای دیجیتالی که در حال حاضر یکی از مباحث روز کشور است نیز باید مدنظر دولت قرار گیرد. وی ادامه میدهد: معتقدم انواع مالیاتهایی که روی پایههای محیطزیستی است و تحت عنوان مالیاتهای سبز شناخته میشود نیز باید در دستور کار دولت قرار گیرد. این نوع مالیات در دهه 1970 میلادی در کشورهای اروپایی مطرح بود اما در کشور ما به صورت جدی مورد توجه قرار نگرفته است. مضاف بر این مالیات بر تجارت الکترونیک که در چند سال اخیر و بویژه در ۲ سال گذشته و همزمان با شیوع ویروس کرونا بشدت گسترش یافته، از جمله پایههای مالیاتی مهمی هستند که دولت میتواند برنامه مدون و قابل اجرایی را برای اخذ این نوع مالیاتها پیریزی و اجرا کند. عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی همچنین بر ضرورت شفافسازی در دولت سیزدهم تاکید میکند و میگوید: شفافسازی در هر عرصهای نهتنها به بهبود عملکرد دولت کمک میکند، بلکه در سایر بخشها از جمله اصناف، صنایع، فرارهای مالیاتی و... فضایی را به وجود میآورد که درآمدهای پایدار و مناسب برای دولت ایجاد کند. طبیعتا رو آوردن به دولت الکترونیک، مسیر کوتاهی را برای دولت در این بخش ایجاد میکند.
***
ساختار بودجه باید تغییر کند
عباسعلی ابونوری اقتصاددان در گفتوگو با «وطنامروز» ساختار بودجه را مهمترین عامل تورم افسارگسیخته در کشور میداند و میگوید: طبقات ساختمانی را که زیربنای درست و ستونهای استوار نداشته باشد نمیتوان تعمیر و ترمیم کرد، بلکه باید پایههای آن از بین رفته و پایههای جدید بنا گذاشته شود بنابراین تا زمانی که ساختار بودجه در کشور بر همین اساس و پایه استوار باشد، امید داشتن به حل مشکل تورم، واهی است.
به گفته عباسعلی ابونوری، برای اصلاح نظام اقتصادی و پولی کشور، راهکارهای ساده و کوتاهمدتی وجود ندارد و همانطور که وضعیت کنونی اقتصاد کشور ماحصل اشتباهات چندین ساله دولتهای گذشته است، در نتیجه به همان میزان زمان نیاز است تا بتوان اقتصاد کشور را دوباره بازسازی کرد.
وی معتقد است: در صورتی که بودجه دیگری برای کشور نوشته و چالشهای فعلی آن برطرف شود، شاید بتوان طی چندین سال آینده نرخ تورم را کنترل کرد، در غیر این صورت دولت جدید نیز با ساختار کنونی بودجه، قدرت مانور و ریسک چندانی برای کنترل تورم، نه در کوتاهمدت و نه در بلندمدت ندارد.
وی میافزاید: اقتصاد ایران مبتلا به کرونای حاد است و طبیعتا یکشبه قابل درمان نیست. تورم هم از عوارض این بیماری است که رفع آن یکشبه ممکن نیست. ایران اکنون وارد یک چالش بزرگ اقتصادی شده است که عبور از آن حداقل تا 3-2 سال آینده امکانپذیر نیست؛ این یک نگاه واقعبینانه به مساله تورم در کشور است و نه یک نگاه بدبینانه.
ابونوری معتقد است نگاه واقعبینانه یعنی اینکه مالیات مهمترین ابزار برای حل چالش بودجه در کشور است، اما اخذ مالیات از تولیدی که متوقف شده چه کاربرد مثبتی در اقتصاد دارد؟ کشور نیازمند یک تحول ساختاری در بخش اقتصادی است که لازمه آن تعامل و بازگشایی دروازدههای کشور به سوی دنیاست. در این صورت تولید و صادرات رونق گرفته و موضوع مالیات معنا پیدا میکند.
به گفته وی، کاهش مخارج دولت از دیگر ضروریات است اما چگونه میتوانیم در مقابل تورم ۲ رقمی موجود در کشور مخارج دولت را کاهش دهیم؟ معتقدم حتی در صورت تحول در بودجه کشور و بودجهریزی مجدد، باز هم تا زمانی که مشکلات سیاسی به اقتصاد ایران چنگ زده باشد، بحران تورم قابل کنترل نیست؛ نه در بلندمدت و نه کوتاهمدت.
***
با تورم در کوتاهمدت چه کنیم؟
علی جهانگیری: هرگاه رشد نقدینگی برابر با رشد تولید نباشد، سرریز آن تورم است به این معنا که به هر میزان نقدینگی خلق شود و در خدمت تولید قرار نگیرد، تورم خواهیم داشت. هماکنون 195 کشور جهان تورم زیر 5 درصد دارند اما در ایران هنوز حتی در یکرقمی کردن این شاخص، موفقیتی حاصل نشده است. نخستین و مهمترین کاری که برای کنترل تورم در کوتاهمدت باید انجام داد، کنترل نقدینگی است و کاراترین و موثرترین ابزار نرخ بهره است. اگر هدف کاهش التهاب بازارهاست باید نرخ بهره را در کوتاهمدت به نرخ تورم نزدیک کرد، در میانمدت هم با فروش اوراق اجازه پولی شدن کسری بودجه داده نشود و در بلندمدت نیز زمینه افزایش رشد اقتصادی و سهولت کسبوکار فراهم آید تا اقتصاد از چرخه تورم خارج شود. در کنار کنترل نقدینگی باید اصلاح نرخ ارز در دستور کار سیاستگذار ارزی قرار بگیرد تا تقاضای کاذب در بازار ارز از بین برود. از پاییز 98 تاکنون دلار، سکه و ارز نیمایی رشد چندصد درصدی را تجربه کرده و در مجموع مواد اولیه داخلی و خارجی، کالاهای مصرفی و بادوام بین 100 تا 200 درصد افزایش قیمت داشته است. علاوه بر این شاهد تورم چند ده درصدی در بخش خدمات هستیم که منشأ این مصیبتها، نرخ ارز است. در ۳ سال گذشته درآمد مردم حدود ۲ برابر رشد کرده اما نرخ ارز 8 تا 9 برابر شده، این بدان معناست که قدرت خرید مردم حدودا نصف شده است، البته باید توجه کرد که رابطه نرخ ارز و تورم رابطهای پیوسته است، بدین معنا که جهش نرخ ارز فقط زمان تخلیه آثار تورمی نقدینگی روی سطح عمومی قیمتها را تعیین میکند. این موضوع حاکی از آن است که تورم انباشتهای وجود دارد و به محض اینکه نرخ ارز افزایش مییابد، آن هم تخلیه میشود. دولتها در دورههایی که وفور درآمدهای نفتی وجود دارد به سیاست عرضه ارز به بازار برای پایین نگه داشتن ارز و کنترل تورم اقدام میکنند، غافل از اینکه ارز نیز همانند سایر کالاها با افزایش رشد فزاینده نقدینگی (فراتر از رشد اقتصادی)، باید تدریجا متورم شود. این اشتباه بزرگ باعث میشود زمانهایی که کشور محدودیت منابع ارزی دارد، با جهش یکباره نرخ ارز مواجه شده و تورم به صورت لجامگسیخته به وقوع بپیوندد و نوسانات نرخ ارز آسیبهای جبرانناپذیری بر بدنه اقتصاد، بویژه تولید وارد کند. مصداق چنین رفتاری را میتوان در سالهای 1391 و 1397 مشاهده کرد، این در حالی است که رشد فزاینده نقدینگی در کشور به سیاستهای نادرست کلان اقتصادی طی سالیان متمادی برمیگردد و راه علاج آن را باید در اصلاح سیاستهای کلان اقتصادی جستوجو کرد.
یکی دیگر از مسائل مهم که مورد نیاز توجه جدی است، اصلاح زنجیرههای توزیع کالاست. ایراد و اشکال حتی در زنجیره توزیع محصولات تولیدشده در کشور هم وجود دارد و این امر باعث شده کالا، گران به دست مردم برسد. باید سیستم نظارتی دقیقی در کشور وجود داشته باشد؛ چه درباره کالاهای وارداتی و چه کالاهای تولید شده در داخل، از زمان تولید مواد اولیه تا زمان تولید کالا و توزیع آن در بازار و رسیدن به دست مصرفکنندگان باید این نظارت وجود داشته باشد. با این نظارت قوی و صحیح است که دست دلالان و محتکران در روند توزیع کالا قطع میشود و اگر بنا هم باشد که واسطهای در این زنجیره وجود داشته باشد، واسطه باید نقش تسهیلکننده داشته باشد نه احتکارکننده و باعث گرانی کالا شود. در این شرایط کشور نیازمند ۲ زنجیره توزیع کالا است؛ یک زنجیره توزیعی که بدون هیچ واسطه و دلالبازی و احتکار به صورت آزاد کالاها را در اختیار مردم قرار دهد و زنجیره دوم، زنجیرهای که کالاهای اساسی را در اختیار اقشار آسیبپذیر قرار دهد که این زنجیره باید توسط خود دولت تشکیل و مدیریت شود تا نیازهای اساسی کشور را از این طریق برطرف کند.
در چند سال اخیر با تشدید تحریمها، دولت دائم از وجود سناریوهای اقتصادی مختلف برای مقابله با تحریم و شرایط جنگ اقتصادی خبر میداد، در حالی که تاکنون کسی آن سناریوها را ندیده است. در این شرایط نیاز است تا با انسجام در تصمیمگیریها و وجود نقشه راه روشن در مواجهه با معضلات اقتصادی، توان کنترل تورم در کوتاهمدت و مدیریت بازارها فراهم باشد.
ارسال به دوستان
جمعیتشناسان میگویند 10 سال آینده فرصتی طلایی برای تعدیل بحران سالمندی در کشور است
سالهای کلیدی نجات جمعیت
کمک ۱۳ میلیون تومانی ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) برای تولد فرزند چهارم
رها عبداللهی: در علم سیاست، جمعیت از مهمترین منابع محسوس قدرت یک کشور محسوب میشود و سایر عوامل مثل توان تکنولوژیک، قدرت نظامی و سرزمین در کنار عامل جمعیت معنا پیدا میکند. سیاستهای کاهش جمعیت، تغییر سبک زندگی و بحرانهای اقتصادی دهه 90، شرایطی را به وجود آورد که این عامل مهم به خطر بیفتد. طی ۳ دهه نرخ رشد جمعیت ایران از 2/3 درصد به زیر یک درصد سقوط کرد. این میزان نرخ رشد، در حال سوق دادن کشور به سمت «سالمندی جمعیت» است. سالمندی جمعیت به وضعیت انباشتگی و افزایش مستمر و مداوم جمعیت در سنین 60 و 65 سال گفته میشود که برهم خوردن موازنه جمعیت تولیدکننده و مصرف کننده، بحران تامین اجتماعی و حتی مشکلات امنیتی را به همراه دارد.
* در برابر بحران «سالمندی جمعیت» چه کردیم؟
اگر چه چراغهای هشدار افت نرخ باروری کل، سالهاست در کشور روشن شده و اسناد بالادستی خوبی مانند سیاستهای کلی جمعیت از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده اما عملا اقدام موثری در فاز اجرایی برای افزایش موالید رخ نداده است. در حال حاضر هیچ موضوعی حادتر از کاهش جمعیت در کشور نداریم. طی سالهای 97 و 98، بیش از 300 هزار تولد را از دست دادیم و جمعیت 23 استان کشور به کمتر از سطح جانشینی رسیده است. بخشی از این کوتاهی به بیاعتقادی بسیاری از مسؤولان دولت به مساله جمعیت مربوط میشود و بخشی هم به خاطر بحران اقتصادی چند سال اخیر و همچنین بحران کرونا.
دولت سیزدهم در شرایطی روی کار خواهد آمد که به ۲ دلیل، یک فرصت استثنایی برای نجات جمعیت و اصلاح ساختار جمعیتی پیش روی خود دارد که البته شاید تنها فرصت نجات ایران نیز محسوب شود. اول اینکه کشور ما اکنون در نیمه پنجره جمعیتی قرار دارد؛ پنجره جمعیتی به یک بازه زمانی گفته میشود که طی آن دوسوم جمعیت یک کشور بین 15 تا 64 سال سن دارند و هنوز پیر نشدهاند. هر چه تعداد افراد این جمعیت کمتر باشد و به دوره سالمندی وارد شوند، به بسته شدن پنجره جمعیتی نزدیک میشویم. پنجره جمعیتی ایران از سال 1380 با ورود متولدان دهه 60 به سن فعالیت اقتصادی و باروری آغاز شده و طبق پیشبینیها در سال 1425 بسته خواهد شد. به گفته کارشناسان جمعیتشناسی، فرصت طلایی کشور برای بهره بردن از پنجره جمعیتی به نفع تعدیل بحران سالمندی چیزی حدود 10 سال است که بهترین سالهای این فرصت در اختیار دولت سیزدهم است.
دوم اینکه دولت آینده برای اجرای سیاستهای جمعیتی، هم اسناد بالادستی مهمی چون سیاستهای کلی جمعیت دارد، هم قانون جوانی جمعیت را، یعنی علاوه بر سیاست، قانون را هم در اختیار دارد که این فرصت بدین شکل برای دولتهای قبلی وجود نداشت. همچنین برنامه هفتم توسعه با ملاحظات جمعیتی در حال تدوین است که این ظرفیت نیز در اختیار دولت سیزدهم قرار خواهد گرفت.
* اولویتهای جمعیتی دولت
برای اصلاح هر چه سریعتر ساختار جمعیت، لازم است دولت جدید برخی اقدامات را با اولویت بیشتری دنبال کند. درمان ناباروری یکی از این موضوعات است. در حال حاضر 26 میلیون زوج در کشور داریم. بر اساس برآوردها، 15 درصد زوجهایی که در دوره باروری و در سنین 25 تا 40 سال قرار دارند، با مشکل ناباروری روبهرو هستند، یعنی رقمی حدود 4 میلیون زوج نابارور. این زوجین کسانی هستند که قصد فرزندآوری دارند و نیاز نیست دولت برای ترغیبشان به دنبال مشوقها و فرهنگسازی باشد. با توجه به پیشرفتهای علمی مراکز پزشکی کشورمان در زمینه درمان ناباروری، در حال حاضر بیش از 90 درصد ناباروریها قابل درمان هستند، پس در صورت درمان این 4 میلیون زوج، آمار موالید کشور تغییر اساسی خواهد کرد. علاوه بر تأثیرات جمعیتی، ناباروری تأثیــرات منـفـی متـعددی روی زندگـی فردی و اجتماعــی افــراد دارد مثــل: طلاق، ســردی رابطــه عاطفــی، هزینــههــای ســنگین درمــان و... .
دولت آینده باید تسهیل درمان ناباروری را در صدر اولویتهای جمعیتی قرار دهد. مثلا 75 مرکــز درمان ناباروری موجود، توزیــع همگنــی در ســطح کشــور ندارنــد؛ بــه شــکلی کــه 57 درصــد جمعیــت کشــور از مراکــز درمــان نابــاروری در شهرسـتان خود برخوردار نیـسـتند و این در تناقـض آشــکار بــا سیاســتهــای جمعیتی و درمانی کشور است.
مشکل دیگر هزینههای سنگین درمان است. مجلس یازدهم امتیازاتی را برای زوجهای نابارور در بودجه 1400 گنجانده. دولت موظف است بخشی از درآمد خود را تحت حساب حمایت از هزینههای ناباروری متمرکز هزینه کند. دیگر مصوبات مجلس در این زمینه، پوشش 90 درصد کل هزینههای 3 دوره کامل یکی از روشهای کمک باروری (ICSI) و (IVF) برای هر زوج و نیز پوشش هزینههای دارویی و پاراکلینیک و سایر روشهای درمان ناباروری است. پیگیری و اجرا شدن این قوانین توسط دولت سیزدهم میتواند امید به فرزنددار شدن را در دل زوجین نابارور زنده کند و در جهت نرخ رشد جمعیت و پیشگیری از سالمندی کمک کند.
* ضرورت کمک به ازدواج جوانان
درحال حاضر بیش از ۹ میلیون جوان در سن ازدواج مجرد و حداقل یک میلیون نفر در سن تجرد قطعی در کشور داریم. دولت برای کمک به ازدواج جوانان قانون تسهیل ازدواج مصوب سال 1384 را در اختیار دارد که متاسفانه طی این 16 سال هرگز اجرا نشده! برخی به طعن میگویند انگار این قانون تصویب شده که اجرا نشود. این قانون تلاش میکند موانع مسیر ازدواج جوانان را شناسایی کند و تسهیلاتی را (از جمله تسهیلات بانکی، آموزشی، اشتغال و...) برای آنان فراهم کند. تا به حال ارادهای برای اجرای این قانون نبوده و این اراده باید در بالاترین رده اجرایی کشور یعنی شخص رئیسجمهور وجود داشته باشد تا بتواند وزرا و معاونان مربوط را به خط کند.
* حمایت از مادران محصل و شاغل
از چالشهای همیشگی بر سر راه فرزندآوری، تناقضات بین فعالیتهای اجتماعی و بچهدار شدن برای بانوان است. در بسیاری از کشورهای درگیر با بحران جمعیت، حل این تناقضات جزو اولویتهای دولتمردان است؛ با تمهیداتی نظیر مرخصیهای زایمان برای مادران شاغل و دانشجو، امکان دورکاری و ...
سال 92 مجلس شورای اسلامی در راستای اصلاح قوانین ضدجمعیتی، تصویب کرد مرخصی زایمان مادران شاغل به 9 ماه افزایش یابد و هیات وزیران نیز در راستای این اختیار، مدت مرخصی زایمان (یک و دو قلو) زنان شاغل در بخشهای دولتی و غیردولتی را 9 ماه تمام با پرداخت حقوق و فوقالعادههای مربوط تعیین کرد اما به دلیل نبود اراده جدی، این قانون به صورت اختیاری در ادارات برقرار بود و سازمان تأمین اجتماعی نیز به دلیل نامشخص بودن نحوه تأمین بار مالی، امکان افزایش مرخصی زایمان به ۹ ماه را نداشت. این امر باعث شکلگیری دادخواستهای زیادی در دیوان عدالت اداری شد. اردیبهشت امسال با پیگیری دیوان عدالت اداری بالاخره دولت متعهد به پرداخت منابع مالی مورد نیاز شد، بنابراین سازمان تأمین اجتماعی مرخصی زایمان تا ۹ ماه را برای تمام بانوان تحت پوشش اجرا میکند و منابع مورد نیاز به عنوان دیون دولت لحاظ میشود.
طی 8 سال گذشته بینظمی در اجرای این قانون بسیاری از خانوادهها را از اقدام به فرزندآوری منصرف کرده است.
* کمک ۱۳ میلیونی به خانوادهها پس از تولد فرزند چهارم
در بررسی موضوعات جمعیتی، ناباروری به عنوان یکی از مؤلفههای تاثیرگذار در جلوگیری از رشد جمعیت به حساب میآید، لذا دولتها برای جلوگیری از افزایش آمار تعداد زوجین نابارور سیاستهای کلان و تشویقی را در دستور کار قرار دادهاند تا جمعیت جوان که میتوانند با یکسری اقدامات پزشکی به قابلیت باروری برسند را احیا کنند و زمینه را برای رشد جمعیت فراهم آورند. ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) نیز در این راستا دستورالعملهایی را پیش روی خود دارد که در این زمینه میتوان به تحت پوشش قرار گرفتن 10 هزار زوج نابارور اشاره کرد. از سوی دیگر آخرین اخبار رسیده از این ستاد حکایت از آن دارد که برنامهریزی جهت تشویق تولد فرزند چهارم در دستور کار این ستاد و بنیاد ۱۵ خرداد قرار گرفته است. هر چند ستاد اجرایی فرمان امام در این زمینه متولی نیست و با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه ارقام تشویقی در نظر گرفته شده نمیتواند موثر در تولد فرزند چهارم باشد اما این اقدام ستاد در اجرایی شدن سیاستهای جمعیتی قابل تامل است.
در این زمینه مدیرعامل بنیاد ۱۵خرداد وابسته به ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) از آغاز اجرای طرح «مثبت۳» به منظور حمایت و تشویق خانوادهها به فرزندآوری به صورت آزمایشی از استان قم خبر داد. سیدعبدالله ارجائی با اعلام این خبر افزود: فلسفه ذاتی بنیاد ۱۵ خرداد رسیدگی به محرومان و مستضعفان است که در دوره مدیریت جدید و پس از الحاق این مجموعه به ستاد اجرایی فرمان حضرت امام، با تعریف ۳ مأموریت اولویتدار؛ جمعیت و خانواده، بهداشت و درمان و عمران اجتماعی به دنبال خدمترسانی به مردم هستیم.
وی افزود: در حوزه جمعیت به معنای جهانی؛ سلامت، خانواده و تحکیم بنیان آن در دستور کار قرار گرفته است و در فاز اول ۱۵۰ هزار کودک محروم زیر۱۲ سال را در طرح غربالگری چشم از نظر تریاژ و سپس عمل جراحی یا تجویز دارو و خرید عینک، تحت پوشش قرار دادهایم.
ارجائی در ادامه تأکید کرد: در قدم بعد سالانه ۹۰ هزار نفر از هموطنان محروم را که دچار ضایعه حرکتی هستند در زمینه تأمین ویلچر و وسایل توانبخشی تحت پوشش قرار خواهیم داد.
مدیرعامل بنیاد ۱۵ خرداد با اشاره به آغاز طرح کمک درمانی زوجهای نابارور ادامه داد: در حوزه جمعیت، ۱۰ هزار زوج نابارور را تحت پوشش قرار خواهیم داد که متقاضیان باید در سامانه جامع خدمات 1542.IR ثبتنام کنند و در این طرح به هر خانواده یک میلیون تومان بلاعوض جهت درمان و ۱۰ میلیون تومان وام با کارمزد 4 درصد تعلق میگیرد.
ارجائی با اشاره به سیاست ستاد اجرایی فرمان حضرت امام در زمینه خطر تحدید نسل، از راهاندازی باشگاه «مثبت ۳» خبر داد و افزود: در این طرح پس از تولد فرزند چهارم در خانواده، یک میلیون تومان هدیه به محض تولد فرزند به مادر، ۲ میلیون تومان سهام به فرزند، بیمه تکمیلی ۲ ساله مادر و کودک و ۱۰ میلیون تومان بسته معیشتی ارزاق از جمله شیرخشک، مواد غذایی و پوشک به انتخاب پدر اهدا میشود.
وی خاطرنشان کرد: اجرای این طرح به صورت آزمایشی در استان قم و با همکاری استانداری قم آغاز میشود و بزودی به صورت سراسری در کل کشور گسترش خواهد یافت.
ارسال به دوستان
شرط کاهش قیمت محصولات نهادههای دامی
محمدجواد عسکری*: 4 میلیون و 400 هزار تن نهادههای دامی که متعلق به پشتیبانی امور دام و بخشهای خصوصی است، یا در حال تخلیه است یا در کشتیهایی که در لنگرگاههای بنادر پهلو گرفتهاند مانده است. متأسفانه به دلیل بیتدبیری و سوءمدیریت ۳ ماه است بسیاری از نهادهها در انبارها مانده و ترخیص نشده است.
هفته گذشته اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس به همراه دستگاههای امنیتی و متولی به بندر امام رفتیم و مشخص شد معضل اصلی، مربوط به توزیع و حملونقل نهادههای دامی است به همین دلیل بنا شد در قالب یک صورتجلسه همه دستگاهها و مسؤولان مربوط مساله تسهیل و سرعت در حملونقل نهادههای دامی را دنبال کنند. طبق هماهنگیهای صورتگرفته قرار بر این شد استاندارها نیز به تناسب نیازهای استانی خود، توزیع نهادههای دامی از بنادر را دنبال کنند.
در جلسه اخیر کمیسیون کشاورزی مجلس مقرر شد با ورود روزانه 3 هزار دستگاه به شهرستانها و استانها مشکل نهادهها برطرف شود. در این مسیر راهآهن جمهوری اسلامی ایران نیز قول بهکارگیری 500 واگن ریلی برای حل مشکل توزیع نهادههای دامی را داده است.
علاوه بر اینکه آهنگ اقدامات لازم جهت اصلاح وضعیت نهادههای دامی آغاز شده و کار دنبال میشود، با ورود دستگاههای امنیتی و تلاش اعضای کمیسیون کشاورزی، سامانه بازارگاه (سامانه توزیع خوراک دام و طیور کشور) اصلاح خواهد شد. در این صورت قطعا در آینده دست دلالان و واسطهگران نهادههای دامی قطع خواهد شد و توزیع این محصولات توسط دستگاههای متولی دولتی انجام میشود.
یکی از مشکلات افزایش قیمتهای محصولات نهادههای دامی کمبود و عدم توزیع بموقع نهاده بود که با تصمیمات و برنامهریزیهای انجامشده در حال حاضر این مشکل برطرف شده و پیشبینی ما این است که ظرف یکی ـ دو هفته آینده، شاهد کاهش قیمت محصولات دامی باشیم.
* نایبرئیس کمیسیون کشاورزی
آب و منابع طبیعی مجلس
ارسال به دوستان
از محدود کردن حق رأی تا نژادپرستی
برنامه ترامپ برای بازگشت به کاخ سفید
ثمانه اکوان: دموکراتها در آمریکا بر این عقیده بودند بعد از پیروزیشان در انتخابات ریاستجمهوری سال 2020، دیگر کار سختی برای بیرون کردن ترامپ از صحنه و فضای سیاسی آمریکا ندارند. با این حال شواهد و خبرهای جدید از فعالیتهای انتخاباتی ترامپ و فعالیتهای سیاسی طرفدارانش نشان میدهد این کار به آسانی نیز میسر نخواهد شد.
ترامپ چند هفتهای است اقدامات انتخاباتی خود را به صورت رسمی کلید زده است. نخستین اقدام او انتخاب معاونش بوده است. او که به دلیل بیتوجهی مایک پنس به خواستههایش در ماجرای روز 6 ژانویه و تأیید حکم ریاستجمهوری بایدن، بسیار از او ناراحت بود، ترجیح داده است فرماندار فلوریدا را که تاکنون خدمات بسیاری به او و خانوادهاش کرده است، به عنوان معاونش در رقابتهای انتخاباتی سال 2024 انتخاب کند. در گام دوم آغاز کمپین انتخاباتی و سفرهای ایالت به ایالت ترامپ برای تبلیغات و همچنین سخنرانیهای تند و آتشین علیه بایدن است.
دموکراتها امیدوار بودند پرونده فرار مالیاتی ترامپ در ایالت نیویورک بتواند او را به زندان بیندازد یا اینکه راهی برای بیرون کردنش از صحنه رقابتهای انتخاباتی سال 2024 به آنها نشان دهد اما رویه کند و بسیار پر پیچ و خم رسیدگی به این پرونده در نیویورک نشان داده است چندان هم نباید امیدی به بیرون کردن ترامپ از صحنه رقابتها با پروندهسازی علیه او داشت.
نگاهی به فعالیت افراد حامی ترامپ نیز نشان میدهد آنها با وجود همه محدودیتهایی که برای کار و تبلیغات در ایالات متحده دارند، باز هم اعتماد به نفس خود را حفظ کرده و به دنبال راهی برای گسترش تفکرات ترامپی در آمریکا هستند. نمایندگان سرشناس حامی ترامپ در کنگره مانند «مارجری تیلور گرین» با وجود اینکه توسط همکارانشان از کار برکنار شده و دیگر نمیتوانند در جلسات کمیتههای تخصصی مجلس نمایندگان حضور یابند، فرصت را غنیمت شمرده و به دنبال اقدامات و فعالیتهای انتخاباتی در جهت حمایت از ترامپ هستند. نخستین پروژه این افراد ـ که تنها پروژه پیش روی آنها نیز نیست ـ حفظ گفتمان نژادپرستی و سفیدبرترپنداری در تمام رسانههای منتسب به ترامپ یا رسانههای جریان اصلی است. سیبل حملات این گروه را سیاهپوستان، سناتورها و نمایندگان دموکرات و اعضای گروه ترقیخواهان کنگره یعنی «الکساندریا اوکازیو کورتس»، «ایلهان عمر»، «رشیده طلیب» و «آینا پریسلی» تشکیل میدهند. گرین، نماینده حامی ترامپ و ادبیات نژادپرستانهاش، بارها در سخنرانی خود به این افراد حملهور شده و بتازگی نیز گفته است «آنها باعث شرمساری ایالات متحده و تروریست هستند».
حملات حامیان ترامپ اما تنها به این افراد ختم نمیشود. آنها به دنبال راه یافتن پدیدهای به رسانههای جریان اصلی آمریکا هستند که خود از آن با عنوان «بومیگرایی» یا Nativism یاد میکنند. بدین معنی که تنها سفیدپوستانی که ریشه آنگلوساکسون داشته و در آمریکا به دنیا آمدهاند حق دارند در سیاست حضور پیدا کرده و برای مردم آمریکا تصمیم بگیرند. به همین دلیل هم هست که آنها مرتبا نام میانی اوباما یعنی «حسین» را با تاکید فراوان به کار میبرند و در عین حال به نمایندگان و همکاران سیاهپوست و لاتینتبارشان حملهور میشوند. حالا ماهها بعد از اینکه ترامپ کاخ سفید را ترک کرده است، مارجری تیلور گرین و سایر همکارانش از جناح راست افراطی مانند «مت گیتز» نماینده فلوریدا تلاش دارند با سخنرانیهای آتشین خود، همچنان به انرژی حامیان و طرفداران ترامپ اضافه کنند.
اگر حلقه اولیه نزدیکان ترامپ در کنگره به دنبال دمیدن در تنور اختلافهای نژادی برای رأی آوردن دوباره ترامپ در انتخابات آتی هستند، حلقههای بعدی هر کدام مأموریت ویژه خود را در این باره دارند. گروهی دیگر از نمایندگان و فعالان راست افراطی به دنبال تغییر قوانین رأی دادن در آمریکا هستند تا با محدود کردن مساله حق رأی و سختتر کردن شرایط حضور مردم پای صندوقهای رأی، کاری کنند که میزان کمتری از مردم در پای صندوقهای رأی حاضر شوند و در نتیجه احتمال موفقیت نامزد جمهوریخواه ـ هر کسی که باشد ـ بیشتر شود.
حلقه بعدی اما به دنبال تأمین منابع مالی برای انتخابات هستند. آنها سعی دارند استفاده از پولها و منابع مالی با منبع ناشناس را برای انتخاباتهای بعدی در ایالات متحده قانونی کنند تا بدین ترتیب نخواهند به کمیسیون انتخابات فدرال درباره منابع مالیای که وارد چرخه انتخابات میکنند، پاسخی بدهند. آنطور که روزنامه یواسای تودی گزارش داده است، گروههایی چون بنیاد «America First» تلاش دارند با برپایی کنفرانسهای مختلف اقدام به جمعآوری پول برای نامزد انتخاباتیشان کنند. آنها میدانند تشکیل سازمانها و بنیادهای مختلف برای پیشبرد جمعآوری منابع مالی، آسانتر از کار کردن در کمپین انتخاباتی است و البته منابع مالی با منبع ناشناس نیز از طریق این سازمانها و بنیادها راحتتر به چرخه هزینههای انتخاباتی اضافه میشود. مارجری تیلور گرین در این حوزه نیز بشدت فعال است. او تنها نماینده کنگره در طول تاریخ آمریکاست که تنها در ۳ ماه ابتدایی سال 2021 توانسته 2/3 میلیون دلار کمک مالی دریافت کند. این رقم، در طول تاریخ آمریکا بیسابقه است. او حالا با این کمکهای مالی سعی دارد گروه ویژه «اول آمریکا» را در کنگره از بین حامیان ترامپ تشکیل داده و از آن حمایت مالی کند. در منشور این گروه آمده از نظر آنها «ایالات متحده کشوری با سنتهای منحصر به فرد آنگلوساکسون است». در این منشور همچنین هشدار داده شده است ایالات متحده در حال تبدیل شدن به محور اصلی جذب مهاجران است و اکثر آنها هم در زمانی که نتوانند دیگر از مزایای اقامت در آمریکا بهرهمند شوند، به دنبال یک کشور با سیاستهای رفاهی گستردهتر میروند. در بعد سیاست خارجی این گروه با «گلوبالیستها» مرزبندی شفاف دارد و آنها را تهدیدی برای امنیت آمریکا میداند. در بعد امنیت ملی نیز این گروه مخالف هر نوع حضور و دخالت آمریکا در جنگهای دیگر در کل دنیا است. آنها با نام خود «اول آمریکا» دقیقا قرار است یادآور گروهی در جنگ دوم جهانی باشند که کمیتهای برای مقابله با حضور آمریکا در این جنگ ایجاد کرده بودند.
تا به اینجا گمان میرود تمام جمهوریخواهان موافق ایده تشکیل چنین گروههایی نباشند. «کوین مککارتی» رئیس اقلیت مجلس نمایندگان در این باره گفته است: «حزب جمهوریخواه، حزب لینکلن است و حزبی است که به دنبال فرصت برای تمام آمریکاییان است نه تنها زوزهکشان بومیگرا».
با این حال باید دید آیا نحوه جمعآوری منابع مالی عظیم برای حمایت از شعارها و اقدامات ترامپ میتواند حزب جمهوریخواه را از او و کمکهای مالی طرفدارانش دور کند؟
مسأله دیگر در این باره حمایت برخی رسانههای مستقل از تئوریهای توطئه ترامپ و تلاش برای تئوریسازی گفتهها و اندیشههای او است. «استیو بنن»، مشاور استراتژیک ترامپ در یک سال اول فعالیتش در کاخ سفید، پادکست «اتاق جنگ» را دارد و هر روز در این برنامه رادیویی به یکی از فعالیتها و عملکردهای بایدن تاخته و تقریبا هر روز نیز میهمانان برنامهاش به ماجرای تقلب در انتخابات میپردازند. فوئنتس، یکی از نژادپرستان ملیگرای آمریکا که تنها 22 سال دارد، وظیفه دارد با برنامههای خود در صفحات مجازی که به صورت تاکشو برگزار میشود، موضوعات مرتبط با سفیدبرترپنداران را برای نسل نوجوان و جوان آمریکا تشریح کند و آنها را به سمت حمایت از ترامپ بکشاند. او در یکی از برنامههای خود صراحتا تاکید میکند: «سفیدپوستان این کشور را تأسیس کردند. این کشور بدون سفیدپوستان وجود خارجی نداشت. اگر آمریکا به مردم فعلی آن محدود شود، اگر آمریکا چارچوب فرهنگی مردم سفیدپوست را از دست بدهد و تأثیر فرهنگ و تمدن اروپایی در آن از بین برود، اگر جمعیت سفیدپوست خود را از دست بدهد، اگر عقیده خود به عیسی مسیح را از دست بدهد، دیگر آمریکا نخواهد بود». «پاول گوسر» نماینده اهل آریزونا نیز کمپینی برای مبارزه با سانسور در شبکههای اجتماعی به راه انداخته است. تلاش تیم حقوقی ترامپ برای شکایت از روسای شبکههای اجتماعی مانند توئیتر و اینستاگرام در آمریکا در همین راستا بوده و نشان میدهد ترامپ برنامهای جدی برای به چالش کشیدن دموکراتها و در نهایت حضور پررنگ در انتخابات سالهای 2022 و 2024 دارد.
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» از سامانهها و مجوزهای پیش روی تولیدکنندگان و کارآفرینان برای شروع فعالیت
هفتخان مجوز کسبوکار
گروه اقتصادی: یکی از وظایف هیات مقرراتزدایی، ساماندهی مجوزهای کشور با تاسیس درگاه ملی مجوزهای کشور یا «G4B» است. بررسیها حاکی از آن است این درگاه در عملکرد خود بسیار ضعیف بوده و نتوانسته است حداقل نیازهای مردم برای رسیدن به مجوز مورد نظرشان را تامین کند. همچنین سامانههای موازی با این درگاه ملی باعث سردرگمی فعالان اقتصادی شده است.
به گزارش «وطنامروز»، در قانون «اصلاح مواد یک و ۷ قانون اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی و اصلاحات بعدی آن» ۲ تعریف وجود دارد: درگاه ملی مجوزهای کشور و درگاه تخصصی مجوز کسبوکار. بر اساس ماده یک این اصلاحیه، درگاه ملی مجوزهای کشور سامانهای است که راهبری و مدیریت نظام مجوزدهی را بر عهده دارد. همچنین نظارت بر صدور مجوزها جزو وظایف این سامانه است. طبق این تعریف، پس از الزامی شدن اجرای قانون مطرح شده، این سامانه تنها مرجع رسمی مجوزهای کشور محسوب میشود.
در این قانون تعریف دیگری با عنوان «درگاه تخصصی مجوز کسبوکار» نیز آمده است. طبق متن قانون، این درگاه سامانهای ملی یا استانی است که وظیفه مدیریت و راهبری صدور مجوز را در حوزههای تخصصی دارد. این سامانه برای شروع باید درخواست را تنها از سوی درگاه ملی مجوزهای کشور دریافت کند. حاصل این دو تعریف در قانون اصلاحی ماده ۷ سامانه G4B به عنوان همان درگاه ملی مجوزهای کشور است که وظیفه نظارت بر صدور مجوزها را دارد. در کنار این سامانه ملی یک سامانه دیگر نیز وجود دارد؛ سامانهای زیر نظر دبیرخانه هیات عالی نظارت بر سازمانهای صنفی (iranianasnaf.ir). این سامانه درواقع نوعی سامانه تخصصی محسوب میشود و همانطور که در تعریف نیز وجود دارد درخواستهای ورودی خود را تنها از طریق درگاه ملی مجوزهای کشور دریافت میکند. اما در واقعیت موجود و تعریفی که در قانون آمده است چند سوال وجود دارد. سوال ابتدایی این است که مقصود تعریف درگاه تخصصی در قانون چیست؟ شرایط موجود در نظام مجوزدهی به این صورت است که اگر مجوز درخواستی، مربوط به دستگاههای اجرایی باشد ضمن ثبت درخواست در سامانه درگاه ملی مجوزهای کشور، به صفحه تکمیل مدارک مربوطه هدایت شده و با تکمیل مدارک و موارد لازم، درخواست صدور مجوز ثبت شده در صف بررسی قرار میگیرد اما اگر صادرکننده مجوز مورد نظر اصناف باشند، با ثبت درخواست در سامانه G4B، مرورگر به سایت دبیرخانه هیات عالی نظارت بر سازمانهای صنفی منتقل میشود.
در این درگاه که برای حیات خود از بند درگاه تخصصی در قانون استفاده کرده است، همان مراحل مربوط به دستگاههای دولتی در سامانه G4B تکرار میشود و در عمل خبری از درگاه تخصصی نیست. مجوز قهوهخانه، آرایشگاه و تعمیرگاه خودرو و بسیاری مجوزهای دیگر که با یکدیگر ارتباطی ندارند از طریق این سامانه صادر میشوند. مساله این است که اگر قرار بر وجود درگاههای کسبوکار در حوزههای تخصصی است، باید به جای سامانه iranianasnaf.ir، چندین سامانه کوچک که هر کدام مربوط به یک صنف است وجود داشته باشد و اگر این سامانه تنها پلی میان G4B و اصناف است، باید این پل حذف شده و G4B به طور مستقیم به اصناف متصل شود.
سوال دومی که پدید میآید این است: چرا سامانه G4B هیچ دسترسیای به اطلاعات موجود در سامانه دبیرخانه هیات عالی نظارت بر سازمانهای صنفی ندارد؟ زمانی که متقاضی درخواست خود مبنی بر صدور مجوز آرایشگاهی را در سامانه G4B ثبت میکند، به سایت دبیرخانه منتقل میشود و دیگر هیچ اطلاعاتی از این درخواست متقاضی در سامانه G4B قابل رویت نیست. اوضاع زمانی وخیمتر میشود که سامانه G4B حتی از روند کار در سامانه تخصصی اصناف نیز بیخبر است. اگر فردی بخواهد درخواست دیگری برای صدور مجوز در سامانه G4B ثبت کند که مربوط به اصناف باشد، به علت اینکه سامانه از فرآیند مجوز قبلی که به سایت اصناف ارجاع داده بود بیخبر است، این اجازه را به او نمیدهد و از او میخواهد تا ابتدا درخواست قبلی خود را تکمیل کند. اگر کمی بخواهیم اوضاع موجود را از ابتدا بررسی کنیم، هیات مقرراتزدایی و تسهیل مجوزهای کسبوکار موظف است با ایجاد سامانه ملی مجوزهای کشور (G4B) بر صدور مجوز نظارت کند و در صورت تشخیص کارشناسی، به اصلاح رویهها و تسهیل امر مجوزدهی بپردازد. پیشنیاز انجام این وظایف احاطه کامل هیات بر روند اجرائیات در اصناف است. هیات مقرراتزدایی باید با جبران نقایصی که مطرح شد، فرآیند صدور مجوز در اصناف را نیز بهبود بخشد.
***
درگاه توقف کسب و کار
«وطنامروز» در گزارش پیشین خود در رابطه با موانع پیش روی تولیدکنندگان و کارآفرینان، به پیچیدگی عجیب درگاه ملی مجوزهای کشور با عنوان «درگاه توقف کسبوکار!» پرداخت. در آن گزارش آمده بود: این سامانه نمیتواند شما را از نقطه ابتدا تا نقطه پایانی گرفتن مجوز راهنمایی کند. در واقع این سامانه تبدیل به یک کمد آرشیو بسیار نامنظم از مجموعه اوراق و قوانین و آییننامهها و ضوابط و مقررات مختلف از سوی وزارتخانهها و سازمانها و انجمنها و اصناف و اتحادیهها و ادارات و دیگر اماکن مرتبط با حوزه کسبوکار شده است، به نحوی که درباره برخی کسبوکارها با جستوجوی پروانه یا مجوز مورد نظر، انبوهی از اطلاعات نمایان میشود که نمیتوان در میان آنها به تنها هدف وجودی سامانه یعنی راهنمایی مورد نیاز ارباب رجوع ناظر به مراحل گرفتن مجوز پی برد. در عمل سایت درگاه ملی مجوزهای کشور دقیقا مانند انباری بزرگی است که تمام متولیان مجوز در کشور که تعداد آنها به گفته ۳ اتاق بزرگ کشور از ۳۰۰ مورد تجاوز میکند، کاغذهای اداری خود را در آن نگه میدارند. میتوان گفت این درگاه به جای اینکه راهکاری برای سهولت کسبوکار باشد تبدیل به سدی در راه فعالان اقتصادی شده است.
ارسال به دوستان
زیادهخواهی هستهای، عدم تضمین درباره لغو تحریمها و وضع تحریمهای جدید دولت بایدن علیه ایران، دورنمای مذاکرات هستهای را مبهم کرده است
پشت پا به برجام!
گروه سیاسی: دولت بایدن پس از دور ششم نشست کمیسیون مشترک برجام در وین برای احیای توافق هستهای، به کارشکنی و وقفه در روند مذاکرات رو آورده است. آمریکا به رغم ابراز تمایل جهت بازگشت به برجام، دست به اقدامات تحریکآمیز و آسیبزننده به مذاکرات وین زده است.
به گزارش «وطنامروز»، دولت آمریکا در مقطع حاضر با تغییر مؤلفههای تاثیرگذار بر برجام بیش از گذشته در تنگنا قرار گرفته است. بایدن و تیم سیاست خارجی او از یک طرف با درک این موضوع که اقدامات جبرانی تهران در شتاب بخشیدن به برنامه هستهای، ضرورت احیای برجام و وادار کردن ایران به بازگشت به محدودیتهای هستهای- یا به قول آنتونی بلینکن، وزیر خارجه و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، قرار دادن برنامه هستهای ایران داخل جعبه- را فوریتر کرده است و از طرف دیگر با توجه به عدم اجماع داخلی در آمریکا و مخالفان قدرتمند توافق با ایران از ۲ جناح در کنگره، همچنین در نظر گرفتن ملاحظات رژیم صهیونیستی، در پی دستیابی به یک توافق حداقلی با ایران است، از همین رو واشنگتن ضمن خودداری از تضمین دادن جهت خروج مجدد از برجام، اعلام کرده آمادگی رفع تمام تحریمهای اعمال شده در دوران ترامپ را هم ندارد.
«تد کروز» سناتور جمهوریخواه آمریکایی چندی قبل در واکنش به تاکید ایران بر اینکه آمریکا باید تضمین دهد توافق هستهای را ترک نمیکند، مدعی شد هر توافقی که به معاهده تبدیل نشود، دوام نخواهد آورد و دولت بعدی آمریکا آن را پاره خواهد کرد. کروز در این باره در توئیتی نوشت: این فقط یک راه دارد که بایدن توافق هستهای ایران را به عنوان معاهده (به کنگره) ارائه کند که این کار را نخواهد کرد، زیرا آنها میدانند مخالفت حداکثری دوحزبی وجود دارد. وی افزود: هر توافقی که معاهده نباشد، دوام نخواهد آورد و دولت بعدی در روز اول [روی کار آمدن] آن را پاره خواهد کرد.
در همین حال پایگاه خبری شبکه بلومبرگ جمعه به نقل از منبعی مطلع از مواضع تیم مذاکرهکننده آمریکایی در وین، گزارش داد اعضای این تیم نگرانند فرصت برای احیای برجام رو به پایان باشد.
این منبع - که نام و مقامش ذکر نشد - به بلومبرگ گفت از نظر دولت دموکرات آمریکا، توافق هستهای ایران به رغم نواقصی که دارد، همچنان قدرتمند است و بازگشت به این توافق در زمان کنونی میتواند فواید عدم اشاعه داشته باشد. بلومبرگ همچنین به نقل از «کِلسی داوِنپورت» مدیر بخش عدم اشاعه در سازمان آمریکایی «انجمن کنترل تسلیحاتی» نوشت: «هر چه ایران دانش هستهای بیشتر کسب کند، مطمئن شدن از اینکه برجام همان سد قدیم در برابر تولید تسلیحات اتمی باقی میماند، سختتر میشود».
* مذاکره با چاشنی تداوم تحریم
ابراز نگرانی دولت بایدن از فرصتهای رو به پایان برای احیای برجام در حالی است که آمریکا روز جمعه نام ۳۴ شرکت و نهاد در ارتباط با ایران، روسیه و چین را به فهرست سیاه این وزارتخانه اضافه و آنها را تحریم کرد.
وزارت بازرگانی آمریکا روز جمعه طی بیانیهای اعلام کرد نام 34 شرکت و نهاد را در ارتباط با ایران، روسیه و چین به فهرست سیاه همکاریهای اقتصادی این وزارتخانه اضافه کرده است. بر اساس این بیانیه، 8 شرکت و نهاد به اتهام «تسهیل صادرات اقلام آمریکایی به ایران برخلاف دستورالعمل اداره صادرات آمریکا یا فروش این اقلام به شرکتهایی که در فهرست تحریمهای دفتر کنترل داراییهای خارجی [اوفک] وابسته به وزارت خزانهداری آمریکا قرار دارند» در فهرست سیاه وزارت بازرگانی آمریکا جا گرفتهاند و نام 6 شرکت نیز به اتهام فروش قطعات الکترونیکی که میتواند در «پیشبرد برنامههای نظامی روسیه» به کار رود، به این فهرست اضافه شده است.
وزارت بازرگانی آمریکا اعلام کرده است این 34 شرکت و نهاد در فعالیتهای تهدیدکننده سیاست خارجی، امنیت ملی و ارزشهای آمریکا نقش داشته یا احتمال ایفای نقش آنها در چنین فعالیتهایی در آینده وجود دارد.
* مقام پنتاگون: ایران بزرگترین چالش ما در خاورمیانه است
همزمان با این تحولات یک مقام وزارت دفاع آمریکا جمعهشب در مصاحبه با شبکه خبری اسکاینیوز، ایران را بزرگترین چالش آمریکا در منطقه خواند و مدعی شد اقدامات ایران باعث بیثباتی در منطقه میشود. این مقام آمریکایی که اسکاینیوز به نامش اشارهای نکرده است، ادعا کرد حمله به نظامیان این کشور در عراق از سوی ایران و شبهنظامیان مورد حمایت این کشور برنامهریزی شده است. وی از حملات موشکی و پهپادی انصارالله یمن به عربستان سعودی هم انتقاد کرد و این حملات را نیز که در پاسخ به حملات ائتلاف سعودی به ملت یمن انجام میگیرد به ایران نسبت داد. این مقام وزارت دفاع آمریکا به اسکاینیوز گفت این کشور درصدد است ائتلافهایش در منطقه غرب آسیا را فعال کند و شراکت نظامی با شماری از این کشورها در منطقه مهم و بنیادی است. این مقام آمریکایی همچنین گفت کشورش با همه امکانات خود در کنار رژیم صهیونیستی ایستاده و از آنچه «دفاع اسرائیل از خود» میخواند، حمایت میکند. وی در پایان اعلام کرد آمریکا بر حمایت از متحدان خود در منطقه خلیجفارس تمرکز دارد و مشتاقانه تلاش میکند این کشورها توانمندیهای نظامی لازم را برای «دفاع از خود» داشته باشند.
* خط و نشان رابرت مالی!
دولت بایدن همزمان با اخلال در جریان مذاکرات وین، طی روزهای گذشته کانالی موازی را برای توافق جهت آزادسازی زندانیان این کشور در ایران گشوده است. در همین زمینه «رابرت مالی» نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران گفت واشنگتن «توافق ناقص با ایران» برای آزادسازی آمریکاییهای بازداشتشده در ایران را نخواهد پذیرفت. شبکه «انبیسی» آمریکا به نقل از رابرت مالی نوشت: دولت بایدن مصر است تمام آمریکاییهایی که در ایران بازداشت شدهاند آزاد شوند و در مذاکراتش با تهران درباره این گروه از زندانیان «توافق ناقص» را نخواهد پذیرفت. رابرت مالی یادآوری کرد در دوران ریاستجمهوری «باراک اوباما» رئیسجمهور اسبق آمریکا نیز برای آزادی آمریکاییهای بازداشتشده در ایران تلاش کرده است. رابرت مالی همچنین گفت: «در دولت اوباما روی این موضوع کار کردیم. آن موقع توانستیم برخی شهروندان را که ناعادلانه(!) زندانی شده بودند آزاد کنیم ولی نتوانستیم این کار را برای همه زندانیها انجام دهیم». او درباره افرادی که دولت آمریکا قصد دارد آنها را آزاد کند، گفت: «ما میگوییم همه آنها باید به وطن بازگردند. نمیخواهیم توافق ناقص کنیم. نمیخواهیم این بار هم برخی را از قلم بیندازیم. میدانم دفعه قبل چقدر رنجآور بود و نمیخواهم تاریخ تکرار شود».
***
سفر وزیر خارجه اسرائیل به مقر ناتو و اتحادیه اروپایی برای رایزنی علیه ایران
منابع رسانهای رژیم صهیونیستی و همچنین دفتر دبیرکل ناتو از سفر روز دوشنبه وزیر خارجه و نفر دوم کابینه رژیم صهیونیستی به بروکسل خبر دادند. دفتر «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو در بیانیهای اعلام کرد او روز دوشنبه در مقر این ائتلاف نظامی غربی در بروکسل با «یائیر لاپید» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی دیدار میکند. طبق گزارش جروزالمپست، لاپید علاوه بر دیدار با استولتنبرگ در مقر ناتو در حال برنامهریزی برای حضور در یک دیدار رسمی با حضور وزرای خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپایی است. رسانههای رژیم صهیونیستی اشارهای به دستورکار سفر نفر دوم کابینه جدید این رژیم به مقرهای ناتو و اتحادیه اروپایی نکردند اما در هفتههای اخیر بعد از روی کار آمدن این کابینه، مقامهای تلآویو بارها با مسؤولان آمریکایی و غربی علیه ایران رایزنی کردهاند. همچنین «گادی ایزنکوت» رئیس سابق ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی هم در گفتوگویی ایران را حتی بدون داشتن سلاح هستهای، تهدید اصلی اسرائیل دانست. وی که با روزنامه جروزالمپست گفتوگو میکرد، به جنگ 12 روزه اخیر غزه اشاره کرد و گفت گروههای مقاومت در عرض 5 دقیقه، 130 فروند راکت و موشک به سمت مناطقی از اسرائیل شلیک کردند تا سامانه دفاعی موشکی (گنبد آهنین) قادر به پاسخگویی نباشد. وی افزود: ارتش اسرائیل پیشتر هشدار داده بود هر گونه جنگ آتی با حزبالله خسارات خیلی بیشتری به بار خواهد آورد و ممکن است به مرگ 1000 اسرائیلی منجر شود.
ارسال به دوستان
رئیس قوه قضائیه در بازدید سرزده از دادگستری شهرستان قدس: دنبال کوتاه کردن فرآیند دادرسی هستیم
تحول از درون دستگاه قضا
گروه سیاسی: رئیس قوهقضائیه با بیان اینکه کاهش اطاله دادرسی در گرو چند اقدام است که باید همزمان پیگیری شود، گفت: یکی از این موارد همکاری با دولت برای برطرف کردن زمینههایی است که موجب افزایش پروندههای قضایی میشود.
حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنیاژهای صبح روز گذشته با حضور در دادگستری شهرستان قدس از بخشهای مختلف این واحد قضایی بازدید و با تعدادی از مراجعان به صورت چهره به چهره گفتوگو کرد. وی همچنین با حضور در برخی شعب دادیاری و دادگاهها و گفتوگو با برخی قضات و کارکنان، از نزدیک در جریان آمار ورودی و موجودی پروندههای قضایی و روند رسیدگی به آنها قرار گرفت. رئیس قوه قضائیه در حاشیه این بازدید ۲ ساعت و نیمه، در گفتوگو با خبرنگاران درباره برنامههای دستگاه قضا برای کاهش اطاله دادرسی گفت: قبول دارم گاهی اوقات روند رسیدگی به برخی پروندهها طولانی میشود و باید این موضوع را از طریق اصلاح قوانین و مقررات، افزایش نیرو و تجهیزات و کاهش فرآیندها که در سند تحول پیشبینی شده، حل کنیم. حجتالاسلام محسنیاژهای با بیان اینکه کاهش اطاله دادرسی در گرو چند اقدام است که باید همزمان پیگیری شود، افزود: یکی از این موارد همکاری با دولت برای برطرف کردن زمینههایی است که موجب افزایش پروندههای قضایی میشود.
حجتالاسلام محسنیاژهای از کوتاه کردن فرآیندهای دادرسی به عنوان یکی دیگر از اقدامات تحولی در دوره مدیریت خود در دستگاه قضا یاد کرد و متذکر شد اگر برای این موضوع تدبیر نشود هر چه هم نیرو و امکانات در مجموعه قضایی افزایش پیدا کند، باز هم کارها در حد انتظار پیش نمیرود. رئیس قوه قضائیه اظهار داشت: مساله بعدی توجه به موضوع پیشگیری از جرم است که باید با کمک مجلس و دولت و سایر دستگاهها پیگیری کنیم. وی همچنین عنوان کرد: از دیگر نکات مورد توجه، جرمانگاری است و نباید همه مسائل را جرم تلقی کنیم، بلکه بسیاری از موضوعات از طریق افزایش شوراهای حل اختلاف و ارتقای صلاحیت آنها و توسعه و تعمیق داوری و میانجیگری و استفاده از ظرفیت مردم قابل حل است. رئیس قوه قضائیه تاکید کرد: اگر این موارد را به طور همزمان و همهجانبه لحاظ کنیم و اطاله دادرسی کاهش یابد به نفع مردم، دولت و قوه قضائیه است و با شتاببخشی به اجرای سند تحول میتوانیم گام به گام در این مسیر حرکت کنیم.
* ارتباط با مردم و نخبگان، اولویت دستگاه قضا
حجتالاسلام محسنیاژهای در پاسخ به سوالی درباره میانگین مطلوب زمان رسیدگی به یک پرونده گفت: موضوع پروندهها متفاوت است و هر پرونده متناسب با کیفیت جرم باید مورد رسیدگی قرار گیرد و برخی پروندهها سنگین هستند اما با توجه به کمبود کادر قضایی و اداری و زمانبر بودن برخی اقدامات مانند استعلامات و کارشناسیها، اگر یک پرونده ظرف 6-5 ماه به صدور حکم برسد، مطلوب است. رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از صحبتهای خود، با بیان اینکه ۳ کار جزو اولویتها و برنامههای قطعی دستگاه قضاست، ارتباط بیشتر با مردم از طرق مختلف، ارتباط وسیعتر با مجموعه همکاران قضایی از طریق سرکشی یا درخواست گزارش عملکرد و ارتباط و تماس با بخش نخبگانی را این ۳ اولویت عنوان کرد. حجتالاسلام محسنیاژهای با اشاره به نقش رسانهها در آگاهیبخشی به جامعه، از رسانهها خواست دستگاه قضایی را در افزایش دانش حقوقی مردم برای کاهش ورودی پروندهها به واحدهای قضایی یاری کنند. وی درباره استفاده از فناوریهای نوین و هوشمند در مجموعه دادگستریها گفت: همکاران ما در دادگستریها تلاش میکنند از همه ظرفیتها بویژه فناوریهای جدید استفاده کنند اما گاهی اوقات ناگزیر میشوند کارها را به صورت دستی انجام دهند. حجتالاسلام محسنیاژهای در عین حال تاکید کرد: به دنبال آن هستیم که در چارچوب سند تحول، کل فرآیند رسیدگی از ابتدا تا انتها الکترونیکی شود تا سیستم کاغذی جمعآوری شود که البته این کار زمانبر است.
* لزوم کوتاه کردن فرآیند دادرسی
رئیس قوه قضائیه در ادامه، در جمع مسؤولان دادگستری شهرستان قدس و تعدادی از مسؤولان این شهر از جمله فرماندار و امام جمعه شهر قدس، بر لزوم احصا و تبیین دقیق مشکلات این شهرستان تاکید کرد و گفت: مشکلات و چالشهای هر منطقه را باید بر اساس مؤلفههای خاص مانند ترکیب جمعیت و زیرساختهای آن منطقه حلوفصل کرد.
حجتالاسلام محسنیاژهای در ادامه به بیان توصیههایی خطاب به همکاران خود در مجموعه قضایی شهر قدس پرداخت و از آنها خواست آخرین آمار پروندههای قضایی موجود در دادسراها و محاکم را مورد ارزیابی قرار دهند و پروندههایی که زمان رسیدگی به آنها غیرمتعارف بوده و با گذشت سالها، هنوز منجر به صدور نتیجه قطعی نشده، هر چه سریعتر تعیین تکلیف کنند. رئیس قوهقضائیه با خطیر خواندن کار قضا و دشوار توصیف کردن مسؤولیت دادیاران و بازپرسان، بر لزوم توجه به مشکلات کاری و معیشتی آنها و فراهم کردن همه امکانات مورد نیاز برای انجام وظایفشان تاکید کرد. وی از دادیاران و بازپرسان به عنوان خط مقدم مراجعات مردمی یاد کرد و گفت: رسیدگی به چند پرونده در یک روز، آن هم با انواع جرائمی که وجود دارد کار دشواری است و هر چه امکانات و نیرو باشد باز هم بیش از حد توان همکاران ماست و باید در کنار تکریم ارباب رجوع، برای حفظ کرامت قضات و کارمندان مجموعههای قضایی نیز در جامعه فرهنگسازی شود. رئیس قوه قضائیه، یکی از مهمترین مسائل برای حل این مشکل را کوتاه کردن فرآیند دادرسی عنوان کرد و گفت: مسؤولان با نظارت مستقیم و راهنمایی همکاران و بررسی مشکلات کار، میتوانند فرآیندهای اضافه را با تدبیر کاهش دهند. حجتالاسلام محسنیاژهای بر همین اساس به دادیاران توصیه کرد قبل از ارسال پرونده به دادگاه از طریق هماندیشیها و تعامل با شعب، نقایص پروندهها را برطرف کنند تا زمان رسیدگی به دلیل تردد پرونده بین واحدهای قضایی دچار اطاله نشود. رئیس قوه قضائیه همچنین تسریع در اقدام برای پروندههای مشمول نیابت قضایی و همچنین کاهش تاخیر در انجام کارشناسی و جلوگیری از ارجاعات غیرضروری برای کارشناسی را از دیگر اقدامات موثر در کاهش اطاله دادرسی دانست.
ارسال به دوستان
گفتوگو ی«وطنامروز» با حجتالاسلام موسویمطلق در باب سجایای امام جواد (ع)
بخشنده غریب
گروه فرهنگ و هنر: امام محمد بن علی جوادالائمه(ع) ماه رجب 195 قمری به دنیا آمدند و در آخرین روز ماه ذیالقعده سال ۲۲۰ به شهادت رسیدند. آنچه بیشتر در زندگی سراسر نور و خیر و رحمت و برکت آن حضرت به چشم میخورد، رسیدن ایشان به امامت در 9 سالگی است. در مناصب الهی نبوت و امامت، شرط سنی وجود ندارد و خدای قادر متعال میتواند علم و عصمت و تمام خصوصیات یک پیامبر یا امام را به کودکی خردسال یا نوزادی تازه به دنیا آمده عطا کند. با آنکه دست ظلم و بیداد کین به آن حضرت مهلت چندانی نداد و جوادالائمه علیهالسلام در 25 سالگی به شهادت رسیدند اما مکارم اخلاق و فضایل و کرامات و مناقب بسیاری از آن حضرت در کتب شیعه و سنی نقل شده است. همانطور که گفته شد ایشان از سجایای بسیاری در دوران امامت خود بهره میبردند که در ادامه در گفتوگو با حجتالاسلام موسویمطلق، کارشناس و سخنران مذهبی به بررسی ابعاد مختلف این سجایا پرداختهایم.
***
* امروز در زمینه نشر و تدوین کتبی که به جایگاه و سیره امام جواد(ع) پرداختند، در چه جایگاهی قرار داریم؟ چه کموکاستیهایی در این زمینه وجود دارد؟
ما در باب آثار منتشرشده پیرامون اهلبیت(ع) و معارف حضرات معصومین، بسیار کمکار هستیم. آثار فراوان است اما نشر آنها به اندازهای که باید باشد، نیست. قدما عموما درباره همه معارف اهلبیت(ع) آثاری را خلق کردند اما در عرصه در دسترس قرار دادن برای عامه مردم مشکل داریم. انیشتین نظریهای دارد و برای نظریه او بیش از 20 هزار مقاله، کتاب و پایاننامه نوشته شده است اما ما برای اهلبیت عصمت و طهارت(ع) چند اثر فاخر در قالب مقالات، پایاننامه، کتب، سریالها و مستندات توانستیم در دسترس عموم قرار دهیم؟ بیش از 40 سال از عمر پربرکت انقلاب میگذرد اما هنوز نتوانستهایم برای هر امامی یک سریال و فیلم سینمایی بسازیم و مشخص است که در این زمینه نقص داریم و کمکاری کردهایم. در تألیف و نشر کتب نیز با خلأهای قابل توجهی روبهرو هستیم. باید جهادی برای احیای آثار اهلبیت(ع)، بویژه درباره امام جواد(ع) صورت گیرد، چرا که دوران امامت ایشان دوران علمیت بوده است؛ دورهای که حضرت با حرکت علمی توانستند از کیان اسلام واقعی دفاع کنند.
* از این مبحث کمی فاصله بگیریم و به سیره و زندگی امام جواد(ع) برسیم، ایشان در دوران امامتشان با چه مسائل و مشکلاتی مواجه بودند؟
پیرامون وجود مقدس امام جواد(ع) باید توجه کنیم که نام آن بزرگوار محمد و کنیه ایشان ابوجعفر بود و از القاب مهم آن بزرگوار تقی و جواد برشمرده شده است. پدر بزرگوارشان علی بن موسیالرضا بود و مادر ایشان سبیکه از خاندان ماریه قبطیه همسر عظیمالشأن پیامبر اسلام(ص) بود. از نظر فضایل اخلاقی این بانو در مرتبه بسیار بالا و والا قرار داشت که وجود مقدس امام رضا(ع) از ایشان به عنوان یک بانوی منزه، پاکدامن و با فضیلت یاد کردند. وقتی امام جواد(ع) به امامت رسید حدود 8 سال داشت و با ۲ خلیفه عباسی، مأمون و معتصم معاصر بود و در سن 25 سالگی به شهادت رسید. زندگی حضرت جواد(ع) در دوران مأمون و معتصم فرازونشیبهای فراوانی داشت. مشهور است که به عنوان یک مولود پرخیر و برکت از آن بزرگوار یاد شده است. ابویحیی صنعانی میگوید در مکه خدمت امام رضا(ع) رسیدم و دیدم حضرت در حال پوست کندن موز برای فرزندشان ابوجعفر هستند، به ایشان عرض کردم که شنیدم این مولود پرخیر و برکتی است، آیا همین آقازاده هستند؟ امام رضا(ع) فرمودند: «بله! مولدی است که در اسلام مانند ایشان برای شیعیان بابرکتتر از او زاییده نشده است». پر واضح است که ائمه معصومین ما همه شخصیتهای با برکت و با عظمتی بودند اما اینکه چرا امام رضا(ع) این موضوع را بیان کرد بدین علت است که در دوران حضرت جواد(ع) عدهای به عنوان واقفیه که عموما هم انگیزههای مادی داشتند انکار امام رضا(ع) را کرده بودند؛ امام رضا(ع) به 40 سالگی رسید ولی فرزندی نداشت لذا آنها دست به دامان شایعات میشدند که سیری که پیامبر اسلام ترسیم کرده بود، اینجا منقطع است و تو دارای فرزند نیستی پس ما واقفیها درست هستیم که بر امامت موسی بن جعفر متوقف شدیم. لذا وقتی خدای متعال فرزندی به حضرت رضا(ع) عنایت کرد، آنها دچار شک و تردید شده بودند و قیافهشناسها را برای تشخیص آوردند.
* امام جواد تنها امامی بودند که در سن پایین به امامت رسیدند، برای اثبات امامت ایشان از چه ملاکهایی استفاده شده است؟
تولد امام جواد(ع) به این شایعات که سیری که پیامبر ترسیم کرده بود منقطع میشود، پایان داد. اما نکته دیگر اینکه ائمه ما هیچ کدام در سن کودکی به امامت نرسیده بودند و این موضوع در میان شیعیان عجیب بود. امامت امام جواد(ع) در 8 سالگی بود اما این مساله نیز با استناد به قرآن اثبات شد. به استناد قرآن، خداوند به حضرت یحیی(ع) و حضرت عیسی(ع) در کودکی نبوت و حکم داد. «آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً؛ در گهواره سخن گفته است».
* امام جواد(ع) در دوران امامت خود چه اقدامات علمی و فرهنگی انجام دادند؟
دوران امام جواد و در واقع روش امام برای دفاع از اسلام و مبارزه با دشمنان در قالب مذاکرات علمی بوده است، یعنی سخنان و مناظرات امام جواد و حل مشکلات بزرگ علمی و فقهی توسط آن بزرگوار باعث شد که اسلام راستین خودش را نشان دهد و در واقع شیعیان مفتخر بودند به این معنا که اعلم علمای زمان هم در مقابل استدلالهای قوی امام سجاد به زانو درآمده بودند. یکی دیگر از اقدامات حضرت علاوه بر مناظرات علمی و دفاع عالمانه از جریان تشیع بهرغم تمام محدودیتهای موجود این بود که حضرت با راهاندازی شبکه ارتباطی وکالت، موضوع معارف را هم گسترش دادند، یعنی آمدند وکلا و نمایندگان خود را بیشتر کردند و در تمام قلمرو حکومت عباسی امام یک دولت در سایه داشتند؛ کارگزاران و وکلایی داشتند که آنها را میفرستادند و آنها فعالیت بسیار ارزشمند و گستردهای داشتند. سیستان، ری، بصره، بغداد، کوفه و قم اخبارش به امام میرسید و امام توسط همین وکلا امور را اداره میکردند. نفوذ در دستگاه از دیگر اقدامات حضرت جواد(ع) بود که اجازه گستردهای را دادند که برخی در دستگاه حکومتی ورود پیدا کنند، نمونههایی مثل محمدبن اسماعیل بن بزیع، احمدبن حمزه قمی، نوح بن دراج، حسین بن عبدالله نیشابوری و حکم بن اولیای اسدی از جمله کسانی بودند که به واسطه سفارش امام در دستگاه حکومتی نفوذ کرده بودند. مهمترین اقدامات امام جواد(ع) علمی و فرهنگی بود که بسیار هم اثرگذار بود و جایش هم در جریان اسلام خالی شده بود و امام این خلأ را کاملا پر کردند. امروز اگر نگاه مبارزه و سیاسی را از اندیشه ائمه و حضرت جواد(ع) بیرون بیاوریم و این نگاه را محدود کنیم، معلوم است که اهلبیت(ع) را نشناختیم و راه را درست نرفتیم و خیانت در حق فکر و اندیشه اهلبیت(ع) صورت گرفته است.
***
چند کتاب شاخص درباره زندگی و شخصیت امام جواد(ع)
«بخشنده غریب» نوشته مهدی قزلی، انتشارات امیرکبیر
این کتاب به زندگانی امام جواد(ع) پرداخته و سعی کرده با عباراتی ساده و روان، خواننده خود را در فضای موجود عصر آن حضرت قرار داده و تصویری گویا از حوادث و جریانهای آن عصر بیان کند. اثر حاضر، در صفحاتی معدود به اصل حوادث زمان امام جواد(ع) پرداخته و از حاشیهپردازی به دور بوده است. نگارنده معتقد است آگاهی کامل از حوادث آن عصر و تحلیل موشکافانه از آن نیازمند مطالعهای دقیقتر و عمیقتر است.
«آسمانیترین مهربانی» نوشته مهدی شجاعی، انتشارات نیستان
کتاب آسمانیترین مهربانی، پیرامون شخصیت حضرت امام جواد(ع) است. رویکرد این نوشتار رویکردی حدیثی- داستانی است که مؤلف با گردآوری متون و مدارک حدیثی پیرامون امام جواد(ع)، به گونهای زیبا آنها را در کنار یکدیگر چیده و به شکل مجموعهای واحد درآورده است. این نوشتار اگرچه از موضوعات متفاوت تدوین یافته اما همه ارتباط مستقیمی با امام جواد(ع) دارد. برخی روایات تاریخی این کتاب، با قلم نگارنده به شیوهای زیبا بازنگری شده است.
«زندگانی امام جواد(ع) از ولادت تا شهادت» نوشته محمدکاظم قزوینی، انتشارات یاس بهشت
از عوامل موثر در عدم نقل اخبار و روایات برخی امامان شیعه (ع) در منابع تاریخی و روایی، وجود فشار حاکمیت و بحث تقیه و حفظ جان شیعیان بوده است؛ از این رو بسیاری از اتفاقات دوران امامانی چون امام جواد(ع) پوشیده مانده است. کتاب پیش رو سعی کرده با استفاده از آنچه در منابع تاریخی و روایی وجود دارد به شکلی نسبتا کامل به بررسی زندگانی امام جواد(ع) بپردازد.
«صحیفه امام جواد(ع)» نوشته جواد قیومیاصفهانی، انتشارات دفتر نشر اسلامی
نگارنده در این مجموعه سخنان درباره امام جواد(ع) از جمله ادعیه و مناظرات آن حضرت با برخی از مخالفان و کلمات توحیدی و برگزیدهای از گفتار آن حضرت را با استفاده از منابع مختلف، به رشته تحریر درآورده است. این نوشتار را میتوان از کاملترین کتابها در زمینه تاریخ و گفتار حضرت امام جواد(ع) به شمار آورد. با مطالعه این کتاب ارزشمند میتوان به بخشی از معارف به دست آمده از آن حضرت آگاهی یافت.
ارسال به دوستان
از محدود کردن حق رأی تا نژادپرستی
برنامه ترامپ برای بازگشت به کاخ سفید
ثمانه اکوان: دموکراتها در آمریکا بر این عقیده بودند بعد از پیروزیشان در انتخابات ریاستجمهوری سال 2020، دیگر کار سختی برای بیرون کردن ترامپ از صحنه و فضای سیاسی آمریکا ندارند. با این حال شواهد و خبرهای جدید از فعالیتهای انتخاباتی ترامپ و فعالیتهای سیاسی طرفدارانش نشان میدهد این کار به آسانی نیز میسر نخواهد شد.
ترامپ چند هفتهای است اقدامات انتخاباتی خود را به صورت رسمی کلید زده است. نخستین اقدام او انتخاب معاونش بوده است. او که به دلیل بیتوجهی مایک پنس به خواستههایش در ماجرای روز 6 ژانویه و تأیید حکم ریاستجمهوری بایدن، بسیار از او ناراحت بود، ترجیح داده است فرماندار فلوریدا را که تاکنون خدمات بسیاری به او و خانوادهاش کرده است، به عنوان معاونش در رقابتهای انتخاباتی سال 2024 انتخاب کند. در گام دوم آغاز کمپین انتخاباتی و سفرهای ایالت به ایالت ترامپ برای تبلیغات و همچنین سخنرانیهای تند و آتشین علیه بایدن است.
دموکراتها امیدوار بودند پرونده فرار مالیاتی ترامپ در ایالت نیویورک بتواند او را به زندان بیندازد یا اینکه راهی برای بیرون کردنش از صحنه رقابتهای انتخاباتی سال 2024 به آنها نشان دهد اما رویه کند و بسیار پر پیچ و خم رسیدگی به این پرونده در نیویورک نشان داده است چندان هم نباید امیدی به بیرون کردن ترامپ از صحنه رقابتها با پروندهسازی علیه او داشت.
نگاهی به فعالیت افراد حامی ترامپ نیز نشان میدهد آنها با وجود همه محدودیتهایی که برای کار و تبلیغات در ایالات متحده دارند، باز هم اعتماد به نفس خود را حفظ کرده و به دنبال راهی برای گسترش تفکرات ترامپی در آمریکا هستند. نمایندگان سرشناس حامی ترامپ در کنگره مانند «مارجری تیلور گرین» با وجود اینکه توسط همکارانشان از کار برکنار شده و دیگر نمیتوانند در جلسات کمیتههای تخصصی مجلس نمایندگان حضور یابند، فرصت را غنیمت شمرده و به دنبال اقدامات و فعالیتهای انتخاباتی در جهت حمایت از ترامپ هستند. نخستین پروژه این افراد ـ که تنها پروژه پیش روی آنها نیز نیست ـ حفظ گفتمان نژادپرستی و سفیدبرترپنداری در تمام رسانههای منتسب به ترامپ یا رسانههای جریان اصلی است. سیبل حملات این گروه را سیاهپوستان، سناتورها و نمایندگان دموکرات و اعضای گروه ترقیخواهان کنگره یعنی «الکساندریا اوکازیو کورتس»، «ایلهان عمر»، «رشیده طلیب» و «آینا پریسلی» تشکیل میدهند. گرین، نماینده حامی ترامپ و ادبیات نژادپرستانهاش، بارها در سخنرانی خود به این افراد حملهور شده و بتازگی نیز گفته است «آنها باعث شرمساری ایالات متحده و تروریست هستند».
حملات حامیان ترامپ اما تنها به این افراد ختم نمیشود. آنها به دنبال راه یافتن پدیدهای به رسانههای جریان اصلی آمریکا هستند که خود از آن با عنوان «بومیگرایی» یا Nativism یاد میکنند. بدین معنی که تنها سفیدپوستانی که ریشه آنگلوساکسون داشته و در آمریکا به دنیا آمدهاند حق دارند در سیاست حضور پیدا کرده و برای مردم آمریکا تصمیم بگیرند. به همین دلیل هم هست که آنها مرتبا نام میانی اوباما یعنی «حسین» را با تاکید فراوان به کار میبرند و در عین حال به نمایندگان و همکاران سیاهپوست و لاتینتبارشان حملهور میشوند. حالا ماهها بعد از اینکه ترامپ کاخ سفید را ترک کرده است، مارجری تیلور گرین و سایر همکارانش از جناح راست افراطی مانند «مت گیتز» نماینده فلوریدا تلاش دارند با سخنرانیهای آتشین خود، همچنان به انرژی حامیان و طرفداران ترامپ اضافه کنند.
اگر حلقه اولیه نزدیکان ترامپ در کنگره به دنبال دمیدن در تنور اختلافهای نژادی برای رأی آوردن دوباره ترامپ در انتخابات آتی هستند، حلقههای بعدی هر کدام مأموریت ویژه خود را در این باره دارند. گروهی دیگر از نمایندگان و فعالان راست افراطی به دنبال تغییر قوانین رأی دادن در آمریکا هستند تا با محدود کردن مساله حق رأی و سختتر کردن شرایط حضور مردم پای صندوقهای رأی، کاری کنند که میزان کمتری از مردم در پای صندوقهای رأی حاضر شوند و در نتیجه احتمال موفقیت نامزد جمهوریخواه ـ هر کسی که باشد ـ بیشتر شود.
حلقه بعدی اما به دنبال تأمین منابع مالی برای انتخابات هستند. آنها سعی دارند استفاده از پولها و منابع مالی با منبع ناشناس را برای انتخاباتهای بعدی در ایالات متحده قانونی کنند تا بدین ترتیب نخواهند به کمیسیون انتخابات فدرال درباره منابع مالیای که وارد چرخه انتخابات میکنند، پاسخی بدهند. آنطور که روزنامه یواسای تودی گزارش داده است، گروههایی چون بنیاد «America First» تلاش دارند با برپایی کنفرانسهای مختلف اقدام به جمعآوری پول برای نامزد انتخاباتیشان کنند. آنها میدانند تشکیل سازمانها و بنیادهای مختلف برای پیشبرد جمعآوری منابع مالی، آسانتر از کار کردن در کمپین انتخاباتی است و البته منابع مالی با منبع ناشناس نیز از طریق این سازمانها و بنیادها راحتتر به چرخه هزینههای انتخاباتی اضافه میشود. مارجری تیلور گرین در این حوزه نیز بشدت فعال است. او تنها نماینده کنگره در طول تاریخ آمریکاست که تنها در ۳ ماه ابتدایی سال 2021 توانسته 2/3 میلیون دلار کمک مالی دریافت کند. این رقم، در طول تاریخ آمریکا بیسابقه است. او حالا با این کمکهای مالی سعی دارد گروه ویژه «اول آمریکا» را در کنگره از بین حامیان ترامپ تشکیل داده و از آن حمایت مالی کند. در منشور این گروه آمده از نظر آنها «ایالات متحده کشوری با سنتهای منحصر به فرد آنگلوساکسون است». در این منشور همچنین هشدار داده شده است ایالات متحده در حال تبدیل شدن به محور اصلی جذب مهاجران است و اکثر آنها هم در زمانی که نتوانند دیگر از مزایای اقامت در آمریکا بهرهمند شوند، به دنبال یک کشور با سیاستهای رفاهی گستردهتر میروند. در بعد سیاست خارجی این گروه با «گلوبالیستها» مرزبندی شفاف دارد و آنها را تهدیدی برای امنیت آمریکا میداند. در بعد امنیت ملی نیز این گروه مخالف هر نوع حضور و دخالت آمریکا در جنگهای دیگر در کل دنیا است. آنها با نام خود «اول آمریکا» دقیقا قرار است یادآور گروهی در جنگ دوم جهانی باشند که کمیتهای برای مقابله با حضور آمریکا در این جنگ ایجاد کرده بودند.
تا به اینجا گمان میرود تمام جمهوریخواهان موافق ایده تشکیل چنین گروههایی نباشند. «کوین مککارتی» رئیس اقلیت مجلس نمایندگان در این باره گفته است: «حزب جمهوریخواه، حزب لینکلن است و حزبی است که به دنبال فرصت برای تمام آمریکاییان است نه تنها زوزهکشان بومیگرا».
با این حال باید دید آیا نحوه جمعآوری منابع مالی عظیم برای حمایت از شعارها و اقدامات ترامپ میتواند حزب جمهوریخواه را از او و کمکهای مالی طرفدارانش دور کند؟
مسأله دیگر در این باره حمایت برخی رسانههای مستقل از تئوریهای توطئه ترامپ و تلاش برای تئوریسازی گفتهها و اندیشههای او است. «استیو بنن»، مشاور استراتژیک ترامپ در یک سال اول فعالیتش در کاخ سفید، پادکست «اتاق جنگ» را دارد و هر روز در این برنامه رادیویی به یکی از فعالیتها و عملکردهای بایدن تاخته و تقریبا هر روز نیز میهمانان برنامهاش به ماجرای تقلب در انتخابات میپردازند. فوئنتس، یکی از نژادپرستان ملیگرای آمریکا که تنها 22 سال دارد، وظیفه دارد با برنامههای خود در صفحات مجازی که به صورت تاکشو برگزار میشود، موضوعات مرتبط با سفیدبرترپنداران را برای نسل نوجوان و جوان آمریکا تشریح کند و آنها را به سمت حمایت از ترامپ بکشاند. او در یکی از برنامههای خود صراحتا تاکید میکند: «سفیدپوستان این کشور را تأسیس کردند. این کشور بدون سفیدپوستان وجود خارجی نداشت. اگر آمریکا به مردم فعلی آن محدود شود، اگر آمریکا چارچوب فرهنگی مردم سفیدپوست را از دست بدهد و تأثیر فرهنگ و تمدن اروپایی در آن از بین برود، اگر جمعیت سفیدپوست خود را از دست بدهد، اگر عقیده خود به عیسی مسیح را از دست بدهد، دیگر آمریکا نخواهد بود». «پاول گوسر» نماینده اهل آریزونا نیز کمپینی برای مبارزه با سانسور در شبکههای اجتماعی به راه انداخته است. تلاش تیم حقوقی ترامپ برای شکایت از روسای شبکههای اجتماعی مانند توئیتر و اینستاگرام در آمریکا در همین راستا بوده و نشان میدهد ترامپ برنامهای جدی برای به چالش کشیدن دموکراتها و در نهایت حضور پررنگ در انتخابات سالهای 2022 و 2024 دارد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|