|
بایستههای آموزشوپرورش در دهه پنجم انقلاب
دکتر محمد بنائیان*: ۳ سال قبل رهبر حکیم انقلاب حضرت امام خامنهای در چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران منشوری را تحت عنوان «بیانیه گام دوم انقلاب» منتشر کردند. حوزه کارکردی انقلاب اسلامی ایران در گام اول اغلب معطوف به تثبیت حکومت، سیاست، دفاع و امنیت بود که در تدوین قانون اساسی و تشکیل قوای سهگانه(حاکمیت) تحقق یافت و ارزشهایی نظیر استقلال و جمهوری اسلامی تحقق محدثه انقلاب بود اما حوزه گام دوم بیانیه انقلاب اسلامی معطوف به فرهنگ، اقتصاد و سپردن مسؤولیت به دست جوانان انقلابی، جهادی، عالم و عامل به حفظ و صیانت از ارزشهای انقلاب و تعالی آن است. چه اینکه در سطور ابتدایی بیانیه گام دوم انقلاب آمده: «از میان همه ملتهای زیر ستم، کمتر ملتی به انقلاب همت میگمارد؛ و در میان ملتهایی که بهپاخاسته و انقلاب کردهاند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به جز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند. اما انقلاب پرشکوه ملت ایران که بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چله پرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همه وسوسههایی که غیرقابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دومین مرحله خودسازی و جامعهپردازی و تمدنسازی شده است»۱. بدون شک تاکید رهبر معظم انقلاب بر مساله جامعهپردازی و تمدنسازی در ابتدای بیانیه گام دوم انقلاب حاکی از اهمیت ویژه این مفاهیم در نگاه رهبری به سرنوشت و آینده کشور است؛ موضوعاتی که میتوان به طور مستقیم آنها را در ارتباط با حیطه عملکرد جامعه فرهنگیان و معلمان دانست. رهبر انقلاب همچنین شهریورماه سال گذشته در سیوچهارمین اجلاسیه آموزشوپرورش، معلمان را «افسران سپاه پیشرفت کشور» دانستند. جمیع این موارد حاکی از این است که انقلاب اسلامی ایران در گام دوم خود تکیه ویژهای به فرهنگ و فرهنگیان دارد و طبیعتا مسؤولیت صیانت از این حریم نیز نسبت به قبل دوچندان خواهد بود. تغییرات صورتگرفته در قوه مجریه در خردادماه امسال هم نشان داد مطالبه حداکثری جامعه، حفظ ارزشهای انقلاب و حرکت در مسیر نیل به آن است. در عرصه آموزشوپرورش نیز این مطالبهگری حتما به شکل جدی وجود خواهد داشت و همین امر بار مسؤولیت جامعه فرهنگیان و مدیران این عرصه را سنگینتر خواهد کرد. بر این اساس مدیران و مقامات تصمیمگیر در نظام آموزشوپرورش در دوره جدید باید دستکم 3 مقوله مهم را در روند مدیریت نظام آموزشی -پرورشی مدنظر قرار دهند. در وهله اول ضروری است مدیران و تصمیمگیران آموزشوپرورش کشور سند مربوط به اجرای «سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزشوپرورش کشور» ابلاغی مقام معظم رهبری در اردیبهشت 92 را به عنوان منشور مدیریت خود مدنظر قرار دهند. دومین مورد یعنی اجرا و پیادهسازی عدالت اجتماعی در امر تحصیل دانشآموزان نیز مساله مهمی است که به واقع جدیترین مطالبه مردمی در عرصه آموزشوپرورش است. به عنوان مثال ساماندهی مدارس غیرانتفاعی و نظارت کامل بر آنها از نظر کمی و کیفی و جلوگیری از تعرفههای نجومی و جذب دانشآموزان همانند مدارس دولتی و نفی تفکر خصوصیسازی آموزشوپرورش، از جمله مهمترین این مطالبات است. مساله سوم بررسی و بازبینی برخی مصوبات پیشین است که احیانا در پی ایجاد زمینه برای نهادینه کردن طرحها و اسنادی نظیر سند 2030 که جنبه بینالمللی داشته و بدون در نظر گرفتن مولفههای بومی و ملی کشورمان به صورت دستورهای اجرایی در نظام آموزشی اجرا شده است. در حیطه آموزش مستقیم نیز عمده مسؤولیت متوجه آموزگاران است. از این رو یادآوری این اصل ضروری است که افسران سپاه پیشرفت کشور نقش بسزایی در آموزش و پرورش سرمایه انسانی کارآمد و باکیفیت دارند. چنانکه رهبر معظم انقلاب بیش از 2 دهه قبل پیشزمینه توسعه سیاسی و توسعه فرهنگی در جامعه را درست اندیشیدن، درست فهمیدن و درست فراگرفتن عنوان کردند و نیل به این مولفهها را به دست معلمان جامعه میسور دیدند. رهبر بزرگوار انقلاب در این باره فرمودند: «توسعه سیاسی و توسعه فرهنگی را معلم پایهگذاری میکند. شما هستید که در داخل مدارس خودتان، کودک را از 7 سالگی تحویل میگیرید و در 19-18 سالگی تحویل دانشگاه میدهید. اساسیترین و مهمترین دوران عمر این کودک، با شما معلمان است. باید کشور و جامعه روی این مسأله حساب کنند. معلم، یعنی آن کسی که میتواند خصوصیات اخلاقی خوب را در بچه پرورش دهد؛ معلومات خوب را به کودک بیاموزد؛ فکر کردن را به کودک بیاموزد؛ استقلال رأی را به کودک بیاموزد».2 از این منظر به نظر میرسد در سالهای آتی پرداختن عملی به این رویکرد اصلی اساسی و اجتنابناپذیر برای حرکت کشور در مسیر توسعه و پیشرفت است.
* دانشآموخته دکترای تخصصی برنامهریزی درسی
------------------------------------
پینوشت:
1- بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ایران/ 22 بهمن 97
2- بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از کارگران
و معلمان / اردیبهشت 1378
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با دکتر جواد سلیمانی درباره بازشناسی سیاست اموی علیه حکومت امام حسن(ع)
نفوذ در بستر هدم خواص
اشکان صدیق: «الحَسَنُ و الحُسَینُ إمامانِ قاما أو قَعَدا»؛ این حدیث نبوی برای همیشه روشن کرد امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هر دو دارای امامت و ولایت بر مسلمین هستند و اهمیت جایگاه و اقدامات امام حسن(ع) اگر از امام حسین(ع) بیشتر نباشد، کمتر نیست. قریب به اتفاق پژوهشگران تاریخ اسلام معتقدند اگر اقدامات و زمینهچینیهای امام حسن مجتبی(ع) نبود، هرگز حماسه عاشورا و تاثیرات و برکات بسیار آن، اتفاق نمیافتاد و شیعه از گنجینه کربلا محروم و بیبهره میماند. اگر چه حضرت سیدالشهدا(ع) مظلومانه و غریبانه در صحرای کربلا به شهادت رسیدند اما غفلت از مظلومیت و غربت برادر بزرگوارشان حضرت امام حسن(ع) ناشی از فقدان نگاهی تحلیلی و دقیق به تاریخ و سیره ائمه اطهار(ع) است. تنهایی و غربت امام حسن به دلیل خیانت خواص، حذف فیزیکی و ترور شخصیتی یاران صدیق آن حضرت توسط دشمن، قلب هر شیعه و مسلمانی را به درد میآورد. در روز شهادت مظلومانه سبط اکبر نبی مکرم اسلام(ص) حضرت امام حسن مجتبی(ع) با دکتر جواد سلیمانی، پژوهشگر حوزه تاریخ اسلام و عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفتوگو کردیم. ***
* جناب آقای سلیمانی! جدیترین خطری که پس از شهادت مولای متقیان علی(ع) حکومت حضرت امام حسن مجتبی(ع) را تهدید میکرد چه بود؟ به بیان دیگر، کدام جریان بیشترین اختلال را در مسیر هدایتی و حکومتی امام حسن مجتبی ایجاد کرد؟
امام حسن(ع) مخالفان و دشمنان متعددی داشت ولی خطرناکترین دشمن آن حضرت، طایفه بنیامیه به سرکردگی معاویهبنابوسفیان بود. بنیامیه افراد بسیار سیاس و تاجرپیشهای بودند که جز به عیش و نوش و ریاست و آقایی و منافع مادی خویش نمیاندیشیدند. ابوسفیان رئیس این خاندان در فساد اخلاقی و شهوترانی فردی معلولالحال بود.
آنان در صدر اسلام نقش بسیار مهمی در کنار زدن اهلبیت(ع) از صحنه سیاست، فرهنگ و اقتصاد ایفا کردند. آنان یک جریان زرسالار برانداز بودند. این جریان هدفی جز ثروتاندوزی و سلطهگری و استعمار نداشت و برای براندازی حکومت امام علی(ع) و امام حسن(ع) بسیار کوشید. امام حسین(ع) را نیز پیروان همین جریان به شهادت رساندند و شیعیان را تحت سختترین شکنجهها قرار دادند و برای نابودی اسلام و میراث پیامبر(ص) از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. آنان از سال 41 تا 132 هجری حکومت جهان اسلام را در دست داشتند.
ابوسفیان، معاویهبنابوسفیان، مروانبن حکم، سعیدبنعاص، ولیدبن عقبهبن ابومعیط و یزیدبن ابوسفیان، از مهمترین شخصیتهای این جریان تا زمان قیام عاشورا، یعنی سال 61 هجری به شمار میآیند.
با ظهور اسلام و آغاز دعوت، خاندان بنیامیه ابتدا با رسول خدا(ص) و آیین مقدسشان مقابله کردند ولی وقتی دریافتند تاب مقاومت در برابر موج اسلامخواهی و مسلمانان را ندارند، به دروغ اسلام آوردند و در سالهای پس از رحلت پیامبر(ص)، با برقراری پیوند با جانشینان آن حضرت، بار دیگر بر بخشهایی از جهان اسلام سلطه یافتند و کوشیدند دین اسلام را استحاله کنند اما وقتی امیرمؤمنان(ع) به حکومت رسیدند، آنان بار دیگر مانند عصر نبوی، با شخصیت کاملی روبهرو شدند که اهل مصالحه و معامله با ایشان نبود. از سوی دیگر، تسلیم شدن و بیعت با آن حضرت نیز موجب از دست رفتن سلطهشان بر جامعه اسلامی میشد؛ از همین رو، خود را بر سر دوراهی سرنوشتسازی دیدند و سرانجام علَم مخالفت با آن حضرت برداشتند تا از این رهگذر حکومت علی(ع) را واژگون کنند و قدرت کل جهان اسلام را به دست گیرند که تا حد زیادی نیز به اهداف شوم خود رسیدند و پس از شهادت امام علی(ع) با تحمیل صلح بر امام حسن(ع) بر تمام جهان اسلام سلطه یافتند.
* روشهای معاویه برای زمین زدن حکومت امام حسن(ع) چه بود؟
یکی از روشهای معاویه برای اخلال در حکومت امام حسن(ع) پروژه نفوذ بود. معاویه برای اخلال در حکومت امام حسن(ع) از انواع نفوذ استفاده میکرد که میتوان آن را به دو نوع تقسیمبندی کرد: 1- نفوذ امنیتی 2- نفوذ روانی.
درباره نفوذ امنیتی باید بگویم یکی از شیوههای رایج امویان برای نفوذ در دولت امام حسن(ع) این بود که افرادی را که طمع به مال دنیا در دلشان زنده بود و درهم و دینار به کامشان شیرین میآمد، شناسایی کرده و با رشوههای کلان آنها را میخریدند و به خود ملحق میکردند؛ این افراد گاه خود و اطرافیانشان نیز به معاویه میپیوستند.
امام حسن(ع) عبیداللهبنعباس را با 12 هزار نیرو به جنگ با معاویه در منطقه جزیره فرستاد و قیسبنسعد را هم با او همراه کرد و به عبیدالله فرمان داد بر اساس نظر قیس عمل کند. وقتی لشکر عبیدالله به لشکر معاویه رسید؛ معاویه نخست یک میلیون درهم برای قیس هدیه فرستاد و از او خواست در عوض آن به او بپیوندد یا از جنگ کناره بگیرد ولی قیس این پیشنهاد را نپذیرفت و با شجاعت و جوانمردی پاسخ داد: «تَخْدَعْنی عَن دینی؟»؛ «آیا مرا در دینم فریب میدهی؟» آنگاه معاویه همین پیشنهاد را به عبیداللهبنعباس داد و او با 8 هزار نیروی تحت فرمانش به معاویه پیوست اما قیس با بقیه نیروها به جنگ ادامه داد.
براساس پارهای اسناد، معاویه برخی از چهرههای سیاسی و نظامی عراق مانند اشعثبنقیس، عمروبنحریث و شبثبنربعی و حجربنحجر را با وعده صدهزار دینار مامور ترور امام حسن(ع) کرد که آن حضرت متوجه و توطئهشان خنثی شد.
نتیجه این نفوذ امنیتی این شد که بخشی از اشراف و رؤسای عراق از پیروزی معاویه به وحشت افتاده و از معاویه درخواست امان کردند و معاویه برای وادار کردن امام به پذیرش صلح، نامههای اشراف کوفه را که ملتمسانه از معاویه امنیت خود و قومشان را خواسته بودند، برای آن حضرت فرستاد.
معاویه به همسر امام حسن(ع)، (جعده) دختر اشعثبنقیس قول داد اگر امام را به شهادت برساند، او برای پسرش یزید از جعده خواستگاری خواهد کرد و 100 هزار درهم نیز برایش میفرستد و جعده امام را مسموم کرد.
یکی دیگر از شیوههای معاویه برای پروژه نفوذ، ایجاد اختلال در روان مردم بود؛ وقتی دشمن اخبار غلط و ضدونقیضی به مردم بدهد، کسانی که قوه تحلیل اوضاع زمانه را ندارند، دچار بحران روانی میشوند و تصمیمها و اقدامات نامعقولی اتخاذ میکنند.
معاویه در لشکر امام حسن(ع) که در مدائن مستقر شده بود، شایعه کرد قیسبنسعد با معاویه مصالحه کرده و به او ملحق شده است و در مقابل در لشکر قیس شایعه مصالحه کردن امام حسن(ع) را با خود منتشر کرد.
معاویه سپس مغیرهبنشعبه، عبداللهبنعامربنکُریز و عبدالرحمنبن امحکم را برای مذاکره نزد امام حسن(ع) در مدائن فرستاد. آنها هنگام خروج از نزد حضرت به مردم گفتند پسر رسول خدا صلح را پذیرفت و بدینوسیله خون شما حفظ و فتنه خاموش شد. این شایعه لشکر امام حسن(ع) را به اضطراب افکند و مردم دروغهای آنان را باور و به سوی خیمهگاه امام حسن(ع) حمله کرده و آنچه را در آن بود غارت کردند. امام حسن(ع) وقتی اوضاع لشکر را آشفته یافت، بر اسبش سوار شده، در «مظلم ساباط» به راه افتاد.
* سوالی که اینجا پیش میآید این است که بنیامیه چه ویژگی و خصلت ویژهای داشت که تا این حد توانست پروژه عظیم اسلام ناب محمدی به رهبری و زعامت پیامبر گرامی اسلام و ائمه اطهار را دچار چالشهای فراوان کند؟
بیتردید نفوذ امویان در میان امت و دولت اسلامی عصر امام حسن(ع) دارای رمز و راز خاصی بوده، زیرا غیر از بنیامیه برخی دیگر از طوایف قریش و غیرقریش نیز با اسلام و حکومت اسلامی میانه خوشی نداشتند ولی به اندازه بنیامیه نتوانستند در تاروپود امت اسلامی نفوذ کنند. از این رو جستوجوی علت نفوذ بنیامیه بحث مهمی است که میتواند برای پاسداری از انقلاب و حکومت اسلامی ایران عبرتآموز باشد.
برخی کارشناسان معتقدند خاندان بنیامیه مانند سایر قبایل اهل تعصبات قومی و دارای ایده و هدف بودند ولی ویژگیشان نسبت به سایر قبایل این بود که اهل طراحی و برنامهریزی بودند؛ آنان مانند یک حزب عمل میکردند.
استاد شهید مطهری در یکی از فرازهایش درباره امویان، آنها را به یهود در دنیای معاصر تشبیه کرده و انسجام درونی و حرکت برنامهریزی شده آنان را مشابه حرکت یهود بر ضد اسلام شمرده است: «در 50 سال بین وفات رسول خدا(ص) و شهادت حسینبنعلی(ع)، جریانات و تحولات فوقالعادهای رخ داد. محققان امروز، آنهایی که به اصول جامعهشناسی آگاه هستند، متوجه نکتهای شدهاند؛ مخصوصا عبدالله علائلی با اینکه سنی است، شاید بیشتر از دیگران روی این مطلب تکیه میکند. میگوید: بنیامیه برخلاف همه قبایل عرب (قریش و غیرقریش) تنها یک نژاد نبودند. نژادی بودند که طرز کار و فعالیتشان شبیه طرز کار یک حزب بود؛ یعنی افکار خاص اجتماعی داشتند. تقریبا نظیر یهود در عصر ما و بلکه در طول تاریخ، که نژادی هستند با یک فکر و ایده خاص که برای رسیدن به ایده خودشان، گذشته از هماهنگیای که میان همه افرادشان وجود دارد، نقشه و طرح دارند».
در طول تاریخ افراد و اقوام زیادی بودهاند که دارای آرمانهای خاصی بودند و برای نیل به آرمانهای خود تلاش کردند ولی به اهدافشان نرسیدند اما امویان به اهداف دنیویشان رسیدند؛ علتش این بود که نیل به اهداف و عبور از موانع مسیر حرکت به سوی اهداف، تنها با کوشش و تلاش و زور بازو حل نمیشود، بلکه در کنار مقاومت و تلاش، طرح و برنامه هم میخواهد.
با دقت در سیره امویان معلوم میشود آنها برای نفوذ و استحاله انقلاب اسلامی رسول خدا(ص) و اسلام ناب طرحهای بسیار حسابشدهای داشتند.
* مهمترین برنامهها و اقدامات بنیامیه و بویژه شخص معاویه برای استحاله انقلاب اسلامی رسول مکرم اسلام و سقوط حکومت سبط اکبر ایشان، حضرت امام حسن مجتبی(ع) و وادار کردن ایشان به صلح چه بود؟
این برنامهها را در چند سرفصل توضیح میدهم.
1- قلعوقمع و ترور شخصیتی نیکان، نخبگان و خواص
امویان برای نفوذ در جامعه اسلامی انسانهای بصیر، مومن و آگاه به زمان را مانع جدی میدانستند، لذا برای نفوذ در جامعه، نخبگان و نیکان متنفذ را شناسایی کرده و ابتدا سعی میکردند آنها را با مال و مقام بخرند ولی اگر موفق نمیشدند، آنها را تحت فشار قرار داده و قلعوقمع میکردند.
امویان کسانی را که با خدعهگریها و ترفندهای آنها آشنا بودند و توان مقابله با آنها را داشتند، آسوده نمیگذاشتند. حضرت امیرمومنان(ع) پس از بیان فتنه بودن امویان میفرماید: «عَمَّتْ فِتْنَتُهَا وَ خَصَّتْ بَلِیَّتُهَا أَصَابَ الْبَلَاءُ مَنْ أَبْصَرَ فِیهَا وَ أَخْطَأَ الْبَلَاءُ مَنْ عَمِیَ عَنْهَا؛ سلطهاش همه جا را فرا گرفته، و بلای آن دامنگیر نیکوکاران است و هر کس فتنه آنان را بشناسد، به بلای آنان گرفتار میشود و هر کس که ترفند آنها را نشناسد، حادثهای برایش رخ نخواهد داد».
به تعبیر استاد مطهری قدّسسرّه حضرت میفرماید: این بلیهای است که همه جا را میگیرد ولی گرفتاریهایش اختصاص به یک طبقه معین پیدا میکند. هر کس که بصیرتی داشته باشد و به قول امروز روشنفکر باشد [و] هر کس که فهم و درکی داشته باشد، این بلا و فتنه او را میگیرد؛ زیرا نمیخواهند آدم چیزفهمی وجود داشته باشد، و تاریخ نشان میدهد که بنیامیه افراد بهاصطلاح روشنفکر و دراک آن زمان را درست مثل مرغی که دانهها را جمع کند، یکییکی جمع و سر به نیست میکردند و چه قتلهای فجیعی در این زمینه انجام دادند.
آری! امویان در طرح استعماری خویش شخصیتها و جریانهای بیدار جامعه را به هر طریق ممکن از پیش روی خود برمیداشتند.
* لطفاً برخی مصادیق اقدامات بنیامیه و معاویه برای از بین بردن فیزیکی و معنوی خواص و نخبگان حامی ولایت را ذکر بفرمایید.
برخی را با تهمت و افترا و ناسزا ترور شخصیت میکردند و حتی پس از شهادتشان میکوشیدند یاد آنها را از خاطرهها محو کنند و برخی دیگر را با شکنجه و تهدید و حبس و غارت مال و تخریب خانه، وادار به سکوت میکردند. آنان امامان شیعه را یکی پس از دیگری به شهادت رساندند و حتی پس از شهادت امام علی(ع)، بسیار کوشیدند نام نیک آن حضرت را از دلها محو کنند؛ معاویه طی بخشنامهای به سخنرانان و خطبا دستور داد در خطابههای خود امام(ع) را لعن کنند.
این سنت شوم تا زمان عمربنعبدالعزیز، یعنی تا اواخر قرن اول هجری، حدود 60 سال پس از شهادت امیرمؤمنان(ع) ادامه داشت.
معاویه به نمایندگانش دستور داد: «اگر ۲ نفر گواهی دادند که کسی از دوستداران علی و خاندانش است، اسمش را از دفتر دولت حذف و حقوقش را قطع کنید... هر کس متهم به دوستی با این قوم است، خانهاش را ویران کنید و بلایی بر سرش آورید که برای دیگران درس عبرت باشد».
وی امام حسن(ع) را مسموم و شهید کرد و امام حسین(ع) را نیز در دوران 10 ساله امامتش، کاملا تحت فشار قرار داد؛ بهگونهای که برقراری ارتباط با آن حضرت بسیار خطرناک بود. به عنوان نمونه، وقتی چند نفر از شیعیان کوفه در مدینه نزد حضرت آمدند، مروانبنحکم به معاویه نوشت من از حسینبنعلی احساس خطر میکنم. در پی آن معاویه نامهای تهدیدآمیز به امام(ع) نوشت: «به من خبر رسیده برخی از کوفیان تو را به قیام دعوت کردهاند. بدان که اگر با من خدعه کنی، من هم با تو از در حیله درمیآیم».
پس از معاویه، یزید در نخستین روزهای خلافتش حضرت را وادار کرد که بین بیعت و کشته شدن، یکی را برگزیند. او به ولیدبنعتبه، والی مدینه نوشت: «حسینبنعلی(ع) را احضار کن و از او بیعت بگیر؛ اگر امتناع کرد، گردنش را بزن».
وضع شیعیان نیز مانند وضع امامان معصوم بسیار وخیم بود. امام باقر(ع) درباره برخورد سفاکانه امویان با شیعیان میفرماید: «شیعیان ما در هر جا که بودند، کشته شدند. بنیامیه دستها و پاهای افراد را به گمان اینکه از شیعیان ما هستند، بریدند. هر کس به دوستی و دلبستگی به ما معروف بود، زندانی شد یا مالش به غارت رفت و یا خانهاش ویران شد».
هر کس از اسلام ناب و محبت اهلبیت(ع) دم میزد بشدت سرکوب میشد؛ چنانکه حجربنعدی به جرم مخالفت با ناسزاگویی خطبا به امام علی(ع) به شهادت رسید، یا عبدالرحمنبنحسان به دستور زیادبنابیه، زنده زنده دفن شد. بدینسان امویان، نیکان و نخبگان جامعه را سخت تحت فشار قرار دادند.
امویان نهتنها شیعیان، بلکه هر فرد اهل فهم و بیداری را که از فرمانبری چشمبسته آنان سر میتافت، به طرز فجیعی سرکوب میکردند تا درس عبرتی برای دیگران باشد. برای نمونه زیادبنابیه، حَکَمبنعمرو غفاری، یکی از اصحاب پیامبر(ص) را به خراسان فرستاد. حَکَم در جریان فتوحات غنایم زیادی به دست آورد ولی زیاد به او نوشت: «امیر مؤمنان (معاویه) مرقوم داشته که سفید و سرخ را برای او انتخاب کنیم و ذرهای طلا و نقره بین مسلمانان تقسیم نشود».
حَکَم با استناد به اینکه چنین حکمی در قرآن نیست، از اجرای فرمان خلیفه سر باز زد و غنایم را میان مسلمانان تقسیم کرد. ظاهرا در پی این اقدام، معاویه کسی را فرستاد و حَکَم را دستبسته به زندان انداخت و او آنقدر در زندان بود تا با همان غل و زنجیرها جان داد. بدینسان امویان فرزانگان بسیاری را زیر چکمههای استبداد خویش له کردند.
2- قداستزدایی از احکام دین
یکی دیگر از برنامههای خطرناک و حسابشده امویان برای نفوذ در امت و دولت اسلامی، این بود که آنها سعی کردند از احکام دینی قداستزدایی کنند، تا از این رهگذر هتکحرمت دین و ترویج بدعتها برای جامعه طبیعی جلوه کند و بدین سان مسیر نفوذ فرهنگیشان هموار شود.
امیرمؤمنان در بخشهای مختلفی از سخنانشان به مساله شکستن حریم احکام خدا به دست بنیامیه اشاره کرده و از جمله فرمودند: «اگر آنها بعدها کارها را به دست گیرند، حرمت و سطوت احکام خدا را میشکنند؛ عملا مرتکب حرام میشوند تا قباحت [ارتکاب] آن از بین برود».
حضرت همچنین در خطبه 98 نهجالبلاغه میفرماید: «وَالله لَا یَزَالُونَ حَتَّى لَا یَدَعُوا لِلَّهِ مُحَرَّماً إِلَّا اسْتَحَلُّوهُ وَ لَا عَقْداً إِلَّا حَلُّوه؛ به خدا قسم، (بنیامیه) همچنان به ستم ادامه دهند تا آنجا که حرامی باقی نماند، مگر آنکه حلالش بشمارند و پیمانی نیست، مگر اینکه آن را بشکنند».
البته نمونههایی از هتک احکام دین به دست عمال بنیامیه در عصر عثمان، در همان زمان حیات امیرمؤمنان(ع) رخ داد ولی پس از شهادت ایشان، این روند در عصر امامحسن(ع) به صورت علنیتر و فراگیرتری گسترش یافت.
امروز نیز مساله گسترش فساد جنسی و اخلاقی و اقتصادی از راهکارهای رسمی استکبار برای از بین بردن قداست حلال و حرام دینی است. در آن عصر نیز خود امویان به عنوان جانشینان دروغین نبی مکرم(ص) پردههای عفاف را دریدند و آشکارا فسق و فجور به راه انداختند. شرایط طوری شد که وقتی نمایندگان مردم مدینه به شام رفتند و دستگاه یزید را در شام از نزدیک مشاهده کردند، سخت شگفتزده شدند و پس از بازگشت، به مردم مدینه گفتند: «لیس له دین، یشرب الخمر ویعزف بالطنابیر ویضرب عنده القیان ویلعب بالکلاب؛ [یزید] دین ندارد: شرب خمر میکند؛ طنبور میزند و کنیزان نزدش مینوازند و با سگها بازی میکند».
3- جایگزینی اسلام بدیل به جای اسلام اصیل
بنیامیه میدانستند اگر به صورت علنی به جنگ اسلام بیایند با مقاومت منفی مومنان روبهرو میشوند، لذا برای نفوذ فرهنگی و استحاله فرهنگ دینی جامعه، ابتدا سعی کردند اسلام بدیلی را جایگزین اسلام اصیل کنند تا مومنان بدون اینکه خودشان بفهمند، هویت دینیشان تغییر کند. به عنوان نمونه، از خواندن نماز جلوگیری نمیکردند، حتی خودشان پیشنماز مردم میشدند ولی با امر به معروف و نهی از منکر مخالفت میکردند و نمیگذاشتند مردم به این فریضه عمل کنند و مصداق معروف و منکر را بفهمند. بدینسان ظاهر نماز حفظ میشد ولی خاصیت اصلی نماز که نهی از فحشا و منکر بود، از بین میرفت. همین کار را نسبت به سایر عبادات مانند حج و روزه نیز انجام دادند. امیرمومنان(ع) با توجه به طرح بنیامیه پیشبینی کردند که حقیقت و هسته دین از بین خواهد رفت ولی ظاهر و پوستهاش باقی خواهد ماند، لذا فرمودند: «أَیُّهَا النَّاسُ سَیَأْتِی عَلَیْکُمْ زَمَانٌ یُکْفَأُ فِیهِ الْإِسْلَامُ کَمَا یُکْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِیه؛ ای مردم بزودی زمانی فرا میرسد که اسلام در آن زمان از درون تهی میشود، همانگونه که ظرف از محتوایش تهی میشود».
استاد شهید مطهری در شرح این سخن حضرت میفرماید: «امیرالمومنین میخواهد بفرماید که بنیامیه اسلام را توخالی میکنند، مغزش را به کلی از میان میبرند و فقط پوستی توخالی برای مردم باقی میگذارند».
در دوران معاصر نیز برخی مجامع شبهماسونی و وابسته به استعمار چنین سیاستی را دنبال میکنند. به عنوان مثال، امروز برخی جریانهای وابسته به غرب ظاهر عزاداری سیدالشهدا(ع) را حفظ میکنند و حتی خودشان در رونقبخشی به آن سهیم میشوند ولی آن را در قمهزنی و بلند کردن علم و لطمهزنی خلاصه میکنند اما هرگز حاضر نیستند ابعاد معرفتی، حماسی و جهادی این نهضت گشوده شود و آرمان استکبارستیزی، شهادتطلبی، عزتمندی و دوری از ذلتپذیری این نهضت فاش شود. آنها کارکرد حماسه حسینی را در سطح یک حادثهای که موجب جریحهدار شدن عواطف و احساسات انسانی است تقلیل میدهند و حتی مانع طرح مباحث سیاسی در هیأتهای عزاداری میشوند.
آنها برای اینکه پروژه تحریف دین را پیش ببرند سعی میکردند با استفاده از قدرت، ثروت و تبلیغات، مرجعیت تفسیر دین جامعه را به دست علمای درباری و خائن بدهند؛ چنانکه در زمان خلافت عثمان مرجع تفسیر دین را کعبالاحبار معرفی کرده بودند، طوری که عثمان نیز به رأی کعبالاحبار احترام میگذاشت. وقتی جناب ابوذر به عثمان گفت مؤمن نباید تنها به ادای زکات مالش در زندگی اکتفا کند، اگر صاحب مکنت است باید به فقرا و مستمندان کمک کند، کعبالاحبار گفت زکات مال کفایت میکند. ابوذر بشدت ناراحت شد و فرمود: «یا بن الیهودیه، ما أنت و ما هاهنا؛ ای یهودیزاده، تو را چه به اظهارنظر درباره دین».
از همین رو حضرت علی(ع) میفرمود: «فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ أَسِیراً فِی أَیْدِی الْأَشْرَارِ یُعْمَلُ فِیهِ بِالْهَوَى وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیا؛ این دین در دست اشرار اسیر شده، بر اساس هوای نفس خود در دین حکم میکنند و با دین، دنیا را میطلبند».
یعنی تفسیر دین در عصر امویان به دست نااهلان و افراد شرور افتاد، طوری که به جای فتوا بر اساس قرآن و سنت، طبق هوای نفس و دلخواه خود فتوا میدهند.
4- پرهیز از تعلیم شرک
در تعالیم اسلام در کنار بندگی خدا، برائت از شرک وجود دارد و اساسا توحید با بندگی غیر خدا سازگار نیست. اسلام در کنار تولی، تبری را نیز دارد و اساسا ایمان به خدا بدون کفر به طاغوت، ایمان واقعی محسوب نمیشود، بلکه شرک است. همین امر موجب میشود در دل انسان مومن، محبت به کفار و پذیرش سلطه آنان جا نداشته باشد.
امویان چون میدانستند اگر مردم بفهمند مقتضای اسلام تنها ایمان به خدا و نماز و روزه و خمس و زکات نیست، بلکه شناخت مشرکان و برائت از آنان نیز جزو مسلمانی است، دیگر سلطه آنها را نمیپذیرند و نفوذشان را بر عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ برنمیتابند، لذا یکی از طرحهای حسابشدهشان برای تحکیم نفوذ خود در دولت و امت اسلامی این بود که از آموزش ایمان به خدا و عبادت خدا به مردم جلوگیری نمیکردند ولی از آموزش مفهوم و مصداق شرک به مردم سخت ممانعت میکردند. امام صادق(ع) در این مورد چنین میفرماید: «إِنَّ بَنِی أُمَیَّهَ أَطْلَقُوا لِلنَّاسِ تَعْلِیمَ الْإِیمَانِ وَ لَمْ یُطْلِقُوا تَعْلِیمَ الشِّرْکِ لِکَیْ إِذَا حَمَلُوهُمْ عَلَیْهِ لَمْ یَعْرِفُوهُ؛ بنیامیه آموزش ایمان به مردم را آزاد گذاشتند ولی آموزش شرک را ممنوع کردند تا زمانی که مردم را به سوی شرک سوق میدهند مردم مشرک شدن خود را درک نکنند». سبک زندگی مشرکانه برای جبهه کفر و طاغوت خطری ندارد، زیرا کسانی که سرگرم عبادت فردی بوده و کاری به مبارزه با کافران و نفی شرک ندارند، هرگز طواغیت و مستکبران را تهدید نمیکنند. امویان نمیگذاشتند مردم بفهمند اسلام تنها در ایمان به خدا و قیامت و عبادتهای فردی خلاصه نمیشود، بلکه نفی شرک در امور فردی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و در تمام سطوح اعم از خالقیت، رازقیت و ربوبیت هم جزو مسلمانی است.
در دنیای معاصر نیز نظام سلطه با حکومتهایی مانند عربستان سعودی که نام اسلامی را یدک میکشند ولی تبعیت و همکاری با دشمنان اسلام را مصداق شرک ندانسته و از مستکبران برائت نمیجویند، همکاری میکند و آنان را دوست خویش میپندارد ولی نظام جمهوری اسلامی را تحمل نمیکند، زیرا نظام جمهوری اسلامی در کنار تعلیم ایمان، مفهوم شرک، سبک زندگی مشرکانه و مصادیق آن را به جامعه معرفی میکند و زندگی مشرکانه را زندگی اسلامی نمیشمارد.
ارسال به دوستان
ادامه اختلاف بین پلیس، دادستانی و دفاتر اسناد رسمی بر سر نقل و انتقال قانونی خودرو
مسأله برگ سبز
دادستان کل کشور، پلیس راهور ناجا و رئیس انجمن ملی حمایت از حقوق مصرفکنندگان در حالی برگ سبز خودرو را سند قطعی مالکیت میدانند و تاکید دارند مردم خودشان کار نقلوانتقال خودرو را به دلیل کاهش هزینههای اضافه انجام دهند که رئیس کانون سردفتران و دفتریاران همچنان بر تنظیم سند خودرو در دفاتر اسناد رسمی پافشاری میکند.
به گزارش «وطنامروز»، طبق نظر پلیس راهور، برگ سبزی که تحت عنوان سند مالکیت هنگام معامله خودرو صادر شده سند قطعی خودرو محسوب میشود و دیگر نیازی به ثبت سند در دفاتر رسمی و پرداخت هزینه اضافه توسط طرفین برای صدور سند نیست. در واقع برگ سبز خودرو که توسط شرکتهای تولید خودرو صادر میشود، سند مالکیت خودرو بوده که نقلوانتقال و خریدوفروش خودرو با ثبت مشخصات خریدار و فروشنده در این برگ در ادارات راهنمایی و رانندگی بدون هیچ مشکلی انجام میشود، بنابراین ضرورتی ندارد که معاملهگران خودرو برای ثبت سند در نقلوانتقال خودرو به دفترخانه اسناد رسمی مراجعه کنند. هر چند خریدار و فروشنده میتوانند سند خودرو را در دفترخانه ثبت کنند اما طبق گفته دادستان کل کشور، پلیس راهور و رئیس انجمن ملی حمایت از حقوق مصرفکنندگان، «مردم دیگر برای نقلوانتقال سند خودرو به دفترخانهها مراجعه نکنند و درصورتی که دفترخانهای به بهانه الزام ثبت نقلوانتقال سند خودرو از تنظیم وکالتنامه خودداری کند مراتب را گزارش دهند».
داستان مناقشه پلیس و دفترداران اسناد رسمی - که بیش از یک دهه از آن میگذرد- بر سر این موضوع این است که دفاتر اسناد رسمی برای نقلوانتقال و ثبت سند خودرو سالانه پولهای نجومی به جیب میزنند، در حالی که طبق قانون نیازی نیست نقلوانتقال خودرو در دفاتر اسناد رسمی ثبت شود، چراکه برگه سبز خودرو همان سند رسمی محسوب میشود.
به گفته سرهنگ عینالله جهانی، معاون اجتماعی پلیس راهور ناجا سالانه بیش از 4 میلیون خودرو مورد معامله و نقلوانتقال قرار میگیرد، بنابراین مشخص است که چرا دفاتر اسناد رسمی پافشاری میکنند ثبت معاملات خودروها در این دفاتر انجام شود، چرا که دست آنها از درآمدهای نجومی در این بخش کوتاه میشود. در چنین شرایطی، ضرورت توجه به بحث جلوگیری از هزینههای اضافی که مردم در نقلوانتقال خودرو با ثبت آن در دفترخانههای اسناد رسمی متحمل میشوند باعث شد دادستان کل کشور نسبت به این مساله واکنش نشان دهد و اعلام کند: «برگ سبز خودرو سند مالکیت است و مراجعه اشخاص به دفتر اسناد برای یک سند دیگر، الزامی نیست». با رسانهای شدن این خبر مهم اما علی خندانی، رئیس کانون سردفتران و دفتریاران در پاسخ به اظهارنظر دادستان کل کشور، با تأکید بر اینکه کماکان تنظیم سند خودرو در دفاتر اسناد رسمی الزامی و اجباری است، با دستور صریح دادستان کل کشور مخالفت کرد. وی با تأکید بر اینکه بحث ما اجرای قانون است و دفاتر اسناد رسمی قریب به 80 سال است که مر قوانین کشور را اجرا میکنند، گفت: ماده 29 قانون رسیدگی به تخلفات راهنمایی و رانندگی مصوب سال 89 مجلس شورای اسلامی و مادتین 2 و 3 آییننامه اجرایی آن، تکلیف ما را کاملا روشن کرده و هیچ ابهامی وجود ندارد، آنجا میگوید که نقلوانتقال خودرو را دفاتر اسناد رسمی انجام دهند. در این میان اما ماجرای این دعوای قدیمی که مالکان خودرو برای مالکیت خودرویشان، به برگ سبز پلیس کفایت کنند یا برای محکمکاری ثبت محضری هم انجام دهند، اوایل ماه جاری با رای دیوان عدالت اداری وارد فاز جدیدی شد، چرا که دیوان عدالت با ابطال ۲ بند بخشنامه سازمان ثبت اسناد، تصریح کرد «مسؤولیت صدور سند مالکیت خودرو، برعهده نیروی انتظامی است». این مناقشه همچنان ادامه داشت تا اینکه دیروز هم رئیس انجمن ملی حمایت از حقوق مصرفکنندگان به صراحت اعلام کرد مردم دیگر برای نقلوانتقال سند خودرو به دفترخانهها مراجعه نکنند. مهدی نجفپور درباره صدور بخشنامه به دادستانهای عمومی و انقلاب سراسر کشور مبنی بر عدم الزام ثبت نقلوانتقال سند خودرو در دفاتر اسناد رسمی، نسبت به اظهارات اخیر رئیس کانون سردفتران و دفتریاران کشور شدیدا واکنش نشان داد و خواستار تبعیت آن کانون از بخشنامه دادستان کل کشور و رأی دیوان عدالت اداری شد. به گفته نجفپور، هیات عمومی دیوان عدالت اداری طی دادنامه شماره 1863 مورخ 2/12/1399 در نهایت رأی به ابطال بندهای 2 و 3 بخشنامه شماره 147204 سازمان ثبت اسناد و املاک کشور صادر کرده است و از طرفی نیروی انتظامی نیز در زمان انتقال مالکیت خودرو پس از انجام فرآیندهای قانونی اقدام به صدور سند مالکیت یا همان برگ سبز خودرو به نام خریدار میکند و قوانین متعددی از جمله ماده 1287 قانون مدنی، ماده 22 قانون حملونقل و ماده 29 قانون رسیدگی به تخلفات راهنمایی و رانندگی، مسؤولیت صدور اسناد مالکیت و پلاک خودرو را بر عهده نیروی انتظامی گذاشته و سند صادر شده از سوی نیروی انتظامی را به رسمیت میشناسد. ماده 47 قانون ثبت اسناد نیز صرفا به الزام ثبت برای نقلوانتقال اموال غیرمنقول اشاره کرده است نه خودرو که یک کالای مصرفی منقول است.
رئیس انجمن ملی حمایت از حقوق مصرفکنندگان که قبلا طی نامه شماره 14001156 مورخ 16/6/1400 از اقدام بجا و مهم دادستان کل کشور قدردانی کرده بود، افزود: مردم در این شرایط بد اقتصادی به اندازه کافی تحت فشار و پرداخت هزینههای زائد سوءمدیریت برخی مسؤولان کشور هستند و با این گرانیهایی که بویژه در بازار خودرو وجود دارد، پرداخت کارمزد و حقالزحمههای گزاف به دفترخانهها برای نقلوانتقال سند خودرو که یک اقدام واهی و غیرضرور تلقی میشود، تحمیل هزینههای بیشتر به سبد مصرف خانوار است و باید جلوی آن گرفته شود. نجفپور از مردم خواست مطابق قانون، رأی اخیر دیوان عدالت اداری و بخشنامه دادستان محترم کل کشور، دیگر برای نقلوانتقال سند خودرو به دفترخانهها مراجعه نکنند و در صورتی که دفترخانهای به بهانه الزام ثبت نقلوانتقال سند خودرو از تنظیم وکالتنامه خودداری کند، مراتب را به این انجمن یا سایر مراجع نظارتی گزارش کنند.
***
عدم تمکین سردفتران از دستور دادستان تخلف است
عضو کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «وطنامروز» با اشاره به اینکه نقل و انتقال خودرو نیازمند یک قانون جامع است، اظهار داشت: هماکنون ما در این زمینه دارای خلأهایی هستیم و همین خلأها باعث میشود تا در مواردی پروندههای حقوقی و کیفری شکل بگیرند. نصرالله پژمانفر ادامه داد: بر اساس تحقیقات صورت گرفته حدود 50 مورد در زمینه مشکلات نقل و انتقال خودرو احصا شده است که اگر به این موضوعات رسیدگی نشود نمیتوان توقع داشت خرید و فروش خودرو با مشکلی روبهرو نشود. وی بیان داشت: گاه خودرو توقیف است یا تحت رهن است و امکان معامله ندارد که این موارد عموما در دفاتر اسناد رسمی بررسی میشده اما همین امکان توسط پلیس هم وجود دارد و میتوانند موارد را تشخیص دهند و نسبت به صحت معامله اظهارنظر کنند. عضو کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی ادامه داد: هماکنون بین پلیس و کانون سردفتران این اختلاف وجود دارد که چه کسی میتواند سند خودرو را ثبت کند. متاسفانه در این بین یک نوع سادهانگاری ایجاد شده و فکر میکنند به صرف مشخص شدن این موضوع تمام مشکلات در حوزه خرید و فروش خودرو از بین میرود، این در حالی است که این فرضیه اشتباه است و ما باید خلأهای قانونی را در این بخش از بین ببریم. وی گفت: پلیس میتواند احراز هویتهای لازم جهت خرید و فروش خودرو را به انجام برساند، لذا طی بررسیهایی که ما در کمیسیون اصل 90 انجام دادیم نظرمان با نظر دادستان محترم یکی است و نظر ایشان در زمینه کفایت برگ سبز خودرو برای شناسایی مالک مورد توافق ما است. پژمانفر تاکید کرد: اینکه هماکنون دفاتر اسناد رسمی در برابر دستور دادستان مقاومت میکنند، یک تخلف است و باید دادستان با توجه به اختیارات قانونی خود این موضوع را از قوه قضائیه پیگیری کند، لذا طبق نظر دادستان برگ سبز خودرو سند به حساب میآید.
ارسال به دوستان
تزریق روزانه واکسن کرونا در کشور بازهم رکورد زد
1590000
ایران در رتبه دوم واکسیناسیون هفتگی کرونا در جهان
گروه اجتماعی: با ورود 50 میلیون دوز واکسن به ایران، رکوردهای تزریق در کشور در حال جابهجا شدن است به نحوی که بر اساس آخرین آمار وزارت بهداشت، میزان تزریق واکسن در یک روز به بیش از یک میلیون و 590 هزار دوز رسید.
روند افزایشی میزان تزریق واکسن در کشور در حالی رقم خورده که بسیج، سپاه و ارتش با ایجاد پایگاههای تجمیعی، این روند را تسریع بخشیدهاند و پیشبینی میشود وعده تزریق روزانه ۲ میلیون دوز واکسن که پیش از این رئیسجمهور داده بود، روزبهروز به مرز عملی شدن نزدیک شود.
* ایران در رتبه دوم واکسیناسیون هفتگی کرونا در جهان
وزیر بهداشت با اشاره به کسب رتبه دوم واکسیناسیون هفتگی کرونای ایران در جهان، گفت: برای ادامه روند تزریق واکسن کرونا به کمک ارتش نیاز داریم. بهرام عیناللهی در دیدار با فرماندهان ارتش گفت: امروز وزارت بهداشت به تنهایی قادر به انجام واکسیناسیون نیست و نیاز به کمک بویژه در مناطق صعبالعبور داریم. وی از ثبت رکورد هفتگی واکسیناسیون کرونا خبر داد و گفت: ما در هفته گذشته رتبه سوم جهانی در واکسیناسیون را داشتیم؛ آلمان با تزریق هفتگی ۶ میلیون دوز در رتبه نخست، فرانسه با تزریق بیش از ۴ میلیون در رتبه دوم و ایران با اختلاف کمی از فرانسه در رتبه سوم قرار داشت و تلاش میکنیم رکورد جهانی تزریق واکسن در این هفته را بشکنیم.
* واکسیناسیون خانوادههای کادر درمان طی ۲ هفته آینده
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بر ضرورت واکسینه شدن خانوادههای کادر بهداشت و درمان طی یک تا ۲ هفته آینده تاکید کرد. بهرام عیناللهی در حاشیه بازدید سرزده از بیمارستان شهید لبافینژاد گفت: یکی از اولویتهای وزارت بهداشت این است که خانواده پرسنل بهداشت و درمان را واکسینه کند. افرادی که به صورت مستمر درگیر درمان بیماران کرونایی بودند، ویروس را با خود به خانه برده و تعدادی از افراد خانواده آنها مبتلا شدند. در همین راستا، دستور داده شد که وابستگان کادر بهداشت و درمان طی یک تا ۲ هفته آینده واکسینه شوند. وی اظهار داشت: نزدیک به یک سال و نیم است که کادر بهداشت و درمان در فشار کاری هستند و واکسینه کردن خانواده این عزیزان سبب آرامش خاطر آنها خواهد شد.
* ایجاد تنوع در سبد واکسیناسیون کرونا
فرمانده عملیات مدیریت کرونا در کلانشهر تهران از افزایش روند واردات واکسن در روزهای اخیر خبر داد.
وی گفت: در روزهای آینده در واکسیناسیون کرونا شاهد سبد متنوعتری خواهیم بود. دکتر علیرضا زالی روز دوشنبه در حاشیه مراسم راهاندازی مرکز واکسیناسیون کرونا در سازمان بورس در جمع خبرنگاران افزود: بر اساس اصل علمی، بهترین واکسن، واکسن در دسترس است و مردم به همین دلیل باید هر چه زودتر واکسینه شوند. وی به اثربخشی واکسنهای کرونا اشاره کرد و یادآور شد: بر اساس آخرین مطالعه جهانی درباره اثربخشی واکسن کرونا که مورد تایید قرار گرفت، افرادی که واکسن میزنند ۱۱ برابر نسبت به سایر افراد احتمال مرگ و میر و بستری کمتری دارند. رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا بخش خصوصی میتواند واکسن کرونای فایزر یا سایر واکسنهای خارجی را وارد کشور کند، گفت: کمیته علمی وزارت بهداشت، نوع و برند واکسن کرونا را برای ورود به کشور به بخش خصوصی اعلام میکند.
زالی به بخش خصوصی پیشنهاد کرد قبل از اقدام برای واردات واکسن کرونا به کشور حتما از وزارت بهداشت راهنماییهای لازم را دریافت کنند. وی افزود: با دستور رئیسجمهور و پیگیریهای معاون اول رئیسجمهور، فرآیند مشارکت بخش خصوصی در این بخش آسانتر شده است. فرمانده عملیات مدیریت کرونا در کلانشهر تهران ادامه داد: بخش خصوصی برای اینکه بتواند واکسنهای استاندارد را وارد کشور کند با کمیتههای مستقر در وزارت بهداشت مشورتهای لازم را انجام دهند.
* ۴۴۸ فوتی جدید کرونا در کشور
با وجود تسریع واکسیناسیون در کشور با هدف ایجاد ایمنی در مقابل کرونا اما این بیماری همچنان تهدیدکننده است چنانکه هنوز آمار فوتیها بالای 400 نفر در روز گزارش میشود. روابط عمومی وزارت بهداشت دیروز اعلام کرد: طی شبانهروز گذشته (ظهر یکشنبه تا ظهر دوشنبه) در کشور متاسفانه ۴۴۸ بیمار «کووید-۱۹» به دلیل این بیماری جان خود را از دست دادند. بر این اساس از ظهر یکشنبه تا ظهر دوشنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۰ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۲۲ هزار و ۵۴۱ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که 3 هزار و ۱۶۳ نفر از آنها بستری شدند. همچنین مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به ۵ میلیون و ۳۱۸ هزار و ۳۲۷ نفر رسید. متاسفانه در این مدت زمانی، ۴۴۸ بیمار «کووید-۱۹» هم جان خود را از دست دادند تا مجموع جانباختگان این بیماری در کشور به ۱۱۴ هزار و ۷۵۹ نفر برسد. خوشبختانه تاکنون ۴ میلیون و ۵۹۷ هزار و ۲۱۵ نفر از بیماران بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. همچنین ۷ هزار و ۲۰۶ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. در حال حاضر ۱۶۸ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۲۰۹ شهر در وضعیت نارنجی و ۷۱ شهر در وضعیت زرد بیماری کرونا قرار دارند.
* وعده وزیر دفاع درباره واکسن فخرا
وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در مراسم آغاز فاز سوم کارآزمایی بالینی واکسن فخرا قول داد تا پایان سال ۲۰ میلیون دوز واکسن فخرا تحویل وزارت بهداشت و درمان شود.
امیر سرتیپ محمدرضا آشتیانی در مراسم آغاز فاز سوم کارآزمایی بالینی واکسن فخرا که روز دوشنبه در مجتمع ورزشی صنایع دفاع برگزار شد، گفت: نیروهای مسلح و وزارت دفاع در راستای مأموریتهای ذاتی که دارند در جهت مواجهه با تهدیدات، بویژه توسعه سلامت دفاعی و پدافند زیستی که قطعا در آینده کشورها را مورد تهدید قرار خواهد داد، فعالیتهای خود را انجام میدهند.
وی با اشاره به اقدامات وزارت دفاع بعد از شیوع ویروس کرونا، اظهار داشت: فعالیت خودمان را در جهت تولید واکسن از سال ۹۸ تحت هدایت شهید فخریزاده و همکارانشان در سازمان سپند آغاز کردیم و به یاری خداوند متعال این مجموعه موفق شد واکسن ایرانی فخرا را به تولید برساند.
وزیر دفاع با اشاره به روند تولید واکسن فخرا گفت: در مرحله اول موفق شدیم یک میلیون دوز واکسن را در ماه تولید کنیم که این تولیدات در اختیار وزارت بهداشت قرار خواهد گرفت و در ادامه در ماه آینده نیز با توسعهای که داده شد و راهاندازی خط تولید جدید، میزان تولید را به ۵ میلیون دوز در ماه خواهیم رساند و تا پایان سال به یاری خداوند ۲۰ میلیون دوز واکسن را تحویل وزارت بهداشت و درمان خواهیم داد.
***
هر ۶ ماه باید واکسن کرونا بزنید
با توجه به شکلگیری سویههای جدید کرونا و افزایش احتمال فرار این گونهها از واکسن، دانشمندان بر این نکته تاکید دارند که دوز یادآور میتواند تا حد زیادی حجم آنتیبادی در بدن را افزایش داده و ایمنی فرد در برابر گونههای جدید را افزایش دهد. در همین زمینه معاون درمان ستاد مقابله با کرونا درباره تزریق دوز سوم گفت: یکی از برنامههای ملی در وزارت بهداشت و درمان واکسیناسیون است و این مهم حداقل باید تا ۲ سال آینده انجام شود. در حقیقت بین 6 تا 9 ماه یک بار، کل کشور باید واکسینه شود. نادر توکلی با بیان اینکه حوزه بهداشت و درمان کشور برای واکسیناسیون، زیرساختهای خیلی خوبی در مراکز مخصوص این کار فراهم کرده است، گفت: با ۲ شیفته شدن مراکز واکسیناسیون در تهران، تعداد تزریق واکسن روزانه افزایشیافته است. وی با تصریح بر اینکه تأمین واکسن در دستور کار نخست وزارت بهداشت و درمان است، اظهار کرد: این وزارتخانه پیگیر تأمین واکسن از برندهای متنوع موجود از کشورهای مختلف و همچنین استفاده از واکسنهای تولید داخل است. تأمین این واکسنها قطعا در تسریع واکسیناسیون اثر بسیار زیادی خواهد گذاشت و گروههای سنی زیادی را واکسینه خواهیم کرد. توکلی درباره تزریق دوز سوم بیان کرد: یکی از برنامههای ملی در وزارت بهداشت و درمان واکسیناسیون است و این مهم حداقل باید تا ۲ سال آینده انجام شود. در حقیقت بین 6 تا 9 ماه یک بار، کل کشور باید واکسینه شود. وی گروه سنی 40 تا 60 سال را گروه مولد و سازنده جامعه عنوان کرد و افزود: مرگومیر در این گروه سنی تبعات اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی دارد و به همین جهت تمرکز اصلی افزایش سرعت واکسیناسیون عمومی در جامعه است.
ارسال به دوستان
گفتوگوی«وطنامروز» با یحیی آلاسحاق درباره ظرفیتها و فرصتهای تجاری و اقتصادی میان ایران و عراق
عراق فرصت بالقوه
گروه اقتصادی: در کنار ابعاد سیاسی- امنیتی سفر نخستوزیر عراق به تهران در سایه تحولات اخیر منطقه، بحث افزایش تبادلات تجاری میان ۲ کشور نقش پررنگی در گفتوگوهای مصطفی الکاظمی با مقامات ایرانی داشت. از بازار عراق به دلیل حجم واردات و ارزش مبادلات تجاری و سرمایهگذاریهای مورد نیاز به عنوان بزرگترین پروژه اقتصادی نیم قرن اخیر دنیا نام برده میشود. اشتراکات تاریخی، مذهبی، قومی، زبانی، فرهنگی و مرز مشترک طولانی 1450 کیلومتری توأم با تراکم جمعیتی به سمت کشورمان و به تبع آن هزینه حملونقل ارزانتر و 14 گذرگاه رسمی و بازارچهای و... از جمله مزیتهای نسبی ایران نسبت به رقبای تجاری و همسایگان آن کشور محسوب میشود. جمعیت 65 الی 70 درصدی شیعیان در کنار جمعیت 6 میلیون نفری اقلیم کردستان عراق که به دلیل اشتراکات فراوان، تمایل زیادی به انجام مبادلات تجاری و سرمایهگذاری با کشورمان دارند، فرصتی استثنایی را برای حضور فعالان اقتصادی ایران در آن کشور فراهم آورده است.
* دیپلماسی اقتصادی و همکاری در حوزه انرژی
برق و گاز از جمله مهمترین مؤلفههای دیپلماسی اقتصادی ایران در عراق است به گونهای که میتواند طرف مقابل را به صورت فعالانه به واکنش مجبور کند. ایران بالاترین نقش را در تامین برق مورد نیاز عراق دارد. به گفته عباس علیآبادی، مدیرعامل شرکت مپنا، قریب ۴۰ درصد از صنعت برق عراق وابسته به ایران است به طوری که یا به صورت مستقیم از ایران وارد میشود یا توسط نیروگاههایی که شرکتهای ایرانی در این کشور ساختهاند و با استفاده از گاز ایران تولید میشود. طبق اعلام وزارت برق عراق، در هفته اخیر با کاهش صادرات گاز ایران به این کشور، ۵۰۰۰ مگاوات از تولید برق عراق کاهش یافت. این رقم معادل ۲۵ درصد از کل برق تولید شده در عراق است.
بنابراین ایران در تعامل با عراق ابزاری قوی در دست دارد که البته پایدار نخواهد بود، زیرا دولت این کشور با جدیت به دنبال استقلال از برق و گاز ایران است. عراق در همین راستا به دنبال واردات برق از ترکیه، کشورهای شورای همکاری خلیجفارس، مصر و اردن است. مضاف بر اینکه قراردادهایی با کشورهای چین و فرانسه در یک ماه اخیر امضا کرده است که به موجب آنها چین برای عراق نیروگاه خورشیدی میسازد و شرکت توتال فرانسه نیز پروژههایی برای استفاده از گازهای همراه نفت عراق اجرا خواهد کرد. بدین ترتیب بخش بزرگی از نیاز عراق به گاز ایران مرتفع خواهد شد.
پرداخت پول گاز و برق صادرشده از ایران به عراق در سالهای اخیر محل بحث ۲ کشور بوده است. عراقیها به دلیل تحریمهای آمریکا پول گاز و برق ایران را پرداخت نمیکنند یا به قول خودشان پرداخت میکنند اما ایران نمیتواند به آن دسترسی داشته باشد. راههای جایگزینی هم که برای پرداخت بدهی ایران پیشنهاد کردهاند، مطابق نیازهای ایران نبوده است. دولت دوازدهم در مقطعی صادرات گاز به عراق را بسیار کاهش داد و عراقیها ناچار شدند اقداماتی مانند خرید اقلام دارویی را در جهت پرداخت بدهی به ایران انجام دهند. با این حال بخش بزرگتر پول ایران هنوز پرداخت نشده است.
البته باید توجه داشت قطع یا کاهش صادرات برق و گاز به عراق، علاوه بر تحمیل خسارات مادی بر اقتصاد این کشور، اعتبار ایران را در افکار عمومی این کشور تضعیف خواهد کرد؛ اتفاقی که سال ۱۳۹۹ رخ داد و به واکنشهای بسیار منفی گروههایی از مردم عراق نسبت به ایران منجر شد. این مساله میتواند آسیبهایی جدی به منافع ایران وارد کند.
* اراده ایران و عراق برای توسعه کریدور ریلی
ایران و عراق پیشتر درباره اجرایی کردن توافقات بین ۲ کشور از جمله اتصال راهآهن میان ۲ طرف از طریق خرمشهر به بصره گفتوگو کردهاند. با این اتصال، خط راهآهن خرمشهر- بصره به راهگذر بینالمللی (کریدور) شمال- جنوب و شرق- غرب میپیوندد و عراق میتواند به عنوان بخشی از طرح ریلی و خاکی راه ابریشم، کالاهای خود را از مسیر ایران به دیگر مناطق جهان- از اوراسیا تا اروپا- صادر کند. حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور در نشست خبری اخیر پس از دیدار و گفتوگو با مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق طی سخنانی در این باره گفت: اراده عراق و ایران برای توسعه کریدور ریلی و ارتباط شلمچه با بصره که قرار است با سرعت انجام گیرد، با دستور ایشان و پیگیری وزرای مربوط در ایران و عراق دنبال خواهد شد. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان نیز در جریان اجلاس بغداد اعلام کرد حجم تبادلات تجاری ایران و عراق حدود 13 میلیارد دلار است و ۲ کشور تلاش دارند این رقم را به 30 میلیارد دلار ارتقا دهند.
* لزوم اصلاح سازوکارهای گمرکی
شاید عراق در مقطع فعلی نتواند پول گاز و برق ایران را پرداخت کند اما حتما میتواند فرآیندهای گمرکی را برای واردات محصولات ایرانی تسهیل کند. عراقیها حتی اگر قصد کاهش تعرفهها برای محصولات ایرانی را نداشته باشند اما میتوانند استانداردهای بهداشتی ایران را بپذیرند و از نمونهبرداری و آزمایش مجدد کالاهای ایرانی در خاک عراق خودداری کنند. توقف بیش از حد کالاهای صادراتی پشت مرزهای عراق یکی از عوامل کاهش کیفیت و افزایش قیمت تمام شده آنهاست. عراق شاید فعلا قادر به پرداخت پول برق و گاز وارد شده از ایران نباشد اما حتما میتواند امنیت را در راههای منتهی به مرزهای ایران برقرار کند. در این صورت حمل یکسره بار از ایران به عراق ممکن خواهد شد که در حفظ کیفیت و کاهش قیمت نهایی محصولات ایرانی در بازار عراق تاثیر بسزایی خواهد داشت. عراقیها همچنین میتوانند شرایط را برای حضور شرکتهای خدمات فنی و مهندسی و نیروی کار ایرانی در بازار خود تسهیل کنند. شرکتهای ایرانی به دلیل عدم صدور ضمانتنامه توسط بانکهای مصوب عراقی نمیتوانند در عراق به فعالیت بپردازند. دولت عراق بسادگی و با پذیرش ضمانتنامههای بانکهای ایرانی میتواند این مشکل را حل کند.
***
هدفگذاری تجارت ۳۰ میلیاردی با عراق
در ادامه برای بررسی هر چه بیشتر ظرفیتهای تجاری ایران و عراق سراغ رئیس اتاق مشترک بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی ایران و عراق رفتیم. یحیی آلاسحاق، در گفتوگو با «وطنامروز» با اشاره به روابط دیرینه ایران و عراق گفت: روابط ایران و عراق رابطهای استراتژیک است و مربوط به دیروز و امروز و فردا نیست و در همه حوزههای اجتماعی، فرهنگی، تاریخی، مذهبی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی این روابط وجود دارد، لذا موضوع عراق یکی از اولویتهای نظام جمهوری اسلامی ایران است. حوزه اقتصادی به همه حوزههای دیگر وصل است، یعنی اگر حوزه اقتصادی سامان پیدا کند، در سایر حوزهها نیز اثر خواهد گذاشت. به همین خاطر حوزه اقتصادی یکی از مهمترین شئون روابط 2 کشور است. اوج روابط اقتصادی 2 کشور سال 98 بود که حجم تبادلات به 13 میلیارد دلار رسید. قسمتی از سبد صادراتی ما کالاهای عمومی است که به عراق صادر میشود. نکته مهم این است که تمام محصولات صنعتی، کشاورزی و خدماتی که در ایران تولید میشود، میتواند به عراق صادر شود.
وی با اشاره به وجود پتانسیلهای فراوان برای توسعه روابط تجاری گفت: مزیتهای متعددی از همسایگی گرفته تا سوابق تاریخی، فرصت خوبی را برای افزایش حجم تبادلات تجاری به وجود آورده به طوری که رسیدن این 13 میلیارد دلار به 20 میلیارد اتفاق دور از ذهنی نیست و حتی در مذاکرات اخیر 30 میلیارد دلار نیز هدفگذاری شده است. توسعه این روابط احتیاج به یکسری هماهنگیها میان تولیدکنندگان و صادرکنندگان و همچنین بسترهایی دارد که ۲ دولت برای انجام این مهم لازم است انجام دهند.
آلاسحاق درباره موانع پیش رو جهت افزایش مبادلات گفت: مسائلی که بر سر توسعه روابط وجود دارد، شامل بحث قوانین و مقررات، اراده ۲ دولت و نوع تولید و سرمایهگذاری است. نگرانیای که وجود دارد این است که اگر کل صادرات ما به عراق 13 میلیارد دلار در سال 98 یا حدود 8 میلیارد دلار در امسال باشد، مجموع واردات ما از عراق در حدود چند صد میلیون دلار است. این نبود توازن، پایداری این تعاملات را به هم میزند و باید سعی شود تبادلات دوطرفه شود. همچنین بتدریج که اوضاع عراق از نظر اقتصادی و امنیتی آماده میشود، رقبای جدیدی وارد بازار عراق خواهند شد که همین الان هم برخی طرفها وارد این کشور شدهاند. چین و ترکیه در سالهای اخیر در بازار این کشور حضور پررنگی داشتهاند اما اخیر عربستان نیز وارد این کشور شده و به دنبال توسعه روابط هستند. عراق در حوزه سرمایهگذاری، پروژههای بزرگی را در دست دارد و در حال جبران گذشته است و به این دلیل که عراق فروش نفت خوبی دارد، اگر اوضاع این کشور آرام شود، از نظر بازپرداخت مشکلی نخواهد داشت و نگرانی از این جهت وجود ندارد.
وی با اشاره به لزوم بهبود کیفیت کالاهای ایرانی گفت: موضوع نگرانی ما، نخست در بحث صادرات کالاست. تولیدکننده کشور ما باید تلاش کند کالایی را صادر کند که بتواند در بازار صادراتی رقابت کند. بازار عراق در طول سالهای آینده کمکم بازار آزاد بینالمللی خواهد شد و همه در آن حضور خواهند داشت. اگر تولیدکنندگان ایرانی نتوانند کالایی با قیمت مناسب، خدمات پس از فروش قوی، بستهبندی مطلوب و... در جهت تقویت خود در رقابت با سایر تولیدکنندگان تولید کنند، بتدریج از بازارها خارج خواهند شد. این خطر بزرگی است که تولیدکنندگان ایرانی باید به آن توجه کنند.
وی ادامه داد: مسؤولان عراقی به دنبال آن هستند که وضعیت تولید و اقتصاد خود را سامان بخشند و کشور واردکننده صرف نباشند، لذا تولیدکنندگان ایرانی باید سعی کنند به سمت سرمایهگذاری مشترک با تولیدکنندگان عراقی پیش روند به نحوی که تولیدکننده عراقی نیز سهمی از تولید داشته باشد، در غیر این صورت عراقیها هر چند وقت یکبار با اتخاذ سیاستهایی مانع ورود تولیدکنندگان خارجی خواهند شد. باید به این نکته توجه داشت که عراقیها نیز به دنبال توسعه اقتصاد خود هستند.
آلاسحاق ادامه داد: ما در کشور با برخی مشکلات روبهرو هستیم که دولت باید تلاش کند آنها را مرتفع کند. یکی از مشکلات، نحوه انتقال وجوهی است که در عراق وجود دارد. البته بخش خصوصی به نحوی توانسته وجوه خود را دریافت کند اما بخش دولتی مقداری از مطالباتش باقی مانده و با مشکل مواجه است. رابطه بانکهای مرکزی و نظام بانکی ایران و عراق روان نیست و این از چالشهایی است که باید حل آن در دستور کار قرار گیرد.
وی درباره زمینههای احداث پروژههای فنی- مهندسی در عراق گفت: زمینه احداث پروژهها در عراق بسیار فراوان است. نیروگاه، جاده، راه و مسکن فضای فراوانی را برای احداث پروژههای فنی- مهندسی و خدماتی ایجاد کرده است. البته این فضا هم با مشکلاتی مواجه است؛ نخست بحث تضمین پروژههاست. باید یک سازمان بیمهای قوی، پروژههایی را که قصد داریم در عراق راهاندازی کنیم، تضمین کند.
* تاکید بر دیپلماسی اقتصادی
نکته دوم حمایتهای حقوقی و سیاسی است. در گرفتن پروژههای اقتصادی، فعالان سیاسی به دنبال استفاده از فضا هستند که به دلیل ارتباط سیاسی مطلوب ایران و عراق، باید تلاش شود فعالان اقتصادی ایران نیز بتوانند از این حمایت استفاده کنند. دولت باید پشتیبان فعالان اقتصادی باشد. اختصاصا وزارت امور خارجه باید در راستای تقویت ویژه دیپلماسی اقتصادی تلاش کند. به طور کلی دولت باید ارکان حمایتی خود را از بخش اقتصادی به طور عملیاتی تقویت و بخشی از هزینههای تعاملات را قبول کند. امکانپذیر نیست که همه هزینههایی از جمله خسارت و تضمین حقوقی را بدون حمایت و تضمین بیمهای دولت، فعال اقتصادی متقبل شود. اگر این مسائل رعایت شود، میتوان گام خوبی در این مسیر برداشت. رعایت نکردن این موارد میتواند باعث شود در اهداف سیاسی و امنیتی خود نیز شکست بخوریم. قصد ما توسعه اقتصادی است و میتوان تجارت ۲ کشور را به رقم 30 میلیارد دلار رساند. در این مسیر دولت باید سعی کند بخشی از هزینه و مسؤولیت را بر عهده بگیرد. همچنین فعالان اقتصادی و نهادهای مربوط مانند اتاق مشترک ایران و عراق، اتاق عراق و اتاق ایران باید گامهای موثری بردارند.
* تسریع در احداث راهآهن شلمچه - بصره
وی درباره راهآهن شلمچه - بصره نیز گفت: موضوع دیگری که وجود دارد، راهآهن شلمچه- بصره است. این راهآهن 32 کیلومتری اگر ایجاد شود، ایران را به شبکه ریلی عراق متصل میکند، همچنین راه را برای ورود ریلی کشورمان به روسیه نیز هموار میکند. آلاسحاق ادامه داد: قریب به 10 سال در ایجاد این مسیر 32 کیلومتری تعلل شده است، البته عدم همراهی طرف عراقی هم در این اتفاق دخیل بوده است. حالا با توجه به مذاکرات اخیر، عزمی برای حلوفصل این مشکل به وجود آمده که امیدواریم این موضوع هر چه زودتر عملیاتی شود.
رئیس اتاق مشترک بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و عراق گفت: اتفاق مناسب دیگری که رخ داد، بحث روادید و ویزا بود که حل شد. اگر دیگر مشکلات در زمینههای مختلف از جمله تجاری نیز حل شود، میتوان امیدوار به رسیدن به هدفگذاری تجارت 30 میلیارد دلاری بین ایران و عراق بود.
آلاسحاق در پاسخ به این سوال که تحریمهای آمریکا تا چه میزان بر نقل و انتقالات مالی بین ایران و عراق تاثیر گذار بوده است، اظهار داشت: با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از درآمدهای عراق حاصل از فروش نفت و به شکل دلاری است، فشار آوردن به این کشور از سمت آمریکا محتمل به نظر میآید. از سوی دیگر نماینده فدرال رزرو و سازمانهای نظارتی آمریکا در این کشور حضور دارند و بر تراکنشها نظارت میکنند. وی افزود: با این وجود قریب به 9 میلیارد دلاری که مربوط به بخش خصوصی بوده است، بدون هیچ وقفه خاصی مبادله شده است. در رابطه با تجارت دولتی مربوط به انرژی هم نقل و انتقالاتی رخ داده و مشکلی وجود ندارد. ضمن اینکه پس از سفر اخیر قرار بر این شده است تسهیلاتی در روند نقل و انتقالات اتفاق بیفتد و همه مطالبات بخش دولتی هم حلوفصل شود. وی در پایان اظهار داشت: مشکل اصلی که تحریمها در شرایط کنونی به وجود آورده، در رابطه با حجم سرمایهگذاری در پروژههای آتی است به طوری که از هر حربهای استفاده میکنند تا تاثیر کشورمان را کمتر کنند.
ارسال به دوستان
سفر الکاظمی به تهران مقدمهای جهت تقویت روابط راهبردی دوجانبه
حمایت ایرانی از ابتکار عراقی
گروه سیاسی: سفر نخستوزیر عراق به ایران که نخستین سفر یک مقام ارشد خارجی به ایران در زمان ریاستجمهوری رئیسی بود، دستاوردهای روی کاغذ زیادی داشت که در صورت اجرایی شدن میتواند به تقویت روابط راهبردی دوجانبه بینجامد. این سفر از اهمیت خاصی برخوردار بود؛ به دلیل اینکه همراه کاظمی یک هیات بلندپایه با ۷ وزیر به تهران آمد. به گزارش «وطنامروز»، مصطفی الکاظمی که روز یکشنبه به ایران سفر کرد پس از دیدار با حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس و علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، برای زیارت حرم امام رضا(ع) شامگاه همین روز به مشهد رفت و سپس به عراق بازگشت.
در این سفر درباره همکاریهای راهبردی و مسائل فیمابین گفتوگوهایی شد. از مهمترین اهداف کاظمی از این سفر میتوان به هدفگذاری انتخابات پارلمانی ماه آتی در این کشور و همچنین جلب حمایت ایران برای نقش جدید عراق در مناسبات منطقه خاورمیانه اشاره کرد.
* جلب حمایت ایران برای نقش جدید منطقهای عراق
الکاظمی از زمان تصدی مسؤولیت خود در صدد بازتعریف نقش عراق در مناسبات منطقهای بوده است؛ راهی که از سوی عادل عبدالمهدی، نخستوزیر پیشین عراق آغاز شده بود. اجلاس اخیر بغداد به میزبانی عراق با اینکه نتایج ملموس خاصی نداشت، جزو گامهایی جهت نیل به این هدف دانسته میشود. کشور عراق در یک وضعیت چهارگانه قرار گرفته است؛ یک سمت آن همسایگی و رابطه با ایران است، سمت دیگرش کشورهای عربی نظیر عربستان، کویت، عمان، مصر و... قرار دارند و همچنین با کشورهای محور مقاومت هم روابط موثری دارد. عراق در عین حال میخواهد مناسباتش با اروپا، از جمله فرانسه را تقویت کند.
به همین منظور الکاظمی نیاز دارد حمایتهای قدرتی مثل جمهوری اسلامی ایران را پشت خود داشته باشد. نخستین گام نیز انتخابات پارلمانی آینده عراق است. وی در آستانه این انتخابات قرار دارد و برایش مهم بود بتواند با دست پر از ایران بازگردد تا با قدرت بیشتری در این زمینه حرکت کند.
نخست وزیر عراق این نگرانی را دارد که با خلأ شکل گرفته به دنبال خروج نیروهای ایالات متحده از آمریکا، درگیریهای داخلی ایجاد شود و ثبات این کشور را از بین ببرد. بنابراین به طور مثال نزدیکی به مصر، اردن یا قدرتهای فرامنطقهای برخی از سیاستهایی است که اجازه ندهد در صورتی که آمریکا از منطقه خارج شد، اتفاقی مثل افغانستان برای عراق رخ دهد، البته عراقیها در این زمینه به حمایت ایران نیاز دارند.
طبق گزارشهای رسیده، در جریان ملاقات خصوصی الکاظمی با رئیسی، پس از درخواست نخستوزیر عراق برای حمایت ایران از نقشآفرینی عراق در منطقه، درباره نقش جدید منطقهای عراق نیز صحبت به میان آمده و گریزی به اجلاس بغداد زده شده است. رئیسی با اشاره به اینکه تهران حامی گفتوگوهای درونمنطقهای بدون مداخله بیگانگان است، حمایت ایران را از نقشآفرینی منطقهای عراق و تثبیت امنیت منطقه بدون مداخله خارجیها با حضور ایران، عراق و کشورهای پیرامونی اعلام کرد.
علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی نیز در نوشتاری که در صفحه توئیترش منتشر شد، بر ضرورت تقویت نقش منطقهای عراق به عنوان یک مساله راهبردی دوجانبه تاکید کرد.
* تقویت مناسبات اقتصادی و راهبردی دوجانبه
از دیگر مسائل مهم این دیدار، توافقات دوجانبه اقتصادی بود که میتواند به تقویت مناسبات دوجانبه بینجامد. مطالبات ایران از نظر بازگرداندن پولهای بلوکه ارزی که با صادرات برق و تجارت به دست آمده بود، یکی دیگر از مسائلی بود که در مذاکرات دوجانبه مطرح شد.
در جریان دیدار خصوصی الکاظمی با رئیسی، رئیسجمهور کشورمان ضمن تاکید بر اجرای تعهدات عراق درباره مطالبات مالی ایران، تقویت روابط اقتصادی دوجانبه را خواستار شد و گفت: زمان اجرایی کردن توافقات و تعاملات گسترده تجاری و اقتصادی فرا رسیده است.
همچنین یحیی آلاسحاق، رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق درباره پولهای بلوکه، اظهار داشت: توافقاتی درباره پولهای بلوکه ایران در عراق شکل گرفته و تعامل در حال انجام است، از همین رو به نظر جای نگرانی در این باره نیست. وی افزود: روابط ایران و عراق مبتنی بر استراتژی و بلندمدت است.
هماکنون تبادلات تجاری ایران و عراق به 13 میلیارد دلار رسیده است که ۲ طرف بر ۲ برابر شدن این میزان به توافق رسیدند که در این صورت نزدیکی ۲ کشور و حمایتهای دوطرفه افزایش خواهد یافت.
به منظور تقویت روابط اقتصادی و راهبردی دوجانبه اعلام شد کریدور ریلی و ارتباط شلمچه و بصره قرار است با سرعت برقرار شود. این موضوع سالهاست بین ایران و عراق مطرح است تا این خطوط راهآهن و ریلی بین ایران و عراق فعال شود. یکی از آنها بحث خطوط ریلی خرمشهر- شلمچه و وصل شدن آن به راهآهن سراسری عراق است که هم برای زائران و هم برای تجارت و تحکیم روابط اقتصادی بسیار مهم است.
ارسال به دوستان
احکام قانونی مغفول در وزارت امور اقتصادی و دارایی به اطلاع وزیر رسید
کمک دیوان محاسبات به دولت
مهرداد بذرپاش، رئیس کل دیوان محاسبات در توئیتی نوشت: دیوان محاسبات کشور در ادامه ابتکار جدید مبنی بر ارسال نامههای جداگانه به وزیران پیرامون ارائه اهم موارد تحققیافته و تحققنیافته مرتبط با دستگاههای ذیربط به همراه وظایف مغفول مانده و نیز پروژههای فاقد عملکرد موثر و کارآمد، دومین نامه را به وزیر امور اقتصادی و دارایی ارسال کرد.
در این نامه که به امضای دکتر مهرداد بذرپاش، رئیس کل دیوان محاسبات کشور رسیده است، به نکات مهمی اشاره شده که به عنوان مبنای رسیدگی این دیوان در حوزههای مالی، رعایت و عملکرد لحاظ خواهد شد.
مطابق گزارش، احکامی از قبیل واگذاری باقیمانده سهام دولت در بانکها و بیمههای مشمول واگذاری به منظور افزایش سرمایه بانکهای دولتی، بازسازی ساختار مالی و استقرار حاکمیت شرکتی در بانکهای دولتی، پوشش نوسانات نرخ ارز، اطلاعرسانی تغییر سیاستها، مقررات و رویههای اقتصادی در زمان مقتضی قبل از اجرا، تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار، اجرای برنامه آمایش گمرکات، اصلاح سیاستهای ارزی و تجاری و تعرفهای و ارتقای شفافیت اطلاعات در بازار سرمایه مسکوت مانده است.
همچنین هیچ یک از اهداف دستیابی به رشد اقتصادی متوسط سالانه ۸ درصد، بهبود فضای کسبوکار، افزایش تولید محصولات دانشبنیان و کسب و گسترش سهم بینالمللی ایران در صادرات این محصولات، رسیدن ضریب نفوذ بیمههای بازرگانی در طول اجرای برنامه به ۷ درصد، ارتقای رقابتپذیری بینالمللی و ارتقای شاخص بینالمللی حقوق مالکیت در میان کشورهای منطقه سند چشمانداز به رتبه سوم و تحقق ۲۰ درصد از این هدف در هر سال، به دلیل عدم اجرای احکام قوانین مربوط و وظایف دستگاههای مرتبط محقق نشده است.
لازم به ذکر است ارسال نامه به وزیران در راستای تحقق شعار سال (تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها) و بر اساس یافتههای استخراج شده از عملکرد ۷ قانون مرتبط با تولید مبتنی بر آسیبشناسی چالشها و بررسی موانع شناساییشده در حوزه اجرا از بعد خلأ قانونی و بعد مقرراتی از جمله آییننامهها و موضوع ترک فعل دستگاههای اجرایی و نیز جهت پیگیری سیاستهای کلی و برنامههای اقتصاد مقاومتی و همچنین وظایف قانونی و اختیارات وزارتخانهها، در دستور کار دیوان محاسبات کشور قرار گرفته است.
ارسال به دوستان
نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با گزارش رافائل گروسی درباره وضعیت همکاری آژانس و ایران آغاز به کار کرد
عقبنشینی ازقطعنامه
آمریکا: در نشست شورای حکام قطعنامهای علیه ایران صادر نمیکنیم
گروه سیاسی: نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) در وین با محور اصلی برنامه هستهای ایران آغاز به کار کرد و تا روز جمعه ۱۷ سپتامبر (۲۶ شهریور) ادامه خواهد داشت.
به گزارش «وطنامروز»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حاشیه نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ارزیابی سفرش به تهران پرداخت و اظهار داشت گفتوگوهای سازندهای با مقامهای ایرانی داشته و موفق شده فعالیتهای راستیآزمایی آژانس اتمی در ایران را تقویت کند. «رافائل گروسی» گفت: «ما با رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در جریان سفرش به وین، گفتوگوهایی را انجام خواهیم داد».
مدیر کل آژانس گفت: «من به دنبال گرفتن وعده از طرف ایرانی در جریان دیدارم به تهران نبودم اما بر لزوم ادامه گفتوگوها میان ایران و آژانس تأکید کردم». گروسی سپس ادامه داد: «من به ایران گفتم باید دوربینهای نظارتی در تأسیسات هستهای را به منظور دقیق نگه داشتن اطلاعات چک کنیم». مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ادامه گفتوگوها با دولت جدید ایران گفت: «ما به گفتوگوهای صریح با دولت جدید ایران نیاز داریم. دولت جدید ایران نظرات قاطعانهای درباره برنامه هستهای تهران دارد». گروسی با مثبت ارزیابی کردن سفر خود به ایران گفت: «من نخستین فرصت برای بررسی تجهیزات کرج را داشتم». مدیرکل آژانس در پاسخ به سؤال خبرنگار بلومبرگ درباره سازوکار نظارت آنلاین بر برنامه غنیسازی ایران گفت: «بله! همچنان چنین سازوکاری وجود دارد».
* تکرار ادعاهای قبلی
رافائل گروسی پس از بازگشت از تهران در کنفرانس خبری عنوان کرد: «من توافقی با دولت قبلی داشتم که نیاز داریم دولت جدید نیز به آن متعهد باشد تا موضوعات باقیمانده با آژانس حل شود».
ادعای گروسی در حالی است که توافق ایران و آژانس موقت بوده و بعد از تیرماه سال جاری تهران ارادهای برای تمدید آن نداشته است و مشخص نیست مدیرکل بر چه اساسی انتظار دارد ایران همچنان به آن پایبند باشد.
وی اضافه کرد: «ما به جایگزینی دوربینهای شکسته شده و خراب شده در کارخانه کرج خواهیم پرداخت و سرویس دوربینها بزودی و طی روزهای آینده انجام خواهد شد».
مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت: «ما به طور کلی درباره برنامه غنیسازی ایران صحبت کردیم اما پس از سرویس مجدد دوربینها، نیاز داریم با دولت جدید ایران بنشینیم و درباره موضوعات نگرانکننده صحبت کنیم و مشکلات را مطرح کرده و با آنها مذاکره کنیم. پس از نشستها و گفتوگوها در وین به تهران باز خواهم گشت و با مقامهای ارشد ایرانی گفتوگو خواهم کرد».
* نیازی به صدور قطعنامه نیست
گروسی اضافه کرد: «من به شورای حکام نظرات و دیدگاههایم را ارائه خواهم کرد. به آنها چیزهایی را که به دست آوردم توضیح خواهم داد و آنها المانهای جدیدی را در اختیار خواهند داشت و درباره صدور قطعنامه تصمیمگیری خواهند کرد. توافق جدید به ما اجازه میدهد کسب اطلاعات درباره فعالیت هستهای ایران در زمینه آب سنگین، روتورها، سانتریفیوژها و غنیسازی ادامه یابد».
وی در پاسخ به سوال خبرنگاری در این باره که آیا به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره صدور قطعنامه توصیههایی خواهد داشت، گفت: «به این موضوع نیازی نیست. فکر میکنم موفق شدیم فوریترین موضوع را که از دست دادن قریبالوقوع اطلاعات بود که تا دیروز با آن مواجه بودیم، برطرف کنیم. ما الان یک راهحل داریم».
* فضاسازی برای اقدامات آتی
روز گذشته وبگاه اطلاعرسانی آژانس اتمی متن کامل اظهارات مدیرکل را در آغاز نشست شورای حکام در خروجی خود قرار داد که به شرح زیر است: «گزارش من درباره راستیآزمایی و نظارت در جمهوری اسلامی ایران ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، فعالیتهای مرتبط آژانس در ماههای قبل را پوشش داد. تا تاریخ ۲۳ فوریه ۲۰۲۱ آژانس بر اجرای تعهدات هستهای ایران ذیل برجام نظارت داشته و راستیآزمایی انجام داد. با این حال از آن تاریخ تاکنون، این فعالیتها در نتیجه تصمیمهای ایران برای توقف اجرای تعهدات هستهای ذیل برجام از جمله پروتکل الحاقی، بشدت تضعیف شد.
در این گزارش، من تاکید کردم عدم پاسخگویی ایران به درخواستهای آژانس برای دسترسی به تجهیزات نظارتی خود، توانایی فنی آژانس برای حفظ تداوم آگاهی را تحت تأثیر قرار داده، [تواناییای] که برای از سرگیری راستیآزمایی و نظارت بر تعهدات هستهای ایران در آینده ضروری است. اطمینان آژانس از اینکه میتواند آگاهی را حفظ کند طی زمان کاهش یافته و اخیرا نیز بشدت کمتر شد. در صورتی که ایران این وضعیت را اصلاح نکند، این اطمینان همچنان کاهش مییابد.
شما همچنین گزارش من با عنوان توافقنامه پادمانهای «انپیتی» با جمهوری اسلامی ایران را دریافت کردید که تلاشهای آژانس برای شفافسازی سوالات مربوط به صحت و کامل بودن اعلامیههای ایران ذیل توافقنامه پادمانی و پروتکل الحاقی را توضیح میداد. وجود چندین ذره اورانیوم با منشأ انسانی در ۳ مکان اعلامنشده به آژانس در ایران و همچنین وجود ذرات تغییریافته ایزوتوپی در یکی از این مکانها، نشانه واضحی از این است که مواد اتمی یا تجهیزات آلوده به مواد اتمی در آن مکانها وجود داشته است.
ایران هنوز توضیحات لازم درباره وجود ذرات مواد اتمی در هیچ کدام از این ۳ مکان را که آژانس به آنها دسترسی تکمیلی داشته، ارائه نداده است. همچنین ایران به سوالات آژانس درباره مکان اعلامنشده دیگر پاسخ نداده و درباره مکان فعلی اورانیوم طبیعی به شکل دیسک فلزی هم شفافسازی نکرده است.
من کماکان از اینکه مواد اتمی در مکانهای اعلامنشده در ایران وجود داشته و مکانهای کنونی آن مواد اتمی برای آژانس نامعلوم است، عمیقا نگرانم هستم. همچنین بعد از حدود ۲ سال، از اینکه مسائل پادمانی فوقالذکر مرتبط با ۴ مکان اعلامنشده در ایران همچنان حل نشده، نگرانی فزایندهای دارم.
من بر لزوم شفافسازی ایران و حل فوری این مسائل از طریق ارائه اطلاعات، اسناد و پاسخ به سوالات آژانس تاکید دارم. نبود پیشرفت در شفافسازی سوالات آژانس حول صحت و کمال اعلامیههای پادمانی ایران، تأثیر شدیدی بر توانایی آژانس برای اطمینان حاصلکردن از ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران گذاشته است.
من همچنین از ایران میخواهم تمام الزامات خود ذیل توافقهای جانبی توافقنامه پادمانی و بند 1/3 تغییریافته را اجرا کند. من در ارتباط با این ۲ مساله در گزارشهای قبلی، نشان دادم توانستم به ایران سفر کرده و با اعضای دولت جدید برای صحبت درباره این مسائل با رویکردی برای حل فوری آنها دیدار کنم. امیدوارم از طریق گفتوگوی مستقیم، سازنده و همکاری با دولت جدید جمهوری اسلامی ایران، این مسائل اضطراری را بتوان حل کرد».
گفتنی است کد اصلاحی 1/3 که گروسی تقاضای پایبندی به آن را کرده یک بند اضافه شده به توافق پادمان است. بر اساس کد اصلاحی 1/3 هر کشوری از زمانی که تصمیم به ساخت یک برنامه هستهای میگیرد، موظف میشود آژانس را مطلع کند. این کد اصلاحی در نظارتهای فراقانونی را باز میکند. مدیرکل آژانس در این قسمت با زیادهخواهی یک درخواست فراپادمانی را از ایران طلب کرده است.
تهران طی روزهای گذشته با توجه به رویه غیرحرفهای آژانس در دوره گروسی هشدار داده بود آژانس از بستر فنی برای مقاصد سیاسی استفاده نکند. این در حالی است که آژانس از ۲ سال گذشته با کارسازی رژیم صهیونیستی پرونده جدیدی علیه ایران با ادعای کشف اماکن جدید در ایران با منشأ اورانیوم آغاز کرده تا ابزار فشار تازهای علیه ایران در اختیار آمریکا قرار بگیرد. عمده اظهارات مدیرکل در نشست روز گذشته بر این ادعاها استوار بود.
کاظم غریبآبادی، نماینده دائم کشورمان در سازمانهای بینالمللی در وین و آژانس بینالمللی انرژی اتمی سهشنبه گذشته پس از گزارش اخیر گروسی، از اقدام مدیرکل در گزارش موضوع مربوط به ثبت دادههای فراتر از پادمان انتقاد کرد و گفت: این اقدام فقط برای ۳ ماه با آژانس تفاهم شده بود و مبنای آن نیز کاملا سیاسی بوده است؛ موضوعی که نه حقی برای آژانس ایجاد میکند و نه تکلیفی برای ایران.
وی همچنین درباره گزارش مدیرکل آژانس درباره چند موضوع باقیمانده پادمانی نیز گفت: صرفا 4 موضوع پادمانی بین ایران و آژانس وجود دارد که مربوط به حدود ۲ دهه قبل است و ایران تاکنون تعاملات مناسب و سازندهای را درباره آنها با آژانس با هدف حلوفصل این موضوعات به عمل آورده است.
غریبآبادی از اینکه آژانس تحت فشار برخی اعضای خاص خود درصدد بزرگنمایی این موضوعات است، انتقاد کرد و گفت: آژانس باید استقلال، بیطرفی و حرفهایگری خود را حفظ کند.
***
آمریکا: در نشست شورای حکام قطعنامهای علیه ایران صادر نمیکنیم
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا دیروز رسما اعلام کرد قصد معرفی قطعنامه علیه ایران در نشست این هفته شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی را ندارد. «ند پرایس» در مصاحبه با روزنامه والاستریتژورنال گفت: «قصد نداریم در نشست هفته جاری شورای حکام، قطعنامهای [علیه ایران] ارائه دهیم». خبرگزاری رویترز هم دیروز گزارش داد قدرتهای غربی از برنامه خودشان برای معرفی قطعنامهای با موضوع انتقاد از ایران در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی منصرف شدند. این رسانه نوشت اتخاذ این تصمیم از سوی آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان از تشدید تنشهایی با ایران که میتوانست به کمرنگ شدن امیدواریها برای مذاکرات احیای برجام منجر شود، جلوگیری کرد.
ارسال به دوستان
شجاعت و صراحت در مقام قضا و تلاش مجاهدانه در مقام امر به معروف و نهی از منکر، بخشی از خصوصیات ممتاز آن مرحوم بود
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت حجتالاسلام زرگر
حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت حجتالاسلام زرگر، رئیس دادگاه انقلاب تهران و از قضات باسابقه کشور را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
درگذشت روحانی مجاهد جناب حجتالاسلام سیداحمد زرگر رحمهالله علیه را به خانواده و بازماندگان محترم و دوستان و همکاران ایشان تسلیت عرض میکنم. شجاعت و صراحت در مقام قضا و تلاش مجاهدانه در مقام امر به معروف و نهی از منکر، بخشی از خصوصیات ممتاز آن مرحوم بود. از خداوند متعال رحمت و مغفرت و حشر با اجداد طاهرینش را برای ایشان مسألت میکنم.
سیدعلی خامنهای
۲۲ شهریور ۱۴۰۰
ارسال به دوستان
حامیان فلسطین با انداختن صدها قاشق در مقابل سفارتخانه رژیمصهیونیستی در واشنگتن حکام تلآویو را تحقیر کردند
قاشقخواری
رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل: فرار فلسطینیها از زندان جلبوع برای ما تبعات منطقهای داشت
هشدار اخیر نخستوزیر رژیم صهیونیستی درباره فروپاشی نهادهای اسرائیلی ریشه در واقعیتهای عینی دارد. «نفتالی بنت» در واکنشی دیرهنگام به عملیات فرار تاریخی 6 مجاهد اسیر فلسطینی از زندان فوق امنیتی جلبوع در شمال مرزهای کرانه باختری که عید سال نوی عبری را در سرزمینهای اشغالی خراب کرد، این واقعه را از سلسله اشتباهات و شکستهای این رژیم ارزیابی کرد. او در جلسه هفتگی کابینه رژیم در تلآویو، فرار اسرای فلسطینی از یک زندان فوق امنیتی را نتیجه ورشکسته شدن نهادهای اسرائیلی دانست و خواستار اصلاح آنها شد. او حتی از اقدام عملی در این زمینه با تشکیل یک کمیته تحقیقاتی دولتی خبر داد. در جدی بودن هشدار بنت همین بس که او درگیری میان اسرای فلسطینی و زندانبانهای اسرائیلی را منتج به سناریوهایی دانست که ممکن است واقعا امنیت صهیونیستها را به خطر اندازد، بنابراین از همه سرویسهای امنیتی خواست تلاشهای مشترکی را در این زمینه انجام دهند. عملیات هفته گذشته که توسط فلسطینیها با عناوینی چون «فرار مبارک»، «تونل آزادی» یا حتی به مزاح «عملیات قاشق» خوانده شده است، دستکم به مدت یک هفته تمام توان دستگاههای امنیتی، نظامی و پلیس اسرائیل را به خود مشغول کرد. اگر چه ماموران رژیم اشغالگر قدس 4 نفر از اسرا از جمله فرمانده و مغز متفکر احتمالی عملیات فرار از زندان جلبوع یعنی «زکریا الزبیدی» را 5 روز پس از فرار بازداشت کردند اما همچنان ۲ آزاده دیگر فلسطینی پیدا نشدهاند و هر روز که میگذرد، این موضوع فشار بیشتری به کابینه بنت و شاباک (سازمان امنیت عمومی داخلی اسرائیل) وارد میآورد؛ سازمانی که رئیس جدیدش تنها 3 روز پیش از عملیات فرار جلبوع منصوب شده بود و حالا با یک رسوایی بزرگ امنیتی دست و پنجه نرم میکند.
با گذشت یک هفته از عملیات فرار فلسطینیها از جلبوع که بازتابهای جهانی وسیعی هم داشت، عملیات سراسری رژیم صهیونیستی برای یافتن ۲ آزاده دیگر همچنان بدون نتیجه ادامه دارد. برخی کارشناسان امنیتی از یافتن این دو ابراز ناامیدی کرده و این گمان را مطرح کردهاند که به احتمال زیاد آنها راهی به آن سوی کرانه باختری یا حتی آن سوی مرز لبنان یا اردن یافتهاند. در همین حال شامگاه یکشنبه بود که ظن عبور یک فرد ناشناس از خط مرزی لبنان و فلسطین اشغالی بار دیگر افکار عمومی اسرائیلیها را مشوش و به آنها یادآوری کرد چه امنیت شکنندهای دارند. پایگاه 0404 وابسته به ارتش عبری در این باره گزارش داد نظامیان مشغول شلیک گلولههای منور در منطقه مرزی بودند و بیشتر نگرانی آنها ورود دستهای از مجاهدان به داخل فلسطین اشغالی بوده است. از سوی دیگر رادیو ارتش عبری هم در خبری اعلام کرد شلیک یک فروند موشک از نوار غزه به سوی شهرک مهاجرپذیر سدیروت منجر به زخمیشدن دستکم 5 صهیونیست شده است. این سومین شب پیاپی بود که یک فروند موشک به سوی این شهرک مهاجرپذیر صهیونیست شلیک میشد.
* اعتراف رئیس ستاد ارتش اسرائیل به تأثیرات منطقهای تونل آزادی
به گزارش خبرگزاری سما، رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی از اتاق عملیات جستوجوی 2 آزاده فلسطینی یافته نشده بازدید کرد. آوی کوخاوی در جریان این بازدید گفت: «این حادثه تأثیرات منطقهای و پیامدهایی برای جبهههای دیگر داشته است. هزاران نیرو به دنبال برطرف کردن ابهام و معما برای بازداشت ۲ اسیر باقیمانده هستند. ارتش برای تمام سناریوها آماده است».
همچنین یک مسؤول ارشد امنیتی اسرائیلی عملیات فرار اسرا را بسیار دقیق خواند. عومر بارلیو، وزیر امنیت داخلی رژیم نیز آنچه را رخ داد شکستی بزرگ دانست. آیلت شاکید، وزیر امور داخلی رژیم صهیونیستی شنبه اعلام کرد عملیات فرار این اسرا شکستی جدی است که نمیتوان روی آن سرپوش گذاشت. همچنین ابوعبیده، سخنگوی نظامی گردانهای عزالدین قسام گفت: «بازداشت مجدد قهرمانان تونل آزادی این لکه ننگ را که بر پیشانی نهاد امنیتی اسرائیل افتاده است، پاک نمیکند». او گفت: «فرار اسرا مجددا شکننده بودن امنیت دشمن را نشان داد. هیچ معامله تبادلی با دشمن نخواهد شد، مگر اینکه شامل اسرایی باشد که از زندان جلبوع فرار کردند».
* استقبال اعراب از 4 قهرمان
از طرف دیگر پیش از برگزاری دادگاه فوری زکریا الزبیدی و ۳ اسیر فراری دیگر به اتهام طراحی عملیات تروریستی! (فرار از زندان)، اعراب ساکن شهر الناصره در لحظه رسیدن این 4 قهرمان دست به تظاهرات در مقابل دادگاه زدند و با آنها اعلام همبستگی کردند. در جریان دادگاه، افسران امنیتی طوری اطراف الزبیدی را گرفته بودند تا آثار ضرب و جرح روی صورت این آزاده تازه بازداشت شده کمتر به چشم خبرنگاران آید.
رسانههای عبری به نقل از مقامات امنیتی اسرائیلی مدعی داستانی از دستگیری الزبیدی شدهاند مبنی بر اینکه او به خاطر مقاومت شدید در برابر پلیس، هنگام دستگیری در دامنه کوه طابور در «جلیل الاسفل» در «مرج بن عامر» به این روز افتاده است. به گزارش یدیعوت آحارانوت، ضرب و جرح این فرمانده شاخص پیشین فتح توسط پلیس اسرائیل به قدری شدید بوده که او روز یکشنبه پس از جلسه نخست دادگاه، راهی بیمارستان رامبام در شهر حیفا در شمال سرزمینهای اشغالی شد.
* احتمال برکناری رئیس شاباس
در حالی که مهمترین زندانهای داخل اراضی اشغالی به خاطر موج اعلام همبستگی و تحصن زندانیان فلسطینی با 6 قهرمان فرار از جلبوع در وضعیت آمادهباش به سر میبرند، سرکوب جنایتکارانه اسرا حتی باعث اختلاف نظر میان مسؤولان امنیتی رژیم شده و برخی مقامات پلیس و شاباک با انتقاد تند از شاباس (اداره زندانها) درباره عواقب انفجاری این وحشیگریها علیه فلسطینیهایی که اغلب سوابق و روحیه جهادی و مبارزاتی دارند، هشدار دادهاند. به گزارش تارنمای امنیتی واللا، مقامات ارشد اداره زندانها به منظور مشاوره حقوقی پس از فرار زندانیان امنیتی از زندان جلبوع، برای آمادهسازی تحقیقات جنایی یا ایجاد یک کمیته تحقیق نزد تعدادی از وکلا رفتند. یک منبع آگاه به جزئیات این اقدامات مسؤولان اداره زندانهای رژیم صهیونیستی گفته است فشار زیادی در میان مسؤولان اسرائیلی در اداره زندانها وجود دارد. حتی کارشناس شبکه 13 اسرائیل پیشبینی کرده رئیس شاباس (سازمان اداره زندانها) نخستین کسی باشد که بهای فرار اسرای فلسطینی از زندان جلبوع را بپردازد.
* اعتراف رئیس سابق زندان جلبوع به شکست
در چنین اوضاعی رئیس سابق زندان جلبوع در مصاحبه با روزنامه یدیعوت آحارانوت، اعتراف کرد اسرائیل متحمل شکست فجیعی شده است. او با اشاره به درگیری و زدوخورد در زندانهای فلسطین اشغالی پس از تصمیم رژیم برای جدا کردن اسرای فلسطینی از یکدیگر و تقسیم کردن آنها در زندانهای مختلف، به تارنمای امنیتی واللا گفته است اسرای فلسطینی روحیه و انگیزه روانی بالایی برای شعلهور کردن اوضاع دارند. این مقام اسرائیلی روز یکشنبه اعلام کرد طی ۲ روز پیش از آن بیش از 300 اسیر متعلق به جنبش جهاد اسلامی در زندانهای اسرائیل تقسیم شدند و همین امر موجب خشم اسرا و شورش آنها شد. او همچنین اعتراف کرده است: «6 اسیر فلسطینی از مقابل چشمان ما عبور کردند و این خطرناکترین حادثهای است که میتواند اتفاق بیفتد. امروز برای اداره زندانها روز بسیار غمانگیزی است، بویژه برای شخص من که نزدیک به 4 دهه از عمر خود را وقف خدمت به زندانهای اسرائیل کردم. این یک اتفاق شرمآور و خطرناکترین حادثهای است که طی دهههای گذشته برای اسرائیل رخ داده است. در بررسی نتایج مشخص شد شکست و اشتباهاتی وجود دارد. این نخستین عملیات فرار اسرای فلسطینی نیست و پیش از این چنین تلاشهایی وجود داشته است. زندان جلبوع از نظر امنیتی در سطح بسیار بالایی قرار دارد و به همین دلیل فرار اسرا از این زندان برای اسرائیل بسیار خطرناک است. ما در این عملیات به طرز فجیعی شکست خوردیم و این امر نیاز به یک آگاهی جامع دارد».
* شکنجه و دستگیری جوانان فلسطینی
در ادامه درگیریها میان نظامیان صهیونیست با جوانان فلسطینی صبح دیروز یک جوان فلسطینی به شکل وحشیانهای هدف تیراندازی و آزار ماموران اسرائیلی قرار گرفت. این جوان فلسطینی صبح دوشنبه در حال عبور از نزدیکی چهارراه شهرک عصیون واقع در جنوب بیتلحم در کرانه باختری بود که ابتدا توسط نظامیان اشغالگر به بهانه اینکه قصد حمله به آنها را داشته هدف تیراندازی قرار گرفت. به گزارش سما، شاهدان عینی گفتند نظامیان صهیونیست پس از زخمی کردن این جوان، او را تا نزدیک ایستگاه اتوبوس روی زمین کشاندند. به گزارش خبرگزاری وفا، نیروهای اشغالگر یکشنبهشب نیز به شهرک «الطور» در شرق شهر قدس و بیمارستان «المقاصد» در این شهرک حمله کردند. در پی زیر گرفته شدن یک شهرکنشین، اشغالگران به شهرک الطور یورش بردند و با فلسطینیها درگیر شدند و ۳ کودک را که هنوز هویت آنها مشخص نیست، دستگیر کردند. علاوه بر ۳ کودک فلسطینی در قدس اشغالی، ۱۲ شهروند فلسطینی دیگر از جمله ۴ کودک در شهرک «قراوه بنی حسان» در غرب «سلفیت»، روستای «النبی صالح» و شهرک «بیت ریما» در رامالله و در بیتلحم، الخلیل و قلقیلیه بازداشت شدند.
* تصرف مجدد حرم ابراهیمی
اشغالگران صهیونیست از روز یکشنبه تا نخستین ساعات بامداد دیروز همه ورودیها و صحنهای حرم ابراهیمی در بیتالمقدس با 5 هزار سال قدمت را به بهانه تامین امنیت مراسم عید 10 روزه توبه بستند و تدابیر امنیتی شدیدی را برقرار کردند. شیخ «حفظی ابوسنینه» مدیر مسجد الابراهیمی تصریح کرد اشغالگران صهیونیست تدابیر نظامی و امنیتی خود در شهرک قدیمی واقع در مرکز شهر الخلیل را تشدید کردهاند. «احمد التمیمی» عضو کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین نیز از جامعه بینالملل، کشورهای عربی و اسلامی، نهادهای حقوقی و منادیان صلح در جهان خواست مقابل تجاوزهای مکرر رژیم صهیونیستی علیه حرم ابراهیمی بایستند. به گفته او اشغالگران بتدریج در حال تصرف کامل این مسجد هستند؛ اقدامی که نقض آشکار حرمت این مکان اسلامی است؛ جایی که مسلمانان شعائر دینی خود را در آن انجام میدهند.
***
سومین شب حملات به غزه
جنگندههای رژیم صهیونیستی سحرگاه دیروز اهداف مختلفی را در شمال، مرکز و جنوب نوار غزه بمباران کردند. در تازهترین دور حملات اسرائیلیها، پایگاه الیرموک در خان یونس با ۲ موشک و همچنین پایگاه ۱۷ در شهر دیرالبلح نوار غزه هدف گرفته شد. علاوه بر این در این حملات پایگاه الثکنه متعلق به گردانهای عزالدین قسام در شرق رفح با ۴ موشک و با پهپادها و جنگندههای اسرائیلی هدف قرار گرفت. در پی حمله هواپیماهای اسرائیلی به شرق رفح، برق برخی مناطق این شهر قطع شد. همچنین قایقهای جنگی اسرائیلی اقدام به تیراندازی به سمت پایگاه عسقلان در شمال بیتلاهیا کردند.
***
صدها قاشق نمادین مقابل سفارت اسرائیل در آمریکا
مردم واشنگتن در اقدامی نمادین با قرار دادن قاشقهایی مقابل سفارتخانه رژیم صهیونیستی در پایتخت آمریکا، اسرائیلیها را به مضحکه گرفتند. به گزارش عربی 21، این اقدام در همبستگی با اسرای فلسطینی انجام شد که اخیرا با فراری تاریخی از زندان فوق امنیتی جلبوع در شمال کرانه باختری گریختند. چندین معترض گروه بینالمللی موسوم به جنبش جوانان فلسطینی همراه با چفیه عربی و پرچم فلسطین این هفته طی یک گردهمایی در محله کلیولند واشنگتن در مقابل سفارت اسرائیل که در نزدیکی سفارتخانههای اردن و مصر قرار گرفته، جمع شدند و صدها قاشق مقابل ساختمان آن سفارت انداختند. این قاشقها نماد تونل آزادی 6 آزاده فلسطینی از داخل زندان جلبوع به پشت دیوارهای بتنی و فلزی آن و نماد اعتصاب غذای اسرای فلسطینی در زندانهای اسرائیل است که تنها با استفاده از قاشق حفر شده بود.
آنها در محله دیپلماتیک «وان نس» واشنگتن که چندین سفارتخانه کشورهای اسلامی را هم در خود جای داده است، پیادهرو مقابل سفارت رژیم صهیونیستی را با صدها قاشق فرش کردند. تصاویر این قاشقها در شبکههای اجتماعی در حال دست به دست شدن است. آنها علیه اشغالگری و آپارتاید اسرائیلی شعار دادند و خواستار آزادی اسرای فلسطینی به ویژه ۴ آزاده تازهدستگیرشده زندان جلبوع شدند. همچنین پلاکاردی منقش به سیمخاردار به زبانهای عربی و انگلیسی برافراشتند که مضمون آن چنین بود: «اسرائیل را تحریم کنید، پاکسازی قومی را متوقف کنید!»
ارسال به دوستان
درعا؛ فرصتی برای ایران، تهدیدی برای صهیونیسم
سمیرا کریمشاهی: شهر درعا از نخستین کانونهای التهاب و بحران سوریه که منجربه فتنه تکفیریها شد به حساب میآمد تا جایی که این شهر تا سال 2012 بتدریج از کنترل دولت مرکزی خارج و تبدیل به یکی از مناطق برای تجمع گروههای معارض و تروریستهای فعال در بحران سوریه شد. با شروع بحران، اتاق جنگ موسوم به مرکز عملیات نظامی (Military Operation Center) با نام مخفف «موک» به منظور مدیریت غائله در اردن تاسیس شد که با حمایت مالی شیخنشینان و حمایت سیاسی- اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و سرویسهای غربی اداره میشد. در همین راستا «جبهه جنوب» تشکیل شد تا پایگاه درعا در کنار ماموریت تلاش برای سرنگونی دولت، محافظت از مرزهای اشغالی و اردن هم در دستور کارش قرار بگیرد. روند فروپاشی اتاق موک سال 2015 با چرخشهای متعدد در محور مخالفان دمشق آغاز شد. از سال 2018 به دنبال افزایش قلمرو بازپسگرفته شده توسط محور دمشق و دست برتر در حوزه میدانی، مناطقی از استان درعا هم به آنها اضافه شد.
اما در ۲ ماه گذشته نیروهای ارتش سوریه با پشتیبانی روسیه و نیروهای تحت حمایت ایران، عملیات محاصره و پاکسازی درعا را آغاز کردند. سرانجام روز چهارشنبه هفته گذشته ارتش سوریه اعلام کرد نیروهایش وارد محله «درعا البلد» شدهاند. پیش از این طبق توافقی میان دولت سوریه و گروههای مسلح، بخشی از آنها حاضر به تسلیم سلاحهای خود شدند و بخش باقیمانده به وسیله «اتوبوس سبزها» که در سوریه به انتقال و جابهجایی تروریستها و خانوادههایشان معروف شدهاند به شمال سوریه و منطقه ادلب - پایگاه اصلی تروریستهای باقیمانده - انتقال یافتند. البته همچنان عملیات پاکسازی و روند بازرسی ارتش سوریه به منظور کشف خانههای تیمی احتمالی در قالب شهروندان عادی ادامه دارد و نیروهای روس عملیات گشتزنی درعا البلد را آغاز کردهاند.
بررسی عملیات درعا، در بعد زمان و مکان قابل تامل است. در بستر زمانی این عملیات همزمان با چراغ سبز آمریکا به اردن، لبنان و مصر برای دور زدن تحریمهای تحمیلی به سوریه و همکاری با دمشق در زمینه انرژی شده. ماجرای بحران انرژی در لبنان و مانعسازی محور غربی-آمریکایی به منظور به بنبست رسیدن راهکارها، باعث شد حزبالله لبنان با ابتکار خرید و وارد کردن سوخت از ایران، معادلات کنشگری در بحران لبنان را تغییر دهد. آمریکا برای جلوگیری از نقشآفرینی مثبت ایران به منظور کاهش کمبودهای سوختی در لبنان، حاضر شد از میزان منزویسازی سوریه بکاهد. یکی از راههای دسترسی لبنان به انرژی، خط مصر - اردن و سوریه است؛ خطی که به خاطر تحریمهای آمریکا مردمان سوریه و لبنان را در تنگنا و فشار قرار داد اما اکنون با عقبنشینی آمریکا، وزرای این 3 کشور توانستهاند بعد سالها حذف کردن دمشق از معادلات با این کشور به مذاکره بنشینند. بسام تؤمه، وزیر نفت سوریه درباره نتایج گفتوگوهای چهارجانبه، از آماده بودن خط لوله گاز عرب در سوریه به منظور انتقال گاز مصر خبر داده که در ازای حق عبور از خاک سوریه این کشورها برای تامین گاز و تولید برق در سوریه همکاری خواهند داشت. اهمیت درعا و تسلط دولت مرکزی بر این منطقه، به دلیل واقع شدن در نقطه مرزی با اردن، باعث افزایش اشراف و دسترسی دمشق بر گذرگاههای مرزی کشور میشود و توانایی خنثی کردن عملیاتهای ناامنسازی احتمالی مسیرهای ترانزیتی و مواصلاتی را فراهم میکند. از این به بعد محور جنوب یکدستتر تحت مدیریت دولت مرکزی و نیروهای حامی آن قرار خواهد گرفت.
از نظر موقعیت مکانی، درعا همجوار استان قنیطره است که حدود 80 درصد آن از بلندیهای جولان تحت اشغال رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. نیروهای تحت حمایت ایران بیشترین تراکم از نظر استقرار را در مناطق شمالی استانهای درعا و قنیطره و نزدیک مرزهای اشغالی دارند؛ موضوعی که از نگرانیهای مهم اسرائیل نسبت به حضور ایران در جنگ سوریه بوده که یک تهدید دائمی را نزدیک مرزهای اشغالی بلندیهای جولان و مرزهای اشغالی با اردن میبیند. تسلط ارتش سوریه بر درعا، نگرانیهای امنیتی این رژیم را دوچندان کرده و با توجه به نقش روسیه در سوریه- بویژه عملیات اخیر درعا- مساله سوریه و حضور ایران به موضوع اصلی سفر اخیر یائیر لاپید، وزیر خارجه اسرائیل به مسکو تبدیل شد. اسرائیل امیدوار است از طریق برخورد یافتن منافع میان مسکو - تهران در سوریه بتواند برنامههای مهار ایران را پیش ببرد. درعا از جمله مناطقی است که اسرائیل برای تبدیل شدنش به محل منازعه ایران و روسیه حساب ویژهای روی آن باز کرده تا از دل اختلاف، منافع خود را کسب کند. روزنامه «هاآرتص» رژیم صهیونیستی در مطلبی که به ماجرای درعا پرداخته صراحتا اعلام میکند تلاش روسیه برای خاتمه دادن به جنگ ارتش سوریه و معارضان مستقر در درعا میتواند آرامش در مرزهای اسرائیل را تهدید کند. در واقع رسانه اسرائیلی به این واقعیت اعتراف میکند هر جا تروریستها باشند، تامینکننده امنیت اسرائیل هستند و پاکسازی آنها اسرائیل را تهدید میکند. «جروزالمپست» دیگر رسانه این رژیم هم با عنوان «تسلیم درعا برای ایران و روسیه در سوریه به چه معناست»، پاکسازی جنوب سوریه را بررسی کرده است. تحلیل منتشرشده مشخصا نگرانی جدید اسرائیل را بازتاب میدهد و نویسنده میگوید تغییر توازن قوا در این استان جنوب غربی سوریه یعنی درعا برای اسرائیل حائز اهمیت است، زیرا استان درعا نزدیک بلندیهای جولان قرار دارد. این محل یک پروژه راهبردی برای ایران به منظور استقرار نیروهای تحت کنترل خود در این منطقه است تا بتواند هرگونه درگیری احتمالی با اسرائیل را مدیریت کند. در پایان مقاله بیم و امید نسبت به مانعتراشی روسها برای ایران در سوریه مطرح شده و نتیجه گرفته اسرائیل چندان نباید روی این گزینه حساب کند چون آنها به میل صهیونیستها عمل نمیکنند و ابتدا منافع خود را در نظر میگیرند.
اسرائیل در چند سال گذشته همراه با روند تثبیت شکست محور مخالفان دولت سوریه، تمرکز ویژهای بر برنامه عقب راندن نیروهای محور مقاومت از جنوب سوریه داشته اما سیر حوادث مطابق نظر آنها پیش نمیرود. بیتوجهی آمریکا به پرونده سوریه، تمایل روزافزون دولتهای عربی برای عادیسازی روابط با دمشق و همچنین سختیهای چانهزنی با طرف روس، شرایط را برای صهیونیستها نگرانکننده کرده است که تهدید، موشکپراکنی به خاک سوریه و لابیگری هیچکدام نتوانسته استقرار نیروهای تحت حمایت ایران در جنوب سوریه را به چالش بکشد و این رژیم همچنان خود را محصور در تهدید مرزی به وسیله فضای فراهمشده برای ایران میبیند.
-------------------------------------
منابع
- مستند «سوریه، پرونده یک بحران».
- alalam.ir/news/5794753/ وزیر- النفط-السوری- خط- الغاز- العربی- جاهز- فی- سوریا
- haaretz. com/middle-east-news/syria/syrian-troops-enter-last-opposition-bastion-to-enforce-ceasefire-1. 10191761
- jpost. com/middle-east/what-does-the-deraa-surrender-mean-for-iran-and-russia-in-syria-679086
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|