گسترش امید؛ تکلیف اصلی حلقههای میانی
گسترش امید؛ تکلیف اصلی حلقههای میانی

محمد قائمیراد*: حضرت امام گام اول انقلاب را با عبور دادن مردم از سکون و انفعال به تحرک و انقلاب رقم زدند؛ گامی که به تشکیل نظام اسلامی منجر شد. با توجه به اقتضائات گام دوم در مسیر جامعهپردازی و تمدنسازی، باید تحرک پیشین را نیز دستخوش تحول ساخت؛ «تحولِ تحرک». این تحول بر مبنای اصول ثابتی استوار است که توسط رهبر حکیم انقلاب در قالب اصول مکتب امام، بارها مورد اشاره قرار گرفته است. به عبارت دیگر، اگر انقلاب در معنای دگرگونی بنیادین به کار میرود و رهبر انقلاب، این دگرگونی بنیادین را امری مستمر میدانند، پس هویت همیشه جاری و وجه ثباتی که متصف به این دگرگونیها میشود، چیست؟ صفت «اسلامی» برای انقلاب، جواب را روشن میسازد؛ اسلامی که در اصول مکتب امام تعین یافته است. در نتیجه، صحبت از مکتب امام، صحبت از چیستی و هویت انقلاب اسلامی خواهد بود.
رهبر انقلاب در پرتو شخصیت حضرت امام به صحبت از هویت و حقیقت انقلاب میپردازند، زیرا ایشان به عنوان آینه تمامنمای معارف انقلاب، ارزشمندترین ذخیره الهی این انقلاب هستند که تکیه بر آن میتواند ضامن تداوم این مسیر باشد. بر همین اساس است که دیدارهای 14 خرداد، هر سال اولا با هدف ذکر حضرت امام و ثانیا اتصال به این ذخیره ارزشمند برای حرکت به سمت آرمانهای الهی برگزار میشود. به اقتضای مختصات این دیدارها، مخاطب آن نیز خواص جامعه و قشر حزباللهی به عنوان حلقههای میانی هستند که باید مانند رگهای گسترده در سرتاسر اندام جامعه، خون تازه معارف انقلاب را از قلب تپنده حضرت امام گرفته و به آحاد گوناگون جامعه برسانند.
ذکر امام خمینی به عنوان یکی از سرآمدان تاریخ که امکان حذف و تحریف آن وجود ندارد، در مطلع این دیدارها قرار دارد. اگر دروغی به این شخصیت عظیم نسبت داده شود، تمام حقیقت وجودی ایشان به انکار آن برخواهد خاست و این نسبت دروغ را مانند کف روی آب فروخواهد نشاند. در نتیجه، معارف انقلاب نیز زمانی که از پنجره شخصیت حضرت امام دیده میشوند، عمق و عمری متفاوت مییابند. بر همین اساس، رهبر انقلاب برای بیان مسیر و رسالت امروز ما، ابتدا به بازخوانی بخشی از ابعاد وجودی حضرت امام میپردازند. امام بزرگوار با ایجاد ۳ تحول بیسابقه در سطح کشور، امت اسلامی و جهان، مسیری تازه پیش روی ما قرار دادند. دوگانههایی که رهبر انقلاب در شرح تحول در سطح کشور بیان میکنند، تا حدودی به ارزشهای شکلگرفته در مرحله نظام اسلامی نیز اشاره دارد؛ اسلام، مردمسالاری، استقلال، آزادی و... در سطح تحول جهانی نیز احیای معنویت را میتوان به عنوان یکی از ویژگیهای عصر خمینی برشمرد.
عامل کمککننده به پیشرفت امام در مسیر ایجاد این ۳ سطح از تحول، بحث را وارد متن اصلی خود میسازد. هرچه دست امام از عوامل سختافزاری خالی بود، ایمان و امید به عنوان 2 عامل نرمافزاری در موفقیت ایشان موثر واقع شد. توجه دادن مردم به قدرت تعیینکنندگی عوامل نرمافزاری – بویژه قدرت اراده مردم - را میتوان یکی دیگر از ویژگیهای عصر خمینی دانست. ایمان به اسلام ناب به عنوان هدف، جهاد و مبارزه به عنوان مسیر، مردم و وعدههای الهی، نقشه راه را مشخص میسازد. در واقع، «وارد ساختن مردم به مسیر جهاد برای تحقق اسلام ناب با تکیه بر وعدههای الهی»، رمز موفقیت حضرت امام در ایجاد تحول بود که با فقدان هر کدام از مولفههای چهارگانه آن، ابتر میماند. نویدهای ایمان به امیدی منجر میشود که از طرفی آگاهانه است و از طرف دیگر محرک، نه کورکورانه و مخدر؛ امیدی که هم از شناخت واقعیتها سرچشمه میگیرد و هم در قبول مسؤولیتها سرزیر میشود. همین امید، موتور محرک انسان در مقابل مشکلات مسیر رسیدن به اهداف است.
اگر حضرت امام را به عنوان یک سرآمد تاریخ و حقیقت زنده شناختیم، آنگاه برای امروز ما نیز توصیه و درس خواهند داشت. درس امام بزرگوار برای امروز ملت ایران، ادامه مسیر تحول در همان ۳ سطح پیشگفته است. اگرچه برخی اقتضائات سختافزاری مسیر تحول نسبت به ابتدای انقلاب تغییر کرده است اما جبههبندیها همچنان باقی است. با این حساب، شناخت دشمنی دشمن و عدم غفلت از آن به عنوان مانع مسیر، از لوازم تحولآفرینی خواهد بود؛ البته نسبت به ابتدای انقلاب، جبهه استکبار تضعیف و جبهه انقلاب تقویت شده است. تحول ابتدای انقلاب، اگر در سطح کشور به نظامسازی، در سطح امت اسلامی به بیدارسازی و در سطح جهانی به احیای معنویت تعریف میشد، اکنون در یک افق تمدنی در سطح کشور به تکمیل مراحل جامعهپردازی، در سطح امت اسلامی به تقویت روزافزون جبهه مقاومت و در سطح جهانی به شکلگیری نظم نوین جهانی با نقشآفرینی انقلاب رسیده است.
همانند شروع مسیر تحول، رمز موفقیت در امتداد آن نیز نرمافزار ایمان و امید است. به همین دلیل، دشمن نیز آتش توپخانه خود را بر این ۲ محور متمرکز کرده است. در واقع، دشمن برای توقف حرکت تحولی ملت ایران، ایمان و امید ایشان را هدف گرفته است. اغتشاشات پاییز پارسال را نیز باید تلاشی از طرف دشمن در همین راستا تحلیل کرد که ناکام ماند اما آخرین تلاش آنها نخواهد بود. انتخابات پیش رو را از همین الان میتوان محلی برای طراحی بعدی دشمن دانست.
قسمت پایانی دیدار اشاره مستقیمی به وظایفی دارد که بر دوش همان حلقههای میانی پیشگفته قرار میگیرد. زنده نگه داشتن ایمان و امید در مسیر تحولآفرینی را میتوان وظیفه اصلی ترسیم شده برای این قشر دانست. رهبر انقلاب از ۴ عرصه ایمان سخن گفتند که پیش از این، خود به تبیین چیستی و چرایی هر کدام از آنها در سالگردهای مختلف رحلت امام پرداختهاند. در بیانات رهبر انقلاب در 14 خرداد 1395، عیناً همین چهارگانه مطرح و تبیین شده است. همچنین هر کدام از این ۴ عنصر، موضوع سخنرانیهای متعددی از ایشان بوده است. به عنوان مثال، 14 خرداد 1398 نیز به بررسی منطق مقاومت و مبارزه به عنوان عنصر «ایمان به راه» اختصاص داشت.
در محور امید نیز میتوان چند سرفصل اصلی را لازمه امیدواری مد نظر رهبر انقلاب دانست؛ ناامیدی از دشمن که شرط اول امید بستن به داخل است، نگاه درست به پیشرفتها و دستاوردهای گذشته و حال کشور، باور به اصل «ما میتوانیم» و لاینحل نبودن مشکلات کشور و اعتماد به مردم و مسؤولان. با هدف قرار دادن این نقاط در «جهاد تبیین»، میتوان جامعه را در مسیر تحول و پیشرفت از یأس و ناامیدی مصونیت بخشید.
* پژوهشگر هسته مکتب امام خمینی (ره) مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها