|
گفتوگو با دکتر حسین کچویان درباره سیر تاریخی شکلگیری هویت جمعی فلسطینیان / ۲ و پایانی
توفان الاقصی غرب را عریان کرد
در شماره گذشته روزنامه بخش نخست گفتوگویمان با «حسین کچویان» عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران درباره مسائل فلسطین منتشر شد؛ حال در این شماره قسمت دوم و پایانی این گفتوگو منتشر میشود.
* * *
* میگویند این رویکرد هزینه ایجاد میکند. خود شما بیان کردید نسبت حماس با مردم غزه یک نسبت بسیار همبسته است اما همین عملیات حماس تا الان 19 هزار شهید روی دست فلسطینیها گذاشته. اینجا هم قصه همین است. گفته میشود اگر جمهوری اسلامی بخواهد روی نیروهای اجتماعیای که شما آنها را اصیل مینامید دست بگذارد، برایش هزینه ایجاد میشود!
من میگویم هر جا به اینها پشت کردید شکست خوردید! اگر این را تکرار کنید باز هم مثل مشروطه و مثل نهضت ملی شدن نفت شکست خواهید خورد. بله! باید هزینه بدهید. مگر آن نیروها چه کسانی بودند که شما بخواهید دغدغه آنها را داشته باشید؟ این الان بحث ما نیست اما اینها را به اعتبار چه کسانی از دست بدهیم؟ به خاطر آدمهایی که میخواهند جامعه را از درون پوک کنند؟ آدمهایی که میخواهند ما را به دوران طاغوت بازگردانند؟ آدمهایی که میخواهند ساختارهای طاغوتی را دوباره احیا کنند؟ آدمهایی که میخواهند ما را در نظام جهانی ادغام و دوباره ما را برده کنند؟ آدمهایی که میخواهند به لذت شخصی خود یک کشور را نابود کنند؟ به هزینه کسانی که برای اعتبار، عزت و استقلال کشور ارزش قائل نیستند، چنین کاری کنیم؟ این حماقت است و هیچ رهبری این کار را نمیکند. کما اینکه آقا به این امر وقوف داشتند. نخستین شخصی که به این نکته اشاره کرد، «حضرت آقا» بودند. گفتند این کار مومنان را پراکنده خواهد کرد و پراکنده کردن مومنان، شکست است.
* این بحث جدی است.
این بحث اصلی است. تکلیف آن هم روشن است.
* جایی میایستند که شما الان ایستادهاید. یعنی میگویند ما مصلح هستیم و میخواهیم مصلحت حکومت را به شما بگوییم. اگر میخواهید بمانید، باید این تکثر را بپذیرید و هزینه اضافه ایجاد نکنید.
ما هم میخواهیم بمانیم و هم نمیخواهیم بمانیم! اگر بخواهیم بمانیم، راهش این نیست چون اگر این کار را کردید، نمیمانید! توهم دارید که با این کار میمانید. توهم دارید روی ابوسفیان سرمایهگذاری میکنید. توهم دارید روی مروانبنحکم سرمایهگذاری میکنید. توهم دارید روی خاندان عثمان سرمایهگذاری میکنید. او شما را ویران خواهد کرد و هیچ امکانی برای تداوم هم به شما نمیدهد.
بله! تداوم پیدا خواهید کرد ولی در شکل بنسلمان و هر کوفت و زهرمار دیگری که الان در منطقه وجود دارد. دیگر مشروطه، ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی نخواهید داشت! همه آن قدرتی که دارید هم از شما کنده خواهد شد و از بین خواهد رفت! این قدرتی که شما را تبدیل به یک قدرت بینالمللی کرده با این نیروهای اصیل به دست آمده است. آن نیروها برای این کشور چه هزینهای دادند و کجا حاضر هستند هزینه بدهند که شما به خاطر آنها میخواهید هزینه بدهید؟ آنها برای این کشور چه کار کردند و چه کار میکنند که شما آدمهایی که برای این کشور قطعهقطعه میشوند را میخواهید فدای آنها کنید؟ این قصه را کنار بگذارید. اینقدر بدیهی است که حد ندارد. کسانی که این حرفها را میزنند شبیه آن آدمهای دنیاخواه لذتجو شدهاند و فکر میکنند انقلاب اسلامی آمده تا آنها به جایگاهی برسند و همان کاری را بکنند که طاغوت میکرد! خیر! اینطور نیست. اگر خواستید حال کنید، مثل آنها میشوید و وقتی کسی اینطور شد و با آنها پیوند خورد میشود دولت معاویه. تبدیل به یک حکومت برده میشود که این مقولات دیگر برای آن در دستههای دوم، سوم و چهارم است و برایش بیارزش میشود. وقتی چنین شود نیروهای اهل انقلاب هم رها میکنند و به خانههای خود میروند تا آیا در موقع دیگری فرصتی پیش بیاید یا نیاید.
* شما به این سمت منازعه اشاره کردید. اما در طرف مقابل هم شاهد هستیم در میانه جنگ، رئیسجمهور آمریکا، نخستوزیر انگلیس، رئیسجمهور فرانسه و صدراعظم آلمان به اسرائیل میروند و از آن اعلام حمایت سیاسی میکنند. حتی در قضیه اوکراین هم به این سرعت این حضور سیاسی در کییف رخ نداد. به لحاظ لجستیکی، اطلاعاتی و نظامی هم هر چه در توان دارند برای اسرائیل به میدان میآورند. این جنبه سخت ماجراست. اما از منظر نرم و نظری هم آدمهایی که تئوریسین هستند، حتی اندیشمندان چپ مثل ژیژک و بویژه هابرماس، پشت قضیه میآیند و برای آن توجیه تئوریک میتراشند. انگار برای غربیها اسرائیل در حکم ناموس است.
عرض کردم وقتی انقلاب اسلامی رخ داد چه اتفاقی رقم خورد. اینها همه نیروهای خود را در منطقه مستقر کردند. الان کسی این را باور نمیکند که غرب در ابتدای انقلاب اسلامی تمام نیروهای خود را در منطقه ما پیاده کرده و پایگاههای زیادی را با حضور نیروهای عظیم و زبده ایجاد کرده است. بحث خیلی روشن است. غرب درک کرد چه اتفاقی داشت میافتاد.
غرب از لحظه اول فهمید جریانی آمده که میخواهد آن را نابود کند. آنها میفهمند و فهمیدند که پای یک تمدن معارض در میان است. از زمان جنگهای صلیبی تا الان تنها تمدنی که به عنوان تمدن معارض روی آن حساب میکردند، تمدن اسلامی بود. روی هیچ تمدن دیگری حساب نکردند، چون هیچ یک ظرفیت جایگزینی تمدن غرب را ندارند. شوروی، چین و بقیه، منازعههای سیاسی درونتمدنی دارند. اینها تمدن معارض غرب نیستند. ظرفیتهایی ندارند که جایگزین معارض غرب باشند. مثل خودشانند اما با یک تفاوتهای جزئی. چین چه چیز متفاوتی از غرب دارد؟ حتی شوروی آن زمان و روسیه الان، چه چیز متفاوتی از غرب دارد؟ البته کارهایی که الان پوتین دنبال میکند نشان میدهد یک فهم متفاوتی پیدا کرده و دارد یک نوع سرمایهگذاری روی اسلام میکند. حالا یا به واسطه الکساندر دوگین است یا به دلایل فهم شخصی خاص خودش یا به هر دلیلی که هست.
پس همانطور که بیان کردم مساله برای اینها اساسا مساله تمدنی جدی است. برای همین اوکراین و حتی چین را رها کردند و روی این منطقه تمرکز کردند. یعنی این منطقه، نه فقط به اعتبار اینکه اگر از دست برود خیلی از امکانات و ثروتها از دست اینها خواهد رفت، بلکه به این جهت که اگر این منطقه از دست برود شروع شکلگیری توفانی است که کل سبک زندگی غرب را بر باد خواهد داد. یعنی این نوع زندگی را نابود خواهد کرد و بسط و گسترش تمدنی است که چیزی از آنها باقی نمیگذارد و تمام مساله هم همین است.
چرا قرآن را آتش میزنند؟ اگر مساله اینها فقط ثروت است، دیگر قرآن آتش زدن برای چیست؟ اگر ثروت میخواهید چرا دعواها را به این شکل میکنید؟ دعوا را به این شکل میکند و هر یک به یک شکلی است و برخی دعوا را از جنبه دنیاخواهانه میکنند. در غرب این گونه تبلیغ میکنند که اگر اینها بیایند، شکل زندگی خاص از شهوات و مشروب و این مقولات از بین میرود. بعضی این کار را میکنند تا برخی نیروهای مسیحی معتقد را تحریک کنند.
به هر حال اینجا منازعه تمدنی است و آنها آن را میفهمند. همانطور که خود بایدن بیان کرد اگر کشوری مثل کشور صهیونیست نبود، خود ما آن را ایجاد میکردیم. اینها در گذشته به اشکال مختلف و با حضور مستقیم این کشورها را فتح کردند و عثمانی را از بین بردند و این منطقه را تصرف کردند. از وقتی فرآیند استعمارزدایی شروع شد، اینها به اشکال مختلف و با سازوکارهای متفاوت برای نگه داشتن این کشورها در مدار غرب تلاش کردند. ولی الان کشوری به نام «جمهوری اسلامی ایران» ایجاد شده که به هیچ ترتیبی درون این ساختارها نمیرود. 40 سال تمام کارها را کردند. حتی نفوذهای بعضا جدی درون کشور داشتند و نیروهایی در درون آن شکل دادند اما با این وجود یک کشوری شکل گرفته که به جدّ روی این مقوله ایستاده و پایین هم نمیآید و اهل هیچ گفتوگو و هیچ تعامل و بازی دیپلماتیکی هم نیست. میگوید من یک زندگی متفاوت دارم و اگر نگویم هم میل به بسط این سبک در آن هست. به قول هگل، حکومت میل به بسط و گسترش دارد. نمیشود در این منطقه از جهان حکومتی با تفاوتها و تمایزهایی به وجود بیاید اما به دنبال بسط خود نباشد. حتی حکومتهایی که با کشورهای دیگر تمایزی هم ندارند، در صورتی که ظرفیت داشته باشند، تلاش میکنند خود را به اشکال ممکن و متناسب با شرایط تاریخی خود، گسترش دهند؛ چه رسد به اینکه یک کشوری مثل جمهوری اسلامی، هم تمایز دارد و هم تمایل و این را به طور علنی هم اعلام کرده است.
یکی از علائمی که اوایل انقلاب کشورهای غرب روی آن دست گذاشتند که این جمهوری اسلامی یک چیز دیگر است همین مسائل بود. میگفتند ببینید اینها هیچ جا پرچمی نمیکشند جز اینکه پرچم لا اله الا الله، کره زمین را احاطه کرده است. یعنی اینها تمایلات محدود ندارند، تمایلات آنها به سمت کل جهان است و به این مسیر پیش میروند. البته علائم این را هم میبینند. امانوئل مکرون یا یکی دیگر از سران غرب بود که گفت دنیا در حال تغییر است و قدرت دارد از غرب میرود و ما هم در این تحولات قدرت هیچ نقشی نداریم!
* مهمترین نقطه از نقاط استراتژیک جهان که آبراهها و تنگههای مهم، ثروت و منابع مهم در آن وجود دارد.
یکی از افراد خانواده کندی اخیرا حرف عجیبی زد که آدم وقتی نگاه آنها را میبیند، خیلی اذیت میشود. یکی از کندیها نوشته بود ما چه کار کنیم که خدا نفت ما را زیر پای اینها قرار داده است؟
ایلان ماسک اخیرا تصویر نقشه ایران را که دور آن پایگاههای آمریکایی هست گذاشته و نوشته بود ببینید ایران چقدر به پایگاههای ما نزدیک شده است! یعنی طنزوار بیان کرد ما ایران را تهدید میکنیم و دورتادور ایران پایگاه زدیم!
اینها اینچنین هستند و همه عالم را برای خود میدانند. میدانند اینجا چه چیزی وجود دارد. حقیقتا این عکسالعمل و آمدن یکباره سران این کشورها به اسرائیل ناگهانی و دفعی نیست. الان ببینید اینها در غرب چه میکنند! کوچکترین حرکت مخالف این رژیم منحوس از پرچم زدن تا حتی شعارهای خنثی را ممنوع میکنند. در آلمان دارند بحث اخراج و گرفتن داراییها و امکانات و منابع مالی هر کسی که کوچکترین حرفی در دفاع از فلسطین بزند را دنبال میکنند.
صهیونیسم هم بنیاد این تمدن است. صهیونیستها تمام منابع قدرت و ثروت را در دست دارند و اینها با همدیگر یک ترکیب را ساختهاند. البته هنوز این مساله برای خود من هم حل نشده که این 2 چطور با هم مرتبط هستند. صهیونیستها اصل هستند یا اینها اصل هستند ولی هر چه باشد پیوند اینها پیوندی است که به سادگی جداشدنی نیست. یعنی هر کدام نباشد، دیگری هم نخواهد بود. اینها طی این 4 دهه دائما با هم طراحی کردند و نقشه و برنامه ریختند که انقلاب اسلامی را از بین ببرند. حالا در یک برههای میبینند دقیقا عکس آن دارد اتفاق میافتد و اسرائیل دارد روی هوا میرود! اسرائیل در حال ازهمپاشیدگی بود، اختلالات سیستمی و مدیریتی در آنجا ایجاد شد و آنها آمدند تا صهیونیستها را به لحاظ روحی نیرو بدهند و قدری اینها را سرپا نگه دارند، بنابراین اصلا مساله کوچک و سادهای نیست.
* علاوه بر اینها روشنفکران غرب هم کاملا وسط آمدند.
روشنفکران غرب از روز اول که غرب شروع به استعمار کرد، برای آن تئوریپردازی کردند. نخستین تئوری آنهاThe White Man’s Burden یعنی مسؤولیت و تکلیف انسانی یا تاریخی موجود سفید بود. یعنی معتقد بودند این مسؤولیت ما است که دیگر نقاط را بگیریم و آنها را از توحش بیرون بیاوریم و به مرحله تمدن برسانیم.
از آن لحظه هر کسی را که بگویید، از «استیوارت میل» تا حتی «مارکس» و دیگران به یک شکلی از مساله استعمار دفاع کردند. فقط در یک برههای با دیدن تبعات استعمار و جنایاتی که در ویتنام، الجزایر و جاهای دیگر انجام شده بود، روشنفکران غرب به قول یکی از خودشان دچار شرمندگی شدند. یعنی از جنایاتی که در عالم کردند، شرمنده شدند، چون هیچ تمدنی در عالم مثل این تمدن جنایت نکرد. مدتی تا زمان سارتر در اوایل دهه 60 میلادی قرن بشیستم (که البته او هم مدافع جدی صهیونیسم بود) این روشنفکران گرایش به دفاع از جهان غیرغربی داشتند اما مجددا از نقطه افول تمدن غرب، این شرمندگی هم تمام شد. از دهه 1960 به بعد چون آیندهنگریها نشان میداد به سمت ویرانی و سقوط میروند، رویکردها تغییر کرد. آن زمان پیشبینی کردند سال 1990 بحران عجیبی در عالم غرب اتفاق میافتد و اوضاع اقتصادی آنها به سال 1929 بازمیگردد. البته آنها توانستند با بحث جهانی شدن آن را مهار کنند و با بلعیدن مجدد ثروتهای جهان دوباره خود را بالا بکشند و نابرابری عجیبی بین خود و دیگران ایجاد کنند. ثروتی که در دوره جهانی شدن از کشورها غارت شد، قابل قیاس با ثروتهایی که قبل از این غارت شد، نیست اما از آن به بعد شما دیگر ندایی از یک روشنفکر غرب پیدا نمیکنید که از جهان غیرغربی دفاع کرده باشد. آخرین نفر «فوکو» بود که بر سر دفاعی که از انقلاب اسلامی کرد، بسیار با او مخالفت کردند. یعنی روشنفکران آنها با سیاستمدارانشان همافق شدند.
* علت این همافق شدن سیاستمداران و روشنفکران چیست؟
علت این است که هر دو درک میکنند این تمدن دارد زایل میشود و زوال این تمدن به نفع هیچیک از اینها نیست. یعنی همانقدر که بقای این تمدن برای سیاستمداران نفع دارد، برای روشنفکران هم همینطور است. زمانی که این افول و در کنارش منازعه تمدنی را حس کردند و فهمیدند، یک خطکشی دوباره ایجاد شد.
در جایی «هابرماس» صراحتا این را بیان کرد. از او درباره کشورهای دیگر پرسیدند که گفت ما چه کار به کشورهای دیگر داریم؟ ما برای کشورهای خود نظریهپردازی و کار میکنیم. آنها هم کار و زندگی خود را دارند. خیلی صریح بیان کرد. او از جنگ یوگسلاوی و جنگ کویت هم دفاع کرد. استدلالهای او هم استدلالهای خیلی جالبی بود که هیچ نسبتی با تئوریهایش نداشت. درست همانند بقیه تئوریهای اینها که هیچ نسبتی با واقعیت جامعه غیرغربی نداشت و فقط مربوط به منافع غرب و جامعه خود آنها بود. هابرماس گفت چون ما تکنولوژیهای دقیقی داریم و دقیق میزند، این به جنگهای ما مشروعیت میدهد. یعنی چون ما متناسب با نیاز و اهدافمان نقطهزنی میکنیم و آدم میکشیم، پس مشروعیت تجاوز و کشتن داریم! عین آن دفاعیه را الان هم در بیانیه اخیرش کرد. به صهیونیستها گفت Proportional بزنید! یعنی متناسب بزنید و خیلی زیاد نزنید و سعی کنید کشتار شما تناسب داشته باشد. بکشید ولی متناسب باشد که البته صهیونیستها نیز خوب این خطمشی را رعایت میکنند، منتها چون منطقه کوچک است، تناسب کشتار میشود نسلکشی. اگر طنز استکباری «کندی» را لحاظ کنیم، صهیونیستها چه تقصیری دارند که مردم غزه روی هر زمینی که مال صهیونیستهاست و آنها میخواهند آنجا را بمباران کنند هستند و زندگی میکنند!
* با این وضعیت همپیالگی روشنفکران با سیاستمداران، از نظر شما در ادامه چه خواهد شد؟ چه مسیری در برابر جوامع غرب است؟
نکته جالب همینجاست. خوشبختانه مردم کوچه و بازار که خیلی وقت پیش از سیاستمداران بریده بودند، الان از متفکران خود نیز بریدهاند. در تحولاتی که اتفاق افتاد تکلیف هابرماس که مشخص بود. امثال «جودیت باتلر» و «اسلاوی ژیژک» هم دفاعیههای آبکی کردند و در هر دفاع آبکی هم اول از همه حماس را تحت عنوان تعابیری مثل «جنایات وحشتناک» و «وحشیگری» کوبیدند و گفتند ما باید از اسرائیل حمایت کنیم اما با فلسطینیها هم همدردی نشان دهیم. وقتی فلسطینیها هم میمیرند کمی برای آنها گریه کنیم و شمع روشن کنیم! ولی باید از اسرائیل حمایت کنیم، چون وجود اسرائیل و حمایت از اسرائیل اساسی و مهم است.
نکته اساسی این است که در قضایای این روزها مشاهده کردید هیچکدام از حرکتهای اجتماعیای که در غرب راه افتاد، نه قدرت سیاسی میخواست، نه قدرت روشنفکری! جریانهای نامشخصی از درون جامعه - که کاملا بیارتباط با قدرت مسلط هستند - این حرکتها را راه انداختند و این نشاندهنده ظرفیتی است که آنجا برای یک انقلاب همگانی وجود دارد. همین هم هست که آنها را میترساند و دقیقا به همین خاطر پس کشیدند. اوایل خواستند جلوی این را بگیرند ولی دیدند نمیتوانند. در فرانسه سعی کردند جلویشان را بگیرند ولی نتوانستند و پس کشیدند.
الان من به شما قول میدهم مساله اولی که در دستور کار دولتهای غربی است، این است که چکار کنیم این مردم را از این مسیری که میروند، بازگردانیم. در قضیه شبکههای اجتماعی این را دیدید که هر دفعه اینها در تعارض با ما قرار گرفتند، خواندن قرآن و خرید قرآن چندین برابر شد. یکی از جهاتی که برای مردم عادی غرب اعجازآور بود و برخی به این دلیل مسلمان شدند، این بود که اینها چه مردمی هستند که این حد از درد را تحمل و مقاومت میکنند. یکی گفته بود من ریش گذاشتهام و منتظر هستم مسلمانان اینجا را بگیرند. یعنی اینها کم نیستند. شما از تحولات اوایل دهه 90 میلادی بگیرید و جلو بیایید. از والاستریت و 99 درصدی و یک درصدی تا تحولات فرانسه نشان میدهد اینها در غلیان دائم و مدام در تنش با مردم خود هستند. مردم آنها راه ندارند و ساختارهای آنها ساختارهایی است که امکان و اجازه به مردم نمیدهد و سریع میکشد و داغان میکند؛ به شکل ویرانگری هم میکشد. یک گروه 80-70 نفره به اسم «دیویدیه» بودند که از زمین و آسمان با تانک و هلیکوپتر و هر تجهیزاتی که داشتند به اینها حمله کردند و آنها را کشتند و سوزاندند. اینطور عمل میکنند تا کسی جرات فکر کردن درباره برخاستن و شوریدن علیه اینها را هم نکند. مثل صهیونیستها عمل میکنند.
هابرماس سال 1968 که دانشجویان انقلاب کردند به آنها گفته بود فاشیست! چرا؟ چون سیستمهای غربی را تهدید کردند. حالا وقتی تهدید از درون تمدن اسلامی بیرون آید، ببینید چه شود! روشنفکران غرب هیچگاه از درون چارچوب تئوریکی که کلیسا درباره اسلام برای غربیها ساخت، بیرون نیامدند. کلیسا این تئوری را ساخت که اسلام دین جنگاوران و ستیزهگران و خشونت است و پیامبر آنها - نعوذبالله - لذتطلب، دنیاخواه و زنباره بوده است. جز در معدود آدمهایی، عین این تئوری تا الان آمده است. کاریکاتورهای شارلی ابدو را نگاه کنید. تئوری وبر را نگاه کنید. تئوری وبر درباره اسلام چه میگوید؟ میگوید اسلام دین جنگاوران است. یعنی همچنان درون همان تئوری هستند. برای چه به سلمان رشدی اهمیت میدهند؟ چون حضرت رسول(ص) را در همان قالب ظاهر میکند. نوع مواجهه اینها با اسلام هیچ تغییری نکرده است. سیاسیون آنها و متفکرانشان هم در این جهت هممسیرند. البته خوشبختی این است که مردمشان دیگر با آنها نیستند. اگر در تحولات مربوط به جلیقهزردها یا والاستریت و 99 درصدی و یک درصدی، شک داشتیم نسبت مردمشان با اینها این چنین است، با اتفاقاتی که در جریان جنگ غزه افتاد، دیگر یقین داریم اینها هیچیک بر مردم خود حکومت نمیکنند. این به طور چارهناپذیری تاییدکننده همان حرفی است که فوکو زد و قبل از آن هم فرانکفورتیها این حرف را بیان کرده بودند که «انقلاب علیه دموکراسیهای غربی ناممکن است».
ساختارهای سیاسی را به نوعی ساختهاند که هیچ امکانی برای خروج از آن ندارید ولی بالاخره وقتی مردم اینطور میشوند و جای دیگری نوری میبینند، این نور کار خود را میکند. هر چند صبح تا شب تلاش میکنند مسلمینی را که در آنجا مأوا گرفتهاند، آلوده کنند. اینها را مجبور میکنند دختران با پسران استخر مختلط بروند یا بیحجاب عکس بیندازند و با حجاب سر کار نروند. همینطور فشار میآورند تا این هویت را از آنها بگیرند.
مهمترین جایی هم که کلید از بین رفتن هویت اجتماعی یک جامعه و مردم است، روابط زن و مرد است. به این دلیل حجاب مهم است. اگر حجاب نباشد هویت اجتماعی جامعه از بین خواهد رفت. اگر حجاب را رها کنید، این هویت اسلامی نخواهد ماند. کما اینکه آنها میدانند و تمام تلاش خود را گذاشتهاند هویتی را که آنجا به واسطه روابط استعماری ایجاد شده و مردم آنجا زندگی کردند و ریشه دواندند و نمود اسلام هستند، از بین ببرند و تخریب کنند. نمیخواهند این نمود وجود داشته باشد.
البته یک اتفاق بزرگ که از پیامدهای توفان الاقصی است و اصلا تصورشدنی نبود، مشروعیتزدایی بنیانی تقریبا کامل از غرب و تجدد نزد همه مردم جهان خاصه ملل غرب است! توفان الاقصی توفان عظیمتری در دل و جهان و روح و روان مردم عالم ایجاد کرد که تمام افسونهای غرب و تجدد و ارزشهای فریبکارانه آن چون آزادی، انساندوستی، برابری، حقوق بشر، حق و عدالت... را پودر کرد و به دست باد داد و به ناکجاآباد سپرد. این عریانی غرب آغاز تحولی بزرگ است که هیچ چیز نمیتواند مانع آن شود و بیش از هر جایی مردم غرب را متحیر و آماده تحول بزرگ کرده است که اسلام آوردن آنها تنها نشانههای اولیه بیاعتباری نظامات غربی، ارزشهای تجددی و سیاستمداران جنایتکار و فریبکار در چشم و دل جوامع و مردم جهان؛ خاصه غرب است!
ارسال به دوستان
تساوی یک - یک داربی در شبی که کمکداور ویدئویی نقش اصلی را بازی کرد
عدالت وار
گفتوگوی خبرنگار «وطن امروز» با بازیکنان سرخابی پس از تساوی در داربی
مهدی طاهرخانی: نمایش 100 دقیقهای سرخابیهای تهران بسیار کمخطرتر از آن چیزی از آب در آمد که بدبینترین بدبینها میتوانستند پیشبینی کنند. تساوی یک - یک در صورتی حاصل شد که 2 تیم رویهمرفته به تعداد انگشتان یک دست هم نتوانستند موقعیت جدی و مهم روی دروازههای هم خلق کنند. امید عالیشاه از اشتباه مدافعان و گلر استقلال نهایت استفاده را برد و گل اول بازی را روی یک ضربه از راه دور به اسم خودش ثبت کرد و در آن سو، کوین یامگا همانند ۲ فصل گذشته، هنرمندانه از روی نقطه پنالتی بر خلاف حرکت علیرضا بیرانوند گل زد.
البته نکته مهم این پیکار به نقش تعیینکننده «کمکداور ویدئویی» مربوط میشد، جایی که در دقایق پایانی روی 2 خطای علی نعمتی، موعود بنیادیفر، قاضی بازی سراغ مانیتور وار رفت و سرانجام برخلاف ۲ بازبینی قبل که آن خطاها را مستحق اعلام ضربه پنالتی نمیدانست، دقیقه ۹۵ یک پنالتی برای آبیها گرفت تا آنها در آخرین دقایق داربی، کار را به تساوی بکشانند. پیشتر یک بار در نیمه نخست، داوران عراقی حاضر در اتاق ویدئوچک، اعتقاد به خطای آرمین سهرابیان روی شهاب زاهدی داشتند و در مرتبه دوم و در دقیقه ۸۳ باز هم بنیادیفر را فراخواندند تا درگیری بالاتنه علی نعمتی و پیمان بابایی در هجده قدم پرسپولیس را بازبینی کند. با این وجود داور داربی ۱۰۲، هیچیک از این ۲ درگیری را مستحق اعلام ضربه پنالتی ندانست و رای به ادامه بازی داد. البته ناگفته نماند یک صحنه مشکوک دیگر هم دقیقه ۶۰ در میانه میدان رخ داد. جایی که امید حامدیفر که یک کارت زرد داشت، ناخواسته روی ساق پای شهاب زاهدی با کف استوک فرود آمد اما داوران عراقی در اتاق وار، این صحنه را خطای مستحق دریافت کارت قرمز ندانستند و داور میدان را در جریان بازبینی مجدد صحنه قرار ندادند. با این وجود در انتهای دیدار، بعضی از کارشناسان داوری اعتقاد داشتند دستکم باید یک کارت زرد به هافبک آبیها داده میشد اما از آنجایی که موعود بنیادیفر شخصا صحنه را ندید و داوران ویدئوچک هم چیزی را به او اعلام نکردند، نمیشود موعود را مقصر دانست. البته از سوی دیگر بعضی از کارشناسان داوری اعتقاد داشتند استقلال باید در نخستین صحنه مشکوک که به بازبینی منجر شد، در دقیقه ۸۳، یک پنالتی به سودش گرفته میشد اما روی هم رفته نمایش 2 تیم به گونهای نبود که بشود برد را مستحق یکی دانست و حقیقتا وار به اجرای عدالت کمک کرد تا این بازی با نتیجه یک - یک به پایان برسد.
* نباختن هدف اصلی هر 2 سرمربی
قرار نیست لزوما به فوتبال زیباتر و جذاب ۳ امتیاز بدهند اما بیانصافی محض بود یکی از این 2 تیم، در انتهای این نبرد، مالک ۳ امتیاز بازی شود و بگوید؛ خوب بودیم و بردیم! پرسپولیس چه قبل و چه بعد از گلش موفق نشد حتی یک سوم آن چیزی را که در توان دارد و بارها به نمایش گذاشته، تکرار کند. به واسطه پرس شدید و دوندگی بالای آبیها در یکسوم تدافعی این تیم، شاگردان گلمحمدی هرگز موفق به آن چیزی که تبحرش را دارند، نشدند.
سروش رفیعی و میلاد سرلک شباهتی به بازیهای گذشته خود نداشتند و ریگی هم نه این بازی و نه در مصافهای پیشین، توانایی بازیسازی را نداشته و ندارد از این رو تاکتیک اصلی قرمزها در زمین قابلیت اجرا نداشت. بدون تردید غیبت وحید امیری نقش مهمی در افتادن قرمزها در این تله تاکتیکی داشت. او همان مهرهای است که در چنین دیدارهایی، نقش بیبدیلش را ایفا میکند؛ حفظ توپ، قابلیت حمل آن و مهمتر از همه، ایجاد موقعیت از کانالهای کناری.
* نکونام اینگونه نیمه دوم را در دست گرفت
جواد نکونام در نیمه دوم، درست وسط سیبل را نشانه رفته بود، عدم اجازه بازیسازی به پرسپولیس در زمین خودش.
زیر همان پرس و فشار سنگین حملهوران آبیپوش بود که بارها حسین کنعانیزادگان توپهای بلند و بیهدفی را ارسال میکرد و حتی یک نصف موقعیت هم با این تاکتیک (مثلا آنتی فشار) خلق نشد. آنها با این روش صرفا در انتظار اشتباه مدافعان استقلال بودند. سردرگمی سعید صادقی برای فرار و استفاده از حفرههای موجود و سرعت کم زاهدی هم مزید بر علت شده بود.
در این سو وضعیت آبیها هم مشخص بود؛ نفوذ از کنارهها و ارسال سانترهای کوتاه و بلند به مقصد بلانکو برای سرزنی و ساختن توپ سوم یا مهرداد محمدی برای نفوذ به قلب دفاع.
تا قبل از ورود امید عالیشاه و محمد عمری این سناریو مرتب تکرار میشد. نه پرسپولیس توانایی خلق موقعیت و ارائه بازی هجومی مختص خودش را داشت و نه استقلال با وجود مدافعان سرزنی مثل گولسیانی و کنعانیزادگان در خط تدافعی رقیب، شانس زیادی برای برتری هوایی.
* بیتوجه به برد سپاهان مقابل فولاد و اهمیت رقابت با
پر مهرهترین تیم لیگ برتر، هر 2 مربی برای صرفا «نباختن» به میدان آمده بودند.
هر 2 تیم بیش و پیش از آنکه فکر «بردن» باشند فضیلت را در «نباختن» و شکست نخوردن جستوجو میکردند. نه کاری به جدول داشتند و نه حتی برایشان ذرهای اهمیت داشت که یک ساعت قبلش سپاهان طی یک بازی هجومی و جذاب با ۳ گل از سد فولاد گذشته بود. اینها هیچکدام برای 2 کادرفنی، معنایی نداشت، شعارشان یک چیز بود: نمیخواهیم ببازیم.
* عالیشاه و آن اشتباهی که منتظرش بودند
در چنین فضایی بود که سرانجام یکی از آنتیپرسهای مدافعان پرسپولیس (اینبار وحدت هنانوف به جای کنعانیزادگان توپ را ارسال کرد) منجر به بروز همان اشتباهی از سوی مدافعان استقلال شد که منتظرش بودند.
آرمین سهرابیان پاس رو به عقب پرخطری را برای حسین حسینی درون دروازه فرستاد و طی همین فعل و انفعالات، امید عالیشاه از دورترین نقطه ممکن، توپ را در درون دروازه استقلال جا داد. این «گل» همان اتفاق مهمی بود که منجر به فروریختن افکار محتاطانه یکی از 2 سرمربی شد. از زمان حضور یحیی گلمحمدی در پرسپولیس، داربی لبریز است از گلهای دقایق پایانی.
هم پرسپولیس موفق به تبدیل شکست تلخ به مساوی شیرین شده و هم عینا استقلال.
از این رو پس از پیش افتادن، با علم به این واقعیت، قرمزها باید نوع دیگری از فوتبال را ارائه میدادند تا اتفاقات چند سال گذشته تکرار نشود.
حتی در آخرین داربی (فینال جام حذفی)، پرسپولیس دقیقه ۱۰۰ گل مساوی را روی یک ضربه ایستگاهی خورد.
اگرچه در وقتهای اضافه آنها کار را تمام کردند اما دل بستن به یک گل و پرداختن به دفاع بدون خلق ضدحمله کارساز، مشخصا تاکتیک پرخطری بود که آنها به آن تن دادند و مطابق انتظار مجازات هم شدند.
اگرچه دست کادر فنی قرمزها برای تعویضهای شجاعانهتر، چندان باز نبود اما مشخص بود دفاع چند لایه هم روش قابل اعتمادی برای حفظ نتیجه نیست. اگر از شوت غافلگیرکننده و ناگهانی امید عالیشاه پس از گل زیبایش صرف نظر کنیم، عملا پرسپولیس هیچ موقعیت خاصی روی دروازه حریف ایجاد نکرد. همان اشتباه بزرگی که گویا گلمحمدی هیچ راهکاری برای آن نیافته است.
* نعمتی بیتوجه به اصرارهای کادر فنی
علی نعمتی با وجود اصرار بسیار زیاد کادرفنی که در 2 تمرین نهایی، بارها به وی گوشزد شده بود همچنان پر خطر و بیمحابا بازی میکرد. بیتوجه به اینکه کمکداور ویدئویی وجود دارد و کوچکترین شیطنتی مورد بازبینی قرار میگیرد، او همانند مدافعان قبل از عصر وار، بازی کرد.
در مرتبه نخست خوششانس بود که موعود بنیادیفر گرفتن و ول کردن دست پیمان بابایی از سوی او را مستحق اعلام ضربه پنالتی ندانست اما در مرتبه دوم او بدترین انتخاب ممکن را انجام داد؛ تکل پرخطر 2 پا که در محاسباتش فرض را بر این گذاشته بود رضاوند قصد شوت زدن دارد و بس!
یکی از تاکتیکهای اصلی استقلال در این فصل گرفتن خطا در اطراف هجده قدم رقباست. با علم به این موضوع، به گفته یکی از افرادی که در تمرینات پرسپولیس حضور داشت، کادرفنی بیشترین تاکیدش روی خطا نکردن در این مناطق بود به طوری که طبق آمار بازی در طول ۱۰۰ دقیقه، پرسپولیس تنها ۶ مرتبه مرتکب خطا شد، دقیقا نصف آنچه آبیها انجام دادند. با این وجود با توجه به فشار مضاعف بازی در وقتهای اضافه و چندبرابر شدن آدرنالین در خون، علی نعمتی همه آن فرامین را فراموش کرد و آن کاری را کرد که نباید.
داور بازی اگرچه به صحنه برخورد بسیار نزدیک بود و حتی رای به ادامه نبرد داد اما تصاویر آهسته، آشکار ساخت که این تکل بیمحابا مجازاتی در بر دارد. خواسته یا ناخواسته دیگر اهمیتی ندارد پای نعمتی به آرش رضاوند برخورد کرد و او سرنگون شد. نعمتی از خطای چند دقیقه قبلش درس نگرفت و با وجود بازیکنان پر تعداد قرمزپوش در هجده قدم خودی به گونهای تکل رفت که گویی هیچ چارهای برایش باقی نمانده جز آن حرکت پر خطر. گویی اگر هافبک استقلال او را رد میکرد با بیرانوند تک به تک میشد!
نه اینکه داوران عراقی در اتاق بازبینی صحنههای مشکوک بازی، بیاشتباه و درست عمل کرده باشند اما حقیقتا عدالت را در این بازی پیاده کردند. پرسپولیس با آن سبک بازی به هیچ وجه مستحق برد نبود همانطور که اگر استقلال پیش میافتاد لایق ۳ امتیاز بازی لقب نمیگرفت.
سپاهان قبل از پایان نیمه نخست داربی و به صورت همزمان با ارائه یک بازی جذاب با نتیجه ۳ بر یک از سد فولاد گذشته بود اما در تهران هیچ یک از مربیان هیچ اعتنایی به آن نتیجه نکردند. اگر کمیته انضباطی ۴ امتیاز از زردها کم نمیکرد آنها هم اکنون با یک بازی کمتر و ۲۸ امتیاز در صدر جدول بودند.
اما بیتفاوت به این موضوع، آنچه برای هر 2 تیم تهرانی اهمیت داشت، نباختن بود و بس! اگر سهرابیان و نعمتی اشتباه نمیکردند شاید از دقیقه ۸۰ به بعد هر 2 به همان تساوی بیگل رضایت میدادند.
از این رو میشود مورایس و سپاهان را فاتحان اصلی داربی تهران دانست، ۱۰۰ دقیقه هر 2 تیم علیه فوتبال جذاب و زیبا جنگیدند و همه آرزویشان را در نباختن جستوجو کردند.
ارسال به دوستان
ارتش یمن طی روزهای پنجشنبه و جمعه 3 کشتی تجاری را که در حال حرکت به سمت فلسطین اشغالی بودند با موشک هدف قرار داد
یمن حاکم دریای سرخ
* آکسیوس: در نتیجه حملات یمن، ورود کشتیهای تجاری به بندر ایلات به طور کامل متوقف شده است/ * انصارالله: اگر همه دنیا هم جمع شوند، برای اسرائیل امنیت ایجاد نمیشود
گروه بینالملل: روز گذشته سرلشکر یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن در اجتماع بزرگ مردم یمن در صنعا که ضد تجاوزات رژیم صهیونیستی برگزار شد، از هدف قرار دادن ۲ کشتی تجاری که قصد ورود به بندر ایلات در جنوب سرزمینهای اشغالی را داشتند خبر داد و اعلام کرد تا زمانی که تجاوز به غزه ادامه دارد، هیچ کشتیای حق ورود به سرزمینهای اشغالی را نخواهد داشت.
روز گذشته بود که پایگاه خبری آکسیوس اعلام کرد ۲کشتی در دریایی سرخ مورد هدف موشک بالستیک قرار گرفتهاند. در همین چارچوب سخنگوی ستاد کل نیروهای مسلح یمن در سخنرانی زنده اعلام کرد این ۲ کشتی توسط نیروهای یمنی مورد اصابت موشک قرار گرفتهاند. یحیی سریع عصر دیروز در بیانیهای اعلام کرد نیروهای این کشور ۲ کشتی را که در حال حرکت به سمت فلسطین اشغالی بودند، هدف حمله قرار دادند.
سخنگوی نیروهای مسلح یمن اعلام کرد نیروی دریایی این کشور در حمایت از مردم غزه و در راستای اجرای دستورات «سید عبدالملک بدرالدین الحوثی» رهبر انصارالله، ۲ کشتی کانتینری به نامهای «MSC Alanya» و «MSC PALATIUM III» را با موشکهای دریایی مناسب هدف قرار داده که در حال حرکت به سمت فلسطین اشغالی بودند. یحیی سریع اضافه کرد این ۲ کشتی پس از آن هدف حمله قرار گرفتند که خدمه آن به هشدارهای نیروی دریایی یمن واکنشی نشان ندادند. او همچنین تاکید کرد تمام کشتیها میتوانند آزادانه برای رفتن به مقصدهای موردنظر خود به جز فلسطین اشغالی از دریای سرخ عبور کنند. سریع در پایان تاکید کرد تا زمان ارسال کمکهای بشردوستانه برای مردم غزه، حملات ارتش یمن علیه کشتیهای اسرائیلی و کشتیهایی که مقصد آنها اراضی اشغالی فلسطین است، ادامه خواهد داشت. این بیانیه در حالی صادر شد که منابع خبری ساعاتی پیش از آن از حمله به ۲ شناور در مجاورت تنگه بابالمندب در جنوب غرب یمن خبر داده بودند.
خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از یک مقام آمریکایی در این باره گزارش داده بود یک کشتی با پرچم لیبریا در دریای سرخ، پس از اصابت موشکی که از یمن شلیک شده بود، دچار آتشسوزی شد. دقایقی بعد خبرگزاری رویترز به نقل از اداره عملیات تجارت دریایی انگلیس گزارش داد یک قایق تندرو با ۱۰ سرنشین مسلح به یک کشتی دستور داده مسیر خود را به سمت یمن تغییر دهد. شرکت امنیت دریایی انگلیسی «امبری» توضیح داد شناور مذکور در حال عبور از بابالمندب به سمت جنوب بود که مورد اصابت قرار گرفت و یکی از کانتینرها به داخل آب پرتاب شد.
پایگاه آکسیوس روز پنجشنبه به نقل از ارتش رژیم صهیونیستی گزارش داد ارتش یمن از زمان آغاز جنگ در غزه بیش از 70 موشک بالستیک و پهپاد به سمت اسرائیل شلیک کرده است. در نتیجه این حملات، ورود کشتیهای تجاری به بندر ایلات واقع در جنوب اسرائیل به طور کامل متوقف شده است. اکنون کشتیهایی که از آسیا عازم اسرائیل میشوند، مجبورند از مسیری حرکت کنند که آفریقا را دور میزند.
این مساله باعث شده سفر کشتیهای اسرائیلی ۳ هفته بیشتر به طول بینجامد و پرهزینهتر نیز باشد. طی ۲ هفته گذشته همچنین کشتیهای عازم دیگر بنادر خارج از اسرائیل هم مجبور شدهاند از مسیر طولانیتری که به اروپا میرسد استفاده کنند. این حملات نگرانی رژیم اسرائیل و آمریکا را به همراه داشته است. طبق گزارش آکسیوس، دولت بایدن از طریق چندین کانال پیامهای مختلفی برای ارتش ملی یمن ارسال کرده و به آنها هشدار داده حملات به کشتیها در دریای سرخ و علیه اسرائیل را متوقف کنند.
ارتش ملی یمن بعد از حملات اسرائیل به غزه اعلام کرده تا زمان ادامه تجاوزات، کشتیهای تحت مالکیت اسرائیل یا عازم فلسطین اشغالی را هدف حمله قرار خواهد داد. آمریکا علاوه بر این در تلاش است از طریق ایجاد یک ائتلاف دریایی با مشارکت کشورهای حاشیه خلیجفارس مانع ادامه حملات ارتش یمن شود. با وجود این، طبق نوشته آکسیوس، مقامهای آمریکایی اذعان میکنند تهدیدها تاکنون اثری در کاهش حملات ارتش یمن نداشته است.
آکسیوس نوشته نگرانیها در اسرائیل درباره حملات یمنیها افزایش یافته و برخی مقامهای این رژیم بر این باورند لازم است به این حملات پاسخ نظامی داده شود. یک مقام ارشد اسرائیلی اما روز پنجشنبه به آکسیوس گفت کابینه جنگ بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل تصمیم گرفته فعلا از دادن پاسخ نظامی اجتناب کند تا این حملات حواس اسرائیل را از جنگ غزه منحرف نکند.
۳ روز قبل هم سخنگوی نیروهای مسلح یمن اعلام کرده بود ارتش این کشور به چند کشتی که در حال عزیمت به سرزمینهای اشغالی بودند، اجازه عبور نداده است. یحیی سریع هشدار داده است تا زمانی که غذا و دارو به مردم غزه نرسد و همچنین آتشبس در این باریکه اجرا نشود، هیچ کشتی مرتبط با اسرائیل حق ورود به دریای سرخ را نخواهد داشت. یک پایگاه خبری نزدیک به منابع آمریکایی و صهیونیستی گزارش داده تهدیدها و حملات ارتش یمن در روزهای گذشته موجب طولانیتر و گرانتر شدن سفر کشتیهای اسرائیلی شده است. پایگاه آکسیوس در این گزارش بامداد جمعه به نقل از ارتش رژیم اسرائیل نوشت از زمان آغاز جنگ در غزه، ارتش یمن بیش از ۷۰ پهپاد و موشک بالستیک به سمت اسرائیل شلیک کرده است. این رسانه با گزارش این خبر مدعی شد تقریبا تمام این موشکها و پهپادها به وسیله سامانههای پدافندی اسرائیلی، آمریکایی، فرانسوی و عربستانی رهگیری شدهاند.
با وجود این، این حملات موجب شده ورود کشتیهای تجاری به بندر ایلات کاملا متوقف شود. آکسیوس نوشته است: «در نتیجه این حملات، ورود کشتیهای تجاری به بندر ایلات در جنوب اسرائیل تقریبا به طور کامل متوقف شده است». طبق این گزارش، در حال حاضر کشتیهایی که از آسیا قصد دارند عازم اسرائیل شوند، مجبورند از مسیری که آفریقا را دور میزند عبور کنند و این باعث میشود سفر برای آنها پرهزینهتر شده و ۳ هفته بیشتر به طول بینجامد. به نوشته آکسیوس، در ۲ هفته گذشته کشتیهایی که عازم دیگر بنادر در خارج از اسرائیل بودهاند هم مجبور شدهاند از مسیرهای طولانیتری استفاده کنند تا هدف حملات یمنیها واقع نشوند. در هفتههای اخیر، به موازات شدت گرفتن حملات اسرائیل در غزه، ارتش یمن نیز عرصه را بر کشتیهای اسرائیلی که قصد عبور از تنگه بابالمندب در دریای سرخ را دارند، تنگ کرده است. شبکه الجزیره عصر پنجشنبه به نقل از یک منبع یمنی خبر داد نیروهای انصارالله یک کشتی باربری را که عازم فلسطین اشغالی بود، توقیف کردند. آکسیوس همچنین مدعی شد دولت آمریکا از چند کانال مختلف برای انصارالله پیام فرستاده و از آنها خواسته حمله به کشتیها در دریای سرخ را متوقف کنند. این در حالی است که سخنگوی نیروهای مسلح یمن شامگاه پنجشنبه از عملیات پهپادی علیه یک کشتی باری با نامMaersk Gibraltar در تنگه بابالمندب که عازم سرزمینهای اشغالی بود، خبر داد. در بیانیه نیروهای مسلح یمن آمده است: نیروی دریایی ارتش یمن با استعانت از خداوند متعال، کشتی کانتینریMaersk Gibraltar را که به سمت اسرائیل در حرکت بود، با دقت هدف حمله پهپادی قرار داد. عملیات پهپادی پس از آن انجام شد که خدمه کشتی از پاسخگویی به تماسهای نیروهای دریایی یمن خودداری کردند.
در این میان پایگاه آکسیوس نوشته مقامهای آمریکایی اذعان میکنند هشدارهایشان تاکنون تأثیری بر حوثیها (انصارالله) نداشته و آنها از شدت حملات خود نکاستهاند. تشکیل یک ائتلاف جدید دریایی از دیگر گزینههایی است که آمریکا و اسرائیل تصور میکنند از طریق آن میتوانند به مقابله با اقدامات ارتش یمن بپردازند. ۲ مقام اسرائیلی و آمریکایی در مصاحبه با آکسیوس مدعی شدند انتظار میرود واشنگتن روز جمعه تشکیل این کارگروه دریایی جدید را اعلام کند. «جان کربی» سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید هفته گذشته مدعی شد وزارت خارجه و وزارت دفاع آمریکا در حال تلاش برای مجاب کردن کشورها برای مشارکت در این ائتلاف دریایی هستند. یک مقام ارشد اسرائیلی گفته این کارگروه دریایی قرار نیست کشتیها را در دریای سرخ اسکورت کند. او مدعی شده وجود تعداد زیادتری از کشتیها در منطقه «پاسخ دادن به تهدیدها را آسانتر میکند». ارتش یمن به کشتیهایی که در این ائتلاف مشارکت کنند، هشدار داده است. «محمد البخیتی» از مقامهای انصارالله یمن پنجشنبه گذشته در گفتوگو با شبکه خبری المیادین هشدار داد یمن هر گونه کشتی متعلق به نیروی دریایی آمریکا یا دیگر کشورهای مشارکتکننده در این ائتلاف را هدف مشروع در نظر خواهد گرفت.
***
انصارالله: اگر همه دنیا هم جمع شوند، برای اسرائیل امنیت ایجاد نمیشود
عبدالملک العجری، عضو دفتر سیاسی انصارالله و عضو هیات مذاکرهکننده صنعا در پستی در شبکه ایکس نوشت: تنها راه ممانعت از گسترش درگیری بویژه در دریای سرخ، برقراری آتشبس دائم و لغو محاصره غزه است. وی افزود: «کسانی که تا به حال به چنین باوری نرسیدهاند، باید بخوبی درک کنند اگر همه ناوگانهای دنیا در دریای سرخ جمع شوند، نه برای اسرائیل و نه برای کشتیهای اسرائیلی یا کشتیهایی که به سمت اسرائیل میروند، امنیت ایجاد نمیکنند». العجری تاکید کرد: «ارتش یمن دست از حمایت از نوار غزه نخواهد کشید و تنها راه بازگشت آرامش به دریای سرخ به بازگشت آرامش به غزه مرتبط است».
ارسال به دوستان
در حمله تروریستی به مقر انتظامی در راسک 11 نیروی انتظامی شهید و 8 نفر زخمی شدند
شهدای امنیت وطن
* خطبههای تفرقهافکنانه و تیمهای تروریستی چگونه امنیت سیستانوبلوچستان را هدف قرار دادهاند؟
گروه سیاسی: بامداد دیروز -جمعه 24 آذر - چند گروه تروریستی مسلح به مقر انتظامی شهرستان مرزی راسک در استان سیستان و بلوچستان حمله کردند. در پی این حمله تروریستی 11 نفر از نیروهای انتظامی به شهادت رسیدند و 8 نفر نیز زخمی شدند.
به گزارش «وطن امروز»، سیدمجید میراحمدی، معاون امنیتی - انتظامی وزارت کشور ساعاتی پس از این حمله تروریستی، جزئیاتی درباره این عملیات مطرح کرد و گفت: ساعت 2 بامداد جمعه، براساس برآوردهای اولیه نزدیک به 10 نفر از تروریستها به یکی از مقرهای انتظامی در شهرستان راسک حمله و برای جلوگیری از رسیدن نیروهای کمکی، در مسیر نیروهای اعزامی اجرای کمین میکنند.
وی ادامه داد: نیروهای انتظامی موفق میشوند در این کمین با شجاعت، شهامت، شهادتطلبی و مقاومت با عبور از کمین و تقدیم 2 شهید، خود را به مقر برسانند.
معاون امنیتی - انتظامی وزارت کشور تصریح کرد: براساس تبادل آتش سنگین شدید و برتری نیروهای خودی، تروریستها مجبور به فرار میشوند؛ در این نبرد تن به تن 11 نفر از نیروهای فراجا به شهادت میرسند و 8 نفر نیز مجروح میشوند.
بر اساس توضیحات میراحمدی در این تبادل آتش میان نیروهای انتظامی و تروریستها، تعدادی از تروریستها به هلاکت میرسند که مابقی تروریستها جنازه تعدادی از آنان را با خود میبرند. البته جنازه یکی از تروریستها به دست نیروهای انتظامی افتاد. از سوی دیگر نیروهای انتظامی توانستند یک نفر از تروریستها را نیز زندهگیری کنند. این تروریست اکنون در اختیار نیروهای اطلاعاتی و انتظامی استان قرار دارد.
معاون امنیتی - انتظامی وزارت کشور در ادامه گفت که تروریستها نتوانستند از منطقه فرار کنند و عملیات تعقیب و یافتن آنها ادامه دارد. میراحمدی در اینباره توضیح داد: تروریستها موفق به فرار از منطقه نشدند و منطقه اکنون در محاصره کامل نیروهای خودی است؛ ضمن اینکه پاسخ دردناکی به تروریستها داده خواهد شد، باقی تروریستها نیز دستگیر میشوند.
* تروریستها از کشور خارج نشدند
بر اساس اظهارات معاون امنیتی - انتظامی وزیر کشور که ظهر دیروز اعلام شد، تروریستها نتوانستند خاک ایران را ترک کنند. از سوی دیگر عملیات تعقیب تروریستها نیز به دقت در حال انجام است.
بلافاصله پس از عملیات تروریستی در راسک، عملیات تعقیب تروریستها توسط تیمهای ویژه فراجا آغاز شد. پرواز بالگردها بر فراز شهرستانهای راسک و سرباز، هلی برن نیروهای ویژه در مناطق مرزی و گذرگاههایی که امکان فرار تروریستها از آنجا میرود و نیز برقراری ایست بازرسیهای متعدد در محورهای مواصلاتی باعث شد کارشناسان این موضوع را مطرح کنند که با تدابیر انجامشده، احتمال یافتن تروریستها قبل از خروج آنان از خاک ایران محتمل است. این در حالی است که سفیر ایران در پاکستان نیز اعلام کرده است در آن سوی مرز (پاکستان) نیز پیگیریهایی برای تحت تعقیب قرار دادن تروریستها در صورت ورود به خاک پاکستان در حال انجام است. حسن نوریان سرکنسول ایران در کراچی در اینباره گفت که سفارت ایران در حال پیگیری این موضوع است. در ایران، سفیر پاکستان که کشورش سالهاست مقر و محل اختفای تروریستهای مسلح ضد ایرانی شده است نیز در واکنش به حادثه تروریستی راسک گفت: ما حمله تروریستی به مقر انتظامی در راسک را که منجر به شهادت ۱۱ نفر از نیروهای ایرانی شد، به شدت محکوم میکنیم. وی افزود: پاکستان همبستگی کامل خود را با دولت جمهوری اسلامی ایران و مردم آن اعلام میکند.
* همکاری تروریستها و منبرهای تفرقهافکن
گروهک تروریست جیشالظلم مسؤولیت حمله تروریستی به مقر انتظامی در راسک را برعهده گرفت. این گروهک که پیدایش آن به واسطه برنامهریزی سرویسهای امنیتی برخی کشورهای عربی و با مدیریت آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده، در سالهای اخیر به بازوی تروریستی ضدایرانی تبدیل شده است. بهگونهای که در مواقع مهم که منطقه غرب آسیا درگیر تحولات مهمی بوده است، این تروریستها با عملیاتهایی در خاک ایران، به نوعی به دنبال تضعیف ایران در تحولات منطقهای بودهاند. حادثه تروریستی راسک نیز درست در روزهایی انجام شده است که جبهه مقاومت درگیر یک جنگ نابرابر با رژیم صهیونیستی و آمریکا است. صهیونیستها در غزه سیاهترین جنایات ضدبشری را در دهههای اخیر رقم زدهاند و جبهه مقاومت نیز از غزه، لبنان، سوریه، عراق و یمن در حال مقابله با صهیونیستها هستند. در این میان عملیات تروریستی به مقر نیروی انتظامی در راسک، بلافاصله اذهان را به سمت و سوی رژیم صهیونیستی و سرویسهای امنیتی برخی مرتجعان عربی در منطقه میبرد. البته در کنار موضوع صهیونیستی بودن این حمله، اظهارات تفرقهافکنانه برخی منبرهای جنجالی در منطقه بلوچستان، باعث زمینهسازی این قبیل عملیاتهای تروریستی شده است. در یک سال گذشته، همزمان با مواضع برخی مولویهای جنجالی، عملیاتهای تروریستی در این منطقه به شدت افزایش یافته است. واقعیتی که نشان میدهد حتما این قبیل منبرهای تفرقهافکنانه، در شکلگیری خشونت و عملیاتهای تروریستی نقش داشته است. ارتباط تفرقهافکنی و عملیات تروریستی در سیستانوبلوچستان البته مورد اشاره معاون امنیتی - انتظامی وزیر کشور نیز قرار گرفت.
میراحمدی دیروز در اینباره تصریح کرد: وقتی امنیت منطقه با حرفهای اختلافافکن و اقدامات مختلف، دچار مسائل و مشکلاتی شود، به طور طبیعی جریانهای تروریستی از آب گلآلود ماهی میگیرند، بنابراین شرایط منطقه و استان بسیار مهم است و افرادی که در استان مسؤولیت داشته و بلندگو در اختیار داشته و تاثیرگذارند، باید توجه کنند امنیت مهمترین و اصلیترین موضوع است و صحبتها و اقداماتشان باید در راستای تقویت امنیت منطقه باشد.
معاون امنیتی - انتظامی وزارت کشور خاطرنشان کرد: هرگونه سخن و اقدام تفرقهافکن، قطعا به نفع تروریستها است و آنها از این شرایط بهره خود را خواهند برد.
* نقشبندی ترور
همافزایی عملیاتهای تروریستی در استان سیستان و بلوچستان با مواضع تفرقهافکنانه برخی مولویهای جنجالی و وابسته به خارج از کشور، یکی از موضوعاتی است که بارها دستگاههای امنیتی شواهد و قرائن آن را اعلام کردهاند. در این میان به نظر میرسد از پاییز 1401 و علنیتر شدن پروژه ایجاد ناامنی در ایران و تجزیه کشور، ارتباطات پنهان منبرهای تفرقهافکن و تروریستها علنیتر از قبل شده است. حملات مکرر به مقر نیروهای انتظامی در بلوچستان بویژه حمله به کلانتری 16 در مجاورت مسجد عبدالحمید پس از فتنه پاییز 1401 یکی از گزارههای علنی شدن ارتباطات منبرها با تروریستها است. ماجرای حمله به مقر انتظامی راسک هم در حالی رخ داده که نام این شهرستان مرزی، پیش از این با خطبههای ضدامنیتی و تفرقهافکنانه امام جمعه اهل سنت این شهرستان مطرح شده بود. فتحی محمد نقشبندی یکی از تندروترین مولویهای جنوب شرق کشور است. او که امام جمعه راسک بود، از سال گذشته خطبههای تفرقهافکن و تحریکآمیزی را در راستای ایجاد آشوب و ناامنی در این منطقه خوانده بود. دادگستری استان سیستانوبلوچستان امسال پس از دستگیری این فرد جنجالی اطلاعیهای صادر کرد که برخی زوایای ماجرا را روشن میکند.
در اطلاعیه دادگستری استان آمده است: «مولوی فتحی محمد نقشبندی، امام جمعه اهل سنت راسک طی ماههای اخیر مواضع تند، تحریککننده و همسو با مخالفان امنیت و آرامش کشور داشته و در خطبههای نمازجمعه و جلسات خود با سخنرانیهای کذب و به دور از واقعیت، مردم را به آشوب و اغتشاشهای خیابانی دعوت میکرد که در همین راستا از وی دعوت شد در زاهدان حضور پیدا کند و درباره پارهای از مطالب به او تذکر داده شد. با توجه به اینکه نامبرده، مولوی و در زمره ائمه جمعه است، موارد تخلفات به وی اعلام و صرفا با نگاه ارشادی و در فضایی صمیمی تذکرات لازم به او داده شد اما متاسفانه مولوی نقشبندی بر مواضع اشتباه خود پافشاری و بیان کرد قصد دارد بر همین منوال و همراستا با جریانات معارض و معاند پیش رود و قصد اصلاح رویه خود را ندارد. در نهایت پس از اصرار بر تکرار اقدامات اشتباه و خلاف قانون، مولوی فتحی محمد نقشبندی به اتهام تشویش اذهان عمومی از طریق سخنرانیهای کذب، تهمت و افترا به نظام و اقدام علیه امنیت ملی و تصرف غیرقانونی اراضی ملی بازداشت و برای او پرونده قضایی تشکیل شد». دستگیری نقشبندی در حالی است که بر اساس گزارشها، ردپای وی و پسرش در قتل مولوی جنگی زهی نیز مطرح شده بود. عامل قتل مولوی جنگی زهی تاکید کرده بود نقشبندی برای ترور شهید جنگی زهی هم فتوای قتل را صادر کرده بود و هم از قطر برای انجام این ترور، پول گرفته بود. این پدر و پسر خشونتطلب و تندرو البته جایگاهی نزد مردم منطقه بویژه مردم راسک نداشتند. کما اینکه پس از دستگیری محمد نقشبندی، تلاشهایی برای ایجاد ناامنی و به آشوب کشیدن راسک صورت گرفت که البته با بیتوجهی مردم این منطقه ناکام ماند. پس از دستگیری محمد نقشبندی و کشف اطلاعات مهمی درباره ارتباطات این متهم با عناصر خارجی، پسرش عبدالغفار نقشبندی که اطلاعات و اسناد زیادی از ارتباطاتش با سرویسهای بیگانه کشف شده بود مدتی متواری شد و سپس از کشور گریخت و ظاهرا در پاکستان مستقر شده است. عبدالغفار نقشبندی دارای مواضع بسیار تند و تجزیهطلبانه است، بهگونهای که عدهای او را عبدالمالک ریگی جدید مینامند. ارتباطات محمد نقشبندی و پسرش عبدالغفار نقشبندی با عناصر مسجد مکی و عبدالحمید نیز بسیار نزدیک است. کما اینکه برخی، عبدالغفار نقشبندی را عامل ایجاد همافزایی میان عبدالحمید و تروریستهای جیشالظلم میدانند. ارتباطات عبدالحمید با محمد نقشبندی نیز بسیار نزدیک است. کما اینکه پس از دستگیری محمد نقشبندی، عبدالحمید واکنش معناداری نشان داد. واکنشی که برخی آن را یک تهدید تلویحی مینامند. عبدالحمید درباره دستگیری نقشبندی گفت: «بازداشت مولانا فتحی محمد نقشبندی، امامجمعه محترم(!) راسک و از چهرههای مردمی و علمای شاخص، به خاطر انتقاد از عملکرد مسؤولان باعث گسترش نارضایتی میشود و تبعات منفی در پی خواهد داشت. آزادی هرچه زودتر ایشان به نفع همه است». اکنون پس از عملیات تروریستی مقر انتظامی راسک، باید از عبدالحمید پرسید: آیا منظور وی از اینکه «دستگیری نقشبندی دارای تبعات منفی است»؛ همین ماجرای تروریستی بامداد جمعه است یا اینکه عملیاتهای تروریستی دیگری نیز تدارک دیده شده است؟
بر اساس گزارشهای میدانی، عبدالغفار نقشبندی با بقایای گروهک تروریستی عبدالماک ریگی همکاری خود را رسمی کردهاند. همان گروهکی که دیروز، مسؤولیت عملیات تروریستی حمله به مقر انتظامی راسک را بر عهده گرفت. ارتباط گروهک تروریستی جیشالظلم با عبدالغفار نقشبندی و عملیاتهای آنان در راسک پازل ترور اخیر را به وضوح نشان میدهد، البته با توجه به ارتباطات خارجی آنها و بودجهای که برای ایجاد ناامنی در ایران دریافت میکنند، بعید نیست عملیات بامداد جمعه، هم تلاشی برای واکنش به دستگیری محمد نقشبندی بوده باشد و هم انجام یک سفارش خارجی، آن هم در میانه جنگ جبهه مقاومت و رژیم صهیونیستی.
***
اسامی شهدا و مجروحان
بر اساس گزارشها، در جریان حادثه تروریستی روز گذشته به مقر انتظامی راسک، 11 نفر از پرسنل نیروی انتظامی شهید و 8 نفر زخمی شدند که اسامی شهدای این حادثه تروریستی عبارت است از: مسلم شجاعیان، احسان بابایی، پوریا شیخ، ابوالفضل شهریاری، محمدحسن براهویی، علیرضا اکبرمزار، علی دشتپوری، حسن بابانیا، احمد خمری، محید فیروزنیا و حمید رضاییامین.
اسامی مجروحان نیز اسماعیل دهکردی، حامد خمری، محمدعلی حسنی، محمدرضا جعفری، محمد صیادی، محسن پریشان، اسکندر عباسی و محمد فتوحی اعلام شده است.
ارسال به دوستان
شروع عملیات اجرایی راهآهنهای رشت - آستارا، شلمچه - بصره، چابهار - زاهدان و همدان - سنندج در دولت سیزدهم
قطار سریعالسیر پروژههای ریلی
تقویت ظرفیتهای کریدوری کشور یکی از اولویتهای اقتصادی دولت سیزدهم است. این موضوع تحت کلان پروژه «ایران راه» در وزارت راه و شهرسازی تعریف شد که در حال پیگیری است. ایران به دلیل موقعیت ویژه ژئوپلتیکی که دارد، میتواند از یکسو محل اتصال کشورهای آسیای میانه به دریاهای آزاد و از سویی شرق آسیا به اروپا باشد.
از این ظرفیت با استدلالهای سیاسی تاکنون استفاده نشده بود اما با توجه به اراده دولت سیزدهم مبنی بر بهرهگیری از ظرفیتهای شرق و کشورهای همسایه دیگر هیچ مانعی در این مسیر دیده نمیشود.
* پیگیری کریدور ریلی شمال - جنوب
تکمیل کریدور شمال - جنوب به قدری برای ایران اهمیت داشت که توافقنامه احداث راه آهن رشت - آستارا به عنوان حلقه مفقوده آن با حضور ویدئو کنفرانسی رؤسایجمهور ایران و روسیه در اوایل سال جاری انجام شد. هر 2 طرف امیدوارند این پروژه در نهایت تا 2 سال آینده به اتمام برسد.
تقویت مسیر پاکستان - ایران - ترکیه، مسیر ریلی شلمچه – بصره، همچنین راهآهن چابهار - زاهدان و اتصال دریای عمان و خلیج فارس به اروپا از دیگر برنامههای در حال پیگیری برای تقویت جایگاه ترانزیتی جمهوری اسلامی است.
* تکمیل کریدور شرق - غرب
عملیات اجرایی راه آهن شلمچه - بصره نیز 11 شهریور امسال با حضور معاون اول رئیسجمهور کشورمان یعنی محمد مخبر و محمد السودانی نخستوزیر عراق شروع به کار کرد.
خطوط ریلی در کشور ایران تا نقطه مرزی شلمچه متصل است، همچنین در عراق نیز از شهر بصره تا شهرهایی از جمله کربلا و بغداد خطوط ریلی متصل هستند و در صورت اتصال مابین شلمچه تا بصره که طولی حدود ۳۲ کیلومتر دارد، شبکه ریلی 2 کشور به یکدیگر متصل خواهد شد.
در این پروژه، ۱۶ کیلومتر میادین مین پاکسازینشده وجود دارد که مقرر شده است طرف ایرانی مینروبی را انجام دهد. پس از آن حدود ۱۶ کیلومتر خط ریلی عادی توسط طرف عراقی کشیده خواهد شد و نقطه انتهایی پروژه یک پل حدودا هزار متری با دهانه متحرک روی اروندرود (شط العرب) خواهد بود که مقرر شده است از سوی ایران مطالعه و اجرا شود.
از دیگر حلقه مفقودههای مربوط به کریدور شرق - غرب کشورمان باید به راه آهن همدان - سنندج اشاره کرد که چند هفته پیش عملیات اجرایی آن شروع شد. راهآهن همدان - سنندج یک فرصت جدید و بیبدیل ترانزیتی برای کشور است و طراحی ادامه این خط ریلی به سمت مرز باشماق آغاز شده است. راه آهن همدان - سنندج علاوه بر توسعه اقتصادی استان کردستان؛ کریدور شرقی - غربی و شمال به جنوب را به هم وصل میکند که ثروت ملی به شمار میرود.
* نشست بررسی وضعیت پروژههای کلان ریلی
رئیسجمهور ضمن تصریح بر اهمیت سرعتبخشی به اجرای پروژههای ریلی به منظور بالفعل کردن ظرفیتهای ترانزیتی و ارتقای موقعیت جغرافیایی کشورمان در مسیر دالانهای منطقهای و بینالمللی، بر اهمیت «رعایت توأمان سرعت و کیفیت» در اجرای این طرحها نیز تاکید کرد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، جلسه بررسی آخرین وضعیت مهمترین پروژههای ریلی و ترانزیتی کشور و راهکارهای تسریع در اجرا و تسهیل تامین مالی این طرحها به ریاست رئیسجمهور برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی عصر پنجشنبه در ادامه نشستهای «رفع موانع رونق تولید و گرهگشایی و تسریع در تکمیل پروژههای کلان کشور» با اشاره به توضیحات ارائه شده از سوی وزیر راه و شهرسازی درباره مسیر رشت – کاسپین، تلاش بیشتر مسؤولان برای تکمیل و بهرهبرداری از این مسیر تا پیش از پایان سال ۱۴۰۲ را ضروری خواند.
همچنین با توجه به گزارش ارائه شده در این جلسه درباره افتتاح ناقص خطآهن یزد - اقلید پیش از تکمیل طرح در آخرین روزهای دولت قبل، دکتر رئیسی خواستار تسریع در تخصیص منابع لازم برای تکمیل و بهرهبرداری از این پروژه تا پایان سال جاری شد. در ادامه رئیسجمهور، وزیر راه و شهرسازی را مامور کرد تا با همکاری و مشارکت معاونت حقوقی ریاستجمهوری، مشکلات و موانع حقوقی پیش روی پروژه رشت - آستارا را برطرف کند و اقدامات لازم را برای تسریع در اجرای پروژههای چابهار - خاش، بیرجند - یونسی، میانه - اردبیل و نیز کرمانشاه - اسلامآباد انجام دهد.
رئیسی با تاکید بر اهمیت احداث خط ریلی سریعالسیر مشهد - تهران با توجه به نیاز رو به افزایش برای گسترش امکانات حملونقلی در این مسیر و ضرورت تسهیل و ارتقای ایمنی تردد زائران علیبن موسیالرضا(ع)، بر تسریع در اجرای مطالعات و تمهید مقدمات زیرساختی اجرای این پروژه تأکید کرد.
رئیسجمهور ضمن تصریح بر اهمیت سرعتبخشی به اجرای این پروژهها به منظور بالفعل کردن ظرفیتهای ترانزیتی و ارتقای موقعیت جغرافیایی کشورمان در مسیر راههای ترانزیتی منطقهای و بینالمللی، بر اهمیت «رعایت توأمان سرعت و کیفیت» در اجرای این طرحها نیز تاکید کرد.
همچنین در ابتدای این جلسه وزیر راه و شهرسازی، آخرین وضعیت مهمترین پروژههای در دست اجرا یا در حال مطالعه ریلی و ترانزیتی کشور، از جمله راهآهن رشت - کاسپین، اردبیل - میانه، چابهار - خاش، بیرجند - یونسی، خواف - هرات و کرمانشاه - اسلامآباد را تشریح کرد.
تشریح اقدامات مورد نیاز در راستای تامین مالی موثر برای تکمیل و اجرای شبکههای ریلی و ضرورت اولویتدهی به تخصیص اعتبارات مورد نیاز، راهکارهای پیشنهادی برای تامین ریل مورد نیاز در داخل کشور برای سرعتبخشی به اجرای این پروژهها و همچنین ارائه خلاصهای از آخرین مذاکرات با شرکای خارجی جهت تسریع در اجرای این پروژهها، مهمترین محورهای گزارش وزیر راه و شهرسازی بودند.
رئیس کل بانک مرکزی و رئیس سازمان برنامه و بودجه نیز در این جلسه ضمن ارائه گزارشی درباره میزان و شیوههای تخصیص منابع پروژههای ریلی کشور، راهکارهایی برای تسریع و تسهیل تامین مالی برخی از این پروژههای کلان مطرح کردند.
در این جلسه که با حضور رئیس دفتر و معاون اجرایی رئیسجمهور، رئیس کل بانک مرکزی و رئیس سازمان برنامه و بودجه برگزار شد، استانداران خراسان جنوبی و خراسان رضوی نیز گزارشی از اهم نیازمندیهای مربوط به تسریع در اجرای پروژههای خط ریلی سریعالسیر مشهد - تهران و نیز آخرین وضعیت استقرار پیمانکاران پروژه خطآهن زاهدان - یونسی ارائه کردند.
* تسریع در تحقق ابتکار ایرانراه و تکمیل طرحهای زیرساختی کریدوری
پس از این نشست، وزیر راه و شهرسازی در یکی از شبکههای اجتماعی نوشت: با تاکید رئیسجمهور در جلسه بررسی پروژههای اولویتدار حوزه ریلی در راستای تحقق ابتکار ایرانراه، تکمیل طرحهای زیرساختی کریدوری تسریع میشود.
مهرداد بذرپاش در یکی از شبکههای اجتماعی نوشت: با تاکید رئیسجمهور در جلسه بررسی پروژههای اولویتدار حوزه ریلی در راستای تحقق ابتکار ایران راه، تکمیل طرحهای زیرساختی کریدوری تسریع میشود. وی افزود: پروژههای ریلی میانه - اردبیل و رشت - کاسپین و پروژه ناتمام راهآهن یزد - اقلید در سریعترین زمان ممکن تقدیم مردم شریف خواهد شد.
رئیسجمهور عصر پنجشنبه در نشست بررسی وضعیت پروژههای کلان ریلی و ترانزیتی کشور، ضمن تصریح بر اهمیت سرعتبخشی به اجرای پروژههای ریلی به منظور بالفعل کردن ظرفیتهای ترانزیتی و ارتقای موقعیت جغرافیایی کشورمان در مسیر دالانهای منطقهای و بینالمللی، بر اهمیت «رعایت توأمان سرعت و کیفیت» در اجرای این طرحها نیز تاکید کرد.
***
شروع مطالعات ایجاد 27 شهر ساحلی
معاون معماری و شهرسازی وزیر راه از ایجاد 27 شهر جدید در حاشیه سواحل جنوب کشور خبر داد. یکی از سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه توجه به توسعه اقتصادی دریامحور است، در حالی که ایران در شمال و جنوب به دریا متصل است و بویژه در جنوب کشور به آبهای آزاد جهان راه دارد اما توسعه دریامحور تاکنون مورد غفلت بوده است. به گفته کارشناسان، اکثر شهرهای بزرگ دنیا در کنار دریا مستقر شدهاند اما سواحل جنوبی کشور ما از توسعه اقتصاد بیبهره بوده و حتی افراد فقیر در کنار ساحل و دریایی از ثروت خدادادی زندگی میکنند که با توسعه دریامحور باید توجه ویژهای به توسعه مبتنی بر صنایع دریایی شود. از طرفی عمده سواحل کشور خالی از سکنه بوده و از نظر امنیتی نیز یک نقطه ضعف به شمار میرود، لذا باید با توسعه شهرهای جدید ساحلی بخشی از جمعیت به سواحل جنوبی کشور سوق داده شود. در این زمینه خسرو دانشجو اظهار کرد: در راستای سیاست اقتصاد دریامحور 27 شهر جدید در حاشیه سواحل جنوبی و جنوبشرقی کشور ایجاد میشود. وی گفت: در گام اول شروع به مطالعه کردهایم که کدام نقاط در سواحل جنوبی ظرفیت ایجاد سکونتگاههای جدید دارند، در گام دوم سناریوی کلی 27 شهر و سکونتگاه جدید که هر شهر چه نقشی داشته باشد و همه اینها بر اصل توسعه دریامحور خواهد بود. معاون معماری و شهرسازی وزیر راه با بیان اینکه در هر یک از این 27 شهر جدید فعالیتها و توسعه بر چه مبنایی خواهد بود، گفت: برای مثال در برخی از شهرها صنایع پتروشیمی، در برخی دیگر گردشگری، در جای دیگر صنایع فولاد و یا مشاغل کشاورزی و تولید فناوری و حتی پرورش ماهیان و آبزیان خواهد بود. به گفته دانشجو، در گام دوم بررسی سکونتگاههای جدید به سراغ این میرویم که در هر منطقه بر چه مبنایی ایجاد کنیم و شغل راهبری و پیشرو در آن چه باشد. همچنین طرح جامع شهرسازی برای این نقاط جدید سکونتگاهی تهیه میشود و در سناریوی کلی نقش هر یک از این شهرها در اقتصاد معرفی خواهد شد.
ارسال به دوستان
امدادرسانی هلال احمر به بیش از ۵۰۰ فرد گرفتار درش برف و کولاک
رخت سفید پاییز بر تن ایران
گروه اجتماعی: برف و باران طی ۲ روز گذشته اغلب استانهای کشور را در بر گرفت به طوری که بارش برف پاییزی نیمی از استانهای کشور را سفیدپوش کرد؛ بارشهایی که ارتفاع آن در دامنهها به 40 سانتیمتر رسید و باعث شد در جادهها و گردنهها مشکلاتی برای مسافران و رانندگان ایجاد شود. امدادگران هلالاحمر نیز در این ۲ روز توانستند 500 نفر متأثر از برف و کولاک را نجات دهند.
بارش برف در ارتفاعات بویژه جادههای کوهستانی، مشکلات زیادی را برای مسافران و رانندگان ایجاد کرد. نیروهای امداد و نجات سازمان هلالاحمر نیز طی 2 روز گذشته برای نجات افراد مواجه با برف و کولاک راهی گردنههای برفگیر شدند و به کمک محاصرهشدگان در برف و کولاک شتافتند. در همین ارتباط مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان آذربایجان غربی از امدادرسانی به ۵۰ خودروی گرفتار در برف و کولاک محور تکاب - دندی و محور تکاب – شاهیندژ توسط نجاتگران این جمعیت خبر داد. حمید محبوبی با اعلام این خبر گفت: به دلیل بارش برف و وقوع کولاک، در روزهای گذشته تردد در محور تکاب به دندی و شاهیندژ به تکاب به سختی انجام میشد، در چنین شرایطی روز پنجشنبه نجاتگران پایگاه امداد و نجات تختسلیمان و مائینبلاغ جمعیت هلالاحمر شهرستان تکاب بلافاصله به محل حوادث اعزام شدند. مدیر عامل جمعیت هلالاحمر استان آذربایجان غربی اظهار داشت: نیروهای امدادی این جمعیت تعداد ۵۰ خودروی گرفتار شده در محورهای مواصلاتی تکاب - دندی و تکاب – شاهیندژ را رهاسازی و ۱۰۵ سرنشین متاثر از این برف و کولاک را امدادرسانی کردند، همچنین مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان زنجان دیروز گفت: تیمهای عملیاتی شب گذشته اقدام به امدادرسانی به ۲۲ سرنشین خودروهای گرفتار در برف و کولاک در محورهای مواصلاتی زنجان کردند. حکمتالله هاشمی گفت: تصادف زنجیرهای 4 خودرو در کیلومتر ۳۲ جاده ابهر به قیدار ساعت ۲۲:۴۶ شب گذشته توسط اورژانس به ندای امداد اطلاع داده شد. وی تاکید کرد: در پی برخورد خودروی ال۹۰، پژوپارس و ۲ دستگاه نیسان، 3 تیم عملیاتی ۹ نفره از پایگاههای امداد و نجات جادهای دوتپه و قرهآقاج همراه ۲ دستگاه آمبولانس و یک دستگاه ست نجات برای امدادرسانی اعزام شدند. این تصادف زنجیرهای 5 مصدوم و ۲ فوتی در صحنه حادثه داشت. هاشمی خاطرنشان کرد: با تلاش تیمهای عملیاتی حاضر در صحنه 3 هموطن محبوس در خودروهای تصادفی رهاسازی شدند. همچنین تیمهای عملیاتی اقدام به انجام کمکهای اولیه و انتقال یک مصدوم به مراکز درمانی کردند. هاشمی از امدادرسانی به مسافران گرفتار در برف و کولاک خبر داد و تاکید کرد: ساعت ۲:۳۰ بامداد جمعه سرنشینان ۹ خودروی عبوری در کیلومتر ۱۵ آزادراه زنجان - قزوین و جاده سلطانیه به خدابنده در برف و کولاک گرفتار شدند که با کمک تیمهای امداد و نجات رهاسازی شدند. علاوه بر این معاون امداد و نجات جمعیت هلالاحمر خوزستان دیروز گفت: ۱۶۸ نفر سرنشین خودروی گرفتار در برف و کولاک منطقه تاراز نجات یافتند. امیرعباس نجفی اظهار کرد: ۶۸ خودروی گرفتار در برف و کولاک منطقه تاراز از توابع شهرستان اندیکا طی ۲۴ ساعت گذشته رهاسازی شدند. وی ادامه داد: به دلیل بارش برف در منطقه تاراز استان طی شبانه روز گذشته تعدادی از مسافران این منطقه در کولاک گرفتار شدند. در این عملیات امدادی به ۱۶۸ نفر امدادرسانی شد که ۵۸ نفر از این تعداد اسکان اضطراری شدند.
* امدادرسانی به ۵۰۰ نفر گرفتار در برف و کولاک
مدیرعامل جمعیت هلالاحمر چهارمحالوبختیاری گفت: در شبانهروز گذشته به ۲۴۰ حادثهدیده در برف و کولاک استان توسط امدادگران و نجاتگران خدمترسانی شد. مسعود مثنوی اظهار کرد: به دنبال فعالیت سامانه بارشی به صورت برف و باران در چهارمحالوبختیاری، شهرستانهای مختلف، همچنین گردنهها و محورهای برفگیر استان سپیدپوش شد. وی افزود: در این مدت ۹ حادثه شامل ۵ مورد برف و کولاک، ۲ مورد جادهای، یک مورد خدمات حضوری و یک مورد نیز سیل و آبگرفتگی در محورهای بروجن به لردگان و سهراهی امام قیس، کوهرنگ، مسجد سلیمان به گردنه چری، بره مرده به سرخون و بروجن به لردگان گردنه گوشنگلی بود که پتو، آب معدنی، بستههای غذایی، نان، خرما، بیسکویت و... از جمله اقلام توزیعشده بین حادثهدیدگان توزیع شد.
* امدادرسانی راهداران شهرستان بروجن به گرفتاران در برف
معاون راهداری ادارهکل راهداری و حملونقل جادهای چهارمحال و بختیاری گفت: یک دستگاه اتوبوس به علت نقص فنی و ۱۳ دستگاه خودروی سواری در مسیر گرفتار شدند که نیروهای راهداری به کمک رانندگان این دستگاهها رفتند و اقداماتی از قبیل کمک در بستن زنجیر چرخ، نجات خودروهای منحرف شده از جاده و... را انجام دادند. امین قوامین دیروز گفت: شب گذشته یک دستگاه اتوبوس مسیر خوزستان به اصفهان به علت نقص فنی در محور بروجن زمینگیر شد که با کمک نیروهای راهداری این شهرستان مشکل حل شد و مسافران به مسیر خود ادامه دادند. قوامی اظهار کرد: همه محورهای شهرستان بروجن از جمله محورهای چغاخور و گردنه درهمروارید تا دوراهان شاهد بارش برف بودند و بیشترین برف در گردنه گوشنگلی با حدود ۲۰ سانتیمتر ارتفاع به زمین نشست.
* بازگشت آلودگی هوا به شهرهای صنعتی
اغلب استانهای کشور در پایان هفته شاهد کاهش شدید دما و بارش برف و باران بودند اما شب گذشته با خروج سامانه بارشی از کشور، باز هم زمینه برای آلودگی هوا در کلانشهرها بویژه شهرهای صنعتی مهیا شده است. سازمان هواشناسی با صدور هشدار برای استانهای ساحلی از بارش باران و برف در برخی مناطق کشور و همزمان افزایش آلودگی هوا طی شنبه تا دوشنبه در شهرهای صنعتی خبر داد. همچنین رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران و مخاطرات وضع هوای سازمان هواشناسی کشور از افزایش غلظت آلایندههای جوی در شهرهای صنعتی از شنبه 25 آذر تا دوشنبه و افزایش محسوس دما در نوار شمالی کشور و خروج سامانه بارشی از کشور خبر داد. صادق ضیاییان روز گذشته درباره شرایط جوی کشور اظهار کرد: شنبه امروز در غالب نقاط کشور جوی نسبتا پایدار حاکم خواهد بود. یکشنبه (فردا) در سواحل غربی دریای خزر و دوشنبه علاوه بر این نواحی، در بخشهایی از شمال غرب کشور بارش رخ خواهد داد. به گفته ضیاییان، روز سهشنبه ۲۸ آذر نیز در سواحل دریای خزر، بخشهایی از شمال غرب، غرب و جنوب غرب کشور ابرناکی و بارش پراکنده انتظار میرود و طی روزهای شنبه تا دوشنبه در شهرهای صنعتی افزایش غلظت آلایندههای جوی پیشبینی میشود. ضیاییان گفت: شنبه خلیجفارس و تنگه هرمز و یکشنبه دریای عمان و شرق تنگه هرمز مواج است. رئیس مرکز ملی پیشبینی و مخاطرات وضع هوا درباره وضعیت جوی تهران نیز تصریح کرد: آسمان تهران شنبه (امروز) صاف و در بعضی ساعتها با غبار محلی با حداقل دمای ۵ و حداکثر دمای ۱۳ درجه سانتیگراد و یکشنبه (فردا) صاف و غبارآلود با حداقل دمای ۶ و حداکثر دمای ۱۵ درجه سانتیگراد پیشبینی میشود. ضیاییان در پایان بیان کرد: طی شنبه و یکشنبه بندرعباس با دمای ۲۶ و ۲۷ درجه سانتیگراد گرمترین و شهرکرد با دمای ۶- و ۸- درجه سانتیگراد سردترین مراکز استان کشور هستند.
* راهاندازی ۶ ایستگاه جدید سنجش آلودگی هوا در پایتخت
مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران گفت: ۶ ایستگاه جدید سنجش آلودگی هوا تا پایان سال به ایستگاههای سنجش پایتخت اضافه خواهد شد. سیدمهدی میرزاییقمی درباره جزئیات اضافه شدن ایستگاههای سنجش آلودگی هوا در پایتخت گفت: مجموعا ۳۶ ایستگاه سنجش آلودگی هوا در پایتخت وجود دارد که ۲۲ ایستگاه از این تعداد زیر نظر شهرداری تهران و ۴ ایستگاه زیر نظر سازمان محیط زیست اداره میشود. وی تاکید کرد: ۳ ایستگاه از ایستگاههای جدید، تازهتاسیس و ۳ ایستگاه دیگر توسعه ایستگاههای از قبل تاسیسشده است. این ایستگاهها تا پایان سال افتتاح خواهد شد. بر اساس گزارش پایگاه خبری شهر، در سطح شهر تهران ۱۸ نمایشگر شاخص آنلاین وجود دارد که در حال حاضر ۱۶ نمایشگر فعال است. شهرداری تهران درصدد به روزرسانی و نوسازی این نمایشگرهاست.
***
افزایش تعداد واژگونی خودروها در پی بارش برف و باران
رئیس پلیس راه کشور از افزایش تعداد واژگونی خودروها در پی بارش برف و باران و سرعت غیرمجاز رانندگان خبر داد. سردار حسن مؤمنی از بارش برف و باران در اکثر محورهای مواصلاتی کشور طی روزهای گذشته خبر داد. رئیس پلیس راه فراجا تصریح کرد: طی 2 روز گذشته در محورهای سوادکوه، هراز و کندوان علاوه بر بارش باران در برخی مقاطع بارش برف نیز جریان داشت. وی با بیان این مطلب که با لغزندگی معابر در پی بارش برف و باران و به واسطه سرعت غیرمجاز رانندگان شاهد بروز حوادث رانندگی بودهایم، اعلام کرد: متاسفانه تعداد واژگونی خودروها افزایش یافته و این مهمترین نگرانی پلیس است. رئیس پلیس راه از رانندگان درخواست کرد با توجه به لغزندگی معابر، از سرعت و سبقت غیرمجاز خودداری و با فاصله طولی مجاز رانندگی کنند.
ارسال به دوستان
مجلس نمایندگان آمریکا به آغاز روند تحقیقات برای استیضاح بایدن رأی مثبت داد
پیرمرد در کمای استیضاح!
گروه بینالملل: اعضای مجلس نمایندگان آمریکا بامداد پنجشنبه طی جلسه رایگیری به آغاز رسمی تحقیقات استیضاح «جو بایدن» رئیسجمهور این کشور رای دادند.
«مایک جانسون» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا درباره تصویب آغاز رسمی استیضاح بایدن با ۲۲۱ رای موافق و ۲۱۲ رای مخالف گفت: «شواهد نشان میدهد خانواده بایدن میلیونها دلار از خارجیها دریافت کردهاند». بایدن در واکنش به این اقدام اظهار داشت: «جمهوریخواهان روی حمله به من با دروغ و اتلاف وقت در یک ترفند سیاسی بیاساس تمرکز کردهاند». به نوشته خبرگزاری «رویترز»، وی همچنین افزود: «جمهوریخواهان نمیخواهند به اوکراین در جنگ علیه روسیه کمک کنند». رای مثبت به طرح تحقیقات استیضاح بایدن برای نزدیک به ۱۷ نماینده جمهوریخواهی که بایدن در ایالتهای آنها در جریان انتخابات سال ۲۰۲۰ ریاستجمهوری پیروز شد، میتواند برای این گروه از نمایندگان نوعی چالش سیاسی ایجاد کند. از این رو حتی پیشتر از این چند تن از نمایندگان جمهوریخواه به همراه دیگر قانونگذاران حزب راست میانه این حزب درباره اقدام برای ادامه تحقیقات مربوط به استیضاح بایدن تردید داشتند. پیش از این، سناتور جمهوریخواه «میت رامنی» گفته بود هیچ مدرکی برای مجوز دادن به طرح تحقیقات مربوط به استیضاح رئیسجمهور آمریکا از سوی جمهوریخواهان وجود ندارد. به گزارش راشا تودی، بایدن در رابطه با این تحقیق بیانیهای منتشر کرد و نوشت: جمهوریخواهان مجلس نمایندگان وقت خود را با «خودشیرینی سیاسی بیاساس که پشتوانه حقیقی ندارد» تلف میکنند. بایدن همچنین افزود: جمهوریخواهان «با یک مشت دروغ روی حمله به من تمرکز کردهاند».
پس از اینکه حزب جمهوریخواه آمریکا دوباره کنترل مجلس نمایندگان را در انتخابات میاندوره سال ۲۰۲۰ به دست آورد، کمیته نظارت مجلس نمایندگان و کمیته قضایی مجلس نمایندگان تحقیقات را رهبری و شروع به تحقیق درباره تخلفات بایدن کردند. کوین مککارتی، رئیس پیشین مجلس نمایندگان آمریکا، ماه سپتامبر از تحقیقات استیضاح خبر داد و مدعی شد این کمیتهها «فرهنگ فساد» را در خانواده بایدن کشف کردهاند. جمهوریخواهان با استناد به شهادت شاهدان و پروندههای بازیابیشده از لپتاپ متعلق به هانتر، پسر بایدن ادعا میکنند خانواده بایدن ۲۴ میلیون دلار از طریق شرکتهای صوری از چهرههای تجاری و سیاستمداران در چین، قزاقستان، رومانی، روسیه و اوکراین دریافت کرده است. این ادعاها مرتبط به زمانی است که جو بایدن معاون باراک اوباما، رئیسجمهوری پیشین آمریکا بود. به گفته این کمیتهها، حدود ۱۵۰ مورد از این معاملات توسط وزارت خزانهداری ایالات متحده به عنوان «مشکوک» ردهبندی شده است. هانتر بایدن نقشی کلیدی در این اتهامات ایفا میکند و متهم به انجام معاملات تجاری با چندین مشتری خارجی در ازای لطف پدرش به آنهاست. دوون آرچر، شریک تجاری سابق هانتر بایدن در ماه ژوئیه به کمیته نظارت گفت موقعیت هانتر در هیاتمدیره «بوریسما»، یک شرکت انرژی اوکراینی، صرفا به او داده شد تا تضمین کند این شرکت به سیاستهای ایالات متحده نفوذ خواهد کرد. جو بایدن هرگونه اطلاع یا دخالت در فعالیتهای تجاری پسرش را رد میکند، بهرغم اینکه ایمیلهای هانتر و مشتریانش نشان میدهند هانتر جلساتی را ترتیب داده بود. آرچر همچنین ادعا کرد جو بایدن چندین بار با مشتریان هانتر شام خورد و هانتر بلافاصله پس از حداقل ۲ مورد از این برخوردها، پول دریافت کرد. با رسمیت یافتن این تحقیقات، جمهوریخواهان آمریکا میگویند از اختیارات تحقیقاتی بیشتری برخوردار خواهند بود، بویژه درباره اجبار شاهدان برای شهادت. پیشتر در روز چهارشنبه، هانتر بایدن از احضاریه شهادت در جلسه غیرعلنی کمیتههای نظارت و قضایی سرپیچی کرد و اظهار داشت تنها در یک جلسه علنی به سوالات پاسخ خواهد داد. چنانچه جلسه علنی باشد، نمیتوان پروندههای محرمانه و حساس را طرح کرد.
ارسال به دوستان
۳ راهکار برای تقویت امنیت جنوب شرق
مهدی بختیاری: در جریان حمله تروریستی -بامداد دیروز - جمعه به مقر مرزبانان انتظامی، 11 نفر به شهادت رسیدند. این چندمین بار است با حمله اشرار مسلح و گروهکهای تروریست که عمدتاً در خارج از مرزهای کشورمان - پاکستان - مستقر هستند، تعدادی از سربازان و افسران مرزبانی را از دست میدهیم. مرزهای جنوب شرق کشور سالیان سال یکی از پرحاشیهترین مرزها بوده که ناامنیهای زیادی بویژه در سالهای اخیر را در آن شاهد بودیم. شکلگیری گروهکهای تروریست و اقدامات آنها به حدی بوده که ناامنی به داخل شهرهای مرزی کشیده شد و تعداد زیادی از هموطنانمان در عملیاتهای تروریستی این گروهکها به شهادت رسیدند تا اینکه در یک اقدام تقویتی، تصمیم بر این شد بخشهایی از مرزهای کشور - نظیر قسمتهایی از جنوب شرق و شمال غرب - به سپاه پاسداران واگذار شود.
در طول 2 دهه اخیر، اقدامات فراوانی برای بالا بردن ضریب امنیت در این مناطق صورت گرفت که مهمترین آنها مردمیسازی امنیت با بهکارگیری افراد بومی و راهاندازی مراکز اقتصادی برای بالا بردن سطح رفاه منطقه بود که به تبع آن، ضریب ناامنی نیز کمتر شد. به نظر میرسد اگرچه سطح و شکل این ناامنیها در سالهای اخیر تغییر کرده و مناطق عمق و شهرها از امنیت بهتری برخوردار شدند اما همچنان به اقدامات بیشتری برای از بین بردن کامل اتفاقاتی نظیر آنچه اخیرا رخ داد، نیازمندیم که به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
* تقویت یگانهای مستقر در مرز
نیروهای مسلح کشورمان در سالهای اخیر دستاوردهای زیادی در عرصه طراحی و ساخت تجهیزات داشتند که بسیاری از آنها با امور مرزبانی ارتباط مستقیم دارد. خودروهای «امرپ» که یکی از مهمترین کارکردهایش، استفاده در مناطق مرزبانی برای حفاظت بیشتر از جان نیروهاست، بالاخره بعد از مدتها اخیرا در تعداد محدودی تحویل این یگانها شده است که این میزان باید بیشتر شود. تقویت استحکامات مرزبانی و تجهیز بیشتر آنها به تسلیحات بهروز و مناسب جهت مقابله با گروهکهای مسلح و بهکارگیری سامانههای جدید نظیر پهپاد برای رصد دائم و البته بهکارگیری آنها در عملیاتهای رزمی، طبیعتا موجب افزایش ضریب امنیت جانی نیروها خواهد شد. این تقویت باید به شکل اساسی و در تمام شئون ساختاری صورت بگیرد و به نظر میرسد یگانهای مرزبانی باید در اولویت قرار داشته باشند.
* افزایش رفاه منطقه
همانطور که گفته شد، یکی از مهمترین اقدامات سالهای گذشته، توجه بیشتر به وضعیت زندگی مردم ساکن در این مناطق بوده است که عمدتا از مشکلات عدیده اقتصادی نظیر بیکاری رنج میبرند و این وضعیت بستر مناسبی برای فعالیت گروهکهای تروریست فراهم میکند.
* برخورد سخت با عوامل ناامنی در خارج از مرزها
بسیاری از گروهکهای تروریست عملکننده در جنوب شرق، در پاکستان مستقر هستند و رایزنیهای مداوم در طول این چند سال با دولت پاکستان نیز ظاهرا ثمربخش نبوده است. بنابراین نیاز است همان سیاستی که در قبال گروهکهای ناامنکننده در شمال غرب - مستقر در اقلیم کردستان عراق - صورت گرفت، در جنوب شرق هم اعمال شود. تجربه برخورد با تروریستها در شمال غرب و بهکارگیری سیاست مشت آهنین در قبال آنها، بخش زیادی از ناامنیها را از بین برد، هرچند برای کمتر کردن آن همچنان باید سختگیری بر این گروهکها در خارج از مرزها را بیشتر کرد. به نظر میرسد این ۳ راهکار ـ که ۲ مورد اول و سوم آن نیازمند فوریت و اولویت است ـ میتواند جلوی اتفاقات تلخ مشابه را در آینده تا حد زیادی بگیرد.
ارسال به دوستان
یک مصدر؛ ۲ تروریسم
حنیف غفاری: حادثه تروریستی بامداد دیروز -جمعه- در راسک، منجر به شهادت مظلومانه 11 تن از مدافعان امنیت ایرانزمین شد. با توجه به نقش گروهک وهابی ـ تکفیری جیشالظلم در وقوع این حادثه و همزمانی آن با بمباران نوار غزه توسط رژیم اشغالگر و منحوس صهیونیستی، لازم است به نکاتی در تشریح ابعاد فرامتنی این موضوع اشاره کنم.
1- برهمکنش تروریسم صهیونیستی و تکفیری در یک بستر زمانی واحد، بار دیگر پرده از ارتباط مستقیم این دو برداشت. بسی قابل تامل است که همواره عملیاتهای تروریستی جیشالظلم، داعش، احرار الشام و دیگر گروههای منحوس تروریستی دقیقا زمانی رخ میدهد که دشمن در تنگناست و قدرت مدیریت صحنه را از دست داده است. به عبارت بهتر، هر دو تروریسم آبشخوری واحد داشته و در همپوشانی مطلق با یکدیگر تعریف و عملیاتی میشوند. در این معادله، اگر کمترین تفکیک و تمایزی میان صهیونیسم، آمریکا و گروهک جیشالظلم قائل شویم، خبط تحلیلی بزرگی انجام دادهایم. این همان خبط القایی دشمنی است که در آن سوی آتلانتیک مشغول مدیریت این صحنه خونین است. متغیر مستقل در اینجا آمریکاست؛ متغیر مستقلی که شدت و ضریب ادغام و همپوشانی تروریستهای تحت مدیریت خود را از تلآویو تا نقاط مرزی پاکستان بنا بر شرایط جاری در منطقه و نظام بینالملل تعیین میکند.
2- نکته دوم، مربوط به همزمانی عملیات تروریستی بامداد دیروز جیشالظلم با جنایات رژیم تروریست اسرائیل در جنگ غزه است. سلاح تروریستهای تکفیری نهتنها هیچگاه به سوی صهیونیستها نشانه نمیرود، بلکه در دستان بازماندگان موشه دایان و هرتزل هم هست. تروریسم تکفیری بدون فرمان نهایی واشنگتن و تایید عملیاتی تلآویو، حق کمترین تحرک و ارادهای ندارد. ما با شبکهای تروریستی مواجهیم که تروریستهای کوکی غرب و رژیم اشغالگر قدس در بخش مویرگی آن جایابی شدهاند. قطعا این مویرگها زمانی برای همیشه کارایی خود را از دست میدهند و میمیرند که رگها و شاهرگ اصلی این شبکه هدف قرار داده شود. جمهوری اسلامی ایران با تجربه 45 ساله گرانقدری که در مواجهه با جریان سلطه و زور به دست آورده، اکنون این شبکه را بخوبی میشناسد و حتی نسبت به ارتباط علّی - معلولی اجزا و ارکان آن با یکدیگر واقف است. اگرچه انتقام از تروریستهایی که جنایت جمعه راسک را رقم زدهاند، در دستور کار نهادهای نظامی و امنیتی کشور است و کمترین اهمالی در این روند صورت نمیگیرد اما این به معنای از بین رفتن تمرکز همهجانبه ایران اسلامی روی شبکه حامی جیشالظلم نیست.
3- نکته پایانی، معطوف به پاسخ متنی و فرامتنی جمهوری اسلامی ایران در قبال حادثه تروریستی اخیر است. قطعا بخشی از این پاسخ باید در کمینگاه تروریستهای جیشالظلم و بخشی از آن، در اتاق فکر و عملیات منطقهای و فرامنطقهای آنها تبلور پیدا کند. همپوشانی تروریسم غربی -صهیونیستی- تکفیری، نه یک فرضیه و نه یک ادعاست، بلکه شالودهای است که باید بنیان و متعلقات آن به صورت همزمان هدف قرار داده شود. در عرصه جهاد تبیین، بیش از هر زمان دیگری نیاز به تشریح این شبکه تروریستی پیچیده اما ملموس برای افکار عمومی کشور، منطقه و جهان داریم. پس در اینجا هم نیاز به پاسخ نظامی - عملیاتی و هم نیاز به کنشگری در عرصه شناخت و تبیین داریم. عملیات علیه تروریستهای جیشالظلم بدون شناخت و رصد مصدر و آبشخور واقعی آنها در نهایت راه به جایی نخواهد برد و متقابلا شناخت صرف شبکه تروریستی دشمنان و روابط حاکم در این شبکه نیز نمیتواند شرط کافی در مهار و مواجهه با آن تلقی شود. تلفیق رصد و اقدام در این عرصه، یک ضرورت محسوب میشود؛ همان چیزی که دشمنان از آن واهمه داشته و خواهند داشت. ارائه آدرسهای انحرافی عامدانه در قبال تحرکات تروریستی جیشالظلم، سادهسازی جنایات تروریستهای وهابی ـ تکفیری و سر دادن شعارهایی از جنس مدارا با دشمنانی که کمر به شهادت فرزندان غیور این مرز و بوم بستهاند، جملگی مصداق بازی خودخواسته در همان شبکه تروریستی ساخته و پرداخته آمریکا و رژیم اشغالگر قدس محسوب میشود. نباید تصور کرد تروریستهای وابسته به واشنگتن و تلآویو صرفا در مناطق بیابانی و مرزی پاکستان و افغانستان به حیات انگلی و شوم خود ادامه میدهند! برخی از این تروریستها با نقاب روشنفکری و با دستورالعمل تئوریزه کردن ترور سر از رسانهها و احزاب درمیآورند.
ارسال به دوستان
وداع با امانت رسول خدا(ص)
مسعود تهرانی: در میان کلمات امیر کلام در نهجالبلاغه شریف خطبهای وجود دارد که به راستی روضهای است سوزناک که قلب هر انسان باعاطفهای را به درد میآورد و ناخودآگاه اشک او را جاری میکند. خطبه 202 نهجالبلاغه که حکایت از کثرت مظلومیت اول مظلوم عالم دارد، جملات و درددلهای وصی بحق پیامبر درباره شهادت و فراق حضرت زهرا سلاماللهعلیها خطاب به خاتمالانبیاست؛ خطبهای که باید با سوز و آه خواند و برای غربت مولای متقیان سیر گریست.
امام علی علیهالسلام این سخنان پرسوز و گداز را هنگامى مىگوید که جسم پاک زهراى مرضیه علیهاالسلام را با دست خود در قبر مىگذارد؛ سخنانى که از یک سو دلیل بر عظمت بانوى اسلام فاطمه زهرا علیهاالسلام و از سوى دیگر نشانه شدت ناراحتى على علیهالسلام از فراق جانگداز او است.
امام علیهالسلام در بیان این عبارات، بهترین و مناسبترین مخاطب؛ یعنى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله را انتخاب کرده و با او درد دل مىکند و سخن خود را از اینجا شروع مىکند: «سلام و درود بر تو اى رسول خدا؛ از سوى خودم و از سوى دخترت (زهرا) که هم اکنون در جوار تو فرود آمده و به سرعت به تو ملحق شده است؛ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَالله عَنِّی، وَ عَنِ ابْنَتِکَ النَّازِلَهِ فِی جِوَارِکَ، وَالسَّرِیعَهِ اللِّحَاقِ بِکَ».
با اینکه محتواى سخنان امام علیهالسلام، شکوائیه دردناکى است ولى ادب کلام ایجاب مىکند از سلام و درود بر پیامبرصلىاللهعلیهوآله شروع کند.
جمله «النَّازِلَهِ فِی جِوَارِکَ» نشان مىدهد قبر بانوى اسلام در کنار قبر پیامبر صلىاللهعلیهوآله بوده و نظریه کسانى که قبر مقدس آن حضرت را در خانهاش مىدانند، تقویت مىکند.
جمله «السَّرِیعَهِاللِّحَاقِ بِکَ» اشاره پرمعنایى به مصائب شدید حضرت فاطمه زهرا علیهالسلام دارد که او را در بهترین سالهاى جوانى به دیار باقى منتقل کرد و فاصله آن با رحلت پیامبر صلىاللهعلیهوآله طبق بعضى روایات 45 روز و مطابق برخى 75 روز و طبق روایات معتبرتر 95 روز بوده است و در روایات غیرمشهورى 4 ماه و 6 ماه نیز گفته شده است که در بحث نکات درباره آن و درباره محل دفن آن حضرت، سخن خواهیم گفت.
سپس امام علیهالسلام در ادامه، خطاب به پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله عرض مىکند: «اى رسول خدا! از فراق دختر برگزیده و پاکت، پیمانه صبرم لبریز شده و طاقتم از دست رفته است، هر چند پس از رو به رو شدن با غم بزرگ فراق و مصیبت دردناک تو، این مصیبت براى من قابل تحمل شده است؛ قَلَّ یَا رَسُولَ اللّهِ، عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی، وَرَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِی، إِلاَّ أَنَّ فِی التَّأَسِّی لِی بِعَظِیمِ فُرْقَتِکَ، وَ فَادِحِ مُصِیبَتِکَ، مَوْضِعَ تَعَزٍّ».
اشاره به اینکه اگرچه مصیبت زهرا علیهاالسلام فوقالعاده جانکاه است ولى درد مصیبت تو از آن، سنگینتر و جانکاهتر بود و تحمل آن، راه را براى تحمل این، هموار کرد. به یقین مصیبتى بزرگتر از مصیبت رحلت پیامبر براى على علیهالسلام نبود. هر چند فاطمه زهرا علیهاالسلام همسرى بسیار گرانقدر و بىمانند بود اما پیامبر به منزله پدر على علیهالسلام و افزون بر آن، رهبر، راهنما، معلم، استاد و خلاصه! همه چیز آن حضرت بود، لذا در حدیثى آمده است پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله خطاب به على علیهالسلام فرمود: «یا أَبَا الرَّیْحانَتَیْنِ... عَنْ قَلیلِ یَنْهَدُّ رُکْناکَ؛ اى پدر ۲ گل خوشبو... بزودى ۲ ستون حیاتت درهم مىشکند» و هنگامى پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله رحلت فرمود، على علیهالسلام فرمود: «هذا أَحَدُ رُکْنَی الَّذی قالَ لی رَسُولُ اللهِ؛ این یکى از آن ۲ ستونى است که پیامبر فرمود» و چون فاطمه زهرا علیهاالسلام شربت شهادت نوشید، فرمود: «هذَا الرُّکْنُ الثّانی الَّذی قالَ رَسُولُ اللهِ؛ این ستون دیگرى است که رسولالله فرمود».
آنگاه امام علیهالسلام در شرح این سخن مىافزاید: «[فراموش نمىکنم] من تو را با دست خود در میان قبر نهادم و هنگام رحلتت روح تو در میان گلو و سینه من روان شد، ما از خداییم و به سوى او باز مىگردیم؛ فَلَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِی مَلْحُودَهِ قَبْرِکَ، وَ فَاضَتْ بَیْنَ نَحْرِی وَ صَدْرِی نَفْسُکَ، إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ».
آنگاه امام بار دیگر به شرح مصیبت حضرت زهرا علیهاالسلام بازمىگردد و خطاب به پیامبر عرضه مىدارد: «[اى رسول خدا] امانتى را که به من سپرده بودى هم اکنون باز پس داده شد و گروگانى که نزد من بود گرفته شد ولى اندوهم جاودان است و شبهایم همراه بیدارى و بىقرارى، تا آن زمان که خداوند منزلگاهى را که تو در آن اقامت گزیدهاى برایم برگزیند [و به تو ملحق شوم]؛ فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَهُ، وَ أُخِذَتِ الرَّهیِنَهُ! أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ، وَ أَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ، إلَى أَنْ یَخْتَارَالله لِی دَارَکَ الَّتی أَنْتَ بِهَا مُقِیمٌ».
این عبارت که از شدت اندوه على علیهالسلام در برابر حادثه غمانگیز شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام حکایت مىکند، بخوبى نشان مىدهد تا چه حد این بانوى عزیز در نظر على علیهالسلام گرامى بود و پیوند عاطفى و روحانى و معنوى آن دو به یکدیگر عمیق و ریشهدار.
تعبیر به «ودیعه» اشاره به همان چیزى است که پیامبر صلىاللهعلیهوآله در آستانه رحلتش دست فاطمه را گرفت و در دست على علیهالسلام گذارد و فرمود: «یا اَبَاالْحَسَنِ هذِهِ وَدیعَهُالله وَ وَدیعَهُ رَسُولِهِ عِنْدَکَ فَاحْفَظْالله وَاحْفَظْنی فیها وَ إِنَّکَ لَفاعِلُهُ؛ اى ابوالحسن! این ودیعه خدا و ودیعه رسولش [محمد] نزد تو است؛ حق خداوند و حق مرا درباره آن رعایت کن و مىدانم رعایت خواهى کرد».
تعبیر «رهینه» (گروگان) ممکن است اشاره به این باشد که پیامبر اکرم صلىاللهعلیهاوآله از على علیهالسلام پیمان خلافت و وصایت و وفادارى گرفته بود و دخترش زهرا علیهاالسلام گویى در برابر آن گروگان بود. با توجه به اینکه یکى از معانى «رهینه» نعمت بزرگ است و حضرت زهرا بزرگترین نعمتى بود که خدا به على علیهالسلام داده بود، تعبیر بالا دراین باره به کار رفته است.
آنگاه امام علیهالسلام به گوشهاى از مصائب دردناک حضرت زهرا علیهاالسلام اشاره کرده، عرضه مىدارد: «[اى رسول خدا] بزودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امت تو در ستم کردن به وى دست به دست هم داده بودند، سرگذشت دردناک او را بىپرده از او بپرس و خبر این حوادث را از وى بگیر. این حوادث دردناک زمانى رخ داد که هنوز مدت زیادى از رحلت تو نگذشته و یادت فراموش نگشته بود؛ وَ سَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ بتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا، فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ، وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ؛ هذَا وَ لَمْ یَطُلِ الْعَهْدُ، وَ لَمْ یَخْلُ مِنْکَ الذِّکْرُ».
ظاهر این است که این عبارات سربسته که امیرمومنان على علیهالسلام براى رعایت ادب در پیشگاه پیامبر آن را زیاد نمىشکافد و شرح نمىدهد، اشاره به حوادث بسیار اسفانگیزى است که پس از مدت کوتاهى از رحلت پیامبر رخ داد؛ هجوم به خانه زهرا علیهاالسلام، آتش زدن در خانه، سقط جنین آن حضرت و بردن امام به زور به سوى مسجد براى بیعت، حوادثى است که نه تنها به صورت پررنگ در تاریخ شیعه آمده، بلکه - همانگونه که در پایان این بحث خواهیم گفت - در منابع اهل سنت هم، با کمال تعجب صریحا ذکر شده است.
واژه «تضافر» که از ریشه «ضفر» (بر وزن ضعف) گرفته شده و به معناى تعاون و همکارى بر انجام چیزى است، اشاره به این است که گروهى از امت در انجام این جرائم شرکت داشتند و از آنجا که بسیارى با سکوتشان، این کار را تأیید کردند، نسبت به همه امت داده شد و «هضم» در اصل به معناى ظلم کردن و شکستن است و واژه «عهد» در اینجا به معناى زمان است و معانى دیگرى نیز دارد.
این احتمال نیز داده شده است که عهد، اشاره به پیمانهایى باشد که پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله درباره خلافت على علیهالسلام و حفظ احترام اهلبیت علیهمالسلام بویژه دخترش زهرا و قرار دادن آنها در کنار قرآن به مقتضاى حدیث ثقلین و امثال آن گرفته بود؛ یعنى مدت طولانى از این پیمانها نگذشته بود که گروهى از امت همه را به فراموشى سپردند و دست به جنایاتى زدند که عقل را حیران مىکند.
سرانجام امام در آخرین سخن خود خطاب به پیامبر و بانوى اسلام، زهراى مرضیه چنین مىگوید: «درود خدا بر شما هر دو باد، درود و سلام وداعکننده؛ نه وداع ناخشنود خسته دل. اگر از کنار قبرت بازگردم، به خاطر ملال نیست و اگر اقامت گزینم [و گریه و زارى] سر دهم هرگز به جهت سوءظن به وعده نیک خداوند درباره صابران و شکیبایان نیست؛ وَالسَّلاَمُ عَلَیْکُمَا سَلاَمَ مُوَدِّع، لاَ قَال وَ لاَ سَئِم، فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلاَ عَنْ مَلاَلَة، وَ إِنْ أُقِمْ فَلاَ عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَالله الصَّابِرِینَ».
از این تعبیرات به خوبى روشن مىشود حقنشناسان در زمان کوتاهى بعد از رحلت پیامبر چه مصائبى بر اهلبیت او و عزیزترین عزیزانش وارد کردند؛ مصائبى که على علیهالسلام را که کوه شکیبایى و استقامت بود، به لرزه درآورد و همچون مادر جوانمرده به گریه و ناله واداشت و عجب اینکه مدارک این تهاجم بىرحمانه بر بیت وحى، در کتب اهل سنت نیز به صورت گسترده آمده است.
با اقتباس از کتاب پیام امام امیرالمومنین(ع)
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|