|
میزان باروری طی 2 سال اخیر باید به 1.8 میرسید اما همچنان 1.6 است
اجرای ۳۰ درصدی قانون جوانی جمعیت
در حالی 2 سال از اجرای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت میگذرد که به گفته رئیس فراکسیون زنان و خانواده مجلس شورای اسلامی، تاکنون تنها ۳۰ تا ۴۰ درصد این قانون اجرایی شده است. فاطمه قاسمپور در نشست «همنورد» که با موضوع بررسی طرحها و اقدامات انجام شده در زمینه تسهیلگری نقشآفرینی مادران در جامعه برگزار شد، اظهار کرد: در حالی قانون جوانی جمعیت یکی از قوانینی است که برای اجرای آن اهتمام وجود دارد که در خوشبینانهترین حالت فقط بین ۳۰ تا۴۰ درصد آن تاکنون اجرایی شده است. وی تصریح کرد: در واقع ذینفع نهایی این قانون حتی احساس نمیکند این اجرای ۳۰ درصدی اتفاق ویژهای را رقم زده است. این قانون برای شیرین کردن کام ذینفعان وضع شده است اما شرینی آن برای ذینفعان حس نشده است. رئیس فراکسیون زنان و خانواده مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه خواست عموم زنان بر حضور فعال در عرصه عمومی است اما به دلیل اینکه فضای عمومی اقتضائات زنانه ندارد، شاهد حضور فعال اجتماعی زنان نیستیم، توضیح داد: این عدم سازگاری بین نقش مادری و اقتضائات عرصه عمومی باعث میشود حضور زنان خیلی فعال نباشد؛ این در حالی است که نقش مادری در گفتمان انقلاب اسلامی به گونهای است که مادر یک عامل و نه به مثابه پرستار کودک است. قاسمپور با تاکید بر اینکه نقش مادر در گفتمان انقلاب اسلامی نقش تربیتی و اثرگذار است، به گروههای مردمی که در زمینه نقش و جایگاه مادری فعالیت دارند اشاره و تصریح کرد: در واقع خود جامعه زنان دست به کار شدهاند تا نمونههای فعالی از مادر عامل را به تصویر بکشند اما اینکه ما در عرصه سیاستگذاری چقدر در این زمینه موفق بودهایم، نیاز به گفتوگو دارد. یکی از رویکردهای حاکم بر این فضا موازنه بین نقشهای اجتماعی و خانوادگی زنان است. وی در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به مواد قانون جوانی جمعیت یادآور شد: در این قانون تلاش شد موازنه بین نقشهای اجتماعی و خانوادگی زنان دنبال شود. اگر زن را به عنوان یک عنصر عامل و موثر در عرصه عمومی، نقشآفرین و کنشگر اجتماعی بپذیریم، باید فضا را برای کنشگری او مهیا کنیم. برخی مواد در قانون جوانی جمعیت مثل افزایش مرخصی زایمان به ۹ ماه در نوع خود خیلی قابل توجه است. رئیس فراکسیون زنان و خانواده مجلس شورای اسلامی یادآور شد: سال ۹۲ مجلس وقت درباره مرخصی زایمان مصوبهای داشت که طبق آن مرخصی زایمان از ۶ ماه به ۹ ماه افزایش یافت و بخشی از قوانین تهدید جمعیتی هم لغو شد اما در مصوبه افزایش مرخصی زایمان از 6 ماه به ۹ ماه «مجاز» شده بود و دستگاهها میتوانستند به نیروی خود اجازه ۹ ماه مرخصی دهند، این در حالی است که میدانیم در فرهنگ و فضای اجرایی ما وقتی چیزی مجاز است، یعنی کسی از آن بهرهمند نمیشود. نزدیک به ۸ سال مجادله بین دستگاهها و بانوان داشتیم تا از این حق استفاده کنند، از این رو در قانون جوانی جمعیت مرخصی زایمان را به ۹ ماه افزایش دادیم و این امر برای دستگاهها تبدیل به تکلیف شد.
* روند رشد جمعیت کشور رضایت بخش نیست
یک جمعیتشناس در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: میانگین رشد جمعیت کشور رضایتبخش نیست، چرا که میزان موالید به نسبت جمعیت جوان کشور که طی یک دهه گذشته ازدواج کردهاند، بسیار کم است، بنابراین دولت به عنوان متولی اجرای قانون جوانی جمعیت باید تلاش کند همه ارگانها و سازمانهای دخیل به وظایف خود بر اساس این قانون عمل کنند. شهلا کاظمیپور با بیان اینکه 2 سال از تصویب قانون جوانی جمعیت میگذرد اما خروجی چندانی نداشته است، افزود: اساسا باید مشخص شود علت کاهش فرزندآوری چیست؟ درباره قانون جوانی جمعیت نیز یکی از علل کندی اجرای آن، بار مالی بالاست که هزینه زیادی را متوجه دولت میکند. استاد دانشگاه در ادامه افزود: بخش عمده عوامل موثر بر رشد جمعیت به موضوعات فرهنگی و اقتصادی بازمیگردد که باید روی آنها کار شود، اگرنه وام 30-20 میلیونی یا امتیاز خودرو در موضوع رشد جمعیت، کاری را به پیش نمیبرد. کاظمیپور در ادامه افزود: با آنکه 2 سال از تصویب قانون جوانی جمعیت میگذرد اما میزان باروری همچنان 1.6 است، در حالی که این میزان الان باید 1.8 میبود. وی ادامه داد: میزان باروری همچنان 1.6 است و طی 2 سال گذشته رشد چندانی نداشته است. اگر این روند ادامه یابد، میزان رشد جمعیت در سالهای آینده کاهشی میشود.
ارسال به دوستان
در حمله موشکی رژیم صهیونیستی به دمشق سردار سیدرضی موسوی به شهادت رسید
شهادت یار حاج قاسم
* سپاه: بیتردید رژیم غاصب و متوحش صهیونیستی تاوان این جنایت را خواهد پرداخت
در حمله موشکی جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به دمشق «سردار سرتیپ پاسدار سیدرضی موسوی» از مستشاران نظامی باسابقه سپاه در سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شب گذشته در اطلاعیهای از شهادت سیدرضی موسوی از مستشاران نظامی قدیمی سپاه در سوریه خبر داد. در این اطلاعیه آمده است: «به آگاهی ملت شریف و قهرمان ایران میرساند ساعاتی قبل در حمله موشکی جنایتکارانه رژیم جعلی و کودککش صهیونیستی به دمشق «سردار سرتیپ پاسدار سیدرضی موسوی» از مستشاران نظامی باسابقه سپاه در سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. وی از همرزمان سردار شهید حاجقاسم سلیمانی و مسؤول پشتیبانی جبهه مقاومت در سوریه بود. با تبریک و تسلیت شهادت این سردار عالیقدر به حضرت ولیعصر(عج)، مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا مدظلهالعالی، خانواده معظم و آحاد فرماندهان و رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی، تأکید میشود بیتردید رژیم غاصب و متوحش صهیونیستی تاوان این جنایت را خواهد پرداخت. برنامههای مربوط به انتقال، تشییع و خاکسپاری پیکر مطهر آن شهید متعاقبا به استحضار ملت عظیمالشأن ایران رسانده خواهد شد».
هر کس در سالهای اخیر یک بار سوریه رفته باشد، اگر سیدرضی را ندیده، حتما اسمش را شنیده است.
سردار «سیدرضی موسوی» یکی از قدیمیترین و باسابقهترین فرماندهان سپاه در سوریه مسؤول لجستیک سپاه در این کشور بود که۳۰ سال در سوریه حضور داشت. ایشان در حمله عصر روز گذشته جنگندههای رژیم صهیونیستی به منطقه زینبیه در حومه دمشق به شهادت رسید.
او از جمله دوستان نزدیک سردار شهید سپهبد «حاجقاسم سلیمانی» و از آخرین افرادی بود که ساعاتی قبل از شهادت حاجقاسم با او بود و حاجقاسم نیز در حقش دعا کرده بود به شهادت برسد.
این سیدرضی بود که بلافاصله بعد از شهادت سردار سلیمانی، خودش را به منزلی رساند که حاجقاسم، شب قبل از شهادت، چند ساعت آنجا بیتوته کرده بود. او میخواست ببیند چیزی از وسایل یا مدارک حاجی آنجا مانده یا نه. وقتی از محل برگشت، گفت: داخل اتاق که شدم، برگه کنار آینه، توجهم را جلب کرد. دستخط به نظرم آشنا آمد. گفتم این دستخط حاجقاسم است. سریع آن را برداشتم.
بعد هم آن برگه را به همه نشان داد؛ برگهای که حاج قاسم روی آن نوشته بود:
«الهی لا تکلنی
خداوندا! مرا بپذیر.
خداوندا! عاشق دیدارت هستم؛ همان دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن و نفس کشیدن نمود.
الحمدلله رب العالمین
خداوندا! مرا پاکیزه بپذیر».
ارسال به دوستان
نوسان ۱۰ درصدی قیمت دلار در یک سال گذشته
دلار بیحرکت
ایجاد مرکز مبادله ارز و طلا و تعیین نرخ ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی واردات کالاهای اساسی از دلایل ثبات نسبی بازار ارز است
گروه اقتصادی: قیمت دلار که در اقتصاد ایران به عنوان لنگر اسمی تورم شناخته میشود از ابتدای سالجاری تاکنون شرایط کمنوسان و حتی میتوان گفت باثباتی را تجربه کرده است. بررسی قیمت دلار در بازار غیررسمی نشان از آن دارد این شاخص از دی سال گذشته تاکنون در کریدور 48 تا 52 هزار تومان در حال حرکت بوده که به معنای نوسان کمتر از 10 درصد است. این در حالی است که پیش از این و در سنوات مختلف شاهد شوکها و نوسانات هیجانی بازار ارز بودیم که تاثیر آن در معیشت مردم و قیمت کالاهای سرمایهپذیر مانند خودرو و مسکن دیده میشد.
کارشناسان این حوزه معتقدند بانک مرکزی با نقشآفرینی خود، توانسته است به عنوان یک بازارساز عمل کند تا ثبات نرخ این ارز ادامه داشته باشد.
برخی فعالان بازار ارز بر این باورند که ارز اکنون در رکود قرار دارد. این موضوع در حالی است که نیمه سال گذشته، دلار در حال کسب رکوردهای قیمتی جدید بود اما بانک مرکزی از ابتدای زمستان 1401 با افزایش اختیارات و همچنین مداخله در بازار ارز، توانست این بازار را تا حدودی مدیریت کرده و نوسانات آن را به کمتر از 10 درصد برساند. بررسیهای میدانی از بازار ارز نیز نشان میدهد اکنون نرخ دلار به کمتر از 50 هزار تومان رسیده است.
فصل گذشته قیمت دلار در یک روند نزولی قرار گرفت و تمام رشد قیمتی را تحتالشعاع قرار داد. این موضوع هفته گذشته نیز باعث شد حمایت 50 هزار تومانی دلار از دست برود و نرخ فروش خرد در بازار تا محدوده 49 هزار و 700 تومان کاهش یابد. با این حال اما این کاهش نیز نتوانست معاملهگران را به بازار بازگرداند و همین امر موجب شد بازار غیررسمی ارز برای دهمین ماه متوالی با رکود سنگینی روبهرو باشد. بر همین اساس فعالان بازار ارز هر نوسان قیمت و هرگونه افزایش نرخ را موقت تلقی کردند و برخی نیز مدعی شدند مدیریت تقاضا توانسته است تب تقاضای دلار را کاهش دهد.
* دلار چگونه رام شد؟
سیاستهای بانک مرکزی در کنترل نرخ ارز بسیار تاثیرگذار بوده است. این موضوع در حالی است که به این بانک به طور کلی 16 سیاست را برای کنترل نرخ ارز اتخاذ کرده است. یکی از این سیاستها سیاست تثبیت ارزی است. بانک مرکزی از ابتدای زمستان سال گذشته مجموعه اقداماتی را در حوزه مهار تورم، ثباتبخشی و پیشبینیپذیر شدن اقتصاد برای فعالان اقتصادی با محوریت کنترل نرخ ارز، انجام داد. بر همین اساس دستورالعملهای تسهیلات بانکی، کنترل اضافه برداشت بانکها از منابع بانک مرکزی و اصلاح روابط دولت با بانک مرکزی در دستور کار قرار گرفت. همچنین ارز مورد نیاز جهت واردات کالاهای اساسی در بستر سامانه نیما با نرخ 28500 تومان به ازای هر دلار آمریکا تامین شد. در کنار این شاهد راهاندازی مرکز مبادله ارز و طلای ایران با هدف ایجاد مرجعیت برای نرخ ارز از کانال بازار رسمی ارز، عرضه منابع ارزی حاصل از صادرات شرکتهای صنایع پتروشیمی، مس، معادن، فولاد، پالایش نفت، قیر و سایر صادرکنندگان در تالار حواله ارزی به واردکنندگان کالاهای غیراساسی، پاسخگویی به تمام نیازهای واقعی ارزی سرفصلهای خدماتی با رویکرد تسهیل مقررات و تغییر رویکرد نظارت بر منابع و مصارف ارزی کشور از حالت نظارت پسین به نظارت پیشین، بودیم.
از دیگر اقداماتی که در این سیاست انجام شد، اصلاح دستورالعمل اجرایی فروش اسکناس ارز در سرفصل تامین نیازهای ضروری از طریق واریز به حساب ارزی بود.
به موازات اقدامات یاد شده، بانک مرکزی عملیات کنترل قیمت را با مداخله در بازار آزاد شروع کرد.
* مرکز مبادله چه تأثیری داشت؟
بزرگترین اقدام بانک مرکزی در حوزه ارزی، بحث بازار مبادله ارز و طلا و همچنین انتقال عملیات ارزی به این مرکز بود. ایجاد صندوق تثبیت ارز و انتشار اوراق مشتقه برای تثبیت نرخ که بتواند ابزارهای لازم را برای تثبیت و برنامهریزی مدیریت ارز برای صادرکنندگان و واردکنندگان فراهم آورد، از دیگر اقداماتی بود که بانک مرکزی در حوزه کنترل نرخ ارز انجام داد. همچنین اتصال نیمای صادراتی به وارداتی از دیگر اقدامات بانک مرکزی در راستای کنترل نرخ ارز بود.
* بهبود وضعیت تجاری
سال گذشته 65 میلیارد دلار تامین ارز مورد نیاز دستگاهها انجام شد و امسال نیز رشد 6.8 درصدی داشت. این موضوع در حالی بوده که در 5 ماه نخست سال جاری بیش از 23 میلیارد و 822 میلیون دلار تامین ارز انجام شد، در حالی که در مدت مشابه سال گذشته 22میلیارد و 305 میلیون دلار بود.
در حوزه ارزی تا پایان سال گذشته، کل تامین ارز انجام شده از سوی بانک مرکزی حدود 65 میلیارد دلار بود که از این میزان، 16 میلیارد دلار در بخش کشاورزی، 3.5 میلیارد دلار در بخش بهداشت و 45 میلیارد دلار در بخش صنعت بوده است.
طبق بررسیهای انجام شده، آمار بخش صادرات نیز حدود 90 میلیارد دلار بوده که از این میزان 53 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی و 38 میلیارد دلار صادرات نفت و میعانات گازی بوده است. مدت زمان برگشت ارز حاصل از صادرات نیز در سال گذشته 4 ماه در نظر گرفته شده بود که اخیرا این مدت زمان از 125 روز به 80 روز کاهش یافته است. همچنین طبق برنامهریزیهای انجام شده، در سال جاری درصد بازگشت ارز بالاتر پیشبینی شده است. همین موضوع نویددهنده بهبود وضعیت تثبیت ارز است.
* تدوین بودجه ارزی
بانک مرکزی در 3 ماه زمستان سال گذشته اقدام به تهیه بودجه ارزی کشور کرد. در همین راستا بانک مرکزی از شبکه بانکی خواسته است تا علاوه بر تدوین ترازنامه ریالی با تعیین یک سال، پایه ترازنامه ارزی را نیز تهیه کند و بر پایه آن حسابرسی ارزی نیز انجام شود. سپس صورت دارایی و عملیات ارزی تهیه شده و کل خرید و فروشهای ارزی اعم از خود بانک، شعب ارزی و صرافیها تهیه میشود. به همین سبب یک گزارش حسابرسی ارزی توسط موسسات معتمد بانک مرکزی تهیه خواهد شد.
همچنین ارائه ارز مسافرتی به مسافران بعد از عبور از گیت فرودگاه، جلوگیری از ایجاد درخواستهای غیرواقعی ارز برای واردات در قالب مسدودسازی معادل ریالی مبلغ ارز در حساب متقاضی نزد بانکها، تقویت عرضه ارز از طریق بهرهگیری از ظرفیتهای کشورهای همسایه نظیر چین و امارات از طریق دریافت خط اعتباری ارزی، اتصال سامانههای پیامرسان ملی بانکهای ایران و روسیه، اتخاذ رویکرد فعال در دیپلماسی منطقهای در حوزه پولی و ارزی و گسترش تعاملات تجاری در بستر استفاده از ظرفیتهای اتحادیه پایاپای آسیایی (ACU)، از دیگر اقداماتی بوده که بانک مرکزی در راستای تقویت و بهبود وضعیت سیاستهای تثبیت ارزی به کار گرفته است.
* تشکیل کمیته رسیدگی به تخلفات پولی و ارزی
یکی از اقدامات بانک مرکزی در راستای تثبیت نرخ ارز، تشکیل کمیته رسیدگی به تخلفات پولی و ارزی بود. بر همین اساس نهادهای ذیربط از جمله نمایندگان مراجع قضایی، پلیس امنیت اقتصادی، وزارت اطلاعات و سایر دستگاههای ذیربط در این کمیته حضور دارند و تمام ظرفیتهای خود را جهت شناسایی متخلفان بازار ارز در 2 حوزه صرافیها و مشتریان صرافیها به کار میگیرند.
بانک مرکزی و حوزه نظارت بر صرافیها با دقت و وسواس بیشتری نظارت خود را در حوزه صرافیها اعمال کردهاند. این در حالی است که در یک سال گذشته بانک مرکزی ظرفیت حسابرسان مستقل را برای اجراییشدن حسابرسی شرکتهای صرافی مبتنی بر استاندارد 4 لایه دفاعی، پیادهسازی نظام رتبهبندی شرکتهای صرافی، ایجاد و اعلام کدینگ حسابداری یکسان، حرکت به سمت نظارتهای غیرحضوری و مبتنی بر سیستمهای مالی بهصورت برخط از طریق وبسرویس (در راستای پایش و نظارت هوشمند صرافیها) و بررسی عملکرد شرکتهای صرافی در حوزه ثبت تراکنشهای ریالی متناظر با معاملات ارزی، در کنار صدها بازرسی حضوری به کار گرفته و از این طریق فعالیت صرافیها را رصد کرده است.
* نگاهی به تخلفات
از مهمترین تخلفاتی که منجر به ابطال یا تعلیق مجوز فعالیت برخی صرافیها شده است میتوان به خروج سرمایه صرافی، استفاده از حسابهای شخصی در عملیات صرافی، عدم فعالیت طولانی مدت، عدم فروش ارز ظرف مهلت 3 روز کاری، عدم ثبت عملیات صرافی در سامانههای بانک مرکزی، خودداری از خرید و فروش ارز، فعالیت بسیار کم و عدم ارائه اطلاعات مورد نیاز بازرسان بانک مرکزی اشاره کرد. همچنین دریافت مبالغ مازاد بر آنچه در سامانههای ارزی به عنوان نرخ رسمی مطرح است در برخی صرافیها اتفاق افتاده است.
* نظارت بر تعهدات ارزی صادرکنندگان
یکی از اهداف مهم صادرات در شرایط تحریمی فعلی، ارزآوری به چرخه اقتصاد کشور جهت تامین ارز مورد نیاز برای واردات کالا، خدمات و اجرای پروژههای زیربنایی است. در نتیجه عدم برگشت ارز موجب اخلال در تحقق امر فوق، رشد خروج سرمایه، اخلال در بازار ارز، تامین مالی قاچاق کالا و... خواهد شد که مشخصا منجر به بروز آثار منفی در مدیریت ذخایر ارزی کشور خواهد شد.
در همین راستا، با توجه به تکلیف مندرج در تبصره ۶ ماده ۲ مکرر قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز مبنی بر اینکه «همه صادرکنندگان موظفند ارز حاصل از صادرات خود را به بانک مرکزی بفروشند» و با اشاره به مفاد آییننامه اجرایی ذیل تبصره مزبور، داشتن اختیارات لازم برای بانک مرکزی جهت ایفای نقش تنظیمگری، نظارت و اعمال ابزارهای تنبیهی و تشویقی در راستای اجرای بهینه تکلیف فوق، ضروری بود و بدون اختیارات متناسب در این زمینه اجرای تکالیف مقرر به نحو مطلوب مقدور نخواهد بود. لذا در همین راستا بانک مرکزی برای تحقق این هدف اختیارات ویژهای برای انجام این تعهد و وظیفه قانونی از دولت دریافت کرد.
* تأمین ارز واردات کالاهای اساسی
یکی دیگر از اقدامات بانک مرکزی در راستای ثباتبخشی بازار، تامین ارز مورد نیاز جهت واردات کالاهای اساسی در بستر سامانه نیما با نرخ 28500 تومان به ازای هر دلار آمریکا بود. هرچند برخی این موضوع را با ارز 4200 مقایسه میکنند؛ در حالی که در آن دوره بانک مرکزی ارز را با قیمت بسیار بالاتری خریداری کرده و به نرخ 4200 به فروش میرساند اما در حال حاضر این موضوع وجود ندارد و نرخ خریداری شده ارز برای تامین کالاهای اساسی کمتر از 28500 تومان است و لذا این برنامه اصلا منجر به افزایش پایه پولی از محل خالص داراییهای خارجی نمیشود.
* دیپلماسی فعال منطقهای
اتخاذ رویکرد فعال در دیپلماسی منطقهای در حوزه پولی و ارزی یکی دیگر از برنامههای مهم جاری و قابل توسعه دولت و بانک مرکزی در راستای تثبیت اقتصادی در راستای سیاست تثبیت ارزی بوده است. به گفته محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی، آزادسازی و دسترسی به منابع ارزی بلوکه شده کشور با رقم بیش از 100 میلیارد دلار در خارج از کشور، که به دلیل تحریمهای ظالمانه امکان دسترسی به آن وجود نداشت، با اتکا به سیاست دیپلماسی فعال منطقهای بتدریج به ثمر نشسته است و شاهد آزادسازی منابع بلوکه شده در کرهجنوبی و عراق هستیم و این روند برای در دسترس قرار گرفتن منابع خارج از دسترس ادامه دارد.
* کاهش ضریب تغییرات نرخ ارز
میزان ضریب تغییرات نرخ ارز بسیار بالاست و به عنوان نمونه سال ۹۷ حدود ۳۰ درصد، در سال ۱۴۰۱ حدود 19.5 درصد و حتی در سال ۹۱ نیز 28.4 درصد بود، در حالی که با اجرای سیاست تثبیت در ابتدای سال جاری، میزان تغییرات نرخ ارز در بازار غیررسمی در 3 ماه نخست سال ۱۴۰۲ بشدت کاهش یافت و برابر با 2.5 درصد شد.
* اقدامات آتی بانک مرکزی
اصلاح سیاستهای خرید و فروش ارز، توسعه مرکز مبادله ارز و طلای ایران، ارتقای نظارت عملیاتی و مدیریت فعال بانک مرکزی، تقویت و توسعه تعاملات و مذاکره با کشورهای همسایه و شرکای تجاری برای استفاده از ظرفیت آنها در تسهیل تأمین مالی مبادلات فیمابین از جمله اقدامات بانک مرکزی در این حوزه است.
* عملکرد ارزی از نگاه کارشناسان
آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران در این باره اعلام کرد: تقریبا بانک مرکزی همه کشورها نرخ ارز را مدیریت میکنند و آن را به دست بازار نمیسپارند و اقدام سیاستگذار پولی و مالی کشور در زمینه کنترل نرخ ارز موفق بوده است.
بغزیان تاکید کرد: بانک مرکزی ایران پس از سالها توانسته در بازار اثرگذار ظاهر شود و نرخ ارز شناور را مدیریت کند. به نظر میرسد در گذشته اتفاقاتی در بانک مرکزی میافتاد که به نوسانات یکباره نرخ ارز منجر میشد؛ افرادی که از نوسانات نرخ ارز اطلاع داشتند و با هر افزایشی در بازار غیررسمی، نرخ رسمی را نیز بالا میبردند و این روند همچنان ادامه داشت.
استاد اقتصاد با بیان اینکه سهم بازار غیررسمی ارز کمتر از 5 درصد است، افزود: برای 5 درصد بازار غیررسمی نباید نرخ ارز رسمی را تغییر داد. اگر نظارت باشد، مشکلی نیست که ارز توسط بانک مرکزی تعیین قیمت شود، چرا که در این صورت همه مردم از آن بهرهمند خواهند شد.
* کاهش نرخ در هرات و سلیمانیه
با این حال بازارساز در مدت باقیمانده تا پایان سال به دنبال کاهش نرخ ارز غیررسمی به 47 هزار تومان است. با توجه به مازاد عرضه ارز در سامانه نیما، به نظر میرسد بانک مرکزی نرخ هدف خود را برای دلار آزاد، عددی بین بازه 47 تا حداکثر 48 هزار تومان تعیین کرده و با شیوههای مختلف به دنبال رسیدن به این موضوع است.
فعالان اقتصادی میگویند یکی دیگر از دلایل نزولی شدن قیمت دلار در تهران، افت قیمت دلار در هرات بود، از سوی دیگر نرخ حواله درهم نیز زیر پای دلار را خالی کرد. قیمت درهم در بازار ارز با افت، فعالیت کاری خود را ادامه داده است و پیشبینی میشود اگر قیمت دلار حمایت ۴۹ هزار و ۶۰۰ تومان را از دست دهد، مرز حمایت بعدی ۴۸ هزار و ۸۰۰ تومان باشد. فنیها معتقدند برای ادامه کاهش قیمت دلار باید درهم زیر مرز ۱۳ هزار و ۷۰۰ تومان تثبیت شود. قیمت دلار سلیمانیه نیز کاهشی بود.
* عوامل کلیدی تثبیت ارز در سال آینده
اگر بانک مرکزی بخواهد روند نرخ ارز را در سال آینده نیز تثبیت بخشیده و فرمان کنترل آن را به دست داشته باشد، باید همواره برنامههای خود برای تثبیت ارز را بهبود بخشد. البته موضوعی که عیان است، بازارسازی بانک مرکزی و دغدغهمندی آن جهت کنترل بازار است. در همین راستا مجیدرضا حریری، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین گفت: سیاستهایی که بانک مرکزی اعلام کرده، پیشبینیپذیر کردن نرخ ارزها برای فعالیت اقتصادی در بازههای چند ماهه است و بعید میدانم قیمت دلار سال آینده هم جهش داشته باشد.
وی افزود: در ۹ ماه اخیر نوسان نرخ ارز نداشتیم و این به معنای پیشبینیپذیر شدن اقتصاد و موفقیت بانک مرکزی در اعمال سیاستهای تثبیتی است. در 5 دهه اخیر همیشه با افزایش نقدینگی و تورم 2 رقمی مواجه بودیم اما این تورم بین ۲۰ تا ۲۵ درصد بوده و زمانی که بازار عرضه و تقاضای دلار به هم خورد و ارز کافی در اختیار بانک مرکزی نبود و تحریم بودیم، به تورم ۴۰ درصد به بالا رسیدیم و بعد هم نرخ ارز افزایش یافت. همچنین برخی دیگر از کارشناسان بازار ارز معتقدند یکی از موضوعات مهمی که به جهشهای ارزی در سالهای گذشته منجر شد، بالا بودن انتظارات تورمی بود. انتظارات تورمی وابسته به عوامل مختلفی کاهش یا افزایش مییابد و عامل موثری در افزایش نرخ تورم و نرخ ارز به شمار میرود. با توجه به اینکه در سال جاری انتظارات تورمی کنترل شد، نمیتوان انتظار داشت سال آینده شاهد جهشهایی در نرخ ارز باشیم. یکی از موضوعاتی که مانع افزایش نرخ ارز در سال جاری و همچنین سال آینده میشود، توجه بانک مرکزی به تداوم و افزایش ثبات اقتصادی است. ثبات اقتصادی عاملی مهم و یکی از مؤلفههای اصلی تأثیرگذار بر رشد اقتصادی به شمار میرود. با توجه به اینکه عامل اصلی رشد اقتصاد، ثبات است و زمانی که فعالان اقتصادی وضعیت را باثبات ببینند میل به سرمایهگذاری در بخشهای مولد دارند، قطعا زمینهساز افزایش فعالیت اقتصادی میشوند. وجود ثبات اقتصادی و ارزی کمک شایانی به گسترش اقتصاد میکند.
ارسال به دوستان
پس از ۳ سال مذاکره، ایران و اتحادیه اوراسیا موافقتنامه تجارت آزاد را امضا کردند
هدف ۲۰ میلیارد دلاری
گروه اقتصادی: توافق ایران برای تجارت آزاد با اوراسیا بالاخره پس از ۳ سال مذاکره نهایی شد. در حال حاضر میزان تجارت ایران با این کشورها ۸ میلیون تن به ارزش 4.2 میلیارد دلار است که از این رقم 929 میلیون دلار مربوط به صادرات ایران و 3.3 میلیارد دلار واردات کشورمان است. این میزان تجارت پس از توافقنامه موقت بین ایران و این کشورها اتفاق افتاد و پیشبینی میشود با یک توافقنامه دائم این رقم به 20 میلیارد دلار برسد. این اتفاق در راستای سیاست کلی ارتباط با کشورهای همسایه و منطقه است.
به گزارش «وطن امروز»، جمهوری اسلامی ایران و کشورهای بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه و ارمنستان دیروز چهارم دی ۱۴۰۲ در آیینی در سنپترزبورگ موافقتنامه تجارت آزاد امضا کردند. عباس علیآبادی، وزیر صنعت، معدن و تجارت به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران این موافقتنامه را که حاصل بیش از ۲ سال مذاکره و کار کارشناسی است، امضا کرد. از طرف اتحادیه اوراسیا نیز معاونان نخستوزیران کشورهای عضو این اتحادیه اقتصادی، این موافقتنامه را امضا کردند. در این آیین مهدی صفری معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه، آندری اسلپنف وزیر تجارت اتحادیه اقتصادی اوراسیا، کاظم جلالی سفیر ایران در روسیه و جمعی دیگر از مقامات اتحادیه اوراسیا حضور داشتند. پیش از این، آخرین مذاکرات مرتبط با متن نهایی این موافقتنامه یکشنبه سوم دی با حضور مسؤولانی از ایران و 5 کشور عضو اتحادیه اوراسیا انجام شده بود. این موافقتنامه پس از امضا نیازمند تصویب در مجالس ۶ کشور (مجلس شورای اسلامی و مجالس 5 کشور عضو اتحادیه اوراسیا) است تا به قانون تبدیل و عملیاتی شود.
* جزئیات موافقتنامه تجارت آزاد
بنا بر اطلاعاتی که از موافقتنامه تجارت آزاد ایران و اتحادیه اوراسیا منتشر شده، طرفین تعرفهها را برای ۸۷ درصد اقلام کالایی در مبادلات تجاری خود به صورت کامل حذف خواهند کرد. در این میان، هر یک از طرفین، یک لیست منفی تهیه میکنند که شامل کالاهایی میشود که برای یکی از طرفین، کالای حساس تلقی شود و امکان حذف تعرفه وجود ندارد. ۱۳ درصد باقیمانده، موارد مربوط به لیست موسوم به منفی است که به عنوان مثال، شامل کالاهایی است که اگر درباره آنها تخفیف قائل شویم، صنعت یا کشاورزی در داخل ایران در آن حوزه آسیب میبیند، از این رو، با هدف حمایت از بخشهای صنعت و کشاورزی داخلی، این بخشها شامل تخفیف نمیشود. متقابلا کشورهای اتحادیه اوراسیا هم لیست کالاهای حساس خود را ارائه میکنند و در این زمینه، اقدامات با ظرافت دنبال میشود تا لیستها به صورت مساوی و عادلانه تنظیم شود.
* نگاهی به تاریخچه همکاری اقتصادی ایران و اتحادیه اوراسیا
نخستین گام مشترک ایران و این اتحادیه با امضای پیشنویس توافقنامهای بر سر اخذ تعرفههای صادراتی ترجیحی در سال ۲۰۱۷ میلادی در ایروان برداشته شد و سال ۲۰۱۸ این توافقنامه موقت به مدت ۳ سال بین طرفین امضا شد. در این چارچوب طرفین درباره چندین قلم کالا، تخفیف تعرفهای برای کالاهای یکدیگر قائل شدند. بنا بر برخی منابع، در این چارچوب، ایران به حدود ۳۸۰ قلم کالای تولیدی در اتحادیه اوراسیا تخفیف تعرفهای داد و در مقابل، اتحادیه اوراسیا برای ۵۰۲ قلم کالای ایرانی تخفیف تعرفهای قائل شد که طرفین در مجموع به صورت مساوی، مبادلات اقتصادی را از تخفیف برخوردار کردند. بررسی اظهارات طرفین گویای آن بود که در پایان این ۳ سال همکاری مشترک، طرفین به فرمولی برای دائمی کردن آن میرسند یا این روند متوقف میشود اما مذاکرات طرفین گویای علاقهمندی تهران و پایتختهای اوراسیایی به همکاری بلندمدت و پایدار بود. اینگونه بود که ایران با تمدید قانون موافقتنامه موقت تجارت ترجیحی، راه را برای تحقق این هدف هموار کرد.
* صفر شدن تعرفه 87 درصد کالاها در تجارت ایران با اوراسیا
سیدمحمدصادق قنادزاده، معاون ارتقای کسب و کارهای بینالمللی سازمان توسعه تجارت گفت: بعد از گذشت بیش از 3 سال و انجام بیش از 30 دور مذاکره، سند نهایی توافقنامه تجارت آزاد بین ایران و کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا در حاشیه اجلاس سران این اتحادیه در سنپترزبورگ روسیه به امضای وزیر صنعت، معدن و تجارت کشورمان و وزرای تجارت 5 کشور عضو این اتحادیه رسید. قنادزاده در ادامه گفت: توافقنامه تجارت آزاد بین ایران و اتحادیه اوراسیا بعد از تصویب در مجالس کشورهای امضاکننده، قابل اجرا خواهد بود. با اجرایی شدن این توافقنامه تعرفه 87 درصد کالاهای تجاری بین ایران و کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا صفر خواهد شد. وی بیان کرد: این توافقنامه نخستین توافقنامه چندجانبه تجارت آزاد ایران بوده که پیشبینی میشود با اجرایی شدن آن تجارت کشورمان با کشورهای عضو این اتحادیه تا ۵ سال آینده به 18 تا 20 میلیارد دلار برسد. قنادزاده با اشاره به اجرای توافقنامه تجارت ترجیحی ایران و 5 کشور عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا گفت: قبل از امضای توافقنامه تجارت آزاد، از سال 98 توافقنامه تجارت ترجیحی بین ایران و کشورهای اوراسیا در حال اجرا بود. در ۲ تا ۳ سال اخیر با اجرایی شدن توافقنامه تجارت ترجیحی، حجم تجارتمان با کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا 2 برابر شده است.
* پیشبینی افزایش تجارت ایران و اتحادیه اوراسیا تا ۲۰ میلیارد دلار
وزیر تجارت اتحادیه اوراسیا گفت: پس از امضای موافقتنامه تجارت آزاد ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا میزان تجارت ۲ طرف در گام نخست و در یک بازه زمانی ۵ تا ۷ ساله به ۱۸ تا ۲۰ میلیارد دلار در سال خواهد رسید. آندری اسلپنف با اشاره به برنامهریزی انجام شده برای امضای موافقتنامه تجارت آزاد ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا گفت: ما با توافقنامه موقت موفق شدیم مبادلات دوجانبه با ایران را در طول ۳ سال به ۲ برابر افزایش دهیم و اکنون با امضای موافقتنامه دائم به طور منطقی میتوانیم در کوتاهمدت در انتظار افزایش میزان تجارت ایران و اتحادیه اوراسیا تا سقف ۲۰ میلیارد دلار در سال باشیم. وی با اشاره به بازار بزرگ ایران، همسایگی با روسیه و نقش کلیدی ایران در کریدور حملونقل شمال - جنوب، امضای موافقتنامه تجارت آزاد دوجانبه با تهران را بسیار حائز اهمیت توصیف کرد. وزیر تجارت اتحادیه اقتصادی اوراسیا در ادامه افزود: این توافقنامه، فرصتی استثنایی برای حضور کشورهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا در بازار ایران فراهم میکند، چرا که تعرفه گمرکی برای صادرکنندگان روس از ۳۰ به ۴,۵ درصد کاهش خواهد یافت. اسلپنف گفت: در حال حاضر سهم بزرگی از تجارت ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا با ارزهای ملی انجام میشود و برخی کانالهای مالی ایجاد شده است اما با افزایش میزان تجارت دوجانبه باید کارایی این کانالها نیز بهبود یابد تا مشکلات در این زمینه به حداقل برسد. به گفته اسلپنف، عدم توازن مناسب میان واردات به ایران و صادرات به روسیه یکی از مشکلاتی است که پس از امضای این توافقنامه بهتدریج و با حضور بیشتر تجار ایرانی در روسیه حل خواهد شد. وی تاکید کرد: روسیه سهمیه بیشتری برای واردکنندگان ایرانی در نظر گرفته تا در نبود رقبای غربی که این کشور را ترک کردهاند، فرصت بیشتری برای تجارت داشته باشند. وی خاطرنشان کرد: واردات گوشت طیور، میوه، آجیل، سبزیجات، محصولات کشاورزی، قطعات خودرو و قطعات الکترونیکی از ایران در دستور کار روسیه است. به گفته وی، در حال حاضر، عمده صادرات روسیه به ایران را محصولاتی همچون گندم، روغن و محصولات متالوژی تشکیل میدهد.
* نیاز به تصویب مجالس
متن موافقتنامه دائم تجارت آزاد ایران و اتحادیه اوراسیا روز گذشته با تایید طرفین امضا شد. این موافقتنامه برای اجرایی شدن نیازمند تصویب مجلس شورای اسلامی و همچنین مجالس 5 کشور عضو اتحادیه اوراسیاست تا به قانون تبدیل شود. سفیر ایران در روسیه پیش از این با بیان اینکه معمولا مجالس 5 کشور عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا به سرعت توافقنامههای مرتبط را به تصویب میرسانند، ابراز امیدواری کرد این توافقنامه در مجلس شورای اسلامی با فوریت و در دوره کنونی فعالیت مجلس تصویب شود. کاظم جلالی با اشاره به اینکه این توافقنامه در قالب لایحهای از سوی دولت به مجلس شورای اسلامی تقدیم خواهد شد، تصریح کرد: به هر میزان که تصویب این توافقنامه با تاخیر همراه شود، کشور از مزایای این توافقنامه بیبهره خواهد بود.
ارسال به دوستان
افشاگریها درباره خودزنی صهیونیستها در ۷ اکتبر ادامه دارد
اسرائیل و اجرای پروتکل هانیبال
منابع رسانهای فاش کردند ارتش رژیم صهیونیستی در راستای اجرای پروتکل جنجالی موسوم به «هانیبال» چند شهرکنشین صهیونیست را حین حملاتش در هفتم اکتبر کشت تا نگذارد این افراد به دست مقاومت فلسطین اسیر شوند. روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز در گزارشی کشته شدن شهرکنشینان غیرنظامی صهیونیست را در خانهای در کیبوتص «بئیری» در جنوب سرزمینهای اشغالی مستند کرده که به دستور یک فرمانده ارتش رژیم اشغالگر اتفاق افتاده است. در این گزارش که با استناد به مصاحبه با ۸۰ صهیونیست در بئیری و بررسی چندین ویدئو تهیه شده، آمده است روز هفتم اکتبر ۱۲ شهرکنشین در نتیجه هدف قرار گرفتن خانهشان در بئیری توسط یک تانک طبق دستور ژنرال «باراک حیرام» کشته شدند. طبق این گزارش، اعضای یک خانواده صهیونیست در خانهشان توسط نیروهای مقاومت به اسارت گرفته شده بودند که توسط صهیونیستها هدف قرار گرفتند. نیویورکتایمز درباره جزئیات این اتفاق نوشت: باراک حیرام پس از محاصره این خانه به سرنشین تانک ارتش اسرائیل گفت «مذاکرات به پایان رسید. خانه را هدف قرار دهید، حتی اگر به کشته شدن غیرنظامیان منجر شود». نیویورکتایمز گزارش داد پس از دستور این ژنرال صهیونیست، تانک ارتش رژیم صهیونیستی خانه مذکور را هدف قرار داد. به گفته شاهدان عینی، چند دقیقه پس از شلیک تانک، نظامیان رژیم صهیونیستی ۲ راکت هم به سمت این خانه پرتاب کردند. این رسانه آمریکایی همچنین نوشت: در جریان این حمله از مجموع ۱۴ اسرائیلیای که در این خانه بودند، تنها ۲ نفر جان سالم به در بردند. این اقدام ارتش رژیم صهیونیستی انتقادهای شدیدی را از اجرای پروتکل موسوم به «هانیبال» به همراه داشته است. در همین راستا «شلی یحیموویچ» رهبر سابق حزب «کار» رژیم صهیونیستی خواستار انجام تحقیقات درباره استفاده از پروتکل هانیبال در شهرکهای غلاف غزه شد. وی در پیامی در ایکس نوشت: یک کمپین خشونتآمیز برای جلوگیری از هرگونه تحقیقات یا صحبت درباره این «حادثه جهنمی» وجود دارد که در آن «باراک حیرام» دستور داد یک خانه هدف قرار گرفته شود و در نتیجه آن ۱۲ اسرائیلی کشته شدند. یحیموویچ ادامه داد: آنچه اتفاق افتاد در چارچوب پروتکل هانیبال است و تن هانیبال را در گور لرزاند. «پروتکل هانیبال» که از سوی رژیم صهیونیستی ابداع شده، یک استراتژی نظامی است که در گذشته چندین بار مورد استفاده قرار گرفته است و هدف اصلی آن جلوگیری از بازداشت شدن نظامیان یا غیرنظامیان شهرکنشین توسط مقاومت فلسطین به هر قیمتی، حتی کشتن آنهاست. صهیونیستها برای نامگذاری این پروتکل از ماجرای تاریخی ژنرال کارتاژی هانیبال استفاده کردند؛ هانیبال برای جلوگیری از اسارت توسط سربازان رومی با خوردن سم خودکشی کرد.
* ادامه تلفات ارتش رژیم صهیونیستی در غزه
ارتش رژیم صهیونیستی از افزایش شمار کشتههای خود در جنگ غزه به ۴۸۹ نفر خبر داد. در همین حال منابع رسانهای فاش کردهاند بخش قابل توجهی از این تلفات در میان افسران درجهدار ارتش رژیم اشغالگر هستند. آویخای ادرعی، سخنگوی ارتش رژیم صهیونیست صبح دیروز اعلام کرد «نیتای میسلز» سرگرد ذخیره این رژیم اهل مرحووت که در تیپ زرهی ۱۴ ضربتی فعالیت میکرد، در نبردهای شمال نوار غزه کشته شد. بر اساس گزارش شبکه الجزیره، وی همچنین اعلام کرد گروهبان «رانی تامر» از نیروهای گردان ۵۰ تیپ پیادهنظام «ناحال» در نبردی در شمال نوار غزه کشته شد. ارتش رژیم صهیونیستی در این باره اعلام کرد از ابتدای عملیات توفان الاقصی در هفتم اکتبر تاکنون شمار نظامیان کشته شده آن به ۴۸۹ نفر رسیده است. ۱۶۲ نفر از این تعداد در جریان درگیریهای زمینی در غزه به هلاکت رسیدهاند. در همین راستا، منابع رسانهای صهیونیست فاش کردند ۲۷ درصد تلفات ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ غزه مربوط به افسران درجهدار است. طبق گزارش این رسانهها، تیپ پیاده نظام «ناحال» تقریبا تمام فرماندهانش را از دست داده و گردان ۱۳ تیپ «گولانی» نیز ضربه سختی خورده است. رسانههای عبری همچنین اعلام کردند 3 فرمانده تیپ، 4 فرمانده گردان و چند افسر ارشد نیز تاکنون در جنگ غزه کشته شدهاند.
***
نامه یحیی سنوار درباره وضعیت نبرد غزه
یحیی سنوار، رهبر حماس در نوار غزه طی ۲ روز اخیر نامهای طولانی را برای رئیس و اعضای دفتر سیاسی این جنبش ارسال و طی آن به دستاوردهای گردانهای قسام در نبرد بیسابقه با ارتش رژیم صهیونیستی در نوار غزه و وارد کردن ضربات و تلفات سنگین به آنها اشاره کرده است. به گزارش مرکز اطلاعرسانی فلسطین، منابع نزدیک به حماس تاکید کردند سنوار در این نامه گفته گردانهای قسام در جریان حمله زمینی دشمن صهیونیستی به غزه حدود 5 هزار افسر و نظامی اسرائیلی را هدف قرار داده که یک سوم آنها کشته، یک سوم هم بشدت مجروح و یکسوم دیگر دچار معلولیت دائم شدهاند. او در رابطه با خودروهای جنگی دشمن نیز نوشته که 750 خودرو به طور کلی یا جزئی منهدم شده است. سنوار در بخش دیگری از این نامه آورده است گردانهای قسام ارتش صهیونیستی را درهمکوبیده و همچنان به وارد کردن ضرباتی سخت و دردناک به آن ادامه میدهد و زیر بار شروط دشمن نخواهد رفت. یحیی سنوار در این نامه از پایداری مردم فلسطین در نوار غزه قدردانی و تاکید کرد ساکنان نوار غزه نمونه بینظیری از جانفشانی، قهرمانی، جوانمردی و همدلی را از خود به نمایش گذاشتند و وظیفه رهبران سیاسی است فورا برای التیام زخمها و رنجهای این مردم و تقویت پایداری آنها اقدام کنند. نامه سنوار به رهبران حماس به دنبال پیشنهادهای رژیم صهیونیستی به این جنبش از طریق واسطههای مصری و قطری درباره آتشبس موقت در غزه ارسال شده است. این در حالی است که جنبش حماس اعلام کرده دیگر خبری از آتشبس موقت نخواهد بود، بلکه هدف این جنبش توقف کامل جنگ علیه غزه است.
ارسال به دوستان
تمرینات نظامی آمریکا در هاوایی و جنگ احتمالی با چین
شهاب خادمی: ارتش آمریکا طی هفتههای اخیر رزمایشها و تمرینات نظامی گستردهای را در هاوایی در دستور کار قرار داده و این جزیره را به میدان نیابتی برای رزم در شرایط جنگی ویژه تبدیل کرده است. هدف آمریکا از برگزاری آموزشهای رزمی و نظامی در این منطقه مشخص است؛ جنگ در شرق آسیا برای تقابل با چین یا کره شمالی. اما آیا ارتش آمریکا توانایی جنگیدن با ارتشهای آمادهای مثل ارتش چین و کرهشمالی را دارد؟
1- آخرین جنگ آمریکا در جغرافیایی مشابه، به جنگ این کشور در ویتنام برمیگردد که به یک شکست تمام عیار برای ارتش ایالات متحده تبدیل شد. در جنگ ویتنام ارتش مجهز آمریکا با وجود استفاده از نیروی هوایی پیشرفته و بمبهای ممنوعه در مقابل چریکهای «ویتکنگ» کاری از پیش نبرد و نیروهای ویتنامی با استفاده از شرایط آب و هوایی و جغرافیایی این کشور نظامیان آمریکایی را در جنگلهای انبوه زمینگیر کردند و در نهایت با سقوط سایگون، پایتخت ویتنام جنوبی، جنگ ویتنام به بزرگترین شکست نظامی این کشور در قرن بیستم تبدیل شد.
2- قرن ۲۱ نیز به لحاظ نظامی برای ایالات متحده چندان خوب پیش نرفته است. به دنبال حملات 11 سپتامبر، جورج دبلیو بوش به بهانه مقابله با القاعده وارد افغانستان شد و جنگ طولانی مدتی را در این کشور آغاز کرد. این جنگ که چند تریلیون دلار هزینه روی دست مالیاتدهندگان آمریکایی گذاشت در نهایت با بازگشت طالبان به قدرت در اوت 2021 به پایان رسید و ارتش آمریکا دست از پا درازتر مجبور به پایان اشغالگری در افغانستان شد. در آمریکا این دیگر تبدیل به ضربالمثل شده است که «آمریکا 20 سال در افغانستان جنگید تا طالبان را با طالبان عوض کند!» در عراق نیز ارتش آمریکا بهرغم تلفات بالا و هزینههای هنگفت نظامی کاری از پیش نبرد و تحولات سالهای اخیر عراق نشان میدهد نظامیان اشغالگر آمریکایی باید بهزودی بساط خود را از این کشور نیز جمع کنند.
3- افتضاح نظامی در عراق و افغانستان باعث تغییر تاکتیکهای جنگی واشنگتن طی سالهای اخیر شده است بدین گونه که واشنگتن تصمیم گرفته است به جای مداخله نظامی مستقیم از نیروهای نیابتی و مستشاران نظامی برای جنگ با دشمنان خود استفاده کند. مثال آن طی ۲ سال اخیر جنگ اوکراین و نبرد غزه است. ایالات متحده برای مقابله با قدرت روزافزون روسیه در شرق اروپا اوکراین را وارد درگیری نظامی با روسیه کرد و ضمن پمپاژ تسلیحات نظامی پیشرفته به اوکراین، مستشاران نظامی و برخی نظامیان خود را به طور غیررسمی عازم کییف کرد.
در جنگ غزه نیز که آمریکا مستقیما مدیریت جنگ را برعهده دارد، مستشاران نظامی خود را به اراضی اشغالی فرستاد. چند روز بعد از آغاز جنگ در غزه رسانههای آمریکایی گزارش دادند جو بایدن، رئیسجمهور این کشور «جیمز گلن» فرمانده ارتش آمریکا در جنگ فلوجه را که به «قصاب فلوجه» معروف است برای مدیریت جنگ شهری به تلآویو اعزام کرد.
اما ۸۰ روز جنگ علیه یک باریکه ۳۶۰ کیلومتری حتی با کاربرد بمبهای مخرب سنگرشکن هم آوردهای برای آمریکا و اسرائیل نداشته و هر ۲ رژیم متحمل تلفات مهلکی از ۲ گروه جهادی کوچک (حماس و جهاد اسلامی) شدهاند.
تاکتیکهای نظامی جدید آمریکا نیز کاملا شکستخورده به نظر میرسد. در اوکراین ارتش روسیه به پیشرفتهای مورد نظر دست یافته و موفق شده منطقه دونباس در شرق اوکراین را به خاک خود ضمیمه کند و ارتش اوکراین با وجود کمکهای همهجانبه آمریکا و اروپا در ضدحملات خود به بنبست رسیده است. در غزه نیز ارتش رژیم صهیونیستی بعد از ۶۰ روز جنگ زمینی هیچ کاری از پیش نبرده و حتی رسانهها و کارشناسان غربی معتقدند اسرائیل در غزه قافیه را باخته است.
4- با وجود ضعفهای نظامی آشکار، آیا ارتش آمریکا میتواند با یک ابرقدرت نظامی مانند چین گلاویز شود؟! کارشناسان معتقدند تا سال 1990 برتری ارتش آمریکا در حوزههای اطلاعات، مدیریت، هدفگیری و توانایی اجرای عملیات در شرایط مختلف محسوس بود اما با آغاز قرن بیستم این تواناییها به چالش کشیده شده است. ارتش چین در ابعاد مختلف توان خود را بهشدت افزایش داده است و با طرح جدید «شی جین پینگ» رئیسجمهور این کشور برای نوسازی ارتش خلق چین تا 2035 توان نظامی و رزمی این کشور بهزودی از ایالات متحده پیشی خواهد گرفت.
در نهایت باید تاکید کرد ارتشی که از پس چند هزار نیروی شبهنظامی در غزه برنیامده است، در هر گونه جنگی در برابر چین یا حتی کرهشمالی از پیش بازنده است.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با سعدالله زارعی درباره انفعال غرب در مقابل ابتکار عمل انصارالله
ائتلاف ناتوان
گروه سیاسی: سعدالله زارعی درباره چشمانداز مواجهه غرب با انصارالله یمن گفت: سیاست عمومی در غرب این است که ما فعلا به سمت چالش با یمن و انصارالله نرویم و تلاش کنیم در فاصلهای دورتر یک سلسله مانورهای سیاسی را فعلا به اجرا بگذاریم.
به گزارش «وطن امروز»، غافلگیری صهیونیستها در صبحگاه 7 اکتبر و ضربه بیسابقه جریان مقاومت فلسطین به صهیونیستها در عملیات توفان الاقصی، عصر جدیدی را برای محور مقاومت در منطقه آغاز کرد. با شروع حملات جنونآمیز رژیم صهیونیستی به نوار غزه اما محور مقاومت برگ دیگری را در منطقه رو کرد که تبدیل به کابوس اشغالگران و قدرتهای غربی شد. در حالی که همه در انتظار شروع جنگ احتمالی و گسترده با لبنان در مرزهای شمالی اراضی اشغالی بودند به یکباره این یمن بود که خبر از توقیف کشتیهای تجاری و باری به مقصد اسرائیل را در دریای سرخ داد. با شروع توقیف این کشتیها رژیم صهیونیستی نقطه ضعف خود را در جایی یافت که تاکنون بدیلش را به چشم ندیده بود. بازیگر جدید و فعال مقاومت علیه اشغالگران تا جایی پیش رفت که در صحنه عمل رئیس بندر ایلات در اراضی اشغالی گفت با تهدید یمنیها 85 درصد درآمد این بندر از دست رفته است. ابتکار یمن در شرایطی که رژیم صهیونیستی امکان چندانی برای مقابله نداشت باعث شد آمریکا رو به تشکیل ائتلاف دریایی علیه یمن بیاورد. این ائتلاف اما بسیار سریعتر از آنچه گمانش میرفت شکست خورد و کشورهای منطقه همگی از ورود به آن پرهیز کردند تا یکی دیگر از نشانههای تضعیف جایگاه آمریکا در معادلات امنیتی منطقه آشکار شود. در همین زمینه سعدالله زارعی در گفتوگو با «وطن امروز»، درباره شکلگیری ائتلاف دریایی علیه یمن توسط آمریکا گفت: غربیها ناگهان با یک پدیده ناشناخته تحت عنوان انصارالله یا یمنیها مواجه نشدند، در طول حداقل یک سال گذشته با این پدیده سروکار داشتند و به شناخت کافی راجع به این جریان دست پیدا کردند و انصارالله در چشم آنها همان است که بر ارتشهای عربی و غربی در جنگ یمن غلبه کرده و سعودی را پس از دهها بار انکار وادار به اعتراف کرده است و در حالی که سعودیها توقف جنگ و مذاکره را یک مشکل و مساله برای خود ارزیابی میکردند در نهایت به این مساله تن دادند.
کارشناس مسائل غرب آسیا ادامه داد: یمن در برابر جنگ بیش از 8.5 سال دوام آورده و تضعیف نشده و تازه در جنگ غزه قدرت واقعی خود را در عرصه کنترل دریایی به نمایش گذاشته است. غربیهایی که نتوانستند بر این نیرو در جنگ با عربستان غلبه کنند، در اینجا در نهایت ناگزیر هستند خیلی دست به عصا راه بروند و به همین خاطر هم در پی اعلام اینکه آمریکا قصد دارد ائتلافی بینالمللی علیه یمن راه بیندازد، بسیاری از کشورها حتی در اروپا از اینکه عضو چنین ائتلافی باشند، امتناع کردند و در نهایت آمریکاییها اتحاد ناقصی از 10 کشور را با محوریت خود در سطح بینالمللی گرد هم آوردند در حالی که همانهایی هم که گرد آمریکا جمع شدند برنامهای برای مقابله با انصارالله ندارند و به همین جهت آمریکاییها 2 روز پیش با صراحت اعلام کردند این نیروهایی که گفته شده داخل دریای سرخ میآیند برای جنگ با انصارالله نمیآیند و بنا ندارند ضربهای به انصارالله بزنند، آنها فقط برای کنترل کشتیها یعنی در واقع برای اینکه کشتیها به مقصد برسند برای اسکورت آنها وارد شدند و این حرف خیلی تفاوت میکند با حرفی که روز اول منتشر شد، مبنی بر اینکه بزودی ائتلاف عملیاتی علیه اقدامات انصارالله شکل میگیرد.
وی با بیان اینکه آنچه شکل گرفته شکل ناقصی از یک اتحاد را دارد، خاطرنشان کرد: از مجموعه کشورهای اروپایی، ۴ کشور عضو شدند و از مجموع کشورهای آفریقایی عضوی ندارند و از میان کشورهای آسیایی هم در نهایت به علاوه آمریکا، 5 عضو دارند و مجموع اینها میشود 10 عضو، در حالی که همین آمریکا سال 84 که میخواست ائتلافی را علیه یمنیها شکل بدهد در آن زمان موفق شد 19 کشور را پای کار بیاورد، الان 10 عضو بیرون آمده که یکی از آنها استرالیاست که گفته هیچ نیرویی را برای شرکت در ائتلاف اعزام نخواهم کرد، بنابراین ابعاد این مساله واضح و روشن است و عملا امکان اینکه یک ائتلاف دریایی موثر علیه انصارالله شکل بگیرد، بسیار پایین است.
زارعی در پاسخ به این سوال که اقدامات یمنیها در از بین بردن امنیت کشتیها چه اثری بر مناسبات آینده خواهد گذاشت، اظهار کرد: در این صحنه یک نکته برای غربیها روشن شد و آن اینکه نمیتوانند در کشورهای اسلامی به یک سلسله افراد وابسته تکیه کنند و بر اساس آن راجع به یک مساله حرف بزنند. الان چیزی که در فکر آمریکاییها و غربیها نشسته این است که اگر در آینده نزدیک با کپیبرداری از اقدام انصارالله در دریای سرخ کسانی در تنگه مالاکا بخواهند مشابه این را اجرا کنند یا همین طور کسانی بخواهند در تنگه جبلالطارق به این کار دست بزنند، یا تنگههای اروپایی وضعیت جدیدی پیدا کند تکلیف غرب در ارتباط با مساله تجارت جهانی چه میشود، بنابراین اثری که انصارالله و یمنیها گذاشتند این بود که غرب را به شدت بیمناک کردند و به همین جهت هم سیاست عمومی در غرب این شد که ما فعلا به سمت چالش با یمن و انصارالله نرویم و تلاش کنیم در فاصلهای دورتر یک سلسله مانورهای سیاسی را به اجرا بگذاریم.
***
هشدار نیروهای مسلح یمن به اعضای ائتلاف دریایی
وزیر اطلاعرسانی دولت نجات ملی یمن در گفتوگو با العربیالجدید تاکید کرد موضع انصارالله درباره تشکیل ائتلاف بینالمللی در دریای سرخ شفاف، واضح، علنی و صریح است و هرگونه ائتلاف این چنینی در راستای حمایت از کشتیهای صهیونیستی بوده و تشویق و پشتیبانی آشکار از رژیم صهیونیستی در ارتکاب جنایت و کشتار ملت فلسطین است. وی تاکید کرد موضع یمن علیه رژیم صهیونیستی ثابت بوده و از آن کوتاه نخواهیم آمد. الشامی افزود: اگر تمام دنیا جمع شود تا ما را از حمایت برادران فلسطینی بازدارد، موفق نخواهد شد و این امر تنها باعث میشود ما نسبت به اهمیت گامهایی که برمیداریم یقین بیشتری داشته باشیم و هر اندازه که دایره این ائتلاف گسترش یابد دایره اهداف نیروهای مسلح نیز گسترش خواهد یافت. این مقام یمنی همچنین با اشاره به راهپیمایی میلیونی و باشکوه جمعه گذشته مردم این کشور در حمایت از مردم غزه و مخالفت با ائتلاف دریایی تاکید کرد: حمایت از تصمیمات رهبری یمن و آمادگی برای مقابله با تمام سناریوهای احتمالی را اعلام میکنیم.
وزیر اطلاعرسانی دولت نجات ملی یمن در عین حال عدم پیوستن عربستان به ائتلاف دریایی را امری مثبت دانست و گفت: مذاکرات سعودی - یمنی نیز پیشرفت خوبی داشته و عربستان برای خروج از باتلاقی که آمریکا برای آن ایجاد کرده و به یمن تجاوز کرده بود، گام برداشته و گمان نمیکنم ریاض بار دیگر وارد این باتلاق شود.
نیروهای مسلح یمن با آغاز جنایات رژیم صهیونیستی (۱۵ مهر) در غزه و هدف قرار دادن و محاصره همهجانبه مردم آن، در طول چند هفته گذشته چندین کشتی باری و نفتکش مرتبط با رژیم صهیونیستی را در دریای سرخ هدف قرار داد. اخیرا سرلشکر «یحیی سریع» اعلام کرد: نیروهای مسلح یمن ۲ کشتی (MSC Alanya و MSC PALATIUM III) را پس از خودداری آنها از پاسخ به درخواستهای نیروی دریایی یمن و شلیکهای هشدار هدف قرار دادند. به همه کشتیهایی که به بنادر جهان غیر از بنادر رژیم صهیونیستی رفت و آمد میکنند، اطمینان میدهیم به آنها آسیبی نخواهد رسید. آنها باید دستگاههای ناوبری و شناسایی خود را روشن نگه دارند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ روایتی از فیلم سینمایی «احمد» که در جشنواره فیلم فجر امسال به نمایش در میآید
معجزه احمد در زلزله بم
گروه فرهنگ و هنر: 20 سال پیش در چنین روزی زلزلهای با قدرت 6.6 ریشتر به مدت 12 ثانیه بم را لرزاند تا با 50 هزار کشته به یکی از 3 زمین لرزه پرتلفات کشور بدل شد. 5:30 صبح ۵ دی 82 به یکی از تلخترین لحظات تاریخ معاصر ایران تبدیل شد. با گذشت 20 سال از آن روز سیاه، زندگی با تمام فراز و فرودهایش در بم همچنان ادامه دارد. آن روزها بسیاری از هنرمندان بار سفر بستند و به کرمان رفتند تا هر آنچه از دستشان برمیآید برای مردم عزادار و داغدیده بم انجام دهند. عدهای به جمعآوری اقلام گرمایشی و لوازم اولیه زندگی پرداختند و گروهی دیگر نیز برای ثبت و ضبط وضع بم به آنجا رفتند اما آنچه در سالهای بعد در سینمای ایران به نمایش در آمد، تنها یک فیلم توسط کیانوش عیاری بود؛ فیلمی با نام «بیدار شو آرزو» با الهام از یک فریم عکس از پدری که فرزندانش را از زیر آوار بیرون آورده، در آغوش گرفته و به سمتی میرود. حالا امسال حوزه هنری در 20 سالگی این واقعه تلخ سراغ روایت 18 ساعت ابتدایی پس از زلزله رفته است؛ فیلمی که اگرچه اطلاعات چندانی از آن ارائه نشده اما با یک بررسی ساده میشود فهمید ماجرا از چه قرار است. فیلم سینمایی «احمد» از تولیدات سازمان سینمایی سوره حوزه هنری است که به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیهکنندگی حبیب والینژاد تولید شده است. این اثر برای نخستین بار قصهای ناگفته از ۱۸ ساعت ابتدایی حادثه تراژیک زلزله بم و اقدامات قهرمانانه در این ساعات پرالتهاب را روایت میکند. امیرعباس ربیعی پس از فیلمهای سینمایی «لباس شخصی» و «ضد» در فضای تاریخی، فیلم سینمایی «احمد» را در ژانر حادثهای و در فضای متفاوت مقابل دوربین برده است. «احمد» محصول مشترک سازمان سینمایی سوره حوزه هنری و موسسه تصویرشهر سازمان فرهنگی - هنری شهرداری تهران است که برای حضور در چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر آماده میشود. آن روزها همه چیز در بم رنگ عزا گرفته بود. دیگر نه هیچکس رئیس بود و نه کسی مرئوس؛ نه کارگر بود و نه کارمند؛ همه یکی شده بودند برای نجات آنها که زنده مانده بودند. یکی از نخستین نفراتی که خودش را به بم رساند حاج احمد بود؛ حاج احمد کاظمی. حاج احمد مرد میدانهای سخت بود و میتوانست به سرعت همه چیز را تحلیل کند، نقشه دقیقی بچیند و بعد با نقشهای که چیده بود، بحران موجود را در کمترین زمان ممکن حلوفصل کند. روی همین حساب سراغ فرودگاه بم رفت؛ فرودگاهی که قرار بود محل آمد و رفت هواپیماهایی باشد که میخواستند نیرو و امکانات بیاورند تا شاید حتی اندکی غم و درد مردم عزادار بم را کم کنند. روی این حساب حاج احمد کاظمی با همراهی بیدریغ یار همیشگی خود، بیاستراحت شروع میکنند به احیای فرودگاهی که عملا غیرقابل استفاده شده بود.
ساعت 6.5 صبح بود که یا علی گفتند و نیروها را بسیج و بیوقفه شروع کردند به ساخت و تعمیر بخشهای حیاتی فرودگاه. ساعت 10 شب بود که حاج احمد گروهش را که تشنه و گرسنه بودند، جمع کرد و گفت کمر کار را شکستهاند؛ این یک اتفاق بینظیر بود و خیلیها باور نداشتند امکان چنین کاری باشد اما واکنشها رنگ شادی نداشت. میان آن همه مردمی که عزیزانشان را از دست داده بودند و گریه امانشان نمیداد، مگر میشد خوشحال بود. از صبح اول وقت تا 15 ساعت بعد که دیگر خیالشان از بابت تمام شدن کار فرودگاه راحت شده بود، کمتر از نیم ساعت استراحت کردند و بعد دوباره شروع کردند تا حوالی ساعت 12 شب که غریو اللهاکبر و صلوات حاج احمد در فضای فرودگاه پیچید و فرودگاه کارش را شروع کرد. اینها اما صرفا یک روایت ساده از آن ساعتهای عجیب در فرودگاه است؛ ساعتهایی که حالا حوزه هنری با هوشمندی سراغ روایت تصویری آن رفته است. روایت پر از حادثه و هیجان 18 ساعت اولیه پس از زلزله بم که 2 سردار بزرگ جانشان را کف دست گذاشتند و کاری کردند کارستان و شاید درست در آن ساعتها بود که مردی، غمگینانه و تلخ سراغ خانوادهاش رفته بود که مدتی بود ندیده بودشان؛ خانوادهای که وقتی کنارشان رسید، زانوهایش شل شد و افتاد روی زمین. همه خانوادهاش جلوی ویرانهای که روزگاری خانه او بود خوابیده بودند با کفنی سفید روی هرکدام. مغزش از کار افتاده بود انگار. بیاختیار رفت سراغ 2 پسرش قاسم و علیاکبر. هر دو را انداخت روی دوش و رفت تا شاید جایی به خاک بسپاردشان. بعد هم بنشیند کنار آنها و تا آخر دنیا گریه کند. در این دنیا نبود. نه عکاس را دید که داشت از پشت سر تصویری از او ثبت میکرد، نه مرد بمی را که حرصش گرفته بود از عکس انداختن در آن شرایط سخت و به قصد دعوا و کتککاری و داشت میدوید طرف عکاس و نه حتی مرد لاغراندامی که دوربینش را گذاشته بود زمین. زل زده بود به مرد و 2 پسرش و زارزار گریه میکرد. مردی که چند دقیقه بعد دوربین را برداشت و رفت تا از این اتفاق تلخ فیلم بسازد؛ فیلمی که بعدها شد «بیدار شو آرزو».
در آن شرایط و آن جهنمی که درست شده بود و همه تلاش میکردند خراشهای روی روح و جسمشان را تاب بیاورند یا دست بالا به یکدیگر کمک کنند تا جنازهها از زیر آوار بیرون بیاید و آنها که زنده مانده بودند مجال ادامه زندگی پیدا کنند، هیچکس نمیدانست که در آن چند ساعت غریب 2 سرداری که تمام زندگیشان را وقف مردم کرده بودند، چه حالی داشتند. 2 بزرگی که اگر میشد مینشستند که ویرانههای بم با اشکشان سیراب شود اما خودشان را به زحمت کنترل کردند تا گروه از هم نپاشد. آنها میدانستند که تا چند ساعت دیگر اگر فرودگاه بم راه نیفتاده باشد، دیگر هیچ کمکی نخواهد رسید، هیچ مجروحی منتقل نخواهد شد و بم چنان تنها میماند که تمام ساکنان زندهاش هم در معرض مرگ قرار میگیرند. حاج احمد میدانست در این چند ساعت اگر باران سنگ هم ببارد، آنها باید فرودگاه بم را احیا کنند؛ کاری که بعضیها گمان داشتند خوشخیالی است و بعضی دیگر دیوانگی.
حاج احمد اما میدانست آن 18 ساعت شاید از 18 سال هم مهمتر است. میدانست نتیجه این 18 ساعت چه خواهد بود. میدانست آن 18 ساعت شروع دوباره زندگی خواهد بود.
ارسال به دوستان
افشاگری گاردین علیه رئیسجمهور آمریکا: بایدن در 30 سال گذشته بیش از 4 میلیارد دلار از حامیان اسرائیل کمکهای مالی دریافت کرده است
جو بایدن جایزهبگیر
بایدن در دهه 80 میلادی: هر کسی دنبال حمله به اسرائیل باشد را قاطعانه از میان برمیدارم حتی به بهای کشتن زنان و کودکان
گروه بین الملل: گاردین با اشاره به حمایتهای بیچون و چرای رئیسجمهور آمریکا از رژیم صهیونیستی، به کارشکنیهای دولت آمریکا در تلاشهای بینالمللی برای آتشبس در جنگ غزه پرداخت. روزنامه گاردین نوشت: رئیسجمهور آمریکا واکنش مردی را داشت که او را به زور برای عصبکشی دندان به دندانپزشکی برده باشند. واشنگتن با تهدید به استفاده از حق وتو، روزها رایگیری و مذاکرات را در شورای امنیت سازمان ملل به تاخیر انداخت، همچنین با پیشنویس قطعنامهای مخالفت کرد که خواستار «توقف فوری و پایدار خصومتها» بود و اطمینان یافت این قطعنامه کنترل رژیم صهیونیستی بر تمام کمکرسانیها به جمعیت 2.3 میلیوننفری در غزه را پایان نمیدهد. این رسانه انگلیسی میافزاید: آمریکا افزون بر این، با آتشبس مخالف است و ادعا میکند این امر تنها به سود حماس خواهد بود. پیشتر در ماه جاری، مجمع عمومی سازمان ملل با ۱۹۳ عضو خواستار آتشبس «بشردوستانه» شد و ۱۵۳ عضو به این اقدام که پیشتر توسط آمریکا وتو شده بود، رای مثبت دادند. بایدن به طرز عجیبی نسبت به گرفتاریهای غیرنظامیان افغانستان در پی خروج ناشیانه نظامیان آمریکا از افغانستان بیاعتنا به نظر میرسید.
او اعتبار تلفات غیرنظامیان را زیر سوال برد و نتوانست عمق عاطفی کشته شدن کودکان را درک کند. گاردین مینویسد: با توجه به ایمان مادامالعمر او به اسرائیل و حق آن برای دفاع از خود به هر قیمتی که باشد، امتیازاتی که او بهتدریج و با اکراه به آخرین قطعنامه داده است، تعجببرانگیز نیست.
بایدن میگوید «قلبا یک صهیونیست» است و پدرش ارزش تشکیل «سرزمین یهودی» را در پی «هولوکاست» برای او تشریح کرده است.
او در مدت بیش از نیم قرن حضور در سمتهای مختلف با تمامی نخستوزیرهای رژیم صهیونیستی دیدار کرده است که نخستین آنها «گلدا مایر» در سال ۱۹۷۳ بود. بایدن معمولا تعریف میکند موقع عکس گرفتن، مایر با صدای آهسته به او گفته بود اسرائیل«یک سلاح سری» برای محافظت از خود دارد؛ «هیچ جایی برای رفتن نداریم».
روایت کمتر شنیده شدهای نیز مربوط به «مناخیم بگین»، نخستوزیر پیشین رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۸۲ است که توسط کمیته روابط خارجی سنا در واشنگتن درباره استفاده غیرمتناسب از شدت قوای نظامی و شدت عمل در لبنان مورد استنطاق قرار گرفت.
در ادامه این مطلب آمده است که مناخیم پس از بازگشت به قدس اشغالی در جمع خبرنگاران گفته بود «یک سناتور جوان از جای خود بلند شد و سخنرانی بسیار پرشوری ایراد کرد؛ باید بگویم مدتها بود چنین سخنران بااستعدادی ندیده بودم و او واقعا از «عملیات صلح برای الجلیل» حمایت کرد».
بگین همچنین گفته بود این سناتور که نامش بایدن بود فراتر از اسرائیل عمل میکرد، همچنین گفت قاطعانه هر کسی را که به دنبال حمله به کشورش باشد از میان برمیدارد، حتی اگر به معنای کشتن زنان و کودکان باشد.
بایدن از سال ۱۹۹۰ تاکنون با دریافت بیش از 4 میلیارد دلار کمکهای مالی از گروههای حامی اسرائیل، بزرگترین دریافتکننده این کمکها بوده و مبالغی که او دریافت کرده است، بسیار بیشتر از همحزبیهای دموکراتش «رابرت منندز» و «هیلاری کلینتون» است که هر یک کمتر از 2.5 میلیون دلار دریافت کردهاند.
وی پس از عملیات «توفان الاقصی» در ۷ اکتبر، او تمام همدردی خود را به نمایش گذاشت و از آن موقع از کنگره خواسته است ۱۴ میلیارد دلار کمک نظامی به رژیم صهیونیستی تخصیص دهد. در ادامه گزارش این روزنامه آمده است: «آرون دیوید میلر» تحلیلگر مذاکرهکننده و مشاور پیشین در امور خاورمیانه در وزارت خارجه آمریکا میگوید: «در میان روسای جمهوری آمریکا، تنها پیوند او با اسرائیل یا تجربه او از آن منحصربهفرد است. حمایت غیرعادی او تضمینشده است.
موضع پیشفرض او تطبیق دادن است نه مقابله». این رسانه در پایان نوشت: با وجود تمایلات حمایتی بایدن نسبت به اسرائیل، برخی موارد مخالف و مقابلهکنندهای نیز از جمله بقای سیاسی او در آستانه رقابت احتمالی با «دونالد ترامپ» کاندیدای حزب جمهوریخواه و رئیسجمهوری پیشین آمریکا در این میان مطرح است.
طبق یک نظرسنجی که توسط روزنامه نیویورک تایمز انجام شده است، حدود سهچهارم واجدان شرایط برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ که در بازه سنی ۱۸ تا ۲۹ قرار دارند، عملکرد بایدن را در رسیدگی به مساله جنگ غزه
تایید نمیکنند.
***
خبرگزاری فرانسه: بایدن آمریکا را منزویتر کرده است
خبرگزاری فرانسه طی گزارشی نوشت: با گذشت ۳ سال از روی کار آمدن جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا، حمایت از اسرائیل در جنگ با حماس به وجهه بینالمللی آمریکا آسیب زده و این کشور را در عرصه بینالمللی منزویتر کرده است. این خبرگزاری افزود: در حالی که بایدن با وعده بازگرداندن وجهه بینالمللی آمریکا به این کشور روی کار آمد اما بعد از 3بار وتوی توقف درگیریها در غزه، در قطعنامه روز جمعه شورای امنیت تنها اجازه داد کمکها به غزه ادامه یابد. این کشور حتی از متحدان نزدیک خود مانند انگلیس، فرانسه و ژاپن هم که از این قطعنامه حمایت کردند، عقب ماند و به آن رای ممتنع داد. لزلی وینجاموری، مدیر برنامه آمریکا در موسسه چتم هاوس لندن، گفت بیشتر سیاستگذاران اروپایی هنگامی که صحبت از آمریکا میشود، هنوز هم اول از همه به حمایت قوی جو بایدن از اوکراین در برابر حمله روسیه فکر میکنند. وی گفت آنچه در سراسر جهان رخ میدهد این است که آمریکا بیشتر به اسرائیلیها و اوکراینیها اهمیت میدهد و اهمیتی برای رنگین پوستان قائل نیست. مقامات دولت بایدن مدعیاند که پشت پرده به رژیم صهیونیستی فشار میآورند با این حال به رغم اجازه رژیم صهیونیستی برای باز شدن برخی گذرگاهها برای انتقال کمکها آنچنان که وینجاموری گفته است با افزایش تصاویر درد و رنج مردم غزه این روایت که بایدن اسرائیل را تحت فشار قرار داده کارساز نبوده است. به گفته مدیر بخش خاورمیانه موسسه افکارسنجی گالوپ، نتایج نظرسنجی از ۶ کشور عربی در ماه گذشته نشان داد فقط ۷ درصد بر این باورند که آمریکا نقش مثبتی در جنگ غزه ایفا کرده است. به گفته موسس گروه تحقیقاتی Mustakilla در عراق، تهاجم به این کشور در ۲ دهه پیش به شدت وجهه و اعتبار واشنگتن نزد کشورهای عربی را کاهش داد. وی تصدیق کرد که رسانههای اجتماعی صحنههای بدون فیلتری از غزه را به اعراب نشان دادهاند که حکایت از سوگیری کامل واشنگتن در قبال اسرائیلیها و نادیده گرفتن حق فلسطینیها دارد.
ارسال به دوستان
حمله عاجزانه برای فرار از شکست
مرتضی حسینزاده: دیروز جنگندههای رژیم صهیونیستی طی حملهای به زینبیه دمشق، سردار سیدرضی موسوی از مستشاران باسابقه ایران در سوریه را به شهادت رساندند. شهید موسوی از مستشاران باسابقهای بود که بیش از 30 سال در سوریه حضور داشت. او از فرماندهان کلیدی جبهه مقاومت در سوریه بود. اقدام رژیم صهیونیستی در ترور این فرمانده شهید مقاومت، یک انتحار نظامی به حساب میآید. صهیونیستها یکی از فرماندهان ایرانی در سوریه را به شهادت رساندند و قاعدتا اکنون این ذهنیت ایجاد شده است که ایران در پاسخ به این عملیات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی چه واکنشی خواهد داشت.
واکنش ایران به این جنایت صهیونیستها قطعا باید در مختصات جنگ فعلی جبهه مقاومت با رژیم اشغالگر قدس و آمریکا به عنوان حامی اصلی این رژیم ارزیابی شود. شهید سیدرضی موسوی یکی از فرماندهان جبهه مقاومت بود و قاعدتا انتقام این شهید عزیز نیز توسط جبهه مقاومت گرفته خواهد شد. در این باره البته باید چند نکته را نیز در نظر داشت.
1- هدف رژیم صهیونیستی از ترور شهید موسوی، گسترده کردن جنگ و در واقع گسترش جنگ به بیرون از مرزهای سرزمینهای اشغالی است. پس از عملیات قهرمانانه توفان الاقصی، تمام تلاش صهیونیستها توسعه جنگ به کل منطقه بوده است، چرا که توفان الاقصی بزرگترین ضربه نظامی، امنیتی و سیاسی به رژیم صهیونیستی در درون سرزمینهای اشغالی بود. صهیونیستها درگیر بزرگترین جنگ در درون سرزمینهای اشغالی شدند و با توجه به واقعیتهای میدانی، بازندههای این نبرد، فارغ از هر نتیجهای خواهند بود. صهیونیستها حالا 2 ماه است وارد غزه شدهاند و تاکنون نتوانستهاند یک پیروزی مهم در قاعده نبردهای نظامی به دست آورند. بنابراین واضح است آنها تمایل داشته باشند جنگ به بیرون از مرزهای سرزمینهای اشغالی کشانده شود تا با درگیر شدن سایر کشورهای منطقه، بتوانند بهانهای برای ایجاد یک ائتلاف جنگی به سود خود پیدا کنند. ضمن اینکه با توسعه جنگ، تمرکز افکار عمومی دنیا از این رژیم و جنایات آنها در غزه برداشته میشود و معادلات جدیدتری بر وضعیت جنگ حاکم میشود. بنابراین به شهادت رساندن سردار قهرمان، سیدرضی موسوی نیز اقدامی انتحاری برای وارد کردن ایران به جنگ مستقیم با رژیم صهیونیستی و تبدیل منطقه غرب آسیا به یک میدان جنگی است.
2- جبهه مقاومت به مثابه یک کل و منظومه فکری و عملیاتی منسجم عمل میکند. در جریان جنگ اخیر غزه این هماهنگی و انسجام جبهه مقاومت نمود عینی یافت و منطقه غرب آسیا شاهد پدیده بینظیر عملیات منسجم و هماهنگ علیه رژیم اشغالگر قدس است. تنظیم میزان فعالیت هر کدام از ابعاد جبهه مقاومت علیه رژیم اشغالگر قدس نشاندهنده وجود یک اتاق فکر و اتاق کنترل مسلط بر فرآیندهای سیاسی و نظامی در منطقه غرب آسیاست. همین هماهنگی و انسجام باعث شده حملات دیوانهوار صهیونیستها فاقد ارزش نظامی و امنیتی شود. ضمن اینکه مقاومت اکنون در دفاع از ضلع فلسطینی خود در غزه، در حال نشان دادن میزان توانایی خود علیه رژیم اشغالگر قدس است. قطعا بر اساس یک برنامهریزی هماهنگ و حساب شده، در هر بازه زمانی مشخص، هر کدام از اضلاع جبهه مقاومت در حال ایفای نقش علیه صهیونیستها هستند. این برنامهریزی و اقدام هماهنگ برای حراست از پیروزی توفان الاقصی و همچنین وادار کردن صهیونیستها به پایان دادن جنگ و جلوگیری از کشتار بیشتر مردم بیپناه غزه است. انتقام ترور شهید موسوی را نیز باید در همین قاعده ارزیابی کرد. به عبارتی جبهه مقاومت در عملیاتهای خود علیه رژیم اشغالگر قدس، حتما بخش ویژهای را برای گرفتن انتقام شهید سیدرضی موسوی در نظر خواهد گرفت.
3- توفان الاقصی نشان داد جبهه مقاومت میتواند براحتی در کمتر از نصف روز، ضربهای جبرانناپذیر به رژیم صهیونیستی وارد کند؛ ضربهای که مختصات آن میتواند انتقام خون همه شهدای مقاومت از ابتدا تاکنون تلقی شود. بنابراین جبهه مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی، دست برتر را داشته و خواهد داشت. اکنون نیز این صهیونیستها هستند که تلاش میکنند از مخمصهای که پس از توفان الاقصی در آن افتادهاند، جان سالم به در برند. لذا این نکته مهم را باید در نظر داشت که رژیم صهیونیستی اکنون یک جبهه گسترده عملیاتی و نظامی را در مقابل خود دارد؛ جبههای از درون غزه تا کرانه باختری، لبنان، سوریه، عراق و نیز یمن قهرمان و قطعا توان واکنش گسترده به همه اضلاع این جبهه گسترده را نخواهد داشت. صهیونیستها در غزه در حال درجا زدن هستند.
حملات کور آنها به کرانه باختری نشان میدهد ترس عمیقی از فعال شدن مقاومت در این بخش از سرزمینهای اشغالی به جان آنها افتاده است. در جبهه شمالی، در مقابل حملات دقیق و حسابشده حزبالله ذلیل شدهاند و ابتکار عمل در دستان حزبالله است. در سوریه به عنوان پشتیبان مقاومت، نتوانستهاند کوچکترین خللی در بحث لجستیک مقاومت ایجاد کنند. در جبهه یمن، صهیونیستها رسما بازنده بزرگ هستند و دست به دامان آمریکا شدهاند. فضاحت ائتلاف آمریکا علیه یمن را نیز این روزها همه خبرگزاریها و روزنامههای دنیا روایت کردهاند. جالبتر اینکه، هم رژیم صهیونیستی و هم آمریکا در مقابل حملات دقیق و تاثیرگذار مقاومت عراق نیز ساکت و سرگردان هستند. چند روز قبل مقاومت عراق اعلام کرد یک میدان نفتی بزرگ در نزدیکی حیفا را مورد حمله قرار داده است. صهیونیستها در واکنش به این عملیات مهم مقاومت عراق، هیچ کاری نتوانستهاند انجام دهند. هیچ کاری هم نمیتوانند انجام دهند. مستاصل هستند. بنابراین حلقه محاصره مقاومت در حال تنگ کردن همه عرصهها بر رژیم صهیونیستی است. بر همین اساس باید دقت داشت در تحلیل تحولات و اتفاقات مربوط به این جنگ مهم، همه چیز را بر اساس یک معادله کلی ارزیابی کرد. ترور شهید سیدرضی موسوی نیز باید بر اساس همین قاعده در نظر گرفته شود. قطعا جبهه مقاومت در گستره وسیعی که علیه صهیونیستها ایجاد کرده است، انتخابهای متعددی برای گرفتن انتقام خون مطهر شهید موسوی در اختیار دارد؛ انتقامی که به هر شکلی باشد، مانع فرار رژیم صهیونیستی از مخمصه جنگ غزه خواهد شد.
ارسال به دوستان
رئیسجمهور و نخستوزیر صربستان از همکاری اطلاعاتی مسکو با بلگراد برای مهار شورش مخالفان خبر دادند
نجات صربستان از کودتای مخملی غرب
صربستان از یک کودتای مخملی ساخته و پرداخته غرب، شبیه آنچه 10 سال پیش در اوکراین رخ داد، جان به در برد. شامگاه یکشنبه گذشته هزاران نفر از ائتلاف اپوزیسیون «صربستان علیه خشونت» (اسپیان) که حامی پیوستن به اتحادیه اروپایی است، در اعتراض به پیروزی حزب مترقی صرب (اساناس) در مقابل ساختمان پارلمان در پایتخت این کشور تجمع کردند.
اغتشاشکنندگان بعد از محاصره محوطه پارلمان در پارک پایونیرسکی در مرکز بلگراد به خشونت متوسل شده و از دروازههای محوطه گذشتند، سپس با سر دادن شعارهای «بیرون بروید» و «اینجا صربستان است» تلاش کردند با چماق و سنگ شیشههای در ورودی اصلی مجلس ملی صربستان را بشکنند و وارد آن شوند که با مقاومت نیروهای پلیس ضد شورش مواجه شدند که پشت در موضع گرفته بودند. در جریان این حمله که با پرتاب مواد محترقه به داخل ساختمان همراه بود، 2 مامور پلیس زخمی شدند.
در نهایت مهاجمان توسط پلیس متفرق شدند. این تظاهرات که رئیسجمهور الکساندر ووچیچ از آن تحت عنوان «انقلاب رنگی» مورد حمایت غرب یاد کرده، در اعتراض به نتایج انتخابات پارلمانی هفته گذشته برگزار شد که با پیروزی حزب حاکم مترقی به رهبری ووچیچ به پایان رسید.
ائتلاف مخالف اسپیان، پس از اعتراضات ضددولتی بهار گذشته شکل گرفت که در جریان آن 2 بار 2 تیراندازی دسته جمعی رخ داد. این جنبش اعتراضی ابتدا خواستار استعفای براتیسلاو گاسیچ، وزیر کشور و الکساندر وولین، رئیس اطلاعات بود اما به سرعت هدف غایی خود برای برکناری رئیسجمهور ووچیچ و سپس نخستوزیر آنا برنابیچ و کابینهاش را آشکار کرد. جالب اینکه رادومیر لازوویکا، رئیس مشترک جبهه چپ سبز صربستان درست در همان حال که تظاهراتکنندگان در حال شکستن در و شیشههای ساختمان پارلمان برای ورود به آن بودند، مدعی شد اپوزیسیون به دنبال خشونت نبوده(!) و صرفا به دنبال دفاع از نهادهای ملی است. او به شکلی مرموز از نیروهای ژاندارمری که مقابل حمله مهاجمان ایستاده بودند خواست بگذارند مردم وارد مجلس شوند، سپس خواستار سخنرانی برای اغتشاشگران از بالکن مجلس شد!
این تظاهرات ساختاری شبیه شورش پاییزه -زمستانه 2014-2013 توسط لیبرالها و نئونازیهای مورد حمایت غرب در میدان نزالهژنوستی کییف، مرکز ارگ حکومتی اوکراین داشت که منجر به سقوط دولت قانونی ویکتور یانوکوویچ و آغاز عصر دولتهای دستنشانده آمریکا در کییف شد. ووچیچ دیروز با اشاره به حمله حامیان حزب مخالف دولت به پارلمان اعلام کرد: «هیچ انقلابی در جریان نیست. هیچ چیزی به میل آنها پیش نمیرود. کسانی که سوگند میخورند با خشونت مبارزه کنند، نشان دادهاند اراذل واقعی هستند».
رئیسجمهور صربستان همچنین با استناد به گزارشهای یک سرویس اطلاعاتی خارجی، مدعی شد این توطئه از قبل به او اطلاع داده شده بود. او برنامهریزی این اعتراضات را توسط قدرتهای غربی دانست که خواهان برکناری او از سمت خود به دلیل روابط صمیمانهاش با روسیه و امتناع از دست کشیدن از ادعای بلگراد درباره کوزوو هستند. نخستوزیر صربستان نیز وقایع یکشنبه شب محوطه پارلمان را «شورشهای برنامهریزیشده» خوانده و از سرویسهای امنیتی روسیه به خاطر هشدار قبلی به بلگراد در این مورد تشکر کرد. خانم آنا برنابیچ در یک گفتوگوی تلویزیونی گفت: «احساس میکنم مهم است بویژه امشب از صربستان دفاع کنیم و از سرویسهای امنیتی روسیه که این اطلاعات را در اختیار داشتند و با ما به اشتراک گذاشتند، تشکر کنیم».
او به این نکته اشاره کرد که تشکر از روسیه بابت همکاری امنیتی با صربستان احتمالا به مذاق غربیها خوش نخواهد آمد. او ادامه داد: «زمانی که این اطلاعات (هشدار مسکو) را با دیگران (کشورهای اتحادیه اروپایی) به اشتراک گذاشتیم، گفتند اینها اطلاعات نادرست روسیه است که اخبار جعلی منتشر میکند».
ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه نیز این رخدادها را تلاش مجموعه غرب برای متزلزل کردن وضعیت در صربستان با استفاده از روشهای کودتای میدان (در اوکراین) توصیف کرد و خواستار احترام به قانون اساسی این کشور شد. کودتای مخملی مورد حمایت غرب در فاصله تنها یک ماه بعد از توافق اولیه دولت ووچیچ برای برگزاری مانور نظامی مشترک با نیروهای ناتو رخ میدهد و احتمالا به تیرهتر شدن روابط بلگراد با ناتو، اتحادیه اروپایی و ایالات متحده منجر خواهد شد.
ارسال به دوستان
صبحهای سخت اسرائیل
مهدی بختیاری: روز یکشنبه، در هفتادونهمین روز نبرد توفان الاقصی، برخی مقامات رژیم صهیونیستی، برای چندمین بار توئیتی با عنوان «صبح سخت» منتشر کردند؛ عنوانی که مربوط به هلاکت ۸ افسر و سرباز دیگر ارتش اسرائیل بود که صبح همان روز خبرشان اعلام شد.
فردای آن روز، با کشته شدن ۱۴ رأس دیگر از نیروهای ارتش اسرائیل در نوار غزه، تعداد کشتههای نظامی این رژیم (که اداره سانسور در ارتش اسرائیل اجازه انتشار آنها را داده است) به 489 نفر و تعداد کشتههای نظامی از ابتدای آغاز حمله زمینی (یعنی 27 اکتبر) به 156 نفر رسید.
روند افزایش کشتههای صهیونیست، با ورود یگان تکتیراندازان فلسطینی به میدان نبرد بیشتر شده و روزانه تصاویر تعداد زیادی از سربازان و تجهیزات اسرائیلی که توسط قناصها یا افراد مجهز به سلاح ضدزره یاسین مورد هدف قرار میگیرند منتشر میشود.
تعداد زیاد کشتههای ارتش اسرائیل در نبرد با گروههای مقاومت فلسطینی که عمدتا در شمال نوار غزه رخ داده (برخی از آنها هم در حملات نیروهای حزبالله در شمال فلسطین اشغالی کشته شدند) موج بزرگی از اعتراضات و انتقادات به دولت نتانیاهو را برانگیخته است.
ساکنان سرزمینهای اشغالی و بسیاری از سیاسیون این رژیم با ادامه جنگ به این شکل مخالف هستند و نتانیاهو را برای پایان دادن به جنگ تحت فشار قرار دادهاند.
این فشار البته به دلیل طولانی شدن جنگ (نزدیک به 3 ماه) از ناحیه کشورهای دیگر و حتی دوستان اسرائیل هم زیاد شده و آنطور که در اخبار آمده، مقامات آمریکایی هم اولتیماتومی برای پایان دادن به این جنگ برای اسرائیل تعیین کردهاند.
با این حال مقامات این رژیم (بویژه نتانیاهو نخستوزیر) همچنان اعلام میکنند جنگ را تا رسیدن به اهداف نهایی ادامه خواهند داد.
اهداف نهایی آنها که نتانیاهو روز گذشته نیز بار دیگر بر آنها تاکید کرد، نابودی حماس، تغییر وضعیت حکمرانی در غزه و آزادسازی همه اسرای اسرائیلی بود که هیچکدام از آنها تاکنون محقق نشده و البته در آینده نیز احتمال تحقق آنها - با توجه به وضعیت موجود - چندان محتمل به نظر نمیرسد.
گروههای مقاومت فلسطینی از جمله حماس، همچنان سازمان رزم خود را با کمترین تلفات حفظ کردهاند، نبردهای زمینی در مناطق اشغالی همچنان مانند روز اول ادامه دارد و صهیونیستها حتی نتوانستهاند مکان نگهداری اسرایشان را - که گفته میشود عمدتا در داخل تونلها هستند- پیدا کنند.
دستیابی به تونلهای غزه و از بین بردن آنها هم یکی دیگر از اهداف مهم ارتش اسرائیل است. آنها بعد از 70 روز بالاخره توانستند وارد یکی از آنها شوند و فیلم آن را نیز منتشر کردند که با واکنش جالب حماس روبهرو شد.
حماس با انتشار تصاویری از این تونل که بزرگی و کارآمدی آن را نشان میداد، اعلام کرد کارشان با این تونل تمام شده و آنها (صهیونیستها) دیر رسیدهاند! کمینهای متعدد گروههای فلسطینی بر سر راه سربازان و یگانهای زرهی ارتش اسرائیل در شمال نوار غزه و انتشار تصاویر آن در فضای مجازی، بازخورد زیادی در جامعه صهیونیستی داشته و با فرسایشی شدن جنگ و افزایش فشار بر ارتش اسرائیل در غزه، توان یگانهای اصلی حاضر در این نبرد نیز رو به تحلیل است و همین مساله با انتقادات زیاد حتی در بین فرماندهان نظامی مواجه شده است.
اخیرا «یحیی سنوار» از رهبران حماس (و یکی از افراد اصلی در لیست ترور اسرائیل) با تاکید بر ادامه نبردهای شدید، خشن و بیسابقه علیه نیروهای اشغالگر، گفته ارتش اسرائیل تاکنون متحمل خسارات سنگین جانی و تجهیزاتی شده است.
به گفته سنوار، در طول این جنگ زمینی، گردانهای القسام حداقل 5000 نفر از نیروهای نظامی ارتش اسرائیل را هدف قرار دادهاند که یکسوم آنها کشته و یکسوم دیگر هم بشدت مجروح شدهاند.
این روزها اگرچه سران و رسانههای صهیونیست در بسیاری موارد، روزشان را «به سختی» و با خبر هلاکت دستهجمعی سربازانشان آغاز میکنند اما وضعیت برای نتانیاهو و دولتش سختتر از اینهاست و این سختی لااقل برای او روز و شب نمیشناسد.
با افزایش تلفات ارتش اسرائیل (که حتما تعداد آنها بسیار بیشتر از چیزی است که تاکنون به شکل رسمی اعلام شده) نتانیاهو بیش از پیش برای پایان دادن به جنگ تحت فشار قرار خواهد گرفت؛ جنگی که میداند پایان آن به شکل فعلی و بدون دستیابی به اهدافی که بارها اعلام کرده، به معنای پایان عمر سیاسی او خواهد بود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|