|
به بهانه درگذشت فرانتس بکن باوئر اسطوره آلمانی مستطیل سبز
فوتبال بدون قیصر
محمدرضا تقیخانی: «فرانتس بکن باوئر» اسطوره فوتبال آلمان در 78 سالگی درگذشت. بکن باوئر که به «قیصر» معروف بود را بعد از پله، بهترین بازیکن تاریخ فوتبال میدانند. او با اینکه در پست مدافع بازی میکرد اما 3 گل برای تیم ملی جوانان آلمان غربی، 14 گل برای تیم ملی آلمان و مجموعا 81 گل باشگاهی در پروندهاش به چشم میخورد. او سال 1971 کاپیتان تیم ملی آلمان غربی و سال 1972 موفق به قهرمانی در جام ملتهای اروپا شد. 2 سال بعد یعنی سال 1974 نیز جامجهانی را برای کشورش به ارمغان آورد. دوشنبه، خبر ناگوار بالاخره از سوی خانواده بکن باوئر اعلام شد تا جهان فوتبال یکی دیگر از ستارههای بزرگ تاریخ خود را بعد از مارادونا، پله و کرویف از دست دهد؛ مردی که با عنوان قیصر در عالم فوتبال شناخته میشد. در کنار شخصیت بالا و قابل احترامی که در جهان فوتبال داشت، 2 انتقام تاریخی و سربزنگاه نیز در کارنامه او به یادگار باقی مانده است؛ انتقامی که فقط خودش باید میگرفت و حلاوت زیادی برای آلمانها داشت. بکن باوئر که بعد از نمایش ناامیدکننده آلمان در جام ملتهای اروپا 1984 و عدم صعود از گروه در مرحله نهایی این رقابتها جانشین «یوپ دروال» شده بود، در جامجهانی 1986 در فینال نبرد را به آرژانتین و مارادونا باخت و با این باخت همانند دروال که در جامجهانی 1982 نایبقهرمان جهان شده بود، به مقام دومی بسنده کرد. این نتیجه خوبی برای شروع بود. جام ملتهای اروپا 1988 در آلمان برگزار میشد؛ آلمانها یک دشمن دیرینه در فوتبال به نام هلند دارند. هلند که در آن سالها با داشتن نسل جدیدش و 3 تفنگدار خود یعنی رود گولیت، مارکو فانباستن و فرانک ریکارد بعد از سال 1974 دوباره به پا خاسته بود، در بازی نیمهنهایی در خاک آلمان موفق شد تیم ملی آلمان را با نتیجه 2 بر یک شکست دهد تا نه تنها انتقام فینال جامجهانی 1974 را از آلمان که آن روزها بکن باوئر کاپیتانش بود بگیرد، بلکه در خاک آلمان قهرمان هم شد تا مزه این برد برای کشور همسایه ژرمنها شیرینتر از عسل باشد. از سویی حرکت زشت و زننده رونالد کومان با پیراهن ژرمنها در پایان بازی در حضور مسؤولان آلمانی آتش این دشمنی را بیشتر کرد. جامجهانی 1990 ایتالیا در راه بود و خیلیها هلند، برزیل، ایتالیای میزبان، آرژانتین با مارادونا و آلمان را مدعی قهرمانی میدانستند. این جام مهمترین روزهای قیصر بود. او نه تنها جام را به خانه برد، بلکه 2 انتقام مهم فوتبال آلمان را از آرژانتین و هلند گرفت تا با قهرمانی در جهان به کار خود در تیم ملی پایان دهد؛ اولی در مرحله حذفی رقم خورد، بعد از صعود 2 تیم به مرحله حذفی، آلمان در یک بازی جنجالی که با اخراج رودی فولر و فرانک رایکارد همراه بود، موفق شد با نتیجه 2 بر یک هلند را شکست دهد و یک قدم به انتقام اصلی - آرژانتین - نزدیکتر شود. خوشحالی بیحد و حصر یورگن کلینزمن و آندریاس برمه که اتفاقا گلهای قشنگی هم در این دیدار پر برخورد به ثمر رساندند، نشان از اهمیت بالای این بازی برای آلمان داشت. آلمان موفق شده بود هلند را از پیش رو بردارد و به نیمه نهایی برسد و چه تیمی بهتر از آرژانتین برای پایانی خوش برای بکن باوئر که انتقام شکست در فینال قبلی را بگیرد. بکنباوئر موفق به شکست آرژانتین شد تا علاوه بر گرفتن انتقام، یک قهرمانی تاریخی برای آلمان به دست آورد. ارسال به دوستان
در عملیات نیروهای مقاومت در غزه 9 نظامی صهیونیست به هلاکت رسیدند
میدانداری حماس
* هاآرتص: حملات موشکی حماس به اسرائیل به رغم حمله به غزه کماکان ادامه دارد/ * افزایش سطح تنشها در جبهه شمالی با ترور فرماندهان حزبالله و حمله مقاومت به پایگاههای اسرائیل
گروه بینالملل: 9 نظامی اسرائیل طی 24 ساعت در نبرد غزه به هلاکت رسیدند. این خبر در حالی دیروز منتشر شد که هاآرتص گزارشی درباره ورود نیروهای اسرائیلی به تونلهای غزه منتشر کرد که برای صهیونیستها مملو از خوف و ترس است. بیش از 3 ماه از آغاز جنگ غزه میگذرد؛ جنگی که تاکنون موجب به شهادت رسیدن بیش از 23 هزار غیرنظامی فلسطینی، مفقود شدن 7 هزار تن و مجروح شدن بیش از 57 هزار نفر دیگر شده است. بر اساس آمارهای ارائه شده در اواخر دسامبر 2023 چیزی حدود 70 درصد ساختمانها و تاسیسات غیرنظامی شمال نوار غزه در نتیجه حملات هوایی و توپخانهای ارتش رژیم اشغالگر صقدس یا کاملا نابود شده یا دچار آسیبها و خسارات جدی شده است. با این حال، یک نکته قابل تامل درباره جنگ غزه این است که با گذشت بیش از 3 ماه از جنگ مذکور، نشانههای عینی و عدیدهای از قریبالوقوع بودن پیروزی مقاومت و ملت فلسطین بر اشغالگران صهیونیست در حال آشکار شدن است؛ نشانههایی که اشاره به آنها و تحلیلشان، از اهمیت زیادی برخوردار است.
1- وقوع زلزلهای بزرگ در عمق اراضی اشغالی
بتازگی دادگاه عالی رژیم اشغالگر قدس در اقدامی معنادار در بحبوحه جنگ غزه، از ابطال قانون «لغو برهان عدم معقولیت» خبر داد؛ قانونی که پیش از آغاز جنگ غزه از سوی پارلمان رژیم اشغالگر قدس، به مثابه بخشی از لایحه اصلاحات قضایی نتانیاهو تصویب شد و در قالب آن، میزان نظارت و کنترل دادگاه عالی رژیم صهیونیستی بر فعالیتهای نخستوزیر و کابینه مستقر در اراضی اشغالی تا حد زیادی کاهش مییافت. این اقدام دادگاه عالی رژیم صهیونیستی تا حد زیادی از نگاه بسیاری از ناظران و تحلیلگران و البته وزرای دولت نتانیاهو نظیر وزیر امنیت داخلی آن (ایتمار بنگویر) و همچنین وزیر دادگستری صهیونیستها (یاریو لوین)، به مثابه شوک و زلزلهای بزرگ ارزیابی و تحلیل شده که بازتابهای عینی خود را در میدانهای جنگ غزه نیز نشان خواهد داد. در واقع، اینطور به نظر میرسد که جریانهای مخالف و منتقد نتانیاهو و افراطیون متحد وی، در حال خارج شدن از سایه هستند و سعی دارند فشارهای سیستماتیک و نهادین خود را به وی و دولتش جهت خاتمه دادن به جنگ غزه که به ادعای خود صهیونیستها آنها را به ناکجاآباد برده، افزایش دهند.
2- تداوم شلیک موشک از نوار غزه به سمت اراضی اشغالی
نشریه صهیونیستی یدیعوت آحارانوت بتازگی در گزارشی با اشاره به رگبار موشکی اخیر گردانهای عزالدین قسام که تلآویو را هدف قرار داد و البته تداوم شلیک موشک از سوی جریان مقاومت فلسطین به اراضی اشغالی از بخشهای مختلف نوار غزه، به این مساله پرداخته است که «حماس به ما یادآوری میکند هنوز جنگ خاتمه نیافته است». با این حال، نکته مهم این است که حماس عملا شلیک موشکهای خود را به یک پالس معنادار در بحبوحه جنگ غزه تبدیل کرده است. روز گذشته بود که القسام 10 موشک به تلآویو شلیک کرد یا اینکه در شب آغاز سال میلادی جدید حماس چندین موشک به قلب سرزمینهای اشغالی شلیک کرد. همچنین در بحبوحه ادعاهای مکرر صهیونیستها مبنی بر اینکه کنترل شمال نوار غزه را به دست گرفتهاند، حماس بارها اقدام به شلیک موشک از همین مناطق به سمت اراضی اشغالی کرد؛ موضوعی که سیلی از انتقادها را از مقامهای ارشد سیاسی و نظامی اسرائیلی به همراه داشته است. در عین حال، تداوم شلیک موشکهای حماس از نوار غزه به سمت اراضی اشغالی، پیغامی روشن مبنی بر زنده و قدرتمند بودن جنبش حماس را نیز به طرف اسرائیلی مخابره میکند که این مساله تبعات و پیامدهای دردناکی را از حیث تشدید فشارهای داخلی علیه این رژیم به همراه دارد.
3- خروج 5 تیپ ارتش رژیم صهیونیستی از نوار غزه
بتازگی خبر خروج 5 تیپ ارتش رژیم اشغالگر قدس از نوار غزه منتشر شد. جالب اینکه پیشتر نیز نیروهای تیپ گولانی ارتش اسرائیل، مجبور به خروج از نوار غزه شده بودند. صهیونیستها مدعی شدهاند برای تجدید قوا و در قالب طرحهای خود برای دور تازه عملیات نظامی علیه حماس، اقدام به خروج نیروهای مذکور از نوار غزه کردهاند اما شواهد و قرائن گوناگون حاکی از این است که وارد آمدن خسارات و تلفات سنگین به نظامیان صهیونیست در جریان جنگ غزه، اصلیترین دلیل عقبنشینی گسترده نظامیان صهیونیست از این منطقه بوده است. در این میان پایگاه خبری عبریزبان واللا دیروز اعلام کرد در حادثه انفجار کامیون حامل مواد منفجره در نوار غزه که منجر به کشته شدن 6 نظامی اسرائیلی شد، 30 افسر و نظامی دیگر هم زخمی شدند. در این رابطه، اگرچه ارتش اسرائیل به هلاکت رسیدن 514 نظامی اسرائیلی از 7 اکتبر تاکنون را به صورت رسمی تایید کرده، اما چه مقامهای ارشد جریان مقاومت و چه نشریات صهیونیستی به صراحت تاکید دارند شمار کشتهشدگان اسرائیلی حداقل بیش از 3 برابر آمارهای رسمی اعلام شده از سوی رژیم اشغالگر قدس است. صهیونیستها سالهاست از تاکتیک سانسور در ارائه آمارهای مربوط به تلفات نیروهای خود بهره میبرند تا از این طریق، هم روحیه نظامیان خود را بالا نگه دارند و هم شکستهایشان را لاپوشانی کنند.
همچنین مجاهدان گردانهای قسام یک بمب ضدنفر «رعدیه» را در میان نیروهای پیاده ارتش رژیم صهیونیستی در منطقه بنی سهیلا در شرق خانیونس منفجر کردند که در این عملیات تعدادی از نیروهای اشغالگر کشته و زخمی شدند. در این میان، برخی نشریات صهیونیستی نظیر هاآرتص و یدیعوت آحارانوت، از معلول شدن دستکم 12 هزار نظامی صهیونیست، از ابتدای جنگ غزه تاکنون خبر میدهند و البته گزارشهای مختلف دیگری نیز حاکی از پر بودن ظرفیت مراکز توانبخشی و مشاوره روانشناسی به سربازان آسیب دیده اسرائیلی است(مثلا یدیعوت آحارانوت از روانه شدن 9 هزار نظامی اسرائیلی به آسایشگاههای روانی خبر داده است).
نکته قابل تامل اینکه نه تاکنون حماس نابود شده، نه حتی یک اسیر اسرائیلی (با استفاده از اهرم زور) آزاد شده و نه یکی از رهبران عالیرتبه حماس در نوار غزه نظیر «یحیی سنوار» و یا «محمد ضیف» ترور شدهاند. در این شرایط، نشریه یدیعوت آحارانوت، جنگ غزه را به چاهی تشبیه کرده که اسرائیل در قعر آن گرفتار شده و باید فکر کند چگونه میخواهد از آن خلاص شود. در عین حال، این نشریه به این مساله هم اشاره میکند که اسرائیل به هیچوجه آماده مواجهه با حزبالله لبنان در جبهه شمالی هم نیست و هرگونه وارد شدن به نبردی تازه با این جنبش، یک اشتباه راهبردی و بزرگ خواهد بود.
4- تداوم چالش امنیت دریانوردی برای صهیونیستها
در نهایت باید گفت اقتصاد رژیم اشغالگر قدس نیز با توجه به تداوم جنگ غزه و صرف شدن بخش قابل توجهی از منابع درآمدی صهیونیستها برای ماشین جنگیشان و در عین حال، تخلیه بسیاری از شهرکهای شمالی و جنوبی اراضی اشغالی و گسیل شدن صدها هزار نفر از شهرکنشینان صهیونیست به سمت مناطق مرکزی اراضی اشغالی، با چالشهای جدی روبهرو شده است. در این فضا اقدامات انصارالله یمن در هدف قرار دادن کشتیهای تجاری صهیونیستها یا کشتیهایی که به مقصد بنادر رژیم صهیونیستی حرکت میکنند، به مثابه شلیک تیر خلاص بر پیکره اقتصاد رژیم اشغالگر قدس بوده است. نکته قابل تامل در این میان این است که 98 درصد تجارت خارجی رژیم صهیونیستی از مجرای دریا انجام میشود و دریای سرخ و تنگه بابالمندب، از جمله نزدیکترین و راهبردیترین مسیرها برای تجارت دریایی صهیونیستها هستند. در این رابطه، نکته مهم این است که دامنه تهدیدات علیه کشتیهای اسرائیلی به ورای دریای سرخ نیز گسترش یافته و مثلا المیادین بتازگی در گزارشی، جزئیاتی تازه از هدف قرار گرفتن 2 کشتی اسرائیلی در اقیانوس هند را که مقادیر زیادی نفت حمل میکردند، منتشر کرد. نکته مهم اینکه حتی دولت آمریکا به عنوان متحد راهبردی و نزدیک اسرائیل نیز به رغم به کار بردن ترفندها و ابتکارهای مختلف نظیر رونمایی از ابتکار ائتلاف دریاییاش در دریای سرخ، نتوانسته حدی از امنیت را برای کشتیهای اسرائیلی یا آنهایی که به سمت اراضی اشغالی حرکت میکنند، ایجاد کند؛ معادلهای که در بحث تجارت دریایی، هزینهها و فشارهای قابل تاملی را به رژیم اشغالگر قدس وارد کرده (برخی از خسارت 58 میلیارد دلاری اسرائیل در این حوزه خبر میدهند) و چشمانداز پایان جنگ غزه را با توجه به اوجگیری طیف متنوعی از مولفهها علیه این رژیم، روشنتر کرده است.
***
سرگردی که با خانه سنوار عکس گرفت هلاک شد!
منابع اسرائیلی اعلام کردند سرگرد «سیفی شعیوف» فرمانده گردان 12 تیپ گولانی ارتش رژیم صهیونیستی که در خانه یحیی سنوار، رهبر حماس در نوار غزه عکس یادگاری گرفته بود، در درگیریها با مقاومت فلسطین کشته شد.
ارسال به دوستان
مرکز آمار اعلام کرد: کاهش 2.9 درصدی قیمت آپارتمان مسکونی در شهر تهران در آذر
بازار سرد مسکن
گروه اقتصادی: از خرداد سال جاری تاکنون همزمان با کاهش حجم معاملات مسکن، قیمتها هم در این بازار کاهشی شده و بر اساس آخرین گزارشهای رسمی، متوسط قیمت هر مترمربع مسکن در شهر تهران به 74 میلیون تومان رسیده که بیانگر کاهش 5 درصدی نسبت به خرداد است. به عبارت دیگر، سرمایهگذاری در این بازار چند ماه است دیگر نهتنها بازدهی ندارد، بلکه موجب ضرر و زیان سرمایهگذار هم میشود. کارشناسان پیش از این یکی از اصلیترین دلایل آشفتگی بازار مسکن را سرمایهای شدن آن عنوان کرده بودند. در یک وضعیت مطلوب مسکن باید کالایی مصرفی و در دسترس عموم باشد که به مرور زمان قیمت آن در بهترین حالت ثابت بماند، نه آنکه روند افزایشی داشته باشد. به گزارش «وطن امروز»، برپایه آمارهای منتشره مرکز ملی آمار ایران، قیمت مسکن در تهران در سومین ماه از پاییز امسال کاهش یافت. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، آذرماه ١٤٠٢ شاخص قیمت آپارتمانهای مسکونی شهر تهران به عدد ٢٧٤,٤ رسید که نسبت به ماه قبل (282.5)، 2.9 درصد کاهش داشته است.
* کاهش تورم ماهانه
آذر ١٤٠٢ تورم ماهانه قیمت آپارتمانهای مسکونی شهر تهران منفی 2.9 درصد بوده است که در مقایسه با ماه قبل (1.5درصد)، 4.4 واحد درصد کاهش داشته است. منظور از تورم ماهانه، درصد تغییر عدد شاخص قیمت ماه جاری نسبت به ماه قبل است.
* کاهش تورم نقطه به نقطه
آذر ١٤٠٢ تورم نقطه به نقطه قیمت آپارتمانهای مسکونی شهر تهران به عدد ٥٧,٥ درصد رسید. تورم نقطه به نقطه این ماه در مقایسه با ماه قبل (68.7 درصد) 11.2 واحد درصد کاهش داشته است. منظور از تورم نقطه به نقطه، درصد تغییر عدد شاخص قیمت نسبت به ماه مشابه سال قبل است.
* کاهش تورم سالانه
همچنین نرخ تورم سالانه آذر ١٤٠٢ آپارتمانهای مسکونی شهر تهران به عدد ٨٥,٧ درصد رسید که نسبت به ماه قبل (86.3 درصد)، ۶ دهم واحد درصد کاهش داشته است. منظور از نرخ تورم سالانه، درصد تغییر میانگین اعداد شاخص قیمت در یک سال منتهی به ماه جاری نسبت به شاخص دوره مشابه سال قبل است.
* متوسط قیمت آپارتمانهای مسکونی شهر تهران به تفکیک منطقه
بر پایه این گزارش، آذر ١٤٠٢ متوسط وزنی و حسابی قیمت آپارتمانهای مسکونی فروش رفته در شهر تهران به ترتیب به ۸۰ میلیون و ۲۹۸ هزار تومان و ۷۵ میلیون و ۹۲۳ هزار تومان رسید. در این ماه منطقه یک با متوسط وزنی قیمت ۱۵۷ میلیون و ۱۰۶ هزار تومان بیشترین و منطقه ١٩ با متوسط وزنی قیمت ۴۰ میلیون و ۸۳۹ هزار تومان کمترین قیمت را بین مناطق بیستودوگانه شهر تهران به خود اختصاص دادند.
* مسکن محل متزلزل سرمایهگذاری
یکی از عوامل تأثیرگذار در بروز تلاطم در بازار مسکن و افزایش قیمت ملک در یک دهه گذشته، فعالیت دلالان و سوداگران در این حوزه بود. تفاوت بین عرضه و تقاضا محل مناسبی برای سرمایهگذاری دلالی مهیا کرده بود تا دور از تیررس مالیاتهای بازدارنده، باعث افزایش قیمتها شوند.
قریب به اتفاق کارشناسان تنها مسیر کاهش قیمت مسکن را خروج آن از لیست کالاهای سرمایهای دانسته و میدانند؛ اتفاقی که هماکنون نشانههای آن در حال رویت شدن در بازار مسکن است.
بیتالله ستاریان، کارشناس مسکن در این باره گفته بود: مسکن وقتی از وضعیت یک کالای سرمایهای خارج میشود و تعادل را تجربه میکند که عرضه و تقاضا همخوان باشد. طبیعی است عدم همخوانی عرضه و تقاضا در بلندمدت، طی یک سال و 2 سال قابل جبران نیست. از این رو با تولید انبوه مسکن، میتوان انتظار داشت وضعیت این بازار عادی و حباب مسکن تخلیه شود. طبقه گفته وی، خروج مسکن از لیست کالاهای سرمایهای نیازمند تغییر ریل اقتصاد و تمرکز بر تولید است و نمیتوان بدون اصلاحات ساختاری انتظار چنین اتفاقی را داشت.
خشایار نادی، کارشناس مسکن هم گفته بود: تا زمانی که مسکن در ایران بُعد سرمایه و سرمایهگذاری دارد و به عنوان ضرورت، نیاز و سرپناه صرف تلقی نمیشود، تورم در آن موجود خواهد بود و هیچ کنترلی نمیتوان روی آن داشت. فرهاد بیضایی، دیگر فعال و کارشناس حوزه مسکن نیز بر این باور است که مسیر کاهش قیمت مسکن از مسیر خروج آن از کالاهای سرمایهای میگذرد.
وی در این باره گفته بود: در این مقطع زمانی بانکها، بویژه بانکهای خصوصی شکلگرفته در اوایل دهه ۸۰، سرمایهگذاری در حوزه مسکن را شروع کردند و به سبب آن، تقاضاهای سرمایهای در بازار مسکن رشد یافت و برای نخستین بار در طول تاریخ باعث شد سهم تقاضای سرمایهای از تقاضای مصرفی پیشی بگیرد، به طوری که بر اساس مطالعات طرح اول جامع مسکن، سهم تقاضای سرمایهای مسکن به بیش از ۵۰ درصد بازار رسید و تقاضای مصرفی سهم ۴۸ درصدی را به خود اختصاص داده بود.
* شروع عملیات اجرایی حدود 2 میلیون واحد مسکونی
بر اساس آخرین آمار ارائهشده از سوی مسؤولان وزارت راه و شهرسازی، از ابتدای دولت سیزدهم تا امروز عملیات ساخت یک میلیون و 965 هزار و 719 واحد مسکونی ذیل نهضت ملی مسکن شروع شده است. از این میزان یک میلیون و 553 هزار و 132 واحد مربوط به مناطق شهری و 412 هزار واحد در مناطق روستایی است، همچنین همزمان با شروع دولت سیزدهم، 108 هزار و 664 واحد مسکن مهر تکمیل شد. در ماههای اخیر شاهد عرضه واحدهای ساختهشده از سوی دولت هستیم و همین موضوع نشانگر عزم جدی در رابطه با تحقق شعارهای ساخت مسکن است. همین موضوع سیگنال و پیامی به بازار مسکن است.
* کاهش تورم انتظاری
مجید گودرزی، کارشناس اقتصاد مسکن هم در گفتوگو با «وطن امروز» درباره رکود حاکم بر بازار مسکن گفت: اتفاق خوب رخ داده در بخش مسکن فروکش کردن تورم انتظاری مسکن است؛ به این ترتیب خریداران منتظرند قیمت مسکن کاهش یابد، لذا در حال حاضر انگیزهای برای معامله مسکن در بازار وجود ندارد. به گفته وی، همین امر باعث شده نگاه سرمایهای به مسکن از بین برود و در نتیجه سوداگری مسکن صرفه اقتصادی برای سوداگران نداشته باشد. از طرفی به دلیل کاهش قیمتها در بخش مسکن، قیمتهایی که اکنون از سوی برخی فروشندگان و بعضا از سوی برخی مشاوران املاک ارائه میشود، کاذب است. گودرزی افزود: اقدامات قابل توجهی از سوی دولت و وزارت راه و شهرسازی در حوزه مسکن انجام شده که پیامدهای خوبی به همراه داشته است؛ طرح واگذاری زمین رایگان و زمینهای ۹۹ ساله، افزایش حریم شهرها، طرح الزام به ثبت رسمی اموال غیرمنقول، تحویل زمین به بخشی از واجدین طرح حمایت از جوانی جمعیت و اقداماتی از این قبیل گامهای مثبتی بوده که سوداگری بخش مسکن را بشدت کاهش داده است، البته ناگفته نماند برای کنترل بازار مسکن این اقدامات به تنهایی کافی نیست.
ارسال به دوستان
گزارش روزنامه هلندی درباره نقش این کشور در پروژه سیا برای خرابکاری در تأسیسات نطنز
عبرتهای استاکسنت
گروه سیاسی: تاکنون چند بار ماجرای ورود ویروس استاکسنت به تاسیسات هستهای نطنز با روایتهای مختلف منتشر شده است. این بار یک روزنامه هلندی گزارشی درباره این ماجرا منتشر و البته ادعایی درباره هویت فردی که این ویروس را وارد تاسیسات نطنز کرد مطرح کرده است؛ فردی که البته به طرز عجیبی در امارات کشته شد.
روزنامه هلندی فولکسکرانت در گزارشی، مطالبی را درباره ماجرای ورود ویروس استاکسنت به تاسیسات نطنز مطرح کرده است. مطالبی که اگرچه صحت آنها قابل تایید نیست اما به هر حال قابل توجه است، بویژه درباره هویت فردی که ویروس را وارد تاسیسات نطنز کرد و سرنوشت عبرتآموز وی.
این روزنامه در گزارش میگوید پس از 2 سال تحقیق و گفتوگو با ۴۳ نفر از جمله ۱۹ نفر از کارکنان دستگاههای اطلاعاتی هلند توانسته به هویت مردی دست یابد که به نوشته این روزنامه، برای نخستین بار بدافزار استاکسنت را وارد تأسیسات نطنز کرد؛ ویروسی که به صدها سانتریفیوژ لطمه جدی وارد کرد.
به گفته این روزنامه، مهندسی ۳۶ ساله به نام «اریک فانسابن» شخصی است که سال ۲۰۰۷ برای نخستین بار استاکسنت را وارد مجموعه نطنز کرد. استاکسنت برای نخستین بار 3 سال بعد کشف شد و به رغم گزارشهای متعدد، دستگاههای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل مسؤولیت ساخت آن را نپذیرفتند.
این روزنامه در ادامه به رد گزارشات قبلی درباره اینکه یک فرد ایرانی عامل ورود این ویروس به تاسیسات نطنز بوده، میگوید: یک مهندس هلندی ساکن دوبی به نام اریک فانسابن عامل ورود ویروس به تاسیسات هستهای نطنز بود؛ فردی که بر اساس گزارش روزنامه هلندی، «همسری ایرانی» داشت.
به نوشته این روزنامه، فانسابن در امارات برای شرکتی به نام «تیتیاس اینترنشنال» کار میکرد که به گفته پیتر ناپ، رئیس وقت آن «در دورهای که [به دلیل تحریمها] دیگر رسما مجاز نبود، در ایران فعالیت داشت». او گفته یکی از کارهای شرکت، فروش قطعات لازم برای صنعت نفت و گاز به ایران بود.
منبعی به فولکسکرانت گفته سرویس اطلاعاتی هلند (آ ای ف د) او را سال ۲۰۰۵ به خدمت گرفته بود و سال ۲۰۰۷ برای نصب تجهیزاتی به سایت نطنز رفت و مخفیانه، پروژه مشترک سیا، موساد و آ ای ف د را به سرانجام رساند.
به نوشته این روزنامه، آقای فانسابن اواخر ۲۰۰۸ با خانوادهاش مجددا برای دیدار با بستگان همسرش به ایران سفر کرد ولی تنها بعد از یک روز، مجدانه از آنها خواست بلافاصله ایران را ترک کنند. همسرش به فولکسکرانت گفته: «او خیلی ناراحت بود و اصرار داشت بلافاصله بازگردیم».
3-2 هفته بعد از ترک ایران، یعنی ۱۶ ژانویه ۲۰۰۹ فانسابن در نزدیکی شارجه موتوسیکلتش چپ کرد و کشته شد.
به گفته فولکسکرانت، دوستان و خانوادهاش همچنان فکر میکنند آن یک حادثه بوده است ولی منبعی در سرویس اطلاعات نظامی هلند (ام ای ف د) به این روزنامه گفته «او بهای سنگینی پرداخت».
طبق گزارش فولکسکرانت، سال ۲۰۰۶ مایکل هیدن، رئیس وقت سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) در سفر به لاهه با مقامهای سرویس اطلاعات نظامی هلند (ام ای ف د) دیدار کرد و به آنها گفت دیگر دستگاه اطلاعاتی هلند یعنی آ ای اف د دارد به سیا در یک «مأموریت فوقسری» کمک میکند.
این روزنامه به نقل از منبعی که در این جلسه حاضر بوده، نوشته آقای هیدن گفته لازم است «پمپهای آب» وارد مجتمع نطنز شود؛ پمپهایی که حاوی یک «توانایی فنی» هستند که پس از نصبشان باعث میشوند سانتریفیوژها از کار بیفتند.
این منبع میگوید رئیس سیا گفته رسیدن به این فناوری 2 میلیارد دلار هزینه داشته است.
به نوشته روزنامه هلندی، سیا استاکسنت را در این پمپها پنهان کرده بود تا پس از نصبش، به شبکه کامپیوتری نطنز – که به اینترنت متصل نبود – وارد شود و این پمپها را فانسابن، مأمور سرویس اطلاعاتی هلند در تأسیسات نطنز نصب کرد.
ارسال به دوستان
بعد از جدایی گلمحمدی، ایوانکوویچ به صورت رسمی نامزد حضور در پرسپولیس شد
در انتظار بله برانکو
با امضای یحیی گلمحمدی پای توافقنامه فسخ قراردادش با باشگاه پرسپولیس، جدایی او از جمع سرخپوشان قطعی شد. روز دوشنبه اخباری مطرح شد مبنی بر اینکه شاید یحیی گلمحمدی از تصمیم خود برای کنارهگیری از سمت سرمربیگری تیم پرسپولیس صرفنظر کرده و به جمع سرخپوشان بازگردد. با توجه به طرح این مسائل یحیی گلمحمدی از نمایندهاش خواست موضوع فسخ قرارداد را در روز دوشنبه با جدیت بیشتری دنبال کند. این اتفاق دوشنبه شب نهایی شد و با امضای یحیی گلمحمدی پای توافقنامهاش با باشگاه پرسپولیس، وی رسما از جمع سرخپوشان جدا شد. حال از باشگاه پرسپولیس خبر میرسد این باشگاه مذاکراتی با برانکو ایوانکوویچ داشته است. این مربی هم پاسخ خود را منوط به اظهارنظر خانوادهاش دانسته است، چرا که به آنها قول داده بود پس از هدایت تیم ملی عمان به کار در خارج از اروپا پایان خواهد داد. بر اساس اعلام رضا درویش، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس، سرخپوشان تا روز چهارشنبه هفته جاری منتظر برانکو میمانند و پس از آن درباره آینده کادر فنی این تیم تصمیم خواهند گرفت.
* 24 ساعت صبر کنید
عضو هیات مدیره پرسپولیس به توضیح ملاقات خود با برانکو ایوانکوویچ به عنوان گزینه اصلی هدایت این تیم پرداخت. بعد از جدایی یحیی گلمحمدی از پرسپولیس، این باشگاه طی جلسهای فوقالعاده به دنبال گزینههای جانشینی سرمربی خود بود که در نهایت روی نام برانکو ایوانکوویچ به توافق قطعی دست یافت و مقرر شد مذاکرات برای بررسی شرایط این انتقال دنبال شود. بر این اساس مقرر شد محمد دلبری، عضو هیات مدیره این باشگاه با حضور در امارات و اردوی تیم ملی عمان، ملاقاتی با برانکو ایوانکوویچ داشته باشد و صحبتهای ابتدایی در این زمینه شود. دلبری در گفتوگویی درباره این موضوع اینطور توضیح میدهد: در امارات 2 جلسه با آقای برانکو ایوانکوویچ داشتیم. صحبتهای خوبی مطرح شد و همان طور که آقای درویش نیز عنوان کرد، ایشان همه چیز را منوط به صحبت با خانوادهشان کردند و البته برخلاف بحثها و شایعات شکل گرفته، هیچ بحث مالی پیش نیامد. عضو هیات مدیره پرسپولیس با اشاره به 2 جلسه گفتوگو با برانکو ایوانکوویچ گفت: ما پیشنهاد همکاری خودمان را برای یک فصل و نیم به ایشان دادیم و حتی گفتیم مشکلی برای عقد قرارداد به مدت 2 فصل و نیم نیز نخواهیم داشت. صحبتهای خوبی مطرح شد و البته ایشان هم گفتند بحث مالی نداریم و مشکلی از این بابت نخواهیم داشت. به هیچ عنوان بحث مبلغ قرارداد و شایعاتی که این روزها شاهد آن هستیم به میان نیامد. دلبری مدعی شد برانکو ایوانکوویچ قرار است طی 24 ساعت آتی پاسخ نهایی خود را نسبت به پیشنهاد پرسپولیس پس از گفتوگو با خانوادهاش به این باشگاه اعلام کند. همان طور که گفتم در پایان جلسه دوم ایشان اعلام کردند بعد از گفتوگو با خانوادهاش پاسخ نهایی را خواهد داد تا روند مذاکرات را به این شکل دنبال کنیم. پس بحث ما روی قرارداد یک سال و نیمه که شرایط عقد قرارداد به صورت 2 فصل و نیم نیز را هم خواهد داشت، بود و هیچ بحث مالیای نیز به میان نیامد.
* روایتی متفاوت!
خبرگزاری فارس اما دیروز روایت دیگری را از دیدار نماینده پرسپولیس و برانکو ارائه داد. به گزارش این خبرگزاری، برانکو از روند گفتوگویی که در اردوی تیم ملی عمان با او انجام شده، رضایت ندارد و به نظر میرسد بحث رضایت خانوادهاش یک بهانه به حساب میآید. فارس در این مورد نوشت: رضا درویش، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس که با یک برنامه تلویزیونی صحبت میکرد، مدعی شد محمد دلبری، عضو هیات مدیره این باشگاه مذاکرات خوبی با برانکو ایوانکوویچ سرمربی اسبق سرخپوشان برای بازگشت دوباره به این تیم داشته است. درویش همچنین مدعی شد برانکو اعلام کرده بحث مالی ندارد و فقط باید خانوادهاش را برای کار در ایران متقاعد کند. در این باره اما اخباری به گوش میرسد که به نظر میآید اصل داستان با اظهارات مدیرعامل پرسپولیس در تضاد است.
نماینده باشگاه پرسپولیس ۲ روز قبل (یکشنبه) بدون هماهنگی قبلی با برانکو به محل اردوی تیم ملی عمان رفته و دقایقی با این مربی کروات به صحبت پرداخته است. گویا دلبری به برانکو پیشنهاداتی برای زمان همکاری داده که سرمربی فعلی تیم ملی عمان به او اعلام کرده من مربی ۳ ماهه نیستم! به نظر میرسد این پیشنهاد باعث ناراحتی برانکو ایوانکوویچ شده اما او گفته به دلیل پیشنهادی که از اروپا دارد باید خانوادهاش را در جریان پیشنهاد پرسپولیس قرار دهد. برانکو ایوانکوویچ در گفتوگو با خبرنگار ورزشی فارس، این خبر را تأیید کرد.
* کودتایی در کار نبود؛ پایان همکاری یحیی و درویش
در شرایطی که گفته میشد یحیی گلمحمدی با یک حرکت شبهکودتا در پرسپولیس خواهد ماند تا درویش از پرسپولیس جدا شود، مصطفی لشکری، مدیر روابط عمومی باشگاه پرسپولیس با انتشار یک استوری با این محتوا که «دست خدا بالاترین دستهاست» به نوعی اعلام کرد.
بر خلاف اخبار منتشر شده، درویش در مسند کار باقی خواهد ماند و این شایعات واقعیت ندارد اما شاید در آن ساعات همچنان بحث کودتا پررنگتر از این استوری و مفهوم آن به حساب میآمد. در عین حال این مساله مطرح شده بود که روز 20 دیماه مدت ماموریت درویش در باشگاه پرسپولیس به پایان میرسد اما ظاهرا درویش برای حضور در باشگاه پرسپولیس مامور نشده و محدودیتی با این عنوان ندارد. جالب اینکه درویش در مصاحبه نیمه شبی خود با برنامه فوتبال برتر در این باره هم صحبت کرد و گفت: «از روزی که آمدیم یکسری دنبال مقاصد خاصی بودند و دنبال این بودند فلانی رفته یا هفته دیگر میرود. به برخی میگویم ما برویم دردی دوا نمیشود. ما برویم باز هم کار هست. اگر خدا محبت نمیکرد این 3 قهرمانی مهیا نمیشد. وظیفه ما این است تا هستیم کار و دل هواداران را شاد کنیم. ما تا آنجا که وسع داریم، تمام توان را میگذاریم تا دل مردم را شاد کنیم. برخی دنبال مقاصدی هستند و برنمیتابند آرامش به باشگاه بازگردد».
***
برانکو به اردوی دوبی میرسد؟
با توجه به در پیش بودن مسابقات جام ملتهای آسیا، برانکو ایوانکوویچ فعلا در دسترس نخواهد بود. با وجود اینکه رضا درویش تاکید کرد باشگاه پرسپولیس برای جانشینی یحیی گلمحمدی 10 گزینه دارد و کمیته یا گروه فنی معتمد او در حال بررسی و مذاکره با این گزینهها هستند اما به گفته مدیرعامل باشگاه پرسپولیس، برانکو ایوانکوویچ مهمترین گزینه این باشگاه به حساب میآید. مهمترین نکته درباره همکاری با برانکو حضور او در رأس کادر فنی تیم ملی عمان است و از آنجا که مسابقات جام ملتها در پیش است و برانکو در تیم ملی عمان مسؤولیت دارد، شروع همکاری با این مربی در رأس موعد مقرر تبدیل به مهمترین نگرانی باشگاه شده است. تیم ملی عمان در گروه F مسابقات جام ملتهای آسیا 2023 با تیمهای عربستان سعودی، تایلند و قرقیزستان همگروه است و آخرین بازی مرحله گروهی این تیم پنجشنبه 25 ژانویه (5 بهمن) مقابل قرقیزستان برگزار خواهد شد. این یعنی برانکو حداقل تا 5 بهمن بالای سر تیمش خواهد بود و امکان حضور در تمرینات پرسپولیس وجود نخواهد داشت. در عین حال به نظر میرسد تیم ملی عمان حتی اگر مقابل عربستان شکست بخورد قادر به پیروزی مقابل تیمهایی مثل تایلند و قرقیزستان است و البته با توجه به اینکه برخی تیمهای سوم نیز به دور یکهشتم نهایی صعود خواهند کرد به احتمال فراوان عمان را در مرحله یکهشتم نهایی نیز خواهیم دید و با درصد بالا حضور عمان در این تورنمنت تا 30 ژانویه (10 بهمن) طولانی خواهد شد. از سوی دیگر باشگاه پرسپولیس در نظر دارد اردوی خارجی برای تیم در نظر بگیرد و به احتمال زیاد بعد از چند روز از شروع تمرینات این اردو در دوبی آغاز خواهد شد. قرار است تمرینات پرسپولیس از شنبه آینده با حضور دستیاران یحیی گلمحمدی آغاز شود که طبیعتا برانکو در دسترس نیست اما باشگاه پرسپولیس امید داشت با شروع اردوی خارجی، برانکو را کنار تیم داشته باشد ولی با در نظر گرفتن شرایط تیم ملی عمان و حضورش در جام ملتها، بعید است برانکو بتواند در این اردو حضور داشته باشد، چرا که قرار است این اردو 5-4 روز پس از شروع تمرینات در تهران آغاز شود. با این شرایط یا مدیران باشگاه پرسپولیس باید زمان اردو را به تعویق بیندازند یا چاره دیگری بیندیشند. شاید هم مثل ۲ تابستان اخیر اصلا اردوی خارجی پرسپولیس لغو شود.
ارسال به دوستان
نامه نهال قاضیخانی، دختر شهید مدافع حرم مهدی قاضیخانی برای شهید ریحانه سلطانینژاد
از نهال به دختر کاپشن صورتی!
وای بر دردی که در دل بماند که اگر گفته نشود، میشود درد و اگر گفته شود میشود درد بیدرمان اما برای ما مرهمی است که غربت دلمان را فریاد میزند، چرا که هنوز تازه یک سال از حادثه تروریستی شاهچراغ میگذشت؛ یک سال بود که داغ بیپدر و مادر و بیبرادری برادرم آرتین را در دل کوچکم داشتم که حادثه تروریستی کرمان داغ تو خواهر نداشتهام را هم بر آن افزود. شرمندهام دختر کاپشن صورتی که آنقدر غریب و با ناز رفتی که داغ اینکه حتی نامت را هم بدانیم بر دلمان گذاشتی و رفتی؛ آری! اینگونه رفتنها سزاوار خوبان و پاکانی چون شماست. مگر میشود در روزی که روز خانم بیمزار است با نام و نشان رفت؟
دختر کاپشن صورتی، خواهر کوچکم، به خدا سوگند که میدانم راحت جان تسلیم کردی، چرا که آغوش خانم فاطمه زهرا(س) برایت باز بود. همیشه باید به حال جان دادن شهدا غبطه بخوریم، چرا که شما در دامن خانم جان دادید و پدران شهید ما سر بر دامن اربابشان امام حسین(ع) میگذاشتند و خندان میرفتند.
ای تاریخ! قلمت بشکند اگر ننویسی همانها که داغ بیپدری بر دل ما گذاشتند، همانها بودند که داغ دخترهای کاپشن صورتی بر دل پدرانشان گذاشتند.
آنهایی که با حرفهایشان نیش به دل و جگر ما خانواده شهدا میزدند، فهمیدند چرا پدران ما رفتن سوریه و با داعش جنگیدند. دیدید اگر پدران ما نرفته بودند چه میشد؟ آرامش زیارت مرد میدان و چای این میزبانی با صدای ناخراشی شد دود، آتش و بدنهای تکهتکه؛ آری! شما تیر ندیده بودید، شما صدای نالههای زن و مرد و بچههای غرق در خون ندیده بودید، چرا که در سرزمینی زندگی میکنید که امنیتش را پدران شهید ما به ارمغان آوردهاند.
دختر کاپشن صورتی! سلام مرا به پدر شهیدم برسان و بدان که روز مادر ما از آن روزی که تو آسمانی شدی بهیادماندنیتر شد.
هر وقت روز مادر شد به یاد دختر کاپشن صورتی بیگناه میافتم و به خودم قول میدهم دشمن تو را دشمن خود بدانم و در راه ولایت و حاجقاسم، راهی که تو در مسیر رسیدن به حاجقاسم بودی، محکمتر قدم بردارم تا خار چشم دشمنت باشم.
خواهرم، دختر کاپشن صورتی، راحت بخواب، چرا که ما صدای تو و همراهان شهیدت هستیم. بگذار اغیار هرگز در نیابند این قلبهای ما از چه اشتیاق و شور و نشاطی مالامال است و سر ما در هوای کدامین یار، خود را از پا نمیشناسد.
ارسال به دوستان
کدام کارگردانهای جشنواره فیلم فجر 42 رکورددار کارگردانی در این فستیوال هستند؟
مسعود و بهروزها
در حالی که 20 روز تا برپایی چهلودومین دوره جشنواره فیلم فجر زمان باقی است، اسامی 33 فیلم حاضر در بزرگترین هماورد سینمایی کشور اعلام شد؛ از این تعداد، 22 فیلم در بخش سودای سیمرغ و 11 فیلم در بخش نگاه نو یا همان فیلم اولیها قرار گرفتهاند.
«آبی روشن» به کارگردانی قاسم لطفیخواجهپاشا، «آسمان غرب» به کارگردانی محمد عسگری، «آغوش باز» به کارگردانی بهروز شعیبی، «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی، «بهشت تبهکاران» به کارگردانی مسعود جعفریجوزانی، «پرویز خان» به کارگردانی علی ثقفی، «تابستان همان سال» به کارگردانی محمود کلاری، «تمساح خونی» به کارگردانی جواد عزتی، «دروغهای زیبا» به کارگردانی مرتضی آتشزمزم، «دست ناپیدا» به کارگردانی انسیه شاهحسینی، «۲ روز دیرتر» به کارگردانی اصغر نعیمی، «شهسوار» به کارگردانی حسین نمازی، «شور عاشقی» به کارگردانی داریوش یاری، «صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی، «صبحانه با زرافهها» به کارگردانی سروش صحت، «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانیپور، «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی، «معجزه پروین» به کارگردانی محمدرضا ورزی، «میرو» به کارگردانی حسین ریگی، «نبودنت» به کارگردانی کاوه سجاده حسینی، «نپتون» به کارگردانی محمدابراهیم غفاریان و «نوروز» به کارگردانی سهیل موفق 22 فیلمی هستند که در بخش سودای سیمرغ چهلودومین جشنوره بینالمللی فیلم فجر حضور دارند.
* رکوردداران سودای سیمرغ
فارغ از بخش نگاه نو که مشخصا پذیرای فیلمسازانی است که با نخستین فیلم خود حضور دارند، در بخش سودای سیمرغ این کارگردانها رکورددار بیشترین حضور در ادوار مختلف جشنواره فیلم فجر هستند:
* بهروز افخمی
او رکورددار بیشترین حضور در ماراتن سینمایی فجر است؛ کارگردان 67 سالهای که با فیلم عروس در 34 سالگی پا به جشنواره فیلم فجر گذاشت و با آثاری چون روز فرشته، روز شیطان، شوکران و گاوخونی همواره جزو مدعیانی بوده که آثارش در فجر درخشیده است؛ فیلمسازی که دوران کاریاش با فراز و فرودهای بسیاری روبهرو بوده اما آنچه افخمی را به چهره پربحث و جنجالی طی سالیان اخیر بدل کرده، صراحت لهجه در اظهارنظرها و برنامههایی است که پیرامون سینما اجرا کرده است؛ از جمله ۲ دوره حضور در برنامه هفت که در محافل سینمایی حواشی بسیاری را ایجاد کرد. افخمی ویژگیهای منحصربهفردی دارد که موجب شده شخصیتش همواره تا حدودی نامشخص باشد. برای مثال اینها را درباره افخمی میگویند: اهل پیادهروی است و به خاطر اینکه نمیخواهد با ماشین تردد کند بسیاری از قرارهایش را کنسل میکند و مثلا یک قرار میگذارد که از میرداماد تا زعفرانیه را باید پای پیاده برود و بازگردد. یا اینکه وقتی قرار شد برنامه هفت را برای تلویزیون بسازد، خود را دونکیشوت سینمای ایران معرفی کرد! یا اینکه میگویند در فیلمسازی کند، حساس و وسواسی است و خیلی چیزهای دیگر که صرفا در حد شایعات و شنیدههاست. حالا وقتی این ویژگیها را کنار رکورددار بودنش میگذارید، میبینید چقدر همه چیز گنگ و مرموز میشود و چرا میگوییم کارگردان کوچک جنگلی و عروس شخصیت پیچیدهای دارد.
* مسعود جعفریجوزانی
او دیگر فیلمسازی است که با 6 بار حضور در فجر در رتبه دوم این جدول قرار گرفته است؛ سینماگری که او را نماد سینمای ملی میدانند و در آثارش همواره سعی کرده در قامت یک مصلح اجتماعی ظاهر شود. علیرضا رئیسیان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده درباره آثار او گفته است: «اگر از سینمای ملی صحبت کنیم و اینکه خصوصیات و ویژگیهای یک ملت در آن تبلور یابد، چه نمونهای عالیتر از «شیر سنگی» و «در مسیر تندباد» را میتوان مثال زد». تورج منصوری نیز او را یک مصلح اجتماعی خوانده و دربارهاش گفته است: «او آدمی است که صلاح اجتماع را میخواهد ولی واقعا از طریق سادگی، یعنی یادآوری میکند ما هر چقدر پیچیدهتر میشویم، خودمان را در باتلاق و منجلابی فرو میبریم که نمیتوانیم از آن خلاص شویم. هم با تجربه فردی و هم با دانش آکادمیک با ما حرف میزند. یک ویژگیای که ایشان دارد، این است که یک پایه حرفهایش تجربه شخصی و بخش دیگر آن، علم و آگاهیای است که دارد. من نمیدانم کی در این سالها فرصت کرده است اینقدر بخواند؟ و نمیدانم چه وقت فرصت میکند اینقدر بنویسد؟»
* بهروز شعیبی
او با تجربه کارگردانی فیلمهایی چون دهلیز، سیانور، دارکوب، روز بلوا و بدون قرار قبلی با 5 تجربه در رتبه سوم قرار گرفته است. شعیبی، همان نوجوان معترض و لاغراندامی که در آژانس شیشهای برای نخستینبار جلوی دوربین رفته و در مقابل تصمیم پدر میایستد اما بعدتر که آرمان حاجکاظم را درمییابد، گوش به فرمانش میشود، در مقام کارگردان با نخستین فیلمش سیمرغ بهترین کارگردان فیلم اولی را به خود اختصاص داد و در سالهای حضورش در مقام کارگردان، سیمرغ بهترین فیلم و کارگردانی را در ادوار جشنواره کسب کرده است.
شعیبی را پسر خوب و مودب سینما میدانند؛ کارگردانی که اهل تدقیق و فکر است و تلاش میکند با فیلمهایش مخاطب را هم به فکر کردن وادارد. شعیبی البته بازیگری را هم دوست دارد و هر از گاهی او را در فیلم و سریالی هم میبینیم که مثلا شخصیت یک روحانی یا پسر خجالتی و مرد زندگی را ایفا میکند؛ شخصیتهایی که دوستان نزدیکش معتقدند اغلب با خصوصیات شخصی او هماهنگ است.
* انسیه شاهحسینی
او به عنوان تنها فیلمساز زن حاضر در فجر 42 پیشتر با فیلمهایی چون غروب شد بیا، شب بخیر فرمانده، پنالتی و زیباتر از زندگی در جشنواره حاضر بوده و در رتبه چهارم این فهرست قرار گرفته است؛ فیلمسازی که همواره سینمای دفاعمقدس جزو دغدغههایش بوده و امسال نیز با فیلمی پیرامون دفاعمقدس با محوریت بانوان در قرارگاه پشتیبانی جنگ تحمیلی به جشنواره آمده است. شاهحسینی از جمله زنان سینمای ایران است که برای اصول و قواعدش اهمیت زیادی قائل است و حاضر نیست به هر قیمتی در سینما بماند اما برای ماندن و ساختن از هیچ بحث و جدل و چالشی هم نمیترسد.
از این رکوردداران که بگذریم، میرسیم به محمود کلاری که از وی به عنوان پدیده فیلمبرداری سینمای ایران نام برده میشود. او بر خلاف 40 دوره گذشته که به عنوان فیلمبردار حضور داشته است امسال با فیلم «تابستان همان سال» در مقام کارگردان به جشنواره آمده است. کلاری پیشتر نیز کارگردانی آثاری چون ابر و آفتاب و رقص رویا را انجام داده بود و حالا پس از 12 سال دوباره در مقام کارگردان در فجر 42 حضور خواهد داشت.
کاوه سجادحسینی باتجربه 3 فیلم و امیرعباس ربیعی و مرتضی آتشزمزم با 2 فیلم در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند که امسال به ترتیب چهارمین و سومین حضورشان را تجربه خواهند کرد.
از سوی دیگر بابک خواجهپاشا، محمد عسگری، حسین نمازی، حسین ریگی و سروش صحت نیز هر کدام با تجربه یک فیلم در مقام کارگردان در سالهای گذشته، امسال دومین حضوری جدیشان را در جشنواره فیلم فجر تجربه خواهند کرد. جواد عزتی، خیرالله تقیانیپور، محمدابرهیم غفاریان و علی ثقفی نیز در نخستین تجربه در بخش سودای سیمرغ حضور خواهند داشت. رکوردداران سینمای ایران حالا دارند جمعی میشوند که نه تنها دیدن آثارشان جذاب است که شخصیتهای آنها هم برای مخاطب میتواند جذاب و دوستداشتنی باشد.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از مردم قم، حضور و پرچمداری ملت در هر عرصه و میدان را راهبرد مؤثر نظام اسلامی در برابر مشکلات خواندند
آیین مردمداری
مردمداری نقطه اصلی سیاستهای نظام است؛ عامل پیشرفت و عزتیابی ایران و مطرح شدن آن به عنوان یک قدرت شاخص در منطقه و ایجاد عمق راهبردی بینظیر برای نظام یعنی نیروهای مقاومت در سراسر منطقه و شکست همه توطئهها از کودتا و جنگ تحمیلی تا توطئههای امنیتی، حضور مردم ایران در صحنه است
گروه سیاسی: رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح روز گذشته در سالروز قیام تاریخی مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶، در دیدار هزاران نفر از مردم این شهر، با اشاره به قدرت بینظیر نقشآفرینی مردم، حضور و پرچمداری ملت در هر عرصه و میدان را، راهبرد موثر و راهگشای امام خمینی و نظام اسلامی و بیانگیزه کردن و بیرون کشیدن مردم از صحنه را، راهبرد دشمنان سرزمین پاک ایران بویژه آمریکا و صهیونیزم خواندند و تأکید کردند: هر کسی در هر جایی زبان گویا، اثرگذار و مخاطب دارد، باید با معرفتافزایی، مردم را به حضور در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و دیگر عرصهها فراخواند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله العظمی خامنهای قم را شهر قیام و معرفت و جهاد نامیدند و با اشاره به درسهای ماندگار قیام خودجوش مردم مومن این شهر در ۱۹ دی ۱۳۵۶ گفتند: این حادثه عظیم که در اعتراض به اقدام رژیم وابسته در انتشار مقالهای موهن نسبت به امام خمینی(ره) صورت گرفت، اثبات قدرت نقشآفرینی مردم در حوادث بزرگ است.
ایشان غزه را مصداقی عینی از این قدرت عظیم مردم دانستند و گفتند: گروه کوچکی از مردم در زمینی کوچک، آمریکا با آن همه ادعا و رژیم صهیونیستی آویزان به آمریکا را با قدرت صبر و ایستادگی خود عاجز کردهاند.
رهبر انقلاب سرنگونی رژیم وابسته و ظالم طاغوت را در فاصله یک سال از قیام جریانساز مردم قم، نتیجه ملموس حضور مردم در صحنه برشمردند و گفتند: این درس بزرگ را، امام بزرگوار در سالهای ۴۱ و ۴۲ با حرف و عمل به ملت آموخت و نشان داد حضور مردم در میدان معجزهآفرین است.
حضرت آیتالله خامنهای تکیه بر تودههای مردم را انتخاب راهبردی امام در قبال روشهای رایج سیاسی از جمله نشست و برخاست با احزاب و چهرههای سیاسی دانستند و افزودند: امام ۱۲ خرداد ۴۲ در فیضیه به میدان آمد، مردم را هم به میدان آورد و پرچم را به دست آنها داد که قیام مردم در ۱۵ خرداد ۴۲ در تهران، قم، ورامین و شهرهای دیگر، پاسخ ملت به این دعوت بود.
ایشان قیام خودجوش ۱۹ دی مردم قم را هم پاسخی به درس امام برای حضور همیشگی در میدان برشمردند و گفتند: تکیه بر مردم البته درس امیر مؤمنان است که در نهجالبلاغه میفرماید تودههای مردم تکیهگاه دین، بدنه اصلی جامعه و ذخیره روز رویارویی با دشمن هستند.
حضرت آیتالله خامنهای با انتقاد از کسانی که حضور رئیسجمهور در میان مردم را «پوپولیسم» میخوانند، گفتند: مردمداری نقطه اصلی سیاستهای نظام است؛ البته کیفیت کار کردن با تودههای مردم هنر بزرگی است که باید در آن تأمل و تعمق کرد.
رهبر انقلاب «جهتدهی دقیق» و «توانبخشی معرفتی» را 2 لازمه کشاندن مردم به میدان مبارزه و ایستادگی برشمردند و گفتند: هدف از دعوت مردم به حضور، حاکمیت اسلامی، عزت اسلامی، صلاح کامل و اعتلای ملت و مقابله با استکبار است.
ایشان معرفتافزایی مردم را وظیفه اندیشمندان، استادان، روشنفکران، طلاب و دیگر قشرهای موثر در افکار عمومی خواندند و گفتند: آمریکاییها با سادهاندیشی و محاسبات غلط به همراه دلبستگانشان بعد از ۴۵ سال همچنان در حال توجیه چهره رژیم منحوس و وابستهای هستند که ۲۲ بهمن ۵۷ با لگد ملت از این خاک پاک به بیرون رانده شد.
رهبر انقلاب با بیان دخالت مستقیم انگلیس در روی کار آمدن رضاخان افزودند: این عنصر دستنشانده به کمک عوامل انگلیس بعد از چند سال شروع به استحاله فرهنگی ملت کرد که «کشف حجاب، تعطیلی حوزهها و مراسم عزاداری» و اقدامات مشابه او را باید با این چشم نگاه کرد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دخالت انگلیس در روی کار آمدن محمدرضا و کودتای مشترک آمریکا و انگلیس برای بازگرداندن شاه فراری به قدرت در سال ۱۳۳۲ افزودند: رژیم طاغوت اول، وسط و آخرش با کمک بیگانگان روی کار آمد و به حیات ننگینش ادامه داد و در مقابل این کمکها، نهتنها نفت ایران بلکه عزت و دین و شرف ملت را هم به بیگانگان فروخت اما حالا بعضیها درصدد توجیه آن رژیم فاسد هستند.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه بیاناتشان به تبیین راهبرد جبهه استکبار و استثمار در ایران پرداختند و افزودند: آمریکا و رژیم صهیونیستی در نقطه مقابل راهبرد امام برای آوردن مردم به وسط میدان و سپردن پرچم تلاش و مبارزه به آنها، سیاست کلان «بیرون کشاندن مردم ایران از صحنه» را به کار گرفتهاند و امروز هم در نهایت رذالت با روشهای مختلف، این سیاست را پیگیری میکنند.
ایشان تلاش برای کوچک شمردن حضور مردم در مناسبتهای مهم را یکی از ترفندهای دشمن برای خارج کردن مردم از صحنه دانستند و گفتند: تمسخر راهپیمایی اربعین، تردیدافکنی درباره احترام مردم به سردار بزرگ ایران و منطقه و همچنین ایجاد تردید در زمینه حضور باعظمت مردم در جشنهای مذهبی مانند نیمه شعبان، از نمونههای سیاست راهبردی دشمن برای بیرون آوردن مردم از میدان است.
رهبر انقلاب افزودند: علت این دشمنی آن است که فهمیدهاند عامل پیشرفت و عزتیابی ایران، و مطرح شدن آن به عنوان یک قدرت شاخص در منطقه، و ایجاد عمق راهبردی بینظیر برای نظام یعنی نیروهای مقاومت در سراسر منطقه، و شکست همه توطئهها از کودتا و جنگ تحمیلی تا توطئههای امنیتی، حضور مردم ایران در صحنه است.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: البته در جایی که به هر دلیل مانع حضور مردم در صحنه شدهاند، دشمن خرسند شده است که خیلی از بخشهای اقتصادی همینطور است.
ایشان از دیگر شگردها برای خارج کردن مردم از صحنه را تلاش رسانههای بیگانه برای مأیوس کردن مردم بخصوص جوانان از آینده دانستند و گفتند: تعمیم یا بزرگنمایی نکات منفی، ترویج بیفایده بودن حضور در فعالیتهای سیاسی و انتخابات، و به رخ کشیدن کمبودها و سختیهای اقتصادی از جمله فعالیتهای تبلیغاتی آنهاست.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: البته بدون شک، مشکل اقتصادی داریم و ضعفهای گوناگونی هم بوده و ادامه پیدا کرده است که اگر تحقیق و دقت شود، بیشتر این ضعفها هم ناشی از حضور نداشتن مردم بوده و در عرصههای حضور مردم، ضعفها کمتر است.
ایشان «ترساندن از قدرتها و از آمریکا و رژیم صهیونیستی» را ترفندی دیگر برای بیرون راندن مردم از میدان دانستند و گفتند: اگر قرار بود ملت ایران از فلان قدرت بترسد، جمهوری اسلامی دیگر وجود نداشت، ضمن اینکه امروز خیلی از قدرتهایی که داعیهدار تسلط و خدایی بر منطقه بودند، از ملت ایران میترسند.
حضرت آیتالله خامنهای ابزار دیگر بیگانگان برای خارج کردن مردم از صحنه را «بیاعتقاد کردن مردم به عوامل حضور، شجاعت و قدرت» خواندند و گفتند: در رأس عوامل قدرتآفرین، ایمان دینی و تشرع است و تلاش و تبلیغات دشمن با هدف تضعیف این عوامل انجام میشود.
ایشان افزودند: به قضیه حجاب و امثال آن باید با این نگاه توجه و کار کرد که مساله صرفا ناآگاهی عدهای از موضوع حجاب نیست، بلکه عده کمی با انگیزه مخالفت و معارضه این کارها را میکنند.
«ایجاد اختلاف و دوقطبی کردن مردم» به نحوی که موضوع از اختلافات دوستانه خارج و به محکوم کردن هر حرف ولو خوب طرف مقابل منجر شود، شگرد دیگری برای خالی کردن میدان از حضور مردم بود که رهبر انقلاب پس از تبیین آن گفتند: راه مقابله با این نقشهها، حضور مردم در مسائل سیاسی، اقتصادی، انتخابات و حتی مسائل امنیتی است.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: در زمینه مسائل امنیتی مردم میتوانند با شناسایی عوامل دشمن به دستگاههای امنیتی کمک کنند، همچنان که تاکنون خیلی از مشکلات امنیتی با کمک مردم برطرف شده و دستگاهها از وقوع فجایعی مشابه حادثه کرمان پیشگیری کردهاند که شاید بتوان گفت میزان خنثیسازی توطئهها دهها برابر چیزی است که اتفاق میافتد.
ایشان ترویج حضور و نقشآفرینی مردم بهعنوان رکن مهم اداره صحیح کشور و لازمه قطعی دستیابی انقلاب به اهداف را نوعی تواصی به حق و وظیفه هر صاحب صدا و منبر برشمردند و افزودند: عالم دینی، مرجع، روحانی، استاد دانشگاه، هنرمند، مدیر، مسؤول سیاسی، صداوسیما، همه وظیفه دارند مردم را به حضور در میدان و ایستادگی در آن ترغیب کنند. البته وظیفه مسؤولان حکومتی سنگینتر است، چرا که مردم آمادهاند و باید زمینه را برای حضور آنها آماده کرد.
رهبر انقلاب اجتماع عظیم مردم در چهارمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی، حضور مردم در راهپیماییهای ۲۲ بهمن و روز قدس و اجتماع در ایامالله همچون سالروز ۹ دی را نشانههای بارز آمادگی مردم برای حضور در میدان دانستند و گفتند: مردم در سالروز شهادت سردار پرافتخار از راههای دور برای زیارت به کرمان آمدند و با وجود آن اتفاق فاجعهبار، فردا همان اجتماع مردمی با همان شدت و قدرت و انگیزه ادامه یافت. این یعنی مردم آماده هستند و ما مسؤولان باید زمینه را برای حضور آنها آماده کنیم.
ایشان در موضوع قضیه اندوهبار کرمان خاطرنشان کردند: این فاجعه به معنی واقعی ملت ما را مصیبتزده کرد، البته ما اصراری نداریم که این و آن را متهم کنیم اما اصرار داریم عوامل واقعی و پشت پرده موضوع را شناسایی و آنها را سرکوب کنیم که انشاءالله مسؤولان محترم که به طور جدی مشغول کار هستند، بتوانند عواملی را که در این جنایت دخالت داشتند و پشت آن بودند، به سزای اعمالشان برسانند.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش پایانی بیاناتشان، موضوع غزه را مورد توجه قرار دادند و با اشاره به تحقق تدریجی پیشبینیهای روشنبینان در این موضوع گفتند: پیشبینی میشد پیروز این میدان، مقاومت فلسطین است و آنکه شکست خواهد خورد، رژیم خبیث و ملعون صهیونیستی است که امروز این پیشبینی در حال تحقق است.
ایشان 3 ماه جنایت و کودککشی صهیونیستها را حادثهای فراموشنشدنی در تاریخ دانستند و افزودند: حتی پس از نابودی و پاک شدن این رژیم از روی زمین، این جنایات فراموش نمیشود و در تاریخ خواهند نوشت روزی، عدهای در این منطقه به حکومت رسیدند که در طول چند هفته هزاران کودک را به قتل رساندند اما صبر مردم و ایستادگی و مقاومت فلسطینی، آنها را وادار به عقبنشینی کرد.
رهبر انقلاب در تبیین نشانههای شکست و ناکامی رژیم صهیونیستی پس از حدود ۱۰۰ روز جنایت، خاطرنشان کردند: آنها گفته بودند حماس و مقاومت را از بین میبریم و مردم غزه را منتقل میکنیم که نتوانستند و امروز مقاومت، زنده و سرحال و آماده است، در حالی که رژیم صهیونیستی، خسته و سرافکنده و پشیمان است و داغ باطل جنایتکار به پیشانی آن خورده است.
ایشان این هماوردی را یک عبرت دانستند و گفتند: این عبرت نشان میدهد باید خط ایستادگی در مقابل ظلم، زور، استکبار و غصب دنبال شود و مقاومت همچنان خود را بهروز و آماده نگه دارد و از ترفند دشمن غافل نماند و به یاری خدا هر جا امکان داشت به دشمن ضربه وارد کند.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: انشاءالله روزی فراخواهد رسید که ملت ایران و ملتهای مسلمان، غلبه صبر و ایستادگی و توکل به خدا بر دشمنان و شیاطین عالم را به چشم ببینند.
ارسال به دوستان
سفیر ولایت، آموزگار معرفت انقلابی
جعفر درونه: ایران عزیزمان در طول تاریخ مأمن فرزندان فاطمه سلامالله علیها بوده است. فرزندان حضرات معصومین که «خَائِفا یَتَرَقَّبُ» از جور سلاطین و خلفا میگریختند به ایران و ایرانیان پناه میآوردند و مطمئن به حمایت و پشتیبانی مردم ایران بودند. مردم ایران نیز در عمل نشان دادند قدردان گوهر وجود ایشان هستند و حضورشان را در سرزمین خود افتخاری برای خود و نیاکان و فرزندانشان میدانند، تا جایی که از امامان معصوم همعصر خود تقاضا میکردند با اعزام سفرا، لمعاتی از نور وجود خویش و رشحاتی از عطر معنوی خود را برای آنان به ارمغان بفرستند و چه خوشوقت بودند مردم دارالمومنین کاشان که امام باقر علیهالسلام فرزند گرامی خویش را به عنوان سفیر ولایت به شهر و دیارشان فرستاد که امروز مضجع شریفش افتخاری برای کاشان و ایران عزیزمان است.
این انوار تابناک و این ستارگان درخشان که در کنار خورشید فروزان ولایت، حضرت امام علیبن موسیالرضا علیهالسلام آسمان ایران را روشن کرده و چشم ملائک را به این سرزمین بهشتی خیره ساختهاند، هر یک در زمان حیات خویش توانستهاند مردان مردی را در مکتب تربیتی اهلبیت علیهمالسلام بپرورانند که هر یک از مفاخر شیعه، ایران اسلامی و بلکه افتخار بشریت هستند؛ شاگردانی که در مکتب آنان درس مجاهدت و مبارزه برای تحقق دین آموختند و در حد وسع و طاقت خویش هر یک گوشهها و بخشهایی از جامعه را با نور معارف الهی روشن کردند. حضرت امام خمینی(ره) نیز دست به کاری کارستان زده و انقلابی به نام خدا را در سرزمینی که ملوث به جور شاهان و دیکتاتورهای دستنشانده دشمنان قسمخورده دین و ملت بود برپا کردند و پرچم عزت شیعه را بر بام این کشور به اهتزاز درآورده و تومار سلسله ننگین پادشاهی را در هم پیچیدند که امروز در سحر آن طلوع فجر، شاهدیم چه توفانی در منطقه به پا شده است که امید میرود بساط ظلم استکبار جهانی و رژیم منحوس صهیونیستی را از منطقه برکند.
این همه از برکات وجودی امامزادگان عظیمالشأنی همچون حضرت علی بن محمدباقر علیهما السلام است که میتوان برخی از آنها را به شرح زیر برشمرد:
اول- قدرت تأثیرگذاری فرهنگی - تربیتی
آنها چون از سرچشمه معارف اهلبیت سیراب شده و جرعه نوشیدهاند، توانستند با قدرت علمی و معنوی خویش در نشر و گسترش فرهنگ اسلام ناب محمدی(ص) که در مکتب شیعه تجلی یافته است بسیار موفق عمل کنند. در این میان امامزاده واجبالتعظیم حضرت علی بن امام محمد باقر علیهما السلام به عنوان فرزند بلافصل امام معصوم نقش برجستهای دارد و به یمن وجود پربرکت ایشان، کاشان مرکز نشر معارف علوی و مهد پرورش شخصیتهای مذهبی، دانشمندان و فرهیختگانی همچون ملامحسن فیض کاشانی، ملامحمد نراقی، غیاثالدین جمشید کاشانی، سعید قطبالدین راوندی و بسیاری دیگر از مفاخر ایران زمین شد.
دوم- شخصیت جهادی و انقلابی
نفس حضور امامزادگان که از جور و ستم خلفا و طواغیت زمان به ایران پناهنده میشدند موجب و موجد رشد فرهنگ انقلاب و فرهنگ مبارزه و جهاد در مناطقی میشد که رحل اقامت میافکندند، به طوری که حضورشان دشمنان دین و مکتب اهلبیت علیهمالسلام را نگران و هراسناک میکرد و چارهای جز ایجاد محدودیت و حتی به شهادت رساندن آنان نداشتند. قدرت شبکهسازی و جبههسازی از یاران و ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت باعث میشد وجود امامزادگان به عنوان رهبران انقلابی توسط حکام جور تحمل نشود و به هر طریق ممکن درصدد برآیند آنان را از میان بردارند. حضرت علی بن محمدباقر علیهما السلام نیز که توانسته بود مناطق مختلفی از کاشان را به سنگر مقاومت مبدل سازد و جبهه مقاومت مستحکم و در عین حال پویا، فعال و پیشرو را در آن منطقه ایجاد کند، مورد خشم حکام وقت قرار گرفت، به طوری که حکام جور در صدد مقابله و مقاتله با ایشان برآمدند. تاریخ صحنههای شکوهمندی از رشادتها و جانبازیهای ایشان و یارانشان را نقل میکند که بر اساس آن معلوم میشود آن بزرگوار پس از نبردی بیامان در حالی که ضربات سهمگینی بر دشمنان وارد آورده بود به دلیل جراحات بیشمار در همین محل مضجع شریفش همچون سالار شهیدان از اسب بر زمین افتاد و به شهادت رسید.
سوم- شخصیت وحدتبخش
امامزادگان عظیمالشأن چه در زمان حیاتشان و چه پس از وفات و شهادتشان مراقد مطهرشان عامل وحدتبخش مردم بوده است و مردم گرد وجودشان چه بسیار همدلیها را تجربه کرده و میکنند.
نذورات و وقفیاتی که از سوی ارادتمندان به آن بزرگواران با نیت پاک، همه و همه در خدمت مواسات دینی و گرهگشایی از زندگی مادی و معنوی مردم قرار گرفته و میگیرد، از نشانههای برجسته این همدلیهاست. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی که خود از ارادتمندان و زائران این امامزاده عظیمالشأن هستند، از امامزادگان به عنوان اقطاب فرهنگی کشور یاد کردهاند. از آنجا که وحدت ملی یکی از مهمترین مؤلفههای هویت فرهنگی ایرانیان است، نمیتوان نقش آن امامزادگان را که برکت وجودی آنها عامل وحدتبخش ملت ایران است نادیده گرفت.
* رمز و راز دلبستگی مؤمنانه و عاشقانه مردم به خاندان پیامبر(ص)
در پایان باید به یک نکته مهم اشاره کنم و آن چرایی و علت رابطه عاشقانه ایرانیان با ائمه معصومین و امامزادگان علیهمالسلام است. اگر چه در گوشهگوشه این عالم فطرتهای پاک جذب انوار تابناک این چهرههای نورانی شده و میشوند اما ایرانیان به شکل ویژهای با آن بزرگواران ارتباط برقرار کرده و میکنند.
واقعیت آن است که نخستین کسی که توانست دلهای ایرانیان را برباید مولیالموحدین حضرت علی بن ابیطالب علیهالسلام بود. آن بزرگوار توانست با برقراری ارتباط صمیمانه با ایرانیان در بند کشیده شده پس از جنگ اعراب و ایران، دلهای آنها را جذب کند. امیر المومنین حضرت علی علیهالسلام روح آزادی، آزادگی و آزادیطلبی ایرانیان را به درستی شناخت و به آن احترام گذارد و آنها را یک دل نه بلکه صد دل عاشق و شیفته خود ساخت. امیر مومنان حضرت علی علیهالسلام در عمل نشان داد برای عرب نسبت به ایرانیان فضیلتی قائل نیست و در یک اقدام انقلابی بر خلاف عرف رایج در مدینه و کوفه، نهتنها در اخذ مالیات از آنها سختگیری نکرد بلکه آنها را در بیتالمال سهیم کرد و در برابر هر گونه توهین به شخصیت معنوی آنان از سوی اعراب روی ترش کرد و بر آن خشم گرفت. فرزندان آن بزرگوار نیز در هر گوشهای از ایران عزیز که حضور مییافتند از هیچ کوششی در راه صیانت از آزادی و نجات ملت ایران از جور خلفای ستمگر دریغ نمیکردند و حضراتی همچون امامزاده واجبالتعظیم حضرت علی بن محمدباقر علیهما السلام در راه دفاع از عزت، عظمت و آزادی ملت ایران و صیانت از مکتب پرافتخار اهلبیت که آنها آن را از عمق جان پذیرفته بودند به شهادت رسید و نگذاشت مدال افتخار و عزتآفرین علوی بودن از سینه ایرانیان جدا شود تا همواره جهان و جهانیان این سرود خوش را از مأذنههای ایران اسلامی بشنوند: «اشهد ان علیا ولیالله».
ارسال به دوستان
دروغ بزرگ الیزه
حنیف غفاری: کاترین کولونا، وزیر خارجه فرانسه مدعی شده دولت متبوعش تلاشهای موثری را در راستای جلوگیری از سرایت جنگ غزه به لبنان انجام داده است. امانوئل مکرون نیز در مواضع ظاهری و رسمی کاخ الیزه، همه طرفها را به خویشتنداری دعوت کرده و خواستار پایان یافتن مناقشه شده است!
شاید اگر یک مخاطب عادی با حداقل دانش سیاسی مواضع اعلامی پاریس در جنگ غزه را رصد کند، عزم فرانسویها در پایان دادن به جنگ غزه را تحسین کند اما نقش فرانسویها در نسلکشی غزه و حتی عملیاتهای تروریستی رژیم اشغالگر قدس در دیگر نقاط منطقه کمتر از خود تلآویو نیست! این نقشآفرینی در ۲ سطح تعریف میشود: یکی ارائه دادههای اطلاعاتی به موساد و حتی مشارکت غیررسمی با ارتش رژیم اشغالگر قدس در عملیاتهای شناسایی و دومی، زمینهسازی برای خلق تنشهای مقطعی و مزمن با هدف ایجاد حاشیه امن برای صهیونیستها. تنها یکی از این موارد، ترور مجاهد شهید شیخ صالح العاروری توسط پهپادهای رژیم اشغالگر قدس و شهادت مظلومانه این فرمانده مقاومت است. بهراستی نقش فرانسویها در این جنایت چه بوده و ناظر بر چه اهدافی تبلور یافته است؟
نخست اینکه فرانسه یکی از بازیگران فرامتنی فعال در تحولات سیاسی - امنیتی لبنان است؛ از این رو اساسا امکان ندارد تلآویو یا حتی واشنگتن عملیاتی را در قبال لبنان طراحی کنند و دستگاه اطلاعات خارجی فرانسه و کاخ الیزه را از این موضوع مطلع نسازند. این قاعده درباره ترور شهید العاروری نیز صادق است. چندی پیش، برنارد ایمیه، رئیس دستگاه اطلاعات خارجی فرانسه در سفری به بیروت، به مقامات لبنانی درباره تلاش رژیم اشغالگر قدس برای ترور صالح العاروری، اسامه حمدان و زیاد نخاله هشدار داد اما مشخص شد وی این هشدار را بدون هماهنگی با مکرون، رئیسجمهور فرانسه به بیروت مخابره کرده است. همین مساله منجر به برکناری ایمیه از ریاست دستگاه اطلاعات خارجی فرانسه شد. ماجرا این است که مکرون کاملا از تلاش صهیونیستها برای ترور العاروری اطلاع داشته و با این عملیات نیز کاملا همراه و همگام بوده است.
در چنین شرایطی ابراز نگرانی کاخ الیزه درباره گسترش دامنه جنگ، مصداق نوعی عملیات فریب با هدف لاپوشانی نقشآفرینی سلبی پاریس در برهه کنونی محسوب میشود. رد پای خونین فرانسه در اکثر بحرانهایی که یک طرف آن لبنان یا حوزه شامات است کاملا قابل مشاهده است. فراموش نکنیم فرانسویها قصد دارند با هدف حضور بلندمدت در منطقه غرب آسیا، دامنه مداخله خود را در کشورهای گوناگون منطقه گستردهتر سازند، از این رو بخشی از رویکرد و رفتار فرانسویها در جنگ غزه ناظر بر زمان حال و بخشی دیگر از آن معطوف به آینده شکل میگیرد. با این حال شبههای درباره سوءنیت کاخ الیزه در قبال تحولات منطقه (از جمله جنگ غزه) وجود ندارد. وجه اشتراک فرانسه با ۲ کشور آمریکا و انگلیس در برهه کنونی، تنفر آنها از صلح و ثبات در غرب آسیا و جهان اسلام است. پاریس معتقد است ایجاد ثبات و صلح واقعی در منطقه غرب آسیا، مترادف با تمرکز افکار عمومی منطقه بر «اخراج بازیگران بیگانه» خواهد بود، از این رو فرانسه نیز مانند آمریکا و رژیم اشغالگر قدس، بازیگری بحرانزیست محسوب میشود که حیات بینالمللی آن در سایه خلق بحرانهای هدفمند و خودساخته نضج میگیرد. در چنین شرایطی باید مراقب آدرسهای انحرافی مخابرهشده از سوی کاخ الیزه ماند. تطبیق مواضع اعلامی و رویکرد واقعی فرانسویها در قبال جنگ غزه، به دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ما امکان مهار و کنترل تحرکات سلبی پاریس و متحدانش را در شرایط حال و آینده خواهد داد. مقامات فرانسوی باید بدانند مخابره آدرس صلح با دمیدن در آتش جنگ در تعارض مطلق قرار دارد. از این رو بهتر است امانوئل مکرون و وزیر خارجهاش، به جای رو آوردن به اقدامات نمایشی مانند مکالمات تلفنی و ملاقاتهای حضوری با سران کشورهای منطقه، کمی از نقش پشت پرده خود در هموارسازی مسیر عملیات پهپادی رژیم اشغالگر قدس در منطقه ضاحیه بیروت (که منجر به شهادت فرمانده مقاومت شهید العاروری شد) سخن بگویند! در این صورت کمترین آبرویی برای فرانسویها نزد افکار عمومی لبنان، منطقه و جهان باقی نخواهد ماند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|