|
گفتوگوی «وطن امروز» با حسین سلطانینژاد که ۸ نفر از اعضای خانوادهاش در حادثه تروریستی کرمان به شهادت رسیدند
خون عزتبخش
بعدازظهر چهارشنبه ۱۳ دی، 2 انفجار تروریستی در گلزار شهدای کرمان در خلال برگزاری مراسم چهارمین سالگرد شهادت سردار حاجقاسم سلیمانی رخ داد که طی آن ۹۳ نفر از هموطنانمان به شهادت رسیدند. در این بین خانوادههایی بودند که چند عضوشان در این حادثه به شهادت رسیدند که یکی از آنها، خانواده سلطانینژاد بود. از این خانواده که برای خدمت به زوار مزار حاجقاسم خود را به اطراف گلزار شهدا رسانده بودند، 8 نفر شهید شدند. متن زیر حاصل گفتوگوی «وطن امروز» با جناب آقای حسین سلطانینژاد یکی از بازماندگان این حادثه تلخ است که همسر، دختر، ۲ خواهر و 4 خواهرزاده خود را از دست داده است. پسر 13 ساله آقای سلطانینژاد هم مجروح شده و در بیمارستان تحت مداواست. آقای سلطانینژاد وابستگی زیادی به اعضای خانواده داشته و از این حیث ضایعه بزرگی را متحمل شده است اما شهادت اعضای خانوادهاش در راه خدا و در مسیر خدمت به زوار حاجقاسم باعث شده است بتواند این داغ را تحمل کند.
* آقای سلطانینژاد! ابتدا بابت مصیبت وارد شده تسلیت عرض میکنم، انشاءالله همهمان مشمول شفاعت این شهدای عزیز بشویم. خودتان را معرفی بفرمایید و بفرمایید چه تعداد از نزدیکان شما شهید شدند و چه نسبتی با شما داشتند؟
من حسین سلطانینژاد هستم. 8 نفر از اعضای خانواده ما شهید شدند. دخترم مریم، همسرم، 2 خواهرم که هرکدام 2 بچه داشتند یک دختر و یک پسر که اسمهایشان فاطمهزهرا، مهدی، محمدامین و ریحانه بود؛ جمعا 8 نفر. پسرم هم مجروح شده و در بیمارستان تحت مداواست.
* دختر و پسرتان چند ساله هستند؟
دخترم 9 سالش بود و پسرم 13 سال دارد.
* در حال حاضر حال عمومی پسرتان چگونه است؟
الحمدلله خوب است. او را به بخش بردهاند. پایش شکسته، ساچمه به سر و رودهاش خورده، 4 عمل روی او انجام شده است و خدا را شکر بهتر است و از آیسییو به بخش منتقلش کردند. واکر برایش خریدم و یواشیواش دارد شروع به راه رفتن میکند. در مجموع خدا را شکر رو به بهبود است.
* از روز حادثه بفرمایید؛ شما خودتان در مراسم سالگرد حاجقاسم حضور داشتید و شاهد انفجارها بودید؟
ما در آنجا موکب داشتیم. من نزدیک حادثه بودم، کمتر از یک کیلومتر با آنجا فاصله داشتم. انفجار اول که رخ داد من به سمت موکب آمدم، دیدم بچهها در موکب نیستند، از برادرم سوال کردم بچهها کجا هستند؟ گفت آنها را راهی کردم رفتند جلو. من دویدم سمتشان و هر 9 نفرشان را سالم دیدم. به دوستم گفتم بچههای ما را تا در خروجی برسان. ایشان زحمت کشید بچهها را سوار ماشینش کرد، چون اینها 4 و 5 تا بچه کوچک همراه 3 خانم بودند و در ماشین جا میشدند. تا خروجی اینها را رسانده بود. به خروجی که رسیده بودند چون باید آن طرف پل میرفتند سوار ماشین میشدند ماشین نمیتوانست از آن خروجی خارج شود چون برگه تردد نداشت. اگر خارج میشد دیگر نمیتوانست داخل بیاید. 5 قدم که حرکت میکنند و جلو میروند قبلش خانمم به من زنگ زد که حسین تو را به خدا بیا تا تو نیای من نمیروم. من خواهش کردم گفتم برو من پشت سرت میآیم. من باید برمیگشتم سمت موکب چون کلی کار داشتیم و بالاخره یک عده مجروح و شهید وجود داشت که باید کمک میکردیم و اینها را انتقال میدادیم. یکی دو دقیقه بعد صدای انفجار دیگری شنیدم... یا حسین! هر چی زنگ زدم جواب نمیدادند... بعد 45 دقیقه راه را کلا بستند، رفتیم سمت خروجی... هرچه گشتم دیدم نیستند، به راننده زنگ زدم گفتم بچههایم را کجا پیاده کردید؟ گفت بچههایتان از محل حادثه رد شدند. خوشحال شدم رفتم سمت جنگل و آنجا را میگشتم، لابهلای درختها، کوه، اینور و اونور. بعد از یک ساعتونیم که گشتم رفتم سمت پارکینگ دیدم ای وای ماشینم هست! ماشینم هست و بچهها نیستند. دیگر مطمئن شدم در حادثه بودند. هرچه گشتم دیدم هیچ خبری نیست. حدود ساعت 5 و نیم، 6 بود که به داداشم زنگ زدند و گفتند امیرعلی در بیمارستان باهنر بستری است بیایید اینجا. رفتم بیمارستان باهنر دیدم امیرعلی مجروح است، خوشحال شدم گفتم اینها همهشان مجروح هستند. قطعا همهشان با هم یکجا بودند. امیرعلی مجروح شده آنها هم مجروح شدهاند. ساعت 12 شب رفتیم بیمارستان افضلیپور، خانمم در کاور بود، ایشان شهید شده بود. ساعت 5 صبح بچهها که رفته بودند گفتند دخترم را دیدند و تأیید کردند که ایشان هم شهید شده. ساعت 8 صبح اون یکی خواهرم، ساعت 10 اون یکی... همینطور مصیبت پشت مصیبت. تا ساعت 12 شب تاییدیه هر 8 نفرشان را به ما دادند که هر 8 نفرشان شهید شدند.
* خدا رحمتشان کند. شما هر سال در سالگرد حاجقاسم موکب میزدید و به زائرها خدمت میکردید؟
بله! هر سال از زمان شهادت سردار از سال 98 که ایشان شهید شد موکب داشتیم. در مسیر تشییع حاجقاسم که در خیابان اصلی بود آنجا موکب داشتیم و خدمت میکردیم. سالهای بعد، 99 و 1400 و 1401 و 1402، این 4 سال هم در مسیر گلزار موکب برپا کردیم و هر خدمتی از دستمان برمیآمد به زائرین میدادیم. آب معدنی، چای، کیک، بیسکویت و شیرکاکائو میدادیم. صبحانه میدادیم، عدسی میدادیم. خیلی کارها میکردیم که خسته نشوند و گلویی تازه کنند. کتاب میدادیم. کتاب درباره حاجقاسم میدادیم.
* موکب شما در قالب هیات بود یا شکل دیگری داشت؟
نه! ما با چند نفر از دوستان و همکارانمان موکب را راه انداخته بودیم. خانوادههایمان هم در این موکب کمک میکردند. همه بچههای کوچک ما همه در موکب بودند، همه کار میکردند. یعنی مردمی بود.
* اعضای خانوادهتان که شهید شدند نسبت به حاجقاسم و سالگرد شهادت ایشان چه حس و حالی داشتند؟
دختر و پسرم عاشق سردار بودند. ما زیاد به مزار شهدای کرمان سر میزدیم. گلزار شهدای کرمان قطعهای از بهشت است. یعنی واقعا حال و هوای خاصی دارد. قانون ما کرمانیها این است که هروقت دلمان میگیرد میرویم مزار شهدا آرام میشویم. بچههایمان میآیند سر قبر حاجقاسم مینشینند، دعا میکنند و از خدا درخواستهایشان را میخواهند. ما کلا خانواده مذهبی هستیم. خانوادهای که از اول انقلاب پدر جبهه رفته، دایی 7 بار جبهه رفته، عمو جبهه رفته. همه قوم و خویشمان جبهه رفتند. همه جبههرفته هستند. ما در همچین خانوادهای بزرگ شدیم. پدر من در روستایی در کیسکان قبل از بافت مسجد میساخت. ایشان علاقه زیادی به سردار داشت. چون سردار هم برای همان منطقه ماست، روستای قنات ملک در 40 کیلومتری روستای ماست. به هر حال ما خیلی عاشق سردار بودیم و بچههایمان ایشان را خیلی دوست داشتند و با دل و جان خدمت میکردند.
* با توجه به اینکه شما با سردار هماستانی و همشهری هستید، برای شما موقعیتی پیش آمده بود که سردار را از نزدیک ببینید؟
بله! روزهای عاشورا سردار میآمد کرمان دم حسینیه ثارالله میایستاد و دستش را روی سینهاش میگذاشت و هیاتها، زنجیرزنان و سینهزنان داخل حسینیه میرفتند و از در آن طرف خارج میشدند و میرفتند. یک سالی که ما هیاتی در کوچهمان داشت با آن هیات رفتیم، سردار دم در بود. همینطور دست روی سینه، ما قشنگ از جلوی سردار رد شدیم. بعد هم چون در کرمان بیتالزهرا داشتند خودشان برای مراسمهایشان همیشه تشریف داشتند.
بیتالزهرا را ما رفته بودم اما قسمت نبود آنجا حاجقاسم را ببینم. ما خودمان در مراسم عزا، در مراسم مذهبی معمولا کار پشتیبانی انجام میدهیم. یعنی تدارکات هستیم، در پشت صحنه خدمت میکنیم.
* پسرتان که در بیمارستان است متوجه شده چه اتفاقی افتاده و مادر و خواهر و عمههایش به شهادت رسیدهاند؟
نه! اصلا. نمیدانم چه کار کنم... نمیدانم چطور با این قصه روبهرویش کنم. همینطور احوالشان را میپرسد. من صبحهای زود میروم به او سر میزنم، آخر شبها هم میروم سر میزنم. پریشب گریه میکرد میگفت بابا دلم تنگ شده، مامانی چرا احوال مرا نمیپرسد. خواهرم کجاست... گفتم بابا آنها هم مثل تو مجروح شدند، آنها هم بستری هستند. گفت عمه سمیه؟ عمه فاطمه؟ گفتم همهشان مجروح شدند. فکر میکند چون خودش رو به بهبود است آنها هم همین حالت را دارند. در این مقوله ماندهام که چه کار کنم.
* پدر و مادر شما در قید حیات هستند؟
مادر من وقتی 6 سالم بود فوت شد، پدرم در قید حیات است.
* پدرتان چه زمانی متوجه شد دختران و نوههایش به شهادت رسیدهاند؟
خب! بعد از آنکه صدای انفجار آمد، در کرمان پیچید که بمبگذاری شده، پدرم از بس زنگ زده بود به گوشیهای خواهرانمم و گوشیها هم خاموش شده بودند، بهشدت نگران بود. دیگر وقتی یک تعداد از دوستان و آشنایان آمدند خانه پدری ما، آنجا دیگر پدرم فهمید ماجرا چیست. خیلی شبهای سخت و روزهای بدی را گذراندیم. ما هنوز دورمان شلوغ است، تنهایی پیش روی ماست. باید برنامهای برای این داشته باشیم که در لحظات تنهاییمان چه کار کنیم.
* خدا به شما صبر دهد. بعضی انسانها وقتی یک نفر از اعضای خانواده مثل پدر یا مادر را از دست میدهند آنقدر بیتاب میشوند که بعضا تا مرز کفر گفتن هم میروند اما همه شاهد بودند شما به رغم این مصیبت بزرگ و داغ سنگین چقدر بزرگمنشانه و زینبگونه برخورد کردید؛ اینکه توانستید این حجم از مصیبت و داغ را به هر حال تحمل کنید و بر این درد بزرگ صبر کنید، از کجا ناشی میشود؟
واقعیت این است که وابستگی شدیدی به دختر و خانمم و به طور کلی به خانوادهام داشتم. سال 97 برای پدر من کسالتی پیش آمد و ایشان را بردند بیمارستان، با اینکه کسالتشان خیلی شدید نبود ولی من اصلا آرام و قرار نداشتم. به من میگفتند تو اصلا نمیتوانی، تحمل نداری. مرا به عنوان آدمی که تحمل ندارد فرض میکردند. بعد من همیشه خودم در این فکر بودم و میگفتم خدایا کاش من پیشمرگ همه خانوادهام شوم. من تحمل مرگ هیچ کدامشان را ندارم. مثلا پسرخالهام فوت شد دیوانه شدم، زن داییام فوت شد دیوانه شدم. تحمل از دستدادن خانواده خودم را که اصلا نداشتم. وقتی این اتفاق افتاد واقعا مصیبتی بود. شب اول و دوم واقعا حالمان خیلی بد بود، من که اصلا هیچی حالیم نمیشد اما خدا استقامت و صبر داد. روحیهای به من داد که بتوانم سرم را بالا بگیرم و حرف بزنم و حرمت خون اینها را حفظ کنم. اینها خون دادند، شهید شدند که من بتوانم آرمان و آبروی اینها را حفظ کنم. اینها با شهادتشان به من عزت دادند من باید با رفتارم آبروی اینها را حفظ کنم. خدا خیلی کمکم کرد، از حضرت زینب خواستم، از امام سجاد خواستم.
یکی از دوستان خیلی عزیز و مهربانمان روز دوم که پیش من آمد در گوش من گفت برو غسل صبر کن و از خدا بخواه کمکت کند. خداوند خیلی به من کمک کرد بتوانم این داغ را تحمل کنم.
چند روز پیش با مادر یکی از شهدای نوجوان همین حادثه تروریستی به نام شهید صفرزاده صحبت میکردم، ایشان هم همین را میگفت. میگفت این عزتی که این بچه به من داد و لقب مادر شهیدی که روی من گذاشت باعث شد امروز سرم را بالا بگیرم و دیگر آن بیتابی را نداشته باشم و آرامشی به قلب من وارد شود.
واقعا همین طور است. میگویند خدا قبل از اینکه بخواهد مصیبتی بدهد و تو دچار آن بشوی اول از همه صبر به تو میدهد. نمیدانم چه شد اما به هر حال این اتفاق برایم افتاد. هنوز هم باورم نمیشود چطور درد دوری اینها را تحمل میکنم. من اصلا به هیچ وجه خواب ندارم اما گاهی که میخوابم به یکباره سرم را از روی بالش برمیدارم و میگویم خدایا من خواب بودم؟! آیا همه اینها یک رویا بود؟ وقتی میبینم خانه شلوغ است و همه سیاه پوشیدند میفهمم همه این مصیبت واقعی است. برایم دعا کنید که این داغ را بتوانم تحمل کنم.
ارسال به دوستان
از آبان ۹۸ تا انتخابات اسفند ۹۸؛ چه عواملی در میزان مشارکت انتخابات مجلس یازدهم مؤثر بود؟
روحانی، متهم اصلی
حسن روحانی روز پنجشنبه در مراسم سالگرد مرحوم هاشمی رفسنجانی مطالبی را درباره ضرورت برگزاری انتخابات پرشور مطرح کرد. روحانی که هنوز نتیجه بررسی صلاحیتش برای انتخابات مجلس خبرگان اعلام نشده، به شورای نگهبان حمله کرد و با اشاره به میزان مشارکت در انتخابات مجلس در سال ۹۸ و انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۴۰۰ تلویحا شورای نگهبان را مسؤول میزان مشارکت در این ۲ انتخابات دانست.
به گزارش «وطن امروز»، اظهارات روحانی در حالی است که مهمترین عامل کاهش مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم، عملکرد دولت روحانی در حوزه اقتصاد بویژه رفتار دولت او در به بار آمدن غائله افزایش قیمت بنزین بود. عملکرد دولت روحانی در ماجرای افزایش قیمت بنزین بهگونهای بودکه کارشناسان معتقدند رفتار دولت روحانی فراتر از یک سوءمدیریت بوده و عدم اتخاذ تدابیر رایج و معمول برای افزایش قیمت بنزین را حاصل یک سلسله تصمیمات مشکوک میدانند. مواضع غیرصادقانه برخی وزرای مسؤول و شخص روحانی در ماجرای افزایش قیمت بنزین، اصلیترین عامل خشمگین شدن بخشی از جامعه بود و کارشناسان امنیتی معتقدند عامل محرک اصلی در وقوع حوادث آبان ۹۸ عصبانیت و خشم بخشی از جامعه بود که مواضع غیرصادقانه و غیرمسؤولانه دولت را توهین به خود تلقی کردند، البته بخشی از جامعه اطلاق عبارت «غیرصادقانه» را برای رفتار دولت در این ماجرا دقیق نمیدانند. آنها با استناد به مواضع رئیسجمهور و وزیر نفت قبل از افزایش قیمت بنزین، رفتار دولت در این ماجرا را فراتر از یک رفتار غیرصادقانه، بلکه یک نوع «فریبکاری» میدانند اما این قضاوت چگونه شکل گرفت؟
22 مهر 98 یعنی یک ماه قبل از اجرای ناگهانی افزایش قیمت بنزین، شبکه اطلاعرسانی نفت و انرژی (شانا) وابسته به وزارت نفت در خبری نوشت حسن روحانی گفته است: «دنبال گرانی ناگهانی بنزین نیستیم».
۲۱ آبان یعنی ۲ روز قبل از افزایش قیمت بنزین، بیژن زنگنه، وزیر نفت نیز درباره احتمال افزایش قیمت بنزین گفت: «این طرف و آن طرف با توئیت شایعهپراکنی نشود. مردم نگران نباشند، هر وقت ابلاغ شد به مردم اطلاعرسانی میکنیم». علی ربیعی، سخنگوی دولت وقت نیز ۲۲ آبان ۹۸، یعنی یک روز قبل از افزایش قیمت بنزین و آغاز سهمیهبندی، در نشست خبری با اهالی رسانه درباره سهمیهبندی بنزین گفت: «سناریوهای مختلف درباره تأمین منابع این موضوع وجود دارد اما هنوز تصمیمگیری نهایی در این باره انجام نشده است و من فکر میکنم در جلسه هفته بعد سخنگوی دولت، توضیحات بیشتری در این باره اعلام خواهم کرد».
مواضع دولت روحانی باعث شد جامعه اینگونه قضاوت کند که موضوع افزایش قیمت بنزین و سهمیهبندی آن دستکم در آن مقطع زمانی اجرا نخواهد شد اما اجرای تصمیم سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین از ابتدای صبح روز جمعه 23 آبان نه تنها جامعه را غافلگیر کرد، بلکه همانگونه که گفته شد باعث ایجاد خشم و عصبانیت در بخش زیادی از افکار عمومی شد.
این قبیل موضعگیریها قبل از آغاز سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین، باعث شد این قضاوت شکل بگیرد که دولت نوعی فریبکاری انجام داده است و این قضاوت در تولید خشم و رخ دادن وقایع تلخ آبان ۹۸ موثر بود.
از سوی دیگر اینکه دولت روحانی که به «دولت امنیتیها» شهره بود، عواقب امنیتی افزایش ناگهانی قیمت بنزین و ادبیات غیرصادقانه خود درباره این ماجرا را تخمین نزده باشد، گزارهای دور از باور است. کما اینکه اظهارات وزیر وقت اطلاعات درباره بیتوجهی رئیسجمهور به هشدارهای کارشناسان وزارت اطلاعات پیرامون موضوع افزایش ناگهانی قیمت بنزین باعث شد ذهنیت عمومی نسبت به مشکوک بودن رفتار دولت در افزایش قیمت بنزین تقویت شود. ادعای روحانی مبنی بر اینکه او خود نیز صبح جمعه ۲۳ آبان از افزایش قیمت بنزین مطلع شده هم باعث تشدید خشم عمومی و بیاعتمادی مضاعف نسبت به ساختارها شد. این یک واقعیت است که رفتار دولت روحانی قبل و بعد از افزایش قیمت بنزین، هم در تولید خشم و ایجاد آشوب و هم در بیاعتمادی نسبت به دولت و ساختارهای تصمیمگیری کشور بسیار موثر بوده است. کما اینکه تبعات رفتار مشکوک دولت روحانی در موضوع افزایش قیمت بنزین تا مدتها فضای جامعه را تحت تاثیر قرار داد و باعث ایجاد نوعی بیاعتمادی نسبت به ساختارها در بخشی از جامعه شد. قطعا یکی از تبعات عملکرد عجیب دولت روحانی در ماجرای افزایش قیمت بنزین، کاهش میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم بود. در حالی که میانگین مشارکت مردم در انتخابات ادوار مجلس شورای اسلامی حدود ۵۸ درصد بوده است؛ در انتخابات مجلس یازدهم که چند ماه پس از غائله بنزین برگزار شد 42.57 درصد واجدان شرایط در انتخابات شرکت کردند. اینکه چه میزان از این کاهش ۱۶ درصدی مشارکت به خاطر غائله بنزین بوده است قابل تخمین نیست اما حتما بخش مهمی از این کاهش ۱۶ درصدی مشارکت نسبت به میانگین مشارکت مردم در انتخابات ادوار مجلس، ناشی از عملکرد دولت روحانی بوده است؛ عملکرد غیرصادقانه و مشکوکی که ضربهای مهلک به اعتماد عمومی نسبت به ساختارها وارد کرد. البته مصادیق متنوع ناکارآمدی دولت روحانی در اداره دولت نیز در ایجاد این بیاعتمادی موثر بود. شکست قطعی راهبرد دولت روحانی برای بهبود وضعیت اقتصاد که بر پایه اعتماد مفرط به آمریکا و پذیرش قاعده تحمیلی آمریکا در مذاکرات منتهی به برجام بود، در ایجاد تصویری ناکارآمد از روحانی و دولت او بسیار موثر بود. دولت روحانی که بارها بیتوجهی خود نسبت به مطالبات اصلی جامعه و نیازهای طبقات فرودست را نشان داده بود، پس از شکست پروژه برجام تبدیل به دولت ورشکسته و بازنده شد و در ماجرای غائله بنزین نیز تتمه اعتبار خود را در جامعه از دست داد. همان زمان برخی کارشناسان معتقد بودند سوءمدیریت دولت در ماجرای افزایش قیمت بنزین، همانند بنزینی بود که روی اعتبار دولت روحانی ریخته شد. البته عملکرد مجالس نهم و دهم که متحدان و همفکران روحانی بودند نیز در ایجاد ناکارآمدی دولتهای یازدهم و دوازدهم بسیار ملموس بود. در واقع مجالس لاریجانی و دولتهای روحانی یک مدیریت واحد و همفکر در قالب 2 قوه مهم کشور بودند. ناکارآمدی دولتهای روحانی و شکست ایدههای او در واقع ناکارآمدی و شکست مجالس لاریجانی هم بود. این دوره ناکارآمدی و شکست باعث کاهش اعتبار این قوا شد و در ایجاد ناامیدی نسبت به ساختارهای تصمیمسازی و اجرایی بسیار مهم بود. به همین دلیل قطعا این شکست و تصویر ناکارآمدی، در میزان مشارکت مردم پای صندوق رای در انتخابات مجلس یازدهم اثرگذار بود. این نکته مهم را نیز باید در نظر داشت که در انتخابات مجلس یازدهم بخشی از بدنه رای همیشگی، نسبت به صندوقهای رای مردد شده و در انتخابات شرکت نکردند. بدنهای که عمده آنها به عنوان طبقات فرودست اقتصادی شناخته میشوند. یعنی همان طبقاتی که در سیاستگذاریهای دولت روحانی، نسبت به مطالبات و خواستههای آنان عموما کمتوجهی یا حتی بیتوجهی میشد.
بر همین اساس میتوان گفت قطعا حسن روحانی نه تنها شایستگی و صلاحیت اظهارنظر درباره کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم را ندارد بلکه خود وی و دولت او یکی از متهمان اصلی کاهش این مشارکت هستند. در کنار ناکارآمدی دولت و مجلس و غائله افزایش قیمت بنزین، موضوعات دیگری مانند شیوع کرونا - در شب انتخابات - و ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی نیز در کاهش میزان مشارکت در انتخابات موثر بودهاند، البته این نافی نقش و میزان تاثیر تصمیمات شورای نگهبان در برگزاری پرشور انتخابات نیست. کما اینکه تاکیدات اخیر رهبر انقلاب درباره لوازم برگزاری انتخابات رقابتی کاملا واضح است اما واقعیت این است که مواضع روحانی درباره میزان مشارکت در انتخابات و گرفتن انگشت اتهام به سوی شورای نگهبان، هم خلاف واقع است و هم البته یک بازی سیاسی تکراری بیفایده. حتما نحوه بررسی صلاحیت کاندیداها در شورای نگهبان بر میزان مشارکت مردم در انتخابات تاثیرگذار خواهد بود اما میزان مشارکت، مجوز توجیهکنندهای برای عدول شورای نگهبان از وظایف قانونی خود و تایید افراد ناصالح و بیصلاحیت نیست. از سوی دیگر سایر موضوعات مانند فریبکاری دولت روحانی در ماجرای افزایش قیمت بنزین، شیوع کرونا و حادثه تلخ سقوط هواپیمای اوکراینی نیز در کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم بسیار موثر بوده است. کما اینکه میتوان گفت تاثیر هر کدام از موضوعات ماجرای بنزین و شیوع کرونا روی میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم، به مراتب بیشتر از تاثیر نحوه بررسی صلاحیت کاندیداها در شورای نگهبان بوده است.
بنابراین حملات اخیر حسن روحانی به شورای نگهبان در واقع تکرار همان بازی غیراخلاقی او و اصلاحطلبان برای تایید افراد فاقد صلاحیت و از سوی دیگر توجیهکننده شکست احتمالی آنان در انتخابات پیش رو است. روحانی و اصلاحطلبان عادت کردهاند همواره شکستهای خود را متوجه مقوله بررسی صلاحیتها در شورای نگهبان کنند. این در حالی است که مصادیق زیادی وجود دارد که نشان میدهد حتی در انتخاباتی که اصلاحطلبان به صورت کامل آن را تحریم کردهاند میزان مشارکت بالا بوده است. به عنوان نمونه در انتخابات مجلس نهم که اصلاحطلبان آن را تحریم کرده بودند، مشارکت مردم 64 درصد بود.
ارسال به دوستان
اطلاعیه جدید وزارت اطلاعات درباره حادثه تروریستی کرمان؛ ماجرای کشف و خنثیسازی بمبهای آماده انفجار در کرمان چیست؟
جنایتهایی که خنثی شد
گروه سیاسی: وزارت اطلاعات در اطلاعیه جدیدی ابعاد تازهای از حادثه تروریستی کرمان را منتشر کرده است؛ اطلاعیهای که علاوه بر بیان جزئیات جدید درباره عوامل حادثه تروریستی کرمان به برخی شبهات پیشآمده از قبیل کشف و خنثیسازی 16 بمب در کرمان پیش از حادثه مذکور نیز پاسخ داده است.
متن کامل این اطلاعیه به شرح زیر است:
با ابراز تأسف مجدد و با اندوهی عمیق از وقوع فاجعه تروریستی اخیر کرمان و عرض تسلیتی از سویدای جان به بازماندگان شهدای مظلوم و دعایی متضرعانه به درگاه الهی برای بهبود کامل آسیبدیدگان آن حادثه، اینک در پی اطلاعیه ۱۵ دی این وزارتخانه، بخشی دیگر از اطلاعات حاصله و اقدامات به عمل آمده توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) را به استحضار ملت شریف ایران میرساند.
1- مجموعه پایشهای امنیتی و اقدامات اطلاعاتی، عملیاتی و فنی که از لحظه وقوع انفجار آغاز شده بود، با گسترش حداکثری حوزههای جغرافیایی مورد رصد و بهصورت هماهنگ و همافزا با سایر اعضای جامعه اطلاعاتی کشور و به طور شبانهروزی، گسترده و همهجانبه ادامه دارد.
2- بر اساس نتایج حاصله تاکنون، طراح و پشتیبانِ اصلی عملیات جنایتکارانه مورد بحث، فردی تاجیکستانی با نام مستعار«عبدالله تاجیکی» بوده است. این تروریست مزدور در تاریخ 28 آذرماه گذشته همراه با یک زن و یک کودک «برای تأمین پوشش»، بهصورت غیرمجاز و توسط قاچاقبرهای محلی، از مرزهای جنوب شرق وارد کشور شده، به استان کرمان منتقل و در خانهای اجارهای در حومه شهر کرمان مستقر میشود. وی علاوه بر هدایت عملیات، در کار تولید بمبهای دستساز نیز تخصص دارد لذا پس از ترکیب اجزای منقطع و متعدد انفجاری و الکتریکی و تولید بمبها، نهایتا 2 روز پیش از وقوع فاجعه غمبار مورد بحث، از کشور خارج شده است.
3- هویت یکی از تروریستهای انتحاری بهصورت کامل احراز شد. وی بازیروف (بوزروف) اسرائیلی فرزند امانالله، 24 ساله و تبعه تاجیکستان بود. نامبرده از طریق سکوی تلگرام با فرقه آمریکا ساخته داعش آشنا و سپس جذب آن میشود. این انتحاریِ معدوم در ماههای اخیر به شهر وان ترکیه عزیمت و پس از آن با عبور از ایران با کمک قاچاقبرهای مستقر در مرزهای غرب و شرق کشور، به افغانستان عزیمت کرده است. در آنجا به اردوگاه گروهک تروریست داعش در استان بدخشان رفته، مدتی به آموختن تعالیم انحرافی و تکفیری داعش و دریافت آموزشهای مختلف عملیاتی و تروریستی پرداخته و پس از چند ماه به ایران اعزام میشود. این تروریست توسط قاچاقبرهای محلی از مرز جالقِ کلهگانِ شهرستان سراوان وارد کشور شده و پس از طی شهرهای خاش، ایرانشهر و جیرفت، در نهایت در کرمان به همان اقامتگاه پیشگفته مراجعه و به تروریست مورد اشاره قبلی میپیوندد.
4- درباره هویت تروریست انتحاری دوم، سرنخهای قابل توجهی بهدست آمده که پس از حصول مشخصات کامل وی، اعلام خواهد شد.
5- در روز حادثه، تروریستها ساعات 13:03 و 13:14 دقیقه به طور جداگانه، از خانه تیمی خارج و به سوی گلزار شهدای کرمان حرکت میکنند. هدف اصلی برای انفجار، مزار سردار بزرگ مبارزه با تروریسم داعشی، سپهبد شهید حاجقاسم سلیمانی بوده است اما تروریستها با مشاهده تدابیر شدید و چندلایه حفاظتی و استقرار تجهیزات و نیروهای امنیتی و انتظامی، تصمیم میگیرند سناریو شیطانی خود را در نقاطی نسبتا دور از گلزار شهدا، در محیط خارج از مدارهای حفاظتی و نرسیده به گیتهای بازرسی عملی سازند. به این ترتیب تروریست اول ساعت 14:55 دقیقه در فاصله 700 متری از گلزار شهدای کرمان و تروریست دوم ساعت 15:15 دقیقه در فاصله 1000 متری مزار شهدا، جلیقههای انتحاری خود را منفجر میکنند.
6- همچنانکه در اطلاعیه اول این وزارتخانه اشاره شد، عملیات شناسایی و ردیابی تروریستها، عناصر پشتیبان و مرتبطان داخلی و خارجی آنها، بلافاصله پس از وقوع آن فاجعه آغاز شد. نخستین عملیات دستگیری عوامل پشتیبان تروریستها غروب روز حادثه انجام شد. صبح روز بعد هویت تاجیکستانی یکی از تروریستها شناسایی و خانه تیمی جنایتکاران داعشی کشف و 2 عنصر پشتیبان دیگر آنها بازداشت شدند.
7- تروریستها علاوه بر جلیقههای انتحاریِ استفادهشده، تجهیزات انفجاری و پارچه برای تولید 2 جلیقه انفجاری دیگر را آمادهسازی و در حیاط خانه تیمی، دفن و سطح محوطه را کاملا هموار و عادیسازی کرده بودند تا کشف آنها امکانپذیر نباشد.
8- روند شناسایی طراحان، آمران و مرتبطان تروریسم تکفیری همچنان با سرعت و دقت، در داخل و خارج از کشور ادامه دارد. در داخل کشور تاکنون 35 نفر در استانهای کرمان، سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، اصفهان، تهران و آذربایجانغربی بازداشت شدهاند. همچنین تعدادی از جنایتکاران دخیل در فاجعه کرمان، در آن سوی مرزها شناسایی شدهاند که تعقیب آنها با جدیت در دستورکار قرار دارد. بدیهی است وزارت اطلاعات، تعقیب جنایتکاران و عوامل به خاک و خون کشیدن دهها نفر از مردم بیگناه را، در فراسوی مرزهای کشور و اجرای عدالت درباره آنها حق و وظیفه قطعی خویش دانسته و تا تحقق کامل آن از پای نخواهد نشست.
9- در روزهای اخیر، سخنانی مبنی بر کشف توطئههای متعدد بمبگذاری، پیش از مراسم سالگرد شهید سلیمانی(ره) منتشر شد که شبهاتی ایجاد کرده است. واقعیت آن است که در خبرهای مورد بحث، 2 مؤلفه تعداد و زمان کشفیات مواد منفجره، دقیق نیست، البته سال جاری، توطئههای بمبگذاری متعددی منجمله برای ایجاد انفجار در مزار شهید سلیمانی وجود داشتهاند اما جملگی آنها مربوط به حداقل 5 ماه پیش به آن سو بوده و تمام توطئهها با عنایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام کشف شده و به صورت کاملا شفاف و رسمی به استحضار ملت شریف ایران رسیده است. از آن قبیل است اطلاعیههای مورخ دوم و بیستوهفتم مرداد گذشته، هشتم شهریور و بالاخره اطلاعیه دوم مهرماه مبنی بر بازداشت 28 تروریست و خنثیسازی 30 انفجار همزمان در تهران. اما ماه گذشته تنها یک عنصر تکفیری تاجیکستانی، از سنخ 2 تروریست انتحاری اخیر، به قصد انجام عملیات تروریستی در شهر مقدس مشهد وارد کشور شده بود که پیش از هر اقدامی توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) شناسایی و بازداشت شد.
10- مساعدت مردم وفادار و هوشیار ایران، بویژه مردم عزیز کرمان به خادمان خود در شناسایی عناصر مرتبط با تروریستها، جداً دلگرمکننده و راهگشا بود، لذا ضمن تقدیم مراتب سپاس صمیمانه محضر کرمانیهای بزرگوار و تمام ملت شریف ایران و تعظیم در برابر عظمت و احساس مسؤولیت آنها، استدعای استمرار این مساعدتها و گزارش موارد مشکوک به ستاد خبری وزارت اطلاعات «شماره 113» را داریم.
از سوی دیگر همراهی، همدلی و همافزایی اعضای محترم شورای هماهنگی اطلاعات نیز نقش سترگی در شناسایی و کشفیات فوقالاشاره ایفا کرد. در این بین پشتیبانی و مساعدتهای مسؤولان محترم قضایی، رئیس محترم شورای امنیت کشور و مجموعه تحت مدیریت ایشان، سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرماندهی انتظامی کشور و استاندار محترم کرمان جداً مؤثر و تعیینکننده بود. انشاءالله با استمرار این همدلی و همافزاییها، هدف پلید کارفرمایان داعشساز، برای احیای جسد متعفن تروریسم تکفیری را بر باد خواهیم داد و بقایای آن را نیز «سرکوب» خواهیم کرد.
ارسال به دوستان
با شکایت آفریقای جنوبی جلسات دادگاه بینالمللی دادگستری برای بررسی نسلکشی اسرائیل در غزه برگزار شد
شرافت فرزندان ماندلا
دیوان بینالمللی دادگستری لاهه ۲ روز گذشته جلساتی درباره جنایت رژیم صهیونیستی در نوار غزه تشکیل داد. این دادگاه بنا بر شکایت آفریقای جنوبی تشکیل شده است. آفریقای جنوبی که دولت پس از آپارتاید آن همواره از آرمان فلسطین حمایت کرده، رژیم صهیونیستی را به اقداماتی در غزه علیه حماس متهم کرده که «ماهیت نسلکشی» دارد. در بیانیه دولت پرتوریا آمده است: رژیم صهیونیستی غیرنظامیان فلسطینی را کشته، صدمات جدی جسمی و روحی به آنها وارد کرده و برای ساکنان غزه «شرایط زندگیای ایجاد کرده که به ویرانی فیزیکی آنها منجر میشود». به گزارش نیویورکتایمز، پرونده ضدصهیونیستی آفریقای جنوبی، در واقع مطرح کردن محکومیت عمومی درباره اقدامات جنگی رژیم صهیونیستی در میان بسیاری از کشورهای در حال توسعه جهان و ارجاع آن به یک دیوان مردمی است. همچنین این کار آفریقای جنوبی باعث شد گروهی از فلسطینیها پای مجسمه نلسون ماندلا در میدانی به همین نام در رامالله گرد هم آمدند و از آفریقای جنوبی به خاطر حمایت از خود و نیز کشاندن اسرائیل به دیوان بینالمللی دادگستری به اتهام نسلکشی، قدردانی کردند. اتهام «نسلکشی» به اسرائیل که تاکنون در سطح رسانهها، سازمانهای حقوقبشری و نهادهای مدنی مطرح میشد، این بار در یک سند حقوقی معتبر در عالیترین مرجع قضایی بینالمللی به شکل رسمی ثبت شده است. طبیعتا، پاسخ اسرائیل به این اتهام نمیتواند کمافیالسابق صرفا به واسطه دستگاه تبلیغاتی - رسانهای آن انجام پذیرد. پرونده نسلکشی اسرائیل در دیوان بینالمللی - بویژه بعد از صدور احتمالی دستور موقت- هزینه حمایت از اسرائیل را برای دولتهای غربی به طرز بیسابقهای بالا خواهد برد. از این پس، حمایتهای سیاسی و حقوقی از اسرائیل - مانند اعمال وتو علیه قطعنامههای شورای امنیت به نفع اسرائیل - میتواند به مثابه همدستی و مشارکت در ارتکاب نسلکشی و نقض کنوانسیون نسلکشی تلقی شود. پرونده نسلکشی اسرائیل در دیوان مستعد است افکار عمومی جهان را نسبت به «برنامه و زرادخانه هستهای اسرائیل» حساس کند. طبیعتا، رژیمی که در عالیترین مرجع قضایی جهان متهم به نسلکشی شده نمیتواند برنامه هستهای خود را پنهان نگه داشته و قابلیت خود در استفاده از سلاحهای کشتار جمعی را - با آن میزان از مصونیت که تاکنون از آن برخوردار بود - حفظ کند. وال استریت ژورنال در گزارش خود از این دادگاه آورده است: تصمیم درباره اقدامات موقت ممکن است ظرف چند هفته پس از جلسه استماع گرفته شود. تلآویو مدعی است توقف عملیات نظامی قبل از شکست حماس به این گروه اجازه میدهد قدرت بگیرد.
دیوان بینالمللی دادگستری هیچ ابزاری برای اجرای دستورات خود ندارد و کمتر کسی انتظار دارد رژیمصهیونیستی عملیات نظامی را به دستور لاهه متوقف کند اما تحلیلگران هر ۲ طرف میگویند حتی یک دستور موقت برای آتشبس، متحدان اسرائیل، بویژه آمریکا را در تنگنا قرار میدهد. بر اساس متن شکایت ۸۴ صفحهای آفریقای جنوبی، اسرائیل در غزه دست به اقداماتی زده است که «نسلکشی به حساب میآیند، چرا که هدف [این حملات] نابودی بخش قابل توجهی از اتباع، گروههای نژادی و قومی فلسطینی است». جلسات رسیدگی ۱۱ و ۱۲ ژانویه هنوز وارد بررسی جوانب اقدام اسرائیل در نسلکشی نمیشود، بلکه تنها درباره لزوم اتخاذ فوری تمهیدات موقت برای توقف جنگ تصمیمگیری خواهد شد که به گفته کارشناسان ممکن است رای نهایی آن بین چند هفته تا یک یا ۲ ماه آینده صادر شود. وارکی گفت: «اگر دادگاه مثل پروندههای قبلی گامبیا علیه میانمار یا اوکراین علیه روسیه - که هر دو به کنوانسیون نسلکشی استناد کرده بودند - عمل کند، انتظار دارم ظرف چند هفته، دادگاه دستور موقت [مورد نظر آفریقای جنوبی] را صادر کند». دانکلبرگ نیز گفت برای رسیدگی به حقانیت پرونده نسلکشی، ممکن است «چند سال طول بکشد» تا حکم دادگاه صادر شود. از همه مهم و حیاتیتر این است که دیوان بینالمللی دادگستری لاهه به عنوان ارگان اصلی قضایی سازمان ملل متحد هیچ قدرتی برای پیگرد قانونی احکام خود ندارد، اگرچه احکام نهایی آن نزد جامعه بینالمللی دارای وزن و اعتبار خاص خود است، چراکه محکومیت نسلکشی تأثیر زیادی بر جایگاه یک کشور در صحنه بینالملل دارد. «کنوانسیون نسلکشی به مادر تمام جنایات رسیدگی میکند. به همین دلیل است که خیلیها خواهان گرفتن حکم و این محکومیت هستند. نه اینکه فقط درباره پرونده باشد؛ به طور کلی، خیلیها خواهان گرفتن رای محکومیت هستند، چرا که فکر میکنند این بدترین شکل محکومیت است». درست است اسرائیل به لحاظ قانونی باید نسبت به رای احتمالی دیوان بینالمللی لاهه در موافقت با درخواست آفریقای جنوبی برای اتخاذ اقدامات موقت در توقف درگیریها متعهد باشد اما دانکلبرگ خاطرنشان میکند قبلا مواردی از جمله ایالات متحده وجود داشته که مطابق با رای دیوان عمل نکرده است.
ارسال به دوستان
سوگندنامه آغاز جام ملتهای آسیا توسط کاپیتان فلسطین قرائت شد
به احترام فلسطین
مراسم افتتاحیه هجدهمین دوره رقابتهای فوتبال جام ملتهای 2023 آسیا ساعت 18 دیروز (جمعه) برگزار شد. قطر در حالی میزبان این رقابتهاست که در فاصله یک سال گذشته پس از جامجهانی 2022، دومین تورنمنت بزرگ است که میزبانی آن را برعهده دارد. به گزارش تسنیم، این مراسم در استادیوم لوسیل که گنجایش 89 هزار تماشاگر را دارد، برگزار شد. این مراسم با نورافشانی و آتشبازی زیبایی آغاز شد و پخش موسیقیهای منتخب جام ملتها بخش دیگری از مراسم بود. شیخ تمیم بن حمد آلخلیفه، امیر قطر هم در زمان برگزاری مراسم در ورزشگاه حضور یافت.
نکته قابل توجه در این مراسم این بود که قطریها در اقدامی جالب توجه و برای همبستگی با مردم فلسطین، قرائت سوگندنامه این مسابقات را به مصعب البطاط کاپیتان تیم ملی فلسطین واگذار کردند. حسن الهیدوس، کاپیتان تیم ملی قطر این کار را به کاپیتان فلسطین سپرد. در بخش دیگری از این مراسم، داستانی از کلیله و دمنه به صورت نمایش اجرا شد. خبرنگاران و عکاسان رسانههای کشورهای مختلف از مراسم افتتاحیه جام استقبال بسیار خوبی به عمل آوردند.
ارسال به دوستان
اسرائیل بلاتکلیف
مهدی بختیاری: با گذشت ۹۹ روز از آغاز عملیات «توفان الاقصی» و حدود ۸۰ روز از عملیات زمینی ارتش اسرائیل و بهرغم اشغال بخشهای زیادی از شمال نوار غزه، همچنان دولت نتانیاهو و عملکرد آن در میدان مورد انتقادات جدی مخالفان قرار دارد. از یک طرف، فرسایشی شدن جنگ (توفان الاقصی بالاتر از نبرد سال 2014 که ۵۰ روز طول کشید، طولانیترین جنگ اسرائیل با حماس است) و افزایش تعداد کشتهها و از طرف دیگر، محقق نشدن هیچکدام از اهداف اصلی و اعلامی این رژیم، نتانیاهو را در یک وضعیت بغرنج قرار داده و ظاهرا خود دولت صهیونیستی هم نمیداند در غزه چه کار باید کند. ارتش اسرائیل در این ۸۰ روز توانسته بخش زیادی (حدود 90 درصد) از شمال نوار غزه را به تصرف خود درآورد اما این تصرف بدون پاکسازی تونلهای زیرزمینی و گسترده حماس که محل اصلی رزم آنها محسوب میشود، آورده چندانی برای این رژیم نخواهد داشت. در روزهای گذشته بهرغم اشغال شمال غزه، گروههای فلسطینی از همین مناطق اقدام به موشکباران شهرهای اشغالی کردند تا نشان دهند ارتباطات آنها در زیر زمین همچنان برقرار است و کشف یکی دو تونل هم نتوانسته به سازمان رزم حماس ضربه چندانی وارد کند.
صهیونیستها در ابتدای نبرد زمینی چند هدف اصلی را اعلام کردند که شامل نابودی کامل حماس، تصرف همه نوار غزه، آزادی تمام اسرا بدون مذاکره و تعیین یک رژیم حکمرانی جدید برای این منطقه میشد که در یادداشتهای گذشته به آن پرداختیم. با گذشت ۸۰ روز از نبرد زمینی پرحاشیه اسرائیل و بهرغم کشتههای زیاد آنها (تاکنون اداره سانسور در ارتش اسرائیل اجازه انتشار اسامی 186 کشته نظامی در جریان نبرد زمینی را داده که شواهد و قرائن میگوید آمار بسیار بسیار بیش از این است) نتوانسته هیچکدام از اهداف فوق را محقق کند. تصرف مناطق شمال نوار غزه (و بر فرض تصرف تمام نوار غزه) ۳ راه پیش روی سران این رژیم قرار میدهد.
اول اینکه با تصرف غزه، رژیم صهیونیستی خود اداره این منطقه را در دست بگیرد و ساکنان غزه نیز اجازه حضور داشته باشند. این یعنی بازگشت به قبل از سال 2005 که غزه – از سال 1967 - در اشغال کامل صهیونیستها بود و شهرکنشینان زیادی نیز در آن ساکن بودند. این وضعیت و چالشهای بزرگی که فلسطینیهای ساکن غزه برای اسرائیل ایجاد کردند، آنقدر زیاد بود که سال 2005 «آریل شارون» نخستوزیر وقت اسرائیل مجبور شد نوار غزه را به صورت کامل – با وجود اینکه همه هزینههایی که برایش داشت - ترک کند.
علاوه بر این، در حال حاضر از حدود 10 میلیون سکنه سرزمینهای اشغالی، 2 میلیون نفر عرب هستند (شامل اعراب 1948 و اعراب ساکن کرانه باختری)، در این صورت با اضافه شدن 2 میلیون و 300 هزار فلسطینی جدید، جمعیت ساکن در سرزمینهای اشغالی به 12 میلیون نفر شامل 4 میلیون عرب خواهد رسید که به هیچ وجه خوشایند سران این رژیم نخواهد بود چه آنکه اعراب فلسطینی ساکن غزه قابل مقایسه با اعراب دیگر سرزمینهای اشغالی -حتی اعراب ساکن کرانه باختری - نیستند. فلسطینیهای غزه همانطور که در سالهای گذشته نشان دادند، بیشترین حمایت را از مقاومت و گروههای مقاومت بویژه حماس دارند و این روحیه دشمنی با اشغالگران، بزرگترین خطر برای امنیت اسرائیل خواهد بود.
احتمال دوم این است که بعد از تصرف غزه، اسرائیل، ساکنان فلسطینی این منطقه را مجبور به مهاجرت به کشورهای دیگر نظیر مصر کند که این مساله نیز چالشهای زیادی برای آنها خواهد داشت، ضمن آنکه نه مصر براحتی زیر این بار میرود و نه جامعه جهانی اجازه چنین کاری را خواهد داد.
احتمال دیگر این است که بعد از تصرف غزه، اسرائیل بخواهد اداره این منطقه را به تشکیلات خودگردان یا تشکیلات بیعرضه خائن دیگری شبیه آن بسپارد که در همکاری با صهیونیستها باشد.
در این صورت هم باز ساکنان نوار غزه بزرگترین چالش خواهند بود. مردم غزه از جنگ ۲۲ روزه اواخر 2008 و اوایل ۲۰۰۹ نشان دادند تمام قد پشت سر حماس و گروههای پایبند به مقاومت ایستادهاند و این را کمابیش در نظرسنجیهای اخیر نیز میتوان دید.
همین مردم بودند که حماس یک سال پیش از جنگ ۲۲ روزه، به پشتوانه آنها سال 2007 همه مخالفان را از پیش رو برداشت و حاکم غزه شد.
البته راهکارهای دیگری لااقل روی کاغذ وجود دارد نظیر اینکه اسرائیل اجازه دهد طوایف و گروهها در غزه، اداره این منطقه را در دست بگیرند که باز در این صورت با توجه به سابقه و رویکرد مردم این منطقه، روی کار آمدن یک گروه مبارز (چیزی شبیه حماس و جهاد اسلامی) دور از ذهن نخواهد بود و این یعنی باز هم اسرائیل در آینده با همین چالشهای امروز مواجه خواهد شد.
البته همه اینها نیازمند تحقق یک شرط بسیار مهم یعنی نابودی کامل حماس است؛ شرطی که به نظر نمیرسد اسرائیل قادر به تحقق آن باشد.
همانطور که در یادداشتهای قبل نوشتم، بهرغم گذشت ۹۹ روز از آغاز این درگیری، سازمان رزم حماس کمترین خسارت را متحمل شده، تونلهای غزه به عنوان شاهرگهای ارتباطی و عملیاتی حماس به جز در یکی دو مورد، همچنان فعال و دست نخورده باقی ماندهاند و فرماندهان اصلی حماس نظیر «محمد ضیف» و «یحیی سنوار» و دیگران هنوز زنده هستند و اسرائیل نتوانسته حتی ردی از محل نگهداری اسرایش در باریکه کوچک غزه پیدا کند که این خود نشانهای روشن از برتری اطلاعاتی ـ امنیتی حماس است.
وضعیت امروز اسرائیل در نوار غزه، در داخل این رژیم منتقدان زیادی دارد و بسیاری دولت نتانیاهو را متهم به بیبرنامگی در جنگ و گرفتن زمان بیشتر به بهای کشته شدن چند صد نفر دیگر از سربازان میکنند. نتانیاهو اما بخوبی میداند این جنگ به هیچ وجه به این شکل نباید به پایان برسد چون به معنای پایان عمر سیاسی او خواهد بود، هرچند به نظر میرسد تلاشی که او میکند هم راه به جایی نخواهد برد.
ارسال به دوستان
آذرپیرا با شکست اسنایدر آمریکایی در فینال وزن ٩٧ کیلوی کشتی آزاد نامش را برای قهرمانی المپیک فریاد زد
کجا بودی تا حالا
امیرعلى آذرپیرا با ٢١ سال سن در زاگرب و تورنمنت بینالمللى کرواسى دست به کار بسیار بزرگى زد و با اقتدار یکى از مطرحترین کشتىگیران آمریکایى یک دهه اخیر المپیک و جهان را با اقتدار کامل درهم شکست.
آذرپیرا به عنوان کشتىگیر تخصصى و جویاى نام وزن ٩٧ کیلو با 2 گردنآویز طلاى امیدهاى دنیا در فینال برابر «کایل اسنایدر»ى ایستاد که ٩ مدال طلا، نقره و برنز المپیک و جهان را در کارنامه دارد.
اسنایدر یکى از مدعیان اصلى مدال در المپیک ٢٠٢٤ پاریس به شمار مىرود که بعد از مدتها در وزن ۹۷ کیلو برابر یک دلاور ایرانى قرار گرفت تا او را به سبک شیران تاریخى بیشه کشتى ایران چون علیرضا حیدرى درهم پیچد.
حریف آمریکایى در فینال 3 بر صفر از آذرپیرا پیش افتاد و وقت دوم در اندیشه افزایش امتیازات و کسب بردى مقتدرانه بود که آذرپیرا مانند توفان کاترینا او را درهم شکست و راه سکوى دوم این رقابتها را به اسنایدر نشان داد.
یک زیر بىنقص و خاک کردن اسنایدر، بیرون بردن پاى او از تشک و رد اعتراض فنى آمریکایىها باعث شد پیروزى ٣ بر صفر کشتىگیر ٩٧ کیلوى عنواندار المپیک و جهان با برترى ٤ بر ٣ به سود امیرعلى عوض شود.
کایل اسنایدر که کشتى فینال را بعد از پیروزى ٤ بر صفر مقابل کامران قاسمپور در نیمهنهایى باخته مىدید به آب و آتش زد تا زیر عجولانهاش با خاک شدن توسط آذرپیرا جریمه شود و حکم قهرمانى امیرعلى با برترى ٦ بر ٣ امضا شود.
شکست اسنایدر مقابل آذرپیرا و باخت کامران به اسنایدر یعنى همان مثلث خطرناکى که خطرناکتر از برموداست.
به نظر با کشتىهاى بىنقص و قدرتمندانه امیرعلى آذرپیرا در زاگرب و درهم شکستن کایل اسنایدر، باید او را امید اول وزن ٩٧ کیلوگرم ایران در المپیک ٢٠٢٤ پاریس دانست.
قابلیتهاى امیرعلى آذرپیرا در مقایسه با عملکرد قابل قبول کامران قاسمپور در زاگرب نشان داد هر 2 توانمندىهاى بالقوهاى در نوع کشتى و سبک خود دارند اما آذرپیرا در ٩٧ کیلو کشتىگیرى ششدانگتر به نظر میرسد. قاسمپور هنوز به ٩٧ کیلو نرسیده و در زاگرب ٩٣ کیلو و نیم بود. او از نظر تکنیک ناب کشتى یکى از بهترین زیرگیرهاى امروز جهان محسوب مىشود اما زورش براى مقابله با مدعیان ٩٧ کیلوى جهان چون تاجالدینف، سعداللهاف، اسنایدر و ماگمدوف شاید کافى نباشد.
در عوض با مقایسه بدنى 2 کشتىگیر ایرانى برابر کایل اسنایدر مىتوان به این نتیجه رسید که امیرعلى آذرپیرا تا اینجا در وزن ٩٧ کیلو بهتر از کامران قاسمپور جواب داده است.
در این وزن غیر از تکنیک ناب و کلاس کشتى، تلفیق آن با قدرت بدنى، زور و توان کندن رقیبان چغر بد بدنى مثل اسنایدر هم نیاز است که به نظر در این بخش کفه ترازو به سمت آذرپیرا نسبت به قاسمپور سنگینى مىکند.
باید منتظر ماند و دید قوانین چرخه انتخابى تیم ملى براى المپیک، تمرینات درون اردویى، نگاه فنى کادر فنى و تصمیمگیرندگان، سهمیه المپیکى کسب نشده این وزن، آسیبدیدگىهاى اتفاقى در فشار بالاى تمرینات و رقابتها تا قبل از المپیک چه سرنوشتى را رقم خواهد زد.
تا اینجا در پایان پیکارهاى کرواسى به عنوان مرحله دوم چرخه انتخابى تیم ملى براى المپیک، کفه ترازوى امیرعلى آذرپیرا نسبت به کامران قاسمپور سنگینتر شد.
حال باید نشست و دید این کلاف سردرگم که به عجیبترین شکل ممکن در زاگرب باز شد، باز هم در ماههاى منتهى به المپیک ٢٠٢٤ پاریس براى کشتى آزاد ایران و انتخاب بهترین ستاره ٩٧ کیلو درهم، پیچیده، سردرگم و کلافه کننده مىشود؟
فعلا که همه چیز به کام امیرعلى آذرپیرا رقم خورده است، آن هم با شکستن غول آمریکایى و بردن یکى از بهترین کشتىگیران جهان.
* قاسمپور یا آذرپیرا؛ کدامیک به دوبنده المپیک میرسند؟
مسابقات کشتی آزاد رنکینگ جهانی در کرواسی به پایان رسید تا تکلیف یک وزن برای المپیک پاریس مشخص شود.
در وزن ۱۲۵ کیلوگرم طبق تعریف چرخه انتخابی، امیرحسین زارع موفق شد در فینال امیررضا معصومی را شکست دهد و صاحب دوبنده ملی برای المپیک شود.
در وزن ۹۷ کیلوگرم اما شرایط بسیار متفاوت است. با توجه به اینکه در این وزن سهمیه المپیک کسب نشده کادر فنی چند رویداد و تورنمنت را برای انتخاب کشتیگیر اعزامی به مسابقات قهرمانی آسیا (کسب سهمیه المپیک) و بازیهای ۲۰۲۴ پاریس در نظر گرفته است.
کامران قاسمپور و امیرعلی آذرپیرا ۲ کشتیگیر ۹۷ کیلوگرم بودند که راهی زاگرب شدند البته قاسمپور بعد از یکسال دوری وارد میدان شد و با تغییر وزن توانست مدال برنز را کسب کند اما امیرعلی آذرپیرا با درخشش در این رویداد علاوه بر شکست کایل اسنایدر قهرمان جهان و المپیک توانست مدال طلا بگیرد تا همچنان برای حضور در ادامه چرخه شانس داشته باشد.
طبق چرخه انتخابی، نفر اول قهرمانی کشور نخستین گزینه برای حضور در رقابتهای قهرمانی آسیا یا گزینشی المپیک خواهد بود. نفر دوم و نفرات سوم مشترک، با توجه به عملکرد فنی و شرایط آمادگی، دومین گزینه برای حضور در رقابتهای قهرمانی آسیا یا گزینشی المپیک خواهند بود.
در صورتی که کادر فنی به جمعبندی لازم درباره نفرات مدنظر نرسد، کشتیگیران موارد یک و 2 به یک تورنمنت بینالمللی اعزام میشوند و فرد منتخب برای حضور در مسابقات ذکرشده با توجه به عملکرد فنی و نظر کادر فنی مشخص خواهد شد.
اگر در این وزن کشتیگیر منتخب بتواند سهمیه المپیک را کسب کند و کشتیگیر اعزامی به قهرمانی آسیا صاحب مدال شود با توجه به سطح کیفی این مسابقات کادر فنی میتواند کشتیگیر اعزامی به مسابقات المپیک را انتخاب یا نسبت به انجام یک تورنمنت یا مسابقه انتخابی اقدام کند.
***
پایان کار نمایندگان ایران در کشتی آزاد بینالمللی زاگرب با کسب ۳ طلا، ۳ نقره و ۲ برنز
خط و نشان قبل المپیک
رقابتهای بینالمللی کشتی آزاد جام اوپن زاگرب و نخستین رنکینگ اتحادیه جهانی کشتی در سال ۲۰۲۴ روزهای ۲۰ و ۲۱ دی در کشور کرواسی برگزار و با درخشش نمایندگان ایران همراه شد.
در پایان این مسابقات تیم ایران توسط محمد نخودی در وزن ۷۹ کیلوگرم، امیرعلی آذرپیرا در وزن ۹۷ کیلوگرم و امیرحسین زارع در وزن ۱۲۵ کیلوگرم به مدال طلا، رحمان عموزاد در وزن ۶۵ کیلوگرم، حسین ابوذری در وزن ۷۴ کیلوگرم و امیرررضا معصومی در وزن ۱۲۵ کیلوگرم به مدال نقره و عباس ابراهیمزاده در وزن ۶۵ کیلوگرم و کامران قاسمپور در وزن ۹۷ کیلوگرم به مدال برنز دست یافت.
***
بررسی چگونگی کسب 3 مدال طلای ایران
در وزن ۷۹ کیلوگرم که مسابقات با حضور ۶ کشتیگیر و به صورت دورهای برگزار شد، محمد نخودی در دیدار نخست با نتیجه ۷ بر ۳ جوزف لاورنس از آمریکا را مغلوب کرد. وی در دور بعد با نتیجه ۴ بر یک از سد عبدالله شیخاعظمی دیگر نماینده کشورمان گذشت و به مرحله نیمه نهایی راه یافت. نخودی در این مرحله با نتیجه ۶ - ۶ ایوان ویک از آمریکا را از پیش رو برداشت و به فینال رسید. وی در این دیدار مقابل آوتاندیل کنتچادزه از گرجستان با نتیجه ۶ بر صفر به پیروزی رسید و به مدال طلا دست یافت. شیخاعظمی دیگر نماینده کشورمان که مقابل نخودی مغلوب شده بود، در دور دوم با نتیجه ۹ بر ۶ از سد لاورنس از آمریکا گذشت و به مرحله نیمهنهایی راه یافت.
شیخاعظمی در مرحله نیمهنهایی با نتیجه ۱۲ بر ۲ مغلوب آوتاندیل کنتچادزه از گرجستان شد و به دیدار ردهبندی رفت. وی در این دیدار با نتیجه ۱۵ بر ۴ و ضربه فنی مغلوب ویک از آمریکا شد و در جایگاه چهارم ایستاد.
امیرعلی آذرپیرا، نماینده کشورمان در وزن ۹۷ کیلوگرم، در دور اول با نتیجه ۵ بر صفر مقابل رادوسلاو باران از لهستان به پیروزری رسید. وی در دور دوم با نتیجه ۱۰ بر صفر مایکل ماچیاولو از آمریکا را از پیش رو برداشت. آذرپیرا در دور بعد با نتیجه ۸ بر ۷ از سد آیزاک ترامبل از آمریکا گذشت و به مرحله نیمهنهایی راه یافت. وی در این مرحله با نتیجه ۱۰ بر صفر ویکی از هند را مغلوب کرد و به فینال رسید. آذرپیرا در دیدار فینال در مصاف با کایل اسنایدر قهرمان المپیک و جهان از آمریکا با نتیجه ۶ بر ۳ پیروز شد و به مدال طلا دست یافت.
در وزن ۱۲۵ کیلوگرم امیرحسین زارع پس از استراحت در دور نخست، در دور دوم با نتیجه ۱۰ بر صفر ژیوی دنگ از چین را مغلوب کرد. وی در دور بعد با نتیجه ۱۱ بر صفر نیکلاس گیویازدوفسکی از آمریکا را از پیش رو برداشت.
زارع در مرحله نیمه نهایی با توجه به عدم حضور گنو پتریاشویلی، عنواندار جهان و المپیک از گرجستان پیروز معرفی شد و به دیدار فینال راه یافت. امیررضا معصومی دیگر نماینده کشورمان که در گروه دیگر قرار داشت، در دور اول با نتیجه ۶ بر ۲ گیوی ماتچراشویلی از گرجستان را مغلوب کرد. وی در دور دوم با نتیجه ۳ بر صفر یوسف حمیدا از مصر را از پیش رو برداشت. معصومی در دور سوم با نتیجه ۸ بر ۴ گئورگی مشویلدیشویلی از آذربایجان را شکست داد و راهی مرحله نیمهنهایی شد. وی در دور بعد با نتیجه ۱۱ بر ۶ از سد میسون پاریس، دارنده مدال برنز جهان از آمریکا گذشت. دیدار فینال این وزن بین امیرحسین زارع و امیررضا معصومی برگزار شد که زارع با نتیجه ۵ بر صفر مقابل معصومی به برتری رسید و صاحب مدال طلا شد. معصومی نیز به مدال نقره رسید.
ارسال به دوستان
رژه آمریکا در ساعت صفر
علیمحمد هنرمند: حمله ائتلاف آنگلوساکسونی به رهبری آمریکا به یمن با چه هدفی انجام گرفت؟ این پرسشی است که هنوز کسی حتی در داخل آمریکا پاسخی برای آن نداشته است، از رئیسجمهور دچار زوال عقل اتازونیها هم چندان نمیشود انتظار توضیح روشنی را درباره تهاجم نظامی به یمن داشت.
صبح دیروز، فرمانده نیروی هوایی آمریکا در غرب آسیا ظفرمندانه اعلام کرد «ما با بیش از ۱۰۰ موشک هدایتشونده از هوا و دریا به ۶۰ هدف در ۱۶ پایگاه شبهنظامیان حوثی حمله کردیم». اینکه این نظامی ارشد آمریکایی توضیح نداد چگونه حمله به یمن در حالی که هنوز هدف اصلی آمریکا جلوگیری از گسترش جنگ و پرهیز از بحرانسازی در منطقهای است که به تازگی پس از 2 دهه از باتلاق آن خارج شده، انجام میشود، ابهامها درباره اقدام نظامی واشنگتن را افزایش میدهد.
روشن است حمله آمریکا با همراهی روباه پیر استعمار به یمن فقط میتواند منطقه را وارد مارپیچی از تنش و بیثباتی کرده و خطر گسترش جنگ را افزایش دهد؛ یعنی همان کابوسی که هسته مرکزی راهبرد دولت بایدن در 3 ماه گذشته در پساتوفان الاقصی را تشکیل میداد و حالا فداکارانه به آغوش آن خزیده است.
شواهد نشان میدهد کاخ سفید بایدن در حمله خود به یمن اسیر سوءمحاسبه شده است. آنچه از گفتههای دولتمردان آمریکایی برمیآید این است که یانکیها با هدف احیای بازدارندگی خود دست به عملیات زدهاند اما هدف اصلی در قواعد بازدارندگی این است که طرف مقابل را از اقدامات بعدی منصرف کند. اما اقدام نظامی دولت بایدن هیچ نشانی از تحمیل «بازدارندگی» به محور مقاومت نخواهد داشت و ارتش یمن را از پیگیری راهبرد خود در دریای سرخ و بابالمندب منصرف نخواهد کرد، چه اینکه مقامات ارتش ملی یمن از همین حالا مشغول طراحی پاسخی سهمگین به امکانات آمریکایی - انگلیسی هستند.
واشنگتن با حمله نسنجیده خود تنها مکعب روبیک تنش در منطقه را پیچیدهتر کرد. خط اشتباه راهبردی دولت پراشتباه بایدن در داخل خانه هم قابل ردیابی است. دولت آنقدر عجولانه تصمیم گرفته که مجوز کنگره را هم برای عملیات نظامی در یمن اخذ نکرده و خشم کپیتول هیل را - که در آینده از این هم بیشتر خواهد شد - برانگیخته است. همین که امروز کسی مثل «جو بایدن» فرمانده کل قوای آمریکاست ضربه مهلکی برای این «ابرقدرت زانوزده» به گفته فرانسیس فوکویاما است. تقابل با یمن که به تازگی از یک جنگ سنگین 8 ساله سربلند بیرون آمده است، در رسانههای آمریکایی یکی از بزرگترین اشتباهات راهبردی ایالات متحده ارزیابی شده است.
روزنامه «والاستریتژورنال» در این باره نوشته است: «مقامات آمریکایی انتظار دارند یمنیها به حمله علیه کشتیها در مدت کوتاهی پس از حملات ما ادامه دهند تا نشان دهند این گامها بازدارنده نیست و آنها به تهدید کشتیها[وابسته به اسرائیل] در دریای سرخ ادامه خواهند داد». روزنامه واشنگتنپست هم درباره نگرانیها نسبت به گسترش جنگ نوشت: «حملات به یمن تقریبا بهطور قطعی منجر به افزایش تنش در سراسر خاورمیانه خواهد شد». اما خبرگزاری «بلومبرگ» با اشاره به رویکرد متناقض دولت بایدن و توصیف حمله آمریکا به «قمار»، هشدار داد واشنگتن در شرایطی به یمن حمله کرد که بارها اعلام کرده بود «در بحبوحه جنگ بین اسرائیل و حماس، جلوگیری از تبدیل درگیری به یک جنگ منطقهای بزرگترین اولویت ما است». دولت «بایدن» از ابتدای جنگ غزه در پساتوفان الاقصی تلاش زیادی کرد تا دچار خطای محاسباتی نشود و در دام صهیونیستها برای لغزیدن در تله جنگی گرفتار نشود اما اقدام واشنگتن در تجاوز به یمن میتواند تمام این تلاشها را نقش برآب کند. اقدام نظامی آمریکا در یمن ناشی از این واقعیت است که راهبرد کاخ سفید در ۱۰۰ روز گذشته کاملاً بیخاصیت شده است. دولت بایدن در جنگ غزه از یک سیاست دوستونی بهره گرفته بود؛ از یک طرف دست کابینه جنگ اسرائیل را برای نسلکشی رژیم آپارتاید علیه مردم غزه و کوبیدن این باریکه باز گذاشت و از سوی دیگر، کانال دیپلماسی را فعال کرد تا از ورود طرفهای دیگر منطقهای به مناقشه جلوگیری کرده و با کلیدواژه «ضرورت خویشتنداری»(!) اطراف اسرائیل را خلوت کند.
در همین اثنا، دستگاه سیاست خارجی آمریکا با استفاده از دیپلماسی «بک چنل» پیامهای متعددی برای ایران و دیگر اعضای مقاومت نظیر حزبالله لبنان فرستاد، با این مضمون که واشنگتن قصد ایجاد درگیری نداشته و عدم گسترش جنگ غزه به جبهههای دیگر، ضرورت دارد. در واقع تمام کوشش شبانهروزی آنتونی بلینکن، وزیر خارجه دولت جنگطلب و صلحدوستنمای آمریکا در ۴ دور سفر منطقهای وی به این امر اختصاص پیدا کرد.
در این فاصله، کاخ سفید از هیچ اقدامی که متضمن برتری اسرائیل در غزه باشد فروگذار نکرد؛ از اختصاص کمک اضطراری چند میلیارد دلاری و روانه کردن حجم انبوه تسلیحات ارسالی به مقصد سرزمینهای اشغالی جهت کشتار ۱۳ هزار زن و کودک در نوار غزه گرفته تا وتوی چندین قطعنامه شورای امنیت درباره آتشبس و توقف کشتار صهیونیستها. بدیهی بود این رویکرد فرصتطلبانه، برای محور مقاومت قابل پذیرش نباشد. از همان روزهای نخستین حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه، به همه حامیان این رژیم هشدار داده شد انگشتان شبکه مقاومت روی ماشه است و آمریکاییها نمیتوانند در حالی که مستقیما هدایت ماشین جنگی اسرائیل را در دست گرفتهاند، برای مصون ماندن از تبعات سیاستهای جنگطلبانهشان از دیگران انتظار خویشتنداری داشته باشند و برای تلآویو حصار امنیتی ایجاد کنند.
بر این اساس، تحولات منطقه با واکنش مشروع مقاومت به مرحلهای جدید وارد شد. مقاومت عراق بیش از ۱۲۰ حمله به پایگاههای آمریکا در سوریه و عراق را ثبت کرد. مقاومت اسلامی لبنان از جبهه شمالی، حملات خود را به مراکز نظامی اسرائیل آغاز و شمال سرزمینهای اشغالی فلسطین را به شهر ارواح تبدیل کرد و ارتش ملی یمن هم از جنوب و بندر اشغالی ایلات خواب را از چشمان سران صهیونیست ربود.
مقاومت یمن همچنین در دریای سرخ و بابالمندب، با هشدار و هدف قرار دادن کشتیهای تجاری به مقصد اسرائیل، ضربه کاری به پیکر این رژیم وارد آورد و به اینگونه توانست ۹۸ درصد اقتصاد اسرائیل را که از مسیر تجارت دریایی صورت میگیرد، فلج کند.
عملیات نظامی علیه یمن در آینده نزدیک این واقعیت را مقابل آمریکا عیان خواهد ساخت که این کشور نمیتواند بدون آنکه تبعات تصمیم خود را بپذیرد، از آتش متقابل مقاومت مصون بماند. در نهایت آمریکا و انگلیس با اشتباه راهبردی خود موجب شدند یمن در اقدامات خود در دریای سرخ گشادهدستانهتر عمل کند و تهاجم ائتلاف آنگلوساکسونی به صنعا، این پیامد بومرنگی را به دنبال داشته باشد که شاید این کشتیهای آمریکایی و انگلیسی باشند که دیگر نتوانند بهراحتی وارد دریای سرخ و بابالمندب شوند!
ارسال به دوستان
حملات موشکی آمریکا و انگلیس به یمن، سردرگمی کاخ سفید در مواجهه با انصارالله را آشکارتر کرد
وضعیت قرمز دریای سرخ
ارتش یمن: در حمله به مهاجمان تردید نمیکنیم؛ همچنان مانع عبور کشتیهای اسرائیلی یا کشتیهایی که به سمت بنادر اراضی اشغالی میروند، خواهیم شد
گروه بینالملل: ارتش آمریکا نیمهشب جمعه اعلام کرد با 100 موشک کروز و تاماهاک بیش از 73 هدف را در 16 نقطه مختلف یمن مورد حمله قرار داده است؛ حملهای که به گفته سخنگوی نیروهای مسلح یمن منجر به شهادت 5 یمنی و زخمی شدن 6 نفر دیگر شد. احتمالاً این حمله باعث تغییر معادلات در دریای سرخ خواهد شد و تنش در این آبراهه بیش از پیش افزوده میشود.
سرلشکر یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن در بیانیهای درباره حمله آمریکا و انگلیس به یمن گفت: «دشمنان آمریکایی و انگلیسی تجاوزی را با ۷۳ حمله به یمن انجام دادند. این تجاوز منجر به شهادت ۵ تن و زخمی شدن ۶ تن از نیروهای مسلح یمن شد. ما در هدف قرار دادن تمام طرفهایی که از سوی آنها تهدید میشویم، تردید نخواهیم کرد. این تجاوز هرگز ما را از موضعمان درباره حمایت از ملت مظلوم فلسطین باز نخواهد داشت. در بیانیه ارتش یمن آمده است: دشمن آمریکایی-انگلیسی مسؤولیت این تجاوز جنایتکارانه علیه ملت یمن را بر عهده دارد. حمله آمریکا و انگلیس بدون پاسخ و مجازات نخواهد ماند. ما در هدف قرار دادن تمام منابع تهدید و تمام اهداف متخاصم در زمین و دریا در راستای دفاع از یمن و حاکمیت آن تردید نخواهیم کرد. ما همچنان به ممانعت از عبور کشتیهای اسرائیلی یا کشتیهایی که در دریای سرخ و بحرالعرب به سمت بنادر اراضی اشغالی میروند، ادامه خواهیم داد».
به گزارش المسیره، آمریکا و انگلیس بامداد جمعه حملاتی را به مناطقی در صنعا، حجه، ذمار، تعز و سایر مناطق یمن انجام دادند.
مقامات ارشد یمن بلافاصله بعد از حمله آمریکا به این کشور واکنش نشان دادند و اعلام کردند آمریکا پاسخ این حمله را خواهد گرفت. «محمدعلی الحوثی» عضو شورای عالی سیاسی یمن تاکید کرد: حملات آمریکا و انگلیس به یمن وحشیانه و تروریستی است. این حملات تجاوزی عمدی و توجیهنشدنی و اقدامی وحشیانه است. به گزارش المیادین، وی تاکید کرد: حملات آمریکا و انگلیس به یمن مجددا نشان داد این 2 کشور تجاوز به غزه و یمن را مدیریت میکنند. حمله آمریکا تجاوزی آشکار است و زمانی انجام میشود که جهان به دنبال توقف کشتار در غزه است. این حملات بدون پاسخ نخواهد ماند و پاسخ به حملات از طریق بیانیهای که بعدا منتشر خواهد شد، اعلام خواهد شد.
«حزام الاسد» عضو دفتر سیاسی جنبش انصارالله یمن نیز دیروز تصریح کرد آمریکا و انگلیس با دست زدن به حملات هوایی نسنجیده اخیر به مواضع این جنبش تلاش میکنند توجهات را از نسلکشی در نوار غزه منحرف کنند.
این تحولات در حالی است که ارتش یمن در راستای حمایت از مقاومت فلسطین، رژیم صهیونیستی را در دریای سرخ و تنگه بابالمندب تحت محاصره دریایی قرار داده است و کشتیهایی را که در حال ارسال کمک به رژیم صهیونیستی باشند، هدف قرار میدهد. در این ارتباط «محمد البخیتی» عضو دفتر سیاسی جنبش انصارالله یمن تاکید کرد: آمریکا و انگلیس در حمله به یمن اشتباه کردند و از تجارب قبلی خود درس نگرفتند. واشنگتن و لندن بیتردید بزودی درک خواهند کرد حمله آنها به یمن بزرگترین حماقت در تاریخ این 2 کشور بوده است.
وی تاکید کرد: اگر حماقت آمریکا در سال ۲۰۰۴ نبود، ملت یمن انقلاب ۲۰۱۴ را رقم نمیزد که به فعالیت سفیر آمریکا در صنعا و بیرون راندن تفنگداران دریایی آمریکا منجر شد. شورای عالی سیاسی یمن هم در بیانیهای اعلام کرد: تمام منافع آمریکا و انگلیس اهداف مشروعی برای نیروهای مسلح یمن در واکنش به تجاوز این 2 کشور است. این حمله در راستای حملات متجاوزانه آمریکا به نیروی دریایی یمن و تجاوز صهیونیستی علیه غزه است. به گزارش شبکه المیادین، در این بیانیه آمده است: این تجاوز تهدیدکننده واقعی صلح و امنیت بینالمللی است و منطقه را در معرض خطرات واقعی قرار میدهد.
در پی حملات آمریکا و انگلیس علیه اهداف یمنی، «علی القحوم» از رهبران انصارالله یمن اعلام کرد نیروهای مسلح یمن به کشتیهای جنگی آمریکایی و انگلیسی در دریای سرخ پاسخ میدهند. وی تاکید کرد: جنگ در دریای سرخ شعلهور است و پایگاههای نظامی آمریکا و انگلیس را هدف قرار دادیم. از سویی العربیه خبر داد همزمان با تجاوز آمریکا و انگلیس، چند فروند موشک بالستیک از داخل یمن به سمت اهدافی در دریای سرخ شلیک شد. در این باره «حسین العزی» معاون وزیر خارجه یمن گفت: کشور ما تحت تجاوز نظامی گسترده کشتیها، زیردریاییها و جنگندههای آمریکایی و انگلیسی قرار گرفت. بدون شک، لندن و واشنگتن باید آماده پرداخت بهای سنگینی شوند. از سوی دیگر روزنامه آمریکایی والاستریتژورنال به نقل از یک مقام نظامی آمریکایی و یک شخص نزدیک به انصارالله گزارش داد نیروهای انصارالله پیش از حملات بامداد جمعه آمریکا و متحدانش به مواضع نظامی در یمن، بخشی از تسلیحات و تجهیزات خود را به مکانهای دیگری منتقل و پنهان کردند. این روزنامه به نقل از یک شخص نزدیک به این جنبش اعلام کرد ارتش یمن موشکهای خود را در پناهگاههای مستحکمی که علی عبدالله صالح، رئیسجمهور اسبق یمن در شهر صنعا ساخته، انبار کردند.
این حمله آمریکا حتی با مخالفت برخی نزدیکان این کشور روبهرو شد. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در واکنش به حمله آمریکا گفته است این کار واشنگتن باعث ایجاد دریایی از خون در دریای سرخ میشود. چین هم روز جمعه در پی حملات آمریکا و انگلیس با پشتیبانی متحدانشان به مواضع ارتش یمن اعلام کرد از همه طرفها میخواهد جلوی گسترش درگیری در یمن را بگیرند. به نوشته خبرگزاری فرانسه، «مائو نینگ» سخنگوی وزارت خارجه چین اظهار کرد: «چین نسبت به تشدید تنشها در دریای سرخ نگران است». این مقام دولت چین ادامه داد: «ما از طرفهای مربوط میخواهیم آرامش را حفظ کرده، خویشتنداری به خرج داده و جلوی گسترش درگیری را بگیرند». حتی وزارت خارجه عربستان سعودی هم در بیانیهای که بامداد جمعه منتشر کرد، آورده است: «با نگرانی عملیاتهای نظامی در دریای سرخ و حملات به مکانهایی در یمن را دنبال میکنیم». ریاض در ادامه گفته «بر حفظ امنیت و ثبات در منطقه دریای سرخ تاکید میکنیم و خواستار خویشتنداری و پرهیز از افزایش تنش هستیم».
اما حمله آمریکا چند نکته با اهمیت دارد؛ ابتدا اینکه این حمله به نظر میرسد بیشتر نمادین بوده تا آمریکا به انصارالله بگوید هدف قرار دادن کشتیهای مربوط به اسرائیل در دریای سرخ را تحمل نخواهد کرد. از سوی دیگر نکته حائز اهمیت آن است که انصارالله 2 روز قبل از حمله واشنگتن به یمن به یک کشتی آمریکایی که برخی میگویند ناو جنگی این کشور بوده حمله کرده است، به همین دلیل واشنگتن برای حفظ حیثیت خود در منطقه و جهان دست به چنین حمله شبانهای زده است.
از سوی دیگر ایتالیا، عربستان، کویت و قطر در بیانیههایی اعلام کردند در تجاوز آمریکا به یمن شرکت نداشتند. این موضع نشان میدهد واشنگتن در حمله به یمن تنهاست و تنها انگلیس را همراه خود دارد. بنابراین اینگونه میتوان نتیجه گرفت که ائتلاف آمریکایی برای مقابله با یمن به شکست منجر شده و واشنگتن و لندن یکه و تنها به مصاف انصارالله رفتهاند.
همچنین مقامات ارشد انصارالله اعلام کردند بزودی پاسخی به ماجراجویی شبانه آمریکا خواهند داد که برای واشنگتن بسیار گران تمام میشود. ناگفته نماند آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در سخنانی درباره حملات به یمن گفته است هدف اصلی آمریکا برقراری صلح است(!) البته بلینکن به این موضوع پاسخ دقیق نمیدهد چرا برای پایان تنشها در منطقه به اسرائیل فشار وارد نمیکنند که جنگ و نسلکشی در غزه را پایان دهد. نیروهای مقاومت در یمن و لبنان همواره در 90 روز گذشته اعلام کردهاند قصد ادامه تنش را ندارند، به شرط اینکه آمریکا به اسرائیل برای پایان نسلکشی در غزه فشار وارد کند. در همین زمینه آتلانتیک در گزارشی درباره حملات آمریکا به یمن با تیتر«آیا حملات آمریکا جلوی عملیاتهای انصارالله را خواهد گرفت؟» نوشت: حملات بامداد جمعه واشنگتن به یمن باعث جلوگیری از حملات ارتش یمن به کشتیهای مربوط به اسرائیل نخواهد شد.
به همین دلیل باید اینگونه تحلیل کرد که بایدن بین انتخاب بد و بدتر، گزینه بدتر را انتخاب کرده است! یعنی به جای اینکه سطح تنش در منطقه را کاهش داده و تلآویو را برای پایان حملات به مردم غزه تحت فشار قرار دهد، یک تنش بزرگتر به وجود آورده است که به گفته ستوننویس روزنامه گاردین، احتمال دارد منجر به یک جنگ تمامعیار منطقهای با حضور ایران هم شود. یک ائتلاف دریایی چندملیتی به نام Prosperity Guardian که 18 دسامبر برای محافظت از کشتیها راهاندازی شد، تاکنون باعث توقف حملات حوثیها نشده و نخواهد شد. از سوی دیگر حمله زمینی آمریکا با راهبرد این کشور در پایان حضور زمینی در کشورهای خاورمیانه مغایر است و واشنگتن را وارد یک باتلاق بزرگ مانند ویتنام خواهد کرد. یمن جایی است که عربستان و مصر در گذشته وارد جنگ با آن شدند و هر 2 کشور شکست خوردند. گاردین در همین رابطه نوشته است: «حوثیها به زندگی و جنگیدن در زیر بمباران شدید عادت دارند. آنها برخی موشکهای خود را زیر زمین جمع و مستقر میکنند. عربستان سعودی و امارات، یمن را 8 سال بمباران کردند و نتوانستند حوثیها را به زانو درآورند. از طرفی نیروهای انصارالله و حزبالله در یمن و لبنان بارها اعلام کردهاند با پایان تجاوز به غزه، حملات خود را پایان خواهند داد ولی آمریکا به جای کاهش تنش، قطعنامهای علیه یمن صادر کرد. نکته جالب آن است که روسیه قصد داشت با ارتباط دادن این قطعنامه به ماجرای جنگ غزه، بندی را درباره این موضوع در قطعنامه بیاورد که رای نیاورد. تلاش مسکو گنجاندن عبارتی مبنی بر ارتباط بحران دریانوردی در دریای سرخ با درگیری جاری در باریکه غزه بود که رد شد. این در حالی است که انصارالله یمن به صراحت اعلام کرده صرفا کشتیهای حامل مواد مرتبط با اسرائیل را متوقف خواهد کرد. به دیگر سخن، در اینجا هم اسرائیل و دولتهای حامیاش موفق شدهاند اقدامات یمنیها را در شورای امنیت، اقدام علیه امنیت دریانوردی بینالمللی توصیف کنند.
بنابراین میتوان نتیجه را با گزارش فاینشنال تایمز جمعبندی کرد که حوثیها در جنگ با عربستان و امارات پیروز شدند و حملات پهپادی زیادی علیه این 2 کشور انجام دادند که سر آخر باعث پایان جنگ شد، بنابراین برای ورود به نبرد جدید با آمریکا از چیزی واهمه ندارند.
***
یمنیها به خیابان آمدند: «متوقف نمیشویم»
«موضع ما روشن است، سکوت نخواهیم کرد، متوقف نخواهیم شد و به دشمن پاسخ خواهیم داد؛ حامی امت خود در غزه هستیم و این تجاوز منجر به فاصله گرفتن ما از آنها نخواهد شد». این اظهارات سیاستمدار یمنی مراد قاسم علی در حاشیه راهپیمایی روز گذشته مردم یمن بود. طبق گزارشها و تصاویر ارسالی از یمن، استان صعده در شمال این کشور دیروز مرکز راهپیماییها بود اما این تجمعات در شهرها و مناطق دیگر از جمله المرازم، شعاره و الجرشه در حمایت از مردم فلسطین و محکومیت تجاوزات آمریکا و انگلیس برگزار شد. حسین العزی، معاون وزیر خارجه دولت صنعا خطاب به ائتلاف غربی تصریح کرد: «آمریکا و انگلیس باید آماده باشند تا بهای گزافی را بپردازند و تمام عواقب سنگین این تجاوز آشکار خود را تحمل کنند».
ارسال به دوستان
زمان مناسب، مکان مناسب
صید حلال
رتش ایران نفتکش «سوئز راجان» که محموله یک میلیون بشکهای نفت کشورمان را سرقت کرده و به آمریکا تحویل داده بود، توقیف کرد
گروه سیاسی: نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران یک نفتکش را با حکم قضایی در آبهای دریای عمان توقیف کرد.
بنا به گزارش روابط عمومی نیروی دریایی ارتش، به دنبال تخلف کشتی سوئز راجان در اردیبهشت سال جاری و سرقت نفت ایران توسط آمریکا، نفتکش یاد شده با نام جدید نیکولاساستی صبح روز پنجشنبه توقیف شد. نفتکش متخلف یاد شده سال جاری محموله نفت متعلق به جمهوری اسلامی ایران را با هدایت آمریکا سرقت کرده و به بنادر آن کشور منتقل کرده و در اختیار آمریکا قرار داده بود. این نفتکش با تغییر نام به نیکولاساستی در حال حمل نفت در دریای عمان بود که صبح پنجشنبه با حکم قضایی و تایید سازمان بنادر و کشتیرانی توسط نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به تلافی سرقت نفت توسط رژیم آمریکا توقیف شد.
پیش از این شبکه اسکاینیوز عربی به نقل از سازمان عملیات تجارت دریایی انگلیس گزارش داده بود: گزارشی درباره یک حادثه در 50 مایلی دریایی شرق سواحل عمان دریافت کردیم. سازمان عملیات تجارت دریایی انگلیس اعلام کرد مقامات مسقط در حال تحقیق درباره این حادثه امنیتی در شرق سواحل عمان هستند. سازمان تجارت دریایی انگلیس همچنین اعلام کرد گزارشهایی مبنی بر ورود چند فرد مسلح به یک کشتی در نزدیکی عمان دریافت کرده است. این سازمان اعلام کرد قادر به تماس با این کشتی که مورد حمله قرار گرفته نیست. در بیانیه این سازمان همچنین آمده است: ما به کشتیها توصیه میکنیم هوشیار باشند و هرگونه فعالیت مشکوک را به ما گزارش دهند.
با این حال ساعاتی پس از انتشار اخبار اولیه 2 مقام ارتش آمریکا در گفتوگو با فاکسنیوز توقیف نفتکش «سوئز راجان» را تأیید کردند.
«ودانت پاتل» معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در جمع خبرنگاران ادعا کرد: ایران یک نفتکش متعلق به جزایر مارشال با پرچم یونان را در حالی که در آبهای بینالمللی حرکت میکرد، توقیف کرد. وی با محکوم کردن این اقدام گفت: دولت ایران باید فوری این کشتی و خدمه آن را آزاد کند. توقیف غیرقانونی یک کشتی تجاری جدیدترین رفتار ایران با هدف ایجاد اختلال در کشتیرانی بینالمللی است.
«جان کربی» سخنگو و هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی آمریکا هم گفت: ایران یک کشتی تجاری - نفتکش سنتنیکولاس - را که به صورت قانونی در حال عبور در آبهای بینالمللی بوده، توقیف کرده است. ما این اقدام را محکوم میکنیم و دولت ایران باید این کشتی و خدمه آن را فورا آزاد کرده و این اقدامات تحریکآمیز را متوقف کند. این سخنگوی دولت بایدن افزود: ما به همکاری با شرکای خود برای جلوگیری از مجموعه کامل اقدامات بیثباتکننده ایران ادامه خواهیم داد. کربی در پاسخ به سوال خبرنگاری که مدعی شد ایران اعلام کرده است توقیف این کشتی در واکنش به توقیف یک نفتکش ایران در سال گذشته است، گفت: از نظر من اظهاراتی که از تهران منتشر میشود، اعتبار کمی دارد. این نفتکش در آبهای بینالمللی در حال حرکت بود و هیچ توجیهی برای توقیف آن وجود ندارد و ایران باید آن را آزاد کند. وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) هم اعلام کرد: نیروی دریایی ایران یک نفتکش را به طور غیرقانونی توقیف کرد و وضعیت خدمه آن مشخص نیست. وزارت دفاع آمریکا ادعا کرد: توقیف نفتکش توسط ایران نقض قوانین بینالمللی و شاهد دیگری از فعالیتهای مخرب ایران است.
* گذر نفتکشها به ایران میافتد!
بر اساس گزارشهای منتشر شده، این کشتی در بندر بصره عراق بارگیری شده و عازم بندر علیآقا در غرب ترکیه بوده که توسط نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران توقیف شده است.
خرداد سال گذشته خبر توقیف یک نفتکش حامل نفت ایران در ساحل «گالوستون» واقع در ۸۰ کیلومتری شهر هیوستون آمریکا منتشر شد، خبری که حکایت از یک دزدی آشکار داشت؛ توقیفی که البته کش و قوسهای زیادی را در تخلیه بار کشتی به همراه داشت. در نهایت اما شهریور امسال خبر تخلیه و فروش نفت ایران در رسانههای آمریکایی منتشر شد. وزارت دادگستری آمریکا در بیانیه خود درباره نفت توقیف شده ایران نوشت: این نخستین حکم جنایی در تاریخ است که شرکتی را به دلیل تسهیل فروش و حملونقل غیرقانونی نفت ایران محکوم و بیش از ۹۸۰ هزار بشکه نفت خام قاچاق را توقیف میکند. در بیانیه وزارت دادگستری آمریکا آمده بود: ایالات متحده آمریکا در شکایت خود ادعا کرده است نفت کشتی بر اساس قوانین تروریسم و پولشویی آمریکا مصادره میشود. وزارت دادگستری آمریکا مدعی شده بود: این شکایت حاکی از طرحی است که شامل چندین نهاد وابسته به سپاه پاسداران ایران و نیروی سپاه قدس برای فروش مخفیانه و انتقال نفت ایران به یک مشتری در خارج از آن کشور است. شرکتکنندگان در این طرح با استفاده از انتقال کشتی به کشتی، گزارش سیستم شناسایی خودکار جعلی، اسناد جعلی و ابزارهای دیگر تلاش کردند مبدا نفت را پنهان کنند. در این شکایت همچنین آمده بود: اجارهکننده کشتی از سیستم مالی آمریکا برای تسهیل حملونقل نفت ایران استفاده کرده است. در بیانیه وزارت دادگستری آمریکا آمده بود: این شکایت همچنین ادعا میکند نفت، داراییهای سپاه پاسداران و نیروی قدس است یا «منبع نفوذ» آنها را تشکیل میدهد. این دو نهاد توسط آمریکا به عنوان سازمانهای تروریستی خارجی معرفی شدهاند، بنابراین این محموله نفتی یک پولشویی محسوب میشود. در این بیانیه همچنین ادعا شده بود: وجوهی که با موفقیت در ارتباط با یک دولت حامی تروریسم توقیف شدهاند، ممکن است به طور کلی یا جزئی به صندوق قربانیان تروریسم تحت حمایت دولتی ایالاتمتحده اختصاص یابد. سازمان امنیت ملی آمریکا و دفتر افبیآی در مینیاپولیس در حال بررسی این موارد هستند.
با این حال مقامات کشورمان از زمان توقیف غیرقانونی نفتکش «سوئز راجان»، دولت آمریکا را مسؤول این دزدی دریایی دانسته بودند؛ مسؤولیتی که به نظر میرسد آمریکا پاسخ آن را روز پنجشنبه در آبهای دریای عمان دریافت کرد. پیش از این نیز در موارد مشابهی همچون توقیف نفتکش ایرانی حامل سوخت که به سمت سوریه در حال حرکت بود از سوی انگلیس، ایران با مقابله به مثل و توقیف یک نفتکش انگلیسی این پیام را به طرف مقابل مخابره کرد که توقیف اموالش را بیپاسخ نمیگذارد. موقعیت ویژه ایران از نظر جغرافیایی و دسترسی به آبهای خلیج فارس و دریای عمان به عنوان شاهراه انرژی جهان از یک سو و عزم ملی برای بیپاسخ نگذاشتن توقیف کشتیهای ایرانی از سوی دیگر باعث شده هزینه مقابله با تجارت دریایی ایران در سالهای اخیر افزایش محسوسی یابد.
ارسال به دوستان
از آبان ۹۸ تا انتخابات اسفند ۹۸؛ چه عواملی در میزان مشارکت انتخابات مجلس یازدهم مؤثر بود؟
روحانی، متهم اصلی
حسن روحانی روز پنجشنبه در مراسم سالگرد مرحوم هاشمی رفسنجانی مطالبی را درباره ضرورت برگزاری انتخابات پرشور مطرح کرد. روحانی که هنوز نتیجه بررسی صلاحیتش برای انتخابات مجلس خبرگان اعلام نشده، به شورای نگهبان حمله کرد و با اشاره به میزان مشارکت در انتخابات مجلس در سال ۹۸ و انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۴۰۰ تلویحا شورای نگهبان را مسؤول میزان مشارکت در این ۲ انتخابات دانست.
به گزارش «وطن امروز»، اظهارات روحانی در حالی است که مهمترین عامل کاهش مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم، عملکرد دولت روحانی در حوزه اقتصاد بویژه رفتار دولت او در به بار آمدن غائله افزایش قیمت بنزین بود. عملکرد دولت روحانی در ماجرای افزایش قیمت بنزین بهگونهای بودکه کارشناسان معتقدند رفتار دولت روحانی فراتر از یک سوءمدیریت بوده و عدم اتخاذ تدابیر رایج و معمول برای افزایش قیمت بنزین را حاصل یک سلسله تصمیمات مشکوک میدانند. مواضع غیرصادقانه برخی وزرای مسؤول و شخص روحانی در ماجرای افزایش قیمت بنزین، اصلیترین عامل خشمگین شدن بخشی از جامعه بود و کارشناسان امنیتی معتقدند عامل محرک اصلی در وقوع حوادث آبان ۹۸ عصبانیت و خشم بخشی از جامعه بود که مواضع غیرصادقانه و غیرمسؤولانه دولت را توهین به خود تلقی کردند، البته بخشی از جامعه اطلاق عبارت «غیرصادقانه» را برای رفتار دولت در این ماجرا دقیق نمیدانند. آنها با استناد به مواضع رئیسجمهور و وزیر نفت قبل از افزایش قیمت بنزین، رفتار دولت در این ماجرا را فراتر از یک رفتار غیرصادقانه، بلکه یک نوع «فریبکاری» میدانند اما این قضاوت چگونه شکل گرفت؟
22 مهر 98 یعنی یک ماه قبل از اجرای ناگهانی افزایش قیمت بنزین، شبکه اطلاعرسانی نفت و انرژی (شانا) وابسته به وزارت نفت در خبری نوشت حسن روحانی گفته است: «دنبال گرانی ناگهانی بنزین نیستیم».
۲۱ آبان یعنی ۲ روز قبل از افزایش قیمت بنزین، بیژن زنگنه، وزیر نفت نیز درباره احتمال افزایش قیمت بنزین گفت: «این طرف و آن طرف با توئیت شایعهپراکنی نشود. مردم نگران نباشند، هر وقت ابلاغ شد به مردم اطلاعرسانی میکنیم». علی ربیعی، سخنگوی دولت وقت نیز ۲۲ آبان ۹۸، یعنی یک روز قبل از افزایش قیمت بنزین و آغاز سهمیهبندی، در نشست خبری با اهالی رسانه درباره سهمیهبندی بنزین گفت: «سناریوهای مختلف درباره تأمین منابع این موضوع وجود دارد اما هنوز تصمیمگیری نهایی در این باره انجام نشده است و من فکر میکنم در جلسه هفته بعد سخنگوی دولت، توضیحات بیشتری در این باره اعلام خواهم کرد».
مواضع دولت روحانی باعث شد جامعه اینگونه قضاوت کند که موضوع افزایش قیمت بنزین و سهمیهبندی آن دستکم در آن مقطع زمانی اجرا نخواهد شد اما اجرای تصمیم سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین از ابتدای صبح روز جمعه 23 آبان نه تنها جامعه را غافلگیر کرد، بلکه همانگونه که گفته شد باعث ایجاد خشم و عصبانیت در بخش زیادی از افکار عمومی شد.
این قبیل موضعگیریها قبل از آغاز سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین، باعث شد این قضاوت شکل بگیرد که دولت نوعی فریبکاری انجام داده است و این قضاوت در تولید خشم و رخ دادن وقایع تلخ آبان ۹۸ موثر بود.
از سوی دیگر اینکه دولت روحانی که به «دولت امنیتیها» شهره بود، عواقب امنیتی افزایش ناگهانی قیمت بنزین و ادبیات غیرصادقانه خود درباره این ماجرا را تخمین نزده باشد، گزارهای دور از باور است. کما اینکه اظهارات وزیر وقت اطلاعات درباره بیتوجهی رئیسجمهور به هشدارهای کارشناسان وزارت اطلاعات پیرامون موضوع افزایش ناگهانی قیمت بنزین باعث شد ذهنیت عمومی نسبت به مشکوک بودن رفتار دولت در افزایش قیمت بنزین تقویت شود. ادعای روحانی مبنی بر اینکه او خود نیز صبح جمعه ۲۳ آبان از افزایش قیمت بنزین مطلع شده هم باعث تشدید خشم عمومی و بیاعتمادی مضاعف نسبت به ساختارها شد. این یک واقعیت است که رفتار دولت روحانی قبل و بعد از افزایش قیمت بنزین، هم در تولید خشم و ایجاد آشوب و هم در بیاعتمادی نسبت به دولت و ساختارهای تصمیمگیری کشور بسیار موثر بوده است. کما اینکه تبعات رفتار مشکوک دولت روحانی در موضوع افزایش قیمت بنزین تا مدتها فضای جامعه را تحت تاثیر قرار داد و باعث ایجاد نوعی بیاعتمادی نسبت به ساختارها در بخشی از جامعه شد. قطعا یکی از تبعات عملکرد عجیب دولت روحانی در ماجرای افزایش قیمت بنزین، کاهش میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم بود. در حالی که میانگین مشارکت مردم در انتخابات ادوار مجلس شورای اسلامی حدود ۵۸ درصد بوده است؛ در انتخابات مجلس یازدهم که چند ماه پس از غائله بنزین برگزار شد 42.57 درصد واجدان شرایط در انتخابات شرکت کردند. اینکه چه میزان از این کاهش ۱۶ درصدی مشارکت به خاطر غائله بنزین بوده است قابل تخمین نیست اما حتما بخش مهمی از این کاهش ۱۶ درصدی مشارکت نسبت به میانگین مشارکت مردم در انتخابات ادوار مجلس، ناشی از عملکرد دولت روحانی بوده است؛ عملکرد غیرصادقانه و مشکوکی که ضربهای مهلک به اعتماد عمومی نسبت به ساختارها وارد کرد. البته مصادیق متنوع ناکارآمدی دولت روحانی در اداره دولت نیز در ایجاد این بیاعتمادی موثر بود. شکست قطعی راهبرد دولت روحانی برای بهبود وضعیت اقتصاد که بر پایه اعتماد مفرط به آمریکا و پذیرش قاعده تحمیلی آمریکا در مذاکرات منتهی به برجام بود، در ایجاد تصویری ناکارآمد از روحانی و دولت او بسیار موثر بود. دولت روحانی که بارها بیتوجهی خود نسبت به مطالبات اصلی جامعه و نیازهای طبقات فرودست را نشان داده بود، پس از شکست پروژه برجام تبدیل به دولت ورشکسته و بازنده شد و در ماجرای غائله بنزین نیز تتمه اعتبار خود را در جامعه از دست داد. همان زمان برخی کارشناسان معتقد بودند سوءمدیریت دولت در ماجرای افزایش قیمت بنزین، همانند بنزینی بود که روی اعتبار دولت روحانی ریخته شد. البته عملکرد مجالس نهم و دهم که متحدان و همفکران روحانی بودند نیز در ایجاد ناکارآمدی دولتهای یازدهم و دوازدهم بسیار ملموس بود. در واقع مجالس لاریجانی و دولتهای روحانی یک مدیریت واحد و همفکر در قالب 2 قوه مهم کشور بودند. ناکارآمدی دولتهای روحانی و شکست ایدههای او در واقع ناکارآمدی و شکست مجالس لاریجانی هم بود. این دوره ناکارآمدی و شکست باعث کاهش اعتبار این قوا شد و در ایجاد ناامیدی نسبت به ساختارهای تصمیمسازی و اجرایی بسیار مهم بود. به همین دلیل قطعا این شکست و تصویر ناکارآمدی، در میزان مشارکت مردم پای صندوق رای در انتخابات مجلس یازدهم اثرگذار بود. این نکته مهم را نیز باید در نظر داشت که در انتخابات مجلس یازدهم بخشی از بدنه رای همیشگی، نسبت به صندوقهای رای مردد شده و در انتخابات شرکت نکردند. بدنهای که عمده آنها به عنوان طبقات فرودست اقتصادی شناخته میشوند. یعنی همان طبقاتی که در سیاستگذاریهای دولت روحانی، نسبت به مطالبات و خواستههای آنان عموما کمتوجهی یا حتی بیتوجهی میشد.
بر همین اساس میتوان گفت قطعا حسن روحانی نه تنها شایستگی و صلاحیت اظهارنظر درباره کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم را ندارد بلکه خود وی و دولت او یکی از متهمان اصلی کاهش این مشارکت هستند. در کنار ناکارآمدی دولت و مجلس و غائله افزایش قیمت بنزین، موضوعات دیگری مانند شیوع کرونا - در شب انتخابات - و ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی نیز در کاهش میزان مشارکت در انتخابات موثر بودهاند، البته این نافی نقش و میزان تاثیر تصمیمات شورای نگهبان در برگزاری پرشور انتخابات نیست. کما اینکه تاکیدات اخیر رهبر انقلاب درباره لوازم برگزاری انتخابات رقابتی کاملا واضح است اما واقعیت این است که مواضع روحانی درباره میزان مشارکت در انتخابات و گرفتن انگشت اتهام به سوی شورای نگهبان، هم خلاف واقع است و هم البته یک بازی سیاسی تکراری بیفایده. حتما نحوه بررسی صلاحیت کاندیداها در شورای نگهبان بر میزان مشارکت مردم در انتخابات تاثیرگذار خواهد بود اما میزان مشارکت، مجوز توجیهکنندهای برای عدول شورای نگهبان از وظایف قانونی خود و تایید افراد ناصالح و بیصلاحیت نیست. از سوی دیگر سایر موضوعات مانند فریبکاری دولت روحانی در ماجرای افزایش قیمت بنزین، شیوع کرونا و حادثه تلخ سقوط هواپیمای اوکراینی نیز در کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم بسیار موثر بوده است. کما اینکه میتوان گفت تاثیر هر کدام از موضوعات ماجرای بنزین و شیوع کرونا روی میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم، به مراتب بیشتر از تاثیر نحوه بررسی صلاحیت کاندیداها در شورای نگهبان بوده است.
بنابراین حملات اخیر حسن روحانی به شورای نگهبان در واقع تکرار همان بازی غیراخلاقی او و اصلاحطلبان برای تایید افراد فاقد صلاحیت و از سوی دیگر توجیهکننده شکست احتمالی آنان در انتخابات پیش رو است. روحانی و اصلاحطلبان عادت کردهاند همواره شکستهای خود را متوجه مقوله بررسی صلاحیتها در شورای نگهبان کنند. این در حالی است که مصادیق زیادی وجود دارد که نشان میدهد حتی در انتخاباتی که اصلاحطلبان به صورت کامل آن را تحریم کردهاند میزان مشارکت بالا بوده است. به عنوان نمونه در انتخابات مجلس نهم که اصلاحطلبان آن را تحریم کرده بودند، مشارکت مردم 64 درصد بود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|