|
«وطن امروز» گزارش میدهد قیمت خودروهای داخلی و خارجی که نیمه اول امسال شرایط باثباتی داشت، در هفتههای اخیر افزایشی شد
چرا ورق بازار خودرو برگشت؟
روحالله لطیفیان: اسفند 1400 حجتالاسلاموالمسلمین سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور پس از بازدید از شرکت خودروسازی ایران خودرو، برای «بهبود وضعیت صنعت خودروسازی کشور» دستور 8 مادهای به وزارت صنعت، معدن و تجارت ابلاغ کرد.
در سالهای اخیر کاهش تولید خودرو و کم شدن عرضه این محصول نسبت به تقاضا و از طرفی اختلاف قیمت کارخانه و قیمت بازار آزاد و ورود دلالان به این بازار باعث شد خودرو یک کالای سرمایهای شود.
* طرحی که کنار گذاشته شد
برای حل مشکلات حوزه خودرو، در دوره وزارت سیدرضا فاطمیامین، وزیر سابق صمت، طرحی پیشنهاد شد که براساس آن همه خودروسازان متعهد شدند تولیدات خود را در سامانه یکپارچه خودرو عرضه کنند.
این عرضه بزرگ باعث شکسته شدن قیمت خودرو در بازار آزاد شد، از سوی دیگر به دلیل تعداد بالای خودروهای عرضهشده دلالبازی کاهش پیدا کرد به طوری که هر ثبتنامکننده فرصت خرید خودرو داشت و دیگر حواله خرید اعتبار و امتیازی برای دارنده آن به حساب نمیآمد.
از سوی دیگر با این اقدام دست دولت برای اجرای سیاستهای حمایتی مانند جوانی جمعیت نیز باز باشد. در گذشته فقط ۲ خودروساز قانون حمایت از جمعیت را اجرا میکردند اما با ایجاد سامانه جدید یکپارچه خودرو، تمام خودروسازان این قانون را اجرا کردند.
با وجود اینکه طرح مذکور منتقدانی داشت اما به مرور باعث ثبات بازار و کاهشی شدن روند قیمت خودرو شد. براساس آمارهای مرکز آمار ایران، شاخص قیمت خودرو در ۵ ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۲ به طور متوالی نزولی بوده و ۱۶ درصد کاهش یافته است. کاهشی شدن تورم این محصول با عرضههای بزرگ در سامانه یکپارچه دور از انتظار نبود و سفارش فروشی نمایندگیها را از روند عرضه خودرو حذف کرد.
با روی کار آمدن عباس علیآبادی به عنوان وزیر جدید صنعت، معدن و تجارت، برای بهبود بازارخودرو با امید به افزایش تولید و واردات خودرو، سامانه یکپارچه خودرو در شرایط آرامش و ثبات بازار حذف شد و شرایط فروش خودرو به «فروش مستقیم» از طریق تولیدکننده تغییر کرد.
بررسیها نشان میدهد پس از حذف سامانه یکپارچه خودرو آرامش بازار بههم خورده است؛ با وجود اینکه قیمت دلار ثابت بوده و افزایشی را شاهد نبودهایم (تا ۲ هفته پیش) اما عرضه کم خودروسازان باعث بههم خوردن توازن عرضه و تقاضا و به وجود آمدن مشکلاتی در بازار این محصول شد که افزایش 20 تا 30 درصدی خودرو را از ابتدای سال تاکنون شاهد هستیم. با ادامه روند فعلی و به عقیده برخی کارشناسان این حوزه، افزایش بیشتر قیمتها تا درصدهای بالاتر نیز اتفاق خواهد افتاد.
* وارداتی که انجام نشد
دستورالعمل واردات خودرو اردیبهشت 1401 در دولت به تصویب رسید و واردات خودرو بعد از 4 سال مجددا از سر گرفته شد. اخبار مربوط به واردات خودرو و اظهارات مسؤولان وزارت صمت در نیمه ابتدایی سال جاری، باعث ایجاد شرایط باثبات در بازار این کالا شده بود بهطوری که حتی قیمت برخی خودروهای داخلی در شهریورماه نسبت به ماههای ابتدایی سال ارزانتر شده بود اما رفته رفته این وضعیت تغییر کرد و نشانههای افزایشی شدن قیمت خودرو هماکنون در بازار دیده میشود. توقف عرضههای بزرگ در سامانه یکپارچه، کاهش تولید و فروش خودروهای داخلی و در نهایت روند بسیار کند و ناامیدکننده واردات خودرو باعث شده است طی ۲ ماه اخیر شاهد افزایش قیمت خودرو در بازار آزاد باشیم.
قرار بود از زمان آزادسازی واردات خودرو تا پایان سال جاری 200 هزار خودروی خارجی که غالبا اقتصادی باشد وارد کشور شود.
بر اساس آخرین دادهها اما تاکنون حدود 10 هزار خودرو وارد کشور شده است که فاصله معناداری با هدفگذاری واردات 200 هزار دستگاه خودرو در سال دارد.
رئیس سازمان توسعه تجارت با اشاره به اینکه تاکنون ۸۰۰۰ دستگاه خودرو وارد کشور شده و خودروهای روی آب برندهای معتبر در سامانه فروش عرضه خواهد شد، گفت: نیمی از خودروهای ترخیصی پلاک شده اما زمان قانونی تحویل به پایان نرسیده است.
* مسیر نسبتاً طولانی شمارهگذاری خودرو
رئیس سازمان توسعه و تجارت در پاسخ به برخی ابهامات درباره طولانی شدن مرحله شمارهگذاری تأکید کرد: در این مرحله موضوعاتی مثل ارائه مجوز اسقاط، مجوز محیط زیست در حوزه رده انرژی و در نهایت بازدید فیزیکی باید طی شود. برخی واردکنندگان معتقدند این مرحله حداقل به یک ماه زمان نیاز دارد، این در حالی است که برای برخی واردکنندگان، این مرحله در مدت 2 هفته به اتمام رسیده است.
* دنده عقب تولید خودرو
در کنار واردات قطرهچکانی که باعث رنجش متقاضیان در انتظار واردات خودرو شده است، شاهد کاهش تولید خودروهای داخلی توسط خودروسازان نیز هستیم. شاید عامل تاثیرگذارتر از واردات همین موضوع تولید کم باشد، زیرا بخش قابلی توجهی از نیاز کشور از سوی تولیدکنندگان ملی تامین میشود. جدیدترین گزارش ارائه شده توسط مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی حاکی از آن است که تولید خودرو و قطعات آبان امسال نسبت به مهر رشد 5.3 درصدی داشته اما نسبت به آبان ۱۴۰۱ کاهش قابل توجه 28.3 درصدی را رقم زده است. از سوی دیگر، در مجموع 8 ماه امسال نیز تولید خودرو و قطعات کاهش یک درصدی نسبت به آمار مجموع 8 ماه سال ۱۴۰۱ داشته است. به تبع کاهش تولید، کاهش فروش نیز امری عجیب نیست. طبق آمار، در شاخص فروش هم آبان امسال فروش خودرو و قطعات نسبت به ماه مشابه سال ۱۴۰۱ کاهش 22.4 درصدی داشته و در مجموع از فروردین تا پایان آبان امسال نیز فروش خودرو و قطعات، کاهش 11.2 درصدی را نسبت به 8 ماه ۱۴۰۱ ثبت کرده است. گفتنی است خودروسازان از ابتدای سال جاری تا تیرماه، در مدار صعودی تولید قرار داشتند و طی 4 ماه ١۴٠٢ نسبت به مدت مشابه سال ١۴٠١ رشد ٣٠ درصدی را رقم زده بودند اما به گفته خودروسازان و قطعهسازان، عواملی همچون قیمتگذاری دستوری، الزام رعایت استانداردهای هشتادوپنجگانه از تیرماه که به حذف برخی خودروها و ارائه نسخههای ارتقایافته منجر شد، کمبود منابع نقدینگی و... سبب شده روند صعودی افزایش تولید، کمی مختل و ادامه آن دشوار شود. این روند متاسفانه تا آبان امسال نیز ادامهدار شد و کاهش تولید و فروش را در مقایسههای آماری ثبت و به نوعی افزایش تولید ماههای نخست را هم بیاثر کرد. بر این اساس ادامه روند کاهش و عدم اخذ به موقع تصمیمی جدی برای توقف این روند کاهشی، تحقق وعده تیراژ تولید یک میلیون و ۶٠٠ هزار تا یک میلیون و ٨٠٠ هزار دستگاه در سال ١۴٠٢ را با مشکل روبهرو خواهد کرد. بر این اساس، با تداوم این روند، نه تنها افزایش تولید نسبت به سال گذشته میتواند امری محال به نظر برسد که تولید همان 1.3 میلیون دستگاه تولیدی در مجموع سال ١۴٠١ هم شاید دستنیافتنی باشد.
این در حالی است که همان ابتدای سال جاری، وزارت صنعت، معدن و تجارت افزایش تولید در مجموعه صنعت خودروسازی (خودرو و قطعات) را ضروری و خودروسازان را مکلف به افزایش ۲۰ تا ۲۵ درصدی تولید خودرو و قطعات در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال گذشته کرد اما متاسفانه آمارها نشان میدهد نهتنها صنعتگران احتمالا از عهده عهد خود برنخواهند آمد و «افزایش تولید» هم امری تحققپذیر نباشد که نزدیک شدن به آمار تولید سال ١۴٠١ هم شاید با همین دستفرمان (کاهش تولید ماهانه در مقایسه آماری) دور از انتظار باشد. بررسیها نشان میدهد از ابتدای سال جاری تاکنون تنها 763 هزار دستگاه خودرو توسط خودروسازان داخلی تولید شده است. امسال حدود 624 هزار دستگاه خودروی سواری به صورت عبور مستقیم و کامل تولید شده که در مقایسه با 503 هزار دستگاه تولید کامل مدت مشابه پارسال، رشد 24 درصدی را نشان میدهد. در این مدت 91 هزار دستگاه خودروی وانت در کشور تولید شده که در مقایسه با مدت مشابه پارسال از رشد 47 درصدی برخوردار است. از فروردین تا مهر امسال حدود 2300 دستگاه خودروی ون تولید شده که در مقایسه با مدت مشابه پارسال 29 درصد رشد نشان میدهد. تولید حدود 22 هزار دستگاه انواع خودروی سنگین (کامیون، کامیونت و کشنده) و رشد 35 درصدی تولید در این حوزه، از دیگر آمار قابل ذکر است. از فروردین تا مهر امسال حدود 176 هزار دستگاه خودرو در بخش خصوصی تولید شده که در مقایسه با تولید 96 هزار دستگاه مدت مشابه پارسال، حدود 84 درصد رشد تولید را نشان میدهد. در این مدت سهم بخش خصوصی از تولید خودرو در کشور 23 درصد بوده است. بر اساس سیاستگذاریهای انجامشده، تولید خودرو در سال جاری باید به 1.6 میلیون دستگاه برسد. با توجه به دستفرمان تولید تا ماه هفتم سال، رسیدن به این هدف بعید به نظر میرسد. با وجود اینکه میزان تولید خودرو در کشورمان بهبود یافته است اما باز هم با نقطه مطلوب فاصله ۲۲ درصدی دارد و باید تلاشها در این زمینه افزایش یابد، البته شاید وزارت صمت برای مدیریت بازار روی خودروهای وارداتی هم حساب کرده است. نباید فراموش کرد در بهترین وضعیت میزان واردات خودرو به 50 هزار دستگاه هم نخواهد رسید و در این رابطه صرفا باید بر تولید داخلی تکیه کرد.
* گفتاردرمانی وزیر
عباس علیآبادی از ابتدای انتصاب خود به عنوان وزیر صمت تاکنون ۲ مرتبه مردم را به صبوری در خرید خودرو تشویق کرده و با امید به واردات خودرو و افزایش تولید این محصول سرمایهای، نوید بهبود بازار خودرو را داده است. در حالی که پس از نخستین تشویق وزیر صمت به صبوری درباره بازار خودرو، بازار به ثبات نسبی رسیده بود اما رفته رفته جو کاهشی بازار بههم خورد و روند افزایشی را به خود گرفت و نه تنها بازار بهبود نیافت بلکه عدهای هم متضرر شدند.
ارسال به دوستان
بازدید 4 ساعته رهبر انقلاب از نمایشگاه توانمندیهای تولید داخل
نمای نزدیک پیشرفت
گروه سیاسی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح و بعدازظهر دیروز به مدت ۴ ساعت از نمایشگاه توانمندیهای تولیدات داخل در محل حسینیه امام خمینی(ره) بازدید کردند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، این نمایشگاه با محوریت شرکتهای دانشبنیان و زنجیره تامین تولید برپا شده بود.
در این نمایشگاه شرکتهای دانشبنیان در بخشهای «انرژی»، «صنعت نفت و پتروشیمی»، «صنایع خودروسازی»، «معدن و صنایع معدنی و فلزی»، «ارتباطات و فناوری اطلاعات و ساخت ماهواره»، «صنایع غذایی و کشاورزی»، «تجهیزات پزشکی»، «صنایع دستی»، «حملونقل هوایی، دریایی، ریلی و زمینی»، «صنایع نساجی» و «مسکن و لوازم خانگی» آخرین دستاوردها و تولیدات خود را به نمایش گذاشته بودند. بخش معدن، صنایع معدنی و فلزی و ماشینآلات سنگین از جمله بخشهای این نمایشگاه بود که شرکتهای دانشبنیان تولیدات خود را عرضه کرده بودند. بخش زنجیره تولید خودرو نیز از دیگر بخشهای مربوط به صنعت خودروسازی بود. یکی از بخشهای قابل توجه این نمایشگاه، اتاق عمل کاملاً ایرانی بود که تمام تجهیزات آن در داخل تولید شده است. بخش صنایع بستهبندی، تولید خوراک آبزیان، مدیریت آبیاری و آبیاری هوشمند، تولید نهال و دانههای زراعی، آبخیزداری، محصولات باغی، گیاهان دارویی، پرورش ماهی و زنجیره تولید مرغ و گوشت از دیگر بخشهای این نمایشگاه بود. تولیدات صنایع دستی و ظرفیتهای متنوع کشور در این زمینه نیز در نمایشگاه توانمندیهای تولید داخل عرضه شده بود. شبکه ملی اطلاعات و تجهیزات مربوط به زیرساخت آن و همچنین شرکتهای مرتبط با ساخت ماهواره از جمله بخشهای دیگر نمایشگاه بودند. خانه تمام ایرانی با محصولاتی کاملاً ایرانی از بخشهای قابل توجه این نمایشگاه بود. همچنین فعالیتهای صنعت هواپیمایی و بخش مسکن و حملونقل نیز در نمایشگاه ارائه شده بود.
توانمندیهای شرکتهای دانشبنیان در طراحی و ساخت تجهیزات صنایع حفاری، چاههای نفت و صنعت پتروشیمی و کاتالیستها یکی دیگر از بخشهای این نمایشگاه بود.
شرکتهای دانشبنیان فعال در حوزه برق و نیروگاه نیز دستاوردها و توانمندیهای خود را در این نمایشگاه عرضه کرده بودند. شرکتهای دانشبنیان مرتبط با صنعت آب و اقتصاد دریامحور نیز در این نمایشگاه حضور داشتند. در این نمایشگاه همچنین خودروها و موتوسیکلتهای برقی و شارژرهای آنها و موتورهای بهینهسازی شده خودرو با مصرف پایین ارائه شده بود. برنامهریزیهای انجام شده برای دانشبنیان شدن شرکتهای بزرگ صنعتی و همچنین فعالیت شرکتهای دانشبنیان نیز در بخشهای مختلف این نمایشگاه توضیح داده شده بود.
ارسال به دوستان
امیرعبداللهیان در اسلامآباد: ایران و پاکستان به تروریستها مجال نخواهند داد امنیت ۲ کشور را تحت تأثیر قرار دهند
در مدار دوستی
گروه سیاسی: وزیر امور خارجه با اشاره به دریافت دعوت طرف پاکستانی از حجتالاسلاموالمسلمین سیدابراهیم رئیسی برای سفر به اسلامآباد گفت: ما توافق داریم با یک برنامه مشخص در کنار وزارت خارجه پاکستان میتوانیم شاهد سفر رئیسجمهور ایران به اسلامآباد باشیم.
به گزارش «وطن امروز»، حسین امیرعبداللهیان روز گذشته در سفر مهمی عازم پاکستان شد. پس از 2 درگیری مرزی در هفتههای گذشته که روابط تهران - اسلامآباد را وارد تنشی کوتاه کرد، وزیر امور خارجه کشورمان به دعوت همتای پاکستانی خود به این کشور سفر کرد تا پس از بازگشت دوباره سفرای 2 کشور به سفارتخانههایشان که نشان از عادیسازی روابط داشت، مهر تایید دیگری بر دوستانه شدن مناسبات زده شود.
جلیل عباس جیلانی، وزیر خارجه پاکستان در نشست خبری با امیرعبداللهیان ضمن خیر مقدم به وزیر امور خارجه کشورمان و هیات ایرانی اظهار داشت: من از آقای وزیر برای سفر به پاکستان دعوت کردم و ایشان نیز پذیرفت که همین نشاندهنده روابط عمیق ۲ کشور است. وی با اشاره به روابط فرهنگی، تاریخی، جغرافیایی و دینی ۲ کشور ادامه داد: روابط ما و ایران بر ویژگیهای فرهنگی استوار شده است. جیلانی افزود: امروز درباره موضوعات مهم دوجانبه بحث و بررسی و تلاش کردیم موضوعات مهم را به صورت جزئی مورد گفتوگو قرار دهیم. ۲ طرف بر این موضوع تاکید داشتیم که مناسبات ۲ طرف برای ۲ ملت ارزشمند و منبع مهمی برای صلح و ثبات منطقه است. وی با یادآوری اینکه ایران و پاکستان مصمم به توسعه روابط سیاسی و امنیتی هستند، خاطرنشان کرد: خطر تروریسم چالش مشترک ۲ کشور است. ایران و پاکستان مصمم به رویکرد جمعی و مبتنی بر همکاری جهت مقابله با تروریسم هستند که این مهم قابل تحقق است. وزیر خارجه پاکستان ادامه داد: اهتمام به تمامیت ارضی ۲ کشور از اصول غیرقابل اجتناب است. جیلانی افزود: توافق کردیم درباره مسائل اقتصادی و مرزی همکاریهای لازم را داشته باشیم. افتتاح بازارچههای مرزی ۲ کشور و افتتاح خط انرژی توسط رهبران ۲ کشور در آوریل ۲۰۲۳ میلادی نشان از اهتمام ۲ کشور در گسترش روابط است. ما امروز توافق کردیم 5 بازارچه مرزی دیگر را افتتاح کنیم. وی خاطرنشان کرد: توافق کردیم در سطح وزرای خارجه مکانیزم مشورتی ایجاد شود. این مکانیزم به صورت منظم و با هدف نظارت بر پیشرفت همکاریهای ۲ کشور تشکیل خواهد شد. این دیپلمات ارشد پاکستان تصریح کرد: درباره ضرورت همکاری ۲ طرف در مبارزه با تروریسم توافق کردیم که افسران رابط ۲ کشور به شهرهای تربت بلوچستان و زاهدان اعزام شوند. همچنین بازارچههای مرزی دیگری نیز در آینده نزدیک عملیاتی خواهد شد.
* امنیت پاکستان را امنیت ایران و منطقه میدانیم
حسین امیرعبداللهیان هم در این نشست خبری ضمن تشکر از حسن میزبانی و دعوت همتای پاکستانی خود گفت: کمتر کشورهایی در جهان به اندازه ایران و پاکستان دارای مشترکات فرهنگی، تاریخی و دینی هستند. ایران و پاکستان هیچگاه اختلاف ارضی نداشتهاند که این یکی دیگر از نقاط روشن در روابط ۲ کشور است. وی افزود: روابط دوستانه تاریخی ما تایید میکند ما یک ملت واحد در ۲ جغرافیای متفاوت هستیم. ما امنیت کشور دوست و برادر پاکستان را امنیت جمهوری اسلامی ایران و منطقه میدانیم. ۲ طرف قویا به تمامیت ارضی یکدیگر احترام میگذاریم. وزیر امور خارجه کشورمان ادامه داد: ما اینجا در اسلامآباد هستیم تا با صدای بلند بگوییم ایران و پاکستان به تروریستها مجال نخواهند داد امنیت ۲ کشور را تحت تاثیر قرار دهند. در سالهای گذشته ۲ کشور شهدای امنیت بسیاری تقدیم و تروریستها صدمات زیادی به امنیت ۲ کشور وارد کردهاند. تردیدی نیست تروریستها در مناطق مرزی توسط کشورهای ثالث مدیریت میشوند که هیچگاه خیر ایران و پاکستان را نمیخواهند. امیرعبداللهیان تاکید کرد: امروز در قالب ۲ هیات ایرانی و پاکستانی درباره امنیت مرزی، توسعه روابط اقتصادی، ایجاد مناطق آزاد و بازارچههای مرزی اقدامات پرسرعت و قوی انجام میدهیم.
* دعوت پاکستان از رئیسی برای سفر به اسلامآباد
وزیر امور خارجه کشورمان با بیان اینکه ما اعتقاد مشترک داریم مرزهای ۲ کشور را به مرزهای اعتقادی و تجاری تبدیل کنیم، خاطرنشان کرد: در سایه همکاری مشترک و نیرومند تهران و اسلامآباد به تروریستها مجال نخواهیم داد امنیت ۲ ملت و ۲ کشور را هدف قرار دهند. امیرعبداللهیان تاکید کرد: من دعوت رسمی از آقای رئیسی برای سفر به پاکستان را دریافت کردم. ما توافق داریم با یک برنامه مشخص در کنار وزارت خارجه پاکستان میتوانیم شاهد سفر رئیسجمهور ایران به اسلامآباد باشیم. وی ادامه داد: توسعه گردشگری و نهایی کردن توافقات مربوط به انرژی که شاهد تبادل هیاتهایی در این خصوص خواهیم بود، از دیگر محورهای مذاکرات ما بود.
امیرعبداللهیان با بیان اینکه ۲ کشور در مجامع بینالمللی همکاریهای سازندهای با یکدیگر دارند، افزود: من از حمایتهای قوی دولت و ملت پاکستان در حمایت از ملت مظلوم فلسطین تشکر میکنم. ما باور داریم شیعه و سنی یک مجموعه واحد و مسلمان هستند، لذا ایران قویا به حمایت خود از مردم و مقاومت فلسطین ادامه خواهد داد. این دیپلمات ارشد کشورمان در ادامه گفت: برای پاکستان برگزاری یک انتخابات موفق و امن را آرزو دارم و از خداوند سبحان بهترینها را برای خواهران و برادران پاکستانی خود مسألت دارم.
* هیچ جایگزینی برای روابط و همکاریهای ایران و پاکستان وجود ندارد
وزیر امور خارجه کشورمان در پاسخ به سوالی درباره اینکه چطور در زمان کوتاهی ۲ کشور روابط خود را به حالت عادی بازگرداندند، گفت: آنچه ما شاهد بودیم، بحران نبود. ۲ کشور پیوندهای عمیقی دارند، بنابراین بحران در مناسبات تهران و اسلامآباد جایی نخواهد داشت. ما در سطوح مختلف هیاتهایی را تبادل میکنیم. وی خاطرنشان کرد: همه شاهد بودند با حضور رئیسجمهور ایران و نخستوزیر پاکستان بازارچه مرزی و خط انتقال انرژی افتتاح شد، بنابراین حلقههای قوی روابط فرهنگی، نظامی، امنیتی و اقتصادی وجود دارد، پس طبیعی بود که به سرعت تنش پشت سر گذاشته شود و نقشه راه جدیدی پیش روی ما قرار بگیرد.
امیرعبداللهیان در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان از تنشهای جدید میان ۲ کشور جلوگیری کرد، گفت: تنش اخیر ریشه در مبارزه با تروریسم داشت. ما توافق کردیم همکاریهای خود را به سرعت از سر بگیریم. ما توافق کردیم کمیته عالی مشورتهای سیاسی را تشکیل داده و در پایتختهای ۲ کشور این نشستها را داشته باشیم. همچنین تقویت روابط اقتصادی، مرزی و سیاسی کمک میکند روابط توسعه یابد. پس ما تا زمان از میان برداشتن تهدیدات تروریستی نسبت به تبادل افسران امنیتی در ۲ کشور و پیگیری موافقتنامه امنیتی به همکاریهای خود با جدیت ادامه خواهیم داد و همچنین در سطح همکاریهای استانی و مرزی و همچنین همکاریهای ملی در راستای اراده رهبران ۲ کشور فعالیت خود را ادامه خواهیم داد.
جیلانی نیز در همین ارتباط گفت: هیچ جایگزینی برای روابط و همکاریهای ایران و پاکستان وجود ندارد، بنابراین ما باید برای مقابله با چالشهای مشترک اقدامات خود را تسریع کنیم. سفر وزیر امور خارجه ایران بیانگر روابط دیرینه ۲ کشور است. 8 فوریه دولت جدید مستقر خواهد شد و مایلم از حجتالاسلاموالمسلمین رئیسی، رئیسجمهور ایران برای سفر به کشورمان در زمان مناسب دعوت کنم.
* دیدار امیرعبداللهیان با نخستوزیر موقت پاکستان
وزیر امور خارجه همچنین با انوار الحق، نخستوزیر موقت پاکستان دیدار و گفتوگو کرد. حسین امیرعبداللهیان در حاشیه اجلاس داووس نیز با انوار الحق دیدار کرده بود. انوار الحق اخیرا در مصاحبهای با چند شبکه خبری پاکستان گفته بود: پاکستان همواره در فراز و نشیبهای منطقهای و بینالمللی در کنار همسایه و برادر خود ایران ایستاده است. وی عنوان کرده بود ایران همچنان کشور دوست و برادر ما است و خوشبختانه هیچ تقابل راهبردی یا اختلافات اصولی بین ۲ همسایه وجود ندارد.
***
سفر دبیر شورای عالی امنیت ملی به عراق در چارچوب هماهنگی برای مبارزه با تروریسم است
سخنگوی وزارت امور خارجه در پاسخ به سوالی مبنی بر دستور کار سفر علیاکبر احمدیان دبیر شورای عالی امنیت ملی به عراق متعاقب اقدام نظامی ایران علیه مقر موساد در اربیل اظهار داشت: روابط میان ایران و عراق دوستانه، برادرانه و سازنده است که در حوزههای مختلف دو طرف در چارچوب سیاست همسایگی و بر اساس اراده عالی رهبران 2 کشور بین خود دارند. ناصر کنعانی ادامه داد: ما همواره گفتوگوهای منظم و مستمری را میان دو طرف در سطح مقامات هیات دولت و مقامات نظامی و امنیتی ایران و عراق داریم و سفر آقای احمدیان هم در چارچوب هماهنگی ایران و عراق در مبارزه با تروریسم، تقویت همکاریها در جهت صلح، ثبات و امنیت منطقه و مرزهای دو طرف صورت گرفته است. وی افزود: طبیعتا موضوعات جاری اتفاق افتاده هم در گفتوگوها میان دبیر شورای عالی امنیت ملی و طرف عراقی مطرح خواهد شد. روابط دو طرف ممتاز و ویژه است و برخی اتفاقات و رخدادها نمیتواند بر عمق و استحکام روابط میان ایران و عراق تاثیر منفی و سلبی بگذارد و حتما این میتواند زمینهساز روابط و همکاریهای بهتری برای آینده میان 2 کشور همسایه و برادر قلمداد شود.
سخنگوی وزارت امور خارجه درباره روابط میان ایران و عراق تاکید کرد: روابط دیپلماتیک میان ایران و عراق روابطی قوی و مبتنی بر پایههای محکم و خللناپذیر است و موضوعات اخیر خللی بر مناسبات سیاسی دو طرف ایجاد نخواهد کرد و این در راستای اراده عالی رهبران سیاسی 2 کشور است. روابط قوی ایران و عراق به نفع منطقه است. وی گفت: اینکه طرف عراقی خواهان لغو توافقنامه امنیتی باشد را تایید نمیکنم، چرا که اجرای آن به نفع منافع امنیتی دو کشور است و در چارچوب خواست و اراده دو طرف است و طرفین به دنبال اجرایی کردن کامل آن هستند. کنعانی بیان کرد: عراق بخشهای قابل توجهی از تعهداتش را اجرایی کرده و کمیته مشترک ارزیابی این توافقنامه میان دوطرف وجود دارد و دیدارهای صورت گرفته میان مقامات امنیتی ایران و عراق از جمله آقای احمدیان در راستای پیشبرد توافقنامه امنیتی موجود است.
سخنگوی وزارت امور خارجه عنوان کرد: حاکمیت و تمامیت ارضی عراق مورد اهتمام ایران است و پایبندی و التزام ایران نسبت به وحدت سرزمینی عراق نیازی به راستیآزمایی ندارد. در دوران سختی و در مسیر مبارزه با تروریسم، ایران اولین، مهمترین و اثرگذارترین کشوری بود که در کنار دولت ملت و ارتش عراق در مسیر حفاظت از امنیت و تمامیت ارضی این کشور کوشید. وی گفت: روابط دو طرف مستحکم به ارادههای قوی است و وجود برخی سوءتفاهمات خللی در عزم جدی 2 کشور ایجاد نخواهد کرد. ما از موضوعات اخیر به سرعت عبور خواهیم کرد و مسیر پیشرفت همکاریهای دو طرف با قدرت ادامه خواهد داشت.
کنعانی درباره طرح برخی اتهامات از سوی محافل غربی در قبال کشته شدن نیروهای آمریکایی در منطقه و نقش داشتن ایران در این ارتباط گفت: جمهوری اسلامی ایران از ابتدای بحران غزه مکررا نسبت به خطر گسترش درگیریها به دلیل ادامه حملات اسرائیل و پشتیبانی همهجانبه آمریکا از جنایات صورت گرفته هشدار داده و نقض پایدار و مکرر حاکمیت سوریه، عراق و یمن از سوی آمریکاییها را تشدیدکننده این بیثباتی قلمداد کرده است. سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: ما معتقدیم جنگ در غزه راهحل نیست و آتشبس فوری میتواند زمینهساز بازگشت آرامش به منطقه باشد. گروههای مقاومت منطقه از ایران دستور نمیگیرند و ایران در تصمیمات آنها در حمایت از فلسطین یا دفاع از خود دخالتی ندارد. وی بیان داشت: تکرار اتهامات به ایران فرافکنی از سوی کسانی است که منافع خود را در کشاندن پای آمریکا به منطقه میبینند تا از این طریق مشکلات خود را پوشش دهند.
ارسال به دوستان
حمله ارتش یمن به ناو آمریکا بعد از حملات شدید مقاومت عراق به پایگاههای این کشور، نشان از فشار روزافزون به واشنگتن در منطقه دارد
پیام مقاومت به آمریکا
کاخ سفید: به دنبال جنگ با ایران نیستیم
گروه بینالملل: با حمله روز گذشته ارتش یمن به کشتی نیروی دریایی آمریکا در خلیج عدن، میزان حملات به نیروهای آمریکایی در غرب آسیا با توجه به حمله مقاومت عراق به پایگاههای واشنگتن در منطقه 3 ضلعی تنف روند رو به رشدی پیدا کرده است؛ موضوعی که نشان میدهد آمریکا باید برای پایان جنگ در غزه تصمیمگیری کند و به رژیم صهیونیستی جهت اتمام جنایت در این باریکه فشار بیاورد.
سرلشکر یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن، صبح روز دوشنبه، از حمله نیروی دریایی این کشور به یک کشتی آمریکایی خبر داد. یحیی سریع اعلام کرد نیروی دریایی این کشور یک کشتی متعلق به نیروی دریایی آمریکا به نام «lewis B puller» را در خلیج عدن هدف حمله قرار داده است.
بر اساس این بیانیه، این حمله با استفاده از یک موشک دریایی مناسب و در حمایت از مردم فلسطین و در پاسخ به حملات آمریکا و انگلیس به یمن انجام شده است. آمریکا و انگلیس به دنبال عملیاتهای نیروی دریایی یمن علیه کشتیهای اسرائیلی در دریای سرخ و تنگه بابالمندب اخیرا به خاک یمن حمله کرده بودند. این در حالی است که نیروی دریایی یمن پیشتر یک نفتکش انگلیسی را هدف حمله قرار داده بود. در آن زمان شبکه المیادین به نقل از منابع ویژه خود گزارش داد این کشتی انگلیسی در حال انتقال سوخت برای جنگندههای اسرائیلی بوده است.
همچنین یحیی سریع در عین حال اشاره کرد از جمله مأموریتهای کشتی نیروی دریایی آمریکا که یمن آن را هدف حمله قرار داده، حمایت لجستیکی از نیروهای آمریکایی بوده که در حمله به یمن مشارکت داشتند.
در پایان این بیانیه همچنین تاکید شده است نیروهای مسلح یمن به عملیاتهای خود علیه کشتیهای اسرائیلی و کشتیهایی که مقصد آنها فلسطین اشغالی است، ادامه خواهند داد. نیروهای مسلح یمن به دنبال تشدید حملات رژیم اسرائیل به نوار غزه به هیچ کشتی اسرائیلی و کشتیهایی که مقصد آنها فلسطین اشغالی است، اجازه عبور از دریای سرخ و تنگه بابالمندب را ندادهاند. آمریکا پس از شدت گرفتن عملیاتهای یمن علیه کشتیهای اسرائیلی، ائتلافی را برای مقابله با نیروهای مسلح یمن تشکیل داد.
همچنین یکشنبه هفته جاری آمریکا اعلام کرد به یک پایگاه این کشور در منطقه تنف در 3 ضلعی بین مرز عراق، سوریه و اردن حمله شده است و 3 نفر از نظامیان این کشور کشته و 25نفر زخمی شدند که این بزرگترین حمله در چند سال اخیر به نیروهای نظامی آمریکا در منطقه بود که تلفات زیادی داشت.
بلافاصله بعد از حمله به این پایگاه آمریکا، رسانهها و برخی سناتورها و نمایندگان جمهوریخواه آمریکا فشار سنگینی بر بایدن وارد کردند تا به ایران مستقیم پاسخ دهد اما کاخسفید بعدازظهر دوشنبه به وقت تهران اعلام کرد ایالاتمتحده خواهان جنگ گستردهتر با ایران یا منطقه نیست.
به گزارش شبکه خبری اماسانبیسی، «جان کربی» سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید گفت دولت آمریکا بر این باور است که یک پهپاد نیروهای آمریکایی را در اردن هدف قرار داد. مقامهای نظامی آمریکا یکشنبه شب گفتند 3 نظامی این کشور در حمله شبانه پهپادی به یک پایگاه آمریکا در اردن کشته و دستکم ۲۵ پرسنل نظامی نیز زخمی شدند. سنتکام (فرماندهی مرکزی آمریکا) یکشنبه شب در بیانیهای تایید کرد در حمله یک فروند پهپاد به پایگاهی در شمال شرق اردن، 3 نظامی کشته و ۲۵ پرسنل این کشور زخمی شدند.
جان کربی در ادامه گفت که آمریکا خواهان جنگ گستردهتر با ایران یا منطقه نیست. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا تلاش کرد حمله به نیروهای آمریکایی را به گروههای تحت حمایت ایران نسبت دهد اما اذعان کرد واشنگتن هنوز در حال گردآوری اطلاعات درباره این حمله است. یک مقام آمریکایی یکشنبه شب در واکنش به حمله پهپادی به یک پایگاه نظامی آمریکا در مرز اردن با سوریه گفت این حمله لزوما از سوی ایران صورت نگرفته است. این مقام آمریکایی که مایل به افشای هویت خود نبود در این باره اظهار داشت: «حمایت ایران از شبه نظامیانی که به پایگاه آمریکا حمله کردند، به معنای حمله از سوی ایران نیست».
«سیانان» نوشت مشخص نیست چرا پدافند هوایی در رهگیری پهپاد شکست خورده است. ارتش آمریکا در روزهای گذشته نیز به طور ضمنی مرگ 2 نظامی خود را در آبهای سومالی تایید کرد. سنتکام اعلام کرد ۲ تفنگدار دریایی ناپدید شده در جریان عملیات در سواحل سومالی به عنوان کشته طبقهبندی شدند.
ژنرال «چارلز کوینتن براون»، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا اظهار کرد رویکرد نظامی واشنگتن در غرب آسیا این است که بین هدف بازدارندگی در منطقه و حفاظت از نیروهای آمریکایی تعادل برقرار کند. این مسؤول نظامی ارشد آمریکایی در مصاحبهای که با شبکه ایبیسینیوز انجام داد درباره تحولات حوزه غرب آسیا و چالشهای گروههای مقاومت برای نیروهای آمریکایی در این منطقه گفت: «ما باید در رویکردمان در این مناطق با ملاحظه باشیم و نمیتوانیم پیشبینی کنیم دقیقا هر یک از این گروهها چطور قرار است پاسخ دهند». ژنرال آمریکایی همچنین به سوالی درباره اینکه برخی چهرههای سیاسی از دولت جو بایدن به دلیل سختگیری نکردن در برابر ایران و گروههای ضد آمریکا در منطقه غرب آسیا انتقاد کردهاند، گفت: «من از آنها (منتقدان بایدن) میپرسم چه چیزی میخواهند؟ یک جنگ گستردهتر؟ آیا شما میخواهید ما درگیر یک جنگ تمام عیار شویم؟» براون ارزیابی کرد حملات تجاوزکارانه آمریکا به یمن بر توانمندیهای انصارالله برای ادامه حملات موشکی و پهپادی «تاثیر داشته» اما اینکه این تاثیر چقدر بوده را مشخص نکرد. شبکه ایبیسینیوز نوشت: حملات آمریکا به گروههای مقاومت در عراق منجر به فشارهای سیاسی در این کشور برای پایان یافتن حضور نظامی 2دههای آمریکا شده است. رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در این مصاحبه همچنین گفت از نظر او ایران مایل است آمریکا، عراق را ترک کند اما خواستار جنگ با ایالات متحده نیست.
از سوی دیگر بایدن هم به ایران مستقیم اشاره نکرد و فقط به این موضوع بسنده کرد که آمریکا انتقام خواهد گرفت. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در اظهاراتی درباره حمله به نظامیان آمریکایی در مرز اردن و سوریه و کشته شدن 3 سرباز این کشور گفت: روز سختی را در خاورمیانه پشت سر گذاشتیم. وی خاطرنشان کرد که به این اقدام پاسخ خواهیم داد.
به نظر میرسد محور مقاومت یک پیام مشخص به واشنگتن ارسال کرده است که باید جنگ در غزه پایان یابد. حملات بیش از ۲ ماه گذشته مقاومت عراق و سوریه به نیروهای آمریکایی در این دو کشور، همچنین حملات انصارالله به آمریکا در دریای سرخ نشان میدهد آنها در حال ارسال پیام به آمریکا هستند.
در همین رابطه «محمدعلی الحوثی» عضو شورای عالی سیاسی یمن در توییتی نوشت: آمریکا باید پیام حمله به پایگاه خود در شمال شرق اردن را درک کند. وی در ادامه افزود: حمله به یک پایگاه نظامی در شمال شرق اردن پیام روشنی از نارضایتی از سیاست آمریکا در جهان عرب است.
از سوی دیگر خبرگزاری رویترز به نقل از مقامات آمریکایی گزارش داد: گمان نمیکنیم نیروهای ایرانی، حمله پهپادی به پایگاه آمریکایی را انجام داده باشند. خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز در این زمینه به نقل از مقامات شبهنظامیان مورد حمایت ایران در عراق گزارش کرد: حمله به پایگاه آمریکایی توسط یک گروه عراقی انجام شد.
***
برج 22 آمریکا، پایگاهی در دل صحرا
حمله بامداد یکشنبه به پایگاه «برج 22» آمریکا در خاک اردن، منجر به بزرگترین تلفات آمریکا پس از جنگ غزه شد. این بیشترین میزان تلفاتی است که آمریکا پس از جنگ غزه به آن اعتراف میکند. آمریکا میگوید که حمله در پایگاه «برج ۲۲» در خاک اردن رخ داده است؛ در یک نقطه راهبردی در شمال شرق اردن و در نزدیکی مرز سوریه و عراق که فاصله اندکی نیز با پایگاه بزرگ «التنف» در سوریه دارد. اطلاعات چندانی از پایگاه «برج ۲۲» در دست نیست، جز اینکه در نزدیکی پایگاه التنف که بزرگترین پایگاه آمریکا در سوریه است، قرار دارد و تعداد کمی نیروی نظامی آمریکایی در خود جای داده است. همچنین اطلاعاتی از نوع سلاحهای موجود و پدافند هوایی مستقر در این پایگاه در دست نیست. طبق تصاویر ماهوارهای، این پایگاه در خاک اردن و در نزدیکی اردوگاه «الرکبان» آوارگان سوریه قرار گرفته است.
به ادعای شبکه «سیانان»، نیروهای آمریکا با هدف «ارائه مشاوره و کمک» در این پایگاه مستقر هستند و مشخص نیست چرا سامانههای پدافندی در زمان حمله فعال نشدهاند. شکست پدافند هوایی در این حمله به شدت مورد توجه محافل آمریکایی قرار گرفته است و در این راستا روزنامه واشنگتنپست نوشت که پنتاگون در تلاش برای مشخص کردن دلیل شکست پدافند هوایی در پایگاه «برج ۲۲» برای مقابله با حمله پهپادی است. به گفته این روزنامه به نقل از وزارت دفاع آمریکا، پهپاد مهاجم، محل اقامت نیروهای آمریکایی در پایگاه را هدف قرار داده است. خبرگزاری رویترز نیز نوشته است اطلاعات کمی درباره پایگاه «برج ۲۲» وجود دارد، اما طبق بیانیه سنتکام، این پایگاه نقش پشتیبانی لجستیکی از نظامیان آمریکایی در سوریه به خصوص پایگاه «التنف» را بر عهده دارد و ۳۵۰ نیروی ارتش و نیروی هوایی ایالات متحده در آن حضور دارند. این خبرگزاری نوشت: «پایگاه برج ۲۲ در راستای استراتژی ایالات متحده برای مهار نفوذ نظامی ایران در شرق سوریه نقشآفرینی میکند».
ارسال به دوستان
بررسی بازیهای تیم ملی فوتبال ایران با قلعهنویی برابر سوریه
بباز نیستیم
علیرضا خطیبی: آخرین بازی مرحله یکهشتم نهایی جام ملتها را ایران و سوریه در ورزشگاه عبدالله بن خلیفه برگزار میکنند؛ رویارویی امیر قلعهنویی که هرگز به سوریه نباخته با هکتور کوپر که هرگز موفق به شکست ایران نشده است. سوریه برای هفتمین مرتبه وارد مرحله نهایی جام ملتهای آسیا شده است، تیمی که تا به حال فقط 8 بار در این بازیها برنده شده، 4 بار مساوی کرده و در 12 بازی هم شکست خورده است. آنها هنوز به تفاضل گل مثبت در این بازیها نرسیدهاند: 18 گلزده برابر 29 گل خورده. ایران در کنار کرهجنوبی، رکورددار حضور در مرحله نهایی جام ملتهاست: 15 بار. تیم ملی در این بازیها، چنین کارنامهای را ثبت کرده: 44 برد، 19 مساوی و 8 باخت. 138 گل زدهایم و 50 بار هم دروازهمان باز شده است.
* قلعهنویی بیباخت
رویارویی با سوریه در یکهشتم پایانی جام ملتها، سومین مصاف امیر قلعهنویی به عنوان سرمربی تیم ملی با این رقیب است. او در دو بازی قبلی، نباخته و یک برد و یک مساوی دارد. نخستین رویارویی قلعهنویی و سوریه، بازی رفت مقدماتی جام ملتهای آسیای 2007 بود. ایران در خانه برابر سوریه قرار گرفت و با گل جواد نکونام از میهمان جلو افتاد اما زیاد شعبو دقیقه 88 دروازه طالبلو را باز کرد و بازی مساوی شد. ترکیب آن روز تیم ملی عجیب بود: زوج امیرحسین صادقی و هادی شکوری در قلب خط دفاع، رضا عنایتی در نوک خط حمله، مثلث محمود فکری، آندرانیک تیموریان و جواد نکونام در مرکز زمین و حضور علیرضا نیکبخت در سمت چپ خط دفاع. بازی برگشت در سوریه برگزار شد و این بار، قلعهنویی برنده از زمین بیرون آمد. تیم ملی آن بازی را با گلهای محمد نصرتی و جواد نکونام برد. هکتور کوپر؛ مرد 68 ساله آرژانتینی، وقتی سرمربی ازبکستان بود تنها رویاروییاش را با ایران برگزار کرد و باخت. آن روز ایران و ازبکستان در یک بازی دوستانه به مصاف هم رفتند و تیم کیروش با تکگل مهدی ترابی موفق شد میزبانش را شکست بدهد.
* ایران حریفی که برای هیچ تیمی ساده نیست
مرحله یکهشتم نهایی جام ملتهای آسیا 2023 از روز یکشنبه آغاز شد و تیمهای استرالیا و تاجیکستان با شکست دادن اندونزی و امارات به مرحله یکچهارم نهایی رسیدند. در روز آخر مسابقات مرحله گروهی اتفاقات عجیبی افتاد. به نظر میرسید برخی تیمها مثل کرهجنوبی و اردن برای اینکه در مرحله یکهشتم با ژاپن روبهرو نشوند عمدا خوب نتیجه نگرفتند تا در گروهشان اول نشوند. اتفاقی که انتقادات زیادی را بویژه برای کرهجنوبی در پی داشت. به هر حال ژاپن تیم بسیار قدرتمندی است. آنها قبل از شروع جام ملتهای آسیا نتایج بسیار خوبی در مسابقات تدارکاتی گرفته بودند و این باعث شده بود خیلی از کارشناسان آنها را مدعی اول قهرمانی بدانند. البته ژاپن درجام ملتهای آسیا نشان داد چندان هم بینقص نیست. آنها 2 گل از ویتنام خوردند، به عراق باختند و یک گل هم از اندونزی دریافت کردند اما باز هم ترجیح اغلب تیمها این است که با ژاپن روبهرو نشوند اما در قطر نگاهها به تیم ملی ایران چطور است؟ واقعیت این است که تقریبا همه کارشناسان ایران را یکی از مدعیان جدی قهرمانی میدانند. پیشبینی اغلب کارشناسان قبل از شروع مسابقات، فینالی با حضور ایران و ژاپن بود اما این مسابقه میتواند در مرحله یکچهارم نهایی برگزار شود. واقعیت این است که ایران تیم ترسناکی برای رقباست. حضور بازیکنانی مثل مهدی طارمی و سردار آزمون در خط حمله تیم ملی ایران باعث شده قدرت هجومی ایران فوقالعاده به نظر برسد. این شاید باعث شود بقیه تیمها ترجیح بدهند با ایران روبهرو نشوند. اما ماجرا این طور نیست. حداقل تیمهایی مثل اردن، کرهجنوبی و تاجیکستان بسیار علاقه دارند که با ایران بازی کنند. به نظر میرسد قدرت هجومی ایران باعث افزایش انگیزه این تیمها برای تقابل با ایران شده است. برای اردن و کرهجنوبی البته شکست دادن ایران موفقیت بسیار بزرگی محسوب میشود. کره رقیب سنتی ایران است و پیروز شدن مقابل ایران به آنها حس فوقالعادهای میدهد اما موضوع تاجیکستان متفاوت است. تاجیکها میخواهند خودشان را مقابل ایران محک بزنند، چرا که حس میکنند ایران قدرتمندترین تیم جام است. هر 3 این تیمها در سوی مخالف ایران در نمودار حذفی مسابقات هستند. یعنی فقط در نیمهنهایی یا فینال احتمال برخورد با ایران را دارند. حالا باید دید تقابل احتمالی آنها با ایران چه نتیجهای برایشان خواهد داشت.
* تاجیکستان پدیده جام تا این لحظه
تاجیکستان با رده 106 فیفا به مرحله یکچهارم نهایی جام ملتهای آسیا صعود کرد و این رویایی است که برای خیلی از تیمهای بزرگتر برآورده نشده. چند سال پیش بود که مردم افغانستان در یک روز بارانی در میدان شهر کابل در حال رقص و پایکوبی بودند. حالی عجیب که کمتر در کوچه پس کوچههای افغانستان دیده میشد و همه این خوشحالی به خاطر دوم شدن تیم فوتبالشان در بازیهای قهرمانی جنوب آسیا بود. مردی که آن روز بارانی را برای آنها به یادماندنی کرد همان کسی است که این روزها کاری کرده تا تاجیکستانیها سر از پا نشناسند؛ پیتر شگرت. مردم تاجیکستان که از نخستین حضورشان در جام ملتهای آسیا حسابی ذوقزده بودند با صعود از گروهشان در حال تجربه لحظاتی ناب بودند که حالا یک برد دیگر در یکهشتم نهایی آنها را برای نخستین بار در شرایطی غیرقابل باور قرار داده است. آنها تمام این روزهای شیرین را مدیون پیرمردی هستند که در کارنامهاش هیچ افتخار بزرگی دیده نمیشود اما تا دلتان بخواهد از این شیرینیها ثبت کرده است. زمان حضورش در تیم ملی افغانستان و بعد از آن هم حضور در مالدیو پر از لحظاتی اینچنین برای مردمانی است که پیش از او کمتر سهمی از این شیرینیهای فوتبالی داشتند اما با پیتر شگرت تجربههای نابی داشتهاند. آمار بازی تاجیکستان و امارات نشان میدهد تاجیکستان در مسائل فنی هم چیزی کم از حریف نامآشناتر خود نداشته است و پا به پای بازیکنان امارات به ضربات پنالتی رفته تا در آنجا با چاشنی شانس راهی مرحله بعد شود. شانسی که این بار نه از بیرحمی فوتبال، بلکه از عدالت آن برخاسته بود تا تیمی شایسته را به جایگاهی که لیاقتش را داشت برساند، البته باید گفت رشد فوتبال تاجیکستان از چند سال گذشته کلید خورده بود و با روند رو به رشدی که داشتند پیشبینی میشد به موفقیتهایی دست یابند اما جادوگر کروات رویاهای آنها را زودتر و بزرگتر کرد تا حالا دیگر وقتی از تاجیکستان حرف میزنیم به غیر از زبان فارسی، فوتبال هم در ذهنمان متبادر شود. تیمی که حالا باید به مصاف اردن برود.
***
بازگشت تاریخی؛ اردن در وقتهای اضافی عراق را حذف کرد
تیم ملی فوتبال اردن در بازگشتی دیدنی مقابل عراق به برتری رسید و یکی از مدعیان جدی قهرمانی جام ملتها را شکست داد. در سومین بازی مرحله یکهشتم پایانی جام ملتهای آسیا از ساعت ۱۵ دیروز تیمهای عراق و اردن در ورزشگاه خلیفه به مصاف هم رفتند. در این بازی که بین تیم اول گروه D و تیم دوم گروه E برگزار شد، در نهایت شاگردان حسین عموطه ۳ بر ۲ به پیروزی رسیدند. اردنیها با تکگل یزان النعیمات در دقیقه ۱+۴۵ نیمه اول را برنده به رختکن رفتند اما در نیمه دوم ورق بازی به سود عراق برگشت و این تیم با گلهای سعد ناطق(۶۸) و آیمن حسین(۷۶) به برتری رسید اما این پایان کار نبود و اردنیها در دقایق ۵+۹۰ و ۷+۹۰ با ضربات یزان العرب و نزار الرشدان ۳ بر ۲ برنده شدند. آقای گل فعلی جام ملتها پس از به ثمر رساندن گل دوم عراق که تعداد گلهای او را به ۶ رساند، به دلیل بیاحترامی به هواداران اردن با کارت زرد دوم علیرضا فغانی اخراج شد تا تیمش با احتساب وقتهای اضافی ۲۳ دقیقه ۱۰ نفره به بازی ادامه دهد. با این نتیجه اردن در مرحله یکچهارم ۱۳ بهمن در ورزشگاه احمد بن علی به مصاف تاجیکستان میرود.
ارسال به دوستان
پروژه نجات نتانیاهو در لندن
حنیف غفاری: این روزها مقامات غربی بیش از هر زمان دیگری نسبت به شکست رژیم اشغالگر قدس در ابعاد متنی و فرامتنی جنگ غزه آگاه شدهاند. اخیرا دیوید کامرون، نخستوزیر سابق و وزیر خارجه کنونی دولت انگلیس که اتفاقا بسیاری از محافل سیاسی در لندن وی را مهره اصلی کابینه (حتی بالاتر از ریشی سوناک نخستوزیر انگلیس) میدانند، در حال پیچیدن نسخههایی برای مدیریت بحران جاری در اراضی اشغالی است. حتی کامرون نتوانسته است نگرانی خود را بابت آغاز گردش کار حقوقی رسیدگی به شکایت آفریقای جنوبی از رژیم اشغالگر و کودککش صهیونیستی کتمان کند و مدعی شده تنها راه پایان دادن به بحران جاری در جنگ غزه «راهکار سیاسی» است. در همین راستا، دولت انگلیس طرحی 5 مادهای را ارائه کرده که قابل تامل است. منابع غربی میگویند وزیر خارجه انگلیس طی هفته جاری این طرح را با سران رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطین در میان گذاشته که طبق آن، جنگ در نوار غزه متوقف شده و گروگانها نیز آزاد میشوند و مذاکرات برای آتشبس دائم نیز انجام میشود. طرح انگلیس شامل تعیین افق سیاسی برای تشکیل کشور فلسطینی و همچنین تشکیل کابینهای شایسته برای مدیریت کرانه باختری و غزه میشود؛ بر اساس طرح انگلیس، سران حماس از غزه خارج شده و به کشور دیگری منتقل میشوند.
به عبارت بهتر، انگلیسیها به نوعی در صدد نابودی حماس از طریق ابزار سیاسی بوده و حتی آیندهنگاری جنگ غزه را نیز بر همین مبنا انجام میدهند. لندن در صدد است هدفی را که نتانیاهو در جریان جنگ غزه به آن دست نیافته با استناد به راهکارهای سیاسی و کمهزینهتر محقق سازد. نکته مهمتر اینکه دولت انگلیس«آزادی کامل اسرای صهیونیست» را در ازای «بررسی آتشبس دائم در غزه» (!) مطرح کرده است: یعنی ستاندهای نقد در برابر وعدهای نسیه! در اینجا رژیم اشغالگر قدس میتواند پس از آزادی کامل اسرای صهیونیست (که بعید است تحقق یابد) مدعی شود مذاکرات برای آتشبس دائمی و پایان دادن به جنگ به نتیجه نرسیده و باید جنگ را این بار بدون اینکه کمترین دغدغهای بابت حضور اسرای صهیونیست در غزه وجود داشته باشد، ادامه دهد. بدیهی است آنچه مقاومت فلسطین طی ۴ ماه مقاومت ترکیبی، هوشمندانه و قاطعانه در برابر صهیونیستها به دست آورده مصداق عینی یک دستاورد بسیار بزرگ محسوب میشود و نهتنها در میدان جنگ، بلکه در فرامتن آن و با استناد به راهکارهای ظاهرا سیاسی نیز نمیتوان آن را از بین برد.
طرح انگلیس برای پایان دادن ظاهری به جنگ غزه را میتوان ترجمان همان اهداف سهگانه اعلامی نتانیاهو یعنی «نابودی حماس»، «اشغال نوار غزه توسط رژیم صهیونیستی» و «آزادی اسرای صهیونیست» قلمداد کرد. این طرح را میتوان پروژه نجات نتانیاهو و رژیم اشغالگر قدس از سوی دولت انگلیس تلقی کرد. ماموریت صهیونیستها به لندن در این صحنه مشخص است: مدیریت ابعاد متنی و فرامتنی شکست در جنگ غزه به سود تلآویو. بهتر است لندن به جای ایدهپردازیهای وقیح و هدفمند درباره آینده غزه، به فکر محاسبه هزینههای اجتنابناپذیر شکست مشترک خود و صهیونیستها در این آوردگاه باشد.
طرح ارائه شده از سوی انگلیس، نشانه «استیصال مطلق تلآویو» است و دیگر هیچ. 2 حزب سنتی انگلیس - کارگر و محافظهکار - نقش بسزایی در خلق تنشهای دائمی در منطقه ایفا کردهاند. این نقشآفرینی از سال 1948 میلادی، یعنی زمان تاسیس رژیم نامشروع صهیونیستی ملموس بوده و اساسا هیچ مرجع و پژوهشگری در حوزه روابط بینالملل نیز منکر آن نیست. از این رو هضم شکست رژیم اشغالگر قدس در جنگ اخیر غزه برای لندن نیز بسیار دشوار است. تفکیک بازی تلآویو و لندن از یکدیگر در این برهه زمانی حساس یک خطای شناختی بزرگ محسوب میشود. قطعا بازی خاص لندن در زمین تلآویو، منتج به تحقق اهداف مشترک انگلیس و صهیونیستها در جنگ غزه نخواهد شد و صرفا همپوشانی و همافزایی این 2 بازیگر ضد بشری در مسیر شکست نهایی را تقویت میکند. در آن زمان، مشاهده چهره سیاستمداران جنگطلب انگلیس مانند دیوید کامرون و ریشی سوناک دیدنی خواهد بود.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ در جشنواره فجر 42 چه هنرپیشههایی در چه فیلمهایی بازی میکنند
دورخیز ستارهها برای سیمرغ
محمدرضا پارسا: یکی از مواردی که خیلیها زمان خریدن بلیت فیلمهای جشنواره فجر دوست دارند بدانند، این است که چه هنرپیشههایی در هر فیلم بازی میکنند. چند بازیگر پیشکسوت دارد؟ چقدر در آن فیلم به جوانترها بها دادهاند؟ چند چهره در فیلم هستند؟ و....
از این رو کار چنین مخاطبانی و احتمالا شما را که این گزارش را میخوانید، راحت کردهایم و یکی یکی به همه فیلمهای این دوره جشنواره فجر پرداختهایم که در بخش سودای سیمرغ حضور دارند و رقابت اصلی میان آنهاست؛ اینکه در هر فیلم چه هنرپیشههایی ایفای نقش میکنند. برای اینکه خواندن گزارش برایتان جذابتر هم باشد، بازیگران هر فیلم را به 4 دسته تقسیم کردهایم.
دسته اول بازیگران پیشکسوت هستند. بازیگرانی که سالهاست در فیلمهای مختلف ایفای نقش میکنند و دستکم 5 دهه از عمرشان گذشته است. 5 دهه را هم از این جهت ملاک قرار دادیم که با یک چرتکه انداختن ساده میشود مدعی این شد که بازیگر و پیشکسوت باید بیش از 30 سال سابقه ایفای نقش در فیلمهای مختلف را داشته باشد. حال 22 سال را اگر زمان حدودی تا پایان تحصیل در مقطع لیسانس بدانیم و 30 سال تجربه را هم به آن اضافه کنیم، میشود 52 سال یا همان حدود 50 سال ما.
دسته دوم چهرهها و همچنین سوپراستارها هستند. سوپراستارها را به این دلیل در کنار چهرههای باتجربه آوردهایم که قاعدتا سوپراستار تعریف دقیقی ندارد و ممکن است حتی بازیگری تازهوارد باشد اما در همان فیلم اول تبدیل به سوپراستار شود. بازیگرانی را در این دسته آوردهایم که یا سوپراستار هستند یا چند سال ستاره بودهاند یا بیش از 2 دهه است در فیلمهای مختلف ایفای نقش میکنند و عموم مردم آنها را میشناسند.
دسته سوم باتجربهها هستند؛ بازیگرانی که بیش از ۲ دهه است در سینما و تئاتر مشغولند اما چهره نیستند و عموم مردم ممکن است آنها را نشناسند.
دسته چهارم بازیگران تازهنفس و آیندهدارها هستند، یعنی هنرپیشههایی که تازه وارد سینما شدهاند یا گروهی از بازیگران که کمتر از 5-4 سال است وارد سینما شدهاند و استعداد ستاره شدن یا چهره شدن دارند.
با این توضیح که ترتیب و توالی خاصی در تهیه گزارش نداشتهایم و فیلمها بیهیچ ترتیبی در این گزارش آمده است، برویم سراغ فیلمها:
1- «آبی روشن» کارگردان: بابک خواجهپاشا
پیشکسوتها:-
چهرهها و سوپراستارها: مهران احمدی و مهران غفوریان
باتجربهها: روحالله زمانی، علیاکبر اصانلو و کاظم هژیرآزاد
تازهنفسها و آیندهدارها: -
***
2- «آسمان غرب» کارگردان: حسین حمیدی
پیشکسوتها: -
چهرهها و سوپراستارها: میلاد کیمرام، امیرحسین آرمان و نسیم ادبی
باتجربهها: نادر فلاح، آرمین رحیمیان، کریم امینی، روحالله زمانی و تورج الوند
تازهنفسها و آیندهدارها: -
***
3- «آغوش باز» کارگردان: بهروز شعیبی
پیشکسوتها: مهدی هاشمی و احترام برومند
چهرهها و سوپراستارها: حسن معجونی، سید حامد کمیلی، محسن کیایی و گلاره عباسی
باتجربهها: شبنم گودرزی، جواد خواجوی، وحید نفر و علی عطایی
تازهنفسها و آیندهدارها:-
***
4- «احمد» کارگردان: امیرعباس ربیعی
پیشکسوتها: -
چهرهها و سوپراستارها: -
باتجربهها: تینو صالحی، توماج دانشبهزادی، ساره رشیدی، مهیار شاپوری، عباس جلیلزاده، عماد درویشی و مریم ماهانی
تازهنفسها و آیندهدارها: تصنیف حسینی، علی صادقی، عرفان سروستانی و مینا شفیعی
***
5- «بهشت تبهکاران» کارگردان: مسعود جعفریجوزانی
پیشکسوتها: فخرالدین صدیقشریف و اسماعیل خلج
چهرهها و سوپراستارها: رضا یزدانی، امیرحسین آرمان، لادن مستوفی، سحر جعفریجوزانی، پژمان بازغی، حمید گودرزی، رضا شفیعیجم، حسام منظور، بهنام تشکر، هومن برقنورد، فرهاد قائمیان و فریبا متخصص
باتجربهها:-
تازهنفسها و آیندهدارها: -
***
6- «پرویزخان» کارگردان: علی ثقفی
پیشکسوتها: سعید پورصمیمی و مریم سعادت
چهرهها و سوپراستارها: حمیدرضا پگاه و بهنام تشکر
باتجربهها:-
تازهنفسها و آیندهدارها:-
***
7- «تابستان همان سال» کارگردان: محمود کلاری
پیشکسوتها: -
چهرهها و سوپراستارها: مهران مدیری، علی شادمان، فریبا نادری، سمیرا حسن پور، صابر ابر،پژمان بازغی و نسیم ادبی
باتجربهها: -
تازهنفسها و آیندهدارها: رویا جاویدنیا و مهرو نونهالی
***
8- «تمساح خونی» کارگردان: جواد عزتی
پیشکسوتها: -
چهرهها و سوپراستارها: جواد عزتی، عباس جمشیدیفر، سعید آقاخانی، الناز حبیبی، بهزاد خلج و شبنم قربانی
باتجربهها: -
تازهنفسها و آیندهدارها: -
***
9- «دروغهای زیبا» کارگردان: مرتضی آتشزمزم
فقط بازیگر خارجی دارد: جاوا احسن، سومان ریکیتا، سالم شاهد
***
10- «دست ناپیدا» کارگردان: انسیه شاهحسینی
پیشکسوتها: -
چهرهها و سوپراستارها: -
باتجربهها: -
تازهنفسها و آیندهدارها: معصومه بافنده، زهرا احمدخانی، اعظمالسادات رضوی، حسین پولیده، زیبا عسگری، حدیث سعدی و ایمان بازفت
***
11- «دو روز دیرتر» کارگردان: اصغر نعیمی
پیشکسوتها: فرهاد آییش، گوهر خیراندیش و سیاوش چراغیپور
چهرهها و سوپراستارها: سینا مهراد، پردیس احمدیه، کمند امیر سلیمانی، سیدجواد یحیوی، محمد فیلی و علیرضا داوودنژاد
باتجربهها: -
تازهنفسها و آیندهدارها: -
***
12- «شه سوار» کارگردان: حسین نمازی
پیشکسوتها: -
چهرهها و سوپراستارها: الناز حبیبی، مهرداد صدیقیان، هادی کاظمی، عباس جمشیدیفر، گیتی قاسمی، سعید عطایان، ایمان براتپور، حافظ نبیزاده، مهرناز افلاکیان، ناهید استواری، عزتالله رمضانیفر و امیر دژاکام
باتجربهها: -
تازهنفسها و آیندهدارها:-
***
13- «شور عاشقی» کارگردان: داریوش یاری
پیشکسوتها: -
چهرهها و سوپراستارها: مهدی زمینپرداز، پیام احمدینیا، نادر فلاح، علیرضا استادی و سیامک صفری
باتجربهها: -
تازه نفسها و آیندهدارها: -
***
14- «صبح اعدام» کارگردان: بهروز افخمی
پیشکسوتها: داوود فتحعلیبیگی
چهرهها و سوپراستارها: -
باتجربهها: مسعود شریف، ارسطو خوشرزم،، مهرداد نیکنام، پوریا منجزی، محسن آوری، کاوه دارابی و فریبا آذرشب
تازه نفسها و آیندهدارها: -
***
15- «صبحانه با زرافهها» کارگردان: سروش صحت
پیشکسوتها: -
چهرهها و سوپراستارها: بهرام رادان، هوتن شکیبا، پژمان جمشیدی، هادی حجازیفر و بیژن بنفشهخواه
باتجربهها: -
تازهنفسها و آیندهدارها:-
***
16- «قلب رقه» کارگردان: خیرالله تقیانیپور
پیشکسوتها: -
چهرهها و سوپراستارها: فرهاد قائمیان، محمدرضا شریفینیا و هدایت هاشمی
باتجربهها: -
تازهنفسها و آیندهدارها: عبدالرضا نصاری، مصطفی ساسانی و شادی مختاری
***
17- «مجنون» کارگردان: مهدی شاهمحمدی
پیشکسوتها: -
چهرهها و سوپراستارها: -
باتجربهها: -
تازهنفسها و آیندهدارها: مجموعهای از نابازیگرها
***
18- «معجزه پروین» کارگردان: محمدرضاورزی
پیشکسوتها: -
چهرهها و سوپراستارها: آزیتا حاجیان، محمدرضا شریفینیا، حسین پاکدل، ملیکا شریفینیا، سام نوری، فرزاد حسنی، رامین ناصرنصیر
باتجربهها: مارال بنیآدم
تازهنفسها و آیندهدارها: -
***
19- «میرو» کارگردان: حسین ریگی
پیشکسوتها: -
چهرهها و سوپراستارها: -
باتجربهها: امیررضا دلاوری
تازهنفسها و آیندهدارها: سودابه بیضایی و حمید ابراهیمی
***
20- «نبودنت» کارگردان: کاوه سجادیحسینی
پیشکسوتها: -
چهرهها و سوپراستارها: سحر دولتشاهی، آزاده صمدی، رضا بهبودی و امیر آقایی
باتجربه ها: -
تازهنفسها و آیندهدارها:-
***
21- «نپتون» کارگردان: محمدابراهیم غفاریان
پیشکسوتها:-
چهرهها و سوپراستارها: مسعود کرامتی، آیدا ماهینی و بهناز جعفری
باتجربهها: آرمین رحیمیان و بهدخت ولیان
تازهنفسها و آیندهدارها: امین میری و ندا عقیقی
***
22- «نوروز» کارگردان: سهیل موفق
پیشکسوتها: علی نصیریان و مهدی هاشمی
چهرهها و سوپراستارها: شبنم مقدمی و افشین هاشمی
باتجربهها: مهتاب ثروتی
تازهنفسها و آیندهدارها:-
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با دکتر محمدجواد ظریف درباره عملیات توفان الاقصی و تحولات پس از 7 اکتبر
سیاست مقاومت عاقلانه است
* 7 اکتبر، حماس یک اقدام اصیل انجام داد؛ اقدامی با خواست فلسطینی، دلایل فلسطینی و زمینههای فلسطینی/ * اسرائیل و آمریکا در غزه شکست خوردهاند/ * مخالفت آمریکا با آتشبس در غزه برای احیای تصویر شکستناپذیری اسرائیل است/ * هرجا جمهوری اسلامی وارد صحنه بینالمللی شده در حمایت از مردم بوده است
محمدعلی حسننیا، علیرضا حجتی: تحولات مربوط به جنگ غزه به مرحله حساسی رسیده است. از ۷ اکتبر 2023 وقوع جنگ منطقهای تا این اندازه نزدیک نبوده است. برخلاف انتظارات اولیه برخی کارشناسان، دولت جو بایدن در این جنگ تمامقد از دولت نتانیاهو حمایت میکند. زد و خوردهای مقطعی و محدود میان جبهه مقاومت و آمریکا و رژیم صهیونیستی در حال تبدیل شدن به یک منازعه گسترده و فراگیر است. همزمان تحولات سیاسی در آمریکا نیز وارد معادلات پیچیدهای شده است. آرایش انتخاباتی حزبهای دموکرات و جمهوریخواه نیز هنوز شفاف نشده است.
با دکتر محمدجواد ظریف، وزیر سابق امور خارجه درباره دامنه وسیعی از موضوعات، از عملیات ۷ اکتبر تا انتخابات آمریکا صحبت کردیم.
متن گفتوگوی «وطن امروز» با آقای ظریف در ادامه میآید.
***
* در مورد جنگ اخیر غزه و درباره نوع رابطه آمریکا و اسرائیل، 2 دیدگاه در ایران مطرح است. برخی معتقدند آمریکا، اسرائیل را هدایت میکند و از او در منطقه بهره میبرد و دیدگاه دوم معتقد است خود اسرائیل با لابیای که درون آمریکا دارد، فضای عمومی این کشور و فضای سیاسی آمریکا را مدیریت میکند. با توجه به اینکه شما در آن فضا حضور داشتهاید، کدامیک از این دیدگاهها به واقعیت نزدیکتر است؟
در اینکه رژیم صهیونیستی حتما یک پروژه غربی در منطقه است، حالا قبل از اینکه یک پروژه آمریکایی هم باشد، یک پروژه انگلیسی – اروپایی در منطقه است، تردیدی نیست (از اعلامیه بالفور، کار خانواده روتشیلد در انگلیس و بقیه مواردی که همه آشنا هستند و خبر دارند، شاید تا جنگ 1967 این پروژه یک پروژه انگلیسی – اروپایی است تا آمریکایی) ولی بعد از آن آمریکا به عنوان بزرگترین حامی رژیم صهیونیستی حضور داشته و تقریبا میشود گفت اسرائیل بدون آمریکا در برهههای مختلف توان و ادامه حیات نداشته است. اگر جنگ 1967، جنگ 1973 و جنگ اخیر را در غزه در نظر بگیریم، نقش آمریکا نقش بسیار برجستهای است و مشاهده میکنیم آمریکا با وقاحت حتی با آتشبس مخالفت کرده و این موضع را دنبال میکند اما واقعیت آن طرف صحنه این است که در آمریکا یک اصطلاحی است به نام «Israel Firsters» یا کسانی که برایشان اسرائیل از آمریکا مهمتر است. امروز اگر کسی این اصطلاح را به کار ببرد میگویند او ضدیهود است و با این عنوان (anti-Semitic) با وی برخورد میکنند. در واقع لابیهای صهیونیسم این اتهام را میزنند تا بتوانند غوغاسالاری کنند، چون آنها در آمریکا در غوغاسالاری ید طولایی دارند.
به همین دلیل زمانی که بنده وزیر بودم از عبارت «Netanyahu Firsters» استفاده میکردم و این یعنی کسانی که منافع نتانیاهو برای آنها مهمتر از منافع آمریکاست. لذا امروز خیلیها معتقدند منافع اسرائیل در بسیاری موارد، با توجه به حضور گستردهای که اسرائیلیها در صحنه سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی آمریکا دارند، اولویت دارد و منافع آمریکا قربانی منافع اسرائیل میشود. شاید یادتان باشد که ترامپ گفت من به خاطر اسرائیل از برجام خارج شدم و این نشان میدهد منافع اسرائیل حاکم است، لذا رابطه بسیار پیچیدهای است و بهراحتی نمیتوان گفت اسرائیل دست آمریکا در منطقه است یا آمریکا دست اسرائیل در منطقه و این یک رابطه دوسویه است و باید به تاریخ و پیشینه آن توجه داشته باشیم. آمریکا در ابتدای تشکیل رژیم صهیونیستی عنصر اصلی نبود. عامل این قضیه اروپاییها بودند که دلیلش هم میتواند از نژادپرستی و ضدیهودی بودن اروپا سرچشمه بگیرد؛ یعنی اروپاییها میخواستند مشکل یهود در اروپا را صادر کنند و از طریق صدور به منطقهای دیگر این مشکل را حل کنند. موافقم که اروپاییها به یهودیها خیلی ظلم کردند؛ هولوکاست را انجام دادند و قبل از آن در قرن پانزدهم، اسپانیاییها، یهودیها را اخراج کردند. همه اینها قبول اما در این بین مسلمانهای فلسطین چه گناهی کردند؟ مگر جز این است که هر زمان یهودیها را از هر جایی اخراج کردند، مسیحیها و مسلمانهای فلسطین و منطقه با آغوش باز از آنها استقبال کردند و پذیرفتند؟ آیا گناه دیگری کردند؟ اما حالا کار به جایی رسیده که نه تنها اسرائیلیها برای خودشان حق قائل هستند، بلکه میگویند فلسطینیها باید به جای دیگری بروند! میگویند یک جزیره مصنوعی در دریای مدیترانه درست کنیم و اهالی غزه را به آنجا بفرستیم. شما بودید که آمدید! اروپاییها به خاطر اینکه مشکل خودشان را حل کنند شما را به این منطقه فرستادند، لذا این یک بحث پیچیده است و لایههای مختلفی دارد. نژادپرستی و ضدیهود بودن اروپاییها یک بحث است و اینکه اروپا خواسته مشکلات خودش را با هزینه دیگران حل کند، بحث دیگر. در نهایت اروپاییها احساس میکنند در مقامی نشستهاند که میتوانند برای بقیه دنیا تصمیم بگیرند و آنها هستند که در واقع فکر میکنند مرکزیت اخلاق دنیا آنجاست، در صورتی که این ظلمها از اروپا سرچشمه میگیرد اما تاوانش را دیگران باید پس بدهند و مجازات شوند! متاسفانه این مشکل در اروپا و آمریکا وجود دارد.
موضوعی که به این قضیه در آمریکا اضافه شده، بحث گروههای افراطی مسیحی است؛ گروههایی که به روایات تورات و انجیل یا عهد جدید و قدیم درباره بازگشت حضرت مسیح(ع) و نقشی که یهودیها در این وضعیت دارند، اعتقاد دارند. در دولت ترامپ ۲ نفر نقش برجستهای در این قضیه داشتند؛ آقای پمپئو و آقای پنس که معاون ترامپ بود، اینها رپچریست بودند؛ کسانی که به جنگهای آخرالزمانی اعتقاد دارند. آنها حامیان عجیب و غریبی برای رژیم صهیونیستی هستند، چون معتقدند یهودیها باید برای بازگشت حضرت مسیح(ع) حضور داشته باشند و نگاهشان اینگونه است که آنها قربانیان بازگشت حضرت مسیح(ع) هستند.
* در همان ابتدای جنگ غزه شما یک توئیت زدید و گفتید شرم بر نهادهای حقوق بشری، شرم بر سازمان ملل و این توئیت را به زبان انگلیسی منتشر کردید که بازخورد بسیاری هم داشت. میبینیم قطعنامههایی علیه اسرائیل در دیوان بینالملل دادگستری یا مجامع حقوق بشری یا مجمع عمومی صادر میشود ولی در شورای امنیت وتو میشود. آیا دیگر کارکردی برای نهادهای حقوق بشری بویژه سازمان ملل باقی میماند؟
همه چیز صفر و صدی نیست. ابتدا دبیرکل سازمان ملل متحد موضع بسیار نامناسبی گرفته بود و لذا من عبارت ننگ را برای سازمان ملل متحد هم به کار بردم که برای خیلیها سنگین بود که چرا بنده از این جمله استفاده کردم اما واقعیت این بود که موضع اولیه دبیرکل سازمان ملل اصلا موضع قابل قبولی نبود. رای اخیر دیوان بینالمللی دادگستری که هم رای به صلاحیت دیوان و هم دستور موقت برای جلوگیری از نسلکشی است، شکست بزرگی برای رژیم صهیونیستی است. البته دیوان بینالمللی دادگستری در رایهای خود ملاحظات سیاسی را هم در نظر میگیرد که در رای اخیر هم دیدیم ملاحظاتی را در نظر گرفته بود. قبلا هم سابقه داشته اعضای این دیوان به علت گرایشهای ملی خود مثلا در رابطه با استفاده از سلاحهای هستهای در سال 1996 میلادی رایی دادند که به لحاظ حقوقی کاملا قابل سوال بود! اما در این دیوان قضات از شهروندان ۶-۵ کشور حضور دارند که چند تا از این کشورها هستهای هستند و چند تا هم زیر چتر کشورهای هستهای هستند و از آنها نمیتوانیم توقع داشته باشیم علیه مواضع ملی خودشان رای بدهند؛ اگرچه ادعا میشود در قالب صلاحیت شخصی خودشان در دیوان حضور دارند. الان هم ترکیب دیوان به شکلی بود که کشش آن به سمت غرب بود اما جنایات رژیم صهیونیستی آنقدر واضح بود که جز این نمیتوانستند رای دیگری بدهند و حداکثر سعی و تلاش خود را کردند تا رایی بدهند که کمتر علیه رژیم صهیونیستی باشد اما پیروزی بزرگی بود بویژه برای آفریقای جنوبی که این قدرت اخلاقی را هم داشت که این موضوع را در آنجا مطرح کند و شاید بهترین انتخاب برای طرح این موضوع در دیوان بینالمللی دادگستری، آفریقای جنوبی بود. اینکه آیا اینها فایدهای هم دارد، بستگی به این دارد که شما چه توقعی از آنها دارید. از دیوان بینالمللی دادگستری نمیشود توقع این را داشت که توازن قدرت دنیا را به هم بزند، بلکه آنها میتوانند توازن قدرت را تعدیل کنند. تا حدی ابزارهای مختلفی وجود دارد برای تعدیل توازن قدرت و سازمانهای بینالمللی هم در همین حد نقش ایفا میکنند. میتوان توجه کرد که همین تصمیمات و رای اخیر مجمع عمومی چقدر برای رژیم صهیونیستی میتواند گران تمام شود و اگر گران تمام نمیشد در جلسات دادگاه لاهه شرکت نمیکرد.
* تلاش لابی صهیونیستی در کشورهای دیگر مشخص است.
بله! به کشورهای دیگر و قضات فشار میآورند و همه اینها نشاندهنده اهمیت این موضوع است و اگر اهمیت نداشت تلاشی هم شکل نمیگرفت. مثلا میگویند شورای امنیت اهمیت ندارد اما اگر اهمیت نداشت، چرا آمریکا ۲ بار برجام را به شورای امنیت برد که با رای ۱۳ به ۲ باخت؟! یک سال در وزارت خارجه آمریکا تبلیغ این را میکردند که تحریم تسلیحاتی ایران رو به اتمام است و بعد هم به آنجا بردند، لذا برایشان اهمیت داشت اما شکست خوردند. در همین موضوعات اخیر، وتو کردن آمریکا برای آنها هزینه دارد. آقای بایدن به دلیل اینکه با آتشبس میان رژیم صهیونیستی و فلسطین مخالفت میکند، بسیاری از حمایتهایش را از دست داده است.
شاید اینجا لازم باشد نقبی به شکستی که رژیم صهیونیستی متحمل شده، بزنم. ۲ محور در سیاست خارجی رژیم صهیونیستی از ابتدای تاسیسش وجود داشته؛ یکی محور مظلومنمایی بوده که اسرائیلیها میگفتند به ما و یهودیها ظلم شده و ما مظلوم هستیم (حالا اینکه مظلوم هستند یا به دیگران ظلم میکنند، بحثی جداست) و همیشه سعی داشتند این مظلومنمایی را زنده نگه دارند. زمانی با هولوکاست این را پیش میبردند. بعد با ادعای اقدامات تروریستی اعراب علیه اسرائیل بود، بعد از دهه ۱۹۹۰ میلادی شروع به برجسته کردن خطر ایران - نه تنها علیه اسرائیل، بلکه جهان - کردند و با امنیتیسازی (Securitization) و تهدیدانگاری از ایران تلاش کردند خودشان را مظلوم نشان دهند و گفتند میخواهند هولوکاست را تکرار کنند و متاسفانه برخی صحبتها هم که در دولت نهم زده شد، این امکان را به آنها داد تا بازی مظلومنماییشان را شکل بدهند.
یک ستون سیاست رژیم صهیونیستی مظلومنمایی و ستون دیگرش شکستناپذیری است. اسرائیلیها همیشه در جنگ با دولتهای عربی پیروز شدهاند. درست است آمریکا همیشه حامی آنها بوده و برای ارسال سلاح به رژیم صهیونیستی پل هوایی در سالهای 1967 و 1973 ایجاد کرد تا در برابر کشورهای عربی شکست نخورد ولی سرانجام اسرائیل بر کشورهای عربی پیروز بوده، لذا اسرائیل این افسانه شکستناپذیری را داشته که البته این افسانه یک بار سال 2000 با اخراج اسرائیل از لبنان و یک بار هم سال 2005 با اخراج اسرائیل از غزه توسط مقاومت - و نه دولتها - با الهام از انگیزشهایی که انقلاب اسلامی ایران برای مقاومت ایجاد کرده، شکست. این انگیزش بسیار مهمتر از بقیه منابع قدرت جمهوری اسلامی است. توان انگیزشی جمهوری اسلامی در مقاومت توانست اسرائیل را اخراج کند. دیدیم که بعد از هر دوره، اسرائیلیها با حجم وسیع عملیات ضدانسانی تلاش کردند «بالانس وحشت» را ایجاد و افسانه شکستناپذیری را تقویت کنند. این ۲ ستون سیاست خارجی اسرائیل است؛ شکستناپذیری و مظلومنمایی. خیلی هم جالب است که این ۲ ستون معارض همدیگر است اما اسرائیلیها که ید طولایی در روایتسازی دارند، پلی بین این ۲ ستون با ۲ کلمه زدند: دیگر هرگز! میگویند ما دیگر اجازه نمیدهیم مظلوم باشیم، دیگر اجازه قتلعام شدن را نمیدهیم، لذا باید شکستناپذیر باشیم و این افسانه شکستناپذیری و اقدامات ضدانسانیشان را بسیار برجسته میکنند. حالا اگر این ۲ را در نظر بگیریم، در کنار اینها ۳ رکن سیاست جنگی اسرائیل وجود دارد که توسط «بنگوریون» اعلام شده است؛ اول اینکه جنگ باید در خارج از اسرائیل باشد، دوم جنگ باید به شکل غافلگیرانه باشد و سوم اینکه جنگ باید سریع تمام شود و این ۳ ستونهای دکترین نظامی اسرائیل است.
هم آن ۲ ستون سیاست خارجی اسرائیل هم آن ۳ ستون سیاست نظامی اسرائیل، در جنگ غزه و در عملیات ۷ اکتبر شکست خورد. در وهله اول اسرائیلیها سعی میکردند راهبرد مظلومنمایی خودشان را حفظ کنند، آن هم با آن دروغهایی که میگفتند که بچههای ما را کشتند که مشخص شد همهشان دروغ بوده است اما زمانی که به بیمارستان حمله کردند، ستون مظلومنماییشان شروع به فروریختن کرد و امروز به همین دلیل اسرائیل بدترین شرایط را در افکار عمومی جهان و در داخل سرزمینهای اشغالی دارد؛ هر ۲ تصویر اسرائیل یعنی هم تصویر شکستناپذیری و هم مظلومنمایی اسرائیل شکست. تمام وحشیگریهایی که اسرائیل انجام میدهد برای این است که حداقل تصویر شکستناپذیری خودش را احیا کند. همه تلاشی هم که آمریکا برای جلوگیری از آتشبس میکند، این است که شکستناپذیری اسرائیل را احیا کند، چون پذیرش آتشبس یعنی شکست اسرائیل. به نظر بنده اسرائیل هر میزان عملیات وحشیانه خود را ادامه دهد، تصویر شکستناپذیرش قابل احیا نیست. با توجه به این واقعیت است که میبینیم آقای بایدن در داخل آمریکا هم با مشکل روبهرو شده است.
درست است پشت درهای بسته ممکن است فشارهایی به اسرائیل بیاورند که دیگر تحمل ما تمام شده و افکار عمومی ادامه جنگ را نمیپذیرد اما متاسفانه در سیاست علنی، آمریکا حمایت 100 درصدی از اسرائیل انجام میدهد و این حمایت بیقید و شرط از اسرائیل برای دولتمردان آمریکا هم هزینهساز شده است.
میبینیم که ترامپ با وجود اینکه در دوره ریاستجمهوری خود دربست در اختیار اسرائیل بود اما الان به آن شکل و شدت از رژیم صهیونیستی دفاع نمیکند و حتی انتقادهای جدی از نتانیاهو درباره روشی که نخستوزیر اسرائیل در دوره ترامپ به کار گرفت، کرده و اینها نشاندهنده واقعیات افکار عمومی است.
* به نکته خوبی اشاره کردید. شاید در نگاه اول اینطور به نظر برسد که جمهوریخواهان طرفدار سینهچاک اسرائیل هستند، ترامپ هم همینطور بود ولی بایدن دموکرات هم به خصوص در جنگ غزه به صورت ویژه و عجیب از رژیم صهیونیستی حمایت کرد. در جنگ 1982 لبنان، ریگان که جمهوریخواه بود، وقتی دید صهیونیستها جنایات زیادی انجام دادهاند وکشتههای زیادی روی دستشان مانده، به اسرائیلیها فشار آورد کشتار را متوقف کنند یا به تعبیری هلوکاست را متوقف کنند. ۱۰ روز بعد شارون از جنوب بیروت عقبنشینی کرد اما الان دولت بایدن با وجود اجماع جهانی، از قبول آتشبس سر باز میزند. چرا بایدن تا این حد و به صورت انتحاری از جنایات صهیونیستها حمایت میکند؟ همانطور هم که گفتید داخل آمریکا مسلمانها، سیاهپوستها، جوانها و بسیاری از آمریکاییها، اسرائیل را محکوم کردهاند. حتی ۵۷ درصد جوانان آمریکا اسرائیل را محکوم کردند. اینها چطور کنار هم قرار میگیرد؟ حتی در سیستم دولتی و وزارت خارجه آمریکا به دلیل این قضیه موجی از استعفا در این دپارتمان دولتی شکل گرفت.
ببینید! حمایت از اسرائیل، اجماع دستگاه سیاست خارجی آمریکا شده و خیلی ربطی به جمهوریخواهان و دموکراتها ندارد. اتفاقا در گذشته دموکراتها بیشتر از جمهوریخواهان از اسرائیل حمایت میکردند و رای یهودیان آمریکا هم عموما دموکرات بوده است. این قضیه در دوره بوش پسر و ترامپ تغییر کرد و شاید یکدورهای شدن ریاست جمهوری بوش پدر (جرج هربرت واکر بوش) هم به خاطر فشار لابی صهیونیسم بود که دیده شد به اندازه کافی طرفدار اسرائیل نیست اما دیدیم بوش پسر در دوران ریاست جمهوری تمام تلاش خود را کرد تا در جهت منویات اسرائیل گام بردارد و هیچگاه با اسرائیل درنیفتد، چون بوش پسر سال 1992 رئیس کارزار انتخاباتی پدرش بود که از بیل کلینتون شکست خورد و این موضوع همیشه به عنوان یک خاطره در ذهن جرج دبلیو بوش مانده بود.
این روایت تاریخی است که از سال 1967 به بعد آمریکا تماما آمد و جایگزین انگلیس و فرانسه در حمایت از اسرائیل شد. شما میبینید که سال 1956 در جنگ سوئز، آمریکا موضع متفاوتی اتخاذ کرد. انگلیس و فرانسه بودند که همراه با اسرائیل حرکت میکردند. در مورد سلاح هستهای اسرائیل هم همینطور است؛ بیشترین کمک به سلاح هستهای اسرائیل را فرانسه انجام داد تا آمریکا ولی از 1967 به بعد کاملا مشخص است که آمریکاییها تمامقد در کنار اسرائیل برای سرکوب مردم فلسطین ایستادند و این را ادامه دادند. همانطور که فرمودید این به ضرر بایدن تمام میشود، چون بایدن در حال از دست دادن رایی است که در برابر ترامپ به میدان آمده بود و به سبد او ریخته شد. انتخابات قبلی یکی از پرحضورترین و پرمشارکتترین انتخابات آمریکا بود، به خاطر نوع دوقطبیای که در جامعه آمریکا ایجاد شده بود. یک قسمتی از گروهی که به بایدن رای دادند، امروز از او جدا شدهاند و نمیدانند کجا بایستند. به نظرم این سیاست حمایت بیحد و حصر بایدن از اسرائیل برایش هزینهساز شد. این را هم عرض کنم که ریگان هم به اسرائیل فشار چندانی نیاورد و کسی که به اسرائیل فشار آورد، مقاومت بود. یعنی حمله شارون به لبنان در سال 1978 تا رود لیتانی و سال 1982 تا بیروت باعث ایجاد مقاومت شد. یعنی اشتباهی که اسرائیل کرد و الان هم میکند این است که با اقدام نظامی نمیتواند مقاومت مردمی را از بین ببرد. امروز حماس در غزه و کرانه باختری محبوبترین گروه است و در کل فلسطین با فاصله زیاد از بقیه جلوتر است. ممکن است اسرائیل «حماسِ اداری» را در غزه برچیده باشد و مدیریت غزه الان در دست حماس نیست اما «حماس سیاسی و مقاومتی» قدرت پیدا کرد. کما اینکه حمله اسرائیل به لبنان اگرچه باعث شد جنبش فتح به تونس اخراج شود و به آنجا مهاجرت کند اما همزمان باعث شد جهاد اسلامی، حزبالله و حماس تشکیل شوند. یعنی در فاصله سالهای 1982 تا 1990 شاهد شکلگیری ۳ گروه اصلی مقاومت در برابر اسرائیل بودیم؛ جهاد اسلامی، حزبالله و بعد با فاصلهای حماس. نتیجه این شد که سال 2000 رژیم صهیونیستی به خاطر مقاومت از لبنان خارج شد و سال 2005 به خاطر مقاومت از غزه خارج شد، لذا این حرکتها باعث میشود مقاومت مردم در برابر اشغال خارجی یک واقعیت شود و غربیها باید این را بپذیرند. هر قدر اسرائیل بیشتر حماس را سرکوب کند، مقاومت بیشتر میشود. پیش از 7 اکتبر در فلسطین بویژه کرانه باختری حمایت از حماس در مقابل دولت محمود عباس حمایت نسبتا برابری بود ولی امروز حماس با فاصله بسیاری از بقیه جلوتر است.
* به ۷ اکتبر بازگردیم. این روزها این تعبیر را زیاد میشنویم که عملیات توفان الاقصی از آن دست رخدادهایی است که تاریخ را به قبل و بعد از خودش تقسیم میکند. شما به دکترین بنگورین؛ «اتحاد پیرامونی» اشاره کردید که یکی از پایههایش است صدور بحران به خارج از مرزهای اسرائیل، به این معنا که موضوع فلسطین به حاشیه رانده شود تا در نهایت خاتمه یابد ولی ۷ اکتبر یک بکگراند هم دارد. یک هفته پیش از ۷ اکتبر نتانیاهو در سازمان ملل از نقشه جدید منطقه رونمایی کرد که در آن فلسطین حذف شده بود و نخست وزیر اسرائیل از توافق تاریخی با اعراب به عنوان صلح فرزندان اسحاق و اسماعیل صحبت کرد. نتانیاهو حتی مدعی شد درباره این موضوع با 98 درصد اعراب توافق کرده است. یعنی نتانیاهو خواست تصریح کند موضوع فلسطین برای همیشه خاتمه یافته است و آن ۲درصد فلسطینیها اهمیتی ندارد ولی ۷ اکتبر گویی مساله فلسطین در جهان را پربسامدتر کرد و توجهات را به کانون بحران بازگرداند.
این بحث بسیار مهمی است. همه ما دلمان از اینکه این همه فلسطینی قربانی جنایات و نسلکشی رژیم صهیونیستی شدند، میسوزد؛ اما مردم فلسطین هستند که باید تصمیم بگیرند 7 اکتبر به نفعشان بوده یا به ضررشان. خیلی از روشنفکران ما میآیند و میگویند 7 اکتبر به کشتار انجامید و از این قبیل حرفها میزنند. ما میتوانیم همدردی کنیم اما تصمیم اینکه ۷ اکتبر درست بوده یا نه با مردم فلسطین است. مردم فلسطین تایید کردهاند تصمیم 7 اکتبر درست بوده است، چون تمام نظرسنجیها نشان میدهد فلسطینیها بعد از ۷ اکتبر از حماس بیشتر حمایت کردند. اگر معتقد بودند اقدام حماس غلط بوده که حمایت نمیکردند، لذا مردم فلسطین رای دادهاند که ۷ اکتبر درست بوده و این حق آنهاست که رای بدهند. ما حق داریم همدردی کنیم اما حق نداریم به جای مردم فلسطین تصمیم بگیریم که حماس کار درستی کرده یا نه. مردم فلسطین بارها تصمیم خودشان را در نظرسنجیها اعلام کردهاند اما اینکه چرا این تصمیم را گرفتند، میتوانیم تحلیل کنیم، نمیتوانیم تصمیم بگیریم. تحلیل بنده این است که مردم فلسطین با یک «انتخاب» مواجه نبودند، با یک «اضطرار» مواجه بودند. موضوع فلسطین در حال حذف شدن از صحنه روزگار بود. مردم غزه در یک زندان روباز ۲ میلیون نفری زندانی بودند و کم کم داشتند زندانیان فراموش شده تاریخ میشدند. همانطور که شما گفتید در سازمان ملل متحد نتانیاهو در نقشهای فلسطین را حذفشده نشان داد. او در آن نقشه، فلسطین را به شمول کرانه باختری و غزه به عنوان اسرائیل نشان داد و گفت ما با ۹۸ درصد جهان عرب ارتباط داریم و آن ۲ درصد هم خودشان مشکلشان را حل کنند. در این شرایط برای مردم فلسطین دعوا بر سر انتخاب نبود، بلکه بر سر مرگ و زندگی بود. به خاطر همین است که مردم فلسطین با درصد رای بالا از حماس حمایت میکنند. ممکن است کسانی با برخی اتفاقات ۷ اکتبر موافق نباشد. خود حماس هم گفت عملیات نامنظمی در اسرائیل انجام شد و عملیات منظم نبوده، حماس اهدافش مشخص بوده، اهداف نظامی بودند، نظامیان سابق بودند، زنان و کودکان جزو اهداف حماس نبودند اما اینها حواشی قضیه است. واقعیت قضیه تصمیم راهبردی حماس و خود مردم فلسطین بوده است. از سوی دیگر ما نباید یک تصمیم ملی را به تصمیم نیابتی تبدیل کنیم. اگر نیابتی بود که مردم فلسطین حمایت نمیکردند و میگفتند اینها گروهی مزدور هستند و به نیابت از دیگران این کارها را کردهاند. چرا مردم فلسطین از ۷ اکتبر حمایت کردند؟ چون حماس یک اقدام اصیل انجام داد؛ اقدامی با خواست فلسطینی، با دلایل فلسطینی و با زمینههای فلسطینی. جنایات اسرائیل بعد از سال 2005 روزانه در غزه ادامه داشته است. درست است اسرائیل از سال 2005 از غزه خارج شده اما محاصره غزه و اینکه آنجا به یک زندان بزرگ تبدیل شده بوده برای یک روز و ۲ روز نبود، بلکه برای دههها و سالها ادامه داشت، لذا ۱۸-۱۷ سال مردم غزه زندانی بودند و اسرائیلیها هر جنایتی میخواستند در فلسطین انجام میدادند. حتی در کرانه باختری هم همینطور است. بنده به کرانه باختری میگویم «بانتوستان»؛ اگر خاطرتان باشد در رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی، تکههایی بود که سیاهپوستان زندگی میکردند و میگفتند شما اینجا خودمختاری دارید و هر جوری که میخواهید زندگی کنید که به آن بانتوستان میگفتند. آیا دنیا به بانتوستان رضایت داد؟ مردم در فلسطین حتی از این دهکده به آن دهکده که میخواهند بروند باید از زیر نظر سربازان اسرائیلی عبور کنند؛ اینها واقعیت علیالارض است؛ چند بانتوستان در کرانه باختری و غزه و یک زندان بزرگ در غزه که اینها هم تازه بعد از پروسه توافقات مادرید و اسلو در دهه 90 میلادی است.
* در تحولات جنگ غزه ۲ دور مبادله اسرا با زندانی ها انجام شده، مذاکراتی هم در حال انجام است. جنگ هم ادامه پیدا کرده است. همانطور که گفتید، بحث تشکیلاتی حماس که به قول شما همان صورت اداری است، شاید کمرنگ شده باشد اما میبینیم اسرائیل به لحاظ نظامی هر روز تلفات میدهد. شما تحولات غزه را چطور میبینید؟ به نظر شما مسیر به سمت مذاکره میرود یا این جنگ فرسایشی خواهد شد و ادامه خواهد یافت؟ آیا این احتمال وجود دارد اسرائیل از غزه فارغ شده و به سمت لبنان برود؟
اسرائیل حداکثر تلاشش این است که جنگ را گسترش دهد؛ به این امید که آمریکا را هم وارد جنگ کند اما مقاومت تا به حال با هوشیاری مانع این اتفاق شده است. ضمن اینکه حزبالله توان دفاع از خودش را دارد، لبنان توان دفاع از خودش دارد و اسرائیلیها هم این را بهخوبی میدانند. اسرائیل میخواهد بدون اقدام نظامی و با فشار یک امتیازی در لبنان بگیرد تا حداقل از بیآبروییای که در غزه برایش ایجاد شده فرار کند یا بتواند پای دیگران را نیز به جنگ بکشاند. خب! سیاستهای عاقلانهای توسط جبهه مقاومت اتخاذ شده و کماکان هم ادامه دارد ولی این به آن معنا نیست که جبهه مقاومت آمادگی دفاع از خودش را در لبنان نداشته باشد.
موضوع بعدی آینده فلسطین و غزه است. به نظر بنده آنچه مهم است این است که منافع فلسطین و منافع مردم فلسطین باید در هر روندی در آینده حفظ شود. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور مهم که نقش تاثیرگذاری در منطقه دارد و همه هم به آن اذعان دارند، باید نقش فعالی ایفا کند. بالاخره هر جنگی تمامشدنی است. این یک واقعیت تاریخی است. جنگها یک هفته، یک سال یا 10 سال طول میکشند و بالاخره تمام میشوند. جنگ یک برآیندی دارد و شما باید در آن برآیند حضور داشته باشید و به نظر بنده جمهوری اسلامی باید حضور فعال داشته باشد در اینکه قرار است چه اتفاقی بیفتد، نباید جمهوری اسلامی نقش حاشیهای ایفا کند، بلکه باید نقش مستقیم در هر روندی که میخواهد شکل بگیرد ایفا کند. به نظر بنده این یک تصمیم راهبردی است. جمهوری اسلامی بزرگترین حامی مقاومت است. جمهوری اسلامی بزرگترین حامی مردم افغانستان بود و سال 2001 نقشی مستقیم به نفع مردم افغانستان ایفا کرد. سال 2003 بزرگترین حامی مقاومت عراق بود و به نفع مردم عراق نقش مستقیم ایفا کرد. به نظر بنده جمهوری اسلامی نقش مستقیمی هم باید به نفع مردم و آینده فلسطین ایفا کند. الان در یک برهه حساس هستیم؛ اینکه تصمیم بگیرند در آینده برای فلسطین چه اتفاقی خواهد افتاد. غربیها حتما نمیتوانند تصمیمشان را به مقاومت تحمیل کنند اما میتوانند برای مقاومت هزینه ایجاد کنند. جمهوری اسلامی میتواند مانع شود که نه تنها آنها هزینه ایجاد کنند، بلکه مقاومت بتواند از این وضعیت دستاورد داشته باشد.
* اگر موافق باشید اشارهای هم به انتخابات آمریکا داشته باشیم. با توجه به شناختی که از ساختار سیاسی ایالات متحده دارید، همینطور که میبینیم به نظر میرسد صحنه سیاسی و انتخاباتی آمریکا بسیار پیچیده شده است و جنگ غزه هم به عنوان یکی از مولفههای تأثیرگذار بر انتخابات پیش رو مطرح است. آیا نیکی هیلی را رقیبی جدی برای ترامپ میدانید و اینکه آیا پروندههای قضایی ترامپ به سرانجام میرسد؟ آیا دموکراتها با بایدن ادامه خواهند داد؟
اینها سوالاتی است که هیچکس برایش جوابی ندارد. به نظر بنده ترامپ بهراحتی میتواند نامزد حزب جمهوریخواه شود، ضمن اینکه باید بپذیریم در واقع مساله این است که ریشهداران جمهوریخواه نمیخواهند ترامپ نماینده آنها شود. ترامپ استاد عوامفریبی است و با حرکات عوامفریبانهای که توانسته ایجاد کند، معلوم نیست روسا و سردمداران که استخوانبندی حزب جمهوریخواه هستند بتوانند در برابر ترامپ مقاومت کنند. میگویند ترامپ، حزب جمهوریخواه را مال خودش کرده، لذا اتفاقاتی داخل حزب میافتد. اتفاقی که در حزب دموکرات میافتد این است که آیا بایدن نامزد دموکراتها میشود؟ قاعدهاش این است که رئیسجمهور کنونی نامزد دوره بعدی شود ضمن اینکه الان داخل حزب دموکرات رقابتی ایجاد نشده است. برخی پیشبینیها میگوید قبل از مجمع سراسری حزب دموکرات که کنوانسیون حزب دموکرات گفته میشود، آنجا اتفاقی میافتد که فعلا در حد گمانهزنی است اما آنچه ظاهر امر نشان میدهد، معادله بسیار پیچیده است. با توجه به پیچیدگی معادله و با توجه به اهمیت موضوعاتی که در این معادله وجود دارد، تحولات غزه تاثیرگذار خواهد بود. اینجا نقشآفرینی جمهوری اسلامی حتی اهمیت بیشتری مییابد. یعنی در این پیچیدگی معادله، جمهوری اسلامی میتواند نقش مهمی در حمایت از مقاومت داشته باشد. این را تاکید میکنم؛ هر جا جمهوری اسلامی وارد صحنه بینالمللی شده، در حمایت از مردم بوده و این به جمهوری اسلامی قدرت میدهد، چون مقاومت نیابتا از سوی جمهوری اسلامی عمل نمیکند، بلکه اصالت دارد و حمایت جمهوری اسلامی هم حمایت نیابتی نیست، بلکه حمایت اصالتی است. جمهوری اسلامی در حمایت از مقاومت در صحنه سیاسی و مذاکراتی میتواند نقشآفرینی کند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|