|
چگونه امیر قلعهنویی در نیمه دوم بازی با ژاپن ورق را به سودتیم ملی ایران برگرداند
آناتومی یک بازگشت
تیم ملی فوتبال ایران که نیمه اول متوسط و حتی ضعیفی را برابر ژاپن پشت سر گذاشته بود، در نیمه دوم متحول شد و توانست حریف قدرتمندی چون ژاپن را به تیمی کماثر در زمین تبدیل کند. مولفه اصلی برابر یک تیم سرعتی، گذاشتن صددرصد توان و قدرت و رو آوردن به یک بازی فیزیکی است. علاوه بر آن مهمترین اصل در چنین مسابقهای پیروزی در نبردهای یک در مقابل یک است. مرور لحظات حساس بازی تیم ملی ایران برابر ژاپن و شکستن تابوی این تیم تا دندان مسلح و پرستاره و با برنامه، حکایت از برتری بیچون و چرا در تمام نبردهای فیزیکی تن به تن در دفاع و گرفتن زهر تکنیک و سرعت از بازیکنان بینالمللی این تیم و پیروزی در نبردهای یک در مقابل یک در فاز حمله و رسیدن به فضای مناسب را دارد. در روزی که ۲ وینگر تیم امیر قلعهنویی در سیستم ۱- ۳ -۲ -۴ (جهانبخش و محبی) بهترین بازی خود را به نمایش گذاشتند، اصل مهم قدرت دریبلینگ آنها و عبور از مدافعان مستقیم در فاز حمله و بازگشت و حضور در ساختار دفاعی از میانه میدان خودی و بازپسگیری توپ با قلدری و آمادگی بدنی کاملا بالا بود. البته این شکل از تاکتیک فردی نزد تمام بازیکنان تیم ملی دیده میشد و کاملا مشهود بود. برای رسیدن به این فرم از بازی البته قبل از داشتن قدرت بدنی بالا باید دارای توان ذهنی و انگیزه کافی بود که این مهم هم با درایت کادر فنی حاصل شده بود. پس از سپری کردن بیش از 35 دقیقه کمی سردرگم و عقبنشینی و قرار گرفتن تحت تاثیر نام حریف و ثبت گل اول بازی، آن بیداری ایرانی رخ داد! قرار نبود با جام خداحافظی کنیم، بنابراین استارت اصلی پس از گل ژاپن و شروع حملات گسترده و مرگبار از آغاز نیمه دوم زده شد. اتخاذ یک ترکیب کاملا شجاعانه و داشتن برنامه و سپس اصرار به ادامه این شکل از بازی بدون تعویض با همان نیروهای فعال و پرانگیزه حاضر در میدان، یکی دیگر از دلایل این پیروزی بزرگ بود. نیمکتنشینی احسان حاجصفی در حالی که وی بهترین بازیکن میدان قبلی بود، عین شجاعت و رسیدن به آن تصمیم مهم بود. حضور یک جوان انرژیک و سرعتی و مقابله او با بازیکنان سرعتی و تکنیکی ژاپن و گسترش و تعمیم این تفکر در ارکان کلی تیم به همراه اتخاذ یک بازی فیزیکی، ما را به نیمهنهایی جام ملتها رساند. در راه کسب یکی از مهمترین پیروزیهای ایران در جام ملتها، شاهد ثبت یکی از فنیترین و زیباترین گلهای تیم ملی و جام ملتها هم بودیم؛ وقتی امید ابراهیمی توپ شروع مستقیم بازی توسط دروازهبان ژاپنی را تحت تاثیر فشار پرس مهاجمان ایران، با سر به جهانبخش رساند و در ادامه دریبل سرپا و سپس یک پاس زمینی مستقیم از کاپیتان تیم ملی که خط اول دفاع ژاپن و خط هافبک ۳ نفره این تیم را شکست و سپس یک دریافت و چرخش خوب از آزمون و یک پاس فوقالعاده در فضای خالی پشت مدافعان خط دوم که دفاع 4 نفره ژاپن را از بازی خارج کرد و حالا محبی، بهترین بازیکن میدان آماده بود تا با روی پا زاویه مخالف دروازه را هدف قرار دهد و مهمترین گل زندگی ورزشی خود را ثبت کند.
* امیر بین ۲ نیمه چه گفت؟
جمله کلیدی امیر قلعهنویی بین 2 نیمه دیدار تیم ملی مقابل ژاپن، میتواند نشاندهنده بلوغش در امر مربیگری باشد.
تیم ملی فوتبال ایران با انجام یکی از درخشانترین و تاکتیکیترین بازیهای تاریخ خود مقابل ژاپن (تیم اول رنکینگ آسیا)، به یک پیروزی ارزشمند دست یافت تا برای دومین دوره متوالی و در مجموع نهمینبار به جمع 4 تیم برتر قاره برسد.
ایران در شرایطی برای نخستینبار در تاریخ جام ملتها موفق به گلزنی و برتری مقابل ساموراییها شد که امیر قلعهنویی نقش بسیار ویژهای در ثبت این برد داشت.
با توجه به نتایج ژاپن در جامجهانی 2022 و پیروزیهای پرگل مقابل تیمهایی مانند آلمان، ترکیه، کانادا و پرو، تیمهای آسیایی پیش از شروع مسابقات جام ملتها به این تیم نگاه متفاوتی داشتند و حتی پس از شکست عجیب مقابل عراق، برخی تیمها مثل کرهجنوبی و اردن برای رو در رو نشدن با ژاپن، حربههای مختلفی به کار گرفتند اما قلعهنویی به هیچوجه این ترس را به شاگردانش منتقل نکرد.
سرمربی باتجربه تیم ملی شاید میتوانست مانند «یورگن کلینزمن» همتای سرشناسش روی نیمکت کرهجنوبی، مسیر راحتتری را برای حضور در جمع 4 تیم برتر آسیا انتخاب کند تا در مرحله یکچهارم نهایی با تیم هفدهم رنکینگ جهان مواجه نشود اما با شجاعت کامل چنین تصمیمی نگرفت.
هرچند صعود نفسگیر برابر سوریه آن هم در ضربات پنالتی انتقاداتی را به بازیکنان و کادرفنی تیم ملی وارد کرد اما با نگاهی منصفانه مشخص میشود ایران در 60 دقیقه ابتدایی آن دیدار بیشتر از 3 بازی مرحله گروهی شاگردان هکتور کوپر به سمت دروازه این تیم ضربه زد و اگر با دقت بیشتری عمل میکردیم، شکست سوریه تبدیل به گره کور نمیشد.
68 ساعت پس از یک بازی 120 دقیقهای، تیم ملی باید به مصاف ژاپن میرفت، آن هم در شرایطی که حریف بازی سبکتری را مقابل بحرین در مرحله یکهشتم نهایی پشت سر گذاشته بود.
شاید در نگاه اول استفاده از امید ابراهیمی 36 ساله، میلاد محمدی که پس از نمایش نه چندان باکیفیت در تقابل با هنگکنگ به یک نیمکتنشین تبدیل شده بود و محمد محبی پس از عملکرد پر انتقاد در بازی با سوریه (که برای نخستینبار در طول جام هجدهم در ترکیب اصلی تیم ملی جای هماستانی و رفیق صمیمی خود مهدی قائدی را گرفت) علاقهمندان به تیم ملی را نگران کرد اما ژنرال فوتبال کشورمان نشان داد برای یک جنگ تاکتیکی و تقابل با «هاجیمه مورییاسو» که در فوتبال آسیا به یک مربی بسیار کاریزماتیک از لحاظ اخلاقی و فنی تبدیل شده، خودش و دستیارانش مدتها به همه چیز فکر کردهاند. نمایش بینقص و بسیار کارآمد این 3 بازیکن در کنار سایر نفرات ترکیب اصلی، میتواند اثبات این مساله باشد.
قلعهنویی در جریان بازی نیز برخلاف همتای ژاپنیاش که مانند همیشه آرام کنار نیمکت تیمش ایستاده بود، با جوش و خروش و استفاده از نظرات دستیارانش در حال هدایت شاگردان خود بود. ایران در 30 دقیقه ابتدایی بازی تحت تاثیر حریف قرار داشت اما پس از گل «هیدماسا موریتا» ورق برای ملیپوشان کشورمان برگشت. پس از بیرون رفتن ضربه خطرناک سامان قدوس و از دست رفتن یکی دو موقعیت دیگر، ثابت شد میتوانیم مقابل این حریف مدعی دست به کار بزرگی بزنیم.
شاید برای همه مخاطبان فوتبال جذاب باشد که بدانند قلعهنویی بین 2 نیمه چه نکتهای را به شاگردانش منتقل کرد که سبب شد آنها بیمحاباتر از همیشه به سمت دروازه حریف یورش ببرند.
او در این 15 دقیقه جملهای کلیدی را به کار برده که میتواند نشاندهنده بلوغش در امر مربیگری باشد. سرمربی تیم ملی در این لحظات با تعریف و و تمجید از شاگردان خود به آنها تاکید کرده بهترین بازیشان را انجام دادهاند و باید آن را در نیمه دوم بهتر از 45 دقیقه انجام بدهند. همین جمله ساده، انگیزه و اعتماد به نفس بازیکنان ما را برای نمایش اقتدار خود در نیمه دوم به بالاترین سطح ممکن رساند.
رد شدن گل زیبای سردار آزمون میتوانست ایران را از لحاظ روحی تا حدی دچار افت کند اما ملیپوشان بدون توجه به چنین موضوعی تمام تلاش خود را برای زدن ضربه نهایی به دسته ساموراییهای آچمزشده به کار گرفتند و در نهایت با پنالتی دقیقه 96 علیرضا جهانبخش به برتری رسیدند.
ژنرال روند شکستناپذیری در بازیهای رسمی تیم ملی را در هر 2 دوره حضورش روی نیمکت این تیم ادامه داد. تنها باخت او در 31 بازی همراه با ایران به دوره قبلی سرمربیگریاش بازمیگردد که در یک بازی تدارکاتی مغلوب مکزیک شد.
در این تعداد بازی، ایران 24 بار برنده شده و 6 بار هم به تساوی رسیده است. امید است با شکست نخوردن در 2 بازی پیش رو، قلعهنویی در فوتبال کشورمان به رکوردی جدید برسد و ایران را پس از 48 سال بار دیگر بر قله آسیا قرار دهد تا به این ترتیب تیم کشورمان با 4 قهرمانی در کنار ژاپن قرار گیرد.
ارسال به دوستان
دعوت رئیسجمهور از دانشپژوهان جوان برای ارائه راهحل مسائل کشور در آیین تجلیل از مدالآوران المپیادهای علمی جهانی
نخبگان نقشه پیشرفت را طراحی کنند
گروه سیاسی: رئیسجمهور روز گذشته در مراسم تجلیل از مدالآوران المپیادهای علمی جهانی و جشن احیای باشگاه دانشپژوهان جوان با سپاسگزاری از افتخارآفرینی جوانان المپیادی کشور، همچنین قدردانی از زحمات والدین، معلمان، مربیان و مدیران آنها تصریح کرد: مراسم امروز هم برای قدردانی از مدالآوران المپیادهای علمی و هم به مناسبت احیای باشگاه دانشپژوهان برگزار شد.
حجتالاسلاموالمسلمین سیدابراهیم رئیسی با تبریک ایام سالروز پیروزی انقلاب اسلامی گفت: انقلاب اسلامی همواره توجه به علمآموزی، معرفتافزایی و ارتقای علم و دانش را مورد تاکید قرار داده است و یکی از دلایل این ادعا نیز اینکه امام راحل به عنوان رهبر انقلاب خود یک عالم فرزانه بود که بیش از 50 جلد کتاب به عنوان آثار علمی از او باقی مانده که در حوزههای فقه، اخلاق و عرفان کتب مرجع هستند. وی با اشاره به اینکه امام خمینی(ره) فراتر از تالیف کتب مهم و مرجع، شخصیتی نوآور و خلاق در عرصه علم و دانش بود، افزود: امروز نیز سکاندار این انقلاب یک عالم فرزانه است که همواره بر رشد و پیشرفت علم و دانش تاکید داشته و دارد.
رئیسجمهور با بیان اینکه تعداد دانشگاهها، مراکز علمی، دانشجو، اعضای هیاتهای علمی و مقالات علمی کشور در سالهای پس از پیروزی انقلاب با پیش از آن به هیچ وجه قابل مقایسه نیست، خاطرنشان کرد: در حالی که پیش از انقلاب اسلامی، ایران حتی یک مجله علمی بینالمللی نداشت، امروز تعداد مجلات علمی بینالمللی کشور به 300 نشریه بالغ میشود و ارتقای قابل توجه رتبه علمی کشور نشانه توجه انقلاب و نظام اسلامی به علم، عالم، علمآموزی و معرفتافزایی و بهکارگیری این علم و دانش است. رئیسجمهور با بیان اینکه دلیل تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بر توسعه فعالیتهای دانشبنیان آوردن علم و دانش و فناوری به عرصه اجراست، گفت: ظرفیتهای علم و دانش کشور بسیار بالاست و جوانان و نوجوانان ایرانی میتوانند در عرصههای داخلی و خارجی همواره افتخارآفرینی کنند و پرچم پرافتخار کشورمان را در عرصههای مختلف فکری و علمی به اهتزاز درآورند. رئیسجمهور با تاکید بر اهمیت تجلیل و تکریم این افتخارآفرینیها افزود: البته نه شما نخبگان و نه ما در دولت نباید به همین مقدار افتخارآفرینی اکتفا کنیم و باید به فکر حفظ و ارتقای این روند باشیم. شما باید مسیر رشد و تعالی خودتان و جامعه را ادامه دهید و تلاش کنید جامعه بیشترین بهره و نفع را از دانش و تخصص شما ببرد. شما باید با شناسایی و تلاش برای حل مسائل جامعه و کشور، نقشی موثر در رشد و پیشرفت کشور ایفا کنید. وی در ادامه به اهمیت نوآوری، خلاقیت و نظریهپردازی اشاره کرد و گفت: نظریات پیشینیان برای ما بسیار مهم و قابل احترام است اما امروز ما میتوانیم با تکیه بر مبانی استوار پیشینیان سخنی نو داشته باشیم و راه نظریهپردازی و اندیشهورزی همواره باز است. رئیسجمهور تصریح کرد: در این راستا باشگاه دانشپژوهان جوان باید در جایگاه یک باشگاه اندیشهورزی با در کنار هم قرار دادن نخبگان و استفاده از اندیشه و مباحثات آنان نظریات جدیدی خلق کند که برای حل نظام مسائل کشور در بخشهای مختلف صنعت، معدن، کشاورزی، انرژی و دیگر بخشها راهگشا باشد.
رئیسی همچنین بر ضرورت توجه ویژه به مهارتآموزی در کنار علمآموزی در باشگاه دانشپژوهان جوان تاکید کرد و گفت: این باشگاه باید زنده، نوآور و نخبهپرور باشد و از جمع نخبگان آن برای حل مسائل کشور راهکار ارائه شود. وی در بخش دیگری از سخنان خود همچنین ناظر به برخی خواستهها و مطالبات مطرح شده از سوی مدالآوران المپیادهای جهانی در این نشست گفت: ما با این پیشنهاد که مسائل نخبگان به دست نخبگان حل شود کاملا موافقیم و وزرای علوم و آموزشوپرورش در زمینه مسائل مربوط به نخبگان حتما از نظرات آنها استفاده کنند.
رئیسجمهور ضمن استقبال از ارائه طرحی برای حل مسائل نخبگان کشور از سوی یکی از مدالآوران المپیادی نسبت به پیگیری این طرح و ارائه پاسخ آن طی روزهای آینده قول مساعد داد. رئیسی همچنین بر حمایت دولت از تجهیز و تامین کادر اداری و جذب نیرو در باشگاه دانشپژوهان جوان با تمرکز بر عدالت در گزینش و بهکارگیری افراد شایسته با همکاری سازمان اداری و استخدامی تاکید کرد. رئیسجمهور در پایان ابراز امیدواری کرد با تلاش و همت نخبگان، همچنین مسؤولان وزارت علوم و آموزش و پرورش، باشگاه دانشپژوهان جوان نماد و نمود علمآموزی و کاربست علم در کشور باشد.
در این مراسم همچنین با حضور رئیسجمهور از 28 نفر از مدالآوران رتبههای اول تا سوم المپیادهای علمی بینالمللی در رشتههای زیستشناسی، شیمی، ریاضی، فیزیک، کامپیوتر و نجوم و اخترفیزیک تجلیل شد.
* جهاد تبیین از عرصههای مهم کار جهادی محسوب میشود
رئیسجمهور همچنین در دیدار جمعی از فعالان و مسؤولان گروههای جهادی سراسر کشور، جهاد تبیین را از عرصههای مهم کار جهادی دانست و با بیان اینکه دشمنی که روزگاری دنبال غارت ثروتهای زمینی و زیرزمینی ملتها بود، امروز به دنبال غارت مغزها و نخبگان با استفاده از روشهای تهدید، تطمیع، ایجاد شبهه و سوال و انحراف در اذهان عمومی است، از گروههای جهادی بویژه افرادی که قدرت بیان دارند خواست در راستای گشودن گرههای ذهنی اقشار مختلف جامعه تلاش کنند. رئیسی با تاکید بر اهمیت و ضرورت برگزاری اردوهای راهیان پیشرفت، رکوردشکنیهای سالهای اخیر در رشد تجارت کشور، صادرات نفتی و غیرنفتی، رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال، راهسازی، ساخت و تکمیل بیمارستانهای کوچک و بزرگ در سراسر کشور، همچنین اجرای طرحهای بزرگ و پیچیده صنعتی نظیر راهاندازی فاز 11 پارس جنوبی و احیای 7 هزار واحد تعطیل یا نیمهتعطیل تولیدی را از جمله ظرفیتهای قابل تبیین برای مقابله با توطئه ناامیدسازی جامعه از سوی دشمن دانست و افزود: شرط جهادی کار کردن این است که دشمن را در برابر خود ببینیم و برای پیشرفت کشور و ناکام گذاشتن دشمن تلاش کنیم.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
وابستگی آمریکا به جنگطلبی
علی بهادریجهرمی*: رئیسجمهور آمریکا در روزهای ابتدایی جنگ نابرابر رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه برای حمایت از جنایتهای رژیم صهیونیستی، تصریح کرد: «اگر اسرائیل نبود هم، آن را ایجاد میکردیم». این اظهار صریح، علاوه بر اینکه از حیث حقوق بشری و موازین حقوق بینالملل قابل نقد و تحلیل است، یک اعتراف آشکار به جنگطلبی آمریکا هم به حساب میآید.
1- تاریخ آمریکا، از همان ابتدا با درگیری آغاز و در ادامه هم با جنگ عجین شده است. در قرن گذشته، آمریکا به طور متوسط هر سال در یک جنگ، مستقیم یا نیابتی یا غیرمستقیم، مشارکت داشته است. اینها تنها بخشی از آمار جنگافروزی و جنگطلبی آمریکا در سالهای اخیر است که بهرغم فشارهای فراوان برای سانسور منتشر شده است: از سال ۱۸۰۰ میلادی، بیش از ۴۶۰ مداخله نظامی آمریکا صرفا با تایید کنگره این کشور انجام شده است. بر اساس گزارشی که سرویس تحقیقات کنگره (CRS) منتشر کرده است، بین سالهای ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۸، آمریکا ۲۰۰ مداخله نظامی مستقیم یا غیرمستقیم انجام داده است. مطابق پژوهشی که اندیشکده «واتسون» وابسته به دانشگاه آمریکایی براون انجام داده است، 4.5 میلیون نفر بر اثر جنگافروزیهای آمریکا فقط پس از سال ۲۰۰۱ در غرب آسیا و شمال آفریقا به طور مستقیم یا غیرمستقیم کشته شدهاند. همین پژوهش تصریح کرده است ۳۸ میلیون نفر بر اثر جنگهای آمریکا پس از ۲۰۰۱ آواره یا پناهنده شدهاند.
2- اقتصاد آمریکا وابسته به جنگ است. مطابق برخی گزارشها، صادرات تسلیحاتی آمریکا در سال ۲۰۲۲ به بیش از ۲۰۵ میلیارد دلار رسیده است. آسوشیتدپرس در گزارشی اعلام کرد آمریکا فقط سال ۲۰۲۳ به بهانه جنگ اوکراین، ۸۱ میلیارد دلار قرارداد تسلیحاتی جدید امضا کرده است. معنای این آمار و ارقام این است که اقتصاد آمریکا با صلح مستمر، در عمل ورشکسته میشود. از این رو، آمریکا از حیث اقتصادی ناچار است جنگافروزی کند یا سایر کشورهای جهان را به جنگ تهییج کند تا تسلیحات خود را بفروشد و بتواند اقتصادش را سرپا نگه دارد.
3- هندسه قدرت در دنیا در حال تغییر است و دهههای آینده جهان را تحت تاثیر قرار خواهد داد؛ به این مهم نه فقط سران کشورهای آسیایی، بلکه مقامات سیاسی آمریکا هم در اظهارنظرهای اخیر خود اذعان داشتهاند. جو بایدن مهر امسال در مرکز هنر تمپه در آریزونا تصریح کرد: «ما در یک نقطه عطف کشورمان هستیم. اکنون یکی از لحظاتی است که نهتنها هر 8 یا 9 نسل یک بار اتفاق میافتد، بلکه جایی است که تصمیماتی که اتخاذ میشود، مسیر آمریکا و جهان را در 6 یا 7 دهه تعیین میکند». شواهد متعددی وجود دارد که نشان میدهد کانون این هندسه جدید، آسیاست. آمریکا که پی به این تغییر هندسه قدرت برده، ناگزیر است برای جلوگیری از تقویت هندسه قدرت آسیاپایه، راههای ترانزیتی و سایر زیرساختهای توسعه اقتصادی را در آسیا و شرق درگیر ناامنی و جنگ کند.
مهمترین ابزار آمریکا برای تحقق همه این اقدامات شریرانه، رژیم صهیونیستی است. این تنها اسرائیل با خوی ضدانسانی است که میتواند دستورالعملهای جنگافروزانه آمریکا را در منطقه، آسیا و سراسر جهان پیادهسازی کند. با مشغول کردن آسیا به جنگ، زیرساختهای لازم برای تغییر هندسه قدرت، مستهلک یا اقلا دچار بازدهی کمتر میشود. استمرار ناامنیهای محلی و جنگهای منطقهای در سایر نقاط جهان هم، تسلیحاتفروشی آمریکا را تسهیل و سر پا ماندن اقتصاد آمریکا را تضمین میکند. با چنین مقدماتی است که اگر رژیم دستنشانده صهیونیستی نتواند هوسهای جنگی آمریکا را ارضا کند، آمریکا هیچ ابایی از ورود مستقیم به پشتیبانی ستادی و جنگ میدانی به نفع رژیم صهیونیستی ندارد؛ همانگونه که از ۷ اکتبر آمریکا رسما و علنا وارد میدان نبرد علیه مردم مظلوم فلسطین شده است. بهرغم این همه، با تنگ شدن بیش از پیش عرصه بر رژیم صهیونیستی، آمریکا همپیمانانش را هم به خط کرده است تا به هر وسیله ممکن به جنگ دامن بزنند؛ حمله غربیها به یمن از این قبیل است.
نتیجه مهم آنکه جنگافروزیها و جنگطلبیهای آمریکا را نباید بر پایه قدرت، بلکه باید از منظر ضعف و نیاز ارزیابی و تحلیل کرد. اقتدار دفاعی ایران که مبتنی بر استراتژی مقابله با جنگافروزی است، اصلیترین شیوهای است که میتواند بر «نیاز آمریکا به جنگ» در راستای جلوگیری یا اقلا کند کردن فروپاشی هژمونی سابق قدرت، لگام زند.
سخنگوی دولت *
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با تهیهکننده و کارگردان فیلم
مجنون با من
روز پنجم جشنواره فجر و داستان قهرمان خیبر، شهید زینالدین
محمد محمدی: سال ۶۲ است، بهمن۶۲؛ اوضاع جنگ تعریفی ندارد. چند عملیات انجام شده اما فرماندهان راضی نیستند. صدام با بعثیهای تا دندان مسلح در سویی و ما با کلاشنیکف در سوی دیگر.
آنها با چتری از سلاح و حمایتهای ریز و درشت از جانب ابرقدرتها میتازند و برادران ما با دست خالی مقاومت میکنند. شهید میشوند و... در این میان شیرمردی یکباره ورق را برگرداند؛ مهدی زینالدین. مهدی زینالدین و لشکر 17 آمده بودند با یک طرح پیچیده و سخت کاری کنند که صدام با تمام حامیانش، ملتمسانه شکست را بپذیرد و تقاضای مذاکره کند. زینالدین و دوستانش در لشکر 17، بعد از بررسی و آماده کردن طرح و نقشهای پیچیده، آمدند تا در نوروز ۶۳ به مردم کشورشان مژده یک پیروزی بزرگ بدهند و دوباره جانی نو در کالبد مردم بدمند. اوایل بهمن بود و بوی انقلاب حتی در دشتهای جنوب و غرب هم پیچیده بود. صدای امام را میشد حتی در سکوت خرابههای قصر شیرین هم شنید و آذینبندیهای سالگرد پیروزی انقلاب را هم میشد دید. همه چیز انگار داشت به مهدی التماس میکرد که او و همرزمانش پیروز شوند. انگار دشت و کوه و روزگار هم نفسشان در سینه حبس شده بود تا ببینند مهدی و لشکرش دوباره چون مختار، منتقم هزاران لالهای میشوند که در دشت خون روییدهاند؟ مهدی زینالدین از سویی باید طرح عملیات و شناسایی پیچیدهای را سامان میداد و از سوی دیگر هم باید خانوادهاش را به پشت جبهه میبرد. باید برای هر 2 تدبیر میکرد.
تدبیر برای شروع عملیاتی بزرگ اما بیسلاح، آن هم در شرایطی که حتی نیروهایش متخصص و آموزشدیده نیستند و هر کدام از گوشهای به قصد دفاع از کشور آمدهاند.
آموزش آنها یک سال زمان میخواهد اما مهدی مرد روزهای سخت و کارهای غریب است. برای اینکه کار زودتر شروع شود، خود وظیفه آموزش را به عهده میگیرد؛ آموزشی تمام و کمال در یک ماه. تا از آن پس قله زندگی شهید مهدی زینالدین در جنگ شروع شود: آغاز تا پایان یک عملیات. عملیاتی که شاید بزرگترین دستاورد دفاعمقدس را رقم زد؛ عملیات خیبر و از اینجاست که آن روزهای غریب، به اراده جمعی که عاشق او و تمام قهرمانان دفاع مقدس هستند، جنسی از نور و صدا و تصویر میگیرد و بر پرده سینما نقش حماسه میزند و میشود «مجنون».
به بهانه ساخته شدن «مجنون» که فیلمی است جدا از پروداکشنهای معمول فیلمهای جنگی و دفاع مقدسی، سراغ عباس نادران تهیهکننده و مهدی شامحمدی کارگردان فیلم رفتیم که فیلمشان را در سکوت ساختند اما کلی سروصدا کرده است؛ فیلمی که هنوز اکران نشده اما توجه بسیاری را به خود جلب کرده است؛ فیلمی که به قول کارگردانش به نظر میرسد «صاحب دیگری» دارد. فیلمی که امروز در جشنواره فیلم فجر اکران میشود.
***
* با توجه به اینکه هنوز فیلم شما اکران نشده است ابتدا بفرمایید در «مجنون» به چه بخشی از زندگی شهید زینالدین پرداختهاید؟
نادران: با توجه به اهمیت و ظرافتهایی که در بحث شروع تا پایان عملیات خیبر وجود داشت، تلاش کردیم با استفاده از ظرفیتهایی که در این موضوع به لحاظ دراماتیک وجود داشت، به عملیات خیبر از مقدمات تا پایان به عنوان بحث محوری فیلم بپردازیم و البته گاهی حسب قصه، به پس و پیش این موضوع و اتفاقاتی که در این بازه در زندگی شهید زینالدین پیش میآید. این نکته را هم بگویم که اساسا خود طراحی و انجام عملیات خیبر یک اتفاق بزرگ است.
شامحمدی: خیبر قرار بود یک عملیات هماهنگ از چند محور باشد. همین ظرافت و دقت در طراحی و اجرا بود که آن را به یکی از بزرگترین دستاوردهای دفاعمقدس تبدیل کرد؛ اینکه شهید باکری از شمال و از سوی دیگر شهید همت جلو بروند و از آن طرف حاجاحمد کاظمی و در نهایت اینها از محورهایی که تقریبا در زمره سختترین محورها بود، جلو بروند و در یک نقطه در جاده بصره - الاماره با هم دست بدهند و بصره را محاصره کنند. بصره به دلیل موقعیت سوقالجیشی در صادرات نفت عراق، همچنین وجود جزیره مجنون که منبع نفت عراق است، اگر به دست ما میافتاد میتوانست عراق را زمینگیر کند و پای میز مذاکره بنشاند و جنگ تمام شود. ما در 2 محور به دلایلی موفق نمیشویم. یعنی تنها محوری که ورود میکند، شهید زینالدین است که چون بقیه از سایر محورها موفق به پیشروی نمیشوند، او هم ناچار میشود بازگردد.
نادران: مسالهای که وجود دارد این است که فشار جامعه جهانی در آن ایام و -سال 62- به اوج خودش رسیده بود که هر طور شده باید این جنگ تمام شود و ایران قطعنامه را بپذیرد. اما این درخواست جامعه جهانی در آن مقطع اصلا به سود ایران نبود و معنی دیگر پذیرفتن قطعنامه در آن مقطع از دست دادن بخشهایی از خاک کشور و قبول کردن شکست بود. ما در آن ایام بدجور داغدار بودیم. اگرچه بعدها توانستیم از آنها اسیر بگیریم اما در آن مقطع اسرای زیادی دست عراق داشتیم. آسیب جدی دیده بودیم. مهران و نفتشهر و... هنوز دست عراق بود. فشار جامعه جهانی هم روی همین حساب بود که اصرار داشتند همین جا جنگ تمام شود. معنایش هم این بود که تمام بخشهایی که در مرزها توسط بعثیها غصب شده بود، به آنها برسد. میخواستند در آن موقعیت دست بالا را در مذاکرات داشته باشند.
این در حالی بود که ما میخواستیم پذیرش قطعنامه و پایان جنگ به چند چیز مشروط شود: بازگشت تمام بخشهایی از خاک ایران که به تصرف بعثیها در آمده، معاوضه اسرا و آزاد کردن تمام آنها، همچنین مشخص شدن متجاوز و پس از آن پرداخت غرامت از سوی آغازکننده جنگ و... . این اتفاق البته افتاد اما نه سال 62 بلکه 5 سال پس از آن و درست با همان طراحیای که میخواستیم در سال 62 به آن برسیم. یعنی اگر سال 62 خیبر میتوانست به پیروزی کامل برسد، ما میتوانستیم با اطمینان از پذیرفته شدن شرطهایمان توسط صدام پای میز مذاکره برویم و با دست بالا مانع ادامه جنگ شویم اما این اتفاق نیفتاد و بعدها آنها مجبور شدند قطعنامه 598 را بپذیرند.
* چرا فیلم را در جنوب ساختید و مثلا در شهرک دفاع مقدس کار را جلو نبردید؟
نادران: ما در پیشتولید به این جمعبندی رسیدیم که اگر دنبال نشان دادن تصویر دقیقی از زندگی شهید زینالدین باشیم، باید جایی برویم که بشود تصویر را ساخت. در غیر این صورت حاصل کار چیزی نخواهد بود که حاضر باشیم ساخت این کار را قبول کنیم. حتی به شهرک دفاع مقدس هم رفتیم؛ نه یک بار که چند بار اما در نهایت میشد یک تلهفیلم از آن درآورد. حتی یک لانگ شات نمیتوانستیم دربیاوریم.
شامحمدی: آنجا آنقدر پر شده از فیلمها و کارهای مختلف که اصلا نمیشود یک لوکیشن خوب ساخت؛ این طرف 10 تا سریال، آن طرف چندین فیلم و... حتی گاوداریهای اطراف و نزدیک آنجا هم خودش یک مکافات دارد. یعنی دوربین را هرجایی که بگذاری گاوداری معلوم است.
* با این اوصاف فیلمبرداری را در جنوب انجام دادید؛ آنجا فیلمبرداری راحتتر بود؟
نادران: اصلا! شاید حتی سختتر هم بود. چون میخواستیم تصویری بکر و درست از داستان نشان دهیم، تصمیم گرفتیم فیلم را در جنوب فیلمبرداری کنیم. هر چند فیلمبرداری در آنجا هم چالشهای جدی خودش را داشت.
* چه چالشهایی؟
نادران: جدا از هماهنگیها و موردهایی از این دست، مثلا در آبادان اگر میخواستیم کمی زمین را بکنیم، آب بالا میآمد. چون خاک اشباع شده است. ما باید برای ساختن کانال یک مسیر سخت را طی میکردیم. حدود 100 کامیون نخاله آوردیم و روی زمین ریختیم 200 کامیون خاک هم آوردیم و روی آن ریختیم. بعد همه را کوبیدیم و سفتش کردیم و گسترش دادیم که تا ارتفاع 3 متری کندیم که بشود شبیه کانال.
* پس اصرار بر فیلمبرداری در آنجا برای چه بود؟
شامحمدی: با این همه باز هم اصرار داشتیم در جنوب باشیم، چون در آنجا دستکم میتوانستیم 4 لانگشات یا استریم لانگ خوب بگیریم. این را هم بگویم که همین حالا لوکیشنی که ما برای «مجنون» ساختیم توسط فیلمهای دیگر در حال استفاده است و ما در واقع باعث شکل گرفتن یک لوکیشن بویژه برای فیلمهای جنگی با این حال و هوا شدیم. البته در پیشتولید قرار بود اوج و سپاه خوزستان، منطقه لوکیشن ما را به عنوان شهرک سینمایی نگاه دارند اما با توجه مشکلات زیادی که در آن منطقه وجود دارد، همچنان محقق نشده است.
* اصلا چرا سراغ این فیلم و این قصه رفتید؟
نادران: هنوز خیلی از مردم شخصیتها و قهرمانان جنگ را نمیشناسند. از شهید همت و خرازی تا شهید کاظمی و خیلیهای دیگر. نقش آنها در جنگ را هنوز فقط به صورت فرعی توانستهایم به تصویر بکشیم. شاید یک درصد از قهرمانان دفاع مقدسمان را هنوز نتوانستهایم خوب و درست نشان دهیم. این برای من که فیلم ساختن را تا اندازهای بلدم، وظیفهای میآورد و اگر به این وظیفه نتوانم عمل کنم، به خودم و وجدانم نمیتوانم جواب بدهم. ما با وجود این همه قهرمانهای بسیار بزرگ که دنیا را متعجب میکند، هنوز سراغ معرفی آنها نمیرویم و برایشان فیلم نمیسازیم اما در بسیاری از کشورها بدون اینکه قهرمان خاصی داشته باشند، چنان با تخیلشان قهرمان و سوپر هیرو میسازند که خیال میکنید واقعیترین قهرمانان هستند.
* نظرتان درباره بازیهای فیلم چیست؟ چرا از سوپراستارها استفاده نکردید؟
شامحمدی: ما در این فیلم شرایط خاصی داشتیم که از فیلمهای معمول متفاوتش میکرد. یعنی با فیلمنامهای مواجه بودیم که همه شخصیتهای اصلی آن به یک اندازه نقش و بازی داشتند. در این فیلم شخصیتی به نام مهدی زینالدین داریم که فرمانده است و همچنین برادر و همسر و چند شخصیت دیگر که جذب زینالدین میشوند و فیلم با آنها جلو میرود. همه آنها هم به اندازه هم نقش دارند. البته شخصیت زینالدین به دلیل اینکه فیلم با محوریت او جلو میرود، کمی با بقیه شخصیتهای فیلم متفاوت است. شخصیتی است که دوربین با اوست و تاثیرگذاری او بیش از دیگران است اما برادر شهید زینالدین و دیگر شخصیتها اندازه نقششان یکی است؛ از حسام منظور تا بهزاد خلج و دیگران. یا مثلا در این فیلم یک شخصیت داریم به نام «جواد دلآذر» که قمی و بسیار محبوب بود میان قمیها. او واقعا نقش مهمی بر عهده داشت و محمد رسولصفر بخوبی از پس ایفای نقش او برآمد. با این اوصاف و در شرایطی که سوپراستار و ستارهها دنبال نقشهای پررنگ هستند، استفاده از ستارهها سخت میشود. بازیگری وجود نداشت که بررسی نکرده باشیم اما واقعا هرکدام از آنها شرایطی داشتند که به داستان فیلم ما نمیخورد یا مثلا با تیمهای خاصی کار میکردند یا فیلمنامه و اندازه نقش را قبول نمیکردند و کلی از این ماجراها.
نادران: خدا را شکر اتفاقی که در مجنون افتاد اینکه کارگردانی بسیار خوب شده و اصلا شبیه تیپ فیلماولیها نیست. مهدی میدانست از فیلم چه میخواهد. سجاد بابایی هم از همان ابتدا خودش را به مهدی سپرد که به جایی ببرد که قرار بود مهدی زینالدین فیلم برسد.
* فیلمنامه را مشارکتی نوشتید یا خودتان طراحی، دیالوگها، خط قصه و... را انجام دادید؟ چون عمده مشکل سینمای ما همین است.
شامحمدی: ابتدا قرار بود کار را به شیوه داکیودرام کار کنیم که از سیما پخش شود. به این دلیل از حدود ۲ سال و نیم قبل شروع به پژوهش کردیم اما در میانه راه بنا شد به دلایلی کار را به شکل فیلم سینمایی انجام دهیم. همان اول هم چون پژوهش را داشتیم، میشد بسادگی فهمید باید برویم سراغ زمستان 62. این بود که من این برش را برداشتم و چند قصه کوچک و بزرگ پس و پیش از این زمان را که درام بیشتری داشت به آن اضافه کردم و همه را چیدیم و تبدیل شد به یک فیلم با محوریت یک عملیات بزرگ و یک شخصیت قهرمان عجیب و بعد هم همه را آماده کردیم برای فیلمنامهنویس. از دوستان زیادی برای نوشتن کار دعوت کردیم. حتی آنها که سیمرغ گرفته بودند اما در نهایت به نتیجهای نرسیدیم. شاید چون انگیزه آنها چیزی نبود که ما نیاز داشتیم. تا اینکه علیرضا محصولی که او هم قرار بود نخستین کار سینماییاش را بنویسد، آمد و دیدم او همانی است که میخواهیم. البته عباس نادران و آقای عسگری، مشاور فیلم هم وقت بسیار زیادی در زمان نوشته شدن فیلمنامه گذاشتند و تاثیر بسیار زیادی داشتند.
* ویژگی مهم فیلمنامه را چه میدانید؟
شامحمدی: فیلمنامه کرونولوژیک و بسیار ساده است. به دلایل مختلف از جمله علاقه خودم و همچنین مسیری که ابتدا قرار بود به شکل فیلمهایی نزدیک به مستند ساخته شود، ما تمی را انتخاب کردیم که اگرچه در ظاهر اثری از سینمای مستند در کار نمیبینید اما فیلم تا اندازه زیادی وامدار سینمای مستند است. در نوع روایت و سایر موارد نیز همین مورد صادق است. در واقع فضای این فیلم تا اندازه بسیار زیادی مخاطب را به یاد فیلمهای سینمایی جنگی دهه 70 و مستندهای آن مقطع میاندازد. پیچیدگی روایت ندارد. قصه سرراست دارد و مقطع محدودی را محور قرار داده است. در این فیلم و در روایت و قصهگویی آن تلاش کردیم از آرتیستبازی فاصله بگیریم و دنبال روایتی ساده و یکدست برویم.
* چه انتقادهایی درباره فیلم شنیدهاید؟
شامحمدی: نقد مثبت و منفی برایم زیاد فرستادند و خواندم، نظرات مغرضانه هم زیاد بود که اصلا مهم نیست. برای مثال دوستی که اتفاقا رفیق بنده است و ظاهرا از قبل با تهیهکننده کار مشکل دارد چیزی نوشته و اصرار دارد وایرال شود. او میگوید این فیلم تقلیدی از فیلم «موقعیت مهدی» و «ایستاده در غبار» است. بنده در کار تلاشم این بود که در فاصله گرفتن از این ساختار ایدههایی را که داشتم بتوانم پیاده و از قابلیت این کار استفاده کنم اما مطلقا به این سمت نرفتم و دلیلش هم این بود که فضای متفاوتی خلق شود و در عین حال باورپذیریاش آدمها را یاد فضای سینمای مستند بیندازد، نه عناصر مستند.
نکته بعد اینکه به لحاظ پرداختن به کاراکترها، میزانسنها، دکوپاژها، بازیها، دیالوگها، روند پیشرفت قصه مجنون هیچ ربطی به روایت و پرداختن کاراکترها در «موقعیت مهدی» و «ایستاده در غبار» ندارد. بخشی از نقدهای مغرضانه آدمها به خاطر جهتگیریهای مختلف است که بماند اما این قضیه خیلی اعصاب مرا خرد کرد.
نکته دیگری هم که میخواستم بگویم این است که هلیکوپتر ترابری در زمان جنگ فقط شنوک بوده یا همان هلیکوپترهای دوملخی که آمریکایی هستند و از قبل باقی مانده و خیلی هم کارایی داشته است. در عملیات خیبر و جزیره مجنون هم بسیار کاربردی بوده که بعد از قایقها، جابهجاییهای ما با این هلیکوپتر انجام میشد. با تمام تلاشی که کردیم برای فیلممان به خاطر لجبازیها و سلیقه بعضی سازمانها، این هلیکوپتر را به ما ندادند و ما به ناچار از هلیکوپتر ترابری «میل» که روسی است، استفاده کردیم. این هلیکوپترها اواخر دهه ۷۰ وارد ایران شده و در زمان جنگ وجود نداشتند. مجبور شدم از این هلیکوپتر استفاده کنم، چون نمیتوانستم پلانهای مربوط به هلیکوپتر را حذف کنم. حالا این شده دستاویز عدهای که مغرضانه فیلم را میبینند. آنهایی که فکر میکنند شهدا و تمام امکانات فقط برای آنهاست.
* مهمترین ویژگی فیلم را چه میدانید؟
نادران: من اهل شعار دادن نیستم و خیلی هم اهل تشرعنمایی نیستم اما واقعا حضور شهید زینالدین را در تمام کار حس میکردم و هنوز هم حس میکنم. به صورتی که شک ندارم هیچ کدام از ما صاحب فیلم نیستیم و «مجنون» صاحب دیگری دارد که از همان آغاز مراقب ساخته شدن کار بوده و همه چیز را خود او هدایت کرده است. من هم خودم را سپردم به او و تلاش کردم کم نگذارم و تا آنجا که در توان دارم، کارم را به بهترین شکل انجام دهم.
شامحمدی: 25 بهمن پارسال که فیلم را کلید زدیم، باورمان نمیشد این فیلم حتی به فیلمبرداری برسد. 3-2 بار در پیشتولید به تعطیل شدن رسیدیم؛ از اذیت کردن دیگران و مناسب نبودن شرایط و پروداکشن و... فیلم به صورتی بود که ما با همه ارگانها به نوعی نقاط مشترک داشتیم. از نیروی دریایی و زمینی و جهاد کشاورزی و خلاصه خیلی مراکز و دستگاهها و هربار از جایی کار به نشدن میرسید؛ آنقدری که ما ۲ تایی رفتیم و از خود شهید خواستیم کمکمان کند. در شرایطی که مستاصل شده بودیم، از شهید خواستیم اگر راضی نیست این فیلم را بسازیم خودش کاری کند که ساخته نشود، نه اینکه بدترین گرهها یکباره در شرایط عجیبی باز شود.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ جدیدترین تحولات و آخرین نظرسنجیها درباره انتخابات ریاستجمهوری 2024 آمریکا چه میگوید؟
جنگ پیرمردها
اولین جلسه دیوان عالی آمریکا برای بررسی حذف نام ترامپ از برگه رأی برخی ایالتها روز پنجشنبه برگزار میشود
ثمانه اکوان: جو بایدن رئیسجمهور دموکرات آمریکا روز شنبه در انتخابات درونحزبی دموکراتها در ایالت کارولینای جنوبی، به راحتی پیروز شد. او در این ایالت پیروزی آسانی را برابر ۲ نامزد بسیار کمتر شناختهشده دموکرات یعنی «دین فیلیپس» و «مارین ویلیامسون» رقم زد. با توجه به اینکه نامزدهای انتخاباتی معروف دیگری در این رقابتها حضور ندارند، به نظر میرسد بایدن راه بسیار همواری برای انتخاب شدن به عنوان نامزد نهایی دموکراتها داشته باشد. هراس بایدن اما از انتخابات درون حزبی حزب دموکرات نیست و نگرانی کمپین انتخاباتی او و سایر افراد شاخص حزب دموکرات، حضور پررنگ ترامپ در جبهه مقابل است. گرچه بایدن به احتمال زیاد پیروزیهای با قدرتی در مقابل سایر نامزدهای انتخاباتی دموکرات در انتخابات درون حزبی خواهد داشت اما دموکراتها در حالی به او رای میدهند که ماههاست در این تردید به سر میبرند که آیا باید در نهایت بایدن را انتخابات کنند یا اعضای شاخص حزب دموکرات در نهایت جلوی نامزدی او را در انتخابات میگیرند و به گزینههای بهتری رو میآورند. رسانههای جمهوریخواه از این مساله استفاده زیادی میکنند و هر از گاهی با اشاره به ضعفهای مشهود بایدن در مدیریت مسائل داخلی و خارجی، نامهایی را مطرح میکنند که احتمالا رای بیشتری در مقابل ترامپ خواهند داشت. نامهایی چون میشل اوباما یا گوین نیوسام (فرماندار دموکرات کالیفرنیا) یا حتی کاملا هریس، معاون بایدن، بارها در رسانهها مطرح شده اما حزب دموکرات تا بدین جای کار همچنان حمایت خود از بایدن را با وجود تمام هراسی که از ادامه فعالیت ترامپ دارد، ادامه داده است.
در طول یک سال گذشته، نظرسنجیها نشان داده است رایدهندگان دموکرات، نامزدهای دیگری غیر از بایدن را برای نامزدی حزب ارجح میدانند اما پیروزی 96 درصدی بایدن در ایالت کارولینای جنوبی که نخستین ایالت برگزارکننده انتخابات درونحزبی دموکراتها بود، نشان داد این مخالفتها چندان هم جدی نیست. با وجود جدی نبودن تهدیدات برای جایگزین کردن بایدن با نامزدهای قدرتمندتر در حزب دموکرات، تردیدها در حزب دموکرات درباره پیروزی او در مقابل ترامپ هر روز بیشتر و بیشتر میشود. این نگرانیها ناشی از تردید نسبت به رای دادن رایدهندگان جوان به خصوص طیف پراگرسیو به بایدن است. از سوی دیگر اقلیتهای نژادی مانند لاتینتبارها و حتی سیاهپوستان نیز اقبال کمتری نسبت به بایدن نشان دادهاند. نظرسنجیهای اخیر روزنامه یواسای تودی نشان داده است در انتخابات پیش رو تنها 63 درصد سیاهپوستان به بایدن رای میدهند که بسیار پایینتر از 87 درصد سال 2020 خواهد بود. رایدهندگان مسلمان نیز به دلیل حمایت بیشائبه دولت بایدن از رژیم صهیونیستی دیگر تمایلی به رای دادن به او ندارند و پیشبینی میشود با وجود تندرویهای ترامپ، همچنان علاقه دارند به گزینهای غیر از بایدن رای دهند. بایدن بر همین اساس در سخنرانیهای انتخاباتی خود رو به هراسافکنی از نامزدی دوباره ترامپ برای انتخابات آورده و بیان میکند دموکراتها با وجود اختلافاتی که دارند باید در مقابل تهدید مشترک – که همان بازگشت دونالد ترامپ به قدرت است – با یکدیگر متحد باشند. این اختلافات اما تهدیدات دیگری را به دنبال داشته است. میزان حضور در انتخابات درونحزبی دموکراتها شاهد ریزش شدید آرا در این حزب بوده است. گرچه بایدن با 96 درصد آرا پیروز میدان بوده اما این پیروزی از صندوق رایی بیرون آمده که تنها 24 درصد رایهای سال 2020 بوده است.
این نظرسنجیها و سایر تحلیلها، برخی تحلیلگران آمریکایی را به این نتیجه رسانده که احتمالا در انتخابات سال جاری میلادی آمریکا، صندوقهای رای شاهد حضور متفاوت حامیان نامزدهای جریان سوم آمریکا و نامزدهای مستقل خواهد بود. نامزدهایی مانند رابرت کندی از شانس بالایی برای کسب آرای بالا برخوردار هستند؛ آرایی که شاید در طول تاریخ آمریکا بیسابقه باشد. البته افراد شناختهشده دیگری نیز احتمال میرود که به عنوان نامزد مستقل همچنان در مسیر رقابتها باقی بمانند که از جمله آنها میتوان به کریس کریستی (فرماندار جمهوریخواه نیوجرسی) و سناتور جو منچین، سناتور دموکرات آمریکا اشاره کرد.
یکی از دلایل اقبال به نامزدهای مستقل، ناامید شدن از عملکرد 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا است و اینکه مردم این کشور ظاهرا دیگر تمایلی به تکرار انتخابات 2020 ندارند البته دلایل دیگری نیز وجود دارد که تعداد زیادی از دموکراتها یا انگیزه حضور در انتخابات را ندارند یا ترجیح میدهند از نامزد دیگری در این زمینه حمایت کنند. سیاستهای مرزی بایدن یکی از این دلایل است که برخی نشریات و تحلیلگران آمریکایی پیشبینی کردهاند احتمالا به رویارویی بزرگ ایالتهایی مانند تگزاس و فلوریدا با دولت فدرال منجر خواهد شد. برخی مانند روزنامه نیویورکتایمز پا را از این نیز فراتر گذاشته و عنوان کردهاند هراسها از جنگ داخلی یا حمله به خاک آمریکا به خاطر سیاستهای مرزی بایدن به شدت افزایش یافته است. چندی پیش ران دسانتیس، فرماندار فلوریدا که خود از نامزدهای انتخاباتی حزب جمهوریخواه بود و به دلیل آرای پایینش مجبور به انصراف از ادامه رقابتهای انتخاباتی شد، گارد ملی این ایالت را برای حمایت از گارد ملی تگزاس به این ایالت فرستاد تا پیامی برای دولت بایدن بفرستد که با سیاستهای دموکراتها در مسائل مرزی سر جنگ دارد. همین لشکرکشیهای سیاسی و نظامی باعث ایجاد این ذهنیت شده است که بایدن نهتنها در عرصه سیاست خارجی در زمینهای اشتباهی وارد نبرد میشود، بلکه در داخل آمریکا نیز سعی دارد با قدرتنمایی به اهداف خود برسد که این نیز جنگیدن در زمین اشتباه است.
در هر صورت عملکرد بایدن در به راه انداختن جنگ اوکراین، در حمایت از جنگ و نسلکشی در غزه، همچنین انجام عملیاتهای نظامی گسترده علیه عراق، سوریه، یمن و نیروهای نزدیک به ایران در منطقه، میزان توجه به عملکرد او در سایر حوزههای مدیریتی در آمریکا را کم کرده است. دموکراتها تلاش دارند با اکتفا به دستاوردهای اقتصادی بایدن به سمت حمایت از او بروند اما جمهوریخواهان نیز پروندههای بیشتری برای بازگشایی در انتخابات دارند. از فساد پسر بایدن گرفته تا عملکرد بد او در حوزه سیاست خارجی، حوزه سیاستگذاری مهاجرتی و مرزهای آمریکا همه زمینهایی است که بایدن باید خود را برای نبرد با رقیب جمهوریخواه در آنها آماده کند.
* آخرین وضعیت دادگاههای ترامپ
در همین اوضاع بد برای بایدن، نظرسنجیها درباره نتیجه دادگاههای ترامپ بر تصمیم رایدهندگان آمریکایی اما بسیار متفاوت است. آخرین نظرسنجی انجامشده توسط موسسه YouGov نشان میدهد اکثریت جمهوریخواهان بر این باورند دادگاههای برپا شده برای ترامپ و نحوه شکایت از او و اتهامات مطرح شده علیه این نامزد ریاستجمهوری در ایالات متحده «ناعادلانه» است. این نظرسنجی بیان میکند بیشتر از 66 درصد جمهوریخواهان آمریکایی بر این عقیدهاند 4 اتهام مطرحشده در ۴ دادگاه مختلف آمریکا علیه ترامپ کاملا «ناعادلانه» بوده و در مقابل 70 درصد دموکراتها بر این عقیدهاند که دادگاهها کاملا عادلانه بوده و ترامپ به دلیل این اتهامات و دیگر اتهاماتی که علیه او مطرح است، باید محاکمه میشده است. مهمترین دادگاهی که باعث افزایش حمایت جمهوریخواهان از ترامپ شده، دادگاه برگزارشده علیه او به اتهام «تلاش برای باقی ماندن در قدرت در سال 2020 و نقش او در ماجرای تسخیر ساختمان کنگره در روز 6 ژانویه سال 2021» بوده است. در این مورد 73 درصد جمهوریخواهان معتقدند که این دادگاه ناعادلانه بوده و ترامپ نباید برای این اتهامات محاکمه میشده است. جمهوریخواهان البته درباره دو دادگاه دیگر درباره «پرداخت حق السکوت» و «مسائل مرتبط با فرار مالیاتیاش در ایالت نیویورک» کمتر اعتقاد داشتند که دادگاهها به دلیل مسائل سیاسی و به دور از انصاف برگزار شده است. با این حال نگاهی به کلیت تایید دادگاهی کردن ترامپ به دلیل اتهامات مختلفی که متوجه اوست، نشان میدهد حدود 40 درصد کل مردمی که در نظرسنجی شرکت کردهاند معتقدند این دادگاهها به صورت منصفانه و عادلانه برگزار شده است.
دادگاههای مرتبط با این 4 پرونده ترامپ، در طول دوران رقابتهای انتخاباتی نیز همچنان برگزار خواهد شد. جلسات مختلف این دادگاهها به نحوی برنامهریزی شده است که تا پایان ماه آگوست سال جاری میلادی (حدود ماه تیر سال 1403) ترامپ یا وکلای او باید در 20 جلسه دادگاه با موضوعات مختلف شرکت و از او دفاع کنند. او هماینک با 91 اتهام در 4 دادگاه روبهرو است که برگزاری جلسات مختلف مرتبط با آن و ارائه اسناد و مدارک از سوی دادستان و وکلای ترامپ احتمالا تا بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال 2024 نیز به طول میانجامد.
اگرچه بسیاری از تحلیلگران سیاسی در آمریکا میگویند به احتمال زیاد نتایج این دادگاهها تا زمان انتخابات ریاستجمهوری مشخص نشده و در نهایت ترامپ میتواند به عنوان نامزد نهایی جمهوری خواهان وارد رقابت با بایدن شود اما آنها همچنین بر این عقیده نیز هستند در نهایت، این دادگاهها و فضاسازی رسانهای مرتبط با آنها تاثیر عمیقی بر روند انتخابات خواهد داشت. بر همین اساس است که حامیان رئیسجمهور سابق آمریکا و وکلایش تصمیم دارند جلوی برگزاری این دادگاهها در سال پیش رو را بگیرند و آنها را به تعویق بیندازند. ترامپ امیدوار است با به تعویق افتادن این دادگاهها و پیروزی در انتخابات، فرصت برای یک عفو عمومی گسترده از جانب او برای خود و حامیانش فراهم شود. بر اساس قانون اساسی آمریکا، رئیسجمهور ایالات متحده میتواند در طول دوران ریاستجمهوری خود، در برخی پروندههای مهم قضایی ورود و برای متهمان و محکومان عفو صادر کند. دموکراتها نگران این مساله هستند که با پیروزی ترامپ در انتخابات، او نه تنها خود و خانوادهاش را عفو کند و اجازه برگزاری دادگاهها را ندهد، بلکه تمام کسانی که در حادثه 6 ژانویه حضور داشته و دست به تسخیر ساختمان کنگره در این روز زده و در طول 3 سال گذشته با سنگینترین حکمهای قضایی رو به رو شدند، به سرعت از زندان آزاد شوند و شرایط برای تندرویهای ترامپ با افراد و گروههایی مانند «پسران مغرور» یا سایر گروههای «سفید برترپندار» بیشتر از پیش فراهم شود. تهدید ترامپ به راه انداختن یک دیکتاتوری در روز اول ریاستجمهوریاش که بتواند به دنبال انتقام گرفتن از دموکراتها باشد، آنها را بیش از پیش ترسانده است، زیرا میدانند ترامپ در صورت پیروزی در انتخابات، یکراست سراغ «لیست نفرت» خود میرود و تمام کسانی را که باعث شکست او در انتخابات 2020 شده یا موانعی را برابر ریاستجمهوری دوبارهاش در سال 2024 فراهم کردهاند به زندان بیندازد.
با این حال مهمترین دادگاهی که باید درباره سرنوشت ترامپ تصمیمگیری کند، دیوان عالی آمریکاست که بنا به درخواستهای مکرر از سوی دموکراتها روز پنجشنبه هفته جاری اولین جلسه خود را برای بررسی حذف نام ترامپ از برگههای رای برخی ایالتها برگزار میکند. دیوان عالی آمریکا سرانجام پس از مدتها بحث و تبادل نظر و فشارهای سیاسی سرانجام تصمیم گرفته است درباره نقش ترامپ در حوادث 6 ژانویه سال 2021 تصمیمگیری و عنوان کند آیا نقش ترامپ در این حوادث بهاندازهای بوده که بتوان مانع حضور او در انتخابات ریاستجمهوری شد یا نه. تا به حال دیوان عالی آمریکا از زیر بار تصمیمگیری در این باره فرار کرده است اما ایالت کلرادو که اخیرا اعلام کرده بود نام ترامپ را از برگههای انتخابات مقدماتی حزب جمهوریخواه حذف میکند، این پرونده را به دیوان عالی آمریکا برده است. بعد از کلرادو، ایالت مین نیز همین اقدام را انجام داد و حالا به نظر میرسد 11 ایالت دیگر نیز به دنبال حذف نام ترامپ از برگههای رایگیری هستند. ترامپ تهدید کرده است که این کار به معنای محروم کردن میلیونها نفر از مردم این ایالتها از حق رایشان در انتخابات است و گفته با این کار به هر نحو ممکن مقابله خواهد کرد.
* توسل به ماده 14 متمم قانون اساسی آمریکا
ایالتهایی که نام ترامپ را از برگههای رای حذف کردهاند، گفتهاند دادگاههایشان بر اساس بند 3 از متمم 14 قانون اساسی آمریکا این کار را انجام دادهاند. این ماده میگوید: «کسی که پیش از این به عنوان نماینده کنگره یا مقام مسؤول در دولت ایالات متحده سوگند یاد کرده که از قانون اساسی ایالات متحده دفاع کند و بعد از این در شورش یا قیام علیه دولت نقش داشته، دیگر نمیتواند عضوی از دولت فدرال باشد یا مقامی در مجلس نمایندگان و مجلس سنا داشته باشد یا رئیسجمهور آمریکا شود». این بند از قانون اساسی آمریکا که بعد از جنگ داخلی این کشور تصویب شده است، برای بیرون نگه داشتن مقامات ایالتهای جنوبی از دایره قدرت بود اما در همان زمان نیز اعلام شد این ممنوعیت میتواند با رای دوسوم از نمایندگان مجلس نمایندگان و سنا برداشته شود. با وجود اینکه در طول تاریخ از این ماده استفاده چندانی نشده است اما اتفاق روز 6 ژانویه 2021، دموکراتها را بر آن داشت از این ماده در قانون اساسی آمریکا استفاده کنند و مانع نامزدی ترامپ در انتخابات شوند. سال 2022، مقامات ایالت جورجیا از همین ماده علیه «مارجری تیلور گرین» از نمایندگان کنگره و طرفداران دوآتشه ترامپ استفاده کردند اما در نهایت دادگاه تشخیص نداد که خانم گرین در ماجرای تسخیر کنگره یا تشویق مردم به این کار دست داشته باشد.
در ایالتهای دیگر نیز تلاشهای گستردهای برای بیرون راندن ترامپ از پروسه انتخابات صورت گرفت اما در نهایت هیچکدام از دادگاههای محلی بر اساس ماده 14 متمم قانون اساسی نتوانستند نام ترامپ را از برگههای رایگیری حذف کنند و دموکراتها به دنبال ادامه دادن این مسیر تا جایی هستند که در نهایت در رقابت بین ترامپ و بایدن، نام ترامپ به ناگهان توسط دادگاه از برگههای رای حذف شود!
در همان پرونده کلرادو نیز تلاش بر این بود که دادگاه این ایالت، ترامپ را به دلیل تشویق مردم به حضور در ماجرای 6 ژانویه، از حضور در انتخابات منع کند اما دادگاه محلی به این نتیجه نرسید که ترامپ نقشی در این موضوع داشته و شکایت را رد کرد. با این حال دادگاه عالی ایالت، پس از چند روز حکم داد نام ترامپ از برگههای رای این ایالت حذف شود. با این حال دادگاه عالی ایالت کلرادو برای اینکه بتواند ایالتهای دیگر را نیز در این زمینه با خود همراه سازد، اجرای این حکم را به تعویق انداخت تا نظر دیوان عالی آمریکا در این باره را نیز بشنود. ترامپ و حزب جمهوریخواه در ایالت کلرادو، نیز با اشتیاق به سمت دیوان عالی رفتند تا بلکه حکم دیوان عالی بتواند جلوی 11 ایالت باقیمانده را نیز بگیرد.
برخی تحلیلگران معتقدند حکم دیوان عالی آمریکا تا حدی قابل پیشبینی است. این تحلیلگران میگویند با تغییرات عمدهای که در زمان ریاستجمهوری ترامپ در ترکیب 9 قاضی دیوان عالی این کشور به وجود آمد، حالا دیوان عالی بیشتر به سمت حمایت از جمهوریخواهان گرایش دارد و به احتمال زیاد تمام تلاشها برای بازداشتن ترامپ از انتخابات درونحزبی جمهوریخواهان یا انتخابات ریاستجمهوری 2024، در نهایت با بنبست دیوان عالی این کشور مواجه خواهد شد. بند قانونی که دیوان عالی میتواند بر اساس آن ادعای دادگاه کلرادو را زیر سوال ببرد، این تفسیر از قانون اساسی ایالات متحده است که رئیس جمهور، «مقام ایالات متحده» نیست، بلکه «رئیس ایالات متحده» است و ماجرای ششم ژانویه نیز زمانی اتفاق افتاده است که او هنوز رئیسجمهور این کشور بوده و به همین دلیل نمیتوان او را در دست داشتن در شورش یا قیام محاکمه کرد.
* تکرار رقابت بایدن – ترامپ در 2024
با تمام این اوصاف و نتایج نظرسنجیها در حزب جمهوریخواه، میتوان به این نتیجه رسید که اگر اتفاق غیرمنتظرهای در طول مسیر انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پیش نیاید، مردم این کشور باید شاهد تکرار رقابت بایدن – ترامپ در سال 2024 باشند. بر اساس نظرسنجیهای انجام شده، در انتخابات درونحزبی جمهوریخواهان، ترامپ با نتیجه 72.2 درصد از آرا در مقابل 17 درصد آرای نیکی هیلی، برنده قطعی انتخابات درونحزبی جمهوریخواهان خواهد بود. در نتایج نظرسنجیهای ملی نیز ترامپ با 72.7 درصد آرا در مقابل 72.2 درصد آرای بایدن، فعلا پیشروتر از نامزد دموکراتها است و این باعث هراس ویژهای بین دموکراتها شده است. نکته قابل توجه اینکه نتایج نظرسنجیها در ایالتهای کلیدی که به 6 ایالت «سوئینگ استیت» معروف هستند - ایالتهایی که مشخص نیست در نهایت در انتخابات به نامزد جمهوریخواه رای میدهند یا دموکرات - نشان میدهد در تمام این 6 ایالت نیز ترامپ با فاصله
0.3 درصد تا 7 درصد، از بایدن جلو است. این البته نتیجه نظرسنجیهایی است که تاکنون انجام شده و فرضیه آنها رقابت دوباره بایدن و ترامپ است. آیا یک اتفاق غیرمنتظره همهچیز را تغییر خواهد داد یا باید منتظر «جنگ پیرمردهای2» باشیم؟
ارسال به دوستان
جاسوسبازی ممنوع!
محمدمهدی یزدی: بیشک لو رفتن مامور مخفی و جاسوس، بزرگترین نمره منفی و ضعف یک سازمان اطلاعاتی به شمار میرود. حال این موضوع را در مقیاس بزرگتر و در وسعت 28 کشور مختلف جهان در نظر بگیرید تا به عمق دستاورد و پیروزی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در برابر سازمان جاسوسی موساد پی ببرید. روز جمعه وزارت اطلاعات کشورمان در اطلاعیهای بسیار مهم از شناسایی تعداد قابلتوجهی از جاسوسان و ماموران موساد در 28 کشور جهان و در 3 قاره آسیا، آفریقا و اروپا در قالب بزرگترین عملیات ترکیبی اطلاعاتی و ضداطلاعاتی علیه سازمان جاسوسی و امنیتی رژیم صهیونیستی خبر داد. شاید تاکنون چنین موضوعی با این حجم از طرف هیچ سازمان اطلاعاتی در دنیا اعلام نشده باشد.
تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، سازمانها و ماموران اطلاعاتی رژیم پهلوی در اسرائیل یا توسط سازمان جاسوسی موساد آموزش میدیدند و به نوعی سیستم اطلاعاتی ایران در آن زمان تحت تاثیر موساد بود که نقش بسزایی در مقابله با مردم و انقلاب اسلامی پیش از پیروزی داشتند اما با سرنگونی رژیم پهلوی و روی کار آمدن نهادهای انقلابی در ایران، موساد به عنوان یکی از بزرگترین و اصلیترین دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی و به تبع آن سازمانهای اطلاعاتی کشورمان شناخته شد.
در طول این ۴۵ سال موارد بسیاری از عملیاتهای اطلاعاتی و ضداطلاعاتی از سوی دوطرف صورت گرفته و حتی سازمان جاسوسی موساد پا را فراتر گذاشت و اقدام به خرابکاری و بمبگذاری و حتی ترور دانشمندان و نخبگان هستهای و... کرد.
در مقابل هم وزارت اطلاعات و سازمانهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران بارها و بارها توطئهها و عملیاتهای آنها را خنثی کرده و عوامل داخلی و جاسوسان اسرائیلی را در تور خود قرار دادند و بازداشت کردند. اما آنچه این عملیات ترکیبی اطلاعاتی و ضداطلاعاتی را متمایز میکند، مجموعه بینظیر و بیسابقهای از اطلاعاتی است که از سرویس جاسوسی موساد به دست آمده که البته از همان لحظه مورد بررسی و بهرهبرداری تیمهای تخصصی وزارت قرار گرفت. به نظر نگارنده، قطعا شرایط ویژه منطقه پس از توفان الاقصی و خیزشی که در مقابله با رژیم صهیونیستی و آمریکا به وجود آمده توانسته در این سلسله عملیات سربازان گمنام امام زمان(عج) که در قالب مجموعهای از عملیاتهای اطلاعاتی و ضداطلاعاتی صورت گرفته، تاثیرگذار باشد و موجب موفقیت فرزندان کشورمان شود. به نوعی این سلسله عملیاتها همانند ضربات ترمیمناپذیر نظامی و اطلاعاتی بود که توفان الاقصی بر صهیونیستها وارد کرد. همانطور که اعلام شد در این عملیاتها از شیوههای متنوع جمعآوری اطلاعات بهره برده شد و اطلاعات حیاتی و حساسی از سرویسهای جاسوسی صهیونیستها به دست آمد و علاوه بر آن اطلاعات ویژهای از مهمترین تأسیسات پنهان نظامی، کارخانجات تسلیحاتی و صنایع استراتژیک غیرنظامی رژیم صهیونیستی حاصل شده است. بخشی از این سلسله عملیاتها معطوف به جاسوسان در تهران و چند استان کشورمان بود که شناسایی شده و برخورد با آنها صورت گرفته و برخی هم تحت مراقبتهای امنیتی قرار گرفتند. از سوی دیگر چند جاسوس ایرانی مقیم خارج از کشور شناسایی و درگیر تور اطلاعاتی واجا شدند که طبق قاعده موجود بین کشورمان و کشور محل اقامت آنها موضوع در حال پیگیری و تصمیمگیری است. سازمانهای اطلاعاتی برخی کشورها با یکدیگر همکاری و تبادل اطلاعات و توافقاتی دارند که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران نیز از این قضیه مستثنا نیست، لذا مشخصات جاسوسهای خارجی فعال در کشورهایی که با جمهوری اسلامی ایران روابط تبادل اطلاعات مؤثر و کاربردی دارند را به آنها ارائه کرده و سرویسها نیز بعد از صحتسنجی آن، موارد مطروحه را زیر ذرهبین گرفته یا با آنها برخورد کرده یا همچنان تحت رصد دارند تا به نتیجه برسد. نکتهای که در این باره مطرح و البته مورد تاسف بوده این است که برخی ماموران و جاسوسهای موساد در این 28 کشور همگی از ابتدا افسران و افراد آموزشدیده موساد نبوده و برخی بهصورت داوطلبانه به کشور خود خیانت و با موساد همکاری کردهاند، حتی مشخص شده سرویس جاسوسی موساد از این افراد خواسته برای تایید خود در سازمان علیه کشورشان عملیات انجام دهند. همانطور که بارها درباره خطرات فضای مجازی و سایتها و اپلیکیشنهای ناامن هشدار داده شده، طبق اطلاعاتی که به دست آمده یکی از بسترهای جذب این نیروها توسط موساد، شبکههای اجتماعی و سایتهای مهاجرت و کاریابی بوده که افراد مورد نظر شناسایی و مورد توجه این سرویس جاسوسی قرار میگرفتند، لذا بارها تذکر داده شده افراد اطلاعات شخصی و مهم خود را در فضای مجازی بارگذاری نکنند، زیرا دشمن با استفاده از همین ابزار توانسته به برخی از این اشخاص فشار بیاورد تا عملیات خرابکارانه مورد نظر سازمان را در کشور موردنظر انجام دهند. طبق اعلام وزارت اطلاعات کشورمان، بررسی اطلاعات به دست آمده از این سلسله عملیات بزرگ همچنان ادامه دارد و این نشان از عمق فاجعه برای سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی و قدرت و توان بالای سربازان گمنام امام زمان(عج) دارد.
از سوی دیگر اعلام جزئیات اطلاعات به دست آمده، راه و روش مخصوص خود را دارد و شامل قواعد حفاظتی و صیانتی میشود تا هم بتوان به بهترین نحو ممکن با عوامل و ماموران دشمن مقابله کرد هم اینکه خط و نیروهای خودی که در موفقیت عملیات و دستیابی به اطلاعات نقش داشتند، نسوزند.
نکته دیگری که باید درباره این عملیات به آن توجه کرد این است که همه این جاسوسان اگر چه در خدمت موساد و رژیم صهیونیستی بودند اما هدف همه آنها اقدام علیه ایران نبوده و این افراد علیه کشورهای مختلف در 3 قاره مشغول جاسوسی بودهاند، لذا وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران میتواند با در اختیار گذاشتن این اطلاعات به کشورهای مورد نظر هم به نوعی دست بالا را در روابط دوجانبه داشته باشد هم جایگاه اسرائیل را در آن کشورها تضعیف کند.
همانطور که در ابتدای نگاره عنوان شد، بزرگترین شکست برای یک سازمان اطلاعاتی ـ جاسوسی لو رفتن مامورانش در دیگر کشورها است و به نظر میرسد اسرائیل و موساد همانطور که در سرزمینهای اشغالی درگیر توفان الاقصی شدند، در حوزه اطلاعات و ضداطلاعات نیز دچار توفانی سهمگین شده و ابهت خودساختهشان را از دست خواهند داد و قطعا با ضربهای که از سربازان گمنام امام زمان(عج) خوردهاند باید یک تجدید نظر و نوسازی اساسی در ساختار و ماموران خود داشته باشند که در صورت ادامه حیات این رژیم، زمان بسیاری لازم دارد.
ارسال به دوستان
اذعان برنز به افول قدرت آمریکا
مهدی گرگانی: در حالی که نظریهپردازان روابط بینالملل از سالها پیش بر افول قدرت سخت و نرم آمریکا در نظام بینالملل تاکید داشتند، ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا با نوشتاری در مجله معتبر فارن افرز بر این نظریهها صحه گذاشته و تایید کرده است ایالات متحده دیگر قدرت بلامنازع جهان نیست.
درباره چرایی اذعان رئیس سازمان سیا به افول قدرت آمریکا در شرایط کنونی و دیگر مولفههایی که در این مقاله آمده است، نکات قابل تاملی وجود دارد.
1- شکست آمریکا در پیشبرد نظام تکقطبی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مهمترین شاخصه ظهور دوران جدید است. حملات 11 سپتامبر بهترین فرصت برای تثبیت نظام تکقطبی بود که آمریکا با حمله به افغانستان در سال 2001 و عراق در سال 2003 به دنبال آن بود. با این وجود، شکست پروژه «صدور دموکراسی» و پروژه دولت - ملتسازی نشانه ناتوانی آمریکا در تثبیت نظام تکقطبی و آشکار شدن ضعف آمریکا در نظام بینالملل بود. فرآیندی که از حملات 11 سپتامبر برای قدرتنمایی واشنگتن در قرن بیستویکم آغاز شد، در نهایت با خروج مفتضحانه از افغانستان که به قیمت جان میلیونها انسان بیگناه تمام شد، به پایان رسید. در واقع خروج آمریکا از افغانستان که به دست دولت بایدن رقم خورد، اعتراف آمریکا به پایان نظام تکقطبی بود. مقاله ویلیام برنز در فارن افرز را میتوان قرائت فاتحه آمریکا بر نظام تکقطبی خواند.
2- در حوزه سیاست خارجی، ایالات متحده در دوران کنونی در هیچ منطقه و زیر منطقه در نظام بینالملل از قدرت و نفوذ کافی برخوردار نیست و قدرت سخت و نرم این کشور از سوی بازیگران مختلف به چالش کشیده شده است. در شرق آسیا چین و کره شمالی، در شرق اروپا روسیه و در غرب آسیا ایران و محور مقاومت. آمریکا حتی در آمریکای لاتین که زمانی حیاط خلوت این کشور محسوب میشد، از نفوذ و توان بسیار کمی برخوردار است. برنز درباره چین نوشته تنها رقیب ایالات متحده است که هم قصد دارد نظم بینالمللی را تغییر دهد و هم قدرت اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و تکنولوژیک برای انجام این کار را داراست. او درباره نیات پوتین از به چالش کشیدن قدرت آمریکا سخن گفته و خواستار ادامه کمکهای غرب به اوکراین برای جلوگیری از ماجراجوییهای بیشتر مسکو شده است.
رئیس سیا با اشاره به قدرت ایران و نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران در منطقه نوشته «من ۴ دهه درباره خاورمیانه کار کردهام اما به ندرت چنین شرایط پیچیده و انفجاریای را شاهد بودهام». برنز در نهایت بر این موضوع تاکید کرده که آمریکا به طور انحصاری مسؤول حل هیچ یک از مشکلات آزاردهنده خاورمیانه نیست و خواستار همکاری سایر متحدان برای مواجهه با این شرایط دشوار شده است. واشنگتن به این نتیجه رسیده است که به تنهایی قادر به مقابله با ایران در ارتباط با مسائل غرب آسیا نیست. ناکامی آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی در جنگ غزه، شکست در برابر یمن در دریای سرخ و هلاکت نظامیان تروریست آمریکایی در سوریه و عراق همگی نشاندهنده قدرت رو به زوال ایالات متحده در منطقه است. بیرغبتی متحدان آمریکا برای پیوستن به ائتلافهای جدید واشنگتن در منطقه نیز نشانه دیگری از کاهش قدرت نفوذ این کشور حتی در میان شرکا و متحدان نزدیک خود است.
3- با این حال سادهاندیشی است که اعتراف برنز به افول آمریکا را به معنای کنار کشیدن این کشور از منازعات بینالمللی و بازگشت به دکترین مونروئه در نظر بگیریم. اظهارات رئیس سیا اگر چه نشاندهنده پایان یک دوران برای آمریکاست اما همزمان نشاندهنده این مساله است که آمریکا در حال تغییر پارادایمهای ذهنی خود برای شروع یک دوران جدید است که در آن واشنگتن باید با استراتژیهای نوین به دنبال بازپسگیری بخشی از اعتبار از دست رفته باشد. برنز در این مقاله به چالش های نوظهور در نظام بینالملل اشاره کرده و با هشدار درباره پیچیدگیهای دوران جدید به دنبال متحدان تازه و اتخاذ رویکردهای جدید برای دهههای آینده است. رئیس سیا نوشته رقابت و عدم قطعیت ژئوپلیتیک، بدون ذکر چالشهای مشترک مانند تغییرات آب و هوا و پیشرفتهای فناوری بیسابقه مانند هوش مصنوعی، یک چشمانداز بینالمللی بهشدت پیچیده را ایجاد میکند. لازم است سیا رویکرد خود را به اطلاعات تغییر دهد تا با این جهان که به سرعت در حال تغییر است همگام شود.
4- محور اصلی مقاله برنز بر مساله جاسوسی متمرکز است. رئیس سیا، جاسوسی را بخش جداییناپذیر حکومتداری خوانده و بر تغییر رویکردهای این سازمان بر پایه فناوریهای نوظهور برای کمک به دولتهای آمریکا تاکید کرده است. اظهارات برنز نشان میدهد دستگاههای اطلاعاتی آمریکا در حال سازگاری خود با پدیدههای نوظهور و استفاده از آنها برای عملیاتهای جاسوسی علیه دشمنان واشنگتن هستند. رئیس سیا میگوید سیا در حال کار روی ترکیب ابزارهای پیشرفته با تکنیکهای قدیمی برای جمعآوری اطلاعات از افراد و هوش مصنوعی است.
5- از سوی دیگر اظهارات ویلیام برنز را میتوان ناشی از نگرانی فزاینده ایالات متحده از قدرت رو به رشد رقبای این کشور در عرصه جهانی خواند. همان قدرتهایی که باعث افول آمریکا در نظام بینالملل شدهاند در عرصههای نوظهور نیز به سرعت در حال پیشرفت هستند. قدرت رو به رشد موشکی، پهپادی، فضایی و تسلیحاتی ایران، چین و روسیه و توان سایبری و استفاده از هوش مصنوعی و فناوریهای اطلاعاتی در میان آنها پیشرفتهای خیرهکنندهای داشته است. اتحادهای منطقهای و سازمانهای فرامنطقهای مثل شانگهای و بریکس به سرعت در حال تقویت است و میتواند بیش از پیش ایالات متحده را در دوران جدید منزوی و حربههای تازه این کشور در نظم جدید بینالمللی را خنثی کند.
ارسال به دوستان
ارتباط هنرهای نمایشی ایران و جهان
نقشآفرینی تئاتر در دیپلماسی فرهنگی
گروه فرهنگ و هنر: جشنواره بینالمللی تئاتر فجر همواره فرصتی مناسب برای گسترش ارتباطات فرهنگی - هنری با هنرمندان و مردم دیگر کشورها در سراسر جهان بوده و هست؛ ارتباطی که به واسطه تبادل اندیشه، اطلاعات، هنر، زبان و سایر جنبههای فرهنگی - هنری میان کشورها نهتنها در بهبود روابط دیپلماتیک هنری، که در حوزههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نیز نقش پررنگ و غیرقابل انکاری دارد. از طرفی ادارهکل هنرهای نمایشی طی ۲ سال اخیر و با روی کار آمدن دولت سیزدهم با نگاهی به جایگاه ارزشمند دیپلماسی هنری، بیش از پیش تلاش کرده است در راستای ارتباط با کشورهای دیگر بویژه کشورهای همسایه گام بردارد و به این منظور، علاوه بر دعوت از هنرمندان سایر کشورها به ایران، اقدام به اعزام هنرمندان ایرانی به دیگر نقاط جهان برای گسترش هر چه بیشتر ارتباطات فرهنگی - هنری و رسیدن به زبانی مشترک کرده است. قطعا رسیدن به قلههای جهانی با تکیه بر داشتههای بومی و گرانسنگ این مرز و بوم نیاز به برنامهریزی بلندمدت و مستمر دارد که مدیران هنری بر این اساس با اولویت قرار دادن متون ایرانی و ارج نهادن به تولیدات نمایشی برگرفته از مفاهیم بومی و ملی، این مسیر را هموار کردهاند. اهمیت دادن به فرهنگ بومی و ایرانی با توجه به استقبال خوب نمایشنامهنویسان و کارگردانان طی ۲ دوره گذشته جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، در سالهای آتی در ارائه فرهنگ ایرانی به خارج از مرزهای کشور تاثیرگذار خواهد بود. در واقع این بومیسازی محتوا و شیوههای اجرایی فارغ از بهرهگیری هنرمندان از نمایشنامههای مطرح جهان، معرف تئاتر ایران برای دیگر کشورها شده و پایههای دیپلماسی فرهنگی با تکیه بر بومیگرایی برای ارتباط بیشتر با خارج از مرزها را مستحکمتر خواهد کرد. در این میان، میزبانی از هنرمندان و آثار نمایشی دیگر کشورها، نهتنها در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر که در دیگر رویدادهای تئاتری نیز ادامه دارد. طی یک سال گذشته، حضور نمایشهای «فقط یک پرتره» و «نیمهها» از عمان و «جعبه سیاه» و «شهدا وارد بهشت نمیشوند» از عراق در بخش نمایشهای صحنهای دومین رویداد بینالمللی تئاتر صاحبدلان که با برگزاری کارگاه آموزشی عبدالکریم عبود از عراق همراه بود، نمونهای شفاف از این رویکرد ادارهکل هنرهای نمایشی است. همچنین میزبانی از گروههای نمایشی «دریاچه قو» از جمهوری ارمنستان، «جزیره کاغذی» از برزیل، «پرندگان جاودانیاند» از مکزیک، «بره ناقلا» از ترکیه و «پیروسمانی» و «نیکو نیکلادزه» از گرجستان در نوزدهمین جشنواره بینالمللی نمایشهای عروسکی تهران - مبارک بخش دیگری از عملکرد این ادارهکل برای گسترش روابط بینالملل در حوزه تئاتر بوده است.
بیشک پرداختن به هنر پانتومیم به عنوان زبانی جهانی برای رسیدن به درک مشترک بین انسانها در تمام کشورها، یکی دیگر از عناصری است که بهرهمندی از آن در دیپلماسی فرهنگی - هنری نقش ویژهای دارد. با این نگاه و رویکرد، دعوت از مارکو استوجانوویچ، مدیر سازمان جهانی مایم از کشور صربستان و برگزاری کارگاههای آموزشی توسط او در حاشیه جشنواره بینالمللی پانتومیم زنجان انجام شد و این رویداد هنری در دومین دوره برگزاری خود گام استواری در زمینه حضور هنرمندان فعال در زمینه پانتومیم برداشت؛ چنانکه این جشنواره با نمایش «بدرخشید» از ژاپن، «حیوانات دیوانه» از ایتالیا، «بدون داستان، بدون قصه» از تونس، «روشنی» از پاکستان و «لحظه آخر» از ترکیه، پذیرای هنرمندان پانتومیم شد.
این ارتباطات بینافرهنگی به اجرا و برگزاری کارگاه ختم نشد و میرزا متین زارع، بازیگر و کارگردان تئاتر از ترکیه نیز به عنوان داور در این رویداد حضور داشت. ارتباطات بینالمللی ادارهکل هنرهای نمایشی در چهلودومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر با حضور مدرسان کارگاههای تخصصی و گروههای نمایشی به صورت پررنگتر ادامه یافت. توجه به بعد آموزش و شناخت بیشتر نظریههای اجرایی در تئاتر دیگر رویکرد ادارهکل هنرهای نمایشی در راستای دیپلماسی فرهنگی - هنری تئاتر است.
رویکرد آموزشی در دوره چهلودوم جشنواره تئاتر فجر با برگزاری کارگاههای تخصصی «فرم - حرکت» با تدریس هایک اسرافیلیان از ارمنستان، «مقایسه روش بازیگری گرتوفسکی و چخوف» با تدریس آرمن سرکیسیان از ارمنستان و «نقش و جایگاه همسرایان در نمایشهای کلاسیک یونان» با تدریس ناتاسیس سارانتوس از یونان در جهت غنی ساختن فضای آموزشی عرصه تئاتر با توجه به دیپلماسی فرهنگی - هنری ادامه داشت.
همچنین در بخش پژوهش تلاش مجموعه اداره کل هنرهای نمایشی بر این بوده است با برگزاری کارگاههای پژوهشی بر جایگاه پژوهش و مطالعات اجرایی در بهبود کیفی آثار تاکید بیشتری کند و از اهمیت بخش نظری و همراهی آن در روند اجرایی غافل نماند. بر این اساس، پژوهشگرانی چون ماروین کارلسن، نظریهپرداز مطرح آمریکایی با پژوهش «مطالعات اجرا و مرکززدایی از متن دراماتیک» و بروس مککناچی با پژوهش «چشماندازی تکاملی و شناختی بر لذت بردن از جشنوارههای تئاتری بینالمللی» به همراه پژوهشگران ایرانی به ارائه دستاوردهای نظری خود با محوریت مطالعات اجرا و اهمیت آن در تئاتر پرداختند. این نمونهها تنها بخش کوتاهی از تلاشهای ادارهکل هنرهای نمایشی در زمینه گسترش دیپلماسی فرهنگی - هنری به واسطه هنر ارزشمند و والای تئاتر بود.
برگزاری نشست و دیدارهای مستمر مدیرکل هنرهای نمایشی با گروههای خارجی و سفیران هنری کشورهای مختلف از برنامههای مدونی است که با هدف تبادل فرهنگی - هنری و افزایش ارتباطات بینالملل در طول سال و همچنین روزهای برگزاری جشنواره مورد توجه است. بر کسی پوشیده نیست که حضور هنرمندان دیگر کشورها و افزایش ارتباطات بینالملل علاوه بر ایجاد امنیت ملی، در زمینه گردشگری و جذب توریست فرهنگی - هنری و همچنین رشد اقتصادی کشورها سهم بسزایی دارد و قطعا روابط دوجانبهای که با داد و ستد فرهنگی - هنری همراه باشد، میتواند در گذر زمان و استمرار، چشماندازی امیدوارکننده به ارمغان بیاورد.
با توجه به اهمیت و جایگاه اثربخش رسانه و مطبوعات در انتقال اخبار و گسترش آن در بعد جهانی، خبرنامه انگلیسی کاغذی و برخط «صدای تئاتر ایران» دیگر دستاورد ادارهکل هنرهای نمایشی با هدف ایجاد پل ارتباطی با هنرمندان سایر کشورها، اول هر ماه میلادی به انعکاس اخبار تئاتر کشور در سراسر جهان و مراکز «آیتیآی» جهانی میپردازد. نشستها، رویدادها و وبینارهای تخصصی دیگری نیز در طول یک سال اخیر به همت ادارهکل هنرهای نمایشی برگزار شده است که بیان آنها در این نوشتار نمیگنجد اما آنچه ضروری است، لزوم ورود دیگر سازمانهای دولتی و خصوصی به منظور همافزایی برای رسیدن به هدف مشترک دیپلماسی فرهنگی - هنری با کمک تئاتر و با گامهای استوار است. قطعا دیپلماسی فرهنگی - هنری تئاتر در میان آشوبها و تنشهای ایجاد شده در جهان، بهترین زبان و راه ارتباطی برای رسیدن به صلح و آرامش است و پرداختن به گسترش این امر نهتنها در بخش هنری که در زمینه گردشگری و اقتصاد کشورها نیز تاثیر چشمگیر و غیرقابل انکاری خواهد داشت.
ارسال به دوستان
مراسم تشییع پیکر مطهر شهید سعید علیدادی با حضور پرشور مردم برگزار شد
شهید مسعودیه
مراسم تشییع پیکر مطهر شهید سعید علیدادی روز گذشته از مقابل منزل شهید با حضور اقشار مختلف مردم در محله مسعودیه تهران برگزار شد. سعید علیدادی یکی از مستشاران نظامی سپاه پاسداران در سوریه، بامداد جمعه ۱۳ بهمن در پی حمله رژیم صهیونیستی به جنوب دمشق شهید شد. آیین وداع با این شهید والامقام شنبهشب در معراج شهدای تهران برگزار شده بود. ارسال به دوستان
شورای نگهبان صلاحیت 750 داوطلب دیگر را برای انتخابات مجلس شورای اسلامی تأیید کرد
رقابت ۱۳۹۵۰ کاندیدای مجلس
گروه سیاسی: سخنگوی شورای نگهبان از تایید صلاحیت ۷۵۰ نفر دیگر از داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی خبر داد و گفت: اسامی این ۷۵۰ نفر امروز (دیروز) به وزارت کشور ارسال و از طریق وزارت کشور به داوطلبان نیز اطلاعرسانی خواهد شد.
به گزارش «وطن امروز» با نزدیک شدن به موعد انتخابات مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در 11 اسفند، اخبار جدید حکایت از افزایش تعداد متقاضیان تایید صلاحیتشده دارد. از سوی دیگر احزاب و جریانهای سیاسی نیز در تکاپوی بیشتری برای افزایش احتمال پیروزی خود در انتخابات افتادهاند. با این حال به نظر میرسد بخشی از تغییرات مهم و موثر در انتخابات را باید از 19بهمن یعنی وقتی پروسه زمانی رسیدگی شورای نگهبان به اعتراضات کاندیداهایی که صلاحیتشان تایید نشده است به پایان میرسد، پیگیر بود. بویژه آنکه در انتخابات خبرگان رهبری برای تکمیل ظرفیت لازم به منظور رقابتی شدن انتخابات در برخی حوزهها که تعداد تاییدشدگان یا کمتر از منتخبان است یا با آن برابری میکند احتمالا تعدادی از متقاضیان حوزه انتخابی خود را تغییر دهند. در همین زمینه هرچند 3 روز تا 19بهمن زمان مانده است اما سخنگوی شورای نگهبان از تایید صلاحیت 750 متقاضی دیگر در جریان بررسی شکایتها خبر داد. هادی طحاننظیف با بیان اینکه تاکنون بیش از ۱۴ هزار داوطلب انتخابات مجلس شورای اسلامی تایید صلاحیت شدهاند، گفت: بررسی صلاحیتها تا ۱۹ بهمن ادامه دارد. بر اساس آخرین آمار منتشرشده از سوی سخنگوی شورای نگهبان، ۱۳ هزار و ۹۵۰ نفر از ثبتنامکنندگان تاکنون تایید صلاحیت شدهاند. ۲۴ هزار و ۸۲۹ نفر به صورت قطعی برای رقابت در انتخابات مجلس شورای اسلامی ثبتنام کردند.
* نظرسنجیها سیر صعودی میل به مشارکت را نشان میدهد
معاون سیاسی وزارت کشور و رئیس ستاد انتخابات روز گذشته در همایش منتخبان تشکلهای مردمنهاد در شوراهای توسعه و حمایت سراسر کشور گفت: در انتخابات مردم نقش اصلی را ایفا میکنند که این نقشآفرینی هم از منظر اجرا و هم حضور اهمیت دارد. تاکنون تقریبا ۵۹ هزار شعبه اخذ رأی در کشور ایجادشده و ۸۰۰ هزار نفر در شعبات برای دریافت رأی مردم حضور خواهند داشت که این تعداد به جز نیروی انتظامی است و بقیه افراد حاضر نیز به نوعی در حقیقت همت مردمی قلمداد میشوند. سیدمحمدرضا شاهچراغی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به اینکه «جمعیت مردمی متشکل از نمایندگان استانها، رأی اولیهای آموزشدیده و علاقهمندان، دانشجویان، معلمان، روحانیون و کشاورزان» است ادامه داد: از همه اقشار ۸۰۰ هزار نفر مشارکت دارند که مجری عملیات انتخابات در کشور هستند. ناظران انتخابات از بازرسان و شورای نگهبان نیز همه مردمی هستند و کسی در قالب سازمان دولتی تکلیف ندارد که تقسیم کار کرده باشد، بلکه مردم ثبتنام میکنند و پای کار میآیند، حتی اگر قرار بود حقالزحمهای به آنها پرداخت شود این کار هم در حق آنها انجام نشده است ولی باز هم پای کار بودند. وی افزود: قطعا مشارکت با مردم است و الزام و اجبار ندارد. با توجه به شرایط کشور و شرایطی که در منطقه و سطح بینالمللی حاکم است در هر مقطعی که حضور مردم پررنگتر بوده دشمنیها نیز بیشتر بوده است. هرچند به رغم تمام گلایهمندیها مردم همیشه حاضرند. اصولا مردم طبقه متوسط به پایین نقش بیشتری در مشارکت ایفا میکنند. این یعنی مردم حتی با وجود مشکلات باز هم علاقهمند مشارکت هستند. شاهچراغی ادامه داد: ما امروز در جنگ رسانهای هستیم و عدهای مدام بر طبل یأس و ناامیدی میکوبند. برخی میگفتند رقابت نیست اما در حال حاضر ۱۳ هزار واجد شرایط در فضای رقابت قرار گرفتند و میدان رقابت فراهم شده است. وی در پایان گفت: در 2 ماه گذشته در نظرسنجیهایی که داشتیم مشخص شد میل مردم نسبت به مشارکت در انتخابات سیر صعودی داشته است.
* آخرین وضعیت لیستهای انتخاباتی
در شرایطی که تنها 25 روز تا برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی باقی مانده است بیشتر توجهات معطوف لیستهایی است که احزاب و جریانهای سیاسی برای انتخابات منتشر خواهند کرد.
غلامعلی حدادعادل، رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در نشست تبیین فرآیند انتخاباتی این شورا با بیان اینکه انتخابات نقش مهمی در تحول و خدمت به کشور دارد، گفت: جمهوری اسلامی در اسلامیت خود، رای مردم را محترم میشمارد، چون احترام به رای مردم جزو آموزههای دینی ماست. رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اظهار کرد: تهران ۳۰ نماینده میخواهد و امروز بیش از ۲ هزار نفر برای شهر تهران داوطلب مجلس شدهاند، یعنی به ازای هر کرسی نمایندگی تهران ۷۰ نفر ثبتنام کردهاند. باید این واقعیت در ذهن داوطلبان باشد که شانس رقابت یک به ۷۰ است و باید این واقعیت پذیرفته شود. وی نمایندگان تهران را پیشران مجلس خواند و گفت: کسی که میخواهد نماینده مردم تهران شود باید علم و دانش کافی از جمله در حوزه اقتصاد داشته باشد. حدادعادل تصریح کرد: نماینده باید به نیازهای کشور توجه داشته باشد و با توجه به واقعیتهای جامعه قانون تدوین و تصویب کند. وی افزود: باید بهزودی لیست 30 نفره را به مردم معرفی کنیم و در قدم اول بر حسب تخصص داوطلبان را تفکیک میکنیم. ۱۴ کانون تخصصی انقلاب در این زمینه تشکیل شده و افراد را بر حسب تخصص به این کانون معرفی میکنیم و این مصاحبهها از داوطلبان را فردا شروع میکنیم و ملاحظاتی هم در لیست نهایی وجود دارد.
حدادعادل با اشاره به روند مصاحبه داوطلبان مجلس جهت معرفی در لیست ۳۰ نفره گفت: جامعه از ما انتظار دارد حتما داوطلبان بیشتری از زنان به مجلس راه یابند و حتما این کار را خواهیم کرد. این باور ما است. وی خطاب به داوطلبان مجلس شورای اسلامی گفت: نفس حضور شما امیدبخش است و قطعا رهبر انقلاب که بر مشارکت تاکید کردند از این موضوع خوشحال هستند اما بدانید تنها جای خدمتگزاری به کشور مجلس نیست. این کشور مسائلی دارد که امیدوارم به دست شماها حل شود.
در سمت دیگر محمدباقر نوبخت، دبیرکل حزب اعتدال و توسعه و سرلیست احتمالی اصلاحطلبان در پایتخت نیز روز گذشته در نشست خبری با خبرنگاران با اشاره به لیست حمایتی اعتدال و توسعه در تهران اظهار کرد: قبلا هم در مصاحبههای مختلف گفته شد رویکرد حزب اعتدال توسعه به صورت ائتلاف با دیگر جریانها بوده و بر همین اساس با اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل در حال رایزنی هستیم ولی منتظریم تا ۱۹ بهمن شورای نگهبان لیست نهایی کاندیداهای تأیید صلاحیتشده را اعلام کند.
حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی نیز در نشست شورای مرکزی حزب اعلام کرد: در این شرایط از ما به عنوان کارگزاران سازندگی ایران تنها در درون حاکمیت امکانهایی برای اثرگذاری جهت بهبود وضعیت کنونی وجود دارد. از این جهت انتخابات در هر شرایطی امکان مهمی محسوب میشود. وی پیشتر نیز قهر با صندوق رأی را رد و تصریح کرده بود: اگر تصمیم به بودن یا نبودن در سیاست بگیریم، حتما بودن در سیاست را انتخاب میکنیم.
با این اوصاف احتمالا جریان اصلاحات به رغم دوپارگی درباره سیاست مشارکت و عدم مشارکت در انتخابات در نهایت به لیستی ائتلافی از سوی احزاب غیررادیکال برسد.
ارسال به دوستان
میرهاشم موسوی در پاسخ به «وطن امروز»: سیاستهای ابلاغی رهبر انقلاب، مبنای تحول در تأمین اجتماعی است
تسویه 240 همتی در دولت رئیسی
گروه اجتماعی: مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی با اشاره به تسویه بدهی ۱۰۶ هزار میلیاد تومانی به بانک رفاه و و تسویه 170 همتی صندوقهای بازنشستگی گفت: دولت سیزدهم بالغ بر ۲۴۰ همت بدهی انباشته را پرداخت کرده که این اقدامات در راستای حرکت در مسیر اجرای سیاستهای تامین اجتماعی ابلاغی از سوی رهبر انقلاب است.
میرهاشم موسوی، مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی روز گذشته در جمع خبرنگاران حاضر شد و ضمن تبریک دهه فجر، عملکرد این سازمان را تشریح کرد و به سوالات خبرنگاران پاسخ داد. حرکت سازمان تامین اجتماعی در مسیر اجرای سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری، تحقق قانون تبدیل وضعیت ایثارگران در این سازمان، تسویه بدهی ۱۰۶ هزار میلیاد تومانی به بانک رفاه، پرداخت حقوق و مستمری بدون استقراض از نظام بانکی و خروج 26 هزار کارگاه تولیدی از شرایط تعدیل همراه با رکوردزنی کسب درآمد سالانه به میزان 45 هزار میلیارد تومان، بخشی از اقدامات و دستاوردهای سازمان تامین اجتماعی بود که میرهاشم موسوی دیروز در نشست خبری به آنها اشاره کرد.
وی در پاسخ به سوال «وطن امروز» مبنی بر اینکه سازمان تامین اجتماعی در راستای اجرای سیاستهای کلی تامین اجتماعی که از سوی رهبر انقلاب ابلاغ شده، چه اقداماتی انجام داده است؟ گفت: هر اقدامی که طی 2 سال گذشته در این سازمان انجام شده مسیری است که در راستای تحقق اهداف سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری میپیماییم، به طوری که با تلاش و اصلاح قوانین تمام چالشهای حوزه رفاه در سیاستهای ابلاغی نقطهزنی شده است و بنابراین برای تحقق اهداف و اجرای این سیاستها و رفع چالشهای سازمان، راهکارهای کارشناسانه را به کار گرفتیم تا هیچ بهانهای برای عدم اجرای این سیاستها وجود نداشته باشد.
وی افزود: عمده حرکتهای اساسی و تحولی در سازمان تامین اجتماعی مبتنی بر اجرای سیاستهای ابلاغی، توجه به پایداری منابع بوده که این سازمان دستاوردهای خوبی در این زمینه کسب کرده است. نمونه آن کنترل هزینهها، افزایش درآمدها، پوشش بیمهای دانشجویان و کاهش سن صندوقهای بازنشستگی بوده است، به طوری که طی 2 سال سن صندوقها از حدود 41 سال به 39 سال رسیده است؛ این مساله اصلی پایداری منابع است که مورد توجه قرار گرفته است.
مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی در ادامه پاسخ به سوال «وطنامروز» به جلوگیری از انباشت بدهیهای دولت اشاره کرد و اظهار داشت: توجه به تحقق اهداف سیاستهای ابلاغی تامین اجتماعی موجب شده است امسال 170 همت دیگر از صندوقها تسویه شود.
موسوی خاطرنشان کرد: در بودجه نیز پیشبینیهای لازم شده است تا توسعه خدمات برای بازنشستگان که جزو تکالیف این سازمان است، بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد به طوری که رقم بیمه تکمیلی آنها افزایش یافته است و 8 هزار بازنشسته از خدمات بیمه تکمیلی با رقم مناسب برخوردار میشوند. به هر حال در حوزه فرابخشی متاثر از سیاستهای ابلاغی امروز توجه ویژهای به ایجاد رفاه برای افراد تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی شده است. موسوی همچنین خاطر نشان کرد: سیاستهای ابلاغی یک سیاست بخشی نیست. برای تحقق سیاستهای کلی تامین اجتماعی که از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده است، باید حوزههای فرابخشی را هم تحت تاثیر قرار بدهیم. در همین راستا باید تقویت نظام چندلایه تامین اجتماعی در دستور کار قرار بگیرد.
وی در پاسخ به دیگر سوال «وطن امروز» درباره اینکه قانون تبدیل وضعیت ایثارگران تا چه میزان محقق شده است، گفت: این سازمان یکی از موفقترین دستگاههایی است که به این قانون توجه ویژه داشته و آن را بخوبی اجرا کرده است به طوری که از ابتدا همه را مامور کردهایم تمام شرکتها به این موضوع ورود کنند به گونهای که بالغ بر 9 هزار نفر از ایثارگران در تامین اجتماعی تبدیل وضعیت شدهاند.
* از ابربدهکار به ابرطلبکار کشور تبدیل شدهایم
موسوی در ادامه این نشست گفت: در سال جاری ۴۵ هزار میلیارد تومان درآمد بیمهای داشتیم و ۴۳ هزار میلیارد تومان حق بیمه دریافت و در ابتدای سال ۱۰ هزار میلیارد تومان نیز تعهدات به نظام درمانی پرداخت کردیم. مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی تصریح کرد: ما سال آینده قطعا وضعیت بهتری داریم و تنها ۸ هزار میلیارد تومان بدهی انباشته داریم که نسبت به گذشته ناچیز است. البته از کارفرمایان کشور ۴۷ هزار میلیارد تومان طلب حسابرسیشده به صورت حق بیمه داریم. به صورت بهروزشده ریالی نیز ۹۷ هزار میلیارد تومان از کارفرمایان و دیگر نهادهای غیردولتی طلب داریم و به عبارتی از ابربدهکار به ابرطلبکار کشور تبدیل شدهایم.
موسوی همچنین با اشاره به ناترازی و کسری شدید در صندوقها گفت: 5 هزار میلیارد تومان کسری بودجه داریم. پیش از این استقراض بیرویه صورت گرفته بود و به جای این، تلاش کردیم بتوانیم با راهبرد درست بالغ بر ۱۰۶ هزار میلیارد تومان استقراض بیرویه از بانک رفاه را پرداخت کنیم. مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی یکی از مولفههای موثر در عملکرد صندوقهای بازنشستگی را ضریب پشتیبانی دانست و توضیح داد: در دهه ۶۰ ضریب پشتیبانی ۱۱ بود که این شاخص در دهه ۹۰ به حدود 6.5 کاهش یافت و در ابتدای دولت سیزدهم به عدد 4.5 رسید. موسوی به موضوع افزایش سن بازنشستگی نیز اشاره کرد و افزود: افزایش سن بازنشستگی نیز حالت اختیاری دارد و انگیزهای برای ادامه کار ایجاد میکند؛ هرچند اصلاحات ضروری است و باید بیشتر باشد اما باید شرایط واقعی در نظر گرفته شود. وی افزود: ۵۳ درصد بازنشستگیها پیش از موعد است. متوسط بهرهمندی در صندوقهای مختلف ۱۲ تا ۱۴ سال و متوسط در صندوق تامین اجتماعی حدود ۲۲ تا ۲۳ سال است و این موضوع بار مالی بسیاری را برای صندوق ایجاد کرده است. موسوی با تاکید بر اینکه فقدان اصلاحات چالشهایی را برای صندوقهای بازنشستگی ایجاد کرده است، گفت: نبود اصلاحات نیز صندوق را با مشکل روبهرو کرده است. موسوی ادامه داد: سن امید به زندگی پیش از انقلاب ۵۵ سال بود و امروز به ۷۶ سال رسیده است و اخیرا با اجماع حاکمیتی اصلاحات جزئی در سن و سابقه صورت گرفت. اعتقاد دارم این اصلاحات اختیاری است و ممکن است این اقدام تغییر زیادی در صندوقها و مثبت شدن روند نگذارد. مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی با اشاره به توسعه پوشش بیمهای اظهار داشت: از ابتدای دولت سیزدهم بالغ بر ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر تحت پوشش بیمه قرار گرفتند و حدود ۷۳ همت از این محل درآمد بیمهای کسب شد که این میزان معادل 7 سال بیمه شده در دولت قبلی است. مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی گفت: ۱۰ ماه از سال سپری شده است و حقوق و مستمری را بدون یک ریال استقراض از نظام بانکی پرداخت کردهایم و ۴۳ هزار میلیارد تومان اعتبار داشتهایم، همچنین ۱۰ همت اعتباری موقت برای پرداخت هزینههای درمانی از بانک مرکزی دریافت کردهایم. موسوی گفت: دولت ۷۰ همت را از بدهیهای خود پرداخت کرده است و برای امسال ۷۰ همت در واگذاریهای صورت گرفته و یکی از بنگاهها که کشتیرانی بود در حال انجام مراحل واگذاری است. دولت سیزدهم ۲۴۰ همت بدهیهای انباشته شده را پرداخت کرده که این اقدام بیسابقه است. مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی با تاکید بر اینکه برای بهبود وضعیت صندوقهای بازنشستگی، انجام اقدامات اصلاحی در آنها ضرورت دارد، گفت: در حالی که از 3 دهه پیش ضریب پشتیبانی در صندوقهای بازنشستگی با سرعت بالا کاهش یافته است، باید زودتر از اینها اصلاحات پارامتریک در این صندوقها صورت میگرفت.
ارسال به دوستان
کاهش 4 هزار تومانی دلار در ۲ روز کاری گذشته
دلار در کانال 54
گروه اقتصادی: روز گذشته قیمت هر دلار آمریکا در بازار آزاد و غیررسمی به کانال 54 هزار تومان بازگشت؛ این در حالی است که هفته گذشته قیمت دلار تا حدود 60 هزار تومان نیز رسید. همزمان با این ریزش، رئیس کل بانک مرکزی در خط و نشانی برای بازار ارز گفت: «کاهش ارز شروع شده است».
به گزارش «وطن امروز»، از 24 دی قیمت دلار روند صعودی به خود گرفت و این اتفاق با توجه به تحولات منطقه و به واسطه فضای روانی شکل گرفته بر اقتصاد شدت گرفت به طوری که در روزهای ابتدایی هفته گذشته دلار در بازار غیررسمی قیمتهای عجیب و غریب 59 هزار تومان را نیز به خود دید.
به طور کلی انتظارات تورمی و سیگنالهای روانی بر بازارهای مالی و اقتصادی یکی از عوامل تاثیرگذار بر بازارهاست و این موضوع در سراسر جهان وجود داشته و اثبات شده است. طبیعی است این مسائل روی اقتصاد کشورمان نیز تاثیرگذار باشد. کارشناسان اقتصادی و فعالان کهنهکار بازارهای مختلف همواره پیشنهاد میکنند معاملهگران در این شرایط هیچ تصمیمی نگیرند تا در دام نوسانگیران نیفتند. این یعنی در شرایطی که بازار رفتار منطقی و طبیعی از خود نشان نمیدهد نه باید خرید و نه باید فروخت.
در رابطه با افزایش قیمت دلار در روزها و هفتههای اخیر نیز کارشناسان به کرات در گفتوگو با رسانهها گفتند که این افزایش قیمتها مقطعی است و بزودی شاهد بازگشت قیمت دلار به نرخ تعادلی خود خواهیم بود.
امیر سیدی، کارشناس و فعال بازارهای مالی در این باره گفت: در سالهای گذشته رشد پایه پولی در دورههایی، ماهانه ۴ تا ۵ درصد افزایش مییافت که در حال حاضر این میزان به ۲ درصد کاهش یافته است یا رشد نقدینگی از کانال ۴۰ خارج شده و به نرخ هدف یعنی ۲۵ درصد رسیده است. تمام این موارد نکات بنیادی است که به تقویت پول ملی کمک میکند و بانک مرکزی با پشتوانه تقویت بنیادی میتواند نرخ ارز را به کانالهای قبلی و تعادلی کاهش دهد. وی با اشاره به اینکه دلالان و سفتهبازان در این شرایط در بازار ارز بشدت فعال شدند و این افراد چنین القا میکنند که «فنر نرخ ارز» کشیده شده و الان در حال رها شدن است، گفت: در حال حاضر در بازار ارز فنری وجود ندارد. به عنوان نمونه در دورههای گذشته تورم سالی ۲۰ درصد رشد کرده است اما نرخ ارز در ثبات بوده است. آنچه اهمیت دارد این است که قیمت دلار از دیماه سال گذشته با سلسله اقداماتی که انجام شد در یک کریدور باقی ماند. بررسیها نشان میدهد از دیماه سال گذشته تا اواسط دیماه جاری هر دلار آمریکا در بازار آزاد با قیمتهای بین 48 تا 52 هزار تومان معامله شده است.
بنا بر این گزارش، روز گذشته قیمت هر دلار آمریکا در بازار غیررسمی به 54 هزار و 800 تومان رسید. این در حالی است که دلار شنبه هفته جاری در کانال 56 هزار تومان بود و هفته گذشته دلار زیر 58 هزار تومان معامله نمیشد.
* کاهش نرخ ارز شروع شده و حتماً به قیمت سابق بازمیگردد
رئیس کل بانک مرکزی اخیرا از تأمین مالی ۵۹ میلیارد دلاری طی ۹ ماه نخست سال جاری خبر داد و گفت: کاهش نرخ ارز که به دنبال موضوعات سیاسی دچار نوسان شده بود شروع شده و حتما به قیمت سابق بازمیگردد.
محمدرضا فرزین در نشست شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی با اشاره به اهمیت ثبات اقتصادی، اظهار داشت: سال قبل نوسانات شدیدی در نرخ ارز داشتیم و برهمین اساس نیز سیاستهایی را تعیین کردیم و با تشکیل مرکز مبادله و... به نرخ باثباتی رسیدیم.
وی با بیان اینکه بخش عمدهای از نیازهای ارزی کشور در این مرکز تأمین میشود، گفت: تاکنون معادل 59 میلیارد دلار ارز برای تأمین نیازهای ارزی اختصاص یافته که این رقم 60 درصد بیشتر از متوسط 4 سال گذشته و 10 درصد بیشتر از متوسط تأمین ارز در سال قبل بوده است.
او با تأکید بر اینکه از طریق منابعی که داشتیم، تأمین ارز را با مدیریت مناسب انجام دادیم، گفت: درباره نرخ ارز تلاشمان این بود که در محدوده باثبات باشد. همانطور که گفته بودم کاهش نرخ ارز که به دنبال موضوعات سیاسی دچار نوسان شده بود شروع شده و حتما به قیمت سابق بازمیگردد.
رئیس کل بانک مرکزی اظهار داشت: در سال گذشته نوسانات شدید نرخ ارز را داشتیم اما تلاش شد نرخ ارز را به ثبات برسانیم و مرکز مبادله اکنون بخش عمده نیاز کشور را تامین میکند.
وی افزود: نرخ ارز در بازار غیررسمی را در محدودهای متوقف کردیم اما در هفتههای اخیر به دلیل مسائل سیاسی نرخ آن افزایش یافت. فرزین گفت: با کاهش تنشهای سیاسی نرخ ارز کاهش یافته است و انتظار داریم نرخ ارز کماکان کاهشی باشد و حتما به قیمت سابق بازمیگردد. در 12 ماه منتهی به دیماه امسال نرخ رشد نقدینگی به 25 درصد رسیده و نقدینگی و رشد پایه پولی مهار شده است.
وی تصریح کرد: در حوزه سیاستهای پولی طبیعی است وقتی نقدینگی را مهار میکنیم در ابتدا برخی واحدهای تولیدی برای تامین نقدینگی دچار مشکل شوند اما چارهای نداشتیم که این محدودیت را در بانکها اعمال کنیم اما این سیاست تا به امروز موفقیتآمیز بوده است.
فرزین گفت: تا به امروز 59 میلیارد دلار ارز برای تأمین نیازهای ارزی کشور در این مرکز انجام شده است که این رقم 60 درصد بیشتر از متوسط 4 سال گذشته و 10 درصد بیشتر از متوسط تأمین ارز در سال قبل است.
* بزودی بازار سلف ارز در مرکز مبادله راهاندازی میشود
رئیس کل بانک مرکزی در ادامه گفت: برخلاف برخی مواردی که مطرح میشود بخش عمدهای از ارز پتروشیمیها و فولادیها در مرکز مبادله عرضه میشود؛ بازار سلف ارزی بزودی راهاندازی میشود و حداقل برای یک ماه پیشفروش خواهد داشت و بتدریج دوره آن طولانیتر میشود.
فرزین افزود: با توجه به ذخایر مناسب ارزی کشور سال آینده ارز بیشتری در خدمت تولید قرار میگیرد.
وی اظهار داشت: در 9 ماهه امسال بیش از 87.7 درصد واردات به محصولات واسطهای و سرمایهای اختصاص داشته و ارز آن تامین شده است.
فرزین با بیان اینکه بار تامین مالی در کشور برعهده نظام بانکی است، گفت: 90 درصد تامین مالی در کشور توسط نظام بانکی انجام میشود و اگر بانک خارج از ظرفیت تامین مالی کند، آثار تورمی خواهد داشت.
وی تصریح کرد: در این راستا اجازه گواهی سپرده خاص داده شده است و 280 همت را در بین واحدهای مختلف تقسیم میکنیم؛ این اقدام که از چهارشنبه گذشته آغاز شده برای پروژههای با بازدهی بالا مناسب است و استقبال خوبی هم از آن شده است.
فرزین اظهار داشت: فروش اوراق گواهی سپرده خود سیاستی در راستای هدایت نقدینگی به سمت تولید است.
وی گفت: سیاست پیشبینیپذیر کردن نرخ ارز از مسیر مرکز مبادله است و این مرکز نهاد اصلی بانک مرکزی برای تامین نیازهای ارزی کشور است.
***
اوراق 30 درصد بازار دلار را کساد کرد
یکی از ابزارهای زودبازده در شرایط افزایشی شدن نرخ ارز ایجاد بازاری موازی و جذاب برای هدایت نقدینگی موجود در اختیار مردم است. با همین نگاه بانک مرکزی اوراق با سود 30درصد را طراحی کرد. مطابق اعلام روابط عمومی بانک مرکزی، از ۱۱ بهمن به مدت یک هفته بانکها اوراق گواهی سپرده خاص با سود ۳۰ درصد عرضه میکنند که این اوراق بالاترین سود بانکها به سپردههای بانکی تاکنون است.
با نگاهی به قیمت دلار، یورو و طلا در سال گذشته مشخص میشود سرمایهگذاری در این حوزه سود زیادی برای سرمایهگذاران در پی داشته است؛ سرمایهگذاری روی طلا و دلار به عنوان راهی برای کسب سود در بین مردم رواج یافته است و نتیجه آن چیزی جز تورم بازار نیست.
هدایت سرمایهها به سمت سپردههای بانکی و طبعا اختصاص دادن سود منطقی و مناسب میتواند در کنترل تورم و نابسامانی بازار تا حدودی موثر باشد. اوراق گواهی سپرده بانکی خاص را میتوان به عنوان راهی برای سرمایهگذاری مردم با سود بالا دانست.
با تصمیم بانک مرکزی، اوراق گواهی خاص سپرده بانکی با سود ۳۰ درصد به فروش میرسد. مدتزمان عرضه آنها در بانکها و خریداری توسط مردم یک هفته و مدت زمان اعتبار اوراق گواهی سپرده خاص یکساله است و درصد سود و زمان پرداخت سود آن هم روی برگه نوشته میشود. بانک منتشرکننده گواهی سپرده هم اصل مبلغ پول و هم سود آن را تضمین میکند و هیچ ریسکی در خرید این اوراق گواهی وجود ندارد. خرید اوراق گواهی سپرده خاص با سود ۳۰ درصد تنها پیششرط داشتن سن بالای ۱۸ سال را دارد و مردم بهراحتی میتوانند از این فرصت پیشآمده برای کسب سود استفاده کنند.
ارسال به دوستان
آمریکا بعد از حمله به مناطقی در سوریه و عراق بار دیگر یمن را هدف قرار داد
بازدارندگی یا بحران؟
گروه بینالملل: ایالات متحده بعد از حمله بامداد شنبه خود به مناطقی در سوریه، در دور جدید حملات خود با همراهی انگلستان بار دیگر یمن را هدف قرار داده و علاوه بر صنعا به استانهای حجه، ذمار و البیضا حمله کرده است؛ حملهای که از سوی یمنیها مورد تایید قرار گرفت و البته سخنگوی ارتش ملی یمن وعده پاسخگویی به آنها را داد.
بامداد یکشنبه، ۲ مقام آمریکایی ادعا کردند ایالات متحده و انگلیس اهداف انصارالله یمن را از سکوهای هوایی و سطحی و با هواپیماهای F/A-۱۸ بمباران کردهاند و حداقل ۳۰ نقطه را در حداقل ۱۰ منطقه هدف قرار دادهاند. این در ادامه تجاوزات آمریکا به منطقه است، زیرا فرماندهی مرکزی آمریکا صبح شنبه نیز از حملات هوایی علیه عراق و سوریه به اهدافی که به زعم آنها مرتبط با نیروی قدس سپاه پاسداران ایران و گروههای مسلح وابسته به آن است، خبر داده بود. ستاد فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا (سنتکام) بامداد شنبه در بیانیهای اعلام کرد در واکنش به کشته شدن ۳ نظامی این کشور در حمله به پایگاه «برج ۲۲» در مرز سوریه و اردن، حملاتی را به مواضع «گروههای تحت حمایت ایران» در عراق و سوریه انجام داده است. ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا اعلام کرد به بیش از ۸۵ نقطه در خاک عراق و سوریه حمله کرده است.
در رابطه با حملات آمریکا و انگلیس به یمن، المیادین گزارش داد بیش از ۳۵ نقطه در صنعا و تعدادی از استانهای یمن هدف قرار گرفته است. بر اساس این گزارش، حملات آمریکا و انگلیس مناطق عطان، النهدین و الحفا در صنعا را هدف قرار داده است. همچنین هواپیماهای متجاوز آمریکایی - انگلیسی بیش از ۱۱ حمله به مناطق مقبنه و حیفان در حومه غربی و جنوبی استان تعز در جنوب غرب یمن انجام و شبکههای ارتباطی این ۲ منطقه را هدف قرار دادند.
در همین ارتباط سخنگوی ارتش یمن روز یکشنبه گفت: هواپیماهای متجاوز آمریکایی - انگلیسی طی ساعات گذشته ۴۸ حمله در یمن انجام دادند. سرلشکر یحیی سریع افزود: این حملات ما را از موضع حمایت از مردم ثابتقدم فلسطین در نوار غزه منصرف نخواهد کرد و بدون پاسخ و مجازات نخواهد ماند. یحیی سریع گفت: این حملات ما را از مواضع اخلاقی، مذهبی و انسانیمان در قبال مردم غزه باز نخواهد داشت. وی ادامه داد: حملات آمریکایی - انگلیسی شامل استانهای صنعا، حدیده، تعز، البیضا، حجه و صعده بود.
دولت بایدن که در طول هفته گذشته و بعد از هدف قرار گرفتن پایگاه آمریکایی «برج 22» در اردن تحت شدیدترین فشارها برای اقدام نظامی در منطقه قرار گرفته بود، امیدوار است عملیات نظامی واشنگتن در عراق، سوریه و یمن بتواند سطحی از بازدارندگی را ایجاد کند تا دولتش را از زیر فشارهای فزاینده خارج کند.
اما به نظر نمیرسد حملات اخیر از قدرت بازدارندگی لازم برخوردار باشد تا نجاتبخش کاخ سفید از بحران خودساخته در غرب آسیا باشد. تمام محاسبات نظامی و دیپلماتیک دولت بایدن بعد از حمله بیسابقه به پایگاه نظامی این کشور در اردن بر این استوار بود که بتواند به نوعی میان بازدارندگی و پرهیز از گسترش تنش و تصاعد بحران، توازن ایجاد کند. آمریکا به همین منظور برای پاسخ به حملهای که در آن 3 نظامی کشته شده و بیش از 40 مجروح روی دست آنها گذاشته، تقریبا یک هفته دست نگه داشت.
ناظران معتقدند آمریکا با پیامدهای واقعی حمایت بیحد و حصر از اسرائیل در کشتار مردم فلسطین در غزه مواجه شده است و حملات علیه آمریکا در منطقه حداقل این خاصیت را داشته که واشنگتن فشارهای خود بر تلآویو را برای پایان جنگ تشدید کند تا پای خودش به یک بحران غیرقابل پیشبینی و غیرمنتظره باز نشود. مشکل آمریکا در این باره این است که رژیم صهیونیستی حتی از به دست آوردن یک امتیاز کوچک هم در غزه عاجز مانده است تا دولت بایدن آن را دستاویزی برای تلاشهای دیپلماتیک در خاتمه جنگ قرار دهد.
شاید اگر فشارهای شدید داخلی نبود، جو بایدن و تیم امنیت ملی کاخ سفید ترجیح میدادند در این مقطع حساس، از انجام همین 2 عملیات هم خودداری کنند ولی سطح شدید تلفات حمله به آمریکاییها در اردن شامل 45 کشته و زخمی - که در هیچیک از 180 حمله قبلی محور مقاومت به داراییهای نظامی آمریکا پس از 7 اکتبر در منطقه رخ نداده بود - ساکنان اتاق بیضی کاخ سفید را دچار بحران تصمیمگیری کرد.
برای همین بود که پس از حمله به سوریه، مقامات ارشد آمریکایی از جمله رئیسجمهور آمریکا و آدمیرال جان کربی بلافاصله تصریح کردند به دنبال جنگ و گسترده شدن درگیری نیستند. بایدن بعد از حمله ارتش آمریکا به ۸۵ نقطه در داخل عراق و سوریه مدعی شد دنبال درگیری در خاورمیانه نیست. رئیسجمهور آمریکا در بیانیهای که به این مناسبت منتشر شد، اعلام کرد: «ایالات متحده به دنبال درگیری در خاورمیانه یا هیچ جای دیگر دنیا نیست اما اجازه بدهید همه کسانی که دنبال آسیب رساندن به ما هستند این را بدانند: اگر شما به یک آمریکایی صدمه بزنید، ما پاسخ خواهیم داد».
جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید هم در رابطه با حملات به عراق و سوریه گفت: ایالات متحده دنبال درگیری با ایران در سطح گستردهتر در خاورمیانه نیست. با تمام این اقدامات، حتی رسانههای سنتی نزدیک به دولت دموکرات هم با شک و تردید بسیاری درباره موثر بودن «بازدارندگی» حملات واشنگتن نگاه کردند. بعد از آنکه شبکه «سیانان» به عنوان ارگان رسمی دموکراتها این حملات را توخالی خواند، دیگر رسانه سنتی دموکراتها؛ نیویورکتایمز هم تحلیل مشابهی منتشر کرد. نیویورکتایمز با اشاره به حملات اخیر آمریکا به عراق و سوریه که به نوشته این روزنامه میتواند به تشدید تنشها در منطقه منجر شود، تاکید کرد: اقدام نظامی هیچگاه بازدارندگی بلندمدت ایجاد نمیکند. این روزنامه نوشت: برخی انتظار دارند اقدام تلافیجویانه ایالات متحده در قبال گروههای مقاومت در منطقه به پایان این درگیریها منجر شود اما هنوز مشخص نیست آیا نیروهای مختلفی که حملات زیادی را به پایگاهها و کشتیهای آمریکایی انجام دادهاند، به این نتیجه خواهند رسید که منافع آنها نیز با عقبنشینی تامین میشود یا خیر.
به نوشته نیویورکتایمز، انصارالله یمن که بخشهایی از این کشور را کنترل میکند، بهرغم یکسری حملات آمریکایی - انگلیسی، از جمله حمله هوایی روز شنبه به یمن، همچنان به حمله به کشتیها در دریای سرخ ادامه داده است. رسانه نزدیک به دموکراتها مینویسد: تا جمعه شب، هر اقدام نظامی از سوی ایالات متحده حساب شده و محتاطانه بوده که مشخصه رویکرد جو بایدن، رئیسجمهور آمریکاست. مقامات دولت گفتند مرگ سربازان آمریکایی در اردن او را مجبور به واکنش شدیدتر کرد. بایدن باید روشن میکرد ایالات متحده به دنبال از بین بردن بسیاری از قابلیتهای گروههایی است که خود را «محور مقاومت» مینامند.
طبق روایت نیویورکتایمز، مشاوران بایدن به سرعت به این نتیجه رسیدند که حملات باید تأسیساتی را که گفته میشود توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران استفاده میشود، هدف قرار دهد اما رئیسجمهور آمریکا تصمیم گرفت عمدتا به تأسیسات و مراکز فرماندهی حمله کند، بدون اینکه هدفش از بین بردن رهبری نیروها یا تهدید مستقیم ایران باشد. این روزنامه آمریکایی ادامه داد: یکی از مقامات ارشد دولت ایالات متحده پس از تکمیل دور اول حملات گفت هیچ بررسی جدیای برای حمله به داخل ایران وجود نداشت و فاصله زمانی برای انجام حمله واشنگتن به ایرانیان و نیروهای نیابتی آنها فرصت داد تا فرماندهان ارشد و سایر پرسنل را از پایگاههای خود تخلیه کنند و در مکانهای امن پناه دهند. از نظر منتقدان بایدن، این احتیاط بیش از حد و ملاحظه بیش از حد است.
نیویورکتایمز نوشت: این، لحظهای است که ۲ استراتژی را که به نظر میرسد ایران دنبال میکند، فاش میکند؛ اولی، یک رویکرد کوتاهمدت مربوط به جنگ غزه است که در آن نیروهای مقاومت جبهههای متعددی را علیه رژیم صهیونیستی گشودهاند و حملات به پایگاههای آمریکایی را تشدید کردهاند تا واشنگتن را به عنوان حامی اصلی تلآویو برای دستیابی به آتشبس تحت فشار قرار دهند.
اما یک هدف بلندمدت دیگر نیز از سوی ایران وجود دارد؛ بیرون راندن آمریکاییها از منطقه با کمک نیروهای مقاومت عراق و سوریه. این رسانه آمریکایی تصریح کرد: شواهد چند سال گذشته نشان میدهد اقدامات نظامی آمریکا ممکن است تواناییهای این گروهها را کاهش دهد اما بازدارندگی طولانیمدت ایجاد نمیکند.
نیویورکتایمز نوشت: در واقع، مذاکره بیشتر نتیجهبخش بوده است. زمانی که واشنگتن و تهران سال گذشته از طریق مذاکرات غیرمستقیم با میانجیگری عمان و قطر برای آزادسازی ۶ میلیارد دلار درآمد نفتی مسدود شده ایران در ازای مبادله زندانیان مذاکره کردند، حملات به پایگاههای آمریکا در عراق و سوریه به میزان قابل توجهی کاهش یافت. ایران و نیروهای مورد حمایت آن اکنون نیز تاکید کردهاند اگر آتشبس دائمی در غزه حاصل شود، اوضاع دوباره آرام خواهد شد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|